• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1481
تعداد نظرات : 1410
زمان آخرین مطلب : 4167روز قبل
دانستنی های علمی

تصویر بالا عکس حرم حضرت معصومه(س)در زمان قبل از باز سازی می باشد.

يکشنبه 20/8/1386 - 8:19
دانستنی های علمی

بيت النور

در محله ميدان مير واقع در خيابان عمارياسر يكى ازمدارس علميه قم به نام مدرسه مباركه ستيه واقع است كه حضرت فاطمه معصومه (س) در دوران اقامتشان درقم - يعنى در فاصله ورود تا وفاتشان - در اين مكان كه همان منزل موسى بن خزرج بوده به سر مى برده اند و دوران هفده روزه نقاهت وبيمارى خود را در آن جا گذرانيده اند و براى ايشان در آن مكان محرابى است كه درآن عبادت مى كرده اندواكنون محّل زيارت زائران است .

يکشنبه 20/8/1386 - 8:13
دانستنی های علمی

علاقه شديد مردم قم به خاندان پيغمبر(ص)

مردم قم از آغاز فتح آن شهر به دست مسلمانان و پذيرفتن دين مبين اسلام، به دوستدارى اهل بيت پيامبر(ص) شهره بودند و قمى همواره مثال كاملى بوده است براى يك شيعه متعصب و علاقه مند به مذهب خود و اين علاقه و محبت در طول تاريخ يكهزار و سيصد ساله قم در عصر اسلام، پيوسته در آنان وجود داشته و با وسايل و كيفيات گوناگون آن را به ثبوت رسانيده است.

قمى ها در زمان ائمه اطهار (ع)، آنچه از ملك و عقار داشتند، حتى خانه و بعضى از ايشان تمام مايملك خود را وقف ائمه كردند و هرسال خمس اموال خود را براى امامان (ع) مى فرستادند(1).

ديگر آن كه اولاد على (ع) را گرامى داشتند و به آنان مقام و مسكن دادند و آب و ملك به ايشان بخشيدند(2).

شهرت مردم قم در دوستدارى اهل بيت در زمان ائمه به حدى بود كه به گوش مأمون خليفه معروف عباسى نيز رسيده بود. زيرا وى در ضمى جريان مفصلى كه در آن از علت تفويض ولايت عهدى به على بن موسى الرضا(ع) براى ريان بن الصلت شرح داده، گفته است:

كسى را نمى يابم كه در اين كار (تفويض خلافت به آل على) مرا يارى دهد، به راستى تصميم گرفتم كه اهل قم را شعار و دثار خود(يعنى ياران باطنى و ظاهرى خود) قرار دهم(3).

برگرفته از كتاب تاريخ مذهبى قم

1و2ـتاريخ قم، ص 279.
3ـ عيون اخبار الرضا، ج 2، ص 152.

يکشنبه 20/8/1386 - 8:12
دانستنی های علمی

حضرت على بن موسى الرضا(ع) در قم

درباره عبور على بن موسى الرضا(ع) از قم به هنگام رفتن به مرو (بنا به دعوت مأمون) در بيشتر مأخذها اشاره اى نشده است، اما قرائن و مداركى، آمدن آن حضرت را به قم تأييد، بلكه ثابت مى كند.

نخست آن كه در قم محله اى به نام شاه خراسان در اواسط خيابان آذر وجود دارد، كه در همين محل مدرسه اى به نام مدرسه رضويه بنا شده است. مردم قم از قديم معتقد بوده اند كه على بن موسى الرضا(ع) زمانى كه به قم آمد، در همين محل نزول اجلال فرمود و از چاهى كه هم اكنون در آن مدرسه موجود است، آب نوشيد و غسل كرد و وضو ساخت و اين امر سينه به سينه تا به امروز رسيده است.

ديگر اين كه روايتى است كه ابن الفقيه از اميرالمؤمنين (ع) نقل كرده و در ضمن آن آبى در قم وصف شده كه حضرت رضا (ع) در آن غسل خواهد كرد(1)

دليل سوم، نوشته تاريخ قم است كه امام على بن موسى الرضا (ع) از آب مزبور نوشيد و در آن غسل كرد(2)

در تاريخ قم همچنين نوشته شده است كه حضرت رضا (ع) درصحبت زجاء بن ضحاك، به راه بصره و فارس و اهواز (ظاهراً صحيح اهواز و فارس باشد) به طوس آمد (3) اما از چه راهى به قم آمد و آمدن او به چه نحوى بود؟ متعرض نشده است.

دليل چهارم اين است كه ابن طاووس از علماى معروف شيعه در قرن هفتم، كيفيت ورود على بن موسى الرضا (ع) را به قم در كتاب «فرحة الغرى» شرح داده و چنين نوشته است:

«چون مأمون از خراسان، حضرت رضا (ع) را صلب كرد، آن حضرت از مدينه به بصره آمد و در راه خود به كوفه نرسيد و از بصره از راه كوفه به بغداد رفت و از آن جا روانه قم شد. اهل قم به ديدن ايشان آمدند و در آن كه كدام يك افتخار مهماندارى آن حضرت راپيدا كند، با يكديگر به بحث و نزاع برخاستند. امام فرمود : شتر من خود مأمور است كه دركجا فرود آيد; شتر در مقابل خانه اى زانو زد. صاحب آن خانه در خواب ديده بود كه فردا امام رضا (ع) مهمان او خواهد بود، ديرى نپاييد كه خانه مزبور مقام شامخى پيدا كرد و امروز (قرن هفتم) مدرسه اى است كه رهگذر است.»

به احتمال قوى مدرسه مزبور همين مدرسه رضويه فعلى است كه در اثر مرور زمان، بناى اصلى به كلى از ميان رفته و تجديد بنا شده و قسمتى از آن جزء خيابان گرديده است.

قرائنى كه ذكر شد، همه دلالت دارد كه على بن موسى الرضا(ع) به قم آمده و شايد چند روزى در اين شهر اقامت فرموده، ولى شيخ صدوق تصريح كرده است به اين كه مأمون دستور داده بود كه حضرت رضا در راه خود به خراسان، از كوفه و قم عبور نكند. عبارت صدوق در ان باره چنين است:

«مأمون به رضا (ع)نوشت كه از راه كوفه و قم نيايد، بنابراين از راه بصره و اهواز(4) و فارس به مرو رسيد.»

ظاهراً مقصود مأمون اين بوده كه على بن موسى الرضا (ع) از كوفه و قم - يعنى دو مركز عمده شيعه و دوستداران اهل بيت - عبور نكند.

حضرت از كوفه عبور نكرد و به همين جهت، بنابر نوشته ابن طاووس به زيارت اميرالمؤمنين (ع) نايل نشد.(5) ولى آيا طبق دستور مأمون به قم هم نيامد يا رجاء بن ضحاك كه مأمور بردن آن حضرت از مدينه به مرو بود، نگذاشت كه از قم عبور کند ؟ گويا در اين باره سندى دردست نباشد.

بنابراين و با توجه به دلايلى كه قبلاٌ ذكر شد، تشريف فرمايى على بن موسى الرضا(ع) به قم تقريباً مسلم مى شود.

منبع: تاريخ مذهبى قم، تأليف على اصغر فقيهى.

1ـ مختصر البلدان، ط 264.
2ـ تاريخ قم، ص 91.
3ـ در نسخه چاپى تاريخ قم در ميان دو قلاب (به طوس آمد) چاپ شده كه به جاى طوس گويا مرو صحيص است. ص 199.
4ـ مقصود از اهواز، خوزستان است.
5ـ نجف در هفت كيلومترى كوفه واقع است.
يکشنبه 20/8/1386 - 8:10
دانستنی های علمی

وضع شهر قم مقارن آمدن حضرت معصومه(س)

گويا آوازه تشيع مردم قم در آن زمان تا مدينه رسيده بوده و حضرت معصومه (سلام الله عليها) از وجود آن شهد و ارادت و محبت مردم آن نسبت به خاندان پيامبر(ص) اطلاع داثته اند، زيرا چون به ساوه رسيد و بيمار شد، پرسيد از اين جا تا قم چند فرسنگ فاصله است؟ و دستور فرمودند وى را بدان شهر برند.

مردم قم در آن وقت نسبت به خلفا نافرمان بودند و از اين رهگذر خسارات فراوان ديدند. اين نافرمانى در صورتى شدت مى يافت كه والى غير شيعه براى قم معين مى شد; طبق مدارك موجود، مردم قم والي و قاضى اى را كه داراى مذهب ايشان نبودند نمى پذيرفتند، حتى در زمان شاه اسماعيل صفوى كه سلطان مراد عثمانى مدتى بر ايران غلبه كرده و يك نفر به نام اسلمس بيك را حاكم قم قرار داده بود، آن مرد به علت مخالفت اهالى، مذهب شيعه ر ا پذيرفت و كلمه يا على را بر روى سينه خود نقش كرد...(1)

طبق نوشته بلاذرى، مردم قم در زمان مأمون نافرمانى كردند و از پرداخت خراج سر باز زدند. مأمون، على بن هشام مروزى را فرستاد و با سپاه او را مدد داد تا با قمى ها بجنگد . يحيى بن عمران را كه حاکم قم بود به قتل رسانيد، باروى شهر را با خاك يكسان نمود و خراج قم را (كه از زيادى آن شكايت داشتند) بيش از سه برابر كرد (2) (دو ميليون درهم را تا شش ميليون بالا برد) اين موضوع را ابن اثير نيز در ضمن وقايع سال 210 آورده است .

چهل پنجاه سال بعد، باز در زمان معتز عباسى پسر متوكل، مردم قم نافرمانى كردند، موسى بن بغا عامل بلادالجبل (بلادالجبل تقريباً همان عراق عجم است كه قم هم جزء آن بود) به قم حمله كرد، جمع كثيرى را كشت و جمعى ديگر را به فرمان معتز، تبعيد كرد.(3)

اما وضع قم از نظر شهرى آن طور كه يعقوبى در حدود پنجاه سال بعد از آمدن حضرت فاطمه معصومه(س) نوشته است، دو قسمت بوده كه به مجموع اين دو قسمت قم مى گفته اند (در حالى كه مقارن آمدن اشعرى ها، هفت قسمت بوده) و رودخانه از ميان آن دو مى گذشته (امروز هم رودخانه شهر قم را به دو قسمت كرده) و پل هاى سنگى آن دو را به يكديگر مربوط مى ساخته است. (4) قسمت بزرگ تر به نام منيجان قلعه اى از آن ايرانيان قديم وجود داشته است; قسمت كوچك تر به نام كميدان در سمت چپ رودخانه واقع بوده است.

مردم قم در آن وقت دو دسته بودند : يك دست عرب هاى بنى الاشعر و آل مذحج، ديگرى مردم بومى كه از نژاد ايرانى بودند. منيجان همان شهر اصلى قم است و در تاريخ قم به نام بلده ممجان آمده (5) و تصريح شده به اين كه ممجان نفس قم است و در جاى ديگر چنين ذكر شده كه كميدان قصبه قم است(6).


1ـ تفصيل مطلب در كتاب خلاصه التواريخ، قاضى احمد قمى، ج 1، ص 76.
2و3 ـ فتوح البلدان، ص 386.
4و5ـ البدان، (چاپ نجف)، ص 40، ص 43.
6ـ تاريخ قم، ص32.
يکشنبه 20/8/1386 - 8:7
شعر و قطعات ادبی

نگين قم

شهرها انگشترند و «قم» ، نگين
تربت قم، قبله عشق و وفاست
مرقد معصومه «ع» چشم شهر ما
دخترى از اهل بيت آفتاب
در حريمش مرغ دل پر مى زند
هر دلى اينجاست مجذوب حرم
اين حرم باشد ملائك را مطاف
ديده پاكان به قبرش دوخته
حوزه قم هاله اى بر گِرد آن
قم هميشه رفته راه مستقيم
شهر خون، شهر شرف، شهر جهاد
هركجا را هر چه سيرت داده اند
نقطه قاف قيامند اهل قم
اهل قم ز اوّل ولايت داشتند
اهل قم از ياوران «قائم» اند
دختر موسى بن جعفر «ع» را درود
  قم، هماره حجّت روى زمين
شهر علم وشهر ايمان و صفاست
مهر او جانهاى ما را كهربا
وارث درّ حيا، گنج حجاب
هر گرفتار آمده، در مى زند
جان، اسير رشته جود وكرم
زائران را ارمغان، عشق و عفاف
عصمت و پاكى از آن آموخته
فقه و احكام خدا را مرزبان
بوده در مهد هدايتها مقيم
شهر فقه و حوزه، علم و اجتهاد
اهل قم را هم بصيرت داده اند
برق تيغ بى نيامند اهل قم
در دل و در ديده آيت داشتند
درقيام و پيشتازى دائمند
كز عناياتش تراويد اين سرود
حجّت الاسلام والمسلمين جواد محدّثى

يکشنبه 20/8/1386 - 8:5
شعر و قطعات ادبی

مدح حضرت معصومه (س)

اى دختر و خواهر ولايت
بر ارض و سما مليكه در قم
معصومه به كتيبه و به عصمت
در كوى تو زنده، جان مرده
در قصر تو جبرئيل حاجب
گفتند و شنيده اند ز آغاز
حاجت نبود مرا برآن در
قم قبله خازن بهشت است
قم شهر مقدس قيام است
قم تربت پاك پيكر توست
گر فاطمه دفن شد شبانه
كى گفته نهان زماست آن قبر
آن قبر كه در مدينه شد گم
مريم به برت اگر نشيند
سازد به سلام سرو قد خم
روزى كه به قم قدم نهادى
آن روز قرار ازملك رفت
تاييد چو موكبت ز صحرا
درخاك رهت ز عجز و ناله
با گريه شوق و شاخه گل
دل بود كه بود محفل تو
آن پير كه سيد زمان بود
گرديد به گرد كاروانت
بردند ترابه گريه هودج
ازشوق تو اى بتول دوم
كاى مردم قم به پاى خيزيد
آذين به بهشت قم ببنديد
قم شام نبود تا كه درآن
قم شام نبود تا كه از سنگ
قم كوفه نبود تا كه خواهر
حاشا كه قم اين جفا پذيرد
بستند به گرد ميهمان صف
قم مهمان را عزيز خواند
«ميثم» همه عمر آن چه را گفت
  آيينه مادر ولايت
آرام دل امام هفتم
افتاده به خاك پايت عفت
بر خاك تو عرش سجده برده
زوار تو را بهشت واجب
كز قم به جنان درى شود باز
قم باشدم از بهشت بهتر
اين جا سخن از بهشت، زشت است
قم خانه يازده امام است
اينجا حرم مطهر توست
نبود ز حريم او نشانه
من يافته ام كجاست آن قبر
پيدا شده در مدينه قم
اين منظره را مسيح بيند
اول به تو بعد از آن به مريم
قم را شرف مدينه دادى
ذكر صلوات بر فلك رفت
شهر از تو شنيد بوى زهرا
مى ريخت سرشك همچو لاله
برد اند به ناقه ات توسل
غم گشت به دور محمل تو
رويش همه را چراغ جان بود
شد، پاى برهنه سار بانت
تا خانه موسى ابن خزرج
قم داد ندا به مردم قم
از هر در و بام گل بريزيد
معصوم  خدا مرا پسنديد
دشنام دهد كسى به مهمان
گردد رخ ميهمان ز خون رنگ
بيند سر نى سر برادر
مهمان به خرابه جاى گيرد
قم با صلوات و شام با كف
كى دخت و را كنيز خواند؟
در مدح و مصيبت شما گفت

سازگار
يکشنبه 20/8/1386 - 8:3
دانستنی های علمی

معصومه اى را در غريبى و غربت همچون زينب درپى برادر يافتم...

السلام عليك يا بنت موسى بن جعفر(ع)

معصومه اى را در پاكى و معنويت يافتم، معصومه اى را در غريبى و غربت همچون زينب درپى برادر يافتم. «يا اخت ولى الله» معصومه اى را كه نشانه قبر مادرش بود يافتم. «يا بنت فاطمه (س)» معصومه اى را كه بوى مدينه و غريبى تنهايى بقيع را به همراه داشت يافتم. «يا بنت الحسن (ع)» معصومه اى را كه پيام آور مظلوميت و غربت كربلا بود يافتم «يا بنت الحسين (ع)».

حال به خود مى بالم واحساس آرامش مى كنم كه تو را يافتم، باز به خود مى بالم كه در سرزمينى متولد شدم كه خاكش بوى بهشتى را مى دهد كه وعده خدا بخاطر قدومت به مردمان اين سرزمين وارد شده است كه «من زارها عارفا بحقها فله الجنة» .

يا« عمة ولى الله »پى بردن به اسرار وجودت بسيار سخت است و هيچ قلمى و مغز شاعرى نمى تواند آن طور كه شايسته توست بگويد و بنويسد و هيچ اشكى نمى تواند زخم غريبى و دورى برادرت را تسكين دهد واين تويى تسكين دهنده دردهاى غريب.

اگر تو نبودى كبوتران، پرواز عشق سر نمى دادند و اين چنين دلربايى گنبد نيلگونت نمى شوند .

چه زيباست آن لحظه اى كه عاشقانت مسحور جمال كبريائيت مى شوند ودر پى نسيم رحمت و شفاعتت سرمست، كه «عرف الله بيننا و بينكم فى الجنة» .

وجود، هميشه سرشار كرامت توست و از وجود شماست كه درهاى بهشت به رويمان گشوده است .

«يا فاطمه اشفعى لنا فى الجنة»

معصومه رحيمى

يکشنبه 20/8/1386 - 7:56
دانستنی های علمی
عَنْ فَاطِمَةُ بِنْتَ موسَى بْن جَعْفَر (ع)... عَنْ فَاطِمَةَ بِنْت ِرَسُول ِاللّهِ صَلَّى اللّه عَلَيْه ِوَ آلِهِ وِ سَلَّمَ ، قَالَتْ: قَالَ رَسُولُ اللّه ِصَلَّى اللّه ِعَلَيْه ِوَ آلِه ِوَ سَلَّمَ : «ألا مَنْ ماتَ عَلى حُبِّ آل ِمُحَمَّد ماتَ شَهِيداً.

فاطمه معصومه(س)، از دختر امام صادق (ع) روايتى نقل مى كند كه سلسله سندش به حضرت فاطمه زهرا(س)مى رسد كه آن حضرت مى فرمايد: حضرت رسول اكرم (ص) فرمود: «آگاه باشيد! هركس با محبّت آل محمّد بميرد شهيد از دنيا رفته است.»

                                     عوالم العلوم ج21                                                             

يکشنبه 20/8/1386 - 7:53
دانستنی های علمی

میلاد کریمه اهل بیت مبارکباد
روى القاضى نور اللّه عن الصادق عليه السلام قال:
ان للّه حرماً و هو مكه ألا انَّ لرسول اللّه حرماً و هو المدينة ألا وان لاميرالمؤمنين عليه السلام حرماً و هو الكوفه الا و انَّ قم الكوفة الصغيرة ألا ان للجنة ثمانيه ابواب ثلاثه منها الى قم تقبض فيها امراة من ولدى اسمها فاطمه بنت موسى عليهاالسلام و تدخل بشفاعتها شيعتى الجنة با جمعهم .

خداوند حرمى دارد كه مكه است پيامبر حرمى دارد و آن مدينه است و حضرت على (ع) حرمى دارد و آن كوفه است و قم كوفه كوچك است كه از 8 درب بهشت سه درب آن به قم باز مى شود - زنى از فرزندان من در قم از دنيا مى رود كه اسمش فاطمه دختر موسى (ع) است و به شفاعت او همه شيعيان من وارد بهشت مى شوند .

                                                                 

يکشنبه 20/8/1386 - 7:50
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته