• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 531
تعداد نظرات : 35
زمان آخرین مطلب : 3996روز قبل
ازدواج و همسرداری
مشاوره قبل از ازدواج چه کمکی به شما می کند؟



این روزها کارشناسان بسیاری توصیه می کنند که زوج های جوان قبل از آغاز زندگی مشترک حتماً با مشاور معتمد مشورت کنند. این توصیه از آنجا جدی شده که رسانه ها در سال های گذشته آمار نگران کننده ای را در خصوص طلاق زوجین به خصوص در 5 سال اول زندگی مشترک منتشر کرده اند.  به همین دلیل است که بحث نیاز جدی به مشاوره قبل از ازدواج برای زوج های جوان مطرح می شود.
متاسفانه در کشور ما زوج ها خیلی وقت ها اطلاع کافی از مشاوره هایی که مشاوران در اختیار آنها می گذارند ندارند، یا گاهی احساس می کنند چون به حد مطلوبی از استقلال مالی و خانوادگی رسیده اند، می توانند بدون مشورت با افراد دیگر بهترین انتخاب را داشته باشند.
عده ای هم در انتخاب مشاور اشتباه می کنند و با مشورت دوستانشان برخی ملاک های کلیشه ای را برای همسرشان در نظر می گیرند و زمانی که دختر یا پسری با این شرایط را پیدا می کنند احساس می کنند به آن زوج رویایی رسیده اند و به صورت هیجانی دست به انتخاب می زنند.
این ملاک ها اگرچه ملاک های عرفی جامعه ما هستند ولی در عرف این ملاک ها نه به صورت جزئی بلکه به صورت کلی مورد توجه قرار گرفته است. در حالی که روانشناس یا مشاور ازدواج، همه این موارد را با فاکتورهای جزئی مورد ارزیابی قرار می دهد تا بتواند بررسی درست شخصیتی از زوجین ارائه دهد. یعنی در واقع مشاور تلاش می کند دیدگاه ها و اهداف زوجین را در زندگی مورد بررسی قرار بدهد و طرف مقابل را با این دیدگاه ها و اهداف آشنا کند.

شناخت روی این موضوعات در همان ابتدای تشکیل زندگی مشترک مهم است چون فقط با شناسایی این جزئیات است که زوج ها می توانند به نتیجه برسند که می توانند با هم ادامه مسیر بدهند یا نه. مثلا اگر زوجی می خواهند به یک هدف مشترک برسند مشاور این موضوع را طوری بررسی می کند که ببیند آیا این زوج سرعت حرکتشان برای رسیدن به آن هدف یکی هست یا خیر؛ اگر یکی نباشد توصیه می کند تا در مورد آن هدف بیشتر صحبت بکنند تا در آینده مشکلی برایشان پیش نیاید.

زن و مرد در
مرحله اول به لحاظ رفتاری، خانوادگی، سبک زندگی و تحصیلات باید مورد بررسی قرار بگیرند، که اگر این مرحله مثبت بود در مراحل دیگر باید به لحاظ ذهنی، و تفکراتی که دارند بررسی شوند تا نکات مشترک و غیر مشترک ذهنی شان مشخص گردد بعد از این هم نوع نگاه به زندگی و سرگرمی و تفریحاتی که می خواهند داشته باشند و لحظات مشترکشان مورد ارزیابی قرار می گیرد. به نظرم همه اینها مرحله به مرحله است و باید به صورت اجمالی بررسی شوند.

استقلال مالی چقدر مهم است؟
استقلال مالی شرط اول ازدواج است. یعنی وقتی زوجی پیش مشاور می روند پیش فرض مشاور این است که این زوج با توجه به استقلال مالی شان تصمیم به ازدواج گرفته اند مگر اینکه خلاف این امر ثابت شود. فرهنگ عمومی خانواده های ما به گونه است که اگر زوج استقلال مالی نداشته باشد حتما دخالت های نادرست و گاه و بیگاه خانواده ها در زندگی مشترک یک زوج به وجود خواهد آمد که این موضوع می تواند به زندگی آنها لطمه بزند بنابراین ما توصیه می کنیم که زوج ها حتما قبل از ازدواج به استقلال مالی برسند و در طول زندگی مشترک این مستقل بودن را حفظ کنند.

با این اوصاف جای عشق و وابستگی های عاطفی کجاست؟
بعضی ها می گویند چون محبتی میانشان شکل گرفته و عاشق هم هستند، می توانند با مشکلات مالی بعد از ازدواج کنار بیایند. واقعیت این است که کسی منکر عشق نیست. اما مشاوران به افراد توصیه می کنند زمانی که به شدت درگیر یک رفتار عاطفی هستند تصمیم نگیرند. چون در این درگیری عاطفی نمی توانند نکات منفی را ببینند و سعی می کنند همه موضوعات منفی را توجیه کنند.
البته مشاور ازدواج هیچ وقت به شما نمی گوید که این کار را بکنید یا نکنید. وظیفه مشاور آگاه کردن است. او می گوید که نتیجه چنین ازدواجی چه خواهد بود تا شما خودتان دست به انتخاب بزنید. اما به هیچ وجه دو طرف را مجبور به انجام کاری نمی کند.
موضوع مهمی مثل ازدواج نگاه عاقلانه ای می خواهد. مشاوران وظیفه دارند درباره آینده ازدواج با زوج ها صحبت کنند ولی حرف را تحمیل نمی کنند. بنابراین کسانی که تصمیم به مشاوره می گیرند بهتر است که بی طرفانه به مطب مشاوره بروند و اجازه دهند تا روند مشاوره به خوبی و در مسیر خودش طی شود وگرنه دیگر نیازی به انجام مشاوره نیست.
ازدواج جداً ممنوع!
گفتیم که مشاوران هیچ وقت توصیه به عدم ازدواج نمی کنند اما این حکم، یک استثنا دارد. یعنی موارد خاص. مثلاً وقتی تست های شخصیت شناسی و ... که در تمام دنیا مرسوم است را انجام می دهند و نتیجه این تست ها مناسب نیست، پیشنهاد می کنند با یک فرد مشکل دار ازدواج نکنید. کار آنها شناختن رفتارهای پنهان دو طرف است. در اکثر موارد با مشاوره می شود رفتارهای منفی را پوشش داد و یا از بین برد. اما در برخی موارد نتیجه ازدواج کاملا مشخص است.
مثلا جوانی که سوءظن دارد اصلا توصیه نمی شود ازدواج کند. مشاور با کسی در این رابطه تعارف ندارد. سوءظن با معیارهای یک ازدواج پایدار تداخل دارد. این بیماری چیزی نیست که خود طرف به آن معترف باشد. مثلا فکر می کند که دارد همسرش را در جامعه محافظت می کند در حالیکه این بیماری است و خانواده را متلاشی می کند. بنابراین اگر مشاور در بررسی های سلامت روانی و شخصیتی به چنین موارد برخورد کرد حتما درباره آینده این ازدواج شفاف سازی می کند. به همین دلیل است که توصیه می شود 6 تا 9 ماه دختر و پسر با هم در مراوده باشند و بعد از آن دوباره به مشاور مراجعه کنند.

جمعه 3/3/1392 - 19:55
ازدواج و همسرداری
عواملی که زن را برای مرد جذاب می کند !؟

 


 

چه چیزی یک مرد را به یک زن جذب می کند؟بسیاری از زنان فکر میکنند که برای اینکه مردی عاشقشان شود باید مانند یک سوپرمدل باشند . اما زمانیکه از مردی می پرسیم چه چیزی او را به سمت زنی جذب می کند ، اصلا آن چیزی نیست که زنان انتظارش را دارند. مردان اصلا انتظار ندارند که زنان شان مانند زنان و مانکن های مجلات باشند.


زنان برای جذاب شدن نیازی به هزینه های آنچنانی و تلاش های مداوم ندارند. با کمی تلاش می توانید از نظر ظاهری همان زنی باشید که مردتان در جستجوی آن است.

موهای بلند- یکی از مهمترین معیارهای مردان برای زیبایی و جذابیت زنان ، داشتن موهایی بلند است. البته نیازی نیست که موی خود را تا کمر بلند کنید ، اگر موهای بلند و مرتبی داشته باشید جذاب تر است. اگر موهای بلند دوست ندارید و نگهداری از آن برای تان سخت است ، می توانید موهای تان را به گونه ای کوتاه کنید که بلند تر به نظر برسد.

کفش های پاشنه بلند- مردان عاشق کفش پاشنه بلند هستند. زنان باید بدانند که پاهای شان در کفش های پاشنه بلند جذاب تر به نظر می رسد اما می دانم این کفش ها راحت نیستند. نیاز نیست یک کفش ۱۰-۱۵ سانتی متری بپوشید تا مردتان را تحت تاثیر قرار دهید. کفشی شما را جذاب و خواستنی می کند که خودتان هم با پوشیدن آن احساس راحتی کنید.

لباسی مانند یک خانم!- برای کامل کردن گزینه بالا یعنی پوشیدن کفش پاشنه بلند ، شما باید یک دامن یا پیراهن انتخاب کنید. مردان دوست دارند زن ها مانند یک خانم لباس بپوشند ؛ آنها کت و شلوار ، بلوز و شلوار را زیاد جذاب نمی دانند.

لبخند- شگفت آور است یک لبخند ساده تاثیر فوق العاده ای روی مردان دارد. بسیاری از زنان اشتباه می کنند و دوست دارند همواره جدی به نظر برسند. سعی کنید همیشه یک لبخند کوچک به لبان خود داشته باشید ، ما انسانها همواره به سمت کسانی جذب می شویم که خوش اخلاق و گشاده رو هستند.

 نیک صالحی / زینب اسحاقیان

جمعه 3/3/1392 - 19:52
ازدواج و همسرداری
در اولین دیدار عاشقانه یا خواستگاری چه بپوشیم؟


اولین دیدار با کسی که قرار است شریک شما در زندگی آینده‌تان شود شاید مهم‌ترین قرار باشد. پس باید برای آن آماده باشید، اما چگونه؟ ما توصیه‌هایی برای شما داریم که می‌تواند تمام اضطراب‌های شما را از بین ببرد.

به هر حال ازدواج مهم‌ترین اتفاق زندگی شماست، معلوم است که نقطه شروع چنین اتفاقی چقدر اهمیت دارد. قرار اول شما با خواستگار یا همسر آینده‌تان اتفاقی شیرین و در‌عین حال بسیار دلهره‌آور و اضطراب‌آور است. قطعا اینکه چه لباس‌هایی در چنین قراری بپوشیدخیلی مهم  است.‌ ما نکته‌های بسیار مهمی را در این زمینه در اختیار شما قرار دهیم.

برای خانمها

  •    لباس‌های شما مهم است، چون…

باید به لباس پوشیدن خود اهمیت بدهید، مردان  تنها به چهره همسران آینده خود اکتفا نمی‌کنند، حتی در بسیاری موارد نوع و شیوه لباس پوشیدن شما از چهره‌تان مهم‌تر است. خوش‌پوشی به معنای این نیست که گران‌ترین لباس‌های ممکن را تهیه کنید و بپوشید بلکه به این معناست که در انتخاب لباس‌ها و هماهنگی بین آنها سلیقه به خرج دهید. شما باید به این نکته توجه کنید که وقار، منظم بودن و حتی نوع شخصیت‌ انسان‌ها را می‌توان از روی لباس پوشیدن آنها حدس زد و برای همین شما باید بتوانید با لباس پوشیدن خودتان تاثیر مثبتی روی طرف مقابل بگذارید.


برای خانمها

  •    خوش‌پوشی یعنی…

اطلاع داشتن از آخرین اخبار دنیای مد و پوشاک اصلا بد نیست، اما مهم‌ترین نکته این است که خودتان را به مد روز نسپارید. هیچ تضمینی وجود ندارد که لباس‌های مد روز حتما شما را خوش‌پوش کند. واقعیت این است که داشتن استیل در لباس پوشیدن و خوش‌استیل بودن و خوش‌لباس بودن یعنی اینکه بدانید چه چیزهایی به شما می‌آید و چه چیزهایی نه.‌ شما قطعا در گذر زمان با نگاه کردن به آینه و شنیدن صحبت‌های دیگران تا حدود زیادی متوجه این موضوع شده‌اید که چه رنگ و چه مدل لباس‌هایی به شما می‌آید. قطعا در نگاه اول تناسب لباس پوشیدن شما و هماهنگی لباس‌هایی که انتخاب کرده‌اید مهم‌تر از مارک لباس‌های شماست، حتی لازم نیست برای قرار اول حتما لباس‌های تازه بخرید، قطعا در کمد لباس‌هایتان بهترین‌ها در انتظار شما هستند، فقط کافی است بدانید چه چیزهایی متناسب با شما هستند و به هم و کنار هم می‌آیند.


برای خانمها

  •    مهم‌ترین چیز این است که تمیز باشید

اولین نکته در لباس پوشیدن انتخاب لباس‌های تمیز است. یک انسان با لباس‌های ارزان‌قیمت و قدیمی اما تمیز بسیار بهتر از انسانی با لباس‌‌های گران‌قیمت و نو اما کثیف، روی طرف مقابل تاثیر می‌گذارد. در مورد خانم‌‌ها حتی لکه‌های کوچک روی لباس‌ها (مثلا لکه‌های ناشی از زدن عطر به لباس) اهمیت زیادی دارد زیرا می‌‌تواند نشان‌دهنده بی‌توجهی یا شلخته بودن آنان باشد. در این روزهای گرم باید دقت کنید لباس‌هایی بپوشید که عرق کردن شما را نشان ندهد.

لک یا خط عرق به خصوص در قسمت زیر‌بغل لباس‌ها می‌تواند تاثیر نامناسبی روی فرد مقابل شما بگذارد. فکر نکنید که هر لباس تیره‌ای در چنین شرایطی انتخاب مناسبی است زیرا بسیاری از لباس‌های تیره هم اثر تعریق را به وضوح نشان می‌دهد. پوشیدن لباس‌های تنگ و چسبان در این روزهای گرم را هم فراموش کنید.


برای خانمها

  • کفش‌های مورد اطمینان‌‌‌تان را بپوشید

کفش یکی از مهم‌ترین بخش‌های «خوش‌پوشی» چه در زنان و چه در مردان است. اهمیت کفش‌ها در قرار اول حتی مهم‌تر از سایر موارد است، می‌دانید چرا؟ چون در قرار اول بیشترین نگاه به سمت زمین است و طبیعی است کسانی که بیشتر به پایین نگاه می‌کنند بیشتر از هر بخش دیگری به کفش‌های طرف مقابل دقت  می‌کنند.برای مردان کفش زنان یکی از مهم‌ترین نشانه‌های خوش‌پوشی به شمار می‌رود، اما فکر نکنید که به این دلیل باید کفش‌هایی تنگ با پاشنه‌ بسیار بلند بپوشید، اولین اصل در انتخاب کفش راحتی‌ شماست. شاید شما چند ساعت در یک محل باشید و برای همین اگر کفش‌تان اذیت‌تان کند ناراحتی‌تان می‌تواند تمام آنچه را که می‌خواهید به آن برسید را از بین ببرد. حتما کفشی بپوشید که قبل از آن به پا کرده‌اید، زیرا یک کفش نو ممکن است در ابتدا قالب پای شما به نظر برسد اما پس از چند دقیقه به کابوس شما بدل می‌شود. البته یادتان باشد که یک کفش کثیف یا مستعمل می‌تواند تاثیر بسیار منفی‌ای روی ذهن طرف مقابل بگذارد.


برای خانمها

  • مهم، احساس شماست

احتمالا متوجه شده‌اید که در روزهایی که از لباس خودتان راضی هستید تصور بهتری از خودتان دارید و اعتمادبه‌نفس‌تان هم بالاتر است. شاید ساعت‌ها مقابل آینه بایستید و لباس‌‌های مختلف را امتحان کنید و در نهایت هم دچار سردرگمی و تشویش شوید، اما بهترین کار این است که به حس خودتان اعتماد کنید، هر زمان لباسی را پوشیدید که حس خوبی به شما ‌داد، بدانید انتخاب خوبی داشته‌اید. شاید شما نگران این باشید که چند کیلو اضافه‌وزن شما را نامناسب جلوه می‌دهد اما بدانید که لباس تنگ که به شما احساس بدی بدهد، نمی‌تواند مشکل را حل کند. با پوشیدن چنین لباسی نه اعتمادبه‌نفس خواهید داشت نه احساس خوب. طبیعی است که در چنین قرار مهمی احساس کنید لوازم آرایشی بهترین دوست شماست، اما باور کنید که افراط در این زمینه شما را از خودتان دور می‌کند. شما می‌خواهید فردی را برای یک عمر زندگی انتخاب کنید و او هم همین‌طور، اگر شما با استفاده از لوازم آرایشی، بسیار متفاوت‌تر از ظاهر معمول خود شوید آیا قول می‌دهید که همیشه در همین حالت بمانید؟ در ضمن به احتمال بسیار زیاد فردی که قصد دارد زندگی آینده خود را بسازد، نمی‌تواند چندان به کسی که مهم‌ترین ویژگی‌اش افراط در استفاده از این لوازم است، اعتماد کند. بهترین کار این است که چهره واقعی‌ خودتان را به طرف مقابل نشان دهید نه آنکه پشت یک نقاب، خود واقعی‌تان را پنهان کنید.


برای خانمها

  • چگونه بایستید، چگونه بنشینید

شاید مهم‌تر از آنچه می‌پوشید این است که چگونه باشید، در واقع حالت بدن شما و زبان بدن شما حتی مهم‌تر از لباسی است که پوشیده‌اید. سعی کنید در حالت کاملا صاف و شق و رق و بدون قوز بایستید و در حالت نشسته هم در حالت رسمی باشید نه در حالت لم دادن. شاید حفظ این حالت برای مدت طولانی سخت باشد اما باید سعی کنید در تمام لحظات احساس اعتمادبه‌نفس در قالب زبان بدن شما باشد. می‌توانید شانه‌هایتان را رها کنید و در یک حالت نسبتا آرام قرار بگیرید اما سرتان را همیشه بالا بگیرید و دست‌هایتان را هم پنهان نکنید. بدترین کار این است که در حالت قوز‌کرده بنشینید، خودتان را پشت کیف‌تان و دست‌هایتان را هم در زیرمیز پنهان کنید، چنین حالتی به جای خجالتی‌بودن، ضعف و منفعل بودن شما  را می‌رساند.


برای آقایان

  • باز هم اهمیت تمیز  بودن

طبیعی است که تمیز بودن مهم باشد، اما این را می‌دانید که در تحقیقات گسترده‌ای که در اروپا انجام گرفته مشخص شده که برای خانم‌ها تمیز بودن و رعایت پاکیزگی در ظاهر مهم‌تر از ثروتمند بودن همسر آینده‌شان است؟ شاید در مقاطع فراوانی ظاهر آقایان دچار تغییراتی مطابق روز شده باشد اما هیچگاه نمی‌توان تاثیر پاکیزگی را نادیده گرفت. داشتن صورت و موهای تمیز و اصلاح‌شده و لباس‌هایی تمیز و پاکیزه اولین اصل برای آن است که یک مرد واقعی به نظر برسید. اگر با همان ظاهر هر روزه خود در قرار اول حاضر شوید یعنی این قرار برای شما با زندگی عادی‌تان هیچ فرقی ندارد و در واقع به طرف خود این پیام را می‌دهید که او را جدی نگرفته‌اید.

البته این را هم بدانید که لازم نیست ساعت‌ها وقت بگذارید، طبیعی است که آقایان به اندازه خانم‌ها به چهره خود توجه ندارند اما رعایت برخی نکات و به خصوص پاکیزه بودن و انتخاب لباس‌های هماهنگ، بسیار اهمیت دارد.


برای آقایان

  • این کت شاید آینده شما را تضمین کند

برخی لباس‌ها مخصوص جوان‌ها ارزیابی می‌شوند و برخی لباس‌ها مخصوص افراد میانسال. شما لازم نیست لباس‌هایی بپوشید که سن شما را بالاتر نشان دهد اما باید لباس‌هایی بپوشید که نشان دهد قرار برای شما قراری مهم است. انتخاب لباس‌های نسبتا رسمی می‌تواند این پیام را به طرف مقابل بدهد که شما به او و این قرار اهمیت داده‌اید. البته این را هم یادتان باشد که اهمیت راحت  بودن شما در لباس بیشتر از رسمی بودن یا اسپرت بودن آن است. یک کت اسپرت، حتی در روزهای گرم، به همراه یک پیراهن و شلوار هماهنگ می‌تواند یک انتخاب خوب باشد.


برای آقایان

  • افراط در بوی خوش‌ ممنوع

خوشبویی، به خصوص با انتخاب عطری مناسب روز یا شب که سنگینی و وقار را القا ‌‌کند، قطعا در طرف مقابل شما تاثیر مثبت دارد. اما یادتان باشد که مثل هر چیز دیگری افراط در این زمینه هم به ضرر شما خواهد بود. تحقیقات نشان‌داده شامه خانم‌ها درمورد بوهای خوب، تیزتر از آقایان است و تاثیر بوی خوب و مطابق سلیقه آنها در انتخاب‌هایشان بیشتر است اما این به آن معنا نیست که استفاده بیشتر از عطرها و اسپری‌ها تاثیر بیشتری ایجاد کند. قطعا کسی که در نزدیکی شما باشد دلش نمی‌خواهد افراط شما باعث شود که او برای دورتر شدن از شما لحظه‌شماری کند.

کلاسیک باشید

سبک موسوم به کلاسیک بهترین سبک برای پیروی از قواعد در قرارهای مهم زندگی است. اگر حالت موها، چهره و لباس پوشیدن شما مطابق سبک‌های مقطعی و روز گذر است بهتر است در قرار مهم زندگی‌تان تغییری در آن ایجاد کنید، زیرا شما قرار است ثبات‌قدم، بااراده بودن و دائمی بودن تصمیم خودتان را نشان دهید. وقار در پوشش تا حدودی وقار در رفتار را هم ایجاد خواهد کرد و این می‌تواند یک امتیاز بسیار مثبت برای شما باشد.

چشم‌ها را پنهان نکنید

هرگز با عینک‌آفتابی روبه‌روی طرف مقابل ننشینید. شما می‌‌خواهید او را همان‌گونه که هست، بشناسید و طبیعی است که او هم همین هدف را داشته باشد، پس بگذارید چشم‌هایتان را ببیند زیرا چشم‌ها نقش مهمی در انتقال احساسات و تفکرات انسان دارند، همچنین بهتر است دست‌هایتان را هم پنهان نکنید، زیرا دست‌ها هم در انتقال پیام باطنی شما نقش بسیار مهمی دارند./مجله ایده آل

جمعه 3/3/1392 - 19:52
ازدواج و همسرداری
همه چیز درباره آزمایش قبل از ازدواج !!


وقتی برای عقد به دفاتر ازدواج مراجعه می کنید، همانجا به شما نامه ای می دهند که با مهر برجسته اعتبار گرفته است. دفتر دار شما را به آزمایشگاه ارجاع می دهد و ازتان می خواهد که اول برگه سلامت جسمی تان را پیش او ببرید تا او مجوز جاری کردن خطبه عقد را داشته باشد. اما این برگه چیست و چه چیزی را ثابت می کند.
برگه سلامت زوجین شامل برخی آزمایش های خاص می باشد كه انجام آنها برای جاری شدن خطبه عقد از سوی زوجین الزامی است. در این رابطه برخی از متخصصین توصیه می کنند كه بهتر است زوجین در مرحله قبل از ازدواج علاوه بر آزمایش های الزامی، برخی آزمایش های مهم و حیاتی دیگر را نیز در دستور كار خود قرار داده و بنیان زندگی و سلامت خانواده آینده شان را تضمین کنند.

در آزمایش های قبل از ازدواج از خون و ادرار افراد نمونه گیری می شود.
 از بررسی نمونه گیری خون فرد می توان به بیماری های خونی ( تالاسمی )، ژنتیكی و مقاربتی و از نمونه ادرار می توان به اعتیاد یا عدم اعتیاد فرد پی برد.

1 - آزمایش عدم اعتیاد
برای تشخیص اعتیاد زوجین به انواع مواد مخدر از هر دو نفر چه دختر و چه پسر نمونه ادرار گرفته و آزمایش و بررسی می شود. علت اصلی توجه به این آزمایش این است كه مصرف سیگار و مواد مخدر در زن یا مرد نه تنها باعث برخی بیماری های عصبی، پرخاشگری و ... در خود فرد می شود و زندگی زناشویی را به  نابودی می كشاند بلكه بر قدرت باروری زن و یا ایجاد اختلالات رفتاری و عقب ماندگی های ذهنی در جنین و نوزاد بسیار تاثیرگذار می باشد.
2 - بررسی بیماری تالاسمی
تالاسمی یك بیماری ارثی است كه در آن مغز استخوان قادر به ساختن هموگلوبین به مقدار كافی نمی باشد. هموگلوبین نام ماده ای در خون است كه سلولهای قرمز خون به وسیله آن اکسیژن را به قسمتهای مختلف بدن می رساند.
تالاسمی دو نوع است: مینور و ماژور

_ تالاسمی مینور : این تالاسمی در علم پزشكی به عنوان بیماری تلقی نشده و فرد مبتلا به آن به راحتی می تواند به زندگی شخصی خود ادامه دهد. مشكل این افراد زمانی بروز می نماید كه با  فردی ازدواج نمایند كه او هم تالاسمی مینور دارد. در این حالت  25 درصد احتمال دارد كه فرزند آنها با بیماری تالاسمی ماژور به دنیا بیاید.

_ تالاسمی ماژور : در تالاسمی ماژور فرد به دلیل اختلال در هموگلوبین بدنش به کم خونی شدید مبتلا می گردد و به همین دلیل درگیر مشكلاتی چون پوکی استخوان، اختلال عملکرد غدد داخلی مانند لوزالمعده و بروز دیابت، مشکلات قلبی عروقی، مشکلات گوارشی و... می گردد. بر این اساس  معمولاً طول عمر این افراد کوتاهتر از افراد معمولی می باشد.
3 - بررسی بیماریهای مقاربتی چون سوزاک، سیفلیس، ایدز و ... 
بیماریهای مقاربتی به بیماری هایی گفته می شود که در زمان تماس جنسی از فردی به فرد دیگر منتقل می شوند. متخصصین بر این باورند كه افراد باید قبل از ازدواج به وسیله برخی آزمایش های خاص از عدم وجود این بیماری ها در خود و فرد مقابل اطمینان حاصل نمایند تا هم سلامت خودشان تامین گردد و هم نسبت به سلامت فرزندانشان در آینده اطمینان حاصل نمایند. 
4 - آزمایش های ژنتیك
هزاران نوع بیماری ارثی وجود دارند كه ممکن است از طریق به ارث رسیدن ژنهای مشترک در پدر و مادر، فرزندان را مبتلا سازند. هدف اصلی مشاوره ژنتیک، مشخص کردن خطر وقوع یا تکرار بیمارهای ارثی و انتقال آن از مادر به نوزاد است.

معمولاً متخصصان توصیه می کنند که تمام اقشار جامعه قبل از ازدواج به متخصصین ژنتیک مراجعه كرده و آزمایش های آن را انجام دهند اما از دید آنها انجام این آزمایش ها برای برخی از افراد و گروهها لازم و ضروری می باشند كه در زیر به برخی از آنها اشاره می شود :

1 - افرادی که قصد ازدواج فامیلی دارند. (با هر نسبتی)

2 - ازدواج غیر فامیلی که در آن یکی از طرفین (دختر یا پسر ) دارای اختلال ژنتیکی مادرزادی هستند.

3 - دختر و پسر سالمی که بستگان درجه یکشان دچار اختلالات ژنتیكی می باشند.

4 - خانم‌هایی که در سن زیر 18 سال و بالای 33 سال باردار می شوند.

5 - ازدواج با دختر یا پسری که در مراکز پرخطری چون کارخانه مواد شیمیایی، انرژی هسته ‌ای و ... کار می‌کنند.

جمعه 3/3/1392 - 19:52
ازدواج و همسرداری
۱۰ نکته خطرناک برای انتخاب همسر !


ازدواج جزیی از زندگی همه ما است.پیش از ازدواج برای انتخاب همسر باید حساس و دقیق باشید و بهترین گزینه را انتخاب کنید.پس برای اینکه انتخابی بهتر داشته باشید نکات زیر را  بخوانید.

 

۱- زیبایی خیره کننده

 

شما دختر زیبایی هستید و هم خودتان و هم اطرافیانتان انتظار دارید همسری که انتخاب می کنید به اندازه خودتان زیبا باشد؛ شما پسر خوش تیپ و خوش هیکلی هستید و دوست دارید همسری داشته باشید که از این لحاظ هم سطح خودتان باشد؛ شما به تازگی با فردی آشنا شده اید که بسیار زیباست و واقعا شما را مجذوب خودش کرده است؛ همین جا بایستید: شما به شدت در معرض خطر انتخاب نادرست قرار دارید!

 

شکی نیست که همه ما زیبایی را دوست داریم و به سمت آن جذب می شویم، اما وقتی نقش زیبایی در انتخاب ما بیشتر از حد معقول باشد، دردسرهایمان هم شروع می شود. بهتر است قبل از اینکه کسی را برای خودتان انتخاب کنید، اولویت هایتان را مشخص کنید: با اینکه زیبایی برایتان اهمیت زیادی دارد، اما چه چیزهایی هست که برایتان از زیبایی اهمیت بیشتری دارد؟ چه معیارهایی را حاضرید فدای زیبایی کنید و از چه معیارهایی به هیچ وجه حاضر نیستید بگذرید؟ آیا اگر این فرد این همه زیبا نبود، بازهم او را انسان خوبی می دانستید؟

 

موقعیت اجتماعی یکی از مواردی است که احتمال خطای ما در انتخاب همسر را به شدت بالا می برد. عناوین و موقعیت های چشمگیر به راحتی می توانند سایر خصوصیات فرد را تحت تاثیر قرار دهد و به عبارتی چشم ما را به روی خیلی چیزها ببندد. در این صورت ما با موقعیت طرف مقابل ازدواج می کنیم، اما با «خود» او زیر یک سقف می رویم

 

۲-پرستیژ و موقعیت اجتماعی ویژه

 

می گویند لازم نیست خانم ها نصف عمرشان را درس بخوانند و زحمت بکشند تا بشوند خانم دکتر، همین که همسر یک دکتر شوند، همه آنها را «خانم دکتر» صدا می زنند

 

موقعیت اجتماعی یکی از مواردی است که احتمال خطای ما در انتخاب همسر را به شدت بالا می برد. عناوین و موقعیت های چشمگیر به راحتی می توانند سایر خصوصیات فرد را تحت تاثیر قرار دهد و به عبارتی چشم ما را به روی خیلی چیزها ببندد. در این صورت ما با موقعیت طرف مقابل ازدواج می کنیم، اما با «خود» او زیر یک سقف می رویم – شما در داخل خانه دیگر خانم دکتر نخواهید بود!

 

اگر در چنین شرایطی قرار گرفتید، فرد را بدون شغل و موقعیت خاصش تصور کنید: آیا اگر چنین موقعیتی را نداشت بازهم برایتان انسان قابل قبولی بود؟ غیر از موقعیت خاص، چه ویژگی های دیگری دارد که شما را به خود جذب می کند؟

 

۳- شیفتگی و عشق بی اندازه

 

مسلما عشق یکی از لازمه های ازدواج است، اما قطعا برای ازدواج کافی نیست. اگر فقط از روی عشق ازدواج می کنید، منتظر باشید که روزی فقط به خاطر نفرت از هم جدا شوید!

 

یکی از خطرناک ترین شرایط انتخاب همسر زمانی برای شما پیش می آید که «عاشق» می شوید. در این حالت شما آن قدر تحت تاثیر هیجانات و احساسات هستید که نمی توانید درست ببینید و درست تصمیم بگیرید. قبول این مساله برای کسانی که در اوج عشق هستند بسیار سخت است. مغز در حالت هیجان زدگی نمی تواند به طور طبیعی فعالیت کند. بنابراین ما به جز خوبی چیزی نمی بینیم.

 

اگر نخواهیم از اصطلاح «عشق کور» در این مورد استفاده کنیم، می توانیم بگوییم مغز عاشق، همه چیز را از پشت عینک عشق می بیند و از پشت این عینک هم همه چیز بهتر از آنچه که هست دیده می شود مگر بد است؟ نه. فقط مشکل اینجاست که ما نمی توانیم همیشه با این عینک به دنیا نگاه کنیم چه بخواهیم چه نخواهیم این شیفتگی و این هیجانات دیر یا زود فروکش می کند.

 

اگر عاشق هستید، بهتر است مدتی صبر کنید و از رابطه فاصله بگیرید تا این تب در شما فروکش کند و بتوانید با دخالت بیشتر عقل، درمورد زندگی آینده تان تصمیم گیری کنید.

 

۴- احساس تنهایی شدید

 

تنهایی های دوران مجردی گاهی برایمان تحمل ناپذیر می شود. وقتی دوستان متاهل دور هم جمع می شوند اما ما به دلیل مجرد بودن نمی توانیم در جمع شان باشیم. وقتی با جمعی از بچه های فامیل به مسافرت می رویم و همه با همسرشان هستند به جز ما. وقتی همکارانمان آخر وقت در حالی به خانه شان برمی گردند که همسرشان با یک غذای گرم در انتظارشان است اما ما به خانه ای می رویم که در و دیوار منتظرمان است و…، ته دلمان به این فکر می کنیم که چرا من باید این قدر تنها باشم؟ و درست همین جاست که زنگ های خطر به صدا درمی آید.

 

تنهایی مفرط ساده تر از آنچه فکرش را بکنید می تواند شما را در معرض انتخاب اشتباه قرار دهد. وقتی در تنهایی به حال خودتان تاسف می خورید، کسی پیدایش می شود که می تواند شما را از دست این غول تنهایی و این همه غم و غصه نجات دهد و ادامه داستان!

 

افراد تنها به راحتی می توانند تنهایی شان را با دوستان و آشنایان تا حدی برطرف کنند و به فکر حل این مساله از طریق ازدواج نباشند. بعد از اینکه از عمق تنهایی ما کاسته شد، می توانیم تصمیمات بهتری برای خودمان بگیریم.

 

۵-عجله

 

*برای من دیگر دارد خیلی دیر می شود* آیا چنین ندایی را از دوستان می شنوید؟

 

شما آخرین فرزند خانه هستید که مجرد مانده، تنها پسر مجرد فامیل در طیف سنی خودتان هستید، همه دوستانتان ازدواج کرده اند. چشم مادربزرگ و پدربزرگتان به شماست که نوه شان را ببینند. شما خواهر بزرگ تر هستید و ازدواج خواهر کوچکترتان در گرو ازدواج شماست و آخرین آرزوی مادر و پدرتان برای خوشبختی شما این است که شما را در لباس دامادی / عروسی ببینند. یا اصلا سن شما بالا رفته و احساس می کنید برای ازدواجتان دیر شده است. هیچ کدام از این موارد مشکل خاصی به شمار نمی رود؛ به شرطی که شما را وادار به انتخاب عجولانه و نسنجیده نکند.

 

در هر انتخابی، وقتی ما در شرایط اضطرار و عجله قرار می گیریم، امکان اشتباه کردنمان چندین برابر می شود و زمانی که این انتخاب به بزرگی انتخاب شریک زندگی باشد، حساسیت آن هم چندین برابر می شود. پس ارزشش را دارد که با این فکر مبارزه کنید. یک راه حل ساده: به همه کسانی که احساس می کنید از سوی آنها تحت فشار هستید – ازجمله ندای درون خودتان – بگویید که اصلا قصد ازدواج ندارید!

 

۶-سن پایین

 

شاید خیلی ها طرفدار ازدواج در سن پایین باشند، اما شما اگر فکر می کنید هنوز به سن مناسب ازدواج نرسیده اید، هرگز تن به ازدواج ندهید.

 

این که دقیقا چه سنی برای ازدواج مناسب است را نمی شود تعیین کرد، این مساله در فرهنگ ها و در افراد مختلف تفاوت زیادی دارد. اما اکثر روان شناسان امروزی معتقدند به طور کلی در جامعه شهری فعلی سنین زیر ۲۰ سال می تواند برای ازدواج پرخطر باشد. ازدواج سالم نیاز به بلوغ های چندگانه دارد که بسیاری از آنها در سنین پایین حاصل نمی شود. بسیاری از افراد در سنین آغاز جوانی هنوز نمی دانند که از زندگی چه می خواهند و در سال های بعد اولویت هایشان تغییرات زیادی پیدا می کند. ضمن اینکه در این سنین معمولا احساسات ما بر عقلمان چیره است.

 

درصورتی که سن زیادی ندارید اما در موقعیت ازدواج قرار گرفته اید، مشخص کردن برنامه و خواسته های آینده زندگیتان می تواند کمکتان کند: ایا این ازدواج چیزی است که شما را مطابق اهدافتان پیش ببرد؟ آیا اصلا به جایی رسیده اید که بتوانید هدفی کلی برای خود برگزیده و تصویری از آینده تان ترسیم کنید؟

 

با کسی قرار ازدواج گذاشته اید و به قصد شناخت برای ازدواج با هم در ارتباط بوده اید، اما این ارتباط شما محدود به کافی شاپ رفتن آخر هر هفته همراه دوستان یا ارتباط تلفنی بوده است. بگذارید خیالتان را راحت کنم: اگر ۲۰ سال هم آخر هفته ها با این فرد بیرون بروید،هر روز ساعت ها با او تلفنی صحبت کنید، بازهم شناخت شما نسبت به او کاملا ناقص است!

 

۷- شناخت ناقص

 

دو سال است که با کسی قرار ازدواج گذاشته اید و به قصد شناخت برای ازدواج با هم در ارتباط بوده اید، اما این ارتباط شما محدود به کافی شاپ رفتن آخر هر هفته همراه دوستان یا ارتباط تلفنی بوده است. بگذارید خیالتان را راحت کنم: اگر ۲۰ سال هم آخر هفته ها با این فرد بیرون بروید،هر روز ساعت ها با او تلفنی صحبت کنید، بازهم شناخت شما نسبت به او کاملا ناقص است! وقتی با یک نفر ازدواج می کنیم، درواقع با کل وجود او و با همه ابعاد زندگی اش، خانواده اش، گذشته اش، آینده اش، افکار و اخلاقش و همچنین با جسم او ازدواج کرده ایم؛ در مثال بالا شما فقط بُعد «کافی شاپ» یا به عبارتی بُعد «تفریحی» فرد را شناخته اید، یا با شخصیت مجازی او (که معمولا بسیار متفاوت از شخصیت حقیقی است) آشنا شده اید و این هرگز شناخت کافی برای یک ازدواج خوب به حساب نمی آید. احتمال شکست در ازدواجی که براساس شناخت کافی صورت نگیرد بسیار بالاست. ما زمانی می توانیم به شناخت کامل تر برسیم که با همه ابعاد وجودی فرد و در شرایط و موقعیت های مختلف رو به رو شده باشیم.

 

۸- بحران روحی

 

در رابطه ای شکست خورده اید، هنوز یک ماه از اتمام رابطه قبلی تان نگذشته، هنوز زخم هایی که از ارتباط ناموفق قبلی خورده اید خوب نشده و هنوز غم و غصه دارید و به حال و هوای عادی زندگی تان برنگشته اید: حال شما و نیاز شما به یک همدم را درک می کنم، اما الان اصلا فرصت مناسبی برای تصمیم گیری در مورد ازدواج نیست.

 

بحران روحی به هر علتی ممکن است ایجاد شود: ممکن است به تازگی عزیزی را از دست داده باشید، از کار اخراج شده باشید، بیمار باشید، پدر و مادرتان از هم جدا شده باشند یا هر مساله دیگری که باعث ناراحتی شما شده باشد. در حالت بحران، ذهن ما فعالیت طبیعی ندارد و امکان اشتباه در این وضعیت بالاست. ممکن است کسی که الان به نظرمان همسر مناسبی می آید، بعد از عبور از بحران، دیگر چندان مناسب به نظر نرسد و خودمان هم ندانیم چه شد که حاضر شدیم با چنین فردی ازدواج کنیم. این نوع ازدواج ها دقیقا مصداق «از چاله به چاه افتادن» است.

 

۹- سرخوشی و هیجان

 

در عروسی دخترخاله تان که خیلی به شما خوش گذشته با کسی آشنا شده اید که انگار دقیقا همان کسی است که همیشه در رویاهایتان به دنبالش بودید. احساس بسیار خوبی نسبت به او دارید و وقتی به او فکر می کنید شادی وصف ناپذیری را در خود احساس می کنید. احساس خوبی است! اما اگر هنوز رابطه تان جدی نشده، دست نگه دارید. چون دقیقا در لبه پرتگاه انتخاب غلط قرار گرفته اید!

 

هیجانات مثبت، درست مثل هیجانات منفی، ما را در معرض انتخاب غلط قرار می دهد. اسم این حالت را «جوزدگی» می گذارم. در بعضی شرایط ما کاملا «جو زده» می شویم و کارهایی می کنیم که شاید در حالت عادی به آن فکر هم نکنیم. وقتی در میهمانی به ما خوش می گذرد، عملکرد مغز ما متفاوت از حالت عادی است و در واقع فیلترهایی که ما برای انتخاب شخص مناسب برای خود داریم تا حد زیادی از کار می افتد. اشتباه بزرگی است که بخواهیم به انتخاب ذهنمان در چنین حالتی اعتماد کنیم.

 

در این وضعیت بهتر است مدتی صبر کنیم تا مغز به حالت عادی برگردد و مجددا درمورد این شخص فکر کنیم. در اکثر موارد انتخاب های هیجانی بعد از مدتی از چشم مان می افتند.

 

۱۰- چشم و هم چشمی

 

متاسفانه چشم و هم چشمی نیز چشم ما را به روی بسیاری از واقعیات می بندد و امکان درست دیدن را از ما می گیرد. اگر احساس می کنید در شرایطی هستید که میل به کم کردن روی اطرافیان از طریق ازدواجتان دارید، بهتر است دست از هر اقدامی در زمینه ازدواج بردارید.

 

از کجا می فهمیم که تصمیم گیری ما از روی چشم و هم چشمی است؟ از اینجا که مدام در حال مقایسه کردن مورد خودتان با مورد ازدواج کسی هستید که حسادت شما را برانگیخته و این خیال رهایتان نمی کند که ازدواج شما با این شخص چطور می تواند حال او را بگیرد و دل شما را خنک کند

 

چشم و هم چشمی به طور خاص درمورد افرادی دیده می شود که از همسر خود جدا شده اند و همسر آنها مجددا ازدواج کرده است. در چنین شرایطی میل شدید به جبران کردن و کم نیاوردن در ما پدید می آید که ضریب خطا در انتخاب را تا حد زیادی بالا می برد. توصیه می شود برای این جبران و رو کم کنی، راه های دیگری به جز ازدواج را درپیش بگیرید.

 

جمعه 3/3/1392 - 19:51
ازدواج و همسرداری
10 وضعیت مهم و خطرناک برای انتخاب همسر!



انتخاب همسر همیشه حساس و نیازمند دقت است. اما اگر در یکی از 10 موقعیت زیر قرار دارید، این حساسیت برایتان بیشتر هم خواهد بود. بنابراین بی گدار به آب نزنید و مرحله به مرحله با سنجش شرایط آینده پیش بروید.

10 وضعیت خطرناک برای انتخاب همسر

1- زیبایی خیره کننده

شما دختر زیبایی هستید و هم خودتان و هم اطرافیانتان انتظار دارید همسری که انتخاب می کنید به اندازه خودتان زیبا باشد؛ شما پسر خوش تیپ و خوش هیکلی هستید و دوست دارید همسری داشته باشید که از این لحاظ هم سطح خودتان باشد؛ شما به تازگی با فردی آشنا شده اید که بسیار زیباست و واقعا شما را مجذوب خودش کرده است؛ همین جا بایستید: شما به شدت در معرض خطر انتخاب نادرست قرار دارید!

شکی نیست که همه ما زیبایی را دوست داریم و به سمت آن جذب می شویم، اما وقتی نقش زیبایی در انتخاب ما بیشتر از حد معقول باشد، دردسرهایمان هم شروع می شود. بهتر است قبل از اینکه کسی را برای خودتان انتخاب کنید، اولویت هایتان را مشخص کنید: با اینکه زیبایی برایتان اهمیت زیادی دارد، اما چه چیزهایی هست که برایتان از زیبایی اهمیت بیشتری دارد؟ چه معیارهایی را حاضرید فدای زیبایی کنید و از چه معیارهایی به هیچ وجه حاضر نیستید بگذرید؟ آیا اگر این فرد این همه زیبا نبود، بازهم او را انسان خوبی می دانستید؟

موقعیت اجتماعی یکی از مواردی است که احتمال خطای ما در
انتخاب همسر را به شدت بالا می برد. عناوین و موقعیت های چشمگیر به راحتی می توانند سایر خصوصیات فرد را تحت تاثیر قرار دهد و به عبارتی چشم ما را به روی خیلی چیزها ببندد. در این صورت ما با موقعیت طرف مقابل ازدواج می کنیم، اما با «خود» او زیر یک سقف می رویم

2-پرستیژ و موقعیت اجتماعی ویژه

می گویند لازم نیست خانم ها نصف عمرشان را درس بخوانند و زحمت بکشند تا بشوند خانم دکتر، همین که همسر یک دکتر شوند، همه آنها را «خانم دکتر» صدا می زن موقعیت اجتماعی یکی از مواردی است که احتمال خطای ما در انتخاب همسر را به شدت بالا می برد. عناوین و موقعیت های چشمگیر به راحتی می توانند سایر خصوصیات فرد را تحت تاثیر قرار دهد و به عبارتی چشم ما را به روی خیلی چیزها ببندد. در این صورت ما با موقعیت طرف مقابل ازدواج می کنیم، اما با «خود» او زیر یک سقف می رویم – شما در داخل خانه دیگر خانم دکتر نخواهید بود!

اگر در چنین شرایطی قرار گرفتید، فرد را بدون شغل و موقعیت خاصش تصور کنید: آیا اگر چنین موقعیتی را نداشت بازهم برایتان انسان قابل قبولی بود؟ غیر از موقعیت خاص، چه ویژگی های دیگری دارد که شما را به خود جذب می کند؟

3- شیفتگی و عشق بی اندازه

مسلما عشق یکی از لازمه های ازدواج است، اما قطعا برای ازدواج کافی نیست. اگر فقط از روی عشق ازدواج می کنید، منتظر باشید که روزی فقط به خاطر نفرت از هم جدا شوید! یکی از خطرناک ترین شرایط انتخاب همسر زمانی برای شما پیش می آید که «عاشق» می شوید. در این حالت شما آن قدر تحت تاثیر هیجانات و احساسات هستید که نمی توانید درست ببینید و درست تصمیم بگیرید. قبول این مساله برای کسانی که در اوج عشق هستند بسیار سخت است. مغز در حالت هیجان زدگی نمی تواند به طور طبیعی فعالیت کند. بنابراین ما به جز خوبی چیزی نمی بینیم.

اگر نخواهیم از اصطلاح «عشق کور» در این مورد استفاده کنیم، می توانیم بگوییم مغز عاشق، همه چیز را از پشت عینک عشق می بیند و از پشت این عینک هم همه چیز بهتر از آنچه که هست دیده می شود مگر بد است؟ نه. فقط مشکل اینجاست که ما نمی توانیم همیشه با این عینک به دنیا نگاه کنیم چه بخواهیم چه نخواهیم این شیفتگی و این هیجانات دیر یا زود فروکش می کند. اگر عاشق هستید، بهتر است مدتی صبر کنید و از رابطه فاصله بگیرید تا این تب در شما فروکش کند و بتوانید با دخالت بیشتر عقل، درمورد زندگی آینده تان تصمیم گیری کنید.

4- احساس تنهایی شدید

تنهایی های دوران مجردی گاهی برایمان تحمل ناپذیر می شود. وقتی دوستان متاهل دور هم جمع می شوند اما ما به دلیل مجرد بودن نمی توانیم در جمع شان باشیم. وقتی با جمعی از بچه های فامیل به مسافرت می رویم و همه با همسرشان هستند به جز ما. وقتی همکارانمان آخر وقت در حالی به خانه شان برمی گردند که همسرشان با یک غذای گرم در انتظارشان است اما ما به خانه ای می رویم که در و دیوار منتظرمان است و...، ته دلمان به این فکر می کنیم که چرا من باید این قدر تنها باشم؟ و درست همین جاست که زنگ های خطر به صدا درمی آید.

تنهایی مفرط ساده تر از آنچه فکرش را بکنید می تواند شما را در معرض انتخاب اشتباه قرار دهد. وقتی در تنهایی به حال خودتان تاسف می خورید، کسی پیدایش می شود که می تواند شما را از دست این غول تنهایی و این همه غم و غصه نجات دهد و ادامه داستان!

افراد تنها به راحتی می توانند تنهایی شان را با دوستان و آشنایان تا حدی برطرف کنند و به فکر حل این مساله از طریق ازدواج نباشند. بعد از اینکه از عمق تنهایی ما کاسته شد، می توانیم تصمیمات بهتری برای خودمان بگیریم.

5 - عجله

*برای من دیگر دارد خیلی دیر می شود* آیا چنین ندایی را از دوستان می شنوید؟

شما آخرین فرزند خانه هستید که مجرد مانده، تنها پسر مجرد فامیل در طیف سنی خودتان هستید، همه دوستانتان ازدواج کرده اند. چشم مادربزرگ و پدربزرگتان به شماست که نوه شان را ببینند. شما خواهر بزرگ تر هستید و ازدواج خواهر کوچکترتان در گرو ازدواج شماست و آخرین آرزوی مادر و پدرتان برای خوشبختی شما این است که شما را در لباس دامادی / عروسی ببینند. یا اصلا سن شما بالا رفته و احساس می کنید برای ازدواجتان دیر شده است. هیچ کدام از این موارد مشکل خاصی به شمار نمی رود؛ به شرطی که شما را وادار به انتخاب عجولانه و نسنجیده نکند.

در هر انتخابی، وقتی ما در شرایط اضطرار و عجله قرار می گیریم، امکان اشتباه کردنمان چندین برابر می شود و زمانی که این انتخاب به بزرگی انتخاب شریک زندگی باشد، حساسیت آن هم چندین برابر می شود. پس ارزشش را دارد که با این فکر مبارزه کنید. یک راه حل ساده: به همه کسانی که احساس می کنید از سوی آنها تحت فشار هستید – ازجمله ندای درون خودتان – بگویید که اصلا قصد ازدواج ندارید!

6- سن پایین

شاید خیلی ها طرفدار ازدواج در سن پایین باشند، اما شما اگر فکر می کنید هنوز به سن مناسب ازدواج نرسیده اید، هرگز تن به ازدواج ندهید. این که دقیقا چه سنی برای ازدواج مناسب است را نمی شود تعیین کرد، این مساله در فرهنگ ها و در افراد مختلف تفاوت زیادی دارد. اما اکثر روان شناسان امروزی معتقدند به طور کلی در جامعه شهری فعلی سنین زیر 20 سال می تواند برای ازدواج پرخطر باشد. ازدواج سالم نیاز به بلوغ های چندگانه دارد که بسیاری از آنها در سنین پایین حاصل نمی شود. بسیاری از افراد در سنین آغاز جوانی هنوز نمی دانند که از زندگی چه می خواهند و در سال های بعد اولویت هایشان تغییرات زیادی پیدا می کند. ضمن اینکه در این سنین معمولا احساسات ما بر عقلمان چیره است.

درصورتی که سن زیادی ندارید اما در موقعیت ازدواج قرار گرفته اید، مشخص کردن برنامه و خواسته های آینده زندگیتان می تواند کمکتان کند: ایا این ازدواج چیزی است که شما را مطابق اهدافتان پیش ببرد؟ آیا اصلا به جایی رسیده اید که بتوانید هدفی کلی برای خود برگزیده و تصویری از آینده تان ترسیم کنید؟

با کسی قرار ازدواج گذاشته اید و به قصد شناخت برای ازدواج با هم در ارتباط بوده اید، اما این ارتباط شما محدود به کافی شاپ رفتن آخر هر هفته همراه دوستان یا ارتباط تلفنی بوده است. بگذارید خیالتان را راحت کنم: اگر 20 سال هم آخر هفته ها با این فرد بیرون بروید،هر روز ساعت ها با او تلفنی صحبت کنید، بازهم شناخت شما نسبت به او کاملا ناقص است!

7- شناخت ناقص

دو سال است که با کسی قرار ازدواج گذاشته اید و به قصد شناخت برای ازدواج با هم در ارتباط بوده اید، اما این ارتباط شما محدود به کافی شاپ رفتن آخر هر هفته همراه دوستان یا ارتباط تلفنی بوده است. بگذارید خیالتان را راحت کنم: اگر 20 سال هم آخر هفته ها با این فرد بیرون بروید،هر روز ساعت ها با او تلفنی صحبت کنید، بازهم شناخت شما نسبت به او کاملا ناقص است! وقتی با یک نفر ازدواج می کنیم، درواقع با کل وجود او و با همه ابعاد زندگی اش، خانواده اش، گذشته اش، آینده اش، افکار و اخلاقش و همچنین با جسم او ازدواج کرده ایم؛ در مثال بالا شما فقط بُعد «کافی شاپ» یا به عبارتی بُعد «تفریحی» فرد را شناخته اید، یا با شخصیت مجازی او (که معمولا بسیار متفاوت از شخصیت حقیقی است) آشنا شده اید و این هرگز شناخت کافی برای یک ازدواج خوب به حساب نمی آید. احتمال شکست در ازدواجی که براساس شناخت کافی صورت نگیرد بسیار بالاست. ما زمانی می توانیم به شناخت کامل تر برسیم که با همه ابعاد وجودی فرد و در شرایط و موقعیت های مختلف رو به رو شده باشیم.

8- بحران روحی

در رابطه ای شکست خورده اید، هنوز یک ماه از اتمام رابطه قبلی تان نگذشته، هنوز زخم هایی که از ارتباط ناموفق قبلی خورده اید خوب نشده و هنوز غم و غصه دارید و به حال و هوای عادی زندگی تان برنگشته اید: حال شما و نیاز شما به یک همدم را درک می کنم، اما الان اصلا فرصت مناسبی برای تصمیم گیری در مورد ازدواج نیست.

بحران روحی به هر علتی ممکن است ایجاد شود: ممکن است به تازگی عزیزی را از دست داده باشید، از کار اخراج شده باشید، بیمار باشید، پدر و مادرتان از هم جدا شده باشند یا هر مساله دیگری که باعث ناراحتی شما شده باشد. در حالت بحران، ذهن ما فعالیت طبیعی ندارد و امکان اشتباه در این وضعیت بالاست. ممکن است کسی که الان به نظرمان همسر مناسبی می آید، بعد از عبور از بحران، دیگر چندان مناسب به نظر نرسد و خودمان هم ندانیم چه شد که حاضر شدیم با چنین فردی ازدواج کنیم. این نوع ازدواج ها دقیقا مصداق «از چاله به چاه افتادن» است.

9- سرخوشی و هیجان

در عروسی دخترخاله تان که خیلی به شما خوش گذشته با کسی آشنا شده اید که انگار دقیقا همان کسی است که همیشه در رویاهایتان به دنبالش بودید. احساس بسیار خوبی نسبت به او دارید و وقتی به او فکر می کنید شادی وصف ناپذیری را در خود احساس می کنید. احساس خوبی است! اما اگر هنوز رابطه تان جدی نشده، دست نگه دارید. چون دقیقا در لبه پرتگاه انتخاب غلط قرار گرفته اید!

هیجانات مثبت، درست مثل هیجانات منفی، ما را در معرض انتخاب غلط قرار می دهد. اسم این حالت را «جوزدگی» می گذارم. در بعضی شرایط ما کاملا «جو زده» می شویم و کارهایی می کنیم که شاید در حالت عادی به آن فکر هم نکنیم. وقتی در میهمانی به ما خوش می گذرد، عملکرد مغز ما متفاوت از حالت عادی است و در واقع فیلترهایی که ما برای انتخاب شخص مناسب برای خود داریم تا حد زیادی از کار می افتد. اشتباه بزرگی است که بخواهیم به انتخاب ذهنمان در چنین حالتی اعتماد کنیم. در این وضعیت بهتر است مدتی صبر کنیم تا مغز به حالت عادی برگردد و مجددا درمورد این شخص فکر کنیم. در اکثر موارد انتخاب های هیجانی بعد از مدتی از چشم مان می افتند.

10- چشم و هم چشمی

متاسفانه چشم و هم چشمی نیز چشم ما را به روی بسیاری از واقعیات می بندد و امکان درست دیدن را از ما می گیرد. اگر احساس می کنید در شرایطی هستید که میل به کم کردن روی اطرافیان از طریق ازدواجتان دارید، بهتر است دست از هر اقدامی در زمینه ازدواج بردارید.

از کجا می فهمیم که تصمیم گیری ما از روی چشم و هم چشمی است؟ از اینجا که مدام در حال مقایسه کردن مورد خودتان با مورد ازدواج کسی هستید که حسادت شما را برانگیخته و این خیال رهایتان نمی کند که ازدواج شما با این شخص چطور می تواند حال او را بگیرد و دل شما را خنک کند

چشم و هم چشمی به طور خاص درمورد افرادی دیده می شود که از همسر خود جدا شده اند و همسر آنها مجددا ازدواج کرده است. در چنین شرایطی میل شدید به جبران کردن و کم نیاوردن در ما پدید می آید که ضریب خطا در انتخاب را تا حد زیادی بالا می برد. توصیه می شود برای این جبران و رو کم کنی، راه های دیگری به جز ازدواج را درپیش بگیرید.

جمعه 3/3/1392 - 19:51
ازدواج و همسرداری
صحبت درباره روابط عاشقانه گذشته :صحیح یا غلط



 

تردیدی وجود ندارد که خانم ها نسبت به آقایون خیلی بیشتر صحبت می کنند. معمولاً خانم ها همیشه در پی آن هستند که همسرشان در مقابل آنها احساساتش را ابراز کند و هر چه در دل دارد را بر زبان بیاورد. این در حالی است که آقایون ترجیح می دهند خانم دست از سرشان بردارد و آنها را تنها بگذارد. به هر حال زمانی که نوبت به گفتگوی باز میان زوجین می رسد، صحبت کردن در مورد "نامزد قبلی" و یا روابطی که هر یک از طرفین در گذشته تجربه کرده اند، می تواند تاثیرات مهمی بر روی رابطه بگذارد

زمانیکه دو نفر قصد آن را دارند که در کنار هم یک رابطه ی قوی و پویا را ایجاد نمایند، درست نیست که همواره صحبت از یک نفر دیگر در ارتباط آنها به میان کشیده شود؛ اما باز هم باید به این سوال پاسخ داد:

" اگر یکی از طرفین مرتباً در مورد رابطه ی قبلی خود صحبت می کند، آیا این بدان معناست که او در حال حاضر از ارتباطی فعلی اش ناراضی است ؟ "

به هر حال بروز احساساتی نظیر حسادت، سوء ظن، و شک و تردید اجتناب ناپذیر است. طرف دیگر همواره به این مسئله فکر می کند که به چه علت شریک او تا این حد از نامزد قبلی خود برای او تعریف می کند . اما ایا اگر کسی در مورد روابط قبلی خود صحبت کند به راستی بدان معناست که از ارتباط فعلی خود ناراضی است ؟

به این سوال نمی توان یک جواب "بله" و یا "خیر" قطعی گفت. هر ارتباطی متفاوت است و از این مهمتر همه ی انسان ها نیز با هم فرق می کنند. فقط به این خاطر که شریک شما مرتباً در مورد نامزد قبلی اش با شما صحبت می کند نمی توانید مطمئن شوید که تمایل دارد مجدداً رابطه ی خود را با فرد مورد نظر از سر بگیرد.

در یک چنین شرایطی ممکن است شخص تصور کند که چون شریکش دائماً از رابطه ی قبلی خود تعریف می کند، بنابراین به ارتباط گذشته بیش از ارتباط فعلی علاقمند بوده است. اما لزوماً صحبت از تجربیات گذشته نمی تواند یک چنین مفهومی در بر داشته باشد. پیش از اینکه هر گونه قضاوتی کنید، باید ببینید که ارتباط قبلی او چه مدت زمانی به طول انجامیده. اگر آنها ارتباط طولانی مدتی با هم داشتند، بنابراین باید این انتظار را داشته باشید که هرزگاهی جملاتی در مورد نامزد قبلی شریک خود بشنوید. دلیلش هم این است که به هر حال برای مدت زمانی با هم بوده اند و در حال حاضر او جزئی از زندگی گذشته ی همسرتان را تشکیل می دهد. البته باید به شدت توجه داشته باشید که صحبت کردن در مورد نفر قبلی، صرفاً به آن معنا نیست که شریک زندگیتان احساس خاصی نسبت به فرد مورد نظر دارد. او فقط حقایق و اتفاقاتی را که برایشان افتاده برای شما تعریف می کند.

شما همچنین باید به این مطلب توجه کنید که شریکتان در چه زمینه ای در مورد نامزد قبلی اش با شما صحبت می کند. اگر به طور مکرر شما را با نامزد قبلی اش مقایسه می کرد بنابراین باید نتیجه بگیرید که: "بله، با مشکل بزرگی روبرو هستید." اگر شریک شما عادت به مقایسه کردن داشته باشد و همیشه شما را با نامزد قبلی (و یا هر کسی دیگری) مقایسه کند، پس باید متوجه باشید که مشکل از جانب اوست و این رابطه از سلامت مناسب اجتماعی برخوردار نمی باشد. همانطور که پیشتر نیز به آن اشاره کردیم، باید بدانید که همه ی انسان ها متفاوت هستند و شما تحت هیچ شرایطی نباید احساس کنید که شریکتان شما را با کسی مقایسه می کند. این مسئله را نیز باید در نظر بگیرید که اگر گاهی اوقات به برخی از رفتارهای متداول شریک قبلی شان اشاره کردند، درست نیست بیش از اندازه حساسیت به خرج دهید، چراکه قصد آنها فقط بازگو کردن شرایط عادی زندگی شان است.

اگر متوجه شدید که نامزد قبلی و شریک فعلی زندگیتان اصرار دارند که به هر طریقی که شده به ارتباط خود با هم ادامه دهند، حتی در حد یک دوست کاملاً عادی، آنوقت باید کمی مراقب باشید. اگر چنین اتفاقی روی داد، نگران شدن شما یک امر کاملاً طبیعی است. اگر نامزد قبلی سعی می کرد که حضور خودش را حفظ کند و نامزدتان نیز مجدداً شروع کرد به صحبت کردن در مورد او، باید احتمال دهید که شاید مجدداً شعله های عشقشان در حال روشن شدن است.

بهترین کاری که میتوانید انجام دهید این است که احساسات واقعی خود را با طرف مقابل در میان بگذارید و به او بگویید که چه مسائلی باعث ایجاد نگرانی در شما شده اند. شاید به شرایطی برخورد کنید که نامزد قبلی و شریک شما بخواهند به رابطه ی دوستانه ی خود ادامه دهند. در این حالت تصمیم گیری با شماست که در این رابطه باقی بمانید و ارتباط آنها را از نزدیک کنترل کنید و یا او را ترک کنید.

 

جمعه 3/3/1392 - 19:51
ازدواج و همسرداری
کسانی که به دنبال همسر زیبا هستن حتما بخوانند!


شما دخترخانم جوان! برای ازدواج‌تان چه معیارهایی دارید؟ آیا ویژگی‌های ظاهری خواستگارتان برایتان اهمیت زیادی دارد؟ اگر جوابتان به این سؤال مثبت است و فکر می‌کنید حتما باید با مردی زیبا و خوش‌تیپ ازدواج کنید توصیه می‌کنیم حتما این مطلب را بخوانید.

  روانشناسان با تحقیق روی روابط زوج‌های جوان به این نتیجه رسیده‌اند مردانی که چهره‌ای زیباتر از همسرشان دارند بیشتر احتمال دارد طی زندگی احساس نارضایتی کنند و نسبت‌ به زندگی زناشویی‌شان چندان احساس خوبی نداشته ‌باشند و حتی در مواردی احساس منفی هم داشته‌باشند. راستش وقتی ما هم با این عبارت مواجه شدیم، کمی تردید کردیم و گمان بردیم که احتمالا نتیجه این تحقیق تنها ناشی از باورهای عامیانه است، اما با کمی جست‌وجو به این نتیجه رسیدیم که موضوع علمی است تا حدی که مقاله‌هایی با این مضمون در مجلات علمی معتبر به چاپ رسیده‌است. ما هم سراغ همین مقالات رفتیم و با استفاده از آنها این مطلب را برای شما تدوین کردیم.

در واقع در همه آنها دانشمندان متفق‌القول بودند که در یک ازدواج موفق یا باید زن زیباتر باشد یا مرد و زن از نظر زیبایی در یک حد باشند اما بی‌گمان دلایل آنها خواندنی است.
 



تاریخ شهادت می‌دهد

در زوج‌هایی که خانم زیباتر است، معمولا هر دو طرف از زندگیشان خرسند‌تر هستند. این نتیجه پژوهشی است که در ژورنال روانشناسی خانواده انگلستان در امسال منتشر شده و در آن آمده‌ است که طی تاریخ و فرایند تکاملی بشر نیز خانم‌ها هنگام انتخاب همسر کمتر به ظاهر او توجه می‌کردند و در عوض قدرت باروری همسرشان برایشان در اولویت بود اما مردها اینگونه نبودند آنها به‌دنبال همسری می‌گشتند که بتوانند در او جوانی، سلامت و زیبایی را بیابند تا فرزندانشان سالم‌تر و زیباتر شوند. البته یک‌بار دیگر در سال ۱۹۷۹ روانشناسی به نام دکتر هوک نیز ضمن تحقیقاتش متوجه شد در ازدواج‌هایی که خانم زیباتر از مرد است احتمال شکست کمتر است البته این به این معنا نیست که اگر مرد خوش‌تیپ و زیباتر از زن باشد حتما رابطه ناموفق خواهد بود اما در سال‌های اخیر بار دیگر دانشمندان این تحقیقات را تکرار کرده‌اند.

 


زیبایی سلیقه‌ای هم استاندارد دارد

شاید در مرحله اول بگویید زیبا دیدن تنها یک امر سلیقه‌‌ای است و هر فردی بنا به سلیقه خودش یک نفر را زیبا می‌بیند یا زشت اما به هر صورت نمی‌توان منکر وجود برخی از استانداردهای رایج شد، استاندارهایی که در همه دنیا به‌عنوان معیارهای زیبایی تعریف می‌شوند مثل چشمان درشت،‌ صورت معصوم و بچگانه، صورت متناسب که همه اجزا در هماهنگی با هم باشند و…
 



ازدواج با زنان بسیار زیبا یعنی…

گروهی از دانشمندان در دانشگاه لیور‌پول ۱۰۰عکس از زنان را بررسی کرده‌اند؛ بعضی از این زوج‌ها تنها چند ماه با هم زندگی کرده‌ بودند و بعضی دیگر چند سال. محققان ویژگی‌های ظاهری هرکدام از این زن‌ها و مردها را به ترتیب فهرست کردند تا بتوانند بهتر آنها را با هم مقایسه کنند. نتیجه به دست آمده از تحقیقات در ژورنال علمی روانشناسی اجتماعی و شخصیتی منتشر شد که در آن آمده‌است اگر مرد خیلی خوش‌تیپ باشد عاملی برای ناپایداری ازدواج نیست ولی اگر زن خیلی زیبا باشد تا حدی که زیبایی او بیش از اندازه به چشم آید، احتمالا ازدواج با دوامی نخواهد داشت. زن‌های خیلی زیبا گاهی این جسارت را دارند که به راحتی ازدواج‌ها را ترک کنند.


ازدواج موفق یعنی همسان‌گزینی

گروهی از دانشمندان انگلیسی تحقیقات خود را روی انتخاب زوج توسط افراد مختلف متمرکز کرده‌اند، سؤال اصلی آنها در این تحقیق این بوده‌است که آیا افراد هنگام انتخاب زوج بیشتر به‌دنبال کسانی هستند که شبیه خودشان باشند؟ آنها در ضمن تحقیق به جواب مثبت رسیدند و اعلام کردند افراد تمایل دارند با شخصی مانند خودشان ازدواج کنند و حتی با این نتیجه، ازدواج‌های آنجلینا جولی را توضیح می‌دهند، آنها می‌گویند به همین دلیل است که ازدواج او با جانی لیمیلر و بیلی باب تورنتون بسیار کوتاه و کمتر ۲ سال بوده ‌است ولی در عوض ازدواج او با براد پیت یعنی یکی از معروف‌ترین چهره‌های حال حاضر دنیا بیشتر از ۶ سال است که دوام پیدا کرده ‌است.



واقعا زیبایی چقدر مهم است؟

این تحقیقات نشان می‌دهد که انسان های با ظاهر بسیار زیبا به سمت هم جذب می‌شوند و وقتی با هم ازدواج می‌کنند، زندگی خانوادگیشان بسیار عالی خواهد شد اما از آنجا که این تحقیقات بیشتر روی زوج‌های جوان انجام شده ‌است می‌تواند نشان‌دهنده این باشد که زیبایی مطلق در مراحل اولیه رابطه اهمیت دارد. اما نقش زیبایی ظاهری در دوام بیشتر ازدواج و در سنین پیری تقریبا همچنان یک راز است. البته یک تحقیق جدید نشان می‌دهد ظاهر بعد از آن جذب شدن اولیه هم همچنان دارای اهمیت است اما به طریقی متفاوت.

 


عمر ازدواج آنها کوتاه است

در تحقیق ذکر شده زوج‌هایی که مرد ظاهر بهتری نسبت به زن داشت، هر دو طرف چندان حمایت‌کننده نبودند. یکی از محققان این تحقیق می‌گوید که زن‌ها معمولا درجه حمایتی که از طرف مرد دریافت می‌کنند را به‌خود او منعکس میکنند. مردی که ظاهر پایین‌تری نسبت به زن خود دارد، چیزی بیشتر از آنچه انتظارش را داشته در اختیار دارد به همین دلیل همه تلاشش را می‌کند تا آن رابطه را پابرجا نگه دارد. مردهایی که ظاهر بهتری نسبت به همسران خود دارند، ممکن است تعهد کمتری داشته باشند و این ممکن است باعث کمتر بودن عمر ازدواج آنها شود.
 



تفاوت معیارهای خانم‌ها و آقایان

از آنجا که خانم‌ها دنبال مردی برای زندگی هستند، ممکن است کسی را انتخاب کنند که از نظر ظاهری پایین‌تر از آنها باشد و حتی تحقیقات جدید نشان می‌دهد که ازدواج‌هایی که در آن زن از نظر ظاهری بهتر از مرد است، بسیار پردوام‌تر و مثبت‌تر است. تصور محققان از دلیل آن، این است که مردها اهمیت زیادی به زیبایی می‌دهند و به زیبایی زن بسیار سریع واکنش نشان می‌دهند در حالی که خانم‌ها بیشتر می‌خواهند همسری داشته باشند که به خوبی از آنها حمایت کند، قابل اطمینان باشد و توان تامین خانواده را داشته‌باشد. محققان قبول دارند که مسئله زیبایی بسیار شخصی و نسبی است اما تحقیقات نشان می‌دهد که استانداردهای عمومی برای زیبایی وجود دارد مثل چشمان درشت، داشتن صورت متقارن و بینی کوچک و…
 


روند تحقیق چگونه بود؟

این تحقیق در دانشگاه تنسی ایالات‌متحده روی گروهی از زوج‌های همان کشور انجام شده ‌است.
 


انتخاب زوج‌ها بر چه اساس بوده ‌است؟

تیم تحقیقاتی روی ۸۲ زوج کار کردند؛ زوج‌هایی که طی ۶ ماه قبل ازدواج کرده و حدود ۳ سال قبل از ازدواج با هم آشنا شده‌ بودند. شرکت‌کننده‌های تحقیق بین ۲۰ تا ۲۵ سال داشتند. محققان گفت‌وگوی هر زوج در مورد یک مشکل شخصی را به‌مدت ۱۰ دقیقه فیلمبرداری کردند. فیلم‌ها بعدا از این جهت ارزیابی شد که آیا زوج‌ها درمورد مشکلشان یکدیگر را حمایت می‌کردند و پشت هم را داشتند یا نه؟ این مشکلات مسائلی از قبیل تصمیم به داشتن تغذیه سالم‌تر،شروع یک کار جدید و ورزش بیشتر را شامل می‌شد.
 


رتبه‌بندی زوج‌ها

یک شوهر منفی احتمالا در چنین موقعیتی می گوید، این مشکل توست و خودت باید حلش کنی. اما یک شوهر مثبت خواهد گفت: من با توام، کاری از دستم برمیاد برات انجام بدم؟

یک گروه از محققان زیبایی‌های ظاهری هر زوج را بین یک تا ۱۰ کدگذاری کردند که عدد ۱۰ بهترین و کامل‌ترین ظاهر را نشان می‌داد. تقریبا در یک‌سوم زوج‌ها، زیبایی زن‌ها بیشتر بوده، در یک‌سوم زیبایی مرد بیشتر بوده و سایر زوج‌ها ظاهری تقریبا هم ردیف داشتند.
 


نتیجه تحقیق

به‌طور کلی، در مواردی که زن ظاهر بهتری نسبت به مرد داشت، زن و مرد مثبت‌تر رفتار می‌کردند.نتیجه این تحقیق بسیار منطقی به‌نظر می‌رسد؛ چراکه باورهای عمومی نشان می‌دهد که مردها حساسیت زیادی به زیبایی خانم‌ها دارند و زن‌ها بیشتر به قد و درآمد مردها اهمیت می‌دهند.

جمعه 3/3/1392 - 19:50
ازدواج و همسرداری
از همسرمان چگونه انتقاد کنیم !؟

همزمان با افزایش میزان انتقاد در خانواده ، شادکامی جای خود را به تلخ کامی داده ، روابط محبت آمیز به خصومت و دشمنی تبدیل می شود . انتقاد اگر در جای خود و با روش صحیح و مناسب انجام شود ، یک شیوه تربیتی کارآمد و موثر خواهد بود . ولی انتقاد با روش نادرست و تحریک آمیز ، به یک ضد تربیت مبدل می شود.
طرح موضوع « تغافل» هرگز به این معنا نیست که از ایرادها و عیوب همسر خود ، همیشه چشم بپوشیم ، بلکه تغافل در برخی ازموارد ، معنا پیدا می کند و در سایر موارد باید با شیوه صحیح و سنجیده ای ، به اصلاح رفتار وی پرداخت.
همسرانی که به جای انتقاد سازنده ، با تعریف نابجای خود ، مشکل را پیچیده تر می کنند ، خود نیز در حلقه هایی از مشکلات جدید گرفتار می شوند و همسرشان را دچار آفت خود بزرگ بینی می کنند.

ویژگیهای انتقاد سازنده  
از مهمترین خصوصیت انتقاد سازنده می توان موارد ذیل را برشمرد 
1 - انتقاد سازنده ، همیشه با بیان یکی از جنبه های مثبت طرف مقابل آغاز شده و با جلب اطمینان وی ، موضوع اصلی مورد انتقاد طرح می شود. چنین عملی موجب می شود که شنونده مقاومت کمتری را در پذیرش انتقاد از خود نشان دهد.

2 - انتقاد سازنده ، در قالب جملات و عبارات غیر مستقیم مطرح می شود و جنبه محکومیت و آمرانه و تحریک آمیز ندارد ؛ مثلا با این عناوین می توان انتقاد را به عملی سازنده مبدل نمود : « آیا بهتر نبود ؟ » ، « آیا صلاح می دانی ؟ » و ...

3 - انتقاد سازنده ، در خلوت و در غیاب دیگران نسبت به همسر باید انجام شود. در غیر این صورت شنونده انتقاد ، امنیت روحی خود را در معرض تهدید و مخاطره می بیند و در صدد مقابله به مثل برخواهد آمد.

4 - در هر نشست انتقادی ، طرح بیش از یک موضوع ، جایز نیست. اگر از همه جهات همسرمان را مورد انتقاد قرار دهیم ، او را علیه خود برانگیخته ایم و نتیجه ای عاید ما نخواهد شد.

5 - چنانچه در مراحل اولیه ، به صورت ایماء و اشاره انجام شود ، رعایت ادب و دوستی نیز برتفاهم زن و شوهر می افزاید .
در سیره نبوی آمده است که وقتی به پیامبر اکرم (ص) درباره رفتار نامناسب شخصی اطلاع می دادند ، پیامبر بدون آنکه از او نام ببرند می فرمودند که چرا بعضیها چنین و چنان می کنند؟ و از این طریق ضمن اصلاح رفتار آن مرد ، آبروی تو نیز محفوظ می ماند

مقایسه انتقاد سازنده و انتقاد مخرب
1 - انتقاد سازنده با نیت خیرخواهانه انجام می شود ، انتقاد مخرب با سوءنیت انجام می شود .

2 - انتقاد سازنده لحن انتقاد کننده مشفقانه است ، در انتقاد مخرب لحن انتقاد کننده ، سرد و بی روح است .

3 - انتقاد سازنده هدف انتقاد ، ارشاد و اصلاح است ، در انتقاد مخرب هدف انتقاد، تخریب و تضعیف شخصیت است .

4 - انتقاد سازنده ، در خلوت ( تنهایی ) انجام می شود، انتقاد مخرب در حضور دیگران انجام می شود .

5 - انتقاد سازنده ، باتوجه به ظرفیت روانی همسر انجام می شود ، انتقاد مخرب بی توجه به ظرفیت روانی همسر انجام می شود .

6 - انتقاد سازنده با عبارات پیشنهادی ارائه می شود، انتقاد مخرب با عباراتی تحکمی وآمرانه ارائه می شود.

7 - انتقاد سازنده ،صرفا از رفتار و کار خطابه عمل می آید، انتقاد مخرب ، متوجه تمام شخصیت خطا کار می گردد .

8 - انتقاد سازنده ، بدون توهین و تحریک عصبی انجام می شود ، انتقاد مخرب با توهین و تحریک عصبی همراه است .

9 - در انتقاد سازنده انتقادگر ، فرصتی برای جبران به انتقاد شنونده می دهد ، در انتقاد مخرب انتقاد گر ، هیچ گونه فرصتی نمی دهد.

10 - انتقاد سازنده ، از یک جنبه مثبت طرف مقابل آغاز می شود، انتقاد مخرب بلافاصله از یک جنبه منفی طرف مقابل آغازمی شود.

11 - در انتقاد سازنده روش انتقادگر، عیب پوشی و راز داری است ، در انتقاد مخرب روش انتقادگر ، عیب جویی و افشای راز است.

جمعه 3/3/1392 - 19:50
ازدواج و همسرداری
پیش شرط‌های یک ازدواج پایدار


 

یکی از آسیب ها و مغضلات اجتماعی طلاق و تنش های تلخ و آزار دهنده زوجین است. طلاق و فهرست آثار و عوارض شوم و شکننده آن خود محتاج بحث و تحلیل مستقل و مفصلی است که می بایست در جای خود مورد تأمل قرار گیرد اما در اینجا به همین مقدار اکتفا می کنیم که بسیاری از آسیب های اجتماعی همچون اعتیاد، قتل، سرقت، کودکان خیابانی، روابط ناسالم گروههای غیر همجنسی، و بخش مهمی از بیماریهای روانی نظیر افسردگی، بدبینی، عصبانیت، خشونت، اضطراب،... ریشه در طلاق و تنش های خانوادگی دارد.

 

بازکاوی و بازشناسی ریشه های اصلی طلاق رسمی و طلاق غیر رسمی (عاطفی) از مهمترین پیش نیازهای مقابله اساسی با این آسیب آزار دهنده اجتماعی بشمار می آید.

 

در این جا برای مقابله این معضل پیش شرط های اصلی ازدواج پایدار را با هم مرور و مطالعه می کنیم:

 

1- آموزش قبل ازدواج : اصلی ترین عامل طلاق و ناپایداری ازدواج، عدم آموزش قبل از ازدواج است. عدم شناخت خصلت ها، خصوصیات و خواسته های جنس مخالف و اکتفا نمودن به دانسته های ناقص و نادرست.

 

و در نتیجه قیاس به نفس در ارتباط با همسر، زمینه های درگیری و اختلافات مکرر زن و شوهر را فراهم می سازد. برای شناخت جنس مخالف و در نتیجه طراحی روابطی سالم و صمیمی و عاشقانه بین زوجین می بایست استفاده از اساتید و کارشناسان خانواده کلاس، کتاب و آموزش های لازم مورد عنایت والدین و پسران و دختران دم بخت قرار گیرد. برای سالها زندگی در کنار یک غیر همجنس لااقل یک سال را برای آموزش هدفمند اختصاص دهیم. برای 50 سال زندگی زناشویی لااقل 50 ساعت آموزش را جدی بگیریم.

 

2- دختر و پسر می بایست در حوزه های ذیل به بلوغ رسیده باشند:

 

الف- بلوغ جسمی و عقلی

 

رابطه رشد جسمی با عوامل روان شناختی بسیار حائز اهمیت است. به عبارت دیگر بین رشد جسمانی و رشد روانی واجتماعی فرد ارتباطی عمیق و وثیق وجود دارد. به همین دلیل هر گونه اختلال در رشد جسمانی آثار مخرب و عمیق روانی برجای می گذارد.

 

بعد از رشد جسمی، رشد عقلی و فکری نیز در فرآیند رشد قرار گرفته و ویژگیهای ذیل را موجب می شود:

 

1-در زندگی دارای هدف و انگیزه ای متعالی است ازدواج را صرفاً برای تأمین غرایز و نیازهای هیجانی و احساسی خود نمی خواهد محور اصلی و اساس فرد رشد یافته، در تمامی عرصه های زندگی و فعالیت های اجتماعی، علمی، اقتصادی، رسیدن به کمال و آرامش فکری است

 

2- تصمیمات فرد رشد یافته برمبنای عقل و اندیشه است ونه احساس و هیجانات زودگذر و ناپایدار.

 

3-مشاور و مشورت، نقش بسیار مهم و تأثیر گذاری در زندگی فرد رشد یافته دارد. افراد رشد نایافته و نابالغ، خود سر و خود رأی بوده و به نظرات کارشناسان و مشاوران در زندگی بی اعتنا می باشند.

 

4- فرد رشد یافته با برنامه ریزی کوتاه مدت، میان مدت و دراز مدت زندگی و حیات اجتماعی خود را مدیریت می کند. الویت بندی و فهرست نمودن تصمیمات و اقدامات با تأکید برارزش ها، امکانات، فرصت ها و تهدیدها از اصلی ترین نشانه ها و پیش نیازهای رشد یافتگی در فرآیند زندگی و ازدواج پایدار است.

 

5-مسئولیت پذیری و پذیرفتن عواقب شکست و عدم موفقیت در برخی مقاطع و مراحل زندگی نیز یکی دیگر از نشانه های افراد رشد یافته و بالغ است. فرافکن و دیگران را مسئول حوادث دانستن و خود را تبرئه کردن از نشانه های افراد ضعیف و ناکار آمد است. این افراد در زندگی زناشویی نیز توان اداره زندگی و پذیرش مسئولیت خطیر مدیریت و تربیت و تأمین نیازهای عاطفی اعضای خانواده اش را نخواهد داشت.

 

6-افراد رشد یافته مطابق موقعیت سنی خود عمل می کنند.

 

7-توانایی حل مشکلات با تأکید بر دو اصل مهم مطالعه و مشاوره را دارند.

 

8-افراد رشد یافته خود محور نیستند. خانواده محورند، به عبارتی در فرآیند تصمیمات و اقدامات خود مصالح، منافع، نیازها، تمایلات اعضای خانواده را مورد تأکید و توجه قرار می دهند ونه خواسته ها و تمایلات شخصی و فردی خود را.

هنر ابزار عشق از اصلی ترین پیش نیازهای ازدواج پایدار و از مهمترین نشانه های بلوغ برای انتخاب همسر است. تا دیر نشده به تمرین عشق ورزی بپردازید تا دوستی و صمیمیت را در زندگی زناشویی تجربه کنید عشق به والدین، عشق به برادر و خواهر و محارم و خویشان تمرین خوبی است

 

ب – بلوغ عاطفی

 

عاطفه و احساسات موتور حرکتی و تلطیف کننده و حرارت بخش زندگی است. کم نیستند افرادی که به لحاظ جسمی و علمی و عقلی از موقعیت ممتازی برخوردارند، اما توان ابزار علاقه و عشق و ایجاد ارتباط عاطفی با اطرافیان بویژه همسر و فرزندان خود را ندارد.

 

خانم جوانی می گفت: 15سال است که ازدواج کرده ام در ناتوانی همسرم در زمینه ارتباط عاطفی همین بس که تاکنون مرا با اسم صدا نکرده! فرزندانم هرگز از پدر رابطه عاطفی مطلوب ندیده اند.

 

نوجوانی می گفت: من تاکنون صدای خنده پدرم را نشنیده ام.

 

عقل و عشق همچون چراغ و موتور عمل می کنند. عقل مسیر را روشن می کند و عشق حرکت و حرارت می دهد. عقل و عشق هر دو ابزار شناخت هستی و خالق هستی اند. با عقل معشوق را می شناسیم و با عشق او را دوست می داریم.

 

زن و مردی که فاقد رشد عاطفی باشند هنوز به مقام ازدواج و همسر شدن نرسیده اند! آنها زندگی را سرد و خاموش و بی احساس سر خواهند کرد. فضای خانه بدون عاطفه یخ زده و منجمد خواهد شد.

 

هنر ابزار عشق از اصلی ترین پیش نیازهای ازدواج پایدار و از مهمترین نشانه های بلوغ برای انتخاب همسر است. تا دیر نشده به تمرین عشق ورزی بپردازید تا دوستی و صمیمیت را در زندگی زناشویی تجربه کنید عشق به والدین، عشق به برادر و خواهر و محارم و خویشان تمرین خوبی است.

 

ج – بلوغ اجتماعی

 

رشد و بلوغ اجتماعی، یعنی برخورداری از قابلیت و توانایی ایجاد روابط اجتماعی سالم و سودمند با اطرافیان، احترام به دیگران، رعایت حقوق افراد و اعضای خانه، مدرسه و اجتماع ومحل کار، دوستان و آشنایان.

 

ایفای نقش و وظایف به نحو شایسته در نهاد خانواده و مشارکت فعال و موثر در عرصه های مختلف اجتماعی و سازگاری با اطرافیان، از بارزترین نشانه های بلوغ اجتماعی است.

 

بخش مهمی از این پیش نیاز اساسی ازدواج پایدار نیز همچون سایر پیش نیازها، اکتسابی بوده محصول آموزش مطالعه و تمرین و تکرار است.

جمعه 3/3/1392 - 18:18
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته