• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 196
تعداد نظرات : 16
زمان آخرین مطلب : 3981روز قبل
اهل بیت

امام صادق (علیه ‌السلام):
حُبُّ الدُّنْیا رَأْسُ كُلِّ خَطِیئَةٍ.
دنیا‌دوستی منشأ هر گناه است. .كافی، ج 2، ص 315


امام صادق (علیه ‌السلام):
مَنْ قُتِلَ فی سَبیلِ اللهِ لَمْ یُعَرِّفْهُ اللهُ شَیْئاً مِنْ سَیِّئاتِهِ.
آنکه که در راه خدا کشته می‌شود، خداوند هیچ یک از گناهانش را به روی او نخواهد آورد.

كافی، ج 5، ص 54


امام صادق (علیه‌ السلام):
ـ
 لَمّا سُئِلَ عَنْ أکْرَمِ الخَلْقِ عَلَی اللهِ ـ: مَن إذا اُعْطِیَ شَکَرَ، وَإذا ابْتُلِیَ صَبَرَ.
از امام صادق (علیه السلام) سؤال شد: گرامی‌ترین مردمان نزد خدا کیست؟ فرمود: کسی که چون نعمتی به او داده شود،‍ شکر کند و هرگاه گرفتار شود، صبر ورزد. میزان الحکمه، ح 9575
امام صادق (علیه‌ السلام):
فی الإنجیلِ أنَّ عِیسَی (علیه السلام) قالَ: اللَّهُمَّ ارْزُقْنی غُدْوَةً رَغیفاً

 

مِنْ شَعیرٍ وعَشِیَّةً رَغیفاً مِنْ شَعیرٍ، وَلا تَرْزُقْنی فَوْقَ ذلكَ فَأطْغَی.

در انجیل آمده است که عیسی (علیه السلام) عرض کرد: بارخدایا،

 صبح یک گردۀ نان جو و شب گرده‌ای دیگر مرا روزی فرما و بیش

 از این روزی‌ام مده که دچار طغیان شوم. میزان الحکمه، ح 7244


امام صادق (علیه‌ السلام):
مَنْ حَسُنَ بِرُّهُ بِأهْلِهِ زِیدَ فی عُمْرِهِ.
هرکه با خانوادۀ خود خوش‌رفتار باشد، بر عمرش افزوده می شود.

 کافی، ج 8، ص 219


امام صادق (علیه‌ السلام):تكمیل روزه به پرداخت زكات یعنى فطره است ، همچنان كه صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم كمال نماز است وسائل الشیعه جلد 6 صفحه 221


امام صادق (علیه‌ السلام):
مَنْ كَفَّ غَضَبَهُ سَتَرَ اللهُ عَوْرَتَهُ.
هرکس خشم خود را فروخورد، خداوند عیبهای او را می‌پوشاند

يکشنبه 10/6/1392 - 18:47
اهل بیت

امام صادق (علیه ‌السلام):
کُونُوا دُعاةَ النّاسِ إلَی الْخَیْرِ بِغَیْرِ ألْسِنَتِکُم، ‌لِیَرَوا مِنْکُمُ الإجْتِهَادَ وَالصِّدْقَ وَالْوَرعَ.
مردم را از راهی غیر از زبان‌هایتان به خوبی دعوت کنید، به گونه‌ای که تلاش و راستگویی و پرهیزکاری را (در عمل) از شما ببینند.  مشکاة الأنوار، ص 30



 

امام صادق (علیه‌ السلام):
إذا أكْثَرَ الْعَبدُ مِنَ الاسْتِغْفارِ رُفِعَتْ صَحیفَتُهُ وَهِیَتَتَلَأْلَأُ.
هرگاه بنده زیاد طلب آمرزش کند، نامه عملش را در حالی که می‌درخشد، بالا می‌برند.

 مكارم الأخلاق، ص 313


امام صادق (علیه السلام):
اِنَّ قَلیلَ العَمَلِ مَعَ التَّقْوَی خَیْرٌ مِنْ کَثِیرِ الْعَمَلِ بِلا تَقْویً.
عمل اندک همراه با تقوی بهتر از عمل فراوان بدون تقوی است. کافی، ج 2، ص 76
يکشنبه 10/6/1392 - 18:46
لطیفه و پیامک

سه تا مرد مست سوار تاکسی شدن.. در رو که بستن ، راننده دید خیلی مستن ، سریع ماشین رو روشن کرد ،بعد زود خاموش کرد گفت: مسافران عزیز رسیدیم به مقصد..! مرد اولیه پول میده پیاده میشه... ... مرد دومیه نه تنها پول میده بلکه تشکر هم میکنه ! ... ... مرد سومیه اما با عصبانیت تمام یه دونه محکم میزنه تو سر راننده ! راننده میگه چرا میزنی..؟ اونم میگه: اینو زدم که درس عبرتی بشه واست از این به بعد تند نری..! داشتی هممونو به کشتن میدادی مردیکه...!
















يکشنبه 10/6/1392 - 12:38
اطلاعات دارویی و پزشکی
 آكریلامید یك ماده اسیدی سرطان‌زاست كه هنگام سوختن، برشته شدن یا پختن مواد كربوهیدراتی غلات در درجه حرارت بالا در محصولاتی چون نان، بیسكویت، كلوچه، برنج و سیب‌زمینی ایجاد می‌شود. طبق پژوهش دانشمندان، آكریلامید در مقایسه با دیگر مواد سمی شناخته شده در غذاهای مختلف می‌تواند برای انسان‌ها تا 100 برابر خطرناك‌تر باشد.
 مقدار این ماده در سیب‌زمینی سرخ شده و چیپس بیشتر است، اما در كشور ما بیشترین نگرانی از حجم تولید و مصرف آكریلامید در نان است
.
آكریلامید در نان زمانی خود را نمایان می‌كند كه نان بر اثر حرارت زیاد و مستقیم تغییر حالت داده و به رنگ قهوه‌ای یا سیاه درآید و این مشكل اصلی نان‌های مصرفی ماست كه اغلب به صورت سنتی در تنور تهیه و در حرارت زیاد و مستقیم پخته می‌شوند.
این ماده سمی به محض ورود به بدن تجزیه شده و ماده‌ای تولید می‌كند كه می‌تواند با اثر روی DNA و ایجاد جهش در ژن‌ها موجب بروز سرطان، انواع عفونت‌ها، آسیب به سیستم ایمنی و عصبی شود. عوارض عصبی این سم شامل اختلال در هوشیاری، ضعف، تحریك‌پذیری و تغییرات رفتاری است. 

اختلالات باروری همچون تغییر در رفتارهای جنسی، ناباروری و سقط، تحریك و قرمزی پوست و چشم‌ها از دیگر عوارض آكریلامید است.

سلامت خود را فدای طعم لذیذ نان‌های برشته نكنید و اگر قصد خرید نان‌های نازك برشته‌شده‌ای را دارید كه حاوی زیره، كنجد، تخمه و
هستند آنهایی را كه رنگ روشن داشته و در اصطلاح برشته نشده هستند انتخاب كنید


 از تُست كردن نان اجتناب كنید و در صورت ضرورت نان را در درجه حرارت كم و به مدت كوتاه تُست كنید
در تركیب سوسیس جهت ایجاد بافت مطلوب از مواد پركننده‌ای چون آرد و نشاسته استفاده می‌شود. این مواد هنگام سرخ شدن سوسیس در روغن منجر به پف كردن و قهوه‌ای شدن آن می‌شوند كه این ویژگی، محصول را بسیار خوش‌طعم و خوش‌ظاهر می‌كند. اما باید بدانید قهوه‌ای شدن بیش از حد كه در نتیجه سوختن تركیبات كربوهیدراتی سوسیس است می‌تواند منجر به افزایش میزان آكریلامید محصول شود. - برای پختن كیك و پیتزا در سینی فر از كاغذ مخصوص استفاده كنید

از برشته شدن نان حاشیه پیتزا بشدت اجتناب ورزید و در صورت برشته شدن حاشیه آن را دور بیندازید

برای تهیه ته‌دیگ از نان و سیب‌زمینی استفاده نكنید

برای خرید نان سوخاری آنهایی را كه رنگ روشن دارند انتخاب كنید و از مصرف بیسكویت و كلوچه‌هایی كه سطح زیرین آنها سوخته است، بپرهیزید.

يکشنبه 10/6/1392 - 12:37
داستان و حکایت
پیرزن با تقوایی در خواب خدا رو دید و به او گفت : (( خدایا من خیلی تنهام . آیا مهمان خانه من می شوی ؟ )) خدا قبول کرد و به او گفت که فردا به دیدنش خواهد رفت . پیرزن از خواب بیدار شد با عجله شروع به جارو کردن خانه کرد. رفت و چند نان تازه خرید و خوشمزه ترین غذایی که بلد بود پخت. سپس نشست و منتظر ماند. چند دقیقه بعددر خانه به صدا در آمد . پیر زن با عجله به طرف در رفت آن را باز کرد پیر مرد فقیری بود . پیرمرد از او خواست تا به او غذا بدهد پیر زن با عصبانیت سر فقیر داد زد و در را بست. نیم ساعت بعد باز در خانه به صدا در آمد. پیر زن دوباره در را باز کرد. این بار
کودکی که از سرما می لرزید از او خواست تا از سرما پناهش دهد . پیر زن با ناراحتی در را بست و غرغر کنان به خانه بر گشت. نزدیک غروب بار دیگر در خانه به صدا در آمد . این بار نیز پیر زن فقیری پشت در بود. زن از او کمی پول خواست تا برای کودکان گرسنه اش غذا بخرد . پیر زن که خیلی عصبانی شده بود با داد و فریاد پیر زن را دور کرد. شب شد ولی خدا نیامد پیرزن نا امید شد و رفت که بخوابد و در خواب بار دیگر خدا را دید . پیرزن با ناراحتی کفت: (( خدایا مگر تو قول نداده بودی که امروز به دیدنم خواهی اومد ؟))
خدا جواب داد:
))بله من سه بار آمدم و تو هر سه بار در را به رویم بستی((


کرم نما و فرود آ که خانه خانه ی توست
 
همه شب نماز خواندن،همه روز روزه رفتن
همه ساله از پی حج سفر حجاز کردن
زمدینه تا به کعبه سر وپابرهنه رفتن
دو لب از برای لبیک به گفته باز کردن
شب جمعه ها نخفتن،به خدای راز گفتن
ز وجود بی نیازش طلب نیاز کردن
به مساجد و معابد همه اعتکاف کردن
ز ملاهی و مناهی همه احتراز کردن
به حضور قلب ذکر خفی و جلی گرفتن
طلب گشایش کار ز کارساز کردن
پی طاعت الهی به زمین جبین نهادن
گه و گه به آسمان ها سر خود فراز کردن
به مبانی طریقت به خلوص راه رفتن
ز مبادی حقیقت گذر از مجاز کردن
به خدا قسم که هرگز ثمرش چنین نباشد
که دل شکسته ای را به سرور شاد کردن
به خدا قسم که کس را ثمر آنقدر نبخشد
که به روی ناامیدی در بسته باز کردن
                                                  "شیخ بهایی"
يکشنبه 10/6/1392 - 12:36
داستان و حکایت
حكایت!
مردی، اسب اصیل و بسیار زیبایی داشت که توجه هر بیننده‌ای را به خود جلب می‌کرد. همه آرزوی تملک آن را داشتند.
بادیه‌نشین ثروتمندی پیشنهاد کرد که اسب را با دو شتر معاوضه کند، اما مرد موافقت نکرد.
حتی حاضر نبود اسب خود را با تمام شترهای مرد بادیه‌نشین تعویض کند.
باد‌یه‌نشین با خود فکر کرد: حالا که او حاضر نیست اسب خود را با تمام دارایی من معاوضه کند، باید به فکر حیله‌ای باشم.
روزی خود را به شکل یک گدا درآورد و در حالی که تظاهر به بیماری می‌کرد، در حاشیه‌ جاده‌ای دراز کشید.
او می‌دانست که مرد با اسب خود از آنجا عبور می‌کند. همین اتفاق هم افتاد...
مرد با دیدن آن گدای رنجور، سرشار از همدردی، از اسب خود پیاده شد به طرف مرد بیمار و فقیر رفت و پیشنهاد کرد که او را نزدیک پزشک ببرد.
مرد گدا ناله‌کنان جواب داد: من فقیرتر از آن هستم که بتوانم راه بروم. روزهاست که چیزی نخورده‌ام و نمی‌توانم از جا بلند شوم. دیگر قدرت ندارم.
مرد به او کمک کرد که سوار اسب شود. به محض اینکه مرد گدا روی زین نشست، پاهای خود را به پهلوهای اسب زد و به سرعت دور شد.
مرد متوجه شد که گول بادیه‌نشین را خورده است. فریاد زد: صبر کن! می‌خواهم چیزی به تو بگویم.
بادیه‌نشین که کنجکاو شده بود، کمی دورتر ایستاد.
مرد گفت: تو اسب مرا دزدیدی. دیگر کاری از دست من برنمی‌آید، اما فقط کمی وجدان داشته باش و یک خواهش مرا برآورده کن.
"برای هیچ‌کس تعریف نکن که چگونه مرا گول زدی..."
بادیه‌نشین تمسخرکنان فریاد زد: چرا باید این کار را انجام دهم؟!
مرد گفت: چون ممکن است، زمانی بیمار درمانده‌ای کنار جاده‌ای افتاده باشد. اگر همه این جریان را بشنوند، دیگر کسی به او کمک نخواهد کرد.
بادیه‌نشین شرمنده شد. بازگشت و بدون اینکه حرفی بزند ، اسب اصیل را به صاحب واقعی آن پس داد...
برگرفته از کتاب بال‌هایی برای پرواز (نوشته: نوربرت لایتنر)
يکشنبه 10/6/1392 - 12:35
محبت و عاطفه
ببخشید تا آرام شوید

همه را ببخشید و روح خود را آزاد کنید!

بخشش

آنهایی موفق اند و از زندگی شان لذت می برند که روحی بزرگ ، غنی و آزاد دارند .
هر گونه وابستگی ذهنی ، جسمی و روحی به كوچك شدن انسانها می انجامد . شما به هر شكلی كه به چیزی وابسته باشید یعنی خود را بدون آن كامل حس نمی كنید . حتی اینكه شما هدفدار هستید و به دنبال اهداف خود می روید ، نباید در شما این احساس را  ایجاد كند كه زندگی بدون رسیدن به هدف شما ، برایتان كاملاً غیر ممكن است . اینكه می گویند آرزوهای بزرگ ، انسان را خرد می كند ، بخاطر آن است كه وابستگی فراوان ایجاد می كند .
همانقدر مشتاق و علاقمند به اهداف خود باشید و برای رسیدن به آنها تلاش كنید كه آمادگی رها كردن شان را دارید .
یكی از مهمترین چیزهایی كه وابستگی ذهنی و عاطفی ایجاد می كند و مانع غنی شدن و آزادی روح می شود ، نبخشودن دیگران است . آنها كه نفرتی به دل دارند و كسی یا موضوعی یا خود را نبخشوده اند و یا خاطره تلخی را از ذهن خود دورنمی كنند ،روح خود را اسیر كرده اند .
                     
بخشش لطفی است به خود ، نه به دیگران .
هر كسی و به هر شكلی به شما بدی كرده است ، او را ببخشایید . اگر او لایق بخشیدن نیست ،شما  شایسته رها شدن هستید.
 ما با نبخشیدن ، افراد را در ذهن خود زندانی کرده ، با فکر به او ، بزرگش می کنیم و انرژی خود را بیهوده هدر می دهیم ، در حالیکه زندانی های ذهنمون حتی خبر نداشته و ممکن است با خیالی آرام در خانه خود در حال استراحت باشند و ما در حال میگرن گرفتن!.
به جای آنكه به آزار روح خود و بی توجهی نسبت به خود ، مشغول شوید و نهال اعتماد بنفس خود را بخشكانید ، او را ببخشایید و رها كنید و حتی در حقش دعای خیر كنید تا روح شما بزرگ و غنی شود؛ 
خود را نیز ببخشایید
این موضوع در مورد خودتان هم صدق می کند. اگر كار خطا یا گناهی مرتكب شده اید نگویید كه هرگز خود را نمی بخشم . نبخشودن خود ، یعنی صدها بار آن اشتباه را در ذهن تكرار كردن و صدها بار احساس گناه را در ذهن ، تشدید نمودن و این یعنی كشتن خود به دست خود به فجیح ترین شكل ممكن ! فكر نكنید كه نبخشودن خود ، نوعی مجازات است ، این فقط و فقط خودشكنی است و بس . بجای اینطور مجازات كردن خود ، سعی كنیدگذشته ی خود را با روحی آزاد كه تنها با بخشودن به دست می آورید ، جبران كنید . آنچه محكوم و بد است ، رفتار بد است نه انسان . انسان ، بالفطره خوب است و پاك . روح الهی در او جریان دارد ، حالا اگر اشتباهی كرد ، باید توبه کند و تصمیم بگیرد تا خطایش را جبران کرده و دیگر آن
را تکرار نکند.
از همین روزهای آغازین سال شروع کنید:
بخشودن را تمرین كنید و دیگران را ببخشایید و روح خود را رها كنید . برای رهایی از احساس گناه و بخشیدن دیگران روی یك كاغذ بارها بنویسید . همه را بخشیدم حتی او را كه ...، خود را هم بخشیدم و رها شدم . خود و دیگران را كاملاً بخشیدم و چقدر آزاد و رها هستم . سبك شدم . خداوند حتماً مرا می بخشاید .
منبع :بانک جامع مقالات روان شناسی

 
بخشش
يکشنبه 10/6/1392 - 12:31
اطلاعات دارویی و پزشکی
قبلا بارها از مشکلات نایابی و کمیابی دارو شنیده و دیده بودم و اتفاقا این مسئله آخرهای هفته بود که مجددا سراغم آمد و برای پیدا کردن یک آمپول به هر دری زدم و سر از اکثر داروخانه‌‌ها درآوردم، اما مأیوس و نومید دست‌خالی از آنان خارج شدم. به دوستان شاغل در این حوزه پناه بردم که آدرس سامانه پیام کوتاه 201490 را دادند. سامانه‌ای که برای یافتن داروهای کمیاب راه‌اندازی شده و مکانیزم آن از این قرار است که شما شهر*منطقه *نام دارو را به صورت انگلیسی و صحیح وارد می‌کنید و سپس پیامکی دریافت می‌کنید که آدرس و تلفن داروخانه یا داروخانه‌هایی که این دارو، در آن‌ها موجود است را به شما می‌دهد
با اندک امیدی که داشتم پیامک را فرستادم و در کمال ناباوری دیدم که این مکانیزم به درستی عمل کرد و با معرفی یک داروخانه و سپس مراجعه به آن توانستم آمپول را بیابم.
خوشحالم که چنین سیستمی راه اندازی شده تا اندکی به معضل و بحران دارو کمک کند. نکته جالب اینکه صبح امروز هم یکی از بستگان تماس گرفت و عنوان کرد که برای شرایط بحرانی بیمارش و یافتن دارویی که مانع از لخته خون می‌شود، بیشتر داروخانه‌های تهران را زیرپا گذاشته است و از من سراغ کسانی را می‌گرفت که امکان خریداری و ارسال آن را از کشورهای دیگر داشته باشند. بلافاصله نام دارویش را به این سامانه پیامک زدم و آدرس دو داروخانه را که ارسال شده بود، برایش فرستادم و پیگیر که شدم با آن‌ها تماس گرفته بود و هر دو داروخانه آن فرص‌ها را داشتند.
امید به اینکه با یافتن هر دارو همنوعی بهبود می‌یابد، باعث شد تا موضوع این سامانه را با شما نیز به اشتراک بگذارم.
يکشنبه 10/6/1392 - 12:28
اطلاعات دارویی و پزشکی
دانشمندان دانشگاه تگزاس قاتل سرطان سینه را شناسایی كردند

*به گزارش "Health"، آلو و هلو قادر به انهدام مهاجم‌ترین نوع سلول‌های سرطان سینه هستند. این دو میوه خطرناكترین سلول‌های سرطانی را ازبین می برند ولی جالب است بدانید كوچكترین آسیبی به سلول‌های سالم مجاور وارد نمی‌كنند.*

*طبق گزارش محققان دو پلی فنول ( مواد شیمیایی گیاهی ) منجر به مرگ سلول‌های سرطانی می‌شوند. فنول ها تركیبات آلی هستند كه به طور خاص در میوه‌ها یافت می‌شوند.*

*آنتی‌اكسیدان‌های موجود در آلو و هلو و همچنین زغال‌اخته و تمشك برای درمان سرطان بسیار مفید هستند و استفاده از این منابع طبیعی درمانی توصیه می‌شود.*

*مزیت این روش نسبت به شیمی درمانی در این است كه استفاده از این دو ماده غذایی بر خلاف شیمی ‌درمانی هیچ آسیبی به سلول‌های سالم وارد نمی كند.*
يکشنبه 10/6/1392 - 12:25
كودك

کم رویی ارثی نیست 

عوامل تشدید کننده و موثر در کم رویی

الف ) کم رویی والدین :

کم رویی کودک در خانه ای که پدر و مادر کم رو هستند تقویت می شود . کم رویی ارثی نیست ، کودک کم رو باید این مسئله را بداند ؛ در غیر این صورت هیچ گونه سعی و کوششی برای برطرف کردن کم رویی خود نمی کند ؛ زیرا می گوید چیزی که ارثی باشد غیر قابل اصلاح است ، در حالی که اگر احساس کند که کمرویی فقط یک عادت بد و ناراحت کننده است کمک بسیار موثری خواهد بود ، تا به تدریج براین عادت ناخوشایند غلبه کند .
 
طبیعی است که اگر برزگ تر ها از حضور در اجتماعات ، صحبت کردن و برخورد با دیگران بیم داشته باشند ، کودکان نیز به همین منوال تربیت خواهند شد ، ولی ناگفته نماند که گاه پدر و مادرهای کمرو اطفال خود را نصیحت می کنند از پیروی کردن از آنها خودداری نموده کارهایی را انجام دهند که آنها به سبب کم رویی شان جرات انجام آن را نداشته اند .
 
ب) نقش والدین :
گاهی اوقات خجالت و کم رویی نتیجه ی توقع زیاد والدین نسبت به فرزندان است .گاهی اوقات خجالت و کم رویی نتیجه ی فقدان محبت والدین است .گاهی اوقات خجالت و کم رویی نتیجه ی اشتباهات والدین است .
 
ج ) ترس :
در اغلب موارد تشخیص علت ترس کودک آسان نیست . ترس در بعضی از اطفال حتی قبل از این که بتوانند لب به سخن بگشایند شروع می شود و این ترس در دوران طفولیت غالبا ممکن است مقدمه ی ترس های کودک در آینده نیز گردد . برای مثال می شود ترس از بیماری را توضیح داد . ترس از تصادفات و بازی های خطرناک کودک را از خیلی  کارها باز داشته او را از دیگران دور می سازد .
 
متأسفانه بعضی ازمادران عادت کرده اند که همواره برای مواظبت از طفل و پیش گیری از حوادث غیر منتظره مراقب کودک خود باشند و به مجردی که قدمی از آنها دور می شود دادو فریاد به پا می کنند ، در این صورت اگر طفل کمی خودسر نباشد سعی می کند حرف مادر خود را گوش کرده از پهلوی او تکان نخورد یا لااقل بازی هایی را که مادر اجازه می دهد انجام دهد .
 
متأسفانه این مادران متوجه نیستند که با این کار از رشد اجتماعی طفل جلوگیری می کنند . کودک بعد از مدتی ، از بازی کردن دور از مادر ، تنها در اتاق ماندن یا خوابیدن می ترسد ، و به هیچ وجه حاضر نیست از مادر خود دور شود ، جالب این جاست که با این وضع بعضی از مادران از این که کودک دقیقه ای آنها را رها نمی کند ناراحتند و گله می کنند ، در حالی که خود مسبب این مصیبت می باشند .اگر به آنها نصیحت شود که این کار را نکنند و کمی کودک را به حال خود گذارند تا احساس مسوولیت کند می گویند : طفلک ، مگر می شود کودک را تنها گذاشت !
 
د) علل جسمی ( به رخ کشیدن ضعف ها ، نارسایی ها به خصوص نقص جسمانی و عیوب بدنی او):
 
یکی دیگر از علل خجالت کشیدن و کم رویی اطفال ضعف بنیه در آنهاست . شرایط نامساعد زندگی می تواند وضع طفل را عوض نماید و هم چنین احساسات وی را درباره ی زندگی تغییر بدهد .
 
اطفالی که مبتلا به رماتیسم قبلی هستند ، همیشه به علت ضعف جسمانی و ممنوعیت های ناشی از مرض ، خجول و کم رو می باشند . مشاهدات علمی ثابت کرده است که در این گونه موارد ترس و ناراحتی والدین از ضعف جسمانی کودک و سخت گیری بیش از حد ایشان در مواظبت از کودک مزید برعلت می شود .
 
کودکی که مبتلا به تشنج عضلانی است ، از افتادن ترس دارد . کودکان نابینا از رفتن به جاهای غیر آشنا خجالت می کشند . کودکی که مبتلا به ثقل سامعه است از این که مبادا کسی دنبالش بیفتد و او را غافلگیر کند وحشت دارد . ( ناگفته نماند که در این گونه موارد خجالت و کم رویی خود باعث حفظ جان کودک می شود ) .
 
بایستی به این کودکان آموخت که چه طور وسایلی را که در محیط اطراف خود دارند مورد استفاده قرار دهند . آنان به مواظبت فوق العاده و صبر و شکیبایی کلیه ی افراد فامیل سخت احتیاج دارند.
 
از علل دیگر ، حوادثی است که ممکن است در اوایل زندگی برای کودک اتفاق بیفتد ، از قبیل سوختگی شدید ، مجروح شدن در اثر تصادف ماشین ، پرت شدن از ارتفاع زیاد ، سگ گزیدگی و...که ممکن است کودک را در بعضی موارد ترسو نیز بار بیاورد .
 
خیلی از بچه ها که سابقه ی ترس دارند از صحبت کردن نیز بیم و هراس دارند و خیال می کنند اگر درباره ی موضوع ترس آور صحبت کنند همین صحبت کردن و گفتگو ممکن است باعث به وجود آمدن همان حادثه ی ناگوار گردد
 
به هر حال عده ای هستند که ناراحتی های خود را ابراز نمی دارند و نمی دانند که بهترین راه علاج و نگرانی همان ابراز آن است .
 
ه ) علل خانوادگی ( رفتار بد خانوادگی ، به رخ کشیدن ها، سرزنش ، اختناق در خانواده ، موفقیت فرزند ، نام های زشت ) :
 
تغییرات خانواده : عدم رعایت عدالت مابین کودکان ، از عوامل حقارت به شمار می رود . تولد یک نوزاد سبب کم رویی طفل می شود زیرا او احساس می کند نوزاد جانشین او شده و دیگر کسی به او محبت نمی کند و برای جلب این محبت خود را کم رو و کوچک تر از آنچه هست نشان می دهد تا به این وسیله محبت از دست رفته ی پدر و مادر را بازیابد .
 
گاه مقام و مرتبه ی کودک در خانواده موجب کم رویی او می شود . مثلا پسر کوچکی که  پنجمین و آخرین فرزند یک خانواده بود به جز مراقبت و اظهار محبت دایمی پدر و مادر همواره مورد محبت بیش از حد خواهران و برادران خود قرار می گرفت و آنها مانند یک عروسک با او بازی و تفریح می کردند ، آنچه مسلم است کودک در مدرسه با چنین وضع خوش آیندی رو به رو نشده بلکه گاه با تمسخر و سرزنش آموزگار و دوستان نیز رو به رو می گردید ، این پسر کوچک که عادت کرده بود همواره از حمایت پدر و مادر و یا خواهران و برادران خود برخوردار باشد ، نمی توانست این وضع راتحمل نموده و در مقابل حملات و تمسخر دوستانش تاب مقاومت بیاورد و این امر در روحیه ی اوتاثیر کرده مدام رنجش می داد . در حالی که اگر به کودک کم رویی برای رفع مشکلات فقط راهنمایی شود امکان دارد به کم رویی خود غالب آید و به تدریج این عادت را ترک کند .
 
وضع خانواده : کمبودی که کودکان در زندگی خود و خانواده شان احساس کنند مانند کمبود عواطف یا فقیر اقتصادی که توأم با فقر فرهنگی باشد ، از عوامل احساس حقارت در آنها به شمار می رود .
 
خانواده نیز می تواند عامل حقارت باشد . سرکوب کردن امیال و خواسته های کودک و سلب آزادی از او . در اغلب گفته ها ما روی مسوولیت پدران و مادران تکیه می کنیم ولی نباید فراموش کرد که برادران ، خواهران و افراد نزدیک فامیل از قبیل عمو، عمه ،... در طرز رفتار و افکار کودکان بی تاثیر نیستند . خیلی اتفاق افتاده که برادر یا خواهر کوچک تر تحت تاثیر کارهای برادران و یا خواهران بزرگ تر از خود واقع شده و تغییر رویه داده است . کودکان معمولا سعی می کنند که خود را جای بزرگانی که مورد علاقه ی آنها است قرار دهند .در مواردی کودکان از محبت های پدر و مادر محروم می باشد خواه این محرومیت ناشی از طلاق باشد یا مرگ یا ناخوشی ، به هر صورت در این گونه موارد برادر یا خواهر کوچک تر غالبا برادر یا خواهر بزرگ تر سرمشق قرار می دهد . برادران و خواهران بزرگ تر گاهی زندگی را به کام برادر یا خواهر کوچک تر تلخ می کنند برادران یا خواهران بزرگ تر ممکن است برادر یا خواهر کوچک تر را مانعی در راه خود ببیند و درنتیجه شروع به اذیت و آزار نمایند و با این کار خود ، کودک را خجول و کم رو نمایند .
 
** انتقاد و تمسخر ( سرکوب و سرزنش و مقایسه ی او با کسانی که کودک قدرت هم گامی با آنان را ندارد ) .
 
**تمسخر و نیشخند درباره ی امری که در آن مرتکب خطا شده است .
 
** معرفی او در جمع به کم رویی .
 
**عیب جویی از جوان یا نوجوان و انتقاد عملی از او .
 
** آسیب وارد نمودن به شخصیت کودکان که سبب حقارت آنها می شود .
 
کودکی که اعتماد به نفس ندارد دایم دلیلی می یابد تا با اقامه ی آن از انجام هر کاری سر باز زند . یکی ازاین دلایل انتقاد و تمسخر دیگران است . او اگر یک دفعه مورد تمسخر قرار گرفت به این دلیل که هر کار او ممکن است با انتقاد و تمسخر دیگران همراه باشد از اقدام به هر عملی خود داری می کند ، هر چه بیشتر به سرخ شدن و خجالت او بخندید به تشدید کم رویی او کمک کرده اید . گاهی جوان و نوجوان به قدری به خود علاقه مند است که حاضر نیست معایب او ظاهر شود ، بنابراین نباید مورد انتقاد قرار گیرد .
 
و ) عدم معاشرت با او به علت کثرت اشتغالات و واگذاشتن او در حالت انزوا و تنهایی :
 
یکی دیگر از عوامل کم رویی عدم معاشرت با دیگران و عدم شرکت در مجالس عمومی است ، کودکانی که در طفولیت به مجالس عمومی برده نمی شوند ، وقتی بزرگ می شوند افراد خجول و کم رویی هستند .
 
بعضی از پدر ومادرها به قدری به کارهای خود مشغولند که کم تر بچه را آزاد می گذارند تا به دل خواهش زندگی کند . آنها چون فرصتی برای رسیدگی به فرزند خود ندارند ، همواره او را از انجام کارهای مورد علاقه اش باز می دارند تا بتوانند با خیال راحت به کار خود بپردازند . کودک پس از مدتی به این عادت کرده در نتیجه طفلی کم رو می شود .

يکشنبه 10/6/1392 - 12:15
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته