• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1180
تعداد نظرات : 794
زمان آخرین مطلب : 5403روز قبل
شعر و قطعات ادبی

 

به آرامی آغاز به مردن می‌كنی
اگر سفر نكنی،
اگر كتابی نخوانی،
اگر به اصوات زندگی گوش ندهی،
اگر از خودت قدردانی نكنی.

 به آرامی آغاز به مردن می‌كنی
زمانی كه خودباوری را در خودت بكشی،
وقتی نگذاری دیگران به تو كمك كنند.

به آرامی آغاز به مردن می‌كنی
اگر برده‏ی عادات خود شوی،
اگر همیشه از یك راه تكراری بروی
اگر روزمرّگی را تغییر ندهی
اگر رنگ‏های متفاوت به تن نكنی،
یا اگر با افراد ناشناس صحبت نكنی.

تو به آرامی آغاز به مردن می‏كنی
اگر از شور و حرارت،
از احساسات سركش،
و از چیزهایی كه چشمانت را به درخشش وامی‌دارند،
و ضربان قلبت را تندتر می‌كنند،
دوری كنی . .. .، 

تو به آرامی آغاز به مردن می‌كنی
اگر هنگامی كه با شغلت،‌ یا عشقت شاد نیستی، آن را عوض نكنی،
اگر برای مطمئن در نامطمئن خطر نكنی،
اگر ورای رویاها نروی،
اگر به خودت اجازه ندهی
كه حداقل یك بار در تمام زندگی‏ات
ورای مصلحت‌اندیشی بروی . . .
-
امروز زندگی را آغاز كن!
امروز مخاطره كن!

امروز كاری كن!
نگذار كه به آرامی بمیری!
شادی را فراموش نكن
ترجمه از احمد شاملو
يکشنبه 6/2/1388 - 14:20
محبت و عاطفه

 

گفتم سلام

 

برای خرج کردن جز خداحافظی پولی نداشت

يکشنبه 6/2/1388 - 14:20
فلسفه و عرفان

آدمی اگر پیامبر هم باشد از زبان مردم آسوده نیست.
اگر بسیار كار كند، می‌گویند احمق است.
اگر كم كار كند، می‌گویند تنبل است.
اگر بخشش كند می‌گویند افراط می‌كند.
اگر ثروت اندوزی كند، می‌گویند بخیل است.
اگر ساكت و خاموش باشد می‌گویند لال است.
اگر زبان‌آوری كند، می‌گویند وراج و پر روست.
اگر روزه بدارد و شب‌ها نماز بخواند می‌گویند ریاكار است.
و اگر نماز نخواند می‌گویند كافر و بی دین است.
پس فرزندم نباید به حمد و ثنای مردم اعتنا كرد و جز از خداوند نباید از كسی ترسید .


 كشكول شیخ بهایی

يکشنبه 6/2/1388 - 7:35
شعر و قطعات ادبی

 

راستی را کس نمی‏داند که در فصل بهار
از کجا گردد پدیدار این همه نقش و نگار؟
عقل‏ها حیران شود کز خاک تاریک نژند
چون برآید این همه گل‏های نغز کامکار
کیست آن صورتگر ماهر که بی‏تقلید غیر
این همه صورت بَرَد بی‏علّت و آلت به کار؟
چون نپرسی کاین تماثیل از کجا آمد پدید
چون نجویی کاین تصاویر از کجا شد آشکار؟
خیری از مهر که شد زین سان به گلشن زردروی
لاله از عشق که شد زین سان به بستان داغدار؟
از چه بی‏زنگار سبز است از ریاحین بوستان
از چه بی‏شنگرف سرخ است از شقایق کوهسار؟
باد بی‏عنبر چرا شد این‏چنین عنبرفشان
ابر بی‏گوهر چرا گشت این‏چنین گوهر نثار؟
بر کف این تسبیح یاقوت از چه گیرد ارغوان
بر سر این تاج زمرد از که دارد کوکنار؟
برق از شوق که می‏خندد بدین‏سان قاه قاه
ابر از هجر که می‏گرید بدین سان زار زار؟
چون مجوسان، بلبل از ذوق که دارد زمزمه
چون عروسان، گلبن از بهر که بندد گوشوار؟


قاآنی ـ دیوان

يکشنبه 6/2/1388 - 7:31
دعا و زیارت

نام  ***شماره سوره : 50 *** محل نزول : مکه ***تعداد آیه : 45 *** تعداد کلمه : 357 ***تعداد حروف: 1494
معنی : از حروف مقطعه قرآن
علت نامگذاری : آیه اول می باشد كه اكثر سوره هایی كه با حروف مقطعه آغاز می شوند به همان نام نامیده شده اند.
نامهای دیگر : باسقات
محتوی سوره :
• معاد و احوالات مردم در قیامت.
• استدلال بر معاد از طریق مثالهای زنده همچون زنده كردن زمین مرده بوسیله باران.
• استدلال بر معاد از طریق توجه به خلقت نخستین.
• خلقت انسان تا مرگ و پس از مرگ.
• پدیده های آفرینش و نعمتهای خداوند.
• مسأله ثبت اعمال و گفتار برای «یوم الحساب».
• انكار و تعجب كافران از مسأله معاد.
• حوادث تكان دهنده پایان جهان.
• حوادث آغاز جهان دیگر و حوادث روز قیامت و اوصاف بهشت و دوزخ.
• وضع اقوام طغیانگر پیشین و سرنوشت دردناك و شوم قوم فرعون،‌ عاد، لوط، شعیب و تبع.
• دستور و سفارش به ذكر و توجه به خدا و دعوت به عمل و استقامت و صبر در برابر حرفهای مشركین.
• عظمت قرآن در آغاز و پایان این سوره.
ترتیب سوره :
به ترتیب جمع آوری، پنجاهمین سوره است و به ترتیب نزول، سی و سومین سوره است كه بعد از سوره «مرسلات» و قبل از سوره «بلد» نازل شده است.
داستانهای سوره: ندارد
فضیلت سوره: پیامبر اسلام (ص) فرمود: «هركس سوره ق را بخواند خداوند مشكلات مرگ را بر او آسان می سازد».


(منبع: سایت رادیو قرآن )

يکشنبه 6/2/1388 - 7:29
فلسفه و عرفان

 

 

اوصاف اولیاء الله

رسول خدا صلى الله علیه و آله و سلم فرمود: هر كس خدا و عظمت او را بشناسد، دهانش را از سخن، و شكمش را از طعام، باز دارد و خود را به نماز و روزه مشغول سازد. پس مردم گفتند: پدر و مادرمان به فدایت اى رسول خدا! آیا این گونه اشخاص، از اولیاى خدایند؟ فرمود: اولیاى خدا سكوت كنند، و سكوت شان تفكر باشد، و سخن گویند و سخن شان ذكر باشد، و نظرشان عبرت است ، و نطق كنند نطق شان حكمت باشد. راه رفتن شان میان مردم بركت است. اگر خدا براى آنان اجلى مقرر نفرموده بود، از ترس عذاب و شوق به ثواب ، ارواح شان در اجسادشان نمى گنجید.

يکشنبه 6/2/1388 - 7:26
دانستنی های علمی

 

بهترین دعاها، استغفار(طلب آمرزش گناهان) است.  امام صادق(ع)

           بهترین دعاها، دعایی است که از قلبی پاک و تقوا صادر شود. حضرت علی (ع)

يکشنبه 6/2/1388 - 7:22
فلسفه و عرفان

 


نقل است كه منكری به امتحان پیش شیخ آمد و گفت: فلان مسئله بر من كشف گردان.
شیخ انكار در وی بدید، گفت: به فلان كوه غاری است. درآن غار یكی از دوستان ماست. از وی بپرس تا بر تو كشف گرداند.
برخاست و بدان غار شد. اژدهایی دید _عظیم سهمناك_ چون آن بدید بیهوش شد و خود را از آنجا بیرون انداخت، و كفش در آنجابگذاشت و همچنان باز به خدمت شیخ آمد، و در پایش افتاد و توبت كرد. شیخ گفت: تو كفش نگاه نمی توانی داشت از هیبت مخلوقی. در هیبت خالق چگونه كشف نگاه داری؟ كه به انكار آمده ای كه مرا فلان سخن كشف كن.


( تذكرة الاولیاء-عطار نیشابوری)

يکشنبه 6/2/1388 - 7:7
شعر و قطعات ادبی
آنکس که به دست جام دارد           سلطانی جم مدام دارد

آبی که خضرحیات ازو یافت        در میکده جو که جام دارد
يکشنبه 6/2/1388 - 7:5
دانستنی های علمی

 

روزی ابلیس با حضرت موسی(ع) ملاقات كرد وگفت:«توبرگزیده وهمسخن خدا هستی،وخدا تورا رسول خود قرارداده است،من گناه كرده ام می خواهم توبه كنم،تو به درگاه خدا شفیع و واسطه من باش،واز خدا بخواه توبه ام را بپذیرد».

 موسی(ع) پیشنهاد او را پذیرفت و واسطه شد.

خداوند به حضرت موسی(ع) وحی كرد:«توبه ابلیس را می پذیرم،مشروط براینكه برقبرآدم(ع) سجده كند».

موسی(ع)فرمان خدا را به ابلیس ابلاغ كرد،ابلیس تكبّر نمود وخشمگین شد وگفت:«من آن هنگام كه آدم زنده بود او را سجده نكردم،اكنون كه مرده است او را سجده كنم؟».

 سپس ابلیس به موسی(ع) گفت:اكنون كه نزد خدا ازمن شفاعت كردی،بر گردن من حقّی پیدا نمودی،برای این كه حقّ تو را ادا كنم تو را سفارش ونصیحت می كنم كه در سه مورد مرا یاد كن(یعنی متوجه من باش كه برتو مسلط نگردم)ودراین سه مورد تو را به هلاكت نیفكنم:

*1- هنگامی كه خشمگین شدی،مرا یاد كن،كه دراین هنگام مانند جریان خون در رگهای بدنت به تو نزیدیك شده ام.

** 2- هنگامی كه در جبهۀ جهاد؛دربرابر دشمن قرار گرفتی،مرا یاد كن،زیرا در این هنگام من نزدیك می شوم و وسوسه می كنم كه تو زن وبچه داری به فكر آنها باش،با همین وسوسه،سست می گردی وپشت به جبهه می كنی.

*** 3- بترس و دوری كن از خلوت كردن با زن نامحرم،زیرا در آن هنگام من بسیار نزدیك هستم،وبین تو وآن زن واسطه و دلّال می گردم،تا شما را به هم نزدیك كنم وبه گناه بی عفّتی وادار نمایم.

{حكایتهای شنیدنی،محمدی اشتهاردی،ص195،به نقل از:الدّر المنثور،ج1،ص51}.

شنبه 5/2/1388 - 11:33
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته