تبیان، دستیار زندگی

موعود من!

خواهی آمد، ای سوار سبزپوش!

فصل‌هایم را بهاری می‌كنی

با سلام به همه ی دوستان

 می خوام از این به بعد براتون حدیث بزارم چرا ؟

چون تو یه مجلس سخنرانی بودم و حاج آقا سر یه بحث از ما سوال که آیا شما یک حدیث از ائمه می دونید در حالی که ازتون بپرسن فلان بازی کن کیه شما اسم و فامیل شو آدرس خونشو شام چی خورده و ...همه رو می دونید پس چطور یک حدیث از ائمه نمی دونید.

برای همین می خوام براتون حدیث بزارم تا هم من خودم یاد بگیرم و هم شما در زندگی خودتون ازشون استفاده کنید. 

تکبر یکی از اخلاق های زشت و ناپسندی است که هم سبب بیزاری و تنفر انسانها نسبت به یکدیگر و هم موجب نابودی همه اعمال خیر شایسته انسان می گردد و اگر ذره ای از این اخلاق زشت و ناپسند در وجود کسی بوجود آید آنچنان خطرناک است که همه اعمال و عبادت انسان را که در طول مدت عمرش انجام داده فاسد نموده و از بین خواهد برد.

زیرا تکبر همانند سم کشنده و خطرناکی است که حتی ذره ای از آن می تواند ظرف بزرگی از غذا را فاسد نموده و عده زیادی از انسان ها را از بین ببرد. به همین خاطر خدا و پیامبر وامامان عزیز ما سفارش کردند که هیچ وقت و حتی یک لحظه هم تکبر نورزیده و همیشه از آن پرهیز نمایید، زیرا شیطان که از فرشتگان درگاه الهی بود و چندین سال هم خدا را عبادت نموده با یک لحظه غفلت چنان تکبری در او ایجاد شد که این تکبر موجب سر پیچی و گستاخی او از فرمان الهی گردیده است که نتیجه آن موجب از بین رفتن همه اعمال و عبادت چندین سال او شده است و حتی او را از مقام و منزلت خاصی که در نزد خدا داشت برکنار نموده است و برای همیشه مورد لعن و نفرت خدا و همه انسانها قرار گرفته است، پس هیچ انسن عاقلی در هیچ زمان حاضر نمی شود با یک لحظه غفلت و تکبر همه زحمات خود را از بین ببرد.

امیر المومنین علیه السلام در این باره در نهج البلاغه می فرمایند:

<<شیطان>> شش هزار سال خدا را عبادت کرد، اما با ساعتی تکبر همه را نابود نمود. خطبه 192 

نکته ها:

1-سم ماده ای است خطر ناک و کشنده برای جسم انسان .

2-تکبر عاملی خطرناک و کشنده برای روح انسان است.

3-پس همانا انسان عاقل هیچ وقت خود کشی نمی کند.

انتظار

چه جمعه ای... چه غروب غریب و دلگیری...
چرا سراغی از این جمعه ها نمی گیری؟
مسافری که هنوز و همیشه در راهی!
کجای راه سفر مانده ای به این دیری؟
به پیشواز تو آغوش زندگی جان داد
بیا پیاده شو از این قطار تأخیری...
چقدر پیر شدی روی گونه هایم اشک!
تو سال هاست که از چشم من سرازیر...
چقدر ماندی در بند انتظار ای دل!
شدی شبیه دیوانگان زنجیری...
چقدر شاعر مفلوک! قلبت از سنگ است
چطور از غم دوری او نمی میری...

سودابه مهیجی

بسم الله الرحمن الرحیم

هوای تو

دلم مثل غروب جمعه ها دارد هوایت را
کجا واکرده ای این بار گیسوی رهایت را؟
کجا سر در گریبان بردی و یاد من افتادی
که پنهان کرده باشی گریه های  هایت را
خیابان «ولی عصر» بی شک جای خوبی نیست
که در بین صداها گم کنی بغض صدایت را
تو هم در این غریبستان وطن داری و می دانی
بریده روزگار بی تو صبر آشنایت را
نسیمی از نفس افتاده ام از نیل ردّم کن
رها کن در میان خدعه ماران عصایت را
نمی خواهم بجنگم در رکابت... مرگ می خواهم
به شمشیر لقا از پی بخشیدم عطایت را
فقط یک بار از چشمان اشک آلود من بگذر
که موجا موج هر پلکم ببوسد جای پایت را...
... گل امّید را در روز بی خورشید خیری نیست
شب است و می کشی روی سر دنیا عبایت را

وسیله سعادت و نور هدایت:

یکی از مهمترین الطاف و رحمت خداوند نسبت به همه بندگان آن است که وسیله راه رسیدن به نجات و رستگاری را با رحلت پیامبر بزرگ  اسلام (ص) مسدود ننموده و اهل بیت پیامبر علیه السلام و فاطمه زهرا سلام الله علیها و یازده فرزندانشان را وسیله ی ادامه راه رسیدن به سعادت و رستگاری و وسیله ی نجات همه انسانها از تاریکی جهل و گمراهی قرار داده است و راه رسیدن به سعادت را فقط از طریق آنها ممکن ساخته است، تا همگان بتوانند به وسیله  نور هدایت آنها خود را از تاریکی جهل و گمراهی نجات دهند و مطمئنا اگر کسی در تاریکی نور و روشنایی نداشته باشد یا در چاه خواهد افتاد و یا طعمه حیوانات درنده خواهد شد.

 پس تنها راه نجات خود از تاریکی جهل و گمراهی که سراسر آن از حیله و دام های شیطانی تشکیل داده است تا انسانها را به دام خود اسیر نموده و به گمراهی بکشاند؛ استفاده از نور هدایت اهل بیت علیه السلام است که می توان به وسیله آنها خود را از جهل و گمراهی و مکر و حیله شیطانی نجات داده و به سعادت برسانیم.

امیر المومنین علیه السلام در این باره در نهج البلاغه می فرمایند:

پس رستگاری را از اهل آن جستجو کنید، که اهل بیت پیامبر صلی الله و علیه و آله و سلم رمز حیات، دانش و راز مرگ و جهل نادانی هستند.خطبه 147

 نکته ها:

1-اهل بیت پیامبر همه نور هستند .

2-نور وسیله هدایت از تاریکی و گمراهی است.

3- تاریکی مظهر جهل و نادانی می باشد.

4-ائمه معصومین (ع) وسیله نجات از جهل و نادانی هستند.

ستون دین:

نماز اولین و مهم ترین اصل از فروع دین ما مسلمانان می باشد که به عنوان ستون دین نامیده شده است و انسان می تواند به وسیله آن خود را به مقام و منزلت بالایی در نزد خداوند برساند و آنرا وسیله برای مبارزه با خواسته های شیطانی و اصلاح رفتار خود قرار دهد د تنها امر واجبی است که خداوند در هیچ حال آن را از انسان ساقط ننموده است و حتی پیامبر بزرگ اسلام(ص) فرمودند که اگر کسی عمدا نماز را ترک کند و بجا نیاورد در ردیف کافران قرار خواهد گرفت و اینها همه به خاطر اثرات و فواید زیادی است که نماز برای انسان دارد و همانند آبی است که انسان خود را در آن شستشو داده تا از پلیدی و زشتی ها پاک نماید.

 و اگر کسی بخواهد از اثرات نماز بهره مند شود حتما باید به دستورات پیامبر و ائمه معصومین علیه السلام عمل نماید.همانطور که خوردن دارو  به دستور پزشک در همان ساعت معین شده برای بهبودی لازم است ،خواندن نماز در اول وقت هم برای تاثیر پذیری ضروری است، زیرا نماز اول وقتُ آن چنان با اهمیت است که علی علیه السلام در وسط جنگ صفین و امام حسین علیه السلام در روز عاشورا نماز اول وقت را بجا آوردند. پس همه ما باید کمال سعی و تلاش خود را جهت بهره مند شدن از این نعمت بزرگ الهی که خداوند آنرا برای رسیدن بندگانش به سعادت و خوشبختی هدیه نموده،بنماییم.

امیر المومنین علیه السلام در این باره در نهج البلاغه می فرمایند:

همانا نماز گناهان را چو برگ های پاییزی فرو می ریزد و غل و زنیر گناهان را از گردن ها می گشاید.

نکته ها:

1-نماز وسیله شستشوی زشتی ها و پلیدی هاست.

2-نماز وسیله ارتباط انسان با خداست.

3- نماز راه رسیدن به نجات و سعادت است.

4-هیچگاه از  نماز اول وقت غافل نباشیم.