اخلاق
در ایام تحصیل علوم دینی و فقه اهل بیت،علیهم السلام، در نجف اشرف، شوق زیادی جهت دیدارجمال مولایمان بقیة الله الاعظم، عجل الله تعالی فرجه،داشتم با خود عهد کردم چهل شب چهارشنبه پیاده به مسجد سهله بروم، به این نیت که جمال آقا صاحب الامر،علیه السلام، را زیارت کنم و به این فوز بزرگ نایل شوم.
تا 35 یا 36 شب چهارشنبه ادامه دادم تصادفا در این شب رفتنم از نجف به تاخیر افتاد و هوا ابری و بارانی بود نزدیک شب وحشت و ترس وجود مرا فرا گرفت مخصوصا از زیادی قطاع الطریق و دزدها، ناگهان صدای پایی را از پشت سر شنیدم که بیشتر موجب ترس و وحشتم گردید. برگشتم به عقب، سید عربی را با لباس اهل بادیه دیدم، نزدیک من آمد و با زبان فصیح گفت: ای سید! سلام علیکم.
ترس و وحشت بکلی از وجودم رفت و اطمینان وسکون نفس پیدا کردم و تعجب آور بود که چگونه این شخص در تاریکی شدید، متوجه سیادت من شد و در آن حال من از این مطلب غافل بودم. به هر حال سخن می گفتیم و می رفتیم از من سؤال کرد:
کجا قصد داری؟
گفتم: مسجد سهله.
فرمود: به چه جهت؟
گفتم: به قصد تشرف و زیارت ولی عصر،علیه السلام.
مقداری که رفتیم به مسجد زید بن صوحان که مسجدکوچکی است نزدیک مسجد سهله رسیدیم داخل مسجدشده و نماز خواندیم و بعد از دعایی که سید خواند که،مثل آن بود که دیوار و سنگها با او آن دعا را می خواندند;احساس انقلابی عجیب در خود نمودم که از وصف آن عاجزم.
بعد از دعا سید فرمود: سید تو گرسنه ای، چه خوب است شام بخوری.
پس سفره ای را که زیر عبا داشت بیرون آورد و درآن سه قرص نان و دو یا سه خیار سبز تازه بود. مثل اینکه تازه از باغ چیده و آن وقت چله زمستان و سرمای زننده ای بود و من منتقل به این معنا نشدم که این آقا این خیار تازه سبز را در این فصل زمستان از کجا آورده؟طبق دستور آقا شام خوردم.
سپس فرمود: بلند شو تا به مسجد سهله برویم.
داخل مسجد شدیم آقا مشغول اعمال وارده درمقامات شد و من هم به متابعت آن حضرت انجام وظیفه می کردم و بدون اختیار نماز مغرب و عشا را به آقا اقتداکردم و متوجه نبودم که این آقا کیست؟
بعد از آنکه اعمال تمام شد، آن بزرگوار فرمود:
ای سید آیا مثل دیگران بعد از اعمال مسجد سهله به مسجد کوفه می روی یا در همین جا می مانی؟
گفتم: می مانم و سپس در وسط مسجد در مقام امام صادق، علیه السلام، نشستیم.
به سید گفتم: آیا چای یا قهوه یا دخانیات میل داری آماده کنم؟
در جواب کلام جامعی را فرمود: این امور از فضول زندگی است و ما از این فضولات دوریم.
این کلام در اعماق وجودم اثر گذاشت به نحوی که هرگاه یادم می آید ارکان وجودم می لرزد به هر حال مجلس نزدیک دو ساعت طول کشید و در این مدت مطالبی رد و بدل شد که به بعضی از آنها اشاره می کنم؟
1. در رابطه با استخاره سخن به میان آمد. سید عرب فرمود:
ای سید با تسبیح به چه نحو استخاره می کنی؟
گفتم: سه مرتبه صلوات می فرستم و سه مرتبه می گویم: «استخیر الله برحمته خیرة فی عافیة » پس قبضه ای از تسبیح را گرفته می شمارم، اگر دو تا بماند بداست و اگر یکی ماند خوب است.
فرمود: برای این استخاره، باقی مانده ای است که به شما نرسیده و آن این است که هرگاه یکی باقی ماند فوراحکم به خوبی استخاره نکنید بلکه توقف کنید و دوباره بر ترک عمل استخاره کنید اگر زوج آمد کشف می شوداستخاره اول خوب است اما اگر یکی آمد کشف می شودکه استخاره اول میانه است.
به حسب قواعد علمیه می بایست دلیل بخواهیم و آقاجواب دهد به جای دقیق و باریکی رسیدیم پس به مجرداین قول تسلیم و منقاد شدم و در عین حال متوجه نیستم که این آقا کیست.
2. از جمله مطالب در این جلسه تاکید سید عرب بر تلاوت و قرائت این سوره ها بعد از نمازهای واجب بود. بعد ازنماز صبح سوره یاسین و بعد از نماز ظهر سوره عم بعداز نماز عصر سوره نوح و بعد از مغرب سوره واقعه وبعد از نماز عشاء سوره ملک.
3. دیگر اینکه تاکید فرمودند: بر دو رکعت نماز بین مغرب و عشا که در رکعت اول بعد از حمد هر سوره ای خواستی می خوانی و در رکعت دوم بعد از حمد سوره واقعه را می خوانی و فرمود: کفایت می کند این از خواندن سوره واقعه بعد از نماز مغرب، چنانکه گذشت.
4. تاکید فرمود که: بعد از نمازهای پنجگانه این دعا رابخوان:
«اللهم سرحنی عن الهموم و الغموم و وحشة الصدر و وسوسة الشیطان برحمتک یا ارحم الراحمین ».
5. و دیگر تاکید بر خواندن این دعا بعد از ذکر رکوع درنمازهای یومیه خصوصا رکعت آخر:
«اللهم صل علی محمد و آل محمد و ترحم علی عجزنا و اغثنا بحقهم ».
6. در تعریف و تمجید از شرایع الاسلام مرحوم محقق حلی فرمود:
تمام آن مطابق با واقع است مگر کمی از مسایل آن.
7. تاکید بر خواندن قرآن و هدیه کردن ثواب آن، برای شیعیانی که وارثی ندارند یا دارند و لکن یاد از آنهانمی کنند.
8. تحت الحنک را از زیر حنک دور دادن و سر آن را درعمامه قرار دادن چنانکه علمای عرب به همین نحو عمل می کنند و فرمود: در شرع اینچنین رسیده است.
9. تاکید بر زیارت سید الشهدا، علیه السلام.
10. دعا در حق من و فرمود: قرار دهد خدا تو را ازخدمتگزارن شرع.
11. پرسیدم: نمی دانم آیا عاقبت کارم خیر است و آیا من نزد صاحب شرع مقدس رو سفیدم؟
فرمود: عاقبت تو خیر و سعیت مشکور و روسفیدی.
گفتم: نمی دانم آیا پدر و مادر و اساتید و ذوی الحقوق از من راضی هستند یا نه؟
فرمود: تمام آنها از تو راضی اند و درباره ات دعامی کنند.
استدعای دعا کردم برای خودم که موفق باشم برای تالیف و تصنیف.
دعا فرمودند.
در اینجا مطلب دیگری است که مجال تفصیل و بیان آن نیست پس خواستم از مسجد بیرون روم به خاطرحاجتی، آمدم نزد حوض که در وسط راه قبل از خارج شدن از مسجد قرار دارد به ذهنم رسید چه شبی بود واین سید عرب کیست که اینهمه با فضیلت است؟ شایدهمان مقصود و معشوقم باشد تا به ذهنم این معنی خطور کرد، مضطرب برگشتم و آن آقا را ندیدم و کسی هم در مسجد نبود. یقین پیدا کردم که آقا را زیارت کردم و غافل بودم، مشغول گریه شدم و همچون دیوانه اطراف مسجد گریه می کردم تا صبح شد، چون عاشقی که بعد ازوصال مبتلا به هجران شود
جمعه 7/8/1389 - 21:24
رمضان
مضان المبارک 1431 / 2-6-1389 / جلسه (13)
اَعوذُ بِاللهِ مِنَ الشَّیطانِ الرَّجیم؛ بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیم وَ الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعَالَمِین وَ صَلَّی اللهُ عَلی مُحَمَّدٍ وَ آلِهِ الطَّیِّبینَ الطَّاهِرِینَ وَ لَعنَةُ اللهِ عَلی اَعدائِهِم اَجمَعین.
«اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ اسْمَعْ نِدَائِی إِذَا نَادَیْتُكَ وَ اسْمَعْ دُعَائِی إِذَا دَعَوْتُكَ وَ أَقْبِلْ عَلَیَّ إِذَا نَاجَیْتُكَ فَقَدْ هَرَبْتُ إِلَیْكَ وَ وَقَفْتُ بَیْنَ یَدَیْكَ»
خدایا بر محمد و خاندانش درود فرست و صدایم را بشنو، هنگامی که تو را صدا میزنم؛ به دعایم گوش فرا ده، آنهنگام که تو را میخوانم و رو به من فرما، در آنزمان که با تو نجوا میکنم. همانا من به سوی تو فرار کردهام و در مقابل تو ایستادهام.
مروری بر مباحث گذشته
گفته شد ماه مبارک رمضان، ماهی است که عبد، کلام ربّ ـقرآن نازلـ را بازگو میکند و با ربّش سخن میگوید ـقرآن صاعد ـ و خواستههایش را در قالب دعا با ربّ خود در میان میگذارد. دعا هم عرض شد كه مأثور و غیرمأثور دارد و دارای شرایط و آدابی است. جلسه گذشته این بحث را مطرح کردیم كه زمان در اجابت دعا تأثیرگذاری و کارآیی و دخالت دارد. در باب زمان گفتیم که گاهی مسأله به این شكل است كه «شبانهروز»، یعنی هر روز و هر شب، به عنوان عامل تاثیرگذار مطرح است و گاهی هم مسأله بهطور كلّی مطرح میشود. جلسه گذشته عرض کردیم كه ما روایات بسیاری داریم که از نیمه شب به بعد را به عنوان زمان مناسب برای دعا كردن معرفی كرده است. روایات آن هم مطرح شد. ولی من برای تكمیل بحث روایات دیگری را در این رابطه میخوانم.
1. سحرگاهان
ما در بعضی از روایات داریم كه دعا در سحرگاهان مؤثر است. من یكی دو نكته را عرض کنم، بعد روایت مربوطه را هم میخوانم. اولاً «سَحَر» یعنی زمان نزدیک به طلوع فجر؛ زمان نزدیک به دمیدن سپیدهدم را «سحر» میگویند.
«سَحَر» در آیات قرآن كریم
ثانیاً این تعبیر «سَحَر» از آیات قرآن اتخاذ شده است و حتّی در خود روایت هم این آیات استخدام شده است. ما در آیات متعددی این معنا را داریم که تعبیر به سَحَر فرموده است. در سوره الذاریات در توصیف متّقین میفرماید: «إِنَّ الْمُتَّقینَ فی جَنَّاتٍ وَ عُیُونٍ»؛ تا میرسد به اینجا كه «وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُون». یعنی متّقین در سحرگاهان طلب مغفرت میکنند. در سوره آلعمران هم در توصیف متّقین، آنجا که خصوصیات آنها را بیان میكند، میفرماید: «وَ الْمُسْتَغْفِرینَ بِالْأَسْحارِ».
در سوره حضرت یوسف(علیهالسلام)، آنجایی که فرزندان حضرت یعقوب(علیهالسلام) آمدند و پشیمان شدند و خواستند عذر خواهی و توبه کنند، به پدر گفتند: «یا أَبانَا اسْتَغْفِرْ لَنا ذُنُوبَنا إِنَّا كُنَّا خاطِئین»؛ آنها راجع به گناهشان تقاضای مغفرت کردند و حضرت به آنها پاسخ داد: «قالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّی إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ». فرمود من بعداً از پروردگارم برای شما استغفار میکنم. یعنی همان موقع استغفار نکرد و كار را به آینده موكول كرد. حالا من بعداً سرّ این مطلب را میگویم. در روایتی هم داریم كه «أخَّرَهُمْ إلَی السَّحَرِ»؛ یعنی او میخواست هنگام سَحَر برایشان استغفار کند. غرض اینكه آیات هم آن موقعیت خاصّ سَحَر را مطرح میکند.
«سَحَر» در روایات
در روایت هم ما این مطلب را داریم و من فقط دو سه روایتی را که در ارتباط با آیات است، مطرح میکنم وگرنه روایت در این زمینه زیاد است. در روایتی از پیغمبر اکرم(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم)، در بین وصایایی كه به علی(علیهالسلام) میفرمایند، آمده است كه حضرت خطاب به علی (علیهالسلام) میفرماید: «یا عَلِیُّ وَ بِالأسْحَارِ فَادْعُ لاتُرَدْ لَکَ دَعْوَۀٌ»؛ یعنی ای علی، هنگام سَحَر دعا کن و از خدا درخواست کن! چرا؟ چون دعایت در آن موقع رد نمیشود. «لاتُرَدْ لَکَ دَعْوَۀٌ». بعد حضرت علّت را بیان فرمودند: «وَ إنَّ اللهَ تَبارَکَ وَ تَعَالَی یَقُولُ وَ الْمُسْتَغْفِرینَ بِالْأَسْحارِ». چون خداوند چنین فرموده است و همان آیه را استخدام کردند.
دعای در سحرگاه، بهترین دعاها
در یک روایت دیگری از امام صادق (علیهالسلام) آمده است که حضرت فرمود: «إِنَّ أَفْضَلَ مَا دَعَوْتُمُ اللَّهَ بِالْأَسْحَارِ. قَالَ اللَّهُ تَعَالَى وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ». حضرت آیه دیگری را استخدام کرد كه بهترین زمان برای دعا كردن به درگاه خداوند، سحرگاهان است. نگاه کنید! من روایات را با آیات تطبیق میدهم. آنهایی که اهلش هستند دقت کنند! حدیث دیگری از امام صادق(علیهالسلام) است كه فرمودند: «قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (صَلَّی اللهُ عَلَیْهِ وَ آلِهِ وَ سَلَّمَ) خَیْرُ وَقْتٍ دَعَوْتُمُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ فِیهِ الْأَسْحَار»؛ بهترین وقتی که شما دعا میكنید، سَحَرها است. «وَ تَلَا هَذِهِ الْآیَةَ فِی قَوْلِ یَعْقُوبَ عَلَیهِ السَّلامُ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّی وَ قَالَ أَخَّرَهُمْ إِلَى السَّحَر». یعنی حضرت این آیه را تلاوت كردند كه وقتی حضرت یعقوب(علیهالسلام) به فرزندانش گفت بعداً از پروردگارم برایتان استغفار میكنم، دعایش را نسبت به آنها به تأخیر انداخت تا در سَحَر این كار را انجام دهد.
مَلَك داعی هر سحرگاه
در اینجا من روایتی میخوانم و بعد هم به یک نکته تقریباً اساسی اشاره میکنم. آن روایت این است که پیغمبراکرم(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) فرمود: «إنَّ اللهَ جَلَّ جَلالُهُ فِی آخِرِ سَاعَۀٍ تَبْقَی مِنْ سَاعَاتِ اللَّیْلِ یَأمُرُ مَلِکاً یُنَادِیهِ»؛ در آخرین لحظاتی که از شب باقی مانده است، یعنی نزدیک طلوع فجر که به آن سَحَر میگویند، خداوند به فرشتهای امر میکند که ندا کند. «وَ یُسمَعُ بَیْنَ الخَافِقَیْنِ»؛ یعنی در تمام مشرق و مغرب عالم صدایش شنیده میشنود. حالا ندایش چیست؟ میگوید: «ألَا! هَلْ مِنْ مُسْتَغْفِرٍ یُغْفَرُ لَهُ»؛ آیا کسی هست که طلب آمرزش کند و مورد آمرزش قرار گیرد؟ «ألَا هَلْ مِنْ تَائِبٍ یُتَابُ عَلَیْهِ»؛ آیا كسی هست كه توبه کند و توبهاش پذیرفته شود؟ «أَلَا هَلْ مِنْ دَاعٍ خَیْرٍ یُسْتَجَابُ لَهُ»؛ آیا كسی هست كه تقاضای خیر کند تا مورد اجابت قرار گیرد؟ «هَلْ مِنْ سَائِلٍ یُعْطَى سُؤَالُهُ». آیا كسی هست كه تقاضا کند و درخواستش پذیرفته شود و خدا به او عطا کند؟ از این دو روایت ظاهر میشود که این زمان، یعنی سحر، بر روی دعا نقش دارد. من عرض کردم دعا خودش کاربرد دارد، امّا عواملی هستند که اینها بر روی دعا تأثیرگذارند؛ از جمله زمان و در شبانهروز، هنگام سَحَر بسیار تاثیرگذار است.
در سَحَر چه بخواهیم؟
در باب «درخواست» که چه باشد، لسان روایات عمومی است و هر خواستهای را شامل میشود. یعنی انسان در سَحَر میتواند هر چیزی را از خداوند بخواهد. امّا در هر سه آیهای که مطرح شد، که روایات هم به همین سه آیه استناد كرده بودند، درخواست مربوط به «مغفرت» است. هر سه مربوط به درخواستِ مغفرت کردن از خداوند است. «وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ»؛ حتی فرزندان یعقوب هم از پدر طلب غفران کردند و او در جواب آنها گفت: «سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّی».
تأثیر سَحَر بر استغفار
این مطلب هیچ منافاتی ندارد با اینکه سَحَر در تأثیرگذاری بر روی دعا به طور كلی، چه دعا برای استغفار باشد چه برای غیر استغفار، نقش داشته باشد. مطلب این است كه این زمان بیشترین اثر را در بین ادعیه، بر روی دعایی دارد كه بنده برای مغفرت و آمرزش خود میكند. دیدید كه هر سه آیه هم مربوط به مغفرت بود. گرچه روایات ما دایره و مدار دعا را باز کرده بود، امّا آیاتی که استخدام فرموده بودند، همه مربوط به طلب غفران از خداوند و آمرزش خواستن از او بود. پس میفهمیم كه این زمان، یعنی سحر، بر روی استغفاری که عبد میکند و پوزشهایی که از ربّش میطلبد، تأثیر فراوان دارد و در حقیقت اثرش روی آن بیشتر است.
2. بین الطلوعین
و امّا موقعیت دیگری كه در شبانهروز بر روی دعا تأثیر دارد «ما بین الطلوعین» است؛ یعنی ما بین طلوع فجر و طلوع شمس. از هنگامی که سپیدهدم میدمد تا موقعی که خورشید طلوع میکند را بین الطلوعین میگویند.
بركت در صبحگاه
ما در این رابطه روایات زیادی داریم كه من چند روایت را میخوانم و بعد یک مطلب اساسی را مطرح میکنم. روایت اول از پیغمبر اکرم(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) است كه حضرت فرمود: «إذَا صَلَّیْتُمُ الصُّبْحَ فَافْزَعُوا إلَى الدُّعاءِ وَ بَاكِرُوا فِی طَلَبِ الْحَوَائِجَ اَللَّهُمَ بَارِكْ لِأُمَّتِی فِی بُكُورِهَا». موقعی که نماز صبحتان را خواندید، به دعا کردن رو آورید و از همان صبح به دنبال کسب و کارتان بروید؛ بعد در آخر روایت حضرت این دعا را کردند كه: «اَللَّهُمَ بَارِكْ لِأُمَّتِی فِی بُكُورِهَا». یعنی از خدا درخواست کردند که خداوند در صبحهای زود، به امّتش برکت دهد.
دعای صبح سودمندتر از تلاش صبحگاهی
روایت دوم، باز هم از پیغمبر اکرم(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) است كه ایشان فرمودند: «وَ الَّذِی نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِیَدِهِ لِدُعَاءِ الرَّجُلِ بَعْدَ طُلُوعِ الْفَجْرِ إلَى طُلُوعِ الشَّمْسِ أنْجَحُ فِی الْحَاجَاتِ مِنَ الضَّارِبِ بِمَالِهِ فِی الأرْضِ». یعنی قسم به آن موجودی که جان منِ پیغمبر، در دست قدرت او است، دعای فرد در «ما بین الطلوعین» در برآوردن حاجات و برطرف كردن نیازها، مؤثرتر است از کسی که به دنبال تجارت میرود و با مال خودش در زمین به دنبال درآمد است. در این روایات نکتههایی وجود دارد كه در آخر بحث به آن اشاره خواهم كرد.
زمان باز بودن دربهای آسمان
یک روایت دیگر از امام باقر (علیهالسلام) است که حضرت فرمود: «فَعَلَیْكُمْ بِالدُّعَاءِ فِی السَّحَرِ إِلَى طُلُوعِ الشَّمْسِ فَإِنَّهَا سَاعَةٌ تُفْتَحُ فِیهَا أَبْوَابُ السَّمَاءِ»؛ بر شما باد به دعا در سحر! چرا كه در این ساعت، درهای آسمان باز میشود؛ «وَ تُقَسَّمُ فِیهَا الْأَرْزَاقُ»؛ در این زمان روزیها تقسیم میشود؛ «وَ تُقْضَى فِیهَا الْحَوَائِجُ الْعِظَامُ». و حاجتهای بزرگ در این زمان برآورده میشود.
من گامبهگام پیش آمدم. اوّل نصف شب به بعد را گفتم، بعد ثُلث شب، بعد سحر و آخر هم رسیدیم به بینالطلوعین. در همه این روایات، بهخصوص این روایت آخر كه از امام باقر (علیهالسلام) بود که حضرت فرمود «وَ تُقْضَى فِیهَا الْحَوَائِجُ الْعِظَامُ»، روی یک چیز تکیه میکنند و آن هم امور رزق و روزی است که جنبه مادّی و دنیایی دارد. در روایتی كه از پیغمبر اکرم(صلّیاللهعلیهوآلهوسلّم) بود، اینطور داشت که وقتی نماز صبح خواندید، به دعا بپردازید و بعد به دنبال كار و كاسبی بروید؛ «بَاكِرُوا فِی طَلَبِ الْحَوَائِجَ». یا در روایت دیگری از پیغمبر داریم: «أنْجَحُ مِنَ الضَّارِبِ بِمَالِهِ فِی الأرْضِ». مثل اینکه اینها یک نکته اساسی است و آن در مورد نحوه اثر این زمانها است.
تاثیرگذاری زمان «بعد از نماز شب و نماز صبح» بر داعی
من جلسه گذشته درباره این زمانها عرض کردم که یک بحث این است که نفسِ زمان نسبت به حاجات و بر روی دعا آثاری داشته باشد که من گفتم آن را کنار بگذارید؛ چون اینجا جای این بحث نیست. امّا یکوقت زمان روی داعی و در ربط با دعایش اثر دارد. یعنی اثر زمان نسبت به حالات داعی است. فرض کنید هنگام طلوع فجر، در آن موقع حالت داعی این است كه معمولاً یا یک موقعی است که عمل عبادی مستحبّ، مثل نماز شب انجام داده است و یا یک عمل عبادتی انجام داده که مثل نماز صبح فریضه بوده است. یعنی حالت او حالتی است که روحش در اتصال به معبود است. الآن حال شخص یک طوری است که تقریباً بهترین حالات او در ارتباط با توجه به خدا است. در باب دعا هم گفتیم كه زیربنای دعا، همین توجه تامّ به خدا است. یعنی هر چه عبد توجّهش به ربّش بیشتر باشد، تأثیر دعایش هم از نظر اجابت بیشتر است. ما اینها را قبلاً بحث کردیم. لذا این زمانهایی را که مطرح میکنند، اینها همه مؤثرند. اینها زمانهایی است که بر حالات داعی در ارتباط با دعایش بسیار مؤثرند و تأثیر مستقیم دارند.
تناسب «بینالطلوعین» و «دعا برای روزی»
اما مسأله بینالطلوعین یک مسأله خاصی برای خودش دارد. چون در این روایات مسأله دنیایی و رزق را پیش كشیده بود. سؤال این است كه چرا اینطور است؟ چهطور در «سَحَر» روی «غفران» تکیه شده بود و ثِقلِ آیات و روایاتش بر این مسأله بود که حاجت و دعایی كه طلب آمرزش از خدا باشد را بخواهید، امّا در باب «بینالطلوعین» ثِقلِ روایات بر روی مسأله «طلب روزی» است؟ میدانید جهت چیست؟ جهت این است كه هر كس در آن موقع صبح، نزدیک آفتاب، به این فكر است كه بلند شود و به دنبال كسب درآمد برود؛ هركسی دنبال این است كه برود سر شغل و کار و کاسبی خودش. حضرت فرمود اگر كسی در این زمان دعا كند، از کسب کردن اَنجح است. یعنی حضرت میخواهد بفرماید خیال نکنی که دویدنهای تو و دوز و کلکهای تو (به تعبیر محترمانه: تدبیرکردنهای تو!) موجب میشود كه روزیات به دستت برسد یا زیاد و کم شود! اگر اینطور گمان کنی، کج فهمیدهای. اشتباه نکن! روزیدهنده تو، کس دیگری است و او تضمین کرده است كه روزیات را بدهد. رازق تو او است. حالا که رفتی سراغ کسب و کار، خدا از یادت نرود!
شیطان فریبت ندهد!
شیطان فریبت ندهد كه خیال کنی دوز و كلك كارساز است و با این لااُبالیگری ها میتوانی كاری از پیش ببری. شیطان تو را به جایی نَکِشَد که برای به دست آوردن روزی، از اوامر خدا تخلف كنی و خیال کنی كه تو کارهای هستی! نخیر، سر نخ این امور مادّی تو نیز به یدِ قدرتِ آن رازق بی انتها، یعنی خدای تو است. یکدفعه به این فکرها نیفتی كه بروی دنبال کار و کاسبیات و بر مال خودت اتکا کنی! اگر روی مال و منالَت حساب کنی، یکوقت چشم باز میكنی و میبینی همه چیز از دستت رفته است و «هبائاً منثوراً» شده است. از همان اوّل صبح كه میخواهی برای كسب روزی از خانه بیرون بروی، تکیهات به خدا باشد. بگو خدایا تو برای من دُرُست کن! اگر وسعت رزق میخواهی، از خدا بخواه؛ خودِ رزق را میخواهی، از خود خدا بخواه؛ تو یک وظیفه داری كه در محدوده احکام الهیّه حرکت کنی؛ بیش از این نه وظیفه داری و نه تأثیری دارد. همه چیز در دست قدرت او است.
هر صبح متذكر شو كه «هو الرزاق»
فرمود: «دُعَاءُ الرَّجُلِ بَعْدَ طُلُوعِ الْفَجْرِ إلَى طُلُوعِ الشَّمْسِ أنْجَحُ فِی الْحَاجَاتِ مِنَ الضَّارِبِ بِمَالِهِ فِی الأرْضِ»؛ یعنی این مؤثرتر از آن تجارت کردن با مال است. این دعا از آن تجارتِ با مال، بُردش بیشتر است. به این روایت خوب دقت کنید! در روایت دیگر داشت: «تُقَسَمُ فِیهَا الْأَرْزَاقُ» اینها به این نکته اساسی دارد توجه میدهد كه در آن موقع ـبینالطلوعینـ که داعی در حالی است که میخواهد به سمت امور دنیایی برود، با توجه به خدا حال آرامش و اطمینان پیدا میكند. اگر شیطان این حالت را از تو بگیرد، كار را بر تو سخت كرده است. چون گمان میكنی كه تو میتوانی كاری از پیش ببری و جلب روزی كنی، حال آنكه همه چیز در دست خدا است. یکوقت سراغ این حرفها نروی که فریبکاریهای تو کارساز است یا پولهایت کارساز است؛ اصلاً از این خبرها نیست. مسبّب الأسباب او است. تمام این معارف ما حساب شده است.
از یکی از بزرگان نقل شده است که «نفْسِ بیدار بودن از طلوع فجر تا طلوع شمس، مؤثر است». البته این یک بحث عرفانی است و اینجا هم جای آن نیست. من اینها را میدانم، ولی این جلسه و بلکه بالاتر از این جلسه هم اصلاً کشش این حرفها را ندارد كه بخواهم آنها را مطرح کنم.
---------------------------------- پی نوشت:
1. بحارالأنوار 91 96
2. سوره ذاریات، آیه 15
3. سوره ذاریات، آیه 18
4. سوره آل عمران، آیه 17
5. سوره یوسف، آیات 97 و 98
6. الكافی 2 477
7. مكارم الاخلاق 294
8. بحارالأنوار 84 165
9. الكافی 2 477
10. دُرَر الأحادیث النّبویّة 33
11. سوره ذاریات، آیه 18
12. سوره یوسف، آیه 98
13. من فقط میخواهم این موقعیتها را فهرستوار بگویم و رد شوم
14. البته عرض کنم که بین الطلوعین از نظر مدت و مقدار زمانی در فصول مختلف، زمان یكسانی ندارد. در بعضی از فصول کمتر است و در بعضی بیشتر است و گاهی حدود نیمساعت تفاوت پیدا میکند.
15. كنز العمال 2 100
16. دعائمالإسلام 1 167
17. بحارالأنوار 90 345
منبع: پایگاه اطلاع رسانی آیةالله العظمی حاج آقا مجتبی تهرانی جمعه 7/8/1389 - 21:17
دانستنی های علمی
گوهر واژه اى فارسى برابر با جوهر و جواهر است كه به سنگهاى گرانبها یا قیمتى یا احجار كریمه اطلاق مى شود و به نامهاى سنگ هاى زینتى، تزئینى ، آذینى ، پیرایه اى و احجام نفیسه هم آمده است .
بعضى از نگین ها را اثر و خاصیتى است كه نمى توان آن را انكار نمود، چنانكه فردى را نزد حاكمى به سبب جرمى مى بردند حضرت صادق (علیه السلام) فرمود كه انگشترى عقیق به او برسانند، انگشترى به او رساندند و مكروهى به او نرسید . یا شخصى را از برابر حضرت امام محمد باقر (ع) گذرانیدند تازیانه بسیار بر او زده بودند . حضرت فرمود: انگشتر عقیق او كجاست، اگر با او مى بود تازیانه نمى خورد . یا آنكه كسى نزد حضرت خاتم (ص) آمد و شكوه نمود كه دزد در راه اموال مرا ربود، حضرت فرمود: چرا انگشتر عقیق در دست نداشتى كه آن از هر بدى آدمى را نگاه مى دارد .
سنگهاى با ارزش فراوانند و در بین این هزارها سنگ گران قیمت پیامبران و ائمه اطهار (ع) تنها بر چند سنگ صحه گذاشته اند اما نه به خاطر آنكه اثرى جادویى دارند، بلكه آن نگین هرچه باشد برگزیده شده و براى دارنده آن اثراتى از جمله فتح مهمات و دفع بلیات و غیره دارد و اثرات آنها ذاتى نیست و از جانب خداى تعالى است . پس اگر كسى اثر آنچه را كه همراه خود مى دارد ، ذاتى و مستقل بداند به خداى یگانه شرك ورزیده است . ضمن آنكه استفاده بعضى از انگشترها مثل طلا براى مردان و انگشتر آهنى و مسى و نگین راه راه بر زنان و مردان را ممنوع كرده اند .
در تفسیر قمى جلد دوم از امام صادق (ع) روایت شده است: همه ملك سلیمان را خداوند در انگشتر او قرار داده بود، هرگاه سلیمان آن در دست مى گذاشت تمامى جن و انس و شیاطین و همه پرندگان و وحوش به نزد وى حاضر گشته و از او اطاعت مى كردند . باد مأمور حمل تخت او بود و همه شیاطین و انسانها و پرندگان و چهار پایانى كه تحت اوامرش بودند همگى آنها را جابه جا مى نمود.
سلیمان به هنگام رفتن به بیت الخلا، انگشترش را در اختیار برخى از خدمتكارانش قرار مى داد. روزى شیطان آمد و خادم او را گول زد و انگشتر را از او ستاند و آن را در دست نهاد ، نتیجه آن شد كه تمام شیاطین و جن و انس و پرندگان و وحوش مسخر او گشتند و آن حضرت در جست و جوى انگشتر شد ولى آن را نیافت .
سرانجام شیطان ترسید كه مردم متوجه حیله او شوند آن را به دریا انداخت . خداى - عزوجل - ماهى را مأمور به بلعیدن آن انگشتر نمود ، بنى اسرائیل چهل روز در جست و جوى حضرت سلیمان بودند و از آن طرف سلیمان در ساحل دریا به دنبال انگشتر بود و با گریه و زارى به سوى خداى تبارك و تعالى استغفار مى نمود و از این اتفاق به جانب خدا توبه مى كرد . پس از چهل روز به صیادى رسید كه ماهى صید مى كرد ، حضرت سلیمان به او كمك نمود . آن صیاد پس از صید ، یك ماهى به سلیمان داد ، او شكم ماهى را شكافت انگشتر خود را در آن دید و انگشتر را به دست كرد و شیاطین و جن و انس و پرندگان و وحوش در برابرش خضوع كردند و پادشاهى او به همان حالت اول بازگشت و حضرت ، آن شیطان (كه انگشتر را ربوده بود) به همراه لشگرى كه همراه او بودند به وسیله اسماء الهى حبس نمود و عده اى را در دل دریا و بعضى را در میان سنگ و صخره ها زندانى نمود و آن شیاطین تا روز قیامت زندانى و معذب هستند .
از قدیم الایام به فوائد سنگها و جواهرات و نیز به خواص مغناطیسى و درمانى آنها توجه داشته و در طب سنتى از آن بهره مى جستند.
گاهى شنیده مى شود فلانى با داشتن یك انگشتر خیر و بركات فراوانى یافته و كارها مطابق میل او پیش مى رود و دیگرى انگشترى دارد ولى هیچ كاربردى برایش ندارد. این به جهت آن است كه باید در انتخاب نوع نگین دقت لازم به عمل آید و نگینى انتخاب شود كه با طبع و مزاج شخص موافق باشد و براى انتخاب جواهر موافق با مزاج و طبع هر شخس دو راه وجود دارد:
راه اول: توجه به روز تولد است . مثلاً اگر شخصى روز پنجشنبه تولد یافته، روز پنجشنبه به ستاره مشترى تعلق دارد، براى او سنگهایى كه متعلق به مشترى و موافق با آن است تجویز مى شود .
راه دوم: به ماه و برج تولد فرد توجه مى شود . سنگهاى موافق طبق ماه تولد اشخاص به عبارت زیر است:
آداب انگشترى در روایات اسلامى:
نگین عقیق
الف) ایمنى دهنده در سفرها بوده و آدمى را از بدى ها حفظ مى كند(۱)
ب) با خیر و نیكى روبه رو مى كند(۲)
ج) غم و غصه را رفع مى كند(۳)
ه) فقر را از بین مى برد(۵) و باعث گشایش رزق مى شود(۶)
و) كارها را به نیكى و خوبى تمام مى كند(۷)
ز) موجب اجابت دعا(۸) و برآورده شدن هر حاجتى مى شود(۹)
ح) موجب بركت و باعث ایمنى از بلا مى شود(۱۰)
ط) ایمنى از پادشاه ظالم(۱۱)
ى) همراه داشتن آن به هنگام نماز معادل هزار ركعت است(۱۲)
حضرت محمد (صلى الله علیه و آله) فرمودند: (یا على) همانا عقیق اولین كوهى است كه به ربوبیت خداى متعال و نبوت من و وصى بودن تو و امامت فرزندانت و اختصاص داشتن بهشت به پیروان تو و اختصاص آتش به دشمنان تو شهادت داده است.
انگشتر شرف شمس
شرف شمس در نوزده درجه حمل است و این حروف عالیات كه هفت و سیزده اند، به همین اسم شریف شرف شمس شهرت دارد، برنگین انگشترى نقش كنند كه صورت صحیح آن این است:
و اگر به این اشكال دیده شود صحیح نیست و صورت صحیح آن همان است كه ذكر شد.
همگى آن را اسم اعظم دانسته اند و خاتم آن را كه اولین كلمه است، خاتم سلیمانى گفته اندو آن را به عوالم خمسه كه حضرت خمس در اصطلاح عارفان است تفسیر كرده اند و در صفحه ۹۲ و ۹۳ و ۲۲۲ و ۲۲۳ حظ و لذ در تأثیر از جعفر خابیه امام صادق از امیرالمؤمنین علیهاالسلام امورى را برشمارد و انتساب آنها را به تورات و انجیل و قرآن ذكر كرده است و نیز بونى در كتاب شمس معارف كبرى جلد اول اوفاقى بسیار در خواص آن آورده است كه «ضحكه للمغفل و عبره للمحصل».
نگین فیروزه
الف) باعث بى نیازى و دورى فقر مى گردد.(۱۳)
ب) جهت ایجاد فرزند مؤثر است. (۱۴)
ج) در استجابت دعا مؤثر است.(۱۵)
د) عامل فتح و پیروزى است. (۱۶)
هـ) دور گرداننده دردها از دیدگان است.(۱۷)
و) موجب گشایش سینه مى گردد.(۱۸)
ز) قوت دل را زیادمى كند. (۱۹)
ح) باعث برآورده شدن حاجات مى شود.(۲۰)
یكى از خادمان امام هادى (علیه السلام) از آن حضرت جهت زیارت على بن موسى الرضا اجازه سفر به سرزمین توس گرفت. حضرت به او فرمودند: انگشترى با نگین عقیق زرد به همراه داشته باش كه بر روى آن حك شده باشد «ماشاءالله لاقوه الا بالله استغفرالله» و بر آن سوى نگین «محمد و على» حك كن.
خادم مى گوید: از نزد امام بیرون شدم و انگشترى را طبق دستور امام تهیه كردم و مجدداً براى خداحافظى به حضور امام رفتم. فرمودند: انگشترى دیگر با نگین فیروزه باید همراهت نمایى كه در بین توس و نیشابور شیرى با تو روبه رو مى شود و قافله را از راه رفتن بازمى دارد، به سوى آن شیر رفته و انگشتر را نشانش مى دهى، به او بگومولاى من مى گوید از راه كنار برو. بعد اضافه كرد، باید نقش روى انگشتر (الملك لله» و سمت دیگر آن «الملك لله الواحد القهار» باشد كه انگشتر حضرت على (علیه السلام) این نقش را داشته است. كه آن سپرى در برابر درندگان و عامل پیروزى در جنگهاست.
نگین یاقوت
الف) باعث از بین رفتن فقر مى شود.(۲۱)
ب) دارنده آن نجابت و بزرگى مى یابد.(۲۲)
ج) پریشانى را زایل مى كند.(۲۳)
رسول خدا (صلى الله علیه و آله) خطاب به امام حسین (علیه السلام) فرمودند:
فرزندم، انگشتر یاقوت و عقیق به دست كن كه فرخنده و مبارك است و هرگاه كسى به آنها نگاه كند نور صورتش زیاد مى شود و یك ركعت نماز با آن دو، برابر با هفتاد ركعت نماز بدون آنهاست...
نگین زمرد
الف) سبب آسانى كارهاست.(۲۴)
ب) زایل كننده فقر است. (۲۵)
ج) فقر را به توانگرى مبدل مى كند.(۲۶)
از امام رضا (علیه السلام) درباره نگینى كه از سنگ زمرد ساخته مى شود، پرسیدند؟
امام فرمود: اشكالى ندارد اما به هنگام طهارت گرفتن (استنجار) آن را از دست درآورند.
نگین جزع یمانى
حضرت على (ع) فرمود: «انگشتر جزع یمانى در دست كنید كه رد نمى كند مگر متمردان شیاطین را»
نگین سنگ زمزم:
حسین بن عبدالله از امام على نقى (ع) سؤال كرد: «آیا خوب است از سنگ ریزه اى كه از چاه زمزم بیرون آرند، انگشترى سازند؟
فرمودند: بلى ، اما چون خواهد استنجاء كند، از دست بیرون آورد.»
نگین حدید چینى :
الف ) جهت نیرومندى نیك است . (۲۷)
ب ) باعث دورى اجانین و شیاطین مى شود. (۲۸)
ج ) از شر هر موجودى در امان مى دارد.(۲۹)
د ) اثر چشم بد را از بین مى برد. (۳۰)
ه- ) باعث آسانى وضع حمل مى شود. (۳۱)
البته این انگشتر به هیچ وجه به زنان باردار توصیه نمى شود چون براى جنین خطر دارد.
ژ ) براى اجابت حاجات دشوار نیك است . (۳۲)
ز ) باعث ایمنى از ترس مى شود . (۳۳)
ح ) همراه داشتن آن به هنگام نماز مكروه است (۳۴)
انگشتر در دست راست یا چپ:
از امام كاظم (ع) سؤال شد آیا انگشتر را باید در دست راست كرد؟ فرمودند: هرطور كه مى خواهى، دست راست باشد یا چپ.
رسول خدا فرمود: یا على !انگشتر در دست راست كن كه این عمل فضیلتى است از سوى خداى - عزوجل - براى آفریدگان مقربش.
ابوالعلاء از امام صادق (ع) در باره انگشتر به دست راست كردن سؤال كرد و گفت: من دیده ام بنى هاشم انگشترهاى خود را در دست راست مى نهند.
حضرت فرمود: پدرم امام محمدباقر (ع) در دست چپ انگشتر مى گذاشت و او (پدرم) افضل بنى هاشم و فقیه ترین آنها بود.
امام حسن عسكرى (ع) در سال دویست و شصت قمرى خطاب به شیعیان فرمودند: تاكنون امر ما این بود كه انگشترتان را به دست راست بگذارید. این در حالى بود كه ما (اهل بیت) در میان شما حاضر بودیم ولى اكنون امر مى كنیم انگشترى را به دست چپ كنید به جهت آنكه ما از میان شما غائب مى شویم تا زمانى كه پروردگار امرما و امر شما را ظاهر كند همانا این بهترین دلیل براى شما در ولایت ما اهل بیت است. همان لحظه شیعیان در حضور امام انگشترهاى خود را از دست بیرون كرده و در دست چپ شان قرار دادند و حضرت به آنان فرمودند: این قضیه را براى شیعیان ما نقل كنید.
رسول اكرم مى فرماید: امتم را از دست كردن انگشتر در انگشت سبابه و وسط نهى مى كنم و در روایتى دیگر این عمل (انگشتر در انگشت سبابه و وسط نمودن) را از افعال قوم لوط دانسته اند.
پى نوشت ها:
(۱ ۸، ، ۱۱ ، ۱۲ ، ۱۳) امام جعفر صادق (ع)
(۲و۳و۵و۷و۱۵و۲۵) رسول خدا (ص)
(۴ ۶، ، ۱۴ ، ۲۳ ، ۲۴ ، ۲۶) امام رضا (ع)
(۹) امام سجاد (ع)
(۱۰ ، ۲۲ ، ۲۷ ) حضرت على (ع)
(۱۶) امام هادى (ع)
( ۱۷ ، ۱۸ ، ۱۹ ، ۲۰ ، ۲۱) امام صادق (ع)
( ۲۸ ) باقرین (ع)
(۲۹ ، ۳۰ ، ۳۱ ، ۳۲ ، ۳۳ ) امام صادق (ع)
( ۳۴ ) حضرت مهدى عجل الله تعالى فرجه الشریف
منابع و مآخذ : الكافى ، تهذیب الاحكام ، وسایل الشیعه، مكارم الاخلاق ، امامى شیخ طوسى ، عیون اخبار الرضا، حلیه المتقین، هزار و یك نكته
جمعه 7/8/1389 - 21:12
قرآن
قرآن كریم، این كلام وحی الهی، كه بیش از چهارده قرن است كه از سوی حضرت دوست نزد موجودات این عالم هستی تا روز و زمانی معین به امانت گذارده شده، از طرفی حاوی دستورالعمل و برنامه ریزیهایی برای زندگی هرچه نیكوتر و والاتر آدمیست كه در نتیجه مایه خوشبختی و هدایت و سعادت اوست و از طرفی هم منبع و سرچشمه خیر و بركت و فضل و شفاعت الهی برای این مخلوق خاكیست كه با توصل و تمسك به آن میتوان به اوج رفعت و شوكت و جلال نائل آمد. در این بخش خواص برخی از پرتوهای گوهربار قرآن عظیم را در رفع مشكلات، درمان امراض، طلب خیرات و ... مكتوب نموده ایم كه به ساحت عالی عرضه میشود. - رفع سرماخوردگی و زكام: خواندن سوره شرح
- درمان تاری دید چشم: خواندن سوره انفطار
- رفع آبریزش چشم: خواندن سوره عبس
- درمان آب مروارید: خواندن سوره بینه
- درمان بیماری كبد: خواندن سوره قصص
- رفع بی خوابی: خواندن سوره انبیاء
- به خواب نرفتن: خواندن سوره نبأ
- بندآمدن ادرار: خواندن سوره شرح
- عدم سقط جنین: خواندن سوره قلم
- رفع درد گوش: خواندن سوره اعلی
- رفع وسواس: خواندن سوره یاسین
- درمان یبوست: خواندن سوره دخان
- درمان بواسیر: خواندن سوره اعلی
- رفع درد مفاصل: خواندن سوره سجده
- قطع شدن تب: خواندن سوره سجده
- دفع شپش: خواندن سوره نبأ
- باردار شدن: خواندن سوره عمران
- رفع اضطراب و نگرانی: خواندن سوره انسان
- بیداری به موقع از خواب: خواندن سوره كهف
- زود سخن گفتن كودك: خواندن سوره اسراء
- قطع خونریزی بدن: خواندن سوره لقمان
- بركت مغازه: خواندن سوره غافر
- دوری حوادث بداز خانه: خواندن سوره مریم
- ایمن از قدرت زورمندان: خواندن سوره جاثیه
- ایمن از حوادث ناگوار: خواندن سوره مجادله
- كفاره گناه: خواندن سوره كهف
- عاقبت به خیر شدن: خواندن سوره مؤمنون
- افزایش بركت خانه: خواندن سوره های مریم / واقعه
- توبه نصوح: خواندن سوره های تحریم / طلاق
- كاهش گریه نوزاد: خواندن سوره های غاشیه / ابراهیم
- ادای قرض: خواندن سوره های عادیات / تحریم
- رفع درد دندان: خواندن سوره های قلم / غاشیه
- رفع دل درد: خواندن سوره های توحید / قصص
- گرفتن از شیر مادر: خواندن سوره های ابراهیم / بروج
- رفع لرزه بدن: خواندن سوره های زلزله / قدر / شمس
- درمان درد قلب: خواندن سوره های انسان / قریش / فصلت
- رفع سردرد: خواندن سوره های سجده / فاطر / دخان
- بیماری طحال: خواندن سوره های غافر / ممتحنه / قصص
- آزادی زندانی: خواندن سوره های معراج / طور / حدید
- ایمن از جن: خواندن سوره های ناس / محمد / جن
- شاهد ظهور امام عصر (عج): خواندن سوره های اسراء / حدید / تغابن
- زایمان راحت: خواندن سوره های عمران / ذاریات / انشقاق
- افزایش شیر مادر: خواندن سوره های حجر / یاسین / حجرات / ق
- افزایش حافظه: خواندن سوره های یاسین / فتح / قلم / حشر
- ایمن از چشم زخم: خواندن سوره های فلق / یوسف / یاسین / جن
- خیر و بركت دو عالم: خواندن سوره های فتح / حجرات / طور / نصر
- رفع درد چشم: خواندن سوره های فصلت / الرحمن / منافقون / همزه
- ایمن از دزد: خواندن سوره های شعراء / توبه / مریم / فتح
- بیمه جان و ثروت و خانواده: خواندن سوره های نور / فتح / قدر / توحید
- كاهش بیماری كودك: خواندن سوره های احقاف / بلــد / فلق / ناس
- ایمن از خطر در سفر: خواندن سوره های صف / علق / شوری / طور
- رفع تشنج و صرع: خواندن سوره های لیل / تحریم / ق / غافر / زخرف
- مورد احترام نزد مردم: خواندن سوره های زمر / احقاف / قمر / واقعه / شمس
- نورانی شدن چهره: خواندن سوره های فجر / قیامت / كهف / شوری / یاسین
- رفع تنگدستی: خواندن سوره های كهف / یاسین / واقعه / محمد / همزه
- مرگ آسان: خواندن سوره های همزه / یوسف / صافات / ق / ذاریات
- رفع فشار و عذاب قبر: خواندن سوره های نساء / احزاب / یاسین / قلم / تكاثر
- محفوظ از بلا: خواندن سوره های انعام / فلق / حدید / حشر / توحید
- رفع ترس: خواندن سوره های زلزله / حجرات / مریم / فتح / عادیات
- برآورده شدن حاجات: خواندن سوره های حمد / نوح / كافرون / توحید / انعام
- درمان بیماری: خواندن سوره های فلق / منافقون / لقمان / حمد / محمد
- ثروت و روزی وافر: خواندن سوره های همزه / شمس / صافات / حمد / حجر
- بخشش گناهان: خواندن سوره های توحید / فجر / حمد / غافر / كافرون
جمعه 7/8/1389 - 20:59
آلبوم تصاویر
جمعه 7/8/1389 - 16:15
آلبوم تصاویر
جمعه 7/8/1389 - 15:34
آلبوم تصاویر
جمعه 7/8/1389 - 15:32
اخبار
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در آغاز درس خارج فقه خود در ادامه مباحث اخلاقی آداب معاشرت حدیثی از امام صادق علیه السلام را قرائت کرده و فرمودند: «کسی که درباره مسلمانی هر آنچه شنید و دید را نقل کند برای او عذابی دردناک است».
معظم له اظهار داشتند: یکی از مسائلی که در جوامع امروز بسیار پر رنگ است استفاده از جنگ روانی برای از پای در آوردن رقیب و شکستن روحیه او است، اینها برای اینکه طرف مقابل را با شکست مواجه کنند از ابزار جنگ روانی استفاده می کنند و کاری می کنند که روحیه طرف مقابل شکسته شود آن وقت او قدرت مقاومت را از دست می دهد.
ایشان جنگ روانی را از جمله حربه های دشمنان علیه جمهوری اسلامی ایران دانست و با بیان اینکه ایران هراسی از جمله نقشه های دشمنان است خاطر نشان کردند: برخی از کشور ها برای جنگ روانی و ترساندن ایران دائماً می گویند گزینه نظامی نیز روی میز است!
ایشان افزودند: دشمنان ما برای اینکه کشورهای همسایه را از ایران بترسانند می گویند ایران تبدیل به یک قدرت عجیبی در خاورمیانه شده و این تهدیدی برای همسایه ها است، آنها می خواهند با به راه انداختن جنگ روانی همسایه های ما را نسبت به ما بدبین کنند.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی فرمودند: بعضی از جراید و رسانه ها نیز تصور می کنند اینها از ما تعریف می کنند و با خوشحالی این مطالب را نقل می کنند در حالی که هدف آنها ترساندن دیگران از جمهوری اسلامی ایران است.
ایشان پخش شایعات بی پایه و اساس را از دیگر ابزارهای جنگ روانی عنوان کرده و فرمودند: این مساله در عصر ما که وسایل ارتباط جمعی گسترش زیادی پیدا کرده بیشتر کاربرد دارد و با این وسیله می خواهند اذهان مردم را مشوش کنند.
معظم له با اشاره به آیات و روایاتی در مذمت شایعه پراکنی اظهار داشتند: در زمان پیامبر، منافقین درباره یکی از همسران پیامبر شایعه ای را پخش کردند که آیاتی از قرآن مجید نازل شد و حدود بیست آیه درباره این مساله می گوید و کسانی که ندانسته در مسیر این شایعه واقع شدند را شدیداً توبیخ می کند.
ایشان با بیان اینکه برای شایعه پراکنان عذاب شدیدی در دنیا و آخرت است، فرمودند: شایعه پراکنان افزون بر عذاب اخروی در دنیا نیز گرفتار می شوند و باید توجه داشت ریختن آبروی فرد مسلمان و تشویش اذهان عمومی گناه کوچکی نیست.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی در ادامه بیان داشتند: آنهایی که اخیراً آمده اند و شایعاتی را درباره زنان پیامبر صلی الله علیه و آله مطرح کرده اند آیا آیات قرآن را نخوانده اند؟ من نمی دانم اگر به خود آن شخص بگویند همسر تو چنین و چنان است آیا خودش ناراحت نمی شود.
ایشان اضافه کردند: وقتی همسر پیامبر را زیر سئوال می برند و نسبت بد می دهند این توهین بزرگی به خود پیامبر نیز هست، برخی ها به گمان خود می خواهند امامت را اصلاح کنند اما نبوت را خراب می کنند.
معظم له با تاکید بر اینکه شایعه پراکنی آثار بسیار منفی دارد ابراز داشتند: گاهی دوستان یک جریان، خودشان عامل پخش شایعه دشمن می شوند و آب به آسیاب او میریزند و متاسفانه این شایعات را از طرق مختلف در همه جا منتشر می کنند و به تدریج همه جا را فرا می گیرد.
حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی با انتقاد از پخش شایعات بی پایه و اساس از سوی برخی افراد، تاکید کردند: وقتی یک حادثه ای مشکوک است و شایعه آن در جایی نقل شد باید همان جا آن را دفن کرد ما نباید بدون تحقیق آن را منتشر کنیم و به عنوان این که چنین میگویند و چنان می گویند، آن شایعه را در هر جا و مکانی نقل کنیم. اینها حرام است.
ایشان تصریح کردند: نه تنها نباید مساله معلوم الکذب را نقل کرد بلکه هر آنچه مورد یقین انسان هم است نباید آن را نقل کرد؛ اگر در یک گوشه و یا شهری کار خلاف و یا فحشایی صورت گرفت نباید آن را منعکس کنیم زیرا در اشاعه و پخش این مسائل و شایعات مفاسد بسیاری نهفته است.
معظم له در پایان بیان داشتند: امیدوارم همه ما مراقب باشیم و در مسیر توطئههای دشمن قرار نگیریم و کاری کنیم که تبدیل به ابزار دست دشمنان نشویم. افشاگری جای مخصوص خود را دارد.
جمعه 7/8/1389 - 15:29
دعا و زیارت
دعا توانایی اقرار به این مطلب است كه ما از همه چیز آگاه نیستیم یا چیزی یا كسی بزرگتر و حكیمتر از ما وجود دارد كه زندگی ما به دست اوست. دعا فرآیند پاكیزگی فكر، احساس، انگیزهها و خواستهها و به طور كلی خالص كردن تمام وجود است كه قلب را نیز در بر میگیرد. كسانی كه این موهبت را تجربه كردهاند از آرامش عمیقی كه پس از دعا به آنها دست میدهد كاملا آگاهند. دعا انسان را از تمام مسائل دنیوی ومادی و مشكلات و وابستگیهای آن رها و به این طریق مشكلات روحی فرد را درمان میكند.
دعا درمانی چیست؟
دعا درمانی، تركیبی از بینشهای روانشناسی با قدرت دگرگونی دعاست. دعا درمانی به ما میآموزد كه چگونه به طور موثر دعا كنیم. بسیاری از افراد هستند كه نمیتوانند از طریق مشاورههای سنتی و روان درمانی كمكی را كه میخواهند دریافت كنند. علی رغم اعتقاد آنها به قدرت دعا، باز هم قادر نیستند بر مشكلات خاصی در زندگی خود غلبه كنند. در اصل دعا جایگزینی برای مشاوره و روان درمانی محسوب میشود. انسان متشكل از جسم، خرد و روح است.
به طور كلی زمانی كه در زندگی دچار مشكل میشویم، وقتی ترس تمام وجود ما را در بر میگیرد و هنگامی كه احساس خلاء میكنیم و هدفی در زندگی نداریم، تمام اینها نشانه این است كه روح ما دچار آسیب شده است.
ممكن است تغییر تفكر و رفتار ما موثر باشد، ولی در اصل ما به چیزی نیاز داریم كه برای روح و روان ما نیرو بخش باشد و دعا همان مساله نیروبخش است. دعا ارتباط روح است. دعا درمانی به ما كمك میكند از معنویت خود برای آگاهی و تغییر استفاده كنیم، بنابراین دعا درمانی روشی اصولی برای دسترسی به بینشهای پنهانی و قدرت روح در خدمت رشد فردی و بازسازی خود است. بهترین روش دعا درمانی، دعا به صورت گروهی است، به طوری كه افراد در گروهی جمع میشوند و دسته جمعی برای سلامت و مشكلات یكدیگر دعا میكنند.
اثبات تاثیر دعادرمانی بر بیماریها
اگر چه دعا بیشتر برای مسلمانان ملموس است، اما طی سالها تحقیقات بیشماری انجام شده كه تاثیر دعا را در زندگی از لحاظ علمی نیز اثبات كرده است. این تحقیقات آنقدر زیاد است كه نمیتوان در چند خط به تمام آنها اشاره كرد. ماحصل تمام این پژوهشها این است كه داشتن یك شیوه زندگی مذهبی و ارتباط با دعا و نیایش میتواند باعث افزایش سلامت و بهبود بیماریها شود. این مطالعات كه با مقایسه افراد مذهبی و غیرمذهبی صورت گرفته است نشان میدهد مشكلات قلبی عروقی، افسردگیها، فشار خون، خطر ابتلا به اعتیاد به سیگار، الكل و مواد مخدر، ارتباطات نامشروع، بیماریهای ریوی، اضطرابها، در افرادی كه توجه خاصی به دعا داشتند یا كمتر بود یا افراد مبتلا سریعتر بهبود مییافتند و نیز دعا درمانی میتواند بیماریهای پوست و مو، ناراحتیهای كلیوی، سرطانها و بیماریهای استخوانی را درمان كند و با افزایش روند تولید هموگلوبین و افزایش فواصل خونگیری در افراد مبتلا به تالاسمی ماژور، كیفیت زندگی آنها را بهتر میكند. دعا در عملهای جراحی نیز نقش مهمی در بهبود بیمار دارد. در واقع در دعادرمانی، افراد با خواندن دعا و ذكر و توسل به خدا، سیستم ایمنی خود را تقویت میكنند كه همین مساله به بهبود آن كمك شایانی میكند.اما همچنان با تمام این آزمایشها و تحقیقاتی كه صورت گرفته، راز چگونگی تاثیر دعا بر بهبود بیماریها ناشناخته مانده است؛ رازی كه در میان خطوط دعا و در كلمه به كلمه آیات وجود دارد و همه اینها از ذات مقدس الهی نشأت میگیرد، بنابراین دعا وسیلهای برای شفاست و مردم از آن انرژی میگیرند.
جمعه 7/8/1389 - 15:6
شعر و قطعات ادبی
گفتم به مهدی ، بر من عاشق نظر کن
گفتا ، تو هم ، از معصیت صرف نظر کن
گفتم که دیدار تو باشد آرزویم
گفتا که در کوی عمل کن جستجویم
گفتم به مهدی بر من دلخسته رو کن
گفتا ز تقوی کسب عز و آبرو کن
گفتم دلم با نور ایمان منجلی کن
گفتا تمسک بر کتاب و هم علی کن
گفتم ز حق دارم تمنای سکینه
گفتا بشوی از دل غبار حقد و کینه
گفتم رخت را از من واله مگردان
گفتا دلی را با ستم از خود مرنجان
گفتم ز هجران تو قلبی تنگ دارم
گفتا ز قول بی عمل من ننگ دارم
گفتم دمی با من ز رافت گفتگو کن
گفتا به آن دیده دل را شستشو کن
گفتم دلم از بند غم آزاد گردان
گفتا که دل با یاد حق آباد گردد
گفتم که شام تار دلها را سحر کن
گفتا دعا همواره با اشک بصر کن
گفتم به جان مادرت من را دعا کن
گفتا که جانت پاک از بهر خدا کن
گفتم که از هجران رویت بی قرارم
گفتا که روز وصل را در انتظارم
جمعه 7/8/1389 - 15:1