اخبار
نمونه سادهتری از قاشقهای قابل خوردن بوسیله برش دادن نان یا استفاده از خمیر شیرینی پزی قابل تهیه هستند.
قاشقهای
قابل خوردن از جنس ذرت یا نان میتوانند به عنوان جایگزین مناسبی به جای
قاشقهای پلاستیکی یک بار مصرف مورد استفاده قرار بگیرند.
به گزارش ایسنا، قاشقهای خوردنی زیست تخریبپذیر از جنس ذرت ساخته شدهاند
که پس از صرف غذا براحتی تکه تکه شده و مانند اسنک قابل خوردن هستند.
در این قاشقهای دوستدار محیط زیست از مواد ارگانیگ استفاده شده و با سه طعم ساده، شیرین و تند به بازار عرضه شدهاند.
نمونه سادهتری از قاشقهای قابل خوردن بوسیله برش دادن نان یا استفاده از خمیر شیرینی پزی قابل تهیه هستند.
نانهای برش خورده با قالب مخصوص یا خمیر شیرینی پزی درون قالب های فلزی به
شکل نان بمدت 15 تا 20 دقیقه دورن فر قرار داده میشوند؛ از این قاشقهای
خوردنی میتوان برای پذیرایی عصرانه یا پیک نیک استفاده کرد.
دوشنبه 24/4/1392 - 12:29
كودك
رمضان؛ ماه تربیت دینی کودکان
اگر میخواهید با مفهوم دقیق تربیت دینی
آشنا شوید و بدانید از کی و چگونه فرزندتان را با فلسفه روزه گرفتن و
تمرین روزهداری آشنا کنید، حجتالاسلام والمسلمین نصیر عابدینی، کارشناس
ارشد روانشناسی به اینگونه پرسشها پاسخ میدهد.
تا چه میزان
فرزندتان را با تکالیف عبادی همچون نماز خواندن و روزه گرفتن آشنا
کردهاید؟ آیا شما از آن دسته خانوادههایی هستید که تربیت دینی را مختص
دوران بلوغ میدانید و معتقدید که چند روز قبل از ماه مبارک، میتوانید
اعمال این ماه و فلسفه روزهداری را در چند جمله اجمالی به فرزندتان آموزش
دهید؟ یا این که اعتقاد دارید تربیت دینی کودک از دوران خردسالی او شروع
میشود و تا به حال، فرزندتان را با تکالیف عبادی آشنا کردهاید؟
شروع تربیت دینی قبل از انعقاد نطفه
«تربیت
دینی، تربیت فرد در سه حوزه اصلی یعنی حوزه شناختی، عاطفی و رفتاری بر
اساس آموزههای دین است که فرد را در نظر و عمل به آن آموزهها، متعهد و
پایبند میکند.» از یک منظر، نقطه شروع تربیت دینی کودک را میتوان حتی تا
زمان قبل از انعقاد نطفه (که با مراقبتها و خواندن یک سری از دعاها همراه
است) عقب برد. بیشک انتخاب همسر مناسب هم یکی از ملاکهای اصلی آن است.
خوانده شدن نوای ملکوتی اذان و اقامه در گوش نوزاد و شیر دادن او با وضو از
دیگر مۆلفههای تربیت دینی است.
خداشناسی و پذیرش اعمال دینی
بهصورت فطری در نهاد همه کودکان وجود دارد؛ اما درجه پذیرش آن، بسته به
شیوه تربیتی پدر و مادر، متفاوت است. طبق برخی روایات، با وجود آن که
فرزند، فطرت الهی دارد، اما والدین به عنوان یک عامل محیطی میتوانند فرزند
را به سمت ادیان دیگر همچون یهودی، نصرانی و... تغییر جهت دهند و صددرصد
تأثیرگذار باشند.
دوره کودکی را مغتنم شمارید
گروهی
معتقدند کودک تا به حد بلوغ نرسد، استعداد درک آموزشهای دینی را ندارد.
اما گروه دیگری عقیده دارند که اطفال، استعداد آن را دارند که تحت تربیت
دینی قرار گیرند و مطالب دینی را در حد فهم خود درک کنند.
درست است
که پسر بعد از 15 سال و دختر بعد از 9 سال قمری به تکلیف میرسد، اما آموزش
و تمرین تکالیف دینی را نمیتوان تا سن بلوغ به تاخیر انداخت. باید انسان
از کودکی نسبت به ظرفیت پذیرش و زمینه مذهبی فراهم شده از سوی والدین (به
نحو با نشاط و سرزنده) با عبادات و تکالیف دینی آشنا شود تا در سن بلوغ به
انجام آن رغبت داشته باشد. در غیر این صورت، انجام اعمالی چون خواندن نماز و
روزه گرفتن در سن تکلیف برای نوجوان دشوار خواهد بود و چندان تقیدی به آن
نخواهد داشت و با اندک بهانهای ممکن است آن را ترک کند.
باید
بکوشیم رغبت کودکان نسبت به انجام تکالیف عبادی را به انگیزه و خواست درونی
آنها تبدیل کنیم؛ چرا که اگر این علاقه از درون و به اراده آنها نباشد،
تربیت دینی موثر نخواهد بود. والدین باید با بهرهگیری از بُعد عاطفی و
هیجانی کودک، از ابتدا تصویری زیبا از خدا و تکالیف دینی برای او ترسیم
کنند و با تشویق یا انتخاب همسالان تأثیرگذار مذهبی برای او، شور و انگیزه
گرایش و عمل به تکالیف و مناسک عبادی و ارتباط با خدا را در کودک درونی
کنند. بیدار کردن انگیزه در کودک، باعث پایدار ماندن گرایشهای مذهبیاش
میشود.
بیشتر کسانی که در سنین بالاتر وظایف عبادی خود را به خوبی
انجام نمیدهند، بیاعتقاد به مبانی دینی نیستند. بلکه کوتاهی آنها
بهدلیل نبود زمینه مناسب و آمادگی دینی لازم در سنین کودکی است. بهدلیل
آن که امروزه ترویج آگاهیهای مذهبی از طریق رسانههای عمومی زیاد شده
است، بر فرد واجب است که اعمال مذهبی خود را کامل کند و در غیر این صورت،
کوتاهی از جانب او خواهد بود.
وقتی کودک از خدا میپرسد...
چگونه میتوان فرزند را به خدا متوجه کرد؟
تصویر
کودکان از خدا، همپوشانی زیادی با تصویر فرزند از والدین و به ویژه پدر
دارد. در حقیقت، چهره مثبت مذهبی والدین میتواند در ناخودآگاه فرزند به
صورت غیرمستقیم اثرگذار بوده و حس خداشناسی او را بیدار کند. اما پرسشی که
بیشتر والدین میپرسند آن است که وقتی کودک از پدر و مادر میپرسد که خدا
کجاست؟ چرا ما او را نمیبینیم؟ او چگونه زندگی میکند؟ باید چه پاسخی به
او بدهیم؟
خانوادهها باید بدانند که کودک تا پیش از دوازده سالگی
بیشتر آنچه را که میبیند یا لمس میکند، درک میکند. بر این اساس، پدر و
مادر باید با توجه به سن و ظرفیت پذیرش کودک به او پاسخ دهند و چون بیشتر
والدین قادر به تشخیص درجه سطح شناختی کودک نیستند، باید از او کمک بگیرند و
بر اساس دانستههایش به او جواب دهند؛ یعنی از او بپرسند تو چه فکر
میکنی؟ به نظر تو خدا کجاست؟ شاید او بگوید که خدا در زمین یا آسمان است؛
بر این اساس والدین میتوانند با توجه به جواب او پاسخی کاملتر دهند و
مثلا بگویند خدا همه جا حضور دارد یا عبارتهایی مشابه؛ اما اگر کودک پرسید
چرا ما خدا را نمیبینیم، چه باید بگوییم؟ در این صورت با زبانی ساده
بگویید همانطور که ما برق و هوا را نمیبینیم، خدا را هم نمیتوانیم
ببینیم؛ ولی او همیشه در کنار ما بوده و مراقب و پشتیبان ماست.
نکتهای
که باید به آن تاکید کنیم آن است که شروع آشنایی کودک با خدا زمانی است که
او درباره خدا میپرسد و شروع آن در کودکان متفاوت است و نباید والدین به
پرسش یا بیداری دینی فرزند بیاعتنایی کنند یا به او جواب دروغ دهند یا
بیشتر از نیاز او و آنچه که میداند به کودک پاسخ دهند؛ چرا که هنوز آمادگی
لازم برای درک دقیق و بیشتر مفاهیم دینی را ندارد.
چگونه فلسفه روزه گرفتن را به کودک آموزش دهیم؟
اگر
بخواهیم کودک را با بحث شناختی روزه آشنا کنیم و در این راه هم موفق شویم
باید از بعد هیجانی کودک بهره بگیریم. به طور مثال، وقتی کودک در فضای
مذهبی شادی قرار دارد، ناخودآگاه هیجانات مثبت همچون نشاط و شادابی در او
تقویت میشود و اینجاست که میتوان به تدریج او را با فلسفه روزه گرفتن و
نماز خواندن آشنا کرد.
اگر یکی دو سال به همین سبک به کودک آموزش
دهیم، ذهن او مانند آهنربا شده و عطش مذهبیاش تحریک میشود. خانوادهها
نباید تکالیف دینی را یکباره و طوطیوار به بچه القا کنند؛ چرا که همین
امر، تکالیف را سخت و مشقت آور کرده و به شدت از روحیه دینداری و دین باوری
کودک میکاهد.
چرا باید روزه بگیرم؟
در پاسخ به کودکی که میپرسد چرا روزه میگیریم چه باید بگوییم؟
میتوانیم
کودک را با مفهوم صبر و گرسنگی محرومان آشنا کنیم و بگوییم که با روزه
گرفتن برثواب اعمال ما افزوده میشود و گناهانمان پاک میشود. برای تشویق
او به شروع تمرین عملی روزه گرفتن نیز شور و شوق خود را به شروع ماه مبارک و
اوقات افطار ابراز کنیم. او را گاهی در وقت سحر بیدار کنیم. در کنار
کتابهای غیرمذهبی، گاهی برای او کتب داستان دینی بخریم. برای تقویت
گرایشات مذهبی به ویژه در ماه مبارک، او را همراه خود به مجالس مذهبی،
مساجد، مراسم نماز جماعت، مراسم تفسیر و ختم قرآن یا مهمتر آن که کودک را
به همراه خود به مراسم افطار که بیشتر از سوی اقوام برگزار میشود، ببریم.
بهدلیل آنکه در این نوع مهمانیها کودک بیشتر با همسالان روزهدار که از
خویشاوندان هستند، مجاورت دارد، بعد هیجانی و عاطفی او تحریک شده و گرایش
او به تکالیف دینی بیشتر میشود.
روزه کله گنجشکی
وقتی
بچه به سن تمیز میرسد و آمادگی و توانایی روزه گرفتن در او پیدا میشود،
لازم است او را تشویق کنیم که گاهی به مقدار تواناییاش (نصف روز، بیشتر یا
کمتر) روزه بگیرد و اگر بیتاب شد، وسط روز به او آب یا غذای مختصری
بدهیم.
هر چه توانایی کودک در تحمل گرسنگی و تشنگی بیشتر شود، پس از
مدتی ارادهاش تقویت شده و میتواند روزه را کامل بگیرد. به تدریج که
تعداد روزههای کودک زیادتر شد در آخر ماه رمضان میتوانیم گاهی برای تشویق
به او هدیهای بدهیم. این هدیه میتواند یک تحسین کلامی تأثیرگذار در جمع
خانواده یا اقوام یا یک هدیه مادی باشد. البته نباید کودک را زیاد وابسته
به مشوقهای مادی کنید، چرا که انگیزه مذهبی او ناپایدار خواهد ماند.
حتی
اگر کودک به سن تکلیف رسیده باشد باید توانایی او را در نظر بگیریم. اگر
نوجوان، به ویژه روزه اولیها در هوای گرم، توان گرفتن روزه به طور مرتب را
نداشته باشند، باید برای آنان تدابیر و محمل شرعی در نظر بگیریم. به عنوان
مثال در روزهایی از ماه مبارک او را به مسافرت ببریم و این همان رأفت
اسلام در انجام تکالیف الهی است که همیشه و هر کجا بر اساس ظرفیت و توانایی
افراد، درجه و میزان اعمال آنان را تعیین میکند.
روزه، دشمن هیجانات آسیبزا
روزه
میتواند هیجانات جنسی، اضطراب و افسردگی احتمالی دوران بلوغ را هم تقلیل
دهد. روزه میتواند با تقلیل انرژی و تنظیم و متعادل کردن هورمونهای جنسی،
از غلیان آن بکاهد و با ایجاد نظم در خواب شبانه و نشاط در سحرخیزی، علائم
افسردگی و تنش را تا حدود زیادی سرکوب کند. روزه با تقویت اراده و انسجام
سامانه باورهای مذهبی، نوجوان را در برابر گرسنگی و تشنگی مقاوم کرده و
باعث افزایش اعتماد به نفس و بهداشت روان او میشود.
مسئولیت اصلی
تربیت دینی فرزند به عهده والدین است و خانوادهها باید فعال باشند و برای
ایجاد عطش مذهبی، بستر و زمینه مناسبی را بر اساس ظرفیت فرزندان فراهم کرده
و در این راه از مشاوران خبره و کارآمد دینی کمک بگیرند.
منبع:jamejamonline.ir
دوشنبه 24/4/1392 - 11:32
بهداشت روانی
اشکها و لبخندها نشانه چیست؟
عضو هیئت مدیره انجمن علمی
روانپزشکان ایران گفت: معمولاً در انسان شادمانی در تقابل با اندوه جلوه
میکند. کسانی که هیچ وقت اندوهی را احساس نکردهاند، شادی واقعی را
نمیتوانند درک کنند.
هیجانات انسان به دو گروه کلی
تقسیم میشود؛ گروه اول، خلق است که عبارت است از حالت هیجانی نافذی که در
کل زندگی روانی فرد متجلی میشود و از درون او سرچشمه میگیرد.
عضو هیئت مدیره انجمن علمی
روانپزشکان ایران تصریح کرد: گروه دوم عاطفه و حالت هیجانی کوتاه مدتی است
که واکنش نسبت به مسائل محیطی است.مدیر گروه روانپزشکی دانشگاه بهزیستی و
توانبخشی افزود: حالتهای خلقی و عاطفی ممکن است تظاهرات جسمانی نیز داشته
باشد یعنی تغییرات فیزیولوژیک یا تظاهر در چهره فرد.
این استاد دانشگاه ادامه داد:
به عنوان نمونه خلق یا عاطفه شاد با تبسم و خنده با افزایش تحرک مشخص
میشود در حالی که خلق یا عاطفه افسرده به وسیله چهره در هم کشیدن، آه
کشیدن، گریستن یا کاهش فعالیت حرکتی نمودار میشود.
فدائی افزود: گریستن عمدتاً
نشانهای از خلق افسرده یا عاطفه افسرده است و در موجودات اجتماعی از قبیل
انسان، افسردگی عموماً حکایت از احساس درماندگی و دور ماندن از جمع را دارد
کما اینکه در پستاندارانی نظیر شامپانزه و گوریل نیز حالتهایی شبیه به
افسردگی انسانی ملاحظه شده است.
مدیر گروه روانپزشکی دانشگاه
بهزیستی و توانبخشی تصریح کرد: این حالت به سایر اعضای گروه نشان میدهد که
یکی از اعضا جدا افتاده است .
وی در ادامه گفت: گریستن در انسان به این مفهوم است که فرد دچار افسردگی شده و نیاز به کمک سایر اعضای گروه دارد.
این روانپزشک ادامه داد: کارکرد
گریستن در کودکان بسیار بارزتر است چرا که کودکان به واسطه گریه ناراحتی
خود را به مادر اطلاع میدهند اما در انسان به عنوان عالیترین آفریننده،
اندوه میتواند ناشی از مسائل وجدانی و احساس گناه یا حاکی از نرسیدن فرد
به معیارهای اخلاقی مورد نظر باشد.
عضو هیئت مدیره انجمن علمی
روانپزشکان ایران افزود: انسان ممکن است به دلایل مسائل انتزاعی نیز دچار
حالت اندوه و افسردگی شود و به صورت انعکاسی نیز رنج و اندوه دیگران، او را
متأثر و گریان سازد بنابراین گریستن ممکن است دارای جنبه اخلاقی و عنصری
از روشهای ارتباطی گروهی نیز به شمار آید.
فدائی در ادامه گفت: معمولاً در
انسان شادمانی در تقابل با اندوه جلوه میکند و کسانی که هیچ وقت اندوهی
را احساس نکردهاند شادی واقعی را نمیتوانند درک کنند.
این استاد دانشگاه تصریح کرد:
اندوه و گریستن تظاهری از عالیترین صفات انسانی یعنی همحسی، همدردی با
افرادی است که مورد ظلم و بیعدالتی قرار گرفتهاند و واکنشی در برابر
فقدانهای مادی یا نارسایی در میل به هدفهای معنوی است.
مدیر گروه روانپزشکی دانشگاه
علوم بهزیستی و توانبخشی ادامه داد: در عین حال گاهی در موارد موفقیت و
شادمانی نیز ممکن است با گریستن افراد مواجه شویم که معمولاً علت آن
یادآوری فرد از غم و غصه یا سختیهایی است که برای رسیدن به مقصود کشیده
است.
فدائی تصریح کرد: برای نمونه
فردی که با زحمات زیاد به موفقیت ورزشی یا هنری رسیده امکان دارد با گریستن
به این موفقیت واکنش نشان دهد که معمولاً این وضعیت را به غلط اشک شادی
میگویند که در واقع آن هم تظاهری از یادآوری اندوه و شکستهای قبلی فرد
است.
منبع:فارس
دوشنبه 24/4/1392 - 11:28
اطلاعات دارویی و پزشکی
بینی بزرگ موجب محافظت در برابر
بیماریهای مختلف از جمله سرماخوردگی میشود. به اعتقاد اغلب افراد، بینی
کوچک یکی از مهم ترین شاخصههای زیبایی چهره به شمار میرود.
به همین دلیل است که جراحی زیبایی بینی در
میان جوانان بسیار پرطرفدار است. اما مطالعات محققان آمریکایی نشان میدهد
که بینی بزرگ موجب محافظت در برابر بیماریهای مختلف از جمله سرماخوردگی
میشود.
در این بررسی مشخص شد که هر چه بینی و لبها بزرگ تر باشند، ذرات معلق، گرد و غبار و باکتریهای کمتری وارد بدن میشوند.
برای انجام این تحقیق، پژوهشگران دو بینی
مصنوعی ساختند که یکی از آنها 2.3 برابر از دیگری بزرگ تر بود. این دو
بینی روی دو صورت مصنوعی قرار گرفت و دو لب مصنوعی با شکلها و اندازههای
متفاوت نیز روی این صورتها آزمایش شد. نتایج نشان داد در بینیهای بزرگ تر
به مراتب ذرات معلق کمتری وارد مسیر تنفسی میشوند.
این نتیجه در مورد لبهای بزرگ تر نیز
صادق بود. سرپرست این گروه تحقیقاتی معتقد است: بینی بزرگ تر خطر ورود
عفونت به بدن را کاهش داده و همچنین میزان آلودگی هوای وارد شده به بدن را
نیز کمتر میکند.
منبع:ghanoondaily.ir
دوشنبه 24/4/1392 - 11:26
ورزش و تحرک
همشهری آنلاین:
بازی عموماً برای کسب لذت و سرگرمی انجام
میشود. اغلب اوقات بین دو و یا گروهی از افراد انجام میشود. در تاریخ
بشری، مردم برای سرگرمی و ایجاد اوقاتی شاد به بازی و مسابقه مبادرت
میورزیدند.
برخی از خانوادهها ایام عید نوروز را در خانه ماندن را به مسافرت رفتن در جادهها و شلوغی شهرها ترجیح میدهند. در این قسمت چند بازی گروهی را به شما معرفی میکنیم تا در جمع خانواده و دوستان خود و دیگران را سرگرم کنید.
بازیکنان را به دو تیم تقسیم کنید و از هر تیم بخواهید در حالی که
دستشان را در پشت خود به هم قلاب کردهاند،در صف پشت سر یکدیگر بایستند.
نخستین فرد از هر دو صف پوشش قوطی کبریت را روی بینی خود قرار میدهد و
با شنیدن صدای «شروع»، تنها با استفاده از بینی،قوطی کبریت را به بازیکن
بعدی دی صف منتقل میکند و این کار به همین صورت تا پایان صف ادامه
مییابد.
اگر هر یک از بازیکنان قوطی کبریت را بیاندازند، دوباره این حرکت از نفر
اول صف شروع خواهد شد و به همان صورت مجددا ادامه خواهد یافت. اولین تیمی
که پوشش قوطی کبریت را به انتهای صف برساند برنده بازی خواهد شد.
بازیکنان را به دو تیم تقسیم کنید و از آنها بخواهید در دو صف در دو
ردیف، بغل دست یکدیگر بنشینند.دو تیم باید در طول زمین روبروی یکدیگر قرار
گیرند.سپس به نخستین بازیکن هر یک از تیمها پرتقالی داده می شود.
با علامتی که داده می شود، نخستین بازیکن هر یک از تیمها پرتقال را بین
پاهای خود قرار میدهد و تنها با استفاده از پاها،پرتقال را به بازیکن بعدی
میدهد.
پرتقال به همین روش تا انتهای صف میرود و سپس دوباره به همین صورت به
بازیکن نخست در صف بر میگردد. هر بازیکنیکه پرتقال را بیاندازد،بدون توجه
به اینکه پرتقال کجا غلطیده است،تنها با استفاده از پا باید دوباره آن را
بردارد.
هر پرتقالی که می افتد باید دوباره به نخستین بازیکن تیم برگردانده شود
واین جریان مجددا تکرار گردد و این موضوع ممکن است بدین معنی باشد که
بازیکن مجبور به حرکت کردن روی نشیمنگاه خود میباشد. نخستین تیمی که
پرتقال را ابتدای صف به انتها برساند و مجددا برگرداند، برنده بازی خواهد
بود.
در گونه دیگری از این بازی ،بازیکنان پرتقال را به جای نگهداشتن بین
پاها، بین چانه و گردن خود نگه می دارند و مجددا آن را بدون استفاده از دست
پاس میدهند. البته این نوع بازی ،ممکن است کمی دشوار و ناراحت کننده
باشد. چرا که بازیکنان باید با یکدیگر خیلی صمیمی و راحت باشند.
یکی از قشنگترین و خندهدارترین بازیهایی که میشود در این مواقع
انجام داد، بازی پانتومیم است. افراد به دو گروه تقسیم میشوند. یکی از
گروهها یک کلمه انتخاب می کند و به یک نفر از افراد گروه مقابل میگوید.
این فرد با اجرای پانتومیم باید در زمان مشخص افراد گروه خودش را به کلمه
مورد نظر برساند و به همین ترتیب گروه بعدی...
این بازی روش دیگری هم دارد و آن این است که یک نفر یک جمله را در ذهنش
انتخاب میکند و شروع میکند به اجرای کلمههای مختلف این جمله به صورت جدا
جدا، هر بار یکی از کلمهها را با پانتومیم اجرا میکند تا دوستان یا
خانوادهاش، جمله را یکییکی از روی کلماتش کشف کنند.
افراد به دو گروه مساوی تقسیم شده و هر گروه، یکی از بازیکنان خود را به
عنوان سردسته و رهبر برمیگزینند. یک گروه در فاصله معینی از محل هفت سنگ،
که روی هم چیده شدهاند، قرار میگیرند تا به نوبت با توپ تنیس سنگها را
مورد هدف قرار داده و بزنند.
گروه دوم هم در پشت هفت سنگ، منتظر نتیجهاند تا هر وقت توپ پرتاب شده
توسط گروه اول به هفت سنگ برخورد نکرد، فورا جایشان را با آن گروه عوض
کنند.
ولی اگر برخورد کرد و آرایش آنها را برهم زد، توپ را بردارند و با
پاسکاری و هدف گیری سعی کنند نفرات گروه اول را با توپ بزنند که اگر اصابت
کند، از دور بازی اخراج میشود.
همچنین نفرات گروه اول در هر فرصتی که به دست آورند به سراغ سنگها
میروند تا آنها را روی هم بچینند و یک امتیاز بگیرند و مشخص است که برای
انجام چنین کاری، یکی از دوستان بایستی خود را به خطر انداخته و یارش را در
مقابل ضربات توپ پوشش دهد و چنانچه اگر باز هم مورد ضرب توپ قرار گرفت و
از بازی اخراج شد، دیگری کار را به اتمام میرساند ولی اگر دیگر بازیکنی
نمانده باشد، بازی تمام و در دور بعدی جای و نقش گروهها عوض میشود. در
پایان، گروهی که زودتر 7 امتیاز کسب نماید برنده است.
بازی ساده، سرگرم کننده و گروهی «منچ» ۹۷ ساله شد. ۹۷ سال پیش، یعنی در
سال ۱۹۱۴ میلادی، یکی از اهالی شهر مونیخ آلمان به نام یوزف فریدریش اشمیت،
نوعی بازی دسته جمعی اختراع کرد. این بازی را امروزه همه ما میشناسیم.
نام اصلی آلمانی آن این بوده است: Mensch! rgere dich nicht به معنی:
«عصبانی نشو مرد!» علتش هم این است که وقتی مهره بازیکنی توسط مهره
بازیکن دیگری جایگزین میشود بازیکن اول میبایست دوباره به خانه نخست
برگردد و همین موجب عصبانی شدن و یا جوش آوردن او میشود. برای همین بر روی
جعبه ی بازی کلمه Mensch چاپ میشود.
بازی منچ به سالهای دور باز میگردد. محل پیدایش این بازی در ایران،
هند یا چین بوده است. کافی است یک صفحه این بازی و مهرههایش را بخرید و دو
هم سرگرم باشید.
این بازی هم یکی از شادترین و سرگرمکنندهترین بازیهای داخل خانه است.
اگر باران میبارد یا حوصله بیرون رفتن از خانه را ندارید، میتوانید در
خانه بنشینید و با هم یک بازی شاد را تجربه کنید. این بازی اینطور اجرا
میشود که شما یک کلمه را که برای طرف مورد بازی یک خاطره دارد و یا به آن
علاقهمند است را روی یک تکه کاغذ نوشته و روی پیشانی او بچسبانید.
بقیه افراد با دادن راهنمایی به او کمک میکنند تا آن کلمه را حدس بزند.
این بازی خیلی شاد و سرگرم کننده است و افراد را یاد خاطرات خوب گذشتهشان
میاندازد.
در این بازی دو تیم جایی را به عنوان قلعه خود انتخاب میکنند. یک گروه «گرگ» میشود که دنبال گروهی دیگر به نام «بره» میدوند.
اگر دست گرگها به بره خورد، بره باید به قلعه گرگها برود و برای آزاد
سازی بره زندانی، بره دیگر باید از دست گرگها فرار کند و دست خود را به بره
زندانی بزند و بگوید آزاد؛ آنگاه بره آزاد میشود. بازی تا جایی ادامه
دارد که تمام برهها گرفته شوند.
این بازی که از محبوب ترین بازیهای زمان مدرسه بود هم برای گذراندن
زمان به پرهیجانترین شکل ممکن توصیه میشود، باید افراد به دو گروه مساوی
تقسیم میشوند و به قید قرعه یا شیر و خط، یکی از گروهها در وسط محوطه
بازی میماند و گروه دیگر، در دو قسمت، به طرفین عرضی محوطه بازی روانه
میشوند. بازی با پرتاب توپ به وسیله یکی از بازیکنان گروه کناری آغاز
میشود.
گروه کناری سعی بر این دارد که با نشانه رفتن و زدن افراد گروه وسطی
باعث سوختن و اخراج آنها بشوند. تلاش گروه داخلی هم بر این است که با حرکات
سریع از اصابت توپ در امان بمانند و چنانچه اگر یار سوخته داشته باشند با
ایثار و گرفتن توپ در فضا، که یک امتیاز محسوب میشود، او را به بازی
برگردانند.
حال، شاید به این مرحله از بازی رسیده باشیم که تنها یک نفر از گروه
وسطی، در داخل میدان بازی باشد که اگر تا 10 شماره پرتاب نتوانند او را هدف
گیری بکنند و بزنند، تمامی یاران سوخته گروهش را احیا کرده، و همگی در وسط
میدان باقی مانده و بازی را ادامه خواهند داد.
گاه با در نظر گرفتن موقعیت وسطیها، به جای نشانهگیری و زدن حریف
وسطی، توپ را برای فریب و شیرینکاری هم که شده به دوستان مقابل پاسکاری
میکنند تا آنها حسابشان را برسند.
1- اگر تمامی بازیکنان وسطی در محدوده میدان باشند، هر توپ گرفته شده به
عنوان یک امتیاز ذخیره ضد اخراجی محسوب میشود و اخراجی و اخراجها را به
تأخیر میاندازد.
2- گرفتن توپ پس از برخورد با زمین موجب سوختن بازیکن وسط است.
این بازی از آن نوستالوژیهای اصل است، ما حتی توی خانوادهمان قهرمان
یهقل دوقل هم داشتیم. بازی به این شکل بود که پنج عدد سنگ هم اندازه
انتخاب می کردیم و مراحل مختلف بازی رو باید بدون اشتباه طی می کردیم.
مراحلی مثل یک قل که باید یکی یکی سنگها رو با پرتاب یک سنگ به هوا جمع
می کردیم و این مرحله ادامه پیدا می کرد تا چهار قل.بعد هم مراحلی مثل
عروس،آبشاری،آبشار،دروازه،مورچهای،بخوره یا نخوره، و...
دو گروه بازیکن روبروی هم قرار میگیرند. گروه اول بین خودشان چیزی را
به عنوان موضوع انتخاب میکنند. گروه دوم با مطرح کردن حداکثر 20 سوال باید
به آن موضوع برسند. پاسخ سوالها فقط باید بله یا نه باشد. گروهی که
بتواند با سوالات کمتر به پاسخها دست پیدا کند، برنده است.
همه افرادی که قرار است بازی کنند در یک محوطه نزدیک هم میایستند، یک
نفر به عنوان سردسته انتخاب میشود و کلماتی مثل: بشین، پاشو، نشین، پانشو
را به طور تصادفی و نامرتب ادا میکند و آنها موظف به اجرای حرکات دستور
داده شده هستند.
تأخیر و اشتباه در اجرا، به منزله خطاست و بازیکن خاطی خود به خود از
بازی خارج میشود. لازم به ذکر است که لفظ «نشین» مفهوم «پاشو» یا «ایستاده
بمان» را و لفظ «پا نشو» مفهوم «بشین» یا «نشسته بمان» را میرساند.
دوشنبه 24/4/1392 - 11:16
ورزش و تحرک
●―
جرنگ جرنگ (Jerang Jerang)
●― جنبش و آلک (Jonbosho Alek)
●― جو بغلی (Jo Baghali)
●― خر وازی (khara Vazi)
●― دنه (Dana)
●― سنگ کرنو (Sange Kareno)
●― کلوکل (Kolokkol)
●― کوله زنی (Koulahzanil)
●― ملا حراج (Mella Haraj)
●― هاپاچ وازی (Hapacha Vazi)
●― بالابلندی (Bala Bolandi)
●― توپه زنی (Toppa Zani)
●― دس سنگ (Dasa Sang)
●― سلاره گیته (Sallarah Gita)
●― لون لونه (Louna Louna)
دوشنبه 24/4/1392 - 10:58
ورزش و تحرک
همشهری آنلاین:
استان کرمان همچون دیگر استانهای کشورمان از فرهنگ غنی و پرباری برخوردار است.
امروزه توسط کارشناسان هنری این استان 70 نوع بازی محلی شناسایی شده و در کتاب بازیهای محلی کرمان به چاپ رسیده است.
برای آشنایی بیشتر با بازیهای محلی استان کرمان، برخی از آنهار را معرفی کردهایم که عبارتند از:
- آروسیو، اتصالو، ازکجا زنو، استخوانبازی، اشکستبازی، الاکلنگ، برنجک،
بر، ناز نازو، پابالایو، پاوردیوارو، ترنهبازی، توخطو، جموجمو هویزه،
جوسیا، چش تپهکا، چشم گریزپا، خاله ستاره، خاموشان، خرسک، خرگوشو، خمپلی،
دارپلان، دارتوپ، دستکی، دستمالبازی، روروقامی، زنجیرباف، سرگریزکو، سنگ
تقتقو، سهپى گودالو، شنبه یکشنبه، شین خونهبازی، طناببازی، عمو
سبزىفروش، قاببازی، قلعهبازی، کشامشا، کشتى کویری، کلاه دیوار،
گردوبازی، گرگم به زمین، گرگم بههوا، گلها چه گل، گو سه نگهداری،
گوشیطونو، لپربازی، مار اومده موش اومده، مازندرون، من منی، ننه پیرزالو،
هسبازی، یا داود، یه وردار دو وردار و ...
اشکستبازى؛ بازی محلی مردم سیرجان
بازیکنان با انتخاب دو استاد به دو گروه تقسیم مىشوند. بعد لباسهاى
خود را بیرون مىآورند و پاچههاى شلوار را بالا مىزنند. زمین بازى را به
دو قسمت لرد (lord) و تو (tu) تقسیم مىکنند. یکى از دو گروه در قسمت لرد
زمین یعنى خارج آن و گروه دیگر در قسمت «تو» ى زمین (داخل) قرار مىگیرد.
آنگاه افراد خارج سعى مىکنند افرادى را که داخل هستند بگیرند و
داخلىها هم متقابلاً سعى در دستگیرکردن افراد گروه مقابل دارند. هریک از
افراد دو گروه که بسوزند از بازى بیرون مىروند. بازى را ادامه مىدهند تا
زمانىکه همه ٔ افراد یک گروه کنار گذاشته شده باشند (کشته شوند) که
درنتیجه گروه مقابل برنده خواهد بود.
ترنهبازى؛ بازی محلی مردم شهرستان بم
ابتدا با قاپ انداختن، شاه، وزیر و دزد را تعیین مىکنند. بعد دزد به
فرمان شاه مجازات مىشود. مجازات ممکن است تعداد معینى ترناى آتشى یا آبى و
همچنین سبیل مال آتشى و یا آبى باشد.
خرسک بازی؛ محلی مردم شهرستان کرمان
ابتدا قرعهکشى کرده و یک نفر را انتخاب مىکنند. بعد دست او را به مچ پاى آن مىبندند و دیگران او را با ترنا مىزنند.
بازیکن باید در همان وضعیت سعى کند دامن یا ترناى یکى از آنها را بگیرد
که در این صورت دست و پاى او را باز مىکنند و کسى که دامن یا ترنایش گرفته
شده بهجاى او قرار مىگیرد و بههمین ترتیب بازى را ادامه مىدهند.
دستمالبازى؛ بازی محلی مردم شهرستان جیرفت
ابتدا دو نفر استاد انتخاب مىشوند و بهشیوه انتخاب اسامی یاران خود را
انتخاب مىکنند. دو استاد یاران خود را در فاصله ٔ پنجاهمترى از یکدیگر
مىنشانند و در وسط این فاصله سنگ یا چیز دیگرى را بهعنوان نشانه
مىگذارند. دو استاد کنار این نشانه ایستاده و دستمال بازى را در دست
مىگیرند.
بعد قرعهکشى مىکنند تا گروه شروعکننده بازى مشخص شود. آنگاه استاد
گروه شروعکننده دستمال را پیش گروه خود برده و طورىکه استاد گروه مقابل
متوجه نشود، آن را زیر پاى یکى از یاران خود پنهان مىکند و خود یک قدم
دورتر مىایستد.
پس از آن استاد گروه دیگر باید بگوید دستمال زیر پاى چه کسى از گروه
مقابل است. اگر درست بگوید، خود دستمال را برداشته و مانند استاد اول عمل
مىکند، در غیر اینصورت دستمال را از زیرپاى آن بازیکن بیرون آورده و در
محل نشانه مىگذارند.
بعد او باید از دور دویده پاى خود را روى دستمال گذاشته، بپرد و همانجا
بنشیند. بازى بههمین ترتیب ادامه پیدا مىکند و در پایان گروه بازنده
باید چند قدمى به گروه برنده سوارى بدهد.
گرگم به هوا؛ بازی محلی مردم شهرستان کرمان و سیرجان
بازیکنان از میان خود یک نفر را بهعنوان گرگ انتخاب مىکنند و خود روى پله و یا هرجاى بلند دیگرى مىایستند.
گرگ در کمین است تا هنگامى که بازیکنان جاى خود را عوض مىکنند، به یکى
از آنها دست بزند، که در اینصورت آن بازیکن گرگ مىشود و جاى گرگ قبلى را
مىگیرد و بازى را دوباره ادامه مىدهند.
شتر سواری
در عروسی ها و جشن ها اجرا می شود.شترسواران از محل شروع مسابقه حرکت کرده و به سرعت خود را به مقصد تعیین شده، می رسانند.
در مسابقه اصلی مسافتی که باید طی شود، معمولا کمتر از ۵ کیلومتر نیست. این مسابقه در مقابل تماشاگران زیادی انجام می شود.
نونونو هل مهلو (hel mehelô)
داستان این نمایش داستان معروف خاله رورو است، زنى که باردار است و بچهاى در راه دارد. نمایش بدینگونه آغاز مىشود :
خاله: نونونوهل مهلو، شیرینپلو، عاروس نو، چن ماهه دارى خاله چرا نمىزائی؟
و پاسخها کم و بیش شبیه روایتهاى دیگر است. در پایان نمایش کسى که نقش زن را بازى مىکند مىخواند :
ى دخترا عاروس مَشین بد دردیه اى یاروا دومات بشین خوب کاریه.
سپس پارچهاى را که زیر پیراهن خود پنهان کرده بیرون مىآورد و مىخواند:
بچه نبود باد بود
تخم على داد بود
بچه نبود رخش بود
تخم خدابخش بود.
بازی شترسواری در عروسی ها و جشن ها اجرا می شود.شترسواران از محل شروع
مسابقه حرکت کرده و به سرعت خود را به مقصد تعیین شده، می رسانند. در
مسابقه اصلی مسافتی که باید طی شود، معمولا کمتر از ۵ کیلومتر نیست. این
مسابقه در مقابل تماشاگران زیادی انجام می شود.
قایم موشک
این بازی در تمام نقاط ایران رایج بوده و درکرمان نیز انواع این بازی با
نام های «د î ستًکی»، «م ï لابًر î س» و «قایم موشک» بازی می شود.
یکی از بازیکنان سر می گذارد (چشمان خود را می بندد) و بقیه در جایی
پنهان می شوند. بعد از پنهان شدن بازیکن، «سرگذار» فریاد می زند؛«بر î س» و
پس از آن به دنبال پیدا کردن بازیکنان می رود. اگر او بتواند کسی را پیدا
کرده و دستگیر کند، بازیکن گرفتار شده باید سر بگذارد. بازی به همین ترتیب
ادامه می یابد.
ماچلوس
بازیکنان به دو گروه تقسیم می شوند. یک گروه ( گروه بالا) دور دایره ای
که با آب یا هر چیزی دیگری روی زمین کشیده اند، می ایستند و گروه دیگر در
وسط دایره قرار میگیرند.
یک نفر از گروه بالا گرگ می شود و پای خود را بلند کرده و به صورت «لی
لی» دنبال افراد وسط دایره می دود. گرگ دستش را به هر کدام از آنها بزند،
آن بازیکن سوخته و کنار می رود. وقتی همه سوختند، دو گروه جای خود را با هم
عوض می کنند. این بازی را به صورت دونفره هم می توان انجام داد.
چوگو (چوب و توپ)، (گوبازی)
این بازی در فضای باز در دو گروه مساوی (حداقل شش نفره) اجرا شده و
ابزار آن تعدادی توپ پشمی و چوب گردی به قطر ۵ سانتیمتر و طول یک متر است.
دو نفر سردسته به نام «س î لار» انتخاب می شود و این دو سردسته یارگیری
می کنند. نقطه ای را به عنوان محل شروع بازی مشخص می کنند و در فاصله چهل
متری آن، جایی را به نام «د î ک» انتخاب می کنند.
سپس به روش «برانداختن» مشخص می کنند کدام گروه باید بازی را آغاز کند.
گروه برنده، توپ را دراختیار می گیرد و گروه بازنده در داخل زمین جای می
گیرد. از گروه بازنده یک نفر به نقطه ای شروع بازی که گروه برنده از آنجا
توپ را پرتاپ می کند، می رود تا توپ را به زننده توپ پاس دهد.
بازیکن گروه برنده که چوب در دست دارد، باید توپی را که بازیکن گروه
بازنده به او پاس داده است، با چوب بزند و بازیکنان گروه پایین تلاش می
کنند بی آنکه توپ به زمین اصابت کند آن را در هوا بگیرند . اگر موفق شوند
جای دوگروه عوض می شود.
بازیکنی که توپ را با چوب زده است باید بلافاصله با حالت دویدن خود را به «دک» برساند و برگردد.
در این فاصله افراد گروه پایین که توپ را به دست آورده اند، سعی می کنند
او را بزنند که اگر موفق شوند جای دو گروه عوض می شود. ولی اگر گروه
بازنده نتواند دونده را بزند، نوبت به یک نفر دیگر از اعضای همان گروه می
رسد که توپ را با چوب بزند.
چوب بازی (ترکه بازی)
این بازی در مجالس جشن و عروسی اجرا می شود . ابزار بازی یک عدد چوب
بلند و کلفت ۲ یا ۳ متری , یک عدد چوب کوتاه و نازک، طبل و شیپور است.بازی
بدین صورت است که؛ طبل و شیپور نواخته می شود و دو بازیکن به میدان می
آیند. یکی چوب بلند و دیگری چوب کوتاه را در دست می گیرد. برای گرم شدن
مدتی حرکات نمایشی انجام می دهند.
پس از آن بازیکنی که چوب بلند در دست دارد آن را در زمین فرو می کند و
دیگری سعی می کند با چوب کوتاه خود به پای او بزند و بازیکن مقابل طبعا
جاخالی می کند.
هرگاه چوب به پای بازیکن بخورد، بازیکنی که چوب را زده، چوب بلند را
تصاحب می کند و با آن به بازی ادامه می دهد، درغیراین صورت بازی به همان
شکل ادامه می یابد. این بازی گاه رنگ خشونت به خود می گیرد ولی آنچه مورد
تشویق حضار قرار می گیرد، بیشتر حرکات زیبای طرفین است نه عملیات خشن آنها.
طناب کشی
بازیکنان دو سردسته انتخاب می کنند. سردسته ها یارگیری می کنند و خطی روی زمین می کشند که مرز بین دوگروه بازیکن محسوب می شود.
بازیکنان هر دسته پشت سر دسته خود صف می بندند و دست ها را در کمر
یکدیگر حلقه می کنند. به هنگام شروع بازی، بازیکنان هر دسته شروع به کشیدن
دسته مقابل به داخل زمین خود می کنند.
هر گروه موفق شود سردسته گروه مقابل را از مرز به طرف زمین خود بکشد،
برنده است. اگر در این کشاکش دست بازیکنی از کمر بازیکن جلویی باز شود، آن
دسته باخته است و باید به دسته برنده کولی دهد.
ترش بازی
در این بازی دو دسته ۵ نفری یا بیشتر شرکت می کنند. برای شروع بازی قرعه
کشی می کنند. سنگی را یک طرفش را تر می کند یک طرفش خشک می باشد به طرف
بالا پرتاب می کنند.
روی تر یا خشک را هر کدام از گروه ها گفته بازی را شروع می کنند.گروهی
که می خواهد بازی را شروع کند سرگروه در یک گروه در یک نقطه معین جمع نموده
و با یک چوب دایره ای روی زمین به دور آنها رسم می کند و آنها در این
محدوده سر یکدیگر را به گریبان می گیرند و اطراف خود را نگاه نمی کنند.
رئیس سرگروه مقابل با یک دستمال چشم های سرگروه رقیب را می بندد و به
گروه خود دستور می دهد که پراکنده شوند. به محض اینکه اعضای گروه مخفی شدند
سرگروه چشم های سرگروه دیگر را باز می کند و به اتفاق همدیگر سعی در پیدا
کردن اعضاء گروه مخفی شده می کنند.
سرگروه سعی می نماید که این فرد را منحرف سازد و او را از گروه خود دور
می نماید. در همین موقع است که افراد گروه مقابل که قبلا مخفی شده اند از
جایگاه های خود درآمده و به حالت تهاجمی به گروهی که در نقطه معین جمع شده
اند، هجوم میآورند. در این زمان همه افرادی که داخل دایره محدود شده اند
فریاد برمی آوردند «برس به دادم کچلا رختن(ریختند) به دورم».
سرگروه فورا خود را می رساند و به دور آنها می چرخد و دستش را روی
سرگروه حریف می چرخاند و می گوید «ترش، ترش» و با این الفاظ حمله را دفع می
نماید. مگر اینکه یکی از افراد مهاجم بتواند یکی از اعضای داخل دایره را
با پا بزند که حق زدن با دست را ندارد و درصورت موفقیت گروه بازنده می شود و
جای خود را به گروه دیگر می دهد.
دوشنبه 24/4/1392 - 8:55
ورزش و تحرک
-بورد بورد (رفت رفت)
در این بازی دور هم مینشینند و یکی از بازیکنان در وسط دایره قرار
میگیرد. بازیکنان اطراف دایره، دُرنه (شالی که درهم تابیده شده، طول آن
کمتر از یک متر است) را از زیر زانوهای خود عبور میدهند به طوری که مشخص
نشود دُرنه نزد کیست. نفر وسط باید حدس بزند دُرنه نزد چه کسیست. اگر حدس
او درست باشد، بازیکنی که در وسط قرار دارد جای کسی که دُرنه را لو داده
است، میگیرد و او به وسط میرود.
2-بورده بورده کور مینا ملک مینا:
این بازی در منزل یا حیاط منزل اجرا میشود. یکی از بازیکنان نام شی یا
کسی را در ذهن خود انتخاب می کند و از بازیکن مقابل میپرسد : کور مینا ملک
مینا مه رِه بنما ، ته ره بنما! بازیکن مقابل میگوید :چی بنما؟ فردی که
سؤال میکند میگوید : مره بنما اته اغوز (گردو) بازیکن مقابل باید در
محوطهای که بازی آنجا انجام میگیرد، گردو را پیدا کند( البته با حرکت
چشم و جست و جو از دور.)
3-اودنگه تیر:
در این بازی یک نفر روی زمین به پشت دراز میکشد و پاهایش را میچسباند.
یک نفر دیگر (فرد قویتر) در قسمت پایین بدن او روی مچ پاهایش مینشیند .
دو دستش را به زیر پاهای او (قسمت بالای مچها به سمت زانو) برده، وی را که
شق و راست خوابیده است همانطور راست و مستقیم بالا میآورد و روی دوپاهایش
میایستاند. این بازی یک بازی ورزشی است که شرکتکندگان در آن باید از
بدنی ورزیده برخوردار باشند.
دوشنبه 24/4/1392 - 8:53
ورزش و تحرک
می توان مهمترین ورزشهای محلی رایج این
استان را چوب بازی, بازی الختر، بازی چوگو،بازی گرنا،کل یا کل کل برد،گوشتیل یا کشتی ,سوار بازی(اسب سواری)
و دستمال بازی دانست, بازیهای بومی و محلی میراثی از گذشتگان
هستند که در فرهنگ لغات فارسی, بازی و سرگرمی ، تفریح ، کار ، ورزش و
فریب معنی شده است.البته قابل ذکر است که بازیهایی مثل چوب بازی دراستان کهگیلویه
وبویراحمد برگرفته از زمانهای خیلی دور بوده حتی قبل از اینکه آهن یا شمشیر و
نیزه های فلزی بوجود آمده باشند انسانهای نخستین با توجه به چوبهایی که تهیه می
کردند و شاخهای حیوانات را به انتهای چوب سوار می کردند و برای شکار استفاده می
کردند وکم کم به سلاحهای فلزی پی بردند یکی از مهمترین کاربرد چوب در نبردهای تن
به تن بوده به شیوه ایی که هم کارهای هجومی وهم دفاعی صورت می گرفته و حتی بعد از
پیدایش سلاحهای فلزی نظیر شمشیر- نیزه....بازهم ازاین سلاح استفاده میشده وتا به
امروزه که به شیوه بازی محلی در آمده که دو نفر دنبال هم با رقص مخصوصی وبا صدای ضرب(سازونقاره)دنبال
هم کرده و نفری که چوب بزرگتر(پایه) داشته حالت دفاعی گرفته و نفری که چوب
کوچکتر(ترکه)داشته حمله ور شده و چوبهای همدیگررا عوض کرده و بلعکس البته چوب بازی
در قبیله لر و ترک استان به شیوه ای است که در عروسیها بصورت رقابتی ومسابقه بین دو دسته عروس و
داماد بوده وکریهایی مخصوص به خود نیز داشته و رقاب هم گاهی تا نقاط خیلی کوری
پیش می رفت وبا توجه به حساسیت جوانتر ها که گاهی نزدیک بود به درگیری
بانجامد وبا درایت بزرگان دودسته که هر
کدوم چوب جوانتر خودش را گرفته و چند دقیقه ای بازی کرده تا از اوج حساسیت شدید
کاهش دهند و با حرکات شیرین کاری خودشون به جوانترها معنی دوستی و خویشاوندی را می
آموختند و به شیوه دوستانه و آرامتری از حساسیت کاهش داده و بازی ادامه پیدا می کرد.در
چوب بازی حتی زنها دو دسته زمانی که افراد دسته آنها حمله ور می شدند وچوب خود را به
سمت حریف میزدند هلهله ای به نشانه تشویق
برپا می کردند و بلعکس وبا دستمالهایی که در دست داشتند بالای سر به نشانه شادی تکان
می دادند.
بنابراین
چوب بازی از ابتدا به این
شیوه نبوده بلکه نبردی تن به تن بوده یا حتی برای شکار استفاده می شده که
کم کم به
این شیوه درآمده که می شود اقرار کرد با توجه به پیدایش ورزش رزمی
پرثوآ(parthoowa) که ورزشهای سنتی مناطق مختلف کشور را ریشه یابی می کند و
به عموم معرفی می نماید چوب بازی هم هنر پرثوایی این منطقه باشد
چو بازی یا ترکه بازی : این بازی نوعی رقص مردانه است و در مراسم
عروسی و ختنه سورون و جشنها برگزار می شود . بازی کن همراه با آهنگ ساز و نقاره حرکت
پاهای خود را تنظیم می کند . شخصی که ترکه را در دست گرفته سعی می کند آن را به پای
حریف خود بزند حریف نیز با چوب بلند و کلفتری که دارد سعی می کند مانع برخورد ترکه
به پای خود شود . برنده کسی است که چوب را به پای حریف بزند با آنکه مانع از کتک خوردن
خود شود.
بازی الختر: این بازی در فصل بهار بصورت گروهی است .
دو گروه برابر از نظر تعداد با یک دست انگشت شصت پا را می گیرند و با دست دیگر در حالت
ایستاده افراد تیم مقابل را هل می دهند . فردی که دستش از پایش جدا شود و یا به زمین
بیفتد بازنده است
بازی خنه واتپک :این بازی همان قایم موشک بازی است . بازی
به صورت دو گروه مساوی انجام می شود . برنده بازی تیمی که افراد تیم مقابل را که مخفی
شده اند را باید پیدا کنند وافراد جوینده چنانچه فردی از تیم مخفی شونده را پیدا کنند
، یکی از آنان بر دوش شخصی مخفی شده تا محل جایگاه داوری سوار می شود .وچنانچه فرد
مخفی شده دور از چشم کسی که تعقیبش می کند به جایگاه برسد بلعکس سوار بر آن شخص
شده وچند دور با نظر فرد برنده سوار می شود
بازی چوگو : این بازی همان چوگان بازی قدیم است و
ابزار آن چوب و گوی به معنی توپ است . بازی به صورت گروهی و در دو گروه مساوی انجام
می شود.چوب اکثرا در قدیم از به هم بافتن پشم گاو و گوسفند بوده. .
بازی گرنا : این بازی به نام شال کو یا گرنا دوال هم
معروف است . بازی به صورت دو گروه از مردان تقریباً هم قد و قواره صورت می گیرد . وسیله
طناب است و یک تیم در میدان از طنابهای خود محافظت می کنند. تیم مقابل سعی دارد طنابهای
تیم داخل میدان را بازور ویا زیرکی بر باید . افراد درون میدان با پای خود به پای افراد
بیرون از دایره می زنند . برنده بازی تیمی است که فرد بیرون از میدان یا دایره را بزند
. در غیر این صورت تیم بیرون دایره با طنابهایی که ربوده اند افراد درون دایره را تا
ناحیه زیر زانو می زنند
سوار بازی(اسب سواری):
سوار
بازی اکثرا در مراسمات عروسی و یا ختنه کنون صورت می گرفته. بصورتی بوده
که سوار کاران ماهری با هم به رقابت می پرداخته اند و و یا اکثرا
شیرینکاریهایی انجام می داده اند در اینجا سوارکاران با سرعت بالا با هم
کورس بسته و واز بالاای اسب می پریده اند پایین در صورتی که از اسب جدا
نشده باشند و دوباره می پریده اند سوار بر اسب یا از این طرف اسب به سوی
دیگر اسب می پریده اند وهمچنین خیلی سریع از زیر شکم اسب رد می شدند و یک
دور کامل میزدند و دوباره بر پشت اسب سوار می شدند یا کاری انجام می داده
اند که اسب روی دو دستش می خوابیده و یا باالعکس روی دو پا می ایستاده و...
بازی بند پا : این بازی در بهار انجام می شود . ابتدا
گودالی حفر می کنند یکنفر با طناب پای خود را می بندد و در گودال می نشیند . شخصی هم
با طنابی که در دست دارد از نزدیک شدن سایر افراد نجات دهنده فرد نشسته جلوگیری می
کند . افراد برای نجات شخص درون گودال سعی می کنند بند پای وی را بر یابند . چنانچه
طناب نگهبان به یکی از آنان برخورد کرد آن شخص به جای فردی که در گودال مانده می نشیند .
دستمال بازی : این بازی ویژه زنان است . معمولاً در مراسم
جشن و سرور برگزار می شود . در این بازی زنان با لباسهای رنگارنگ و دستمالهای رنگارنگ
شرکت می کنند . در این بازی همچون چوب بازی زنان می بایست باریتم و آهنگ ساز ونقاره
دستمالهای خود را را حرکت دهند . رقص کنان می بایست با ریتم های مختلف خود را همساز
کنند . آنکه بتواند با رتیم و آهنگ دست و پای خود را هم ساز کند و بهتر برقصد ، برنده
بازی است
کل یا کل کل برد : ابزار این بازی سنگ است . معمولاً دو گروه
رقیب هر کدام تعداد هفت تخته سنگ را انتخاب و شش تخته سنگ را در یک ردیف و یکی را در
جلو آنها با فاصله 20 متر از مقابل حریف قرار می دهند . رقبا سعی می کنند که سنگهای
حریف را با سنگهای کوچک و سنگپرانی بزنند . برنده آن است که تعداد بیشتری از سنگها
را بزند .
گوشتیل یا کشتی : در این مسابقه ورزشی مهم که معمولاً در حضور جمع کثیری
از افراد محل برگزار می شود دو نفر به شیوه سنتی کشتی می گیرند . هر کدام از آنان یکدست
خود را زیر دستان دیگری عبور می دهند و دست دیگر خود را بر بالای دست دیگری قرار می
دهند . آنگاه با فشار وزور بی امان سعی می کنند که کمر همدیگر را به زمین آشنا کنند
. اگر چنانچه یکی از کشتی گیران دستهایش باز شود و یا پای حریف را بگیرد بازی مجدداً
شروع می شود
دوشنبه 24/4/1392 - 8:49
ورزش و تحرک
بازىهاى سمنان عبارتند از:
آسمون
چه رنگه، اتک متک، الکانه وازی، الک چوب، اى شنبه دوشنبه، بتراش بتراش،
بوتم بوتم، بىبى شغالک، پتهپته، پس بازیکن، تپ چالی، تخم گندیده، توپ
مرد، تیر تیر، جلادجلاد، چارتپه، چارچاری، چارقاف، چالاچالا، چهارتوپ،
خرخر، خُسخُس، خیته ، دست اندازک، دوزبازی، دوسنگکه، زنجیرباف، زوبازی،
سردرختى چه گل؟، سوت سوت، سنگ سنگ رورو، شالى نو مالى نو، شت خواندن،
شترشترو، شیر تا خط، عطارى مطاری، غافل نشی، قلعه قلعه، کالچوب، کُت
چووازی، کلاکه، کلهشکن، گارىکه، گرگم و گله مىبرم، گل یا پوچ، لیسلیس،
مات ماتو، مال مال، مرغنه وازی، ملاملا، میخ کوکو، ورچین ورچین، هفت سنگ،
همه گرگه و ...
دو بازیکن پشت به پشت مىایستند و دستهاى خود را در دستهاى دیگرى حلقه
مىکنند. یکى از آنها دیگرى را از زمین بلند مىکند و از او رنگ آسمان را
مىپرسد. نفرى که بر پشت او سوار است از رنگین بودن آسمان سخن مىگوید. کسى
که او را بلند کرده، مىپرسد: "پیرزنه چکار مىکند؟" نفر زیرى مىگوید:
"آش مىپزد " . بههمین ترتیب آنقدر سئوال و جواب ادامه پیدا مىکند که
کسى که رو قرار گرفته خسته شود. سپس نوبت او است تا دیگرى را بلند کند و
سئوال و جواب ادامه پیدا کند .
چند بالش یا متکا را روى هم مىگذارند و بهترتیب از روى آنها جست
مىزنند. پاى هرکس به بالشها گیر کند یا موقع جستزدن بىافتد، بازنده است
و از محلى که قبلاً تعیین کردهاند تا محل بازى باید به بازیکنان دیگر
کولى بدهد. هر نوبت بازى که تمام شد یک بالش یا متکا بر ارتفاع بالشها و
متکاها اضافه مىکنند تا ارتفاع آن بیشتر شود و کار پریدن از روى آنها
دشوارتر گردد .
تخم گندیده (شاهرود )
بازیکنان روى یک دایره ٔ بزرگ روى زمین مىنشینند. یکى از آنها چوب را
بهدست مىگیرد و دور دایره مىچرخد و مىگوید: "تخممرغ گندیده" بقیه جواب
مى ٔ هند: "گندیده " . دوباره بازیکن چوب به دست مىگوید: "آفتاب پرید."
بقیه جواب مىدهند : " پرید." بازیکن به دویدن و خواندن ادامه مىدهد و در
یک لحظه چوب را در کنار یکى از بازیکنان مىآندازد و فرار مىکند. فردى که
چوب در کنار آن افتاده باید او را تعقیب کند و قبل از آنکه بهجاى اول خود
برگردد، او را بزند. اگر موفق شد، بازیکنى که خورده، سوخته و به وسط دایره
مىآید و تخممرغ گندیده مىشود. اگر موفق نشد، خود سوخته است و تخممرغ
گندیده مىشود. بچهها وقتى این تعقیب و گریز ادامه دارد مىخوانند: "موش
بدو گربه گرفتت." وقتى بازیکنى تخممرغ گندیده شد، بازیکنان دستهجمعى
مىخوانند: "تخممرغ گندیده، بوى گلابى مىده." این بازى آنقدر ادامه پیدا
مىکند تا فقط دو نفر باقى بمانند که آنها برنده ٔ بازى هستند .
چارقاف (سمنان )
این بازى بهمنزله ٔ قمار است و در آن برد و باخت صورت مىگیرد. یکى از
بازیکنان چهار قاب را بالا مىاندازد تا روى زمین بىافتد. وضعیت قرار
گرفتن قاپها باعث بُرد یا باخت پرتابکننده قاپها را مشخص مىکند مثلاً
چهارقاب از طرف اسب روى زمین بىافتد (هریک از طرفهاى قاب اسمى دارد)
پرتابکننده چهار برابر مبلغ شرطبندى را دریافت مىکند. اگر سه اسب و یک
خر بیاید دو اسب حساب مىشود. اگر دو خر و دو اسب بیاید باید از اول پرتاب
شود. وقتى هنوز قاپها در هوا هستند طرف مقابل مىتواند بگوید "بتیا" یعنى
پوچ که در واقع بازى را باطل مىکند یعنى اگر اسب یا خر بیاید حساب نمىشود
.
زوبازى (گرمسار )
ابتدا دور زمین بازى را بهصورت مربع یا مستطیل خط مىکشند. آنگاه به
شیوه ٔ [کف دست، پشت دست] یادگیرى انجام مىشود و بازیکنان به دو گروه
مساوى تقسیم مىشوند. سپس به شیوه ٔ [مسابقه ٔ دو] گروه داخل و خارج دایره
را مشخص مىکنند. گروه برنده در مسابقه ٔ دو، داخل زمین قرار مىگیرد.
افراد گروه دیگر بهترتیب با کشیدن زو داخل زمین مىشوند و باید سعى کنند
تا قبل از قطع شدن زو یکى از افراد داخل زمین را بزنند که در اینصورت هر
دو نفر ( خورده و زده) بیرون از دایره قرار مىگیرند و سپس نوبت به نفر
بعدى مىرسد که وارد زمین شود. زمانى که همه ٔ افراد داخل زمین زده شوند،
جاى دو گروه عوض مىشود و بههمین ترتیب بازى را تا هر زمان که مایل باشند
ادامه مىدهند .
عطارى مطارى (âttari mattari) ( سمنان )
ابتدا "تر یا خشک" کرده و به این ترتیب نفر سواره و پیاده را مشخص
مىکنند. بازیکنى که برپشت دیگرى سوار است با یک دست چشمان او را مىگیرد و
تعدادى از انگشتان دست دیگر خود را جدا نگاه داشته و از او مىپرسد:
"عطارى مطارى شیشه بر کمر داری، اى بار بگو چندتا است؟" اگر فرد خمشده
جواب صحیح داد، جاى دو نفر عوض مىشود .
گارىکه (gari-ka) ( سمنان )
یکى از بازیکنان اسب مىشود و دیگرى بهجاى گارى دستهاى خود را برشانه ٔ
او مىگذارد و خم مىشود. سومین بازیکن بر پشت نفر دوم سوار مىشود و اسب و
گارى حرکت مىکنند. بازیکنان پس از طى مسافتى جاهاى خود را تغییر مىدهند .
دوشنبه 24/4/1392 - 8:45