سلامت و بهداشت جامعه
گاهی خوابیدن به این راحتیها اتفاق نمیافتد. یعنی اینطور نیست که به رختخواب بروید، چشمهایتان را ببندید و آرام تا صبح بخوابید. بعضی وقتها به نظر میرسد خوابیدن غیرممکن است و هرگز نمیتوان خوابی راحت و آرام داشت. البته خوشبختانه راهحلهای مختلفی هم برای برطرفکردن این مشکل وجود دارد که میتوانید از آنها کمک بگیرید:
1ـ قبل از خواب چند خطی برای خودتان بنویسید. فکر نکنید این کار بیفایده است بلکه میتواند تاثیر فوقالعادهای داشته باشد. در حقیقت زمانی که نگرانیها و فکرها را روی کاغذ میآورید، کلنجار رفتن با آنها بسیار سادهتر از زمانی خواهد بود که این همه فکر و خیال در ذهنتان است. پس موضوعاتی را که درباره آنها نگرانی دارید یا فکرتان را مشغول کرده، روی کاغذ یادداشت کنید. اگر این کار برایتان سخت است، میتوانید فقط کارهایی را که قرار است روز بعد انجام شود، بنویسید. این مورد هم میتواند ذهنتان را آرامتر کند و برای راحتتر خوابیدن بیتاثیر نیست.
2ـ در اتاقی تاریک بخوابید. شاید فکر کنید این موضوعی ساده و پیشپا افتاده است، اما خوابیدن در محیطی تاریک، ضروری است. در صورتی که به هر دلیلی نمیتوانید نور اتاق را کم کنید بهتر است چشمهایتان را با پارچه یا چشمبند ببندید تا نور به آنها نرسد.
3ـ اتاقی آرام و بیسروصدا انتخاب کنید. برعکس چشمها که در مدت خواب بسته میماند، گوشهای ما همیشه آماده شنیدن است و در طول خواب هم از کار نمیافتد. بنابراین صداهای ناگهانی و بلند هنگام شب میتواند شما را از خواب بیدار کند. البته صداهای آرام و خفیف هم آرامش شما را میگیرد و به همین دلیل هنگام خواب باید تلویزیون را خاموش کنید. اگر سروصدای محیط زیاد است، گوشهایتان را بپوشانید یا ببندید تا صدایی نشنوید.
4ـ باید هنگام خواب راحت باشید، چون احساس راحتی تاثیر زیادی بر کیفیت خواب شما میگذارد. به همین دلیل هم باید بالش و تشکی مناسب انتخاب و دمای اتاق را هم براساس میل خودتان تنظیم کنید. البته میگویند اگر اتاق کمی خنک باشد، خوابی راحتتر و بهتر خواهید داشت.
5ـ استرسهای روزانه را کنترل کنید. یادداشتکردن نگرانیها و افکاری که در ذهن دارید، راهحل خوبی برای کنترل استرس است، اما علاوه بر آن باید در طول روز هم زمانی برای کاهش استرسهای روزانه اختصاص دهید. رژیم غذایی مناسب و ورزش منظم از جمله روشهایی است که میتواند به کاهش استرس کمک کند، آرامکردن بدن و دعا هم تاثیر فوقالعادهای در این زمینه دارد. بنابراین چند دقیقهای را در طول روز به این کار اختصاص دهید و بگذارید تمام استرسها و نگرانیهای روزانه از بین برود. با انجام دادن این کار میتوانید در طول شب هم خواب آرام و بهتری را تجربه کنید.
6ـ غذاهایی که در طول روز مصرف میکنید هم بر وضع خواب شما اثر میگذارد. کمبود کربوهیدراتها و نبود مصرف منابع آن به مقدار کافی در صورتی که برای مدتی طولانی ادامه یابد نیز میتواند خواب شبانه را مختل کند.
اگر همه این کارها را انجام دادید، ولی هنوز نمیتوانید خوب و راحت بخوابید، باید با مشورت پزشک از مکملهایی استفاده کنید که خواب را بهبود میبخشد. با این کار مشکل برطرف خواهد شد و پس از مدتی، وضعیت به روال عادی برخواهد گشت.
دوشنبه 12/12/1392 - 23:52
ازدواج و همسرداری
افسانه خوفناک عروس و مادر شوهر یک بازی ساده با کلمات است. اگر شما در روابط و رفتارهای خود سیاستهای مناسبی را پیش بگیرید، مادر شوهر هم اگر مثل مادرتان مهربان نشود مثل یک دوست خانوادگی میتواند برخوردهایی مصالحه جویانه و محترمانه داشته باشد.
استادان فن مادر شوهرداری توصیه میکنند برای برقراری روابط حسنه میان طرفین اول از همه مراقب زبان خود باشید. مادر شوهر شما فکر میکند شما پسر او را ازچنگش درآورده اید. شما میخواهید در فامیل شوهر جا باز کنید و مادر شوهرتان میخواهد مطمئن شود که با آمدن شما کنار نرفته است.
تعارف توخالی نکنید، اگر این کار را بکنید توقع مادرشوهرتان را بالا میبرید. کاری را که میتوانید انجام دهید بگویید. مثلا دلمان تنگ میشود. آخر هفته که ما هم تعطیل هستیم با همسرم هماهنگ کنید پیش ما بیایید.
وقتی قولهایی میدهید که به آنها وفا نمیکنید نهتنها محبوب نمیشوید، بلکه بیزاری ایجاد میکنید.
نکته دیگر این است که محترمانه از نظرهای ریز و درشت مادر شوهرتان تشکر کنید. نیازی به سرخ شدن و پرخاشگری نیست وقتی کسی مجبورتان نکرده است این نظرات را بپذیرید.
از شوهرتان کمک بگیرید و با هم برای مادرشوهرتان توضیح دهید که رفتارهای او هم شما را آزار میدهد و بعضی موضوعات اصلا قابل بحث نیست.
در مورد مواضع سیاسی و عقاید مادر و پدر همسرتان با آنها بحث نکنید؛ این نوع بحثها معمولا به مشاجره منجر میشود. بابت خطاهای همسرتان مادر شوهرتان را بازخواست نکنید. بسیاری از خانمها مادرشوهرهای خود را مسئول عیوب شوهرانشان میدانند.
این موضوع او را وارد مسائل شما میکند و همه چیز بدتر میشود و شوهرتان دیگر مسئولیت کارهایش را به عهده نمیگیرد. با آنکه همیشه انداختن تقصیر گردن مادرش راحتتر است، ولی این شما و شوهرتان هستید که باید مسائلتان را حل کنید.
برای خانواده همسرتان نیز وقت بگذارید و درباره مال و اموال خانواده همسرتان وارد بحث نشوید.
دوشنبه 18/9/1392 - 20:50
آموزش و تحقيقات
فضاهای سبز، اعم از بوتهای یا درختی، حداقل غلظت دو نوع از نگرانکنندهترین آلایندههای شهری یعنی دی اکسیدنیتروژن و ذرات جامد معلق را تا حدود هشت برابر بیش از آنچه در گذشته تخمینزده شده بود، کاهش میدهند.
تحقیقات جدید دانشمندان ثابت کرده است زمستانهای گرم در عمل باعث طولانیترشدن مدت زمان خواب درختان میشود. در مناطق معتدل، پوششهای گیاهی اغلب پیرو تغییرات فصلی است و پس از طی یک وقفه زمستانی بار دیگر در بهار رشد گیاهان از سر گرفته میشود. تحقیقات جدید، یافتههای تازهای را در این زمینه ارائه کرده است. از جمله اینکه هر چه زمستان سردتر باشد، گیاهان بومی در بهار رشد خود را سریعتر آغاز میکنند و برعکس.
با توجه به اینکه روند تغییرات اقلیمی به احتمال زیاد به گرمتر شدن فصول سرد خواهد انجامید، محققان باور دارند مرحله نمو بهاره برای درختان جنگلی شاخص نیز با گذر زمان بیشتر به تعویق خواهد افتاد و این میتواند مزیتی بالقوه برای بوتهها و درختان مهاجمی باشد که معمولا رشد آنها ارتباطی به سرما ندارد.
این نتایج غافلگیرکننده که حاصل تحقیقات چندساله پژوهشگران دانشگاه فنی مونیخ روی 36 گونه درختی و بوته مختلف است، حتی خود محققان را نیز بشدت شگفتزده کرده است. جولیا لائوب، سرپرست این تیم تحقیقاتی میگوید: برخلاف انتظارات افزایش طول روز در بهار نقش چندانی در زمان شکوفایی مجدد درختان ایفا نمیکند.
در اصل این درازای خواب زمستانی است که زمان بیدار شدن درختان را در بهار تعیین میکند. البته این مساله صرفا در مورد درختان بومی از جمله راش و بلوط مصداق دارد. چرا که این درختان برای آن که خود را در برابر یخزدگی بهاران دیر هنگام مناطق جنگلی مصون نگه دارند، به خواب زمستانی وابسته هستند، اما در مقابل، گونههای پیشرو نظیر بوتههای فندقیان و حتی درختانی چون توس، رفتاری کاملاً متفاوت دارند. در این میان حتی واکنش گونههایی نظیر اقاقیا و گردو که اغلب از مناطق اقلیمی گرمتر به کشورهای اروپایی برده شدهاند نیز با رفتار گروه دوم همخوانی بیشتری دارد. پروفسور لائوب میگوید که درختان گروه دوم خودخواسته خطر شکوفایی زودتر در بهار را میپذیرند چرا که وابستگی آنها به طول دوره فصول سرد به نسبت خیلی کمتر است.
تاثیر درختان بر هوای شهری
دانشمندان دانشگاه ساوت همپتون سال 2011 میلادی تحقیقی روی درختان شهر لندن انجام دادند تا مشخص کنند چگونه فیلترشدن ذرات معلق هوا توسط درختان میتواند بر روند بهبود کیفیت هوا تاثیر داشته باشد. یافتههای این تحقیق که در همان سال در مجله معروف «طراحی منظر و برنامهریزی شهری» چاپ شد، نشان داد درختان ناحیه لندن بزرگ ـ یکی از مشهورترین نواحی و شهرستانهای انگلستان ـ سالانه رقمی بین 850 تا 2000 تن ذرات جامد معلق با قطر کمتر از ده میکرون را از هوای شهر زدودهاند. یکی از پیشرفتهای مهم در این تحقیق که به سرپرستی دکتر متیو تالیس انجام شده، متدولوژی یا روش تحقیقاتی آن است که حتی امکان پیشبینی میزان آلایندههای جامد معلق را در آینده تحت شرایط کاملا متفاوت اقلیمی و صد البته گرمایش جهانی فراهم میکند. این پژوهش توانسته به طور مشخص تاثیر درختان این ناحیه شهری را که بناست تا سال 2050 میلادی چند برابر شود، مشخص کند.
یافتهها نشان میدهد کاشت گونههای متعدد از جمله نمونههای همیشه سبز مثل کاجها و بلوط در آلودهترین قسمتهای این محدوده تاثیر بسزایی در کاهش آلودگی ذرات جامد معلق بخصوص انواع با قطر کمتر از ده میکرون دارد. پروفسور گیل تیلور یکی دیگر از محققان این پروژه تشریح کرد که حضور درختان همیشه سبز بویژه آنهایی که سطح برگ بیشتری دارند، قطعا در تعدیل معادله آلودگی هوا نقش بسزایی دارند.
سلامت شهروندان در سایه درختان
سازمان جنگلبانی ایالات متحده آمریکا و موسسه تحقیقاتی دیوی برای بررسی تاثیر درختان شهری در کاهش غلظت ذرات معلق جامد کوچکتر از 5/2 میکرون، پژوهشی انجام دادند که نتایج آن نشان میدهد درختان و لکههای جنگلی شهری این کشور میتوانند هر ساله در هر شهر به طور متوسط جان یک نفر را نجات دهند. آمارها در شهر نیویورک نیز افزایش چشمگیری داشته و به مرز نجات هشت نفر در سال رسیده است. نتایج این تحقیق که در مجله آلودگی زیستمحیطی چاپ شده، روایتگر تاثیر حضور درختان در کاهش ذرات معلق کمتر از 5/2 میکرون در بیش از ده کلانشهر آمریکاست. در این میان یکی از جالبترین آمارها به شهر آتلانتا تعلق دارد چرا که میزان کل ذرات معلق کوچکتر از 5/2 میکرون که توسط درختان این شهر مورد پایش قرار گرفته، تقریبا معادل 097/71 تن در سال است. با توجه به جمعیت حدود 775/443 نفری آتلانتا در سال 2012، درختان هر ساله به طور متوسط، جان یک نفر را در این شهر نجات دادهاند.
چرا برف پای درختان زودتر آب میشود؟
درختان حرارت را به شکل تابشهایی با طول موج بلند از خود ساطع میکنند و همین مساله محوطه اطراف آنها را نسبت به فضاهای باز گرمتر میکند. افزایش درجه حرارت در نزدیکی درختان نهتنها ثابت میکند چرا برف زیر درختان زودتر آب میشود، بلکه حتی خبر خوبی برای کسانی است که در سرمای زمستان در جستجوی فضاهایی گرمتر هستند.
مترجم: فرناز حیدری/کارشناس ارشد محیط زیست
دوشنبه 18/9/1392 - 20:49
ازدواج و همسرداری
برخی از آداب و رسوم ازدواج به دلخوری، ناراحتی و حتی بر هم زدن این مراسم میانجامد
شمع و چراغا رو روشن کنید، امشب عروسی داریم، اما فکر نکنید به همین سادگیهاست. برای این که بخواهید عروسی راه بیندازید و دو نفر را به خانه بخت بفرستید، باید از هفتخوان رستم رد شوید. از همان قدم اول که پسری به خواستگاری دختری میآید تا مراسم ازدواج و پاتختی و... همگی خطوط قرمز و قوانین نانوشتهای دارد که اگر آن را رعایت نکنید، ممکن است برخی ناراحت شوند و اگر رعایت کنید هم ممکن است باعث دلخوری برخی دیگر شود، اما همیشه راه سومی وجود دارد، کافی است به آن فکر کنید.
از بریدن «بله» تا بریدن «مهر»
مهریه یکی از سنتهای شرعی و قانونی ما است. نام زیبایی دارد و اگر درست تعیین شود مشکلی برای ازدواج پیشنخواهد آورد، اما مشکل زمانی ایجاد میشود که برای تعیین آن، دو خانواده، جلسهای معروف به مهربران یا بلهبران را با مناقصه و مزایده اشتباه میگیرند.
قوم عروس و داماد هر کدام باید سعی کنند مبلغ را به نفع خودشان تغییر دهند. خانواده عروس با دلایلی چون مهریه را چه کسی داده است و چه کسی گرفته است و همچنین بیان رقم مهریه بقیه اعضای خانواده، سعی در بالابردن رقم آن دارند و خانواده داماد هم با آوردن دلایلی چون بیارزش بودن مادیات و مهم بودن مهر و علاقه بین طرفین، سعی در پایین آوردن مبلغ آن خواهند داشت.
در برخی مواقع چانهزنی در اینگونه مراسم آنقدر زیاد میشود که تا فسخ جلسه بلهبران پیش میرود. البته اگر دختر و پسر تمایل زیادی به این ازدواج داشته باشند، با ریش سفیدی بزرگان خانواده جلسه دیگری با نام: بلهبران2، برای رسیدن به تفاهم تشکیل میشود. تمدید این جلسه تا ده بار بلامانع است و خانواده عروس میتوانند تا آنجا که لازم است برای حفظ آبرو و خانواده داماد برای جلوگیری از ضرر احتمالی با هم چانه بزنند.
صورت خوشی ندارد اگر قدم اول آشنایی دو خانواده با این حرف و بحثها باشد. در برخی مواقع حرفهایی این میان زده میشود که باعث دلخوری طرفین میگردد. و اما چه کنیم تا مهربران تبدیل به یک جنگ تن به تن نشود؟ بهتر است دختر و پسر خودشان بر سر تعداد سکه به تفاهم برسند و خانواده درجه اول هم با خبر باشند و بعد از آنکه توافق بین خودیها انجام شد در یک جلسه سمبلیک بقیه بزرگترها را نیز دعوت کرده و شأن خود را با چانهزنی پایین نیاورند.
اندر مصائب خرید عروسی
خرید از دو جهت میتواند یک پیشنیاز سخت برای تشکیل خانواده باشد:
1ـ اقلامی که باید خریداری شود مانند: سرویس طلا، حلقه، ساعت، لوازم آرایش، سشوار، ریشتراش، پارچه، لباس، کیف، کفش و...
2ـ نحوه خرید: دو نفری، دو نفر به همراه یک یا دو همراه، گروهی
اینکه هر خانوادهای رسم دارد چه چیزهایی بخرد، خود حکایت پردردسری است که گاهی باعث اختلاف میشود. برخی رسم دارند از نوک پا تا فرق سر را خرید کنند. حال زمانی را در نظر بگیرید که رسم دو خانواده با هم متفاوت باشد. بیچاره عروس و داماد که این میان به جای آنکه بهترین روزهای خود را بگذرانند، باید تلاش کنند تا اختلافی پیش نیاید.
اما گاهی نحوه خرید کردن هم بر مشکلات این پیشنیاز لازمالاجرا اضافه میکند. چند نفر از قوم عروس، چند نفر از خانواده داماد که همگی صاحب نظر هستند نیز به نشانه احترام همراه با عروس و داماد به بازار میروند. ناهار دسته جمعی را مهمان جیب آقای داماد هستند، اما بخش جالب آن خرید هدیههایی با عنوان «سرخریدی» برای افرادی است که قدم رنجه کردهاند و همراه عروس و داماد راهی بازار شدهاند.
حلقهای که قرار است یک عمر به نشانه عشق و وفاداری در دست چپ عروس و داماد باشد، طبق نظر تمام نزدیکان خریداری میشود، برای خرید هر کدام از لوازم هم یکی صاحب نظر و کاربلد است. گاهی مادر داماد چیزی را تائید میکند که مادر عروس نمیپسندد. خیلی از حرف و حدیثهایی که تا مدتها رابطه عروس و داماد را خراب میکند، از حرفها و برخوردهای هنگام خرید نشات میگیرد.
اما میشود یک خرید شیرین و به یاد ماندنی داشت، بهترین راه این است که خود عروس و داماد با هم به خرید بروند. البته خرید حلقه و سرویس طلا میتواند همراه بزرگترهای درجه اول باشد. اینکه چه چیزهایی بخرند هم بهتراست به ملزومات و لوازم واقعا ضروری اکتفا شود، وقت برای خرید بسیار است. در گیرودار مراسم ازدواج، جیب آقای داماد برای چیزهایی که مصرف زیادی ندارند خالی شود، کار عاقلانهای نیست.
شب یلدای پرهزینه
به شما پیشنهاد میکنم اگر قرار است ازدواج کنید، طوری برنامهریزی کنید که تا شب یلدا همسرتان را به خانه خود بیاورید، در غیر این صورت باید پولی برای دادن هدیهای به نام «شبیلدایی»کنار بگذارید. برخی رسم دارند این هدایا را دسته جمعی به خانه عروس ببرند.
سبد انار و میوههای نوبرانه، همراه با هندوانهای که تزئین شده است، بخش زیبای این شب است که میتواند در صورت علاقهمندی دو طرف حفظ شود، اما خرید لباس و طلا و... آن هم در روزگاری که هر کدام از اینها هزینه قابل توجهی به خود اختصاص میدهد، یک رسم دستوپاگیر است.
حاشیههای یک سفره عقد
روز عقدکنان، عروس و داماد بر صدر مجلس مینشینند و چند نفری یک سفره پارچهای را بالای سر آنها میگیرند و یکی هم مشغول قند ساییدن میشود، اما این همه ماجرا نیست و گاه اتفاقاتی میافتد که باعث دلخوری میشود.
در قدم اول گاهی افراد طلاق گرفته یا بیوه را از مجلس بیرون میکنند، به دلیل اینکه حضور آنها باعث بدیمنی ازدواج خواهد شد. حال فرض کنید خواهر داماد یا خواهر عروس جزو افرادی باشد که باید اتاق را ترک کند!
ساییدن قند یکی از مراسمی است که مانند حمل مشعل المپیک باعث افتخار بوده و نزدیکان اصرار دارند در این امر مهم شرکت کرده و جای خود را به قوم و خویشهای خود بدهند نه گروه رقیب.
موکول شدن بله گفتن به بعد از گرفتن زیرلفظی حکایت دیگری است که البته در هیاهوی مراسم بعد از آن
گم میشود. اینکه هدیه چگونه باشد، عروس و داماد مقابل کدام یک بایستند و احترام بیشتری بگذارند، از مسائلی است که میتواند ایجاد دلخوری کند. گاهی مواقع مدتها پس از تمام شدن مراسم و هنگام باز پخش آن یعنی زمان دیدن فیلم عروسی، برخی دلخوریها شروع میشود.اما میتوان یک عقدکنان بیحاشیه داشت، اگر هر رسم و رسومی را که میخواهیم اجرا کنیم، به دنبال دلایل عقلانی آن باشیم. مثلا واقعا فکر کردهاید، کسی که همسرش را از دستداده، به چه دلیل حضورش پای سفره عقد میتواند باعث بدبختی عروس و داماد شود؟ علاوه بر کنار گذاشتن خرافات بیاساس، از کنار برخی رفتارهایی که باعث دلخوریتان میشود هم بهتر است بگذرید. در این گونه مراسم، گاهی افراد ناخواسته رفتاری دارند که باعث دلخوری دیگری میشود. کمی ظرفیت داشتن کمک میکند تا خاطره تلخی از یکروز شیرین نداشته باشید.
بده بستانهای پرهزینه
«خلعتی» هدیهای است از طرف خانواده عروس به خانواده داماد که در روز پاتختی تقدیم میشود. گروه هدف مادرشوهر، پدرشوهر، خواهرشوهرها و برادرشوهرها به همراه همسران آنهاست؛ البته برخی به بزرگترهایی چون مادربزرگ و عمه بزرگ و... هم تقدیم میکنند.
اینکه عروس خانم هدایای تزئین شده را مقابل چشم همه به خانواده همسر خود بدهد، هم یکی از آداب این مراسم است. حال فکر کنید خانوادهای که درگیر و دار جهاز دادن است، باید هزینهای را برای خرید خلعتی کنار بگذارد. گاهی مواقع خانواده داماد از هدایای دریافتی راضی نیست یا جاریها گمان میکنند هدیه خواهرشوهر بهتر بوده و برعکس. در بیشتر مواقع خلعتی و مخلفات آن حرف و حدیثی به همراه دارد.
قبالهپیچ هم هدایایی است که همراه با قباله ازدواج از طرف خانواده داماد به خانواده عروس تقدیم میشود. برخی سر سفره عقد این کار را میکنند و برخی هم در مراسم پاتختی.
هدیه همیشه باعث افزایش مهر و محبت نیست، اگر صادقانه نباشد و از صمیم قلب اهدا نشود. اگر پرتکلف بوده و نوعی اجبار پشت آن باشد. اینکه ما اصرار داریم هدایایمان مقابل چشم فامیل داده شود، میتواند مشکلاتی ایجاد کند.بهتر است اگر دو خانواده دوست دارند به هم هدایایی بدهند، بیتکلف و با کمترین هزینه، آن هم در یک مجلس خصوصی بین خودشان رد و بدل شود.
گاهی آنقدر تکلف و آداب و رسوم بیپشتوانه در ازدواج وجود دارد که فراموش میشود این همه دوندگی برای چیست. قرار است یک کلبه عشق ساده برای باهم بودن دو نفر ساخته شود تا بقیه عمرشان را در آرامش کنار هم زندگی کنند. حال خودتان بگویید، مراسم ازدواجتان با تمام مخلفاتش چقدر در ایجاد آرامش بعد از رفتن به زیر یک سقف نقش موثر داشت؟ بهتر است با غربالگری رسم و رسوم صحیح و غلط، با حفظ ارزشهای اصیل از خرافات بیپشتوانه قلم بگیرید.
پاتختی، چرا و چگونه؟
ما ایرانیها در بر قراری جشن ازدواج، پشتکار زیادی داریم. در افسانههایمان وقتی ازدواجی خیلی مهم است، میگویند هفت شبانهروز جشن و پایکوبی کردند. ما برای آنکه از قدیمیها کم نیاوریم؛ هرچند یک شب مراسم ازدواج میگیریم، اما با مخلفاتش همان هفت شبانهروز را درگیر هستیم.
«پاتختی» یکی از حاشیههای مهم و ضروری ازدواج است که از قضا در آن اتفاقاتی ممکن است رخ دهد که باعث شود حرف و حدیثهایش تا آخر زندگی همراه عروس و داماد باشد.
برای روشن شدن موضوع، اول کمی در مورد این مراسم بخوانید:
در دانشنامه فرهنگ ازدواج ما، پایتختی یا پاتختی به مراسمی گفته میشود که فردای روز عروسی برگزار شده و خانواده دو طرف برای دادن هدایا در خانه عروس و داماد یا پدرداماد جمع میشوند. لازم به ذکر است که محل برگزاری آن در منابع ذکر نشده و قابل تغییر است.
بخش مهم و هیجانانگیز آن، اعلام هدایاست که از اعلام نتایج کنکور حیاتیتر بوده و گاهی باعث دردسرهایی میشود.
سرود دستجمعی: این مال کیه و این مال کیه؟ از سوی همه اقوام و پاسخ یک نفر که مسئول باز کردن هدایاست که مثلا: عمه عروس یا خاله داماد از جمله این مراسم است. در برخی خانوادهها یک نفر هم مسئول ثبت هدایا میشود، به این دلیل که عروس و داماد هدیه هرکس را فراموش نکرده و در مواقع لزوم جبران کنند!
حال اگر کسی توانایی مالی برای شرکت در این مسابقه را نداشته باشد، حال و روزش معلوم است. خیلی مواقع افراد برای حفظ آبرو و دوری از حرف دیگران، خود را به آب و آتش میزنند تا هدیهشان از دیگران چیزی کم نیاورد.
هدیه و پیشکشی یعنی سهیم بودن در شادی هم، دیگر عدد و رقم آن نباید آنقدر مهم باشد و اعلام آن به دیگران چه لزومی خواهد داشت؟
در بیشتر مواقع افراد روی بسته پول یا کادوی خود، اسمشان را مینویسند و عروس و داماد میتوانند بعدا سر فرصت آنها را باز کرده و هر وقت لازم شد، جبران کنند.یکی دیگر از ارکان مهم پاتختی موضوع «خلعتی» و «قبالهپیچ» است که شرایط و ضوابط و اهمیت خودش را دارد.
جهازبران و جهازبینان
یکی از سنتهای ما همراه کردن همه لوازم زندگی همراه عروس خانم است، به طوری که وقتی خانوادهای صاحب دختر میشود، از همان ابتدا دلشوره تهیه جهیزیه او را دارد. اینکه پدر و مادر، راحتی فرزند را میخواهند و دوست دارند کاری کنند که در ابتدای راه دخترشان کم و کسری نداشته باشد؛ هرچند کار چندان سادهای نیست، اما اگر فقط به نداشتن کم و کسری اکتفا شود، چندان دشوار هم نخواهد بود، ولی داشتن ماشین ظرفشویی و مبلمان و دهها لوازم لوکس و زینتی دیگر که میشود زندگی را بدون آنها شروع کرد.این روزها همراه داشتن این وسایل نوعی ارزش است و باعث شده تهیه جهیزیه سخت باشد. از طرفی زمانی که لوازمی را برای حفظ آبرو و دیده شدن در چشم قوم داماد یا حتی برخی از اقوام خود به فرزندتان میدهید، اجرای مراسم جهازبران و جهازبینان لازم میشود.
روزها دوندگی در بازارها و چیدن خانه، همهوهمه به امید بخش آخر مسابقه انجام میشود؛ زمانی که از اقوام دعوت میشود تا برای دیدن خانه جدید عروس و داماد جمع شوند. این خانه نباید شباهتی به کلبه عشق ترسیم شده در کارتهای عروسی داشته باشد؛ خانهای ساختهایم، سایهبانش همه عشق، زیر پا فرش وفا، اما در عمل اگر بتوانید از چند جا قرض و قوله کرده و فرش دستبافت راهی خانه دخترتان کنید، مضایقه نخواهید کرد.
خدا کند در روز جهازبینان، خانواده داماد به اندازه کافی تشکر کرده و کسی از اقوام خودی و رقیب، حرفی از کم و کسری نزنند، وگرنه ممکن است یک دلخوری عمیق ایجاد شود.
برداشتن صورتجلسه از جهاز عروس خانم و امضا گرفتن از آقای داماد هم گاهی باعث ناراحتی میشود، البته خانوادههایی که این کار را میکنند، با پیشبینی شرایط منفی که خداینکرده ممکن است در آینده رخ دهد، با پیشفرض کار از محکمکاری عیب نمیکند، چنین اقدامی را انجام میدهند، اما میتوان با نگهداشتن فاکتورهای اقلام بزرگ، این مشکل را حل کرد.
هیچ لزومی ندارد از همان اول، خانه عروس و داماد را چون یک مغازه لوازم خانگی پرکنید. هرکس هر جهازی که میدهد، باید فقط برای راحتی فرزندش باشد نه چیز دیگر. پس نمایش دادن جهزیه کار اشتباهی است که هم مصرفزدگی را بالا میبرد و هم باعث نگرانی خانوادههایی میشود که وضع مالی خیلی خوبی ندارند و نمیتوانند در این نبرد شرکت کنند.
پاتختی، چرا و چگونه؟
ما ایرانیها در بر قراری جشن ازدواج، پشتکار زیادی داریم. در افسانههایمان وقتی ازدواجی خیلی مهم است، میگویند هفت شبانهروز جشن و پایکوبی کردند. ما برای آنکه از قدیمیها کم نیاوریم؛ هرچند یک شب مراسم ازدواج میگیریم، اما با مخلفاتش همان هفت شبانهروز را درگیر هستیم.
«پاتختی» یکی از حاشیههای مهم و ضروری ازدواج است که از قضا در آن اتفاقاتی ممکن است رخ دهد که باعث شود حرف و حدیثهایش تا آخر زندگی همراه عروس و داماد باشد.
برای روشن شدن موضوع، اول کمی در مورد این مراسم بخوانید:
در دانشنامه فرهنگ ازدواج ما، پایتختی یا پاتختی به مراسمی گفته میشود که فردای روز عروسی برگزار شده و خانواده دو طرف برای دادن هدایا در خانه عروس و داماد یا پدرداماد جمع میشوند. لازم به ذکر است که محل برگزاری آن در منابع ذکر نشده و قابل تغییر است.
بخش مهم و هیجانانگیز آن، اعلام هدایاست که از اعلام نتایج کنکور حیاتیتر بوده و گاهی باعث دردسرهایی میشود.
سرود دستجمعی: این مال کیه و این مال کیه؟ از سوی همه اقوام و پاسخ یک نفر که مسئول باز کردن هدایاست که مثلا: عمه عروس یا خاله داماد از جمله این مراسم است. در برخی خانوادهها یک نفر هم مسئول ثبت هدایا میشود، به این دلیل که عروس و داماد هدیه هرکس را فراموش نکرده و در مواقع لزوم جبران کنند!
حال اگر کسی توانایی مالی برای شرکت در این مسابقه را نداشته باشد، حال و روزش معلوم است. خیلی مواقع افراد برای حفظ آبرو و دوری از حرف دیگران، خود را به آب و آتش میزنند تا هدیهشان از دیگران چیزی کم نیاورد.
هدیه و پیشکشی یعنی سهیم بودن در شادی هم، دیگر عدد و رقم آن نباید آنقدر مهم باشد و اعلام آن به دیگران چه لزومی خواهد داشت؟
در بیشتر مواقع افراد روی بسته پول یا کادوی خود، اسمشان را مینویسند و عروس و داماد میتوانند بعدا سر فرصت آنها را باز کرده و هر وقت لازم شد، جبران کنند.یکی دیگر از ارکان مهم پاتختی موضوع «خلعتی» و «قبالهپیچ» است که شرایط و ضوابط و اهمیت خودش را دارد.
جام جم
دوشنبه 18/9/1392 - 20:41
بهداشت روانی
صدای زنگ ساعت حسابی کلافهاش کرده بود، با کلی غرغر از خواب بیدار شد، پنجره را باز کرد و تا چشمش به آسمان افتاد، گفت این دیگر چه هوایی است، آنقدر آلوده و پردود است که اصلا دلم نمیخواهد امروز از خانه بیرون بروم! راست میگفت آن روز مدرسهها هم، از صدقه سر همین آلودگی تعطیل شده بود.
همسرش صبحانه را آماده کرده و منتظر رضا بود تا دست از غرغر کردن بکشد و با هم صبحانه بخورند، تا چشمش به کره افتاد، گفت با این اضافه وزن همیشه باید با حسرت به کره و مربا نگاه کنم! همسرش گفت خوب که نگاه کنی پنیر و شیر هم هست، رضا گفت اما کره و مربا خوشمزهتر است! کیفش را برداشت و راهی اداره شد، مجبور بود با مترو برود و دلش نمیخواست اول هفته دیر برسد، پس با عجله پلههای مترو را دو تا یکی طی کرد، اما همین که پایش به سکو رسید قطار حرکت کرد، زیر لب گفت این هم از شانس من! حالا مجبورم تا رسیدن قطار بعدی صبر کنم.
ظهر که شد باران شروع به باریدن کرد، بارانی که نوید هوای پاک را میداد. ساعت اداری که تمام شد کیفش را برداشت و از پنجره بیرون را نگاه کرد و به همکارش گفت با این باران بیموقع و ترافیک شدید تا به خانه برسم موش آب کشیده میشوم!
این سبک زندگی رضاست او قانونی نانوشته دارد که میگوید تا وقتی چیزی برای بدبینی وجود دارد چرا خوشبینی؟!
میگویند خوشبینها یک بار میمیرند، آن هم وقتی عمرشان تمام شد، اما بدبینها به خاطر ترس از همه چیز، هر روز بارها و بارها میمیرند. بدبینی و خوشبینی عاداتی هستند که در زمان کودکی کسب میشوند و والدین در ایجاد این عادات نقش الگو را ایفا میکنند، این یعنی هیچ کس خوشبین یا بدبین متولد نمیشود، آنچه سبب خوشبینی یا بدبینی میشود نوع تربیت والدین، محیطی که در آن زندگی میکنید، فیلمهایی که میبینید، کتابهایی که میخوانید و خلاصه رویدادها و حوادثی است که از کودکی برایتان اتفاق افتاده است. پس تا حد زیادی محیط است که تعیین میکند نیمه پر لیوان را ببینید یا نیمه خالیاش را!
بدبینی بیماریای است که انسان را وادار میکند اشخاص و پدیدههای اطرافش را با بی اعتمادی نگاه کند، بخصوص اگر این اتفاقات در هالهای از ابهام رخ دهد، همیشه ابعاد منفی آن در نظرش برجستهتر میشود. بنابراین بدبینی سرچشمه بسیاری از ناراحتیهای روحی مثل اضطراب و نگرانی و خودخوری میشود. کسی که تفکرات بدبینانه دارد، شاید هیچ گاه آنها را به زبان هم نیاورد، اما در دل، خود را درگیر بدگویی و غیبت میکند در نتیجه با گذر زمان منزوی میشود و این به تنهایی خودش، سرچشمه مشکلات روحی بعدی خواهد شد.
تفاوت عملکرد خوشبینها و بدبینها
کسی که بدبین است نسبت به خودش هم نگاه مثبتی ندارد، چراکه این بدبینی قبل از هر کس خود او را نشانه گرفته است. کدام انسان بدبینی را میشناسید که خود را باهوش، بااستعداد و خوش شانس بنامد؟ بدبینی در قدم اول به نزدیکترین انسان در دسترسش حمله میکند. پس بدبینها به تواناییهای خودشان هم چندان اعتماد ندارند و حتی زمانی که موفقیتی به دست میآورند، شانس و تصادف را دلیل آنموفقیت میدانند.
کافی است بدبینها در کاری شکست بخورند یا ناامید شوند تا بدبینی مثل یک بیماری واگیردار به سرعت در تمام ابعاد زندگی سرایت کند. آیا تا به حال جمله «من اگر شانس داشتم...» را در ابتدای حرفهایتان قرار دادهاید؟ این جمله معمولا از افراد بدبین صادر میشود که در کاری به نتیجه نرسیدهاند و حالا وقت آن رسیده که یادآوری کنند نهتنها در این کار شکست خوردهام در باقی امور زندگی هم چندان موفق نیستم تا بسادگی ناامیدی را به تمام عرصههای زندگی خود وارد کنند.
در برخورد با مشکلات زندگی، خوشبینها بهترین شرایط را پیشبینی میکنند و دست به کار میشوند تا آن را عملی کنند، اما بدبینها بسرعت تسلیم میشوند چرا که خود را در برابر ابعاد منفی رخداد، ضعیف میبینند. مریم 24 ساله یکی از همان خوشبینهاست که مسئولان بیمارستان شهدا را هم به تعجب واداشته بود؛ او که با سرطان سینه دست و پنجه نرم میکرد و همزمان به کارهای پایاننامه دانشگاهش هم میرسید، در این میان باید هر دو هفته یک بار، شیمیدرمانی هم میشد. خودش میگوید: «من میخواستم زندگی کنم، کلی کارِ نکرده داشتم، باید پایاننامهام را دفاع میکردم تا در سال بعد در مقطع دکتری دانشگاهم پذیرفته شوم، آینده درخشانی پیش رویم بود، اگر قرار بود ناامید شوم یک زندگی پرثمر را از بین میبردم، همیشه وقتی برای شیمیدرمانی به بیمارستان میرفتم با داروهای شیمیاییام حرف میزدم، میگفتم شما قرار است سرطان مرا از بین ببرید، داروها به حرفهای من گوش میدادند و خوب عمل میکردند، پس از نه دوره شیمیدرمانی بیماریام تحت کنترل درآمد.»
او که اکنون دانشجوی ترم اول دکتری دانشگاه پلیتکینیک است میگوید: «حالا که خوب شدهام قدر زندگیام را بیشتر میدانم». جالب است بدانید بدبینها در برابر بیماریهای جسمی آسیبپذیرتر هستند، در حالی که خوشبینی دستگاه ایمنی بدن را تقویت میکند، به این ترتیب خوشبینها به احتمال کمتر بیمار میشوند و در صورت بیماری در مدت زمان کوتاهتری بهبود مییابند.
خوشبینی را تمرین کنید
«چه فکر کنید که میتوانید و چه نه، در هر دو صورت حق با شماست» این جمله معروف هنری فورد است، پس اگر میخواهید نگاهتان را به زندگی تغییر دهید، باید از ذهن خود شروع کنید و افکار مثبت و منفی خودتان را شناسایی کنید. میتوانید فهرستی از سخنان بدبینانه خودتان تهیه کنید و ببینید چقدر از ضربالمثلها و اصطلاحات بدبینانه مثل «مرد هم، مردهای قدیم!» یا «هر چه سنگ است، برای پای لنگ است!» استفاده میکنید؟ بعد از شناسایی این جملات آگاهانه آنها را از ادبیات خود حذف کنید. یادتان باشد سنگها نه خردهحسابی با پاهای لنگ دارند و نه قرار و مداری با پاهای سالم! پس این باورهای اشتباه را به زبان نیاورید تا از ذهنتان هم پاک شود. امام رضا علیهالسلام فرمودهاند: «نسبت به خداوند متعال خوشگمان باش؛ زیرا خداوند متعال فرموده است که من در کنار گمان بنده مؤمن خود هستم؛ اگر به من گمان نیکو برد، برایش نیکویی مقرر میکنم و اگر بدگمان شود؛ برایش شر مقرر میشود.»
گفتیم که انسان بدبین قبل از هر کس به خودش بدبین است، پس دست به کار شوید و ویژگیهای مثبت خودتان را شناسایی کنید. جسم سالم، خانودهای صمیمی، سرپناهی که در آن زندگی میکنید، هوش و استعدادی که خداوند در وجودتان نهاده است تا شکوفایش کنید و... خودتان را که بشناسید در واقع استعدادها و تواناییهایتان را شناسایی کردهاید تا به سراغ تجارب جدید بروید. یادتان باشد زمانی که با نگاهی مثبت به فرصتها نظر کنید آنها را به سوی خود جذب میکنید.
گفته شد که خوشبینی و بدبینی اکتسابی است و شرایط محیطی تاثیر زیادی در به وجود آمدن آن دارد. پس برقراری ارتباط با افراد خوشبین کمک زیادی به ایجاد مثبتاندیشی میکند زیرا در روابط دوستانه معمولا دوستان، یکدیگر را تائید میکنند و تاثیر زیادی بر هم میگذارند. یک دوست مثبتاندیش میتواند این نوع نگاه را در شما تقویت کند. کسانی که خوشبین هستند با دیدن اتفاقات، جنبه مثبت آنها را یادآوری میکنند و شما به کمک دوستان خود، ابعادی از یک اتفاق را میبینید که قبلا به آن توجه نکرده بودید. همان طور که افراد خوشبین این خصیصه را در شما تقویت میکنند افراد بدبین هم بدبینی را در شما تقویت میکنند، گاهی اوقات بدبینها از سر خیرخواهی با دوست خود همراهی میکنند. گفتن جملات تعریفی مثل اینکه «تو خیلی زحمت میکشی واقعا هنوز به حق خودت نرسیدی!» یا «من همیشه گفتهام فلانی خیلی با هوش و استعداد است فقط حیف که شانس ندارد» ممکن است در لحظه اول به شما حس خوبی بدهد «حس دیده شدن» اما در واقع یک باور غلط را به روان شما تزریق میکند، پس روابط خود را اصلاح کنید و اجازه ندهید هر فکر و ایده منفی به ذهن شما راه یابد.
شواهدی را در زندگیتان بیابید که افکار مثبت شما را تائید میکند. سلامت خود و خانوادهتان را همیشه ببینید، نه فقط وقتی کسی را بیمار دیدید. توانایی کسب روزی حلالتان را همیشه شاکر باشید، که میتوانید با آن اجاره بهای خانهتان را بدهید. همین حالا دقت کنید شما کسی هستید که توانایی خرید یک روزنامه را دارید، یا اینکه از کامپیوتر و اینترنت برخوردارید و میتوانید این سطور را با آرامش بخوانید. کافی است به زندگیتان با نگاهی جدید نظر کنید تا ببینید غرق در نعمتهای الهی هستید و بدبینی پردهای مقابل چشمانتان کشیده است تا آنها را نبینید.
حواستان به آن نیمه خالی هم باشد
کسانی که خوشبین هستند از نیمه خالی لیوان هم غافل نمیشوند. دلیل خوشبینی آنها این است که نیمه خالی لیوان و دلیل ایجادش را میشناسند و برای کم کردن این ظرفیت خالی تلاش میکنند، تصور کنید اگر دانشمندان و صنعتگران و پزشکان به همین نیمهپر بسنده میکردند، چه صنایع مهمی که ایجاد نمیشد، چه داروهای سودمندی که کشف نمیشد، چه اختراعات کارآمدی که در خزانه هستی میماند و به ظهور نمیرسید، بشر هر جایی که بود و به هر آنچه داشت دل خوش میکرد! پس مثبتاندیشی و خوشبینی غفلت از نقایص نیست بلکه زمینهای مناسب برای نشاط، فعالیت و سازندگی است.
جام جم
دوشنبه 18/9/1392 - 20:40
تزیینات و دکوراسیون
همشهری آنلاین- ندا شریف:
با ابتکاری ساده، گلدان شیشهای جالبی خواهید داشت. تبدیل شیشههای ماءالشعیر به آویز کار سختی نیست. ایدهای مفید برای دکوراسیون فضای باز و کاشت گیاهان رونده.
سختترین قسمت بریدن ته بطری است.
با این روش گیاهان داخل و بیرون بطری به زیبایی رشد خواهند کرد.
از آن جا که به دلیل باز بودن ته بطری، استفاده از خاک معمولی امکانپذیر نیست بهتر است از خزه استفاده کنید.
میتوانید از سیم یا طناب که زیر دهانه شیشه گره میزنید، برای آویزان کردن بطریها استفاده و آنها را روی تراس، بالکن یا حیاط آویزان کنید.
به این ترتیب یک شیئ بازیافتی را به کاری زیبا و جالب تبدیل کردهاید.
در صورت تمایل برچسب بطریها را بکنید. این کار را با آب گرم و کمی صبر انجام دهید. همچنین میتوانید بطریها را برای نیمه شفاف شدن رنگ کنید.
- چطور میتوان یک بطری شیشهای را از وسط دو نیم کرد؟
- چطور با شیشههای قدیمی خانه را تزیین کنیم؟
يکشنبه 26/3/1392 - 22:58
ریزه کاری های خانه داری
انگار بمب خورده وسط خانه؛ هیچ چیز سر جای خودش نیست. لباسهای تمیز و کثیف با هم ریخته شده روی میز آشپزخانه، ظرفها روی زمین پخش است، کتابها روی مبلها افتاده. میزغذاخوری باید تعمیر شود و هنوز برعکس وسط سالن است، پردهها گوشه و کنار خانه روی زمین پخش شده. میگویند چون در حال جمعوجور و تمیزکردن هستند، چنین وضعی پیش آمده، اما خانه آنقدر بههم ریخته است که به نظر میرسد هیچوقت جمع نخواهد شد. از همه اینها بدتر، اوضاع و احوال درس و مدرسه بچههاست؛ چند هفته مانده به عید، همه چیز بههم میریزد و بچهها نه میتوانند درست درسشان را بخوانند و نه لوازمشان را پیدا میکنند. برای همین هم طبیعی است به مدرسه نروند یا آنطور که انتظار میرود، درس نخوانند. در کنار اینها، همه اعضای خانواده عصبی و ناراحت هستند و میخواهند هرچه زودتر این روزها تمام شود تا خانه هم وضعی عادی پیدا کند. خلاصه اینکه از چند هفته مانده به عید تا لحظه تحویل سال نو، در این خانه نمیتوان به آرامش رسید. اما چه کار باید کرد؟
گام اول؛ برنامهریزی و مدیریت زمان
خانهتکانی رسم بدی نیست که بعضیها همیشه از آن شکایت میکنند و اعتقاد دارند اگر خانهتکانی نکنند، بهتر است. در واقع، فقط زمانی این رسم قدیمی میتواند مشکلآفرین شود که بدون برنامهریزی دست به کار شویم و همه چیز را با هم بیرون بریزیم. در مقابل اگر خانهتکانی با برنامهریزی باشد و قدم به قدم انجام شود، کار سخت یا عجیب و غریبی هم نیست. پس کسانی که فکر میکنند خانهتکانی برای آخرین روزهای سال است، کاملا در اشتباهند و برخلاف نظر این گروه خانهتکانی باید بتدریج انجام شود. البته آنهایی که تمام کارها را به روزها و دقایق آخر موکول میکنند، نتیجه خوبی هم نخواهند گرفت؛ چون از یک طرف کارهای زیادی نیمهتمام باقی میماند یا اصلا انجام نمیشود و از طرف دیگر، خودشان هم سال نو را با خستگی و کسالت شروع میکنند. در کنار اینها، دچار احساس نگرانی و اضطراب هم خواهند شد و برای تمیزکردن تمام قسمتهای خانه، دائم فکر و خیال میکنند و نگران کمبود وقت هستند. در صورتی که با یک برنامهریزی دقیق و حسابشده تمام این فکر و نگرانیها هم کاهش مییابد.
بنابراین قبل از شروع کارها برای خودتان مشخص کنید تا چه زمانی میخواهید کارهایتان تمام شود، چه کارهایی در اولویت قرار دارد و چه کسی باید این کارها را انجام دهد. با چنین روشی بهتر، زودتر و دقیقتر میتوانید کارهای خانهتکانی را به پایان برسانید. همچنین با توجه به اینکه احساس نگرانیتان هم کمتر میشود، در مدت خانهتکانی خیلی عصبی و بههم ریخته نخواهید بود و در نتیجه مشکلاتی مثل قهرکردن و مشاجرات خانوادگی هم نخواهید داشت.
گام دوم؛ همکاری و همراهی
خانهتکانی کاری نیست که توسط یک نفر انجام شود و بقیه فقط شاهد کارکردن او باشند. در حقیقت برای انجام خانهتکانی همه اعضای خانواده باید دست به کار شوند و هریک، کاری را انجام دهند تا خانهتکانی زودتر به پایان برسد و هیچکس هم خسته و مریض نشود. این کار یک فایده دیگر هم دارد و آن بهبود روابط خانوادگی و عاطفی است. زمانی که هریک از اعضای خانواده مسئولیتی را میپذیرد و آن را انجام میدهد، احساس همبستگی میان افراد بیشتر شده و حس بهتری نیز نسبت به یکدیگر پیدا خواهند کرد. البته برای مشخصشدن مسئولیتها و وظایف هم نباید کار سختی انجام داد، چون همان برنامهریزی قبل از شروع کار میتواند مشخصکننده وظایف هریک از اعضای خانواده نیز باشد. نکته مهم این است که در این میان همه اعضای خانواده باید کاری را انجام دهند، حتی کودکان یا کسانی که شاغل هستند، ولی این کارها باید با در نظر گرفتن سن و سال، توان، شرایط و موقعیت کاری هریک از افراد تعیین شود تا نه مشکلی پیش بیاید و نه کسی بیش از حد احساس خستگی کند. در ضمن، یادتان باشد اگر قرار است کاری را کسی انجام دهد که شاغل است، به فکر کار بیرون از خانهاش هم باشید و طوری برنامهریزی کنید که او خیلی اذیت نشود.
فهرستی از کارها تهیه کنید
زمانی که مشخص شد چقدر وقت دارید و قرار است چه کارهایی را در این مدت انجام دهید، لازم است فهرستی از کارهایی که باید انجام شود، تهیه کنید. در این فهرست باید تمام کارها را به طور دقیق و با جزئیات بنویسید و مشخص کنید هر روز، کدام کارها و توسط چه کسانی باید انجام شود.
البته افراد زیادی هم هستند که فکر میکنند این مرحله از کار چندان مهم نیست یا حتی به اشتباه، آن را کاری بیهوده میدانند که فقط وقتشان را میگیرد. در صورتی که بدون نوشتن فهرستی دقیق از کارها ممکن است بعضی از موارد را فراموش کنیم یا در زمان مناسب آن قسمتها را تمیز نکنیم. به عنوان مثال اگر هنگام تمیزکردن حمام یادمان نباشد هواکش و پرده حمام هم باید تمیز شود، ناچار هستیم یک روز دیگر این کار را انجام دهیم و در نتیجه وقت بیشتری برای این کار خواهیم گذاشت. در حالی که اگر دربخش نظافت حمام به طور مشخص تمیزکردن پرده و هواکش حمام را هم بنویسیم، هیچوقت آن را از یاد نخواهیم برد. بنابراین خوب است اتاقها و قسمتهای مختلف خانه را در فهرستتان جدا کنید و مقابل هریک از آنها ریزکارهایی را که باید انجام شود با جزئیات بنویسید.
این هم یکی از همان فهرستهای خانهتکانی است که خانم خانه، پس از مشورت با بقیه آن را نوشته و میخواهد از روی آن کارهایش را شروع کند. در این یادداشت مشخص شده هر روز چه کارهایی قرار است انجام شود و چه کسی مسئول انجام دادن آن است:
• روز اول؛ پردههای اتاق خواب باز شود (مرد)/ شستوشوی پردهها (زن)/ تمیزکردن لوستر اتاق خواب (زن و مرد)/ درآوردن کتابها و تمیزکردن کتابخانه (زن و بچهها)/ مرتبکردن اسباببازیها (بچهها)
• روز دوم؛ تمیزکردن کابینتها (زن و فرزند بزرگتر)/ تماس با قالیشویی (زن)/ پاککردن شیشهها (مرد)/ نصب پردهها (مرد)/ تمیزکردن کمد لباس فرزندان/ (بچهها)
مواد مورد نیاز را آماده کنید
دقیقا همانطور که فهرست کارها را آماده میکنید، باید فهرست خریدتان را هم یادداشت کنید تا هنگام انجام کارها، بدون مواد شوینده نمانید. اگر فهرست خریدتان کامل نباشد، خانهتکانی وقت بیشتری از شما میگیرد و دائم لازم است برای خرید لوازم مختلف از خانه بیرون بروید و گاهی هم ممکن است چیزی را که میخواهید پیدا نکنید. پس فهرست کاملی بنویسید و تمام مواد و لوازم مورد نیاز را در آن یادداشت کنید؛ از مواد شوینده و دستمال گرفته تا سطل و نردبان. در موقع مناسب هم آنها را بخرید. حتی اگر بعضی از این موارد را در خانه دارید و لازم نیست تهیه کنید، باید آنها را در دسترس بگذارید تا هنگام نیاز بتوانید براحتی آنها را پیدا کرده و بردارید.
بنابراین یادتان باشد برای اینکه زمان زیادی را هنگام خانهتکانی از دست ندهید، قبل از شروع کار همه مواد مورد نیاز را آماده کنید.
خودتان را عذاب ندهید
فکر کنید سال نو تا چند دقیقه دیگر از راه میرسد. خانه هم تمیز شده و به قول معروف مثل دسته گل است. همه اسباب و لوازم خانه برق میزند و ذرهای خاک هم در خانه پیدا نمیشود. همه با شادی و خوشحالی منتظر شروع سالی جدید هستند، اما صاحبخانه خسته و بیحوصله نشسته، کمرش درد میکند و پاهایش ورم کرده و حال و حوصله شروع سال نو را هم ندارد.
این داستان همان کسانی است که تمام روزهای قبل از عید را کار میکنند و به فکر هیچ چیز دیگری نیستند. همان کسانی که فقط میخواهند کارها زودتر و بهتر به پایان برسد، اما نمیدانند گاهی این روش به قیمت از دستدادن سلامتشان تمام میشود.
این گروه از افراد معمولا هنگام خانهتکانی، استراحتکردن را از برنامهشان حذف میکنند و هیچ وقتی را برای این کار نمیگذارند. در حالی که در تمام روزهای خانهتکانی، باید زمانهای مشخصی به استراحت اختصاص داده شود؛ هرقدر هم که این زمان کوتاه باشد، باز هم موثر است و نباید آن را به کلی از برنامه حذف کرد.
یادتان باشد در این دقایق، خستگی شما برطرف میشود و انرژی بیشتری برای ادامه کارها پیدا میکنید و اگر به هر دلیلی این استراحت را نادیده بگیرید، خستگی و بیماری در انتظارتان خواهد بود. علاوه بر این، خستگی باعث میشود از نظر روحی هم تحت فشار باشید. بنابراین در این مواقع ممکن است خیلی زود از کوره دربروید و شب عید به جای شادی و خوشحالی، دعوا و مشاجره و بحث داشته باشید. پس یادتان باشد خیلی عجله نکنید که شاید نتیجه کار برعکس شود!
هر چیز سرجای خودش
یکی دیگر از اشتباهات رایج در خانهتکانی، بههم ریختن تمام اسباب و لوازم خانه است، بهطوری که همه لوازم را برای تمیزکردن بیرون میآوریم، ولی آنها را تا روز آخر خانهتکانی از روی زمین و میز و... جمع نمیکنیم. این کار باعث میشود خانه بههم ریختهتر و نامرتبتر از قبل به نظر برسد و نهتنها حس بدی به اعضای خانه میبخشد که حتی انجام دادن کارها را هم سختتر میکند. برای همین هم خوب است هر شب تمام لوازمی را که از جای خود بیرون آوردهاید، جمع کنید؛ حتی اگر فرصت نکردهاید آن قسمت از خانه را کاملا تمیز کنید، باز هم وسایلش را از وسط راه بردارید تا فضای خانه بههم ریخته و شلوغ نباشد.
خانهتکانی فرصتی برای بخشش
اشیای اضافه را چه کار میکنید؟ معمولا در هر خانهتکانی اشیای مختلفی پیدا میشود که دیگر از آنها استفاده نمیکنیم، اما خیلی وقتها همانطور بدون استفاده میگذاریم گوشهای از خانه بماند و خاک بخورد. امسال اگر چنین اتفاقی افتاد و چیزی را دیدید که خیلی به کارتان نمیآید، به جای اینکه برایش جای جدیدی پیدا کنید و بگذارید گوشهای از خانه بیفتد، آن را به شخصی بدهید که نیاز دارد. مطمئن باشید با این کار خانهتان تمیزتر و زیباتر از قبل خواهد شد و علاوه بر آن، دل شخص دیگری را هم شاد خواهید کرد.
هنگام خانهتکانیگرسنه نمانید
بعضیها اینقدر درگیر خانهتکانی و تمیزکردن خانه میشوند که حتی یادشان میرود غذایی آماده کنند و بخورند. عدهای هم هستند که یادشان هست باید غذا بخورند یا به بچهها غذایی بدهند، اما نمیدانند چطور میشود غذا درست کرد وقتی همه ظرفها بیرون ریخته، فریزر خالی شده و یخچال خاموش است! برای همین هم ممکن است به مصرف غذاهای آماده روی بیاورند و بیش از حد معمول ساندویچ و فستفود بخورند.
اما اگر در این روزها برنامهای برای تهیه غذا داشته باشید، هیچ وقت با این مشکل روبهرو نخواهید شد. البته در این برنامه باید آسایش و راحتی خودتان را هم در نظر بگیرید؛ یعنی لازم نیست هر روز سه وعده غذای تازه و گرم آماده کنید و سلیقه همه اعضای خانواده را هم در نظر بگیرید، بلکه در این روزهای شلوغ، فقط باید غذاهایی را آماده کنید که تهیه آنها به وقت زیادی نیاز ندارد و براحتی آماده میشود و البته انرژی لازم را هم برای شما و دیگر اعضای خانواده تامین میکند. مثلا میتوانید برای یکی از وعدههای غذا مثل شام، نان و پنیر و گردو یا نان و پنیر و خیار بخورید که هم سالم است و هم انرژی خوبی دارد و علاوه بر اینها، کار زیادی هم برای تهیه آن لازم نیست.
سلامتتان را نتکانید
شاید باورکردنش سخت باشد، اما همین که به روزهای پایانی سال نزدیک میشویم، خیلیها روانه بیمارستانها میشوند و حتی ممکن است چند وقتی هم در بیمارستان بستری شوند. اینها همان افرادی هستند که توصیههای بهداشتی را جدی نگرفتهاند و با خودشان گفتهاند این اتفاقات فقط برای دیگران پیش میآید نه برای ما. اینها همان کسانی هستند که برخلاف توصیهها، مواد شوینده را با هم یا حتی با آبجوش مخلوط میکنند. همان کسانی که مدتی طولانی در محیطهای بسته میمانند و مشغول تمیزکردن با مواد شیمیایی میشوند. همان کسانی که اشیای سنگین را بیتوجه به وضع بدنشان جابهجا میکنند. همان کسانی که کمک گرفتن از بقیه را عیب میدانند، همان کسانی که بیش از حد توان از خودشان انتظار دارند و... .
اگر شما نمیخواهید جزو این گروه از افراد باشید و اگر دوست ندارید سال نو را در بیمارستان شروع کنید، از همین امروز این نکات را رعایت کنید؛ برای جابهجاکردن اجسام سنگین از دیگران کمک بخواهید، اشیا را به شیوه صحیح بلند کنید و به زانوها فشار نیاورید، زمانی بالای نردبان بروید که کسی در خانه حضور داشته باشد، مواد شوینده را با هم مخلوط نکنید و آبجوش رویشان نریزید، وقتی دستشویی و حمام را با استفاده از مواد شوینده تمیز میکنید حتما هواکش را روشن بگذارید یا پنجرهای را باز کنید تا تنفس بخار سمی این مواد، شما را بیمار نکند و حتما هنگام خستگی به خودتان استراحت بدهید.
جام جم
يکشنبه 26/3/1392 - 22:58
طنز و سرگرمی
يکشنبه 26/3/1392 - 22:58
مهدویت
امام
زمان(عج) اگر چه در پس پرده غیبت است، اما اراده و فرمانش در میان همه
خلایق جاری و نافذ است، دستوراتش را باید شناخت، فرمانهایش را باید اطاعت
کرد، حاکمیت او را باید گردن نهاد و همینها است که زمینه ظهور را فراهم
میآورد.
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس،
سومین روز از دهه مهدویت به نام «مهدویت و اطاعت» نامگذاری شده است، اهمیت
موضوع از آنجایی است که جز با شناخت امام نمیتوان راه هدایت و رستگاری را
شناخت، زیرا شناخت امام عصر(عج) کلید همه معارف الهی است.
آری! این دقت و تدبر همراه با فهم و شناخت، مقدّمهای را برای اطاعتی
متواضعانه از صاحب عصر(عج) فراهم میکند و چنین اطاعتی طبق آیات قرآن کریم
همانند اطاعت از خدا و پیامبر(ص) است که غایت ایمان به شمار میآید.
به مناسبت سومین روز از دهه مهدویت، مرکز مطالعات و پاسخگویی به شبهات
حوزه علمیه قم یادداشتی را با عنوان «شناخت، اطاعت و تکریم امام زمان(عج)»
در اختیار خبرگزاری فارس قرار داده است که در ادامه میآید:
* شناخت، اطاعت و تکریم امام زمان(عج)
امام زمان(عج) و ویژگیهای او را دوباره باید شناخت.
امامت و نقش آن را دیگر بار با دیدی عمیقتر و در گسترهای وسیعتر باید بررسی کرد.
راستی چرا عدم شناخت امام زمان(عج) همپای شرک و جاهلیت و تکذیب او هم ردیف کفر و بیایمانی شمرده شده است؟
«مَن ماتَ وَهُوَ لایَعرِفُ اِمامَه، ماتَ میتَهً جاهِلیّهً»[1]؛ رسول
اکرم(ص): کسی که بمیرد و امام زمانش را نشناسد به مرگ جاهلیت مرده است،
«مَن کَذّبَ بالمَهدِیّ کَفَرَ»[2]؛ رسول اکرم(ص): کسی که مهدی را تکذیب
کند، کافر است.
چرا در دعای شریفه میخوانیم: «... اَللّهُمَّ عَرِّفْنی حُجِّتَکَ،
فَاِنَّکَ اِنْ لَمْ تُعَرِّفْنی حُجَّتَکَ ضَلَلْتُ عَنْ دینی»[3]؛ خدایا
حجت خویش را به من بشناسان، که اگر حجت خود را به من نشناسانی، از دینم
گمراه خواهم شد.
آیا غیر از این است که جز با شناخت امام، راه هدایت را نمیتوان شناخت و جز با معرفت او، به معرفت دینی نمیتوان دست یافت؟
به یقین شناخت امام عصر(عج) که کلید همه معارف وحی است، با یادگیری نامها و القاب و تاریخ ولادت و غیبت او حاصل نمیشود.
باید در حکمت نامها و نشانهای او اندیشه کرد.
باید در شگفتیهای ولادت و حیات او تأمل کرد.
باید غیبت پر رمز و راز او را به بررسی نشست و عوامل و لوازم آن را با نگاهی مسئولانه جستجو کرد.
باید در کلمات و فرمایشات امام(عج) دقت کرد.
باید در نامهها و فرامین او تدبّر کرد.
باید آنچه را که سبب خوشنودی و ناخشنودی او است، باز شناخت.
باید اهداف و آرمانهای او را فهمید.
این اندیشه و تأمل و بررسی و دقت و تدبر و فهم و شناخت، مقدمهای تعهد
آفرین برای اطاعتی تعبدآمیز از امام زمان(عج) است؛ و چنین اطاعتی عین اطاعت
از خدا و پیامبر(ص) است که غایت ایمان و اسلام به شمار میآید.
*اقتدا و تأسی
«اقتداء» از ریشه «قدوه»، و به معنای الگو قرار دادن و جلودار دانستن
مقتدا است، چنان که «تأسی»، از ریشه «اُسوه» و به معنای اسوه قرار دادن و
تبعیّت کردن از اوست.
امام زمان(عج) امام زمانه است، امام همه انسانها در همه ابعاد زندگی است،
اماموار زندگی کردن وظیفهای همگانی است، به او باید اقتدا کرد تا به
مقصد رسید، چون او باید زیست، تا بتوان به کمال دست یافت.
آن کس که خود را صادقانه پیرو امام زمان(عج) میشمارد، به همان اندازه که
ویژگیهای او را میشناسد، در همسو کردن زندگی، همسان نمودن خُلق و خو،
همرنگ ساختن اعمال و رفتار خویش با او وظیفه دارد.
اگر امام زمان(عج) را به زهد و بیاعتنایی به دنیا شناختیم[4]، دیگر
نمیتوانیم با ادعای پیروی از او حریصانه به دنبال دنیا باشیم و همت خود را
در نیکو پوشیدن و خوب خوردن و لذت بردن خلاصه کنیم.
اگر امام زمان(عج) را به اهتمام در دعا و عبادتها شناختیم[5]، دیگر
نمیتوانیم نسبت به دعاها بیتفاوت بمانیم و در نماز و راز و نیاز با خدا
سستی و کمتوجهی روا داریم.
اگر امام زمان(عج) را به عادل بودن و عدالت گستری شناختیم[6]، دیگر
نمیتوانیم با ادعای اقتدای به او بر بندگان خدا ستم کنیم و نسبت به ظلمی
که بر دیگر بندگان خدا میشود، بیتفاوت بمانیم.
«راستی خوشا به حال آن کس که قائم اهل بیت پیامبر(ص) را درک کند، در حالی
که در زمان غیبت و دوران قبل از قیام او به او تأسی جوید»[7].
*اطاعت پذیری
امامت یک امام جز با اطاعت امت از او، و پیشوایی یک رهبر جز در سایه
فرمانپذیری پیروانش، تحقّق نمیپذیرد، خدا هیچ پیامبری را نفرستاد مگر
برای آن که اطاعت شود[8].
و هیچ امامی را مقرّر نداشت مگر آن که مردم را به اطاعت و فرمانبری از او فرا خواند[9].
امام زمان(عج) اگر چه در پس پرده غیبت است، اما اراده و فرمانش در میان
همه خلایق جاری و نافذ است، دستوراتش را باید شناخت، فرمانهایش را باید
اطاعت کرد، حاکمیت او را باید گردن نهاد و همینها است که زمینه ظهور را
فراهم میآورد.
او خود فرمود:«و لو انّ اشیاعنا وفّقهم الله لطاعته، علی اجتماع من القلوب
فیالوفاء باعهد علیهم لما تأخّر عنهم الیمن بلقائنا»؛ اگر شیعیان ما -که
خداوند آنان را به اطاعت خویش موفق گرداند- در وفای به عهد الهی همدل و
همپیمان میشدند، سعادت دیدار ما از آنان به تأخیر نمیافتاد.[10]
به راستی آیا عهد الهی چیزی جز پرستش و بندگی خداست؟[11] و آیا این پرسش جز با اطاعت محضِ ولی خدا تحققپذیر است؟
«طوبی لشیعه قائمنا المنتظرین لظهوره فی غیبته، المطیعین له فی ظهوره»؛
خوشا به حال شیعیان مهدی قائم(عج) آنان که در دوران غیبت او چشم انتظار
ظهور اویند و در دوران ظهورش سرسپردگان اوامر او.[12]
منتظرین حضرت مهدی(عج) همان نیکبختانی هستند که اگر در حضور او باشند، جز اطاعت نمیشناسند و جز به فرمان او کاری انجام نمیدهند.
و باز هم امام صادق(ع) میفرماید: «هُم اطوع من الامه لسیدها»؛ اطاعت و
فرمانپذیری منتظرین از امام زمان(عج) افزونتر از اطاعت و فرمانبری کنیزی
از مالک و مولای او است.[13]
*تکریم و احترام
تنها بزرگواری که «از جا برخاستن» در هنگام شنیدن یا خواندن نام شریفش
لزوم، یا حداقل استحباب فراوان دارد، امام غائب قائم موعود(عج) است.
تکریم کریمان و تجلیل از صاحبان جلالت، همیشه و در همه جا پسندیده است؛
چنان که برای پیامبر(ص) و فرزندان معصومش(ع) بالاترین تکریمها و تجلیلها
بایسته به نظر میرسد، لکن برخاستن و در حالت قیام«دست بر سر نهادن» تواضع و
احترامی است که هنگام شنیدن نام هیچ کسی جز «قائم آل محمّد(ص)» به صورت
سیره و سنت در نیامده است.
امام رضا(ع) را در خراسان میدیدند که در موقع ذکر نام «قائم» بر میخیزد و
دست بر سر مینهد و میفرماید:«خدایا فرجش را تعجیل فرما و قیامش را آسان
گردان».[14]
از امام صادق(ع) پرسیدند: سبب برخاستن به خاطر ذکر لفظ «قائم»-از القاب امام حجّت(عج)- چیست؟
فرمود: زیرا او را غیبتی طولانی
است و او را شدت مهربانی خود نسبت به دوستانش، هر کس را که به این لقب از
او یاد میکند به دیده عنایت مینگرد، زیرا این لقب یادآور حکومت او و
برانگیزاننده حسرت غربت اوست، به خاطر بزرگداشت اوست که باید بنده خاضع و
فروتن، هنگامی که مولای گرامی او با دیدگان شریفش به او نگاه میکند،
برخیزد و احترام کند و تعجیل فرج او را از خدای تعالی بخواهد[15].
بیتردید این برخاستن که به فرمایش امام صادق(ع) یادآور قیام و حکومت حضرت
مهدی(عج) است، تنها به انگیزه احترام صورت نمیگیرد، بلکه دلالتی بر
آمادگی شیعه منتظر،برای قیام و همراهی با مولای خویش نیز دارد.
پیام این «قیام»؛ هم احترام به «قائم» است، هم همسویی با آرمانهای بزرگ
قیام جهانی او». پیام این قیام؛ هم واکنش در مقابل نگاه مهرآمیز «مولای
غایب» است، هم بیعتی برای همراهی با او در روزظهور.
پیام این قیام؛ هم اکرام قیام قائم است و هم اعلام آمادگی برای قیام و
شاید چون چنین است ذاکر این نام، شایستگی نگاه لطف و نظر عنایت مولایش را
پیدا میکند، «یَنظُرُ اِلی کُلِّ مَنْ یَذْکُرُهُ بِهذَا اللَّقَبِ
الْمُشْعِرِ بِدولَتِهِ»[16].
*پینوشتها:
[1]. میزان الحکمه، ج1، ص171.
[2]. الفتاوی الحدیثیه، ابن حجر هیثمی، ص37.
[3]. اصول کافی، ج1، ص337، ح5.
[4]. «ما لباس القائم الّا الغلیظ وما طعامه الّا الجشب». امام رضا(ع):
لباس قائم ما(عج)، چیزی نیست جز پوشاکی خشن و غذای او چیزی نیست طعامی خشک،
غیبت نعمانی، منتخب الاثر، ص307.
[5]. کثرت دعاهای وارده از امام زمان(عج) و نمازهای طولانی مخصوص آن حضرت -که در کتب روایی نقل شده- بهترین نشانه این ویژگی است.
[6]. «یعدل فی خلق الرحمان، البرّ منهم و الفاجر». امام باقر(ع): امام
زمان(عج) در بین آفریدگان خدا به عدالت رفتار میکند، چه نیکوکار باشند و
چه بدکار. منتخبالاثر، ص310.
[7]. «طوبی لمن ادرک قائم اهل بیتی و هو یأتمّ به فی غیبته قبل قیامه...». پیامبر(ص)، بحارالانوار، ج51، ص72.
[8]. «وَ ما اَرسَلنا مِن رَسولٍ اِلّا لِیُطاعَ بِاِذنِ اللهِ». سوره نساء، آیه 64.
[9]. «اَطیعوا اللهَ وَ اَطیعوا الرَّسولَ وَ اُولِی الٌاَمرِ مِنکُم». سوره نساء، آیه 59.
[10]. احتجاج، طبرسی، چاپ اسوه، ج2، ص 602.
[11]. «اَلَم اَعهَد اِلَیکُم یا بَنی آدَمَ أَن لاتَعبُدوا الشَّیطانَ
اِنَّهُ لَکُم عَدُوٌّ مُبینّ- وَ اَنِ اعْبُدونی هذا صراطٌ مستَقیمٌ»؛ ای
فرزندان آدم! آیا با شما عهد نکردم که شیطان را مپرستید که دشمن آشکار شما
است- و مرا بپرستید که همین راه راست است.(سوره یس، آیات 60-61).
[12]. بحارالانوار، ج52، ص150.
[13]. بحارالانوار، ج 52، ص308.
[14]. منتخب الاثر، آیتالله صافی، ص506.
[15]. مدرک پیشین، همان صفحه.
[16]. همان مدرک.
يکشنبه 26/3/1392 - 22:58
تغذیه و تناسب اندام
هر وقت صحبت از لاغری و رسیدن به اندامی زیبا و مناسب می شود، هر کس
اطلاعاتی را که از این سو و آن سو به میان می آورد و در آخر فقط به این
موضوع اشاره می شود که کم بخوریم یا اصلا نخوریم. اما ما می خواهیم سنت
شکنی کنیم و بگوییم هر چه بیشتر بخورید، لاغر تر می شوید. البته فقط آن
دسته از مواد غذایی را که به آن اشاره می کنیم. یکسری مواد غذایی را که به
آن اشاره می کنیم.یکسری مواد غذایی وجود دارند که به نام "غذاهای با کالری
منفی" معرف هستند. این مواد غذایی انرژی زیادی برای هضم خود دارند و بدن را
مجبور می کنند انرژی بیشتری بسوزاند و در عین حال بدن نمی تواند کالری
زیادی از آن ها برای خود ذخیره کند. غذاهای غنی از ویتامین، املاح و فیبر
هستند. ویتامین ها بافت های بدن را تحریک می کنند تا آنزیم تولید کنند و
این آنزیم ها باعث تجزیه و مصرف انرژی موجود در غذاها می شوند.
آب
تحقیقات جدید نشان داده است نوشیدن آب، کاهش وزن را تسریع می کند. محققان
در کشور آلمان با تحقیق روی افراد دریافته اند که متابولیسم بدن با نوشیدن
حداقل هشت لیوان آب در روز تا ۳۰ درصد افزایش می یابد. این نوشیدنی طبیعی
اشتها را نیز کاهش می دهد و با کمک به دفع سدیم و سموم بدن، نفخ و باد شکم
را نیز از بین می برد. نوشیدن میزان کافی آب در روز باعث می شود دیگر تشنگی
را با گرسنگی اشتباه نگیرید!
گریپ فروت
رژیم گریپ فروت افسانه نیست! محققان دریافته اند افرادی که پیش از هر وعده
غذایی یک نصفه گریپ فروت مصرف کنند به طور متوسط طی دو هفته ۵/۱ کیلو وزن
کم می کنند. فیتو کمیکال های موجود در این میوه سطح انسولین را کاهش می
دهند و این فرآیند، بدن را مجبور می کند به جای تبدیل کالری ها به چربی، آن
ها را به انرژی تبدیل کند.
کلم بروکلی
تحقیقات بسیار زیادی رابطه بین کلسیم و کاهش وزن را به اثبات رسانده است.
کلم بروکلی نه تنها سرشار از کلسیم است بلکه حاوی مقدار زیادی ویتامین C
است که جذب کلسیم را نیز بالا می برد.این سبزی مفید خاصیت سیرکنندگی زیادی
دارد و بسیار کم کالری است.برای اطلاعات بیشتر بد نیست بدانید یک فنجان آن
فقط ۲۰ کالری انرژی دارد.البته گل کلم، کلم قرمز وکلم سفید نیز از این
قاعده مستثنا نیستند.
سوپ
با خوردن یک کاسه سوپ به عنوان پیش غذا، هم کمتر غذا خواهید خورد و هم سریع
تر چربی می سوزانید. این غذا گرم به خاطر این که بیشتر حجمش را آب تشکیل
می دهد کم کالری است و به همین خاطر تپل ها با خیال راحت چند بار بشقاب شان
را پر از سوپ می کنند. اما باید حواس تان به ترکیبات آن باشد. مناسب ترین
سوپ، سوپ سبزیجات است. یک کاسه از این سوپ تنها ۶۰ کالری انرژی دارد، اما
با اضافه کردن شیر کالری اش دو برابر می شود. اگر در دستور پخت سوپ خامه و
کره هم باشد، کالری آن سه یا چهار برابر می شود. بنابراین مراقب باشید که
چه نوع سوپی می خورید.
فلفل قرمز
محققان دریافته اند خوردن فلفل تند، متابولیسم بدن را بالا برده و اشتها را
تقلیل می هد و این به علت وجود ماده جادویی به نام کپسایسین در فلفل است.
کپسایسین موقتا بدن را برای ترشح بیشتر هورمون های استرس زا تحریک می کند
که این عمل متابولیسم را بالا برده و باعث می شود که کالری بیشتری
بسوزانید.پژهش روی ۱۳ زن در ژاپن که صبحانه را با فلفل قرمز می خورند(مثل
املت تند) نشان داده است که آن ها ناهار را کمتر از حد معمول می خورند.
سیب و گلابی
سیب و گلابی از میوه های مناسب حال تپل ها است که هم سیر کننده است و هم
رفع تشنگی می کند. علاوه بر این ها دارای مقدار زیادی ویتامین و مواد معدنی
است. محاسبات سازمان غذا و داروی آمریکا نشان داده یک گلابی متوسط شش گرم
فیبر دارد. در میوه ها سیب با سه گرم فیبر در جایگاه دوم است. سیب و گلابی
هر دو فیبر پکتین دارند که سطح قند خون را کاهش می دهند و باعث می شوند از
میان وعده های پر کالری بپرهیزید.
اسفناج
سبزیجاتی که برگ های سبز رنگ و پهن دارند بیش از هر ماده غذایی دیگری تامین
کننده مواد مغذی هستند.اسفناج غنی از ویتامین K ،A ،C ،B ، بتاکاروتن و
منیزیم و یک منبع عالی فیبر است. اسفناج سرشار از آهن است و اهنی را در
اختیار بدن قرار می دهد که در مقایسه با گوشت قرمز کالری بسیار کمتری دارد و
کاملا فاقد چربی است.خبر خوب اینکه یک فنجان اسفناج جوشانده فقط ۴۱ کالری
انرژی دارد و اگر دوست دارید یک وعده غذایی بسیار مقوی و کم کالری در
برنامه غذایی خود قرار دهید، توصیه می کنیم با اسفناج و ماست کم چرب یک
برانی خوشمزه درست کنید.ماست کم چرب بسیار کم کالری و منبع غنی از کلسیم
است. طبق تحقیقات انجام گرفته محصولات لبنی به کاهش وزن کمک زیادی می کند.
سالاد کاهو
اگر هنگام غذا خوردن تمایل به پرخوری دارید، عادت وارد کردن کالری زیاد به
بدن را با خوردن یک ظرف سالاد کاهو بزرگ که با خیار، هویج و گوجه فروان
تزیین شده است، مهار کنید. البته از سس های پر چرب روی آن بپرهیزید.
تحقیقات روی ۴۲ زن نشان داده آن هایی که غذا را با یک سالاد بزرگ شروع می
کنند، ۱۲ درصد کمتر غذا می خورند حتی اگر خوشمزه ترین غذا ها در اختیارشان
گذاشته شود. توصیه می کنیم که این سالاد را با سرکه و روغن زیتون میل کنید
چون سرکه ماده محرک و شکم پرکنی است که اسید استیک آن عبور غذا را از معده
به روده کوچک آرام می کند .بنابراین شکم مدت طولانی تری پر می
ماند.امتیازات این رژیم غذایی این است که سطح ویتامین E، C، اسید فولیک،
لیکوپن و کارتنوئیدها که همگی قاتل امراض هستند در بدن بسیار بالا می رود.
منبع: مجله زندگی ایده آل
يکشنبه 26/3/1392 - 22:54