• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1449
تعداد نظرات : 521
زمان آخرین مطلب : 4614روز قبل
بهداشت روانی

برای خودت وقت داری ؟

- در زندگی روزمره‌ی خود، چه قدر زمان صرف پرداختن به علایق‌تان می‌کنید؟
- آیا شما هم از زمره افرادی هستید که تمام زندگی‌شان را صرف کار و در‌آوردن پول می‌کنند؟
- آیا کار زیاد، زندگی‌تان را پر کرده است؟

اگرچه در جامعه‌ی امروزی، کارِ بیش‌تر، به‌معنای تأمین بیش‌تر نیازهای اقتصادی‌ست اما در زندگی همه‌ی ما انسان‌ها، جایی‌ست که احساس می‌کنیم به‌قول معروف «بنزین تمام کرده‌ایم!» و دیگر رمقی برای ادامه‌ی مسیر پرفراز و نشیب زندگی نداریم؛ جایی‌ست که توقف می‌کنیم، بر‌می‌گردیم و به پشت‌سرمان نگاه می‌کنیم؛ به مسیری که در زندگی پیموده‌ایم تا به لحظه‌ی کنونی رسیده‌ایم. روز‌هایی هست که احساس نگرانی، گیجی و آشفتگی را تجربه می‌کنیم، زمانی‌که حس دلسردی و ناامیدی بر ما چیره می‌شود و با خود می‌اندیشیم که با وجود زحماتی که تا‌کنون کشیده‌ایم، به موفقیت کامل نرسیده‌ایم. می‌بینیم که عمری طول کشیده تا دنیای‌مان را به‌شکل کنونی در‌آوریم و حال، با آن‌که به همه‌ی خواسته‌های اقتصادی‌مان دست‌یافته‌ایم، احساس خوشبختی نمی‌کنیم زیرا خوشبختی هر فردی، در گروی آرامش روانی و آسایش فکری اوست و ما آن‌قدر در مسیر زندگی به دنبال مسائل اقتصادی دویده‌ایم که از لحظه‌ی استراحت و آرامش خویش، بی‌اعتنا عبور کرده‌ایم.

اگر شما هم جزو افرادی هستید که با زور و تقلا به تکاپو سرگرمید و تمام اوقات‌تان صرف کار و تلاش فراوان شده، بایستید و زمانی را به خودتان اختصاص دهید! برای نمونه، اگر کارمندی هستید که مدت‌هاست دل‌تان برای دو ساعت خواب بیش‌تر لک‌زده، می‌توانید در یک روز تعطیل به‌جای این‌که از صبح زود بیدار شوید و به نظافت خانه بپردازید، چند ساعت بیش‌تر بخوابید و بقیه‌ی روز را با تنی آرام و روانی روشن به فعالیت بپردازید و یا اگر مدت‌هاست که آن‌قدر سرگرم کار و تلاش بوده‌اید که حتی به یک مسافرت کوتاه هم نرفته‌اید، می‌توانید برنامه‌ریزی کنید و تعطیلات آخر هفته را به یک سفر کوتاه بروید و آب و هوایی عوض کنید.

هر‌چند وقت یک‌بار، زمانی را به خودتان اختصاص دهید، روزی مناسب را انتخاب کرده و از قبل برای آن روز برنامه‌ریزی نمایید؛ طوری‌که طی آن روز به فعالیت‌ها و کارهای مورد علاقه‌تان بپردازید. می‌توانید در آن روز به ورزش مورد علاقه‌تان بپردازید، برای خود گل بخرید، لباس مورد علاقه‌تان را بپوشید، به رستوران مورد علاقه‌تان بروید و بهترین غذای آن‌جا را سفارش‌دهید و در آرامش تمام، فارغ از افکار و مشکلات روزمره، غذای‌تان را میل‌کنید. می‌توانید در آن روز به خودتان هدیه دهید؛ به‌خاطر تمام زحماتی که تا‌کنون کشیده‌اید. در هر حال، این حق شماست که زمانی را به خود اختصاص دهید؛ پس سعی‌کنید در آن روز، فقط به خودتان فکر کنید؛ به آرامش فکری و آسایش روانی‌تان.

برای خودتان وقت بگذارید! شما ارزش‌اش را دارید؛ ارزش احترام به خویشتن و محبت به خود را.
سه شنبه 30/6/1389 - 9:38
ازدواج و همسرداری

چگونه با همسرم بهتر برخورد کنم ؟

اغلب زوج‏های جوان حتی اگر در گذشته، بهترین دخترها و پسرها برای خانواده‏هایشان بودند، در زندگی مشترک با همسرشان، دچار اختلاف می‏شوند. کسی نمی‏تواند ادعا کند که تا به حال با همسرش مشاجره نداشته و از همسرش نرنجیده است. بعضی‏ها به خاطر جر و بحث‏هایی که پیش می‏آید، احساس می‏کنند که ازدواجشان موفق نبوده است. با این حال، خود را ناگزیر به سازش با همسر می‏دانند؛ اما اختلاف آنها، مثل آتش زیر خاکستر، باقی می‏ماند. در این موارد، لازم است هر یک از زوجین فقط این سوءال را از خود بپرسند که «چقدر برای بهبود روابطمان زحمت کشیدیم»؟

اغلب ما در برابر این سوءال، ابروها را بالا انداخته، با چشمانی از حدقه بیرون زده و قیافه‏ای حق به جانب، می‏گوییم : «خیلی».

حقیقت امر این است که ما زحمت‏هایمان را حساب شده نکشیدیم.

آیا تا به حال سعی کرده‏ایم که ریشه اختلافات را پیدا کنیم و مسائلی را که سد راه خوشبختی ماست، برطرف کنیم؟

آیا تا به حال خواسته‏هایمان را در کفه ترازوی ذهنمان گذاشته‏ایم تا ببینیم کدام ارزش را باید فدای ارزش دیگر کنیم؟

آیا تا به حال فکر کرده‏ایم که ما می‏توانیم با کمی سعی و تلاش، زندگی مشترکمان را سرشار از شادی، عشق و محبت کنیم؟


نارضایتی‏های کوچک
نارضایتی‏های کوچک را دست کم نگیریم؛ چون اغلب همین‏ها هستند که سد راه خوشبختی هستند؛ مثل بگو مگوها، نیش زدن‏ها، دخالت‏ها، ناسازگاری‏ها، ناکامی‏ها، غرورها و منت گذاشتن‏ها. اگر در برابر این مسائل کوچک از خود گذشت نشان دهید، راه‏های جدیدی برای دوست داشتن زندگی و همسرتان باز خواهد شد و به یک نیروی فزاینده مثبت، دست خواهید یافت. در این جا برای نمونه، چند راه را به شما یادآوری می‏کنیم؛ سعی کنید راه‏های دیگر را خودتان کشف کنید.


منت نگذارید
منظور کردن کارهایی که برای همسرتان انجام داده‏اید یا حتی گذشتی که به خاطر او کرده‏اید، برای هر یک از طرفین، همیشه وسوسه‏انگیز است. این وسوسه را بشناسید و آن را از خود دور کنید. این مسئله، یکی از مواردی است که جرقه اختلافات زوجین را فراهم می‏کند. ما نباید توقع داشته باشیم که همسرمان به خاطر هر کاری که انجام می‏دهیم، از ما قدردانی کند. اگر زوجین، توقع قدردانی داشته باشند، نتیجه آن، ناخرسندی و به رخ کشیدن کارهایی است که در طول روز انجام می‏دهند و اگر یکی از زوجین این کار را انجام دهد، طرف مقابل نیز قطعاً تحریک شده، به دفاع از خود می‏پردازد. ما نباید از این‏که برای خوشبختی‏مان کاری انجام داده‏ایم، ناراضی باشیم؛ از این‏که من بچه‏ها را به مدرسه رساندم؛ خانه را من تمیز کردم؛ خرید را من کردم؛ بچه‏ها را من حمام بردم و... . منظور کردن این کارها، به معنی نارضایتی ما از آنهاست و بی‏گذشت بودنمان را نشان می‏دهد و در این صورت، چه بخواهیم و چه نخواهیم، همسرمان فکر می‏کند که بر سر او منت می‏گذاریم و مهم‏تر این‏که یادآوری این کارهای به ظاهر سخت، آن هم به طور دائم باعث می‏شود که نسبت به همسرمان، احساس خشم کنیم و کم کم عشق و محبت در زندگی کم‏رنگ می‏شود و کنایه‏زدن‏ها شروع شود و هر روز بیشتر از روز قبل، نیروی خود را به خاطر این مسائل بی‏ارزش، از دست می‏دهیم و عادت می‏کنیم که هر روز، فهرست بلندبالایی را از کارهایی که انجام داده‏ایم، به رخ همسرمان بکشیم؛ کارهایی که وظیفه ماست و نشانه گذشت ماست.

در این مواقع، - هر گاه احساس کردید نسبت به همسرتان خشمگین هستید - وقتی که احساس کردید کار نادرستی انجام داده یا حتی کاری را که می‏بایست انجام می‏دادید، انجام نداده‏اید، لحظه‏ای صبر کنید و آن عشقی را که بینتان هست، به یاد بیاورید؛ لبخندی بر لب بیاورید و عصبانیت را به مرور زمان و با تمرین، از فهرست عادت‏هایتان حذف کنید. در این صورت، تأثیر آن را در همسرتان خواهید دید. این کار، گامی بزرگ در جهت بهبود روابط خواهد بود و هر روز، علاقه‏تان به زندگی مشترک و شریک زندگی‏تان، بیشتر خواهد شد.


توقع نداشته باشید همسرتان بی‏نقص باشد
وقتی به همسرتان می‏گویید «چرا این طور هستی»، یا «چرا خودت را عوض نمی‏کنی»، از او توقع دارید که چه جوابی به شما بدهد؟ خودتان را جای او بگذارید؛ اگر کسی از شما این سوءال را بپرسد، چه جوابی می‏دهید؟ اغلب ما فکر می‏کنیم که عملکردمان درست است و شاید ذاتاً نمی‏توانیم خودمان را اصلاح کنیم. وقتی چنین سوءالی را از همسرتان می‏کنید، او تصور می‏کند که آن کسی نیست که شما می‏خواستید و در انتخابتان اشتباه کردید و این مسئله‏ای نیست که از ذهن کسی بیرون برود و نباید توقع بهبود روابط را بعد از زدن چنین حرف‏هایی داشت. بعضی‏ها این سوءالات را از همسرشان نمی‏پرسند؛ بلکه اینها را به جای این‏که از همسرشان بپرسند، از خودشان می‏پرسند که این هم به مراتب بدتر است؛ زیرا در این صورت، خودمان فکر می‏کنیم که اگر او شخص دیگری بود، آن وقت من خوشبخت بودم و اوست که باید عوض شود و هیچ راه دیگری نیست.

حال اگر فکر می‏کنید که جواب خوشبختی شما در کس دیگری است، کاملاً اشتباه می‏کنید؛ چون هیچ کسی را در دنیا نمی‏توانید پیدا کنید که با تمام عقاید شما موافق باشد و این طبیعی است؛ پس با نظام طبیعت نجنگید؛ بلکه در کنار آن زندگی کنید و خودتان را با چیزی که هست، وفق دهید. شما می‏توانید بار مسئولیتی را که از او توقع دارید، از دوشش بردارید و روابط را اصلاح کنید. در این صورت، با ایجاد صمیمیت، کم کم به چیزهایی که می‏خواستید، می‏رسید؛ به همسرتان وقت بدهید تا خواسته‏های شما را کشف کند و حتی اگر زحماتش برای برآورده کردن این خواسته‏ها نتیجه‏ای نداد، او را دوست بدارید و به وجودش افتخار کنید.


عادت‏های عجیب خود را بشناسید
به نظر شما خنده‏دار نیست که کسی را با تمام وجود دوست داشته باشید، ولی به خاطر مسائل کوچکی، مثل ریختن خمیردندان روی سنگ دست‏شویی یا پرتاب کردن جوراب‏ها در اطراف خانه و یا نشستن ظرف‏های آشپزخانه، محبتتان تبدیل به خشم شود؟ آیا این‏که شما جورابی را از گوشه خانه بردارید یا خمیردندان ریخته شده یا ظرف‏های نشسته را بشویید، کار خیلی سختی است؟ اصلاً چرا فکر نمی‏کنید که شما هم عادت‏های این چنینی دارید؟ بنابراین، بهتر است که اول عادت‏های خودمان را کشف کنیم و اگر هم عادت بدی را در همسرمان کشف کردیم، مشکل او را مشکل خودمان بدانیم.


بخششتان با جان و دل باشد
آیا تا به حال فکر کرده‏اید که چرا عذرخواهی مشکل است و هیچ می‏دانید که عذرخواهی در زندگی زناشویی، چقدر می‏تواند اختلافات بیهوده را از بین ببرد؟ علت این‏که بعضی‏ها از عذرخواهی فرار می‏کنند، این است که می‏ترسند طرف مقابلشان عکس‏العملی نشان بدهد که موجب پشیمانی‏شان شود. بعضی‏ها وقتی همسرشان از آنها عذرخواهی می‏کند، چنان قیافه حق به جانبی می‏گیرند که موجب دل‏شکستگی و آزردگی او می‏گردند. وقتی همسرمان از ما عذرخواهی می‏کند، باید خیلی موءدبانه و از ته دل، او را ببخشیم و کارهای ناپسندی مثل زیر لب حرف زدن، آه کشیدن یا کنایه‏زدن را کنار بگذاریم؛ حتی بحث را ادامه ندهیم و به این ترتیب، به دلخوری‏ها، تلخی‏ها و واکنش‏ها پایان دهیم تا همسرمان تأثیر مثبت عذرخواهی‏اش را لمس کند. بنابراین، اگر همسرتان از شما عذرخواهی کرد، راه را برایش هموار کنید و با قلبی باز، او را ببخشید و با این کار، بخشش را به او هم یاد دهید.


مشغله‏هایتان را از روابطتان جدا کنید
کار، همیشه هست و هیچ وقت، تمامی ندارد. اگر شما برنامه‏ریزی درستی نداشته باشید، در طول روز، برای کارهایتان وقت کم می‏آورید؛ اما برنامه‏ریزی درست، آن است که در آن، برای خانه، خانواده و همسرتان هم وقت بگذارید. سعی کنید ساعاتی را در روز با همسرتان تنها باشید؛ با هم خلوت کنید و به خلوت همدیگر پا بگذارید. سعی کنید هیچ وقت کار و خستگی ناشی از کار را با خودتان به منزل نیاورید. وقتتان را تنگ و خودتان را خسته نشان ندهید. اگر به همسرمان بگوییم که سخت در حال تلاش هستیم؛ تنها نتیجه‏اش این است که همسرمان در آخر فهرست کارهایمان قرار می‏گیرد و گاهی هم فراموش می‏شود و برای بعضی‏ها حتی ممکن است ناخودآگاه از این فهرست حذف شود!


کارهای فراموش شده را خودتان انجام دهید
همسر شما آدم آهنی نیست؛ بلکه مثل همه انسان‏های معمولی، ممکن است خسته شود و یا کاری را فراموش کند. در این صورت، نباید او را سرزنش کنید. این‏که بگوییم «چرا برای دست‏شویی حوله نگذاشتی» یا «چرا ظرف‏ها را نشستی»، ممکن است کار را به یاد او بیاورد؛ ولی آیا او همیشه یادش می‏رود که این کارها را انجام دهد؟ مسلماً نه. بعضی‏ها اعتقاد دارند که باید نوع گفتارمان را درست کنیم؛ مثلاً می‏توانیم چنین بگوییم: «حوله دست‏شویی کجاست» یا «قرار بود برای دست‏شویی حوله بگذاری» که البته روش خوبی است و باعث می‏شود تا طرف مقابلمان هم عکس‏العمل خوبی نشان بدهد و در مقام دفاع از خودش بر نیاید؛ ولی یک روش بهتر هم وجود دارد و آن این‏که اگر واقعاً وقتش را داریم، خودمان این کار را انجام دهیم. چه ایرادی دارد که ما کاری را که همسرمان فراموش کرده، انجام دهیم. اشتباهات همسرتان را به دوش بگیرید؛ ولی نه با آزرده دلی؛ بلکه با اشتیاق. اگر ظرف‏های ظرف‏شویی، شما را آزار می‏دهند، آنها را بشویید. شاید خیلی‏ها بگویند که با این کار، دیگر همسرمان کارهایش را انجام نمی‏دهد؛ اما برعکس، اگر شما دست از سرزنش و نکوهش بردارید، با کمال تعجب می‏بینید که برخورد همسرتان بهتر می‏شود و شور و علاقه بیشتری برای انجام قسمتی از کارهایی که بر دوش دارد، از خودش نشان می‏دهد.

با برطرف نمودن این مشکلات کوچک و پیش پا افتاده، شما می‏توانید فکرتان را صرف جنبه‏های مهم‏تر روابطتان کنید و به ارتباطی صمیمی فکر کنید. شما می‏توانید همدرد همسرتان باشید و عشق، محبت و شادی را به او هدیه کنید.

 

سه شنبه 30/6/1389 - 9:36
داستان و حکایت
قورباغه ها
 
Once upon a time there was a bunch of tiny frogs.... Who arranged a running competition. روزی از روزها گروهی از قورباغه های کوچیک تصمیم گرفتند که با هم مسابقه ی دو بدند .   The goal was to reach the top of a very high tower.
هدف مسابقه رسیدن به نوک یک برج خیلی بلند بود .   A big crowd had gathered around the tower to see the race and cheer on the contestants. ... جمعیت زیادی برای دیدن مسابقه و تشویق قورباغه ها جمع شده بودند ...   The race began.... و مسابقه شروع شد ....    Honestly,no one in crowd really believed that the tiny frogs would reach the top of the tower.
راستش, کسی توی جمعیت باور نداشت که قورباغه های به این کوچیکی بتوانند به نوک برج برسند .   You heard statements such as:
شما می تونستید جمله هایی مثل اینها را بشنوید :
"
Oh, WAY too difficult!!"
" اوه,عجب کار مشکلی !!"
"
They will NEVER make it to the top."
"اونها هیچ وقت به نوک برج نمی رسند
." or
یا : "Not a chance that they will succeed. The tower is too high!"
"هیچ شانسی برای موفقیتشون نیست.برج خیلی بلند ه !"   The tiny frogs began collapsing. One by one....
قورباغه های کوچیک یکی یکی شروع به افتادن کردند ...   Except for those, who in a fresh tempo, were climbing higher and higher....
بجز بعضی که هنوز با حرارت داشتند بالا وبالاتر می رفتند ...
The crowd continued to yell,  "It is too difficult!!! No one will make it!"
جمعیت هنوز ادامه می داد,"خیلی مشکله!!!هیچ کس موفق نمی شه !"
 
More tiny frogs got tired and gave up....
و تعداد بیشتری از قورباغه ها خسته می شدند و از ادامه دادن منصرف
... But ONE continued higher and higher and higher....
ولی فقط یکی به رفتن ادامه داد بالا, بالا و باز هم بالاتر ....
This one wouldn"t give up!
این یکی نمی خواست منصرف بشه !   At the end everyone else had given up climbing the tower. Except for the one tiny frog who, after a big effort, was the only one who reached the top!
بالاخره بقیه ازادامه ی بالا رفتن منصرف شدند.به جز اون قورباغه کوچولو که بعد از تلاش زیاد تنها کسی بود که به نوک رسید !
THEN all of the other tiny frogs naturally wanted to know how this one frog managed to do it?
بقیه ی قورباغه ها مشتاقانه می خواستند بدانند او چگونه این کا ر رو انجام داده؟ A contestant asked the tiny frog how he had found the strength to succeed and reach the goal?
اونا ازش پرسیدند که چطور قدرت رسیدن به نوک برج و موفق شدن رو پیدا کرده؟   It turned out....
و مشخص شد که ...
That the winner was DEAF!!!!
برنده ی مسابقه کر بوده !!!
 
The wisdom of this story is:
Never listen to other people"s tendencies to be negative or pessimistic. ...   because they take your
most wonderful dreams and wishes away from you -- the ones you have in your heart!
Always think of the power words have.
Because everything you hear and read will affect your actions!
نتیجه ی اخلا قی این داستان اینه که :
هیچ وقت به جملات منفی و مأیوس کننده ی دیگران گوش ندید... چون اونا زیبا ترین رویا ها و آرزوهای شما رو ازتون می گیرند--چیز هایی که از ته دلتون آرزوشون رو دارید !
همیشه به
قدرت
کلمات فکر کنید .
چون هر چیزی که می خونید یا می شنوید روی اعمال شما تأثیر میگذاره Therefore:
پس :
ALWAYS be....
همیشه ....
POSITIVE!
مثبت فکر کنید !
And above all:
و بالاتر از اون
Be DEAF when people tell YOU that you cannot fulfill your dreams!
کر بشید هر وقت کسی خواست به شما  بگه که به آرزوهاتون نخواهید رسید !
Always think:
و هیشه باور داشته باشید : God and I can do this!
من همراه خدای خودم همه کار می تونم بکنم
Pass this message on to 5 "tiny frogsyou care about.
این متن رو به 5 "قورباغه كوچولو" که براتون اهمیت دارند بفرستید . Give them some motivation!! ! به اون ها کمی امید بدید !!   Most people walk in and out of your life......but FRIENDS Leave footprints in your heart 
  آدم های زیادی به زندگی شما وارد و از اون خارج میشن... ولی دوستانتون جا پا هایی روی قلبتون جا خواهند گذاشت   *موفق باشی*  
سه شنبه 30/6/1389 - 9:0
بهداشت روانی

عادت های مرگبار

خلق و خوی هرفرد می تواند روی سلامت جسمی وی تاثیر بگذارد. ویژگی های شخصیتی انسان بسیار بیشتر از تعیین چرخه های اجتماعی در زندگی وی تاثیرگذار هستند.
این ایده كه رفتار با شخصیت می تواند در بلندمدت روی سلامت انسان تاثیربگذارد موضوع تازه ای نیست اما دراین مقاله میزان این تاثیرگذاری مورد بررسی قرارگرفته است.
محققان می گویند: درحالی كه افراد عصبی زودتر تحلیل می روند و جان خود را به خطر بیاندازند، برخی از افراد نیز به دلیل ویژگی های شخصیتی خاص خود ممكن است بیشتر عمر كنند.
دراین تحقیق، پژوهشگران هفت نوع تفكر را عنوان كرده اند كه سلامت فرد را به خطر می اندازد و بر جسم انسان تاثیرات نامطلوبی برجای می گذارند كه عبارتند از:

-استرس: هركاری می كنید اجازه ندهید این فهرست شما را نگران كند چون تحقیقات نشان می دهد استرس و نگرانی در طولانی مدت می تواند كشنده باشد بویژه استرس های محل كار كه احتمال ابتلا به بیماریهای قلبی،آنفلوآنزا، سندرم متابولیك و افزایش فشارخون را تشدید می كند.

غصه و تقدیر: اندوهگین بودن نه تنها ازنظر اجتماعی مضر است بلكه تاثیر جسمی نامطلوبی نیز دارد. مطالعات نشان می دهد افراد مبتلا به بیماریهای عروقی اگر اندوهگین و غصه دار باشند زودتر می میرند. محققان می گویند؛ نوع شخصیت روی سیستم ایمنی بدن و همچنین سیستم واكنش به استرس در انسان تاثیر می گذارد.

اضطراب: محققان می گویند؛ براساس یافته های علمی، نرخ ابتلا به زوال عقل و آلزایمر در افرادی كه كمتر مضطرب می شوند، پایین تر است. تحقیقات نشان داده است، خطر ابتلا به زوال عقل در سالمندانی كه آرام هستند، 50 درصد كاهش می یابد.

فقدان خویشتن داری: آیا وقت ملاقاتتان دیرشده و یا نمی توانید كارهایتان را منظم كنید و به این خاطر كنترل خود را از دست داده اید؟ پس بدانید كه این عدم خویشتن داری می تواند به سلامت شما آسیب برساند. محققان می گویند انسانهای خوددار نسبت به دیگران عمر طولانی تری دارند.

دلواپسی: افراد به شدت عصبی كه دائما نگران و مضطرب و مستعد ابتلا به افسردگی هستند به طور متوسط زودتر می میرند. بعلاوه بر این افراد اغلب بیشتر سیگار می كشند به امید این كه سیگار اضطراب آنها را كاهش دهد اما متاسفانه با این كار عمر خود را كوتاه می كنند.

بی هدفی در زندگی: اگر احساس می كنید در زندگی خود هدفی ندارید باید بدانید كه زمان سكونتتان بر روی كره زمین یا به عبارتی عمرتان كوتاه خواهدشد. پژوهش ها نشان می دهد؛ كسانی كه اهداف بالایی در زندگی دارند به زوال عقل مبتلا نمی شوند و دیرتر هم می میرند.

بدبینی: بدبینی و بدگمانی نسبت به دیگران یك ویژگی شخصیتی است كه به گفته دانشمندان به خصومت و دشمنی بازمی گردد و خطر ابتلا به بیماریهای قلبی را افزایش می دهد. این افراد اغلب در رفتار مردم انگیزش های خصمانه پیدا می كنند. دكتر بویل در مطالعات خود نشان داده افراد بدبین 25 درصد بیش از دیگران درمعرض ابتلا به بیماریهای قلبی هستند وبه مراتب استرس بیشتری را در طول زندگی تجربه می كنند.
اگر شما هم صادقانه تصور می كنید كه هركدام از این مشكلات را دارید، از همین امروز به خاطر سلامت خودتان هم كه شده برای رفع آن تلاش كنید.
سه شنبه 30/6/1389 - 8:58
بهداشت روانی

 

خانه تكانی باورها

خبر فوق یكی از نمونه خبر هایی است كه در مورد تاثیر شدید مثبت اندیشی بر سلامت جسم و روان هر از گاهی در یكی از رسانه ها پخش میشود

چقدر خوبه كه هر از گاهی باورهایمان را یه مروری كنیم. بد نیست ادم چند وقت یه بار ذهنیات و تفكراتش رو خانه تكانی كنه .واضح تر بگم.ما در مورد رفتار و افكارمون بیشتر از اونیكه فكر كنیم بر حسب عادت فكر میكنیم و عمل میكنیم. برای چند لحظه بدون تعصب این مطلب رو بخونیم. قبول؟!

قبل از ادامه بحث ازمایش زیر را بخوانید خیلی جالب و خواندنی است:

باور ها

دانشمندان برای بررسی تعیین میزان قدرت باورها بر كیفیت زندگی انسانها آزمایشی را در « هاروارد یونیورسیتی » انجام دادند :

80 پیرمرد و 80 پیرزن را انتخاب كردند . یك شهرك را به دور از هیاهو برابر با 40 سال پیش ساختند . غذاهای 40 سال پیش در این شهرك پخته میشد . خط روی شیشه های مغازه ها ، فرم مبلمان ، آهنگها ، فیلم های قدیمی ، اخباری كه از رادیو و تلویزیون پخش میشد ، را مطابق با 40 سال قبل ساختند . بعد این 160 نفر را از هر نظر آزمایش كردند :

تعداد موی سر ، رنگ موی سر ، نوع استخوان ، خمیدگی بدن ، لرزش دستها ، لرزش صدا ، میزان فشار خون ... بعد این 160 نفر را به داخل این شهرك بردند ، بعد از گذشت 5 الی 6ماه كم كم پشتشان صاف شد ، راست می ایستادند ، لرزش دستها بطور ناخودآگاه از بین رفت ، لرزش صدا خوب شد ، ضربان قلب مثل افراد جوان ، رنگ موهای سر شروع به مشكی شدن كرد ، چین و چروكهای دست و صورت از بین رفت .

علت چه بود ؟

خیلی ساده است . آنها چون مطابق با 40سال پیش زندگی كردند ، باور كرده بودند 40 سال جوانتر شده اند .

انسانها همان گونه كه باور داشته باشند می توانند بیندیشند . باورهای آدمی است كه در هر لحظه به او القا میكند كه چگونه بیندیشد .

اصولا فرق بین انسانها ، فرق میان باورهای آنان است . انسانهای موفق با باورهای عالی ، موفقیت را برای خود خلق میكنند . انسانهای ثروتمند ، باورهای عالی و ثروت آفرین دارند كه با اعتماد به نفس عالی خود و بدون توجه به تمام مسائل به دنبال كسب ثروت میروند و به لحاظ باورهای مثبتشان به ثروت مطلوب خود میرسند .

قانون زندگی قانون باورهاست . باورهای عالی سرچشمه همه موفقیتهای بزرگ است . توانمندی یك انسان را باورهای او تعیین می كند ..

انسانها هر آنچه را كه باور دارند خلق میكنند . باورهای شما دستاوردهای شما را در زندگی میسازند . زیرا باورها تعیین كننده كیفیت اندیشه ها ، اندیشه ها عامل اولیه اقدامها و اقدامها عامل اصلی دستاوردها هستند

سه شنبه 30/6/1389 - 8:55
سلامت و بهداشت جامعه
‌کارشناسان تاکید می کنند بیشتر کمردردها معمولا بی خطر هستند و در نود درصد موارد طی چهار هفته خود بخود برطرف می شوند.

نتایج تازه ترین تحقیقات دانشمندان در آلمان نشان داده است مثبت اندیشی می تواند به کاهش دردهای کمر و ناحیه پشت کمک کند .
 
واحد مرکزی خبر به نقل از خبرگزاری آلمان، پژوهشگران مرکز ای جی آر که کانون مطالعات خود را به موضوع سلامت نخاع اختصاص داده اند ، اعلام کردند مثبت اندیشی و فکر کردن به جملاتی مانند اینکه "‌ من باید از لحاظ جسمی فعال باقی بمانم "‌ ، "‌ کمر درد من طولانی نخواهد بود " و "‌من قدرت خارق العاده ای در خود درمانی دارم و باید تماسهای اجتماعی خود را حفظ کنم " ، می تواند به التیام یا کاهش دردهای ناحیه پشت وکمر کمک کند .

‌کارشناسان تاکید می کنند بیشتر کمردردها معمولا بی خطر هستند و در نود درصد موارد طی چهار هفته خود بخود برطرف می شوند.

به گفته پژوهشگران دردهای مناطق تحتانی کمر معمولا بیشتر طول می کشند و علت ان شاید ثبت درد در حافظه مغز باشد . علت این پدیده را باید در افکار شخصی و نگرش فرد بیمار به مقوله درد جستجو کرد .
سه شنبه 30/6/1389 - 8:54
خواص خوراکی ها
کرفس سبزی پر خاصیتی است که نظیر آن گزارش نشده است. دست اندرکاران طب سنتی و آنهایی که به قلیایی و اسیدی بودن بدن باور دارند معتقدند که این سبزی می تواند  قلیایی یا اسیدی بودن محیط داخلی بدن جلوگیری نماید. در طب سنتی، بسیاری از ممالک  دنیا از کرفس و آب و تخم آن برای پیشگیری و درمان بسیاری از بیماریها استفاده می کردند، زیرا املاح و ویتامین ها و فیتوکمیکال های موجود در آن از نظر کمیت و کیفیت به صورتی تنظیم گردیده که نظیر  آن را نمی توان در غذای دیگر مشاهده نمود. 
- برگ کرفس حاوی مقدار قابل توجهی ویتامین A
  (بتاکاروتن) است در حالی که ساقه کرفس منبع ویتامین های   B6,B2, B1  ویتامین C و همچنین پتاسیم، اسید فولیک، کلسیم، منیزیوم، آهن، فسفر، سدیم و چند نوع از اسیدهای امینه ضروریست. هورمونهای گیاهی موجود در کرفس به همراه روغن های ضروری آن نه تنها طعم معطری به کرفس می دهند، بلکه در کنار بقیه املاح و ویتامین ها کرفس را به معجونی تبدیل می نمایند که در حقیقت می تواند داروی هردردی باشد. 
ـ آب کرفس از بروز و پیشرفت سرطان پیشگیری می کند، زیرا این سبزی حاوی هشت گروه از مواد ضد سرطان است و از پیشرفت سلولهای سرطانی در بدن و به وجود آمدن غده های دیگر جلوگیری می کند. یکی از ترکیباتی که در این زمینه نقشی مهم دارد Acetylenics
 است که در سرطان شناسی به وضوح شناخته شده است. اسید Phonolic موجود در کرفس و آب کرفس عمل نوعی هورمون را که در رشد و نمو تومورهای سرطانی نقش دارد، خنثی می کند. در ضمن آنتی اکسیدانهای قوی موجود در کرفس به رادیکالهای آزاد موجود در بدن اجازه نمی دهند به سلولها صدمه زده و در حقیقت سلولهای سرطانی بروز نمایند. 

ـ کرفس و آب کرفس میزان کلسترول خون را کاهش میدهند و در نتیجه سبب سلامتی و بهزیستی قلب و عروق می شوند. 
Butyl Phthalide موجود در کرفس ماده شیمیایی مخصوص است که در کاهش کلسترول بد خون(LDL) نقش دارد. پژوهشگران دانشگاه شیکاگو ثابت کرده اند که با خوردن فقط دو شاخه از کرفس تازه در روز میتوان میزان کلسترول بد خون را تا هفت واحد  پایین آورد. 
 کرفس در ازدیاد ترشح صفرا موثر بوده و این خود در سوخت و ساز کلسترول خون عملکردی چشمگیر دارد. 
 ـ کرفس و محتویات آن به هضم و جذب مواد غذایی در بدن کمک می کند. آب کرفس به علت داشتن املاح و ویتامین ها و همچنین فیبر با کیفیت بالا از بروز یبوست جلوگیری میکند و حرکت روده ها را تنظیم می کند، در این صورت مصرف مقداری کرفس به همراه وعده های غذایی می تواند موجب بالا رفتن قدرت هضم و جذب غذا شده و مقدار زیادتری از مواد غذایی موجود در رژیم غذایی را از طریق جدار روده وارد سیستم خون و لنف کرده تا در سوخت و ساز پیچیده آنها در سلولها موثر باشد. 
 ـ کرفس به علت داشتن پتاسیم و سدیم خاصیت ازدیاد ادرار و دفع مواد زائد از سوخت و ساز غذا در بدن را دارد و بدینوسیله از طریق کلیه ها میزان مایعات موجود در بدن را تنظیم می کند. 
 ـ 
Polyacetylene موجود در کرفس و آب کرفس  پر قدرت ترین ماده شیمیایی ضد التهاب بدن است و می تواند عوارض و دردهای مفاصل به خاطر روماتیسم یا  آرتروز، آسم، نقرس و ناهنجاریهای ریوی را کاهش دهد. در یک بررسی جالبی بر روی آب کرفس معلوم شده که ماده شیمیایی  Luteolin  می تواند شروع و عملکرد عوارض التهاب را که در مغز سرانجام می گیرد کنترل و خنثی کند و در نهایت بدن را در برابر بروز التهاب محافظت کند. 
 ـ کرفس و آب کرفس فشار خون بالا را کاهش می دهد. این خاصیت کرفس را چینی ها از صدها سال قبل می دانستند و در درمان فشار خون از آن استفاده کرده و می کنند. نوشیدن روزی یک لیوان آب کرفس، پس از حدود یک هفته فشار خون بالا را کاهش داده، به صورتی که هیچ داروی شیمیایی چنین قدرتی را نشان نداده است. ماده شیمیایی  
Phtalides موجود در کرفس سبب آرامش بافت ها و ماهیچه های بدن و عروق می گردد و نرمی و انعطاف مخصوص به آنها می دهد. به همین جهت خون به آسانی در عروق گردش کرده و به تمام بافت ها می رسد. در ضمن این ماده شیمیایی سبب کاهش ترشح هورمون استرس در بدن می شود.
جالب اینکه در موقع مصرف مدام آب کرفس فشار خون در حد طبیعی باقی  میماند و بیشتر از آن کاهش نمی یابد که خود یکی از شگفتی های طبیعت این سبزی است که در کنار عوامل شناخته و ناشناخته موجود در آن اعمال بسیاری از اعضا بدن انسان را تنظیم می کند. 
ـ کرفس و آب کرفس از بی خوابی و بدخوابی جلوگیری می کند. این سبزی به خاطر داشتن روغن های طبیعی و ضروری و املاح و ویتامین ها و هورمونهای گیاهی سبب نوعی آرامش در بدن می شود و سیستم مغز و اعصاب را تسکین می دهد
سه شنبه 30/6/1389 - 8:53
بهداشت روانی
  تاثیر بچه دار شدن بر مردان

 

 این فقط زنان نیسند که بعد از مادر شدن دچار افسردگی می‌شوند، بلکه این اتفاق برای یک پنجم پدران هم اتفاق می‌افتد.
تحقیقات نشان می‌دهد تا زمانی که اولین فرزند خانواده به سن 12 سالگی می‌رسد، 21 درصد از پدران حداقل یک بار دچار افسردگی می‌شوند. بر همین اساس کارشناسان معتقدند باید به همان اندازه که به افسردگی زنان بعد از مادر شدن توجه می‌شود نسبت به پدران هم توجه بیش‌تری صورت گیرد.
در این مطالعات 87 هزار خانواده در بین سال‌های 1993 تا 2007 شرکت داشتند و سابقه افسردگی پدران و مادران به دقت مورد بررسی قرار گرفت.
در این بررسی‌ها مشخص شد 3 درصد پدران در اولین سال بعد از تولد دچار افسردگی می‌شوند. تا زمانی که این کودک به سن 4 سالگی می‌رسد این آمار به 10 درصد و تا 8 سالگی به 16 درصد و تا 12 سالگی به 21 درصد می‌رسد.
این در حالی است که آمار یاد شده برای زنان در اولین سال بعد از تولد کودک به 13 درصد، تا 4 سالگی به 24 درصد، تا 8 سالگی به 33 درصد و تا 12 سالگی کودک به 39 درصد می‌رسد که نشان می‌دهد احتمال افسردگی زنان بسیار از مردان بیش‌تر است.
عوامل مختلفی می‌تواند باعث افسردگی شوند که از جمله آن می‌توان به کمبود خواب، افزایش مسوولیت‌ها و مانند آن اشاره کرد.
پروفسور استیو فیلد در این باره گفت: این مطالعات میزان آگاهی‌ها در مورد استرس‌ها و مشکلات احتمالی که پیش روی مردان و زنان وجود دارد را افزایش می‌دهد. شاید افزایش مشاوره‌های روانشناسی و آموزش به پزشکان عمومی در این مورد بتواند در کاهش آمار ابتلا به افسردگی در میان پدران و مادران کمک کند. افسردگی والدین می‌تواند اثرات سوئی روی کودک داشته باشد و آن‌ها را نیز دچار مشکل کند.
  
سه شنبه 30/6/1389 - 8:48
موفقیت و مدیریت
  قانون طلائی زندگی جوذج کلونی قانون طلایی زندگی منیک روز به مهمانی رفته بودم و زنی که نمی‌شناختم به طرف من آمد و خیلی ناگهانی گفت: «من از آخرین فیلم تو متنفرم‌» جواب دادم: «آها! ممنون به خاطر نظرتان» زن گفت: «با نگاه سیاسی ات هم موافق نیستم» جواب دادم: «بسیار خوب، همه ما نقطه نظر‌ها‌ی شخصی مان را داریم، مگر نه؟» زن به صورت من نگاه کرد و بدون مکث گفت: «و توی عالم واقعیت خیلی پیرتر از توی فیلم هستی» این زن، تنها چند قدم با من فاصله داشت و همه این جملات را دقیقا توی صورت من گفت. این جا بود که با خودم گفتم: «کافیه!» لبخند موزیانه ای زدم و گفتم: «می‌دانی، این 35 کیلو اضافه وزنی که با خودت این ور و آن ور می‌بری، خیلی به تو می‌آید» از دست من عصبانی شد، می‌شد این عصبانیت را در چهره اش دید و گفت: «منظورت از این حرفی که زدی، چی بود؟» جواب دادم: «من از تو تعریف کردم، با این وجود که به نظرم این اضافه وزن خیلی وحشتناک است» از دستم آن قدر عصبانی شد که حتی فحش ناجوری هم داد، اما بهش گفتم: «ببین، من فقط این جا ایستاده ام و تو، فقط به خاطر شغلی که من دارم، سراغ من می‌آیی و هر چیزی که دلت خواست می‌گویی، حتی اگر حرف بدی باشد. حالا کدام یکی از ما، از حریم خودش تجاوز کرده؟»باز هم من جزو آدم‌ها‌ی خوش شانسی هستم که به چرندیاتی که آدم‌ها‌ در باره‌ام می‌گویند، اهمیتی نمی‌دهم. چون یک بازیگرم و به این گونه تفسیر‌ها‌ و نظر‌ها‌ی شخصی عادت دارم. اصلا این حرفه باعث شده که از این نظر خیلی هم پوست   باشم. اما نگران می‌شوم وقتی که می‌بینم این اتفاق برای آدم‌ها‌ی معمولی- آدم‌ها‌یی که چندان توی دید نیستند – هم می‌افتد، ‌مثلا دوست‌ها‌یم یا اعضای خانواده ام. چیزی که بیشتر نگرانم می‌کند این احساس وحشتناک و دردناک است که این اتفاق بیشتر و بیشتر شده. من قانون طلایی برای خودم دارم که خیلی ساده است و همه دنیا را در بر می‌گیرد و آن هم این است که «با آدم‌ها‌ همان طوری رفتار کن که دوست داری آن‌ها‌ با تو رفتار کنند». این جمله، حس خوبی به من می‌دهد و دنیا را هم جای بهتری می‌کند اما متاسفم چون این روز‌ها‌، دنیا جای خوبی برای زندگی نیست و به نظرم نامهربانی‌ها‌ و دشمنی‌ها‌ دنیا را فتح  کرده اند و روز به روز هم گسترده‌تر می‌شوند و ساده است، فقط باید بعضی از نظر‌ها‌ی شخصی‌مان را برای خودمان نگه داریم. آن هم در این روزها  که درباره هر اتفاقی که می‌افتد، نظری داریم که حتی اگر غلط است آن را به زبان می‌آوریم و اصلا برایمان مهم نیست که چقدر به دیگری زخم می‌زند یا آزارش می‌دهد.  گاهی از بعضی از آدم‌ها‌ درباره این اخلاقشان سئوال می‌کنم، از آن‌ها‌ می‌پرسم که چرا فکر می‌کنی باید این جمله‌ها‌ی آزار دهنده را به زبان بیاوری و آن‌ها‌ قیافه ای معصومانه ای می‌گیرند و می‌گویند: «خب، می‌دانی، فقط خواستم بگویم که نظرم چیست!» در این موقع، دلم می‌خواهد به همه‌شان بگویم که این راهش نیست، این که تو چه فکری می‌کنی هیچ اهمیتی ندارد. بعضی وقت‌ها‌ این تنها یک راه برای توست تا از زیر بار نگاه‌ها‌ی عمیق و آزار دهنده آدم‌ها‌ فرار کنی» حالا، پیشنهادی هم دارم، هر وقت خواستید جمله ای شبیه به این به زبان بیاورید، این کار را نکنید، برای یک لحظه فکر کنید، فقط یک لحظه و به جای آن یک جمله بهتر برای گفتن پیدا کنید. این بهترین رفتاری است که ما می‌توانیم با هم داشته باشیم.  
سه شنبه 30/6/1389 - 8:47
بهداشت روانی

اثرات لبخند بر روابط اجتماعی

 

  ظاهر صورت همواره روابط اجتماعی ما را تحت تاثیر قرار می‌دهد. تحقیقات نشان می‌دهد اغلب افرادی كه چهره جذاب‌تری دارند از اعتماد به نفس بیشتری برخوردار هستند.


ظاهر صورت همواره روابط اجتماعی ما را تحت تاثیر قرار می‌دهد. تحقیقات نشان می‌دهد اغلب افرادی كه چهره جذاب‌تری دارند از اعتماد به نفس بیشتری برخوردار هستند. در میان اجزای صورت بعد از چشم‌ها، لبخند بیشترین توجه مخاطب را به خود جلب می‌كند. به‌رغم این‌كه زیبایی مساله‌ای نسبی و فردی است، لبخند زیبا در دندانپزشكی ویژگی‌های خاصی دارد و اغلب از آن به عنوان «لبخند هالیوودی» نام برده می‌شود. بنابراین داشتن بعضی ویژگی‌ها در نظر اغلب مردم، زیبا به نظر می‌رسد با این حال عدم وجود آنها نمی‌تواند الزاما به معنی مشكل تلقی شود.


دندان‌های مرتب و ردیف:
داشتن دندان‌هایی پاكیزه كه در یك قوس مرتب قرار دارند و هنگام لبخند بخوبی نمایان می‌شوند، از ویژگی‌های جدایی‌ناپذیر لبخند زیبا محسوب می‌شود.


هماهنگی قوس دندان‌ها با انحنای لب:
در یك لبخند زیبا قوس دندانی با انحنای لب پایین هنگام لبخند هماهنگ است. اگر به جای این انحنا دندان‌ها در یك خط مستقیم قرار گرفته باشند، لبخند ظاهری خشن و مصنوعی پیدا می‌كند.


میزان دیده شدن دندان‌های بالا در لبخند:
در یك لبخند كامل، تمام طول دندا‌ن‌های قدامی بالا نمایان می‌شوند و حتی دیده شدن مقداری از لثه نیز باعث جوان تر به نظر رسیدن لبخند می‌شود. با این حال اگر مقدار زیادی از لثه در لبخند دیده شود از آن به عنوان لبخند لثه‌ای (
Gummy Smile
) نام برده می‌شود كه از زیبایی لبخند می‌كاهد. گفتنی است كه با افزایش سن، به طور طبیعی میزان نمایان شدن دندان‌های بالا در لبخند كاهش می‌یابد و این به دلیل افتادگی لب بالاست و كاملا طبیعی است.


به‌رغم این ویژگی‌ها، درك هر فرد از زیبایی خود مهم‌ترین معیار زیبایی است و تحقیقات نشان داده كه در بسیاری از موارد افرادی كه نقص زیبایی واضحی در چهره خود دارند (به عنوان مثال شكاف لب و كام)، آن را به عنوان قسمتی از وجود خود پذیرفته‌اند و براحتی نقش اجتماعی خود را ایفا می‌كنند ولی افرادی كه تنها نقص كوچكی در دندان‌ها و صورت خود دارند (به عنوان مثال یك بی‌نظمی دندانی مختصر) گاهی این مساله را آنقدر در ذهن خود بزرگ كرده‌اند كه زندگی اجتماعی آنها تحت تاثیر قرار گرفته و مانع فعالیت طبیعی‌شان در جامعه می‌شود.
  
سه شنبه 30/6/1389 - 8:46
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته