• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1545
تعداد نظرات : 220
زمان آخرین مطلب : 3480روز قبل
ازدواج و همسرداری

 عوامل جسمانی و ژنتیکی در ازدواج

یکی از عواملی که در ازدواج نقش مهمی دارد ، قیافه ظاهری و وضع جسمانی همسر می باشد. بعضی از قد بلند و اندام باریک خوششان می آید، عده ای چاق می پسندند و بالاخره بعضی از ابروی پیوسته و بینی کشیده و برخی از موی مجعد و چشم آبی و صورت گرد و تعدادی چانه باریک و اندام موزون می پسندند. با این که زیبایی ظاهری ممکن است دوام نداشته باشد و به زودی جای خود را به قیافه و وضع جدیدی بدهد ؛ معذالک فردی که می خواهد با کسی یک عمر زندگی کند ، باید از قیافه او خوشش بیاید. علاوه بر این، مسئله ژنتیک از نظر داشتن فرزندان سالم و باهوش از اهمیت زیادی برخوردار است. بعضی از مردان کوتاه قد زن بلند قد می گیرند که بچه های آنان قد کوتاه نشوند و عکس این حالت نیز ممکن است پیش بیاید. از طرفی ازدواج های فامیلی که احتمال تولد بچه های معلول و ناسالم و یا کودن و عقب مانده ذهنی در آنها زیادتر است ، مسئله ای است که باید مورد توجه قرار گیرد.

ازدواج و رابطه آن با قیافه ظاهری
یکی از عواملی که پسر و دختر بدان توجه خاص دارند، قیافه ظاهری است. بعضی از پسران که خود قیافه نازیبایی دارند توجه خاص به دختران زیبا دارند؛ عکس این حالت نیز ممکن است اتفاق بیفتد. البته زیبایی و زشتی قراردادی است و از دیدگاه های مختلف فرق می کند؛ ولی آنچه مطلوب جامعه است معمولاً به صورت مُد مطرح می شود؛ مثلاً ممکن است زمانی اندام  بلند و باریک برای دختران و قد بلند و چهارشانه برای مردان مُد روز شود و زمانی دیگر قد متوسط و اندام چاق برای دختران و قد بلند و اندام باریک برای پسران. بنابراین زیبایی پیرو مـُد می گردد و در صورت تطابق با مُد طالب بیشتری پیدا می کند. مسئله زیبایی ، خود بحث مفصلی دارد که در این مقوله نمی گنجد. به هر حال در ازدواج دیدگاه طرفین در پذیرش و اقناع یکدیگر از لحاظ وضعیت جسمانی مهم است.
بحث مهم دیگر سلامت جسم ( از نظر بیماری و معلولیت)  است. ممکن است مرد یا زنی معلول (مثلاً لـَنگ ، کر، کور ،  بی دست) باشد یا به بیماری های قلبی ، کمردرد و غیره مبتلا باشد. در این موارد ممکن است ازدواج با معلول دیگر با وضع مشابه مشکلی ایجاد نکند؛ ولی چنانچه فرد سالمی بخواهد با فرد معلول یا بیمار ازدواج کند باید وضعیت بیمار با تمام خصوصیات برای طرف مقابل بازگو شود ، تا قبول ازدواج با آگاهی و بصیرت کامل انجام گیرد. در غیر این صورت پس از مدتی احتمال سرد شدن روابط و بالاخره از هم گسیختن خانواده می رود.

نمونه هایی از ازدواج های ناموفق در این زمینه ذکر می شود:
- بعضی از دختران و پسران شیفته وضعیت ظاهر طرف مقابل می شوند و سایر عوامل را نادیده می گیرند. این حالت نیز پس از مدتی که عوامل دیگر اهمیت خود را نشان می دهند و عامل زیبایی در مرحله بعد قرار می گیرد، خوشی و نشاط را از خانواده می گیرد و چه بسا که زندگی گرم و پرشور اولیه به سردی گراید. خطر دیگری که در مورد تکیه بر زیبایی وجود دارد آن است که زیبایی جنبه ثابت و دایمی ندارد؛ و می تواند در اثر یک حادثه و یا در طول زمان یا بر اثر وجود یک بیماری از بین برود و به زندگی شاد زناشویی آسیب برساند.
مشکل دیگری که در زیبا رویان وجود دارد آن است که آنان ممکن است به اتکاء جمال خود ، از خود راضی و خودپسند بار آیند و چه بسا فرصت های مناسبی را که در ازدواج برای آنان پیش آید، از دست بدهند و یا در زندگی زناشویی زیبایی خود را به رخ همسر خویش بکشند و احیاناً او را تحقیر کنند و خود را در مرتبه بالاتری قرار دهند. این حالت ممکن است برای شوهر زجرآور باشد و زندگی را به سردی و ناشادی سوق دهد.

مشاوره ازدواج در رابطه با عوامل جسمانی و ژنتیکی
مراجعانی که در زمینه عوامل جسمانی و ژنتیکی به مشاور مراجعه می کنند، نمونه هایی از مسائل زیر را مطرح می کنند:
- مردی با قیافه معمولی دختری بسیار زیبا را برای ازدواج در نظر می گیرد ، و دختر نیز با این وصلت موافق است. آیا این ازدواج پایا و عاقبت بخیر خواهد بود؟
- مردی قد بلند، زنی کوتاه قد انتخاب می کند؛ به این امید که بچه هایش متوسط القامه شوند. آیا این انتخاب با این هدف مناسب است؟
- دختری قد بلند، پسری کوتاه قد را برای ازدواج انتخاب می کند؛ تا او در برابرش احساس حقارت کند و دختر در خانه، تعیین کننده باشد.
- پسری چاق در جستجوی ازدواج با دختری باریک اندام است؛ تا به آرزوی خود ( لاغری) در همسرش نایل گردد.
- پسرعمو با دخترعمو و دخترخاله با پسرخاله به این اعتقاد که عقد فامیل های نزدیک در عرش بسته می شود، قصد ازدواج دارند. از نظر ژنتیک چه مشکلی وجود دارد؟
- دختر یا پسری که از نظر ارثی مرض قند دارد، قصد ازدواج دارند. آیا چنین انتخابی مناسب است؟

مشاور در مقابل موارد فوق چه باید بکند؟
هر یک از این موارد نیاز به بررسی دارد؛ بررسی از نظر شرایط و متقضیات و از نظر خصوصیات فردی. از این رو نمی توان برای همه آنها حکم واحدی صادر کرد. حکم عمومی درباره مشکلات انسانی نظیر پزشکی است که بیماران زیادی داشت ؛ آنها را دسته بندی کرد؛ به همه تب دارها، یک نسخه و به شکم دردها نسخه دیگری داد و خلاصه آن که همه بیماران را با پنج نسخه ویزیت کرد!
در برابر هر یک از موارد مطروحه بالا باید به طور ویژه عمل نمود:
- مردی که در قبال زیبایی بی حد  زن آینده اش حساسیت دارد و چنین فکر می کند که این ازدواج به علت امتیاز زیبایی همسرش پایا و عاقبت به خیر خواهد بود : باید موضوع از جهات مختلف بررسی و با موارد موفق مشابه مقایسه شود تا در مراجع این حساسیت از بین برود و بتواند عاقلانه تصمیم بگیرد.
- راجع به مردی قد بلند که زن کوتاه قد انتخاب کرده تا بچه هایشان متوسط القامه باشند : باید از او سؤال کرد  که علم و اطلاع در زمینه این موضوع را از چه منبعی دریافت نموده است. وانگهی آیا هدفِ ازدواج ، داشتن بچه متوسط القامه است؟
- دختر قد بلندی که قصد دارد با پسر کوتاه قد به خاطر تسلط بر او ازدواج کند. آیا هدفش حاصل خواهد شد و اصولاً غرض از ازدواج "تسلط بر شوهر" است؟
مشاور باید این موارد را با مشارکت مراجعان از جهات مختلف بررسی کند تا آنها بتوانند با آگاهی ، تصمیم بگیرند.
- در برابر پسر چاقی که می خواهد با دختری باریک اندام به خاطر ارضای آرزوهای خود ازدواج کند: مشاور باید با مراجع موضوع را ارزیابی کند و بگوید ارضای این آرزو چه نفعی برای او دارد. وانگهی این عمل چنانچه با رعایت جوانب دیگر انجام نشود، ممکن است زندگی وی را به تباهی بکشاند.
- ازدواج پسرعمو با دخترعمو و دخترخاله با پسرخاله به علل ژنتیکی بهتر است انجام نگیرد ولی چنانچه عشق و عاشقی انجام امر را ضروری سازد ، باید قبل از ازدواج با مراجعه به یک متخصص، مشاوره ژنتیکی صورت گیرد و سپس مراجع تصمیم خود را بگیرد.
- در مورد دختر یا پسری که مریض است، یا بیماری ارثی دارد: اولاً مشاور باید ببیند آیا بیماری او خطرناک است؟ ثانیاً این بیماری به بچه ها نیز منتقل می شود یا خیر؟ به هر حال بهتر است در مورد ازدواج چنین دختر و پسری بررسی پزشکی و تحقیقات لازم انجام گیرد. چنانچه بیماری برای خود فرد خطری نداشته و قابل انتقال به بچه ها نباشد؛ از نظر ازدواج مشکلی وجود نخواهد داشت.
- نظر به این که قیافه ظاهری عاملی عینی است و زیبایی جاذبه بسیاری برای  ازدواج دارد، بنابراین احتمال دارد که پسر یا دختر با عشق و علاقه افراطی، دیگر عوامل مؤثر در ازدواج را کنار بگذارند و تنها با توجه به زیبایی به سوی زناشویی کشیده شوند. در این موارد وظیفه مشاور آن است که با تشکیل جلسات مشاوره و بررسی های همه جانبه و مواجه کردن مراجع با ازدواج های مشابه ناموفق، عشق غیر واقعی وی را تعدیل نماید. چشم واقع بین را برای دیدن عوامل مختلف مؤثر در زناشویی، فعال نماید تا تصمیم گیری در انتخاب همسر، عاقلانه و با توجه به جهات مختلف انجام گیرد.
ماحصل کلام آن که مشاور باید هر مورد را با مشارکت مراجع از جمیع جهات بررسی کند، با موارد دیگر مقایسه کند و نتایج کار را در هر اقدام پیش بینی نماید. تا بالاخره مراجع با کسب اطلاع و تفکر و بصیرت به تصمیم گیری مناسب نائل گردد.

پنج شنبه 5/3/1390 - 22:19
ازدواج و همسرداری

برخی از معیارهای ازدواج که کم تر به آن ها توجه می شوند

 


آیا تا به حال از خود یا فرزندانتان سوال کرده اید که معیارهای واقعی ازدواج برای برخورداری از یک زندگی واقعی چیست؟ یا زندگی ایده آل و لذت بخش چگونه شکل می گیرد؟
اغلب پدر و مادرهای ایرانی علاقه بسیار وافری به فرزندان خود و آینده آن ها دارند و به همین جهت تمامی تلاش خود را از همان دوران کودکی برای رشد و تربیت فرزندان به کار می گیرند. آن ها فرزندان خود را تحت شرایط مطلوب اقتصادی و اجتماعی رشد می دهند و از مدارس پیشرفته و توانمند برای تحصیلات بدون نقص آنها بهره می برند. بهترین کلاس های آموزش هنر، تکنولوژی، زبان و ورزش را برای آمادگی همه جانبه عزیزانشان محیا می کنند و همه این ها مستلزم زحمات و مشکلات متعددی است که والدین برای تربیت بی نظیر فرزندانشان با آغوش باز متحمل می شوند.

اما برخی از این پدر و مادرها علیرغم این که حساسیت فوق العاده ای به تربیت صحیح فرزندان خود دارند، بازهم مهم ترین قسمت زندگی آن ها را نادیده می گیرند یا دست کم آن طور که باید مورد توجه قرار نمی دهند. آن ها فراموش می کنند که ازدواج و شروع زندگی مشترک فرزندانشان بیش از هر موضوع دیگری اهمیت دارد و نیازمند آموزش و انتقال تجربه است.

ازدواج و شروع یک زندگی مشترک از مواردی هست که به علت استمرار و پیوستگی ممتد در زندگی افراد موجب می شود تا زن و شوهر به صورت مشترک هر موضوعی را با هم تجربه کنند. انواع مشکلات، موفقیت ها،شادی، غم و قصه ها، حوادث و اتفاقات خوشایند یا تاسف بار و اختلافات و تفاهم ها. این تغییر وضعیت در طول یک زندگی مشترک مستلزم قابلیت ها و تفکرات مشترکی بین زن و مرد است تا از برخورد موج شدید این نا همواریها با پایه های زندگی، اساس آن دچار لرزش و شکاف نگردد.

اهمیت دوران پیش از ازدواج(نامزدی)
زندگی زناشویی متشکل از تجاربی است که با آزمون و خطا صورت می گیرد اما این آزمون و خطا تاریخ و مهلت مشخصی دارند که اگر از زمان آن ها بگذرد تبدیل به نفاق و درگیری و درنهایت جدایی خواهد شد.

زمان به موقع این آزمون و خطاها قبل از شروع زندگی مشترک و در دوره آشنایی یا نامزدی است که هر دوطرف با در نظر گرفتن عقاید و آداب مرسوم خانوادگی ارتباط کنترل شده ای را بایکدیگر آغاز می کنند.

در اصل این رابطه تنها برای شناخت خصوصیات و رفتارهای دو طرف نسبت به یکدیگر است و هرگز نباید این باور را به وجود بیاورد که این دوره مرحله مقدماتی ازدواج است و خواسته و ناخواسته باید ادامه راه به همین منوال صورت پذیرد. باید پذیرفت که این دوره فقط برای آشنایی، شناخت و محک یکدیگر است نه بیشتر. به زبانی ساده تر، یعنی هر جا که دو طرف احساس کردند که واقعا شکاف و اختلافات اساسی بین آن ها وجود دارد بهتر است که از ادامه راه خودداری کنند و بر عقاید و باورهای غلط خود و خانواده که مبنی بر بی آبرویی یا نگون بختی دختر و ضربه روحی هر دوطرف است یا مایه ننگ و حقارت خانواده است دست بردارند. زیرا این بهانه ها تنها یک باور غلط است که وجود منطقی و خارجی ندارد و از اساس اشتباه است. ضمن اینکه تحمل چند وقت ناراحتی و روحی و شکست عشقی خیلی راحت تر، معقولانه تر و واقع بینانه تر از یک عمر زندگی اشتباه و نابه جا با انواع مشکلات کوچک و بزرگ است.

اشتباه بزرگ
پدر و مادری که یک عمر زندگی خود را وقف تربیت صحیح و آموزش موفق فرزند خود کرده اند نباید به خاطر باورهای غلط و عقاید اشتباه خود هرچه رشته اند را پنبه کنند. بله دوران نامزدی هزینه دارد، جشن و میهمانی دارد، دلبستگی دارد و خیلی موضوعات دیگر. اما این ها به هیچ عنوان دلیل خوبی برای ادامه راهی نیست که عاقبت خوشی ندارد. درست است باید به فرزندان آموخت که سنگ صبور مشکلات باشند و با هر اتفاقی که به نظرشان ناخوشایند نمی آید، شانه خالی نکنند اما اختلافات عمیق، عقاید متضاد، عدم علاقه قلبی به یکدیگر و مواردی از این قبیل مشکلات کوچکی نیستند که با گذشت زمان مرتفع شوند یا در زندگی های امروز نادیده گرفته شوند. باید این واقعیت را پذیرفت که فرزندان ما در شرایط و روزگازی غیر از ما زندگی می کنند و بین دوران عشقی ما و دوران عشقی آن ها دست کم چندین دهه فاصله است.

معیارهای ناگفته ازدواج
در ابتدا باید به فرزندان آموخت که معیارهای مهم و اساسی زندگی مشترک خود را دریابند. البته به این علت که فرزندان قبلا تجربه این چنینی نداشته و اطلاعات و آگاهی کافی در این زمینه ندارد، نمی توانند وجوه مختلف یک زندگی ایده آل را بشناسند و اهمیت یک به یک آن ها را درک کند. به همین خاطر لازم است تا والدین هرکدام در جای خود نکات مهم و اساسی یک زندگی مشترک را صادقانه،‌صریح و بدون کاستی برای آن ها متذکر شوند و مزایا و معایب هرکدام را به روشنی یادآور گردند تا فرزندشان با آگاهی نسبی بتواند معیارهای خود را تقویت و هدایت نماید.

برخی از نکاتی که در زندگی زناشویی زمینه ساز یک زندگی ایده آل و لذت بخش است و بایدمورد توجه قرار بگیرد و بهتر است که جوانان به آن نظری داشته باشند، از این قرار است.

- عدم اختلاف در عقاید مذهبی، فرهنگی و اجتماعی

- تراز تحصیلی و شغلی(بستگی به سلایق زن و شوهر دارد ولی باید مورد توجه قرار بگیرد) البته در این مورد دختران بهتر است از نظر همسرشان در رابطه با فعالیت های اجتماعی و شغلی خود در زندگی مشترک آگاه شوند و در آن زمینه به توافق قطعی برسند.

- تناسب اندام و همچنین اهمیت به چاقی یا لاغری یکدیگر

- تمایل داشتن به علاقه مندی های یکدیگر و پذیرفتن آنها

- شخصیت و فرهنگ خانوادگی و نحوه تفکر و نگرش والدین همسر

- انطباق برنامه های آینده و توافق در اجرای اهداف طرفین و تحمل عواقب آن. مثلا شاید دختری بعد از ازدواج قصد ادامه تحصیل دارد و همسر او در دوران نامزدی با این موضوع موافقت می کند اما با شروع زندگی مشترک، شروط و محدودیت هایی را برای تحقق این موضوع قایل می شود. مانند این که از تحصیل او در شهرهای دیگر یا دانشکده های خاص جلوگیری می کند و یا از پرداخت هزینه آن خودداری می کند.

- توافق در موعد فرزند داری

- توقعات و خواسته های شخصی از یکدیگر

- نوع تمایلات و توقعات جنسی

- محدودیت ها و آزادیهایی که برای یکدیگر قایل می شوند.

- چگونگی کنترل بحران و وضعیت های دشوار توسط طرف مقابل(که نیاز به بررسی و دقت، بدون اطلاع همسر دارد.)

- میزان عصبانیت و چگونگی کنترل آن و اینکه عصبانیت وی منجر به چه اتفاقاتی خواهد شد.

- عدالت و انصاف در رفتار و اعمال

- اهمیت به حرام و حلال

- رعایت قوانین و حقوق دیگران

- میزان رعایت نکات اجتماعی و فرهنگی

- میزان انعطاف پذیری از خود گذشتگی

- میزان ظرفیت انتقاد پذیری و تغییر پذیری

- میزان توجه و حرف شنوی از پیشنهاد و خواسته های طرف مقابل

- پرستیژ و شخصیت رفتاری گفتاری

- میزان منطق و درک قضایا

- اهمیت به نظافت و پاکیزگی شخصی و عمومی

- میزان اهمیت به وضعیت و پوشش ظاهری و نوع راه رفتن، نشستن و غذا خوردن

- میزان صبر و تحمل و بردباری

- نوع تصور و چگونگی رفتار در رابطه با خانواده همسر

- میزان توجه به سلامت و رفاه همسر و خانواده

- میزان تفاهم در مسایل اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و سیاسی

- اهمیت به نحوه زندگی پدر و مادر وی. به این علت که فرزندان در زندگی زناشویی اغلب پدر و مادر و نزدیکان خود را الگو قرار می دهند توجه به زندگی نزدیکان وی خالی از لطف نیست .

- تعداد جمعیت خانواده همسر و تفات آن با جمعیت خانواده خود
- عقاید، تعصبات و آداب رسوم قومی
- نژاد و قومیت خانواده همسر و وضعیت اجتماعی که در آن رشد و تربیت یافته است
- اختلاف های تربیتی و تادیبی که ناشی از نگرش متفاوت والدین است

چگونگی برخور با مشکلات، میزان سازگاری و تصور در مورد طلاق و یا ادامه زندگی و دیدگاه آن ها در مورد طرف مقابل نکاتی است که ذهنیت فرد را تحت تاثیر خود قرار می دهد و لازم است که از آن ها شناخت کافی به دست آورد.

- میزان و چگونگی ارتباط با جنس مخالف که این هم می تواند تحت تاثیر رفتار خانوادگی قرار بگیرد.

- میزان شرم و حیا و احترام به دیگران

- میزان حسادت ، خساست و تفکر اقتصادی و مدیریت بحران و آینده نگری هم از نکات مهم و قابل توجهی هستند که باید مورد بررسی قرار بگیرند

حرف امروز

چنین گفت زرتشت........عاشق عاشق شدن باش و دوست داشتن را دوست بدار از تنفر متنفر باش به مهربانی مهر بورز با آشتی آشتی کن و از جدایی جدا باش

 

پنج شنبه 5/3/1390 - 22:18
ازدواج و همسرداری
صحت بکار بردن واژه ی دوست دارم   ؟

این پست بواسطه درخواست آقای فرزاد م میباشد که خواستند دیگران از تجربه تلخ ایشان استفاده کنند .
سلام عزیزم خوبی خوشگلم چرا دیروز از حرفم ناراحت شدی باور کن به جان خودت که مهمترین فرد توی زندگیم هستی و می دونی که تا حالا کسی و به اندازه تو دوست نداشتم و نخواهم داشت هر چی گفتم به خاطر خودت بود ... ما قراره زندگیمونو با هم قسمت کنیم پس نباید از دست هم برنجیم ...
جمله بالا خط اول از  نا مه یک دختر خانم 23 ساله به نامزدشه که در اواسط دوران نامزدی که بیشتر از 7 ماه طول نکشیده و از طریق ایمیل برای آقا فرستاده
حالا بخشهایی از  آخرین نامه ای که این خانم به همون آقا داده بعد از 7 ماه
میدونم که حالت خوب نیست اما نمی خوام کسی از دستم ناراحت باشه نمیدونم چی بگم فقط خودتو بزار جای من تو هم جای من بودی اینکارو میکردی مطمئن باش ما هردومون حق انتخاب داریم .... ببین تو خودت در نظر بگیر من و تو از نظر خیلی چیزا با هم فرق داریم من نمیگم ظاهرت بده نه اما من کمی سختگیرم ... من الان احساس قبلی رو بهت ندارم ... اره تو راست میگی یکی دیگه تو زنددگی منه که خیلی دوسش دارم فکر میکنم تازه معنی دوست داشتن رو فهمیدم... در آخر واست آرزوی خوشبختی میکنم .. اگه ادعا میکنی که دوسم داری دیگه به خونمون زنگ نزن به گوشیمم زنگ نزن فراموشم کن منم فراموشت میکنم ...
دوست دارم یعنی چه ؟
ما آدما تو زندگیمون این واژه رو خیلی جاها بکار میگیریم به عنوان مثال : من تو حیونا سگ و از همه بیشتر دوست دارم چون با وفا تره - من ماشینه بنز و بیشتر دوست دارم چون با کلاستره - من فلان غذارو بیشتر دوست دارم چون خوشمزه تره - من تو دوستام فلانی رو بیشتر دوست دارم چون خیلی با معرفته - من فلانجا دوست دارم خونه بخرم چون محیطش بهتره - من بابام و بیشتر از مامانم دوست دارم چون بیشتر درکم میکنه و ...  وجه مشترک همه این دوست داشتن ها  دارا بودن دلیلیست که باعث جدا شدن بخش دوست داشتنی از سایر بخشهای هم گروه خود می شود. همین وجه تمایزه که به انتخابهای ما شکل میده  پس هر دوست داشتنی باید دلیلی داشته باشه  حالا اگر کسی به شما گفت که دوستون داره شما بیشتر از اینکه به واژه دوست داشتن فکر کنید به دلیل بکار برده شدن آن واژه در مورد خودتون باید باندیشید  که چه چیزی باعث شده که این خانم یا آقا  به شما بگوید که دوستتون داره مطمئن باشید خیلی وقتها اگر جویای دلیل شوید یا به پاسخی نمیرسید یا اینکه حرفهای خنده دار وجالبی  می شنوید
چطور میشه وقتی یک نفر شما رو کامل نشناخته از شرایطی که دارید مطلع نیست حتی بعضی وقتها خودتم ندیده میادو به شما میگه خیلی دوست دارم . واقعا این دوست داشتن ماندگاره ؟ شاید هم ما خیلی ها رو دوست داشته باشیم که خودشون از این موضوع بی اطلاعند و هم اینکه خیلی ها هستند که ما رو دوست دارند و ما از این موضوع بی اطلاعیم اما اون کسی که ما رو کامل میشناسه و همه چیزو در مورد ما میدونه طبعیتا اگر روزی به ما بگه که دوست دارم اون دوست داشتن واقعیه . نه اینکه هر کی از راه میرسه بهش بیگیم دوست دارم بعده چند وقت مثل همین دوست عزیزی که واقعا احساساتش بازیچه همین یه واژه قرار گرفته همه چیزو فراموش کنیم و به یکی دیگه بریم بگیم دوست دارم.
مگه دوست داشتن حرف کمیه ؟ زمانی که یک نفر به دیگری می گوید که دوست دارم مسئولیتی زیادی در رابطه آنها گذاشته می شود و این واژه خیلی با ارزش تر از اونچیزیست که ما ها فکر میکنیم چرا ندیده و نشناخته اونم به تعداد دفعات زیاد این واژه را بکار میگیرید . اما تو زندگی مشترک هر دو طرف تشنه شنیدن همین واژه هستند .
حرفی با دختر خانمهایی که ...
من که با توجه به ایمیلهای که دریافت میکنم میبینم رفتارهای برخی دختر خانمها واقعا شرم آوره ، حرفهای تکراری این خانمها واژه دوست داشتن رو یا معنیشو نمیدونند و فکر میکنند باید به جای واژه سلام از آن استفاده کنند یا اینکه خودشونو نشناختند . اینگونه افراد بهتره دوست  داشتنشونو بذارن در کوزه و آبشو بخورند اگر در صحبتهام از خانمها دارم گله میکنم دلیلش ایمیلهای دریافتی از پسرانی با سنین 18 تا 25 ساله و از جمله تجربه تلخ شخصی خوده بندست  که دل به همین حرفهای پوچ دختری خوش کردند و عاقبتشون مثل همین دوست عزیزی شده که الان دچار افسردگی شده . تا کجا میخواهید ادامه بدید من میدونم بعضی خانمها اگر فلان پسرو سر کار بزارند احساس غرور می کنند . واقعا چنین عمل شرم آوری جای غرور داره ؟
حرفی با آقا پسرها
ساده نباشید به اولین حرف یه دختر توجه نکنید تا یکی اومد بهتون گفت دوست دارم دروازه های دلتون ور باز نکنید محکم باشید سعی کنید طرفتون رو بشناسید دلیلی دوست داشتنشو بپرسید قبل از ملاقات حضوری با هم تلفنی صحبت نکنید . توی چت کردن عاشق نشید شما از کجا میدنید اون کسی که اونطرف با شما چت میکنه همزمان با یکی دو نفر دیگه هم چت نمیکنه از کجا میدونید کیه زود اعتماد نکنید  نذارید که ندیده و نشناخته وابسته بشید
شرایط اجتماعی
با این اوضاع و احوالی که در زمینه روابط دختر و پسر در جامعه میبینیم و می شنویم و متاسفانه بعضیها تجربه می کنند مهمترین فاکتور قبل از دوست داشتن و وابستگی و عاشق شدن پیدا کردن روشی برای شناخت یکدیگره آقا پسر دختر خانم اگر نیت شما ازدواجه باید خانواده ها تونو در جریان بگذراید همه روابط دوستی اولش قشنگه اولش خوبه پر از حرفهای زیبا و خلاصه رویائیست. اما دلیل بر این نیست که آخرشم به همین خوبی باشه که معمولا اکثر مواقع یک نفر بازنده می شود . هر رابطه باید حد و مرزی  داشته باشه  اگر واقعا دو نفر همدیگرو دوست داشته باشند به معنای واقعی هیچ جای نگرانی نیست اگرم یکی از دو طرف کمی تردید و نگرانی داشته باشه بهتره تا مطمئن نشده بیش از حد پیشروی نکنه و طرفشم از این موضوع مطلع کنه مطمئن باشید هر رفتاری که در قبال شخصی دیگر انجام بدهید چه خوب چه بد روزی با سودش باید پس بدید پس فکر اونروزم بکنید .
همیشه در دوستیهایتون یه جایی برای جدائی بزارید و در دعواهاتون  هم یه جایی برای بازگشت .
سعی کردم خودمونی براتون بنویسم تا بهتر با نوشته هام ارتباط برقرار کنید .
موفق باشید.
پنج شنبه 5/3/1390 - 22:15
ازدواج و همسرداری

مفاهیم عشق
نویسنده: مهران مجله روانشناسی هفته     پایگاه : www.tanzimekhanevadeh.ir

دیرباز بشر به پدیده عشق علاقه مند بوده است اما تـا امـروز تعریف دقیق و فراگیری از عشق که بتــوانـد هـمه را  قانع سازد ارایه نگردیده است. برخی معـتقدنـد کـه بـطـورغریزی عشق را می شناسند بنابراین اصلا زحمت تعریف کـردن آن را بـه خـود نـمی دهــنـد. امـا درسـالـهـای اخـیـر دانشمندان تـحـقـیـقـات گـسترده ای درباره عشق صورت داده و به یافته های بسیار جالبی نیز دست یافتـه انـد. از جمله آنها مـیـتـوان به فرضیه: "مثلث عشق" اشاره کـرد. این فرضیه عشق را به سه مولفه تقسیم بندی مـیـکنـد: صمیمیت، شهوت(هوس) و تعهد.
هـمچنـیـن بـه واسـطه آزمـایشـات گـونـاگون تـفاوتهای ابراز عشق در دو جنس مرد و زن مشخص گردیده اند. برای مثال مشـخص شده کـه زنـان در عـشـق بـه دوسـتی و منافع مـشـتـرک بـیـشتـر بـها می دهند و بـیـشتر از مـردها از حـسادت رنـج بـرده و وابـستگی بیشتری به فرد مقابل خود پیدا می کنند. در زیـر به سبـک های مـخـتـلف عشـق اشاره گردیده است:
1- اروس(EROS): عشق شهوانی - عـشق بـه زیبایی - فاقد منطق - عشق فیزیکی که بواسطه جذابیت و کشش های جسمانی و یا ابراز آن بطور فیزیکی نمایان میگردد -همان عشق در نگاه اول - با شدت آغاز شده و بسرعت فروکش میکند.
2- لودوس(LUDUS): عـشق تـفننی - ایـن عشـق بـیـشتـر مـتعلق به دوران نوجوانی میباشد - عشق های رمانتیک زودگذر - لودوس ابراز ظاهری عشق میباشد - کـثرت گرا نسبت به شریک عشقی - به اصطلاح فرد را تا لب چشمه برده و تشنه بازمی گرداند -رابطه دراز مدت بعید بنظر میرسد.
3- فیلو(PHILO): عشق بـرادرانـه - عـشـقـی کـه مبتنی بر پیوند مشترک می باشد -عـشقی کـه بـر پـایـه وحـدت و هـمـکاری بـوده و هـدف آن دسـتـیـابی بـه منافع مشترک میباشد.
4- استورگ(STORGE): عشق دوستانه - وابسته به احترام و نگرانی نسبت به منافع مـتقابل - در این عشق همنشینی و همدمی بیشتر نمایان می باشـد - صـمـیـمـانـه و متعهد- رابطه دراز مدت است - پایدار و بادوام - فقدان شهوت.
5- پراگما(PRAGMA): عشق منطقی - این مختص افرادی است که نگران این موضوع میباشند که آیا فرد مقابلشان در آینده پدر یا مادر خوبی برای فرزندانشان خواهند شد؟ عشقی که مبتنی بر منافع و دورنمای مشترک می باشـد - پـایـبند بـه اصـول مـنـطـق و خردگرا میباشد - همبستگی برای اهداف و منافع مشترک.
6-مانیا(MANIA): عشق افراطی - انحصارطلب، وابسته و حسادت برانگیز - شیفتگی شدید به معشوق - اغلبا فاقد عزت نفس -عدم رضایت از رابطه - مانند وسوسه میماند و میتـواند بـه احساسات مبالغه آمیز و افراطی منجر گردد - عشق دردسر ساز - عشق وسواس گونه.
7-اگیپ(AGAPE): عشق الهی - عشق فداکارانه و از خودگذشته-عشق نوعدوستانه (تمایل انجام دادن کاری برای دیگران بدون چشمداشت) - عشق گرانقدر .
پژوهشها حاکی از آن میباشد که زنان بیشتر به عشق از نوع پراگما، استورگ و مانیا و مردان به لودوس و اروس گرایش دارند.
مثلث عشق
تجربه عشق شامل عملکرد اجزاء صمیمیت، هوس(شهوت) و تعهد میباشد. شما برای دسـتـیـابـی بـه یک رابـطه سـالم و پـایدار مـی بــاید اعتدال را میان این سه عنصر برقرار سازید. اکنون به تعریف آنها میپردازیم:
تعهد: تا چه اندازه شما خود را وقف آن میکنـید که رابطه یتان را شاداب و با طراوت نگاه دارید؟ و یا تا چه اندازه با یارتان صادق می بـاشـید؟ شـامل مسئولیت پذیری، وفاداری و وظیفه شناسی میباشد. تعهد در رابطه به مفهوم آن است که اکـثر موانع و مشکلات را می توان با کمک یکدیگر از میان برداشت - وفادار حتی در سخت ترین شرایط.
صمیمیت: نزدیکی در رابطه - اموری که شما و یارتان در آن سهیم می بـاشـیـد اما فرد دیـگری از آنـها آگـاهـی ندارد - رازها و تجربـیات فردی و مشترک - صمیمیت امری فراتر از نزدیکی جنسی و فیزیکی می باشد. تا چه اندازه شـما در کنـار یـارتان احـساس راحت بودن میکنید؟ آیا قادر به بیان عقاید و نقطه نظرهای خود میباشید ؟ بـدون آنـکه از مـورد انتقاد قرار گرفتن و نکوهش شدن واهمه داشته باشید؟ آیا هنـگامی کـه صحبت میکنید واقعا به حرفهای شما گوش میدهد؟
هوس و شهوت: انرژی بخش رابطه یتان می بـاشد. تمایل بـه بازگشت به منزل، تـنها برای کنار یار بودن - هوس فوریت ، شهوت و تمایلات جنسی، رمانتیک بودن، اشـتـیـاق برای در کنار هم بودن و رفع سریع موانع برای وصال میباشد - احساسات شدید -جاذبه جسمانی.
اکـنـون به ابعاد متفاوت عشق در شرایط وجود و یا فقدان سه خصیصه فوق در یک رابطه توجه کنید:
تعهد+صمیمیت و فقدان هوس: ایـن رابـطـه در خـطـر فروپاشی قرار ندارد اما نیازمند خلاقیت و انگیزه برای شعله ور ساختن مجدد عشق میباشد.
تعهد+هوس و فقدان صمیمـیت: ایـن رابـطه عذاب آور است - گـاهـی اوقـات انـگـیـزه شدیدی آنها را جذب یکدیگر میکند اما سرانجام به یاس و ناکامی منجر میگردد زیرا قادر به آن نمیباشند که رابطه یشان را عمیق تر سازند. یا آنکه افکار،علایق و آرزوهای قلبی یکدیگر را بشناسند.
صمیمیت+هوس و فقدان تعهد: این رابطه یک شبه است-کشش و اشتیاق شدیدی حکمفرماست اما عدم امنیت از آنـکه رابـطـه تـا چـه مـدت دوام خـواهـد آورد هر دو فرد را مایوس میسازد. عشق رمانتیک.
صمیمیت و فقدان هوس و تعهد: علاقه.
هـوس و فـقـدان صـمـیـمیـت و تعهد: عشق شیدایی.
تعهد و فقدان صمیمیت و هوس: عشق تو خالی و راکد.
هوس+صمیمیت+تعهد = عشق کامل و مطلوب.
نویسنده: مهران مجله روانشناسی هفته     پایگاه : www.tanzimekhanevadeh.ir

 

 

چهارشنبه 21/2/1390 - 21:34
ازدواج و همسرداری

5 نوع ازدواج - شما جزء کدام گروه هستید؟

منبع : مجله روانشناسی ایران ایران   پایگاه اینترنتی : www.tanzimekhanevadeh.ir

ازدواج انواع و اقسام مختلفی دارد. وقتی توانستید نوع ازدواج خود را تشخیص دهید، آنوقت بهتر می توانید تصمیم بگیرید که آیا از ازدواج خود راضی هستید یا فکر می کنید باید تغییراتی در آن ایجاد کنید. www.asheghi4u.net
ازدواج یکنواخت
وقتی ازدواج کرده اید، همسرتان را از ته قلب دوست می داشته اید. اما، با گذشت زمان و درگیر شدن شما با مسائل و مشکلات روزمره، بچه ها و سایر فعالیت ها، از همدیگر دور شده اید. شما به ندرت همدیگر را می بینید، این اشکالی ندارد، اما آرزو داشتید که می توانستید زمان بیشتری را با هم گذرانده و چیزی بیشتر و فراتر از هزینه های خانه را با هم شریک می شدید.
همانطور که جدا شدن و دور شدن شما از یکدیگر، زمان برده است، نزدیک شدن دوباره به همدیگر هم نیازمند گذشت زمان است. پس نترسید و مطمئن باشید که اگر همه تلاشتان را به کار گیرید همه چیز مثل روز اول خواهد شد. www.asheghi4u.net
با پیدا کردن ساعاتی که بتوانید آن را در کنار همسرتان بگذرانید شروع کنید. باید دوباره کشف کنید که همسرتان چقدر موجودی شگفت انگیز است و چقدر دوستش دارید. به چیزهای مورد علاقه همسرتان، علاقه نشان دهید، تا بتوانید زمانی را در کنار یکدیگر به خوبی و خوشی بگذرانید.
به دنبال موقعیت هایی باشید که بتوانید در خلوت کنار همسرتان بگذرانید تا دوباره از نزدیک با خصوصیات عالی او آشنا شوید. www.asheghi4u.net
ازدواج سوء استفاده گرانه
این ازدواج  ازدواجی است که در آن شما چه جسماً و چه روحاً مورد سوء استفاده طرف مقابلتان قرار می گیرید. در بسیاری از موارد، این عادتی است که از دوران کودکی در فرد ایجاد می شود. ازاینرو، از بین بردن آن نیازمند عشق و مشاوره فراوان است. www.asheghi4u.net
هیچ کس نباید تصور کند که به چنین ازدواجی تعلق دارد، همه شایسته یک ازدواج و زندگی زناشویی عالی بدون هیچگونه سوء استفاده می باشند.
باید برای خودتان و فرد سوء استفاده گر از متخصص کمک بگیرید. اگر طرف مقابلتان تمایلی به انجام اینکار نشان نداد، آنگاه باید از متخصص بخواهید که به شما کمک کند که چطور با چنین موقعیتی کنار بیایید. باید بدانید که اگر این سوء استفاده و بدرفتاری ها ادامه پیدا کرد، آگاه تنها راه چاره شما ترک آن زندگی است. www.asheghi4u.net
ازدواج مقام و عنوان
البته مهم است که با مردی ازدواج کنید که بتواند از عهده نیازهای شما برآید، اما اگر با کسی فقط به خاطر ثروت یا مقام او ازدواج می کنید . هیچ وجه اشتراکی با هم ندارید، خیلی زود متوجه خواهید شد که همیشه هم پول همه چیز نیست. www.asheghi4u.net
اگر ازدواج شما یکی از این نوع ازدواج ها باشد، چه باید بکنید؟ مطمئن باشید که هیچوقت دیر نیست و همیشه می توانید چیزهایی جدید درمورد همسرتان کشف کنید که بتواند او را در قلبتان جای دهد. سعی کنید به کارهای مثبتی که همسرتان برای شما و بچه ها انجام می دهد فکر کنید. از او به خاطر آن نقاط مثبت تشکر کنید و سعی کنید به چیزی فرای مقام یا وضعیت مالی او فکر کنید. www.asheghi4u.net
برای شناختن همسرتان وقت بگذارید و رابطه ای عمیق تر با وی بسازید.
ازدواج همسر غایب www.asheghi4u.net
در اینگونه ازدواج ها سر همسرتان آنقدر به کار و فعالیت های خارج خانه گرم است که شما هیچوقت همدیگر را نمی بینید. www.asheghi4u.net
شغل هایی هست که فرد مجبور است زمان زیادی را خارج از خانه و خانواده بگذراند. افرادی هم هستند که برای کارشان بیشتر از خانواده شان وقت می گذارند. این مسئله ممکن است به خاطر حس منفی وفاداری به کارفرما باشد یا اینکه بخواهند در کارشان همیشه برتر و اول باشند.
بعلاوه، کارها و فعالیت های زیادی وجود دارد که بتواند زمان و حواس افراد را از آنِ خود کند، اما اگر می بینید این کارها به بهای از دست دادن همسر و فرزنداتان تمام میشود، مراقب باشید چون ارزشش را ندارد. www.asheghi4u.net
دلیل این مشکل در زندگی شما هر چه که باشد، دیگر زمانش رسیده است که دست از آن بردارید و ببینید برای کم کردن زمانی که خارج از منزل می گذرانید و اضافه کردن به زمانی که کنار همسر و خانواده تان می گذرانید چه باید بکنید. ممکن است ابتدا شکل قربانی کردن خودتان را داشته باشد. اما اگر همراه با همسرتان تصمیم بگیرید که برای رشد و توسعه ازدواج و زندگیتان چه می توانید بکنید، مطمئن باشید که به لذت عمیقی دست پیدا خواهید کرد. www.asheghi4u.net
ازدواج  بادوام
اینها ازدواج هایی هستند که هر کسی رویای آن را در سر می پروراند. پیرمرد و پیرزنی را که گاهی می بینید دست در دست همدیگر لبخند زنان در خیابان قدم می زنند چنین ازدواجی داشته اند. www.asheghi4u.net
این ازدواج ها اتفاقی به وجود نمی آیند. آنها با تلاش های مداوم، روزانه و مثبت به وچود می آیند. برای داشتن یک ازدواچ بادوام باید تلاش کرد. ازدواجی که دربرابر مشکلات مالی و اقتصادی، بیماری ها، مشکلات فرزندان، شکستن قلب ها و خیلی مسائل و مشکلات دیگر طاقت بیاورد، ازدواجی بادوام است چون زوجین از تمام این مشکلات با کمک و همکاری یکدیگر گذشته اند. آنها برای گذشتن از سد مشکلات و موانع موجود بر سر راه خوشبختیشان دست در دست همدیگر تلاش می کنند. خنده هایشان، گریه هایشان، شادی ها و غصه ها و کارهایشان با هم و در کنار هم بوده است. آنها می دانند که همیشه می توانند روی همدیگر حساب کنند.
چنین ازدواجی برای تک تک ما امکانپذیر است. فقط باید بخواهیم و هر روز، هر هفته، هر ماه و هر سال برای به دست آوردن آن تلاش کنیم.
ازدواج شما کدامیک ازاینهاست؟ آیا می خواهید همین وضعیت را حفظ کنید؟ یادتان باشد که هیچوقت دیر نیست و اگر همدیگر را دوست بدارید و تلاش کنید، می توانید خوشبخت ترین زندگی را از آنِ خود کنید.www.asheghi4u.net

 

پنج شنبه 1/2/1390 - 14:54
ازدواج و همسرداری

چگونه جذاب، فریبنده و دلربا باشیم؟
منبع : مجله الکترونیکی Asheghi4U پایگاه اینترنتی : www.tanzimekhanevadeh.ir

فریبندگی یعنی اینکه بتوانید دیگران را به سوی خود جذب کنید. این خصلت اخلاقی به مرور زمان بدست می آید، از آنجایی هر یک از افراد در زمان تولد با میزان مختلفی جذابیت پا به این دنیا می گذارند می توان گفت که درصد بسیار زیادی از جذابیت اکتسابی است و با کمی تمرین به راحتی قابل دسترسی خواهد بود. مانند رقصیدن هر چه بیشتر تلاش کنید، موفق تر خواهید بود. تلاش و توجه تمام و کمال به نیازها و خواست های دیگران می تواند به شما این اطمینان را بدهد که به چهره یک فرد جذاب تبدیل شده اید.
مراحل
1- طرز ایستادن خود را تصحیح کنید. اگر شرایط بدنی شما در حد مطلوب قرار داشته باشد، گویای این مطلب است که یک فرد با اعتماد به نفس بالا هستید، حتی اگر از درونتان هم یک چنین احساسی نداشته باشید. در زمان راه رفتن باید محکم و ثابت قدم بردارید. کمرتان کاملاً صاف باشد، و شانه ها به سمت عقب گرایش داشته باشند. شاید در ابتدا زمانیکه یک چنین وضعیتی را تمرین می کنید برایتان قدری عجیب و دشوار باشد، اما پس از سپری شدن چند روز به آن عادت پیدا می کنید.
2- ماهیچه های صورت را رها کنید. سعی کنید ماهیچه های صورتتان را رها کنید تا صورت، حالت طبیعی و دلپذیر خود را داشته باشد. با این چهره می توانید رو به دنیا کنید و به همگان بگویید که از هیچ چیز نمی هراسید.
3- ارتباط برقرار کنید. هنگامیکه با فرد دیگری روبرو می شوید، با چشم های خود با او ارتباط برقر کنید، سرتان را به نشانه تائید تکان دهید، لبخند بزنید و شادی خود را به او انتقال دهید. اصلاً نگران عکس العمل فرد مقابل نباشید و البته در عین حال باید به یاد داشته باشید که در این کار زیاده روی نکنید.
4- نام افراد را به خاطر بسپارید. زمانیکه برای اولین بار کسی را ملاقات می کنید سعی کنید که نام او را به خاطر بسپارید.  این کار برای خیلی از افراد دشوار است. زمانیکه نامشان را می گویند، آنرا چندین مرتبه با خود تکرار کنید تا نامشان در ذهنتان باقی بماند و سپس نام خود را نیز به آنها بگویید؛ به عنوان مثال سلام "سارا" من "مانی" هستم. زمانی هم که با آنها خداحافظی می کنید، باز هم سعی کنید چند مرتبه دیگر نام آنها را تکرار کنید تا به طور کامل در ذهنتان باقی بمانند. هر چقدر بیشتر نام آنها را تکرار کنید، بیشتر به یادتان می ماند و طرف مقابل هم احساس می کند که او را بیشتر دوست می دارید و احتمال این امر که با شما بیشتر گرم بگیرد افزایش پیدا می کند.
5- به دیگران علاقمند باشید. اگر شما یکی از آشناهای قدیمی را ملاقات کردید به عنوان مثال یک همکار، همکلاسی، دوست یکی از دوستان و ... در مورد خانواده و علاقمندی های جدید آنها سوالاتی مطرح کنید. اسم افراد نزدیک به آنها را بپرسید و نام آنها را به خاطر بسپارید. مطرح کردن یک چنین مسائلی، موضوعات جدیدی برای صحبت کردن در اختیار شما قرار می دهد و آنوقت مجبور نیستید که تنها در مورد کار و کلاس های درسی با هم صحبت کنید. می توانید تا حدودی در مورد خودتان نیز صحبت کنید. در تمام طول بحث خودتان را علاقمند نشان دهید و نشان دهید که تمایل دارید به گفتگوی خود با او ادامه دهید.
6- گفتگو در مورد موضوعات مناسب. باید در مورد موضوعاتی صحبت کنید که طرف مقابل به آنها علاقه دارد، حتی اگر خودتان هم علاقه شدید به آنها نداشتید، بازهم این کار را ادامه دهید. به عنوان مثال اگر در یک جمع ورزشی قرار گرفتید، در مورد بازی دیشب یا گل کردن تیمی که به تازگی وارد لیگ شده صحبت کنید. اگر با کسانی هستید که به سرگرمی های مختلفی علاقمند هستند، می توانید در مورد سرگرمی های مورد علاقه آنها از جمله ماهیگیری، بافتنی، کوهنوردی، و سینما صحبت کنید.
هیچ کس از شما انتظار ندارد که در تمام زمینه ها یک متخصص باشید، باید به آنها بگویید که فقط به دلیل علایق شخصی است که تمایل دارید در مورد موضوعات مختلف با دیگران به بحث و گفتگو بنشینید. ذهن خود را باز کنید، اجازه دهید تا دیگران توضیحات لازم در مورد موضوعات مختلف را برای شما بازگو کنند. روراست باشید و به آنها بگویید که دانشتان در مورد برخی چیزها محدود است و بدتان نمی آید که چیزهای بیشتری در مورد آن مبحث یاد بگیرید.
7- به جای غیبت کردن دیگران را تکریم کنید. اگر در جمعی در حال صحبت کردن هستید که همه افراد به نحوی در مورد یک شخص بخصوص در حال غیبت کردن هستند، بد نیست شما چیزی در مورد آن بگویید که دوست می دارید. گفتن چیزهایی که در دیگران دوست می دارید می تواند 100% شما را تبدیل به یک فرد جذاب کند. در عین حال با این کار می توانید حس اعتماد دیگران را نیز به خود جلب کنید. همه اطرافیان به این نتیجه می رسند که شما هیچ وقت ایده ی بدی نسبت به دیگران ندارید. همه به این نتیجه می رسند که آبرویشان در دست شما محفوظ خواهد بود.
8- دروغ نگویید. شاید به دلایلی دروغ بگویید اما مدارک و شواهدی وجود دارد که بر خلاف گفته های شماست.  اگر به مریم بگویید که عاطفه را دوست دارید و به نسیم بگویید که عاطفه را دوست ندارید، مطمئن باشید که مریم و نسیم با هم صحبت می کنند، حرف های شما را با هم در میان می گذارند، و با این کار اعتبارتان را نزد آنها از دست خواهید داد، و از آن به بعد هم دیگر هیچ کس حرف های شما را باور نخواهد کرد.
9- با صداقت از دیگران تعریف و تمجید کنید. این کار خصوصاً در ارتقای عزت نفس دیگران نقش مهمی را بازی میکند. چیزهایی که خوشتان می آید را انتخاب کنید و در هر شرایطی به آنها اشاره داشته باشید. اگر از کاری و یا از کسی خوشتان می آید راهی برای بیان آن پیدا کنید و فوراً به آن اشاره کنید. اگر برای انجام این کار بیش از اندازه صبر کنید، ممکن است حرف های شما قدری ریاکارانه جلوه کنند. زمانیکه احساس می کنید با تشویق های خود می توانید زمینه پیشرفت را برای آنها فراهم آورید، حتماً این کار را انجام دهید و از آنها تعریف کنید. اگر احساس میکنید که چیزی در مورد فردی تغییر پیدا کرده است (به عنوان مثال مدل مو، طرز لباس پوشیدن و .. به آن توجه کنید و چیزی را که در مورد آن خوشتان آمده، به زبان بیاورید. اگر مستقیماً سوالی می پرسید، با خوشرویی آنرا بیان کنید و سپس سوال خود را با یک تعریف بجا به پایان برسانید.
10- در پذیرش تعریف و تمجید مهربان باشید. این فکر را که برخی از تعریف و تمجید ها هدف خاصی را در پس خود دارند را از ذهن بیرون کنید. در قبول هر نوع تعریف و تمجیدی پرحرارت و علاقمند ظاهر شوید. خیلی بیشتر از گفتن یک "خیلی ممنون" ساده پیش بروید و آنرا با جملاتی نظیر: "خوشحالم که خوشت آمده" و یا "خیلی مهربانی که به این مورد اشاره کردی" همراه کنید. این عبارات خودشان می توانند به عنوان نوعی تعرف و تمجید در جواب تعریف های فرد مقابل به شمار روند. در عین حال باید دقت داشته باشید که برداشت بدی از تعریف های دیگران نکنید. به عنوان مثال اگر کسی به قصد تعریف از شما گفت: "نمیدانی چقدر دلم می خواست که من هم به اندازه تو ... بودم" شما نباید در جواب او بگویید من اصلاً هم یک چنین خصوصیتی را نداشته و ندارم و احساس می کنم که برداشت تو در این مورد غلط بوده و قضاوت نادرستی داشتی."
11- تن صدای خود را کنترل کنید. یکی از نکات ضروری که باید همواره به خاطر داشته باشید، ماهیت صحبت کردن است. برخی از افراد هستند که در درون خود احساس ناامنی می کنند و به راحتی نمی توانند تعریف و تشکر دیگران را پذیرا شوند. در مورد یک چنین افرادی بیشتر باید دقت کنید و روان و سلیس با آنها صحبت کنید. اگر تمایل داشتید به آنها بگویید که "امروز زیبا شده اید" تن صدایتان باید همانطوری باشد که می گویید: "امرور روز زیبایی است." هر گونه تغییر در تن صدا و نحوه بیان کردن آن، این شک را در آنها بوجود می آورد که گفته های شما از سر صدق و درستی نیست. می توانید برای تمرین، صدای خود را روی نوار ضبط کنید و چند مرتبه آنرا گوش کنید تا متوجه هر گونه تغییری بشوید. از خودتان سوال کنید که صدای شما نشان می دهد که از روی صداقت صحبت می کنید؟ تا زماینکه به یک عبارت خالصانه و صادقانه نرسیده اید، به ظبط کردن صدای خود ادامه دهید.
چند نکته
همیشه خونسرد باقی بمانید. قصد شما خوشحال کردن دیگران است و نباید به این موضوع فکر کنید که ممکن است آنها در قبال شما چه واکنشی نشان داده و چه خیال بافی هایی در ذهن خود انجام دهند. اگر این کار را انجام دهید، آنوقت تمام تاثیر این کار بر روی صورت شما نمایان خواهد شد، و تبدیل به فردی می شوید که فقط در پی راضی کردن اطرافیانش است. کسی که نیازهای شخصی اش را زیر پا می گذارد تا دیگران دوستش بدارند. باید همیشه به خاطر داشته باشید که مردم آنقدر کارهای متنوع دارند که نمی توانند که همواره به شما فکر کنند. بیشتر اوقات در مورد خودشان و کارهایی که باید انجام دهند، فکر می کنند.
میزان جذابیتی که می توانید بدست آورید، به میزان خلاقیت شما در تحسین کردن دیگران بستگی دارد. تعریف ها و تحسین های خود را با لحنی قاطع اما در عین حال شاعرانه بیان کنید. هیچ اشکالی ندارد که چند قطعه از قبل آماده شده را در ذهن داشته باشید تا در زمان تحسین کردن از فردی بیان کنید، اما افراد جذاب کسانی هستند که بتوانند در همان لحظه چیزی را ابداع کنند و نوآوری به خرج دهند. اگر ذهن شما خلاقیت داشته باشد و دائماً ابداع و نوآوری کنید، دیگر نگران تکرار مکررات هم نخواهید شد.
گاهی اوقات مجبور می شوید عقایدی را بیان کنید که شاید کمتر اتفاق می افتد دیگران نظر مثبتی نسبت به آن داشته باشند. در چنین شرایطی می توانید این کار را با قدری شوخی بیامیزید. شوخی و خنده مانند قاشق پر از شکری هستند که به بیمار کمک می کنند دارو را راحت تر فرو ببرد.
همدلی یکی از ملزومات بی چون و چرای جذابیت است. باید بدانید که چه چیزهای اطرافیانتان را خوشحال میکنند و چه مواردی موجبات ناراحتی آنها را فراهم می آورند، آنوقت می توانید بهترین انتخاب را در مورد آنها داشته باشید.
اگر احساس می کنید که به یکباره نمی توانید عضلات صورت خود را رها کنید، می توانید این کار را از شانه های خود شروع کنید، اگر از جای اصلی خود بالاتر آمده باشند، نشان دهنده این مطلب هستند که شما قدری عصبی هستید. آنها را به سر جای خودشدان بازگردانید، ژست عمومی بدن خود را تصحیح کنید، نفس عمیقی بکشید و لبخند بزنید.
هشدار
از بحث و جدل بپرهیزید. حتی اگر نیمی از افراد با شما مواق باشند، باز هم شما نمی توانید جذابیت 100% پیدا کنید. چیزهایی که بر زبان می آورید باید برای تمام افراد خوشایند باشند. زمانی که احساس کردید دلتان می خواهد در یک بحث شرکت کنید، از خودتان بپرسید که: "آیا واقعاً لازم است که در همین لحظه، نظر خودم را مطرح کنم؟" اگر احساس می کنید که هیچ گونه الزامی در این کار وجود ندارد، بنابراین قدری بذله گویی کنید و مطرح کردن نظر خود را بگذارید برای یک وقت دیگر.
هیچ گاه به جوک هایی که خودتان تعریف می کنید، نخندید. این کار سیمای قشنگی ندارد. می توانید لبخند بزنید؛ همین کفایت می کند، اصلاً هم ناراحت نشوید اگر هیچ کس به آن نخندید. گاهی اوقات افراد متوجه جوک نمی شوند. این امر باید برای خود آنها ناراحت کننده باشد که متوجه منظور شما نشده اند. هدف شما صرفاً خوشحال کردن آنها بوده است.
هیچ گاه در مورد مسائل مختلف توضیح بیش از اندازه ندهید چون صرفاً ارزش گفته های خود را از بین می برید. این کار نشان دهنده این مطلب است که شما از اعتماد به نفس پایینی برخوردار هستید و به سختی می توانید باور کنید که دیگران حرف های شما را متوجه شده اند. همچنین ممکن است این سوء تفاهم را نیز ایجاد کند که شما به مخاطبان خود اعتماد ندارید و تصور می کنید که آنها متوجه منظورتان نمی شوند و خودتان قصد دارید به جای آنها تصمیم بگیرید. زمانیکه نکات غیر ضروری را از گفته های خود حذف می کنید، مردم با اشتیاق بیشتر به حرف های شما گوش می دهند. با این کار ممکن است که برای کسب اطلاعات بیشتر نیز وارد بحث شده و سوالاتی را مطرح کنند. باید اعتماد کنید که مخاطبانتان حساب دو دوتا چهارتا سرشان می شود.
برخی از افراد هستند که مقوله تکبر و جذابیت را اشتباه می گیرند. درحقیت باید دانست که تکبر نقطه مقابل جذابیت است. جذابیت حس رضایت دیگران را بر می انگیزد، اما تکبر فقط می خواهد حس رضایت فردی را برانگیزاند. تکبر افرادی را جذب می کند که در وجود خود ناامنی هایی دارند، اما جذابیت توانایی جذب تمام افراد را دارد.

 

پنج شنبه 1/2/1390 - 14:51
ازدواج و همسرداری

7 انتظار خانم ها در اولین ملاقات

اولیـن قـرار همـیشه خـیـلی مـهـم بـوده اســت. یک خانم
دوسـت دارد مـردی کـه با او قرار دارد فقط در مورد آن شب فکر نکرده باشد، بلکه خود را برای آن آماده نیز کرده باشد.اجـازه بدهید بـرایـتان بگویم که او آن شب چه انتظاراتی ازشما دارد و می خواهد شما چگونه ظاهر شوید.

1- عادی نباشید
اگـر بـا روی بـاز و لبـخندی بر لب با او برخورد کنید، مطمئن بـاشـیـد کـه پـاسـخ گـرمـی خـواهـیــد گرفت. اما چرا کمی مـتــفاوت نبوده و برخورد اولتان را جالب تر نـمیکـنیـد؟ اگــرانــدکی از علائق او آگاهی دارید، از آن استفاده کنید. مثلااگر از رنگ بنفش خوشش می آیــد، در اولین قرارتان به اوگل بنفش هدیه کنید و اگر هم چیزی در موردش نمیدانید از تخیلتان در این زمینه کمک بگیرید.
اگر فردی سرزنده و اهل تفریح و بازی است احتمالاً از یک بسته آبنبات بسیار لذت خواهد برد. یا اگر فرد جدی تری است، ممکن است نسخه ای از کتاب مورد علاقه تان خوشحالش کند. خلاقیت رمز این کار است. اگر متوجه شود که شما نمی خواستید فقط برایش چیزی خریده باشید، بلکه وقتی آن چیز را انتخاب می کرده اید به فکر او نیز بوده اید، بسیار خوشحال خواهد شد.
2- مودب باشید، نه گستاخ 
ممکن است به شما نگوید که مهمترین مسئله برای او داشتن اتیکت است. اما مطمئن باشید که به کارهایی که می کنید و حتی کارهایی که نمی کنید بسیار دقت دارد. این جزئیات کار است که مهم است، مثل غذا خوردن با دهان بسته.
در را برای او باز کنید. اما اگر اصرار داشت که خود این کار را بکند شما نیز پافشاری نکنید. اصل دیگری که باید به یاد داشته باشید این است که از تعریف کردن هر داستانی که موضوعات بد و تهوع آوری داشته باشد (هر چقدر هم که جالب و خنده دار باشد)  بپرهیزید زیرا پایانی برای دوستیتان خواهد بود.
3- تحسینش کنید
بسیاری از مردها فراموش می کنند که از ظاهر خانمی که با او قرار دارند تعریف و تمجید کنند. احتمالاً چیزی در لباس پوشیدنش، مدل موهایش  یا بوی عطرش هست که شما خوشتان بیاید. مطمئن باشید که او وقت زیادی را صرف آماده کردن خود برای آن شب کرده است، و اینکه شما این تلاشش را بفهمید بسیار مهم است.
4- در مورد او کنجکاو باشید
عصبی هستید و سعی می کنید که مطمئن شوید که آیا از شما خوشش آمده است یا خیر. به همین دلیل پیوسته مشغول صحبت کردن در مورد خودتان و کارهایی که کرده اید می شوید، تا جایی که فراموش می کنید که کمی هم در مورد او و علائقش بپرسید. ممکن است هدفتان ادامه پیدا کردن گفتگو باشد، اما یک سخنرانی یک طرفه باعث ایجاد سردی و ناراحتی می شود. پس از او هم بخواهید در مورد خودش صحبت کند. اما دقت کنید که اینجا هم افراط نکرده و آن را به یک مصاحبه تبدیل نکنید.
5- محکم و قاطع باشید، اما نه پرخاشگر
خیلی مهم است که اعتماد به نفستان را به او نشان دهید، اما این هم مهم است که به مرز بین قاطعیت و اعتماد به نفس با پرخاشگری دقت کنید. زمای که با گارسن صحبت می کنید، او انتظار دارد که مودب و فروتن باشید نه بد خلق و سرکش. اگر آن چه را که سفارش داده اید اشتباهاً آماده کرده اند، آن را به گارسن اطلاع دهید اما صدایتان را بلند نکنید و آن را پس نفرستید. با لبخندی مودبانه و کمی جرات و جسارت اعلام کنید گه سفارشتان درست آماده نشده است و این میتواند لحظه ای بسیار مناسب برای نشان دادن تمایلتان به بخشش باشد. همچنین اگر فیلمی که هر در دوست داشتید تماشا کنید، از روی پرده برداشته شده باشد، با روی باز این مسئله را بپذیرید و عصبانی نشوید.

6- همیشه نقشه ای از قبل تعیین شده در ذهن داشته باشید
اگر تمام طرح ها و نقشه هایتان برای آن شب در آخرین لحظه به هم خورد، آرامش خود را حفظ کنید. همیشه می توانید روی طرح دومتان حساب کنید تا آن چه را که از آن شب باقی مانده است را به بهترین وجه ممکن بگذرانید. طرف مقابلتان احتمالاً تحت تاثیر این خلاقیت شما قرار خواهد گرفت. لازم نیست که حتماً طرح های عجیب و غریبی در ذهن داشته باشید، فقط کافی است چند ایده دیگر هم به جز برنامه اصلیتان در ذهن شما باشد تا اگر نقشه هایتان برای آن شب درست از آب در نیامد از آن ها استفاده کنید. از اسکی روی یخ گرفته تا رقص و نوشیدن قهوه، همه می تواند در این زمینه کمک کننده باشد.
7- با احساسی فوق العاده او را ترک کنید
آن شب رو به پایان است. زمانش رسیده است که دیگر هر چه در چنته دارید بیرون بریزید تا تحت تاثیر شما باقی بماند. باید او را با احساسی ماندنی ترک کنید که همیشه با خود بگوید که چه زمان فوق العاده ای را با شما گذرانده است و یا چه خوش شانس بوده که توانسته ساعاتی را با شما بگذراند. او را تا دم در منزلش همراهی کنید. به هر حال اگر بدانید که با چه جمله ای آن شب را به پایان برسانید، احتمالاً همیشه در ذهن او خواهید ماند و ممکن است حتی بخواهد که بعد ها باز با شما ملاقات داشته باشد.
حالا بروید سر قرارتان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
این 7 قدم مهم، راه هایی مطمئن نه فقط برای تحت تاثیر قرار دادن خانم همراهتان است، بلکه برای بر آوردن انتظارات او نیز می باشد. به یاد داشته باشید که اگر صمیمی و با ملاحظه باشید، این 7 مرحله به خوبی می تواند شما را در کارتان موفق کند. با حواس جمعی و دقت به جزئیات خواهید توانست حتی او را به ادامه این رابطه مشتاق تر کنید. دیرتان نشود، وقت قرارتان رسیده است!

 

پنج شنبه 1/2/1390 - 14:47
ازدواج و همسرداری

7 تیپ از آقایونی که خانمها نمی توانند در مقابل آنها مقاومت کنند
آیـا تـا به حال فکر کرده اید که چرا همیشه بعضی از مردهادر ارتـبـاطات خود با خانم ها از سایرین موفق تر هستـند؟گــروه خاصی از مردها وجود دارند که خانم ها به هیچ وجه نمـی تـوانند از آنها اجتناب کنند و این امر هیچ ارتباطی به چهره های زیبا و یا تناسب اندام آنها ندارد.

حقیقت این است که خانمها به گروه ویژه ای از خصوصیااخلاقی مردها علاقمند هستند و طبیعتا بـسـمت کسانی کشیده می شوند که آن ویژگی ها را دارا باشند. در این قسمت 7 مورد از این ویژگی های "ایده آلیستی" وتوضیح آنکه چرا خانم ها عاشق این خصوصیات هستند رابرای شما ذکر می کنیم. البته نباید خود را به یکباره تغییر دهید و و شخصیت خود را به طور کامل عوض کنید. شاید برخی از این صفات مناسب حال شما نباشند، توجه داشته باشید که خانم ها به سادگی متوجه تناقض موجود در شما خواهند شد.

از بین تمام ویژگی ها چند موردی را که بیشتر با شما سازگاری دارد، انتخاب کنید و سعی کنید هر یک از آنها را در وجود خود پرورش دهید. شاید در حال حاضر هم بعضی از آنها در وجود شما یافت شود اما با نگاه کوتاهی که به این مقاله می اندازید متوجه خواهید شد که خانم ها به دنبال چه چیزی در شما هستند، این امر موفقیت شما را تضمین خواهدکرد.

1- مرد رمانتیک
ـــــــــــــــــــــــــ
آقایی که به عشق کلاسیک اعتقاد داشته باشید، دائما برای او گل و شکلات بخرد، بر سر میز شام شمع روشن کند ، برای اینکه نشان دهد به یاد اوست با وی تماس تلفنی بگیرد، به چشمان بانوی خود خیره شود و احساسات قلبی خود را به بیرون بریزد.

چرا این مرد غیر قابل اجتناب است: خانم ها نیاز دارند که مورد احترام قرار گیرند و یک مرد رمانتیک این نیاز زن ها را برآورده می سازد. این مرد با ژست های رمانتیکی که به خود می گیرد به او نشان می دهد که دوستش دارد، و در مقابل خانم نیز برای تلافی گرایشات رمانتیک خودش را در طبق اخلاص قرار می دهد.

2- مرد با اعتماد به نفس
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
او کاملا مطمئن است و به خود اعتماد کامل دارد، مردم او را به عنوان یک فرد مثبت می شناسند و تجلی قدرت و اراده است ( البته توجه داشته باشید که مردهای خودبین و از خود راضی شامل این گروه نمی شوند) به ارتباط خانم ها با سایر مردها حسادت نمی ورزند و اصلا احساس نمی کنند که ممکن است به وسیله دوستان مذکر و یا همکاران خانم تهدید شوند.

چرا این مرد غیر قابل اجتناب است: زن ها جذب مردهای مطمئن می شوند. اگر خود را بزرگ تصور کنید بدون شک چنین تصوری در فرد مقابل نیز ایجاد خواهد شد. یک مرد با اعتماد به نفس به دنبال تایید و تمجید خانم ها نیست و همین امر باعث می شود که بیشتر مورد توجه آنها قرار بگیرد.

3- مرد هنرمند
ـــــــــــــــــــــــ
یک مرد هنرمند خودجوش که در حال زندگی می کند و برای اظهار عشق و علاقه اغلب از خلاقیت خود استفاده می کند مثلا برای خانم شعر می سراید و یا یک نقاشی زیبا می کشد.

چرا این مرد غیر قابل اجتناب است: تمام زن ها دوست دارند احساس کنند که خاص و بی همتا هستند و چه راهی بهتر از اینکه شما او را الهه و منبع الهام خود قرار دهید. او شیفته ذهن خلاق مردهای هنرمند است خصوصا هنگامیکه او را نیز با هنرشان در می آمیزند.

4- مرد خارجی
ـــــــــــــــــــــــــ
این مرد از یکی از کشور های دور دست خارجی می آید و دارای لهجه شیرینی است. او دید متفاوتی نسبت به دنیا دارد. روابط اجتماعی و رفتارهای روزمره اش اندکی عجیب و غریب به نظر می رسند اما با وجود همه این حرف ها باز هم به دل می نشیند و بسیار جذاب است. البته برای اینکه جزء این دسته محسوب شوید حتما لازم نیست که خارجی باشید بلکه اگر با چند زبان مختلف آشنایی داشته باشید و زیاد سفر کنید همان مقدار محبوبیتی را که یک خارجی می گیرد می توانید به خود اختصاص دهید.

چرا این مرد غیر قابل اجتناب است: جاذبه و گیرایی، جاذبه و گیرایی، جاذبه و گیرایی. هیچ چیز دیگری نمیتوانم در این مورد ذکر کنم. تنها راز، گفتن جمله ای با لهجه ای زیبا است که خانم ها را جذب می کند و مرد مورد نظر را برای او دلکش و فریبنده می سازد و اغلب نیز خانم هایی این مرد ها را انتخاب می کنند که در مورد دنیا کنجکاو هستند. البته تمام جاذبه های دنیا در مقابل قرار گذاشتن با یک چنین مردی هیچ است.

5- مرد آزاد و رها (به آنها پسرهای شر هم گفته می شود)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
این دسته از مردها از قید و بندها آزاد هستند و اجازه می دهند که باد آنها را به هر کجا که می خواهد ببرد که معمولا هم به مکان های جالب و سرگرم کننده ای کشیده می شوند. او موتورسواری می کند، از کار خود می زند تا با شما در کوچه ها پرسه بزند، نگران آینده نیست و به پیش روی خود چشم دوخته است.

چرا این مرد غیرقابل اجتناب است: تمام خانم ها تا حدی خواستار یاغی گری و سرکشی هستند (البته در حد معقول) او عاشق آزادی و رهایی این مرد می شود و آرزو می کند که روزی خودش هم بتواند این طور باشد. روح سرکش این مرد شادابی و جوانی را به رابطه شان اضافه می کند و خانم هم همیشه در تلاش برای رام کردن اوست- هرچند می داند که هیچ گاه واقعا موفق نخواهد شد.

6- مرد زیرک/بامزه
ـــــــــــــــــــــــــــــ
صحبت های این مرد انسان را به وجد می آورد او تنها مردی است که به حرف های شما نیز گوش می دهد. این مرد باعث می شود که خانمش بخندد و با احساس شوخ طبعی و بذله گویی خود برای او شادی به بار می آورد. او برای جذب خانم ها از سیاست خنداندن و سرگرم کردن استفاده می کند. این مرد می تواند ساعت های متمادی با خانم گفتگو کند بدون اینکه او را خسته و کسل کند.

چرا این مرد غیرقابل اجتناب است: با گذشت زمان موهای شما شروع به ریزش می کنند و عضلات محکم بدنتان نرم می شوند اما اگر بتوانید او را همچنان سرگرم نگه دارید برنده میدان خواهید بود. گفتگو و تبادل نظر عامل مهمی در ادامه ارتباط است، اگر به او نشان دهید که دارای این ویژگی می باشید او خیلی سریع به دام غلاب شما اسیر می شود.

7- مرد با ملاحظه
ـــــــــــــــــــــــــــ
او مردی است که در ماشین را باز می کند، صندلی را برای او بیرون می کشد، پول شام را حساب می کند، مطمئن می شود که خانم حتما دسر خود را سفارش دهد و همیشه با یک بیان منطقی و مودبانه برای بیرون رفتن از او در خواست می کند، هنگام بازگشت او را تا درب منزل همراهی می کند، برای احساسات او ارزش قائل است و می داند که چه موقع برای رفتن به منزل آمادگی دارد.

چرا این مرد غیرقابل اجتناب است: غافلگیر شدید؟ احتمالا فکر نمی کردید که یک مرد خوب و با فکر مورد توجه خانم ها قرار بگیرد. زمانیکه زن ها مردهای بد و بی ادب و شرور و کسانیکه به خود زحمت تلفن زدن را هم نمی دهند و بسیار بی توجه هستند را ملاتقات می کنند، مجددا اولویت های خود را از نو می چینند. البته خانم ها نیازمند رشد عقلی و بلوغ فکری هستند تا بتوانند به این نتیجه دست پیدا کنند. اما بالاخره تمام دخترخانم ها متوجه می شوند که مردی را باید انتخاب کنند که با آنها در طول یک رابطه دراز مدت خوب رفتار کند.

نکته قابل توجه
ــــــــــــــــــــــــ
در اعمال هیچ کدام از خصوصیات اخلاقی مذکور زیاده روی به خرج ندهید و سعی نکنید که خود را فردی که نیستید جلوه دهید زیرا برای خانم ها این امر خیلی سریع آشکار می شود.

رمز موفقیت شما در این است که دلیل علاقه خانم ها به هر یک از ویژگی های بالا را به خاطر بسپارید و بدانید که از چه تیپ مردهایی قدردانی می کنند و بعد همه آنها را با هم مخلوط کنید و ببینید کدامیک از آنها برای شما مناسب تر هستند تا خانم ها به دلیل خصوصیات بدیع و نوظهورتان شما را مورد محبت و علاقه خود قرار دهند.

 

پنج شنبه 1/2/1390 - 14:45
خواستگاری و نامزدی

دلواپسیهای دوره نامزدی
منبع پایگاه  جام جم

هوا خوب بود و آنها تازه مراسم عقد کنان را از سر گذرانده بودند و چند روز تعطیلی. یکی از دوستهایشان، دعوتشان کرده بود با هم به یک سفر 2 روزه بروند. هوا خوب بود؛ اما او فکر می کرد زندگی زیاد قشنگ نیست. هر چه به پدر همسرش اصرار کرده بود، اجازه نداده بود به این سفر بروند. گفته بود خوبیت ندارد دختر عقد کرده با همسرش برود مسافرت. دو روزی با هم دعوا کرده بودند و همه چیز را انداخته بودند گردن هم. دو روز تعطیلی را هم مانده بودند خانه یا رفته بودند توی شهر، دوری زده بودند و برگشته بودند خانه. هوا خوب بود و زندگی قشنگ، اما او اصلاً نمی توانست بفهمد چرا پدر همسرش اجازه نداده او با زنش برود مسافرت!
ازدواج، اتفاقی است که برای شکل گیری آن به صورت درست و پایین آوردن ضریب ناکامی در آن، عوامل مختلفی باید دست به دست هم بدهند. توجه به این عوامل شاید بسیار مهمتر از تشویق افراد به امر ازدواج است. یکی از مهمترین عواملی که در شرایط پس از ازدواج اثر می گذارد، دوران آشنایی پیش از ازدواج است. در خانواده های ایرانی، این تجربه، به شکل دوران نامزدی اتفاق می افتد. پس از برگزاری مراسم اولیه و تصمیم نهایی طرفین برای ازدواج، تا زمانی که شرایط واقعی و مادی طرفین برای ازدواج فراهم شود و خانواده ها نیز آمادگی لازم را برای برگزاری مراسم ازدواج و سایر مقدمات زندگی فرزندانشان پیدا کنند؛ معمولاً مدت زمانی صرف می شود.
این زمان، بسته به شرایط و عوامل مختلف، کوتاه یا بلند است و از چند ماه تا چند سال به طول می انجامد. مدت زمان بیشتر از یک سال، عموماً برای خانواده ها و خود همسران ناخوشایند است و می تواند زمینه ساز بروز ناهنجاری های بعدی باشد.
در مورد لزوم وجود چنین دوره ای پیش ، از زندگی مشترک و تأثیرات مثبتی که می تواند داشته باشد، تردیدی نیست؛ اما آنچه باید به آن توجه کرد ، کیفیت سپری شدن این دوران و شرایط همسران در طی آن است. زوج های جوان، معمولاً در این دوران فشارهای خاصی را تحمل می کنند که اگر به نحوی کنترل نشود، می تواند انرژی مثبت و توان ضروری آنها را برای شروع زندگی مشترک، از میان ببرد.

شیرین یا تلخ؟
دختری معتقد است بیشترین فشارها را در دوران نامزدی خود تحمل کرده است. می گوید : «دوران عقد کردگی و نامزدی، بدترین دوران زندگی ما بود. خانواده های دو طرف، به نحوی ، باعث می شدند احساس آرامش و امنیت من از بین برود. از یک طرف خانواده ی شوهرم از من توقع یک همسر برای پسرشان داشتند و از طرف دیگر خانواده خودم این نقش را برای من نمی پذیرفتند».
این مسئله، مشکل اصلی بسیاری از زوج های جوان است. به لحاظ فرهنگی، خانواده ها پذیرش لازم برای ورود عضو جدید را پیدا نکرده اند و در نتیجه، نقش و جایگاه این فرد جدید در خانواده هنوز معلوم نیست. نقطه اصلی چالش در این زمینه، تفاوت نگاه خانواده های دختر و پسر در این مورد است. معمولاً خانواده دختر، در پذیرش نقش جدید فرزندشان، مشکل بیشتری دارند. به لحاظ سنتی، خانواده دختر، محدودیت بیشتری برای او قائلند و درک این که شرایط جدید او، مسائل تازه ای را برای او ایجاد کرده است، برایشان دشوار است.
نادیا فخاری، روان شناس ، می گوید: «خانواده ها معمولاً تصور می کنند که ارتباط با جنس مخالف برای دخترشان ممنوع است و این ممنوعیت را در مورد همسر دخترشان هم قائل می شوند. به نظر آنها همسر دخترشان، همان حکمی را دارد که یک مرد غریبه دارد.» این جریان در خانواده پسر، معمولاً برعکس است. با برقرار شدن عقد ازدواج، خانواده پسر، عروسشان را با همان نگاهی می بینند که در خانواده دختر پس از شروع زندگی مشترک، اتفاق می افتد. آنها توقع دارند که عروسشان تمام و کمال وارد زندگی پسرشان شود.
عروس جوانی که 5 ماه از شروع زندگی اش می گذرد، می گوید: «در دوران عقد، خانواده همسرم مرتب مرا به مهمانی دعوت می کردند و از من توقع داشتند در همه مهمانی ها شرکت کنم؛ اما خانواده خودم اصلاً پذیرش این جریان را نداشتند. گاهی مهمانی ها تا دیر وقت طول می کشید خانواده همسرم اشکالی در این امر نمی دیدند، اما من هر بار بعد از بازگشت به خانه، با خانواده ام درگیر می شدم».
تو، آنی نبودی که من فکر می کردم!
این درگیری ها، اثر مستقیم خود را بر روابط همسران جوان بر جا می گذارد. فخاری ، روان شناس ، می گوید: «وقتی یکی از دو طرف نمی تواند پاسخ توقعات طرف مقابل را بدهد، درگیری ایجاد می شود. در روابط پیش از ازدواج، حساسیت ها معمولاً بیشتر است. چون همسران جوان تازه به شکل عملی وارد ارتباط با هم شده اند . کوچک ترین خلاها بیشتر به چشم می آید.» در روابط پیش از ازدواج، اثر اطرافیان بیشتر از هر زمان دیگری به نظر می رسد. وابستگان و دوستان زوج جوان، برای سنجش و ارزیابی طرفین فرصت بیشتری دارند و در نتیجه، قضاوت ها به نحو شدیدتر و مؤثری صورت می گیرد. زوج های جوان از این حالت «زیر ذره بینی» شکایت دارند. آنها معتقدند که خانواده تمام عقاید و نظرات خود را درباره همسر آنها به طور صریح بیان می کند و انتظار دارند این اظهار نظرها، به همسر آنها منتقل شود. در عین حال، خود خانواده ها، بخشی از مسئولیت خود را در شکل دهی صحیح روابط فرزنداشان نادیده می گیرند.
فخاری می گوید: «با ازدواج، هر فرد نقش جدیدی می پذیرد. در قبل از شروع زندگی مشترک، این نقش به طور ناگهانی، دو برابر می شود. در واقع فرد هم نقش فرزند خانواده را بازی می کند و هم نقش همسر را، هر دو طرف هم توقع دارند که فرد نقش خود را در مقابل آنها به بهترین نحو انجام دهد». این حالت، می تواند باعث ایجاد حالت ناخوشایندی در طرفین شود که آنها را نسبت به زندگی مشترک و یکدیگر بدبین کند فرد ممکن است دچار حالتی شود که براساس آن هویت فردی خود را از دست رفته تلقی کند. این احساس گمشدگی، فرد را دچار این تردید می کند که ازدواج، هویت فردی و شخصیت انسانی او را از بین برده است و طرف مقابل خود را بیش از هر کسی در ایجاد چنین حالتی مسئول می داند.
اگر نقش عوامل متفاوت چندان عمیق نیست، بهترین راه این است که افراد، بدون در نظر گرفتن خانوادها، خودشان تصمیم گیری کنند
شروع درگیری ها
یکی دیگر از حالت هایی که در زندگی زوج های جوان، پیش از شروع زندگی مشترک پیش می آید، مواجه شدن آنها با واقعیت وجودی فرهنگ، زندگی، عادت ها و خلق و خوی همسر و خانواده همسر است. پیش از رسمی شدن ازدواج، روابط همسران و خانواده های آنها شکلی رسمی و حساب شده دارد که بسیاری از تفاوت ها را در میان آنها می پوشاند. با گسترده شدن روابط و نزدیکی بیشتر آنها، بسیاری از جنبه های پنهان، رخ می نمایند.
فخاری می گوید، «ازدواج، بسیاری از امور پنهان را به خانواده ها نشان می دهد. زوج های جوان، به شکل واقعی و عملی با عقاید و فرهنگ خانواده طرف مقابل آشنا می شوند و چه بسا درمی یابند که این فرهنگ و عقیده تا چه حد با عقیده و فرهنگ خانواده خودشان متفاوت است.» در این حالت، هرکدام از زوجین، فشار خاصی را تحمل می کنند. از آنجا که رفتارها و روش ها در شرایط قبل از ازدواج مشخص است بعد از شروع زندگی مشترک، روابط شکل جدیدی پیدا می کنند و در واقع ارتباط خانواده ها با هم کمتر می شود . در پیش گرفتن روش و استراتژی خاص در برخورد با این موارد، می تواند به کمرنگ شدن وجوه افتراق و حل مسائل کمک کند. فخاری می گوید: «ممکن است فرد، ناگهان احساس کند که نمی تواند شیوه رفتار و غذا خوردن همسرش را تحمل کند. بعضی از سنت ها و عادت هایی که در فرهنگ خانواده های طرف مقابل وجود دارد، برای فرد قابل پذیرش نیست؛ خصوصاً، مرتب بر روی این مسائل دست می گذارند و بزرگنمایی می کنند.»
پدر و مادرها کمک کنند
تجربه روزهای پیش از شروع زندگی مشترک، در عین حال می تواند بسیار خوشایند باشد. فرصتی برای درک و شناخت بیشتر از کسی که بناست سال های متماددر کنار او باشد . هرچه این دوران آرام تر و با فشار کمتری بگذرد، افراد روحیه بهتری برای شناختن یک زندگی تازه خواهند داشت و در این بین نقش خانواده ها، در ایجاد فضایی امن و مؤثر در زندگی فرزندانشان بسیار برجسته است. در واقع، خانواده ها تنها کسانی هستند که می توانند در ساختن نگرشی مثبت و کارساز نسبت به زندگی مشترک و همسر آینده فرزندشان تأثیر داشته باشند و برای رسیدن به این هدف، دور انداختن برخی عقاید و عادت های عرفی و از پیش تعیین شده، چندان دشوار نیست.
منبع پایگاه  جام جم

 

 

پنج شنبه 1/2/1390 - 14:41
ازدواج و همسرداری
انتظارات بی مورد دختران از پسران در دوران پیش از ازدواج

قبلا یه جور دیگه بودی ، دیگه درکم نمیکنی ، به نیازهای عاطفیم پاسخ نمیدی ، دیگه برات مهم نیست که ... ، چرا دیگه بهم نمیگی ... ، چرا دیگه نمیپرسی ... ، چرا به انتظاراتم پاسخ نمیدی  ، تو سرد شدی ، احساس میکنم دیگه دوستم نداری و هزار و یک چرا و حرف دیگه .
مطالب مذکور در اکثر روابط دوستی ، نامزدی و حتی در دوران عقد  از طرف جنس مونث در مورد طرف مذکر مطرح میشه و جالب اینه که عموما در این حرفا ادعا می شود که طرف مذکر کمتر درک می کند و از این حرفا  ، در این پست قصد دارم افکار فمینیستی خودم رو کنار بذارم و ثابت کنم اکثر مواقع هنگام ردو بدل شدن این حرفها این جنس مونث است که شرایط طرف مذکر خودش رو درک نمی کنه و بدون توجه به حرفهای خودش ادامه میدهد .
مسئولیت چیست ؟
مسئولیت هم قبل از ازدواج وجود دارد و هم بعد از ازدواج که طبیعتا بعد از ازدواج چندین برابر شده و شکل حقیقی تر به خودش میگیره به گونه ای که باعث رشد و پیشرفت می شود .
بررسی مسئولیت دختران قبل از ازدواج ( سنین 18 تا 25 سال )
این مطالب در همه افراد صادق نیست اما در اکثریت محسوس است . برخی از دغدغه های فکری دختران در قبل از ازدواج که البته مربوط به اکثر دختر خانمهاست نه همه آنها رو به اختصار شرح میدهم :
خرید لباس : بابام پول کم میده واسه خرید لباس ، خانوادم با آرایش کردن من مشکل دارن ، بابام میگه هر جا هستی باید هوا که تاریک میشه بیایی خونه ، وای خدا قبض موبایلم زیاد شده باز بابام گیر میده ، وای این رنگ مو بهم نمیاد کاشکی از این رنگ استفاده نمی کردم ، وای چقدر برق ناخنه گرون بود ، بابا شهریه دانشگام دیر شده آبروم میره ها ، خدایا چرا بهم اجازه نمیدن با دوستام برم مهمونی ، امروز با دوست پسرم دعوام شده ، وای این گوشیم دیگه دموده شده باید عوضش کنم ، چرا مامان نمیذاره اون لباسم و بپوشم ، بابا شما چرا از فلان دوستم بدت میاد میگی باش بیرون نرم ، چرا امروز فلان دوستم بهم محل نذاشت ، فلانی دیدی ابروهای فلانی چه ضایع بود اصلا بهش نیمی اومد ، وای چقدر این درسا سختند بازم امروز با فلان استاد کلاس داریم کیشه تموم شه  و ...  ( البته موارد یاد شده در مورد همه صادق نیست )  جالبه نه ؟ مسئولیت چیه ؟ حتما اگه از یه دختر خانم بیستو چند ساله یا کمتر یا بیشتر بپرسید چه مارک رژ لب خوبه یا قیمت فلان لاک ناخن چقدر یا هزینه عمل کردن بینی چقدر میشه 80 درصد دقیق ترین نرخ روزو بهتون میگن اما اگر از همین دختر خانم بپرسی قیمت یک کیلو گوشت ، مرغ ، تخم مرغ یا نه یک کیلو سیب زمینی چنده رو بپرسی  شاید به زور 2 یا 3 درصد از اونا بدونند که فلان روز که با باباشون رفته بودن بیرون باباشون مثلا 20 هزار تومان پول واسه خرید چند قلم انگشت شمار جنس هزینه کرده اصلا براش مهم نیست چرا ؟ چون تا وقتی منزل پدر تشریف دارن آقای پدر باید فراهم کنند و وقتی منزل شوهر تشریف بردن آقای شوهر  ، پسره کافی اعتراض کنه چه جوابی میشنوه ؟ تو که نداشتی بیخود کردی زن گرفتی  شما آقا پسر چی میخواهید جواب این سوال رو بدید ؟
البته نا گفته نماند برخی دختران نیز در همین سنین مشغول به کار هستند یا مسئولیت خاصی در خانواده دارند و برخی دیگر حتی مسئولیتشون از پسر خانواده هم زیاد تره اما درصد کمی از دختران جامعه را تشکیل داده اند .
بررسی دغدغه های پسران قبل از ازدواج :
یک پسر عاقل پسریست که از همان دوره نوجوانی و جوانی به فکر آینده خود باشد به فکر شغلی مناسب ، حس مسئولیت پذیری و ... دغدغه های ذهنی پسرا ن از اولین سالهای جوانی آغاز میشه تحصیلات در دانشگاه به امید یافتن شغلی مناسب برای گذران امور زندگی آینده  4 سال  خدمت سربازی و دوری از محیط خانواده در دورانی که شاید به لحاظ عاطفی وابسته به خانواده باشد به مدت 2 سال ( که البته به جز 3 ماه اولش الباقیش خاطره ساز میشود ) چون پسر شده که نمیشه دستش تو جیبه باباش باشه پس باید کنار درس خوندن فکر فراهم کردن کارم باشه ، اساس مسئولیت پذیری به منظور رسیدن به آرامشو امنیت فردی و خانوادگیست پس باید به فکر یافتن شغلی مناسب هم باشه بالاخره اگر قرار باشه ازدواج کنه باید یه سرپناهم داشته باشه پس به فکر تهیه مسکن هم باید باشه تازه برای رسیدن به این مراحل کلی وام و بدهی داره که باید دو شیفت کار کنه تا پسشون بده مگر اینکه از نعمت پدر پولدلر برخوردار باشه اگر یه پسر به فکر تامین این نیازها برای ساختن آینده خود و همسر خودش باشه آیا توان  این هم داره که بیاد شب تاصبح  ، صبح تا شب برای شما حرف عاشقانه بزنه ؟ اگر بخواد همه نیروی خودش رو صرف شما و احاساست شما کنه پس به برنامه هاش نمیرسه بعدا تو زندگیش که کم میاره خوده شما اولین نفری هستید که بهش میگین تو که نداشتی بیخود کردی زن گرفتی  اگرم به فکر برنامه هاش باشه و سرکار نتونه جواب یکی از اس ام اس های شمارو بده که فورا میگید فلانی تو منو درک نمیکنیو ، سردی و احساس نداریو از اینجور حرفا  من نمیگم نباید به احساسات پاسخ نداد اما هر کاری در حد تعادل خودش به وقتش تفریح ، به وقتش کارو تلاش ، به وقتشم ابراز احساسات و عشق بازی و ...  امروزه در علم روانشناسی تقسیم انرژیهای رفتاری نقش مهمی رو برای موفقیت در زندگی ایفا میکنه که متاسفانه ما ها فقط در هر کاری بلدیم یا افراط کنیم یا تفریط و هیچ وقت حد تعادل را در نظر نمیگیریم و این یک عامل عدم موفقیت در  امور زندگی به شمار میرود  موارد مذکور طبیعتا استثنا هم دارد هم در مورد دختران و هم در مورد پسران  آنچه مسلم است رابطه دوستی ، نامزدی ، عقد و حتی زندگی زناشوئی یک رابطه دو طرفست اگر دوست داشتن و علاقه در میان است گذشت نیز باید وجود داشته باشد همدیگر و درک کنید سعی کنید خودتون رو جای یکدیگر بذارید تا بهتر همدیگرو درک کنید تا بتوانید به نیازهای هم پاسخ دهید فراموش نکنید در ابتدای هر رابطه همه چیز زیباست اگر زیبا نبود ازدواجی صورت نمیگرفت  برای نیزاهای هم ارزش قائل شوید و هر دو برای حفظ رابطه تلاش کنید .
موفق باشید
دوشنبه 29/1/1390 - 12:59
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته