• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 2831
تعداد نظرات : 1060
زمان آخرین مطلب : 4399روز قبل
دانستنی های علمی

Rio de Janeiro, Brazil

London, England

Paris, France

Berlin, Germany

Moscow, Russia

Sydney, Australia

Tokyo, Japan


يکشنبه 13/10/1388 - 9:21
دعا و زیارت
- خداوند از تو نخواهد پرسید پوست تو به چه رنگ بود
بلکه از تو خواهد پرسید که چگونه انسانی بودی؟

2- خداوند از تو نخواهد پرسید که چه لباس‌هایی در کمد داشتی
بلکه از تو خواهد پرسید به چند نفر لباس پوشاندی؟

3- خداوند از تو نخواهد پرسید زیربنای خانه ات چندمتر بود
بلکه از تو خواهد پرسید به چند نفر در خانه ات خوش آمد گفتی؟

4- خداوند از تو نخواهد پرسید در چه منطقه ای زندگی می‌کردی
بلکه از تو خواهد پرسید چگونه با همسایگانت رفتار کردی؟

5- خداوند از تو نخواهد پرسید چه تعداد دوست داشتی
بلکه از تو خواهد پرسید برای چندنفر دوست و رفیق بودی؟

6- خداوند از تو نخواهد پرسید میزان درآمد تو چقدر بود
بلکه از تو خواهد پرسید آیا فقیری را دستگیری نمودی؟

7- خداوند از تو نخواهد پرسید عنوان و مقام شغلی تو چه بود
بلکه از تو خواهد پرسید آیا سزاوار آن بودی وآن را به بهترین نحو انجام دادی؟

8- خداوند از تو نخواهد پرسید که چه اتومبیلی سوار می‌شدی
بلکه از تو خواهد پرسید که چندنفر را که وسیله نقلیه نداشتند به مقصد رساندی؟

9- خداوند از تو نخواهد پرسید چرا این قدر طول کشید تا به جست و جوی رستگاری بپردازی
بلکه با مهربانی تو را به جای دروازه های جهنم، به عمارت بهشتی خود خواهد برد.

10- خداوند از تو نخواهد پرسید که چرا این مطلب را برای دوستانت نخواندی
بلکه خواهد پرسید آیا از خواندن آن برای دیگران در وجدان خود احساس شرمندگی می‌کردی؟
يکشنبه 13/10/1388 - 9:20
ادبی هنری

در مراسم تودیع پدر پابلو، کشیشی که ۳۰ سال در کلیسای شهر کوچکی خدمت کرده و بازنشسته شده بود، از یکی‌ از سیاستمداران اهل محل برای سخنرانی دعوت شده بود.
در روز موعود، مهمان سیاستمدار تاخیر داشت و بنابرین کشیش تصمیم گرفت کمی‌ برای مستمعین صحبت کند.
پشت میکروفن قرار گرفته و گفت: ۳۰ سال قبل وارد این شهر شدم.
انگار همین دیروز بود.
راستش را بخواهید، اولین کسی‌ که برای اعتراف وارد کلیسا شد، مرا به وحشت انداخت.
به دزدی هایش، باج گیری، رشوه خواری، هوس رانی‌، زنا با محارم و هر گناه دیگری که تصور کنید اعتراف کرد.
آن روز فکر کردم که جناب اسقف اعظم مرا به بدترین نقطه زمین فرستاده است ولی‌ با گذشت زمان و آشنایی با بقیه اهل محل دریافتم که در اشتباه بوده‌ام و این شهر مردمی نیک دارد.

در این لحظه سیاستمدار وارد کلیسا شده و از او خواستند که پشت میکروفن قرار گیرد.
در ابتدا از اینکه تاخیر داشت عذر خواهی‌ کرد و سپس گفت که به یاد دارد که زمانیکه پدر پابلو وارد شهر شد، او اولین کسی‌ بود که برای اعتراف مراجعه کرد.

نتیجه اخلاقی‌: وقت شناس باشید !

يکشنبه 13/10/1388 - 9:20
ادبی هنری

وقتی سارا دخترک هشت ساله ای بود، شنید که پدر ومادرش درباره برادر کوچکترش صحبت می کنند.
فهمید برادرش سخت بیمار است و آنها پولی برای مداوای او ندارند.
پدر به تازگی کارش را از دست داده بود و نمی توانست هزینه جراحی پرخرج برادر را بپردازد.

سارا شنید که پدر آهسته به مادر گفت: فقط معجزه می تواند پسرمان را نجات دهد.
سارا با ناراحتی به اتاق خوابش رفت و از زیر تخت، قلک کوچکش را درآورد.
قلک را شکست، سکه ها را روی تخت ریخت و آنها را شمرد، فقط 5 دلار.
بعد آهسته از در عقبی خانه خارج شد و چند کوچه بالاتر به داروخانه رفت.
جلوی پیشخوان انتظار کشید تا داروساز به او توجه کند ولی داروساز سرش شلوغ تر از آن بود که متوجه بچه ای هشت ساله شود.
دخترک پاهایش را به هم می زد و سرفه می کرد، ولی داروساز توجهی نمی کرد
بالاخره حوصله سارا سر رفت و سکه ها را محکم روی شیشه پیشخوان ریخت.

داروساز جا خورد، رو به دخترک کرد و گفت: چه می خواهی؟
دخترک جواب داد: برادرم خیلی مریض است، می خواهم معجزه بخرم.
داروساز با تعجب پرسید: ببخشید؟!!
دختـرک توضیح داد: برادر کوچک من، داخل سـرش چیزی رفته و بابایم می گویـد که فقط معجـزه می تواند او را نجات دهد
من هم می خواهم معجزه بخرم، قیمتش چقدر است؟
داروساز گفت: متاسفم دخترجان، ولی ما اینجا معجزه نمی فروشیم.

چشمان دخترک پر از اشک شد و گفت: شما را به خدا، او خیلی مریض است، بابایم پول ندارد تا معجزه بخرد این هم تمام پول من است، من کجا می توانم معجزه بخرم؟

مردی که گوشه ایستاده بود و لباس تمیز و مرتبی داشت، از دخترک پرسید: چقدر پول داری؟
دخترک پول ها را کف دستش ریخت و به مرد نشان داد.
مرد لبخنـدی زد و گفت: آه چه جالب، فکـر می کنم این پول برای خرید معجزه برادرت کافی باشد!
بعد به آرامی دست او را گرفت و گفت: من می خواهم برادر و والدینت را ببینم، فکر می کنم معجزه برادرت پیش من باشد.

آن مرد ، دکتر آرمسترانگ فوق تخصص مغز و اعصاب در شیکاگو بود.

فردای آن روز عمل جراحی روی مغز پسرک با موفقیت انجام شد و او از مرگ نجات یافت.

پس از جراحی، پدر نزد دکتـر رفت و گفت: از شما متشکـرم، نجات پسرم یک معجـزه واقعـی بود، می خواهم بدانم بابت هزینه عمل جراحی چقدر باید پرداخت کنم؟

دکتر لبخندی زد و گفت: فقط 5 دلار
 

يکشنبه 13/10/1388 - 9:19
ادبی هنری

لعنت به جاده ها، اگه معنی شون جدایی یه!

(مسافران ـ بهرام بیضایی)

اگه من اونی باشم که  تو می خوای، که دیگه من من نیست. یعنی من خودم نیستم.

(هامون ـ داریوش مهرجویی)

**

همه عمر دیر رسیدیم.(سوته دلان ـ زنده یاد استاد علی حاتمی)

**

ساعت زنگ زده دیگه زنگ نمی زنه ... چون زنگاشو زده. (سوته دلان ـ زنده یاد استاد علی حاتمی)

**

تو هیچ اختیاری از خودت نداری ! حتی نمی ذارن تصمیم بگیری چطوری اعدام بشی.

(ارتفاع پست ـ ابراهیم حاتمی کیا)

**

بیا قسم بخوریم که دیگه قسم نخوریم.(متولد ماه مهر ـ احمد رضا درویش)

**

وقتی جنگ شد داشتیم تو مزرعه مون کار می کردیم با تراکتور... وقتی جنگ تموم شد برگشتیم

سر همون مزرعه ولی بی تراکتور.(آژانس شیشه ای ـ ابراهیم حاتمی کیا)

مادرا هر وقت بمیرن، زوده.(باغ های کندلوس ـ ایرج کریمی)

**سلامتی سه تن: رفیق و ناموس و وطن... سلامتی باغبونی که زمستونشو از بهار بیشتر دوست داره...

سلامتی آزادی ... سلامتی زندونیای بی ملاقاتی.(اعتراض ـ مسعود کیمیایی)

**برای آمدن به چشم نقاش، باید در چشم انداز بود.(کمال الملک ـ زنده یاد استاد علی حاتمی)

**از قدیم گفتن مواظب باش چی آرزو میکنی، چون ممکنه برآورده بشه.(خانه ای روی آب ـ بهمن فرمان آرا)

**حسرت همه کتاب های نخونده  و موضوع های ننوشته به دلم مونده.(سگ کشی ـ بهرام بیضایی)

**تو این دیار برد با اوناییه که از مخشون کار میکشن. بخوای از دلت مایه بذاری سوختی.

(آدم برفی ـ داوود میر باقری)

يکشنبه 13/10/1388 - 9:16
خواستگاری و نامزدی

 

به گزارش خبرنگار گروه بین الملل پارسینه ،آتشفشان مایون در 500 کیلومتری جنوب فیلیپین قرار دارد و حدود 50000 نفر در 50 مایلی منطقه خطر زندگی می کنند.
موسسه آتشفشان شناسی و زلزله شناسی فیلیپین گفت: ماگما در حال افزایش است و انفجار آن قریب الوقوع می باشد.
کوه مایون بخاطر شکل مخروطی و متقارنش یکی از کاملترین آتشفانهای شکل گرفته در جهان است.
آخرین فعالییت این آتشفشان یک دوره چهار ماهه در سال 2006 بوده است.
 
يکشنبه 13/10/1388 - 9:7
دانستنی های علمی













يکشنبه 13/10/1388 - 9:5
کامپیوتر و اینترنت
 

شرکت دل هم نازک‌ترین و ظریف‌ترین نوت‌بوک خود را با نام آدامو عرضه کرد که در اینجا آن را با مک بوک اپل مقایسه می کنیم .

dell لب تاپ - سایت تفریحی میعادگاه - www.miadgah.org

 

نوت‌بوک adamo xps که در رقابت با مک‌بوک ایر اپل ساخته شده، تنها 9 میلی‌متر ضخامت دارد. البته وزن 1.44 کیلوگرمی آن در برابر وزن 1.36 کیلوگرمی اپل را هم باید در نظر گرفت که با وجود اینکه نازک تر است ولی دارای وزن بیشتری است مورد بعدی که یک امتیاز مثبت دیگر به این نوت بوک می دهد آن است که این نوت بوک در هنگام کار می تواند با زاویه 120 درجه اوریب بیاستد که  زیبایی و ظرافت عملیاتی خاصی بدان می‌بخشد.

dell لب تاپ - ظریف‌ترین نوت‌بوک جهان

درب لپ‌تاب تنها با اشاره یک انگشت باز می‌شود و برای کسانی که می‌خواهند تایپ کنند، محیطی دوستانه و آسان‌تری را عرضه می کند.

از  مشخصات فنی آدامو می توان به موارد زیر اشاره کرد:

پردازنده آن، اینتل ULV و core 2 duo‌ با سرعت 1.4 گیگاهرتز است که البته مک‌بوک ایر اپل تا 1.86 گیگاهرتز را نیز در خود جای داده است.

حافظه موقت (رم) آن نیز 4 گیگابایت بوده و از گرافیک فناوری HD‌ بهره می‌برد. صفحه نمایش LED‌ در اندازه 13 اینچ دارای رزولوشن تصویری نیز 768 در 1366 پیکسل است. 

درون مک‌بوک ایر اپل از کارت گرافیک مستقل NVIDIA 9400M‌ همراه با 256 مگابایت رم استفاده شده است.

dell لب تاپ - ظریف‌ترین نوت‌بوک جهان

ترک‌پد آدامو چند لمسی است و در خود فناوری‌هایی چون بلوتوث ، بی‌سیم نسخه N و جی.پی.اس را نیز جای داده است.

پورت ویدئویی HDMI در آن همراه با یک آداپتور جدا از نوت‌بوک عرضه شده است. به‌مانند اپل دی.وی.دی درایو ندارد، اما به صورت اکسترنال قابل خرید است.

آدامو همچنین دو پورت یو.اس.بی دارد و با سیستم‌ عامل ویندوز7 برای کاربران ارائه می‌شود. عمر باتری سه سلولی آن دو ساعت و باتری شش سلولی 5 ساعت در نظر گرفته شده است. این سیستم علی رغم آن که دو سال بعد از اپل مک‌بوک ایر عرضه شده، اما در مقایسه با اپل ضعیف تر به نظر می‌رسد، با این حال باید پس از استفاده و نظر استفاده کنندگان نظر قطعی در مورد آن داد  قیمت آن 1800 دلار اعلام شده و نخستین زمان عرضه آن ، هم اکنون کریسمس 2010 تعیین شده است.

يکشنبه 13/10/1388 - 8:58
ادبی هنری

یک روز صبح، چنگیزخان مغول و درباریانش برای شکار بیرون رفتند. همراهانش تیرو کمانشان را برداشتند و چنگیزخان شاهین محبوبش را روی ساعدش نشاند. شاهین از هر پیکانی دقیق تر و بهتر بود، چرا که می توانست در آسمان بالا برود و آنچه را ببیند که انسان نمی دید.

اما با وجود تمام شور و هیجان گروه، شکاری نکردند. چنگیزخان مایوس به اردو برگشت، اما برای آنکه ناکامی اش باعث تضعیف روحیه ی همراهانش نشود، از گروه جدا شد و تصمیم گرفت تنها قدم بزند.

بیشتر از حد در جنگل مانده بودند و نزدیک بود خان از خستگی و تشنگی از پا در بیاید. گرمای تابستان تمام جویبارها را خشکانده بود و آبی پیدا نمی کرد، تا اینکه – معجزه! – رگه ی آبی دید که از روی سنگی جلویش جاری بود.

خان شاهین را از روی بازویش بر زمین گذاشت و جام نقره ی کوچکش را که همیشه همراهش بود، برداشت. پرشدن جام مدت زیادی طول کشید، اما وقتی می خواست آن را به لبش نزدیک کند، شاهین بال زد و جام را از دست او بیرون انداخت.

چنگیز خان خشمگین شد، اما شاهین حیوان محبوبش بود، شاید او هم تشنه اش بود. جام را برداشت، خاک را از آن زدود و دوباره پرش کرد. اما جام تا نیمه پر نشده بود که شاهین دوباره آن را پرت کرد و آبش را بیرون ریخت.

چنگیزخان حیوانش را دوست داشت، اما می دانست نباید بگذارد کسی به هیچ شکلی به او بی احترامی کند، چرا که اگر کسی از دور این صحنه را می دید، بعد به سربازانش می گفت که فاتح کبیر نمی تواند یک پرنده ی ساده را مهار کند.

این بار شمشیر از غلاف بیرون کشید، جام را برداشت و شروع کرد به پر کردن آن. یک چشمش را به آب دوخته بود و دیگری را به شاهین. همین که جام پر شد و می خواست آن را بنوشد، شاهین دوباره بال زد و به طرف او حمله آورد. چنگیزخان با یک ضربه ی دقیق سینه ی شاهین را شکافت.

جریان آب خشک شده بود. چنگیزخان که مصمم بود به هر شکلی آب را بنوشد، از صخره بالا رفت تا سرچشمه را پیدا کند. اما در کمال تعجب متوجه شد که آن بالا برکه ی آب کوچکی است و وسط آن، یکی از سمی ترین مارهای منطقه مرده است. اگر از آب خورده بود، دیگر در میان زندگان نبود.

خان شاهین مرده اش را در آغوش گرفت و به اردوگاه برگشت. دستور داد مجسمه ی زرینی از این پرنده بسازند و روی یکی از بال هایش حک کنند :

 

یک دوست ، حتی وقتی کاری می کند که دوست ندارید ، هنوز دوست شماست

 

و بر بال دیگرش نوشتند :

 

هر عمل از روی خشم ، محکوم به شکست است

يکشنبه 13/10/1388 - 8:57
دانستنی های علمی

مدل جدید از خودروساز محبوب ایتالیایی : لامبورگینی
این اتومبیل با الهام از اتومبیل بتمن طراحی شده و مدل تکامل یافته لامبورگینی ریونتون به شمار می آید.

http://www.2daylink.com/files/daylink/lambo-ankonian/lambo-1.jpg


پنج شنبه 10/10/1388 - 9:40
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته