تو بین منتظران هم عزیز من ، چه غریبی / عجیب تر ، که چه آسان نبودنت شده عادت
چه بیخیال نشستیم ، نه کوششی نه وفایی / فقط نشسته و گفتیم ؛ خدا کند که بیایی . . .
.
.
.
دلم هر جمعه در تاب و تب است / عاشقانه بی قرار دلبر است
گفتم جمعه شود پایان غمم / جمعه رفت و باز چشمم به راه است . . .
.
.
.
کدام جمعه دعا مستجاب خواهد شد / سوار صاعقه پا در رکاب خواهد شد
کدام جمعه ز عطر بهشتی گل یاس / بهار غرق شمیم گلاب خواهد شد . . .
.
.
.
میسوزم از فراقت روی از جفا بگردان / هجران بلای ما شد یا رب بلا بگردان . . .
.
.
.
آن یار سفر کرده که صد قافله دل همره اوست ، هر کجا هست خدایا به سلامت دارش . . .
.
.
.
در وادی انتظار زمان را بنگر که چگونه از هجر تو همچون شمع ذره ذره آب می گردد
کی می آیی که قطره ها به دریا بپیوندند ؟ خیبر گشای فاطمه(س) کی می آیی؟
.
.
.
مژده ای دل که مسیحا نفسی می آید / که زانفاس خوشش بوی کسی می آید
.
.
.
ای غایب از نظر به خدا می سپارمت / جانم بسوختی و به جان دوست دارمت . . .
.
.
.
الا که راز خدایی، خدا کند که بیایی / تو نور غیب نمایی، خدا کند که بیایی
.
.
.
آقای جمعه های غریبی ظهور کن / دل را پر ازطراوت عطر حضور کن
یک گوشه از جمال تو یعنی تمام عشق / یک دم فقط بیا و از اینجا عبور کن . . .
.
.
.
برای آمدنت انتظار کافی نیست / دعا و اشک و دلی بی قرار کافی نیست
تمامی هر چه شراب است غیر چشمانت / برای مستی چشمی خمار کافی نیست . . .
.
.
.
دوباره جمعه شد یارم نیامد / خدایا یار ما از در نیامد
نگار بی قرینه کی می آیی / سحرخیز مدینه کی می آیی . . .
.
.
.
بی خبر از همه عالم زتو خواهم خبری یا فرج الله
دلخوشم گر زتو آید خبر مختصری یا فرج الله . . .
.
.
.
کاش از دلبر نشانی داشتیم / بر سر کویش مکانی داشتیم
از برای مهدی صاحب الزمان / کاش در دل جمکرانی داشتیم
تعجیل در فرج آقا صلوات
.
.
.
عمریست که از حضور او جا ماندیم / در غربت سرد خویش تنها ماندیم
او منتظرست تا که ما برگردیم / ماییم که در غیبت کبری ماندیم
.
.
.
هنوزم انتظار و انتظار است / هنوزم دل به سینه بیقرار است
هنوزم خواب می بینم به شبها / همان مردی که بر اسبی سوار است
همان مردی که آید جمعه روزی / و این پایان خوب انتظار است
.
.
.
روزی در برگه تقویم خواهند نگاشت
تعطیل رسمی – روز ظهور حضرت ولیعصر«ع» . . .
.
.
.
صحبتی شد که خدا باب نجاتی بفرست / تلخی دائقه را شاخه نباتی بفرست
میرسد با علم سبز امامت بردوش / از چه خاموش نشستی صلواتی بفرست . . .
.
.
.
از عشق تو گفتیم و نمک گیر شدیم / تا ساحل چشمان تو تکثیر شدیم
گفتند غروب جمعه خواهی آمد / آنقدر نیامدی که ما پیر شدیم . . .
.
.
.
کاش! روزی سینه ها دریای توفان خیز گردد / کوچه از عطر عبوری، ناگهان لبریز گردد
جان بگیرد لحظه ها مان از حضور آشنایت / از نوایت وسعت هر سینه عطر آمیز گردد . . .
.
.
.
هر کجا سلطان بود، دورش سپاه و لشکر است / پس چرا سلطان خوبان بی سپاه و لشکر است
با خبر باشــید ای چشم انتظاران ظهــــور / بهترین سلطان عالم از همه تنهاتر است . . .
اللهم عجل لولیک الفرج
.
.
.
هجر تو ز درد و داغ دلگیرم کرد / اندوه غم زمان زمینگیرم کرد
گفتند که جمعه میرسی از کعبه / این رفتن جمعه جمعه ها پیرم کرد . . .
.
.
.
خدایا تا به کی هجران مهدی / به دستم حسرت دامان مهدی
الهی هر بلا از حضرتش دور / الهی، من بلا گردان مهدی . . .
.
.
.
.یوسف از جرم زلیخا گر به زندان می رود
یوسف زهرا ببین از جرم ما حبس ابد گردیده است . . .
.
.
.
ما معتقدیم که عشق سر خواهد زد / بر پشت ستم کسی تیر خواهد زد
سوگند به هر چهارده آیه نور / سوگند به زخم های سرشار غرور
آخر شب سرد ما سحر می گردد / مهدی به میان شیعه برمی گردد . . .
اللهم عجل لولیک الفرج مولانا صاحب الزمان (ع)
اللهم عجل لولیک الفرج مولانا صاحب الزمان (ع)
اللهم عجل لولیک الفرج مولانا صاحب الزمان (ع)