• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1242
تعداد نظرات : 283
زمان آخرین مطلب : 5697روز قبل
دعا و زیارت
پس برخیز و سلام كن بر رسول خدا و علىّ مرتضى و فاطمه زهرا و حسن مجتبى و سایر امامان از ذریه سید الشهداءعَلیهمُ السلام و ایشان را تعزیت بگو بر این مصائب عظیمه با دل بریان و   چشم گریان و بخوان این زیارت را:  
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا وارِثَ ادَمَ صَِفْوَةِ اللّهِ
سلام بر تو اى وارث حضرت آدم برگزیده خدا
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا وارِثَ نُوحٍ نَبِىِّ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا وارِثَ
سلام بر تو اى وارث حضرت نوح پیامبر خدا سلام بر تو اى وارث
اِبْراهیمَ خَلیلِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا وارِثَ مُوسى كَلیمِ اللّهِ اَلسَّلامُ
ابراهیم خلیل خدا سلام بر تو اى وارث موسى هم گفتار خدا سلام
عَلَیْكَ یا وارِثَ عیسى رُوحِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا وارِثَ مُحَمَّدٍ
بر تو اى وارث حضرت عیسى روح خدا سلام بر تو اى وارث حضرت محمد
حَبیبِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا وارِثَ عَلِی اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ وَلِىِّ اللّهِ
حبیب خدا سلام بر تو اى وارث على امیر مؤ منان ولى خدا
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا وارِثَ الْحَسَنِ الشَّهیدِ سِبْطِ رَسُولِ اللّهِ اَلسَّلامُ
سلام بر تو اى وارث حسن آن امام شهید و نوه رسول خدا سلام
عَلَیْكَ یَا بْنَ رَسُولِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یَا بْنَ الْبَشیرِ النَّذیرِ وَابْنَ سَیِّدِ
بر تو اى فرزند رسول خدا سلام بر تو اى فرزند مژده دهنده و ترساننده و پسر آقاى
الْوَصِیّینَ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یَابْنَ فاطِمَةَ سَیِّدَةِ نِسآءِ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ
اوصیاء سلام بر تو اى فرزند فاطمه بانوى زنان جهانیان سلام
عَلَیْكَ یا اَبا عَبْدِ اللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا خِیَرَةَ اللّهِ وَابْنَ خِیَرَتِهِ اَلسَّلامُ
بر تو اى اباعبدالله سلام بر تو اى برگزیده خدا و فرزند برگزیده او سلام
عَلَیْكَ یا ثارَ اللّهِ وَابْنَ ثارِهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ اَیُّهَا الْوِتْرُ الْمَوْتُورُ
بر تو اى خون خدا و فرزند خون خدا سلام بر تو اى كشته مظلومى كه انتقام خونت گرفته نشد
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ اَیُّهَا الاِْمامُ الْهادِى الزَّكِىُّ وَعَلى اَرْواحٍ حَلَّتْ بِفِناَّئِكَ
سلام بر تو اى امام راهنماى پاك و بر آن ارواحى كه به آستان تو فرود آمدند
وَاَقامَتْ فى جِوارِكَ وَوَفَدَتْ مَعَ زُوّارِكَ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ مِنِّى ما
و در جوارت رحل اقامت افكندند و با زائرانت ورود كردند سلام من بر تو تا
بَقیتُ وَبَقِىَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ فَلَقَدْ عَظُمَتْ بِكَ الرَّزِیَّةُ وَجَلَّ الْمُصابُ
زنده ام من و برپا است شب و روز كه براستى بزرگ شد به تو مصیبت و گران شد سوگوارى
فِى الْمُؤْمِنینَ وَالْمُسْلِمینَ وَفى اَهْلِ السَّمواتِ اَجْمَعینَ وَفى
در میان مؤ منان و مسلمانان و در میان ساكنین آسمانها همگى و در میان
سُكّانِ الاْرَضینَ فَاِنّا لِلّهِ وَاِنّا اِلَیْهِ راجِعُونَ وَصَلَواتُ اللّهِ وَبَرَكاتُهُ
ساكنین زمینها ((انا للّه و انا الیه راجعون )) درودهاى خدا و بركاتش
وَتَحِیّاتُهُ عَلَیْكَ وَعَلى ابآئِكَ الطّاهِرینَ الطَّیِّبینَ الْمُنْتَجَبینَ وَعَلى
و تحیتهایش بر تو و بر پدران پاك و پاكیزه و برگزیده ات و بر فرزندان راهنماى
ذَراریهِمُ الْهُداةِ الْمَهْدِیّینَ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا مَوْلاىَ وَعَلَیْهِمْ وَعَلى
راه یافته شان باد سلام بر تو اى سرور من و بر ایشان و
 [رُوحِكَ وَعَلى] اَرْواحِهِمْ وَعَلى تُرْبَتِكَ وَعَلى تُرْبَتِهِمْ اَللّهُمَّ لَقِّهِمْ
بر ارواح ایشان و بر تربت تو و بر تربت ایشان خدایا ببار بر ایشان
رَحْمَةً وَرِضْواناً وَرَوْحاً وَرَیْحاناً اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا مَوْلاىَ یا اَبا
رحمت و خوشنودى و روح و ریحانى سلام بر تو اى سرور من اى ابا
عَبْدِاللّهِ یَا بْنَ خاتَمِ النَّبِیّینَ وَیَا بْنَ سَیِّدِ الْوَصِیّینَ وَیَا بْنَ سَیِّدَةِ
عبدالله اى فرزند خاتم پیمبران و اى فرزند آقاى اوصیاء و فرزند بانوى
نِسآءِ الْعالَمینَ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا شَهیدُ یَا بْنَ الشَّهیدِ یا اَخَ الشَّهیدِ
زنان جهانیان سلام بر تو اى شهید (راه حق ) و اى پسر شهید و اى برادر شهید
یا اَبَا الشُّهَدآءِ اَللّهُمَّ بَلِّغْهُ عَنّى فى هذِهِ السّاعَةِ وَفى هذَا الْیَوْمِ
و اى پدر شهیدان خدایا برسان به او از اجانب من در این ساعت و در این روز
وَفى هذَا الْوَقْتِ وَفى كُلِّ وَقْتٍ تَحِیَّةً كَثیرَةً وَسَلاماً سَلامُ اللّهِ عَلَیْكَ
و در این وقت و در هر وقت تحیتى زیاد و سلامى بسیار سلام خدا بر تو
وَرَحْمَةُاللّهِ وَبَرَكاتُهُ یَابْنَ سَیِّدِالْعالَمینَ وَعَلَى الْمُسْتَشْهَدینَ مَعَكَ
و رحمت خدا و بركاتش اى فرزند آقاى جهانیان و نیز بر شهید شدگان با تو
سَلاماً مُتَّصِلاً مَا اتَّصَلَ اللَّیْلُ وَالنَّهارُ السَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ بْنِ
سلامى پیوسته به پیوستگى شب و روز سلام بر حسین بن
عَلِىٍّ الشَّهیدِ السَّلامُ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ الشَّهیدِ اَلسَّلامُ عَلَى
على شهید (راه حق ) سلام بر على بن الحسین آن شهید (عالیقدر) سلام بر
الْعَبّاسِ بْنِ اَمیرِ الْمُؤْمِنینَ الشَّهیدِ السَّلامُ عَلَى الشُّهَدآءِ مِنْ وُلْدِ
عباس فرزند امیرمؤ منان آن شهید (والا مقام ) سلام بر فرزندان شهید
اَمِیرِ الْمُؤْمِنینَ اَلسَّلامُ عَلَى الشُّهَدآءِ مِنْ وُلْدِ الْحَسَنِ اَلسَّلامُ عَلَى
امیر مؤ منان سلام بر فرزندان شهید حسن سلام بر
الشُّهَدآءِ مِنْ وُلْدِ الْحُسَیْنِ السَّلامُ عَلَى الشُّهَدآءِ مِنْ وُلْدِ جَعْفَرٍ
شهیدان از فرزندان حسین سلام بر شهیدان از فرزندان جعفر
وَعَقیلٍ اَلسَّلامُ عَلى كُلِّ مُسْتَشْهَدٍ مَعَهُمْ مِنَ الْمُؤْمِنینَ اَللّهُمَّ صَلِّ
و عقیل سلام بر هر شهیدى كه با ایشان بود از مؤ منان خدایا درود فرست
عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَبَلِّغْهُمْ عَنّى تَحِیَّةً كَثیرَةً وَسَلاماً اَلسَّلامُ
بر محمد و آل محمد و برسان به ایشان از جانب من تحیتى زیاد و سلامى بسیار سلام
عَلَیْكَ یا رَسُولَ اللّهِ اَحْسَنَ اللّهُ لَكَ الْعَزآءَ فى وَلَدِكِ الْحُسَیْنِ اَلسَّلامُ
بر تو اى رسول خدا نیكو كند خداوند صبر تو را در سوگوارى فرزندت حسین سلام
عَلَیْكِ یا فاطِمَةُ اَحْسَنَ اللّهُ لَكِ الْعَزآءَ فى وَلَدِكِ الْحُسَیْنِ اَلسَّلامُ
بر تو اى فاطمه نیكو كند خداوند صبر تو را در سوگوارى فرزندت حسین سلام
عَلَیْكَ یا اَمیرَ الْمُؤْمِنینَ اَحْسَنَ اللّهُ لَكَ الْعَزآءَ فِى وَلَدِكَ الْحُسَیْنِ
بر تو اى امیرمؤ منان نیكو كند خدا صبر تو را در مصیبت فرزندت حسین
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَبا مُحَمَّدٍ الْحَسَنَ اَحْسَنَ اللّهُ لَكَ الْعَزآءَ فى اَخیكَ
سلام بر تو اى ابا محمد حسن (مجتبى ) نیكو گرداند خدا صبر تو را در مصیبت برادرت
الْحُسَیْنِ یا مَوْلاىَ یا اَبا عَبْدِاللّهِ اَنَا ضَیْفُ اللّهِ وَضَیْفُكَ وَجارُ اللّهِ
حسین اى مولاى من اى ابا عبداللّه من میهمان خدا و میهمان تواءم و در پناه خدا
وَجارُكَ وَلِكُلِّ ضَیْفٍ وَجارٍ قِرىً وَقِراىَ فى هذَا الْوَقْتِ اَنْ تَسْئَلَ
و پناه تواءم و براى هر میهمان و پناهنده اى حق پذیرایى است و پذیرایى من در این وقت این است كه از
اللّهَ سُبْحانَهُ وَتَعالى اَنْ یَرْزُقَنى فَكاكَ رَقَبَتى مِنَ النّارِ اِنَّهُ سَمیعُ  الدُّعآءِ قَریبٌ مُجیبٌ 
خداى سبحان بخواهى كه روزیم گرداند آزادى از آتش دوزخ را كه براستى او شنواى  دعا و نزدیك و اجابت كننده است 
يکشنبه 20/5/1387 - 12:55
دعا و زیارت

تفاوت عصمتِ قبل و بعد از نبوّت

ش14) اگر پیامبران و امامان معصومند و هیچ گاه مرتكب گناه نمى شوند، دلیل آن همه گریه و استغفارشان چیست؟

گریه و استغفار پیامبران و امامان همواره شگفتى پیروانشان را برانگیخته و یكى از فضایل والاى آنان به شمار آمده است. چنان كه اندیشمندى یهودى، یحیى بن زكریا را با این ویژگى مى ستاید كه (كان یبكى من غیر ذنب)(125) و امیر مؤمنان على(علیه السلام) در پاسخ مى فرماید

«آرى، یحیى چنان بود. ولى محمد(صلى الله علیه وآله) به درجاتى بالاتر از آن دست یافت. یحیى بن زكریا در زمانى مى زیست كه نه جاهلیّتى وجود داشت و نه بتى در كار بود، ولى به محمّد(صلى الله علیه وآله)در سنّ كودكى و در میان بت پرستان و حزب شیطان، حكم الهى و فهم و آگاهى داده شد و هرگز گرایشى به بت ها در او پدید نیامد... آن حضرت نیز بدون آن كه جرم و گناهى از او سر زده باشد از خشیت خدا چندان مى گریست كه جایگاه نمازش مرطوب مى گشت.»(126)نیازى نیست كه در این جا از چگونگى گریه هاى معصومان و ناله هاى شبانه آنان بیش از این سخن بگوییم، زیرا

مادح خورشید مدّاح خود است كه دو چشمم روشن و نامرمد است(127)م

آن چه باید بیشتر بدان بپردازیم این است كه همین مسأله برخى را به تأمل درباره عصمت معصومان واداشته و گاه بهانه اى براى انكار آن به دست داده است. براى نمونه، سخن یكى از نویسندگان معاصر را هر چند سخن تازه اى نیست از نظر مى گذرانیم

(باید) دركى معقول تر از عصمت به میان آید و پذیرفته شود كه انسانى بى گناه وجود ندارد. همه با ابلیس درگیرند. همه محدودیّت و كاستى دارند و تعهّدشان در این حدّ است كه مدام بخواهند به صورتى نسبى پیش بروند و خود را تعالى بدهند انبیا(علیهم السلام) هم همواره در چالش اخلاقى و معنوى بودند و مى كوشیدند. پیغمبر ما به گفته خود هر روز صد مرتبه توبه و استغفار مى كرد: (انه لَیُغان على قلبى و انى لاستغفر الله كل یوم مأة مرة) و بر اساس صریح آیات، گناهانى داشت كه نیازمند آمرزش آن ها بود، آن همه راز و نیاز پر سوز و گداز از پیغمبر(صلى الله علیه وآله) و على بن ابى طالب(علیه السلام) و على بن الحسین(علیه السلام) كه از گناهانشان مى نالیدند، ادا و اطوار و نمایش براى دیگران نبود، واقعاً احساس گناه مى كرده اند و در كار خود سازى و سلوك بوده اند. پس مردمان هم طبیعى است كه گناه بكنند، گناه در طرح خلقت آدمى مندرج است و زندگى انسان در این سیاره، هرگز بدون گناه قابل تصوّر نیست. بنابراین، این همه مقدس مآبى و زهد فروشى نیز لازم نیست. به تعبیر حافظ

جایى كه برق عصیان بر آدم صفى زد بر ما چگونه زیبد دعوى بى گناهى(128)این جملات آكنده از سخنان حقى است كه از آن، معناى باطلى قصد شده و به نتیجه اى نا میمون انجامیده است. ما نیز مى پذیریم كه «همه با ابلیس درگیرند»، اما بر این باوریم كه معصومان در این درگیرى همواره پیروز میدان بوده اند. اگر پیامبر اكرم از اسلام آوردن شیطان خود سخن مى گوید،(129) این نه بدان معنا است كه شیطان از وسوسه نمودن آن حضرت دست برداشته، بلكه به معناى آن است كه هیچ گاه به كام دل خود نرسیده است. آرى، معصومان «همواره در چالش اخلاقى و معنوى بودند» اما به توفیق الهى هیچگاه نلغزیدند

(و ان كادوا لیفتنونك عن الذى اوحینا الیك لتفترى علینا غیره و اذاً لا تخذوك خلیلا و لو لا ان ثبّتنك لقد كدت تركن الیهم شیئاً قلیلا)(130)«و چیزى نمانده بود كه تو را از آن چه به سوى تو وحى كردیم گمراه كنند تا غیر از آن را بر ما ببندى و در آن صورت تو را به دوستى خود بگیرند. و اگر تو را استوار نمى داشتیم قطعاً نزدیك بود كمى به سوى آنان متمایل شوى.»(131)این نكته نیز قابل پذیرش است كه «آن همه راز و نیاز پر سوز و گداز... ادا و اطوار و نمایش براى دیگران نبوده، واقعاً احساس گناه مى كرده اند.» اندیشمند بزرگ شیعه، مرحوم اربلى (متوفاى 692 هـ ق) یكى از كسانى است كه بر این حقیقت تأكید ورزیده و به گفته خود، با تأمل در آن و با عنایات امام موسى بن جعفر(علیه السلام) به نتایج ارزشمندى دست یافته است.(132) گناهى كه معصومان راه گریزى از آن ندارند و براى جبران آن ناله سر مى دهند. آلودگى به محرّمات الهى نیست. بلكه هر كه در آن درگه مقرّب تر است، معیار دقیق ترى را براى سنجش تخلّفات خود در نظر مى گیرد و چیزى را گناه مى شمارد كه دیگران به سادگى از كنار آن مى گذرند. با مثالى ساده به روشنى مطلب مى افزاییم: بسیارند كسانى كه از قضا شدن نماز واجب شان اندوهى به خود راه نمى دهند و كم نبوده اند تقوا پیشه گانى كه از به جا نیاوردن نمازى مستحبّى ناله سر داده اند و این زنجیره همچنان ادامه دارد و هیچگاه پایان نمى پذیرد. هر چه بر معرفت و محبّت رهرو راه خدا افزوده گردد، بار سنگین ترى بر دوش خود احساس مى كند و بیش از پیش بر كوتاهى خود در انجام وظیفه ـ آنچنان كه شایسته پروردگار است ـ پى مى برد.(133) سخن را با كلامى از مرحوم اربلى كه از زاویه اى دیگر بر احساس گناه معصومان نظر انداخته است، پایان مى دهیم

پیامبران و امامان ـ كه سلام خدا بر آنان باد ـ همواره در یاد خدا به سر مى برند و در بالاترین مراتب قرب الهى ره مى سپردند و پیوسته در این اندیشه بودند كه مبادا لحظه اى از یاد او غافل گردند. پس هر گاه اندكى از این مرتبه والا فروتر مى آمدند و از سر نیاز به امورى همچون خوردن و آشامیدن، روابط زناشویى و یا حلّ و فصل مسائل اجتماعى روى مى آوردند، این را گناهى بزرگ براى خویش مى شمردند. استغفار و توبه آنان نیز از چنین اعمالى بوده كه خوددارى از آن ها شایسته محبّان و مقرّبان درگاه الهى است. بر این اساس است كه پیامبر اكرم(صلى الله علیه وآله) مى فرماید: (حسنات الابرار سیئات المقربین) چه بسا اعمالى كه براى نیكان، پسندیده و براى مقرّبان، ناپسند است.(134)م  









... ادامه دارد
يکشنبه 20/5/1387 - 12:53
دانستنی های علمی
یكى از چهار نیاز
قال الامام موسى الكاظم (ع)
لا تستغنى شیعتنا عن أربع: خمرة یصلى علیها و خاتم یتختم به و سواك یستاك به و سبحة من طین قبر أبى عبد الله علیه السلام...
حضرت امام موسى بن جعفر (علیه السلام) فرمود:
پیروان ما از چهار چیز بى‏نیاز نیستند:
1 ـ سجاده‏اى كه بر روى آن نماز خوانده شود. 2 ـ انگشترى كه در انگشت باشد.
3 ـ مسواكى كه با آن دندانها را مسواك كنند. 4 ـ تسبیحى از خاك مرقد
امام حسین (ع) ....
تهذیب الاحكام، ج 6، ص 75
يکشنبه 20/5/1387 - 12:51
شعر و قطعات ادبی
دیوان حافظ

غزل    203

سال‌ها دفتر ما در گرو صهبا بود

رونق میکده از درس و دعای ما بود

نیکی پیر مغان بین که چو ما بدمستان

هر چه کردیم به چشم کرمش زیبا بود

دفتر دانش ما جمله بشویید به می

که فلک دیدم و در قصد دل دانا بود

از بتان آن طلب ار حسن شناسی ای دل

کاین کسی گفت که در علم نظر بینا بود

دل چو پرگار به هر سو دورانی می‌کرد

و اندر آن دایره سرگشته پابرجا بود

مطرب از درد محبت عملی می‌پرداخت

که حکیمان جهان را مژه خون پالا بود

می‌شکفتم ز طرب زان که چو گل بر لب جوی

بر سرم سایه آن سرو سهی بالا بود

پیر گلرنگ من اندر حق ازرق پوشان

رخصت خبث نداد ار نه حکایت‌ها بود

قلب اندوده حافظ بر او خرج نشد

کاین معامل به همه عیب نهان بینا بود

 

 

جمعه 18/5/1387 - 20:16
دانستنی های علمی

الامام موسی ابن جعفر الکاظم(علیهم السلام): لکل شیء دلیل و دلیل العاقل التفکر و دلیل التفکر الصمت و لکل شیء مطیة و مطیة العاقل التواضع _

برای هر چیزی نشانه ای است و نشان خردمند تفکر است و نشان تفکر خاموشی و سکوت است و نشانه عاقل و خردمند تــــــــواضع است. تحف العقول

جمعه 18/5/1387 - 20:2
دعا و زیارت
ـ آزار على , آزار رسول (ص )

پیامبر اكرم (ص ) فرمود:.

هركس على را بیازارد مرا آزرده است ,.

من آذى علیا فقد آذانى ((142)) .

3ـ سب على , سب رسول (ص )

پیامبر اكرم (ص ) فرمود:.

هركس به على بد بگوید, به من بد گفته است و هر كس به من بد بگوید به خدا بد گفته است و هر كس به خدا بد بگوید, خدایش به رودر آتش جهنم مى افكند ((143)) .

4ـ جدایى از على , جدایى از رسول

پیامبر اكرم (ص ) فرمود:.

هـركس از على (ع ) جدا شود از من جدا شده و هر كس از من جدا شود از خدا جدا شده و هركس از من جدا شود از خدا جدا شده است ,.

من فارق علیا فارقنى و من فارقنى فارق اللّه عزوجل ((144)) .

5ـ جنگ با على , جنگ با پیامبر

ابوهریره مى گوید: پیامبر اكرم (ص ) على (ع ) و فاطمه و حسن و حسین (ع ) را دید فرمود: هركس با شمابجنگد, من با او مى جنگم و هر كس با شما در صلح باشد با او در صلحم , انا حرب لمن حاربكم و سلم لمن سالمكم ((145)) .

6ـ پرچم هدایت

پیامبر اكرم (ص ) به ابابرزة فرمود:.

خـداونـد تـعـالـى دربـاره عـلـى بـن ابـى طـالـب (ع ) به من فرموده است : او پرچم هدایت , نشانه ایمان ,پیشواى دوستان خدا و پرتو روشنایى بخش همه كسانى است كه خدا را اطاعت مى كنند,.

یـا ابـابرزة ان رب العالمین عهد الى عهدا فى على بن ابى طالب صلوات اللّه علیه وآله فقال : انه رایة الهدى و منار الایمان و امام آولیائى و نور جمیع من اطاعنى .

7ـ على و حق

پیامبر اكرم (ص ) فرمود:.

على با حق است و حق با اوست , به هر طرف كه بچرخد,.

على مع الحق و الحق معه حیثما دار ((146)) .

8ـ حق و على

فرمود:.

على به هر سوى بچرخد حق با اوست ,.

الحق مع على حیث دار ((147)) .

9ـ على , حق و قرآن

پیامبر اكرم (ص ) فرمود:.

عـلى با حق و قرآن است و حق و قرآن همراه على است , از هم جدا نمى شوند تا در كنار حوض كوثر به من برسند,.

على مع الحق و القرآن و الحق و القرآن مع علی لن یتفرقا حتى یردا على الحوض ((148)) .

10ـ على و قرآن

پیامبر اكرم فرمود:.

على با قرآن است و قرآن با على است , از هم جدا نمى شوند تا در كنار حوض كوثر بر من واردشوند,.

على مع القرآن والقرآن مع علی لا یفترقان حتى یردا على الحوض ((149)) .

11ـ على (ع ) به منزله كعبه

پیامبر اكرم (ص ) فرمود:.

یا على ! تو به منزله كعبه اى كه همه به سوى او مى آیند, ولى او به سوى كسى نمى رود, ((150)) .
انت بمنزلة الكعبة تؤتى و لا تاتى .

و فرمود:.

مثل على در میان شما مثل همین كعبه است كه نگاه كردن به آن عبادت و حج آن واجب است .

مثل علی فیكم كمثل الكعبة المتسورة النظر الیها عبادة والحج الیها فریضة ((151)) .  

جمعه 18/5/1387 - 20:0
دانستنی های علمی
سجده بر تربت عشق‏
كان الصادق (ع) لا یسجد الا على تربة الحسین (ع) تذللا لله و إسكتانة الیه.
رسم حضرت امام صادق (ع) چنین بودكه:
جز بر تربت حسین (ع) به خاك دیگرى سجده نمى‏كرد و این كار را از سر خشوع و
خضوع براى خدا مى‏كرد.
وسائل الشیعه، ج 3، ص .
جمعه 18/5/1387 - 19:57
دانستنی های علمی
نشانه‏هاى ایمان‏
قال ابو محمد الحسن العسكرى (علیه السلام)
علامات المؤمن خمس: صلاة الخمسین، و زیارة الاربعین، و التختم فى الیمین، و تعفیر الجبین و الجهر ببسم الله الرحمن الرحیم.
امام حسن عسكرى (علیه السلام) فرمود:
نشانه‏هاى مؤمن پنج چیز است: 1 ـ نمازهاى پنجاهگانه (*) 2 ـ زیارت اربعین 3 ـ انگشتر به دست راست كردن 4 ـ بر خاك سجده كردن 5 ـ بسم الله الرحمن الرحیم را بلند گفتن.
وسائل الشیعه، ج 10 ص 373 و نیز التهذیب، ج 6 ص 52
جمعه 18/5/1387 - 19:52
دعا و زیارت

برخورد اصحاب پیامبر با مسأله عصمت

ش13) اگر خطیئه حضرت آدم(ع) گناه نبود، چرا آن حضرت و فرزندانشان به مشقات زندگى دنیوى گرفتار شدند؟

یكى از نكات كلیدى براى چاره جویىِ اَعمالِ به ظاهر گناه آلود معصومان، تمایز نهادن میان امر و نهى «مولوى» و «ارشادى»م است(122) در امر و نهى مولوى، خودِ سرپیچى از فرمان، زیانبار است; چراكه حرمت و منزلت كسى كه پیروى از او لازم بوده، نادیده گرفته شده است. به عنوان مثال، نهى از خوردن شراب، نهىِ مولوى است كه سرپیچى از آن، خواه ناخواه، عقوبت زا است; چه به مستى و عواقب ناشى از آن بینجامد و چه این پیامدهاى ناگوار را به دنبال نیاورد. اما امر و نهى ارشادى، به منزله ارشاد و راهنمایى به حكم عقل است و صِرف سرپیچى از آن، ضرر و زیانى در پى ندارد. امر و نهى پزشكان، نمونه روشنى از این دست است

وقتى كه پزشك به خوردن دارویى فرمان مى دهد و یا بیمار را از انجام عملى برحذر مى دارد، نه از آن رو است كه خود را مولا و صاحب اختیار و بیمار را عبد و بنده خود بداند، بلكه فرمان وى بیانگر وجود رابطه اى مثبت بین خوردن دارو و درمان بیمارى است. بدیهى است كه اطاعت و سرپیچى از این فرمان، به خودى خود، سود و زیانى ندارد; بلكه، تنها، پیامدهاى واقعىِ مربوط به متعلَّقِ آن، دامنگیر بیمار مى گردد

نكته درخور توجه این است كه امر و نهى خداوند و اولیاى دین نیز گاه جنبه ارشادى به خود مى گیرد و در این صورت، تخلف از آن، گناه و حرام شرعى بشمار نمى آید. براى مثال، اگر پیامبر خدا - صلى الله علیه و اله- شخص بیمارى را از خوردن یك نوع غذا برحذر دارد و دلیل آن را شدت یافتن بیمارى وى بشمارد، سرپیچى از این فرمان، غیر از شدت یافتن بیمارى، عقوبت دیگرى در پى نخواهد داشت

یك از راههاى تشخیص مولوى یا ارشادى بودن امر و نهى، توجه نمودن به «علتى» است كه براى حكم بیان مى گردد. مثلا از عبارت «از انجام این كار بپرهیز; زیرا آتش دوزخ را در پى خواهد داشت» مولوى بودن نهى استفاده مى شود. اما اگر گفته شود: «این عمل را ترك كن، وگرنه دچار مشكلات دنیوى مى گردى» چیزى جز ارشادى بودن نهى، برداشت نمى شود

در داستان حضرت آدم(علیه السلام) نیز شواهد فراوانى، بر ارشادى بودن نهى، مهر تأییدمى زنند،از جمله

ش1) آیات 117 تا 119 سوره طه، پیامد استفاده از «شجره ممنوعه» را گرفتار شدن به سختیهاى زندگى دنیوى دانسته اند، نه دور شدن از ساحت قرب الهى. و این، خود، دلیل روشنى بر ارشادى بودن نهى است كه سرپیچى از آن، جز مشكلاتِ مورد اشاره، مفسده دیگرى در پى ندارد. از اینجا این نكته روشن مى گردد كه مقصود از «ظلم» در آیات دیگرى كه نتیجه بهره گیرى از آن درخت را، ظالم خوانده شدن آدم و حوا مى دانند، ظلم به خود و روا داشتن سختیها بر خویشتن است، نه گناه و خروج از دایره عبودیت

ش2) از آیه 38 سوره بقره، چنین برمى آید كه تكالیف الهى و امر و نهى عقوبت زا، تنها از زمان هبوط آدم و حوا (علیهما السلام)م آغاز گشته اند، و عالَمِ پیش از آن، عالَم تكلیف نبوده است، تا سخن از نافرمانى و گردنكشى در برابر شریعت الهى به میان آید(123)/كوتاه سخن آنكه، در دفاع از عصمت حضرت آدم ابوالبشر (علیه السلام) پاسخهاى مختلفى از سوى اندیشمندان شیعه و سنّى ارائه گشته(124) كه یكى از بهترین آنها، پاسخِ یادشده است كه خواستگاهِ آن، نه حدس و گمان، بلكه آیات شریفه قرآن است 










... ادامه دارد ...
جمعه 18/5/1387 - 19:49
شعر و قطعات ادبی

شهریار عشق

گردد جهان و هر چه در او بر مدار عشق

سیارگان تمام شده بیقرار عشق

ذرات و کائنات سراسر اسیر او

گیتی محاط دائرة اقتدار عشق

هر چیز هر چه شد همه از عشق شد بلی

بیرون ز حصر کرده خدا اختیار عشق

کاین کارگاه هستی و ایوان او تمام

برگی بود زدفتر نقش و نگار عشق

عشق آن زمان که خواست تجلی کند زغیب

میخواست مظهری که بود هم عیار عشق

عاشق زیاد بود ولی عشق را چه سود

ز آنان کسی نبود که آید بکار عشق

تا آنکه از سلالة آدم شهی بنام

در شهر عشق آمد و شد شهریار عشق

شاهنشه وجود نماینده کمال

آری حسین الهه و پروردگار عشق

امروز روز سوم شعبان بود که نیست

روزی چنین بعالم لیل و نهار عشق

روزی بود که عشق تجلی نمود و دید

چشم زمانه پادشه کامکار عشق

میلاد با سعادت سلطان دین حسین

آن اوستاد معنی و آموزگار عشق

خورشید عشق سر زده اینک به میمنت

از خانة علی پدر تاجدار عشق

آری طلوع کرده از آن مشرق آفتاب

روشن نموده کشور و شهر و دیار عشق

آن عشق محض مظهر تام وجود پاک

لاجرعه سرکشیده می خوشگوار عشق

روزیکه سید الشهداء کرد عزم رزم

افزود در تمام جهان اعتبار عشق

پیمود تا طریق حقیقت بسوی حق

بنمود اهل و مال و تن جان نثار عشق

تا باخت نرد عشق شهنشاه عالمین

بنمود خاک کربلا لاله زار عشق

کی بود زادة زهرا که روز طف

تمساح عشق غوطه ور اندر بحار عشق

یحیی صفت بداد سراما سر حسین

برشد بمثل عیسی مریم بدار عشق

مردانه تاخت تا بسرا پردة یزید

بشکست سدّ کفر زمان شهسوار عشق

تا کرد آبیاری بستان دین حسین

شد سیل خون روان ، همه در جویبار عشق

زین پیشوای اعظم آزادگان کنون

باید که مسلمین بپذیرند کار عشق

تا بر علیه کفر کنند این زمان قیام

تا تاج دین بسر بنهند از کنار عشق

تا در پناه پرچم اسلام در جهان

اسفند کفر بگذرد ، آید بهار عشق

تا از نفاق و تفرقه ورزند اجتناب

گردند مجتمع همه اندر حصار عشق

بالجمله­ای که خفته­ای اندر مقام جهل

بیدار شو چو خسرو شب زنده­دار عشق

============ ========= =======

الهی بحق الحسین

اشف صدر الحسین

بظهور الحجة

اللهم عجل لولیک الفرج

جمعه 18/5/1387 - 19:41
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته