لقد کان لکم فی رسول الله اسوة حسنة1
ای مسلمانان، برای شما، رسول خدا، الگویی نیکو و برجسته است.
شخصیت نبی مکرم اسلام و سیره نورانی و سراسر درس آن بزرگوار، از سوی خداوند تبارک و تعالی، فراراه بشریت قرار گرفت تا لطف و عنایت و هدایت خداوند بر انسانها تمام شود و نگاه و دل و جهت آنها، به این سوی دوخته شده و به اخلاق و عمل آن بزرگوار تأسی جویند.
شخصیتی که به عصمت، طهارت یافته و با عبودیت کامل، الهی شده و با کردار و خُلق عظیم و پسندیده، ستایش حق تعالی را کسب کرده است، به توصیفِ بشر درنیاید و هر آنچه به گفته و نوشته آید، از نقصان و کاستی به دور نیست.
اگرچه شخصیت و سیره رسول الله، نایافتنی و وصف ناشدنی است، اما از آن جهت که در لباس انسانی و در همین طبیعت انسانی و نیز جغرافیای زندگی زیسته اند و با دردها و مصیبتها و سختیها از یک سو و شادابی ها و امیدها و پیروزیها از دیگرسو، رو به رو بوده و با آنها گذران زندگی کرده اند، هر اشاره و حرکت و خواست و جهت گیری و سخن و رفتار آن حضرت برای درس گرفتن و تبعیت کردن و نسخه برداریِ عاقلان و عاشقان و عابدان و سعادت خواهان لازم و کافی است. چنانچه هرکس و هر جامعه ای که به این عروة الوثقی دست گرفت، نجات یافت.
12ـ على (ع ) باب آمرزش
پیامبر اكرم (ص ) فرمود:.
عـلـى بـاب آمـرزش اسـت , هـركـس از این باب داخل شود مؤمن است و هر كس از آن خارج شود كافراست ,.
على باب حطة فمن دخل منه كان مؤمنا و من خرج منه كان كافرا ((152)) .
13ـ میزان ایمان
پیامبر اكرم (ص ) فرمود:.
اى على ! اگر تو نباشى پس از من مؤمنین شناخته نمى شوند,.
لولاك یا على ما عرف المؤمنون من بعدى ((153)) .
14ـ جدا كننده حق از باطل
پیامبر اكرم (ص ) فرمود:.
اى على تو جدا كننده حق از باطلى ,.
انت الفاروق بین الحق والباطل , ((154)) .
15ـ نشانه ایمان
پیامبر اكرم (ص ) فرمود:.
اى على ! من تو را به عنوان نشانه اى بین خود و امتم قرار دادم , هركس از تو پیروى نكند كافر است .
جعلتك علما فیما بینى و بین امتى فمن لم یتبعك فقد كفر ((155)) .
16ـ مقسم بهشت و دوزخ
پیامبر اكرم (ص ) به او فرمود: ((تو قسیم آتشى , انت قسیم النار)) ((156)) .
و آن حضرت خود مى فرمود: من قسیم آتشم , انا قسیم النار)) ((157)) .
و فرمود: ((من قسیم آتشم روز قیامت به جهنم مى گویم : این براى تو و این براى من یا: این را بگیر واین را رها كن )) ((158)) .
قـسـیـم در ایـن سـه روایت به معناى مقاسم است , یعنى هر یك از دو نفرى كه چیزى را بین خود قـسـمـت مـى كنند بنابراین وقتى مى گوییم على (ع ) قسیم آتش است , یعنى آن حضرت و جهنم , مـردم را بـیـن خـودتقسیم مى كنند پس منظور از این روایات این است كه ذات مقدس علوى , در مـقابل جهنم است , یعنى همان طور كه بعضى از مردم نصیب آتش جهنم مى شوند, گروهى دیگر سهم على بن ابى طالب (ع )مى شوند بنابراین مى توان گفت : على (ع ) بهشت مجسم است .
نـكـته دیگرى كه از روایت سوم برمى آید این است كه اختیار این تقسیم با على (ع ) است زیرا اوست كـه بـه جـهنم مى گوید چه كسى را بگیرد و چه كسى را رها كند همچنین پیامبر اكرم (ص ) به او فرمود: توتقسیم كننده بهشت و جهنمى , انت قسیم الجنة والنار ((159)) .
قـسـیـم در ایـن حـدیـث به معناى قاسم است , یعنى كسى كه چیزى را قسمت مى كند ظاهر این حـدیث آن است كه على (ع ) بهشت و جهنم را بین افراد قسمت مى كند, ولى در حقیقت , نیازى به ایـن تـقـسـیم نیست بلكه وجود آن حضرت خود معیار قسمت است , یعنى على (ع ) ملاك و میزان بـهـشـتـى بودن است هر كس تا زمانى بهشتى است , كه از وجود مقدس علوى منحرف نباشد ولى هنگامى كه منحرف شد و باآن وجود پاك سازگارى نداشت , هیزم خشكى است كه جز سوختن در آتش جهنم به كارى دیگر نمى آیدپس مفاد این حدیث نیز با سه حدیث گذشته یكسان است و مفاد همه آن است كه : على (ع ) خود بهشت مجسم و معیار بهشتى بودن افراد است .
17ـ جواز عبور از صراط
پیامبر اكرم (ص ) فرمود: ((تا على (ع ) براى كسى جواز ننویسد, از صراط عبور نمى كند)) ((160)) .
18ـ رستگارى در پیروى از على
پیامبر اكرم (ص ) در حالى كه به على (ع ) اشاره مى كرد, فرمود:.
قسم به آنكه جان من در دست اوست , این و شیعیانش در قیامت رستگارند,.
والذى نفسى بیده ان هذا و شیعته هم الفائزون یوم القیامة ((161)) .
19ـ پیروان على (ع ) در بهشتند
پیامبر اكرم (ص ) به او فرمود:.
تو و شیعیانت در بهشتید,.
انت و شیعتك فى الجنة ((162)) .
![](https://i11.tinypic.com/4dvq0k4.gif)
![](https://i11.tinypic.com/4dvq0k4.gif)
![](https://i11.tinypic.com/4dvq0k4.gif)
![](https://i11.tinypic.com/4dvq0k4.gif)
ادامه دارد دیوان حافظ
غزل 205
تا ز میخانه و می نام و نشان خواهد بود
سر ما خاک ره پیر مغان خواهد بود
حلقه پیر مغان از ازلم در گوش است
بر همانیم که بودیم و همان خواهد بود
بر سر تربت ما چون گذری همت خواه
که زیارتگه رندان جهان خواهد بود
برو ای زاهد خودبین که ز چشم من و تو
راز این پرده نهان است و نهان خواهد بود
ترک عاشق کش من مست برون رفت امروز
تا دگر خون که از دیده روان خواهد بود
چشمم آن دم که ز شوق تو نهد سر به لحد
تا دم صبح قیامت نگران خواهد بود
بخت حافظ گر از این گونه مدد خواهد کرد
زلف معشوقه به دست دگران خواهد بود