ما سخنان امروز رهبر معظم انقلاب اسلامی تاكیدی دوباره بر سیاستهای اصولی ایران درباره مذاكره با آمریكا بود.حضرت آیت الله خامنهای در خصوص مذاکره با آمریکا دو نكته را فرمودند: ۱) مذاکره با آمریکا یعنی تحمیل خواستههای آنان بر جمهوری اسلامی، ۲) مذاکره یعنی نمایش موفقیت سیاست فشار حداکثری آمریکا.
ایشان به این نكات نیز اشاره كردند:- گاهی میگویند مذاکره بدون پیششرط، گاهی نیز میگویند مذاکره با ۱۲ شرط. اینگونه سخنان یا ناشی از سیاست آشفته آنها است و یا ترفندی برای سردرگم کردن طرف مقابل.- هدف آمریکاییها از مذاکره نه یافتن راهحل عادلانه، بلکه تحمیل خواستههای گستاخانه است. آنها اینقدر گستاخ شدهاند که امروز این واقعیت را خودشان هم به زبان میآورند.- یك مقام آمریکایی گفته بود باید با ایران سر میز مذاکره بنشینیم و ما فلان چیزها را بگوییم و ایران قبول کند. برای این نوع مذاکره باید به سراغ همان کسانی بروند که به عنوان گاو شیرده آنها عمل میکنند. جمهوری اسلامی، جمهوریِ مؤمنین، جمهوری مسلمینلله و جمهوری عزت است.- سیاست دولت آمریکا، فشار حداکثری به ایران در قالب تحریمهای گوناگون، تهدید و یاوهگوییهای مختلف است. دولت کنونی آمریکا معتقد است تنها راه مواجهه با ایران، فشار حداکثری است. با رودربایستی و تعارف نمیتوان جمهوری اسلامی را به زانو درآورد.- خود آمریكاییها و متحدان آنها به ناکام ماندن سیاست فشار حداکثری در به زانو درآوردن ایران، اذعان دارند اما میخواهند با نشان دهند كه فشار حداکثری جواب داد و مسئولان جمهوری اسلامی بر خلاف آنکه میگفتند مذاکره نمیکنیم مجبور شدند پای میز مذاکره بیایند.- اگر دشمن توانست اثبات کند که فشار حداکثری مؤثر بر روی ایران است، ایران و ملت عزیز ما دیگر روی آسایش را نخواهند دید، چون از این به بعد، هر چیزی را که قلدرانه از جمهوری اسلامی مطالبه کنند، اگر به آنها «چَشم» گفتیم، مسئله تمام است اما اگر «نه» گفتیم دوباره فشار حداکثری آغاز خواهد شد.- رهبر انقلاب اسلامی تأکید کردند: چنانچه آمریکا حرف خود را پس گرفت و توبه کرد و به معاهده هستهای که آن را نقض کرده است، بازگشت، آنوقت در جمع کشورهای عضو معاهده که شرکت و با ایران صحبت میکنند، آمریکا هم میتواند شرکت کند، اما در غیر اینصورت هیچ مذاکرهای در هیچ سطحی بین مسئولان جمهوری اسلامی و آمریکاییها اتفاق نخواهد افتاد نه در نیویورک و نه غیر آن.
ﺟﻤﻌﻪ ﻫﺎ ﺭﺍ ﻫﻤﻪ ﺍﺯ ﺑﺲ ﮐﻪ ﺷﻤﺮﺩﻡ ﺑﯽ ﺗﻮﺑﻐﺾ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﻭﺳﻂ ﺳﯿﻨﻪ ﻓﺸﺮﺩﻡ ﺑﯽ ﺗﻮ
ﺑﺲ ﮐﻪ ﻫﺮ ﺟﻤﻌﻪ ﻏﺮﻭﺏ ﺁﻣﺪ ﻭ ﺩﻟﮕﯿﺮﻡ ﮐﺮﺩﺩﻝ ﺑﻪ ﺩﺭﯾﺎﯼ ﻏﻢ ﻭ ﻏﺼﻪ ﺳﭙﺮﺩﻡ ﺑﯽ ﺗﻮ
ﺗﺎ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺟﺎ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﺭﺩ ﺗﻮ ﻧﺨﻮﺭﺩﻡ ﺁﻗﺎﻫﯿﭻﻭﻗﺖ ﺍﺯ ﺗﻪ ﺩﻝ ﻏﺼﻪ ﻧﺨﻮﺭﺩﻡ ﺑﯽ ﺗﻮ
ﭼﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﮐﻦ، ﮔﺮﻩ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺑﻪ ﮐﺎﺭ ﺩﻝ ﻣﻦﺭﺍﻫﯽ ﺍﺯ ﮐﺎﺭ ﺩﻟﻢ ﭘﯿﺶْ ﻧﺒﺮﺩﻡ ﺑﯽ ﺗﻮ
ﺳﺎﻝ ﻫﺎ ﻣﯽﺷﻮﺩ ﺍﺯ ﺧﻮﯾﺶْ ﺳﺆﺍﻟﯽ ﺩﺍﺭﻡﻣﻦ ﺍﮔﺮ ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ، ﺍﺯ ﭼﻪ ﻧﻤﺮﺩﻡ ﺑﯽ ﺗﻮ؟
ﻣﻦ ﺍﮔﺮ ﻣﻨﺘﻈﺮﻡ، ﺍﺯ ﭼﻪ ﻧﻤﺮﺩﻡ ﺑﯽ ﺗﻮ؟ﺑﺎ ﺣﺴﺎﺏِ ﺩﻝِ ﺧﻮﺩ، ﻫﺮﭼﻪ ﻧﻮﺷﺘﻢ ﺩﯾﺪﻡﻣﻦ ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺯﻧﺪگیاﻢ ﺳﻮﺩْ ﻧﺒﺮﺩﻡ ﺑﯽ ﺗﻮ
ﮔﺬﺭﯼ ﮐﻦ ﺑﻪ ﻣﺰﺍﺭﻡ، ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﺤﺘﺎﺟﻢﻣﻦ ﺍﮔﺮ ﺳﺮ ﺑﻪ ﺩﻝِ ﺧﺎﮎ ﺳﭙﺮﺩﻡ ﺑﯽ ﺗﻮ...
محمد جواد پرچمی