• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 2200
تعداد نظرات : 159
زمان آخرین مطلب : 3932روز قبل
امر به معروف و نهی از منکر

یكدیگر دست اخوت و برادری بدهید، و یكدیگر را امر به معروف و نهی از منكر كنید،‌ اخلاق اسلامی را پیشه سازید، و در هنگام خشم صبر كنید، و شجاعت و گذشت در برابر یكدیگر را داشته باشید./محمد پوررضاكردمحله

  ******************

 نماز جماعت و جمعه را ترك نكنید و كارهایتان را برای خدا انجام دهید./عبدالله پاكدامن شبستری

  ******************

ای جوانان، مبادا در غفلت بمیرید كه علی(ع) درمحراب عبادت و با هدف شهید شد. و مبادا در حال بی‌تفاوتی بمیرید كه علی‌اكبر‌حسین(ع) در راه اسلام و با اطّلاع شهید شد. /غلامرضا جانفرا

   ******************

سعی كنید با تقوا باشید؛ با تقوا از هر نظر: از نظر اخلاقی، اجتماعی، مذهبی و دینی؛ و با اخلاق اسلامی با مردم و برادران دینی خود برخورد كنید. نمازهای یومیه را سر وقت بخوانید، سعی كنید به نماز جماعت و جمعه بروید و فروع دین و احكام را یكی‌یكی‌ اجرا كنید. /مجید تقدسی

   ******************

 دلهای خود را صاف كنید، از كبر و غرور دست بردارید، از نفاق بپرهیزید، بگذارید تا نور خدا و پرتو اسلام بر دلهای شما بتابد. /علی محمد ترابنده

پنج شنبه 17/5/1392 - 17:58
امر به معروف و نهی از منکر

 

نوشته ی پیش رو با عنوان « آسیب شناسی امر به معروف و نهی از منكر» تحقیقی است ، توصیفی – تحلیلی كه با بررسی معانی لغوی و اصطلاحی آن ، اهمیت و جایگاه امر به معروف و نهی از منكر ، در قرآن و روایات و ذكر انواع آسیب های اختصاصی و عمومی و در پایان اثرات و عواقب ترك این دو فریضه ی مهم الهی ، سعی دارد خواننده را با این مسئله ی مهم ، بیشتر و بهتر آشنا سازد.شناخت ابعاد و زوایای امر به معروف و نهی از منكر یك اصل بنیادین است ، كه تفكر مسلمانان را زلال و ناخالصی های آن را جدا می كند و آنان كه این اصل را به خوبی شناخته اند در دام چنین لغزشگاه های خطرناكی قرار نمی گیرند.
بنابراین ، لازمه ی شناخت این آسیب ها ، كسب آگاهی دقیق و روشن از آن هاست.
این پژوهش در نهایت به این نتیجه می رسد كه همان طور كه امر به معروف و نهی از منكر اهمیت دارد ، شناخت آسیب ها و آفت های آن هم مهم است و توسل به شیوه های فرهنگی و استفاده از استدلال های متین ، بهترین راه برای این امر است. چه بسا عدم آگاهی از این آسیب ها، عواقب و اثرات نا مطلوبی برجای می گذارد که حتی منجر به نابودی یک ملت می گردد. درمان این عواقب تنها از طریق رفع علت هاست که آن هم رواج امر به معروف و نهی از منکر با جذب نیروهای آگاه همراه با برنامه ریزی دراز مدت می باشد.

نویسنده : فاطمه رحمانی

فصل اول : كلیاتبا نگاهی گذرا به سرگذشت بشر در می یابیم كه امر به معروف و نهی از منكر از پیشینه ای به قدمت انسان برخوردار است. هدف بعثت انبیاء الهی نیز دعوت مردم به خیر ، صلاح ، توحید و بازداشتن آن ها از پیروی طاغوت بوده است.
حضور پیام آوران وحی در عرصه ی تحولات اجتماعی به اندازه ای چشمگیر است كه می توان گفت همه ی حركت های اصلاحی و دگرگونی های سازنده در جامعه بشری در پرتو امر به معروف و نهی از منكر تحقق یافته است .
امیرالمؤمنین علی (علیه السّلام) فرمودند :
« قِوامُ الشَرِّیعَةِ الْاَمْرُ بِالْمَعروفِ وَ النَّهْیُ عَنِ الْمُنْكَرِ »
قوام و جوهره ی وجودی شریعت ، امر به معروف و نهی از منكر است.(1)
« امر به معروف » انتشار خوبی ها و افشاندن بذر نیكی ها در كشتزار جان آدمی است تا با به ثمر رسیدن هر بذر ، گلی از درون آن شكفته شود و در نتیجه جامعه گلزاری ، از ارزش ها ، نیكی ها و فضیلت ها گردد .
« نهی از منكر» بارش قطرات زلال باران بر سرزمین گنهكار است كه ، شعله های معصیت را خاموش می سازد و به گسترش تیرگی های قلبش پایان می بخشد و چنین ویژگی هایی است كه این دو فریضه ی نورانی را بر سایر فرائض امتیازی بزرگ بخشیده است .
قرآن كه در رأس كتاب های آسمانی است به طرز زیبا و شگفت آوری مسئله ی امر به معروف ونهی از منكر را از جنبه های گوناگون به تصویركشیده است.
در قرآن شریف ، آیات بسیاری در این باره آمده است .
امر به معروف و نهی از منكر از مسائل مهمی است كه در مكتب سایر پیامبران نیز به آن توجه خاص شده و از اصول اساسی دین محسوب می شود .
در اخبار و روایات اسلامی نیز موضوع امر به معروف و نهی از منكر ، مورد توجه و تأكید فراوان قرارگرفته است و با توجه به این روایات و تأكیدات فراوان آن ، به اهمیت این موضوع ومسئله بیشتر پی می بریم .
امر به معروف و نهی از منكر در عین حال كه یك دستور دینی است و برای اجرای آن شرایط و مقرراتی در شرع مقدس اسلام بیان شده است ، یك جهاد اجتماعی نیز می باشد .
« ناصر ، مكارم شیرازی : در پیامی به همایش « آسیب شناسی امر به معروف و نهی از منكر » در دانشگاه سمنان، این فریضه ی الهی را از اركان مهم تعلیمات اسلام دانستند و نیز ، فرمودند : امر به معروف و نهی از منكر ، نوعی جهاد اجتماعی است كه سبب اجرای سایر احكام اسلام می گردد و به همان اندازه كه این دو فریضه اهمیت دارد آسیب های آن هم مهم است و فرمودند : توسل به شیوه های فرهنگی و استفاده از استدلال های متین ، بهترین راه برای امر به معروف و نهی از منكر است .
ایشان درپایان فرمودند: این فریضه ی الهی را كه ضامن پاكی و قداست جامعه است ، احیاء كنید و امید موفقیت همه ی شما عزیزان را از خداوند خواستارم .(2) »
بدون شك فراگیری روش های صحیح این رفتار ، امری ضروری است ، تا با اعمال صحیح آن ، بر میزان اثر بخشی آن افزوده شده و از خطرات اجتماعی رفتارهای دور از شأن این فریضه ی الهی كاسته شود .
موضوع این مقاله، بررسی اهمیت وجایگاه این دو فریضه و برخی آسیب های اختصاصی و عمومی امر به معروف و نهی از منكر است كه درجه اهمیت این مسئله را نشان می دهد .
در ادامه ی این مقاله، به اثرات و عواقب ترك این دو فریضه پرداختیم و در نتیجه به نكاتی بسیار جالب و ارزنده دست یافتیم .
در پایان متذكر می شویم كه : هیچ ضرورت عقلی و علمی ایجاب نمی كند كه « آسیب شناسی» و « درمان» در یك اثر مورد تحقیق قرار گیرد . بلكه ضرورت علمی و عقلی چه بسا خلاف این مطلب را به ذهن می آورد ، زیرا این دو مقوله ، دو تحقیق جداگانه می طلبد .
بر این اساس ، صاحب این قلم در صدد است در مقاله ی آسیب شناسی امر به معروف و نهی از منکر باید پیشنهاد هایی اساسی برای رفع معضلات اجرایی امر به معروف و نهی از منكر را در آثاری جداگانه مطرح كرد .

تعریف و تبیین موضوع :
امر به معروف و نهی از منكر، یعنی: امر كردن به انجام كارهای شایسته و نهی كردن از انجام كارهای ناشایست است.
امر به معروف و نهی از منكر و شناخت آسیب های آن ، یكی از اصول عملی اسلام و از مهم ترین فرائض دینی در اسلام و فقه اسلامی است.
موضوع امر به معروف و نهی از منكر در كتب فقهی شیعه ، بالاتر از حدّ یك واجب الهی معمولی مطرح شده و در ردیف ضروریات دین از آن یاد شده كه منكر آن در صورت آگاهی ، كافر شناخته شده است(3) .
واژه ی آسیب در لغت؛ به معنای؛ صدمه، خطر، آفت، زخم و ... است و در اصطلاح به معنای عدم التزام به هنجارهای مورد قبول جامعه ، آسیب شناخته می شود .
بنابراین ، آسیب شناسی به معنای آن است كه در عمل ، « باید ها » چه میزان رعایت نگردیده است(4) .
بهترین راه شناخت این دو فریضه ، مراجعه به شرع مقدس كه همان عقل خارجی است ، می باشد و از طریق عقل می توان معروفات و منكرات را شناخت ؛ زیرا عقل سلیم می تواند خوب و بد را از هم تشخیص دهد . از این طریق می توان فهمید ، معروف كدام است و منكر چیست .

فصل دوم : آشنایی با معانی آسیب شناسی امر به معروف و نهی از منكر
2-1- معنای آسیب ، امر ، نهی ، معروف ، منكر از لحاظ لغوی :
2-1-1- آسیب :
درلغت به معنای زخم ، ضرب ، صدمه ، تعب و رنج ، مشقت ، آفت ، نكبت ، بلا ، فتنه ، خطر، گزند ، آزار ، كوفتگی(5) ، زیان ، خسارت ، كوب ، ضربه و چیزهای دیگر به كار رفته است(6) .
2-1-2- امر :
جمع امور ، به معنی فرمان دادن ، فرمان(7) ، حكم ، كار و حادثه(8) .
- در مفهوم واژه ی امرگفته اند : « هو الطلب مع الاستعلاء » ، امر همان خواستن یا برتری است كه مترادف با فرمان است(9) .
- امر كلمه ای سه حرفی عربی است كه اگر به صورت مصدر به كار برده شود معنای آن در زبان پارسی : فرمودن ، فرمان دادن ، دستوردادن ، وادار نمودن ، واداشتن و چنان چه به صورت اسم به كار برده شود معنای آن فرمان ، فرمایش ، دستور و واداری خواهد بود(10).
2-1-3- نهی :
باز داشتن ، منع كردن ، خلاف امر .
( نهی از منكر) ؛ باز داشتن از كار بد(11) ، جلوگیری كردن(12) .
- در مفهوم واژه نهی گفته اند : « النهی الزجر عن الشیء »
- « نهی بازداشتن از چیزی است(13)» .
- نهی كلمه ای سه حرفی عربی است كه اگر به صورت مصدر به كار برده شود معنای آن در زبان پارسی : باز داشتن و جلوگیری كردن كسی از كاری یا گفتاری یا كرداری و چنان چه به صورت اسم به كار برده شود معنای آن در زبان ما ، بازداری و جلوگیری كسی از كاری یا گفتاری یا كرداری خواهد بود(14).
2-1-4- معروف :
المعروف : کار نیکو از نظر شرع و عقل ، بر خلاف منکر(15)
المعروف : ( عرف ) : مشهور ، شناخته شده ، نیكویی ، رزق ، طاعت خدا(16).
- واژه « معروف» : در لغت به معنای شناخته شده و مقصود آن كارهایی است كه مورد تأیید عقل و شرع است(17) .
- معروف : كلمه ای پنج حرفی عربی و اسم مفعول از فعل عرف یعرف است و معنای آن به زبان فارسی : دانسته شده ، شناخته شده می باشد . معناهای نامی ، نامدار ، نامور ، نامبردار ، بلند آوازه و سرشناس نیز برای معروف نوشته اند(18) .
2-1-5- منكر :
المنکَر: کار ناپسند از نظر مردم، کار زشت و ناپسند از نظر شرع
المنکِر: انکار کننده، کسی که چیزی یا دیگری را نشناسد(19).
منکر: از ماده‌ی « انکار » و « نکر» : ناشناخته ، ناپسند ، زشت و قبیح که جمع آن منکرات و مناکر می‌باشد(20).
- واژه «منكر» : نیز به معنی ناشناخته و مقصود از آن كارهایی است كه مورد نكوهش عقل و شرع است(21) .
- منكر : كلمه ای چهار حرفی عربی و اسم مفعول از فعل ( مزید ) انكر ینكر است و معنای آن به زبان فارسی : نادانسته ، ناشناخته و بی نشان ... است . معناهای ناروا ، بد ، قبیح ، ناشایسته نیز برای منكر گفته اند(22).
2-1-6- امر به معروف :
یعنی : امر به انجام كار های شایسته و پسندیده .
2-1-7- نهی از منكر :
یعنی : نهی از انجام كار های ناشایست و ناپسند(23).
2-2- معنای آسیب و آسیب شناسی ، معروف و منكر از لحاظ اصطلاحی :
2-2-1- آسیب :
آسیب و انحراف و یا كج روی ، مفاهیمی معادل و مشابه هستند .
مفهوم مشتركی كه در این دو واژه می توان یافت عبارت است از :
عدم التزام به آن چه كه باید باشد. بنابراین ، عدم التزام عملی به هنجارهای مورد قبول جامعه ، آسیب شناخته می شود .
بنابراین ، آسیب شناسی به معنای آن است كه در عمل ، « باید ها » چه میزان رعایت نگردیده است(24) .
2-2-2- آسیب شناسی امر به معروف و نهی از منكر :
هرگونه آفت و خطر و گزند و ناراحتی كه ممكن است به این دو ، واجب الهی ، در مرحله ی شناخت و اجرا ، از ناحیه ی اجرا كننده و اجرا شونده ، وارد آید و این عمل ظریف را با اشكال و گزند و آسیب مواجه كند، می باشد.(25)
2-2-3- معروف :
كارهایی كه اسلام آن ها را واجب كرده(26).
- اسمی است كه برای هر كاری ، با عقل و شریعت نیكو شناخته شده(27).
- هركار نیكی كه علاوه بر نیكی آن ، انجام دهنده اش ، آن را به این وصف ( نیكی) بشناسد(28) .
2-2-4- منكر :
كارهایی كه اسلام آن ها را حرام نموده(29) .
- چیزی كه به زشتی شناخته شده(30) .
- هركار بدی كه انجام دهنده ی آن ، خودش آن را به این وصف (بدی) بشناسد و یا توسط دیگری شناسانده شود(31).

فصل سوم : اهمیت و جایگاه امر به معروف و نهی از منكر در قرآن و روایات3-1- اهمیت و جایگاه امر به معروف و نهی از منكر در قرآن و روایات :
3-1-1- اهمیت امر به معروف و نهی از منكر :
انسان موجودی اجتماعی است و ضرورت زندگی اجتماعی ، انسان را مجبور می‌کند تا از برخی خواسته‌های خود چشم‌پوشی نموده و رفتار خود را در چارچوب آن اجتماع ، کنترل نماید ، زیرا رمز بقای یک اجتماع به دلیل وجود قواعد تنظیم کننده ی رفتارهای اجتماعی است .
در دین مبین اسلام، عامل کنترل عمومی ، امر به معروف و نهی از منکر است .
« اسلام همه‌ی پیروان خود را موظف ساخته که اگر دیدند به یکی از قوانین عمل نمی‌شود آرام نشینند و متخلف را به فرمانبرداری وادار کنند و از نافرمانی بازدارند(32) »
بنابراین نمی‌توان در یک جامعه از کنار مسائلی که سلامت آن را به خطر می‌اندازد بی تفاوت گذشت و امر به معروف و نهی از منکر ، بزرگ ترین ضامن سلامت جامعه است .
پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) ، جامعه را به کِشتی و افراد را به مسافران آن تشبیه نموده و می‌فرماید: « اگر در میان مسافران کسی به ادعای آن که به اندازه‌ی خودش در کشتی سهم دارد و کشتی را سوراخ کند ، سرانجام کشتی و مسافران آن غرق خواهد شد ، ولی اگر دیگران از این عمل ناپسند او جلوگیری کنند خود و او را از هلاکت رهایی بخشیده‌اند(33). »
مثال دیگر آمده «خداوند در سوره‌ی اعراف ، ( آیات 163 تا 166 ) داستان قومی را به نام ( اصحاب سبت) نقل می‌کند که در کنار دریا زندگی می‌کردند و از طرف خداوند به عنوان آزمایش دستوری به آن‌ها داده شد و آن این که صید ماهی را در روز شنبه ، تعطیل کنند . گروهی از آنان ، آن قوانین شرعی را رعایت نکردند و گروه دیگر آن‌ها را پند داده و نهی از منکر نمودند ، اما آنان نپذیرفتند و لذا ، خداوند گروهی را که امر به معروف و نهی از منکر می‌کردند نجات داد و بر گناهکاران عذاب دردناکی نازل کرد.(34) »
با توجه به مطلب یاد شده ، اهمیت این دو فریضه ی الهی معلوم می‌شود چرا که ، امر به معروف و نهی از منکر، علاوه بر اینکه یک وظیفه فردی است یک وظیفه اجتماعی می‌باشد .
زیرا « مفاسد اجتماعی در جامعه ، زمانی رواج پیدا می‌کند و اجرای احکام الهی زمانی دچار مشکل می‌شود که انسان به وظیفه‌ی خود در انجام این فریضه الهی در هر دو شکل فردی و اجتماعی آن اهتمام نورزد.(35) »
در برخی از سخنان امامان معصوم (علیهم السّلام) چنین آمده است :
ـ امر به معروف و نهی از منکر مهم‌ترین واجبات و شریف ترین آن هاست (36).
بنابراین اغلب تأكید می شود كه امر به معروف و نهی از منكر ، نه تنها بر عالمان ، بلكه بر همه ی مسلمانان واجب است(37).
ـ واجبات دینی به سبب امر به معروف و نهی از منکر استوار می‌گردد(38) .
علی (علیه السّلام) فرمودند : « پایداری دین به امر به معروف و نهی از منکر و اقامه‌ی حدود است(39).
« و هما من أسمی الفرائض و أشرفها ، و بهما تقام الفرائض ، و وجوبها من ضروریات الدین ، و منکره مع الالتفاوت بلازمه و الالتزام به من الکافرین »
[ این دو « امر به معروف و نهی از منکر» از شریف ترین واجبات می‌باشند و به وسیله‌ی این ها واجبات برپا می‌شود. و وجوب این ها از ضروریات دین است که منکر آن در صورت توجه به لازمه‌ی انکار و ملزم شدن به آن ، از کفار می‌باشد(40)]
در اصل هشتم قانون اساسی ج . ا. ا. درباره ی تحقق این فریضه ی مهم آمده :
 « در جمهوری اسلامی ایران ، دعوت به خیر، امر به معروف و نهی از منکر ، وظیفه‌ای است همگانی ، بر عهده ی مردم نسبت به یکدیگر ، دولت نسبت به مردم و مردم نسبت به دولت ، شرایط ، حدود کیفیت آن را قانون معین می‌کند.(41) »
آن چه كه قابل ذكر است این است كه از طریق عقل می توان معروفات و منكرات را شناخت .
زیرا عقل سلیم می تواند عمل خوب و بد را از هم تشخیص دهد .
از این طریق می توان فهمید معروف كدام است و منكر چیست .
در هر حال به هنگام مراجعه به عقل سلیم ، در نظر داشتن دستورات شرع ضروری است(42) .
بنابراین امر به معروف و نهی از منكر ، اصلی است كه در خود قرآن ، با صراحت آمده و بعد در اخبار لغوی و آثار ائمه و بعد هم بزرگان و علماء دین در همه ی قرن ها ، درباره ی این اصل و اهمیت آن سخن ها گفته و مطالبی نوشته اند(43) .
3-1-1-1- اصلی كه ضامن بقای اسلام است :
امر به معروف و نهی از منكر یگانه اصلی است كه ضامن بقای اسلام است . اگر این اصل نباشد ، اسلامی نیست . رسیدگی كردن دائم به وضع مسلمین است .   
« دین اسلام كه جامعه را به هر مصلحت و كار نیك فرمان داده و از هر مفسده و كار زشت ، نهی فرموده شأن امر به معروف و نهی از منكر را بسیار بزرگ شمرده و راجع به آن انواع تأكیدات و ترغیبات  نموده و انتظام تمام تشكیلات اجتماعی و سیاسی و حفظ شوكت و عظمت مسلمانان را به آن موقوف كرده است(44).»
قرآن كریم بعضی از جوامع گذشته را كه یاد می كند و می گوید این ها متلاشی و هلاك شدند ، می فرماید : به موجب این كه در آن ها نیروی اصلاح نبود ، نیروی امر به معروف و نهی از منكر نبود ، حس امر به معروف و نهی از منكر در میان این مردم زنده نبود(45).
3-1-1-2- كم اهمیت شدن این اصل در دنیای اسلام :
این امر یك بحث تاریخی لازم دارد تا روشن شود كه چطور شد در طول تاریخ ، این موضوع به این عظمت و اهمیت در دنیای اسلام به تحلیل رفت و روز به روز كوچك تر شد . انصافاً در میان ما شیعیان نیز این مطلب خیلی كوچك شده است تا آن جا كه چند قرن است كه درباره ی امر به معروف و نهی از منكر در رساله های علمیه مطلبی نمی نویسند .
- امر به معروف و نهی از منكر موضوعی نیست كه از بین برود ، همیشه وجود دارد و باید در رأس مسائل قرار گیرد ، همیشه باید مطرح شود تا آن را فراموش نكنیم(46) .
برای تحقق واقعی فریضه ی امر به معروف و نهی از منكر در جامعه اسلامی ، می بایست ، مسائل حاشیه ای و سطحی را كنار نهاد و با نگاهی ژرف تر و عمیق تر به مقولات اجتماعی نگریست .
به قول دكتر شریعتی : « نباید گذاشت دامنه امر به معروف و نهی از منكر ، فقط در ریش و پشم و لباس و آرایش و چیز های نا چیزی كه امرش و نهی اش زیاد با هم فرقی ندارد ... خلاصه شود(47) » .
بلكه امر به معروف و نهی از منكر را بایستی در همان معنای اصیل و اسلامی آن در نظر بگیریم و عمل كنیم .
در نتیجه ، برای پویایی امر به معروف و نهی از منكر باید این مقوله را باور داشت كه :
« در جامعه ی اسلامی ، نه تنها علماء و شخصیت های رسمی سیاسی ، بلكه همه ی افراد زبده ، روشنفكر ، هر كسی مسئوول امر به معروف و نهی از منكرند و درجامعه ی اسلامی، هیچ كس نمی تواند در زندگی اش حالت بی تفاوتی و بی طرفی داشته باشد ، چون مسئوول است .(48) »
3-1-2- جایگاه امر به معروف در قرآن ؛
مسئله امر به معروف از همان روزهای اول بعثت در مکه مورد عنایت اسلام بوده است .
به عنوان مثال در سوره‌ی والعصر که در اوائل بعثت در مکه نازل شده است ، در جمله‌ی « تَواصَوْا بِالحَقِّ و تَواصَوْا بِالصَّبْرِ » اشاره به امر به معروف می‌کند .
الف - گروه های ویژه در امر به معروف و نهی از منكر :
گرچه امر به معروف و نهی از منكر بر همه مردان و زنان مؤمن واجب است ولی از گروه هایی ، بیشتر خواسته شده است :
1- گروه ویژه ؛
قرآن می‌فرماید : « وَلْتَکُنْ مِنْکُمْ اُمِّةُ یَدْعُونَ اِلَی الْخَیْرِ وَ َیأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ یََنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکَََرِ... » آل عمران  ؛ 104
« از میان شما مسلمین گروهی ویژه باید مسئوول امر به معروف و نهی از منکر شوند. »
همان‌طور که در پیام این آیه آمده « دعوت کننده‌ی به خیر و معروف باید اسلام شناس ، مردم شناس و شیوه شناس باشد ، لذا بعضی از امت ، این وظیفه را به عهده دارند ، نه همه‌ی آن ها ( مِنْکُم اُمَّة)(49) »
حساب این گروه از حساب وظیفه‌ی عمومی جداست .
« این آیه مرحله‌ی خاصی از امر به معروف و نهی از منکر که توسط گروه ویژه و رسمی صورت می‌گیرد را بیان کرده(50) » 
که این دسته باید با قدرت و امکانات وارد عمل شوند و جلوی منکرات را بگیرند، « مثال ، برای ماشینی که در مسیر یک طرفه بر خلاف همه ، رانندگی می‌کند ، دو نوع برخورد لازم است ، یکی آن که تمام رانندگان با بوق و چراغ مخالفت خود را با کار او اعلام کنند ، دوم آن که پلیس ، راننده را جریمه کند.(51) »
الف) انبیاء ؛
قرآن ، اولین وظیفه‌ی همه‌ی انبیاء را امر به معروف و نهی از منكر می‌داند و می‌فرماید : « ما در میان هر امتی ، پیامبری را مبعوث کردیم که مهمترین وظیفه‌ی آنان دو چیز بود، یکی امر به یکتاپرستی که بزرگ ترین معروف‌هاست ( أنِ اعبُدُوالله ) ، و دوم نهی از اطاعت طاغوت‌ها که بزرگترین منکرهاست (اِجتَنِبوُا الطّاغوتَ) (52)»
در سوره‌ی اعراف  ؛ 157 « ... یـَأمُرُهُم بِالمَعرُوفِ وَ یَنهاهُم عَنِ المُنكَرِ ... » می خوانیم: « پیامبر اسلام که نام و نشانش در تورات و انجیل آمده ، اولین وظیفه‌اش امر به معروف و نهی از منكر است.(53) »
« امر به معروف و نهی از منکر، سیره‌ی انبیاست ، گرچه دیگران گوش ندهند، قرآن می‌فرماید: ( وَ إِذا ذُکِّروا لَا یَذکُرُونَ(54)) »(55)
به فرموده امام باقر (علیه السّّلام) : « همانا امر به معروف و نهی از منكر راه انبیاء و  شیوه ی صالحان است (56) » .
ب) ائمه معصومین ؛
امام حسین (علیه السّّلام) در برابر سخنان برادرش محمد حنفیه كه می گفت : به طرف عراق نروید ! فرمود : « می خواهم امر به معروف و نهی از منكر كنم تا به روش جدم رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) عمل كرده باشم. »
پ) علماء و دانشمندان ؛
قرآن می فرماید : « چرا علماء ، مردم را از حرام خواری و حرام گویی باز  نمی دارند ؟(57) »(58)
پیامبر بزرگوار اسلام (صلّی الله علیه و آله و سلّم) می فرماید: « ما مِن قَوْمِ عَمِلُوا بِالْمَعاصی و فیهِم مَن یَقدِر اَن یَنكُرعَلَیهِم فَلَم یَفعَل اِلَّا یُوشِك اَن یَعُمَّهُمُ اللهُ بِعَذابِ مِن عِندِه ... »
« قومی كه گناه كنند، در حالی كه میان آن ها كسانی باشند كه می توانند بر اعمال آن ها اعتراض كرده ، انكارشان كنند و بیزاری جویند و نكنند ، نزدیك باشد كه خداوند همه ی آن ها را به عذاب معذب فرماید(59)» .
ت) مسئوولین حكومتی ؛
قرآن می فرماید:« نشانه حكومت صالحان و كسانی كه قدرت و امكانات به آنان دادیم ، آن است كه در زمین ، اقامه نماز می كنند ، زكات می پردازند و امر به معروف و نهی از منكر می كنند(60)» .
ث) والدین ؛
 قرآن می فرماید: « خود و اهل خود را از آتش دوزخی كه آتش گیران آن انسان و سنگ است ، حفظ كنید(61)». منظور آنان را امر به معروف و نهی از منكركنیم .
ج) بزرگان جامعه ؛
امام صادق (علیه السّّلام) در نامه ای به یاران خود نوشت: « حتماً بزرگان و پیرمردان و قدرتمندان شما نسبت به جاهلان ریاست طلب ، از خود عطوفتی نشان دهند و دست كسانی را كه تجربه ای ندارند ، بگیرند ، وگرنه ، نفرین و لعنت به همه آنان خواهد رسید(62)».
پی نوشت ها :
1- بی نا ، موسسه فرهنگی قدر ولایت ، حكایت های امر به معروف و نهی از منكر ، بی چا ، بی جا ، (قدر ولایت ، 1375) ، ص 110 ، از غرر الحكم ، ج 4 ، ص 518 ، چاپ دانشگاه .
2- ناصر مكارم شیرازی ، امر به معروف و نهی از منكر ، جهاد اجتماعی است . ( تاریخ : 7/3/87 )
www.hazahnews.com
3- بی نا ، مركز تحقیقات اسلامی سپاه ، امر به معروف و نهی از منكر ، چ 4 ، ( نمایندگی ولی فقیه در سپاه ، 1371 ) ، ص 15
4- فاضل حسامی ، آسیب شناسی دین در سیره ی علوی ، ص ص 8-7  از
www.hazah.net
5- علی اكبر دهخدا ، لغت نامه ی دهخدا ، ج 1 ، ( چ دانشگاه تهران ، 1342 ) ، ص 144
6-  عمید ، همان ، ص 73
7- مرتضی مطهری ، حماسه حسینی ، ج 1 ، چ 31 ، ( تهران ، صدرا ، 1378 ) ، ص 235
8-  عمید ، همان ، ص 233
9- طیبه قدس ، امر به معروف و نهی از منكر ، ص 4/2 نقل از « نشریه اصلاح و تربیت » ، شماره 63 ، ( سال ششم )
10- حمید سالك ، امر به معروف و نهی از منكر ، نشریه كهكشان ، شماره 70 ، ( آبان 1380 ) ، ص1
11- عمید ، همان ، ص1229
12- مرتضی مطهری ، ج 1 ، همان
13- طیبه قدس ، همان
14- حمید سالك ، همان
15- امین ، ابراهیم، منتصر، الصوالحی، خلف احمد، ترجمه‌ی محمد بندر ریگی، فرهنگ معجم  الوسیط، ج2، (تهران اسلامی، 1382)، ص 1274
16- احمد سیاح ، ترجمه : المنجد الابجدی ، فرهنگ دانشگاهی 1 ، ( تهران ، فرحان ، 1379 ) ، ص 794
17- طیبه قدس ، همان
18- حمید سالك ، همان
19- امین ، ابراهیم ، خلف احمد ، همان ، ص 2031
20- بی نا ، مركز تحقیقات اسلامی سپاه ، امر به معروف و نهی از منكر ، چ 4 ، (نماینده ولی فقیه در سپاه ،1371) ، ص 35
21- طیبه قدس ، همان
22- حمید سالك ، همان
23- محمد فولادی ، واژه شناسی امر به معروف و نهی از منكر ، از
www.maroofyaran.com ، مجله دیدار آشنا ، شماره 21 ، ( اسفند 1380 )
24- فاضل حسامی ، آسیب شناسی دین در سیره ی علوی ، ص ص 8-7 ، از
www.HAZAH.NET
25- محسن احتشامی نیا ، همان ، ص 406-405
26- ابوالفضل شكوری ، فقه سیاسی اسلام ، چ 2 ، ( قم ، دفتر تبلیغات اسلامی ، 1377 ) ، ص 163
27- ابوالقاسم بن فضل راغب اصفهانی ، ترجمه : غلامرضا خسروی حسینی ، ترجمه مفردات فی الراغب القرآن ، ج 2 ، چ 3 ، ( تهران ، مرتضوی ، 1383 ) ، ص 586
28- حسین نوری همدانی ، مترجم : محمد محمدی اشتهاردی ، امر به معروف و نهی از منكر ، چ 6 ،    ( قم ، دفتر تبلیغات ، 1377 ) ، ص 81
29- ابوالفضل شكوری ، همان
30- ابوالقاسم بن فضل راغب اصفهانی ، همان
31- حسین نوری همدانی ، همان
32- محمد حسین طباطبایی ، اسلام و اجتماع ، ( قم ، جهان آرا ) ، بی تا ، ص 30
33- بی نا ، معاونت امر به معروف و نهی از منكر نمسا ، امر به معروف و نهی از منكر( ناصحین ) ، چ2، ( تهران ، پرتو واقعه ، 1382 ) ، ص6-5
34- ناصر مکارم شیرازی ، تدوین : حسین حسینی ، قصه‌های قرآن ، چ 7 ، ( تهران ، دارالکتب الاسلامیه ،1380) ، ص 332
35- بی ‌نا ، معاونت سیاسی نمایندگی ولی فقیه در نزسا ، حدیث ماندگاری ، ( مرکز چاپ نمایندگی ولی فقیه در نزسا ، 1378 ) ، ص68
36- محمدحسین فلاح‌زاده ، آموزش فقه ، چ 11، ( قم، الهادی ، 1379 ) ، ص280 ، از: کافی، ج4، ص55
37- مایكل آلن كوك ، ترجمه : احمد نمایی ، امر به معروف و نهی از منكر در اندیشه اسلامی ، ج 2 ، چ 3 ، ( مشهد ، بنیاد پژوهش های اسلامی ، 1385 ) ، ص 773  نقل از : جوینی ، ارشاد ، 368/10 و جوینی غیاث الامم ، ص 176 ، 176/10 ، 177/4 ، و فضل ، جامع ، 197/4 و متولی ، مغنی «مادلونگ»،66/7
38- محمد حسین فلاح‌زاده ، همان ، ص 281، نقل از : وسائل الشیعه ، ج 11 ، ص 394
39- محمدرضا اکبری ، تحلیلی نو و عملی از ( امر به معروف و نهی از منکر) در عصر حاضر ، چ 3 ، ( اصفهان ، پیام عترت ، 1376 ) ، ص 16 ، و « غررالحكم » ، عبد الواحد بن محمد آمدی ، به قلم : هاشم رسولی محلاتی ، ج1 ، ( تهران ، فرهنگ اسلامی ) ، بی چا ، بی تا ، ص 100
40- روح‌الله خمینی ، مترجم : علی اسلامی ، ترجمه ی تحریر الوسیله ، ج 2 ، بی چا ، ( قم ، اسلامی ) ، بی‌تا ، ص 285 ـ 284
41- بی‌نا ، گروه نویسندگان ، آشنایی با بسیج ، چ 2 ، ( تهران ، معاونت آموزش نمسا ، 1381 ) ، ص120
42- بی نا ، معاونت آموزش نمسا ، امر به معروف و نهی از منكر (ضابطین) ،( تهران ، آموزش نیروی مقاومت بسیج، 1381 ) ، ص 9
43- مرتضی مطهری ، ده گفتار ، بی چا ، (رودكی – تهران ، صدرا) ، بی تا ، ص 48
44- لطف الله صافی گلپایگانی، راه اصلاح یا امربه معروف ونهی ازمنكر،چ2،(قم، اسلامی، 1375)،ص20
45- مرتضی مطهری ، ص 235-234
46- همان ، ص 220-218
47- « نمونه ای از اجرای غیر صحیح امر به معروف و نهی از منكر »:
یكی از آقایان خطبا نقل می كرد كه مردی در مشهد با دین پیوندی نداشت و یك آدم ضد دین بود . ما مدت زیادی با این آدم صحبت كردیم تا این كه واقعاً معتقد و مؤمن شد و روش خود را به كلی تغییر داد و كارش به جایی رسید كه نمازش را با جماعت می خواند . می رفت مسجد گوهرشاد پشت سر مرحوم آقای نهاوندی ، لباس هایش را می كند ، عبایی هم می پوشید . در جلسات ما هم شركت می كرد . مدتی ما دیدیم كه این آقا پیدایش نیست . با خود گفتیم لابد رفته مسافرت . رفقا گفتند : نه . او این جاست و نمی آید . بعد كاشف به عمل آمد كه دیگر نماز جماعت هم نمی رود . علت را جویا شدیم . معلوم شد قضیه از این قرار بوده است : این آقا چند روز متوالی كه رفته نماز جماعت و در صف چهارم ، پنجم   می ایستاده ، یك روز یكی از مقدس مآب هایی ، كه در صف اول پشت سر امام می نشینند ، در میان جمعیت در موقع نماز ، از آن صف اول بلند می شود می آید تا این آدم را پیدا كند . رو به رویش می نشیند و می گوید : آقا یك سؤالی از شما دارم . شما مسلمان هستید یا نه ؟ این بیچاره كه در می ماند چه جواب بدهد می گوید؟ بله ، من مسلمانم ، اگرمسلمان نباشم ، در مسجد گوهرشاد ، در صف جماعت چه كار می كنم ؟ می گوید : اگر مسلمانی ، چرا ریشت را این طور كرده ای؟ از همان جاست كه آن مرد ، سجاده خود را بر می دارد و می گوید این مسجد و این نماز جماعت و این دین و مذهب مال خودتان . رفت كه رفت . این هم یك جور به اصطلاح نهی از منكر كردن است . یعنی بیزار كردن مردم از دین . برای مخالف تراشی ، برای دشمن تراشی ، چیزی از این بالاتر نیست .
مرتضی مطهری ، همان ، ص 251-250
48- مهناز منصوری ترشیزی، «امر به معروف و نهی از منكر از دیدگاه شریعتی» ، نشریه سلام، (29/3/78)، (نمایه) ، ص 2 ، به نقل از : اسلام شناسی ( مجموعه آثار ، ج 17 ) ، ص 66
49- « نرم افزار شهر رمضان»، مركز تحقیقات كوثر، آل عمران  ؛ 104 ، تفسیرنور ، ج 2 ، ص 124-123 ، « پیام ها»
50- آل عمران  ؛ 110 ، « نکته‌ها » ، www.tebyan.net
51- محسن قرائتی، تمثیلات(پرسش و پاسخ) ، چ 5 ، ( تهران ، مرکز فرهنگی درسهایی از قرآن، 1383) ، ص 24 ـ 23
52- نحل  ؛ 36
53- محسن قرائتی، امربه معروف ونهی ازمنکر، چ 3 ، (تهران ، مرکز فرهنگی درس‌هایی از قرآن، 1376)، ص 13
54- صافات  ؛ 13
55-  محسن قرائتی، عباس بابائیان، «400 نکته از تفسیرنور، ( مركز فرهنگی درس هایی از قرآن ، 1387)، ص 155
56- حر عاملی ، وسائل الشیعه ، ج 11 ، چ 3 ، ( دار الحیاء التراث ، 14 ه.ق ) ، ص 395
57- مائده  ؛ 63
58- وحید نوری ، « امر به معروف و نهی از منكر در قرآن و لزوم تشكیلات برای آن » ، نقل از : نمایه، نشریه رسالت ، شماره 50 ، ( 11/5/1385 ) ، ص 1 .
59- « امر به معروف و نهی از منكر در روایات » ، بحث : عذاب الهی ، نقل از :
www.ehya.ir
60- وحید نوری ، همان
61- حج  ؛ 41
62- وحید نوری ، همان

 

منبع: http://www.taranomtazakor.blogfa.com

پنج شنبه 17/5/1392 - 17:53
امر به معروف و نهی از منکر

یكی‌ از خصوصیات‌ بارز حضرت‌ سید الشهداء (ع) در میان‌ ائمه‌: اطهار احیای‌امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منكر است‌، ولی‌ امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منكر آن‌ حضرت‌ با تمامی‌امر به‌ معروف‌ها و نهی‌ از منكرها فرق‌ داشت‌؛ وجه‌ فرق‌ دو جهت‌ بود:

فرق‌ اول‌: معنای‌ شایع‌ امر به‌ معروف‌ این‌ است‌ كه‌ انسان‌ به‌ نماز و روزه‌ و حج‌ وكارهای‌ خیر اعم‌ از واجبات‌ شرعی‌ یا عقلی‌ و یا مستحبات‌ امر كند.

و معنای‌ شایع‌ نهی‌ از منكر هم‌ نهی‌ كردن‌ از معاصی‌ شرعیه‌، مثل‌ شرب‌ خمر،موسیقی‌، غنا، زنا، سرقت‌ و سایر گناهان‌ شرعی‌ و قبایح‌ عقلی‌ می‌باشد. ولی‌ ما موقعی‌ كه‌دقت‌ می‌كنیم‌، می‌بینیم‌ هیچ‌ معروفی‌ مهم‌تر از امر به‌ ـ امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منكر ـ وهیچ‌ منكری‌ خطرناك‌تر از ترك‌ ـ امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منكر ـ نیست‌.

در نتیجه‌ در برنامه‌های‌ امر به‌ معروف‌ یك‌ برنامه‌ دیگری‌ بنام‌ «امر به‌ امر به‌معروف‌» و «امر به‌ نهی‌ از منكر» اضافه‌ می‌شود.

در برنامه‌ نهی‌ از منكر قسم‌ جدیدی‌ به‌ نام‌ نهی‌ از سكوت‌ و ترك‌ امر به‌ معروف‌ونهی‌ از منكر و برنامه‌ دیگری‌ به‌ نام‌ «نهی‌ از امر به‌ منكر و نهی‌ از معروف‌» اضافه‌می‌شود.

امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منكر دوری‌

این‌ امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منكر كه‌ به‌ خود تعلق‌ می‌گیرد و ما آن‌ را «امر به‌ معروف‌و نهی‌ از منكر دوری‌» می‌نامیم‌. البته‌ بر خلاف‌ دوری‌ مشهور كه‌ محال‌ از فرض‌ وجودش‌عدمش‌ لازم‌ می‌آید.

دور مسئله‌ ما بر عكس‌ علت‌ بقا و مانع‌ از نابودی‌ امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منكراست‌. توضیح‌ این‌ كه‌ هر تشكیلاتی‌ اگر فقط‌ ناظر به‌ غیر باشد و چنان‌ به‌ اصلاح‌مؤسسات‌ دیگر بپردازد كه‌ هیچ‌ وقت‌ برای‌ اصلاح‌ خود نداشته‌ باشد، حتماً محكوم‌ به‌نابودی‌ است‌. لذا می‌بینیم‌ در تمام‌ كشورها قوه‌ قضائیه‌ كه‌ به‌ جنایات‌ و خیانت‌های‌ تمام‌اقشار مملكت‌ و ادارات‌ و مؤسسات‌ و حتی‌ قوه‌ مقننه‌ و مجریه‌ می‌پردازد، یك‌ تشكیلاتی‌هم‌ به‌ نام‌ «دادسرای‌ انتظامی‌ قضات‌» وجود دارد كه‌ به‌ خیانت‌ها، جنایت‌ها و اتهامات‌اعضای‌ همین‌ قوه‌ قضائیه‌ رسیدگی‌ می‌كند كه‌ اگر ترس‌ از این‌ دادسرا نبود در مدت‌ كمی‌به‌ قدری‌ خیانت‌ و حكم‌ به‌ ناحق‌، احقاق‌ باطل‌ و ابطال‌ حق‌ زیاد می‌شد كه‌ به‌ طور كلی‌ قوه‌قضائیه‌ متلاشی‌ می‌شد.

هم‌ چنین‌ «سازمان‌ اطلاعات‌ و امنیت‌» هر كشوری‌ یك‌ تشكیلاتی‌ در داخل‌ آن‌درست‌ می‌كند به‌ نام‌ «ضد اطلاعات‌» یا اسم‌ دیگر كه‌ وظیفه‌ آنها تحقیق‌ و كشف‌خیانت‌های‌ مأمورین‌ اطلاعات‌ می‌باشد. نیروهای‌ انتظامی‌ گروه‌ خاصی‌ دارند برای‌ كنترل‌مأموران‌ انتظامی‌ و جلوگیری‌ از بی‌نظمی‌ و خیانت‌ آنها و قوه‌ مقننه‌ (مجلس‌) نیز احتیاج‌ به‌مؤسسه‌ و سازمانی‌ دارد كه‌ مراقب‌ قوانین‌ و قانون‌گذاران‌ باشد كه‌ در كار خود خیانت‌ ومسامحه‌ای‌ نكنند كه‌ آن‌ را شورای‌ نگهبان‌ می‌نامند.

اصولاً هر فرد یا جماعت‌ یا دولت‌ یا مؤسسه‌ای‌كه‌ معصوم‌ نباشد از وجود یك‌نیروی‌ مراقبت‌ كننده‌ بی‌ نیاز نیست‌، بلكه‌ احیاناً این‌ دور به‌ تسلسل‌ منجر می‌شود، یعنی‌آن‌ دوّمی‌ هم‌ زیر سؤال‌ رفته‌ و محتاج‌ كنترل‌ از ناحیه‌ نیروی‌ سوم‌ و چهارم‌ و... می‌باشد.ولی‌ چون‌ خارج‌ از غرض‌ ما است‌ فعلاً ما در مقام‌ بیان‌ آن‌ نیستیم‌.

معاصی‌ دوری‌


شیخ‌ انصاری‌ (ره‌) در بحث‌ غیبت‌ در ضمن‌ اقسام‌ افعالی‌ كه‌ گفتن‌ آنها نقص‌ باشدبرای‌ مؤمن‌ و برای‌ گوینده‌ غیبت‌ حساب‌ شود، فرموده‌ «... و یا در كارهای‌ مربوط‌ به‌ دین‌ اورا غیبت‌ كند - مثل‌ این‌ كه‌ بگوید او دزد و دروغ‌گو است‌ - او از غیبت‌ باكی‌ ندارد و به‌ آبروی‌مردم‌ صدمه‌ می‌زند...»، یعنی‌ غیبت‌ كردنش‌ این‌ باشد كه‌ به‌ مؤمنی‌ غیبت‌ كردن‌ رانسبت‌ دهد.

هم‌ چنین‌ گاهی‌ مؤمن‌ را به‌ «تهمت‌ زدن‌» متهم‌ می‌كند، یعنی‌ مؤمنی‌ كه‌ اصلاً به‌كسی‌ تهمت‌ نمی‌زند بگوید «او اهل‌ تهمت‌ است‌» یا مؤمنی‌ را سب‌ّ كند به‌ عنوان‌ «ای‌فحاش‌، ای‌ وقیح‌، ای‌ بی‌ آبرو».

به‌ هر حال‌ اگر برنامه‌ امر به‌ معروف‌ ونهی‌ از منكر تبدیل‌ به‌ یك‌ تشكیلات‌ واداره‌ای‌ بشود حتماً محتاج‌ یك‌ اداره‌ كنترل‌ كننده‌ خواهد بود كه‌ نگهبان‌ استمرار فعالیت‌این‌ اداره‌ باشد كه‌ به‌ تدریج‌ مسئولین‌ اصلی‌ امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منكر در اثر تنبلی‌،كسالت‌، راحت‌طلبی‌ و ترس‌ از ضرر غیر عقلانی‌ یا فوت‌ منافع‌، آن‌ را به‌ كلی‌ ترك‌ یا ازكمیت‌ و كیفیت‌ آن‌ نكاهند و در نتیجه‌ آن‌ امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منكری‌ كه‌ خدا و پیغمبرو ائمه‌ معصومین‌ : دستور داده‌اند محقق‌ نمی‌شود. شاید این‌ بیان‌ یكی‌ از جواب‌های‌شبهه‌ای‌ باشد كه‌ در باب‌ امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منكر گفته‌ شده‌ است‌.

شبهه‌ تعارض‌ بین‌ آیات‌ قرآن‌


قرآن‌ در بعضی‌ آیات‌ امر به‌ معروف‌ و نهی‌ از منكر را وظیفة‌ همة‌ امت‌ اسلامی‌قرارداده‌ و می‌فرماید: (كنتم‌ خیرَ امّة‌ٍ اُخرجت‌ للنّاس‌ تأمرون‌ بالمعروف‌ و تنهون‌ عن‌المنكر...)؛

 

منبع: http://www.taranomtazakor.blogfa.com

پنج شنبه 17/5/1392 - 17:51
امر به معروف و نهی از منکر

 

نویسنده : محمد عارف صداقت

مقدمهیكی از مهمترین بحث‌ها در عرصۀ علوم انسانی، تربیت انسان است، زیرا مهمترین هدفِ رسالت انبیا را تربیت و تزكیه تشكیل می‌دهد. و انسان یگانه موجودی است كه بیشترین نیاز را به تربیت  و رسیدن به كمال دارد؛ زیرا جانداران دیگر بر اساس غریزه از نخستین لحظه‌های تولد راهشان را می‌یابند و بر همین اساس از خود دفاع كرده، به زندگیشان ادامه می‌دهند. اما انسان اینگونه نیست؛ اگر دست حمایتِ مربیان از سر او برداشته شود،  نه تنها به كمال دست نمی‌یابد بلكه  از همان آغاز، راه فنا را در پیش می‌گیرد. چنانكه نوزاد انسان از هر زنده جانی ضعیف تر و به تعبیری:
حیوان بالفعل است كه هیچ قدرت دفاع و زیستن ندارد و  كمالی در او مشاهده نمی‌شود ولی همین موجود ضعیف، با تربیت و آموزش، به جایی می‌رسد كه سیارات آسمانی را در اختیار می‌گیرد و با قوۀ اندیشه و فكر به همۀ اشیا مسلط می‌شود. اگر انسان تربیت شود و در مسیر كمال و بلند پروازی قرارگیرد، آنچنان شاهین روحش اوج می‌گیرد كه ستیغ سعادت را به آسانی فتح  می‌كند و تا بلندای آسمان انسانیت به پرواز در می‌آید. و بر قله‌های پیروزی  و كمال  یكی پس از دیگری سیطره می‌یابد به فرمودۀ زیبای سعدی:

رسد آدمی به جایی كه بجز خدا نبیند ***  بنگر كه تا چه حدست مكان آدمیت
طیران مرغ دیدی تو ز پای بند شهوت   ***  به درآی تا ببینی، طیران آدمیت [1]

انسانی که این همه آمادگی برای تربیت شدن دارد، شایسته است كه خداوند بهترین راه‌ها را برای تربیت او در نظر گرفته باشد، که یکی از این راه‌ها «امر به معروف و نهی از منکر» است که در تربیت فرد و جامعه کاربرد فراوان دارد. پیامبر گرامی اسلام(صلّی الله علیه و آله و سلّم) نیز برای این مبعوث گشت كه انسان را هدایت و تربیت كند و استعدادهای نهفتۀ آنان را ـ كه خداوند در نهادش به ودیعه نهاده بود، ـ شكوفا سازد؛ از طرفی «امر به معروف و نهی از منکر» یکی از سنت‌های مهم در اسلام است که جلو فساد را می‌گیرد و نوعی خیزش و مشارکت همگانی است در برابر فسادها و نارسایی‌ها و شاهراهی است برای رسیدن به كمال.
در این مقاله کاركرد تربیتی «امر به معروف و نهی از منکر» را در «سیرۀ پیامبر» به بررسی می‌نشینیم امید است كه بتوانیم از عهده برآییم.
این موضوع با همۀ اهمیتی كه دارد، كمتر مورد بحث واقع شده است؛ از این جهت یکی از مشکلات جدی در این حوزه کمبود منبع است که نوشتن در این عرصه را با مشكل رو به رو می‌سازد. زیرا سیره نویسان به نوعی رجال نویسی كرده‌اند و در برخی از كتاب‌های سیره نیز تاریخ نگاری را به جای سیره نویسی ادامه داده‌اند.
ما در این نوشته اول از كلیات ـ كه شامل شرح و تعریف واژگان می‌گردد، ـ آغاز كرده‌ایم آنگاه در ادامه از كاربرد امر به معروف و نهی از منكر در سیرۀ پیامبر به بحث نشسته‌ایم امید است كه مورد رضای حق قرارگیرد و از این خوان گسترده ما را نیز بهره‌ای باشد.

فصل اول: كلیاتدر این بخش لازم است كه به تعریف و توضیح برخی از واژه‌ها بپردازیم تا مشخص شود كه به دنبال چه هدفی هستیم زیرا تا مشخص نباشد كه منظور از واژگان چیست بحث روشن نخواهدشد و مشكلات بسیاری در برابر نگارنده خودنمایی خواهدكرد. عنوانی که در این مقاله انتخاب کرده‌ایم از چند واژه مرکب شده است که برخی از واژگان نیاز به تعریف دارند و عبارتند از: «معروف»، «منکر»، «امر به معروف و نهی از منكر»، «تربیت»، «سیره» و «سیرۀ تربیتی» که قبل از ورود به بحثِ اصلی، واژگانِ یادشده را در ذیل به اختصار توضیح می‌دهیم:

مفهوم سیره
سیره بر وزن فعله از ریشۀ «س ی ر» در لغت عبارت است از: «روش، حالت و هیأت»[2] و به معنای رفتن و سیرکردن در زمین است؛ و بر گذشتن، روان شدن و حرکت کردن دلالت می‌کند. و در اصطلاح: ثبات حالت، هیأت و روش مستمر است که آن را می‌توان سنت، مذهب، روش، رفتار، راه و رسم سلوک، طریقۀ خاص زندگی معناکرد.[3] یكی از معانی سیره نیز «سنت» است كه عبارت است از: «مجموعۀ رفتار و گفتار پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) و اهل‌بیت او.»[4] گاهی افزون بر رفتار و گفتار، تقریر پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) و اهل‌بیت او را نیز شامل می‌شود كه در این صورت سیره عبارت است از: «رفتار، گفتار و تقریرِ (امضای) معصوم».[5] چنانكه معصومی در برابر یك عمل سكوت كند و شخص انجام دهنده را راهنمایی نكند به معنای این است كه آن عمل را پسندیده است و از آن خوشنود است یا دست كم از آن ناراضی نیست وگرنه باید یادآوری می‌كرد. كه این اصطلاح بیشتر در علم اصول به كار می‌رود.
سیرۀ تربیتی: سیرۀ تربیتی پیامبر نیز عبارت است از: رفتارهایی كه پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) در مقام تربیت دیگران انجام داده است. بنابراین هر رفتاری كه پیامبر به منظور اثرگذاری بر شناخت‌ها، باورها، احساسات، عواطف یا رفتارهای دیگران انجام داده است، سیرۀ تربیتی آن حضرت را تشكیل می‌دهد.[6] با توجه به این تعبیر باید به بررسی بنشینیم كه «امر به معروف و نهی از منكر» چه كاركردِ تربیتی در سیرۀ پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) دارد. كه در فصل آینده به این بحث می‌پردازیم.

مفهوم تربیت
تربیت كه در فارسی پرورش خوانده می‌شود، به معنای: «پرورانیدن، پروردن و آموختن و...»[7] آمده است و این واژه در اصل عربی است و از مادۀ ربو به معنای: زخم، زمین، فزون یافتن، زمین بلند و... به كار می‌رود.[8] و راغب از آن چنین تعبیر می‌كند: «تربیت پدید آوردن حالت تدریجی در چیزی است تا به حد كمال برسد.»[9]
و در بیان معنای اصطلاحی تربیت، كتاب‌های مختلف در زمینۀ تربیت، تعریف‌های متفاوت ارائه كرده‌اند، كه نمونه‌های آن را در ذیل می‌بینیم:
1. «تربیت عبارت است از انتخاب رفتار و گفتار مناسب، ایجاد شرایط و عوامل لازم و كمك به شخص مورد تربیت تا بتواند استعدادهای نهفته‌اش را در تمام ابعاد وجود، و به طور هماهنگ پرورش داده‌، شكوفا سازد و به سوی هدف و كمال مطلوب تدریجا حركت كند.»[10]
2. «تربیت كردن، آگاه ساختن، شكل دادن و بالاخره رشد و نمو بخشیدن، همگی دارای ریشۀ واحدی هستند و آن فعل لاتینی «Educare» است.»[11]
3. «تربیت به معنای به فعلیت رساندن استعداد و به كمال رساندن مستعد كمال است.»[12]
4. «پرورش به جریان یا فرایند منظم و مستمر گفته می‌شود كه هدف آن هدایتِ رشد جسمانی و روانی، یا به طور كلی هدایتِ رشد همه جانبۀ شخصیتِ پرورش یابندگان در جهت كسب و درك معارف بشری و هنجارهای مورد پذیرش جامعه و نیز كمك به شكوفا شدن استعدادهای آنان است».[13]
از مجموع تعریف‌های ارائه شده می‌توان تعریفی را برگزید كه هم مختصر و هم جامع اكثر این تعاریف باشد و آن عبارت است از: «آماده سازی شرایط و عوامل مناسب برای شكوفا ساختن استعدادهای بالقوۀ مستعد در همۀ ابعاد انسانی و رساندن تدریجی متربی به كمال مطلوب.»
اكنون لازم است كه معروف و منكر نیز روشن شود و آنگاه با توجه به همان معنا به بررسی «كار كرد تربیتی امر به معروف و نهی از منكر در سیرۀ پیامبر گرامی اسلام» می‌پردازیم:

مفهوم معروف و منكر
معروف و منكر نیز مانند بسیاری از واژگان دیگر به دو معنای لغوی و اصطلاحی به كار می‌روند ولی معنای لغوی و اصطلاحی این دو از هم دور نیستند. بنابراین معروف در لغت از ماده «عرف» ضد نكر، هر چیز پسندیده‌ای است كه نفس آن را می‌شناسد و به آن انس می‌گیرد و آرامش می‌یابد،[14] و مُنْكَر: خلاف معروف، هر امری است كه شرع آن را زشت بشمارد و حرام و ناخوشایند بداند.[15] به تعبیر دیگر: «معروف اسم هر كاری است كه حسنِ آن را عقل و شرع تشخیص دهند و منكر آن است كه عقل و شرع آن را انكار نمایند»[16]
و در اصطلاح فقهی: «معروف: هركار پسندیده‌ای است كه افزون بر خوبی، دارای وصف زائد باشد، (از قبیل استحباب، وجوب و...) كه یا خود انجام دهنده آن را بشناسد (به واسطۀ اجتهاد و...)، یا به آن راهنمایی‌اش كنند (در صورتی كه مقلد باشد) و منكر: كار زشتی است كه یا خود انجام دهنده آن را بشناسد، یا از طریق دیگران بشناسد، (از طریق مجتهد).»[17] از آنجا كه منكر و معروف هم به فرهنگ وابسته است و هم عقل آن را می‌شناسد، یعنی برخی از منكرات در همۀ فرهنگ‌ها منكر است و برخی از معروف‌ها در همۀ فرهنگ‌ها معروف به حساب می‌آید. ولی برخی از مصادیق معروف و منكر را از طریق شرع باید شناخت به همین دلیل كسانی كه برخی از مصادیق منكر را انجام می‌دهند و برخی معروف‌ها را ترك می‌كنند، و در شناختن آن نیز كوتاهی نكرده‌اند و از روی لجاجت نیز نیست قاصر شناخته می‌شوند و در پیشگاه خداوند معذورند. كه جای بحثش در این مختصر نمی‌گنجد و باید به كتاب‌های فقهی مراجعه كرد.
امر و نهی: امر فرمان دادن به كاری است و نهی بازداشتن و منع كردن از چیزی. و یا نهی طلب واگذاشتن حاجتی است خواه برآورده شود یا نشود. وقتی مفهوم معروف و منكر و امر و نهی روشن گشت، امر به معروف و نهی از منكر نیز به تبع آن روشن می‌گردد زیرا: امر به معروف، فرمان دادن به معروف و كارهای نیك است كه در اسلام معروف و شناخته شده است و نهی از منكر بازداشتن و منع كردن از ممنوعات شرعیه و ارتكاب بدی‌ها و زشتی‌ها است؛[18]

فصل دوم: امر به معروف و نهی از منكر در سیرۀ پیامبرمهمترین وظیفۀ تربیتی پیامبر
خداوند اولین مربیِ عالم است و بعد از خداوند، پیامبران مربیان انسان‌ها در این كرۀ خاكی هستند كه این وظیفۀ مهم بر دوش آنان نهاده شده است و در پایان، پیامبر اکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) و امامان معصوم: این مسؤلیت سنگین را بر عهده دارند، تا انسان‌ها را به گونه‌ای تربیت کنند كه مصداق درست خلیفۀ خدا در روی زمین باشند، چنانكه خداوند در كتاب مقدسش در بارۀ حضرت پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرموده است: ﴿لَقَدْ مَنَّ اللَّهُ عَلی الْمُؤْمِنِینَ إِذْ بَعَث فِیهِمْ رَسولاً مِّنْ أَنفُسِهِمْ یَتْلُوا عَلَیهِمْ ءَایَاتِهِ وَ یُزَكیهِمْ وَ یُعَلِّمُهُمُ الْكِتَاب وَ الْحِكمَةَ وَ إِن كانُوا مِن قَبْلُ لَفِی ضلَالٍ مُّبِینٍ﴾‏؛[19] به یقین‏، خدا بر مؤمنان منت نهاد [كه] پیامبری از خودشان در میان آنان برانگیخت‏، تا آیات خود را برایشان بخواند و پاكشان گرداند و كتاب و حكمت به آنان بیاموزد، قطعاً پیش از آن در گمراهی آشكاری بودند.
از آنجا كه وظیفۀ اصلی پیامبر طبق این آیه تربیت است باید دید در این راه از امر به معروف و نهی از منكر چگونه استفاده نموده و سیره‌اش چه بوده است؟ آنچه را كه به جرأت می‌توان ادعا كرد این است كه در سیرۀ پیامبر بیشترین و مهمترین کارکرد تربیتی را «امر به معروف و نهی از منكر» داشته است و پیامبر هم در مراحل مختلف از روش و شیوه‌های امر به معروف و نهی از منكر برای تربیت انسان‌ها استفاده می‌نموده است، كه از آن میان، چند مورد از سیرۀ آن حضرت را در اجرای امر به معروف و نهی از منكر، بر می‌رسیم كه از آن جمله می‌توان داستان سمرة بن جندب را یاد كرد که در مبحث بعدی مفصل آن را بیان می‌کنیم.[20] و نیز داستان مرد صحرانشین را كه از پیامبر تقاضای كمك كرد و چون پیامبر به او مقداری كمك كرده بود كه در نظر آن مرد ناچیز و اندك جلوه كرده بود، به پیامبر اهانت كرد و اصحاب آن حضرت را به خشم آورد؛ كه نزدیك بود به او آسیبی برسانند، ولی رسول اكرم او را به خانه برد و دوباره كمك كرد و در ضمن این كار را كرد تا وضع زندگی آن حضرت را از نزدیك ببیند. پس از آن كه وضع پیامبر را تماشا كرد و دانست كه به شاهان شباهت ندارد و سیم و زری نیندوخته است به دلیل اهانتش از پیامبر عذرخواهی كرد ولی پیامبر به او امر فرمود تا عذرخواهی را در حضور اصحاب تكرار كند تا كینه‌ای كه اصحابش نسبت به او داشتند برطرف شود پیامبر با این كارش او را رام و وادار به عذرخواهی كرد و در دل او محبت ایجاد كرد و او را از جملۀ مشتاقان دین ساخت و به سعادت و افتخار نزدیك نمود، و نیز به اصحابش فهماند كه همواره مدارا و بردباری بیش از خشونت كاربرد تربیتی دارد چنانكه پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) در بارۀ همان شخص به اصحابش خطاب می‌فرماید: «داستان این مرد شبیه داستان مردی است كه شترش رمیده بود و مردم به قصد كمك به دنبال شتر می‌دویدند و شتر بیشتر می‌رمید. صاحب شتر به مردم گفت: «به شترم كاری نداشته باشید من می‌دانم چگونه رامش كنم». آنگاه مقداری علف به دست گرفت و آرام به طرف شتر رفت و او را نوازش كرد و مهارش را گرفت و با خود آورد. پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمود: اگر من نیز شما را در برابر اهانت و گفتۀ آن مرد رها می‌كردم، او را می‌كشتید و با این حال داخل در آتش می‌شد.[21] اما با او مدارا كردم از آتش نجات یافت و به دین گروید. و عاقبت نیکو یافت.[22] و در نهایت از تربیت شدگان مكتب حیات بخش به حساب آمد.
و از دیگر مصادیق كاربرد امر به معروف و نهی از منكر، در سیرۀ پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم)، فرستادن پیك‌ها و نامه‌های تربیتی آن حضرت به اطراف و اكناف عالم را می‌توان برشمرد كه همه از كاركرد امر به معروف و نهی از منكر در سیرۀ پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) حكایت دارند كه در ذیل تا حد توان از آن بحث خواهیم کرد.

سیرۀ پیامبر در اجرای امر به معروف و نهی از منکر
یكی از سیره های پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) این بود كه امر به معروف و نهی از منكر را با مراحل آن اجرا می‌کردند، یعنی از كم آغاز می‌نمودند و آنگاه شدت می بخشیدند از آنجا كه گفته‌اند: «امر به معروف و نهی از منكر، به عنوان یك امر اجتماعی در موارد گوناگون جنبۀ ارشادی دارد و از این جهت نیز یك روش تربیتی اساسی است. انسان طبیعتا ارشاد را بهتر از دستور دادن تحمل می‌كند.»،[23] پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) به نحو شایسته ارشادی بودن آن را در سیره‌اش نشان می‌داد كه نمونۀ آشكار آن را در داستان سمرة بن جندب می‌بینیم كه علمای اصول از آن برای قاعدۀ لاضرر استفاده كرده‌اند. در داستان سمره پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) كاملا مراحل را رعایت فرموده و از ملایمت و مرحلۀ اول امر به معروف و نهی از منكر استفاده نموده است تا آخرین مرحلۀ لازم. داستان سمره چنین است:
زراره از امام باقر(علیه السّلام) روایت می‌كند كه «سَمُرَةَ بْنَ جُنْدَب» در باغ مرد انصاری درخت خرمایی داشت كه خانۀ انصاری در آنجا بود، سمره به سراغ نخلش می‌رفت بدون اینكه اجازه‌ای بگیرد و [یا الله بگوید] مرد انصاری گفت: ای سمره تو هموار ه ناگهان و بی اطلاع وارد باغ می‌شوی و ما در شرایطی قرارداریم که خوشایند نیست وقتی وارد باغ می‌شوی اجازه بگیر!
ـ من در راهی كه مربوط به درخت خودم است اجازه نمی‌گیرم.
مرد انصاری به رسول خدا شكایت كرد، رسول خدا سمره را احضار كرد و فرمود فلانی از تو شكایت دارد، از اینكه بدون اجازۀ او و خانواده‌اش وارد باغت می‌شوی. از این پس با اجازه و اطلاعشان وارد باغت شو!
ـ آیا در راهی که متعلق به باغ خودم است اجاره بگیرم نه چنین نخواهم كرد.
ـ پس در این صورت باغ را واگذار كن در برابر آن درختی در فلان جا به تو می‌دهم.
ـ نه چنین نمی‌کنم.
ـ در برابر آن دو تا درخت می‌دهم.
ـ نمی‌خواهم معامله كنم.
پیامبر مرتب بر تعداد درختان می‌افزود که او را راضی كند، تا به ده اصله درخت رسید ولی سمره راضی نمی‌شد. آنگاه پیامبر فرمود:
ـ در برابر درخت تو ده اصله درخت در فلان مكان [بهتر] می‌دهم.
ـ نه مبادله نمی‌كنم.
ـ درختت را واگذار تو را درختی در بهشت می‌دهم!
ـ نه راضی نمی‌شوم.
ـ تو شخص ضرر زننده‌ای هستی درحالی که: «لا ضَرَرَ وَ لَا ضِرَارَ عَلَی مُؤْمِنٍ»، آنگاه پیامبر دستورداد تا آن درخت را از ریشه بكنند و به سمره فرمود: درختت را بردار و هرجا كه می‌خواهی بكار.[24]
در این داستان می‌بینیم كه چگونه پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) با ملایمت و مدارا سمره را وادار می‌سازد تا از راه لجاجت برگردد و به راه درست و به سوی تربیت رهنمون سازد اما متأسفانه سمره این لیاقت را نداشت. و سیرۀ پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) در چنین موارد این بود كه: «در جایی اعمال زور, در جای دیگر نرمش و ملاطفت. هر كدام را در جای خودش به كار می‌برد.»[25] تا هم خود آن شخص تربیت شود هم مانع تربیت دیگران نشود.
پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) افزون بر اینكه در عمل آنگونه از امر به معروف و نهی از منكر كار می‌گرفت كه همواره باید به نتیجۀ درست و سازندۀ تربیتی منتهی شود، در سخن نیز تأكیدی بسیار داشت و آن را سازنده‌ترین عامل به حساب می‌آورد چنانكه در سخنان گهر بار آن حضرت همواره روی این مطلب تكیه و تاكید گردیده است و در حدیثی از آن حضرت چنین می‌خوانیم: «لَایَزَالُ النَّاسُ بِخَیْرٍ مَا أَمَرُوا بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَوْا عَنِ الْمُنْكَرِ وَ تَعَاوَنُوا عَلَی الْبِرِّ وَ التَّقْوَی فَإِذَا لَمْ یَفْعَلُوا ذَالِكَ نُزِعَتْ مِنْهُمُ الْبَرَكَاتُ وَ سُلِّطَ بَعْضُهُمْ عَلَی بَعْضٍ وَ لَمْ یَكُنْ لَهُمْ نَاصِرٌ فِی الْأَرْضِ وَ لَا فِی السَّمَاءِ.»؛[26] مردم همواره به خوبی و سلامت به سر خواهندبرد تا وقتی كه امر به معروف و نهی از منكر را به پا دارند و با همدیگر به نیكی و تقوا كمك كنند. اما آنگاه كه چنین نكنند (امر به معروف و نهی از منكر را ترك كنند،) بركات از میانشان برداشته می‌شود و برخی بر برخی دیگر چیره می‌گردد كه یاوری در آسمان و زمین ندارند و دستشان از همه جا كوتاه است.
در جایی كه امر به معروف و نهی از منكر با همۀ شرایطش اجرا شود، حساسیت عمومی نسبت به گناه در دل‌ها موج می‌زند اما آنگاه كه این سنت پسندیده متروك واقع شود، همان شرایط و اوضاع غلبه می‌یابد كه پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) شرح داده است. بدان حاكم می‌شود و خوبان در گوشه‌ها می‌خزند و در چنین محیط و اوضاع تربیت سالم مشكل می‌شود.

اهداف دعوت نامه های تربیتی پیامبر
پیامبر در نامه‌هایی كه برای قبایل و سران ملت‌ها می‌فرستاد، تا آنان را به سوی دین دعوت نماید، یكی از اهداف آن را امر به معروف و نهی از منكر معرفی می‌فرماید، جای تردید نیست که پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) در دعوت نامه‌هایش جز تربیت انسان‌ها هدف دیگری نداشته است زیرا اصل بعثت پیامبر به منظور تربیت و تعلیم بوده در نامه‌ای كه برای بنی تمیم فرستاده است حكایت گر همین معنا است در ذیل در یكی از نامه‌های آن حضرت چنین می‌خوانیم:
كتابه(صلّی الله علیه و آله و سلّم) إلی بنی تمیم: «فیما كتب إلینا محمد بن عبدان و أجازه لنا قال ثنا إسماعیل بن إسحاق قال ثنا حجاج عن حماد بإسناد له: «أن كتاب النبیr جاء إلی بنی تمیم، فقال الأحنف: إلی ما یدعو؟ فقیل: إلی الأمر بالمعروف و النهی عن المنكر، فقال: قول حسن، قال: فأخبر النبیr فدعا له.»؛[27] وقتی دعوت نامۀ پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به طایفۀ بنی تمیم رسید احنف پرسید: به چه چیزی ما را دعوت می‌كند؟ به او گفتند: به امر به معروف و نهی از منكر. گفت: «سخن زیبا و (دعوت نیكویی) است.» به پیامبر این حكایت را اطلاع دادند، پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) برای گویندۀ آن دعا فرمود.
در آغاز بیان كردیم كه از مصادیق سیره تقریر پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) به حساب می‌آید، در این گفتگو نه تنها تقریر آن حضرت وجود دارد بلكه دعای آن حضرت نیز برای گویندۀ آن سخن، اهمیت بیشتری را می‌رساند كه یكی از مهمترین راه‌ها امر به معروف و نهی از منكر است.

زمینه‌های تأثیر گذاری امر به معروف و نهی از منکر در تربیت
یکی از شیوه‌های تأثیر گذاری امر به معروف و نهی از منكر این است كه: این سنت نیكو دسته جمعی به وسیلۀ مسلمانان برگزار شود. زیرا امر به معروف و نهی از منكر برای این تشریع شده است تا طغیان گری رشد نكند ـ چه طغیان در برابر خدا، چه در برابر خلق خدا، ـ جامعه‌ای كه به سنت امر به معروف و نهی از منكر عمل نمایند، جامعۀ ظلم ستیز و شایستگان و زمینۀ مساعد برای رویش عدل خواهدبود كه دانه‌های بیداد هرگز در چنین سرزمین رشد نخواهدكرد. جامعه‌ای كه در برابر افراد و گروه‌های خویش احساس مسؤولیت نكند، آرام آرام به سوی ناامنی به پیش خواهدرفت و زمینه‌های رشد نابود خواهدشد و استعدادها صرف اموری بیهوده خواهدشد، و در نتیجه زمینه‌های ناهنجاری‌های تربیتی به وجود خواهدآمد از این رو خداوند یكی از وظایف مؤمنان را در شرایطی كه اختلاف میان گروه‌های جامعه بالاگیرد، اجرای امر به معروف و نهی از منكر بیان می‌دارد، آنهم به صورت بسیج عمومی و در این زمینه می‌فرماید: ﴿وَ إِن طائفَتَانِ مِنَ الْمُؤْمِنِینَ اقْتَتَلُوا فَأَصلِحُوا بَیْنهُمَا فَإِن بَغَت إِحْدَاهُمَا عَلی الأُخْرَی فَقَاتِلُوا الَّتی تَبْغِی حَتی تَفِی‏ءَ إِلی أَمْرِ اللَّهِ فَإِن فَاءَت فَأَصلِحُوا بَیْنهُمَا بِالْعَدْلِ وَ أَقْسِطوا إِنَّ اللَّهَ یحِب الْمُقْسِطِینَ﴾؛[28] و اگر دو طایفه از مؤمنان با هم بجنگند، میان آن دو را اصلاح دهید، و اگر [باز] یكی از آن دو بر دیگری تعدی كرد، با آن [طایفه‏ای] كه تعدی می‏كند بجنگید تا به فرمان خدا بازگردد. پس اگر باز گشت‏، میان آنها را داد گرانه سازش دهید و عدالت كنید، كه خدا دادگران را دوست می‌دارد.
در یكی از شأن نزول‌های این آیه گفته‌اند: میان دو طایفۀ اوس و خزرج نزاعی به وجود آمد كه نزدیك بود كار به جاهای باریك بكشد و این آیه نازل شد و مسلمانان را مكلف ساخت كه در چنین مواردی باید دخالت كنند و به نزاع پایان دهند،[29] این یكی از مهمترین راه‌ها برای جلوگیری از اختلافاتی است كه كمر مسلمین را شكسته و بدترین راه نفوذ دشمنان اسلام است كه همواره از این حربه استفاده نموده‌اند، شعار: «اختلاف بینداز و حكومت كن» یكی از شعارهای مهم استعماری است كه در طول تاریخ بر مسلمانان و اقلیت‌ها اجرا شده است. اكنون هم، تنها راه مطمئن برای نجات جوامع اسلامی، عمل به همین دستور كوتاه قرآن و احیای این سنت است كه همگان مشاركت كنند. و دولت‌ها و ملت‌ها با هم بسیج گشته، به نبرد طغیان گران بر خیزند. كه از آشكارترین مصادیق امر به معروف و نهی از منكر به حساب می‌آید. از آنجا كه پیامبر گرامی اسلام(صلّی الله علیه و آله و سلّم) حاكم دولت اسلامی است و ولایت بر جان‌ها دارد، نخستین مخاطب این آیه است و مردم را به این سنت حسنه برای رسیدن به آرامش و امنیت در عمل تشویق و تأیید فرموده است كه امر به معروف و نهی از منكر، یكی از مهمترین راه‌های تربیتیِ اسلام است به خصوص در جایی كه لازم باشد تا دسته جمعی انجام شود. تا جلو بدی‌ها گرفته شده و زمینه برای رشد استعدادها مهیا گردد و جنگ و اختلاف همواره زمینه‌های ترقی از بین می‌برد. و استعدادها را خاموش می‌کند، از این رو خداوند دستور می‌دهد که همۀ افراد با ایمان سهم گیرند و نزاع را از جامعۀ اسلامی ریشه کن سازند.
و چون مراحل امر به معروف و نهی از منكر نیز در بحثِ ما نقش دارد كه می‌توان آن را دارای كاربرد تربیتی دانست، از این رو باید مراحل و مراتب آن را نیز بیان كرد. كه در ذیل به اختصار به بحث می‌نشینیم:

مراحل امر به معروف و نهی از منكر
امر به معروف و نهی از منكر حساسیت عمومی در برابر گناه است كه نمی گذارد فرد و جامعه به سوی بی بند و باری و سقوط پیش برود، و یكی از سنت‌های مهم است كه در هر شرایط قابل اجرا است و شباهت فراوان به نماز دارد زیرا نماز را در هیچ حالی نباید ترك كرد. همان گونه است امر به معروف و نهی از منكر؛ كه در هیچ شرایطی نباید ترك كرد بلكه به مراتب پایین‌تر باید اكتفا نمود چنانكه نماز نیز مراتب دارد اگر در حال ایستاده نشد باید نشسته انجام شود اگر آن هم امكان پذیر نبود با اشاره، اگر با اشاره نشد، در دل باید خواند، امر به معروف و نهی از منكر نیز دارای مراتبی است كه اگر با زبان و عمل امكان نداشت، با انكار قلبی نسبت به منكرات و زشتی‌ها باید اعلام انزجار كرد. و همان گونه كه نماز از كارهای زشت باز می‌دارد، و زمینۀ تربیت را فراهم می‌سازد، امر به معروف و نهی از منكر نیز چنین است، خداوند در بارۀ نماز می‌فرماید: ﴿وَ أَقِمِ الصلَوةَ إِنَّ الصلَوةَ تَنهَی عَنِ الْفَحْشاءِ وَ الْمُنكَرِ وَ لَذِكْرُ اللَّهِ أَكبرُ وَ اللَّهُ یَعْلَمُ مَا تَصنَعُونَ‏﴾؛[30] و نماز را برپا دار، كه نماز از كار زشت و ناپسند باز می‌دارد، و قطعاً یاد خدا بالاتر است‏، و خدا می‌داند چه می‌كنید.
در حدیثی از امام باقر و امام صادق8 در بارۀ امر به معروف و نهی از منكر چنین روایت شده است: «الْأَمْرُ بِالْمَعْرُوفِ وَ النَّهْیُ عَنِ الْمُنْكَرِ خَلْقَانِ مِنْ خَلْقِ اللَّهِ تَعَالَی فَمَنْ نَصَرَهُمَا أَعَزَّهُ اللَّهُ تَعَالَی وَ مَنْ خَذَلَهُمَا خَذَلَهُ اللَّهُ تَعَالَی»؛[31] امر به معروف و نهی از منكر دو آفریده از آفریدگان خداوندند. كسی كه آن دو را یاری نماید خداوند به او عزت می‌بخشد و كسی كه آن دو را خوار نماید خداوند تعالی خوارش می‌كند.
امر به معروف و نهی از منكر و نماز تأثیرات تربیتی و اجتماعی یكسان دارند و هر دو از زشتی‌ها جلوگیری می‌كنند، و گفتیم نماز دارای مراتب است كه به قدر توان باید انجام داد و ترك آن در هیچ شرایطی جایز نیست حتی در میدان جنگ و در حال عقب نشینی. امر به معروف و نهی از منكر نیز دارای مراتبی است كه باید به حداقل مراتب آن اكتفا كرد، و پله پله به پیش رفت و ترك آن در هیچ شرایطی جایز نیست و مراحل آن عبارتند از:

1. مرتبۀ اعراض و روی گرداندن؛ اگر كسی با درهم كشیدن چهره اصلاح می شود جایز نیست بالاتر از آن؛
2. مرتبۀ زبان؛ اگر با روی گرداندن اصلاح نشود باید تذكر داد، آنهم با زبان خوش نه با تندی و خشونت؛
3. مرتبۀ عمل؛ اگر مراتب بالا كارگر نیفتاد، انسان می‌تواند دست به عمل بزند، اما اگر منتهی به ضرب و جرح شود باید با اجازۀ حاكم شرع صورت گیرد، نه این كه هر كس به نام امر به معروف و نهی از منكر، دست به هر جنایتی بزند و آن را امر مقدس و وظیفۀ شرعی جلوه دهد؛
4. مرتبۀ قلبی؛ اگر انسان نتواند هیچ كاری انجام دهد واجب است كه در دل ناراضی باشد از اینكه معروف ترك و منكر انجام می‌شود[32] تا گناه در نظرش آسان جلوه نكند و باید تنفر از گناه و گناهكار در وجودش همچنان باقی باشد. این كمترین كاری است كه برای همگان و در هر حال میسر است.
البته این مراحل به نوع منكر و معروف بسته است، اگر اصول اسلام در خطر باشد در این صورت، انكار قلبی كافی نیست، نوبت به دخالت حكومت و قانون می‌رسد زیرا: خطر مهم است و زحمت انبیای الهی به هدر می‌رود. و در چنین وضع و شرایط وظیفۀ حاكم اسلامی و دیگر مسلمانان، حركت و ایستادن در مقابل طغیان گری است؛ در این اوضاع باید رنگ خون را برای ثبت تاریخ انتخاب كرد. همان گونه كه امام حسین(علیه السّلام) هدف قیام خود را امر به معروف و نهی از منكر بیان می‌كند.[33] وقتی به این مراحل بنگریم نکتۀ مهم آن تربیتی است که یا خود امر و نهی کننده را به تربیت شدن وا می‌دارد، یا امر و نهی شونده را.

فلسفۀ مراتب امر به معروف و نهی از منكر
یكی از فلسفه‌های مراتب و شرایط امر به معروف و نهی از منكر آثار تربیتی آن است از این رو اسلام برای امر به معروف و نهی از منكر، افزون بر مراتب، شرایطی قرارداده است كه از آن جمله این است كه خود موجب فساد نگردد، در صورت دارا نبودن شرایط، نباید كسی به این كار اقدام كند[34] زیرا بدون داشتن شرایط، گاهی نتیجۀ معكوس به دست می‌آید و نه تنها كاركرد تربیتی ندارد بلكه مانع آن می‌گردد. و از شرایط دیگر این است كه فرمان دهنده و بازدارنده باید معروف و منكر را بشناسد اگر نمی‌شناسد تحصیل شرایط و شناختن معروف و منكر را نیز برخی واجب كرده‌اند، و همچنین در شرایطی كه شخص پشیمان است و اصرار بر ادامه دادن ترك معروف و انجام منكر ندارد، نباید به او تذكر داد و امر و نهی كرد.[35] زیرا وقتی كسی از گناه دوری می‌كند باز هم او را ملامت كنند، عزت نفسش آسیب می‌بیند گرفتار «خود پندارۀ منفی» می‌شود برای خویش ارزشی قایل نمی‌شود و در نتیجه: «افرادی كه دچار خود كم بینی اند و برای خود ارزشی قایل نیستند، به راحتی در دام اعمال غیر اخلاقی گرفتار می‌شوند و حتی از آسیب رساندن به دیگران هیچ ابایی ندارند.»[36]
همۀ شرایط امر به معروف و نهی از منكر نوعی بار تربیتی دارد كه می‌خواهد به گونه‌ای افراد را از منكر بازدارد و به سوی خوبی و معروف بكشاند. و در نهایت او را تربیت كند. در بسیاری از سیرۀ پیامبر که به امر خداوند اجرا می‌شده است شرایط تدریجی رعایت گردیده است از جمله می‌توان حرمت تدریجی شراب را نام برد که خداوند یک‌باره این کار را نکرد بلکه روحیات و پذیرش متربیان را نیز در نظر داشت، و «روشن است كه اگر اسلام می‏خواست بدون رعایت اصول روانی و اجتماعی با این بلای بزرگ عمومی به مبارزه برخیزد ممكن نبود، و لذا از روش تحریم تدریجی و آماده ساختن افكار و اذهان برای ریشه كن كردن می‌گساری كه به صورت یك عادت ثانوی در رگ و پوست آنها نفوذ كرده بود، استفاده كرد.»[37]

نتیجهاز آنچه تا كنون گذشت می‌توان به این نتیجه دست یافت كه فلسفۀ بعثت و دعوت پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) تربیت انسان‌ها بوده است و پیامبر گرامی اسلام نیز از راه‌های بسیاری استفاده نموده است كه یكی از راه‌های مهم تربیتی آن حضرت، امر به معروف و نهی از منكر و نحوۀ اجرای آن بوده است زیرا امر به معروف و نهی از منكر دو عامل مهم تربیتی و بازدارنده از زشتی‌ها است كه ملت‌ها را بیمه می‌كند و وظیفه‌ای است كه افزون بر حاكم و دولت اسلامی بر عهدۀ همگان نهاده شده است تا هر كس به قدر توان خویش بتواند در تربیت عمومی سهم داشته باشد، ولی سیرۀ پیامبر گرامی اسلام در اجرای امر به معروف و نهی از منكر به گونه‌ای بوده است كه بتواند به عنوان حاكم دولت اسلامی و به عنوان پیامبر رحمت بر همگان رحمت باشد و هم از هرج و مرج‌ها جلوگیری نماید، این وظیفۀ مهم به صورت كامل آنگاه میسر است كه امر به معروف و نهی از منكر با شرایط و مراحلی اجرا شود كه در سیرۀ پیامبر گرامی اسلام اجرا می‌شد یعنی از امر به معروف و نهی از منكر با زبان خوش و مدارا آغاز گردد تا به مرحله‌ای برسد كه جز پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) یا كسانی كه از جانب آن حضرت ولایت تام دارند، به اجرا در نمی‌آید، زیرا در شرایطی امر به معروف و نهی از منكر كاربرد دارد كه بتواند جلو بسیاری از نابسامانی‌های اجتماعی را بگیرد كه مصداق مهم امر به معروف و نهی از منكر، اجرای حدود، قصاص، دیات و ... به حساب می‌آید كه خداوند دربارۀ تاثیر قصاص بر تربیت می‌فرماید: ﴿وَ لَكُمْ فی الْقِصاصِ حَیَوةٌ یَاأُولی الأَلْبَابِ لَعَلَّكمْ تَتَّقُونَ‏﴾؛[38] و ای خردمندان‏، شما را در قصاص زندگانی است‏، باشد كه به تقوا گرایید.
در این آیه اشاره دارد كه جنبۀ تربیتی قصاص را كسی درك می‌كند كه از خرد بهره‌ای داشته باشد. زیرا خردمندان آن را نردبان تكامل قرار داده به سوی آسمان معنویت بالا می‌روند. چنانكه در احادیث در بارۀ اجرای حدود چنین آمده است: «وَ حَدٌّ یُقَامُ لِلَّهِ فِی الْأَرْضِ أَفْضَلُ مِنْ مَطَرِ أَرْبَعِینَ صَبَاحاً»؛[39] حدی كه برای رضای خدا در زمین اجرا شود، برتر از بارش چهل روز باران است.
اینها نمونه‌هایی از مصادیق تربیت اجتماعی امر به معروف و نهی از منكر به حساب می‌آید که در جنبه‌های دیگر نیز نکته‌های فراوان دارد.

كتاب نامه :
1. قرآن مجید، م. فولادوند.
2. ابن منظور: لسان العرب، اول، ادب الحوزه، 1405ق.
3. ابی عبد الله بن محمد بن جعفر بن حیان: طبقات المحدثین باصبهان والواردین علیها، تحقیق: عبدالغفور عبدالحق حسین البلوشی، دوم، مؤسسة الرساله، بیروت، 1412ق.
4. احمدی میانجی، علی: مكاتیب الرسول(صلّی الله علیه و آله و سلّم)، اول، دار الحدیث، 1998م.
5. امینی، ابراهیم: اسلام و تعلیم و تربیت، دوم، انتشارات اولیا و مربیان جمهوری اسلامی ایران، 1373.
6. جمعی از مؤلفان: روانشناسی اجتماعی با نگرش به منابع اسلامی، اول، سمت، قم، 1382.
7. حایری شیرازی: تربیت اسلامی، اول، انتشارات دفتر تحكیم وحدت، تهران، 1360.
8. حر عاملی، محمد بن الحسن: وسائل الشیعه، اول، مؤسسة آل البیت، قم، 1409 ق.
9. خمینی، روح الله: تحریر الوسیله، انتشارات اسماعیلیان، قم، بی‌تا.
10. داوودی، محمد، سیرۀ تربیتی پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) و اهل‌بیت(علیهم السّلام) دوم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، قم، 1384.
11. دهخدا، علی اكبر: فرهنگ دهخدا، انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، 1373.
12. راغب اصفهانی: مفردات غریب القرآن، اول، دارالقلم، دمشق، 1412ق،- 1992م.
13. سعدی: كلیات سعدی: تصحیح: محمد علی فروغی، دوم، نشر طلوع، 1375.
14. سلطان محمدی، منیر: Hadith 1384. Blogfa. com.، دانشجویان دانشكدۀ مجازی علوم حدیث، هفتم فروردین 1385.
15. سیف، علی اكبر: روانشناسی پرورشی، چهاردهم، مؤسسۀ انتشارات آگاه، تهران‌، 1384.
16. شریعت مداری، علی: تعلیم و تربیت اسلامی، ششم، انتشارات امیر كبیر، تهران،1370.
17. شیخ طوسی، محمد بن الحسن: تهذیب ‏الأحكام، چهارم، دار الكتب الإسلامیه، تهران، 1365.
18. شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان: المقنعه، دوم، انتشارات جامعۀ مدرسین قم، 1410ق.
19. طباطبایی(حكیم)، سید محسن: حقائق الأصول، پنجم، كتابخانۀ بصیرتی‌، قم، 1408ق.
20. طبرسی، أبی علی فضل بن الحسن: مجمع البیان فی تفسیر القرآن، اول، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، 1415ق - 1995م.
21. طریحی، فخرالدین: مجمع‏البحرین، تحقیق: سیداحمد الحسینی، دوم، مكتب نشر الثقافة الاسلامیه، 1409ق.
22. عاملی (شهید ثانی)، زین الدین بن علی: مسالك الافهام إلی تنقیح شرائع الاسلام، اول، تحقیق و نشر: مؤسسۀ معارف اسلامی، قم، 1413ق.
23. فراهیدی، خلیل بن احمد: كتاب‏العین، تحقیق: مهدی المخزومی / ابراهیم السامرائی، دوم، مؤسسۀ دارالهجره، 1408ق.
24. قمی‌، شیخ عباس: كحل البصر فی سیرۀ سید البشر(صلّی الله علیه و آله و سلّم)، انتشارات رسول مصطفی، قم، 1404ق.
25. كلینی، محمدبن یعقوب: كافی، چهارم، دار الكتب الإسلامیه، تهران، 1365.
26. مجلسی، محمد باقر: بحارالأنوار، مؤسسة الوفاء، بیروت - لبنان، 1404ق.
27. محقق حلی: شرائع الاسلام فی مسائل الحلال والحرام، تحقیق: سید صادق شیرازی، دوم، انتشارات استقلال، تهران 1409ق.
28. مطهری، مرتضی: سیری در سیرۀ نبوی، ششم، صدرا، تهران، 1368.
29. مكارم شیرازی، و گروهی از دانشمندان، تفسیر نمونه، بیست و دوم، دار الكتب الاسلامیه، تهران.
30. مورس شاد وارده: استادان بزرگ تعلیم و تربیت. م. احمد قاسمی، بی‌تا، با همكاری مؤسسۀ فرانكلین.

پى نوشت ها:
[1] سعدی: كلیات سعدی، تصحیح: محمد علی فروغی، دوم، نشر طلوع، 1375، ص601.
[2] «السیرة: الطریقة، و منه سار بهم سیرة حسنة أو قبیحة، و الجمع سیر مثل سدرة و سدر. و السیرة أیضا: الهیئة و الحالة.» رك طریحی، فخرالدین: مجمع‏البحرین، تحقیق: سیداحمد الحسینی، دوم، مكتب نشر الثقافة الاسلامیه، 1409ق. ج: 3 ص: 339
[3] رک سلطان محمدی، منیر، Hadith 1384. blogfa.cam.، دانشجویان دانشكدة مجازی علوم حدیث، هفتم فروردین 1385.
[4] داوودی، محمد، سیرۀ تربیتی پیامبر(صلّی الله علیه و آله و سلّم) و اهل‌بیت:، دوم، پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، قم، 1384. ج2 ص20.
[5] طباطبایی(حكیم)، سید محسن: حقائق الأصول، پنجم، كتابخانۀ بصیرتی‌، قم، 1408ق. ج2، ص110.
[6] همان ص23.
[7] دهخدا، علی اكبر: فرهنگ دهخدا، انتشارات و چاپ دانشگاه تهران، 1373. ماده تربیت ج4، ص5776.
[8] «ربو: ربا الجرح و الأرض و المال و كل شی‏ء یربو ربوا، إذا زاد...» فراهیدی، خلیل بن احمد: كتاب‏العین، تحقیق: مهدی المخزومی/ ابراهیم السامرائی، دوم، مؤسسة دارالهجره. 1408ق. ج: 8 ص: 283.
[9] «الرب فی الاصل:‌ التربیة، و هو إنشاء الشیء حالا فحالا الی حد التمام...» راغب اصفهانی: مفردات غریب القرآن، اول، دارالقلم، دمشق، 1412ق،- 1992م. ص336.
[10] امینی، ابراهیم: اسلام و تعلیم و تربیت، دوم، انتشارات اولیا و مربیان جمهوری اسلامی ایران، 1373. ص14.
[11] موریس شاد وارده: استادان بزرگ تعلیم و تربیت. م. احمد قاسمی، با همكاری مؤسسۀ فرانكلین، بی تا. ص1.
[12] حایری شیرازی، تربیت اسلامی، اول. انتشارات دفتر تحكیم وحدت، تهران، 1360، ص21.
[13] سیف، علی اكبر: روانشناسی پرورشی، چهاردهم، مؤسسۀ انتشارات آگاه، تهران‌، 1384.
[14] ابن منظور: لسان العرب، اول، ادب الحوزه، 1405ق. ج: 9 ص: 236
[15] همان كتاب، ج: 5، ص: 232.
[16] راغب اصفهانی: مفردات غریب القرآن، اول، دارالقلم، دمشق، 1412ق،- 1992م. ص: 561
[17] (المعروف: هو كل فعل حسن، اختص بوصف زائد علی حسنه، إذا عرف فاعله ذلك، أو دل علیه. و المنكر كل فعل قبیح، عرف فاعله قبحه، أو دل علیه.) محقق حلی: شرائع الاسلام فی مسائل الحلال والحرام، تحقیق: سید صادق شیرازی، دوم.، انتشارات استقلال، تهران 1409ق، ج: 1 ص: 258
[18] ر. ك. دهخدا، علی اكبر: فرهنگ دهخدا، پیشین، مادۀ امر و نهی.
[19] آل عمران (3) آیه: 164.
[20] ر. ک، صفحۀ بعد.
[21] «و إنی لو تركتكم حیث قال الرجل ما قال فقتلتموه دخل النار...».
[22] قمی‌، شیخ عباس: كحل البصر فی سیرۀ سید البشر(صلّی الله علیه و آله و سلّم)، انتشارات رسول مصطفی، قم، 1404ق، ص70.
[23] شریعتمداری، علی: تعلیم و تربیت اسلامی، ششم، انتشارات امیر كبیر، تهران،1370. ص200.
[24] كلینی، محمدبن یعقوب: كافی، چهارم، دار الكتب الإسلامیه، تهران، 1365. ج 5 ص: 294
[25] مطهری، مرتضی: سیری در سیرۀ نبوی، ششم، صدرا، تهران، 1368. ص: 101.
[26] شیخ طوسی، محمد بن الحسن: تهذیب ‏الأحكام، پیشین، ج: 6 ص: 181
[27] ابی عبد الله بن محمد بن جعفر بن حیان: طبقات المحدثین باصبهان والواردین علیها، تحقیق: عبدالغفور عبدالحق حسین البلوشی، دوم، مؤسسة الرساله، بیروت، 1412ق. ج 1 ص 297.
[28] حجرات، (49) آیه: 9.
[29] طبرسی، أبی علی فضل بن الحسن: مجمع البیان فی تفسیر القرآن، اول، مؤسسة الاعلمی للمطبوعات، بیروت، 1415ق - 1995م. ج 9، ص199.
[30] عنكبوت، (29) آیه: 45.
[31] شیخ طوسی، محمد بن الحسن: تهذیب ‏الأحكام، چهارم، دار الكتب الإسلامیه، تهران، 1365.ج : 6 ص : 177. وسایل الشیعه، (آل‌البیت) ج16، ص124.
[32] رك شیخ مفید، محمد بن محمد بن نعمان: المقنعه، بی‌تا، انتشارات جامعۀ مدرسین قم، ص 809
[33] مجلسی، محمد باقر: بحارالأنوار، مؤسسة الوفاء، بیروت - لبنان، 1404ق. ج 44 ص 329
[34] خمینی، روح الله: تحریر الوسیله، انتشارات اسماعیلیان، قم، بی‌تا.ج: 1 ص: 465 تا ص: 476.
[35] عاملی (شهید ثانی)، زین الدین بن علی: مسالك الافهام إلی تنقیح شرائع الاسلام، اول، تحقیق و نشر: مؤسسۀ معارف اسلامی، قم، 1413ق ج 3 ص 101 و 102.
[36] جمعی از مؤلفان: روانشناسی اجتماعی با نگرش به منابع اسلامی، اول، سمت، قم، 1382. ص: 129.
[37] مكارم شیرازی، و گروهی از دانشمندان، تفسیر نمونه، بیست و دوم، دار الكتب الاسلامیه، تهران. ج5 ص70.
[38] بقره،(2) آیه: 179.
[39] حر عاملی، محمد بن الحسن: وسائل الشیعه، پیشین، ج: 28 ص: 13.

برگرفته از : پژوهه - آذر - اسفند 1385، شماره 21 و 22
منبع :
http://www.bsharat.com

پنج شنبه 17/5/1392 - 17:48
امر به معروف و نهی از منکر

نویسنده: محمد مهدی حکیمی
برای حفظ هر جامعه از فساد و انحراف و سقوط، نظارت همگانی و در بعضی از موارد، نظارت گروهی اشخاص لازم و ضروری است تا افراد صالح بر آن چه بر جامعه می گذارد، نظارت داشته باشند و جامعه و فرد را از «رفتن به سوی فساد و انحرافات» محفوظ نگاه دارند. بر اساس همین استدلال، از مهمترین و عظیم ترین فرایض و واجبات اسلامی امر به معروف و نهی از منکر است.
با استفاده از این مقدمه می توان به ضرورت ایجاد ابزارهای «مراقبت های اجتماعی غیر رسمی» اشاره داشت که در نظم بخشیدن به رفتارهای اجتماعی بسیار کارآمد و مؤثرند. این مراقبت ها صورت می گیرند تا افراد مطابق الگوهای رفتاری مطلوب جامعه عمل کنند و از الگوهای نامطلوب پرهیز کنند. اگر تأملی هر چند گذرا به این وظیفه خطیر داشته باشیم، به درستی در‌خواهیم یافت که نیروی توانمند بسیج نقش مهمی در ایجاد این مسئله دارد.
از آنجایی که بسیجی رهرو راه الهی است و پیام الهی را با مدد از سیره و بیان اهل‌بیت ازقرآن دریافت می کند و همواره در تلاش است تا وظیفه‌ی حساس اصلاح جامعه اسلامی را بر دوش بکشد و تمامی ملامت ها را با جان و دل پذیرا باشد. شاید اطاله‌ی کلام باشد که باز از وظیفه شناسی، ایثار و از خودگذشتگی بسیج در راه حفظ خط مشی ها و تداوم انقلاب سخن بگوئیم ولی درک بسیج از ضرورت سالم سازی جامعه اسلامی با انجام فریضه مهم امر به معروف و نهی از منکر علیرغم برخی بی مهری ها، از چنان ارزش و جایگاهی برخوردار است که اگر نگوییم بالاتر از فریضه جهاد مستقیم و حضور در میدان رزم است، قطعاً همسنگ چنین جایگاهی خواهد بود.
بسیج مملوّ از رفتارهایی است که وظیفه شناسی آحاد اعضای آن نسبت به انجام فریضه امر به معروف و نهی از منکر، دستاوردهای درخشانی را برای جامعه انقلابی ایران رقم زده است.

ویژگی های منحصر به فرد بسیج
بسیج از بدو تشکیل خود یکسری آرمانهایی را جستجو می کرده است و بر طبق همین آرمانها و ارزشها یکسری ویژگی های خاص خود را دارد که می تواند در احیای فرهنگ نورانی امر به معروف و نهی از منکر راهگشا باشد، لذا برای شناخت بهتر این ویژگیها به بیانات حضرت آیت الله مصباح یزدی در همین رابطه اشاره می کنیم:
« بسیج حرکتی است فراگیر در جامعه ، به سوی هدفی والا. مقصود از عبارت فوق ، بیان تعریفی جامع ، مانع و منطقی نیست. از این روی ، بهتر است ویژگیهای این مفهوم بازشناسی شود.
اولین ویژگی بسیج ، « حرکت » است. تفکر بسیجی با رکود و بی تحرکی تناسب ندارد.
دومین ویژگی اینکه حرکتی « سریع و توفنده » است.کسانی که در جامعه حرکتی کند دارند، هرچند ساکن نیستند بسیجی نیز به شمار نمی آیند.
ویژگی سوم حرکت بسیج ، « فراگیر و جمعی بودن » آن است. اگر فرد یا گروهی کوچک ، حرکتی سریع انجام دهند ، این حرکت بسیج نیست. بلکه بسیج یک حرکت سریع فراگیر در جامعه است.
ویژگی چهارمی که می توان در این مفهوم شناسایی کرد ، « هدفمندی و انگیزه داشتن » این حرکت است. حرکت بسیجی یک حرکت کور به سوی هدفی نامعین نیست بلکه حرکتی باانگیزه به سوی یک هدف مشخص و شناخته شده است. آخرین ویژگی ، « فداکاری » است. از بیانات آیت الله مصباح یزدی »
این ویژگی ها مطمئنا در نهادی مانند بسیج تنها جمع گشته است ولی قابل ذکر است که اگر بخواهیم از این نیروی ارزشمند استفاده کنیم باید در خود بسیج نیز یک بازنگری دیگری صورت پذیرد و آفات موجود که اهداف عالیه این نهاد مقدس را تحت الشعاع قرار می دهد را باید شناسایی نمود تا بتواند وظیفه های خود، از جمله احیای فرهنگ ارزشهای انقلاب مانند امر به معروف و نهی از منکر را ایفا نماید.

نقش بسیج در اجرای عملی امر به معروف و نهی از منکر
سومین مرحله از مراحل سه گانه امر به معروف و نهی از منکر را که اشاره می کنند، مرحله عمل و برخورد فیزیکی می باشد که خود دارای مراتبی است از جمله جدائی انداختن میان شخص و عمل ناروا ، ضرر زدن مالی و جانی ، این مرحله به جهت ظرافت و دقت خاصی که می طلبد ، باید با اذن فقیه جامع الشرائط و در زمان استقرار حکومت دینی با اجازه ولی فقیه و بازوان اجرایی وی صورت پذیرد. در این مرحله مهمترین مساله آن است که نخست مشخص گردد که چه نهادهایی متکلف این برخورد فیزیکی می باشند و ثانیا برای عدم تداخل وظایف هر یک از این نهادها و اساس، چارچوب قانون مشخص گردد.
آنچه که بصورت یک واقعیت در جامعه قابل لمس است این مسئله می باشد که بسیاری از نهادها ( دولتی و دینی ) وجود دارند که به نحوی در باب امر به معروف و نهی از منکر مدعی و دخیل اند این مسئله تنها به برخورد فیزیکی اختصاص ندارد بلکه در دو مرحله دیگر یعنی ( مرحله قلب و مرحله زبان ) نیز قابل مشاهده تر و عامه تر است. مانند بسیج ، ستاد احیاء امر به معروف و نهی از منکر ، وزارت کشور ، وزارت اطلاعات ، نیروی انتظامی و هیئتهای مذهبی ، باید برای مشخص کردن منشاء جایگاه کارکردها و کارکردهای غالب هر یک از این نهادها ، تعیین نقاط اصطکاک ، همپوشانی ، تماس و نسبت آنها با یکدیگر ( مشروعیت ، اقتدار ، نفوذ ) و روشن سازی بحران ها و مشکلات آنها تحقیقی جامع صورت پذیرفته و نحوه دخالت و حد و حدود آن در باب امر به معروف و نهی از منکر خصوصا در باب برخورد فیزیکی مشخص گشته و بصورت قانون در آمده و این قانون یا قوانین در جامعه نهادینه شود.

اقدامات بسیج در احیای امر به معروف و نهی از منکر
« بسیج در راستای تحقق این فریضه مهم مبادرت به راه اندازی قرارگاه سیدالشهداء نموده است. البته این فعالیت در جهت اصلاح ارزشهاست و نباید خدای ناکرده عاملی در جهت رعب و دوری مردم مخصوصا جوانان نسبت به دین و ارزشهای اسلامی و طرد از پایگاه های بسیج و از اصل فرهنگ بسیج گردد.»
بر درک بهتر جایگاه بسیج به سخنان ارزشمند رئیس قوه قضائیه حضرت آیت الله هاشمی شاهرودی در جایگاه ویژه و کارآمدی بسیج اشاره می کنیم: « ... هیچ تشکیلات و ساختار اجتماعی به این گستردگی و عظمت نداریم و هیچ تشکیلاتی هم به جز بسیج نمی تواند این میزان فراگیر باشد، بسیج برای حفظ ارزش ها و احیای ارزش های اسلامی است. بسیج می تواند نقش امر به معروف و نهی از منکر را به خوبی ایفا کند. امر به معروف و نهی از منکر هم به معنای امر و نهی کردن نیست زیرا ممکن است در شرایط و فضای جامعه برداشتهای نادرستی از این مساله صورت گیرد و تصور شود که منظور از امر به معروف و نهی از منکر، امر و نهی کردن است، منظور از امر به معروف و نهی از منکر احیای معروف و سالم سازی جامعه از منکرات است، لذا بسیج باید این هدف را دنبال کند. ساختار بسیج باید کم آسیب تر و مردمی تر باشد و مرز بندی نداشته باشد زیرا در حالتی که مانند احزاب مرزبندی داشته باشد آسیب های بیشتری متوجه این نهاد خواهد شد. هر چه نوع عملکرد و رویکرد این ساختار منطبق با نیازهای جوامع مختلف باشد موفق تر و موثر تر خواهد بود ... »
«... تشکیل بسیج در نظام جمهوری اسلامی ایران یقینا از برکات و الطاف خداوند تعالی بود که بر ملت ایرانی ارزانی شد. بسیج یک نهاد انقلابی است که از توده مردم و آحاد جامعه تشکیل و بوجود می آید. برخی از جامعه شناسان معتقدند بسیج برای انقلاب بوجود می آید یعنی توده مردم بسیج می شوند تا انقلابی را به نتیجه برسانند به همین دلیل حرکت توده های مردم برای برپایی نظام حکومتی جدید را بسیج می گویند. بسیج پیش از آنکه یک تشکل باشد، تفکر است و خدمات صادقانه، بی منت و داوطلبانه با اعتقاد به مبانی اندیشه ناب دینی از ویژگی های تفکر بسیجی است. عظمت اهداف انقلاب و گستردگی توطئه های دشمنان ایجاب می کند که برای حفظ و صیانت از انقلاب اسلامی و ارزشها و مقابله با تهاجم فرهنگی دشمنان، نیروی مقاومت بسیج با پرسنل فداکار و ایثارگر در مقابل همه تهدیدات بایستند تا دستاوردهای انقلاب اسلامی ایران حفظ و حراست شود.»( کیوان محمدی / مقاله بسیج در نگاه آماری / نشریه راه مردم)

منابع:
- سردار عصمتی، محمد حسین، آشنایی با بسیج(ویژه دوره آموزش عمومی مقدماتی بسیج)، تهران، نیروی مقاومت بسیج، معاونت آموزش، پائیز 1373.
- مقاله « بررسی عملکرد نیروی مقاومت بسیج در رابطه با جوانان»، تهیه و تنظیم: محمد مهدی حکیمی، مرکز تحقیات دانشگاه امام صادق(علیه السلام)، انتشارات سازمان ملی جوانان، پائیز 1387.
- نشریه ابرار، مورخ 5 / 9 / 84 ، سخنرانی رئیس قوه قضائیه، با موضوع اگر بسیج به سمت نظامی شدن برود، ناکارآمد می شود.
- نشریه راه مردم، مورخ 24 / 6 / 1383، نوشته کیوان محمدی، مقاله بسیج در نگاه آماری.

منبع : http://maroofyaran.com

پنج شنبه 17/5/1392 - 17:44
امر به معروف و نهی از منکر

نویسندگان : جعفر رشادتی*، زیبا زعفری**

چكیدهعلمای حقوق جزا وجرم‌شناسی علل و عوامل مختلفی را در تحقق جرم و به طور كلی پدیده مجرمانه موثر می‌دانند لیكن به نظر این دانشمندان تاثیر هریك از علل وعوامل بر حسب شرایط، اوضاع و احوال متفاوت خواهد بود به نحوی كه فرد بر اساس میزان تاثیر هر كدام از این شرایط بر دیگری بازیگری نقش مجرمانه را در جامعه به عهده میگیرد.این عوامل گاهی در خود فرد وجود دارد و گاهی جامعه او را در ایفای این نقش یاری می‌نماید.
دانشمندان این رشته از علم حقوق با طرح دیدگاههای متنوعی تلاش نموده‌اند تا ضمن شناسایی كلیه عوامل جرم‌زا روش‌های مختلفی را برای پیشگیری از وقوع جرم بر اساس مبانی دیدگاه خود ارائه نمایند كه وجود دیدگاه‌های متعدد حاكی از جامع نبودن هریك از شیوه‌ها به تنهایی در پیشگیری از جرم می‌باشد.
تاثیرپذیری این رشته از علوم انسانی از حقوق غرب موجب گردیده در جمهوری اسلامی ایران جرم‌شناسی اسلامی كه توان پاسخگویی به كلیه سؤالات مرتبط با جرم و پیشگیری را داردكمتر مورد توجه حقوق‌دانان قرار گیرد.
در نوشته حاضر ضمن پرداختن مختصر به مفاهیم جرم و پیشگیری در حقوق جزا و جرم‌شناسی، مفهوم پیشگیری از منظر جرم‌شناسی، تاریخ قرآنی پیشگیری، مفهوم و ضرورت امر به معروف و نهی از منكر، آثار معنوی، اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی آن مورد بررسی قرار گرفته و این فرضیه كه یكی از مبانی مهم نظری و نیز كاربردی پیشگیری از هر گونه كج مداری وجرم، عمل به معروف وپرهیز ودوری از منكرات براساس دستورات قرآن كریم می‌باشد.به اثبات رسیده است.

بند اول:جرم وعلل وقوع آن «درجرم‌شناسی، یعنی علمی كه به علت‌های وقوع بزه و درمان اعمال مجرمانه می‌پردازد، جرم علی‌الاصول به كلیه اعمال ضداجتماعی یا تنش‌هایی كه جامعه را دستخوش آسیب می‌كند، خواه موجب آنها علتهای روانی باشد یا اجتماعی، اطلاق می‌گردد.» (نور بها، 1386، 134(
در قلمرو حقوق جزا بر اساس ماده 2 قانون مجازات اسلامی مصوب سال 1370: «هر فعل یا ترك فعلی كه مطابق قانون قابل مجازات باشد جرم محسوب می‌گردد». در واقع جرم در حقوق جزا در محدوده قانون تعریف می‌گردد.
فقهای اسلامی نیز با توجه به مبانی اسلامی جرم راچنین تعریف كرده‌اند:
«جرم عبارتست از انجام دادن فعل، یا گفتن قول كه قانون اسلامی آنرا حرام شمرده و بر فعل آن كیفری مقرر داشته است یا ترك فعل یا قول كه قانون اسلام آن را واجب شمرده و بر آن ترك كیفری مقرر داشته است و این از آنجا نشأت گرفته كه هركس از اوامر و نواهی خدای تعالی سرپیچی كند برای او كیفر و مجازاتی معین شده است و آن كیفر یا در دنیا گریبانگر مجرم می‌شود و دراینصورت بوسیله امام علیه السلام یا نائب او یعنی حاكم شرع و ولی امر و فقیه جامع الشرایط یا قضات منصوب از طرف او به اجرا در می‌آید و یا كیفر، تكلیفی است دینی كه مجرم برای اینكه گناهش پوشیده و محو گردد انجام می‌دهد تا كفاره گناه او گردد یا اینكه كیفر در آخرت مجرم را معذب خواهدداشت و گناهكار در سرای دیگر به سزای عمل زشت و ناهنجار خود خواهد رسید مگر آنكه توبۀ مجرم مورد پذیرش خدای تعالی قرار گیرد. این تعریفی است كلی كه می‌توان آن را بر اثم، معصیت و خطیئه نیز تسری داد و در این تعریف همه دارای یك ماهیت هستند و عبارتند از نافرمانی خدای تعالی و سرپیچی از اوامر و نواهی او كه بدنبال آن استحقاق مجازات وجود دارد.»( فیض، 1369، 69)
در زمینه علت شناسی جرم نظریه‌های بنیادی انسان‌شناسی، زیست‌شناسی، روانشناسی و جامعه‌شناسی مطرح گردیده كه بر اساس هریك از این دیدگاه‌ها، نارسایی‌های جسمی، وراثت، اختلالات روانی، جامعه و عوامل وابسته به آن می‌توانند زمینه‌های مساعد مجرمیت را فراهم كنند.

بند دوم: مفهوم پیشگیری در جرم‌شناسیپیشگیری در لغت به معنای عمل پیش‌گیر، دفع و جلوگیری، پیشگیری كردن به معنای دفع، جلوگیری كردن، مانع گشتن، منع كردن، به نگهداری برخاستن می‌باشد. (دهخدا، 1377، جلد دوم، 5991)
«واژه پیشگیری امروزه در معنی جاری و متداول آن دارای دو بعد است: پیشگیری یا جلوگیری كردن هم به معنی «پیش‌دستی كردن، پیش گرفتن و به جلوی چیزی رفتن» و هم به معنی «آگاه‌كردن، خبر چیزی را دادن و هشدار دادن» است اما در جرم‌شناسی پیشگیرانه، پیشگیری در معنی اول آن مورد استفاده واقع می‌شود یعنی با كاربرد فنون مختلف به منظور جلوگیری از وقوع بزهكاری، هدف به جلوی جرم رفتن و پیش‌گرفتن از بزهكاری است اما از نظر علمی پیشگیری یك مفهوم منطقی- تجربی است كه همزمان با تأملات عقلانی و مشاهدات تجربی ناشی می‌شود. شاید بتوان گفت كه به تعداد صاحب نظران جرم‌شناسی تعریف و طبقه‌بندی (تیپولوژی) از پیشگیری ارائه شده است.» (نجفی ابرندآبادی، 1383، 581) البته تقسیم بندی به پیشگیری اجتماعی و پیشگیری وضعی در حال حاضر معروف‌ترین تقسیم‌بندی بین علمای جرم‌شناسی می‌باشد.
«پیشگیری اجتماعی مجموعه تدابیر و اقدامات پیشگیرنده‌ای است كه در پی حذف یا خنثی كردن عوامل اثرگذار بر تكوین جرم می‌باشند.»(نجقی ابرندآبادی، 1378، شماره26-25)
«اقدامات وضعی پیشگیرنده ناظر به اوضاع، احوال و شرایطی است كه مجرم را در آستا نه ارتكاب جرم قرار می‌دهند این اوضاع و احوال كه در جرم‌شناسی وضعیت‌های ماقبل بزهكاری یا وضعیت‌های پیش جنایی نام دارند فرآیند گذار از اندیشه به عمل مجرمانه را تحریك یا تسهیل كرده و نقش تعیین كننده‌ای در آن ایفا می‌كنند بزه دیده یا آماج (سیبل) جرم جزو این وضعیتها قلمداد میشود.»(همان)

بندسوم: تاریخ پیشگیری از جرم در قرآنتاریخ پیشگیری قرآنی (دینی) مقدم بر پیشگیری حقوق جزا و جرم‌شناسی است در ماجرای قتل هابیل توسط قابیل كه در آیات 27 تا 31 سوره مائده ذكر شده است عدم قبول قربانی قابیل از طرف خداوند به خاطر بی‌تقوایی وی، كشاكش نفس و فطرت و غلبه نفس بر فطرت علت قتل اعلام می‌شود. هابیل دوعلت برای اینكه مبادرت به قتل قابیل نمی‌كند را مطرح می‌نماید:
اول اینكه از خدا می‌ترسد و دوم چون نمی‌خواهد با كشتن قابیل مرتكب گناه و اهل آتش گردد در واقع اولین رگه‌های پیشگیری در ابتدای خلقت بشری نمود پیدا می‌كند، از طرفی نفس سركش عامل درونی و فردی جرم زاانسانی را به جنایت وا می‌دارد، و در مقابل نظارت و حضور الهی و ترس از آتش جهنم (مجازات اخروی) كه جزای ستمكاران است عامل پیشگیرنده از ارتكاب قتل توسط هابیل می‌شود.
«لَئِنْ بَسَطْتَ إِلَی یَدَكَ لِتَقْتُلَنی‏ ما أَنَا بِباسِطٍ یَدِیَ إِلَیْكَ لِأَقْتُلَكَ إِنی أَخافُ اللهَ رَب الْعالَمینَ‏إِنی أُریدُ أَنْ تَبُوءَ بِإِثْمی‏ وَ إِثْمِكَ فَتَكُونَ مِنْ أَصْحابِ النارِ وَ ذلِكَ جَزاءُ الظالِمینَ فَطَوعَتْ لَهُ نَفْسُهُ قَتْلَ أَخیهِ فَقَتَلَهُ فَأَصْبَحَ مِنَ الْخاسِرینَ».
«اگر تو برای كشتن من دست دراز كنی من دست به قتل تو نمی‌گشایم، چون از پروردگار جهانیان می‌ترسم من می‌خواهم تو گناه من و گناه خودت را بر عهده گیری و از دوزخیان گردی و همین است سزای ستمكاران، نفس سركش تدریجا او را مصمم به كشتن برادر كرد، و او را كشت، و از زیان‌كاران شد.»
نكته جالب اینكه در اولین جنایت تاریخ بشری و به اصطلاح امروزی جرم حقوق كیفری برای قابیل مجازات دنیوی ذكر نشده وصرفا پشیمانی قابیل در آیه 31 سوره مائده بیان شده كه البته این پشیمانی می‌تواند نشانه حق‌طلبی فطری انسان باشد.
خودداری حضرت یوسف علیه السلام از پذیرش درخواست زلیخا به صراحت آیات قرآنی با روشن شدن برهان الهی به آن حضرت صورت گرفته است:
«وَ لَقَدْ هَمتْ بِهِ وَ هَم بِها لَوْ لا أَنْ رَأی‏ بُرْهانَ رَبهِ كَذلِكَ لِنَصْرِفَ عَنْهُ السوءَ وَ الْفَحْشاءَ إِنهُ مِنْ عِبادِنَا الْمُخْلَصینَ»
«آن زن قصد او را كرد، و او نیز - اگر برهان پروردگار را نمی‌دید - قصد وی را می‌نمود، اینچنین كردیم تا بدی و فحشا را از او دور سازیم چرا كه او از بندگان مخلص ما بود.»
نهی خداوند متعال از كشتن بچه‌های بی‌گناه مشركین مكه كه توسط پدرانشان صورت می‌گرفت مؤید نگاه پیشگیرانه قرآنی به جلوگیری از ارتكاب قتل است و اگر چه مقتول فرزند یك مشرك یا كافر بوده باشدو نهی از این جنایت با تهدید به عذاب الهی در روز قیامت صورت می‌گیرد:
«وَ إِذَا الْمَوْؤُدَه سُئِلَتْ‏بِأَی ذَنْبٍ قُتِلَت‏» «پرسند زان دخترك زنده به‏گور به كدامین گناه كشته شده است»

بندچهارم: امر به معروف و نهی از منكر مبنای نظری پیشگیری با توجه به علل وقوع جرایم و مفهوم پیشگیری آیا امر به معروف ونهی از منكر می‌توانند به عنوان مبانی نظری پیشگیری از جرم شناخته شوند؟ پاسخ به این پرسش مستلزم بررسی ضررورت این احكام می‌باشد البته در بیانی مختصرچنانچه در احكام و دستورات قرآن دقت شود ارتكاب معروف در كلیه محیط‌های اطراف انسان -مورد نظر در جرم‌شناسی- با رعایت شرایط اثر مطلوب دارد، حسن رفتار و رعایت حقوق زن و شوهر و اولاد در محیط خانواده، آداب در معاشرت‌ها در محیط فرهنگی، عدالت اقتصادی و اجتماعی در محیط سیاسی، در واقع عمل به معروف است و در مقابل آنچه موجب تزلزل و عدم استحكام محیط‌ها می‌گردد به نحوی كه انسان را به سوی گمراهی وانحراف از صراط مستقیم سوق میدهد در مقوله منكرات جا می‌گیرند بنابراین اصل بحث مبنای نظری است و مصادیق است كه در مقوله كاربردی بعنوان پیشگیری اجتماعی یا وضعی می‌تواند مورد توجه قرار گیرد. نكته قابل توجه مقدم بودن امر به معروف به عنوان امری پسندیده و مثبت بر نهی از منكر است چه اینكه رواج معروف‌ها درجا معه به خودی خود از ارتكاب منكرات می‌كا هد.

بند پنجم: ضرورت و مفهوم امر به معروف و نهی از منكر«بحث و گفتگو درباره داوری‌های اخلاقی و ارزشی انسان در پاسخ به اینكه باید چه انجام دهد و به چه كاری مبادرت نورزد عمری به درازای زندگانی بشر دارد بخش مهمی از فلسفه اخلاق و حكمت عملی را در تاریخ اندیشه بشر همین بحث به خود اختصاص داده است دغدغه و دل‌نگرانی هرانسان در تمامی لحظات زندگی خود این است كه درست را از نادرست تمیز دهد و باید و نباید زندگانی خویش را بشناسد و راه خویش را از میان هزار راهه‌هایی كه در برابر او دام و دامن گسترانیده بیابد این از آن روست كه انسان موجودی است كه باید انتخاب‌گر به دنیا بیاید انتخاب‌گر بزرگ شود انتخاب‌گر زندگی كند، انتخاب‌گر به راه فساد برود انتخاب‌گر به راه اصلاح برود و این خود طرح كلی جامعه اسلامی و چهارچوب اعمال قدرت حكومت اسلامی را تعیین می‌كند چرا كه تا لحظه مرگ هرگز نباید زمینه انتخاب از دست انسان گرفته شود و در نتیجه نظام اجتماعی و اقتصادی اسلام را نظام تربیتی اسلام را، نظام كیفر و مجازات و حقوق جزایی اسلام را، نظام مدنی و حقوق مدنی و اداری اسلام را همه را باید پس از توجه به این اصل شناخت هر جا انسان از انتخاب‌گری بیفتد دیگر انسان نیست اما اسباب و عواملی هستند كه همواره این انتخاب‌گری را مورد تهدید قرار می‌دهند انسان اسلام نه زیر ضربات تازیانه تبلیغات شهوت‌انگیز انتخاب‌گری‌اش را از دست می‌دهد و نه زیر ضربات كشنده فقر و ناداری و ضربات مهلك اقتصادی و اینجاست كه نقش سازنده و حیاتی اصل فراموش شده(و یا آمیخته با فهمی تنگ نظرانه و محدود) امر به معروف و نهی از منكر روشن می‌شود واداشتن به پسندیده (بدون تحمیل) و بازداشتن از ناپسند( به دور از تجسس و تفحص غیراخلاقی) ضامن بقای سلامت جامعه اسلامی است.»(بهشتی، 1380، 178-177)
«امر به معروف و نهی از منكر در واقع یك پوشش اجتماعی برای محافظت جمعیت است زیرا اگر امر به معروف و نهی از منكر نباشد عوامل مختلفی كه دشمن بقای «وحدت اجتماعی» هستند ریشه‌های اجتماع را می‌خورند و آن را از هم متلاشی می‌سازند بنابراین حفظ وحدت اجتماعی بدون نظارت عمومی ممكن نیست در آیه 104 سوره آل عمران دستور داده شده كه همواره در میان مسلمانان باید امتی باشند كه این دو وظیفه بزرگ اجتماعی را انجام دهند مردم را به نیكی‌ها دعوت كنند و از بدی‌ها بازدارند و در پایان آیه تصریح می‌كند كه فلاح و رستگاری تنها از این راه ممكن است.» (مكارم شیرازی، 1380، جلدسوم، 34)
«وَ لْتَكُن منكُمْ أُمه یدْعُونَ إِلی الخَْیرِ وَ یأْمُرُونَ بِالمَْعْرُوفِ وَ ینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أُولَئك هُمُ الْمُفْلِحُونَ»«باید از میان شما جمعی دعوت به نیكی، و امر به معروف و نهی از منكر كنند! و آنها همان رستگارانند»
«در معنای معروف و منكر بین مفسرین اختلاف نظر است برخی معتقدند معروف انجام كارهایی است كه انجام دادن آنها از نظر شرع مطلوب است و منكر كارهایی است كه انجام دادن آنها در شرع ناپسند است و معیار قراردادن عقل برای معروف یا منكر بودن را رد می‌كند به اینكه این یك حكم شرعی است و وجوب آن تنها از طریق شرع است و نباید محدوده آن را فراتر از شرع دانست چون عقول بشر باتوجه به فرهنگ‌های اقوام مختلف در قضاوت فرق می‌كند و ممكن است چیزی در میان ملتی خوب و پسندیده و معروف باشد و همان چیز در میان ملت دیگری كاری ناپسند و منكر باشد و چون اخلاق در میان ملتهای گوناگون نسبی ولی شرع برای خود معیارهای ثابت و روشنی دارد بنابراین كلیه واجبات و مستحبات شرعی معروف و كلیه محرمات و مكروهات شرعی منكر است.» (جعفری، 1381، جلدچهارم، 210)
برخی مفسرین معروف را شناخته شده از نظر عقل یا شرع یا عرف صالح و در مقابل منكررا یعنی چیزی كه در مقابل عقل و شرع نشناخته و مجهول و مبهم باشد می‌دانند. (مصطفوی، 1380، جلد سوم، 310) صاحب تفسیر مجمع البیان می‌نویسد: «در معنی معروف و منكر چند قول ذكر كرده‌اند:
1- هرچه را خدا و رسول او امر فرموده‌اند معروف است و هرچه را نهی كرده‌اند منكر می‌باشد.
2- معروف چیزی است كه حسن و نیكی آن از نظر شرع و عقل شناخته شده و معلوم است و منكر چیزی است كه عقل و شرع آن را بَد شمارد این معنا در واقع به معنای اول بر‌می‌گردد.» (طبرسی، 1382، جلد سوم، 807)
برای ضرورت امر به معروف و نهی از منكر دلایلی از قبیل قاعده لطف (حلی، 1398ق، 428)، مقدمه حفظ نظام (عراقی، 1413ق، جلدسوم، 531) گفته شده است. با این همه بیشتر فقیهان و متكلمان این اصل را واجب شرعی و عقلی دانسته‌اند. (محمدی گیلانی، 1379، 710)

بند ششم: شیوه و شرایط امر به معروف و نهی از منكرحكم و دستور به امر به معروف و نهی از منكر كه در واقع خداوند متعال با امر به عدل و احسان خود اولین آمر به معروف و ناهی از منكر است تكلیف حاكمیت و مردم در حكومت اسلامی است كه باید با تربیت ناظرین متخصص به این وظیفه عمل نمایند. در واقع، امر در قرآن برای عموم توصیه و برای حاكمیت دستور است. به همین جهت با شیوه و شرایط خاص باید صورت پذیرد.
«امر به معروف و نهی از منكر به دو صورت انجام می‌گیرد:
1- به عنوان وظیفه‌ای عمومی و همگانی كه هركس به مقدار توانایی خود باید به آن اقدام نماید.
2- وظیفه‌ای كه یك گروه سازمان یافته و منسجم آن را به عهده دارد و با قدرت آن را پی‌می‌گیرد. چنان كه اگر راننده‌ای در خیابان خلاف كند هم سایر رانندگان با چراغ و بوق به او اعتراض می‌كنند و هم‌ پلیس راهنمایی برای برخورد قاطع با متخلف وارد صحنه می‌شود.» (قرائتی، 1383، جلددوم، 125)«نهی از منكر علاوه بر وظیفه عمومی یك كار تخصصی است و نیاز به كار كارشناسی علمی، روانی، اجتماعی، تبلیغی و هنری دارد آمرین به معروف و ناهیان از منكر باید از دانشمندان، متفكران، معلمان و دلسوزان جامعه باشند برای هر معروف و نهی از منكری از هر شخصی در هر مكانی و هر زمانی شیوه‌ای خاص لازم است كه اگر مراعات نشود امكان دارد اثر منفی دهد.» (قرائتی، 1386، 80)
البته اختلاف استنباط فقها از مفهوم «من» در آیه 104 سوره آل عمران موجب گردیده تا در شیوه عمل به این دو حكم نیز برداشتهای متفاوتی صورت پذیرد.
برخی آن را من تبعیضیه می‌دانند و معتقدند كه اینها گروهی هستند كه از طرف حكومت برای ارشاد و پاك نگه داشتن جامعه قیام می‌كنند تا در كارها نظارت كنند و كارشان این است كه اول با تعلیم احكام دینی مردم را دعوت به خیر كنند دوم اگر دیدند كه مردم كارهای نیك اعم از واجب و مستحب را نمی‌كنند و یا كارهای بد مرتكب می‌شوند آنها را امر و نهی كنند این گروه نظارت حتی به زدن و زخمی كردن گناهكاران نیز اجازه دارند. (قرشی، 1377، جلد دوم، 157) با این تفسیر امر به معروف و نهی از منكر واجب كفایی است.(عاملی، 1360، 155)
«برخی از مفسرین «من» را من بیانیه تلقی نموده دراینصورت امر به معروف و نهی از منكر واجب عینی می‌شود كه این قول را شیخ ابوجعفر اختیار كرده است.»(مترجمان، 1360، جلدچهارم، 193)
صاحب المیزان بحث در خصوص تبعیض یا بیانیه بودن «من» را بی فایده اعلا م می‌فرماید:
«گفتگو درخصوص تبعیض یا بیانیه بودن«من» بحثی بی‌فایده است و به نتیجه‌ای منتهی نمی‌شود برای اینكه دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منكر از اموری است كه اگر واجب باشد طبعا واجب كفایی خواهد بود چون بعد از آنكه فرضا یكی از افراد اجتماع این امور را انجام داد دیگر معنا ندارد كه بر سایر افراد اجتماع نیز واجب باشد كه همین كار را انجام دهند پس اگر فرض كنیم امتی هست كه روی هم افرادش داعی به سوی خیر و آمر به معروف و ناهی از منكرند قهرا معنایش این خواهد بود كه در این امت افرادی هستند كه به این وظیفه قیام می‌كنند پس مسأله در هر حال قائم به بعضی افراد جامعه است نه به همه آنها و خطابی كه این وظیفه را تشریع می‌كند اگر متوجه همان بعضی باشد كه هیچ، و اگر متوجه كل جامعه باشد بازهم به اعتبار بعض است و به عبارتی دیگر بازخواست و عقاب در تخلف این وظیفه، متوجه تك تك افراد است ولی پاداش و اجرش از آن كسی است كه وظیفه را انجام داده باشد و به همین جهت است كه می‌بینیم دنبال جمله فرمود: «واولئك هم المفلحون» پس ظاهر همین است كه كلمه «من» تبعیضی است و در محاورات خود ما نیز اگر در مثل چنین تركیبی و چنین كلامی كلمه «من» بكار رفته باشد ظاهرش همین است كه برای تبعیض باشد مگر آنكه دلیلی در كلام باشد و دلالت كند براینكه معنای دیگری از این كلمه منظور است.» (موسوی همدانی، 1417ق، پنجم، 579)
البته شناخت همه جانبه و علمی اصول دین، مفاهیم و تطبیقهای تحولی آنها از عهده هر یك از افراد مؤمن و مكلف بر نمی‌آید باید گروه آگاه و اهل نظر و دارای بیان و قدرت اجرایی را برگزینند و تشكیل و تكوین دهند. (طالقانی، 1362، جلدپنجم، 259)
اهمیت امر به معروف و نهی از منكر و نقشی كه در جامعه بعنوان یك نظارت همگانی مردمی دارد ایجاب می‌كند كه این تكلیف با معیارهای مشخصی صورت پذیرد و علیرغم اینكه امر به معروف و نهی از منكر یك تكلیف اولیه همگانی است لیكن اقدام به اجرای آن بایستی از ناحیه گروهی متخصص صورت پذیرد چه اینكه اگر به این شیوه عمل نشود ممكن است باعث تشخیص‌های نادرست و هرج و مرج گردد. با این بیان حكومت اسلامی بایستی كار گروهی مجرب را آموزش داده و نظارت بر این امور را عهده‌دار باشد تا هم به تكلیف الهی عمل شود و هم نظارت همگانی در مسیری درست به حركت خود ادامه دهد، در واقع در سیاست جنایی قرآن كریم ساماندهی این دو حكم از وظایف حكومت اسلامی است و اگر غیر از این معتقد باشیم به این نتیجه منجر خواهد شد كه هر فردی با تشخیص خود مبادرت به امر و نهی كند و چنانچه با این تشخیص یكی از مراحل امر و نهی منجر به ضرب و جرح طرف مقابل گردد معلوم نیست كه عاقبت كار به كجا خواهد انجامید. مؤید این برداشت حذف بند 3 از ماده 31 قانون راجع به مجازات اسلامی مصوب 1361 در قانون مجازات اسلامی مصوب 1370 می‌باشد:
ماده 31-اعمالی كه برای آنها مجازات مقرر شده است در موارد زیر جرم محسوب نمی‌شود:«3- ارتكاب عمل بعنوان امر به معروف و نهی از منكر باشد.»
در واقع مقنن با حذف تجویزدفاع به بهانه امر به معروف ونهی از منكر محدوده عمل را از هر كس سلب مینماید كه اقدامی منطقی به نظر می رسد.
شأن نزول آیه 118 سوره توبه مربوط به ماجرای سه نفر مسلمانی كه از شركت در جنگ تبوك و همراهی پیامبراكرم خودداری كردند از شیوه‌های مناسب ارائه شده در برخورد بامتخلفان می‌باشد.
«آنها در یك محاصره عجیب اجتماعی قرار گرفتند به طوری كه فضای مدینه با تمام وسعتش چنان بر آنها تنگ شد كه مجبور شدند برای نجات از این خواری ورسوایی بزرگ شهر را ترك گویند وبه كوههای اطراف مدینه پناه ببرند. سر انجام پس از پنجاه روز توبه وتضرع به پیشگاه خداوند توبه آنان قبول شد وآیه در این زمینه نازل گردید.» (بابایی، 1382، جلداول، 185)
تنبیه فرد بی‌اعتنا به فرمان رهبری، بی‌اعتنایی و بایكوت متخلفان و مجرمان به عنوان شیوه‌های تربیتی ومبارزه منفی با آنهااز پیام‌های آیه می‌باشد حتی پیامبر اكرم كه مظهر رحمت الهی است به عنوان مربی از اهرم قهر هم استفاده می‌كند.(قرائتی، 1386، 158)
صاحب وسائل‌الشیعه شرایط وشیوه‌های امر به معروف و نهی از منكر را چنین بیان نموده‌اند:
«خود باید علم به معروف و منكر داشته و اسلام‌شناس باشد احتمال تاثیر سخنان خود در طرف مقابل را بدهد. اصرار و استمرار بر گناه از ناحیه فرد احراز شود و به صرف یكبار ارتكاب گناه نیازی به این امر نیست و از طرفی احتمال ضرر جانی و مالی داده نشود.» (حر عاملی، 1391ق، جلدچهاردهم، 415)
بنا بر این با توجه به تخصصی بودن امر ونهی لازم است هر گونه اقدام در این خصوص با ساماندهی ونظارت حكومت اسلامی واز ناحیه افرادی كه واجد شرایط هستند صورت پذیرد.

بند هفتم: آثار امر به معروف و نهی از منكرامر به معروف و نهی از منكر در سیاست جنایی، از جلوه‌های سیاست جنایی مشاركتی است كه مردم مستقیما و از طریق نظارت عمومی و همگانی بر عملكردها نظارت می‌نمایندحال پس از بیان مفهوم و ضرورت عمل به این دو فریضه گرانقدر، برخی پیامدها وآثار آنها نیزذكر می‌گردد:

1- اثر معنوی
ذكر عناوین و مصادیق معروف و منكر در قرآن كریم خود معرفی مسیر هدایت و سعادت و نیز مسیر خروج از صراط مستقیم و راه انحراف و بزهكاری است هر فردی با عمل به دستورات این كتاب نورانی ضمن دسترسی به روح وروانی آرام وسالم از اختلالات روانی كه از علل همیشگی ارتكاب جرایم میباشد مصون خواهد بود.

2- اثر اجتماعی
وجود افرادی مخصوص امر به معروف و نهی از منكر، و اساسا وجود نفس این دو فریضه از ویژگیهای جامعه صالح و نیز افراد صالح جامعه است. همانطور كه در آیه 104 سوره آل عمران ذكر شد عاقبت امتی كه دعوت به خیر و امر به معروف و نهی از منكر می‌كنند رستگاری است.و نیز در آیه 110 سوره آل عمران نیز به این امر اشاره دارد:
«كُنتُمْ خَیرَ أُمه أُخْرِجَت لِلناسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنكرِ وَ تُؤْمِنُونَ بِاللهِ وَ لَوْ ءَامَنَ أَهْلُ الْكتَبِ لَكانَ خَیرا لهُم منْهُمُ الْمُؤْمِنُونَ وَ أَكثرُهُمُ الْفَسِقُونَ»
«شما بهترین امتی بودید كه به سود انسانها آفریده شدید (چه اینكه) امر به معروف می‌كنید و نهی از منكر، و به خدا ایمان دارید، و اگر اهل كتاب (به چنین برنامه و آئین درخشانی) ایمان آورند به سود آنها است (ولی تنها) عده كمی از آنها با ایمانند و اكثر آنها فاسق (و خارج از اطاعت پروردگار) می‌باشند»
افراد صالح جامعه نیز در قرآن كریم آمران به معروف و ناهیان از منكر معرفی شده‌اند:
«یؤْمِنُونَ بِاللهِ وَ الْیوْمِ الاَخِرِ وَ یأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ ینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ یسرِعُونَ فی الْخَیرَتِ وَ أُولَئك مِنَ الصلِحِینَ»
«به خدا و روز دیگر ایمان می‌آورند، امر به معروف و نهی از منكر می‌كنند و در انجام كارهای نیك بر یكدیگر سبقت می‌گیرند و آنها از صالحانند.»

3- اثر سیاسی
نظام اجتماع از طریق نظارت همگانی می‌تواند عملكرد مسئولین را تحت كنترل خود قرار داده واز انحراف حاكمیت از حاكم و حكومت باویژگیهای الهی، قرآنی كه قطعا موجب تسلط اشرار، محاربین، هرج و مرج در جامعه خواهد شد جلوگیری نماید. امر به معروف كه یكی از مصادیق آن رعایت عدالت است از طریق رعایت عدالت اجتماعی، اقتصادی، قضایی می‌تواند تاثیردر استمرار حاكمیتها داشته ومانع خروج مردم وحاكمیت از مسیر صحیح منطبق با معیارهای قرآنی گردد.
حضرت علی(ع) می‌فرماید: «آن كس كه می‌خواهد پیشوای مردم باشد ومردم رابه دنبال خود به راهی دعوت كند، پیش از آنكه بخواهد به دیگران یاد بدهد، خود را مخاطب كند وبه خودش تعلیم وتلقین نماید، پیش از آنكه می‌خواهدمردم را با زبان خود تربیت كند با عمل وروش اخلاقی خوب واخلاق صحیح، خود را تربیت كنددآن كس كه خودش را تعلیم وتلقین می‌كند وخودش راتربیت وتادیب می‌كند برای احترام شایسته تر است از آن كس كه معلم و مربی دیگران است.»(مقیمی، 1361، 1252)

4- اثر اقتصادی
درآیه 96 سوره اعراف آمده است:
«وَ لَوْ أَن أَهْلَ الْقُرَی ءَامَنُوا وَ اتقَوْا لَفَتَحْنَا عَلَیهِم بَرَكَتٍ منَ السمَاءِ وَ الاَرْضِ وَ لَكِن كَذبُوا فَأَخَذْنَهُم بِمَا كانُوا یكْسِبُونَ »
«و اگر مردمی كه در شهرها و آبادی‌ها زندگی دارند ایمان بیاورند و تقوی پیشه كنند بركات آسمان و زمین را بر آنها می‌گشائیم ولی (آنها حقایق را) تكذیب كردند ما هم آنانرا به كیفر اعمالشان مجازات كردیم»
به‌موجب آیه ایمان و تقوا سبب نزول بركات الهی می‌شود (قرائتی، 1386، 36) و یكی از مصادیق تقوی امر به معروف و نهی از منكر است.

5- اثر فرهنگی
«فرهنگ به مجموعه دانش و افكار و آراء و هنر و سنن و آئین و مذهب و اخلاق و آداب زندگی و شعائر و مناسك و شیوه‌ها و قوانین و مقررات و عادات و استعدادهایی كه انسان ذاتا داراست و یا به عنوان عضو جامعه آن را كسب كرده و رشد داده است اطلاق می‌شود. مجموعه عناصر عینی و ذهنی كه در سازمانها و نهادهای اجتماعی جریان می‌یابد و از نسلی به نسلی منتقل می‌شود میراث اجتماعی یا میراث فرهنگی یا به اختصار- فرهنگ - نام دارد فرهنگ دارای دو جنبه مادی و معنوی است مراد از فرهنگ مادی عبارت از اشیاء قابل لمس مانند منزل، لباس، اثاث، ابزار و وسائل تجسم افكار مانند كتاب و نقاشی و مظاهر هنرهای تزیینی است مقصود از فرهنگ معنوی عبارت از افكار و آرایی كه مربوط به این اشیاء است و همچنین چگونگی تفكر و باورها، عمل و واكنش‌های عاطفی و مذهبی، به طوركلی ساخته‌های معنوی انسان مانند زبان و ادبیات و علوم و قوانین. هیچ قوم یا جامعه‌ای بدون فرهنگ نیست.» (گسن، مترجم كی نیا، 1374، 121) بعد فرهنگی اسلام مهم‌ترین و اساسی‌ترین بعد اسلام است تصادفی نیست كه وحی الهی بر پیغمبر اسلام –ص- با این آیات شروع شده است: «بخوان بنام پروردگارت كه انسان را از علق آفرید بخوان كه خدای تو كریمترین كریمان است خدایی كه نوشتن را با قلم آموخت خدایی كه به انسان آنچه را نمی‌دانست آموخت.» به طور مسلم آغاز وحی‌الهی با این آیات اهمیت و اساسی‌ بودن بعد فرهنگی اسلام را نشان می‌دهد. «فرهنگ اسلام را می‌توان دو بخش نمود مفاهیم یا جهان‌بینی، تعالیم یا آموزشها. در بخش مفاهیم یا جهان‌بینی اسلامی اعتقاد به خداوند متعال، عبادت برای اثبات یكتاپرستی و اخلاص در بندگی است در این مفهوم انسان سرشتی پاك دارد كه خود می‌تواند راه راستی را كه ترسیم شده برود و یا از این راه گمراه شود. در مفهوم اسلام جامعه برای رفاه و سعادت انسانهاست فلذا جامعه اسلامی رنگ انسانی دارد و بالاخره تفسیرها و مفاهیمی در اسلام برای كار، دنیا و آخرت، جسم و روح و خیر و شر، پاكی و پلیدی، حلال و حرام و امثال اینها دیده می‌شود.»(صدر، 1379، 11-6)
«در آموزشها، قرآن كریم و سیره پیغمبر بزرگ اسلام دو منبع اصلی و پراهمیت برای بالا بردن سطح فرهنگ مسلمانان می‌باشد افكار مسلمانان برای آموزش‌های گرانبهای این دو منبع بزرگ كه مشتمل بر عقاید، حقوق، ادبیات و هنر، ضرب‌‌المثل‌ها، داستان‌های آموزنده و تواریخ بوده تغییر یافت سطح فكر آنها بالا رفت و تربیت كاملی یافتند.» (همان، 12)
از مجموع آنچه در آیات مختلف قرآن كریم در سه حوزه احكام، اخلاق و اعتقاد وجود دارد. می‌توان معیارهای فرهنگی قرآن كریم را در خصوص داشتن یك محیط فرهنگی سالم دریافت و در این معیارها قرآن هم توجه به فرد و هم جامعه و به‌طور كلی به آداب و سنن و تاریخ و علم و... دارد. نتایجی كه امر به معروف و نهی از منكر در فرد و جامعه در بعد فرهنگی از خود به‌جا می‌گذاردبیانگراین واقعیت است كه این دو حكم الهی آثار مستقیمی در زندگی خصوصی و اجتماعی افراددارند كه درروایتی امام باقر علیه‌السلام این آثار و نتایج را چنین می‌فرمایند (كلینی، 1401ق، 5):
«1-اقامه و برپایی دیگر فرائض بوسیله آن «بها تقام الفرائض»
2- امنیت راه‌ها «و تأمن المذاهب»
3- حلال شدن كسبها و درآمدها «تحل المكاسب»
4-رد مظالم «و ترد المظالم»
5- عمران و آبادانی زمین «و تعمر الارض»
6- انتقام از دشمنان «ینتصف من الاعداء»
7-روبراه شدن كارها «ویستقم الامر»

نتیجه‌گیریبا توجه به مفهوم ومصادیق امر به معروف و نهی از منكر در قرآن كریم ونقش آنها در كلیه مراحل زندگی انسان‌ها می‌توان به این نتیجه رسید كه چون نگرش الهی بر اساس هدایت آدمیان به سوی سعادت است بنابر این كلیه دستورات این كتاب مقدس برای راهنمایی بشر با هدف جلوگیری از سقوط به حیطه گمراهی و ضلالت می‌باشد به همین دلیل تبعیت از آنها نقش تعیین‌كننده‌ای در سلامت محیط‌های اطراف انسان‌ها دارد.
امر به معروف ونهی از منكر از منظر قرآن كریم، از طرفی در كاهش موقعیت‌هایی كه انسان را در معرض ارتكاب جرم قرار می‌دهد اثرگذار است وبه همین جهت در قرآن كریم آیات متعددی در نهی اعمالی از قبیل نگاه به نامحرم، حضور در مجالس گناه، ارضای شهوت به طریق حرام، سخن گفتن هوس‌انگیز، ورود به منازل غیر بدون اجازه و... آمده و از طرف دیگر با سالم‌سازی محیطی كه انسان در آن زندگی می‌كند او را از ورود به حیطه جرم بازمی‌دارد ودر واقع به عنوان عواملی اساسی در پیشگیری اولیه از تكوین موقعیت‌های مجرمانه اثر گذاری خود را نشان می‌دهد كه در این خصوص نیز آیات زیادی در این كتاب مقدس به چشم می‌خورد وشاید بتوان گفت اكثر آیات قرآن در این مقوله می‌گنجد، مودت ورحمت بین زن وشوهر، حسن معاشرت در محیط خانواده، آداب ارائه شده در خصوص گفت‌وگو، معاشرت‌های اجتماعی و الگوپذیری تاریخی در محیط فرهنگی، رعایت عدالت در محیط سیاسی و...از این جمله می‌باشند. البته پرداختن به این دو حكم الهی با شرایط و شیوه‌های مربوط صورت می‌گیرد. فرد یا افرادی كه با ساماندهی حاكمیت اسلامی مبادرت به این امور می‌كنند باید افرادی شایسته بوده و خودشان عامل به این احكام باشندتا عملكرد آنها تاثیر گذار باشد در مواردی نیز كه جامعه توفیق بهره‌برداری از حكومت اسلامی را ندارد رعایت شرایط و شیوه‌ها ضروری می‌نماید. نهایت امر اینكه عمل به آنچه در این خصوص در آیات قران كریم آمده است فرد وجامعه را به سوی رستگاری سوق خواهد دادو درواقع تبعیت انسان‌ها از اصول و فروع دین مبین اسلام آنها را در سه حوزه اعتقادات، احكام واخلاقیات از هرگونه كج‌مداری مصون می‌دارد و این همان نتایج مورد انتظار از آثار امر به معروف ونهی از منكر می‌باشد و به همین دلایل از مبانی مهم پیشگیری از هرگونه كج‌مداری و جرم محسوب می‌گردند.

منابع
كتب‌ فارسی و عربی
-قرآن
-نهج البلاغه
1- الهی قشمه‌ای، مهدی، ترجمه قرآن كریم، قم، انتشارات فاطمه الزهرا-س-، 1380.
2- بابایی، احمدعلی، برگزیده تفسیر نمونه، تهران، دارالكتب الاسلامیه، 1382.
3- بهشتی، سیدمحمدحسین، بایدها و نبایدها، تهران، بنیاد نشر آثار و اندیشه‌های آیت ا... شهید دكتر بهشتی، 1380.
4- جعفری، یعقوب، تفسیر كوثر، قم، هجرت، 1381.
5- حرالعاملی، محمدبن حسن، وسائل الشیعه الی التحصیل مسائل الشریعه، بیروت، احیاء التراث، 1391ق.
6- حلی، جمال الدین، كشف المراد فی شرح تجرید الاعتقاد، ترجمه، ابوالحسن شعرانی، تهران، اسلامیه، 1398ق.
7- صدر، سید محمدباقر، اسلام و فرهنگ قرن بیستم، ترجمه علی حجتی كرمانی، تهران، آوند دانش، 1379.
8- طالقانی، سیدمحمود، پرتوی از قرآن، تهران، شركت سهامی انتشار، 1362.
9- طباطبایی، محمدحسین، المیزان فی تفسیر القرآن، قم، دفتر انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1417ق.
10- طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تهران، انتشارات ناصر خسرو، 1372.
11- عاملی، ابراهیم، تفسیر عاملی، تحقیق علی اكبر غفاری، تهران، انتشارات صدوق، 1360.
12- عراقی، ضیاءالدین، شرح تبصره المتعلمین، قم، مؤسسه النشر الاسلامی، 1413ق.
13- فیض، علیرضا، مقارنه و تطبیق در حقوق جزای عمومی اسلام، تهران، وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، 1369.
14- قرائتی، محسن، امر به معروف و نهی از منكر، تهران، مركز فرهنگی درسهایی از قرآن، 1386.
15- قرائتی، محسن، تفسیر نور، تهران، مركز فرهنگی درسهایی از قرآن، 1383.
16- قرشی، سیدعلی اكبر، تفسیر احسن الحدیث، تهران، بنیاد بعثت، 1377.
17- گسن، ریموند، جرم‌شناسی نظری، ترجمه مهدی كی نیا، تهران، مجد، 1374.
18- مترجمان، ترجمه مجمع البیان فی تفسیر القرآن، تحقیق رضا ستوده، تهران، فراهانی، 1360.
19- محمدی گیلانی، محمد، «فریضه امر به معروف و نهی از منكر»، به كوشش جعفر سعیدی، مجموعه مقالات، تهران، نشر سایه، 1379.
20- مركز فرهنگ و معارف قرآن، ترجمه قرآن، قم، نشر دفتر تبلیغات حوزه علمیه قم، 1385.
21- مصطفوی، حسن، تفسیر روشن، تهران، مركز نشر كتاب، 1380.
22- مقیمی، محمد، كلیات نهج البلاغه، تهران، انتشارات سعدی، 1361.
23- مكارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه، تهران، دارالكتب الاسلامیه، 1383.
24- موسوی همدانی، سیدمحمدباقر، ترجمه تفسیر المیزان، قم، دفتر انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1417.
25- نجفی ابرندآبادی، علی حسین، «پیشگیری از بزهكاری و پلیس محلی»، مجله تحقیقات حقوقی، دانشكده حقوق دانشگاه شهیدبهشتی، شماره 26 و 25، 1378.
26- نجفی ابرندآبادی، علی حسین، «پیشگیری عادلانه از جرم»، مجموعه مقالات علوم جنایی،
تهران، سمت، 1383.
27- نوربها، رضا، زمینه حقوق جزای عمومی، تهران، كتابخانه گنج دانش، 1386.
* دكتری حقوق جزا و جرم‌شناسی دانشگاه شهید بهشتی
** كارشناس ارشد فقه و مبانی حقوق اسلامی دانشگاه تهران

منبع : http://www.ghazavat.com

پنج شنبه 17/5/1392 - 17:43
امر به معروف و نهی از منکر

نویسنده : رضا آبیار

یكی از همرزمان شهید علی ماهانی درباره روش این بزرگوار در تذكر دادن به اطرافیان برای اجرای احكام الهی می‏گوید: «فضای منطقه طوری بود كه بعضی افراد كمتر به نماز جماعت صبح و جلسات قرائت قرآن اهمیت می‏دادند و به صورت منظم و دایمی و باانگیزه در این‏گونه مراسم‏ها شركت نمی‏كردند. این شهید بزرگوار هیچ وقت به كسی مستقیم نگفت: بیایید نماز جماعت یا كلاس قرآن. ایشان وقت نماز كه می‏شد، خودش وضو می‏گرفت و به طرف مسجد می‏رفت و بعد از نماز هم شروع به قرائت قرآن می‏كرد. به گونه‏ای شده بود كه بچه‏ها به محض اینكه می‏دیدند علی آقا وضو می‏گیرد، می‏فهمیدند وقت نماز است و آنها نیز بدون تذكردادن وضو می‏گرفتند و به طرف مسجد می‏رفتند. این حركت شهید به اندازه‏ای در نیروها تأثیر كرده بود كه همه قبل از اذان در مسجد می‏نشستند».1
عمل كردن به معروف و دوری كردن از منكر، یكی از شیوه‏های مؤثر در یادآوری نیك و بد به دیگران است.
یكی از خویشاوندان سردار رشید اسلام، شهید عباس بابایی در نقل خاطره‏ای آورده است: «یك شب عباس منزل ما بود. یكی از معلمان دوره دبیرستانش از طریق یكی از اقوام به خانه ما آمد تا عباس درباره پسر او كه سرباز بود، توصیه و سفارش كند. شهید بابایی كه بوی پارتی‏بازی را احساس كرده بود و با اینكه روحیه‏اش به این جور كارها نمی‏خورد، خیلی مؤدبانه و در كمال آرامش و با زبانی نرم به معلمش گفت: شما طبق وظیفه‏ای كه داشتی، به من و بقیه شاگردان درس دادی. بنابراین، نباید به خاطر این كار انتظار داشته باشی من برای شما پارتی‏بازی كنم. آن شب، این‏گونه ملایم و لطیف امر به معروف كردن او، برایم خاطره‏ای فراموش‏نشدنی شد».2
یكی از همراهان شهید حاج محمد گرامی درباره شیوه برخورد این بزرگوار با مفاسد اجتماعی می‏گوید: «حاجی برای كم كردن بدحجابی و مبارزه با تهاجم فرهنگی، كانون تبلیغ و نشر حجاب راه اندازی كرده بود. افراد كانون از قشر خاصی نبودند، [بلكه] هر كس دل‏سوز و مخلص انقلاب بود، می‏توانست عضو كانون شود.
در جلسه كانون، شهید گرامی گفت: نباید بگذاریم ارزش‏ها را مسخره كنند و با قاطعیت باید برخورد كنیم. اكثر افرادی كه در جلسه بودند، نظرشان روی برخورد فیزیكی بود، ولی حاجی می‏گفت: باید با برنامه‏های معنوی و فرهنگی و برخورد مناسب، حجاب را جا بیندازیم. همین كار را هم كردند. كسانی كه شرایط این كار را داشتند، به صورت گروهی می‏رفتند و افراد را ارشاد می‏كردند. عده‏ای هم پلاكاردهایی در زمینه حجاب در سطح شهر نصب می‏كردند.
شهید به همه افراد گفته بود با وضو این كارها را انجام دهند. بعد از مدتی، دادستان نیز اعلام رضایت كرده بود».3
سرهنگ حسن كلانتری، رئیس دفتر شهید سرافراز علی صیاد شیرازی می‏گوید: «یكی از ویژگی‏های این شهید، حساسیت او به امور بیت‏المال بود. نه تنها خود ایشان رعایت می‏كرد، بلكه دیگران را از استفاده شخصی از بیت‏المال نهی می‏كرد. البته آنچه باعث شده بود اطرافیان شهید و همكاران او نیز این مسئله را جدی بگیرند، توجه و ظرافت او در عمل كردن به موضوع بیت‏المال و امر به معروف و نهی از منكر عملی ایشان در این باره بود.
او از منطقه با بنده كه در دفتر بودم، تماس می‏گرفت و می‏گفت: مثلاً 3 دقیقه با مشهد با پدرم تلفنی صحبت كردم، ما موظف بودیم همه را یادداشت كنیم و سر ماه از محل حقوق ایشان كسر كنیم و به حساب بیت‏المال بریزیم. همان طوری كه خودش، هم با عمل و هم با سفارش، مقید بود، دیگران را نیز از استفاده شخصی از بیت‏المال نهی می‏كرد».4
یكی از همرزمان شهید دلاور عباس بابایی نقل می‏كند: «هیچ‏گاه كسی به این زیبایی مرا امربه‏معروف نكرده بود و اگر كسی به غیر از این روش به من گفته بود، اثری روی من نداشت. آن موقع، شهید بابایی، فرمانده پایگاه هوایی اصفهان بود. در دوران حكومت شاه، یك روز بعد از ظهر درحالی‏كه مست و لایعقل به طرف خانه می‏رفتم، ناگهان بابایی و محافظش را مقابل خودم دیدم. پیش خودم گفتم كارم تمام است. وقتی به من رسید، نگاه مهربانانه و معناداری به من كرد، ولی حرفی نزد. فردای آن روز رفتم پیش او تا عذرخواهی كنم، اما شهید كلام مرا قطع كرد و گفت: برادر عزیز، چیزی نگو! راجع به كاری كه كرده‏ای، حرفی نزن... اگر حقیقتا از كرده خود پشیمان هستی، با خداوند عهد كن عملت را اصلاح كنی. خدا می‏داند از پیش او كه آمدم، احساس می‏كردم از نو متولد شدم».5

پیام متن- امام صادق علیه‏السلام فرمود: «كُونُوا دُعاةَ النّاسِ بِغَیْرِ اَلْسِنَتِكُم؛ مردم را به غیر زبانتان و با عمل، دعوت كنید».
- شهید عباس بابایی و ادب و آرامش او در گفتار و رفتار هنگام تذكر دادن مسائل اخلاقی به افراد.
- مبنا قرار دادن فطرت پاك انسانی در برخورد با افراد.
- استفاده از ابزار فرهنگی مناسب برای جذب و تشویق مردم به رعایت مسائل دینی.
- شهید صیاد شیرازی با دقت مراقب امور بیت‏المال بود و دیگران را نیز در عمل، به این كار توصیه می‏كرد.
- برخورد حكیمانه و امر به معروف شایسته شهید بابایی با كسی كه بر اثر نوشیدن شراب، مست شده بود و نیز شرمندگی و تأثیرپذیری این شخص از رفتار درست شهید بابایی.
- اگر شیوه امر به معروف و نهی از منكر درست صورت پذیرد، معمولاً شرمندگی شخص خطاكار را در پیش خواهد داشت.

پی نوشت ها :
1. اصغر فكورى، روز تیغ، ص 111.
2. همان، ص 92.
3. همان، ص 27.
4. احمد حُسینیا، صیاد دل‏ها، ص 70.
5. محمدحسین عباسى وَلَدى، افلاكیان زمین 9، ص 12.

برگرفته از : ماهنامه طوبی - دی ماه 1385 - شماره 13
منبع :
http://pajuhesh.irc.ir

پنج شنبه 17/5/1392 - 17:42
امر به معروف و نهی از منکر

 

نویسنده : عسگر ابراهیم زاده
مقدمهامر به معروف و نهی از منکر ازاصول دین است واحیای این دواصل بیانگرحیات وسرزندگی جامعه می باشد و فراموش کردن این دواصل موجب رخوت و سستی . بی تفاوتی و به تدریج اضمحلال ومرگ جامعه خواهد شد.
برهرمسلمان ومکلفی واجب است.درچارچوب قوانین شرع عمل به معروفات را توصیه کرده . و دیگران را از مبادرت به منکرات بازدارد . این امراز چنان ظرافتی بر خورداراست که گاه عبور از حدومرز آن .نه تنها ثوابی نخواهد داشت . بلکه عقوبتی را نیز در پی خواهد داشت.
ریشه های فطری و غریزیپدران و مادران در طول تاریخ فرزندان خود را به کارهایی وا داشته و از کارهایی نهی کرده اند . مسئله امر و نهی و تشویق وهشدار.ریشه در درون هرانسانی دارد.ومربوط به زمان و مکان یا منطقه خاصی نمیشود.وهر مسئله اینگونه فراگیر باشد.نشان از فطری بودن آن دارد.
هشدار و اخطار و فریاد دربرابر خطرها وانحرافات مخصوص انسان نیست در قرآن مجیدمی خوانیم:
وقتی مورچه ای دیدحضرت سلیمان بن علی نبیناوآله با لشکرش درحرکتندفریادزدوبه سایرمورچگان گفت :به لانه های خودبروید تا پایمال نشوید.
هنگامی که هدهددرپرواز خود ازفضای کشور« سبا » متوجه انحراف مردم ودریافت که مردم خورشیدپرستند .نزدحضرت سلیمان (علیه السّلام) آمدواز این انحراف شکایت کرد.
بنابراین .فریاد دربرابرانحراف ودلسوزی.برای دیگران نه تنها مسئله ای فطری برای انسانهاست . بلکه ریشه ای غریزی نیز در حیوانات دارد.
جایگاه امربه معروف در قرآن
این موضوع ازهمان روزهای اول بعثت پیامبراعظم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) مورد عنایت اسلام بوده است .سوره« والعصر» که اوایل بعثت در مکه نازل شده است.اشاره به امربمعروف می کند و از مومنان می خواهد تا یکدیگر را بکارهای حق و پایداری در راه خدا سفارش کنند.
اولین وظیفهءانبیاء (علیهم السّلام)
قرآن حکیم می فرماید:
مادرمیان هرامتی پیامبری مبعوث کردیم که مهمترین کار و وظیفه او .دوچیز بود:
یکی امربه یکتاپرستی که بزرگترین معروفهاست.
و دوم نهی از اطاعت طاغوتها که بزرگترین منکرهاست.
نشانه بهترین امت
قرآن خطاب به مسلمانان میفرماید:
شمابهترین امتی هستید که برمردم ظاهرشده اید.به شرط آنکه امر به معروف و نهی از منکر کنید. امر به معروف کاری است که خدا انجام می دهد چنانکه امر به منکر کار شیطان است.
امربه معروف یک وظیفه عمومی است.قرآن میفرماید: تمام مردان و زنان با ایمان نسبت به یکدیگر حق ولایت دارند. تا یکدیگر را به « معروف » سفازش کنندو از منکر باز دارند.
البته همواره در قرآن امر به معروف مقدم بر نهی از منکر است . تا بفهماند کارها را از راه مثبت پیگیری کنید و تنها در جامعه انتقادکننده نباشید.
جایگاه امر به معروف در روایات پیامبراکرم(صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرموده اند:
آمران به معروف جانشینان خدا در زمین هستند.
حضرت علی(علیه السّلام) درنهج البلاغه می فرمایند:
همه کارهای خیر و حتی جهاد در راه خدانسبت بامر بمعروف مثل رطوبت دهان است نسبت به آب دریا.
حضرت علی(علیه السّلام) همچنین می فرمایند:
امربمعروف ونهی ازمنکر برای عموم مردم یک مصلحت است ( تا انگیزه آنها را به کارهای خیر زیاد کند) و نهی از منکر برای افراد نابخردکه گرایش به انحراف در آنها زیاد است وسیلة کنترلی قوی ای است.
حضرت امام محمدباقر(علیه السّلام) درمقام شکایت میفرمایند:
افرادی هستند که اگرنماز.ضرری به مال یا جانشان بزند آن را ترک میکنند.همانگونه که امربمعروف و نهی از منکر را که بزرگترین شریفترین واجبات است به همین خاطررها می کنند در حدیث میخوانیم:
بهترین دوست آنست که هنگام خلاف مانع تو شود و بدترین دوست آنستکه به تو تذکر ندهد.
حضرت امام جعفرصادق(علیه السّلام) می فرمایند:
بهترین دوست من کسی است که عیب های مرا به من هدیه کند. ایشان همچنین فرموده اند:
کسی که بتواندجلوی مفاسدرابگیرد.ولی نگیرد. گویا دوست دارد که خداوند متعال معصیت شود چنین کسی اعلام دشمنی با خدا کرده است.
رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرموده اند:
گروهی هستند که نه پیامبرند و نه شهید ولی مردم به مقام آنهابه خاطر امر بمعروف بدست آورده اند غبطه می خورند.

منابع:
1-  آثار علامه شهید مرتضی مطهری
2-  سلسله درس های استاد محسن قرائتی
پنج شنبه 17/5/1392 - 17:41
امر به معروف و نهی از منکر

 

امر به معروف و نهی از منکر در سیره شهدا

امام باقر (علیه السلام) : همانا امر به معروف و نهی از منكر راه پیامبران و شیوۀ صالحان است كه به واسطۀ آن واجبات دیگر به پا داشته می شود . به وسیلۀ آن پیشه ها روا و حلال، ستمها برطرف و زمین آباد می شود. دشمنان به واسطۀ این فریضه مجبور به انصاف شده و امر (دین و دنیا) استوار می شود.
دفاع مقدس هشت سالۀ ‌ما كه پرتوی از شگفت جنگ یك روزۀ عاشورای 61 بود، مردان مردی را به خود دید كه تاریخ با همۀ دیرپای اش، جز در برهه ای كوتاه، به خود ندیده بود. بیشتر انسان هایی كه یاور درد بودند و قرین رنج و آشنای زخم، با تركش و گلوله و خمپاره، انسی عجیب داشتند و هماره با آتش و انفجار و خون هم آغوشی می كردند و در لحظه لحظه این مراحل به نیكویی هر چه تمام تر «امر به معروف» می كردند و زیباترین روش های «نهی از منكر» را به كار می بستند و با رفتار حكیمانه خویش در عمل معروف را تبلیغ می كردند و از منكر تبری می جستند و احكام نورانی و انسان­ساز اسلام را پاس می داشتند. در این جا به ذكر چند خاطره در این خصوص می پردازیم.

امر به معروف و نهی از منكر در کلام شهیدان سردار شهید «سیدمحمد صنیع خانی» به مسائل فردی و اجتماعی اهمیت زیادی قائل بود. او علاوه بر رعایت آداب و اخلاق اسلامی در همۀ زمینه ها به این مسائل اهمیت ویژه ای می داد.
یادم نمی رود، سال 65 دشمن اقدام به بمباران هوایی كرد و جمع زیادی از اهالی محلّه را به خاك و خون كشید. به خاطر ویران شدن خانه و كاشانه ام و مشاهدۀ آن صحنه های دلخراش، به اصرار و توصیۀ دوستانم تصمیم گرفتم دست زن و بچه­ را بگیرم و چند روزی به مشهد مقدس سفر كنم. دلم نبود كه شهر را ترك كنم ولی باور كنید آن صحنه هر لحظه در پیش چشمم تكرار می شد، یاد گلها یی كه پرپر شدند، هر لحظه آزرده خاطرم می كرد. به همین دلیل ساك و وسایلم را برداشتم و آهنگ سفر كردم، سیّد شاهد ماجرا بود، نگاهی به من انداخت و گفت: «فلانی! حالا كه می خواهی بروی، برو ولی صبر كن تا هوا تاریك شود و هنگام شب شهر را ترك كن تا مردم نگویند:‌ بله، فلانی هم گذاشت و رفت!»
او با این حرف چنان مرا تحت تأثیر قرار داد كه ساكم را به گوشه­ای انداختم و برای همیشه در شهر ماندم. (1)

امر به معروف و نهی از منكر در سیره عملی و کلام شهیدانیكی از دوستان شهید «سید رضی رضوی» (2) می گفت: ایشان مدتی مسئول ستاد سوخت شهرستان اردبیل بودند. یكی از افراد فامیل از تهران آمده بود. موقع برگشتن از سید رضی كوپن بنزین خواست. او برای اینكه ناراحتش نكند، دست در جیب كرده كوپنی بیرون آورد و گفت: «این یكی را بگیر؛ اما بدون بقیه مال خودم نیست و از آن بیت المال است.»
یك بار دیگر در دفتر كارش بودیم كه یكی از آشنایان با جسارت گفت: «سید رضی هم كه مسئول شده، خیرش به مانرسید!» وی با خونسردی گفت: «من می توانم همۀ این كوپن ها  را بدهم و كسی هم سرزنش نكند؛ اما هراسم از روز حساب است. دوستان من حتماً عذر مرا می پذیرند؛ چون كه روز جزا نمی توانند به دادم برسند.»(3)
... هنوز «سید علی» از من جدا نشده بود كه گفت: داداش این جا یه خبرهایی هست. مثل اینكه همراه غذاهایی كه سرو شده، دارن به مسافران مشروب می دن.
گفتم: حالا می خواهی چه كار كنی؟
با شناختی كه از او داشتم، می دانستم ساكت نمی نشیند. خودش هم بسیجی بود و حدود سی چهل ماهی توی جبهه ها  فعالیت كرده بود. گفت: «من اجازه نمی دهم اینجا كسی مشروب بخورد. خارج باشه! ما همه ایرانی هستیم و مسلمان.»
البته كسی از مسافران تقاضای مشروب نكرده بود؛ بلكه همراه غذاها بود. سیدعلی موضوع را با نمایندۀ ایران در فرودگاه ایتالیا در میان گذاشت. آن بندۀ خدا هم با اتفاق سیدعلی، فوری دست به كار شدند و مشروبات همراه غذا را جمع آوری كردند و از بوفه خواستند كه این قلم غذا را حذف كند. لحظاتی گذشت تا این كه برادرم، با یكی دو بسته بیسكویت و آبمیوه آمد. از نظر غذا هم احتیاط می كردیم و سعی ما این بود كه این جور جاها از غذای گوشتی استفاده نكنیم. وقتی سیدعلی این كار را كرد، خیلی خوشحال شدم؛
چون می دیدم كه بسیجی همه جا بسیجی است. (4)

روش های نهی از منكر در جبههاگر كسی غیبت می كرد، به عنوان نهی از منكر، همان جا با چفیه او را بسته و بیست ضربه شلاق می زدند.
نحوۀ دیگر آویختن به سقف چادر بود؛ كه بعد از فرود آمدن ضربات شلاّق و بعد یك پارچ آب سرد روی سرش خالی می كردند.
یا بدون مقدمه روی سرش می ریختند و تا آنجا كه می خورد او را می زدند!
كسی كه تمام غذای ظرف خود را نخورده بود به ده ضربه شلاّق محكوم می شد.
اگر كسی بیش از سه روز با برادر رزمنده­ اش قهر یا سرسنگین بود و سلام نمی كرد و یا از زبان نیش­دار مزاح استفاده می كرد نیز به ده ضربه شلاق محكوم می شد.
تعبیر «سرما نخوری» در برخورد با كسی كه دكمۀ یقه ­اش را به عمد یا سهو باز گذاشته بود.
گفتن عبارت كنایه ­آمیز «برادرها! دیگر صحبتی ندارند؟!» توسط شهردار در موقع جمع كردن سفره خطاب به كسانی كه سر سفره حرف می زدند.
خواندن مصرع «بنی آدم اعضای یكدیگرند» برای دو نفر كه با هم بگو مگویشان شده بود.
عطسه كردن در میان صحبتها ی برادری كه احتمال غیبت در آن می رفت و نیز ترك سنگر بدون هیچ سخنی، به عنوان اعتراض. (5)

پی نوشت ها :
1) با یاران سپیده/ محمد خامه­یار/ ص74
2) جانشین گردان آرپی جی تیپ 9 لشگر31 عاشورا
3) روایت سی مرغ/ ص 106
4) آخرین نگاه/ ص118
5) فرهنگ جبهه(آداب و رسوم/2) ،ص29و30

منبع : http://goftomanedini.com

پنج شنبه 17/5/1392 - 17:41
امر به معروف و نهی از منکر

نویسنده : دكتر فریبا شایگان
قبل از پرداختن به بحث اصلی ، لازم است تعاریفی از فرهنگ و تهاجم فرهنگی ارائه گردد ؛ تعاریف متعددی از فرهنگ ارائه شده ، كه به عنوان نمونه تعریفی از یونسكو آورده می شود :

فرهنگ (Culture) : فرهنگ به مجموعه ی پیچیده ای از خصوصیات احساسی ، فكری ، مادی و غیرمادی اطلاق می شود كه به عنوان شاخص یك جامعه یا گروه اجتماعی مطرح می شود ، كه این نه فقط شامل هنرها و آثار ادبی است ، بلكه شامل شكل های مختلف زندگی ، حقوقی بنیادین انسان ها ، نظام های ارزشی و اعتقادات هم می باشد.(1) پس زمانی كه در این مقاله سخن از فرهنگ سازی به میان می آید ، هم شامل بعد معنوی آن – یعنی ایجاد باور ، اعتقاد ، اخلاق و منش اسلامی – می شود و ابعاد مادی آن یعنی پوشش ظاهری و كالاها و لوازم مورد استفاده ی افراد را فرا می گیرد. از آنجا كه فرهنگ ، آموختنی و از روش های مختلفی چون مثل ها ، قصه ها و افسانه ها ، اسطوره ها ، هنر ، آموزش های خانواده و مدرسه ، تعالیم دینی و امروز به میزان زیادی از طریق رسانه های جمعی آموخته می شود ، پس می توان در آموزش فرهنگ مطلوب با استفاده از شیوه های درست ، موفق بود.

تهاجم فرهنگی (Cultueal Invasion) :تهاجم فرهنگی عبارت است از : رابطه ی یكسویه بین فرهنگ ها به گونه ایی كه یك فرهنگ ، عناصر خود را به فرهنگ دیگر تزریق كرده ، موجب اختلال درون فرهنگی می شود. مقام معظم رهبری ، تهاجم فرهنگی را عبارت می دانند از ؛این كه یك مجموعه ی سیاسی یا اقتصادی برای مقاصد سیاسی خودشان و برای اسیر كردن یك ملت ، به بنیان های فرهنگی آن ملت هجوم ببرند. آنها چیزهای تازه ای را به زور و به قصد جایگزین كردن آن ها با فرهنگ و باورهای ملی ، وارد این كشور می كنند. اسم این ، تهاجم فرهنگی است.(2)
دكتر پناهی ، تهاجم فرهنگی را در شدیدترین و وسیع ترین شكل خود عبارت می داند از : فعالیت برنامه ریزی شده ی حاملان و حامیان یك فرهنگ در جهت از هم پاشیدن نظام فرهنگی جامعه ایی دیگر و مستقر كردن نظام فرهنگی مورد علاقه یا مورد قبول مهاجم است. البته حالت خفیف تر چنین عمل می تواند شامل از هم پاشیدن یك مجموعه یا عناصر فرهنگی خاص در نظام فرهنگی مورد هجوم باشد. (3) چنان كه در تعاریف هم آمد ، تهاجم فرهنگی در واقع یك نوع هجوم بسیار زیركانه ، ظریف و تقریباً غیرملموس است و مانند حمله ی نظامی نیست كه همه از آن مطلع شوند و احساس خطر كنند. این حمله ی آگاهانه به مسائل فرهنگی را فرهیختگان و در واقع خواص جامعه موظفند كه عوام را آگاه و آماده ی مقابله كنند. زنان ایثارگر نیز از جمله ی این خواص هستند كه هم وظیفه ی مقابله و هم مسئولیت بیدار كردن دیگران را دارند. مبانی نظری اگر زنان ایثارگر را كنشگرانی بدانیم كه با هدف فرهنگ سازی و مقابله با شبیخون فرهنگی ، رسالت و وظیفه ی دینی و ملی دارند ، می توانیم از نظر كنش اجتماعی «پارسونز» استفاده كنیم. كنش اجتماعی نزد «پارسونز» همه ی رفتار انسانی است كه انگیزه و راهنمای آن معانی است كه كنشگر آن ها ، در دنیای خارج كشف می كند ، توجه اش را جلب می كند و به آنها پاسخ می دهد. ویژگی اصلی كنش اجتماعی در حساسیت كنشگر به معانی چیزها و موجوداتی است كه در محیط هستند و آگاهی یافتن به این معانی و واكنش به پیام هایی كه آن ها می فرستند. (4)
كنش اجتماعی «پارسونز» هم با ذهنیت كنشگر تفسیر می شود (بر مبنای ادراك او از محیط ، احساسات او ، افكاری كه در سر دارد ، انگیزه ایی كه او را به عمل وا میدارد و واكنش هایی كه در برابر كنش های خود دارد) و هم با عینیت ، یعنی كنش اجتماعی را بر مبنای دوگانگی كنشگر / وضعیت می توان تحلیل كرد ، زیرا كنشگر «پارسونز» موجودی است در وضعیت. پس در ساده ترین تعریف ، نظام كنش عبارت است از «سازمان روابط كنش متقابل میان كنشگر و وضعیتش (محیطش)»(5)
كنشگر «پارسونز» همان گونه كه گفته شد ، موجودی است در وضعیت و كنش او نظامی از پویش هاست كه به ناظر به هدف است. او برای رسیدن به هدفش وسایلی لازم دارد ،ولی در این حركت به سمت هدف ، مشروط به شرایطی می شود یعنی شرایطی بر او ، هدف و وسیله اش تأثیر می گذارد كه این شرایط همان محیطی است كه او را در برگرفته و به دو بخش فیزیكی و محیط نمادی یا فرهنگی تقسیم می شود. محیط فیزیكی (با شرایط طبیعی) كه در آن كنش از قوه به فعل در می آید و شامل اشیای مادی ، شرایط اقلیمی ، جغرافیایی ، ابزارها و فنون ، سازوارهای زیستی فرد ، خصوصیات موروثی و ژنتیكی او ، كه كنشگر به هر حال یا باید روی آن ها اثر بگذارد ، یا خود را با آنها سازگار نماید. محیط نمادی یا فرهنگی (شرایط هنجاری) كه هدف های نایل شدنی را تعیین می كند ، وسایل رسیدن به هدف ها را نشان می دهد ، حدود كنش ها مجاز را مشخص می كند ، اولویت ها را تعیین نموده و انتخاب ها را توصیه می كند ، كه كنشگر از آنها برای ایجاد ارتباط با كنشگران دیگر استفاده می كند ، یا برای جهت دادن به كنش اش در برابر محیط فیزیكی یا كنشگران اجتماعی دیگر ، به آنها به عنوان راهنما و سرمشق مراجعه می نماید. در این دیدگاه ، كنش اجتماعی از چهار عنصر تشكیل شده است ؛
1- كنشگر : كه می تواند فرد ،گروه ، سازمان ، جامعه ،یا حتی یك تمدن باشد.
2- وضعیت : كه شامل اشیای فیزیكی و اجتماعی است ، كه كنشگر با آن ها ارتباط برقرار می كند.
3- نمادها : كه با واسطه ی آنها كنشگر با عناصر متفاوت وضعیت ارتباط پیدا می كند و برای هر یك معنایی قائل می شود.
4- قواعد ، هنجارها و ارزش ها ، كه جهت یابی كنش را هدایت می كند.
كنشگر «پارسونز» در كنش خود نه كاملاً آزاد است و نه كاملاًمحدود ، در واقع آزادی فردی در حدودی است كه می تواند خود را با معیارها و موازین اجتماعی انطباق داده و طبق آن ها رفتار كند. فرد ، نقش اجتماعی خود را ایفا می كند و ارزشها و هنجارهای اجتماعی هم به نوبه ی خود ،جهت تصمیم گیری او را تعیین می كند. در كنش اجتما عی فرد باید بین مدل های مختلف یا حتی متضاد ، انتخاب به عمل آورد و این گزینش ، متضمن انتخاب بین ارزشهاست و كنشی كه راهنمایش ارزش ها هستند ناگزیر در آن واحد یك انتخاب و یك امتناع است ، یك بله است و یك نه. خلاصه ی كلام ، دوگانگی و تناقض ، جزئی از ماهیت ارزشهاست. انتخاب افراد به طور محسوس و منسجم نشان می دهد كه وابستگی كم و بیش آگاهانه ای به نظام ارزشی معینی وجود دارد. اغلب ممكن است مدل های متعددی با در نظر گرفتن همه ی موارد مناسب باشد ولی به هر حال بعضی مدل هایش از دیگر مدل ها با جهان بینی و آرمان زندگی كنشگر و تصویری كه از انسان و طبیعی دارد ،تناسب بیش تری دارند و به هر حال فرد باید انتخاب كند. هم چنین در دیدگاه «پارسونز» ، كنش های اجتماعی تحت تأثیر چهار خرده نظام عمل می كنند ؛
الف) نهاد دینی كه مسئولیت ثبات اخلاقی جامعه را بر عهده دارد و از ارزشهای فرهنگی عمومی مراقبت می كند.
ب) نهاد حقوقی كه هنجارها و قوانین اجتماعی را تنظیم می كند.
ج) نهاد اقتصادی كه شرایط انطباق با محیط طبیعی را فراهم و حیات اقتصادی جامعه را تأمین می كند.
د) و سرانجام نهادهای سیاسی كه از هدف های عمومی جامعه مراقبت می كنند.(6)
به علاوه «رونالدبرت» (Ronald Burt) هم نظری شبیه «پارسونز» در این زمینه دارد. او می گوید :« یك كنشگر با توجه به شرایط شخصی و نیز با در نظر گرفتن شرایط دیگران ، سودمندی انواع كنش های ممكن را ارزیابی می كند.» «برت» می افزاید :« كنشگران خود را در یك ساختار اجتماعی می یابند. این ساختار اجتماعی همانندی های اجتماعی شان را مشخص می كند و این همانندی ها نیز به نوبه ی خود الگوی برداشت آنها را از مزایایی كه ممكن است از اتخاذ هر یك از راه های گوناگون كنش به دست آورند ، معین می سازند. در ضمن ساختار اجتماعی توانایی انجام دادن كنش هایی كه در نهایت انجام می گیرند ، كاركرد مشترك كنشگرانی كه در حد توانایی شان منافع شان را دنبال می كنند ، ضمن آن كه هم منافع و هم توانایی های كنشگران به وسیله ی ساختار اجتماعی انجام می گیرند می توانند خود ساختار اجتماعی را تعدیل كنند و این تعدیل ها نیز امكان بالقوه را دارند كه الزام های نوپدیدی را ایجاد كنند كه كنشگران در چارچوب ساختار اجتماعی باید با آنها روبه رو شوند. (7)
بر اساس نظر «پارسونز» اگر هدف فرهنگ سازی و مقابله با شبیخون فرهنگی دشمن باشد ، نمی توان از هر روشی و به هر وسیله ایی به این هدف رسید ، زیرا ما محصور در یك سری ویژگی های طبیعی ، جنسی و توانمندی های خاص هستیم كه از انجام برخی كنش ها باز می مانیم. هم چنین طبق این الگو ، شرایط محیطی ، ابزارها و امكانات در دسترس ، هزینه های لازم و ... همه محدود كننده ی كنش های ما ، در قالب های خاص هستند. نباید انتظاری كه از مردان می رود ، از زنان نیز در این زمینه برود ، یا نمی توان در هر محیطی به یك شیوه عمل كرد. مثلاً نحوه ی عمل در دانشگاه متفاوت با یك مكان تفریحی است. به علاوه شرایط فرهنگی یعنی هنجارها و ارزشهای موجود در جامعه و افراد بر كنش فرد ، نحوه ی عمل او و حتی وسیله و هدفی كه دارد تأثیر می گذارد. در شرایط و موقعیتی كه ازرشها و هنجارهای افراد مطابق دیدگاههای كنشگر است ، راحت تر می تواند با مخاطبان ، متفاوت از آن چیزی است كه كنشگر دارد ، باید هزینه و وقت بیشتری صرف كند و روش های متفاوت و ظریف تری به كار ببرد تا بتواند به هدفش برسد.
از طرفی چنان كه «پارسونز» می گوید كنش ما تحت تأثیر چهار خرده نظام دینی ، حقوقی ، اقتصادی و سیاسی است. اگر نهاد دینی یك سری وظایف و تكالیف بر عهده ی ما گذاشته ،نهاد حقوقی هم كه متعلق به نظام اسلامی است ، ما را با محدودیت هایی موجه می سازد ، یا امكانات مادی مورد نیاز ممكن است ما را محدود نماید. به هر حال در انجام وظیفه ی فرهنگسازی و امر به معروف و نهی از منكر (كه یكی از روشهای اجرایی فرهنگ سازی است) باید با همه ی این محدودیت ها و هنجارها و قوانین و مقررات ،آشنایی داشته و در قالب آن ها حركت كنیم.
نظرات «رابرات برت» هم شبیه «پارسونز» است ، با این تفاوت كه او كل ساختار اجتماعی را به عنوان زمینه ی كنش و تأثیرگذار بر كنش و منافع او در نظر می گیرد. طبق این الگو ،زنان ایثارگر به عنوان كنشگر ، منافعی از فرهنگ سازی دارند كه بخش اعظم آن بر می گردد به احساس وظیفه و تكلیف شرعی و در قبال انجام آن ، پاداش خود را از خداوند طلب می نمایند و بخش دیگر بر می گردد به سلامت جامعه و نفعی كه همه از محیط سالم می برند و می توانند فرزندان خود را به خوبی تربیت كنند و از انحراف آن ها توسط محیط آلوده نگران نباشند. البته چنان كه ذكر شد هدف زنان ایثارگر قطعاً منافع مادی نیست ، بلكه بیشتر احساس تكلیفی است كه در قبال اسلام و انقلاب و خون شهیدان دارند. به طور كلی بر اساس نظریات پیش گفته : زنان ایثارگر ، احساس مسئولیت كرده و وظیفه ی خود را در این و وظیفه ی خود را در این زمان تمام شده نمی دانند و در این جبهه ی مبارزه شركت می كنند ، ولی چنان كه ذكر شد ، باید اهداف و وسایل متناسب با شرایط فیزیكی و فرهنگی جامعه را انتخاب كنند. ابزار و وسایلی كه برای رسیدن به این هدف انتخاب می شوند نیز از نوع فرهنگی است. یعنی ابتدا باید آگاهی ، بصیرت و اطلاعات لازم را داشته باشند. هم چنین علاوه بر بصیرت و بینش دینی و اسلامی ،باید مجهز به علم روز بوده و با زبان روز صحبت كنند.
یكی از ویژگی هایی كه موجب می شود فرد به آسانی پیام خود را منتقل كند و میزان پذیرش پیام بالا برود ، این است كه اعتبار پیام رسان بالا بوده و مقبولیت داشته باشد. یكی از عوامل مقبولیت در این عصر ، مجهز بودن به علم و دانش است. در مقابله ی فرهنگی و فرهنگ سازی ، یكی از ابزارها قلم است. مقام معظم رهبری می فرمایند :« هجوم فرهنگی را با تفنگ نمی توان جواب داد. تفنگ او قلم است. این را هم می گویم تا مسئولان فرهنگی كشور احساس كنند كه امروز سربازان این قضیه شمایید و بدانید كه چگونه دفاع خواهید كرد. چشم ها را باید باز كرد. صحنه را شناخت ، مثل جنگ نظامی كه بدون شناسایی و بدون دیده بان و بدون داشتن وضعیت دشمن ، چشمش را ببندد و سرش را بیندازد پایین ، برود جلو ، شكست خواهد خورد. در جنگ فرهنگی هم همینطور است.»(8)
راهكارهای علمی در راه رسیدن به هدف كه در این مقاله ، فرهنگ سازی است ، آن چنان كه حضرت امام (ره) می فرمایند ؛ ابتدا باید باور و اعتقاد به هدف داشت و سپس عزم و اراده برای رسیدن به آن هدف. مرحله ی بعد ، زمان اجراست كه بهترین روش ، عمل صالح و عامل بودن به گفته ها و اعتقادات است. در آیات و روایات متعدد آمده است كه :« دیگران را با عمل خود جذب كنید.» به طور مثال خداوند در آیه ی دوم سوره ی صف می فرمایند :« یا ایها الذین آمنوا لم تقولون ما لا تفعلون» ؛ ای كسانی كه ایمان آورده اید ، چرا سخنانی می گویید كه به كارشان نمی بندید؟
همچنین از قول معصوم است كه فرمود : «كونوا دعاه الناس بغیر السنتكم» ؛مردم را با غیر از زبان هایتان (به كارهای نیك) بخوانید. مخاطبان ، آن قدر كه از عمل صالح پیام رسانان الگو می گیرند ، از گفتار و نصایح آن ها تأثیر نمی پذیرند كه «دو صد گفته چون نیم كردار نیست».
از آن جا كه مقصود این مقاله ،فرهنگ سازی برای جوانان است آن هم توسط زنان ایثارگر تحصیل كرده ،كه نوعاً با جوانان دانشگاهی یا در محیط های كاری با همكاران تعامل دارند ، لذا به چند راهكار علمی در این خصوص اشاره می شود ؛

1- آراستگی ظاهری :
ظاهر فرد ، نخستین چیزی است كه توجه مخاطب را به خود جلب می كند. نظرات روان شناسان اجتماعی بیانگر این نكته است كه برای تأثیر گذاری بر دیگران ، اول باید توجه آنها را جلب كرد. اگر مخاطب توجه نكند نمی توان به او پیام رساند. سپس باید پیام به نحوی باشد كه مخاطب ، آن را درك كند و بفهمد و در مرحله سوم است كه مخاطب تصمیم می گیرد پیام را بپذیرد یا نه ، كه این بستگی به تقویت های عرضه شده دارد. (9)
به هر حال كنشگران باید افزون بر شناخت مخاطبان خود و درك موقعیت مكانی و زمانی ، پوشش مناسب و ظاهر آراسته داشته باشند.
زمانی كه حضرت علی (علیه السّلام) می فرمایند :« فرزند زمان خویشتن باشید» یا این كه پیامبر اكرم (صلی الله علیه و آله و سلّم) می فرمایند :« مردم به زمان خویش شبیه ترند تا به پدرانشان» می تواند تأكید بر این امر باشد كه مبلغ باید متناسب با شرایط زمان و مكان و با روشی مناسب به تبلیغ و ترویج دین بپردازد و فضای فرهنگی و اخلاقی محیط و شرایط رشد و زمینه های تأثیر اجتماعی و جامعه پذیری را ملحوظ بدارد ، تا از كاروان زمان ، عقب مانده ، در امر الگوسازی موفق باشد. (10)
هم چنین می توان مرز بین محرم و نامحرم را به دختران آموزش داد . به طور مثال در شرایطی كه مخاطبان فقط دختران و زنان هستند و بیم ورود نامحرم نیست بهتر است پوشش مناسب آن مكان را داشت ، البته با حفظ سادگی و وقار خاصی كه با پوشش مناسب نشان داده می شود.

2- اخلاق و رفتار و منش شایسته داشتن
با عمل به دستورهای اسلامی در خصوص اخلاق و رفتار مناسب با دیگران ؛ مانند پیشگامی در سلام كردن ، احوالپرسی ، افراد را به نام شناختن و صدا كردن ، احترام به آنان ، با تبسم و مهربانی برخورد كردن ، استفاده از كلمات و الفاظ خوشایند و امثال آن می توان دیگران را ابتدا جذب نمود و سپس بر آنان تأثیر مثبت گذاشت.

3- تواضع و فروتنی :
عدم توقع از دیگران ، به رخ نكشیدن امتیازهای خود و اجر خود را از خداوند خواستن.

4- صبر و بردباری :
اصولاً كارهای فرهنگی نیاز به صبر و تأمل زیاد دارد و نتیجه ی آن زمانبر است ؛ ولی اگر در اثر بخشی موفق شود و بتواند ارزش ها را نهادینه و درونی افراد كند ، تأثیرش بلند مدت خواهد بود.

5- ملاك انتخاب افراد و تأثیرگذاری بر آنان نباید خیلی ریز و جزئی باشد.
هر چه ملاك ، كلی تر باشد ، افراد بیشتری در آن حیطه قرار گرفته ، مخاطبان بیشتر می شوند و طبعاً دامنه ی تأثیرگذاری هم گسترده تر.

6- به روز بودن دانش و اطلاعات در زمینه ی تخصص مورد ادعا
در این ارتباط باید بیشترین و جدیدترین اطلاعات را داشته باشیم. باید ثابت كنیم كه تعهد و تخصص به خوبی با هم قابل جمع هستند.

7- نظم داشتن
یكی از ویژگی هایی است كه موجب توفیق فرد در هر كاری و در این جا فرهنگ سازی است. كسی كه بر اساس اصول خاصی به طور منظم كار می كند و برای وقت خود و دیگران ارزش قائل است ، هم به اهدافش بهتر می رسد و هم به دیگران الگوی عملی از سفارش اسلام به رعایت نظم را ارئه می دهد.

8- رسیدگی به همسر و فرزندان
علاوه بر آنچه ذكر شد ، زنان ایثارگر مسئولیت مهم زندگی و رسیدگی به همسر و فرزندان را نیز بر عهده دارند. فرهنگ سازی ابتدا باید از درون و از نزدیك ترین افراد شروع شود ، یعنی ایجاد فرهنگ ایثار و تلاش و دفاع از ارزش های اسلامی در فرزندان ، و این مهم تحقق نمی یابد مگر با انجام صحیح وظایفی كه در قبال آن داریم.
متأسفانه  شرایط به نحوی تغییر كرده كه كسی كه توان كار بیرون از منزل دارد و قابلیت های خاصی كسب كرده ، می پندارد آن چنان در قبال جامعه و دیگران مسئول است كه از صبح تا پاسی از شب باید بیرون از منزل و در خدمت دیگران باشد و گاهی نمی تواند به وظیفه مادری یا همسری خود كه یكی از اصلی ترین وظایف زنان است و جایگزین هم ندارد ، عمل كند. وظیفه ی محبت به همسر و فرزندان ، با آنان بودن ، گوش دادن به سخنان و درد دل های آنان را نمی توان به كسی سپرد و ضربه ایی كه از كمبود محبت به فرزندان وارد می شود ، غیر قابل جبران است. پس باید ابتدا این فرهنگ را در فرزندان مان پدید آوریم ، آن هم به صورت عملی و با ارضای نیازهای روحی و عاطفی آن ها. مقام معظم رهبری در همین زمینه ی نقش زن مسلمان در مقابله با تهاجم فرهنگی می فرمایند :
- زن مسلمان باید در راه فرزانگی و علم و در راه خودسازی معنوی و اخلاقی تلاش كند.
- در میدان جهاد و مبارزه پیشقدم باشد. - نسبت به زخارف دنیا و تجملات ، بی اعتنا باشد.
- عفت و عصمت و ظاهرش در حدی باشد كه چشم و نظر هرزه و بیگانه را به خودی خود قطع كند.
- در محیط خانه ، دلارام شوهر و فرزندانش باشد.
- مایه ی آرامش زندگی و آسایش محیط خانواده باشد.
- در دامن پرمهر و عطوفت و با سخنان پرنكته و مهرآمیزش ، فرزندان سالمی را از لحاظ روانی تربیت كند.
- انسان های بی عقده ، خوش روحیه و سالم از لحاظ روحی و اعصاب در دامان او پرورش پیدا كنند.
- مردان و زنان و شخصیت های جامعه را به وجود بیاورد. جمع بندی به عنوان جمع بندی بحث باید گفت كه در حال حاضر ما ، در وضعیت تهاجم فرهنگی قرار داریم و باید هر كس مطابق وظیفه و توان خود ، در این میدان ، مبارزه تلاش و كوشش كند. سلاح این مبارزه از نوع نرم افزاری است یعنی فكر و اندیشه و قلم و بیان خوش و اخلاق نیكو و مانند آن. رزمندگان این جبهه هم انسان های مسئول و متعهد و دلسوز و فداكار اعم از زن و مرد هستند. در این مبارزه كه هدف آن مقابله با تهاجم فرهنگی و فرهنگ سازی است ، وسیله و روش را باید از طرفی متناسب با وضعیت فیزیكی و جسمی و مادی و از طرف دیگر وضعیت فرهنگی ، ارزش ها و هنجارهای جامعه و شرایط عینی موجود انتخاب كرد ، تا بتوان به نتیجه رسید.
زنان ایثارگر به عنوان پیروان حضرت زینب (سلام الله علیها) كه رسالت ابلاغ پیام شهدا را دارند ، باید در صحنه مثل همیشه پرچمدار و پیشتاز باشند و چنان كه مقام معظم رهبری می فرمایند ؛ هم در منزل مایه ی آرامش و آسایش همسر و فرزندان باشند و شخصیت های سالم و شایسته یی تحویل جامعه دهند و هم در میدان های علم و دانش و مبارزه و جهاد ، پیشگام باشند. ان شاء الله.

پی نوشت ها:
1) پناهی ، 1375 ، 94
2) مقام معظم رهبری ، 1375 ، 13
3) پناهی ، 13547 ، 16
4) گی روشه ، 1376 ، 56
5) همان ، 62
6) توسلی : 1371 ، 241
7) ریترز : 1374 ، 620
8) روزنامه ی رسالت ، 13/3/69
9) كریمی ، 1379 ، 242
10) رهبر ، 1377، 472

فهرست منابع :
1- قرآن كریم.
2- آیت الله خامنه یی ، سید علی (1375) :«تهاجم فرهنگی» نامه ی پژوهش ، سال اول ، شماره ی 3 و 2 ، تهران ، مركز پژوهش های بنیادین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
3- پناهی ، محمد حسین (1375) :«نظام فرهنگی ، كاركردها و دگرگونی آن در ارتباط با بحث تهاجم فرهنگی»نامه ی پژوهش ، سال اول شماره 3 و 2 ، تهران ، مركز پژوهش های بنیادین وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی.
4- توسلی ، غلام حسین (1371) : نظریه ی جامعه شناسی ، چاپ سوم ، تهران ، زوار.
5- در جست و جوی راه از كلام امام ، دفتر سوم.
6- ریشه گی (1376) : جامعه شناسی تالكوت پارسونز ، ت : نیك گهر ، تهران ، تبیان.
7- روزنامه ی رسالت ، 13/3/69.
8- رهبر ، محمد تقی (1377) : پژوهشی در تبلیغات ، قم ، سازمان تبلیغات اسلامی.
9- ریترز ، جورج (1374) : نظریه های جامعه شناسی در دوران معاصر ، ت : ثلاثی ، تهران ، علمی.
10- صحیفه ی نور ،جلد 16

منبع : http://www.navideshahed.com

پنج شنبه 17/5/1392 - 17:39
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته