• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 171
تعداد نظرات : 544
زمان آخرین مطلب : 4806روز قبل
ادبی هنری
  وقتی فکر می کنی، کمی هم به خودت بیندیش؛ اما نه آنقدر که بگذاری زمانه بی تو بگذرد.زندگی را به فراموشی مسپار، هرچند که زندگی یعنی اسارت.؛ اسارت روح در کالبدی به نام تن.کمی آزاده باش؛ زیرا آزادگی رهایی روحی بلند از تنی پر دغدغه است.خود را از فکر تنهایی بعید دار؛ زیرا زندان به این کوچکی پر از شلوغی است و تنهایی یک زندانی، دور ماندن از زندگی ست. تنهایی پر است از اندیشیدن به لحظات گذشته؛ لحظاتی گاه از شادی سرشار و گاه از اندوه مالامال. و حسرت برای بهتر بودن لحظه های اندوه و سختی، عین مجازات روح است و مجازات روح عین مجازات تن؛زیرا زمانیکه روح برای یک لحظه اسیر تلخی ها و حسرت ها شود، وجود جسمانی ضربه ای بس دردناک را به خود می خرد. فقط برای رهایی روح از این افکار سخت و تنگ آور.دیگران را دوست داشته باش، نه به خاطر آن ها، بلکه به خاطر خودت. تویی که تنها به یک همراه محتاجی. این دوست داشتن تو را به عرش می رساند و روحت چه سبکبال دوست می دارد دوستانت را، همراهانت را.تلاش کن؛ تا می توانی تلاش کن برای به دست آوردن لحظه های شادی. اما نه شادی پر از گناه، شادی پر از عشق و راستی.با خودت صادق باش. هیچ گاه کسی را به خاطر گناه خودت سرزنش نکن. بگدار بدی هایت را خودت جبران کنی. هیچ گاه بار گناهت را بر دوش زندانی دیگری نینداز. هرچه باشد تو یک مسافری؛ مسافری زندانی که تا روز آزادی اش چیزی نمانده...پس به خاطر این چند روز خود را اسیر زندانی دیگری نکن و هیچ کسی را نیز اسیر خودت ننما.خود را برای آزادی آماده کن. بی فکر به تنهایی و گذشته. یادت باشد: وقتی فکر می کنی، کمی هم به خودت بیندیش.وقتی سبکبال شدی، آزادی! آزاد از تمام قید و بندهای دنیا.

آزاد، مثل کبوتری آزاده در آسمان...

پنج شنبه 23/12/1386 - 22:28
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته