• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1481
تعداد نظرات : 1410
زمان آخرین مطلب : 4164روز قبل
خواستگاری و نامزدی
آتش حسد

در زمان يكي از خلفا مرد ثروتمندي بود، روزي وي غلامي را از بازار خريد، اما از روز اولي كه اين غلام را خريده بود با او مانند يك غلام عمل نمي‌كرد، بلكه مانند يك آقا با او رفتار مي‌نمود.يعني بهترين غذاها را به او مي‌داد، بهترين لباسها را برايش مي‌خريد، آسايشش را فراهم مي‌كرد. درست مانند فرزندش به وي مي‌رسيد، حتي شايد از فرزندش هم بهتر، علاوه بر اين همه توجه و لطفي كه به او مي‌كرد پول زيادي هم دراختيارش مي‌گذارد. ولي غلام ارباب خود را هميشه در حال فكر مي‌ديد و او را اغلب اوقات ناراحت مي‌يافت.
بالاخره ارباب تصميم گرفت تا غلام خويش را آزاد سازد و يك پول و سرمايه زيادي هم به او بدهد، بعد يك شب با او نشست و درد دل خود را بيرون ريخت و رو به غلام كرد و گفت: اي غلام، من حاضرم كه تو را آزاد كنم و اين اندازه پول هم به تو بدهم، ولي آيا مي‌داني كه اين همه خدمت‌ هايي كه من به تو كردم براي چه بود؟
غلام: نه ! براي چه؟
گفت: براي يك تقاضا! فقط اگر تو اين يك تقاضا را انجام دهي هر چه كه من به تو دادم حلال و نوش جانت باد. و اگر اين را انجام ندهي، من از تو راضي نيستم، اما چنانچه خود را براي انجام آن حاضر كني من بيش از اينها به تو مي‌دهم.
غلام گفت: هر چه بفرمايي اطاعت مي‌كنم، تو ولي نعمت من هستي، تو به من حيات دادي،
ارباب: نه بايستي قول قطعي بدهي، زيرا مي‌ترسم كه پيشنهاد كنم و تو بگويي نه!
غلام: مطمئن باش، هر چه مي‌خواهي پيشنهاد كني بفرما.
همينكه ارباب خوب از غلام قول گرفت، گفت:
پيشنهاد من اين است، كه تو در يك موقع خاص و در مكان مخصوصي كه بعداً معين خواهم كرد، سرِ مرا از بيخ بِبُري!
غلام گفت: يعني چه؟
ارباب: حرف من اين است.
غلام: چنين چيزي ممكن نيست.
ارباب: من از تو قول گرفتم و تو بايد به قول خود وفا نمايي.
مدتي از اين گفتگو گذشت تا يكي از شبها، نيمه شب غلام را بيدار كرد، كارد تيزي بدست او داد و دست ديگر او را گرفت و آهسته حركت كردند و به پشت بام منزل همسايه رفتند. ارباب در آنجا دراز كشيد وخوابيد. كيسه پولش را هم به غلام داد و گفت: همين جا سر من را بٍبُر و به هر كجا كه مي‌خواهي بروي، برو.
غلام سؤال كرد براي چه؟
ارباب: براي اينكه من اين همسايه را نمي‌توانم ببينم، مردن براي من از زندگي بهتر است، من رقيب او بودم، او هم رقيب من بوده، ولي اكنون او از من جلو افتاده است، و براي همين، الان دارم در آتش مي‌‌سوزم، لذا از اين عملي كه به تو دستور مي‌دهم، مي‌خواهم بلكه يك قتلي بپاي آن بيفتد و او برود به زندان، اگر چنين چيزي عملي بشود، آنوقت من راحت مي ‌شوم.
من مي‌دانم كه اگر اين جا كشته بشوم، فردا مي‌گويند چه كسي او را كشته؟ آن وقت پاسخ خواهند داد: رقيبش او را كشته است و جسدش هم كه در پشت بام رقيبش پيدا شده، پس او را مي‌گيرند و به زندان مي‌اندازند و بالاخره اعدام مي‌شود و مقصود من هم آنجا حاصل شده است.
غلام كه ديد اين مرد تا اين حد احمق و بيچاره است، پيش خود گفت پس من چرا اين كار را نكنم؟ اين براي همان كشته شدن خوب هست. كارد را بر گردن ارباب گذاشت و سر او را از بيخ بريد و كيسه پول را هم برداشت و رفت كه رفت.
خبر در همه جا منتشر شد، رقيب او را گرفتند و به زندان انداختند. بعد كه خواستند به جرمش رسيدگي كنند خيلي زود به اين نتيجه رسيدند كه: اگر اين قاتل باشد، پشت بام خانه خودش را براي كشتن رقيبش انتخاب نمي‌كند!
قضيه معمايي شده بود، غلام آخرش وجدانش او را راحت نگذاشت، رفت پيش حكومت وقت، و حقيقت را افشاء نمود، گفت: قضيه از اين قرار است كه او را من كشتم و البته اين به تقاضاي خود او بود، زيرا وي در يك حسدي آنچنان مي‌سوخت كه مرگ را بر زندگي ترجيح مي‌داد.
وقتي كه فهميدند قضيه از اين قرار است و اطمينان يافتند كه غلام درست مي‌گويد، هم غلام و هم آن زنداني متهم را كه رقيب ارباب بيچاره بشمار مي‌‌آمد از زندان آزاد كردند.
[1]
[1] . شهيد مرتضي مطهري، انسان كامل، ص 12 ـ 14.
يکشنبه 13/8/1386 - 8:27
خواستگاری و نامزدی
بلد بودن آدرس

در زمان جنگ كه بمباران شهرها شديد شده بود، به آيت‌الله گلپايگاني عرض كردند كه جهت ايمني از خطر، به يكي از روستاهاي اطراف قم تشريف ببريد.
ايشان فرمودند: «عزرائيل آدرس مرا همه جا بلد است».
يکشنبه 13/8/1386 - 8:23
دعا و زیارت

قالَ (عليه السلام): أَوَّلُ ما يُحاسَبُ بِهِ الْعَبْدُ الصَّلاةُ، فَإنْ قُبِلَتْ قُبِلَ سائِرُ عَمَلِهِ، وَ إذا رُدَّتْ، رُدَّ عَلَيْهِ سائِرُ عَمَلِهِ.
فرمود: اوّلين محاسبه انسان در پيشگاه خداوند پيرامون نماز است، پس اگر نمازش قبول شود بقيه عبادات و اعمالش نيز پذيرفته مى گردد وگرنه مردود خواهد شد.

 وسائل الشيعه: ج 4 ص 34 ح 4442.

يکشنبه 13/8/1386 - 8:20
دعا و زیارت

قالَ (عليه السلام): قَضاءُ حاجَةِ الْمُؤْمِنِ أفْضَلُ مِنْ ألْفِ حَجَّة مُتَقَبَّلة بِمَناسِكِها، وَ عِتْقِ ألْفِ رَقَبَة لِوَجْهِ اللهِ، وَ حِمْلانِ ألْفِ فَرَس فى سَبيلِ اللهِ بِسَرْجِها وَ لَحْمِها.([1])
فرمود: برآوردن حوائج و نيازمندى هاى مؤمن از هزار حجّ مقبول و آزادى هزار بنده و فرستادن هزار اسب مجهّز در راه خدا، بالاتر و والاتر است.

أمالى الصدوق: ص 197

يکشنبه 13/8/1386 - 8:18
دعا و زیارت

 قالَ(عليه السلام): مَنْ حَفِظَ مِنْ شيعَتِنا أرْبَعينَ حَديثاً بَعَثَهُ اللهُ يَوْمَ الْقيامَةِ عالِماً فَقيهاً وَلَمْ يُعَذِّبْهُ.([1] )
فرمود: هركس از شيعيان ما چهل حديث را حفظ كند ـ و به آن ها عمل نمايد ـ، خداوند او را دانشمندى فقيه در قيامت محشور مى گرداند و عذاب نمى شود.

أمالى الصدوق: ص 253

يکشنبه 13/8/1386 - 8:15
دانستنی های علمی

 

روز دانش آموز مبارک باد

يکشنبه 13/8/1386 - 8:10
خواستگاری و نامزدی

نگاهی به زندگی قیصر امین پور

به گزارش خبرنگار بخش ادب خبرگزاري دانشجويان ايران (ايسنا)، قيصر امين‌پور «دستور زبان عشق» را سرود و از دنيا رفت.
او آخرين مجموعه‌ي شعرش را مردادماه به‌دست علاقه‌مندان رساند. اين آخري‌ها كارهاي چاپ‌نشده‌ي سيدحسن حسيني را به سرانجام رساند و هنوز قرار بود كليات حسيني فقيد زير نظر او منتشر شود؛ اما...
اين شاعر و استاد دانشگاه حدود ساعت 3 بامداد امروز سه‌شنبه هشتم آبان‌ماه در حالي‌كه چندماهي بود 48ساله شده بود، پس از تحمل سال‌ها درد و بيماري بر اثر ايست قلبي درگذشت.
امين‌پور چند سال پيش عمل پيوند كليه انجام داده بود و چندي قبل نيز يك جراحي قلب را پشت سر گذاشت.
عضو پيوسته‌ي فرهنگستان زبان و ادب فارسي شامگاه گذشته در پي احساس درد به بيمارستان دي تهران مراجعه كرد؛ اما ديگر بيماري را تاب نياورد و همان‌جا چشم از دنيا فروبست.

آثار قيصر امين‌پور
«دستور زبان عشق» (1386)، «تنفس صبح» و «در كوچه‌ي آفتاب» (1363)، «آينه‌هاي ناگهان» (1372) و «گل‌ها همه آفتابگردانند» (1380) از مجموعه‌هاي شعر اين شاعر براي بزرگسالان هستند. «گزينه‌ي اشعار» او هم در سال 1378 منتشر شد.
همچنين «توفان در پرانتز» (نثر ادبي) و «منظومه‌ي ظهر روز دهم» (براي نوجوانان) (1365)، «مثل چشمه، مثل رود» (براي نوجوانان) (1368)، «بي‌بال پريدن» (نثر ادبي براي نوجوانان) و «گفت‌وگوهاي بي‌گفت‌وگو» (1370)، «به‌قول پرستو» (براي نوجوانان) (1375)، و «سنت و نوآوري در شعر معاصر» (1383) از ديگر آثار امين‌پور هستند.

نگاهي به زندگي قيصر امين‌پور
به گزارش ايسنا، قيصر امين‌پور دوم ارديبهشت‌ماه سال 1338 در گتوند خوزستان متولد شد. تحصيلات ابتدايي را در زداگاهش گذراند و دوره‌ي راهنمايي و دبيرستان را در دزفول سپري كرد. سال 1357 در رشته‌ي دامپزشكي دانشگاه تهران پذيرفته شد؛ ‌اما يك سال بعد، از اين رشته انصراف داد و به دانشكده‌ي علوم اجتماعي همين دانشگاه رفت.
در همان سال در شكل‌گيري حلقه‌ي هنر و انديشه‌ي اسلامي با افرادي چون سيدحسن ‌حسيني، سلمان هراتي، محسن مخملباف، حسام‌الدين سراج، محمدعلي محمدي، يوسفعلي ميرشكاك، حسين خسروجردي و... همكاري داشت (گروهي كه بنيانگذاران جوان حوزه‌ي هنري نام گرفتند و بعدترها چهره‌هايي چون سهيل محمودي، ساعد باقري، محمدرضا عبدالملكيان، عبدالجبار كاكايي، فاطمه راكعي و عليرضا قزوه نيز به آنان پيوستند). البته هشت سال بعد يعني در سال 1366، به‌همراه بسياري از هم‌دوره‌يي‌هايش، از حوزه‌ي هنري خارج شد. از ديگر نهادهايي كه قيصر امين‌پور در شكل‌گيري آن‌ها نقش داشت، به تشكيل دفتر شعر جوان در سال 1368 مي‌توان اشاره كرد.
او در سال 1363 مجددا رشته‌ي تحصيلي خود را تغيير داد و در رشته‌ي زبان و ادبيات فارسي دانشگاه تهران به تحصيل مشغول شد؛ تا اين‌كه در سال 1369 تحصيل در دوره‌ي دكتري اين رشته را آغاز كرد و دفاع از رساله‌ي پايان‌نامه‌اش ـ با راهنمايي دكتر محمدرضا شفيعي كدكني و همكاري دكتر اسماعيل حاكمي و دكتر تقي پورنامداريان ـ با عنوان "سنت‌ و نوآوري در شعر معاصر" در سال 1376 انجام شد.
دكتر امين‌پور كه تجربه‌ي تدريس در مقطع راهنمايي را در فاصله‌ي سال‌هاي 1360 تا 1362 در كارنامه‌ي خود داشت، از سال 1367 نيز به تدريس در دانشگاه الزهرا (س) پرداخت. اما شروع تدريس او در دانشگاه تهران به سال 1370 برمي‌گردد.
امين‌پور مدتي نيز به فعاليت‌هاي مطبوعاتي اشتغال داشت.

جمعه 11/8/1386 - 13:18
آموزش و تحقيقات

سلولهای بنیادی حافظه را باز میگردانند.

یک بررسی جدید نشان داد سلول‌های بنیادی‌ مغز ممکن است توانایی بازگرداندن حافظه پس از آسیب را داشته باشند.
به گزارش هلث‌دی‌نیوز این سلول‌های بنیادی عصبی با محافظت از سلول‌های موجود و افزایش اتصالات عصبی عمل می‌کنند.
در تجربیات دانشمندان آمریکایی گروهی از دانشگاه ایروین کالیفرنیا توانستند با استفاده از سلول‌های بنیادی مغز، حافظه جوندگان را پس از سه ماه درمان به میزان سالم باز گردانند.
به گفته کارشناسان این یافته می‌توانند درهای جدیدی به درمان آسیب مغزی، سکته مغزی، زوال عقل(دمانس) باز کند.
پژوهشگر ارشد ماتیو بلورتون - جونز، سرپرست این پژوهش در این باره گفت: " این یکی از اولین گزارش‌های که نشان می‌دهد شما می‌توانید با استفاده از رویکرد پیوند سلول‌های بنیادی حافظه را بازیابی کنید. در حال حاضر اطلاعات زیادی درمورد استفاده از سلول‌های بنیادی برای درمان بیماری‌هایی که باعث از دست رفتن کارکرد حرکتی می‌شوند وجود دارد، اما این بررسی نشان می‌دهد که این سلول‌ها ممکن است به بازیابی حافظه برای درمان سکته مغزی یا آسیب مغزی ناشی از ضربه هم کمک کنند."

جمعه 11/8/1386 - 13:14
اخبار

راز خاک جهان کشف شد.

دانشمندان دانشگاه کاليفرنيا و دانشگاه منچستربا هدف بررسي منشاء توليد خاک جهان تصاويري را که تلسکوپ فضايي اسپيتزر ازشبه ستاره اي درفاصله 8 ميليارد سال نوري اززمين قراردارد مورد بررسي قراردادند و کشف کردند که نيروي سياهچاله ها توانايي ايجاد و جابه جا کردن خاک ستارگان را درجهان دارند.به گزارش خبرنگارباشگاه خبرنگاران جوان ازکانادا به نقل از نيو ساينس،ِ شبه ستاره ها اجرامي کيهاني هستند که شباهت زيادي به ستارگان دارند و نسبت به ديگراجرام آسماني نواراني ترهستند.درحقيقت نور ويژه شبه ستاره ها بخاطرحضوريک سياهچاله بسياربزرگ است .
که دراطراف اين اجرام قراردارد.اين سياهچاله ها سبب توليد خاک ونورشديد شبه ستاره ها مي شود.
نيروي قوي گريزازمرکزوجانب مرکز که توسط سياهچاله ساخته مي شود وبادهاي کيهاني که حاصل اين نيروهاست مولکولهاي گازي شکل را توليد کرده واين مولکول ها را به مولکول هاي پيچيده ترتبديل مي کنند.رصد تلسکوپ فضايي اسپيتزربه ستاره شناسان اين امکان را داد که شيشه، شن، بلور، مرمرِ، ياقوت سرخ و ياقوت کبود را دراين شبه ستاره شناسايي کنند.

جمعه 11/8/1386 - 13:11
دعا و زیارت

چراغي براي روشني داخل قبرها!

شمع

 

مرگ بريده شدن علاقه روح از بدن است .مرگ يعنى آغاز سفر از اين دنيا به سراى آخرت
بعد از مرگ، انسان را به جايى منتقل مى كنند كه نامش ‍ قبر است، و قبر منزل موقتى مردگان مى باشد. در هنگام مرگ و قبض روح، ممكن است سختيها و شدايد فراوانى - در اثر اعمال و افكارى كه در دنيا كسب نموده است - به انسان هجوم آورد. و بعد از اين ناراحتيها و رنجهاى عالم قبر و برزخ شروع مى شود، تاريكى و ظلمت قبر، سوال نكير و منكر، فشار قبر، حمله حيوانات گوناگون به بدن و...
آدمى، بايد خود را براى چنين سفرى آماده سازد و از حالا به فكر سختى‌هاى راه طولانى خود باشد. و اينجاست كه نماز - اين باشكوهترين عمل عبادى الهى - به يارى انسان مى شتابد و از او در بحرانى ترين و طوفانى ترين لحظات، دستگيرى مى‌نمايد، چنانكه پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: ملك الموت به من گفت كه: هر كس مواظب اوقات نمازهاى پنجگانه‌اش باشد، من از مادر به او مهربانتر مى باشم . (1)
امام صادق عليه السلام فرمود: ان ملك الموت، يدفع الشيطان عن المحافظ على الصلاة و يلقنه شهادة ان لا اله الا الله و ان محمدا رسول الله، فى تلك الحالة العظيمة (2)
در تاريكى شب، دو ركعت نماز بخوان، براي (رهايي از) وحشت قبرها.
 
 
ملك الموت به هنگام قبض روح، شيطان را از آن انسانى كه بر نمازش ‍ محافظت داشته دفع مى‌كند، و در آن حالت هولناك و پر وحشت، شهادت به توحيد و رسالت را به او تلقين مى‌كند.
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود: الصلاة شفيع بينه و بين ملك الموت و انس فى قبره و فراش تحت جنبه و جواب لمنكر و نكير (3)
نماز شفيع نمازگزار در نزد ملك الموت و مونس در قبر و بسترى نيكو در قبر و پاسخ، به سوال نكير و منكر مى‌باشد.
سعيد بن جناح مى‌گويد: در مدينه، در منزل امام محمد باقر عليه السلام بودم .حضرت ابتدا، بدون اينكه سوالى شده باشد، فرمود: "من اتم ركوعه، لم تدخله وحشه فى قبره" (4) هر كس ركوع خود را در درست و كامل به جاى آورد، وحشت قبر به او راه نيابد.
پيامبر اكرم صلى الله عليه و آله فرمود: "ما من عبد، اهتم بمواقيت الصلاة و مواضع الشمس، الا ضمنت الروح عند الموت و انقطاع الهموم و الاحزان و النجاة من النار" (5)
بنده‌اى نيست كه به وقتهاى نماز و مواضع خورشيد، اهتمام دارد، مگر اينكه راحتى و آسايش در موقع مرگ و از بين رفتن ناراحتيها و غمها و رهايى از آتش را برايش ضمانت مى‌نمايم .
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:  صلاه الليل، سراج لصاحبها فى القبر (6) نماز شب، چراغى است براى صاحبش در قبر.

شمع

 
خداوند به يكى از پيامبرانش خطاب نموده، فرمود: "قم فى ظلمة الليل، اجعل قبرك روضة من رياض الجنة" تيرگى شب، به عبادت برخيز تا قبر تو را باغى از باغهاى بهشت قرار دهم .
پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود:  ان القبر ينادى كل يوم بخمس ‍ كلمات، انا بيت الفقر، فاحملوا الىّ كنزا، انا بيت الظلمة فاحملوا الىّ سراجا،... قبر در هر روز به اين كلمات پنجگانه ندا در مى دهد، من خانه فقر و تهيدستيم ، پس ذخيره‌اى براى خودتان به اينجا بفرستيد. من خانه تاريكى‌ام، چراغى در اين خانه بياوريد،... گفته شد: آنها كدامند؟ حضرت فرمود:  "و اما السراج فصلاة الليل و اما الكنز فكلمه شهاده لا اله الا الله" ... چراغ اين خانه ظلمانى، نماز شب است و گنج آن، كلمه شهادت لا اله الا الله و... مى باشد. (7)
حضرت رضا فرمود: بر شما باد به نماز شب ! بنده‌اى نيست  كه آخر شب برخيزد و هشت ركعت نماز شب و دو ركعت نماز شفع و يك ركعت نماز وتر را بجاى آورد، و در قنوت وتر، هفتاد مرتبه استغفار كند، مگر آنكه پاسخ داده شود به ايمني از عذاب قبر و از عذاب جهنم و  نيز عمرش طولانى شود (8)
وقتى كه جناب ابوذر غفارى (ره) به مكه معظمه مشرف گرديده بود نزد كعبه ايستاد، و خطاب به مردمى كه براى حج از اطراف عالم در مسجد الحرام جمع گشته بودند، فرمود:
چراغ اين خانه ظلمانى، نماز شب است و گنج آن، كلمه شهادت لا اله الا الله و...
 
 
ايها الناس ! منم جندب بن سكن غفارى، منم خير خواه شما و مهربان بر شما، به سوى من بياييد.
مردم از اطراف دور او جمع شدند، فرمود:
اى مردم ! هر گاه يكى از شما خواست به سفرى برود، هر آينه زاد و توشه‌اى
براى خود بر مى‌دارد - به آن اندازه كه در سفر دارد - و چاره اى از آن ندارد، پس هر گاه چنين است، سفر آخرت سزاوارتر است به زاد و توشه راه، در اين هنگام مردى برخاست و گفت: پس ما را راهنمايى كن اى ابوذر!
فرمود: ... "صل ركعتين فى سواء الليل لوحشه القبور" (9) در تاريكى شب، دو ركعت نماز بخوان، براي (رهايي از) وحشت قبرها.

 
1- ثواب الاعمال ، ص 61، بحار، ج 6، ص 244.
2- وسائل الشيعه ، ج 3، ص 19، من الا يحضره الفقيه ، ج 1، ص 42.
3- بحار، ج 82، ص 231 خصال صدوق ، ج 2، ص 522.
4- ثواب الاعمال ، ص 61، بحار، ج 6، ص 244.
5- سفينه البحار، شيخ عباس قمى ، ج 2، ص 43.
6- الرساله العليه ، ص 176.
7- نشان از بى نشانها، ص 314.
8- سفينه البحار، ج 2، ص 397.
9- بحار، ج 96، ص 258، منازل الاخره ، ص 3.
جمعه 11/8/1386 - 12:45
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته