قسمتى از آداب و سنن رسول الله هنگام دعا كردن و ذكر پارهاى از ادعیه و اذكار او
نماز و دعاى آن حضرت در آغاز سال جدید
394.سید بن طاووس در اقبال از حضرت رضا، از پدران بزرگوارش (علیه السلام) روایت كرده كه رسول خدا (صلىاللهعلیهوآله)، روز اول ماه محرم، دو ركعت نماز به جا مىآورد و پس از آنكه از نماز فارغ مىشد، دست هایش را بلند كرده، این دعا را سه مرتبه مىخواند: خدایا، معبود دیرین تویى و این سال جدید است، پس از تو مىخواهم كه در این سال، مرا از شر شیطان نگه دارى و بر نفس امارهام پیروز گردانى و به آنچه مرا به تو نزدیك مىكند، مشغول نمایى. اى كریم، اى صاحب جلال و كرم، اى تكیهگاه كسى كه تكیهگاهى ندارد، اى مایه امید كسى كه پس اندازى ندارد، اى نگهدارنده كسى كه نگهدارندهاى ندارد، اى فریادرس آنكه فریادرس ندارد، اى پناهگاه كسى كه پناهگاهى ندارد، اى گنج كسى كه گنجى ندارد، اى خدایى كه بلا و گرفتارى از جانب تو بسى نیكوست و امیدوارى به تو از هركس بیشتر است، اى كسى كه باعث عزت و شرافت ناتوانى، اى كسى كه نجات دهنده غرق شدگانى، اى كسى كه نجات بخش هلاك شدگانى، اى نعمت بخشنده، اى جمال دهنده، اى زیاد دهنده، اى خداى احسان كننده، تو آن خداوندى كه تاریكى شب و روشنایى روز و نور ماه و درخشندگى آفتاب و صداى آب و آواز درختان، همه و همه سجده كننده تواند. اى خدا، شریكى براى تو نیست. خدایا، ما را بهتر از آنچه دیگران گمان مىكنند، قرار ده و گناهان ما را كه از آن اطلاعى ندارند، بیامرز. خدا مرا كافى است؛ معبودى جز او نیست. بر او توكل مىكنم. او پروردگار عرش بزرگ است، به او ایمان آوردهایم، تمام كارها از نزد پروردگار ماست، لیكن تنها خردمندان مىدانند. پروردگارا، دلهاى ما را نلغزان و از نزد خودت رحمتى بر ما ارزانى دار، زیرا كه تو تنها بخشنده هستى(416).
دعاى آن حضرت در شب نیمه شعبان
395.سید بن طاووس در اقبال در اعمال شب نیمه شعبان روایت كرده رسول خدا (صلىاللهعلیهوآله) در آن شب چنین دعا مىكرد: خدایا، خشیت و خوفت را به قدرى در دلم قرار ده كه مانع از معصیت و نافرمانى ام شود. همچنین به اطاعت و فرمان بردارى ات، به اندازهاى مرا موفق دار كه موجب رضایت و خشنودى تو گردد و از یقین به قدرى به من موهبت نما، كه با داشتن آن تمام مصیبتهاى دنیا برایم آسان شود. خدایا! تا زندهایم ما را از چشم و گوش و توانایى كه به ما بخشیدهاى بهرهمند ساز و آنها را وارث ما قرار ده و خون ما را از آن كس كه بر ما ستم مىكند، بگیر. و ما را بر دشمنان، نصرت و یارى ده. خدایا، بلا و مصیبتمان را در دینمان قرار مده و دنیا را بزرگترین هم و غم و منتهاى دانش ما مگردان. و كسى را كه رحم نمىكند، بر ما مسلط مساز. به رحمتت اى مهربانترین مهربانان(417).
عمل دیگرى از آن حضرت در شب نیمه شعبان
296.سید بن طاووس در كتاب اقبال با ذكر سند، از یكى از زنان رسول خدا (صلىاللهعلیهوآله) روایت مىكند كه گفت: رسول خدا (صلىاللهعلیهوآله) شبى كه نوبت من بود، از رختخواب بیرون آمد و من نفهمیدم. پس از آنكه بیدار شدم، حسادت زنانه بر من مسلط شد و گمان كردم كه به حجره بعض دیگر از زنانش رفته است، ناگاه چشمم به آن حضرت افتاد كه مانند جامهاى كه بر زمین افتاده باشد. روى انگشتان پا، به سجده رفته و در حال سجده مىگوید: خدایا، پیوسته به تو فقیر و نیازمندم و همیشه از تو ترسان و به تو پناهندهام. پس نامم را از زمره نیكان برمگردان و جسمم را تغییر مده و آزمودنم را به دشوارى میفكن و مرا بیامرز.
او گفت: رسول خدا (صلىاللهعلیهوآله) پس از آنكه سرش را از سجده برداشت و دوباره به سجده رفت، شنیدم كه اینبار مىگفت: خدایا، تن و روحم هر دو برایت سجده كرده و دلم بر آن ایمان آورده است. این است دو دست جنایتكارم كه در برابرت به خاك افتاده. اى خداى بزرگى كه امید به انجام هركار بزرگى از توست، گناه بزرگ مرا ببخش كه جز خداى بزرگ، كسى توانایى آمرزیدن گناه بزرگ را ندارد.
او گفت: سپس سرش را از سجده برداشت و براى بار سوم به سجده رفت. این دفعه شنیدم كه مىگفت: خدایا، از عذاب تو به گذشتت، از غضب تو به رضا و خشنودى ات و از عقوبت تو به عفو و بخششت پناه مىبرم. آرى، در حقیقت ذات مقدست به سوى تو پناهنده مىشوم. خدایا، تو چنانى كه خود ثناى خود گفتهاى، نه آنچنان كه دیگران ثناى تو گفتهاند؛ بعد سرش را از سجده برداشت و براى بار چهارم به سجده رفت و گفت: خدایا، به نور و جهت (كه آسمانها و زمین با آن روشن شده و تاریكىها با آن زایل گشته و كار اولین و آخرین با آن به صلاح آمده) پناه مىبرم، مبادا غضبت بر من حلول كند، و یا عذابت بر من نازل شود! خدایا، از زوال نعمت و عذاب ناگهانى ات و تغییر یافتن سلامتى و از تمام خشم و غضب، به تو پناه مىبرم. خدایا، به آنچه توانایى آنجامش را دارم، مىتوانى مؤاخذهام كنى و هیچ نیرو و توانایى نیست؛ مگر به واسطه ذات مقدس تو.
او گفت: چون این حال را از آن حضرت دیدم، او را رها كرده، جورى به سرعت به منزل برگشتم كه نفسم به شماره افتاد. رسول خدا (صلىاللهعلیهوآله) به دنبال من رسید و فرمود: چرا نفست به شماره افتاده است؟! عرض كردم: پیش تو ناظر اعمالت بودم، چون به سرعت برگشتم، نفسم به شماره افتاد. رسول خدا (صلىاللهعلیهوآله) فرمود: آیا مىدانى امشب چه شبى است؟! شب نیمه شعبان است كه در آن اعمال آدمى معین و روزهاى او تقسیم و مرگ او نوشته مىشود. امشب، خداى تعالى، گناه همه را مىبخشد؛ مگر مشرك، باج گیر، قاطع رحم، شراب خوار و كسى كه اصرار بر انجام گناه دارد و همچنین، كسى كه شاعرى را شغل خود كرده و به آن وسیله، ستایش و نكوهش بیجا مىكند و كسى كه شغل كهانت و غیب گویى را انتخاب كرده است(418).
همچنین در آن كتاب، مانند حدیث گذشته را از امام صادق (علیه السلام) نقل كرده، ولى متن دعاها در آن نسبت به حدیث گذشته، كمى فرق دارد. زمخشرى هم در كتاب فائق همان معنا را با حذف دعا روایت كرده است.
دعاى آن حضرت هنگام دیدن ماه نو
397.شیخ طوسى در كتاب امالى با ذكر سند از على (علیه السلام) روایت كرده كه فرمود: رسول خدا (صلىاللهعلیهوآله) وقتى نگاهش به هلال ماه مىافتاد، دستها را به آسمان بلند مىكرد و مىگفت: خدایا، هلال این ماه را براى ما همواره امنیت و داشتن ایمان و سلاكتى و بهرهمند شدن از اسلام قرار ده. اى ماه، پروردگار من و تو خداى متعال است(419).
در این باره، روایات دیگرى نزدیك به معناى گذشته وجود دارد.
دعاى آن حضرت هنگام دیدن هلال ماه رمضان
398.سید بن طاووس در اقبال در فصل عمل شهر رمضان، با ذكر سند از على (علیه السلام) روایت كرده كه فرمود: رسول خدا (صلىاللهعلیهوآله) وقتى استهلال ماه رمضان مىكرد، رو به قبله مىایستاد و مىگفت: خدایا هلال این ماه را براى ما همراه امنیت و داشتن ایمان و سلامتى، بهرهمند شدن از اسلام عافیت نیكو داشتن و دفاع در برابر بیمارىها قرار ده. و آن را كمك حال بر انجام نماز و روزه و تلاوت قرآن گردان. خدایا، ما را براى انجام اعمال ماه رمضان تسلیم خودت كن و آن را از ما خشنود نما، ما را نیز در آن سالم نگه دار تا ماه رمضان تمام شود، در حالى كه از ما گذشت كرده، مغفرت و رحمتت را شامل حالمان كرده باشى(420).
ذكر آن حضرت در هر روز
399.كلینى در كافى با ذكر سند از امام صادق (علیه السلام) روایت كرده كه فرمود: رسول خدا (صلىاللهعلیهوآله) هر روز سصید و شصت بار، به اندازه شماره رگهاى بدن حمد خدا مىكرد و در تمام حالات به طور فراوان مىگفت: حمد و ستایش مخصوص پروردگار جهانیان باد(421).
400.باز در همان كتاب با ذكر سند از یعقوب بن شعیب روایت كرده كه گفت: شنیدم حضرت صادق (علیه السلام) مىفرمود: رسول خدا (صلىاللهعلیهوآله) فرمود: در بدن اولاد آدم سیصد و شصت رگ وجود دارد كه صد و هشتاد رگ آن متحرك، و صد و هشتاد و رگ دیگر ساكن است. پس اگر رگهاى متحرك ساكن شوند، یا بالعكس، رگهاى ساكن متحرك گردند، آدمى خوابش نمىبرد. بعد امام صادق (علیه السلام) فرمود: رسول خدا (صلىاللهعلیهوآله) چون صبح مىكرد، سیصد و شصت مرتبه مىگفت: در تمام حالات به طور فراوان، حمد و ستایش مخصوص پروردگار جهانیان باد و چون شب فرا مىرسید، ذكر گذشته را نیز به همان تعداد تكرار مىفرمود(422).
401.شیخ طوسى در مجالس و اخبار با ذكر سند از على (علیه السلام) ضمن حدیثى روایت كرده كه آن حضرت فرمود: رسول خدا (صلىاللهعلیهوآله) هر روز صبح وقتى آفتاب طلوع مىكرد، سیصد و شصت بار براى شكر خدا مىگفت: در تمام حالات به طور پاكیزه و فراوان، حمد و ستایشها مخصوص پروردگار جهانیان باد(423).
ذكر آن حضرت در هر صبح و شام
402.قطب راوندى گوید: روایت شده كه چون على بن الحسین (علیه السلام) را نزد یزید بردند، حضرت را مقابل خودش نگه داشته بود و استنطاق مىكرد، تا كلمهاى از آن حضرت بشنود كه به بهانه آن، گردنش را بزند. زین العابدین به تمام سخنان یزید پاسخ مىداد و تسبیح كوچكى كه در دست داشت، با انگشتان خود مىگردانید.
یزید گفت: چرا موقع پاسخ دادن به سخنان من، با بى اعتنایى مشغول گرداندن تسبیح دست خود هستى؟! حضرت فرمود: پدرم از جدم نقل كرد كه چون از نماز صبح و تعقیبات آن فارغ مىشد، با كسى سخن نمىگفت تا اینكه تسبیح را از جلویش بر مىداشت: و مىگفت: خدایا، صبح كردم، در حالى كه به اندازه گردش دانههاى تسبیح خود، تو را تسبیح و تمجید مىكنم و به حمد گفتن و ذكر توحید تو مىپردازم.
سپس امام زین العابدین (علیه السلام) فرمود: جدم پس از گفتن این ذكر، دانههاى تسبیح را گردش مىداد و به كارهاى روزانه خود مشغول مىشد و با مردم سخن مىگفت، بدون آنكه ذكر گذشته را تكرار كند. و فرمود: با این كار به شماره گردش دانههاى تسبیح برایش ذكر خدا حساب مىشد و آن حرز؛ یعنى وسیله پناهندگى به حق تعالى است تا وقتى كه جامه خواب مىرفت. در آن هنگام نیز تسبیح را مىگرفت و ذكر گذشته را تكرار مىكرد و تسبیح را زیر سر خود مىنهاد و مىفرمود: با این كار، تا صبح ذكر خدا در نامه اعمال نوشته مىشود.
سپس امام زین العابدین (علیه السلام) به یزید فرمود: اینكه من تسبیح را مىگردانم، براى اقتدا كردن به عمل جدم است. یزید پس از شنیدن پاسخ امام، مكرر گفت: با هر كدامتان سخن مىگویم، پاسخ آن به نفع شما تمام مىشود(ص)بالأخره از كشتن آن حضرت منصرف شد و امر كرد تا بندها را از آن حضرت بردارند(424).
از ظاهر روایت بر مىآید كه مقصود امام زین العابدین (علیه السلام) از كلمه جدم، رسول خدا (صلىاللهعلیهوآله) است.
پس از غروب -تحلیل رخدادهای پس از رحلت پیامبر (ص)(( مؤلف : یوسف غلامى))