آشپزی و شیرینی پزی
مواد لازم: باقلا: 200 گرم، لوبیا: 200 گرم، عدس: 200 گرم، برنج نیم دانه: 300 گرم، چغندر: 2 عدد متوسط، سبزی آش: 400 گرم، شکر: به میزان لازم، رب انار: به میزان لازم
طرز تهیه: عدس و لوبیا را بشویید و به مدت 24 ساعت در آب بخیسانید. طی این مدت چند بار آب آنها را عوض کنید. باقلاها را پاک کنید و آنها را هم در یک ظرف جداگانه خیس کنید. چغندرها را به صورت مکعبی خرد کنید و همراه سبزی خرد شده کنار بگذارید. یک قابلمه مناسب انتخاب کنید و عدس و لوبیا را با یک لیتر آب داخل آن بپزید. پس از 30 دقیقه چغندر خرد شده و باقلا را به آش اضافه کنید. وقتی حبوبات کاملا پخته شد برنج را همراه سبزی به مواد بیفزایید و نیم ساعت صبر کنید تا آش جا بیفتد. در یک ماهیتابه کمی روغن بریزید و سیرها را داخل آن تفت دهید تا طلایی رنگ شوند. در مراحل پایانی پخت آش، نیمی از سیر داغ را همراه رب انار و شکر به آش اضافه کنید. میزان ربانار و شکر بستگی به ذائقه شما دارد که بخواهید آشتان به چه میزان ترش باشد. پس از چند دقیقه که آش جا افتاد گاز را خاموش کنید و بعد از کشیدن در ظرف مناسب، آن را با باقیمانده سیر داغ تزئین کنید.
شنبه 23/1/1393 - 22:41
خانواده
یک خانه، با یک در، چند پنجره البته با سقف شیروانی و دودکش. زیبا و ساده مثل نقاشیهای دوران کودکیمان، اما کمی واقعیتر. اینجا خانه ماست، جایی که قرار است با آمدن بهار پنجرههای آن را بگشاییم تا هوای بهاری، سرزندهمان کند و البته در این خانه همیشه به روی شما باز خواهد بود. شما همراهان چاردیواری که جزیی از خانوادهمان شدهاید.
امیدواریم تعطیلات خوبی را، بدون دلخوری و ناراحتی پشتسر گذاشته باشید. اولین روزهای بعد از تعطیلات کمی سخت است. هنوز در حال و هوای عید به سر میبریم ولی باید سعی کنیم خیلی زود به زندگی عادی برگشته و روال مناسبی را پیش بگیریم. به اصطلاح معروف نقطه، سر خط.
زندگیمان دوباره به روال عادی برگشته و دیگر خبری از خواب صبح و دید و بازدید نیست. امسال در این پنجره کوچک میخواهیم شما را مهمان چاردیواری خانهای کنیم که شاید شبیه خانه خود شما باشد.
در این خانه زن و مردی با هم زندگی میکنند که هم بسیار به یکدیگر علاقهمندند و هم در طول زندگی با مشکلاتی مواجه میشوند که باید آنها را حل کرده و حواسشان به عشقشان باشد.
فرزندانی که از بدو تولد تا انتخاب همسر و تشکیل یک خانواده مستقل با ما خواهند بود و خلاصه این خانه کوچک میتواند خانه شما باشد، پس همراهیمان کنید شاید حرفی نو زیر یک سقف مشترک داشته باشیم.
اما قبل از این که ماجراهای «خانه ما» را شروع کنیم، چند توصیه بعد از نوروزی مخصوص شما داریم:
ـ در طول تعطیلات عید و هنگام دید و بازدیدها ممکن است کسی حرفی زده یا رفتاری کرده باشد که باعث ناراحتی شما شده است. مخصوصا اگر آن فرد از خانواده همسرتان باشد احتمالا نتوانستهاید فراموشش کنید. اگر در همان هنگام به خاطر خراب نشدن تعطیلاتتان به همسرتان حرفی نزدهاید، به شما تبریک میگوییم؛ چون کار بسیار درستی کردهاید، اما بهتر است آن حرف یا رفتار را فراموش کنید، زیرا بیان آن بعد از گذشت روزها بیفایده است و میتواند دلخوری بین شما ایجاد و مزه یک تعطیلات شیرین را تلخ کند.
ـ این ماه باید حواستان به دخل و خرج خانه باشد. خریدهای غیرضروری را حذف کنید. هر چقدر هم که برای عید حساب شده عمل کرده باشید، باز هم کمی به بودجه خانواده فشار وارد شده است، پس با درایت، کمی اطراف خرج را بگیرید.
ـ برای بچهها هم باید انرژی بیشتری بگذارید تا به حال و هوای درس و مدرسه برگردند. بزودی امتحانات شروع میشود، پس یک برنامه جدی برای ساعت خواب و کارهای مدرسه آنها تنظیم کنید.
بهار با تمام زیباییهاش مهمان خانههایتان شده است، قدر این مهمانی را بدانید و روابطتان را بهاری کنید. امسال هم با ستون تازه «ماجراهای خانه ما» همراهمان باشید.
شنبه 23/1/1393 - 22:41
اقتصاد
شما میگویید من هیچ وقت پولدار نخواهم شد، زیرا تحصیلات خوبی نداشتهام ولی من تحصیلکردگانی را میشناسم که همیشه جیبشان خالی بوده است یا برعکس مردم کمسوادی که ثروتهای افسانهای داشتهاند.
برای پول درآوردن یا جمع کردن آن، باید بتوانید با آن راحت باشید. اگر نتوانید با پول احساس راحتی کنید هوشیارانه یا ناهوشیارانه ترتیب از دست دادن آن را فراهم میکنید، برای ثروتمند بودن باید نسبت به ثروتمندان دیگر احساس خوب و مثبت داشته باشید، اگر قبول موفقیت برای شما تشویش و ناراحتی به دنبال بیاورد همیشه خود را دور از موفقیتها نگه خواهید داشت. پزشکان، خود از انواع بیماریها رنج میبرند زیرا آنها زندگی خود را در اطراف مردم بیمار میگذرانند، فقرا دوستان فقیر و اغنیا دوستان غنی دارند، افراد موفق دوستان موفق دارند و الی آخر. لذا اگر برای تغییر زندگی خود مصمم هستید، برای تغییر محیط خود نیز مصمم شوید، با هر فردی که دوستی کنیم اخلاق او بر ما تاثیر میگذارد، ما جزئی از دنیای روزمره خود هستیم، خیلیها فقر را به معنویت ربط میدهند و معتقدند فقر از پرهیزگاری است در عین این که کتابهای دینی ما را به دستگیری از فقرا تشویق میکند، نه به ملحق شدن به آنها.
برای ثروتمند شدن تصمیم خود را بگیرید
برای کسب ثروت، تصمیمگیری اولین گام شماست و به موجب همین تصمیمگیری است که خود را متعهد به تلاش میکنید و با توجه به نظام باورهای صحیح و نگرشهای مناسب تلاشتان را هدفمند میسازید و حرکت میکنید.
تفکرات خود را تغییر دهید
روانشناسان معتقدند چگونگی باورهای ذهنی انسان تعیینکننده کیفیت زندگی اوست؛ به عبارت دیگر ثروتمند یا فقیر بودن فرد، ماحصل تفکر اوست. تحقیقات متعدد علمی نیز موید این مهم هستند و تاکید میکنند انسانها در زندگی چیزی را به دست میآورند که انتظارش را دارند؛ اگر انتظار تنگدستی و فقر دارید شک نکنید همان هم نصیبتان میشود، زیرا ذهن خود را به شیوهای تربیت کردهاید که مدام در جهت بیپولی گام بر میدارد. به این مثال توجه کنید:
شاید بعدها برایتان اتفاق افتاده باشد مازاد پولی را که به دست آوردهاید با ولخرجیهای نابهجای خود از دست داده باشید و پس از آن، خود را سرزنش کنید که لازم نبود فلان خرید را داشته باشید، اما نمیدانید که چرا آن پول را خرج کردید.
جواب سوال خود را در نحوه تفکرتان جستجو کنید؛ بیگمان همیشه با خود اندیشیدهاید:که من پولدار نخواهم شد، چون در آمد خوبی ندارم؛ شما به موجب همین تفکر، پول غیرمنتظرهای را هم که به دست میآورید، سریع خرج میکنید؛ چون مغز شما برنامهای مدون و تکراری دارد که گوشزد میکند «هی، تو هیچ وقت پولدار نمیشوی» و این حالت عجیبی است که باعث میشود اندیشههای ناهشیارتان قدرت عمل پیدا کرده تا کاری کنند به شرایط عادی یعنی بیپولی برگردید.
با توجه به این حقیقت میتوان اذعان کرد فقر نتیجه تفکر فقیرانه است. پس در دومین گام توصیه میشود اگر میخواهید ثروتمند شوید، نوع تفکر خود را عوض کنید و از پول و ثروتمند شدن خود صحبت کنید و پیوسته در جهت تعمیم و ترمیم نظامهای باور خود بکوشید.
هدفمند رفتار کنید
در گام سوم، نقشه پولدار شدن خود را طراحی کنید و برای دستیابی به آن شروع به هدفیابی و هدفگذاری کنید.تهیه این نقشه مدون، نهتنها اهداف کوتاهمدت و بلندمدت تان را مشخص میکند بلکه شما را با نقاط قوت و ضعف عملکردتان نیز آشنا میسازد و باعث میشود سریعتر و در کوتاهترین زمان ممکن در جهت رفع مشکل یا تقویت مسیر انتخابی قدم بردارید.
از افراد ثروتمند الگوپذیری کنید
در گام چهارم، افراد ثروتمند را زیر نظر بگیرید و از رازهای موفقیتشان پرسوجو کنید. بهتر است در جستجوی نقاط قوت و جالب نظر شخصیتشان باشید که به پیروزیشان منجر شده است. به این ترتیب در خواهید یافت تمایز ویژگیهای شما با آنان چیست و لذا برای اصلاح، بهبود یا حتی ایجاد آن ویژگی چه باید کنید، اما یادتان باشد همیشه واقعبین باشید و از بلندپروازیهای نابهجا بپرهیزید و شخصی را الگوی خود قرار دهید که میتوانید مثل او عمل کنید نه بیشتر و نه کمتر.
پس انداز را شروع کنید
در گام پنجم، اشتباه فقرا را تکرار نکنید، آنان عادت کردهاند اول خرج کنند بعد به فکر اندوختن و کشیدن طرح و نقشه پسانداز بیفتند. اگر میخواهید ثروتمند شوید برعکس این روش عمل کنید یعنی اول برای پولدار شدن خود نقشه بکشید و برنامهریزی کنید، سپس خرج کنید.
پول خرج کنید
روانشناسان معتقدند استطاعت پول خرج کردن برای خود، بخشی از روند رسیدن به استقلال مالی است و وقتی کسی از پولی که دارد خرج میکند و لذت آن را نیز میبرد، انگیزه لازم را برای پولسازی بیشتر و ثروتمند شدن در خود به وجود میآورد؛ لذا در گام ششم توصیه میکنیم، همیشه پسانداز نکنید، گاهی اوقات لازم است برای خود پول خرج کنید.
خود را تشویق کنید
کوچکترین موفقیت خود را در این مسیر تشویق کنید و مدام برای خود خاطرنشان کنید که شایسته ثروت و ثروتمند شدن هستید.
اما در پایان لازم به یادآوری است ثروتمند واقعی شدن تنها زمانی است که کار کردن به خاطر پول کنار گذاشته شود چراکه برنده مسابقه، هیچ گاه هنگام بازی، به تابلوی امتیازات نگاه نمیکند. از سوی دیگر یادتان باشد تمام دارایی ما همین لحظه اکنون است. میزان آرامش ذهن و کارایی فردی حالتان را هرگز به ثروت مادی فردا نفروشید.
جام جم
شنبه 23/1/1393 - 22:41
ریزه کاری های خانه داری
جوان و مرتب است و ظاهرش با آنچه بهعنوان خدمتکار ممکن است در ذهن داشته باشید، فرق دارد. چنان با سلیقه و دقیق کارهای خانه شما را انجام میدهد انگار که در خانه خودش کار میکند.
او با صفا و صمیمیت یک روستایی ساده به خانه شما قدم میگذارد. شاید خیلی از دستگاههای برقی شما را نشناسد یا در خانه اش نباشد، شاید نداند سر میز ممکن است شش مدل کارد و چنگال قرار گیرد و شاید خیلی تشریفات جزیی را نداند اما همیشه آمادگی دارد برای شما آشپزی یا میوه آرایی کند و حتی وقتی مهمان دارید، از آنان پذیرایی کند تا شما از لحظات دور هم بودن بیشتر لذت ببرید.
او به خانه شما میآید و همه چیزهایی را که شاید دلش میخواست در زندگی داشته باشد، میبیند، اما همچنان امانتدار است و برای شما و برکت زندگی تان دعا میکند و میخواهد با زحمت فراوان هم که شده پول حلال برای فرزندانش ببرد اما شما با او چطور برخورد میکنید.
اگر برای پذیرایی در مراسم خواستگاری، ولیمهها و... از کارگران شرکتی استفاده میکنید، باید ملاحظاتی را رعایت کنید.
گرسنه بیا گرسنه برو!
ساعت کار کارگران و خدمه منزل که از طرف شرکتها برای کار به منازل شما میآیند، 8 ساعت کاری است و بهای این خدمات در شرکتهای مختلف ممکن است کمی بالاتر یا پایینتر باشد. 8 ساعت کاری طبق قانون کار باید همراه بایک وعده غذای گرم باشد اما گاه این خدمه برای رسیدن به خانه شما مسیر دوری را میپیمایند که ممکن است حتی صبحانه نیز نخورده باشند.
آنها نیز مثل شما انسان هستند و قدرتی مکانیکی ندارند بنا براین مناسبات انسانی حکم میکند بعد از دو سه ساعت کار کردن، با تعارف چای، میوه یا شیرینی کمی از خستگی آنان بکاهید و وقتی زمان ناهار خوردن میشود، از آنان بخواهید کار را تعطیل کرده ناهار بخورند.
اگر شما طالب خدمات نیمه وقت باشید، ممکن است کمی گرانتر برایتان تمام شود. اما برخی شرکتها برای کار نیمهوقت نیز درست نصف بهای روزانه را در نظر میگیرند. اما برای کار نیمه وقت توقع کمتری برای یک وعده غذای کامل وجود دارد با این همه ممکن است کارگر در نیمه اول روز مشغول کاری مثل شستشوی راه پله بوده و گرسنه نزد شما آمده باشد که این موضوع کم پیش میآید.
به هر حال هرچند یک نفر خدمه خانه شماست اما مهمان شما نیز هست و پرسیدن یک سوال ساده که آیا گرسنه نیستی؟ چیزی از شما کم نمیکند. ضمن اینکه در 90 درصد موارد جواب خدمه منفی خواهد بود.
این کار شما حس حقشناسی را در او زنده میکند و برای کار کردن در منزلتان انرژی بیشتری میگیرد.
زهرا ـ الف کارگری بیست و هشت ساله دارای یک فرزند است. او میگوید: بارها شده است برای کار به منزلی میروم که وضع رفاهی خوبی هم دارند و در حالی که میبینند یکسره از صبح در خانه آنها بودهام و کار کردهام، جلوی من میز میچینند و غذا میخورند و جمع میکنند و هر چه میماند، دور میریزند بدون اینکه یک تعارف بزنند که ناهار میخوری یا نه؟!
در حالی که از صبح دیدهاند که چیزی نخوردهام. این نوع برخوردها برای آدم خیلی بد است. گاهی وقتی چنین برخوردی میبینم، حس میکنم کسانی که وضع مرفهی دارند، کارگر را کلا آدم حساب نمیکنند و فکر نمیکنند او هم گرسنه میشود. این هم چیزی نیست که آدم رویش بشود بگوید اما دیگر وقتی کار سنگین میکنم، ضعف به من فشار میآورد و گاه ناچار میشوم بگویم.
چیزهای خواستنی
خیلی از ما چیزهایی را که دیگر نمیخواهیم، به کسانی که میدانیم نیاز دارند، میبخشیم. اما ممکن است این کارگران زحمتکش را در فهرست افراد نیازمند قرار ندهیم.
خیلی از پوشاک و وسایلی که ما نیاز نداریم، ممکن است جایش در زندگی این عزیزان کم باشد. از فرشهایی که به نظر ما از مد افتاده تا لباسهایی که ممکن است برایمان بزرگ یا کوچک شده باشد و لباس بچههایی که دیگر اندازهشان نیست.
مریم ـ ع در یک شرکت خدمات منزل کار میکند. او میگوید: مدتهاست برای خودم چیزی نخریدهام. اغلب خانمهایی که برایشان کار میکنم، لباسهای قابل استفاده خود را وقتی نمیخواهند، به من میدهند. اما برای برای فرزند بزرگترم که به دبیرستان میرود، ناچارم لباس نو بخرم. او ناراحت میشود اگر برایش لباس دست دوم بخرم. اما دختر کوچکم هنوز این چیزها سرش نمیشود و هر چیزی برایش میآورم و میگویم یکی از خالهها برایت فرستاده است، خوشحال میشود.
او میگوید: امسال خانه بزرگتری اجاره کردیم و هنوز فرش نداشت. خدا حفظ کند یکی از خانمهایی که برایش کار میکنم، میخواست فرشش را رد کند. گفت اگر بفروشم ده بیست تومان بیشتر نمیدهند شما بردار جای عیدی. آنقدر خوشحال شدم. انگار خدا حرفم را شنیده بود که خانه لخت نباشد و آبرویم نرود. فامیل نمیدانند من و همسرم خانههای مردم کار میکنیم. فکر میکنند کارگر کارخانهایم و وضعمان بد نیست. نمیخواهم به بچههایم بگویند مادرت کلفت است!
احترام متقابل
آدمها با هر کاری که دارند، احترامشان واجب است فرقی نمیکنند چه کاری میکنند مهم این است که به کار آنها احتیاج است.
این حرف سعید الف ـ خدمه منازل است. او میگوید: بعضی وقتها وقتی سر کار، برخوردهایی از صاحبکارها میبینم که واقعا دلم میگیرد و به غرورم بر میخورد و به خدا میگویم چرا؟
او میگوید: یکبار در خانهای کار میکردم و ظهر شد و خانواده شروع کردند به غذا خوردن. همان اول بخشی از غذا را برای سگ خانگی خود ریختند و او هم همزمان با آنها شروع به خوردن کرد.
وقتی غذاهایشان را خوردند، ته بشقابهایشان را جمع کردند و میخواستند دور بریزند که یکی از بچهها گفت: این را هم بدیم اون یارو شاید گشنه باشد.
اشک در چشمانم جمع شد اما غرورم شکست و با اینکه بسیار گرسنه بودم، از آنها قبول نکردم و گفتم روزهام؛ زیرا نمیخواستم در آن خانه لب به چیزی بزنم.
سعید میگوید: درست است که من کارگری میکنم اما انسان شریفی هستم که نه طلا فروشیها را خالی میکنم و نه چاقو زیر گلوی مردم میگذارم تا پولشان را بگیرم. آنها احترام دارند و توی تلویزیون صورتشان را شطرنجی میکنند اما بعضیها به خاطر کار شریف و حلال من به من احترام نمیگذارند و جلوی چشم دیگران، شأن مرا از سگ پایینتر میآورند. این به تربیت افراد بستگی دارد اما خواهشم از مردم این است که چنانکه ما تمیزی و عید را به خانههای آنان میآوریم، آنها نیز قدر ما را بدانند و دستکم احترام ساده انسانی به ما بگذارند.
ما شاید تحصیلکرده و متخصص نباشیم یا اگر باشیم، کاری بهتر نداشته باشیم اما احترام و بیاحترامی را میفهمیم و شاید هرگز حرفی هم نزنیم؛ چون به کار احتیاج داریم ولی جواب دلی را که میشکند باید به خدا پس بدهید.
هشدار به کارگران نظافت منازل
سعید حمیدی، مدیر یکی از مراکز نظافت منازل به کارگران توصیه میکند:
برای حفظ امنیت خود حتما به واسطه شرکت به منازل مراجعه کنید.
با این کار ورود و خروج شما و آدرس و شماره تماس شخص خدمات گیرنده در جایی قانونی ثبت میشود که هر حرکت غیراخلاقی وی را میتوانید پیگیری کنید و دستیابی به حقوق روزانهتان عملی خواهد شد گرچه حق کمیسیون شرکت را باید بپردازید ولی از امنیت بیشتری برخوردار خواهید بود.
اگر به خانهای رفتید که ظاهری مشکوک داشت، ساکنان آن وضع مناسبی نداشتند، یا سخنان رکیک و نامناسب رد و بدل میشد، بر کار کردن در آنجا اصرار نورزید و محل را ترک کنید.
اگر کسی کارگر خانم خواست و گفت خانم و تنهاست و در مراجعه با چند مرد مواجه شدید، میتوانید از کار کردن در آنجا خودداری کنید و برگردید.
درباره حقالزحمه خود در بدو ورود با صاحبخانه صحبت کنید و قبض را به او نشان دهید و در صورت رضایت، کار را شروع کنید.
به حریم شخصی کارفرما احترام بگذارید و درمسائل و عکسهای خانوادگی دقیق نشوید.
جام جم
شنبه 23/1/1393 - 22:40
آشپزی و شیرینی پزی
مواد لازم: شیر: نصف لیوان، بستنی شکلاتی: 100 گرم، پودر کاکائو: نصف قاشق غذاخوری، خامه: یک قاشق غذاخوری، شکلات رنده شده: یک قاشق غذاخوری، اسمارتیز: 50 گرم، سس شکلات: برای تزئین، عسل: یک قاشق غذاخوری
طرز تهیه: بستنی شکلاتی را همراه پودر کاکائو، خامه، شکلات رنده شده، شیر و اسمارتیز داخل مخلوط کن بریزید تا کاملا مخلوط شوند.
یک لیوان بلند انتخاب کنید و دورتا دور آن را به عسل آغشته کنید و سپس داخل ظرف اسمارتیزها را بچرخانید تا به لبه بچسبند. شیک آماده شده را در لیوان بریزید و آن را با سس شکلات تزئین کنید.
شنبه 23/1/1393 - 22:40
آشپزی و شیرینی پزی
مواد لازم: گردوی تازه و نرم: 500 گرم، سرکه: یک لیتر، نمک: به میزان لازم، دارچین، زنجبیل، هل و آویشن: به میزان لازم، تمبرهندی: 100گرم، تمبر آلو: 100 گرم
طرز تهیه: هنگام خرید گردو باید توجه داشته باشید که گردوها کاملا نرم باشند. ابتدا آنها را بشویید و از یک سوزن بزرگ کمک بگیرید. سوزن را از بین دو سر گردو رد کنید و یک سوراخ ایجاد کنید. در یک قابلمه مقداری آب را به جوش بیاورید سپس مقداری نمک در آن بریزید.در این مرحله گردوها را داخل آب در هر حال جوش بیندازید و چند دقیقه صبر کنید. سپس آنها را داخل آب سرد بیندازید و روزی دو بار آب آن را عوض کنید. این کار را تا زمانی انجام دهید که آب گردوها دیگر تلخ مزه نباشد. تمبرهندی و تمبر آلو را از صافی رد کنید و روی حرارت قرار دهید تا جوشیده شوند. سپس نمک و ادویهجات دلخواهتان را به آنها اضافه کرده و صبر کنید سرد شوند. گردوها را داخل یک ظرف شیشهای خشک و مناسب بریزید و این مخلوط را روی آنها بریزید. سپس روی آنها را با سرکه بپوشانید. در ظرف را ببندید و به مدت یک ماه در یخچال نگهداری کنید. بعد از این مدت ترشی گردو شما آماده است.
شنبه 23/1/1393 - 22:40
اخلاق
باز هم یک سال گذشت و ما قدم در سال نو گذاشتیم. باز هم یک سال دیگر از عمرمان گذشت با تمام خوبیها و بدیهایش. با تمام مشکلات و راحتیهایش. سال جدید آمد. گرد خانههایمان را تکاندیم و شیشههای پنجرهها را برق انداختیم، اما فقط در و دیوار خانه نیست که باید تغییر کند، چیزهای دیگری هم در خانه ما نیاز به تغییر و نو شدن دارد، شما اینطور فکر نمیکنید؟
فضای خانه، رنگ و بوی دیگری میگیرد، وقتی روابط مان را بتکانیم و اشتباهاتش را دور بریزیم. وقتی برنامه ریزی جدید داشته باشیم و تصمیم بگیریم طرحی نو در اندازیم.
نمیتوان نسخه واحدی نوشت اما پیشنهادهایی برایتان داریم. این گوی و این میدان. بعد از خواندن این مطلب، خودتان و خانهتان را زیر ذرهبین بگذارید تا متوجه شوید چه چیزهایی را باید در سال جدید، غبارروبی کنید.
دروغگویی
همسرم عادت کرده است به من دروغ بگوید، گاهی در مورد چیزهایی دروغ میگوید که حتی اگر راستش را هم بگوید، مشکلی پیش نمیآید. دیگر فکر میکنم هر چیزی که میگوید، واقعیت ندارد. به حرفهایش بیاعتماد شدهام....
وقتی سن و سالمان کم بود، دروغ گفتن و پنهان کردن واقعیت، یکی از بزرگترین کابوسهایمان به حساب میآمد. اگر پدر و مادر متوجه میشدند، خیلی ناراحت میشدیم اما با بزرگتر شدن و بالا رفتن سنمان از دروغ گفتنمان کمتر خجالت کشیدیم. از دروغ گفتنهای زمان مدرسه که با نزدیک شدن به دانشگاه، کاملا حرفهای تر شده بود تا امروز که گاهی به نزدیکترین افراد زندگیمان هم دروغ میگوییم، فاصله زیادی راطی نکردیم. فاصلهای به اندازه عادی شدن! و این اصلا خوب نیست.
دروغ، همیشه بد است؛ در روابط دوستانه، در مدرسه و... اما دروغ در خانه آسیبها و مشکلات خاص خود را دارد که کمترین آن از بین رفتن اعتماد بین افراد خانواده است.
وقتی شما میخواهید با دوستانتان بعد از اداره به استخر بروید، لزومیندارد بگویید اضافه کار ماندهاید. اگر همسرتان تماس بگیرد، اگر در استخر یکی از اقوام را ببینید و هزار اما و اگر دیگرممکن است اتفاق بیفتد و دست شما رو شود. آنوقت بهخاطر یک کار کوچک، اعتماد همسرتان خدشهدار میشود. اگر چند بار این اتفاق تکرار شود، دیگر بسختی میتوانید این اعتماد را بازسازی کنید.
دروغگویی هم مثل هر کار خطای دیگری، بار اول و دوم کمیسخت است اما کم کم برای فرد عادی میشود تا جایی که بدون علت هم دروغ میگوید. شما به عنوان والدین اگر این عادت را از خود دور نکنید، فرزندانی خواهید داشت که به شما و دیگران دروغ میگویند. قرار بگذارید سال جدید، در زندگیتان انسان صادقتری باشید. اولین جایی که باید این صداقت را تمرین کنید، در ارتباط با اعضای خانوادهتان است.
بیوفاییهای مُد شده
وقتی تلفن همراه همسرم را جواب دادم، برای یک لحظه دنیا مقابل چشمانم تیره و تار شد. صدای خانمی بود که از آن طرف گوشی او را با اسم کوچک صدا میزد و من نمیدانستم چه عکسالعملی نشان دهم. گوشی را قطع کردم و با عجله برای اولین بار در پیامکهای او بهدنبال نشانی از شماره غریبهای گشتم که گویا با همسرم چندان غریبه نبود. خود را دلداری میدادم که اشتباه گرفته و تشابه اسمی بوده، اما چند پیامک عاشقانه در تلفن همراه همسرم دیدم که خوشبختی سالها زندگی مشترک را برایم از بین برد...
وفاداری صفت زیبایی است که میتواند باعث استحکام روابط شود. هر رابطهای به مقداری وفاداری نیاز دارد حتی روابط کاری اما رابطه زن و شوهر، بدون این ویژگی مانند حبابی است که هر لحظه امکان ترکیدن آن وجود دارد.
وفاداری تنها ارتباط جنسی با جنس مخالفی جز همسر نیست، میتواند همین ارتباطهای مد شده اینترنتی، پیامکی و حتی مشغول بودن ذهن به کسی بدون هیچ بروز خارجی باشد. امیدوارم تا به حال از مرز وفاداری خارج نشده باشید، اگر چنین اتفاقی افتاده در سال آینده آن را از زندگیتان دور کنید و مراقب باشید هیچ گاه از کادر خارج نشوید.
تجملگرایی؛ خانهای چون «لوکس فروشی»
وارد خانهاش که میشوی، احساس ورود به یک موزه یا فروشگاه لوازم خانگی را پیدا میکنی. بخشی از خانه را سنتی چیده و بخش دیگر مدرن!
انواع مبلمانها که با کاغذ دیواری و فرش هماهنگ شده، تلویزیون بزرگی که واقعا سینمای خانگی است و ظروف کریستال و قیمتی که در گوشه و کنار خانه به چشم میخورد. باید مراقب باشی که به لوازم لوکس نخوری. حتی هنگام خوردن غذا و چای هم دست و دلت میلرزد که نکند به وسایل و ظروف قیمتی آسیب برسانی. اگر بچهای هم همراهت باشد که دیگر، کارت خیلی سخت میشود اما واقعا در این خانههای مانند موزه ، چگونه زندگی میکنند؟
محیط خانه جایی برای آرامش، دوست داشتن و لذت بردن است. قرار است بتوانی ساعتی را کنار عزیزترین افراد زندگیات بخوبی بگذرانی نه اینکه تمام مدت به فکر چیدمان و تغیر دکوراسیون باشی و به اصطلاح خانهات را چون ژورنالهای خارجی و یا خانههای سنتی طراحی کنی. داشتن سلیقه بسیار خوب است ولی بهدنبال تجمل بودن چه در لوازم خانه، چه سرو لباس میتواند آرامش و سادگی را از اعضای خانواده بگیرد. میتوان در سال جدید سادهتر بود. انسانهای ساده، لذتهای عمیقتری را تجربه میکنند.
چشم و همچشمی؛ مسابقهای بدون خط پایان
همسرم میگوید: خواهرم هر سال عید همراه خانواده به سفر خارج از کشور میرود. ما هم امسال حتما باید به مسافرت برویم، آن هم سفر خارج از کشور! میخواهم کلی عکس بگیرم. میخواهم از خریدهایی که میکنم، برای خواهرم تعریف کنم. چرا تو نمیتوانی آنطور که شوهر او برایش امکانات فراهم میکند، زندگیمان را اداره کنی؟
کسانی که اعتماد به نفس ندارند و از آنچه هستند احساس رضایت نمیکنند، سعی میکنند با تقلید و دنبالهروی از دیگران ضعفهای خود را بپوشانند و به اصطلاح با همرنگ جماعت شدن، از آنچه خودشان واقعا هستند، فرار کنند.
اما وقتی این خصلت پایش به چاردیواری خانه باز شود میتواند مشکلات زیادی را ایجاد کند. وقتی چشمتان به جای داشتهها و زندگی تان برداشتهها و زندگی دیگران متمرکز شود، آن وقت از شرایط موجود لذت نخواهید برد و همیشه بهدنبال چیز دیگری برای شاد بودن خواهید رفت. بزرگترین مشکلی که این خصلت دارد این است که مانند چاهی است که هیچ گاه پر نمیشود و مسابقهای است که نقطه پایان ندارد. شما میتوانید بعد از هر مهمانی به خاطر اینکه فلانی، سرویس مبلمان تازهای خریده و شما هنوز مبلهای چند سال قبل را دارید، خودتان را آزار دهید. هم خودتان و هم همسرتان.
برای دور ریختن این عادت بد، یاد بگیرید که از داشتههایتان لذت ببرید. زندگی خود و ویژگیهای خوب همسرتان را پر رنگ کنید. یادتان نرود که صدای دهل شنیدن از دور خوش است و خیلی چیزهایی که در زندگی دیگران است و شما را نسبت به زندگی خودتان دلزده میکند، آنقدرها هم مطبوع نیست.
زندگی کوتاهتر از آن است که چشمتان به داشتههای دیگران باشد و بخواهید آنها را به دست بیاورید. در سال جدید، سعی کنید از هر چه دارید، لذت ببرید. مسابقه «داشتن» بیشتر، برندهای ندارد و آنچه شما از دست میدهید، لحظات خوش با هم بودن است.
بدبینی؛ عوض کردن شیشه عینک
همسرم مدام با گوشی تلفن همراهش مشغول است. حس میکنم چیزی را از من پنهان میکند. چند بار هم با صدای آرام با تلفن حرف میزد و وقتی با لپتاپ کار میکند، بهگونهای مینشیند که من صفحه لپتاپ او را نبینم. این رفتارهایش مرا عصبی و خسته کرده است...
درست است که بیوفایی میتواند زندگی زناشویی را بسوزاند اما بدبینی و شک مانند موریانهای عمل میکند که در طول زمان پایههای رابطه را میجود و آن را ویران میکند.
باید بنا را بر راستگویی طرف مقابل بگذارید نه پنهان کاری او. اگر رفتار او عادی است، اگر به هم علاقه دارید و زندگیتان خوب است و فقط نسبت به برخی رفتارهای او حساس هستید، چرا با خودش در میان نمیگذارید؟ شاید تماسی که مرد یا زنی با همسرتان گرفته، یک تماس کاملا کاری باشد. ممکن است حساسیت و بدبینی شما همسرتان را وادار به پنهان کاریکند. بهتر است در سال آینده در مورد اینگونه مسائل خیلی شفاف صحبت کنید و از آن مهمتر تمرین کنید خوشبین بوده و تا زمانی که خلافش ثابت نشده ، نسبت به همسرتان اعتماد داشته باشید.
مزاحمهای خانگی
امشب قرار گذاشتیم، طوری هماهنگ کنیم که شام را با هم بخوریم. من و همسرم و بچهها. خوشحال بودم که بعد از مدتها، دوباره میتوانیم باهم باشیم. مشغله کاری ما و بچههایی که دیگر بچه نیستند و خودشان هزار جور گرفتاری دارند، باعث شده هر کدام زمانی به خانه بر گردیم و همان موقع غذایی بخوریم و بهدنبال بقیه کارهایمان برویم اما من امشب از همه خواستم تا ساعت 8 دور میز با هم باشیم. همه چیز بخوبی پیشرفت تا اینکه موبایل پسرم زنگ خورد و او از سر میز بلند شد تا جواب بدهد. دخترم با عجله غذا خورد و گفت باید خیلی زود برای دوستش چیزی را ایمیل کند. همسرم هم در سکوت چشمش به صفحه تلویزیون بود و اخبار گوش میکرد. ما کنار هم بودیم اما هر کدام در جای دیگر...
یکی از چیزهایی که باید در سال جدید تجدید نظر جدی در موردش بکنید، حضور مزاحمهای خانگی است.
تعریف مزاحم خانگی یعنی هر چیزی که باعث شود شما زیر یک سقف باشید اما جدای از هم. یکی از همین مزاحمهایی که امروزه عضو ثابت هر خانوادهای شده، تلویزیون است. مزاحمیکه روز به روز بزرگترش را میخریم و وقتی کنار هم مینشینیم، به او چشم میدوزیم. جای شبنشینیهای زیبای گذشته و گل گفتن و گل شنیدن را حرف زدنهای مداوم تلویزیون گرفته است. موبایلهایی که هر ساعت از شبانه روز اجازه دارند زنگ بخورند یا صدای پیامکشان بیاید. انگار در خانههایمان حریم خصوصی که تنها متعلق به خانواده ما باشد، وجود ندارد. دهکده جهانی هم که سر از گوشی همراهمان درآورده دیگر جای خود رادارد.
امسال قرار بگذارید، زمانی را فقط برای عزیزانتان اختصاص دهید. بدون دغدغه چک کردن ایمیل و جواب دادن تلفن، با یکدیگر حرف بزنید. کنار هم بنشینید. فرزندان از این با هم بودنها چیزهای زیادی میآموزند.
امسال قرار بگذارید که اولویت اولتان خانواده تان باشد، نه هیچ چیز دیگر....
خراب رفیق بودن
همسرم تا دیروقت با دوستانش برای فوتبال بازی کردن به بیرون میرود. صبح روزهای تعطیل هنوز ازخواب بیدار نشدهایم که یکی از دوستانش تماس میگیرد و او هم هر بار به بهانهای از خانه خارج میشود. میدانستم که فرد رفیق بازی است؛ اما فکر میکردم بعد از ازدواج، بودن با من را ترجیح خواهد داد.
ازدواج یعنی پذیرش مسئولیت باهم بودن، مکمل بودن، همدلی و پذیرش تعهد، مرد و زن باید تعهد داشته باشند در غم و شادی هم شریک باشند، به هم آرامش دهند؛ اما از طرفی هر کدام از آنها نیز ارتباطات دیگری هم دارند، ارتباط با خانواده، همکاران و دوستان.
داشتن دوستان خوب یکی از زیباترین اتفاقات زندگی است؛ اما گاهی اینقدر وابستگی زیاد میشود که به ارتباط با همسر لطمه وارد میکند. در سال جدید بهتر است حد و مرز روابط با دوستانتان را معنی کنید. با همسرتان در این باره حرف بزنید. قرار نیست هیچکدام، روی دوستانتان خط بکشید، بلکه باید طبق قانونی که هر دو طرف راضی باشید، به این ارتباطات برسید. در ضمن داشتن دوستان خانوادگی که با همسرتان در جمع آنها شرکت کنید، راهحل خوبی خواهد بود.
خشمهای کنترل نشده
همسرم هنگام عصبانیت، تبدیل به شخص دیگری میشود که من نمیشناسمش. صدای فریادش تا خانه همسایه هم میرود. گاهی با بچهها برخوردهای بدی میکند. گاهی در جمع، مقابل دیگران نمیتواند خودش را کنترل کند و رفتارش با من هم نامناسب میشود...
خشم یکی از هیجانهای پیچیده انسان است. واکنشی متداول نسبت به ناکامی و بدرفتاری است. همه ما در طول زندگی با چنین موقعیتهایی روبهرو شدهایم، اشکال خشم این است که گرچه بخشی از زندگی است ولی ما را از رسیدن به آرامش باز میدارد.
عصبانی شدن سهل و آسان است اما این که چه موقع، کجا، چگونه، برای چه و با چه شدتی عصبانی میشویم موقعیت دشواری است. برای آنکه هم خودتان آرامتر باشید و هم خانوادهتان از بودن کنار شما آسیب نبینند، قرار بگذارید در سال جدید کنترل بیشتری بر خشمتان داشته باشید.
لاک غلطگیر
هر وقت میخواهم حرفی بزنم یا کاری انجام دهم، نگران هستم که همسرم چه ایرادی از من خواهد گرفت. از نحوه لباس پوشیدنم تا آداب معاشرت و چیزهای دیگر همیشه زیر ذرهبین او قرار دارد و من از این موضوع ناراحت هستم...
مراقب باشید مانند لاک غلطگیر عمل نکنید. هر انسانی نقاط ضعف و قوت خود را دارد. دوست داشتن بیقید و شرط یکی از رموز موفقیت در زندگی زناشویی است. وقتی شما مدام به همسرتان ایراد میگیرید، اعتماد به نفس او را نشانه گرفتهاید.
اگر هم چیزی هست که فکر میکنید بهتر است تغییر کند، باید با حفظ نکات ایمنی ودر جای خود به او بگویید. حتی درباره بچههایی که والدین ایراد گیر هم دارند، چنین موضوعی صادق است. آنها اعتماد به نفس ضربه خوردهای دارند که در مدرسه و زندگی آینده دچار مشکل میشوند.
قرار بگذارید تا در سال جدید، بهجای ایراد گیر بودن، زبان ملایم و شیرینی داشته باشید تا اطرافیان از بودن کنار شما لذت ببرند.
خودخوریهای بینتیجه
وقتی همسرم یا بچهها کاری میکنند که باعث دلخوری من میشود، ممکن است روزها با خودم درگیر باشم. کسی از ظاهرم نمیفهمد که درونم چه غوغایی به پاست اما مدام رفتار او را تجزیه و تحلیل میکنم. از خودم میپرسم چرا چنین رفتاری کرد؟ اگر این رفتار از فرزندم باشد، به سالها پیش برمیگردم تا ایراد کار خود را در تربیت او پیدا کنم...
هر خانوادهای در طول مسیر با هم بودن، دچار چالشهایی خواهد شد. هم زن و شوهر و هم فرزندان از این قاعده مستثنا نیستند اما مهم این است که نباید میزگرد درونی بگذارید و مدام در حال بررسی مشکل باشید. بهتر است یاد بگیرید بهجای خود خوری ، مسائل را با بیانی خوب به دیگران بگویید.
سال جدید، دور هرگونه خود خوری را خط بکشید و بهجای آن مهارت بیان احساسات را بیاموزید. یاد بگیرید در عین احترام قائل شدن ، مشکلات عزیزانتان را به آنها بگویید. اگر شما ده روز هم بهخاطر رفتاری از فرزندتان آشفته باشید، ذرهای تغییر در او ایجاد نخواهد شد مگر اینکه با گفتوگو به نقطه مشترک برسید.
قدرناشناسی
هر وقت کاری برای همسرم انجام میدهم، انگار به وظیفهام عمل کرده باشم، بهگونهای رفتار میکند که دلسرد میشوم. آرزو دارم وقتی برای خانه خرید میکنم و یا هنگامیکه درکاری به او کمک میکنم، از من تشکر کند. نه اینکه بخواهم منت بگذارم. من وظیفه دارم تا احتیاجات همسرم را بر طرف کنم اما شنیدن«متشکرم» با لحن مهربان او میتواند تمام خستگیهایم را بر طرف کند.
یک کلید طلایی برای بهدست آوردن دل همسرتان وجود دارد و آنهم قدرشناسی از تلاشهای اوست. اگر در محیط خانهای افراد، قدرشناس باشند و قدر زحمات یکدیگر را بدانند، این خود باعث میشود تا طرف مقابل بار بعد، تلاش بیشتری برای انجام وظایفش بکند.
قرار بگذارید در سال جدید، قدر هر کاری را که دیگران برایتان انجام میدهند، بدانید و از آنها تشکر کنید. این قرار را در خانه بیشتر رعایت کنید تا عزیزان شما بدانند که میدانید چقدر برایتان زحمت میکشند.
تمیز و دوست داشتنی
همسرم مرد مهربانی است، اما اصلا به نظافت شخصیاش رسیدگی نمیکند. او توجهی به نوع لباس پوشیدن و بهداشتش ندارد. استفاده از عطر و چیزهای دیگر هم که جای خود دارد...
اگر تا قبل از ازدواج به وضع ظاهر خود رسیدگی میکردید یا همین الان هم برای رفتن به بیرون، چندبار مقابل آینه میروید، اما در خانه فکر میکنید بهدلیل راحت بودن باید هر طور که دوست دارید، لباس بپوشید و به ظاهر خود اهمیت نمیدهید، خطای بزرگی مرتکب میشوید.
همسرتان و خانوادهتان این حق را دارند تا شما را در زیباترین و بهترین شرایط ممکن ببینند. هم خانمها و هم آقایون از این قاعده مستثنا نیستند.
در سال جدید قرار بگذارید تا ظاهرتان با علایق همسرتان متناسب باشد. بوی پیاز داغ روی آش رشته هوسانگیز است اما روی لباس شما نه چندان!
بالاخره من یا تو؟
من و همسرم با تمام علاقهای که به هم داریم، نمیتوانیم به نقطه مشترکی برسیم. همیشه بین ما بحث و جدل درباره این استکه حرف من درست است یا حرف او؟ به خانواده من سر بزنیم یا خانواده او؟ به جایی که من میگویم سفر کنیم یا جایی که او میگوید؟ خلاصه بحثها همیشه در خانه ما هست.
بزرگترین مشکل همسران این است که نمیخواهند بپذیرند بعد از ازدواج یک ما را تشکیل میدهند. هر چند «من» هر کدام باقی میماند، اما آن چیز که اهمیت دارد، خانواده است. دیگر خانواده من و تو معنی نمیدهد.
سال جدید اگر فقط یاد بگیریم که بگوییم: «ما» بیشتر مشکلاتمان حل خواهد شد.
جام جم
شنبه 23/1/1393 - 22:40
كودك
تعطیلات عید هم به پایان رسید و فصل دید و بازدیدها گذشت. شاید بسیاری از ما در ایام نوروز و مهمانی رفتن و مهمانی دادن، متوجه برخی کاستیها در آداب معاشرت فرزندانمان شدهایم. جای نگرانی نیست، آموزش آداب معاشرت به بچهها مهارتی است که همه والدین باید آن را یاد بگیرند.
اصولا کودکان انسانهای بیخیالی هستند که فقط در زمان حال زندگی میکنند و از هر چیزی، حتی کوچک و بیاهمیت براحتی ذوقزده شده و لذت میبرند. این از خصوصیات بسیار مهم دوران کودکی است که زیاد مورد تمجید کارشناسان روانشناسی قرار گرفته و از آن به عنوان الگو برای بزرگسالانی که بیش از حد زندگی را سخت میگیرند، مثال میزنند، اما این مورد نباید رعایت آداب را در آنها تحت تاثیر قرار دهد و به دلیل کودک بودن، از آزادی بیش از حد بهرهمند شده و اصول رفتاری لازم را نیاموزند. بیشتر مادران، هنگامی که مستقیم یا غیرمستقیم به شیطنتهای کودک خود اشاره میشود تقریبا یک جمله را به کار میبرند که «بچه من در خانه بسیار آرام است نمیدانم چرا وقتی در جایی مهمان هستیم طور دیگری رفتار میکند؟» بله درست است، معمولا بچهها در خارج از منزل و بخصوص در خانه دیگران بیشتر خطا میکنند و این از موقعی شروع میشود که کودک میخواهد بارها زنگ در را فشار دهد یا مکرر به در میکوبد تا هنگامی که بدون خداحافظی از منزل میزبان بیرون میدود. در این نوشتار به تعدادی از این اصول که باید والدین از آن آگاه باشند و کودکان خود را ملزم به رعایت آنها کنند اشاره میشود که کمک میکند فرزند شما به یک ستاره درخشان ادب تبدیل شود.
1- صبر کردن برای ورود دیگران
وقتی به محل مهمانی میرسید بچهها دوست دارند با دست و پا به در بکوبند و اگر دستشان برسد بارها زنگ خانه را به صدا درآورند یا کلیدهای آسانسور را پشتسر هم فشار دهند و پس از باز شدن در، با دویدن و هل دادن دیگران خود را به داخل پرت کنند. در این مورد، قبل از رسیدن به خانه میزبان با بچهها هماهنگ کنید و از آنها بخواهید آرامش خود را حفظ کنند. آنها را روی دست بلند کنید و بخواهید فقط یکبار زنگ را فشار دهند ،بعد از باز شدن در، اجازه دهند اول بزرگترها وارد شوند و بعد آنها به آرامی و بدون عجله وارد شوند. به کودک خود صبر کردن را بیاموزید. اگر شما در منزل خود یا خویشاوندتان به دوست یا همسایهای برخورد کردید و مشغول گفتوگو شدید کودک شما باید بتواند برای چند دقیقه صبر کند تا صحبتتان تمام شود ضمن این که شما هم رعایت حال او را میکنید و ملاقات خود را کوتاه میکنید.
2- سلام و احوالپرسی با دیگران
در برخورد با دیگران، کودکان نیز باید با همه سلام و حتی احوالپرسی کنند. به آنان باید آموخت که دیگران را با القاب کامل مثل خانم، آقا، دکتر یا نام خانوادگی صدا کند. به عنوان مثال بگوید: «سلام مریم خانم» یا «سلام آقای شادمان، حال شما چطوره؟ » منتظر شنیدن پاسخ سلام و احوالپرسی خود بماند و به احوالپرسی دیگران نیز به طور کامل جواب دهد. اگر شخصی را نمیشناسد پدر و مادر باید او را به فرزند خود به طور کامل معرفی کنند و هر جا که کودک در سلام کردن فراموش کرد یا جا ماند به او یادآوری شود. مثلا «دخترم، خانم دکتر را میشناسی؟ میتوانی به او سلام کنی، لطفا. میتوانید این مورد را به صورت بازی با فرزند خود تمرین کرده و شما در نقش آدمهای متفاوت ظاهر شوید و سلام و احوالپرسی را با او تمرین کنید.
3- مثل یک مهمان در خانه دیگران رفتار کردن
بعضی از بچهها در خانه دوستان و خویشاوندان خیلی راحت هستند و بلافاصله بعد از ورود، به همه اتاقها سرک میکشند، به حیاط منزل میروند، در پلهها بالا و پایین میدوند وحتی به وسایل دکوراسیون منزل دست زده و متاسفانه درون گنجهها، کمد و کشوها را نیز وارسی میکنند. یک کودک مهمان اجازه رفتن به دیگر جاهای منزل را ندارد حتی اگر خانه پدربزرگ و مادربزرگ باشد مگر با اجازه صاحبخانه. به آنها یاد بدهید که در منزل دیگران رفتاری سرشار از احترام داشته باشند. متاسفانه، برخی از مادران در این مورد سهلانگاری میکنند و پس از دیدار میزبان، چنان سرگرم صحبت میشوند که از کودک خود بشدت غافل میمانند. بعضی از آنها به اشتباه معتقدند بچه باید آزاد باشد و به حساب بچگی، اشتباهات رفتاری کودک خود را نادیده میگیرند.
4- صرف غذا و تنقلات با اجازه بزرگترها
برخی از بچهها، متاسفانه در منزل میزبان به کابینتها و یخچال سرک میکشند و به مواد خوراکی درون آنها ناخونک میزنند. آنان باید یاد بگیرند صبر کنند تا میزبان از آنها پذیرایی کند. وقتی میوه، تنقلات یا غذا روی میز چیده میشود با اجازه و تعارف صاحبخانه از آنها میل کند. هرگز برای به دست آوردن خوراکی خاصی از میزبان پافشاری نکند. همچنین، فورا برای خوردن دست دراز نکند بلکه مؤدبانه صبرکند تا از او پذیرایی شود. (البته بجز درخواست یک لیوان آب) ضمنا به آنها یادآوری کنید که نباید موقع صرف غذا و نوشیدنی از دهانشان صدایی بیروی آید.
5- پیشنهاد کمک به میزبان
در مهمانیهای شلوغ و پرزحمت به میزبان پیشنهاد کمک بدهید. در صورتی که آن را پذیرفت و کودکتان هم مایل بود کمک کند، او را تشویق کنید که او هم برای این کار اجازه بگیرد. کارهای سبک و بیخطر مثل خالی کردن پفیلاها درون ظرف یا چیدن قاشق و چنگال و دستمال سفره روی میز را به او بسپارید. پس از صرف غذا، در جمع کردن میز یا سفره به میزبان کمک کنید و ظروف شسته شده را خشک و مرتب کنید. در صورتی که میزبان اجازه داده باشد و راضی باشد کمک کردن به ایشان نشانه تواضع و محبت شماست. در این مورد کودک خود را توجیه کنید.
6- تا پایان صرف غذا سر جای خود ماندن
چنانچه برای صرف ناهار یا شام در منزل کسی دعوت هستید کودک باید تا پایان صرف غذا سر جای خود بماند و این نیاز به صبر کردن دارد که برای بچهها سخت است. برای آماده کردن فرزندتان و آموزش او از منزل خودتان شروع کنید. موقع میل کردن غذا توسط اعضای خانواده، از او بخواهید تا پایان غذاخوردن بقیه کنار سفره یا میز بنشیند و از جای خود بلند نشود مگر با اجازه شما. ابتدا سعی کنید سریعتر بساط غذا را جمع کنید چون بچهها کمحوصلهاند ولی به مرور زمان با استفاده از یک تایمر هر روز چند دقیقه به زمان قبلی اضافه کنید. انجام این تمرین در خانه خودتان، او را آماده میکند که در یک مهمانی به احترام دیگران که هنوز مشغول غذا خوردن هستند سر جای خود بماند. قبل از مهمانی قرار بگذارید با اشاره شما خوردن هر چیزی را شروع کند و قبل از آن دست به سوی چیزی دراز نکند. پس از هر مهمانی یا حتی آموزش، هنگامی که کودک به درستی از پس آن برآمد حتما با پاداش و جایزه او را تشویق کنید.
7- به هیچ غذایی «نه» نگفتن
کودک باید یاد بگیرد که در منزل خودتان یا دیگران از کنار زدن یا خودداری از خوردن غذا بپرهیزد. او باید کمی از آن غذا را بچشد حتی اگر آن را قبلا نخورده یا مورد علاقهاش نیست. او را توجیه کنید که موقع صرف غذا از اظهارنظر منفی و نشان دادن چهره ناراحت خودداری کند، لبخند بزند و قاشق و چنگال را در دست خود نگه دارد. به غذا خوردن دیگران نگاه نکند و از میزبان غذای دیگری را درخواست نکند. مگر این که به آن غذا آلرژی داشته باشد. در این صورت شما وقتی دعوت به شام یا ناهار دیگران را میپذیرید میتوانید به آن اشاره کنید. اگر میزبان داوطلب تهیه غذای خاص برای شما یا فرزندتان باشد که هیچ، در غیر این صورت هیچ اشکالی ندارد که شما یک ظرف غذا از منزلتان با خود بیاورید. در غیر این صورت بچهها هرگز یاد نخواهند گرفت که چیز دیگری را امتحان کنند. بعد از اتمام غذا، بچهها مثل بزرگترها باید فورا از میزبان به خاطر تهیه غذا و زحمت که کشیده است، تشکر کنند.
8- آرنجها را روی میز نگذاشتن
شاید هنگام صرف غذا، قرار دادن آرنجها روی میز به هر کسی احساس راحتی و استراحت ببخشد ولی این خود، حتی برای بزرگسالان یک نوع سرپیچی از آداب است. به فرزند خود بگویید در کنار میز، قاشق و چنگال را در دست بگیرد یا دست به سینه بنشیند یا دستها کنار بدن قرار گیرد و هرگز به میز تکیه ندهد.
9- به کاربردن عبارات تشکرآمیز
هنگام خداحافظی به بچهها یادآوری کنید که یک بار دیگر از میزبان تشکر کنند و از بودن در کنار آنها ابراز رضایت و خوشحالی کنند و عباراتی مثل «خیلی خوش گذشت» یا «مهمانی خوبی بود» را به کار ببرند. اگر گفتن این جملات برای کودک سخت است حتما با یک تشکر کوتاه و ساده از منزل خارج شود. این مورد را حتما باید به کودک گوشزد و یادآوری کنید تا کمکم ملکه ذهن او شود.
10- نوشتن یادداشت تشکر
تشکر کردن به دنبال دریافت یک هدیه یا محبتی از جانب کسی، لازم و ضروری است و باید حداکثر طی سهروز انجام شود. برای تشکر از فردی که ما را به یک مهمانی رسمی دعوت کرده یا دریافت هدیهای یا رخداد تاریخی خاصی یک یادداشت تشکر یا یک تلفن کافی است. چنانچه فرزند شما کوچک است و نمیتواند نامه بنویسد شما این کار را برایش انجام دهید و در پایان از او بخواهید یک امضا، نقاشی یا اثر انگشت خود را پای نامه اضافه کند. بچههایی که در سالهای اول ابتدایی مشغول به تحصیل هستند با نظارت شما میتوانند نامه تشکرآمیز یا تبریک بنویسند. برای این کار ارزش قائل شوید تا فرزند شما در بزرگسالی نیز آن را به کار گیرد. این یکی از راههای جلب محبت و احترام دیگران است.
11- هنگام دریافت هدیه رفتار مناسب داشتن
به فرزند خود یاد بدهید موقع هدیه گرفتن از کسی باید تشکر کند و عباراتی مثل «دست شما درد نکند» را بگوید. عموما یکسوم از اشتباهات بچهها هنگام دریافت هدیه جملات نادرستی است که نباید به کار ببرند مانند «من منتظر چنین هدیهای بودم»، «من چیز دیگری فکر میکردم» یا «این را دوست ندارم». به آنها یاد بدهید هر هدیهای که میگیرند با لبخند از هدیهدهنده تشکر کنند اگر از آن خوششان نیامد آن را بازگو نکنند بلکه به خاطر لطف و محبت هدیهدهنده از بعضی از نکات خوب آن مثل رنگ و طرح بامزه آن تعریف کنند. پس از آن به فرزند خود توضیح دهید کسی که این کادو را برای شما خریده از سلیقهتان خبردار نیست ولی فکر میکند که ممکن است شما از آن خوشتان بیاید و ما موظف هستیم از لطف و مهربانی او سپاسگزاری کنیم. آداب هدیه دادن و بخصوص هدیه گرفتن را نیز میتوانید به صورت یک بازی با کودک خود تمرین کنید. این روشی بسیار موثر است. به طور حتم، افراد از روی نوع رفتار بچهها درباره بزرگترهای آنان قضاوت میکنند. پس با رعایت بسیاری از نکات و آداب رفتاری، ابتدا خود الگوی مناسبی برای فرزندانمان باشیم و سپس روی رفتار آنان نظارت کامل داشته باشیم و آنها را در جهت صحیح هدایت کنیم.
جام جم
شنبه 23/1/1393 - 22:40
آشپزی و شیرینی پزی
مواد لازم: آرد: 1.5 لیوان، شکر: 1.5 لیوان، تخم مرغ: یک عدد، کره: 30 گرم، پودر کاکائو: 4 قاشق غذاخوری، بکینگ پودر: نصف قاشق چایخوری، شکلات چیپسی: 100 گرم، اسانس وانیل: 2 قطره، پودر قند: 50 گرم، نمک: به میزان کم
طرز تهیه: ابتدا یک کاسه مناسب انتخاب کنید، سپس آرد را همراه شکر، پودر کاکائو، نمک و بکینگ پودر داخل آن الک کنید. کره را تکه تکه کنید و به مخلوط مواد خشک بیفزاید و سعی کنید آنها را با نوک انگشتانتان ورزد دهید. در این مرحله تخم مرغ را به شیرینی اضافه کنید. در نهایت اسانس وانیل را همراه شکلات چیپسی به شیرینی بیفزایید و با یک قاشق آنقدر هم بزنید تا تبدیل به یک خمیر یکدست شود. یک تکه از خمیر را به اندازه یک گردو جدا کنید و کف دستتان آن را صاف کنید. در این مرحله شیرینی را به پودر قند آغشته کنید و به مدت 15 دقیقه داخل فریزر قرار دهید. سپس شیرینیها را با فاصله روی سینی فر بچینید و به مدت ده دقیقه در فر با درجه حرارت 160 درجه سانتیگراد قرار دهید. دقت داشته باشید فر باید از قبل گرم شده باشد. بعد از پخت شیرینی، آنها کف سینی پخش میشوند و روی آنها ترک برمیدارد و ظاهر زیبایی پیدا میکند.این شیرینی را با چای نوش جان کنید.
شنبه 23/1/1393 - 22:39
تزیینات و دکوراسیون
سال که نو میشود، پوشیدن لباسهای نو هم امری طبیعی است. لباس هم که نو شد، خیلیها دنبال کیف و کفش مناسب لباسشان هستند؛ رشتهای که سر دراز دارد.
به همین دلیل خرید یک کفش نو که موردپسند شما باشد، کار سختی به نظر میآید، بخصوص وقتی به بازار میروید و با قیمتهای بالای کیف و کفش روبهرو میشوید؛ اما کار وقتی سخت تر خواهد شد که به دنبال رنگ و طرح خاصی باشید. آن وقت است که باید بارها و بارها خیابانها را از پایین تا بالا و از بالا تا پایین طی کنید، جلوی مغازهها بایستید و در ویترینها چشم بگردانید، به این امید که کفش مورد نظر خود را پیدا کنید. به همین دلیل پیشنهاد ما این است که اگر خانمها کفش مناسبی دارند که از نظر راحتی و سایز هنوز قابل استفاده است، آن را دور نیندازند. چون میتوانند دست به کار شوند و دستی به سر و روی کفش قدیمی خود بکشند تا دوباره زیبا و موردپسند شود؛ آنقدر که دیگران هم کمتر کارکرد چند ساله آن را ببیند و درک کنند.
اما اینکه با کفش قدیمی چه کنید، خودش ماجرایی دارد. اگر کفش را برای مهمانی خاصی آماده میکنید، بهتر است از پارچه لباستان مقداری برای تزئین کفش کنار بگذارید. اگر آن پارچه را در دسترس نداشتید، میتوانید خرده پارچهای با رنگ مشابه تهیه کنید. حالا به کمی دقت احتیاج دارید تا پارچه را روی کفش بچسبانید. با این کار شما یک جفت کفش نو و صد البته خوش ترکیب و همگون با لباستان خواهید داشت.
این روش درباره صندلهای بندی هم کاربرد دارد. برای این کار میتوانید پارچه را به عرض حدود دو سانتیمتر و طول مناسب برش دهید. سپس پارچهها را از زیر بندهای رویه صندل عبور دهید و بالای بندها گره بزنید. نشستن گرهها کنار یکدیگر رنگ زیبایی به صندل شما میدهد و جلوهای نو.
کفشهایی برای مهمانی
پیشنهاد بعدی که آسانتر هم عملی میشود ،استفاده از اکلیل است. شما میتوانید سطح روی کفش را با استفاده از قلم مو و چسب چوب بپوشانید. پس از آن اکلیلی را که رنگ مورد نظرتان را دارد، روی کفش بپاشید. اجازه دهید کفش کاملا خشک شود. حالا یک بار دیگر کارتان را بررسی کنید تا هیچ یک از قسمتهای کفش بدون اکلیل نمانده باشد. در صورتی که قسمتی از کفش بدون اکلیل بود، با استفاده از قلم موی کوچکتر آن محل را هم مثل قبل چسب بزنید و اکلیل بپاشید. وقتی مطمئن شدید تمام رویه کفش پوشیده از اکلیل شده، برای ثابت نگه داشتن ذرات اکلیل و جلوگیری از پخششدن یا ریختن آنها باید روی کفش را با اسپری براقکننده بپوشانید. نگران نباشید. این کار رنگ روی کفش شما را تغییر نمیدهد و فقط باعث ثابتشدن دانههای اکلیل خواهد شد.
کفشهای تقریبا نو
بعضی وقتها کفشها آنقدر قدیمی نشدهاند که بخواهید به کل تغییری در آنها ایجاد کنید بلکه فقط میخواهید با تغییرات کوچک، زیبایی و جلوه آنها بیشتر شود. برای این منظور، یکی از راهحلها استفاده از ماژیکهای رنگی است. مثلا میتوانید برای کفش سفید از ماژیک مشکی یا سرمهای استفاده کنید و نقطههایی روی کفش بگذارید، یا حتی میتوانید با استفاده از خطوط ساده، منحنی یا زیگزاگ طرحهایی روی کفشتان بکشید.
برای تغییر دادن ظاهر کفشها از انواع نگین هم میتوانید استفاده کنید. پیش از هر کاری باید نگینهایی مناسب با اندازه و رنگ کفش و همچنین سلیقه خودتان خریداری کنید. سپس به کمک چسب حرارتی آنها را روی کفشتان بچسبانید. از مزایای استفاده از نگینها میتوان به این موضوع اشاره کرد که هم برای کفشهای مجلسی مناسب هستند و هم میتوان از آنها برای کفشهای اسپرت استفاده کرد.
از گلها هم کمک بگیرید
گلهای روبانی، توری و... هم گزینههای مناسبی برای این کار هستند. اگر فقط دو عدد از این گلها را در منزل دارید، میتوانید آنها را به کمک چسب در قسمت جلوی کفش بچسبانید. لازم نیست برای خرید این گلها هزینه کنید. بلکه میتوانید آنها را در منزل با کمک مقداری روبان یا پارچه هم تهیه کنید. البته بجز گل میتوانید از پاپیون هم سود ببرید که تهیه آن در منزل آسانتر از گل خواهد بود. قطعا همه شما دوستان عزیز میدانید که اندازه و رنگ گلها و پاپیونها باید با نوع کفش و رنگ آن متناسب باشد.
پولکهای ریز
استفاده از این پولکها و چسباندنشان روی کفشها هم آسان و شبیه استفاده از اکلیل است. برای این کار باید قسمت مورد نظر از کفش را که میخواهید با پولک پوشیده شود، چسب بزنید، اما نکته قابل ذکر در این باره آن است که چون پولکها بزرگتر از ذرات اکلیل هستند باید کمی بیشتر چسب بزنید تا پولکها به طور کامل سر جای خود محکم شوند.
اگر اهل نقاشی هم هستید میتوانید دست به کار شوید و طرح مورد نظر خود را روی کفشتان طراحی کنید. البته این کار بیشتر برای کفشهای اسپرت مناسب است. یکی از راحتترین کارها هم این است که بند کفشهای اسپرت را دربیاورید و رنگ کنید. شاید به نظرتان این کار خیلی ساده باشد، اما مطمئن باشید حتی یک بند کفش رنگی میتواند ظاهر کفش شما را به قدر کافی تغییر دهد.
نکته آخر
اما نکته آخر این که از همین سال نو با خودمان عهد کنیم با چند بار استفاده از کفش، کیف و حتی لباس، فوری به فکر دور انداختن و خرید جدید نباشیم. خیلی وقتها میشود با قدری تغییر که کار سختی هم نیست، از یک وسیله به ظاهر قدیمی، یک جنس نو، مرغوب و شیک تهیه کرد. موضوع دیگر این که با این روش، اعتماد به نفس ما افزایش پیدا میکند و خلق ایدههای نو به عادتی تبدیل میشود که میتواند در سایر مسائل زندگی هم کمک حالمان باشد. شاید بتوان گفت این کفشها، راهی نو برای زندگی را به ما نشان میدهد.
جام جم
شنبه 23/1/1393 - 22:39