• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 5528
تعداد نظرات : 628
زمان آخرین مطلب : 4202روز قبل
هوا و فضا
فیزیکدانان دانشگاه استنفورد با بررسی تاریخ شکل گیری جهان و انفجار بزرگ تعداد جهانهای دیگر که همیشه احتمال وجود آنها وجود داشته است را تخمین زدند.

به گزارش خبرگزاری مهر، فیزیکدانان برای مدتی به نظریه پردازی درباره وجود جهانهای دیگر به جز جهانی که بشر در آن زندگی می کند می پرداختند. در واقع برخی از نظریه های فیزیکی نیازمند چندین جهان هستند تا بتوانند پدیده های نادر و غریب را توضیح دهد.

تعدادی از دانشمندان در دانشگاه استنفورد با انجام بررسی ها و مطالعات جدید نظریه ای جدید را در رابطه با تعداد جهانهای موجود که با چشم و ذهن انسان دیده نمی شوند ارائه کرده اند.

دانشمندان با بازگشت به زمان انفجار بزرگ ادعا کردند سازماندهی سیاره ای و فیزیک جهان ما نتیجه آشفتگی کوچکی در نوعی دیگر از ماده یکنواخت و متراکم و انرژی است که چند میلی ثانیه پس از انفجار بزرگ وجود داشته است.

بر همین اساس عدد دفعات احتمالی این آشفتگی می تواند حد بالای تعداد جهانهای ممکن را تعیین کند که این عدد جادویی  7^10^10^10 (10 به توان 10 به توان 10 به توان 10 به توان 7) اعلام شده است. به بیانی دیگر به اعتقاد دانشمندان دانشگاه استنفورد 7^10^10^10 جهان دیگر به جز جهانی که انسان قادر به دیدن قسمتی کوچک آن است، وجود دارد.

بر اساس گزارش پاپ ساینس، با این حال به دلیل محدودیتهای فیزیکی مغز انسان هیچ انسانی قادر به درک واقعیتی بیش از عدد 16^10^10 نیست و به همین دلیل این عدد به عنوان تعداد جهانهای موجود اعلام شده است

سه شنبه 5/8/1388 - 5:30
هوا و فضا
جووانی بینیامی رئیس سابق آژانس فضایی ایتالیا که مدتی قبل مصاحبه ای را با ماهنامه آمریکایی "وایرد" درباره برنامه ناسا برای بازگشت انسان به ماه در سال 2020 انجام داده بود درپی ماموریت جدید ناسا برای کشف آب در ماه اظهارات جالبی را ارائه کرده است که در زیر می آید.

به گزارش خبرگزاری مهر، جووانی بینیامی در مدت ریاست خود در آژانس فضایی ایتالیا از برنامه های سفر انسان به فضا حمایت می کرد اما در مصاحبه ای که چندی قبل با مجله آمریکایی "وایرد" انجام داد تکرار سفر دوباره انسان به ماه که یک بار چهل سال قبل و در راستای برنامه "آپولو" انجام شده است را یک اشتباه بزرگ خواند. در ادامه مصاحبه روزنامه "لاستمپا" را با این ستاره شناس می خوانید:

* پروفسور بینیامی، شما فیزیکدان نجوم و رئیس سابق آژانس فضایی ایتالیا هستید. در ماهنامه وایرد 10 دلیل را برای تغییر مقصد برنامه Constellation ناسا در خصوص بازگشت انسان به ماه اظهار داشتید. درباره آن بیشتر توضیح می دهید؟

- به اعتقاد من سفر انسان به فضا بسیار مهم است. فضانوردان و اکتشافات بشری فضا بسیار بنیادی هستند. چراکه نه تنها برداشتن این گامهای بزرگ موجب توسعه فناوری می شوند بلکه کمک می کنند که تصورات و تخیلات ما تقویت شوند. همراه با فضانوردان، موارد دیگری چون علوم فضایی، کاربردهای صنعتی، رصد زمین و ... وارد می شوند. بدون فضانوردان، بدون مردان و زنان در فضا به تدریج تمایل به کشف فضا تمام می شود.

* درست است. بنابراین هدف بازگشت به ماه نیز می تواند یک هدف درست باشد، بله؟

- ما از مدتها قبل در مدار اطراف زمین هستیم. دقیقا از 40 سال قبل. آمریکاییها بین سالهای 1969 و 1971 در دوره جنگ سرد و در رقابت با اتحاد جماهیر شوروی سابق به ماه رسیدند. از سویی دیگر برنامه ایستگاه فضایی بین المللی (ISS) که هزینه حدود 100 هزار دلاری آن قابل قیاس با هزینه برنامه های آپولو بود متولد شد، چرا که ریگان می خواست امپراتوری بدی را نابود کند. اما اگر درباره اش خوب فکر کنیم می فهمیم که این ایستگاه فقط به درد این می خورد که خودش را بسازد. البته به درد قراردادهای زیبایی که شرکتهای بزرگ این بخش با آژانسهای فضایی عضو ایستگاه امضا می کنند نیز می خورد! به این ترتیب به میزان بسیار کمی فناوری توسعه می یابد و فضانوردان هرچند وقت یکبار به آنجا سفر می کنند، اما در این مدار بسیار پایین واقعا نوآوری بسیار کم است. در سال 2004 جورج بوش ایده بازگشت به ماه در سال 2020 را مطرح کرد، اما بدون افزایش دادن بودجه ناسا که به اندازه کافی برای رسیدن به ماه در برنامه آپولو با مشکلات مالی مواجه شد. خوب! قبل از اینکه چینی ها به ماه برسند آمریکا باید برای بازگشت به ماه هزینه های زیادی را متحمل شود!

* پروفسور، اما در تمام فیلمهای علمی تخیلی اولین گام، پایگاهی بر روی ماه است. ماه به ما می آموزد که برای رفتن به مریخ به چیزهایی نیاز داریم. به نظر شما جایی بهتر از ماه وجود دارد؟

- معلوم است که جای بهتری وجود دارد. برای مثال، یک لنگرگاه فضایی با جاذبه صفر که به صورت معلق بین زمین و ماه ساخته می شود و یا جایی در مدار اطراف زمین. به راحتی می توان از زمین به این نقطه رسید. نباید فراموش کنیم که برای رفتن به ماه و برگشتن از آن نیاز به حجم زیادی انرژی داریم این درحالی است که برای ساخت یک پایگاه معلق در اطراف زمین یا در مدار اطراف مرز میان زمین و ماه انرژی زیادی نیاز نیست. این یک پایگاه ایده آل برای رفت و برگشت به مریخ است.

* اما ماه چی؟ گفته می شود که ماه می تواند یک منبع انرژی و یا منبع مواد قابل استفاده در بخش صنعت باشد.

- از ماه ما نمی توانیم چیزی خارج کنیم. امید استخراج سوخت از سنگهای ماه تنها یک رویای پوچ است. همانطور که قبلا نیز گفتم ساخت یک پایگاه روی ماه بسیار دشوارتر از ساخت یک پایگاه در مدار است چراکه باید بتوانیم حجم زیادی از مواد را وارد جاذبه ماه کنیم و برای رفتن به چند نقطه مشخص در روی ماه باید بر این جاذبه پیروز شویم.

* تکلیف هلیم 3 چه می شود؟ گفته می شود که ماه غنی از این ماده است؟

- می توانم راحت حرف بزنم؟ هلیم 3 یک شوخی مسخره است. گهگاهی با کسی ملاقات می کنم که قسم می خورد انسان هرگز روی ماه قدم نگذاشته است، اینطور نیست؟! خوب! به همین نحو، مردمی هم وجود دارند که به هلیم 3 باور دارند. ما هنوز به دنبال ساخت گداخت هسته ای با "دوتریم" و "تریتیوم" (ایزتوپهای هیدروژن) در روی زمین هستیم. زمانی که موفق به انجام این کار شدیم آنوقت می توانیم درباره هلیم 3 ماه نیز فکر کنیم. اگر رفتیم روی ماه و هیچ هلیمی وجود نداشت، چه؟ اگر هم باشد نیاز داریم که یک نیروگاه بسیار عظیم را روی ماه بسازیم. این نیروگاه فوق العاده پر هزینه خواهد بود و تمام منابع مالی تمام برنامه های فضایی دنیا را خواهد بلعید. و بعد؟! آیا اطمینان داریم که روی ماه به اندازه کافی هلیم 3 وجود دارد و آیا ما موشکهای پیشرفته ای داریم که بتوانند این ماده  رادیواکتیو خطرناک را به سلامت به زمین برسانند.

* بسیار خوب. به نظر شما این زیرکانه نیست که با هر تغییر در ریاست جمهوری آمریکا همیشه مباحثات جدیدی درباره برنامه های فضایی، کار و پولهای این برنامه ها شروع می شود؟

- با این مسئله موافقم. اما اگر راه کنونی را تغییر ندهیم هیچ کاری نمی توانیم انجام دهیم و کارهایی را هم که تاکنون انجام داده ایم به ثمر برسانیم. کپسول "اوریون"، فضاپیمای Ares I و فضاپیمای باری Ares V همه چیزهایی هستند که هم برای رسیدن به ماه خوب هستند و هم برای رسیدن به یک پایگاه معلق در نقطه ای که می تواند در مرز میان ماه و زمین ساخته شود. Ares برای حمل مقدار زیادی ماده به مدار زمین بسیار مناسب است اما برای بردن این مواد به ماه زیاد خوب نیست. اما این فضاپیما تنها از سوخت شیمیایی استفاده می کند و باید پذیرفت که سوخت شیمیایی محدودیتهای انکارناپذیری دارد.

* اما انسان امروز تنها به سوخت شیمیایی دسترسی دارد.

- بنابراین باید شروع به کار کنیم. اگر بخواهیم واقعا کاری انجام دهیم، باید به موازات مونتاژ یک پایگاه فضایی و یک لنگرگاه فضایی شروع به کار بر روی موتورهای هسته ای کنیم. یک موتور معمولی 50 مگاواتی که توانایی روشن کردن یک وسیله بزرگ مثل یک هواپیمای ایرباس را با سرعت 50 کیلومتر بر ثانیه داشته باشد.

* اهداف اسا در توسعه برنامه های فضایی چیست؟

- همانطور که بوش گفت ماه به ما اروپاییها نگاه نمی کند. اما به نظر من اروپا می تواند با ساخت یک پایگاه فضایی روی یک مدار استوایی اطراف زمین سهم خود را از فضا ببرد. فراموش نکنید که از ایستگاه فضایی بین المللی نه می توان به روی ماه رفت و نه مریخ، چون جای این ایستگاه کاملا اشتباه انتخاب شده است. این ایستگاه در حقیقت تنها برای پرتاب فضاپیماها از پایگاه روسی بایکونور مناسب است. این درحالی است که اسا امکان پرتاب فضاپیما از پایگاه کورو در فرانسه را دارد. در مرحله بعد بهتر است که بازگشت به ماه را فراموش کنیم. می توانیم برای اکتشافات فضایی به اهداف بهتری فکر کنیم. برای مثال باز آلدرین پیشنهاد رسیدن به یک شهاب سنگ نزدیک به زمین را داد.

* چگونه می توانیم به روی شهاب سنگها برویم؟ آیا فناوری جدیدی برای رسیدن سریع نیاز است که ما آن را نداریم؟

- معلوم است که فناوری آن را نداریم، اگر هرگز شروع به ایجاد آن نکنیم. قبل از ساخت موشک " Saturno V" که ما را به ماه رساند فناوری لازم را نداشتیم. بنابراین نیاز به توسعه فناوری جدید سوخت رسانی داریم و در این راه باید از نیروهای جدید تکنولوژیکی و سرمایه گذاریهای جدید استفاده کنیم.

دوشنبه 4/8/1388 - 7:39
دانستنی های علمی
محققان دانشگاه پورتسموث اعلام کردند افرادی که درباره حضور در مکانی اظهارات دروغین ارائه می کنند در کشیدن آن مکان توانایی کافی را نداشته و با حذف جزئیات اساسی دروغ خود را به راحتی آشکار می کنند.

به گزارش خبرگزای مهر، افراد دروغگو به طور حتم از سیستمهای دروغ سنج و اسکنهای مغزی هراس دارند اما هرگز نمی توانند تصور کنند کشیدن یک نقاشی ساده بتواند دروغ آنها را آشکار کند. بر اساس مطالعات جدید چگونگی کشیدن یک صحنه می تواند آشکار کند که آیا فرد واقعا در آن مکان حضور داشته و یا داستانی غیر واقعی را سر هم کرده است.

به گفته دانشمندان دانشگاه پورتسموث سیستمهای دروغ سنج معمولا پر هزینه بوده و دسترسی به آنها در هر زمان و مکانی امکان پذیر نیست و در عین حال برای استفاده از چنین ابزاری هایی باید از متخصصان ویژه کمک گرفت. در مقابل می توان با درخواست نقاشی مکانی که فرد ادعا می کند در آن حضور داشته، بدون هیچ هزینه و متخصصی دروغ یا راست بودن سخن فرد را آشکار کرد.

به اعتقاد دانشمندان در صورتی که فرد به دروغ ادعا کند در مکانی حضور داشته است، توانایی کشیدن طرح جزئیات بصری آن مکان را به نسبت فردی که در آن مکان قرار داشته است، نخواهد داشت و بر اساس همین تفاوتها می توان دروغ یا راست گویی فرد را برملا کرد.

برای آزمایش این ایده از 31 داوطلب خواسته شد در بازی شرکت کنند که بردن در آن وابسته به دروغ گفتن به تیم حریف است، نتایج نشان می دهد نیمی از این افراد از کشیدن موقعیتی که درباره حضور در آن دروغ گفته اند، ناتوان بوده اند. افرادی که در این بازی دروغ گفته بودند تنها قادر به کشیدن کلیات موقعیت بودند در حالی که افرادی که حقیقت را بیان کرده بودند می توانستند جزئیات دقیقی را از موقعیت ترسیم کنند.

بر اساس گزارش ای بی سی نیوز، زاویه دید فرد به اجسام نیز از دیگر نشانه هایی است که می توان از روی آن به راست یا دروغ بودن سخنان فرد پی برد. محققان معتقدند این شیوه می تواند به عنوان روشی دقیق برای بازجویی های پلیس مورد استفاده قرار گیرد.

با این حال برخی بر این باورند در صورتی که مجرمان از این شیوه دروغ یابی آگاه شوند می توانند با افزایش میزان دقت خود نسبت به محیط اطراف، استناد به نتایج این تست را غیر ممکن سازند اما در این میان تعدادی از متخصصان مطالعات دادگاهی کالج جان جی نیز معتقدند افراد دروغ گو و متهم با افزودن جزئیات و نفرات به اظهارات خود می توانند به تعداد سئوالات پلیس و شانس اشتباه کردن خود بیافزایند و به همین دلیل هرگز به ترسیم جزئیات فکر نخواهند کرد.

دوشنبه 4/8/1388 - 7:38
موبایل
یک عضو مایکروسافت اعلام کرد: غول نرم افزاری دنیا قصد دارد سیستم عامل ویندوز 8 را با پردازشگرهای 128 بیت سازگار کند.

به گزارش خبرگزاری مهر، ویندوز 8 جایگزین آینده ویندوز 7 است. ویندوز 7 قرار است از 22 اکتبر وارد بازار شود.

ویندوز ویستا و ویندوز 7 از پردازشگرهای 64 بیت حمایت می کنند. این در حالی است که رابرت مورگان مدیر ارشد بخش تحقیقات و توسعه مایکروسافت خبر داد که نسل آینده ویندوزها از پردازشگرهای 128 بیتی پشتیبانی می کنند.

از مدتی قبل زمزمه هایی در خصوص اینکه مایکروسافت در حال کار بر روی سیستم عامل آینده خود با عنوان ویندوز 8 است به گوش می رسید.

پیش بینی می شود که ویندوز 8 از سال 2012 وارد بازار شود. به گفته این مدیر ارشد مایکروسافت، ظرف سه سال آینده پردازشگرهای 64 بیت از رده خارج می شوند و بنابراین سیستم عاملهای جدید باید به گونه ای طراحی شوند که با فناوری 128 بیت سازگار باشند.

پشتیبانی از پردازشگرهای 128 بیت در ویندوز 8 نشان می دهد که مایکروسافت در مسیر دقیق شتاب و توسعه قرار گرفته است.

هم اکنون ویندوز سرور 2008 مدل R2 تنها در نسخه 64 بیت عرضه می شود و دیگر نسخه 32 بیت آن در دسترس قرار ندارد.

براساس گزارش زئوس نیوز، این مدیر مایکروسافت خاطرنشان کرد: ردموند به توافقاتی با مهمترین شرکای خود یعنی اینتل، "ای. ام. دی"، "اچ. پی" و "آی. بی. ام" در خصوص توسعه پردازشگرهای 128 بیت دست یافته است.

دوشنبه 4/8/1388 - 7:29
موبایل
امنیت شبكه های سایبری و كلیه سیستم های رایانه ای در هر كشوری از اهمیت زیادی برخوردار است.تقویت زیرساخت های سایبری همچنین جایگاه ویژه ای در پدافند غیر عامل كه به تازگی از سوی مراجع ذی صلاح در ایران ابلاغ شده است، دارد. اتخاذ تدابیر امنیتی در زمینه فناوری های رایانه ای و سایبرنتیك مهم ترین اقدام برای پیشگیری از آسیب های احتمالی در برابر هر گونه اقدامات تروریسم سایبری می باشد.

امنیت شبكه های سایبری و كلیه سیستم های رایانه ای در هر كشوری از اهمیت زیادی برخوردار است.تقویت زیرساخت های سایبری همچنین جایگاه ویژه ای در پدافند غیر عامل كه به تازگی از سوی مراجع ذی صلاح در ایران ابلاغ شده است، دارد. اتخاذ تدابیر امنیتی در زمینه فناوری های رایانه ای و سایبرنتیك مهم ترین اقدام برای پیشگیری از آسیب های احتمالی در برابر هر گونه اقدامات تروریسم سایبری می باشد.

سایبر تروریسم
تروریسم را این گونه تعریف می كنند: به كارگیری خشونت علیه اشخاص، دولت ها یا گروه ها برای پیشبرد زورمندانه اهداف سیاسی یا عمومی. سایبر تروریسم Cyber terrorism در حقیقت همان تعریف را دارد، با این تفاوت كه این بار هدف متمركز روی منابع موجود در فضای مجازی است. سایبر تروریسم می تواند ابعاد داخلی داشته باشد یا شامل موارد بین المللی شود.سایبر تروریسم امروز خطرناك تر از تروریسم سنتی است به این دلیل كه ساختار اقتصادی و خدمات رسانی بسیاری از كشورها مبتنی بر فناوری های اطلاعاتی و ارتباطی شده است با این توضیحات می توان سایبر تروریسم را چنین تعریف كرد:« اقدامات برنامه ریزی شده و هدفمند با اغراض سیاسی و غیر شخصی كه علیه رایانه ها و امكانات و برنامه های ذخیره شده در درون آن ها از طریق شبكه جهانی صورت می گیرد و هدف از چنین اقدامی نابودی یا وارد آوردن آسیب های جدی به آن هاست».
ویژگی های سایبر تروریسم
با توجه به مطالب ذكر شده درباره سایبر تروریسم، می توان ویژگی های زیر را برای آن ذكر كرد:
هدف قرار دادن تعداد بیشتری از مردم، استفاده از گروه های رایانه ای ناشناخته در سطح بین المللی، نداشتن محدودیت جغرافیایی، پنهان ماندن هویت، تبلیغ و عضو گیری بین المللی، گسترش دامنه تروریسم به مسائل مالی بانكی و اقتصادی و خدمات شهری
ابزارها
تروریست های فضای مجازی یا اینترنتی، به جای استفاده از سلاح های رایج، بمب ها و موشك ها یا سایر ابزارهای معمول از نرم افزارهای مخرب رایانه ای برای پیشبرد اهداف خود استفاده می كنند.ویروس ها، كرم ها، تروجان ها، اسپم ها، ایمیل بمبینگ، گوگل بمبینگ، هك و نفوذ رایانه ای و خرابكاری یا دستكاری های اینترنتی و شبكه ای، بخشی از ابزارهای تروریست های مجازی به شمار می رود.
جرایم سایبر
اینترنت به عنوان دنیایی كه نسخه دیجیتال شده دنیای واقعی است، محیطی را ایجاد كرده است كه در آن می توان انواع و اقسام جرایم را شاهد بود. البته محصور بودن دنیای واقعی سبب می شود فرآیند كنترل در آن امكان پذیر باشد ولی از آنجایی كه محیط مجازی هیچ مرزی ندارد، مشكلات فراوانی پیش روی قانون گذار وجود خواهد داشت. برای ورود به سایت كشور همسایه هیچ پاسپورت و ویزایی نیاز نیست و به طور مشخص آنچه هست یك دنیای آزاد با كم ترین قانون گذاری ممكن می باشد.

اگرچه سعی فراوانی می شود تا با تشكیل گروه های كاری كه جنبه حقوقی دارند، راه را بر مجرمان ببندند ولی مشكل اساسی این است كه آنچه مجرمان انجام می دهند، در برابر جرایمی كه به حقوق بین الملل مربوط می شود، چه از لحاظ محتوا و چه از لحاظ تعداد بسیار ناچیز است.محیط مجازی آن قدر توانمند است كه می تواند در تمامی عرصه های زندگی بشر وارد شود و راه حل هایی برای تسهیل آن ارائه دهد. از یك قرار ملاقات با دندان پزشك خانوادگی گرفته تا خریدهای لازم برای مهمانی های دوستانه یا فامیلی. امروزه فناوری الكترونیكی در محیط مجازی یا رایانه های شخصی حتی كار منشی را نیز انجام می دهد؛ علاوه بر این كه رایانه هیچ وقت همانند یك منشی دیر سر كار حاضر نمی شود یا ساعت ها، تلفن شركت را به مكالمه با دوستان اختصاص نخواهد داد. حضور رایانه در تمامی عرصه های زندگی بشر یك انقلاب واقعی را نیز در سطح بوروكراسی به وجود آورده است.حضور رایانه در تمامی عرصه ها فقط جنبه مثبت نداشته است.
هر چند با رایانه توفیقات بزرگی به دست آمده است ولی همین حضور همه جانبه موجب می شود تا جرایم رایانه ای نیز به عرصه های مختلف راه یابد. رایانه نه تنها ابزاری برای وقوع جرم است و از آن می توان در انجام یك عمل مجرمانه سود جست بلكه می تواند در قالب محیط اعمال جرم نیز مورد استفاده قرار گیرد. جرایم رایانه ای تمامی تعریف های قدیمی حقوقی را به چالش كشیده است زیرا فرد بدون خروج فیزیكی از چهار دیواری منزل خود، بزرگ ترین سرقت های تاریخ را از بانك های معتبر كه به وسیله ده ها محافظ و دستگاه های هشداردهنده حفاظت می شود، انجام می دهد و با یك سری اعمال تیزهوشانه كه فناوری جدید به او آموخته است، میلیون ها دلار از حساب های بانكی برداشت می كند و آن را همانند یك جنتلمن در حساب خویش می ریزد.نه تنها اینترنت، فضایی بسیار متفاوت با محیط طبیعی ایجاد كرده بلكه وقوع جرم از كشوری به كشور دیگر نیز بسیار آسان شده است. هر چه كشورها پیشرفته تر می شود، جرایم اینترنتی آنها نیز بیشتر می شود و خطراتی كه به وجود می آورد، آسیب های بیشتری را در پی خواهد داشت.

امروزه مجرمان بین المللی به راحتی از برنامه های بازی رایانه ای، كارتون، چت روم و همانند آن برای نفوذ استفاده می كنند. البته بهره بردن از انواع ویروس ها، كرم ها و برنامه های ضد خدماتی و نرم افزارهای پیشرفته كشف كلمات عبور نیز همچنان فراوان است.استفاده از این روش ها، در مواجهه جدی با قواعد بین المللی است و مجرمان بین المللی، امروزه با كارهای خود بسیاری از قواعد جهانی را نقض كرده اند و زیر پا گذاشته اند.
جاسوسی اینترنتی
برخی جرایم در مناسبات مجازی به صورت عادی جریان دارد. از جمله این اعمال می توان به تروریسم مجازی یا جاسوسی اینترنتی اشاره كرد.در تحقیقی كه از یك میلیون رایانه در سطح جهان به عمل آمد، مشخص شد كه 30 میلیون برنامه جاسوسی spyware در آنها به كار رفته است. با این وصف می توان گفت در هر رایانه حداقل 30 نرم افزار جاسوسی وجود دارد كه كلیه اطلاعات لازم را به مراكزی كه آنها را طراحی كرده اند، ارسال می كند.شاید هنگام استفاده از اینترنت به پیام های مزاحمی كه روی صفحه مانیتور شما ظاهر می شود توجه نكرده باشید و برای خلاصی از آن ها، ok یا No را كلیك كرده اید تا هر چه سریع تر به كارهای خود در وب برسید. بسیاری از برنامه های جاسوسی به همین طریق به رایانه ها راه پیدا كرده اند. پس از یك كلیك، این نرم افزار اجازه نفوذ می یابد و به طور مستقیم خود را در قسمت سخت افزار پنهان می كند. البته همه برنامه های جاسوسی آنقدرها مودب نیستند. بعضی از این برنامه های جاسوسی، بدون هیچ مجوزی و تنها به دلیل ساختار قدرتمند خود می توانند هنگام دسترسی یك رایانه به اینترنت، به درون آن نفوذ كنند و به اجرای مقاصد خود بپردازند. حتی پس از نصب این برنامه ها نیز تقریبا هیچ اثری در كاربری دیده نمی شود. تنها برخی از آن ها باعث كند شدن احتمالی سرعت رایانه یا معرفی برخی آدرس های غیر معمول می شوند. اثرات این برنامه ها نیز جالب است.

هر چند اكثر نرم افزارهای مذكور در ظاهر، بی خطرند ولی حتی همین نرم افزارهای بی خطر نیز كارهای غیر قانونی انجام می دهند. ساده ترین حالت این است كه تمامی عادات كاربر را شناسایی و در جمع آوری اطلاعات مربوط به این عادات به شركت های هدایتگر كمك می كنند.روش های مخرب نرم افزارهای جاسوسی، از سطح ورود به اطلاعات شخصی كاربر و استفاده غیر مجاز از آن ها آغاز می شود و به آسیب رسانی به رایانه ها می انجامد. برخی از آنها با جمع آوری كلیه اطلاعات شخصی آنها را كپی برداری می كنند و به اطلاع هدایتگرهای خود می رسانند. برخی بی ادب تر هستند و اطلاعات شخصی را به طور گسترده پخش می كنند.مشكل دیگری كه این نرم افزارها ایجاد می كنند، تضعیف سیستم های امنیتی و آماده ساختن آنها برای حملات هكرهاست، به این معنی كه این نرم افزارها نوعی نقش بی حس كنندگی را ایفا می كنند و خاصیت بازدارندگی را از ویروس كش ها و دیگر برنامه های دفاعی سلب می كنند.
ترور مجازی
مهم ترین مشكل كه ترور مجازی را بسیار خطرناك كرده، شناسایی نشدن دقیق آن است. نه تنها مراكز قانون گذاری بلكه تروریست ها نیز هنوز تمامی جنبه های اقدامات خود را نمی شناسند. از همین روست آمریكا كه خود بیشترین حملات اینترنتی را انجام می دهد، در مقابل هكرهای چینی كه اهداف آمریكایی را هدف خویش قرار داده اند، همچنان ناتوان است.گروه های ملی برخی كشورها از جمله شركت كنندگان در اجلاس WSIS و برخی نهادهای دیگر سعی در كنترل و برنامه ریزی برای مهار این پدیده دارند. یكی از سازمان های مذكور اینترپل است. در اروپا نیز از سال گذشته انجمن پیمان اروپا علیه جنایات مجازی تشكیل شده است كه هر چند به آن صورت هم اروپایی نیست ولی اولین اقدام جدی در این زمینه به شمار می رود.برای مبارزه با این مسئله چندین راه وجود دارد. اولین راه ارزیابی آسیب پذیری است. به عبارت دیگر این راه نوعی پیشگیری است ولی نه به عنوان ایجاد سد دفاعی بلكه رفع ضعف های موجود و پایین آوردن آسیب پذیری در صورت بروز حمله. راه دوم نوعی دیگر از پیشگیری است كه در آن سعی می شود حملات احتمالی شناسایی و در مقابل آن پاتك زده شود. راه سوم پس از حمله قابل استفاده است، یعنی آمادگی برای بروز حمله و ترمیم اشكالات ایجاد شده پس از این مرحله .

راهكارها
متخصصان علم رایانه بهتر است كه كاملا با این پدیده باشند تا بتوانند با محافظت بیشتر از سیستم های تحت كنترل خود، از این پدیده و خسارات تابع آن جلوگیری كنند.در دنیای دیجیتالی امروز، با توجه به ازدیاد حملات تروریستی لزوم بررسی و تحقیقات در روش های مقابله بیش از پیش ضروری است. بهترین راهكار برای مقابله این است كه نقشه و روش درستی برای این كار داشته باشیم و در اولین گام اهداف روش های عملیاتی و منابع حمله كننده را بشناسیم. مشكل اساسی اینجاست كه بسیاری از بخش های خصوصی و حتی دولتی از آسیب پذیری رایانه هایشان ناآگاه هستند، در حالی كه امروزه وابستگی به رایانه بیش از پیش به چشم می خورد و این ناآگاهی می تواند عواقب و خسارات جبران ناپذیری را به همراه داشته باشد.مشكل دیگر در این مقوله كه باید مورد توجه قرار گیرد، این است كه چه كسی و از كجا به سیستم حمله كرده است. این مسئله بسیار مهم تر از بررسی خسارات وارده می باشد. كارشناسان به عنوان اولین پیشنهاد توصیه می كنند كه از دیواره های آتش (Firewall) برای محافظت و ایزوله كردن سیستم ها نسبت به ارتباطات شبكه، در كنار مواردی از قبیل محافظت از كلمات عبور و اعمال امنیتی و محافظتی دیگر، استفاده شود.

در اینجا به تعدادی از راهكارها برای مبارزه با سایبر تروریسم اشاره می كنیم:
1 - تدوین استراتژی امنیتی برای حفظ امنیت شبكه های رایانه ای در كشور
2 - ارائه آموزش های لازم به نیروهای مرتبط با شبكه ها برای حفظ امنیت شبكه؛ از جمله مهارت های مهندسی اجتماعی
3 - به كارگیری نرم افزارها، ضد ویروس ها، دیواره های آتش در شبكه ها
4 - تعیین سطوح دسترسی به شبكه ها و سیستم های سایبری

همچنین برخی از توصیه های امنیتی برای كاربران و مدیران شبكه ها عبارت است از: تمامی كلمات عبور را به گونه ای تعیین كنید كه حدس زدن آنها بسیار مشكل و كاراكترهای آن غیر معمول باشد؛ در صورت آشكار شدن نقایص یك شبكه، پیكربندی آن را تغییر دهید، نسخه های اصلاحی (Patch) و ارتقایی برنامه های موجود را نصب كنید، فایل های گزارش ( Log File) تشكیل دهید تا بتوانید متجاوزان و اعمال و رفتار آنان را دنبال كنید. از سایت هایی كه به آنها مشكوك هستید، استفاده نكنید و ایمیل های دریافتی از این گونه سایت ها را باز نكنید تا از آسیب های احتمالی در امان باشید.
ایران و سایبر تروریسم
بدون شك یكی از پیچیده ترین ابزاری كه تاكنون از آن برای اهداف تروریستی بهره برده شده است، اینترنت می باشد. تنها در دنیای اینترنت است كه تروریست ها می توانند با هزاران نام مجازی و بدون این كه ردی از خود بر جای گذارند، به پراكندن خشونت و علاقه مندی های خود در این موضوع بپردازند. بخشی از این فعالیت ها آشكار و با اهداف خشونت طلبانه، تروریستی و ضد دموكراتیك آنهاست. به طور طبیعی گروه های مخالف جمهوری اسلامی ایران نیز از این ابزار برای ضربه زدن به منافع ملی كشور استفاده می كنند. بهترین راه مقابله با این اقدامات تروریستی در محیط سایبر، تقویت اقدامات امنیتی در شبكه های رایانه ای و اینترنتی و اجرای دستورالعمل های مبتنی بر پدافند غیر عامل است.

منبع: گرداب

دوشنبه 4/8/1388 - 5:48
شعر و قطعات ادبی
زمین‌ هرگز از بركت‌ پاكان‌ و سلحشوران‌ خالی‌ نمی‌ماند و در چنین‌ شرایطی‌ است‌ كه‌ طاهره‌ صفارزاده‌ پر نفس‌ شعر خود را می‌سراید و امید را روزنه‌ای‌ می‌گشاید كه‌ نسیم‌ بهاری‌ در راه‌ است‌. شعرهایی‌ كه‌ افشاگری‌ و ارشاد را با هم‌ دارند. ایمان‌ را بارور می‌سازند و چشم‌ها را بر روی‌ حقیقت‌های‌ تلخ‌ و شیرین‌ تاریخ‌ باز می‌كنند. بررسی‌ اجمالی‌ شعر معاصر را با مروری‌ بر چند شعر طنین‌انداز طاهره‌ صفارزاده‌ در مجموعه‌ شعرهای‌ "طنین‌ در دلتا " "سفره‌ پنجم‌ " "سد و بازوان‌ " و.. آغاز می‌كنیم‌.
دكتر طاهره‌ صفارزاده‌ متولد 1315 سیرجان‌ است‌. پس‌ از پایان‌ دوره‌ متوسطه‌ در ایران، دوره‌ دكترای‌ زبان‌ و ادبیات‌ انگلیسی‌ و مبانی‌ ترجمه‌ را در انگلستان‌ و امریكا تحصیل‌ كرده‌ است‌. پس‌ از مراجعت‌ به‌ ایران‌ علاوه‌ بر نگارش‌ اصول‌ مبانی‌ ترجمه‌، ترجمه‌ مفاهیم‌ بنیادی‌ قرآن‌ مجید به‌ فارسی‌ و انگلیسی‌ و سردبیری‌ نشریاتی‌ چند كتاب‌های‌ خود را "رهگذر مهتاب‌ " و سپس‌ "طنین‌ در دلتا " "سفر پنجم‌ " "سد و بازوان‌ " "حركت‌ و دیروز " "بیعت‌ با بیداری‌ " "دیدار صبح‌ " "مردان‌ منحنی‌ " "در پیشواز صلح‌ " و "روشنگران‌ راه‌ " را منتشر كرده‌ است‌. بعد از پروین‌ اعتصامی‌ كه‌ اشعارش‌ در قالب‌های‌ كهن‌ شعر فارسی‌ بود، او اولین‌ زن‌ شعر نوگوی‌ مذهبی‌ ـ انقلابی‌ است‌ كه‌ كار سرودن‌ شعر را از سال‌ 1335 آغاز كرده‌ است‌. در "رهگذر مهتاب‌ " چهار پاره‌ و رباعی‌ و غزل‌ را تجربه‌ كرده‌ است‌ و در "طنین‌ در دلتا " و "سد و بازوان‌ " و "حركت‌ و دیروز " به‌ مشخصه‌ها و مؤلفه‌های‌ ویژه‌ شعری‌ خود را رسیده‌ است‌ كه‌ هم‌ در بیان‌ مفاهیم‌ و هم‌ در شكل‌ ارایه‌ شعر استقلال‌ كامل‌ دارد. تعهد اخلاقی‌ و ایمان‌ شیعی‌اش‌ وجوه‌ تمایز ویژه‌ "طاهره‌ " اوست‌. اگر مرثیه‌ای‌ برای‌ انتظارهای‌ برآورده‌ نشده‌ قیام‌ سركوب‌ شده‌ 28 مرداد 1332 سروده‌ است‌ اما به‌سان‌ دیگر شاعران‌ پای‌ آن‌ دیوار بلند یأس‌ به‌ مویه‌ ابدی‌ و تكراری‌ نپرداختن‌ و بر گذشتن‌ از آن‌ ویژه‌ خود اوست‌. اگر گاهی‌ اشعارش‌ در "طنین‌ در دلتا " "سد و بازوان‌ " و "حركت‌ و دیروز " از زبان‌ فخیم‌ و حماسی‌ برخوردار می‌شود و شوریدگی‌ نزدیك‌ به‌ بعضی‌ از اشعار احمد شاملو می‌برد، در مقابل‌ ایدئولوژی‌ و كاركرد آن‌ در هنر دینی‌ وجوه‌ تمایز ویژه‌ به‌ كارهایش‌ می‌دهد. حتی‌ با همه‌ نزدیكی‌های‌ تعریفی‌ پیرامون‌ هدف‌ ادبیات‌، روشنفكری‌، تعهد و هنر مردمی‌ به‌ جلال‌ آل‌احمد، باز هم‌ مشخصه‌های‌ تلقی‌ از هنر و به‌ كار بستن‌ مفاهیم‌ ویژه‌ خود را داراست‌. یكی‌ از ویژگی‌های‌ كار ایشان‌ بالا كشیدن‌ مفاهیم‌ ایدئولوژیك‌ از حد ژورنالیسم‌ ادبی‌ روز دهه‌های‌ چهل‌ و پنجاه‌ است‌. در كارهای‌ او استفاده‌های‌ مناسب‌ شعر ناب‌، شعر داستان‌گوی‌، شعر روشنفكری‌ با آمیزه‌ای‌ از شعار، شعر پیونددهنده‌ شرایط‌ روز با صدر اسلام‌ بسیار كاربردی‌ انجام‌ گرفته‌ است‌. فراموش‌ نكنیم‌ دهه‌ چهل‌ و پنجاه‌ سال‌های‌ قبول‌ شكست‌ و ترویج‌ شكست‌ از سوی‌ جریان‌های‌ روشنفكری‌ است‌. از سویی‌ غزل‌واره‌ها و چار‌پاره‌های‌ تغزلی‌ بی‌ارتباط‌ با شرایط‌ موجود نیز به‌ شدت‌ تبلیغ‌ می‌شد و در آن‌ عیش‌ و عشرت‌طلبی‌ و ترویج‌ فساد گسترده‌ای‌ یافته‌ بود. در چنین‌ شرایطی‌ كار "طاهره‌ " كارستان‌ است‌.
دو مصاحبه‌ روشنفكرانه‌ طاهره صفارزاده‌ با محمد حقوقی‌ در سال‌ 1350 و سپس‌ با محمدعلی‌ اصفهانی‌ و كشف‌ و بازنمایی‌ ویژگی‌های‌ اشعار او به‌ تحقیق‌ و تفسیر اشعار توسط‌ محمد حقوقی‌ در كتاب‌ "شعر نو از آغاز تا امروز 1350 " و تفسیرهای‌ دیگر دكتر علی‌محمد حق‌شناس‌ بازتاب‌ ویژه‌ای‌ یافت‌. این‌ موفقیت‌ها در شرایطی‌ بود كه‌ كتاب‌ مجموعه‌ شعر او "چتر سرخ‌ " به‌ انگلیسی‌ در امریكا منتشر شده‌ بود و در میان‌ شاعران‌ بین‌المللی‌ چون خورخه لوئیس بورخس‌، اوكتاویوپاز و... استقبال‌ شده‌ بود. شاید او در میان‌ شاعران‌ معاصر تنها شاعری‌ بود كه‌ اشعارش‌ به‌ زبان‌های‌ مختلف‌ زنده‌ دنیا ترجمه‌ و بازتاب‌ یافته‌ بود. در مجموعه‌ اشعار "طنین‌ در دلتا " (49 ـ 47) صفارزداه‌ در این‌ مجموعه‌ همه‌ سبك‌ها و روش‌های‌ شعری‌ معاصر را كنار می‌گذارد. انسان‌ در آستانه‌ نهضت‌ پانزدهم‌ خرداد 1342 انسان‌ مخاطب‌ قرار داده‌ می‌شود. طنز را وارد شعر می‌كند و اعتیاد وزن‌ و دغدغه‌ قافیه‌ را رها می‌سازد. شعر را به‌ طنین‌ "ناقوس‌وار " كه‌ تك‌ ضربه‌های‌ كوبنده‌ را به‌ گوش‌ها می‌زند و از آن‌ راه‌ به‌ معرفت‌ و شعور خواننده‌ شعرش‌ تأثیر می‌گذارد ، مسلح‌ می‌كند. از "آهنگ‌ " خواب‌‌كننده‌ و شرطی‌‌كننده‌ اعصاب‌ خواننده‌ و "وزن‌ " تحذیر كننده‌، آن‌ هم‌ با بلوغ‌ هنری‌ دوری‌ می‌كند.
در مصاحبه‌ با محمدعلی‌ اصفهانی‌ كه‌ از او پرسیده می‌شود: "آیا شعر برای‌ شما هدف‌ است‌ یا وسیله‌؟ " می‌گوید: "هدف‌ نیست‌ چون‌ من‌ به‌ هنر تجریدی‌ عقیده‌ ندارم‌. وسیله‌ هم‌ كلمه‌ای‌ نارساست‌. نیما می‌گوید شعر میوه‌ هستی‌ است‌. این‌ به‌ تعبیری‌ درست‌ است‌ ولی‌ كارایی‌ شعر از این‌ هم‌ بالاتر است‌. شعر پالاینده‌ و سازنده‌ است‌. پالاینده‌ انسان‌ شاعر و انسان‌ خواننده‌! ضمن‌ ساختن‌ و ساخته‌ شدن‌، پالایش‌ صورت‌ می‌گیرد و ضمن‌ پالایش‌ ارزش‌ها و ناخالصی‌ها برملا می‌شوند و سازندگی‌ در همین‌ جاست‌. همین‌ جا كه‌ توان‌ها و ارزش‌های‌ و الا و غیر والا روبه‌روی‌ هم‌ قرار می‌گیرند. پس‌ همانگونه‌ كه‌ شعر را من‌ می‌سازم‌. شعر هم‌ مرا می‌سازد. همانگونه‌ كه‌ شمای‌ خواننده‌، شعر را فرا می‌گیرید، یعنی‌ می‌خوانید و می‌آموزید. شعر هم‌ شما را فرا می‌گیرد. " درباره‌ دیدگاه‌ خود در برابر پرسش‌ محمد علی‌ اصفهانی‌ كه‌ می‌پرسد: "این‌ پرسش‌ من‌ مربوط‌ می‌شود به‌ "سفر عاشقانه‌ " كه‌ در سال‌ 54 در یكی‌ از نشریات‌ ادبی‌ صبح‌ چاپ‌ شد و (انتشارش‌ به‌ اشكالات‌ برخورد) در این‌ شعر همچنین‌ گرایش‌ شما به‌ مذهب‌ یعنی‌ تشیع‌ آشكار شده‌ است‌ یعنی‌ مثلاً خیلی‌ بیشتر از "سفر زمزم‌ " این‌ تشدید گرایش‌ از چه‌ چیزی‌ ناشی‌ شده‌ است‌؟، صفارزاده‌ می‌گوید: "از خصلت‌ ضدظلم‌ و ضدسازش‌ و عدالت‌خواه‌ خودم‌. از فلسفه‌ تشیّع‌ كه‌ مبنا و نیروی‌ محركه‌اش‌ عدالت‌خواهی‌ و ضدیت‌ با سازش‌ است‌ و از تنگنای‌ ظالمانه‌ زمان‌ كه‌ بالطبع‌ انسان‌ عدالت‌خواه‌ را به‌ عصیان‌ و یا تشدید بروز گرایش‌های‌ ایمانی‌ و عقیدتی‌اش‌ برمی‌انگیزد. "
یك‌ ویژگی‌ بارز در اشعار پیش‌ از پیروزی‌ انقلاب‌ اسلامی‌ صفارزداه‌ رویكرد او به‌ زنان‌ است‌ كه‌ دیگر سنتی‌ و كنج‌ خانه‌نشین‌ نیستند بلكه‌ خود را در امور جاری‌ كشور و مسائل‌ سیاسی‌ اجتماعی‌ وارد ساخته‌اند. آن‌چه‌ به‌ عنوان‌ سبك‌ از وی‌ به‌ ادبیات‌ ایران‌ اضافه‌ شده‌ است‌ ظرفیت‌هایی‌ تازه‌ پیش‌ روی‌ شاعران‌ معاصر و آینده‌ گشوده‌ شده‌ است‌ كه‌ اشباع‌ شدن‌ ظرفیت‌هایش‌ به‌ زمان‌ درازی‌ می‌انجامد.
شعر "سفر اول‌ " از كتاب‌ "طنین‌ در دلتا " را مرور می‌كنیم‌ تا باروری‌ سبك‌ جدید شاعر بعد از چهارده‌ سال‌ از شروع‌ شعر گفتن‌اش‌ را شاهد باشیم‌: "بوی‌ سوختن‌، بوی‌ عود / بوی‌ عود را شنیده‌ بودم‌ / بوی‌ سوختن‌ استخوان‌ و عود را نه‌ / این‌ خانه‌ چقدر شبیه‌ قلعه‌ست‌ / یك‌ سوی‌ رودخانه‌ و سه‌ سوی‌ دیوار / در شهر شما عجیب‌ قلعه‌ فراوان‌ است‌ آچا "
بوی‌ سوختن‌ و بوی‌ عود قرینه‌ هم‌ قرار گرفته‌ و به‌ سنتز دیگری‌ در مصرع‌ سوم‌ "بوی‌ سوختن‌ استخوان‌ و عود " انجامیده‌ است‌. زمینه‌ قلعه‌ای‌ است‌ كه‌ دیوارش‌ رودخانه‌ و سه‌ دیوارش‌ از نوع‌ قلعه‌ و كسی‌ كه‌ جواب‌ می‌دهد: "آچا " یك‌ هندی‌ است‌. جواب‌ بلی‌، چنین‌ و... مثبت‌ هندی‌، فشرده‌ترین‌ بیان‌ یك‌ هویت‌ است‌. آیا می‌توان‌ با پسا ساختارگرایی‌ و... اشكالی‌ با این‌ همه‌ اعجاز و معانی‌ دردناك‌ و تعمیم‌ یابنده‌ به‌ روابط‌ استعمارگر و استعمارزده‌ پرداخت‌؟ در سطرهای‌ بعدی‌ برای‌ تأكید "سوختن‌ انسان‌ و عود با هم‌ را ندیده‌ بودم‌ " آورده‌ می‌شود فصل‌ دوم‌ چنین‌ آغاز می‌شود: "دودها، دوپله‌ یكی‌، بالا می‌روند / آسانسور طبقه‌ دوم‌ شب‌ از كار افتاده‌ است‌ / زندگی‌ تكرار نگاه‌ آسانسورچی‌ است‌ / بالا، پایین‌، پایین‌، بالا... / این‌ مرده‌ نزد برهمنان‌ چه‌ اعتراف‌ كرده‌ بود " در این‌ قسمت‌ شعر فرصت‌ برای‌ به‌ هم‌ زدن‌ پلك‌ها ایجاد می‌شود و درك‌ آنچه‌ پیش‌ روی‌ است‌. زندگی‌ با نگاه‌ آسانسورچی‌ كه‌ (تكرار است‌) آن‌گاه‌ زنده‌ استخوان‌ و عود سوزاننده‌ (پسر مرده‌) به‌ جواب‌ می‌پردازد كه‌ این‌ مرد نزد برهمنان‌ اعتراف‌ كرده‌ بود. ادامه‌ شعر ضمن‌ توصیف‌ كلی‌ زندگی‌ بر مبنای‌ بالا و پایین‌ تكرار جوابی‌ به‌ او، به‌ خود و به‌ همگان‌ می‌دهد و ادامه‌ شعر این‌ است‌: "اعتراف‌ این‌ مرده‌ رد بر همنان‌ چه‌ بود / خیره‌ شدن‌ به‌ دست‌های‌ خبازان‌ شاید / تجاوز به‌ ساحت‌ یك‌ قرص‌ نان‌ شاید / دیروز بر دوش‌ آدمی‌ ارابه‌ای‌ دیدم‌ / بارش‌ مهاراجه‌ و بانو / گفتم‌ "وحده‌ لا اله ‌الا هو ".
چنان‌چه‌ مشاهده‌ كردیم‌ آسانسور تكرار بالا و پایین‌ درجا بود، اما "دودها " دو پله‌ یكی‌ بالا می‌روند یعنی‌ با سرعت‌ هر چه‌ تمام‌تر. شكیبایی‌ طلسم‌كننده‌ شاید تخلفش‌ خیره‌ شدن‌ بر دستان‌ نانوا باشد یا جسورانه‌تر تكه‌ای‌ كندن‌ از یك‌ قرص‌ نان‌ كه‌ مرده‌ به‌ ارتكاب‌ آن‌ جرم‌ مبادرت‌ ورزیده‌ بود و در پیشگاه‌ برهمنان‌ اعتراف‌ كرده‌ بود. بیت‌ بعدی‌ به‌ هندی‌ها قبل‌ از اسكلت‌ استخوانی‌ شدن‌ و سوزانده‌ شدن‌ با عود برمی‌گردد. كسی‌ كه‌ زنده‌ است‌ همشأن‌ با حیوان‌ باركش‌ یا ماشین‌ یا كالسكه‌، اشراف‌ و زنش‌ را بر دوش‌ گرفته‌ و می‌كشید. شاعر شگفتی‌ خود را با تلاوت‌ آیه‌ای‌ از قرآن‌ فرو می‌نشاند. این‌ فصل‌ هم‌ ضمن‌ ایجاد ارتباط‌ هر واحد با واحد دیگر و ارتباط‌ هر واحد با ساختمان‌ شعر هم‌ هست‌ با جواب‌ شاعر هندی‌ ادامه‌ می‌یابد. پسر با عبادت‌ و تسلیم‌ اسكلت‌ پدر را همراه‌ با دعای‌ برهمن‌ می‌سوزاند و سؤال‌ همچنان‌ باقی‌ است‌ و بیشتر هم‌ بی‌پاسخ‌ می‌ماند چرا كه‌ شاعر می‌پرسد: برهمنان‌ چرا افسوس‌ و جادوی‌ خود را نه‌ برای‌ سوزاندن‌ استقامت‌ اسكلت‌ انسان‌ به‌ كار می‌برند و چرا آن‌ توانایی‌ را برای‌ فراوانی‌ غله‌ به‌ كار نمی‌برند؟
عبارت‌ شعر داستان‌گویی‌ كه‌ در ابتدای‌ مبحث‌ مطرح‌ شد، یك‌ نمونه‌اش‌ همین‌ "سفر اول‌ " و تجربه‌های‌ از این‌ دست‌ در اشعار فردوسی‌ و نظامی‌ و در متأخرین‌ در نیما یوشیج، احمد شاملو، مهدی اخوان‌ ثالث و سهراب سپهری‌ و... خوانده‌ایم. آن‌چه‌ در آن‌ منظومه‌ها یا داستان‌های‌ به‌ نظم‌ در آمده‌ می‌خوانیم،‌ خط‌ سیری‌ از "الف‌ " به‌ "ب‌ " است‌. زمان‌ در امتداد هم‌ پیش‌ می‌رود. روز، شب‌ می‌شود یا جنگ‌ درمی‌گیرد و پیروز و مقهور مشخص‌ می‌شوند، اما در قسمت‌هایی‌ كه‌ از این‌ شعر ملاحظه‌ گردید، زمان‌ خطی‌ نیست‌. وحدت‌ مكان‌ وجود ندارد و طنز گروتسكی‌، عاطفه‌ و شعور خواننده‌ را به‌ چالش‌ می‌كشد. فراشگفتی‌ یكی‌ بعد از دیگری‌ روی‌ می‌دهد و به‌ قول‌ "ایتالو كالوینو " نویسنده‌ ایتالیایی‌ "آخرین‌ فاجعه‌ هرگز وجود ندارد " و شعر مرحله‌ به‌ مرحله‌ پیچیده‌تر، وسیع‌تر، انتزاعی‌تر و همه‌ زمانی‌ و همه‌ مكانی‌تر می‌شود. خواننده‌ انتظار می‌كشد: "پس‌ آن‌ فاجعه‌ نهایی‌ این‌ هم‌ نیست‌؟ " ریسمان‌ نامریی‌ پیونددهنده‌ ساختمان‌ شعر از میان‌ اجزاء و فصل‌ها مفهوم‌ "انسان‌ " است‌ در گستره‌ تاریخ‌ و حالات‌ او كه‌ تنها به‌ شادی‌ و غم‌ خلاصه‌ نمی‌شود. وقتی‌ به‌ اینجای‌ شعر می‌رسیم‌ ناخودآگاه‌ با نظر شاعر كه‌ وزن‌ و آهنگ‌ را مزاحم‌ شعر می‌داند به‌ عینه‌ به‌ توافق‌ می‌رسیم‌ و كاركرد را می‌بینیم‌. قافیه‌ و ردیف‌ را پیش‌تر نیما از آن‌ توصیف‌ مدرن‌ كرده‌ بود. پس‌ اشعار طاهره صفارزاده‌ بعد از "طنین‌ در دلتا " به‌ سوی‌ شعر ناب‌ حركت‌ می‌كند كه‌ با دكترین‌ خارجی‌ و داخلی‌ امثال‌ یدالله‌ رویایی‌ تفاوت‌های‌ ماهوی‌ دارد. تعریف‌ رویایی‌ از شعر ناب‌ "هنر برای‌ هنر " است‌ در حالی‌ كه‌ طاهره صفارزاده‌ شعر را به‌ وسیله‌ای‌ در دست‌ زحمت‌‌كشان‌ و كسانی‌ كه‌ نابرابری‌های‌ اجتماعی‌ آنان‌ را از رفتن‌ به‌ دانشگاه‌ها محروم‌ كرده‌ است‌ تبدیل‌ می‌كند. پاراگراف‌ بعدی‌ با صحبت‌ شروع‌ می‌شود: "دیروز مجسمه‌ لرد كروزن‌ را در كلكته‌ فرود آوردند / فردا من‌ به‌ كوچه‌ای‌ برمی‌گردم‌ كه‌ در چارده‌ سالگی‌ میان‌ آن‌ ایستادم‌ / و قلبم‌ را همراه‌ با شب‌نامه‌ای‌ / به‌ جوانی‌ دوچرخه‌ سوار تقدیم‌ كردم‌ / ارتعاش‌ انگشتانم‌ / تا سه‌ كوچه‌ دورتر / در جیب‌های‌ ارمكم‌ ادامه‌ داشت‌ "
انسان‌ها در اجتماع‌ با تجربه‌های‌ كلی‌ به‌ اشتراك‌ می‌رسند. شاعر زمان‌ و مكان‌ را سیال‌ می‌گیرد تا در پشت‌ دیوارهای‌ زمان‌ و كوه‌های‌ فاصله‌ در حداقل‌ها محصور نگردد. در مصرع‌ اول‌ این‌ بند خبر از فرود آمدن‌ مجسمه‌ لرد كروزن‌ داده‌ می‌شود. پس‌ فعلی‌ سیاسی‌ انجام‌ گرفته‌ است‌. شعر بر محور فعل‌ سیاسی‌ انجام‌ گرفته‌ به‌ كوچه‌هایی‌ می‌رود كه‌ در آن‌ها در چارده‌ سالگی‌ شب‌نامه‌هایی‌ به‌ دوچرخه‌ سوار می‌داده‌ است‌. شب‌نامه‌ به‌ قدر كافی‌ گویاست‌ كه‌ عمل‌ سیاسی‌ است‌. شكلی‌ از مبارزه‌ علیه‌ قدرت‌ حاكم‌ است‌. مصرع‌های‌ بعدی‌ "ارتعاش‌ انگشتان‌ از جیب‌ تا سه‌ كوچه‌ دورتر، " برون‌رفت‌ موقت‌ از بند را فراهم‌ می‌سازد تا بندی‌ دیگر با طنینی‌ دیگر شنیده‌ شود: "مادر ویلیامز دلتنگ‌ نقاشی‌های‌ شهری‌ در پورتوریكو است‌ " وحدت‌ مكان‌ از آفریقای‌ جنوبی‌ تا هند تا كویر ایران‌ در حضور نژاد سفید برتری‌‌طلب‌ و استیلاجوی‌ به‌ ویژه‌ انگلیسی‌ متبلور می‌شود. در هند تقابل‌ آنها را با زندگی‌ هندیان‌ دیدیم‌. در مصرع‌ بعدی‌ شاعر تنوعی‌ در روند روایت‌ ایجاد می‌كند و به‌ شكل‌ ذهنی‌ سفر به‌ زمان‌ 1907 می‌كند و به‌ مكان‌ كویر با رشته‌ بوی‌ كاهكل‌ انجام‌ می‌دهد. مكتشفین‌ انگلیسی‌ و در كل‌ اروپایی‌ خاك‌ همه‌ كشورها را برای‌ یافتن‌ گنج‌ها در نور دیده‌اند. مصون‌ ماندن‌ كویر كه‌ همچنان‌ از آن‌ بوی‌ كاه‌گل‌ كویری‌ به‌ مشام‌ می‌رسد از آن‌جاست‌ كه‌ ماركوپولوها به‌ طمع‌ یافتن‌ گنج‌ آنجا را (به‌ خاطر شرایط‌ سخت‌ اقلیمی‌) تصرف‌ نكرده‌اند. پس‌ دو سوی‌ منافع‌ و منابع‌ در سیمای‌ استعمارگر و استعمار شده‌ تجسم‌ یافته‌ است‌. حضور هر یك‌ متبادركننده‌ دیگری‌ بر ذهن‌ است‌. آن‌ها لازم‌ و ملزوم‌ هم‌اند. بند بعدی‌ چنین‌ آغاز می‌شود: "در اتوبوس‌های‌ نیویورك‌ هرگز به‌ انتها نمی‌رسیدیم‌ / مثل‌ مردی‌ كه‌ هر روز می‌رفت‌ پرون‌ را بكشد / وصفی‌ پیش‌ از او ایستاده‌ بود / آرژانیتن‌ دارد به‌ پرون‌های‌ دیگری‌ تسلیم‌ می‌شود / و فرانكو به‌ شاهزاده‌ ولیعهد "
زمان‌ به‌ تعریف‌ ارسطو كه‌ آن‌ را زمان‌های‌ ارزشی‌، نمایشی‌ و كمی‌ توصیف‌ می‌كند، در شعر "سفر اول‌ " صفارزاده‌ هر یك‌ به‌ تناوب‌ مورد استفاده‌ قرار می‌گیرد. تعریف‌ كوتاه‌ هر یك‌ از این‌ زمان‌ها این‌ است‌ كه‌ زمان‌ ارزشی‌ نظیر "او را پنج‌ دقیقه‌ دیدم‌. ولی‌ می‌ارزید " زمان‌ نمایشی‌، زمانی‌ كه‌ در حدود دو ساعت‌ در سینما یا تئاتر یك‌ موضوع‌ گزینش‌ شده‌ را می‌تواند تا دو سه‌ نسل‌ هم‌ به‌ معرض‌ دیدگان‌ تماشاگر بگذرد و زمان‌ كمی‌ كه‌ تغییر بطئی‌ حالتی‌ به‌ حالت‌ دیگر را آشكار می‌كند (شكوفه‌ درختی‌ به‌ میوه‌ تبدیل‌ می‌شود) اتوبوس‌‌سواران‌ در مصرع‌ اول‌ و به‌ انتها نرسیدن‌شان‌ به‌ تنوع‌ و فراوانی‌ انگیزه‌ها برمی‌گردد كه‌ به‌ انتها نمی‌رسند. شاعر در توصیف‌ سرسام‌ نیویورك‌ خود را در آنجا و سوار بر اتوبوس‌ نشان‌ می‌دهد تا صمیمیت‌ بیشتری‌ با خواننده‌ شعر ایجاد بكند. مصرع‌ بعدی‌ كه‌ مردی‌ هر روز از جایی‌ به‌ كشتن‌ پرون‌ در تاریخ‌ می‌رود كه‌ با طاغوت‌ بجنگد و او را بكشد و همیشه‌ هم‌ صفی‌ پیش‌ از او برای‌ آن‌ هدف‌ ایستاده‌اند كه‌ پرون‌ را بكشند. نرون‌ در مصرع‌ بعدی‌ در سیمای‌ پرون‌ در آرژانتین‌ دیكتاتور زده‌ تغییر چهره‌ می‌دهد و با ژنرال‌ فرانسیسكو فرانكو كه‌ تبار شاهی‌ برای‌ خود می‌تراشید، یكی‌ می‌شود. دموكراسی‌ و تهدید دموكراسی‌ برپا داشتن‌ بساط‌ نرون‌ و خوآن پرون‌ و ژنرال فرانسیسكو فرانكو، آن‌ها را برانداختن‌، بازی‌ بی‌ پایان‌ استعمار و سرمایه‌داری‌ جهانی‌ است‌ و نه‌ این‌ بازی‌ با وجود دموكراسی‌ تمام‌ شدنی‌ است‌ و نه‌ كسی‌ در خطوط‌ سرسام‌ نیویورك‌ به‌ جایی‌ كه‌ می‌خواهد، خواهد رسید. تنها تولید سرگرمی‌ برای‌ ملت‌هاست‌. بند بعدی‌ شعر با گفت ‌و گوی‌ دو طرفه‌ بین ‌راوی‌ و هندی‌ ادامه‌ می‌یابد: "پنیه‌ لانكشایر قرار است‌ به‌ بازار بیاید ـ پنبه‌ بمبئی‌ دچار اختناق‌ شده‌ است‌ / هواپیمایی‌ هند هم‌ از فروختن‌ بلیت‌ برای‌ پاكستان‌ طفره‌ می‌رود / اینطور نیست‌؟. /- آچا "
با آب‌ و تاب‌ دادن‌ به‌ محصول‌ پنبه‌ای‌ كه‌ كاشته‌ نشده‌ است‌ محصول‌ پنبه‌ هندی‌ را دچار ركود می‌كنند. هندی‌ هم‌ می‌خواهد بحران‌ را با قطع‌ ارتباط‌ با پاكستان‌ به‌ آن‌ سو منتقل‌ كند. جواب‌ هندی‌ هم‌ تأیید است‌ هیپنوتیسم‌ استعمار نسخه‌های‌ لازم‌ را برای‌ استعمارزده‌ پیچیده‌ است‌. شكیبایی‌ سنگ‌كننده‌ و تحریك‌ جنون‌آمیز برای‌ جنگ‌ در دستان‌ استعمار دام‌ همیشگی‌ است‌. نرون‌ و خوآن پرون‌ و ژنرال فرانسیسكو فرانكو همه‌ چون‌ آن‌ مردی‌ كه‌ به‌ كشتن‌ نرون‌ می‌رود و هر روز هم‌ در پس‌ صف‌ طویل‌ می‌ماند فریب‌ راعین‌ باور گردانده‌اند. بند بعدی‌ یك‌ مصرع‌ از بند قبلی‌ را تضمین‌ می‌كند و می‌گوید: "وقتی‌ مجسمه‌ لرد را پایین‌ كشیدند / همبازی‌های‌ پیرش‌ حرف‌ تازه‌ای‌ را / در پارك‌های‌ لندن‌ پچ‌ پچ‌ كردند / بهترین‌ همبازی‌ من‌ دختر همسایه‌مان‌ بود كه‌ در هفت‌ سالگی‌ مرد / اسمش‌ تاجی‌ بود مثل‌ تیتا كه‌ اسم‌ عام‌ است‌ در بخارست‌ " شاعر كلمه‌ "هم‌بازی‌ سیاسی‌ " را به‌ هم‌بازی‌ معصوم‌ كودكی‌ پیوند زده‌ است‌. تصاویر سرد و خشن‌ در هر بند از شعر احساس‌های‌ مختلف‌ از هم‌دردی‌ تا خشم‌ و شگفتی‌ را ترسیم‌ می‌كنند و شاعر این‌ را می‌داند. تمهیدی‌ به‌ كار می‌گیرد تا خوانش‌ شعر قابل‌ تحمل‌تر باشد. بنابراین‌ در سه‌ مصرع‌ اول‌ از افتادن‌ مجسمه‌ لرد و همبازیان‌ زنده‌اش‌ می‌گوید كه‌ پیری‌ و بیكاری‌ خود را در پارك‌های‌ لندن‌ می‌گذرانند و پچ‌پچ‌ می‌كند. خواننده‌ از خود می‌پرسد: "آنان‌ چرا، پچ‌پچ‌ می‌كنند و مگر در جرایم‌ لرد، آن‌ها هم‌ همدست‌ بوده‌اند؟ " سوال‌ همچنان‌ می‌ماند و از راز، رمزگشایی‌ نمی‌شود. خاطره‌ كودكی‌ شاعر برای‌ كشیدن‌ یك‌ آه‌ بلند به‌ كمك‌ خواننده‌ می‌آید. "تاجی‌ چون‌ تیتا در بخارست‌ اسم‌ عام‌ است‌ " آیا انسان‌ راضی‌ و خندان‌ از سرنوشت‌ در نیویورك‌، بمبئی‌، حاشیه‌ كویر و بخارست‌ دیده‌ نمی‌شود؟ شاعر برگ‌ را برمی‌گرداند و چشم‌ خواننده‌ را به‌ برگی‌ از زندگی‌ باز می‌كند كه‌ نسیم‌ رود گنگ‌ خاگستر "این‌ مردان‌ " را خواهد برد. بادبزن‌های‌ برقی‌ را خاموش‌ كنیم‌. جمع‌ بستن‌ "این‌ مردگان‌ " سرنوشت‌ نوعی‌ را تصویر می‌كند و تنها از آن‌ خاكستر و اسكلت‌ پدر هندی‌ نیست‌. خورخه لوئیس بورخس‌ می‌گوید: "رمان‌ و شعر بلند نداریم‌، هر یك‌ داستان‌ كوتاه‌ و یا شعرهایی‌ هستند كه‌ به‌ هم‌ پیوسته‌ شده‌اند. "
اگر این‌ نگرش‌ از خورخه لوئیس بورخس‌ شاعر و نویسنده‌ را هم‌ قبول‌ كنیم‌ باز هم‌ شعرهای‌ به‌ هم‌ پیوسته‌ را با رشته‌ای‌ از سرنوشت‌ها در شعر "سفر اول‌ " سفری‌ كه‌ در زمان‌ و مكان‌ و تاریخ‌ و افسانه‌ است‌، بازخوانی‌ می‌كنیم‌. هیچ‌ بندی‌ از شعر با تمام‌ استقلال‌ تصویری‌ و مفهومی‌ خود پایان‌ یافته‌ نیست‌. هر یك‌ از بندهای‌ شعر چون‌ دایره‌ای‌ بزرگ‌ دوایر كوچك‌تر را در خای‌ جای‌ داده‌ و به‌ هم‌ تنیده‌ است‌. اگر معادل‌ تصویری‌ به‌ تعریف‌ صفارزاده‌ از "طنین‌ " در شعر را به‌ تماشا بنشینیم‌، می‌بینیم‌ كه‌ طنین‌ ضربه‌ ریگی‌ به‌ آب‌ راكد است‌ كه‌ تصاویر را می‌لرزاند و امواجی‌ تولید می‌كند كه‌ تعدادش‌ چندین‌ است‌. اگر صفارزاده‌ شعر خود را از عوامل‌ واسطه‌هایی‌ چون‌ وزن‌، قوافی‌، موسیقی‌ و ردیف‌ آزاد می‌كند آن‌ را به‌ آنارشیم‌ ادبی‌ سوق‌ نمی‌دهد، بلكه‌ با طنین‌ و استعاره‌های‌ نو و قرینه‌ قرار دادن‌های‌ قالب‌های‌ مختلف‌ و چیدن‌ آن‌ها در زمینه‌ افقی‌ و عمودی‌، شطرنجی‌ از قواعد شعری‌ را حاكم‌ می‌سازد. این‌ استقلال‌ در شعر گفتن‌، طاهره صفارزاده‌ را توانایی‌ می‌بخشد كه‌ بعد از چند مصرع‌ اول‌ جوشیده‌ از درون‌ شاعر، در ادامه‌ ریتم‌ و آهنگ‌ تحمیل‌ شده‌ از آن‌ اندیشه‌ را تحت‌ تأثیر قرار ندهد . در یك‌ تحلیل‌ پردامنه‌ می‌توان‌ زوایای‌ بیشتری‌ از سبك‌ شعر ویژه‌ طاهره صفارزاده‌ پرداخت‌. بند بعدی‌ شعر چنین‌ ادامه‌ می‌یابد: "و من‌ در شعر سال‌ دو هزار از ملای‌ خود اسم‌ بردم‌ / كه‌ حافظ‌ را با سرفه‌های‌ مسلول‌ درس‌ می‌داد / گونه‌های‌ سرخ‌ مرا می‌بوسید و هر صبح‌ شنبه‌ / یك‌ دانه‌ انجیر زیر زبانم‌ می‌گذاشت‌ / كاظم‌ می‌گفت‌ انجیر كالیفرنیا بی‌مزه‌ است‌ / مگر حشیش‌ نپال‌ تنوعی‌ در ذرت‌های‌ داغ‌ تكراری‌ باشد. "
در این‌ بند شاعر زمان‌ را به‌ سی ‌سال‌ آینده‌ می‌برد و ملایی‌ كه‌ مهربانی‌ و دانش‌ و عرفان‌ را با هم‌ دارد، معرفی‌ می‌كند. جواب‌ معترضه‌ كاظم‌، بی‌مزه‌ بودن‌ میوه‌های‌ كالیفرنیا، قرینه‌ متقابل‌ را به‌ نفع‌ ملایی‌ كه‌ حافظ‌ خواهد خواند پایان‌ می‌دهد. بعد از آن‌ فصل‌ نگاه‌ شاعر از چهار فصل‌های‌ زمان‌ و مكان‌ به‌ هند باز می‌گردد: "چشم‌های‌ ترا خواب‌ گرفته‌ است‌ شارات‌ / مردگان‌ دیگری‌ را دارند می‌آورند / اما هیچ‌ كس‌ نمی‌میرد / شعری‌ بخوان‌ شارات‌ شعری‌ بخوان‌ / شعری‌ بی‌تشویق‌ وزن‌ / شعری‌ با روشنی‌ استعاره‌ / زمزمه‌ای‌ روشنفكرانه‌ / گوش‌ها راهیان‌ آهنگ‌اند / طنین‌ حركتی‌ است‌ كه‌ حرف‌ من‌ در ذهن‌ خواننده‌ می‌آغازد "
اشارات‌ شاعر هندی‌ كه‌ چشم‌هایش‌ را خواب‌ گرفته‌ است‌ به‌ شهادت‌ و شعر فراخوانده‌ می‌شود. او چشم‌های‌ خواب‌زدگان‌ را دارد و در بیداری‌ جان‌ و تن‌ ملتش‌ را و شاعر در تقابل‌ با او به‌ انتشار بیانیه‌ شعری‌ خود مبادرت‌ می‌ورزد و بلافاصله‌ مصرع‌ دوم‌ آورده‌ می‌شود كه‌ ضربه‌زده‌ شده‌ و طنین‌ ایجاد بشود "مرده‌های‌ دیگری‌ را دارند می‌آورند " بلافاصله‌ شاعر در حضور شكیبایی‌ بی‌پایان‌ شارات‌ از او دعوت‌ می‌كند شعر را با هم‌ تعریف‌ كنند. مصرع‌ سوم‌ تناسخ‌ را یادآوری‌ می‌كند "اما هیچكس‌ نمی‌میرد ". زندگی‌ها در كلمه‌ها و در تطور جان‌ها جریان‌ می‌یابند و شعر بازتاب‌ فرهنگ‌ است‌. فرهنگی‌ مشترك‌ تمدن‌ها و از شارات‌ می‌خواهد: "شعری‌ بخوان‌ شارات‌ شعری‌ بخوان‌ / شعری‌ بی‌ تشویق‌ وزن‌ / شعری‌ با روشنی‌ استعاره‌ / زمزمه‌ای‌ روشنفكرانه‌ / گوش‌ راهیان‌ آهنگ‌اند / طنین‌ حركتی‌ است‌ كه‌ حرف‌ من‌ در ذهن‌ خواننده‌ می‌آغازد / گاهی‌ دلم‌ برای‌ یك‌ روشنفكر تنگ‌ می‌شود / تعریف‌ دیكشنری‌ را درباره‌اش‌ خوانده‌ای‌؟ / موجود افسانه‌ای‌ غریبی‌ است‌ " مصاحبه‌ طاهره صفارزاده‌ با محمد حقوقی‌ و محمدعلی‌ اصفهانی‌ بیانی‌ رسا و شیواست‌ و هم‌ روشنی‌ شعر آن‌ را مدلل‌ می‌سازد. ضمن‌ این كه‌ می‌بینیم‌ دو دهه‌ بعد، محمدعلی‌ بهمنی‌ اسم‌ كتابش‌ را می‌گذارد "گاهی‌ دلم‌ برای‌ خودم‌ تنگ‌ می‌شود. " همچنین‌ او روشنفكری‌ را كه‌ فردی‌ مسوول‌ و دارای‌ دغدغه‌های‌ جمعی‌ است‌ تعریف‌ می‌كند كه‌ در نوع‌ خود جالب‌ توجه‌ است‌. وجوهی‌ كه‌ فرد را از توده‌های‌ متراكم‌ تشخص‌ می‌بخشد. تنها اشاره‌ لازم‌ كه‌ خود صفارزاده‌ می‌گوید: "علاقه‌ خاص‌ به‌ مولوی‌ و حافظ‌ و نیما دارم " این‌ ابیات‌، حافظ‌ را تداعی‌ می‌كند: "راهی‌ بزن‌ كه‌ آهی‌ بر ساز آن‌ توان‌ زد / شعری‌ بخوان‌ كه‌ با او رطل‌ گران‌ توان‌ زد / بر آستان‌ جانان‌ گر سر توان‌ نهادن‌ / گلبانگ‌ سربلندی‌ برآسمان‌ توان‌ زد " در بند بعدی‌ شعر عناصر تازه‌ای‌ در كنار هم‌ و یا در تعارض‌ با هم‌ به‌ كار می‌رود: "این‌ روزها در محله‌اش‌ - بری‌ مذهبی‌ تازه‌ آمده‌ است‌ / مذهبی‌ كه‌ شاید در متون‌ موازی‌ خوانده‌ شود / حنجره‌ باب‌ ویلن‌ / در كوچه‌های‌ یو. اس‌ / آیات‌ این‌ مذهب‌ را / تلاوت‌ می‌كند /- جمجمه‌ دیرتر از ناف‌ می‌سوزد "
شعر كاركردی‌ بیداربخش‌، آگاهی‌بخش‌، شورانگیز و متأثركننده‌ در نزد هنرمند متعهد دارد. اگر لطافت‌ها و حریر خیال‌ را می‌گسترد ضربه‌ "طنین‌ را نیز می‌نوازد و هیچ‌ در بند آن‌ نیست‌ كه‌ مطربی‌ نتواند آن‌ را در مجلس‌ عیش‌ به‌ كار ببرد كه‌ جمجمه‌ دیرتر از ناف‌ می‌سوزد " برخورد آگاهانه‌ شاعر با تصاویر خشن‌ در هند، متفاوت‌ از یافته‌های‌ طبع‌ نازك‌ سهراب‌ سپهری‌ است‌. او از هند جایی‌ كه‌ اختلافات‌ طبقاتی‌ به‌ هول‌‌انگیزترین‌ وجهی‌ نمایان‌ است‌، برای‌ نمایاندن‌ خرطوم‌ فیل‌ و یا پرطاووس‌ شعر نمی‌گوید: او انسانیت‌ محكوم‌ به‌ شكیبایی‌ و عوامل‌ طلسم‌كننده‌ برهمنان‌ و جادو و شلاق‌ و استعمارزدگی‌ را موضوع‌ شعر خود قرار داده‌ است‌ تا از آن‌ منظر به‌ "این‌ روزها در محله‌اش‌ - بری‌ مذهبی‌ تازه‌ آمده‌ است‌ " به‌ اختلاف‌ و تحقیر نژادی‌ سیاهان‌ آمریكا خواننده‌اش‌ را توجه‌ بدهد. در بند بعدی‌، پس‌ از پرسش‌ها پیرامون‌ سخت‌سوزی‌ جمجمه‌ به‌ طعنه‌، شاعر وطنی‌ را مورد ملامت‌ قرار می‌دهد: "من‌ شاعر خوشبختی‌ را در شهرم‌ به‌ یاد می‌آوردم‌ / كه‌ همیشه‌ پایش‌ را در پاشویه‌ حوض‌ می‌گذارد / و در ازدحام‌ صدای‌ گنجشگان‌ / سیب‌های‌ مهربانی‌ را گاز می‌زند " این‌ها وجوه‌ تمایزی‌ است‌ كه‌ اشعار صفارزاده‌ را از دیگران‌ معاصر او جدا می‌سازد: "امروز در سرسرای‌ موزه‌ ایستاده‌ام‌ / و طرح‌ بیژامه‌ بهادر شاه‌ را به‌ عنوان‌ سوغات‌ / برای‌ سوسیالیست‌های‌ سابق‌ محله‌مان‌ از بر كردم‌ / باشد كه‌ از من‌ خشنود بشوند / باشد كه‌ این‌ طرح‌، طرح‌ جهانی‌ گردد "
وارد كردن‌ محاوره‌ای‌ترین‌ كلمات‌ مثل‌ بیژامه‌ و طرح‌ آن‌ با "برای‌ سوسیالیست‌های‌ سابق‌ محله‌ " طنز شعر را از دایره‌ بسته‌ استعاره‌های‌ فرسوده‌ و كلمات‌ محدود شرطی‌ كنند "یار، می‌، فغان‌، مغان‌، شراب‌، كمان‌ ابرو، باران‌ اشك‌ و... " از عادت‌زدگی‌ رهایی‌ می‌بخشد. چنانچه‌ می‌بینم‌ ایجاز، تخیل‌ برانگیزی‌، مفاهم‌ متقاطع‌ و نگاه‌ تازه‌ به‌ هارمونی‌ (آهنگ‌) كه‌ شعر ایجاد می‌كند و عناصر آن‌ را یك‌ جا گرد می‌آورد، درخور مدرن‌ترین‌ تعریف‌ها از شعر نیز هست‌. علاوه‌ بر آن‌ نمودهایی‌ از مفهوم‌ تفسیرپذیر شخصیت‌ "روشنفكری‌ " را هم‌ تصویر می‌كند. همان‌ كه‌ موجود غریبی‌ هست‌. شعر باز بر تأكید خود از اولین‌ شگفتی‌ برمی‌گردد: "تا تاج‌ محل‌ فرسنگ‌ها اشك‌شاه‌ جهان‌ است‌ / اما این‌ درست‌ نیست‌ كه‌ اكبر تنها مغول‌ خوب‌ بود / برهمنان‌ چرا منتر را برای‌ وفور خانه‌ نمی‌كارند " این‌ بار تاریخ‌ بازخوانی‌ می‌شود كه‌ در آن‌ مغول‌ها در سر راه‌ خود به‌ سوی‌ غرب‌ خانه‌ها را در جغرافیای‌ وسیع‌ شبه‌ قاره‌ هند و ایران‌ به‌ ویرانه‌ مبدل‌ كردند. شاعر به‌ اعتراض‌ می‌گوید: چرا افسون‌گران‌ و برهمنان‌ خانه‌ای‌ برای‌ بی‌پناهان‌ نمی‌سازند؟ تا این‌جا با دو نیاز ابتدایی‌ انسان‌ به‌ قدرت‌ توانگران‌ اعتراض‌ شده‌ است. نخست‌ برای‌ وفور نان‌ و سپس‌ مسكن‌ كه‌ توانگران‌ همچنان‌ آن‌ را به‌ ویرانگری‌ مغول‌ها در چندین‌ قرن‌ گذشته‌ مربوط‌ و به‌ آن‌ تعبیر خواب‌ تاریخی‌ اكتفا می‌كنند. این‌ بند شعر مشكلات‌ جامعه‌ بشری‌ با تهدیدی‌ دیگر یعنی‌ "اتم‌ " تصویر می‌كند: "اوپنهایمر دارد روی‌ اقیانوس‌ خواب‌ بیدار می‌شود / پسر ضربه‌ دیگری‌ به‌ جمجمه‌ پدر می‌زند / روح‌ باید فرار كند / جسم‌ دوم‌ كجاست‌ و یا جسم‌ چندم‌ / بیا ما هم‌ همراه‌ آنان‌ بخوانیم‌ / را ما خداست‌ / اما حقیقت‌ است‌ / شاید روح‌ زودتر فرا كند /- آچا "
رابرت اوپنهایمر پدر بمب‌ اتمی‌ قدرت‌ خود را و ابتكار تكنولوژی‌ خالی‌ از معنویت‌ را روی‌ اقیانوس‌ خواب‌ جهانیان‌ بیدار می‌كند. از صفت‌ بی‌كرانگی‌ اقیانوس‌ برای‌ خواب‌ استفاده‌ شده‌ است‌ كه‌ كشش‌ انواع‌ خواب‌ها را داشته‌ باشد. خواب‌هایی‌ كه‌ از جهل‌، خوشگذرانی‌، اوهام‌ و ... ناشی‌ می‌شود تا شر شیطانی‌ رابرت اوپنهایمر به‌ تهدیدی‌ همه‌ جانبه‌ مبدل‌ شود. در بند بعدی‌ برای‌ نخستین‌ بار به‌ قدرت‌ علمی‌ و به‌ نظم‌ خدایگان‌ مهاراجه‌ و بانو و اوپنهایر پرداخته‌ می‌شود كه‌ شاعر تأكید می‌كند: "آن گاه‌ كه‌ آن‌ سیزده‌ ساله‌ را با سنگی‌ در مشت‌ دیدی‌ بدان‌ كه‌ او پسر من‌ است‌ / در كوچه‌های‌ تنگ‌ بنارس‌ اگر سیزده‌ ساله‌ای‌ دیدی‌ / كه‌ دنبال‌ ارابه‌ مهاراجه‌ و بانو می‌دود و قلوه‌ سنگ‌ پرتاب‌ می‌كند / او پسر من‌ است‌ / در پنج‌ سالگی‌ هزار و پنج‌ ساله‌ بود / هزار سال‌ ادامه‌ آفتاب‌ / بعدها دختر بچه‌ای‌ را سلام‌ گفتم‌ كه‌ رنگ‌ چشم‌های‌ او را داشت‌ / بزرگترین‌ اختراع‌ همیشه‌ از آن‌ شما بودست‌ / صفر را می‌گویم‌ كه‌ آغاز را آغاز نهاد / آیا در زندگی‌ قبلی‌ات‌ آن‌ ریاضی‌دان‌ مخترع‌ نبودی‌؟ / این‌ را من‌ در برزخ‌ كشف‌ خواهم‌ كرد / امروز به‌ عبدالرحمن‌ گفتم‌ لیوان‌های‌ هتل‌ را ضدعفونی‌ كند / گفت‌ در كلتكه‌ مرض‌ از این‌ حرف‌ها بیشتر است‌ / را ما خداست‌ / هوا گرم‌ و دلگیر شده‌ است‌ / هواشناسی‌ گفت‌ شاید نسیمی‌ بوزد / نسیم‌ شمال‌ همانست‌ كه‌ در پراگ‌ وزید / آن‌ طرف‌ قلعه‌ سایه‌ها را ببین‌ چطور در ناامیدی‌ قدمی‌ كشند " شعر گرمای‌ دلتنگ‌‌كننده‌ای‌ كه‌ خفقان‌ بر دل‌ها می‌ریزد، امیدواری‌ دروغین‌ از لطف‌ ابر قدرت‌ها را به‌ تمسخر می‌گیرد كه‌ باد شمال‌. شمال‌ ثروتمند، اگر بوزد آن گونه‌ خواهد وزید كه‌ بهار پراگ‌ 1968 را به‌ خزان‌ كشید. در دو بند بعدی‌ می‌گوید: "دلتنگی‌ مردی‌ بود كه‌ در شیلی‌ هفت‌ پست‌ اداری‌ داشت‌ / و شعر ضد گوریلا می‌نوشت‌ / در بیمارستان‌ به‌ من‌ پرسش‌نامه‌ای‌ دادند / نوشتم‌ از كره‌ای‌ بدم‌ می‌آید كه‌ طعم‌ روغن ‌نباتی‌ می‌دهد " ریاكاری‌ و دروغ‌ در گوشت‌ و خون‌ روشنفكر اهل‌ شیلی‌ و در كره‌ بیمارستان‌، خبر از آلودگی‌ هر روشنفكر مزدور است‌. پرداختن‌ به‌ مصرع‌های‌ بعدی‌ و ارتباط‌ هر یك‌ با فصل‌های‌ قبلی‌ فرصتی‌ فراوان‌ می‌خواهد. ناگزیر به‌ تصویرهای‌ متناقض‌ بسنده‌ می‌كنیم‌: "من‌ یك‌ یهودی‌ را می‌شناسم‌ كه‌ در زندگی‌ قبلی‌اش‌ اس‌.اس‌ بوده‌ است‌ / تجربه‌ جالبی‌ست‌ نه‌ " و یا "دو گل‌ در مونترال‌ سینه‌اش‌ را صاف‌ كرد و گفت‌ / زنده‌ باد كوبك‌ آزاد / چمدانش‌ را از دیوار شب‌ به‌ روزی‌ بلند پرتاب‌ كرد. "
اگر رستگاری‌ بشری‌ در پشت‌ موانع‌ محصور می‌ماند همه‌ از تناقض‌های‌ بشری‌ و عملكرد عدالت‌ گریز استعمار و استعمارزده‌ است‌. شعر خوب‌ آن‌قدر در چهار كتاب‌ یاد شده‌ صفارزاده‌ زیاد است‌ كه‌ تنها به‌ چند نام‌ اشاره‌ای‌ می‌كنیم: "سفر زمزم‌ ـ از "طنین‌ در دلتا " به‌ سفر زیارتی‌ از امام‌زاده‌ داوود می‌پردازد. شعرهای‌ "میزگرد مروت‌، پیوند، عاشقانه‌، در جشن‌ و لادیمیر، مه‌ در لندن‌، شهر در خواب‌، نهنگ‌ها با من‌ مهربان‌ بودند، گردباد، از شعر زوایه‌ها و... "
و انصاف‌ نیست‌ نامی‌ از طاهره صفارزاده‌ برده‌ شود و به‌ شعر ویژه‌ او "فتح‌ كامل‌ نیست‌ " پرداخته‌ نشود. این‌ شعر در دفتر دوم‌ منتخبی‌ از شعرهای‌ سال‌های‌ (41 ـ 47) است‌. فتح‌ كامل‌ نیست‌. تأكیدی‌ بر ضربه‌ خرد كننده‌ جنگ‌ اعراب‌ و اسرائیل‌ است‌ و شاعر هشدار می‌دهد، فتح‌ كامل‌ نیست‌: "صدای‌ ناب‌ اذان‌ می‌آید / صدای‌ ناب‌ اذان‌ / سفیر دست‌های‌ مومن‌ مردی‌ست‌ / كه‌ حس‌ دور شدن‌ گم‌ شدن‌ جزیره‌ شدن‌ را / ز ریشه‌های‌ سالم‌ من‌ بر می‌چیند / و من‌ به‌ سوی‌ نمازی‌ عظیم‌ می‌آیم‌ / و وضویم‌ از هوای‌ خیابان‌ است‌ / و راه‌ها تیره‌ دود / و قبله‌های‌ حوادث‌ در امتداد زمان‌ / به‌ استجابت‌ من‌ هستند / و لاك‌ ناخن‌ من‌ / برای‌ گفتن‌ تكبیر / قشر فاصله‌ نیست‌ / و من‌ دعای‌ معجزه‌ می‌دانم‌ / دعای‌ تغییر / برای‌ خاك‌ اسیری‌ كه‌ مثل‌ قبله‌ دین‌ / فصول‌ رابطه‌اش‌ / به‌ اصل‌های‌ مشكل‌ پیوسته‌ است‌ / و او ست‌ كه‌ می‌داند / كه‌ پشت‌ خسته‌ ابر / به‌ لحظه‌های‌ ترد شكستن‌ نیاز دارد / و دفع‌ توطئه‌ تخدیر / به‌ لحظه‌های‌ بعدی‌ باران‌ / و لحظه‌های‌ وحشی‌ رود / و من‌ كه‌ از قساوت‌ نان‌ می‌دانم‌ / می‌دانم‌ كه‌ فتح‌ كامل‌ نیست‌ / و هیچ‌ ذهن‌ محاسب‌ هنوز نتوانسته‌ است‌ / هجای‌ فاصله‌ برگ‌ را / ز كینه‌ پنهان‌ باد بشمارد / و حرص‌ یافتن‌ مروارید / تمام‌ سطح‌ صدف‌ را / به‌ طرد عاطفه‌ شن‌ مجاز خواهد كرد /... "
دیوان‌ حافظ‌ محل‌ باج‌ و خراج‌ خواهی‌ هفت‌ پادشاه‌، پندار پناه‌ یتیمان‌ در جام‌ جم‌هاست‌. در شاهنامه‌ جوی‌ها و رودها از افسانه‌ها و اسطوره‌ها پیام‌ نهایی‌ را صادر می‌كنند كه‌ جمشید و فریدون‌ و... دادگری‌ است‌ اگر تو دادگری‌؛ فریدون‌ تویی‌: می‌توان‌ با هزاران‌ بیت‌ از اشعار شاعران‌ ماندگار به‌ اثبات‌ این‌ حقیقت‌ نشست‌ كه‌ غیرسیاسی‌ترین‌ اشعار سیاسی‌ترین‌ آن‌هاست‌. انتقاد از خود طاغی‌ و یاغی‌ و ستم‌‌پیشگی‌، اثباتی‌ترین‌ بیت‌ هر غزل‌ دیوان‌ حافظ‌ است‌. انسان‌ تاریخی‌، انسان‌ اسطوره‌ای‌ و اسطوره‌ باور، انسان‌ امیدوار و انسان‌ با احساس‌ ناامنی‌، قهرمانان‌ قصه‌های‌ شاعران‌ جاوید جهان‌اند. وقتی‌ با پنجاه‌ سال‌ شاعری‌ صفارزاده‌ برخورداریم‌. با پنجاه‌ سال‌ عمر شهودی‌ او از شعر كه‌ جوهره‌ زندگی‌ فردی‌ و جمعی‌ است‌ رو به‌ رو هستیم‌. از 1335 با "رهگذر مهتاب‌ " تا واپسین‌ شعرهای‌ اول‌ تا سال‌ 1383 و ایرانی‌ در ایران‌ با تاریخ‌ و جهان‌ تاریخی‌ و جهان‌ درونی‌ مجموعه‌ای‌ را می‌سازند كه‌ سال‌ها و سده‌های‌ بعد تورق‌ آن‌ ابیات‌ غنای‌ معنوی‌ و معرفتی‌ خواننده‌اش‌ را فراهم‌ خواهد ساخت‌. چنانكه‌ بر ما دهه‌های‌ سی‌ و چهل‌ و پنجاه‌ را به‌ نمایش‌ می‌گذارد. در شعر "فتح‌ " كامل‌ نیست‌ قول‌ "تی‌. اس‌. الیوت‌ " ر ا عینیت‌ یافته‌ می‌بینیم‌ كه‌ می‌گوید: "فرهنگی‌ نیست‌ كه‌ از پشتوانه‌ دینی‌ برخوردار نباشد " در وجه‌ غالب‌ بودن‌ اندیشه‌ و عاطفه‌، می‌توان‌ طاهره صفارزاده‌ را شاعری‌ با گرایش‌های‌ اندیشه‌ ورز، سیاسی‌ و آرمانگرا به‌ حساب‌ آورد تا شاعری‌ تغزلی‌ یا عرفان‌گرا دانست‌. اشعار او از اینك‌ به‌ آینده‌ است‌ نه‌ به‌ گذشته‌، اگر گذشته‌ هم‌ سایه‌ای‌ دارد، هشداری‌ است‌ كه‌: برخیز و بشتاب‌ و نه‌ بیاسای‌! انسانی‌ كه‌ باید از اندیشه‌های‌ او شكل‌ بگیرد و در اشعارش‌ معرفتی‌ بر او اشاره‌ دارد نه‌ صرفاً با بازوان‌ برآمده‌ از عمل‌گرایی‌ محض‌ (پوزیتیویستی‌) است‌ كه‌ چون‌ انسان‌ اولیه‌ با مغز كار نكرده‌اش‌ كه‌ باعث‌ كوچك‌ شدن‌ مغزش‌ شده‌ باشد و نه‌ تفكر گرایی‌ موعظه‌گر كه‌ به‌ واسطه‌ حجیم‌ كردن‌ مغز، اندام‌ نحیفی‌ دارد.
در دفتر شعر "سفر پنجم‌ " سال‌ انتشار 1356 اشعار قوی‌تر و بالنده‌تر طاهره صفارزاده‌ خودنمایی‌ بیشتری‌ دارد: "سفر سلمان‌، خبرسال‌ها، سبز، سفرهزاره‌، ماشین‌ آبی‌، سفر عاشقانه‌ و... " ثبت‌ شده‌ است‌.
در شعر "خبر سال‌ها " كه‌ شكایت‌ از شرایط‌ ایستایی‌ نسبی‌ اجتماعی‌ است‌، می‌خوانیم‌: "ایوان‌ خانه‌ام‌ / به‌ وسعت‌ قبری‌ / از آفتاب‌ و خاك‌ / نشسته‌ام‌ به‌ وسعت‌ قبر / و منتظرم‌ / كه‌ دست‌ رهگذری‌ / ادامه‌ دستانم‌ باشد / و قفل‌ خانه‌ را بگشاید / صدای‌ خسته‌ كفش‌ می‌آید / صدای‌ تیزی‌ زنگ‌ از قعر پلكان‌ / مهمانی‌ آمده‌ است‌ بگوید / امروز هم‌ هوا دوباره‌ گرفته‌ است‌ / امروز هم‌ هوا دوباره‌ خراب‌ است‌ / در این‌ سكوت‌ سكوت‌ آلود / پیكار پلكان‌ را / یاران‌ برخود / با رنج‌ این‌ خبر سال‌های‌ سال‌ / هموار می‌كنند / امروز هم‌ هوا دوباره‌ گرفته‌ است‌ / امروز هم‌ هوا دوباره‌ خراب‌ است‌ " تكرار خرابی‌ و گرفته‌ بودن‌ هوا در پایان‌ شعر، تكرار یأس‌‌آلود فضایی‌ است‌ كه‌ در هر دیداری‌ بین‌ آدم‌ها تحویل‌ هم‌ داده‌ می‌شوند. اما این‌ تكرار خود، خوی‌ نكردن‌ به‌ وضع‌ موجود است‌ و اگر چه‌ انرژی‌ انباشته‌ در ابرهای‌ باور جمعی‌ هنوز به‌ باران‌ نینجامیده‌ است‌ اما هر آن‌ انتظار بارش‌، انفجار، انقلاب‌ و راه‌ افتادن‌ سیلاب‌ را با خود دارد. در شعر "سبزه‌ " شاعر آزادی‌ را معیار سبزه‌هایی‌ گرفته‌ است‌ كه‌ از زیر پای‌ ستم‌ شاهی‌ (سردی‌ و سختی‌ سیمانی‌) سر می‌زند.
شعر "ماشین‌ آبی‌ " سیاسی‌ترین‌ شعر دهه‌ پنجاه‌ است‌ كه‌ در آن‌ انتقاد اجتماعی‌ و طنز تاریخی‌ در آمیخته‌ است‌: "در ایستگاه‌ / ایستادایم‌ / و ایستاده‌ دماوند / در پیش‌ چشم‌ ما / و پرسشی‌ و این‌ سپیدی‌ خاكستری‌ / پیوسته‌ / می‌پیوندد / دیو و دوش‌ همیشه‌ و حاضر / بند دگر كجاست‌ / ما ایستاده‌ایم‌ / و ایستاده‌ دماوند / در پیش‌ چشم‌ ما / و پرسشی‌ به‌ این‌ سپیده‌ خاكستری‌ / پیوسته‌ / می‌پیوندد / دیو و ددش‌ همیشه‌ و حاضر / بند دگر كجاست‌ / ما ایستاده‌ایم‌ / در رهگذر دود / در خواری‌ هنر / در ارجمندی‌ جادو / و مغزهای‌ مضطرب‌ بیمار / اندام‌ مار دوش‌ را / تصویر می‌كنند / ما سال‌هاست‌ منتظر مقصدیم‌ / ما در كمین‌ حركت‌ و ماشین‌ / ما در تقاطع‌ تاریخی‌ خیابان‌ها / در امتداد كوروش‌ / و در نهایت‌ تخت‌ جمشید / در این‌ صف‌ بلند زمان‌ / كاوه‌های‌ پیر / با ما / كنار ما / خمیازه‌ می‌كشند / شاید كه‌ اسب‌ تند فریدون‌ / اسب‌ پولاد / از آسمان‌ به‌ زیر آید / ما را به‌ قصد برساند / ماشین‌ آبی‌ شمران‌ / انگار / آمدنی‌ نیست‌ " با تصویر كردن‌ خیابان‌ها و ایستگاه‌ زمان‌ در تقاطع‌ كوروش‌ و تخت‌ جمشید و كاوه‌های‌ پیر خمیازه‌ می‌كشند.
آخرین‌ شعر مجموعه‌ "سفر عاشقانه‌ " است‌ كه‌ تاریخ‌ زمستان‌ 1353 را دارد. سال‌هایی‌ كه‌ افزایش‌ ناگهانی‌ قیمت‌ نفت‌ و تولید فراوان‌ آن‌ طاغوت‌ را به‌ سرمستی‌ و قرقره‌ كردن‌ معجون‌ دموكراسی‌ با دیكتاتوری‌ حقیرانه‌ مضحك‌ و با بند زدن‌ حكومت‌ طاغوتی‌ پدر و پسر به‌ كوروش‌ و تمجید فراماسونری‌ و صهیونیسم‌ جهانی‌ هما وا كرد. ناگهان‌ كوروش‌ پدربزرگ‌ "طاغوت‌، فراماسونری‌ و صهیونیسم‌ " شده‌ بود و جشن‌ هنر شیراز و ریخت‌ و پاش‌های‌ مستانه‌ به‌ اوج‌ رسیده‌ بود. طاهره صفارزاده‌ در این‌ شعر در سپیده‌ دروغین‌ و پردود از سپور شهرداری‌ سراغ‌ "مالك‌ اشتر " را می‌گیرد كه‌ شاید بتواند او را ببیند تا عدل‌ را جاری‌ شده‌ بر حال‌ ابولهب‌ها شاهد باشد. سرانجام‌ مالكی‌ می‌بیند كه‌ مالك‌ اشتر فرستاده‌ عدل‌ پاك‌ حضرت‌ علی‌ (ع‌) نیست‌. نشانی‌دهنده‌ و شاعر شگفت‌زده‌ می‌شوند. اما شاعر را سرباز ایستادن‌ از پی‌ حق‌ و حقیقت‌ نیست‌. نكته‌ بارز و شایان‌ توجه‌ این‌ است‌ كه‌ در آن‌ شرایط‌، آزادی‌ و عدل‌ و حقیقت‌ تنها در چهارچوب‌ تفكر ماركسیستی‌ بر دفتر شاعران‌ آن‌ هم‌ با استعاره‌هایی‌ سخت‌ دور، ثبت‌ می‌شد. طاهره صفارزاده‌ برخلاف‌ مسیر معمول‌ روشنفكران‌ روز (یا شاه‌ یا ماركسیسم‌) سراغ‌ عادل‌ واقعی‌ را می‌گیرد: "سپور صبح‌ مرا دید / كه‌ گیسوان‌ در هم‌ و خیسم‌ را / ز پلكان‌ رود می‌آورم‌ / سپیده‌ ناپیدا بود / دوباره‌ آمده‌ام‌ / از انتهای‌ دره‌ سیب‌ / و پلكان‌ رفته‌ رود / و نفس‌ پر زدن‌ است‌ / گشتن‌ / برگشتن‌ / دیدن‌ / دوباره‌ دیدن‌ / رفتن‌ به‌ راه‌ می‌پیوندد / ماندن‌ به‌ ركود / در كوچه‌های‌ اول‌ حركت‌ / دست‌ قدیم‌ عادل‌ را / بر شانه‌ چپ‌ خود دیدم‌ / و بوسیدم‌ / و عطر بوسه‌ مرا در پی‌ خواهد بود / سپور صبح‌ مرا دید / كه‌ نامه‌ به‌ مالك‌ می‌بردم‌ / سلام‌ گفتم‌ / گفت‌ سلام‌ / سلام‌ بر هوای‌ گرفته‌ / سلام‌ بر سپیده‌ی‌ ناپیدا / سلام‌ بر همه‌ / الا بر سلام‌ فروش‌ / سراغ‌ خانه‌ مالك‌ می‌رفتم‌ /به‌ كوچه‌ه‌ای‌ ثابت‌ دلتنگی‌ برخوردم‌ / خاك‌ ستاره‌ دامن‌گیر / صدای‌ یورتمه‌ می‌آمد / صدای‌ زمزمه‌ محراب‌ / صدای‌ تبت‌ یدا / درخت‌ را بردند / اما جد جد مرا / عشق‌ را / نبردند / من‌ از تصرف‌ و دكا بیرونم‌ / و در تصرف‌ بیداری‌ هستم‌ / تصرف‌ عدوانی‌ را رایج‌ كردند / تصرف‌ عدوانی‌ / سرنوشت‌ ساكنان‌ نجیب‌ / فاتح‌ كه‌ كوه‌ نور به‌ موزه‌ می‌آورد / به‌ شهر من‌ شب‌ آورد / به‌ ساكنان‌ خانه‌ / و صاحبان‌ تازه‌ / سپردم‌ كه‌ شب‌ به خیر بگویند / وگرنه‌ در سكونت‌شان‌ / اختلاف‌ خواهد بود / به‌ روح‌ ناظر او شب‌ به خیر باید گفت‌ / به‌ او / به‌ مادر من‌ / زنی‌ كه‌ پیرهنش‌ رنگ‌های‌ خرم‌ داشته‌ / من‌ از سپید و صورتی‌ و آبی‌ / آمیختن‌ را دوست‌ می‌دارم‌ / رنگ‌ بی‌رنگی‌ / رنگ‌ كامل‌ مرگ‌ " شعر در ادامه‌ حضرت‌ ابراهیم‌ خلیل‌ الله‌ را در تولد ضمنی‌ تصویر می‌كند كه‌ طاغوتیان‌ نوزادان‌ پسر را می‌كشند تا مبادا آن‌ حضرت‌ بر اساس‌ پیشگویی‌ كاهنان‌ بزرگ‌ شود و بت‌ها را بكشند، كنایه‌ از امام‌ خمینی‌ (ره‌) است‌ و "او " توصیف‌ می‌شود كه‌ حضور نامریی‌ دارد و پاسبان‌ها نمی‌توانند با كشتن‌ نوزادان‌ پسر به‌ ایشان‌ دست‌ یابند. شاعر، شاعران‌ گل‌ و بلبل‌ و جشن‌ و هنر را به‌ تمسخر می‌گیرد كه‌ ارزان‌ فروشی‌ و بدمستی‌، حقیرشان‌ می‌سازد. باز فریاد شاعر بر سر دلقكان‌ دربارهای‌ تاریخی‌ است‌ كه‌ طنین‌ می‌اندازد: "ماندانه‌ مادر چوپان‌ بود / و ما در علت‌ها / شب‌ شهادت‌ گل‌های‌ پارس‌ / ای‌ عاشقان‌ خط‌ و شعر و زبان‌ پارسی‌ / ماندانه‌ شاهد بود كه‌ / مرد بزم‌ و بطالت‌ بودید / مرد جشن‌ و جشنواره‌ بودید / و زخم‌های‌ جان‌ من‌ از / جشن‌های‌ آتیلاست‌ / به‌ نامه‌ گفتم‌ / ای‌ والا / برخیز / پرواز كن‌ / پرهیزت‌ از آنان‌ باد / نیمه‌ روشنفكران‌ / كه‌ نیم‌ دیگرشان‌ جبن‌است‌ / نیاز است‌ / آنان‌ ترا به‌ عمد غلط‌ می‌خوانند / ... " هر زاویه‌ از نگاه‌ شاعر در این‌ شعر بلند تصویر درون‌ و بیرون‌ جامعه‌ است‌: "قائم‌ به‌ ذات‌ باید بود / قائم‌ به ‌ذات‌ او باید بود / در زاویه‌ / درویش‌ انتصابی‌ هم‌ آمده‌ بود / گفتن‌ كه‌ خط‌ رابطه‌ را / حاجت‌ به‌ واسطه‌ نیست‌ / گفتن‌ كه‌ عارفان‌ وارسته‌ / گویی‌ به‌ عصر ماقدم‌ ننهادند / گفتم‌ سلام‌ بر همه‌ / الا بر سلام‌ فروش‌ " و بعد از آن‌ كه‌ نشانی‌های‌ غلط‌ داده‌ شده‌ مالك‌ اشتر را باز می‌گوید تأكید می‌كند منظور عشق‌ است‌ و تا رسیدن‌ باید در راه‌ بود. "نزد عوام‌ / عشق‌ / مرغ‌ شبان‌ / غریبه‌ است‌ / دور می‌شوی‌ / نزدیك‌ می‌شود / و من‌ به‌ راه‌ / و راه‌ به‌ من‌ / یگانه‌ترین‌ هستیم‌ / و من‌ همیشه‌ در راهم‌ / و چشم‌ها / عاشق‌ من‌ / همیشه‌ رنگ‌ رسیدن‌ دارند / سپور صبح‌ مرا خواهد دید / كه‌ باز پرسه‌زنان‌ خواهم‌ رفت‌ " روش‌های‌ استعماری‌ و ایادی‌ در قالب‌ احزاب‌، چه‌ رستاخیز "آموزگار و هویدا " بود و چه‌ حزب‌ توده‌ كه‌ پهلوان‌ پنبه‌ دیگر معادل‌سازی‌ شده‌، میدان‌ را در اختیار داشتند همه‌ توجیه‌گر خواسته‌های‌ آنان‌ بودند. طبیعی‌ بود كه‌ در آن‌ میان‌ شاعری‌ مستقل‌ را كه‌ پایی‌ در اخلاق‌ و فرهنگ‌ و سنت‌ داشت‌ و نگاهش‌ به‌ راه‌ آمدن‌ "مالك‌ اشتر " زمان‌ كه‌ (ابولهب‌ و خوان‌ یغماها را به‌ زباله‌دان‌ تاریخ‌ بسپارد) احزاب‌ حاكم‌ و اپوزیسیون‌ با ابزارهای‌ توطئه‌ و ترور شخصیت‌ و بایكوت‌ كردن‌ از میدان‌ خارج‌ كنند. اما آینده‌ ثابت‌ كرد كه‌ او نه‌ تنها شاعر سر فراز دهه‌ سی‌ و چهل‌ و پنجاه‌ بود بلكه‌ هم‌ اكنون‌ نیز به‌ كار خود پر نفس‌تر از همیشه‌ ادامه‌ می‌دهد.

نویسنده:مجتبی حبیبی
يکشنبه 3/8/1388 - 5:37
موبایل
در اثر تبلیغات رسانه ای، كلمه "هكر " بار منفی پیدا كرده و افراد خرابكاری را به ذهن متبادر می كند كه به دنبال راههایی برای به ستوه درآوردن كاربران كامپیوتر، كلاهبرداری از شركتها، سرقت اطلاعات، نابود كردن اقتصاد و یا حتی شروع یك جنگ از طریق افشای اطلاعات محرمانه نظامی هستند. در واقع نمی توان انكار كرد كه هكرهایی با نیات شرورانه وجود دارند ولی آنها درصد بسیار كمی از جامعه هكرها را تشكیل می دهند.

اصطلاح هكر اولین بار در اواسط دهه 60 میلادی به كار رفت و معنای آن برنامه نویسی بود كه كدهای كامپیوتری را شخم می زد (معنای كلمه Hack). هكرها افراد با استعدادی بودند كه می توانستند راههای جدیدی را برای استفاده از كامپیوتر پیدا كرده و برنامه هایی ایجاد كنند كه هیچ كس دیگری نمی توانست آنها را تصور كند. آنها از پیشگامان صنعت كامپیوتر بودند و هر چیزی از یك برنامه كاربردی كوچك گرفته تا سیستم عامل را می ساختند. با این مضمون افرادی مانند Bill Gates، Steve Jobs و Steve Wozniak همگی هكر بوده اند زیرا می توانستند كارهای بالقوه ای كه كامپیوتر می تواند انجام دهد را پیش بینی كرده و راههایی را برای به فعل در آوردن این امكانات ابداع كنند.


ویژگی مشترك تمام این هكرها حس كنجكاوی فوق العاده آنها بود و این افراد نه تنها می توانستند برنامه های جدیدی را ایجاد كنند بلكه قادر بودند از طرز كار دیگر سیستمها و برنامه ها نیز سر در آورند. زمانی كه یك برنامه خطا دارد – منظور قسمتی از كد است كه اجازه نمی دهد برنامه به درستی كار كند- هكرها تكه برنامه های كوچكی را برای برطرف كردن خطای مذكور ایجاد و منتشر می كنند كه به عنوان اصلاحیه (Patch) شناخته می شوند. برخی از آنها شغلهایی پیدا كردند كه از مهارتهای آنها به نحو احسن استفاده كرده و به آنها برای كاری كه قبلاً به صورت رایگان انجام می دادند، حقوق پرداخت می كردند.

با رشد فناوری، مهندسان كامپیوتر شروع به وصل كردن كامپیوترها به صورت شبكه كردند. به زودی كلمه هكر معنای جدیدی پیدا كرد – كسی كه از كامپیوتر برای كاوش در شبكه هایی استفاده می كند كه به آنها تعلق ندارد. معمولاً هكرها هیچ نیت بدخواهانه ای نداشتند. آنها فقط می خواستند از طرز كار شبكه ها سر در آورده و موانع موجود در راه ورود به آنها را شناسایی كرده و به عنوان یك چالش از آنها عبور كنند.

در حقیقت امروزه نیز وضع تغییر زیادی پیدا نكرده است و علی رغم داستانهای زیادی كه در مورد هكرهای بدجنسی منتشر می شود كه عمداً به خرابكاری در سیستمهای كامپیوتری می پردازند، فیلتر شبكه ها را می شكنند و ویروس منتشر می كنند، اغلب هكرها فقط انسانهای كنجكاوی هستند كه می خواهند از ریز جزئیات دنیای كامپیوتر سر در آورند. حتی برخی هكرها از دانششان برای بالا بردن سطح امنیتی شركتها و دولتها استفاده كرده و به آنها در این زمینه یاری می رسانند.

در این مقاله قصد داریم، تكنیك های مشتركی كه هكرها برای بی دفاع كردن سیستمها به كار می برند را معرفی كنیم. همچنین در مورد فرهنگ رایج هكرها و انواع هكرها نیز صحبت خواهیم كرد.

روشها و اهداف هكرها

منبع اصلی هكرها به جز هوش سرشارشان، كدهای كامپیوتری است. از آنجایی كه اجتماعات بزرگی از هكرها بر روی اینترنت وجود دارند، تنها تعداد اندكی از هكرها شخصاً اقدام به برنامه نویسی می كنند. بسیاری از هكرها به دنبال كدهایی می گردند كه دیگران نوشته اند و آنها را از طریق اینترنت دریافت می كنند. در واقع هزاران كد متفاوت وجود دارد كه هكرها از طریق آنها به سیستمهای كامپیوتری و شبكه ها نفوذ پیدا می كنند. این برنامه ها به هكرها قدرت زیادی در برابر كاربران و شركتهای بیگناه می دهند زیرا به مجرد اینكه یك هكر ماهر به طرز كار سیستمی پی ببرد، می تواند برنامه ای برای سوءاستفاده از آن طراحی كند. هكرهای بدخواه از برنامه های مذكور برای اهداف زیر استفاده می كنند:

* ثبت ضربات صفحه كلید

برخی برنامه ها به هكرها توانایی ثبت تمام كلیدهای فشرده شده توسط كاربر را می دهند. این برنامه ها به محض نصب بر روی رایانه قربانی، شروع به ثبت تمام ضربات صفحه كلید كرده و اطلاعات ثبت شده را برای هكر ارسال می كند. سپس هكر اطلاعات مورد نیازش را از بین آنها فیلتر می كند كه ممكن است به سرقت هویت قربانی منجر شود.

* سرقت رمزعبور

راههای بسیاری برای هك رمزعبور افراد وجود دارد از حدسهای مطالعه شده گرفته تا الگوریتمهای ساده ای كه تركیبات متفاوتی از حروف، اعداد و سمبل ها را تولید می كنند. روش آزمون و خطا در پیدا كردن رمز عبور را حمله Brute force می نامند كه در آن هكر سعی می كند تمام تركیبات مختلف را تا پیدا كردن رمز عبور امتحان كند. یك راه دیگر برای هك كردن رمز عبور روش حمله دیكشنری است كه در آن یك برنامه كامپیوتری كلمات رایج دیكشنری را در فیلد رمز عبور امتحان می كند.

* ویروس نویسی

آلوده سازی یك كامپیوتر یا سیستم با ویروسها یكی دیگر از اهداف هكرهای خرابكار است. ویروسهای كامپیوتری برنامه هایی هستند كه برای تكثیر خویش برنامه ریزی شده اند و منجر به مشكلات مختلفی از قبیل از كار افتادن یك كامپیوتر تا پاك كردن اطلاعات موجود بر روی دیسك سخت می شوند. ممكن است هكر با نفوذ به یك سیستم، ویروسی را بر روی آن نصب كند ولی روش رایج بیشتر آنها ایجاد یك ویروس ساده و ارسال آن از طریق ایمیل، پیامهای فوری و یا قرار دادن بر روی وب سایتهای حاوی اطلاعات قابل دریافت وشبكه های نظیر به نظیر (P2P) است.

* دسترسی مخفیانه

مشابه سرقت رمز عبور، برخی از هكرها برنامه هایی را ایجاد می كنند كه به دنبال راههای محافظت نشده برای نفوذ به سیستمها و شبكه ها می گردند. در روزهای اولیه اینترنت، بسیاری از سیستمهای كامپیوتری امنیت چندانی نداشته و هكرها می توانستند بدون داشتن نام كاربری و رمز عبور راهی را برای نفوذ به سیستم پیدا كنند. یكی از راههای پیدا كردن دسترسی مخفیانه به سیستم، قرار دادن یك تروجان بر روی سیستم قربانی توسط هكر است.


* ایجاد زامبی

كامپیوتری كه تبدیل به زامبی شده است به نام Bot یا ربات نیز شناخته می شود و در واقع كامپیوتری است كه هكر می تواند با استفاده از آن به ارسال هرزنامه بپردازد و یا حملات انكار سرویس توزیع شده را به انجام برساند. بعد از اجرای یك كد به ظاهر بی خطر توسط قربانی، یك راه ارتباطی بین سیستم وی و هكر برقرار می شود. بعد از آن هكر می تواند به صورت مخفیانه كنترل رایانه قربانی را در دست گرفته و از طریق آن دست به اعمال خرابكارانه و ارسال هرزنامه بزند.

* جاسوسی ایمیل

هكرها برنامه هایی را ایجاد كرده اند كه به آنها اجازه می دهد كه ایمیلها را مشاهده كنند یا در واقع به همان استراق سمع رایج بپردازند. امروزه بسیاری از برنامه های ایمیل از شیوه های رمزنگاری پیچیده استفاده می كنند كه حتی در صورت لو رفتن ایمیلها، هكرها نتوانند از آن سر در بیاورند.

فرهنگ هكرها

بسیاری از هكرها از لحاظ روانی افرادی جامعه گریز و درون گرا هستند. علاقه درونی آنها به كامپیوتر و برنامه نویسی به عنوان یك پل ارتباطی بین آنها و دنیای بیرون به حساب می آید.یك هكر می تواند ساعتها پشت كامپیوتر نشسته و روی یك برنامه كار كند، در حالی كه از همه چیزهای دیگر صرف نظر كرده است.

شبكه های كامپیوتری به هكرها امكان ارتباط با افرادی را می دهد كه علایق مشابهی با آنها دارند. قبل از آنكه استفاده از اینترنت برای همگان به راحتی فراهم شود، هكرها با استفاده از Bulletin board system (BBS) با هم ارتباط برقرار كرده و به تبادل اطلاعات می پرداختند. در آن زمان یك هكر قادر بود كامپیوتر خود را به عنوان میزبان قرار دهد و افراد دیگر با برقراری تماس با سیستم مذكور به ارسال پیغام، انجام بازی، دریافت برنامه و به اشتراك گذاری فایل بپردازند. از زمانی كه هكرها توانستند یكدیگر را پیدا كنند تبادل اطلاعات بین آنها به طرز وحشتناكی افزایش یافت.

برخی از هكرها با پست كردن تجربیاتشان در BBS به فخر فروشی در مورد نفوذ به سیستم های امن می پرداختند. آنها اغلب برای اثبات ادعایشان، یك فایل از پایگاه داده فرد قربانی را بر روی شبكه قرار می دادند. در اوایل دهه 90 قانونگذاران آمریكا هكرها را به عنوان یك تهدید امنیتی جدی معرفی كرده و عنوان داشتند به نظر می رسد صدها نفر وجود دارند كه می توانند به امن ترین سیستمهای دنیا نفوذ كنند.

وب سایتهای زیادی وجود دارند كه به هك اختصاص یافته اند و به آموزش هكرها، برقراری بحثهای آنلاین و برگزاری مسابقات می پردازند.

بسیاری از هكرها نمی خواهند دردسر درست كنند، در عوض آنها به سیستمها نفوذ كرده تا سر از كار آنها در آورند. برای هكرها وجود سیستم امن مانند قله اورست است كه برای فتح آن باید به سیستم نفوذ پیدا كند ولی بر اساس قوانین بسیاری از كشورها، نفوذ به سیستم بدون اجازه صاحب آن جرم تلقی می شود. اما همه هكرها هم مایل نیستند به كامپیوترهای ممنوعه نفوذ پیدا كنند. برخی از آنها با استفاده از استعداد و دانش خود سعی در ارتقای معیارهای امنیتی نرم افزارها و تولید محصولات مطمئن تری دارند. در واقع بسیاری از افرادی كه در گذشته استعداد خود را برای شكستن سدهای امنیتی سیستمها به كار می بردند، امروزه نبوغ خود را در خلق معیارهای امنیتی كامل و فراگیر به كار گرفته اند.

به زبان دیگر اینترنت میدان جنگ انواع مختلفی از هكرها است – هكرهای بد یا كلاه سیاهها (Black hats) كه سعی در نفوذ به سیستم ها و گسترش ویروس ها دارند و هكرهای خوب یا كلاه سفیدها (White hats) كه سیستمهای امنیتی را طراحی می كنند و نرم افزارهای آنتی ویروس قوی را گسترش می دهند.

هكرها در دو جبهه به شدت از نرم افزارهای متن باز حمایت می كنند. نرم افزارهای متن باز، نرم افزارهایی هستند كه كد آن در دسترس همگان برای مطالعه، كپی، گسترش و اعمال تغییرات قرار دارد. نرم افزارهای متن باز به هكرها امكان می دهد تا از یكدیگر مطالب و تجربیات جدید یاد گرفته و كاری كنند تا نرم افزارهای مذكور بهتر از پیش كار كنند. این نرم افزارها می توانند برنامه های كاربردی بسیار ساده تا سیستم های پیچیده ای مثل سیستم عامل لینوكس باشند.
يکشنبه 3/8/1388 - 5:34
کامپیوتر و اینترنت
منابع انرژی زمین گرمایی از قسمت كم عمق زمین آغاز شده و تا بخش‌هایی كه دما بی‌نهایت است ادامه می‌یابد. در اعماق زمین آب‌های گرم و سنگ‌های داغ و همچنین سنگ‌های گداخته یا گدازه‌های آتشین یافت می‌شوند. تقریباً در همه قسمت‌های زمین چه كم عمق و چه عمیق درجه حرارت متفاوت است در برخی قسمت‌ها درجه حرارت بین 50 تا 60 درجه فارنهایت (10 تا 16 درجه سانتیگراد) می‌باشد. منابع بهره برداری شده از انرژی زمین گرمایی می تواند عهده‌دار گرمایش و سرمایش ساختمان‌ها باشد و توسط لوله‌های مدفون در قسمت‌های عمیق و نیمه عمیق به ساختمان‌ها انتقال می‌یابد به طوری كه در زمستان، پمپ زمین گرمایی، گرما را از مبدل گرمایی گرفته و آنرا به درون ساختمان می‌فرستد. در تابستان، فرآیند معكوس می‌شود، به طوری كه پمپ گرمایی گرما را از هوای درون ساختمان به مبدل‌ها جابجا می‌كند. در این خصوص دولت‌ها به ایجاد نیروگاه‌هایی همت گماردند كه در این نیروگاه‌ها گرمایش ساختمان‌ها و نیز تولید برق صورت می‌پذیرد این نیروگاه‌ها به سه دسته عمده تقسیم می‌گردد كه در زیر به توضیح بیشتر آنها می‌پردازیم.

انواع نیروگاه‌های زمین گرمایی
1- نیروگاه خشك: این نیرو گاه روی مخازن ژئوترمالی كه بخار خشك با آب خیلی كم تولید می كنند، ساخته می شوند. در این روش، بخار از طریق لوله به طرف نیروگاه هدایت می شود و نیروی لازم برای چرخاندن ژنراتور توربین را فراهم می كند. این گونه مخازن با بخار خشك كمیاب است. بزرگترین میدان بخار خشك در دنیا، آب گرم جیزرز در 90 مایلی شمال كالیفرنیاست كه تولید الكتریسیته در آن، از سال 1962 شروع شده است و امروزه به عنوان یكی از موفق‌ترین پروژه‌های تولید انرژی جایگزین محسوب می‌شود.

در نیومكزیكو، ردیفی از لوله‌ها كه زیر خاك دفن شده‌اند، آب زمین گرمایی را انتقال می‌دهند تا گل‌ها و سبزیجات پرورش یابند

2- نیروگاه بخار حاصل از آب داغ: این نوع نیروگاه روی مخازن دارای آب داغ احداث می شود. در این مخازن با حفر چاه، آب داغ به سطح می‌آید و به دلیل آزاد شدن از فشار مخازن، بخشی از آن به بخار تبدیل می شود. این بخار برای چرخاندن توربین به كار می‌رود. چنین نیروگاه‌هایی عمومیت بیشتری دارند، زیرا بیشتر مخازن زمین گرمایی حاوی آب داغ هستند. فناوری مزبور برای اولین بار در نیوزیلند به كار گرفته شد.
3- نیروگاه تركیبی (بخار و آب داغ): در این سیستم، آب گرم از میان یك مبدل گرمایی می‌گذرد و گرما را به یك مایع دیگر می‌دهد كه نسبت به آب در درجه حرارت پائین تری می جوشد. مایع دوم در نتیجه‌ی گرم شدن به بخار تبدیل می شود و پره‌های توربین را می‌چرخاند. سپس متراكم می شود و مایع حاصله دوباره مورد استفاده قرار می‌گیرد. آب زمین گرمایی نیز دوباره به درون مخازن تزریق می‌شود. این روش برای استفاده از مخازنی كه به اندازه یكافی گرم نیستند و بخار با فشار تولید می‌كنند، به كار می‌رود.
مزایای استفاده از انرژی گرمایی برای تولید الكتریسیته:
1- تمیز بودن: در این روش همانند نیروگاه بادی و خورشیدی، نیازی به سوخت نیست، بنابراین سوخت‌های فسیلی حفظ می شوند و هیچگونه دودی وارد هوا نمی‌شود.
2- بدون مشكل بودن برای منطقه: فضای كمتری برای احداث نیروگاه نیاز دارد و عوارضی چون ایجاد تونل، چاله‌های روباز، كپه‌های آشغال و یا نشت نفت و روغن را به دنبال ندارد.
3- قابل اطمینان بودن: این نیروگاه می تواند در طول سال فعال باشد و به دلیل قرار گرفتن روی منبع سوخت، مشكلات مربوط به قطع نیروی محركه در نتیجه‌ی بدی هوا، بلایای طبیعی و یا تنش‌های سیاسی را ندارد.
4- تجدید پذیری و دائمی بودن
5- صرفه‌جویی ارزی: هزینه ای برای ورود سوخت از كشور خارج نمی شود و نگرانی‌های ناشی از افزایش هزینه ی سوخت وجود نخواهد داشت.
6- كمك به رشد كشورهای در حال توسعه: نصب آن در مكان‌های دور افتاده می تواند، استاندارد و كیفیت زندگی را با آوردن نیروی برق بالا ببرد.

این نیروگاه می‌تواند در طول سال فعال باشد و به دلیل قرار گرفتن روی منبع سوخت، مشكلات مربوط به قطع نیروی محركه در نتیجه‌ی بدی هوا، بلایای طبیعی و یا تنش‌های سیاسی را ندارد

با توجه به فوایدی كه برشمردیم، انرژی زمین گرمایی، انرژی بدون آلودگی است كه به رشد كشورهای در حال توسعه كمك می‌كند.
موارد مصرف دیگری نیز از گرمای زمین گرمایی وجود دارد. برای مثال، در (كلامث فالز) در اورگن آمریكا، زیر جاده‌ها و پیاده‌روها آب ژئوترمال لوله كشی می‌شود، تا از یخ زدن آن‌ها در شرایط هوای یخبندان جلوگیری شود. در نیومكزیكو، ردیفی از لوله‌ها كه زیر خاك دفن شده‌اند، آب زمین گرمایی را انتقال می دهند تا گل‌ها و سبزیجات پرورش یابند. با این شیوه، اطمینان حاصل می‌شود كه زمین یخ نمی‌زند. به علاوه، فصل رویش طولانی‌تر می‌شود و روی هم رفته، محصولات كشاورزی سریع‌تر رشد می‌كنند و بدون استفاده از گلخانه محافظت می‌شوند.

هزینه‌ای برای ورود سوخت از كشور خارج نمی‌شود و نگرانی‌های ناشی از افزایش هزینه‌ی سوخت وجود نخواهد داشت

كشورهایی كه در حال حاضر از مخازن زمین گرمایی برای تولید الكتریسیته استفاده می كنند، عبارتند از آمریكا، نیوزیلند، ایسلند، مكزیك، فیلیپین، اندونزی و ژاپن. البته كارشناسان دفتر انرژی‌های نو در ایران اطلس قابلیت‌های انرژی زمین گرمایی را نیز تهیه كرده اند به طوری كه در منطقه سبلان لكه? قرمز رنگی دیده می شود كه نشانگر مستعدترین منطقه برای استفاده از انرژی زمین گرمایی است. تاكنون در این منطقه ده هزار متر حفاری صورت گرفته است. قرار است از این چاه عمیق، گرمای مورد نیاز برای تولید 100 مگاوات برق استخراج شود كه عملاً اهداف دولت را نشانه گرفته است.
استفاده از این انرژی در بسیاری از كشورها در حال گسترش است. راه حل استفاده ی بیشتر از انرژی زمین گرمایی، افزایش آگاهی عمومی و تقویت فناوری مرتبط با زمین گرمایی است.
استفاده از انرژی زمین گرمایی به دلیل پایین بودن هزینه در مقایسه با انرژی خورشیدی مورد توجه است، گر چه هنوز دو برابر انرژی باد خرج برمی‌‌دارد. حداقل 100 مگاوات برق از این طریق تأمین شود.

منبع:هفته نامه پیام ساختمان و تاسیسات
يکشنبه 3/8/1388 - 5:33
کامپیوتر و اینترنت
بطوركلی از زمانهای گذشته تا كنون روشهای مختلفی برای جمع آوری داده های مبتنی بر مكان وجود دارد كه از آن جمله می توان به مشاهدات نجومی، فتوگرامتری، نقشه برداری و سنجش از دور اشاره نمود. سنجش از دور از زمره روشهای جمع آوری داده محسوب می گردد كه در آن كمترین میزان تماس مستقیم با اشیاء و عوارض مورد اندازه گیری را داشته و برخلاف سایر روشها كه عوامل انسانی در گردآوری و تفسیر داده های زمینی نقش دارند، در روش سنجش از دور این وظیفه بر عهده سنجنده ها خواهد بود.

در ادامه تعاریف متعددی از سنجش از دور (Remote Sensing) ارائه می گردد:

· سنجش از دور دانش پردازش و تفسیر تصاویری است كه حاصل ثبت تعامل انرژی الكترومغناطیس
و اشیاء می باشند (Sabins 1997).

· سنجش از دور علم و هنر به دست آوردن اطلاعات درباره یك شیء منطقه یا پدیده، از طریق پردازش
و آنالیز داده های اخذ شده بوسیله یك دستگاه (بدون تماس مستقیم با شیء منطقه یا پدیده
مورد مطالعه) است(ASP, 1983).

· سنجش از دور بر سنجیدن اشیاء از مسافتی خاص، یعنی تشخیص و اندازه گیری ویژگیهای یك جسم
بدون تماس بالفعل با آن جسم، دلالت دارد(Harper و Dorothy nv1983).



1- منبع انرژی

منبع انرژی كه خود تولید كننده حجم وسیعی از موج الكترومغناطیس است، سبب پراكنش این امواج به اشیاء و پدیده های روی زمین شده كه باز تابش آن به سنجنده ها می رسد. بزرگترین منبع انرژی خورشید محسوب می گردد. در بعضی از موارد سنجنده ها خود امواج الكترومغناطیس را تولید و به سمت عوارض گسیل می دهند.



2- اتمسفر

هنگامیكه انرژی الكترومغناطیس از منبع خورشید منتشر شد در را رسیدن به اشیاء و پدیده های روی زمین از محیطی بنام اتمسفر عبور می كند. اتمسفر از لایه های مختلفی تشكیل یافته كه روی عبور امواج الكترومغناطیس تاثیر می گذارد. این تاثیر بصورت جذب و تفرق انرژی ظاهر می گردد. یكی از پدیده های متداول كه در تصاویر مشاهده می گردد، ابرها بوده كه از ملكولهای بخار آب تشكیل شده اند. این ملكولها سبب جذب بخش بزرگی از امواج الكترومغناطیس می گردند. لذا برای رهایی از این پدیده، سنجنده ها به گونه ای طراحی می گردند تا برای دریافت امواج كمتر در محدوده جذب اتمسفر قرار گیرند. معمولا طول موجهای بلند (در محدوده ماكرویو) كمتر از لایه های اتمسفر تاثیر می پذیرند. بهمین دلیل در مناطقی كه در بیشتر روزهای سال آسمان ابری است، از سنجنده های راداری استفاده می گردد.



3- اشیاء و عوارض

امواج الكترومغناطیس پس از عبور از لایه های اتمسفر به اشیاء و پدیده های روی زمین رسیده و دست خوش تغییرات جدیدی خواهد شد. بدین صورت كه قسمتی از امواج به پدیده ها برخورد كرده و جذب آنان می گردد. قسمتی از آنها عبور نموده و قسمتی منعكس می شوند. بخش انعكاس یافته امواج كه در فضا منتشر می گردد، توسط سنجنده ها دریافت می گردد.



4- سنجنده

جمع آوری امواج الكترومغناطیس جهت اندازه گیری و ثبت، از وظایف سنجنده ها محسوب می شوند. بطور كلی سنجنده ها از لحاظ منبع انرژی به دو دسته سنجنده های فعال (Active) و سنجنده های غیر فعال(Passive) تقسیم می گردند. سنجنده های غیر فعال از آن دسته سنجنده هایی هستند كه به منبع نور خورشید و سایر پارامترهای مرتبط با آن وابستگی شدت دارند. در مقابل سنجنده های فعال قرار داشته كه از لحاظ تامین انرژی الكترومغناطیس و سایر عوامل جوی و اتمسفری كاملا مستقل عمل می نمایند. بعنوان مثال سنجنده های راداری از این نوع می باشند.


مراحل رشد تاریخی سنجش از دورمراحل رشد تاریخی سنجش از دور

1- در سال 1859 اولین عكس هوایی توسط گاسپارد فلیكس از یك بالون هوایی تهیه شد.

2- در سال 1903 از كبوترهای جاسوس در ماموریت های نظامی استفاده شد.

3- در سال 1908 ویلبررایت اولین هواپیمای عكاس را رهبری نمود و بونویلان عكسهای هوایی را تهیه كرد.

4- در سالهای آخر جنگ جهانی اول عكسهای هوایی به سرعت برای اهداف شناسایی بكار گرفته شدند. اما جنگ جهانی دوم دوره جدیدی برای عكسبرداری های هوایی به همراه داشت.پیشرفتهای مهمی در صنعت عكسبرداری حاصل شد.استفاده از فیلمهای حساس مادون قرمز رایج گردید.

5- در دهه 1960 آمریكا از طریق ماهواره های جاسوسی خود شروع به جمع آوری اطلاعات بر علیه كوبا و شوروی سابق نمود. در سال 1972 ناسا اولین ماهواره ارزیابی منابع زمینی بنام ERTS-1 را به فضا پرتاب كرد كه بعدها تحت نام لندست شناخته شد.

6- در سال 1972 اولین سری ماهواره های لندست با دوربین و سنجنده های RBV (Return Beam Vidicon)، MSS (Multi spectral sensor) و TM(Thematic Mapper) در چهار و هفت باند توسط ایالات متحده آمریكا در مدار زمین قرار گرفته، از این مرحله كه تصویربرداری از حالت آنالوگ خارج و بصورت رقومی درآمد، دریچه ای جدید برای پردازش تصاویر و نهایتا " تعبیر و تفسیر آنها به روی بشر گشوده شد. .

7- فرانسه در سال 1986 اولین سری ماهواره های SPOT خود را با قدرت تفكیك 10 و 20 متر (درسه باند) در مدار كره زمین قرار داد.

8- هندوستان سری ماهواره های IRS (Indian Remote Sensing) را در سال 1988 تكمیل نمود.

9- در این میان كشور ژاپن و آژانس فضایی اروپا در سال 1991 به ترتیب اقدام به ساخت سری ماهواره های ERS(European RS Satellites), MOS (Marine Observation Satellites) نموده ماهواره های خود را در مدار كره زمین قرار دادند.

10- در سال 1991، كشور كانادا سری ماهواره های Radar-sat (Radio Detection & Ranging Satellite) را تكیمل و به فضا پرتاب نمود.

11- در سال 1995، با مشاركت كشورهای برزیل و چین، ماهواره CBERS(China-Brazil Earth Resource Satellite) به فضا
پرتاب شد.

12- با پرتاب ماهواره هایIKONOS (قدرت تفكیك 8/. متر و 2/3 متر) در سال 1999و Quick-Bird (قدرت تفكیك ./6 متر و 44/2 متر) درسال 2001، قدم بزرگی در جهت تولید و بكارگیری تصاویر ماهواره ای با قدرت تفكیك بالا برداشته شد.

13- در سال 2003 با ساخت و پرتاب ماهواره پیشرفته Orbview (قدرت تفكیك 1 متر و 4 متر) قدم جدیدی در عرصه تصویر برداری ماهواره ای برداشته شد.

14- سازمان تحقیقات فضایی هند (ISRO)، در حال تحقیق درباره پروژه ماهواره هایی است كه دارای قابلیت ارسال به فضا و بازگشت مجدد به زمین هستند. این پروژه در حال سپری كردن سیر تكاملی خود در ISRO است و انتظار می رود در سال 2005 بهره برداری شود.

15- در سال 2008 ماهواره Geo-eye (قدرت تفكیك 4/0 متر و 6/1 متر) در مدار زمین قرار گرفت. تاكنون این ماهواره جزو مدرنترین ماهواره های با قدرت تفكیك بالا محسوب می گردد كه كاربردهای فراوانی در سنجش از دور دارد.

تاریخچه سنجش از راه دورتاریخچه سنجش از دور سازمان فضایی ایران

به دنبال پرتاب اولین ماهواره مطالعه منابع زمینی آمریكا كه بعدها به سری لندست تغییر نام داد، دفتر جمع آوری اطلاعات ماهواره ای در سازمان برنامه و بودجه وقت در سال 1353 تاسیس گردید. پس از مطالعات اولیه و كسب نتایج مطلوب از تصاویر ماهواره ای و بمنظور دسترسی مستقیم به تصاویر ماهواره ای، دفتر مذكور به مركز سنجش از دور تغییر نام داد. در سال 1355 در قالب "طرح استفاده از ماهواره " با هدف دریافت مستقیم اطلاعات ماهواره ای، پردازش، تكثیر و توزیع اقدام به خرید و نصب یك ایستگاه گیرنده تصاویر ماهواره ای در ماهدشت كرج گردید. در ایستگاه مذكور سیستمهای زیر پیش بینی گردید:

1- سیستم ردیابی و دریافت اطلاعات
2- سیستم فرایند و تصحیح اطلاعات
3- سیستم تفسیر اطلاعات
4- سیستم مدیریت اطلاعات
5- سیستم تكثیر و چاپ اطلاعات

در سال 1371 طبق ماده واحده مصوب مجلس شورای اسلامی، مركز سنجش از دور ایران در قالب یك شركت دولتی به وزارت پست و تلگراف و تلفن سابق واگذار شد. متعاقبا " در تاریخ 19/9/1382 به منظور انجام مصوبات شورای عالی فضایی كشور، تمامی فعالیتهای حاكمیتی مركز سنجش از دور ایران به سازمان فضایی ایران محول گردید.

منبع: سازمان فضایی ایران
يکشنبه 3/8/1388 - 5:32
موبایل
در دوم ماه سپتامبر سال 1969 دو رایانه در دانشگاه كالیفرنیا لس‌آنجلس در نخستین آزمایش شبكه نظامی آرپانت اطلاعات بدون معنی را مبادله كردند.
نخستین اتصال بین دو سایت - دانشگاه UCLA و موسسه پژوهشی استنفورد در منلوپارك كالیفرنیا - در 29 ماه اكتبر همین سال انجام گرفت اگرچه این شبكه پس از دو حرف اول logon از كار افتاد. دانشگاه‌های سانتا باربارا و یوتاه بعدا به این شبكه پیوستند.
اما در سال 1970 آرپانت صاحب نخستین Node ایست كوست در بالت، برانك و نیومن در كمبریج شد و سال 1972 ری تاملینسون با انتخاب نماد @ به‌عنوان راهی برای مشخص كردن آدرس ایمیل متعلق به سیستم‌های دیگر، ایمیل را به شبكه آورد و سال 1973 نیز آرپانت در انگلیس و نروژ صاحب نخستین Nodeهای بین‌المللی شد.
سال 1974 سالی بود كه وینت سرف و باب خوان تكنیك ارتباطی به نام TCP طراحی كردند كه با فراهم سازی امكان ارتباط بین شبكه های متعدد، اینترنت واقعی را به‌وجود آورد. این مفهوم بعدا و پیش از به‌كارگیری رسمی در اول ژانویه 1983 به TCP/IP تقسیم شد.
تا اینكه در سال 1983 سیستم نام دامنه پیشنهاد شد. ایجاد پسوندهایی مانند com ،.gov. و edu. در اواخر این سال اتفاق افتاد و در سال 1988 یكی از نخستین ورم‌های اینترنت به نام موریس هزاران رایانه را از كار انداخت.
كوانتوم كامپیوتر سرویس كه بعدها به AOL شهرت یافت در سال 1989 سرویس امریكا آنلاین را برای رایانه‌های مكینتاش و Apple II معرفی كرد و 1990 تیم برنز لی World Wide Web را خلق كرد كه راهی برای كنترل از راه دور رایانه‌ها در مركز پژوهش هسته‌ای سازمان اروپا -سرن- بود.
در سال 1993 مارك آندرسن و همكارانش در دانشگاه ایلینویز موزائیك را ایجاد كردند كه نخستین مرورگر وب برای تركیب كردن تصاویر گرافیكی و متن در یك صفحه واحد بود و با این نرم‌افزار كه استفاده از آن راحت بود وب به سوی جهان باز شد.
سال 1994 نیز آندرسن و سایرین در گروه موزائیك شركتی را برای طراحی نخستین مرورگر تجاری كه نت اسكیپ نام گرفت تشكیل داده و توجه مایكروسافت و سایر طراحان را برای بهره‌برداری از توان تجاری وب برانگیختند. دو وكیل آمریكایی نیز هرزنامه را كه تبلیغ خدمات حقوقی آن‌ها بود به جهان معرفی كردند.
اما سال 1995 آمازون درهای مجازی خود را گشود و تصویب قانونی در آمریكا كه هرزه‌نگاری آنلاین را محدود می‌كرد.
1998 سالی بود كه گوگل از پروژه‌ای كه در خوابگاه استنفورد آغاز شده بود، تشكیل شد. دولت آمریكا نظارت سیاست‌های نام دامنه را به سازمان تخصیص نام‌ها و ارقام اینترنتی -آیكان- واگذار كرد. وزارت دادگستری و 20 ایالت آمریكا از مایكروسافت شكایت و این شركت را متهم به سوءاستفاده از موقعیت برتر در بازار برای محدود كردن رقابت نت اسكیپ و مرورگرهای دیگر كردند.
در سال 1999 نپستر اشتراك‌گذاری فایل را معروف كرد و جمعیت اینترنتی جهان از مرز 250 میلیون نفر گذشت. سال 2000 هم سالی بود كه رونق اقتصادی dot-com دهه 90 با تنزل شركت‌های فن‌آوری دچار فروپاشی شد و Amazon.com ، eBay و سایت‌های دیگر در یكی از نخستین استفاده گسترده از حمله داس كه با روان كردن ترافیك غیرواقعی مشاهده سایت را غیرممكن می‌كند، از كار افتادند.
سال 2002 جمعیت اینترنتی جهان از مرز 500 میلیون نفر گذشت و در 2004 مارك زوكربرگ فیس بوك را در دانشگاه هاروارد پایه‌گذاری كرد و 2005 سایت اشتراك گذاری ویدیوی یوتیوب راه‌اندازی شد تا جمعیت اینترنتی جهان در سال 2006 از مرز یك میلیارد نفر عبور كند.
2007 هم سالی بود كه اپل آیفون را معرفی كرد كه دسترسی بی‌سیم به اینترنت را به میلیون‌ها نفر معرفی كرد و در سال 2008 جمعیت اینترنتی جهان از مرز 1.5 میلیارد نفر و جمعیت اینترنتی چین از مرز 250 میلیون نفر گذشت و آمریكا را به عنوان دارنده بیشترین كاربران اینترنت پشت سرگذاشت. همچنین طراح نت اسكیپ به عمر این مرورگر خاتمه داد با این حال فایرفاكس كه از این مرورگر ریشه گرفته همچنان قدرتمند است. شركت‌های هواپیمایی بزرگ به‌كارگیری خدمات اینترنت در هنگام پرواز را شدت بخشیدند.
سرانجام سیاتل پست اینتلیجنسر در سال 2009 نخستین روزنامه بزرگ تمام اینترنتی شد و گوگل طراحی سیستم عامل رایانه‌یی رایگان مبتنی بر اینترنت را اعلام كرد و دنیای فن‌آوری همچنان در این عرصه هرروز شاهد خلق ابداعات و اتفاقات جدیدتر است.

منبع: جام جم آنلاین
شنبه 2/8/1388 - 5:39
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته