• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 1481
تعداد نظرات : 1410
زمان آخرین مطلب : 4262روز قبل
آموزش و تحقيقات

دوستی بهتر از سرزنش

دوره بلوغ به همان اندازه كه برای والدین نگران كننده است، برای نوجوان نیز نگرانی دارد. با آن كه همه ما مرحله بلوغ را پشت سر گذاشته ایم، ولی خیلی زود با گذشت ایام، لحظه های پر التهاب آن دوره را از خاطر برده و متأسفانه با فرزندانمان طوری رفتار می كنیم كه در آن دوران دوست نداشتیم با ما آن رفتارها را داشته باشند. مادر، ناگهان در می یابد كه فرزندش دیگر آن كودك مطیع و سر به راه نیست، بلكه به جوانی خودسر و عاصی تبدیل شده است و همین امر باعث كشمكش و درگیری بین فرزند و والدین می شود. انتقاد بی رویه والدین نسبت به رفتار نوجوان و لجبازی آن برای اثبت استقلالش، منجر به برخورد بین این دو نسل می شود و علت تمام این كشمكش ها و برخوردها كه متأسفانه گاهی نتایج اسفبار هم دارد، آشنا نبودن والدین با ویژگیهای این مرحله از سن و رفتار نادرست آنها با نوجوان است.

شنبه 24/9/1386 - 11:17
آموزش و تحقيقات

لبخند یوسف

هنگامی كه برادران یوسف (علیه السلام) می خواستند اورابه چاه بیفكنند ،وی خندید ،برادرانش تعجب  كردند وگفتند : برای چه می خندی ؟!  حضرت یوسف (علیه السلام) راز خنده خود را این گونه بیان كرد:فراموش نمی كنم روزی راكه به شمابرادران نیرومند نظر افكندم وخوشحال شدم وبا خود گفتم : كسی كه این همه یار ویاور نیرومند دارد از حوادث سخت چه غمی خواهد داشت ! روزی به بازوان شمادل بستم ،اما اكنون در چنگال شما گرفتارم به شما پناه می برم ،ولی به من پناه نمی دهید. خدا شما رابر من مسلط ساخت تا بیاموزم كه به غیر او ( حتی برادرانم )تكیه نكنم .

تفسیر نمونه/ج9/ناصر مکارم شیرازی

شنبه 24/9/1386 - 11:15
آموزش و تحقيقات

خدایا، بر محمد و خاندانش درود فرست و مرا از روشی پسندیده برخوردار نما كه هرگز از آن كناره نجویم، و به راهی راست رهنمون گردان كه از آن روی نگردانم، و مرا نیّتی درست ارزانی كن كه در آن شك نكنم، و تا آن زمان زنده‌ام بدار كه به طاعت تو مشغولم، و چون روزگارم چراگاه شیطان شود، جانم را بگیر، پیش از آن كه بیزاری تو بر من بتازد و خشمت مرا به خاك اندازد.
خدایا، هر خوی ناپسند مرا پسندیده، و هر عیب مرا كه موجب سرزنش من است نیكو گردان، و هر فضیلت كامل نگشته‌ی مرا به كمال رسان.
                  

              صحیفه سجادیه دعای بیستم

سه شنبه 20/9/1386 - 18:15
آموزش و تحقيقات

ستایش برای خداست كه خود را به ما شناسانید، و شیوه‌ی سپاسگزاریِ از خود را به ما آموخت، و درهای علم به پروردگاری‌اش را به روی ما گشود، و ما را به اخلاص ورزیدن در توحیدِ‌خود رهنمون ساخت، و از شك و ناباوری نگاه داشت.
                                  صحیفه سجادیه

                                                        دعای اول

سه شنبه 20/9/1386 - 18:12
آموزش و تحقيقات

قالَ امام جواد (علیه السلام): تَوَسَّدِ الصَّبْرَ، وَ اعْتَنِقِ الْفَقْرَ، وَ ارْفَضِ الشَّهَواتِ، وَ خالِفِ الْهَوى، وَ اعْلَمْ أنَّكَ لَنْ تَخْلُو مِنْ عَیْنِ اللهِ، فَانْظُرْ كَیْفَ تَكُونُ.

فرمود: در زندگى، صبر را تكیه گاه خود، فقر و تنگ دستى را همنشین خود قرار بده و با هواهاى نفسانى مخالفت كن.
و بدان كه هیچگاه از دیدگاه خداوند پنهان و مخفى نخواهى ماند، پس مواظب باش كه در چه حالتى خواهى بود.

                           بحار ج 75

سه شنبه 20/9/1386 - 18:9
آموزش و تحقيقات

امام جواد (ع)

قالَ (علیه السلام): الْخُشُوعُ زینَةُ الصَّلاةِ، وَ تَرْكُ ما لا یُعْنى زینَةُ الْوَرَعِ.
فرمود: خشوع و خضوع زینت بخش نماز خواهد بود، ترك و رها كردن آنچه (براى دین و دنیا و آخرت) سودمند نباشد زینت بخش ورع و تقواى انسان مى باشد.
                           بحارالانوار ج75

سه شنبه 20/9/1386 - 18:7
آموزش و تحقيقات
محبت دنیا

شیر وخون:
محبت دنیا یك عفونتی دارد كه هر كس به دنیا محبت كرد، بوی آن عفونت را نمی‎فهمد. همچنانكه سیر خورده بوی سیر را نمی‎فهمد. خداوند میخواهد این انسانها را كه از محبت دنیا چشیده‎اند از این عفونت بگیرد. می خواهد طیبات به ایشان بدهد شما نگاه كنید خود انسان در رحم چه تغذیه می كند و بعد از تولد چه تغذیه می‎كند؟ وقتی بچه در رحم است غذایش خون است. وقتی متولد می شود غذایش می‎شود شیر. طعم شیر كجا، طعم خون كجا، آنهم چه خونی! ما وقتی كه توی رحم دنیا و محبت دنیا باشیم، غذا مثل آن خون است. وقتی ولادت پیدا كنیم و قلبمان زنده بشود و دلمان از دنیا خارج بشود، دلمان از تعلق به دنیا آزاد بشود، مثل اینكه خون تبدیل به شیر شده و غذامان عوض می‎شود.
حائری شیرازی ـ تمثیلات ج 1
سه شنبه 20/9/1386 - 18:3
آموزش و تحقيقات
میزان محبت

میوه:
محبت خود را ارزان به بچه نفروشید، چون اگر هر چه محبت داشتید به صورت رایگان به بچه دادید، بچه از محبت شما وازده می شود، مثل غذا كه اگر زیادی در اختیار او گذاشتید، او تف می كند هر چند هم كه خوشمزه باشد. اگر نان را زیاد به او بدهید، مقداری را می خورد و بقیه را می اندازد زیر دست و پا. میوة زیادی را كه اگر به او بدهید مقداری را گاز می زند و باقی را توی دست و پا می ریزد . نه بچه را طوری كنید كه وقتی به او غذا می دهید آن را خوب بخورد، كم توی ظرفش بریزید كه ته ظرفش نماند و اگر خواست دوباره به اندازه‎ای كه می خواهد برایش بریزید كه یك دانه برنج مثلاً اضافه نیاید. محبّت هم كه می خواهید به او بكنید یك دفعه توی ظرفش خیلی محبّت نریزید كه وازده بشود. نصفی از محبت شما را جلب كند، نصف دیگرش را دور بریزد وبه شما بی اعتنایی كند. نه، او را همیشه تشنة محبّت خودتان نگهدارید اینجور نباشد كه مثلاً بچّه را شما نوازش كنید و ببوسید و بگذارید توی بغل و او را فشار بدهید. چون انسان یك دفعه می خواهد خودش را تسكین بدهد ، یك دفعه می‎خواهد بچّه را تربیت كند. یك دفعه انسان از بچه خوشش می آید، می‎خواهد خودش را آرامش ببخشد. این ساختن بچه نیست، این ویران كردن بچه است. انسان باید محبتّش توی مشتش باشد، توی قلبش باشد وقتی یك كار خوب از بچه دید یك ذره از این محبت را روانه كند، ظهور بدهد یك خورده در نگاهش، آثار محبت باشد.
حائری شیرازی ـ تمثیلات ج 1
سه شنبه 20/9/1386 - 17:56
آموزش و تحقيقات
نقش امید و اعتماد به نفس

درخت:
درختی را اگر آب ندهند، برگهایش می‎افتد و افسرده می شود وقتی به آن آب دادند، برگهایش راست می ایستد. انسان نا امید مانند یك درخت پژمرده است، اما وقتی كه امیدوار می شود مانند درختی است كه تازه آن را آب داده اند و سرشار از نشاط می شود، فرد وقتی احساس كرد كه توان كارو زندگی و برخورد با مشكلات را دارد جرأت پیدا می كند كه به سراغ مشكلات برود. انسان گاهی از شنیدن مشكلات سرش به درد می آید. و گاهی آنچنان مشتاق رویارویی با مشكلات است كه دلش می خواهد به او بگویند بیا و این مشكل را حل كن. گاهی انسان از حل مشكلات خودش عاجز است ولی گاهی اوقات علاوه بر اینكه مشكل خودش را حل كرده است دستش برای حل مشكلات دیگران نیز باز است و می خواهد كه یك نفر به او بگوید مشكل مرا حل كن. آدمهایی كه مشكلات دیگران را حل می كنند، كمتر گرفتار اعتیاد و این گونه مسائل می شوند. بچه را نیز باید به نوعی تربیت كرد كه وقتی بزرگ شد نه تنها بتواند مشكل خودش را حل نماید بلكه یك مقدار وقت را هم برای حل مشكلات دیگران صرف كند.
حائری شیرازی ـ تمثیلات ج 1
سه شنبه 20/9/1386 - 17:55
آموزش و تحقيقات
یاد خدا حیات دل

قلب:
برای زنده ماندن انسان ضربان و حركت قلب لازم است و اگر كسی قلبش از حركت بایستد می‎گویند سكته كرده است، یعنی برای یك زمان خیلی كوتاه ضربان قلب متوقف شده كه اگر طول بكشد مرگ حتمی است، اگر مدتش محدود باشد ممكن است منجر به فلج شدن یك قسمت از بدن شود. نتیجه‎اش این می‎شود كه خون جریان پیدا نمی‎كند و لخته می شود و در آن قسمتی كه خون حركت نمی كند دیگر عصب زنده نیست كه بتواند پیام دهد. خیلی هم اتفاق میافتد كه بعد از سكتة قلبی، بیمار سكته مغزی می‎كند یعنی خون در یك قسمتی از مغزش و از آنجا قسمتی از اعضایش فلج می شود. این قلب گوشتی انسان برای بدنش است كه اگر قلب بمیرد تمام حركات بدن تعطیل می شود. برای جنبة تربیتی و اخلاقی انسان هم خدا قلبی قرار داده كه اگر قلب از حركت ایستاد، تمام معنویات انسان تعطیل می شود. این است كه می گویند: فلانی قسّی القلب شده دلش سخت شده. در روایات داریم كسی كه مدتی عبادت خدا نكند، قلبش قسی می شود. از امام رضا علیه السلام سؤال شد كه چرا نمازها در پنج نوبت خوانده می شود و چرا دراین وقتها خوانده می‎شود؟ حضرت به تفصیل جواب داد كه خداوند خواسته كه شروع و خاتمه كار با یاد خدا باشد، مبادا كه قلب انسان قسی شود، یعنی دل انسان بمیرد. نماز صبح را قرار داد وقتی كه انسان از خواب بر می‎خیزد و می‎ خواهد به سر كارش برود، یعنی خاتمة استراحت وخواب شب و شروع كار روز به یاد خدا باشد تا به وسیلة آن خودش را تنظیم كند، دلش و وجدانش را زنده نگه دارد و متوجّه باشد كه خدایی هست و روز جزایی و وظیفه‎ای و انسانیتی. این مسایل را به یاد انسان می آورد و انسان را با حالت توجّه به وظایف خودش سر كار می فرستد. وقتی كار ظهر را انسان تمام شد و می‎خواهد برگردد خدا برایش برنامة نماز ظهر را گذاشته كه هنوز ناهار نخورده كارش را با نماز تمام كند. كار با نماز صبح شروع كرده وبا نماز ظهر تمام كند. عصر هم با نماز عصر شروع می‎كند و وقتی كه كار عصر تمام شد، وقت نماز مغرب است كه كار عصرش را با نماز تمام كرده باشد. وقتی شام می‎خورد و می‎خواهد استراحت كند، استراحتش را با نماز شروع كرده و كار روزش را با نماز ختم كرده است.
نماز بعنوان زنده نگه داشتن قلب انسان است. همان طوری كه انسان برای بدنش غذا تأمین می‎كند و وقتی مدتی كار كرد احتیاج به غذا پیدا می‎كند، وقتی هم كه انسان مدتی با مردم سر و كار داشت دوباره باید ارتباطش را با خدا تجدید كند كه خدا از یادش نرود. به او گفته‎اند هر كاری را با (بسم الله)آغاز كند. برای چه؟ برای این كه با یاد خدا كار را شروع كرده باشد و خدا را بر خودش ناظر گرفته باشد، به طوری كه احساس كند خدا او را می‎بیند این است كه مستحب است انسان غذا كه می‎خورد(بسم الله )بگوید، حرفی یا كاری را كه می‎خواهد شروع كند با(بسم الله) باشد تا كارها با یاد خدا شروع شده باشد. كار هم تمام شد(الحمدلله) بگوید. با یاد خدا شروع كند وبا یاد او تمام كند، تا در حین كار از یاد خدا غافل نشود ودل زنده بماند. پس اساس تربیت در زنده شدن وجدان و زنده ماندن دل انسان است.
دل وقتی با خدا ارتباط برقرار كرد و به خداوند متعال مربوط شد، خود انسان متوجه است كه چه كار باید بكند و چه نباید بكند. این دل انسان امر به معروف و نهی از منكر میكند، چطور شما به بچّه‎هایتان امر و نهی می‎كنید كه چكارهایی خوب ویا بد است، دل وقتی زنده شد به انسان می‎گوید چه كار بكن و چه كار نكن. هر لحظه با انسان حرف می‎زند و او را موعظه می‎كند. وقتی انسان كار بدی كرد، دل او را مؤاخذه می‏‎كند. وقتی اشتباهاتی كرد دل انسان به او می‎گوید این كار غلط بوده كه كردی، اینكه انسان از كاری كه كرده پشیمان می‎شود، دل، انسان را پشیمان می‎كند.
حائری شیرازی ـ تمثیلات ج 1
سه شنبه 20/9/1386 - 17:52
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته