چهارشنبه 11 مهر 1403 - 26 ربيع الاول 1446 - 2 اکتبر 2024
تبیان، دستیار زندگی
در حال بار گزاری ....
مشکی
سفید
سبز
آبی
قرمز
نارنجی
بنفش
طلایی
همه
متن
فیلم
صدا
تصویر
دانلود
Persian
Persian
کوردی
العربیة
اردو
Türkçe
Русский
English
Français
مرور بخشها
دین
زندگی
جامعه
فرهنگ
صفحه اصلی تبیان
شبکه اجتماعی
مشاوره
آموزش
فیلم
صوت
تصاویر
حوزه
کتابخانه
دانلود
وبلاگ
فروشگاه اینترنتی
hosain55
آخرین مطلب
تعداد مطالب : 1610
تعداد نظرات : 122
زمان آخرین مطلب : 5124روز قبل
شعر و قطعات ادبی
پاینده قرآن پاینده قرآن 2
با اهل هدف همدوشیم
از مى ، وحدت مى نوشیم
دیده زدنیا مى پوشیم
در راه خدا مى كوشیم
غم مخور اى شاها
از حیله اعدا
(( جاء الحق زهق الباطل
ان الباطل كان زهوقا))
جمعه 19/4/1388 - 20:40
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
شعر و قطعات ادبی
پاینده قرآن پاینده قرآن 1
مانسل جوان آگاهیم
مشتاق كلام اللهیم
آل على را مى خواهیم
با حق صفتان همراهیم
از پا ننشستیم
پیمان نشكستیم
(( جاء الحق و زهق الباطل
ان الباطل كان زهوقا ))
جمعه 19/4/1388 - 20:38
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
شعر و قطعات ادبی
سرود زیباى امام زمان
اى قائم آل طاها
اى نور دو چشم زهرا
اى زینت عرش اعلا
اى مظهر جود و تقوا
اى حجت یزدانى
تو حافظ قرآنى
(( جاء الحق زهق الباطل
ان الباطل كان زهوقا))
جمعه 19/4/1388 - 20:37
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 4
]
شعر و قطعات ادبی
یار در كنار من
یار نزدیكتر از من بمن است
وین عجبتر كه من وى دورم
چه كنم باكه توان گفت كه یار
در كنار من و من مهجورم
جمعه 19/4/1388 - 20:37
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
شعر و قطعات ادبی
گر غم نبود
گر غم نبود چهره دنیا صفا نداشت
شادى نبود وین همه شور و نوا نداشت
نقش امید دیده جان را نمى فریفت
گریاءس و غم بخاطر آشفته جا نداشت
گر شب نبود و تیرگى رازپوش او
هرگز سپیده این همه رنگ و ضیاء نداشت
جمعه 19/4/1388 - 20:36
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
طنز و سرگرمی
لطیفه زیبا4
یكى مشغول سخنرانى بود، خواست شعرى را به آواز بخواند فراموش نمود چند مرتبه گفت : صاحبدلى به مدرسه آمد، زخانقاه ، هر چه خواند، بقیه اش را یادش نیامد، آخر الامر گفت : چكار دارید آن شعر چیست حاصلش را برایتان مى گویم
جمعه 19/4/1388 - 20:35
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
طنز و سرگرمی
لطیفه زیبا 1
شخص داش منشى در یكى از پیاده روهاى تهران حركت مى كرد با عصاى خود به پشت شخصى زد و گفت : آقا اینجا چهار راه مخبرالدوله است ؟ او گفت : نه آقا اینجا ستون فقرات بنده است .
جمعه 19/4/1388 - 20:31
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
شعر و قطعات ادبی
او حدى
در خانه دلم گرفت از تنهائى
رفتم بچمن چو بلبل شیدائى
چون دید مرا سرو سهى سرجنباند
یعنى بچه داخوشى به بستان آئى
پنج شنبه 18/4/1388 - 12:31
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 3
]
شعر و قطعات ادبی
بخواب رفتم ، از تنهائى از سبحانى
در خوابگه جهان من شیدائى
چشمى بگشودم از پى بینائى
دیدم چو درآن نبود بیدار كسى
من نیز بخواب رفتم از تنهائى
پنج شنبه 18/4/1388 - 12:30
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 1
]
شعر و قطعات ادبی
مى باید رفت
از ملكت وجود میباید رفت
دیر آمده ایم و زود مى باید رفت
زین بحر هرآنكه سر بدون زد چو حباب
تا چشم زهم گشود مى باید رفت
پنج شنبه 18/4/1388 - 12:30
[
نظر به این مطلب
] - [
نظرات این مطلب : 0
]
8
9
10
11
12
13
14
15
16
17
گزارش محتوا
محتوای مخالف با موازین شرعی
محتوای مخالف با مصالح نظام جمهوری اسلامی
محتوای نقض کننده حریم شخصی من
محتوای مخالف با موازین اخلاقی
مورد توجه ترین های هفته اخیر
لینک ها
جستجو در مطالب روزانه
ثبت مطلب جدید
مطالب روزانه اعضا
فعالان مطالب روزانه
مطالب من
نظرات مطالب من
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته