سلامت و بهداشت جامعه
افتادگی لگن در اصطلاح عامیانه به معنای قرینه نبودن دو طرف لگن است که باعث بروز مشکلاتی در هنگام راه رفتن یا بلند کردن اشیا میشود. افتادگی لگن به دلایل مختلفی بروز میکند که به ترتیب شیوع، دررفتگی مادرزادی لگن، اختلاف طول دو اندام، یا ماهیت نافرم عضلات تحتانی یا ستون فقرات از عوامل بروز بیماری است.
باید این نکته را همیشه در نظر داشت که دررفتگی زمانی جدی و خطرناک میشود که در زمان تولد ایجاد شده باشد، اما بموقع تشخیص داده نشود. دکتر تقی بغدادی، فوقتخصص ارتوپدی اطفال، توضیحاتی را در این باره ارائه میدهد.
مفصل لگن در سه ماهه اول دوره جنینی شکل میگیرد و بتدریج تکامل پیدا میکند. در سه ماهه آخر دوره جنینی وزن کودک بتدریج از حدود 800 گرم به 5/3 کیلوگرم میرسد و در نتیجه محیط برای جنین تنگتر میشود. همین حالت فشردگی همراه با شلی رباط که جنبه ارثی دارد یکی از عواملی است که میتواند در فرآیند شکلگیری طبیعی مفصل لگن اختلال ایجاد کند.
به طور خلاصه دو عامل زیر سبب میشوند تا مفصل لگن شکل طبیعی به خود نگیرد:
زمینه ارثی و ژنتیک مثل شلی رباطها و مفاصل
طرز قرار گرفتن جنین و فشارهای وارده به آن
در چنین شرایطی سر استخوانهای ران یا کاملا از حفره خارج میشوند یا در حالت نزدیک شدن به سمت خارج قرار میگیرند (در این خصوص اصطلاح دیسپلازی را به کار میبریم که میتواند از یک نیمه دررفتگی تا دررفتگی کامل باشد).
تشخیص دیسپلازی هیپ در ابتدا با معاینه و در صورت تشخیص پزشک و برای انجام معاینه دقیقتر با استفاده از وسایل کمکتشخیصی مثل سونوگرافی در چهار ماهه اول یا رادیوگرافی بعد از چهار ماهگی انجام میشود.
زمان طلایی را از دست ندهید
ممکن است این سوال برای شما پیش بیاید که آیا همه موارد دیسپلازی یا همان افتادگی لگن در هفتههای اول قابل تشخیص است؟ در ابتدا باید بگوییم همه موارد فقط با معاینه قابل تشخیص نیست. درست است که حتی نمونههایی از بیماری دیسپلازی با وجود انجام سونوگرافی هم تشخیص داده نمیشوند، اما برای تشخیص بهتر انجام سونوگرافی در بعضی کشورها برای همه نوزادان ضروری است و به طور کلی آزمایش سونوگرافی در بیشتر کشورها در نوزادانیکه همراه با یک عامل مساعدکننده متولد میشوند، اجباری است.
انجام سونوگرافی در شرایطی ضروری تلقی میشود که نوزادانی همراه با یک یا دو قل دیگر متولد میشوند یا در رحم مادر فشاری را متحمل شدهاند. همچنین در مادرانی که زخمی در رحم، رحم دوشاخه، فیبرم بزرگ یا مایع کم آمنیوتیک اطراف جنین دارند، انجام سونوگرافی برای تشخیص دررفتگی لگن نوزاد الزامی است .
هریک از عوامل گفته شده میتوانند سبب شوند تا سر استخوانهای ران داخل حفره مربوط یا اصلا بدرستی سرجایش قرار نگیرد یا تا حدودی بیرون باشد.
تشخیص بموقع را جدی بگیرید
درمان به محض تشخیص داده شدن شروع میشود. در یک کلام بیماری دیسپلازی هرچه زودتر تشخیص داده شود، نتیجه درمان بهتر است. با تشخیص بموقع از زمان تولد تا شش ماهگی و درمان غیرجراحی که بستن لگن را میسر میکند میتوان لگن را در وضع مناسب قرار داد.
اما بعد از شش ماهگی درمان کمی پیچیدهتر میشود و به جراحی پا یا جا انداختن نیاز دارد که انجام این مراحل درمان مستلزم بیهوشی است. حتی در این مرحله هم جراحی با بالا رفتن سن دشوارتر میشود. معمولا تا 18ماهگی جراحی شامل بافت نرم است و بعد از آن عمل استخوانی لازم است.
علائمی که پنهان هستند
در ماههای اول بعد از تولد ممکن است علائم زیادی که نظر والدین را جلب کند، وجود نداشته باشد، ولی هرچه سن شیرخوار بیشتر شود علائم هم بیشتر میشوند. شایعترین علامت در مواردی که یک طرف محدودیت بازشدن در اندام تحتانی از هم (از هم دور شدن) دارد، اختلاف طول دو اندام است که با افزایش سن بیشتر میشود. علامت دیگر بعد از راه افتادن است که کودک میلنگد و در حالت اختلال یکطرفه، با کوتاهی پا همراه است و در اختلال دو طرفه لنگیدن مخصوص اندامی است که روی زمین قرار میگیرد و تنه به همان طرف منحرف میشود.
علتهای دیگر هم دخیل هستند
از مشکلات مربوط به لگن نوزادان بعد از تولد که معمولا نادر است یکی ناهنجاریهای مربوط به کوتاه بودن استخوان ران است که درجات مختلفی دارد و به درمانهای جراحی مقعدی نیاز است.
در نوزادان بخصوص نوزادان نارس به علت مقاومت کم، بیشتر احتمال ابتلا به عفونتهای لگن وجود دارد. این بیماری گرچه نادر است، ولی بسیار اهمیت دارد و تشخیص بموقع بسیار در روند درمان تاثیرگذار است. عفونت مفصل هیپ در نوزادان بیماری اورژانس محسوب میشود که باید به محض تشخیص درمانش شروع شود. در بیشتر موارد درمان قطعی جراحی است که هر چقدر زودتر و در 24 ساعت اول انجام شود، نتیجه بهتر به دست میآید. تشخیص و درمان دیرهنگام باعث تخریب ران و استخوان لگن میشود.
يکشنبه 11/9/1397 - 15:57
سلامت و بهداشت جامعه
به گفته محققان، مصرف منظم پروبیوتیک ها که به خاطر فایده برای سیستم گوارشی، معروف هستند احتمالا موجب تسکین علائم افسردگی نیز می شوند.
به گزارش جام جم آنلاین از مهر، یافته های محققان دانشگاه مک مستر کانادا نشان می دهد افراد مبتلا به سندروم روده تحریک پذیر (IBS) بعد از مصرف پروبیوتیک خاص در مقایسه با گروه افراد مبتلا به «IBS» که دارونما مصرف کرده بودند دو برابر شاهد بهبود بیشتر علائم افسردگی همزمان با این بیماری بودند.
سندروم روده تحریک پذیر بر روده بزرگ تاثیر گذاشته و بیماران دچار دل درد و تغییر در عادات اجابت مزاج نظیر اسهال و یبوست می شوند. معمولا این افراد دچار اضطراب مزمن یا افسردگی هم هستند.
«پرمیسل برکیک»، سرپرست تیم تحقیق، در این باره می گوید: «این مطالعه نشان می دهد مصرف یک نوع پروبیوتیک خاص می تواند موجب بهبود علائم روده و همچنین مشکلات روانی در بیماران مبتلا به «IBS» شود.»
همچنین این مطالعه نشان می دهد محیط باکتریایی روده ها ارتباط مستقیمی با مغز دارد و باکتری ها بر رفتار تاثیر می گذارند.
در این مطالعه، محققان ۴۴ فرد بزرگسال مبتلا به «IBS» را که مبتلا به اضطراب یا افسردگی خفیف تا متوسط هم بودند تحت مطالعه قرار دادند.
این افراد به مدت ۱۰ هفته تحت مطالعه بودند بطوریکه نیمی از آنها روزانه پروبیوتیک
«Bifidobacterium longum NCC۳۰۰۱» و نیمی دیگر دارونما مصرف می کردند.
در هفته ششم، ۱۴ نفر از ۲۲ بیمار، یا ۶۴ درصد بیماران مصرف کننده پروبیوتیک شاهد کاهش علائم افسردگی بودند. درحالیکه در هفت نفر از ۲۲ بیمار مصرف کننده دارونما (یا ۳۲ درصد) علائم افسردگی کاهش یافته بود.
يکشنبه 11/9/1397 - 15:56
سلامت و بهداشت جامعه
با تمام پیشرفتهایی که در زمینه پزشکی صورت گرفته، هنوز هم التهاب ریه که به اصطلاح به آن ذاتالریه میگویند، با وجود این که قابل پیشگیری و درمان است، اصلیترین عامل مرگ و میر در کودکان زیر پنج سال در دنیا به شمار میرود و همین مساله باعث شد تا به گزارش سازمان بهداشت جهانی، در سال 2009، به منظور اطلاعرسانی در زمینه این بیماری، 12 نوامبر مصادف با 21 آبان هر سال به نام روز جهانی ذاتالریه نامگذاری شد.
اگرچه واکسنها و روشهای پیشگیرانه دیگر، حجم بار این بیماری را در دنیا کاهش داده است، اما با توجه به آمار مرگ و میرهای ناشی از ابتلا به این بیماری، هنوز هم باید در این زمینه فعالیتهایی صورت گیرد. مردمی که در کشورهای فقیر زندگی میکنند بیشتر در معرض ابتلا به ذاتالریه قرار دارند و در این میان، کودکان صرفنظر از این که کجا متولد شدهاند، در صورت دریافت نکردن واکسنها و داروهای لازم، بیش از هر گروه دیگری در معرض ابتلا قرار دارند.
ذاتالریه در واقع، عفونتی است که در یک یا هر دو ریه بروز میکند که باعث التهاب و تجمع مایعات در ریه میشود. آنفلوآنزا یکی از شایعترین دلایل بروز ذاتالریه است بنابراین جلوگیری از ابتلا به آن خطر ذاتالریه را نیز کاهش میدهد. در حالی که بعضی افراد در معرض ابتلا به این بیماری عفونی و التهابی قرار دارند، هر فردی میتواند به آن مبتلا شود که اغلب خود را با علائمی نظیر تب، لرز، احساس خستگی، سرفه، تنفس سریع، درد قفسه سینه، کاهش اشتها و ضعف و احساس ضعف عمومی نشان میدهد. علل ایجاد ذاتالریه متفاوت بوده و ممکن است به دلایلی چون میکروبها، باکتریها، ویروسها و قارچها ایجاد شود.
ترشحات بینی را خارج نکنید
پزشکان توصیه میکنند که با رعایت کارهای سادهای میتوان مانع از ابتلا به ذاتالریه شد. شستن مرتب دستها، رعایت رژیمغذایی سالم، خوابیدن و استراحت به اندازه کافی، ورزش منظم و نکشیدن سیگار جزو عادتهایی است که به شما کمک میکند به باکتریها، ویروسها و دیگر عوامل بیماریهای تنفسی مبتلا نشوید. رعایت این نکات حتی به بهبود این بیماری نیز کمک میکند. هدف از درمان این بیماری، درمان عفونت و جلوگیری از بروز عوارض این بیماری است.
پزشکان معتقدند که ذاتالریه تنها از طریق سرفه یا عطسه گسترش نمییابد بلکه حتی خارج کردن ترشحات بینی هم میتواند در انتقال باکتریهای انتقال دهنده این بیماری مؤثر باشد. پس مراقب باشید بویژه کودکانی که به این بیماری مبتلا میشوند این ترشحات را از بینی خارج نکنند.
با درمانهای خانگی مدیریت کنید
معمولا در هر درمان ذاتالریه، از داروهای آنتیویروسی، آنتیبیوتیکی یا آنتیقارچی برای درمان عفونت ایجاد شده استفاده میشود. اما در کنار این درمانها، با درمانهای خانگی هم میتوانید بهبودی را جلو بیاندازید.
به اندازه بخوابید: بدن بیمار به استراحت نیاز دارد تا درمان شود. در مدتی که تحت درمان هستید، فعالیت فیزیکی را متوقف کنید و به اندازه کافی استراحت کرده و بخوابید.
رژیم غذایی مناسب: خوردن رژیمی مملو از انواع موادغذایی به بهبودی بدن کمک میکند. مصرف مایعات کافی مانند آب، دمنوش و سوپ ضروری است.
دمنوش گیاهی: استفاده از داروهایی که سرفه را تسکین دهد، گزینه مناسبی برای درمان ذاتالریه نیست و تنها به کاهش شدت سرفهها کفایت میکند.
برای تسکین سرفهها میتوانید از چای نعنا، اوکالیپتوس و زغالاخته استفاده کنید. بسیاری از دمنوشهای گیاهی گرم ناراحتیهای گلو را تسکین میدهند اما گیاهانی از قبیل نعنا یا اوکالیپتوس فواید بسیاری دارند.
غرغره آبنمک: یکی از راحتترین راهها غرغرهکردن آبنمک است. غرغره کردن آبنمک گرم به از بین بردن مخاط و میکروبها از گلو کمک میکند.
مصرف کافئین: قهوه یا چای سیاه حاوی کافئین هستند و به بهبود علائم تنگی نفس در مبتلایان به ذاتالریه کمک میکند. کافئین راههای هوایی ریه را باز میکند که باعث میشود راحتتر نفس بکشید.
هوای مرطوب و گرم: استنشاق هوای گرم و مرطوب انسداد راههای هوایی را باز کرده و به راحتتر نفس کشیدن شما کمک میکند.
چای زنجبیل یا زردچوبه: چای خانگی زنجبیلی یا زردچوبه، سرفههای مقاوم را تسکین میدهند و در کاهش دردهای قفسه سینه بسیار مؤثرند. ریشه این دو گیاه خاصیت ضد التهابی دارند که به کاهش التهاب ریه کمک میکند. برای تهیه چای این دو گیاه، تکههای از ریشه آنها را بریده و داخل یک ظرف آب بیندازید و بگذارید آب بجوشد. محلولی که بهدست میآید برای بیماری شما بسیار مفید است.
از آنجایی که یکی از علائم شایع در بیماری ذاتالریه تب است، بهتر است تا حد امکان مایعات فراوان مصرف کنید تا بدنتان دچار کمآبی و کمبود الکترولیتهای ضروری برای بدن نشود. معمولا یک هفته بعد از ابتلا به ذاتالریه، تب فروکش میکند. بعد از چهار هفته، درد قفسه سینه و مخاط جمعشده در ریه کاهش مییابد. در هفته ششم، سرفهها کمتر میشود و راحتتر نفس میکشید. بعد از گذشت سه ماه، علائم بیماری تا حد زیادی از بین رفته است اما هنوز هم احساس خستگی میکنید. بعد از گذشت شش ماه، بیماری به طور کامل بهبود مییابد و به حالت اول برمیگردید.
يکشنبه 11/9/1397 - 15:55
سلامت و بهداشت جامعه
23 آبان مصادف با 14 نوامبر، «روز جهانی دیابت» و 19 تا 25 آبان 97 «هفته ملی دیابت» در تقویم سلامت نامگذاری شده است. بیماری دیابت به گروهی از بیماریهای متابولیک گفته میشود که به علت نقص در ترشح انسولین از طریق لوزالمعده یا اختلال در کارکرد انسولین موجب بالا رفتن قند یا هایپرگلیسمی و در درازمدت موجب آسیب عروق و اعصاب و اندامهای داخلی همچون قلب، کلیه و نیز چشم و اعصاب محیطی میشود.
شاید به جرات بتوان گفت بیماری دیابت، امروز از مهمترین دغدغهها و چالشهای حوزه سلامت در ایران و جهان و یکی از اپیدمیهای خطرناک برای بهداشت عمومی جامعه محسوب میشود که با تغییر الگو و سبک زندگی مردم بخصوص اقشار شهرنشین به سرعت در حال بدتر شدن است.طبق گزارشهای سازمان جهانی بهداشت تا سال 2014، حدود 6/5 درصد جمعیت 20 تا 79 ساله جهان یعنی معادل 422 میلیون نفر مبتلا به دیابت آشکار و حدود 344 میلیون نفر (8 درصد) به اختلال در تحمل گلوکز- که پیش درآمد بیماری دیابت است -مبتلا بودهاند.
پیشبینی فدراسیون بینالمللی دیابت (IDF) تا سال 2030 حاکی است رقم مبتلایان به بیماری دیابت و پره دیابت در جهان به 911 میلیون نفر خواهد رسید که 70 درصد این جمعیت بهطور قطع در کشورهای با درآمد پایین یا متوسط خواهند بود.
با توجه به روند فزاینده شیوع دیابت و عوارض کشنده و ناتوانکننده ناشی از آن، سازمان جهانی بهداشت در دو هدف اصلی برنامه عملکردی جهانی پیشگیری و کنترل بیماریهای غیرواگیر سال 2013 تا 2020 خود به این موضوع پرداخته است و از جمله این اهداف، متوقف ساختن افزایش میزان دیابت و چاقی با اجرای برنامههای آموزشی، فرهنگسازی سلامت، ترویج سبک زندگی سالم و غربالگری بیماریهای غیرواگیر است. افزایش شیوع دیابت در منطقه مدیترانه شرقی (از جمله ایران) و شمال آفریقا طی سه دهه گذشته بسیار نگرانکننده بوده است و پیشبینی میشود میزان شیوع دیابت در این منطقه از 9/7 درصد در سال 2014 به 11/6 درصد تا سال 2040 برسد. میزان شیوع دیابت در ایران طی سه دهه گذشته متأسفانه دو برابر شده است و اکنون 11/5 درصد جمعیت مردان بالای 18 سال در کشور و 13 درصد زنان ایرانی، مبتلا به دیابت هستند که بیش از 50 درصد از این افراد از بیماری خود آگاه نیستند.
اگر به دیابت مبتلا شوید...
دیابت، بیماری خاموش است و بالا بودن قند در دراز مدت بدون هیچگونه علامتی باعث بیماری عروق و سکته قلبی میشود. افراد دیابتی دو تا چهار برابر بیشتر از افراد عادی به بیماریهای قلبی- عروقی مبتلا میشوند و 50 درصد افراد مبتلا به این بیماری خاموش در اثر سکته قلبی فوت میکنند.
همچنین خطر بروز بیماریهای چشمی و رتینوپاتی (اختلال در شبکیه چشم) در افراد مبتلا به دیابت 25 برابر افراد غیردیابتی است و پس از 15 سال از شروع دیابت، 2 درصد از مبتلایان به دیابت نابینا میشوند. نارسایی کلیه نیز از جمله عوارض شایع بیماری دیابت است، بهطوریکه افراد دیابتی 17 برابر بیشتر از سایرین در معرض خطر نارسایی کلیه و دیالیز هستند و 10 تا 20 درصد افراد مبتلا به دیابت در اثر نارسایی کلیه فوت میکنند.
آسیب اعصاب محیطی یا نوروپاتی محیطی نیز از دیگر عوارض جدی و ناتوانکننده دیابت است. بیش از 50 درصد افراد دیابتی پس از ده سال از شروع بیماری، دچار علائمی همچون گزگز شدن، درد، بیحسی و احساس ضعف شدید در پاها و دستها میشوند که ناشی از عارضه نوروپاتی است. زخم پای دیابتی و خطر گانگرن (سیاه شدن اندامها) در اثر دیابت و نیز آمپوتاسیون یا قطع اندام تحتانی شاید از ناراحتکنندهترین و نیز شایعترین علت قطع غیر تروماتیک اندامهای انتهایی است که علاوه بر ناتوانی و معلولیت، موجب اختلالات روحی و روانی از جمله اضطراب و افسردگی در فرد دیابتی پس از قطع عضو میشود. حدود 43 درصد کل مرگهای رخ داده به علت دیابت در سنین زیر 70 سال و عمدتا ناشی از عوارض قلبی و عروقی بوده است. هزینه بیماری دیابت برای نظام سلامت، بیمه و خانوادهها بسیار بالاست. در ایران، هر بیمار دیابتی بهطور متوسط برای تشخیص، درمان و مراقبتهای بالینی و نیز درمان عوارض ناشی از این بیماری دست کم سالیانه 950 دلار هزینه دارد و 15 درصد کل بودجه سلامت کشور صرف هزینههای مستقیم و غیرمستقیم بیماران دیابتی میشود.
راههای دورزدن دیابت
اصلاح سبک زندگی و رژیم غذایی همراه با افزایش تحرک و فعالیتهای بدنی روزانه علاوه بر پیشگیری و مهار مؤثر بیماری دیابت نوع 2، بهطور چشمگیری موجب کاهش توده بدنی و چاقی، کاهش بروز بیماریهای قلبی-عروقی و حتی کاهش 40 درصدی بسیاری از سرطانهای شایع میشود. حداقل 30 دقیقه فعالیت بدنی مستمر و روزانه (ورزش) با شدت متوسط در روزهای هفته و برنامه غذایی کم کالری و غیرصنعتی همراه با محدودیت در مصرف قند و چربیهای اشباع و فستفودها و غذاهای کنسروی و نیز پرهیز جدی از استعمال هرگونه مواد دخانی اعم از سیگار و قلیان و گنجاندن حداقل سه تا پنج واحد میوه و سبزی تازه در برنامه غذایی روزانه از جمله مهمترین اقدامات در جهت پیشگیری از بروز دیابت نوع 2 است. در پیشگیری ثانویه، تشخیص زودهنگام بیماری با انجام آزمایشهای سالیانه پس از 40 سالگی در افراد با سابقه خانوادگی منفی و افراد بالای 30 سال با سابقه خانوادگی مثبت و نیز اجرای طرحهای غربالگری مهمترین راهکار پیشگیری از ابتلا به دیابت نوع 2 در بزرگسالان محسوب میشود. نکته حائز اهمیت این است که در هر مقطع زمانی بیش از 50 درصد مبتلایان به دیابت از بیماریشان اطلاع ندارند و بیماری آنان خاموش است و تشخیص داده نمیشود.
صداوسیما پیشرو در پیشگیری از دیابت
بررسیها نشان میدهد تشخیص و شناسایی زودهنگام افراد مبتلا به دیابت میتواند تا حدود زیادی از عوارض حاد و مزمن و ناتوانکننده این بیماری بکاهد. خوشبختانه سازمان صداوسیما از جمله نهادهای دولتی پیشرو در امر پیشگیری از بروز بیماریهای غیرواگیر همچون دیابت نوع 2، فشارخون بالا، بیماریهای قلبی و عروقی و برخی سرطانهای شایع در مردان و زنان است. مرکز بهداشت و درمان سازمان با اجرای طرح جامع غربالگری بیماریهای غیرواگیر برای کارکنان شاغل در تهران و 14مرکز استانی از سال 1394 تاکنون بیش از 15هزار نفر از جمعیت شاغل را مورد پایش، سنجش سلامت و غربالگری قرار داده است. در این طرح بزرگ، سلامت افراد پره دیابت و دیابتی با انجام دادن معاینههای اولیه و آزمایشهای پاراکلینیکی بهموقع تشخیص داده شدند و پس از تشکیل پرونده الکترونیک سلامت همزمان کار درمانی و مراقبتهای اولیه آنان بهدست گروه دیگری از همین مرکز اجرا شد. نتایج این طرح بزرگ و ماندگار که به اهتمام همکاران عزیزم در این مرکز طی سه سال گذشته اجرا شده است سیمای سلامت کارکنان سازمان و نیز نقشه راه سلامت همکاران را برای پنج سال آینده ترسیم کرده. انشاءا... با برنامهریزی و جلب مشارکت واحدهای مختلف سازمانی و نیز همکاریهای بین بخشی انتظار میرود بار بیماریهای غیرواگیر شایع از جمله دیابت، بیماری قلبی و عروقی، فشارخون بالا و برخی سرطانها در پنج سال آینده از مقدار معمول جامعه کمتر شود و در پی آن هزینههای پرداختی از جانب همکاران و سازمان سیر نزولی پیدا کند.
يکشنبه 11/9/1397 - 15:55
سلامت و بهداشت جامعه
رییس سازمان غذا و دارو ضمن تشریح وضعیت بازار دارویی کشور بعد از اعمال تحریمها از سوی آمریکا، گفت: در حال حاضر مشکل اصلی حوزه دارو در نقل و انتقال پول و کالا است.
به گزارش جام جم آنلاین، دکتر غلامرضا اصغری در گفتگو با ایسنا درباره وضعیت بازار دارویی کشور با توجه به تحریم های آمریکا، گفت: با توجه به این که از قبل مطلع بودیم که تحریمها ایجاد شده و تشدید میشود، پیشبینیهای لازم انجام شد تا ذخایر کافی از داروهای مورد نیاز و بهویژه مواد اولیه دارویی تامین شود. به همین دلیلی نگرانی از بابت تامین دارو در بازار وجود ندارد.
چالش نقل و انتقال پول دارو
وی افزود: در حال حاضر آمریکاییها ادعا میکنند که دارو و مواد غذایی در لیست تحریم قرار ندارد و این به مفهوم آن است که شرکتهایی که فروشنده دارو به ایران بودهاند، همچنان میتوانند با ایران معامله کنند؛ این چیزی است که اعلام شده است، اما مشکل اصلی در نقل و انتقال پول و کالا است که به دلیل شرایط جدید تحریمها مشکلاتی در این زمینه ایجاد شده که البته برای آنها راهحلهایی پیدا کردیم و نقل و انتقال پول و کالا میتواند از طریق مکانیسمهایی اتفاق بیفتد. البته برای این کار هزینههایی هم به کشور تحمیل میشود.
ذخایر دارویی در کشور چقدر است؟
اصغری با بیان اینکه در حال حاضر میزان ذخایر ما در حوزه دارو و مواد اولیه بین شش ماه تا دو سال است، افزود: بنابراین حداقل شش ماه فرصت داریم تا از طریق مکانیسمهای اشاره شده، دارو و مواد اولیه را تامین کنیم، اما به هر حال این کار با زحمت بیشتری انجام میشود. در عین حال تمام تلاش ما این است که هیچ فشاری به بیماران منتقل نشود. البته هزینههایی برای انتقال پول و کالا به کشور تحمیل میشود.
سرانجام ۵۰۰ میلیون یوروی دارو چه شد؟
رییس سازمان غذا و دارو درباره زمان تخصیص ۵۰۰ میلیون یورویی که قرار است از صندوق توسعه ملی به حوزه دارویی اختصاص یابد، گفت: هنوز این موضوع عملیاتی نشده و سازمان برنامه و صندوق توسعه ملی که این پول را تامین میکند، در حال مذاکره هستند؛ چراکه این پول به عنوان قرض داده میشود و باید بررسی شود که با چه مکانیسمی میتوان بازپرداختش را انجام داد. درباره ۲۰۰ میلیون دلاری هم که درخواست کردیم از محل حمایت از تولید نهادههای کالاهای اساسی در داخل کشور، به حوزه دارو اختصاص دهند، هنوز چیزی به ما منعکس نشده است.
اصغری با بیان اینکه میزان کمبودهای دارویی کشور طبیعی و مانند سال گذشته است، گفت: البته در حوزه غذا وضعیت خیلی بهتر است. زیرا عمده ذخایر غذایی کشور و مواد مورد نیاز صنعت غذایی تامین شده است. همچنین تولیداتمان هم مانند گذشته انجام میشود. تنها مشکل در صنعت غذایی بحث افزایش قیمتهاست که آن هم در حوزه مسئولیت وزارت صنعت است.
شرط وزارت بهداشت برای صادرات دارو
وی در پاسخ به سوالی درباره صادرات داروهای داخلی، گفت: به طور کلی اولویت ما تأمین بازار دارویی داخلی است. بر این اساس داروهای داخلی اجازه صادرات ندارند، مگر اینکه سازمان غذا و دارو تایید کند و ما مطمئن باشیم که این دارو میتواند به طور دائم بازار داخلی را تامین کند. بنابراین اگر مازاد بر نیاز کشور دارو تولید کنند اجازه صادرات میدهیم.
اصغری از افتتاح یک خط تولید داروهای هایتک و سرطان در پنجم آذر ماه امسال خبر داد و گفت: در پنجم آذرماه خط تولید دارویی با ظرفیت وسیعی در صنعت دارویی افتتاح میشود که جهش بزرگی در تولید داروهای مورد نیاز کشور است. بر این اساس شرکت دارویی اکتوور خط تولید داروهای ضدسرطان و «هایتک» را ایجاد میکند که ظرفیتی مازاد بر نیاز کشور را تولید خواهد کرد. در این خصوص نگاه صادراتی داریم و سرمایه گذاری آن بالغ بر ۱۰۰ میلیون دلار و با مشارکت اسپانیا و یک کمپانی هندی است. بر این اساس تحریم هم برایشان مشکلی ایجاد نمیکند؛ چرا که خودشان مواد اولیه را تامین میکنند.
يکشنبه 11/9/1397 - 15:54
سلامت و بهداشت جامعه
کمبود ویتامین B12 درصورتیکه درمان نشود میتواند به مشکلات عصب شناختی و روانیِ جبرانناپذیر منجر شود.
به گزارش جام جم آنلاین از ایسنا، وجود ویتامین B12 برای عملکرد مطلوب اعصاب، ترکیب DNA و تشکیل گلبولهای قرمز ضروری است. کمبود این ویتامین میتواند مشکلات جدی متوجه سلامت فرد کند که البته با مصرف مکملها یا تزریق آمپول قابل جبران است.
افرادی که رژیم غذایی گیاهخواری را دنبال میکنند درصورتیکه از مصرف مکملها خودداری کنند با گذشت زمان به کمبود ویتامین B12 دچار میشوند.
به گفته کارشناسان، بیش از دو سوم از موارد ابتلا به کمبود ویتامین B12 در دوران میانسالی مشاهده میشود چرا که در این دوران بدن قادر به جذب کافی این ویتامین از مواد غذایی مصرفی نیست.
کمبود ویتامین B12 میتواند علائم متعددی از جمله احساس خستگی، ضعف، یبوست، از دست دادن اشتها و کاهش وزن را موجب شود. از دیگر علائم این کمبود میتوان به افسردگی، زوال عقل، از دست دادن قدرت حافظه و عدم توانمندی در حفظ تعادل اشاره کرد.
همچنین کمبود ویتامین B12 میتواند فرد را در معرض ابتلا به نوعی کم خونی قرار دهد که خود از کمبود اسید فولیک ناشی میشود بنابراین به توصیه پزشکان درصورتیکه کمخونی تشخیص داده شود لازم است سطح ویتامین B12 نیز بررسی شود.
این ویتامین به طور طبیعی در گوشت ماهی، گوشت قرمز، تخممرغ و محصولات لبنی وجود دارد.
يکشنبه 11/9/1397 - 15:51
اخبار
به گزارش روابط عمومی بنیاد ملی بازیهای رایانهای، پس از تغییرات عمده در بزرگترین جشن بازیسازان کشورمان از جمله تغییر نام «جشنواره بازیهای رایانهای تهران» به «جشنواره بازیهای ویدیویی ایران» و افزایش 10 برابری جوایز این رویداد، شخصیت جشنواره نیز تغییر میکند.
در هفت دوره گذشته این رویداد، کاراکتر این جشنواره یک موش بود و حالا این فرصت برای طراحان و به ویژه متخصصان طراحی در حوزه بازیهای رایانهای فراهم است تا کاراکتر جدیدی برای این جشنواره خلق کنند.
فراز شانیار، مدیر دپارتمان هنری انستیتو ملی بازیسازی و داور فراخوان طراحی شخصیت اصلی جشنواره هشتم در این باره گفت: تنها محدودیتی که در انتخاب شخصیت جشنواره وجود دارد، ایرانی بودن آن است. وگرنه به عنوان مثال طراحان میتوانند از یک گونه جانوری که در ایران زندگی میکند الهام بگیرند یا از شخصیت انسانی با لباسهای محلی امروزی شده استفاده کنند.
وی ادامه داد: از ویژگیهای مهم شخصیت این است که وضوح داشته باشد، بیش از حد انتزاعی نباشد و بیش از حد هم واقعگرایانه نباشد، قابل درک باشد و اصول اولیه طراحی و گرافیک مثل تناسبات اعضای بدن و حجمپردازی هر چند ساده در طراحی شخصیت رعایت شود. کاراکتر باید از فاصله دور قابل تشخیص باشد و قابلیت این را داشته باشد که در حالتهای مختلف طراحی شود.
براساس این گزارش آخرین فرصت ارسال آثار 15 آذرماه تعیین شده بود اما با توجه به درخواست طراحان جهت صرف وقت بیشتر روی آثار، این مدت تمدید شد. به این ترتیب، علاقهمندان تا پایان آذر ماه فرصت خواهند داشت تا طرحهای خود را ارسال یا اصلاح کنند و سپس داوری در طی دو مرحله انجام خواهد شد. قرار است سه طرح برتر به ترتیب 5، 3 و 1 میلیون تومان جایزه دریافت کنند.
شرکتکنندگان در این فراخوان در زمان طراحی آثار باید به نکات زیر توجه داشته باشند:
1. شخصیت طراحی شده باید ایرانی باشد.
2. شخصیت طراحی شده نباید کپی شده از یک ایده یا شخصیتی دیگر باشد.
3. در طراحی شخصیت باید از المانهای بازیهای رایانهای استفاده شده تا تداعی کننده ویدیوگیم باشد.
4. شخصیت طراحی شده باید قابلیت اجرا در حالتهای دو بعدی و سه بعدی را داشته باشد.
5. شخصیت طراحی شده باید در حالتهای ایستاده در حالت نمای روبه رو و پشت و همچنین پنج حالت نمای صورت (خندیدن، گریه کردن، شادی، غم، ساده) ارسال شوند.
6. در طرحهای ارسال شده باید اعلام شود که لایسنس این طرح متعلق به جشنواره بازیهای ویدیویی ایران است.
7. از تمام طرحهای ارسال شده ویدیویی ساخته خواهد شد و در زمان برگزاری جشنواره به نمایش در میآید.
8. فایل های ارسالی در فرمت jpeg و در فایل زیپ شده ارسال شوند.
برای ارسال آثار میتوانید به سایت هشتمین جشنواره بازیهای ویدیویی ایران اینجا کلیک کنید.
يکشنبه 11/9/1397 - 13:27
تاریخ
میرزا همراه با تنها یار وفادارش، گائوک آلمانی معروف به هوشنگ، جهت رفتن به نزد عظمت خانم فولادلو (حاکم خلخال)، که همیشه از میرزا حمایت میکرد، به طرف کوههای تالش حرکت کردند، ولی گرفتار بوران و طوفان گردیدند و سرانجام زیر فشار سرما و برف در ۱۱ آذر ۱۳۰، درحالی که میرزا، هوشنگ را به کول گرفته بود، هر دو در کوهستان جان دادند.
میرزا کوچک خان جنگلی
فردی از کردها که عازم گیلان بود در راه پیکر آن دو را یافت و سعی نمود نجاتشان دهد ولی بی فایده بود و با عجله به خانقاه آمد و با کمک اهالی بدن هایشان را به خانقاه آوردند.
سالار شجاع مانع دفن اجساد شد و به دستور او رضا اسکستانی سر میرزا را از بدن جدا ساخت. سر میرزا توسط خالوقربان به سردار سپه تقدیم شد.
جسد بدون سر میرزا کوچک خان در گورستان دهکده به خاک سپرده شد. سر میرزا کوچکخان را در مجاورت سربازخانه رشت، در جایی که معروف به انبار نفت نوبل است، تا مدتها در معرض تماشای مردم قرار داده
و سپس خالو قربان که از یاران سابق میرزا و از هواداران سردار سپه بود، سر میرزا را به تهران به نزد سردار سپه فرستاد.
سر میرزا را به دستور سردار سپه در گورستان حسنآباد دفن کردند. بعد یکی از یاران قدیمی میرزا به نام کاس آقا حسام سر میرزا را محرمانه از گورکن تحویل و به رشت برده و در محلّی موسوم به سلیمان داراب به خاک سپرد.
در شهریور ۱۳۲۰ و هنگام استعفای رضاشاه آزادی خواهان گیلان قصد داشتند جسد بدون سر میرزا را با تشریفات شایسته از خانقاه به رشت حمل کنند، ولی مأموران جلوگیری کردند. در نتیجه به جهت پیشگیری از برخورد، جسد میرزا را بطور عادی به رشت حمل و در جوار سر دفن کردند.
از آن تاریخ هر سال در روز ۱۱ آذر مراسمی ساده در مزار او در سلیمان داراب رشت برگزار میشود.
يکشنبه 11/9/1397 - 12:40
تاریخ
میرزا کوچک خان جنگلی، پیش از آنکه در ۱۱آذرماه ۹۲سال قبل کشته شود و دربار رضاخان با سر بریده او عکس بگیرند، به خانه مراجعت کرد تا برای آخرین بار همسرش را ملاقات کند.
جریان آخرین دیدار میرزا و همسرش را ابراهیم فخرایى در کتاب سردار جنگل، از قول یكى از نزدیكان میرزا که در خانه میرزا حضور داشت این طور روایت می کند:
اوضاع مان از همه جهات مغشوش و نا معلوم است. خطر از همه سو احاطه مان نموده و در معرض طوفان حوادث قرار گرفته ایم. جریانات آینده بقدر کفایت مبهم و تاریک به نظر می رسد و امکان این هست که باز تاریک تر شود و تو گناهی نداری جز اینکه همسر من هستی و سزاوار نیست بی سرپرست و بلاتکلیف بمانی و زندگی ات سیاه و تباه شود یا خدای نکرده در معرض خطر قرار بگیرد. در حقیقت حیف است که هنوز از گلستان زندگی گلی نچیده دچار خزان حوادث شوی و از طراوت و جوانی ات بی بهره بمانی در حالی که (طلاق) حلال همه ی این مشکلات است و تو بعد از طلاق به حکم شرع و عرف مجاز خواهی بود شالوده نوینی را برای زندگی آینده ات بریزی.
همسرش گفت من این پیشنهاد را نمی پذیرم. زیرا مایل نیستم به پیمان شکنی و بی وفائی متهم شوم، قبول این تکلیف در حقیقت به معنی تن در دادن به ملامت ها و سرزنش های مردم است. من اگر این پیشنهاد را بپذیرم مردم به من چه خواهند گفت. آیا نمی گویند هنگام خوشی و اقبال روزگار، با شوهرش انباز بود اما زمان بروز مصیبت ناسازگار گشته است؟
نه نه – تسلیم به چنین امری به من گوارا نیست. من زن بی حقوقی نیستم و تو را هنوز روی پله شهرت و افتخار می بینم. درست است که بین زنان، افراد هوس باز و پیمان شکن نیز یافت می شوند لیکن اکثریت با افراد باگذشت و با حقیقت و با شخصیت است که لوح ضمیرشان از وسوسه های شیطانی پاک و منزه است من که به مراتب از فرزانگی ات آگاهم از آنچه بر من گذشته است تاسفی ندارم و به آنچه به من وارد خواهد شد نیز راضی هستم زیرا به خدای عادل رئوف توکل دارم و همه پستی ها و بلندی ها و تحولات را از سرچشمه مشیت او می نگرم.
من با زندگی ساده و شرافتمند توام با فقر و قناعت خو گرفته ام و چون آمیخته به ریا و تصنع نیست، آن را محبوب و لذت بخش می شمارم و معتقد هستم که بهترین لذات جهان هستی، راحتی روح و آسایش وجدان است.
تو اگر زنده بمانی خدای بزرگ را سپاسگزار خواهم بود از اینکه به کالبدم روح تازه دمیده است و اگر از پای در آئی که طلاق خدایی خود به خود جاری شده است- با این همه محال است به پیوند دیگری در آیم و شخص دیگری را به همسری برگزینم و مطمئن خواهی بود که عهد خود را تا لب گور ادامه خواهم داد { این را گفت و های های گریست و اشک از دیدگانش جاری شد }.
میرزا از این حالت همسرش، سخت منقلب و متاثر گردید و از او پوزش طلبید و شخصیت و نجابتش را ستود و گفت: درس ادب و انسانیت را باید از طبقه شما آموخت زیرا روح و قلبتان از درک حقایق زندگی سرشار است. من زنی به نجابت و سلامت نفس و قدرت فهم و درایت تو کمتر دیده ام با اینکه دهقان زاده ای بیش نیستی معهذا می بینم که در خلال گفته هایت حقایق غیرقابل انکاری نهفته است.
از اینکه وضع مادی ام اجازه نداد که یک زندگی آسوده ای مطابق شانت فراهم کنم شرمنده ام و از اینکه در شدائد روزگار و دشواری های وارده بر من همچون کوه ثابت و پایدار مانده و با این همه، ذره ای از غم خواری و مهر و محبتت نکاست از تو سپاسگذارم . معنی همسر و شریک همین است نه آنچه به دروغ بعضی ها ادعا می کنند، چه بسا زنان محیلی که به غلط و از روی خودستائی متظاهر به صفاتی می شوند که از آنها به کلی عاری اند و چه بسا زنان پارسائی که با داشتن همه ی سجایای اخلاقی ادعائی ندارند و لب از لب نمی گشایند. من تو را به نام یک زن شرافتمند و انسانی که در درجه کمال است می ستایم و از داشتن چون تو همسری که حقایق زندگی را با همان مقدار شعور دهقانی اش درک می کند به خود می بالم. شاید این هم جزء مشیت الهی باشد که امید و آرزوهای چندین ساله ام زیر تلی از حوادث و آلام زندگی مدفون شوند ولی این آخرین کلام را باید بدانی که چون همسرت دزد نبود لاجرم از مال دنیا نیز چیزی نیاندوخت خیلی چیزها درحقم گفته اند اما تو که از همسرت حتی برای روزگار نامعلوم و ابهام آمیز آینده ات کوچکترین ذخیره ای دراختیار نداری بهتر از هرکس دیگر می توانی درباره ام قضاوت کنی من از تو راضی ام که هیچگاه من را مورد مواخذه و سرزنش درباره آن چه نداشته ام قرار نداده ای و از خدای بزرگ خواهانم که از این بزرگواری و کف نفس که مظهر تقوی و فضیلت است از تو راضی باشد تنها چیزی که از دارائی دنیا در اختیار دارم یک ساعت طلا است که یادگار هدیه انور پاشا است من اینک آن را به تو می بخشم که هر وقت زنگ ش به صدا در آمد به خاطرات گذشته رجوع کنی و همسر آزرده و حسرت بر دل مانده را به یاد آوری!
این را گفت و با چشمانی اشک آلوده از همسرش خداحافظی کرد.
يکشنبه 11/9/1397 - 12:38
تاریخ
میرزا یونس شهرت یافته به میرزا کوچک خان جنگلی، زیسته در سالهای ۱۲۵۷ -۱۳۰۰، از مبارزان مشروطه خواه در رشت بوده است.
زندگینامه میرزا کوچک خان جنگلی:
نام: میرزا یونس
معروف به میرزا كوچك خان
تولد : ۱۲۵۷ شمسی
محل تولد : محله استادسرا در رشت
تاریخ فوت: ۱۳۰۰ شمسی
زندگینامه کامل میرزا کوچک خان جنگلی:
یونس فرزند میرزا بزرگ که از روحانیون رشت بود در خانوادهای متوسط و مذهبی چشم به جهان گشود. پدر و مادر وی از خاندان رشوندهای الموت قزوین بودند.
میرزا کوچک خان دارای دو خواهر به نامهای کربلایی خانم و سارا خانم و دو برادر به نامهای میرزا محمدعلی خان و میرزا رحیم خان بود، که هر دو بعد از میرزا وفات یافتند.
بنا به گفته ها، میرزا کوچک خان جنگلی مردی قوی بنیه، زاغ چشم و دارای سیمایی متبسم بود، و از نظر اجتماعی مردی با ادب، فروتن، خوش برخورد، مومن به اصول اخلاقی، صریح اللهجه، طرفدار عدل و آزادی و حامی مظلومان بود.
میرزا کوچک خان جنگلی اهل ورزش بود و از مصرف مشروبات الکلی و دخانیات خودداری میکرد. وی در سنین آخر عمرش همسری برگزید.
تحصیلات میرزا کوچک خان جنگلی:
میرزا کوچک خان تحصیلات اولیه خود را در مدرسه حاج حسن، واقع در صالح آباد رشت و نیز مدرسه جامع که در آن موقع رونق خوبی داشت، گذراند. پس از آن به قزوین رفته و در مدرسه صالحیه تحصیل دروس حوزوی را ادامه داد سپس به تهران عزیمت کرد و در مدرسه محمودیه به تحصیلات خویش ادامه داد.
پایه آموزش حوزوی، میتوانست وی را در سلک یک روحانی تربیت کند، امّا حوادث و انقلابات کشور مسیر افکارش را تغییر داد و او را به راهی دیگر کشاند.
همچنین این تغییر در مسیر زندگی وی را می توان تاثیر پذیری استاد وی،مرحوم خلخالی، که شیخ یونس عمده تحصیلات خود را نزد او گذراند دانست.
استاد خلخالی مردی وارسته و نیک محضر بود و کلامش تأثیر عجیبی در مخاطبان می نهاد.
در کلاس، تنها به درس قناعت نمی کرد و در هر فرصتی سخن از مدینه فاضله به میان می آورد، از جامعه عاری از ظلم و جور و فقر و فساد، و از انسان کامل و کمالات و فضایل او صحبت می کرد.
سخنان این استاد چنان اثری در یونس نهاد که او را در فکری عمیق فرو برد و از آن موقع به دنبال راهی برای بنا کردن مدینه فاضله و پاک کردن جامعه از زشتی ها و پلیدی ها بود.
اولین گامهای میرزا کوچک خان جنگلی:
میرزا کوچک خان جنگلی در زمان اقامتش در تهران با اوضاع و احوال اجتماع آن دورانِ جامعه بیشتر آشنا شد. پس از بررسی وقایع و اوضاع آن دوره احساس کرد که موقع تلاش فرا رسیده و هرگونه فعالیتی برای روشن ساختن افکار عامه و مبارزه با زور و استبداد در سرنوشت مملکت و مردم مؤثر خواهد افتاد. لذا به رشت مراجعت کرد و بلافاصله در میان دوستان و آشنایان، مخصوصا طلاب مدرسه حاجی حسن، شروع به تبلیغ روشنگری نمود.
در همان ایام سید عبدالمجید، خطیب آزادی خواه، در تهران به قتل رسید. میرزا با استفاده از این حادثه فعالیت های خود را تشدید کرد.
احساسات مردم را برانگیخت و به یاری یکی از طلاب، انجمن تحت عنوان «مجمع روحانیان» تأسیس نمود و آماده مبارزه با عوامل استعمار و استبداد و نابسامانی شد.
در سال ۱۲۸۶ شمسی، در گیلان به صفوف آزادی خواهان پیوست، در فتح قزوین شرکت داشت و برای سركوبی محمدعلی شاه روانه ی تهران شد.
روسها مدتی او را از رشت تبعید کردند. در سال ۱۲۹۳ ه.ش میرزا که تازه از تبعید آزاد شده و به رشت آمده بود به شدت تحت تأثیر ظلم و ستم نیروهای روس بر مردم گیلان قرار گرفت و تصمیم گرفت که به کمک دوستان مشروطه خواه خود دوباره دست به قیام بزند.
اما این بار علاوه بر مطالبه آرمانهای آزادی خواهانه مشروطه که آن را بر باد رفته میدید به دنبال نجات ایران و علیالخصوص گیلان از اشغال آشکار نیروهای نظامی نیز بود.
افکار میرزا توانست در دل قشرها و طبقات گوناگون مردم گیلان نفوذ کند.
افرادی نظیر دکتر حشمت و میرزا حسین کسمایی که از چهرههای تحصیل کرده و فرهیخته گیلان بودند، و یا حسن آلیانی و شیخ علی شیشه بر که از طبقات معمولی جامعه بودند در میان طیف طرفداران میرزا دیده میشوند؛
و بجز اینها میرزا توانست از حمایت چند تن از بازرگانان و کسبه معتبر از جمله حاج احمد کسمایی نیز برخوردار شود.
تاریخنگاران عمدتاً قیام جنگل را به دو دوره مجزا تقسیم میکنند:
دوره ی نخست: در ابتدا به مدت دو سال و به مرکزیت فرماندهی در کسما، و سپس به مدت نزدیک به چهار سال به مرکزیت رشت و به صورت یک حکومت جمهوری مستقل در کل ایالت گیلان بوده است.
دوره دوم: مصادف با نزدیکی طرفداران بلشویکها به میرزاکوچک میباشد.
تصاویر میرزا کوچک خان جنگلی
انسجام تشکیلاتی میرزا کوچک خان جنگلی:
میرزا کوچک خان در ابتدای کار، مبارزه را نوعی وظیفه تشخیص داد. او با همراهی سایر آزادی خواهان، مجمع روحانیان را تشکیل داد و با تهیه چند قبضه اسلحه، فنون جنگی و نظامی را به یاران خود آموخت.
میرزا با مشورت دوستان و به اقتضای زمان خود، شیوه مسلحانه را برای ادامه مبارزه برگزید.
نهضت مشروطیت میرزا کوچک خان جنگلی:
در ماجرای نهضت مشروطه، آزادی خواهان گیلان بعد از تحصن در کنسولگری عثمانی اقدام به قتل حاکم گیلان نمودند و زمام امور آن سامان را به دست گرفتند. میرزا کوچک نیز با آنان همراه شد و در رأس گروهی در فتح قزوین و تهران شرکت داشت. پس از آن که مشروطه خواهان محمدعلی شاه را از سلطنت خلع نمودند، میرزا همکاری خود را با آنان ادامه داد ولی شغل دولتی نپذیرفت. محمدعلی شاه با حمایت روس ها دست به تحریک ترکمن ها زد. در این هنگام مجاهدین، مأمور جنگ با ترکمن ها شدند. میرزا کوچک خان به سرپرستی یکی از گروه ها خود را به جبهه رسانید و در بندر گز مورد حمله قرار گرفت و خود نیز مجروح شد.
هیأت اتحاد اسلام:
میرزا کوچک خان جنگلی پس از ناامید شدن از همراهی صاحبان ثروت و موقعیت در تهران، به همراه علی خان دیوسالدر به گیلان بازگشت و در راه به دلیل اختلاف نظر از او جدا شد و ابتدا به لاهیجان رفت. در لاهیجان با دکتر حشمت که به کار پزشکی اشتغال داشت تماس گرفت و موافقت او را در خصوص نهضت جلب کرد. سپس مخفیانه با عده ای از روشن فکران و آزادی خواهان و اعضای حزب دموکرات و حزب اتفاق و ترقی تماس گرفت و آنان را در مسیر اندیشه ها و اقدامات خود قرار داد. اغلب این افراد با قبول تعهداتی برای کمک به میرزا کوچک خان جنگلی، خواستار شروع فوری فعالیت شده، او را ترغیب و تشویق می کردند.
میرزا کوچک خان جنگلی هنگامی که در تهران به سر می برد، با چند تن از رجال خوش نام وابسته به «گروه اتحاد اسلام» تماس گرفت.
این سازمان که به زعامت سیدجمال الدین اسدآبادی شکل گرفته بود، هدف آن گردآوردن تمام مسلمانان جهان زیر یک پرچم و متحد ساختن آنها برای مبارزه با استعمار و کسب قدرت و ایجاد یک وزنه سیاسی برای دنیای اسلام بود.
در ایران افرادی همچون سیدرضا مساوات، سیدحسن مدرس، طاهر تنکابنی و چند نفر دیگر از طرف داران این سازمان بودند.
میرزا کوچک خان جنگلی بعد از مشورت با این افراد به این نتیجه رسید که کانون ثابتی بر ضد تجاوز و بیدادگری خارجیان و عمال داخلی آنها به وجود آورد و از شدت ظلم و فشار بکاهد. بدین ترتیب میرزا، نهضتِ خود را هیأت اتحاد اسلام نامید.
آغاز نهضت میرزا کوچک خان جنگلی:
میرزا کوچک خان و هم فکرانش پس از فراهم شدن زمینه مبارزه علنی با عوامل استعمار و استبداد با صدور بیانیه ای نهضت را آغاز نمودند.
در این بیانیه برای اعلام طرز تفکر و اهداف و آرمان های خود چنین نوشتند:
ما قبل از هرچیز، طرفدار استقلال ایران هستیم؛ استقلالی به تمام معنی کلمه... با هیچ کس نظر دوستی و دشمنی نداریم. با دولت ایران دوستیم و با دشمن این آب و خاک با تمام خصومت دشمن،... بعد از احراز استقلال، اصلاحات اساسی مملکت و رفع فساد تشکیلات دولتی نقطه نظر ماست؛ چرا که هرچه بر سر ایران آمده از فساد تشکیلات است و بس...
پس از آن که مردم از حرکت میرزا کوچک خان و دوستانش آگاه شدند، فوج فوج به او پیوستند و بدین وسیله نهضت جنگل توسعه یافت.
شماری از افسران برای تربیت افراد و تعلیم فنون نظامی آنان استخدام شدند. در سال ۱۲۹۹ کنگره ای در کسما تشکیل شد و جنگلی ها در این کنگره مشی آینده خود را تصویب کردند. ابتدا همراهان میرزا هفده تن بودند که بعدها با پیوستن مبارزان کرد و دیگر مبارزان؛ عده آنها افزوده شد.
حاکمیت تدریجی جنگلی ها بر گیلان:
نیروهای جنگل با سرکوب مخالفان و شکست نیروهای قزاق، بر مناطق مختلف گیلان سیطره پیدا کردند.
گرچه عده ای از متنفّذان و مالکان عمده محلی به مخالفت با نهضت برخاستند ولی علی رغم تلاش هایی که انجام دادند، کاری از پیش نبردند.
روز به روز نفوذ جنگلی ها گسترش یافت و تشکیلات آن وسعت گرفت.
در گوراب زرمیخ مدرسه نظامی تشکیل شد، در کسما مرکز تشکیلات اداری و مالی و در لاهیجان نظام ملی تأسیس شد. هیأت اتحاد اسلام به کمیته ای ۲۷ عضوی تبدیل گشت. جوانان گیلان برای آموزش فنون نظامی به گوراب زرمیخ روی آوردند.
انتشار نشریه جنگل:
یکی از کارهای «هیأت اتحاد اسلام» که علاقه و اشتیاق میرزا کوچک خان و اطرافیان او را به کارهای فرهنگی و تبلیغاتی به خوبی نشان می دهد، انتشار نشریه جنگل بود. شماره اول نشریه به مدیریت غلامحسین کسمایی در شوّال ۱۳۳۵ ق انتشار یافت.
چند شماره را نیز حسین خان کسمایی، که از مجاهدان معروف جنگل بود، سرپرستی کرد و سپس مدیریت آن را دوباره به غلامحسین کسمائی سپرد.
میرزا کوچک خان جنگلی
انگلیس به دنبال حاکمیت بر خزر:
در زمانی که نهضت جنگل روز به روز قوّت و قدرت بیشتری پیدا می کرد؛ انگلیسی ها تصمیم گرفتند برای استقرار حاکمیت خود در دریای مازندران و دست یافتن به مخازن نفت، قفقاز را مورد حمله قرار دهند.
ژنرال دنسترویل فرمانده قوای انگلیس و عامل اجرای این تصمیم در خاطرات خود چنین می گوید:
«تحصیل سیادت و حاکمیت بحر خزر آخرین مقصود، و از جمله تصمیمات قطعی ما بود. من یقین داشتم که حکومت متبوع من معتقد خواهد شد که حقّ نظارت و تفتیش بحر خزر فقط در درست کسی خواهد بود که شهر بادکوبه را در تصرف داشته باشد».
دنیس رایت هدف انگلیسی ها را چنین توصیف می کند:
«هدف آن بود که مقاومت گرجی ها و ارامنه محل در برابر ترکان عثمانی تقویت گردد و دشمن از رسیدن به حوزه های نفتی باکو محروم شود».
پس از توافق جنگلی ها با روس ها، سران نهضت به رشت آمدند و در این شهر اعلام حكومت جمهوری كردند. آنان ضمن انتشار اعلامیه ای با عنوان «فریاد ملت مظلوم ایران از حلقوم فداییان جنگل» به مفاسد دستگاه حاكمه ی ایران و جنایات انگلیسی ها اشاره كردند. و در پایان نظریات خود را به شرح ذیل اعلام داشتند:
جمعیت انقلاب سرخ ایران، اصول سلطنت را ملغی كرده، جمهوری را رسماً اعلام می نماید.
حكومت موقت جمهوری، حفاظت جان و مال عموم اهالی را به عهده می گیرد.
هر نوع معاهده و قراردادی را كه قدیماً و جدیداً با هر دولتی منعقد شده است، لغو و باطل می شناسد.
حكومت موقت جمهوری، همه ی اقوام بشر را یكی دانسته، تساوی حقوق درباره ی آنان قائل است و حفظ شعایر اسلامی را از فرایض می داند.
شکست مذاکرات و حمله روس ها و انگلیسی های ضدانقلاب:
پس از این که مذاکرات انگلیسی ها با نیروهای جنگل به نتیجه نرسید انگلیسی ها با همکاری قوای ضدانقلابِ روس تصمیم به جنگ و از بین بردن جنگلی ها گرفتند.
انگلیسی ها پشتیبانی مالی نیروهای ضد بلشویکی روس را به عهده گرفتند. مبارزان جنگل که شمار آنها به سه هزار نفر می رسید، در منجیل موضع گرفتند.
نیروهای روس و انگلیسی راه قزوین تا منجیل را بدون مانع طی کردند. جنگ در بالای پل سابق منجیل آغاز شد و با پیروزی بیگانگان و شکست مبارزان ادامه یافت.
انگلیسی ها بر رشت و انزلی مسلط شدند و جنگلی ها را تحت فشار قرار دادند.
مذاکره مجدد و امضای معاهده:
ژنرال دنسترویل با میرزا کوچک خان معاهده ای امضا کرد و مأموران انگلیسی کمک های انگلیسی را به بادکوبه و سرزمین های مورد نظر در آسیای مرکزی رساندند.
این مأموریت با شکست مواجه شد اسرا مبادله شدند و افسران آلمانی، اطریشی و ترک که به تعلیم مبارزان جنگل مشغول بودند جنگل را ترک کردند. انگلیسی ها بعد از چند ماه معاهده را زیر پا گذاشتند.
نفوذ افراد کمونیست و تغییر ماهیت نهضت جنگل:
هیأت اتحاد اسلام با پیوستن افرادی چون احسان الدخان و کاسر قربان از کردستان و ایوکف، ترونین، یولوکلین، آقایوف... از روسیه و حیدرکان عواوغلی از قفقاز تغییر ماهیت داد و به یک تشکیلات پیچیده که در آن کمونیست ها قدرت بیشتری یافتند مبدل شد؛ تشکیلاتی که گاه بر خلاف میل میرزا کوچک خان به عملیاتی خاص دست می زدند و این چپ روی ها را به نام میرزا کوچک تمام می کردند.
دولت مرکزی و سرکوب نهضت جنگل:
وثوق الدوله بعد از این که به نخست وزیری رسید با دادن وعده حکومت گیلان به میرزا کوچک خان از باب مذاکره در آمد، ولی میرزا قبول نکرد و لذا او تصمیم به سرکوب گرفت.
بریگاد قزاق مأمور سرکوب نهضت جنگل می شود. کیکاچتیکوف رئیس قزاقان با هدف تهدید و تطمیع سردار جنگل نامه ای به او می نویسد و از او می خواهد تسلیم شود ولی میرزا کوچک خان قبول نکرده، می گوید: «افرادی که دارای شرافت قولی نیستند ملاقات کردن با ایشان از قاعده عقل بیرون است. فقط بین ما و شما باید خدا حکم فرماید».
سقوط جنگلیان"
بدون شک خود جنگلیان نخستین و مهم ترین عامل سقوط خود شدند؛ زیرا عده ای می خواستند از درون این حرکت مستحکم نشده به سروری و آقایی برسند.
عده ای می خواستند جانشین زمین داران و مالکانی شوند که اصولاً حرکت جنگل بر ضد آنها شکل گرفت.
معدودی نیز غارت و چپاول پیشه کردند.
و مجموعا حرکات این عده با توافق های جهانی همراه شد و به شکست نهضت منتهی گشت.
در سال ۱۳۰۰ ش (تنها چند ماه پس از کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹) رضاخان (سردار سپه) مأمور سرکوب میرزا و تشکیلات جنگلیان شد.
عده ای از سران جنگل به حضور رضاخان می رسیدند و اعلام تسلیم و انزجار می کردند. وابسته نظامی کنسولگری شوروی نیز قدم به قدم به عنوان راهنما با رضاخان حرکت می کرد.
خالوقربان، از مهم ترین فرماندهان جنگل، خود به نزد سردار سپه رفت و تپانچه خود را تحویل داد. دیگران نیز چنین کردند. این در جایی بود که میرزا هم چنان در جنگل بود و در فکر مقاومت.
مذاکره نمایندگان سردار جنگل با سردار سپه:
در آبان سال ۱۳۰۰ ش جلسه ای با حضور عبدالحسین شفایی و محمدعلی خمامی برگزار شد. سردار سپه از میرزا، تجلیل و از زحمات او قدردانی کرد، و می گفت:
«اکنون من قیام کرده ام و همان منظور انقلابیون جنگل را تعقیب می کنم... بهتر است میرزا با ما همکاری کند».
میرزا حاضر به تسلیم شد و قرار شد تا مذاکره نهایی، دو روز آتش بس اعلام شود؛ اما جنگی که در این فاصله در ماسوله رخ داد این توافق را دره شکست.
شکست نیروهای جنگل در درگیری های مناطق مختلف:
رضاخان که همه امکانات را برای پیروزی در دست داشت، عملیات جنگی را نقطه به نقطه گسترش داد و با هر درگیری عده ای از جنگلیان تسلیم می شدند. کسانی هم که مقاومت می کردند، کشته یا اسیر می شدند؛ چرا که نه پناهگاهی مانده بود و نه سازمانی.
بعد از فرار کردن یا تار و مار شدن نیروهای جنگل میرزا کوچک خان با جمع کردن نیروهای خود همه را به تسلیم توصیه می کند و لذا نیروهای باقی مانده تسلیم می شوند و حتی دکتر حشمت بعد از تسلیم شدن اعدام می شود.
بعد از این واقعه میرزا در ادامه مبارزه راسخ تر شده، نیروهای خود را به مقاومت فرا می خواند.
يکشنبه 11/9/1397 - 12:38