• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 3430
تعداد نظرات : 958
زمان آخرین مطلب : 3355روز قبل
ایرانگردی

درود 

گالری زیر ،‌ عكسهای زیباییست از تهران قدیم و تهران جدید در یك محل كه آدم از دیدن این عكسها یه جوری میشه .... !

جان؟!

چه جوری ؟!

والا نمیدونم شما عكسها رو كامل كه دیدید ، حسی كه آخرش پیدا كردید = همون جوری !

 

http://marshal-modern.ir/Archive/2009/10/10/0001.jpg

میدان حسن آباد، سال 1300

 

 

 

http://marshal-modern.ir/Archive/2009/10/10/0002.jpg

سر قبر آقا در خیابان مولوی ، سال 1330

 

 

   

http://marshal-modern.ir/Archive/2009/10/10/0003.jpg

خیابان طالقانی و ولی عصر ، سال 1330

 

 

 

http://marshal-modern.ir/Archive/2009/10/10/0004.jpg

تصویری هوایی از تهران سال 1310 – (نمای تهران، از مناطق شمالی شهر )

 

 

 

http://marshal-modern.ir/Archive/2009/10/10/0005.jpg

خیابان پهلوی ، سال 1315 – (خیابان ولی عصر)

 

 

 

http://marshal-modern.ir/Archive/2009/10/10/0006.jpg

میدان شوش، سال 1335

 

 

 

http://marshal-modern.ir/Archive/2009/10/10/0007.jpg

سه راه امین حضور، سال 1310

 

 

 

http://marshal-modern.ir/Archive/2009/10/10/0008.jpg

چهار راه پهلوی، سال 1340 (چهار راه ولی عصر)

 

 

 

http://marshal-modern.ir/Archive/2009/10/10/0009.jpg

بانک شاهی در میدان توپخانه ، سال 1330 – (بانک تجارت میدان امام)

 

 

 

http://marshal-modern.ir/Archive/2009/10/10/00010.jpg

بانک شاهی در میدان توپخانه ، سال 1280 – دوره قاجار – (بانک تجارت میدان امام)

 

 

 

http://marshal-modern.ir/Archive/2009/10/10/00011.jpg

چشمه علی در شهر ری، سال 1280 – دوره قاجار

پنج شنبه 23/7/1388 - 14:49
بیوگرافی و تصاویر بازیگران

سلام....

هنر همیشه جز کارهایی بوده که هیچ وقت و در هیچ کجا تمام شدنی نیست و به قولی انتها نداره امروز می خوام شما رو با یکی از هنرمندان خارجی و کارهای خلاقانش آشنا کنم که قطعا برای شما هم جالب خواهد بود.

خانم رت بن یک هنرمند خلاقه که چیزی حدود 90 ساعت در هفته از وقتش رو صرف خلق تصاویر جذاب می کنه. می تونید حدس بزنید با چی این کارو می کنه؟ با ماشین تحریر!!! باور نمی کنید؟پس ببینید.

تصویری زیبا از هنرپیشه معروف آمریکایی خانم نیکول کیدمن.

تصویری از بازیگر سرشناس هالیوود تام هنکس.

         


پنج شنبه 23/7/1388 - 14:44
سينمای ایران و جهان

پركارترین بازیگر زن ایران:

۲۵فیلم در ۵ سال

 

 

نگاهی به كارنامه بازیگری الناز شاكردوست

شاخص ترین ویژگی «الناز شاكردوست»  پركاربودنش است. آمار و ارقام مربوط به فیلم‌هایی كه از سال ۸۴ تا الان بازی كرده، حیرت‌آور است یعنی ۲۵ فیلم در ۵ سال. او به طور متوسط از آغاز دوران بازیگری‌اش، سالانه پیشنهاد حضور در پنج فیلم سینمایی را پذیرفته است. این تعداد فیلم برای سینمایی كه بهترین بازیگرانش برخی اوقات با بیكاری دست و پنجه نرم می‌كنند، رقم قابل توجهی است. این در حالی است كه شاكردوست در لابه لای این همه فیلم، بعضا بازی‌های درخشانی نیز ارائه داده و نظر هیئت داوران جشنواره‌های مختلف را جلب كرده است. در بین بازیگران سینمای ایران «امین حیایی» به پركار بودن مشهور است اما در این حوزه، «شاكردوست» گوی سبقت را از این بازیگر ربوده است. حیایی در طول ۱۷ سال در حدود ۳۰ فیلم و ۴ سریال بازی كرده است. یعنی به طور متوسط او هر سال در ۲ پروژه سینمایی حضور داشته است. باید در نظر داشت كه «شاكردوست» ۱۲ سال دیرتر از رقیبش پا به دنیای سینما گذاشته است، اما با روندی كه در پیش گرفته است، احتمالا تا چند سال دیگر، به رقم ۳۰ فیلم امین حیایی هم برسد. برای درك بهتر «پركار بودن» این بازیگر، می‌توانید به فهرست بازیگران فیلم‌های در حال نمایش توجه كنید. در سه فیلم یعنی«دلخون» ساخته محمدرضا رحمانی، «كیش و مات»  ساخته جمشید حیدری و «دو خواهر» ساخته رضا بانكی «شاکردوست» جزو بازیگران اصلی است.
 
فیلم «حركت اول» (فرهاد نجفی) با بازی او نیز در نوبت اكران قرار دارد. هم چنین وی چند فیلم نمایش داده نشده هم دارد كه ممكن است امسال اكران شود. فیلم‌هایی چون باد در علفزار می‌پیچد (خسرو معصومی) در میان ابرها (روح ا... حجازی) و پوسته (مصطفی آل احمد) كه هنوز امكان نمایش عمومی ‌را پیدا نكرده اند. در كنار همه این فیلم‌ها، شاکردوست به تازگی بازی در فیلم «چراغ قرمز» را به پایان رسانده و قرارداد بازی در فیلم «از ما بهتران» (مهرداد فرید) و «شرخر» (حسین شهابی) را نیز امضا كرده است. همین پركار بودن موجب شده است نامش همیشه بر سر زبان‌ها باشد و همواره، در معرض دید نشریه‌های سینمایی قرار گیرد. شاکردوست همیشه یا فیلمی ‌در حال اكران دارد یا مشغول بازی در فیلمی ‌جدید است. بنابراین هوادارانش هر زمان به سراغ سالن‌های سینما یا اخبار سینمایی بروند با دست پر برمی‌گردند و مطلبی درباره او پیدا می‌كنند.

 
 
چراغ قرمز
الناز شاکر دوست در فیلم چراغ قرمز

هم زمان در دو فیلم بازی نمی‌كنم

در سینمای ایران بسیاری از ستاره‌ها از حضور هم زمان در پروژه‌های مختلف سینمایی در طول یك سال پرهیز می‌كنند. چرا كه می‌ترسند نتوانند روی یك نقش و یك شخصیت تمركز كنند. در كل لقب «پركار بودن» در سینمای ما بیشتر یك اتهام به شمار می‌رود. زیرا هیچ كس به حضور پررنگش در پروژه‌های سینمایی، افتخار نمی‌كند. به همین دلیل است كه وقتی از «شاكردوست» درباره دلیل پركار بودنش می‌پرسیم، بلافاصله واكنش نشان می‌دهد و می‌گوید: این که می‌گویند شاکردوست خیلی پرکار است را قبول ندارم. متاسفانه تعداد بازیگران دختر و پسر سینمای ما، به تعداد انگشتان یک دست هم نمی‌رسد و با توجه به تولید زیاد فیلم در ایران، سالی چهار- پنج فیلم بازی کردن «پرکاری» به حساب نمی‌آید. شاید این موضوع به این دلیل مطرح می‌شود که من هم زمان دو فیلم روی پرده دارم. اما واقعا در بعضی از مقاطع با توجه به این که چند پیشنهاد هم داشتم و می‌توانستم کار کنم، شش ماه کار نکردم. «شاکردوست» از آن دسته بازیگرانی است كه سعی می‌كند اول پرونده یك فیلم را ببندد و بعد به كارهای جدید فكر كند. خودش در این رابطه می‌گوید: در مجموع بین هر کاری که بازی می‌کنم حدود سه تا چهار ماه وقفه قائل می‌شوم. ولی شما اگر بازیگران دیگر را نگاه کنید درمی‌یابید که سه کار را، هم زمان انجام می‌دهند. پس من نسبت به دیگر دوستان پرکار نیستم.

 
 
بی وفا
 
عروس فراری

گیشه‌ها دوستش دارند

«الناز شاكردوست» علاوه بر ركورد پركار بودن، یك ركورد دیگر هم در كارنامه‌اش دارد. او در سال ۸۴ كه دومین سال ورودش به سینما بود، توانست بر صدر جدول پول سازترین بازیگران زن تكیه زند. در آن سال فیلم‌های «گل یخ» (كیومرث پوراحمد)، «عروس فراری» (بهرام كاظمی) و «مجردها» (اصغر‌هاشمی) از این بازیگر اكران شد كه همگی گیشه‌های داغ و پررونقی داشت. این سه فیلم در مجموع با فروش یک میلیارد و نهصد و بیست میلیون تومان، به موفقیت تجاری خوبی دست یافت و در ردیف پرفروش ترین‌های سال قرار گرفت. در سال ۸۴ «مریلا زارعی» و «مهناز افشار» كه از بازیگران قدیمی‌تر بودند، رده‌های دوم و سوم این جدول را تصاحب كردند. «الناز شاكردوست» با همین چند فیلم به یك مهره موفق و مطمئن در سینمای تجاری بدل شد. تهیه كننده‌ها روی این بازیگر به عنوان یكی از مولفه‌های فروش حساب ویژه‌ای باز می‌كردند. «بی وفا» اصغر نعیمی، «چند می‌گیری گریه کنی؟» شاهد احمدلو، «مجنون لیلی» قاسم جعفری و «کیش و مات» جمشید حیدری فیلم‌هایی بود كه روند موفقیت شاكردوست را در سینمای تجاری و عامه پسند تكمیل و تثبیت كرد. با این حال خود او خیلی دوست نداشت به چنین جایگاهی دست یابد. به همین دلیل بود كه به تدریج، تغییر مسیر داد و سمت و سوی نگاهش را متوجه فیلم‌های فرهنگی و ارزشمند كرد. این تغییر مسیر را كاملا می‌شد از واكنش گلایه آمیزش، به سوال خبرنگاران در جلسه‌های مطبوعاتی جشنواره بیست و ششم فیلم فجر فهمید.

 
 
مجنون لیلی
الناز شاکردوست و محمدرضا گلزار در مجنون لیلی
 
مجنون لیلی
الناز شاکردوست و محمدرضا گلزار در مجنون لیلی

به من نگویید بازیگر «سینمای بدنه»

ماجرا از این جا آغاز شد كه در جلسه مطبوعاتی فیلم «در میان ابرها» یكی از منتقدان، او را «بازیگر سینمای بدنه» خطاب كرد. او كه از این عنوان ناراحت شده بود، گفت: وقتی به من می‌گویند «بازیگر سینمای بدنه» احساس خوبی پیدا نمی‌كنم. چون انتخاب‌هایی كه كرده ام با ریسك همراه بوده است و از دل خودم برای این فیلم‌ها مایه گذاشته ام.  او با ابراز گلایه از اهالی مطبوعات ادامه داد: من به سختی سر كارهایی در بیابان یا جنگل می‌روم، در حالی كه به راحتی می‌توانم در فیلمی‌ كه لوكیشنش در تهران است بازی كنم. البته او حق داشت كه از این طرز برخورد دلگیر شود. چرا كه او در كنار بازی در فیلم‌های پیش پا افتاده تجاری، در فیلم‌های قابل تاملی چون: چه کسی امیر را کشت؟ (مهدی کرم پور)، قاعده بازی (احمدرضا معتمدی)، خدا نزدیک است (علی وزیریان)، اتوبوس شب (کیومرث پوراحمد)، در میان ابرها (سیدروح ا... حجازی) و باد در علفزار می‌پیچد (خسرو معصومی) بازی‌های قابل توجهی ارائه داده بود و حتی به دلیل نقش آفرینی در چند فیلم چند بار تا مرز دریافت سیمرغ و تندیس بهترین بازیگر هم پیش رفت.

 
 
در میان ابرها
در میان ابرها
 
در میان ابرها
در میان ابرها
 
تلاش برای دیده شدن فیلم‌های هنری

او با حضور در فیلم‌های این چنینی، بخشی از اعتبارش نزد مخاطبان عام را صرف كار كرد، تا شاید بتواند به دیده شدن فیلم کمک کند. این نكته ای بود كه تهیه كننده فیلم «در میان ابرها» (كه كارگردانی ناشناخته و تازه كار داشت) نیز به آن اشاره كرد. او با اشاره به این كه بازیگرهای ستاره می‌توانند تماشاگر را به سینما بكشانند، بهره گیری از «شاكردوست» را یك كمك دوجانبه خواند و گفت: فیلم ما امکان تجاری برای دیده شدن ندارد و حضور بازیگر بسیار مهم است. اما باید این نکته را هم در نظر داشت که اگر بازیگر مناسب نقش نباشد، هم خود ضربه می‌خورد و هم به فیلم ضربه می‌زند. شاكردوست در فیلم «در میان ابرها» كه خودش آن را نقطه عطف كارهایش می‌داند، نقش دختری مسافر به نام «نورا» را بازی می‌كند. فیلم قصه نوجوانانی را روایت می‌كند كه در مرز، با گاری باری مسافران را حمل می‌كنند. در جریان این كار، ارتباطی عاطفی بین یكی از نوجوانان با این دختر پیش می‌آید. شاکردوست در فیلم «دلخون» محمدرضا رحمانی نیز با همین هدف به گروه بازیگران پیوست. فیلم ساز چون تجربه دیده نشدن فیلم «ستایش» را از سرگذرانده بود، تلاش داشت برای ساخت «دلخون» به مخاطب بیشتر توجه کند. از این رو سراغ ستاره ای چون «الناز شاکردوست» را گرفت و نقش کلیدی وکیل داستان را به او سپرد.
 
دلخون
دلخون
 
کیش و مات
کیش و مات

سه بار نامزدی بدون سیمرغ و تندیس

همان طور كه اشاره شد شاكردوست چند بار شانس دریافت جایزه بهترین بازیگر زن را پیدا كرده، اما تاكنون هیچ جایزه ای نصیبش نشده است. او در نهمین و دهمین دوره جشن خانه سینما به ترتیب برای فیلم‌های «مجردها» و «چه کسی امیر را کشت؟» نامزد دریافت تندیس زرین بهترین بازیگر نقش مکمل زن شد. در فیلم «چه کسی امیر را کشت؟» گرچه حضور کوتاهی داشت، اما در همان چند دقیقه نقش متفاوتش را آن چنان جذاب و باورپذیر ارائه داد که نظر منتقدان و داوران را به سمت خودش جلب كرد. «عسل» این فیلم دختری است پرخاش گر و لمپن كه با لحن و رفتار پسرانه اش، بخشی از جوانان نسل سومی ‌امروز را نمایندگی می‌كند. او هم چنین در جشنواره بیست و ششم فجر، برای فیلم «باد در علفزار می‌پیچد» نامزد بهترین بازیگر نقش اول زن شد. اما بخت با او یار نبود. چون در آن سال گلشیفته فراهانی و هنگامه قاضیانی رقابت فشرده ای با هم داشتند و در نهایت هنگامه قاضیانی، برای فیلم «به همین سادگی» سیمرغ را از آن خود كرد. او با پذیرفتن كاراكتر «باد در علفزار می‌پیچد» نشان داد كه در دوران جدید بازیگری‌اش، چقدر دغدغه متفاوت بودن دارد. فرو رفتن در قالب یك دختر روستایی، برای بازیگری كه همواره در محیط شهری دیده شده است، ماموریت دشواری بود كه «شاكردوست» از پس آن برآمد. آن هم برای بازیگری كه به دلیل بازی در نقش‌های كلیشه ای «نوعروس» (گل یخ، عروس فراری، قتل آنلاین و قاعده بازی) و «دختر پایین شهری» (بی وفا،  چند می‌گیری گریه كنی؟) در معرض بیشترین انتقادها قرار گرفته بود.

 
 
باد در علفزار می‌پیچد
باد در علفزار می‌پیچد
 
باد در عفزار می پیچد
باد در علفزار می‌پیچد

در جست وجوی نقش‌های متفاوت

او سعی كرد در فیلم‌های جدیدش از نقش ‌های تكراری پیشینش فاصله بگیرد. در فیلم «دو خواهر» در قالب زنی پر جنب و جوش فرو می‌رود كه برای سومین بار تصمیم به ازدواج مجدد می‌گیرد و با خواهرش که استاد دانشگاه است، (نیکی کریمی) دچار مشکل می‌شود. در فیلم اکشن «حرکت اول» نقش دختری را بازی می‌کند که قهرمان مسابقات اتومبیل رانی است. در فیلم «چراغ قرمز» با دو گریم متفاوت در طول فیلم ظاهر می‌شود که به گفته خودش در یکی از گریم‌ها با لوله‌های قطور داخل بینی اش کاملا از چهره واقعی اش فاصله می‌گیرد.

 

حاضر نیستم در هیچ تله فیلمی‌ بازی کنم

الناز شاكردوست دانش آموخته تئاتر از دانشكده هنر و معماری دانشگاه آزاد تهران و متولد سال ۱۳۶۳ در یكی از محله‌های تهران است. وی سال ۸۳ و زمانی كه بیست سال داشت با بازی در فیلم «گل یخ» ساخته کیومرث پوراحمد وارد دنیای سینما شد. ظرف کمتر از یک سال نیز در پنج فیلم سینمایی نقش آفرینی کرد. او بعدها در یكی از بهترین فیلم‌های پوراحمد یعنی «اتوبوس شب» حضور كوتاهی داشت و در چند سكانس، نقش همسر یك رزمنده را بازی كرد. او بارها در گفت وگوهایش به این نكته اشاره كرده است كه حضورش را در سینما، مدیون فردی به نام «كیومرث پوراحمد» است. چرا كه برای اصلی ترین نقشش به یك دختر ۱۸ ساله بی تجربه اعتماد كرد. شاكردوست در آن زمان تئاتر دانشجویی بازی می‌كرد و «پوراحمد» همان جا، بازی‌اش را پسندید. البته او در كارنامه اش حضور حرفه‌ای در تئاتر ندارد. همین طور تا به حال در هیچ تله فیلم یا سریال تلویزیونی هم بازی نكرده و یك بازیگر سینماست. او می‌گوید: به هیچ عنوان حاضر نیستم در فیلم‌های تلویزیونی (تله فیلم) بازی کنم. چون معتقدم در این کارها اصلا چیزی به نام «هنر» جریان ندارد. زمان و بودجه محدودی را برای ساخت این گونه فیلم‌ها در نظر می‌گیرند. فشار کار زیاد است؛ آن هم برای کاری که صرفا یک بار هم بیشتر پخش نمی‌شود و برایش زمان و فکر کافی هم صرف نمی‌شود.

 
 
حالا پس از این بیست و چند فیلمی ‌كه از «شاکردوست» دیده ایم، می‌توانیم درباره كارنامه بازیگری‌اش قضاوت كنیم. شیوه كار او چنین است: حضور در چند فیلم تجاری و پس از آن حضور در فیلم‌های مهجور و در عین حال ارزشمند به منظور جذب مخاطبان عام به سمت این گونه فیلم‌ها. او تا به حال سعی كرده است در این مسیر تعادل را حفظ و زمان و توانش را صرف هر دو گروه كند. باید منتظر ماند و دید كه در آینده كارنامه حرفه ای اش، سنگینی یكی از دو كفه سینمای تجاری و سینمای هنری بیشتر می‌شود یا هم چنان می‌تواند تعادل بین این دو را حفظ كند.
پنج شنبه 23/7/1388 - 14:33
دانستنی های علمی

فال امروز !!!

 

فروردین: امروز شما فكر می‌كنید كه فقط باید به فكر خودتان باشید، اما افراد دیگری هم هستند كه نیاز به توجه و محبت شما دارند. البته شما حس دلسوزی و ترحم خود را از دست نداده اید؛ بلكه فقط بیش از اندازه حساس شده اید. شما قدری هم فراموشكار شده اید و همینكه كسی پیدا شود كه نیازهای افراد دیگر را بهتان یادآوری كند، موفقیت‌های چشمگیری را حاصل خواهید كرد.

 


اردیبهشت: امروز احساسات قلبی تان عوض شده است، پس به كسانی كه درك‌تان می‌كنند دقیقاً بگویید كه چه حسی دارید. اما سخنان شما مقصود واقعی تان را پنهان می‌كند. شما باید بفهمید كه چرا دیگران سخنان رك و راست شما را بد متوجه می‌شوند، چرا كه ممكن است كم كم واقع بینی خود را از دست بدهید. فراموش نكنید كه هیچ كس از روی قصد نمی‌خواهد برایتان مشكل تراشی كند و جلوی پیشرفتتان را بگیرد.

 


خرداد: شما امروز خیلی سریع به سمت فعالیت‌های اجتماعی كشیده می‌شوید، چرا كه خیلی مجذوب پویایی و فعالیت‌های گروهی كه عضوش هستید شده اید. علاوه بر این خیلی دوست دارید سوءتفاهمات را برطرف كنید. اگر كسی بهتان گفت كه شما انسان ضعیفی هستید چون خیلی زود از موضع خود پایین می‌آیید، از اینكه افكار خود را به او بگویید هراس نداشته باشید.

 


تیر: شما امروز به هویت خود و احساسات‌تان اطمینان و ایمان كامل دارید، اما گفتن این موضوع به دیگران اصلاً كار راحتی نیست. شما اصلا دوست ندارید نقاط ضعف خود را آشكار كنید. ولی به خصوص وقت‌هایی كه در جمع دوستانتان هستید كمتر از آن چیزی كه فكر می‌كردید توانایی دفاع كردن از خود را دارید. لزومی‌ ندارد كه درجمع زیاد حرف بزنید، اما دیوارهای غیر لازمی ‌كه دور خود كشیده اید و شما را از دوستانتان دور كرده است را فرو بریزید.

 


مرداد: امروز شانس‌تان ر امتحان كرده و در مسائلی كه مربوط به سلامتی‌تان هستند تغییراتی ایجاد كنید. ماه در ششمین خانه شما قرار دارد كه مربوط به جزئیات می‌باشد و اكنون به شما توصیه می‌شود به موضوعات كوچكی كه می‌توانند خیلی مفید و سازنده باشند توجه كنید. تغییر دادن رژیم غذایی و تمرینات ورزشی تان و تلاش كردن برای داشتن روزی متفاوت می‌تواند تأثیر خیلی زیادی بر زندگی شما داشته باشد.

 


شهریور: شما از یك طرف می‌دانید كه باید مسئولیت پذیر باشید و كارهای عاقلانه انجام بدهید، اما از طرف طرف امروز تن‌تان می‌خارد برای هیجان و خطر كردن!! باوجود اینكه هم اكنون هیچ خطری شما را تهدید نمی‌كند، ولی لازم است كه قبل از اینكه كاری بكنید كه باعث پشیمانی تان شود جوانب و جزئیات هر كاری را خوب بررسی كنید.

 


مهر: شما می‌دانید كه چیزی در حال تغییر كردن است، اما هنوز نمی‌توانید بگویید كه آن چیز چیست. در این میان احساسات شما خیلی خشن شده اند؛ امروز شما در موقعیت حساسی هستید، برای اینكه نمی‌دانید كه چگونه باید احساسات خود را ابراز كنید. به جای اینكه متكی به كلمات باشید، ضرب المثل « دو صد گفته چون نیم كردار نیست» را همیشه در خاطر داشته باشید. بعد از این هر وقت كه لازم شد می‌توانید مقصود خود را بیان كنید.

 


آبان: گاهی اوقات وقتی كه شما در كاری موفق می‌شوید برایتان سخت است كه خودتان را كنترل كرده و احساساتتان را ابراز نكنید، با وجود این زمانی كه شما از نظر احساسی ضربه می‌خورید توانایی انجام این كار را دارید. به یاد داشته باشید حالا كه احساسات شما شكننده و حساس هستند، اگر ابراز بشوند نمی‌توانند به این شكلی كه در حال حاضر هستند مدت زیادی دوام بیاورند. در مورد خودتان با دید منفی قضاوت نكنید؛ شما خودتان می‌دانید كه چه موقع احساسات خود را ابراز كنید.

 


آذر: امروز برای شما روز پركار و پر مشغله ای است، به خصوص اگر دوستان و همكارانتان به شما كمك نكنند. خوشبختانه شما فرصتی دارید كه اوضاع را به نفع خود تغییر دهید. به جای اینكه با نارضایتی در مورد شرایط جدیدتان صحبت كنید، به آنچه كه در جهان شگفت انگیز مادی و معنوی تان اتفاق افتاده است شكل تازه ای دهید؛ این سخن به معنی این نیست كه شما نیاز دارید كه به دنبال ثروت بیشتری باشید، بلكه به معنی این است كه شما باید به خاطر نعمت‌هایی كه دارید شكرگزار باشید.

 


دی: امروز شما بر سر دوراهی قرار می‌گیرید. از یك طرف شما می‌خواهید كار خاصی انجام دهید؛ شما كارهای عقب افتاده زیادی برای انجام دادن دارید و شور و هیجان شما می‌تواند تبدیل به عصبانیت شدید بشود. از طرف دیگر اگر كمی‌ تلاش كنید محیط امن و آرامی ‌برای خود درست كنید، عجیب اینكه احساس خواهید كرد بیشتر از خلوت و محیط دنج خود جدا افتاده اید. اما الان نباید نگران این باشید كه چه راهی را انتخاب كنید؛ فقط ببینید كه طالع شما چیست و سرنوشت شما را به چه مسیری هدایت می‌كند.

 


بهمن: شما امروز دغدغه زیادی ندارید، اما نمی‌توانید به راحتی در مورد نگرانی‌های خود با دیگران صحبت كنید. دلیل این كارتان این است كه باوجود تمام مشكلاتی كه وجود دارد نمی‌خواهید مشكل جدیدی به وجود بیاید. با این حال شما اطلاعات ارزشمندی دارید كه باید گفته شوند. فراموش نكنید حرفی كه شما می‌خواهید بزنید نمی‌تواند ایجاد آشوب و ناآرامی ‌كند، بلكه روش بیان شما ممكن است تاثیر نامناسبی برجا بگذارد. بدون اینكه از كسی خجالت بكشید، از احساسات خود حرف بزنید.

 


اسفند: هم اكنون كه ماه در دومین خانه شما یعنی خانه باورها و اعتقادات فعال است، شما روش جدیدی برای نگاه كردن به خود كشف كرده اید! اگر تازگی‌ها نسبت به جایگاه خود در جهان و ارزش خود به عنوان یك انسان شك و شبهه‌ای داشتید، الان وقت تغییر دادن نگرشتان است. دیگر نیازی نیست در تاریكی و ظلمات زندگی كنید؛ از آفتاب و روشنی‌های طبیعت بهره گرفته و اجازه دهید در روزهایی كه پیش رو دارید افكار مثبت وارد زندگی تان شوند.


 


پنج شنبه 23/7/1388 - 14:30
كودك

 











 

























عضویت در سایت عضویت در سایت

سه شنبه 21/7/1388 - 16:59
بیوگرافی و تصاویر بازیگران


 



 




 



 







 

 

 

 

 



 

 






عضویت در سایت مواظب باش خیس نشی عضویت در سایت

سه شنبه 21/7/1388 - 16:56
بیوگرافی و تصاویر بازیگران
 

 

 

 

 



 

 

 

 

 

















سه شنبه 21/7/1388 - 16:54
دانستنی های علمی
این بویینگ 787 كه جدیدا ساخته شده انصافا فوق العاده و زیباست ...

عكسهای زیبایی از این هواپیما براتون قرار دادم كه به عینه مشاهده كنید چقدر این هواپیما لوكس و پر امكانات هست ...

دقیقا عین هواپیماهای توپولوف خودمون !!!!

 

 

 

 

 

 


 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 


 

 

x

 

 

 

 

 

 

 

 



سه شنبه 21/7/1388 - 16:52
دانستنی های علمی

یک سخنران معروف در مجلسی ، یک اسکناس صد دلاری را از جیبش بیرون آورد و پرسید: چه کسی مایل است این اسکناس را داشته باشد؟

 

دست همه حاضرین بالا رفت!

 

سخنران گفت: بسیار خوب، من این اسکناس را به یکی از شما خواهم داد ولی قبل از آن میخواهم کاری بکنم.

 

و سپس در برابر نگاه‏های متعجب، اسکناس را مچاله کرد و باز پرسید: چه کسی هنوز مایل است این اسکناس را داشته باشد؟!

 

و باز دستهای حاضرین بالا رفت...

 

این بار مرد، اسکناس مچاله شده را به زمین انداخت و چند بار آن را لگد مال کرد و با کفش خود آنرا روی زمین کشید!

 

بعد اسکناس را برداشت و پرسید: خوب، حالا چه کسی حاضر است صاحب این اسکناس شود؟!

 

و باز دست همه بالا رفت!!!

 

سخنران گفت: دوستان، با این بلاهایی که من سر اسکناس آوردم، از ارزش اسکناس چیزی کم نشد و همه شما خواهان آن هستید...

 

و ادامه داد: در زندگی واقعی هم همین‏طور است، ما در بسیاری موارد با تصمیماتی که میگیریم یا با مشکلاتی که روبرو میشویم، خم میشویم، مچاله میشویم، خاک ‏آلود میشویم و احساس میکنیم که دیگر ارزش نداریم، ولی اینگونه نیست و صرف‏نظر از اینکه چه بلایی سرمان آمده است، هرگز ارزش خود را از دست نمیدهیم و هنوز هم برای افرادی که دوستمان دارند، آدم پر ارزشی هستیم...

 
 

جمله روز : پروردگارا  به من آرامشی عطا فرما تا آنچه را که نمی توانم تغییر دهم، بپذیرم

 

و شهامتی که آنچه را که می توانم، تغییر دهم  

و بینشی که تفاوت این دو را بدانم ...

 

سه شنبه 21/7/1388 - 16:49
دانستنی های علمی

داستان مرد خوشبخت

پادشاهی پس از اینكه بیمار شد گفت:

«نصف قلمرو پادشاهی ام را به کسی می دهم که بتواند مرا معالجه کند».

تمام آدم های دانا دور هم جمع شدند
تا ببیند چطور می شود شاه را معالجه کرد،
اما هیچ  یک ندانست.

 تنها یکی از مردان دانا گفت :
که فکر می کند می تواند شاه را معالجه کند.
اگر یک آدم خوشبخت را پیدا کنید، 
پیراهنش را بردارید
و تن شاه کنید،
شاه معالجه می شود.

شاه پیک هایش را برای پیدا کردن یک آدم خوشبخت فرستاد.
آن ها در سرتاسر مملکت سفر کردند
ولی نتوانستند آدم خوشبختی پیدا کنند.
حتی یک نفر پیدا نشد که کاملا راضی باشد.
آن که ثروت داشت، بیمار بود.
آن که سالم بود در فقر دست و پا می زد،
یا اگر سالم و ثروتمند بود زن و زندگی بدی داشت.
یا اگر فرزندی داشت، فرزندانش بد بودند.
خلاصه هر آدمی چیزی داشت که از آن گله و شکایت کند.

آخرهای یک شب،
پسر شاه از کنار کلبه ای محقر و فقیرانه رد می شد
که شنید یک نفر دارد چیزهایی می گوید.
« شکر خدا که کارم را تمام کرده ام.
سیر و پر غذا خورده ام
و می توانم دراز بکشم
و بخوابم!
چه چیز دیگری می توانم بخواهم؟»

پسر شاه خوشحال شد
و دستور داد که پیراهن مرد را بگیرند
و پیش شاه بیاورند
و به مرد هم هر چقدر بخواهد بدهند.

 پیک ها برای بیرون آوردن پیراهن مرد توی کلبه رفتند،
اما مرد خوشبخت آن قدر فقیر بود که
پیراهن نداشت!!!.

(۱۸۷۲)
لئو تولستوی

 

 
divider ~ hearts
سه شنبه 21/7/1388 - 16:46
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته