Panda Internet Security 2008 MultiLanguage for WinXP/Vista
محافظت همه جانبه و جهانی از کاپیوتر شخصی شما که به شما اجازه می دهد که با اطمینان کامل در محیط اینترنت گشت و گذار کنید ! محافظت از اطلاعات محرمانه شما !هکرها را از رایانه خود دور مگه دارید !جلوگیری از دزدیده شدن اطلاعات بانک های اطلاعاتی !رایانه خود را از شر ویروس ها و اسپایورها رها کنید و اسپم ها را قفل کنید !از کودکان خود در محیط اینترنت مطافظت کنید !با نرم افزار امنیتی Panda Internet Security 2008 از داشتن یه امنیت واقعی جهانی لذت ببرین....!! تمام فعالیت های PC شما در مقابل دزدهای اطلاعات شخصی حفاظت شده و دیگرهیچ نگرانی در مورد انواع ویروسها، اسپایورها ، هکرها ، اسپم ها، و همچنین انواع تهدیدات اینترنتی نداشته باشید. همچنین قادر به گرفتن پشتیبان از مدارکتون خواهید بود. محتوای این بسته ی محافظتی اینترنتی :- Antivirus - ضد ویروس- AntiSpyware - برنامه ضد جاسوسی- AntiPhishing - جلوگیری از دزدی بانک های اطلاعاتی- Firewall - دیوار آتشین- Identity Protect - محافظت از هویت ها درE-mail ، Chat و ...- Backup - گرفتن پیشتیبان- TruPrevent@ - محافظ واقعی !- AntiSpam - ضد هرزنامه- Parental Control - کنترل والدین- TotalScan Pro - اسکن کلی و حرفه ایلطفا قبل نصب این قسمت را با دقت مطالعه فرمایید: 1- برنامه را توسط فایل Setup نصب کنید.2- بعد از نصب برنامه کامپیوتر را Restrat کنید.3- در هنگام بالا آمدن کامپیوتر دکمه F8 را رده و با حالت Safe Mode وارد ویندوز شوید.4- وارد دایرکتوری نصب نرم افزار در Program File بروید.5- فایل داخل پوشه Crack را در دایرکتوری که برنامه نصب شده کپی کنید.( در صورتی که ویندوز برای جایگزین کردن این فایل سوال کرد شما Yes را انتخاب کنید.)6- ویندوز را Restart کنید و لذت ببرید !حالا شما می توانید بدون Username و Password آنتی ویروس خود را آپدیت کنید !
آیا شب قدر با اختیار سازگاری دارد؟
میگویند در شب قدر مقدرات بندگان اعم از خیر و شر و ولادت و مرگ و خلاصه هر چه تا شب قدر سال آینده با آن مواجه میشوند، تقدیر و معین میگردد . اگر چنین باشد، هر کس سرنوشتش تا سال آینده مشخص است . بنابراین، در دایره همین سرنوشت معین حرکت میکند و اختیاری از خود ندارد; زیرا با توجه به سرنوشتی که در شب قدر برایش رقم خورده، حرکت کرده است . بنابراین، زندگی جبر مطلق است; مخصوصا با عنایتبه این که شب قدر هر سال تکرار میشود، انسان از ولادت تا مرگ در سرنوشتی از پیش تعیین شده حرکت میکند; اختیاری از خود ندارد و مانند عروسک خیمه شب بازی، اختیارش دست کسی است که او را به بازی گرفته است . آیا چنین نیست؟ برای پاسخ به پرسش دقیق شما اشاره به چند مساله ضرورت دارد: ۱ ) منظور از شب قدر چیست؟ شب قدر یکی از شبهای دهه آخر ماه رمضان است . طبق روایات ما، یکی از شبهای نوزدهم یا بیست و یکم و به احتمال زیاد بیست و سوم ماه مبارک رمضان، شب قدر است . (۱) در این شب که شب نزول قرآن به شمار میآید، امور خیر و شر مردم و ولادت و مرگ و روزی و حج و طاعت و گناه و خلاصه هر حادثهای که در طول سال واقع میشود، تقدیر میگردد . (۲) شب قدر همیشه و هر سال تکرار میشود . عبادت در آن شب فضیلت فراوان دارد و در نیکویی سرنوشتیک ساله بسیار مؤثر است . (۳) در این شب تمام حوادث سال آینده به امام هر زمان ارائه میشود و وی از سرنوشتخود و دیگران با خبر میگردد . امام باقر - سلام الله علیه - میفرماید: "انه ینزل فی لیلهٔ القدر الی ولی الامر تفسیر الامور سنهٔ سنهٔ، یؤمر فی امر نفسه بکذا و کذا و فی امر الناس بکذا و کذا; در شب قدر به ولی امر (امام هر زمان) تفسیر کارها و حوادث نازل میشود و وی درباره خویش و دیگر مردمان مامور به دستورهایی میشود . " (۴) پس شب قدر شبی است که (۱) قرآن در آن نازل شده است، (۲) حوادث سال آینده در آن تقدیر میشود، (۳) این حوادث بر امام زمان - روحی فداه - عرضه و آن حضرت مامور به کارهایی میگردد . بنابراین، میتوان گفتشب قدر، شب تقدیر و شب اندازهگیری و شب تعیین حوادث جهان ماده است . ۲ ) معنای قدر و تقدیر چیست؟ قدر در لغتبه معنای اندازه و اندازهگیری است . (۵) تقدیر نیز به معنای اندازهگیری و تعیین است . (۶) اما معنای اصطلاحی قدر عبارت است از ویژگی هستی و وجود هر چیز و چگونگی آفرینش آن; (۷) به عبارت دیگر، اندازه و محدوده وجودی هر چیز قدر نام دارد . (۸) یعنی در نظام آفرینش هر چیزی اندازهای خاص دارد و هیچ چیز بی حساب و کتاب نیست . جهان حساب و کتاب دارد، بر اساس نظم ریاضی تنظیم شده و گذشته و حال و آینده آن با هم ارتباط دارد . استاد مطهری در تعریف قدر میفرماید: " . . . قدر به معنای اندازه و تعیین است . . . حوادث جهان . . . از آن جهت که حدود و اندازه و موقعیت مکانی و زمانی آنها تعیین شده است، مقدور به تقدیر الاهی است . " (۹) پس در یک کلام قدر به معنای ویژگیهای طبیعی و جسمانی چیزها است که شامل اندازه و حدود و طول و عرض و موقعیتهای مکانی و زمانی آنها میگردد و تمام موجودات مادی و طبیعی را در بر میگیرد . این معنا از روایات استفاده میشود; چنان که در روایتی از امام رضا - سلام الله علیه - پرسیده شد: معنای قدر چیست؟ فرمود: "تقدیر الشیء طوله و عرضه; اندازهگیری هر چیز اعم از طول و عرض آن (۱۰) در روایت دیگر، این امام بزرگوار در معنای قدر فرمود: "هندسهٔ شیء من طول و العرض و البقاء; اندازه هر چیز اعم از طول و عرض و بقا . " (۱۱) بنابراین، معنای تقدیر الاهی این است که در جهان مادی آفریدهها از حیث هستی و آثار و و یژگیهایشان محدودهای خاص دارند . این محدوده با اموری خاص مرتبط است; اموری که علتها و شرایط آنها هستند و به دلیل اختلاف علل و شرایط، هستی و آثار و ویژگیهای موجودات مادی نیز متفاوت است . هر موجود مادی به وسیله قالبهایی از داخل و خارج اندازهگیری و قالبگیری میشود . این قالب حدود یعنی طول و عرض و شکل و رنگ و موقعیت مکانی و زمانی و سایر عوارض و ویژگیهای مادی آن به شمار میآید . پس معنای تقدیر الاهی در موجودات مادی یعنی هدایت آنها به سوی مسیر هستی شان که برای آنها مقدر گردیده است و در آن قالبگیری شدهاند . (۱۲) ۳ ) تعبیر فلسفی قدر، اصل علیت است . "اصل علیت همان پیوند ضروری و قطعی حوادث با یکدیگر و این که هر حادثهای تحتم و قطعیت ضروری و قطعی خود را و همچنین تقدر و خصوصیات وجودی خود را از امری یا اموری مقدم بر خود گرفته است . (۱۳) اصل علیت عمومی و نظام اسباب و مسببات بر جهان و جمیع وقایع و حوادث جهان حکمفرما است و هر حادثی، ضرورت و قطعیت وجود خود را و همچنین شکل و خصوصیت زمانی و مکانی و سایر خصوصیات وجودی خود را از علل متقدمه خود کسب کرده است و یک پیوند ناگسستی میان گذشته و حال و استقبال میان هر موجودی و علل متقدمه او هست . " (۱۴) اما علل موجودات مادی ترکیبی از فاعل و ماده و شرایط و عدم موانع است که هر یک تاثیر خاص بر آن دارند و مجموع این تاثیرها قالب وجودی خاصی را شکل میدهند . اگر تمام این علل و شرایط و عدم موانع کنار هم گرد آیند، علت تامه ساخته میشود و معلول خود را ضرورت و وجود میدهد که از آن در متون دینی به قضای الاهی تعبیر میشود . اما هر موجودی با توجه به علل و شرایط خود قالبی خاص دارد که عوارض و ویژگیهای وجودیاش را میسازد و در متون دینی از آن به قدر الاهی تعبیر میشود . پس این که میگویند در شب قدر همه مقدرات تقدیر میگردد، معنایش آن است که قالب معین و اندازه خاص هر پدیده روشن و اندازهگیری میشود . این اندازهگیری حتمی نیست; زیرا در عالم طبیعت رخ میدهد که جهان تغییر است و شرایط و موانعی خاص دارد . در این عالم، وجود اشیا تنها در صورتی قطعیت مییابد که علت تامه شان موجود شود; یعنی تمام شرایط موجود و همه موانع مفقود گردد و فاعل نیز تاثیر بخشد . (۱۵) با توجه به مقدمه فوق، رابطه شب قدر و تعیین سرنوشتبندگان و کردار اختیاری آن ها روشن میشود . قدر یعنی پیوند و شکل گرفتن هر پدیده و هر حادثه با سلسله علل خود و در شب قدر این پیوند دقیقا اندازهگیری میگردد . اولا، برای امام هر زمان این پیوند معلوم و تفسیر میشود; و ثانیا، رابطه این پدیدهها با علل خود روشن میگردد . خداوند متعال چنان مقدر کرده است که بین اشیا رابطهای خاص برقرار باشد; مثلا بین عزت و دفاع از کیان و ذلت و پذیرش ستم . هر کس از کیان خود دفاع کند، عزیز میشود و هرکس تسلیم زور و ستم شود، ذلیل میگردد . این تقدیر الاهی است . یا بین طول عمر و رعایتبهداشت و ترک بعضی گناهان مثل قطع صله رحم و دادن صدقه رابطه بر قرار کرده و فرموده است: هر کس طول عمر میخواهد باید در این قالب قرار گیرد . آن که این شرایط را مهیا کرد، طول عمر مییابد و آن که در این امور کوتاهی کرد، عمرش کوتاه میگردد . پس در افعال و کردار اختیاری بین عمل و نتیجه که همان تقدیر الاهی است، رابطه مستقیم وجود دارد . انسان تا زنده است، جادهای دو طرفه در برابرش قرار دارد: یا با حسن اختیار کمیل بن زیاد نخعی، که صاحب سر امیر مؤمنان - سلام الله علیه - میگردد و یا با سوء اختیار حارث بن زیاد نخعی، قاتل فرزندان مسلم، میشود . دو برادر از یک پدر و مادر، یکی سعید و دیگری شقی . پس معنای صحیح تقدیر الاهی این است: آن که با حسن اختیار خود به جاده صواب رفت، کمیل میشود و آن که با سوء اختیار خود به بیراهه گناه و انحراف پا گذاشت، حارث میگردد . بین تقدیر الاهی و اختیار آدمی هیچ منافاتی وجود ندارد، زیرا در سلسله علل و شرایط به ثمر رسیدن کار و ایجاد حادثه، اراده آدمی یکی از علل و اسباب است و قدر جانشین اراده و اختیار آدمی نمیشود تا همچون عروسک خیمه شب بازی جلوه کند . در کردار اختیاری، بین کردار و تقدیر رابطه مستقیم از نوع رابطه شرایط و معدات با معلول وجود دارد و در افعال اختیاری ما، یکی از عوامل و اسباب و علل، فعل اختیاری انسان است . دیدیم که جهان بر اساس نظم ریاضی برپا شده است و هر پدیدهای علت و سبب خاص دارد . تاثیر آتش گرما و سوختن است و تاثیر آب سرما و خاموش کردن . ما به دلیل این که در بند زندگانی مادی محصوریم، از گذشته و حال و آینده بی خبریم و جریان حوادث و پدیدهها برایمان نامعلوم است و گرنه تقدیر الاهی بی حساب و کتاب نیست و بر اساس نظمی خاص قرار دارد . آن که با حسن اختیار خود کردار نیک انجام دهد یا مخلصانه دعایی بخواند، نتیجه آن را در این جهان میبیند و آن که بر اثر سوء اختیار گناهی مرتکب شود، نتیجه تلخ آن را میچشد . پس این که فرمودهاند در شب قدر مقدرات بندگان اعم از مرگ و زندگی و ولادت و زیارت و . . . تقدیر میشود، همگی با حفظ علل و شرایط و عدم موانع است که اختیار یکی از علل و شرایط آن به شمار میآید . به این دلیل است که سفارش شده آن شب مخصوص را به شب زنده داری و عبادت و دعا سپری کنید، تا این عمل در آن شب خاص که از هزار شب برتر است، شرایط نزول فیض الاهی را فراهم آورد . چنین نیست که اگر کسی در طول سال کاری انجام داد، این تقدیر را تغییر ندهد; زیرا تقدیر تغییرپذیر است و با توجه به مقدمات آن تغییر میکند . نکته آخر این که خداوند میداند هر چیز در زمان و مکان خاص به چه صورت و با توجه به کدام شرایط و علل تحقق مییابد و میداند که فلان انسان با اختیار خود، کاری خاص انجام میدهد . فعل اختیاری انسان با وصف اختیاری بودن متعلق علم ازلی خداوند است که در شب قدر و بلکه در تمام زمانها به امام زمان - سلام الله علیه و عجل الله تعالی فرجه الشریف - منتقل میشود . این امر با اختیار منافات ندارد و حتی بر آن تاکید میورزد; مثلا معلم کاردان و مجرب به خوبی میداند کدام یک از دانشآموزانش به دلیل تلاش فردی و استعداد لازم با رتبه بالا قبول میشود و کدام یک به دلیل تلاش یا استعداد کمتر در حد متوسط نمره میآورد و کدام یک به دلیل تنبلی تجدید میشود . علم معلم به دلیل علم او به علتها است و نفی کننده تلاش دانشآموزانش نیست . در شب قدر همه کردار اختیاری انسان با وصف اختیاری بودن مقدر و اندازهگیری و قالب بندی میشود . خدای عالم به علتها، بر اساس نظم خود ساخته، اشیای این جهان را برنامه ریزی میکند و اختیار یکی از مبادی این جهان مادی است . (۱۶)
----------- پینوشتها: ۱ . اقبال الاعمال، سید بن طاووس، تحقیق و تصحیح جواد قیومی اصفهانی، ج۱، ص ۳۱۲ و ۳۱۳ و ۳۷۴ و ۳۷۵ . ۲ . الکافی، کلینی، ج۴، ص ۱۵۷ . ۳ . المراقبات، ملکی تبریزی، ص، ۲۳۷- ۲۵۲ . ۴ . الکافی، ج۱، ص ۲۴۸ . ۵ . قاموس قرآن، سید علی اکبر قرشی، ج۵، ص ۲۴۶ و ۲۴۷ . ۶ . همان، ص ۲۴۸ . ۷ . المیزان، سید محمد حسین طباطبایی، ج۱۲ ص ۱۵۰ و ۱۵۱ . ۸ . همان، ج۱۹، ص ۱۰۱ . ۹ . انسان و سرنوشت، شهید مطهری، ص ۵۲ . ۱۰ . المحاسن البرقی، ج۱، ص ۲۴۴ . ۱۱ . بحار الانوار، ج۵، ص ۱۲۲ . ۱۲ . المیزان، ج۱۹، ص ۱۰۱- ۱۰۳ . ۱۳ . انسان و سرنوشت، ص ۵۳ . ۱۴ . همان، ص ۵۵ و ۵۶ . ۱۵ . برای مطالعه بیشتر بحثحاضر به ویژه از دیدگاه فلسفی نگا: انسان و سرنوشت اثر متفکر شهید استاد مطهری ۱۶ . درباره علم پیشین خداوند و اختیار انسان، نگا: علم پیشین الاهی و اختیار انسان اثر محمد سعیدی مهر، پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی .
تاثير جديت بيش از حد به روي موفقيت هر روز صبح زود از خواب بیدار شده و سر کار بروید؟ حـرف هایی که در مـورد کـار سـر زبـان مــردم است، مانع پیشرفت شـمـا مـی شود. "سر کـار قــرار نـــیست به آدم خوش بگذرد." "باید شوخی و خنده را کنار بگذارید و کمی جدی تر شوید." و بزرگترین این عقاید: "اگر آدم جدی باشم، مردم تصور خواهند کرد که شخص مهمی هستم." اما جدی بودن باعث مشکلات بسیاری است: استرس، اضطراب، نگرانی، دردهای احساسی، سختي كشيدن و شکست. حل مشکلات با جدی تر شدن مثل تعمیر یک کامپیوتر با چکش است. هرچه بیشتر تلاش کنید، مشکلتان بدتر خواهد شد. "وقتی زندگی جدی می شود، فرد مبدل به علتي كوچك تر و معلولي بزرگتر خواهد شد. اگر زندگی واقعاً جدی شود، ارزش او تقریباً به صفر می رسد. راندن اتومبیل آنقدر جدی خواهد شد تا جاییکه ممکن است فرد باعث داغان شدن آن شود. کار کردن آنقدر جدی خواهد شد، که احتمالاً شکست خواهد خورد. بین جنون و جدیت رابطه ای مستقیم برقرار است. فقط زمانی فرد در زندگی پیشرفت می کند که جدیت را سرلوحه ی کار خود قرار نمیدهد و به جای آن سختکوشی را پیشه ی راه خود می کند. ضرب المثل قدیمی واقعاً سنجیده بوده که می گفت، خنده بر هر درد بی درمان دواست." 12 راه برای اینکه دیگر جدی نباشیم اگر با دیدگاهی غیر جدی به زندگی نگاه کنیم، خواهیم توانست مشکلات را با انرژی و توان بیشتری پشت سر بگذاریم و برخورد راحت تری با آنها داشته باشیم. اگر جدی نباشیم، مشکلات برایمان آسان تر خواهند شد، افراد حس همکاری بیشتری خواهند داشت احساس آسودگی و آرامش خواهند کرد. عمرتان نیز طولانی تر و موفق تر خواهد بود. اگر فردی بسیار جدی هستید، می توانید برای ترک این خصوصیت از تکنیک های زیر استفاده کنید. 1. عمداً از کاه، کوه بسازید. هر مشکل کوچکی را به مسئله بزرگی تبدیل کنید. "اگر اين اوراق اينگونه روي هم قرار ميگرفتند بهتر بود! نه اونجوري! اينجوري! 2. از خودتان بپرسید، "آیا جدی شدن در مورد این مشکل واقعاً به حل آن کمک میکند؟" 3. روی نکات مثبت هر چیز تمرکز کنید. آنقدر این سوالات را با خود تکرار کنید تا احساس آسودگی بیشتری کنید، "چه چیز درمورد این موضوع صحیح است؟" "چه چیز دیگری صحیح است؟" "دیگر چه چیز؟" 4. به یک تغییر کلی و اساسی فکر کنید. چرا دوباره تحصیل را از سر نگیرید؟ چرا برای زندگی به هندوستان نروید؟ چرا کار جدیدی را شروع نکنید، یا چند سال از کار کناره نگیرید؟ 5. از خودتان سوال کنید، "وقتی من در بستر مرگ هستم، آیا خوشحال خواهم بود که اینقدر درموردش جدی فکر می کردم؟" 6. یک بازی دشوار و پیچیده بهتر از اصلاً بازی نکردن است. پس فکر کنید که از همه جوانب شکست خورده اید. مثلاً: شما در مورد یک مشکل خانوادگی بسیار جدی هستید، از خودتان بپرسید، "اگر من اصلاً هیچ خانواده ای نداشتم چه؟" درمورد سرمایه گذاری خود جدی فکر می کنید. از خودتان بپرسید، "اگر هیچ پولی برای سرمایه گذاری نداشتم چه؟" 7. اندازه ی مشکلتان باید با اندازه ی بازیتان جور باشد. پس بازی بزرگتری انتخاب کنید. برای مثال، اگر از اینکه سنجاق های ورق در کشوی اشتباهی قرار گرفته اند عصبانی می شوید، بازیتان خیلی کوچک است. مسولیت هایتان را دوبرابر کنید. اهداف بزرگتری برای خود پیش گیرید. بزرگتر و بزرگتر فکر کنید. 8. دست از حل مشکلی که شما را جدی و مشغول کرده است بردارید. بعضی از مشکل ها اگر آنها را به حال خود رها کنید، به خودی خود رفع خواهند شد. مشکل شما نیز ممکن است یکی از این مشکلات باشد. 9. کار خود را با سایر کارها مقایسه کنید. تصور کنید که یک مامور مخفی یا چاه باز کن بودید. 10. سعی کنید کاری بکنید که همه ی اطرافیانتان شاد و سرحال شوند. شما هم خیلی زود بانشاط تر خواهید شد. 11. به راه حل های عجیب فکر کنید. احمقانه ترین راه برای حل مشکلتان چیست؟ کدام راه حل اگر اثر کند باعث خنده ی شما خواهد شد؟ 12. یک لحظه كند ذهن شوید و ابلهانه رفتار کنید. موهایتان را پایین بیندازید. فقط یک لحظه سعی کنید انقدر جدی و مهم جلوه نکنید.
آیا خوش میگذرانید؟ آیا کارتان را دوست دارید؟ می توانید
اندوه پنهان
نویسنده: محمد کاظم علیپور تعداد صفحات: 103 قيمت: 600 تومان شابک: 7 ـ 891 ـ 471 ـ 964 نوبت چاپ: اول 1383 شمارگان: 2200 معرفی کتاب: كتاب حاضر مجموعه شعرهاي محمدكاظم عليپور، شاعر معاصر است كه در 103 صفحه و 41 قطعه شعر در قالب سپيد و طرحهاي نو سروده شده است. كمانچههاي بيكوك و گلوي بيآواز، دست بينان، دهان بيبوسه، بينقره روزگار و ماه خميده سر نهاده است كنار نيزار، مرثيههاي داغ است از شاعر كه با مرثيههاي اندوه غريبانه در هزار توي عميق تيغ چاه بر سر ميزند تا اندوههاي دير سالهاش را بازگو نمايد. اندوههاي لال در گذرگاه زمان كه كمتر كسي به آن راه يافته است تا اندوه سپيد ميراثهاي كهن در تالابهاي تاريخ با شبنالههايش از پشتپردههاي اعصار اين مرز و بوم به آفتاب راه بگشايد و مردم عريان ببينند آنچه را در چند خزر فاصله و سينة ورمكردة خليج و كوليهاي بيخانمان بر اين مردم رفته است. سختيهاي روزگار ترنج تلخ، پيالههاي اندوه، اندوههاي پنهان، زخم ناسور است بر بدنة اين مرز و بوم كه عليپور آن را در شعرهايش فرياد كشيده است تا بانوان اين كتيبههاي مخدوش در صبحگاه غمگين در پناه ملاحان برهوت، ماه خميده را در جنون خاطرهها احساس كند. كسوف از درد، ردي از زخم و دلتنگيها و حسرتها، هجرت و هبوط، واگويههاي تلخ است كه عليپور آن را با دست تقدير در شعرهايش بازبيني كرده است تا ديوانگان اقليم آب، دستمال كالش را بردارد و در فرودگاه موعود لحظههاي آمدن كسي زلال آخر را لاجرعه سر كشد تا پايان انتظار را اعلان نمايد. شعرهاي عليپور مملو از واگويههاي اجتماعي سياسي و مذهبي است كه در سراسر مجموعه جريان يافته است. جريان از تصوير و واژگان بكر و بديع كه در كنار ساير عناصر ادبي كه موسيقي دروني شعر را كمك كرده است از زيباييهاي زيباشناختي تمام شعرهاي عليپور است. وي فرم و قالب را خود ميشناسد و استفاده بيجا از آنها ميداند لذا در تمام شعرهايش فرم و محتوا در كنار هم خوش نشسته است اگر چندگاهي مستقيمگويي وتركيبهاي نخنما به قوت شعر ضربه زده است ولي با تمام اينها، موسيقي دروني، تركيبات و استفاده از عناصر امروزي ادبيات فارسي، خميرمايهاي است كه عليپور شيوة استفاده از آن را خوب ميداند. با تمام كاستيها و ضعفهايي كه برخاسته از پرگويي و عدم پذيرش ايجاز در شعرهاي عليپور به چشم ميآيد با يك شاعر موفق و شعرهايي قوي طرفيم.
«حضرت علي(ع)» نخستين امام و پيشواي مسلمانان جهان با شمشيرزهرآلود ابن ملجم مرادي ملعون به شدت مجروح شدند.
19 رمضان 40 - «حضرت علي(ع)» نخستين امام و پيشواي مسلمانان جهان با شمشيرزهرآلود ابن ملجم مرادي ملعون به شدت مجروح شدند. مولا علي(ع) درمحراب نماز مشغول عبادت بودند كه ابن ملجم ملعون ازمتعصب ترين افراد خوارج شمشيرزهرآلودش را برسرمبارك امام علي(ع) فرود آوردند. ابن ملجم( لعنة الله عليه) و دو تن ازخوارج به توافق رسيده بودند كه حضرت امام علي(ع) را به شهادت و عمروعاص و معاويه را نابود سازند اما فقط ابن ملجم عمل ننگين خود را انجام داد. حضرت علي(ع) سه روز بعد ازاين ضربه زهرآلود شهيد شدند و جهان اسلام را ازداشتن اين موجود الهي كه تجسم حق و عدالت مطلق بودند محروم ساختند
برخي ديگر از رويدادهاي 1 اكتبر
1881: مهندس آ مريکايي ويليام ادوارد بوئينگ سازنده هواپيماهاي بوئينگ و موسس شرکتي به همين نام به دنيا آمد.
1936: ژنرال فرانسيسکو فرانکو پس از پيروزي بر چپهاي جمهوري طلب اين کشور در يک جنگ خونين داخلي ،خود را حکمران اين کشور اعلام داشت و دهها سال با ديکتاتوري تمام به اداره امور اسپانيا پرداخت.
1946: دولت آمريکا اعلام داشت که تا تحقق وحدت شبه جزيره کره از راه مسالمت آميز ، نيروهاي خود را از قسمت جنوبي کره بيرون نخواهد برد.
1939: پس از تصرف لهستان توسط نيروهاي آلمان و تقسيم اين کشور ميان آلمان و شوروي، چرچيل اعلام کرد که صلح با هيتلر معنا ندارد و وي مانع هرگونه تلاش براي صلح و سازش با هيتلر خواهدشد.
1957: در پي تجهيز شوروي به موشك باليستيك هدايت شونده كه آمريكا هنوز فاقد آن بود ، اين دولت بمب افكنهاي دور پرواز خود را به حالت آماده باش كامل در آورد تا در صورت حمله موشكي شوروي غافلگير نشود.
يك روز پس از جنايتكار جنگي شناخته شدن 22 از سران آلمان نازي ، اول اكتبر 1946 محكمه نظامي مربوط كه در نورنبرگNuremberg تشكيل جلسه داده بود 9 تن از آنان را به مرگ محكوم ساخت. محکومان به مرگ 16 اکتبر (15 روز بعد) به دار آويخته شدند ، تنها هرمان گورينگ _ مرد شماره 2 آلمان نازي پس از هيتلر - پيش از اعدام شدن ، در سلول زندان خودکشي کرد. تريبونال نظامي حکم خود را در باره گورينگ با لحني سخت انشاء کرده بود و اورا جنگ طلب شماره 2 ( پس از هيتلر ) و عامل قلع و قمع يهوديان خوانده بود.
ارسطو فيلسوف ، آموزگار و دانشمند بزرگ يونان باستان كه افكار و روش هاي او بيش از ساير فلاسفه دوران كلاسيك در جهان نفوذ داشته است اول اكتبر در سال 322 پيش از ميلاد درگذشت. وي 62 سال عمر كرد. افلاتون او را كه شاگردش بود مغز آكادمي و بزرگترين كتابخوان لقب داده بود. ارسطو به سال 334 پيش از ميلاد مدرسه « ليسيوم» را در آتن تاسيس كرد . پس از مرگ شاگردش اسكندر ، آتني ها او را به همان اتهام سقراط كه بي اعتنايي به خدايان آنان بود به مرگ محكوم كردند كه به شهر چالسيس گريخت . وي در شمال يونان منطقه اي كه اينك مقدونيه يونان ناميده مي شود به دنيا آمده بود و آتني نبود كه بشود استردادش را تقاضا كرد . ارسطو يك سال بعد درگذشت . وي انسان را از افراط در هر كار بر حذر داشته و اعتدال و ميانه روي را توصيه كرده است و سعادت را در تلاش براي رسيدن به آرزو و يا نيل به آن دانسته و فرد نا آگاه ويا كسي را كه كاربرد دانشي را كه فرا گرفته نداند انسان ناكامل خوانده است . به زعم او انسان كامل فردي منطقي است كه بدون دليل دست به اقدام نمي زند و به همين سبب ورود انسان ناكامل ( غيرمنطقي ) را به سياست ، براي جامعه خطرناك مي خواند. ارسطو جمع شدن ثروت دردست يك فرد را به زيان رفاه عمومي جامعه مي داند و مي گويد كه ثروت بيش از نياز شخصي بايد در كنترل جامعه باشد ( عقيده سوسيال دمكراسي ) . در مورد قانون كيفري مي گويد كه اگر مردم يكديگر را همانند اعضاي فاميل دوست داشته باشند نيازي به چنين قانوني نيست ، ولي چون چنين نيست و در جامعه ، انسان ناكامل زياد است ؛ قانون و دادرسي كيفري براي حفظ نظم جامعه و حراست از آزادي ها ضرورت دارد . ارسطو همين عقيده را درباره قانون ازدواج دارد و مي گويد كه اگر زن و مردي يكديگر را واقعا دوست بدارند كه لازمه ازدواج است نياز به وجود قانون در اين زمينه نيست و همان علاقه دو جانبه هر مشكلي را حل مي كند.
آغاز عمليات مسلم بن عقيل با رمز يا اَباالفضل العباس
9 مهر 1361 - ارتش جمهوري اسلامي ايران و سپاه پاسداران انقلاب اسلامي با همكاري بكديگرعمليات مسلم بن عقيل را با رمز يا اَباالفضل العباس آغازكردند. اين عمليات درمنطقه غرب سومار و ارتفاعات مشرف بر مَندَلي اجراشد. هدف ازاجراي عمليات مسلم بن عقيل آزادسازي ارتفاعات مشرف برمندلي، و پاسگاههاي مرزي ايران بود كه با موفقيّت به پايان رسيد. درعمليات مسلم بن عقيل بيش از4000تن از افراد دشمن كشته يا زخمي شدند و صدها تن به اسارت نيروهاي اسلام درآمدند.
روز همبستگي با کودکان فلسطيني
9 مهر 1374 - روز همبستگي با کودکان فلسطيني
نهم مهرماه زادروز «علي اصغر حاجي بابا» بنيادگذار صنايع ريخته گري و فروآلياژ ايران است كه در سال 1310 در تهران به دنيا آمد. حاجي بابا درعين حال يك مبارز سياسي و از ملَيون بنام ايران است. حاجي بابا كه يكي از بازرگانان مهم آهن بود در سال 1342 شركت «پارس متال» را به اميد اين كه وطن به سوي صنعتي شدن گام بردارد تاسيس كرد و سپس در سال 1348 به تاسيس شركت «شوفاژ كار ايران» همت گماشت. چون كارشناس مديريت صنايع بود و در اين رشته ها مهارت بسيار به دست آورده بود در اسفندماه سال 1357 (اندكي پس از پيروزي انقلاب) او را به سمت عضو هيات مديره كمپاني ايران ناسيونال انتخاب كردند. حاجي بابا كه هدفي جز پيشرفت اقتصاد وطن و ارتقاء سطح صنعت ندارد در سال 1361 نيز شركت «فروسيليس ايران» را تاسيس كرد. وي مدت ها نيز عضو شوراي مشورتي وزير صنايع و معادن وطن بود. حاجي بابا علاوه بر نيابت رياست اتاق صنايع و معادن سمنان و چهار دوره عضويت در هيات نمايندگان اتاق بازرگاني تهران و ايران از اعضاي اتاقهاي ايران و بلژيك و ايران و آلمان بوده است. برخي از فعاليت هاي عمومي ديگر حاجي بابا كه آنها را خدمت به وطن مي داند عبارتند از: عضويت، نيابت و رياست هيات مديره انجمن مديران صنايع، رياست هيات مديره انجمن صنفي كارفرمايان صنايع فروآلياژ، رياست هيات مديره صندوق توسعه صادرات صنعتي ـ معدني و خدمات مهندسي، عضويت در انجمن صنايع ريخته گري و عضويت در جامعه ريخته گران ايران و .... نام نيك، ابتكار، استعداد، حسن نيت و خدمات بي شائبه حاجي بابا به وطن باعث دعوت از او به اين همكاري ها شده است. همگان حاجي بابا را از مردان بزرگ صنايع، معادن و بازرگاني ايران مي دانند و وطندوستي وي را مي ستايند.