الهی ! تو سازکه از این معلولان شفا نیاید ، تو گشای که ازین ملولان کاری نگشاید . الهی ! ظاهری داریم شوریده ، باطنی داریم در خواب ، سینه ای داریم پر آتش ، دیده ای داریم پرآب ، گاه در آتش سینه می سوزیم ، و گاه در آب چشم غرق آب آنچه به جان زنده است از زندگانی محروم است ، آنکه جان به جانان داد زنده حی قیوم است. دوستی او مارا مست کرد و رها کرد ، نشانی فرا داد و نشانه بلا کرد. روزگاری او را می جستم ، خود را می یافتم ، اکنون خود را می جویم ، او را می یابم. لقمه حرام ، و راضی شدن به نام ، الله داند که ماتمی بود تمام
(الهی نامه )
ولادت با سعادت حضرت زینب(س) و روز پرستار گرامی باشد
دهم اردیبهشت روز ملی خلیج همیشه فارس پاینده وجاوید باد.
************************
زین خوش رقم كه بر گل رخسار می كشی خط بر صحیفه گل و گلزار می كشی
اشك حرم نشین نهانخانه مرا زان سوی هفت پرده به بازار می كشی
دستمال كاغذی به اشك گفت: قطره قطرهات طلاست یك كم از طلای خود حراج میكنی؟ عاشقم با من ازدواج میكنی؟ اشك گفت: ازدواج اشك و دستمالِ كاغذی! تو چقدر سادهای خوش خیال كاغذی! توی ازدواج ما تو مچاله میشوی چرك میشوی و تكهای زباله میشوی پس برو و بیخیال باش عاشقی كجاست! تو فقط دستمال باش! دستمال كاغذی، دلش شكست گوشهای كنار جعبهاش نشست گریه كرد و گریه كرد و گریه كرد در تن سفید و نازكش دوید خونِ درد آخرش، دستمال كاغذی مچاله شد مثل تكهای زباله شد او ولی شبیه دیگران نشد چرك و زشت مثل این و آن نشد رفت اگرچه توی سطل آشغال پاك بود و عاشق و زلال او با تمام دستمالهای كاغذی فرق داشت چون كه در میان قلب خود دانههای اشك كاشت.
عرفان نظر اهاری
خبرگزاری فارس: حضرت آیتالله خامنهای، انتخابات در ایران را در مقایسه با كشورهای مدعی دمكراسی، آزادتر و پرشورتر دانستند و افزودند: متأسفانه برخی دوستان بیانصاف با تكرار حرف دروغ دشمن، سلامت انتخابات را زیر سوال میبرند.
هر ساعتم اندرون بجوشد خون را *** واگاهی نیست مردم بیرون را
الا مگر آنکه روی لیلی دیدست*** داند که چه درد میکشد مجنون را؟
====================================
عشاق به درگهت اسیرند بیا ***بدخویی تو بر تو نگیرند بیا
هرجور و جفا که کردهای معذوری***زان پیش که عذرت نپذیرند بیا =====================================
دل میرود و دیده نمیشاید دوخت***چون زهد نباشد نتوان زرق فروخت
پروانهی مستمند را شمع نسوخت***آن سوخت که شمع را چنین میافروخت
بخوان دعای فرج را دعا اثر دارد دعا کبوتر عشق است ،بال وپر دارد
بخوان دعای فرج را وعافیت بطلب که روزگار بسی فتنه زیر سردارد
روزها از پی هم میگذرند
و من و تو در پی یک جرعه اب
عمر انسان کوتاه
ارزوهای بلند
حسرت داشتن یک جرعه
نقل است وقتی جنید و شبلی با هم بیمار شدند. طبیب ترسا برشبلی رفت. گفت: ترا چه رنج افتاده است؟ گفت:هیچ . گفت : آخر. گفت: هیچ رنج نیست. طبیب نزدیك جنید آمد. گفت : تو را چه رنج است؟جنید از سر در گرفت و یك یك رنج خویش برگفت. ترسا معالجه فرمود و برفت. آخر به هم آمدند. شبلی، جنید را گفت: چرا همه رنج خویش را با ترسا در میان نهادی؟ گفت : از بهر آن تا بداند كه چون با دوست این میكنند با ترسای دشمن چه خواهند كرد. پس جنید گفت: تو چرا شرح رنج خویش ندادی؟ گفت: من شرم داشتم كه با دشمن از دوست شكایت كنم.
(تذكرةالاولیاء- عطار نیشابوری)