• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
تعداد مطالب : 11098
تعداد نظرات : 597
زمان آخرین مطلب : 3564روز قبل
امر به معروف و نهی از منکر

 

 

مباهله



امروز روز مباهله بود
روز بیست و چهارم ذوالحجه روزی است که رسول خدا (ص) با مسیحیان نجران که حرفهای او را باور نداشتند مباهله کرد؛ و حقانیت اهل بیت(ع) را نیز به اثبات رساند.
معنای لغوی و اصطلاحی مباهله
مباهله در اصل از «بَهل» به معنی رها کردن و برداشتن قید و بند از چیزی است. اما مباهله به معنای لعنت کردن یکدیگر و نفرین کردن است. کیفیت مباهله به این گونه است که افرادی که درباره مسئله مذهبی مهمی گفتگو دارند در یک جا جمع شوند و به درگاه خدا تضرّع کنند و از او بخواهند که دروغ گو را رسوا سازد و مجازات کند.
شرح مختصر واقعه مباهله
مباهله پیامبر با مسیحیان نجران، در روز بیست وچهارم ذی الحجّه سال دهم هجری اتفاق افتاد. پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم طی نامه ای ساکنان مسیحی نجران را به آیین اسلام دعوت کرد. مردم نجران که حاضر به پذیرفتن اسلام نبودند نمایندگان خود را به مدینه فرستادند و پیامبر آنان را به امر خدا به مباهله دعوت کرد. وقتی هیئت نمایندگان نجران، وارستگی پیامبر را مشاهده کردند، از مباهله خودداری کردند. ایشان خواستند تا پیامبر اجازه دهد تحت حکومت اسلامی در آیین خود باقی بمانند.
موقعیت جغرافیایی
بخش با صفای نجران، با هفتاد دهکده تابع خود، در نقطه مرزی حجاز و یمن قرار گرفته است. در آغاز طلوع اسلام این نقطه، تنها نقطه مسیحی نشین حجاز بود که مردم آن به عللی از بت پرستی دست کشیده و به آیین مسیح علیه السلام گرویده بودند.
دعوت به اسلام
پیامبر اکرم، حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم در ادامه رسالت خویش و ابلاغ پیام الهی، به بسیاری از ممالک و کشورها نامه نوشت یا نماینده فرستاد تا ندای حق پرستی و یکتاپرستی را به گوش جهانیان برساند. هم چنین نامه ای به اسقف نجران، «ابوحارثه»، نوشت و طی آن نامه ساکنان نجران را به آیین اسلام دعوت فرمود.
نامه حضرت محمد ـ صلی الله علیه و آله ـ به اسقف نجران
مشروح نامه پیامبر به اسقف نجران چنین بود: «به نام خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب. [این نامه ایست] از محمد، پیامبر خدا، به اسقف نجران. خدای ابراهیم و اسحاق و یعقوب را ستایش می کنم و شما را از پرستش بندگان به پرستش خدا فرا می خوانم. شما را دعوت می کنم که از ولایت بندگان خدا خارج شوید و در ولایت خداوند درآیید و اگر دعوت مرا نپذیرفتید باید به حکومت اسلامی مالیات (جزیه) بپردازید [تا در برابر این مبلغ، از جان و مال شما دفاع کند] و در غیر این صورت به شما اعلام خطر می شود».
عکس العمل نجرانی‏ها
نمایندگان پیامبر که حامل نامه دعوت به اسلام از جانب پیامبر بودند، وارد نجران شدند و نامه را به اسقف نجران دادند. او نیز شورایی تشکیل داد و با آنان به مشورت پرداخت. یکی از آنان که به عقل و درایت مشهور بود گفت: «ما بارها از پیشوایان خود شنیده ایم که روزی منصب نبوت از نسل اسحاق به فرزندان اسماعیل انتقال خواهد یافت و هیچ بعید نیست که محمد ـ که از اولاد اسماعیل است ـ همان پیامبر موعود باشد». بنابراین شورا نظر داد که گروهی به عنوان هیئت نمایندگان نجران به مدینه بروند تا از نزدیک با محمد صلی الله علیه و آله وسلم تماس گرفته، دلایل نبوت او را بررسی کنند.
گفتگوی پیامبر ـ صلی الله علیه و آله ـ با هیئت نجرانی
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم در مذاکره ای که با هیئت نجرانی در مدینه به انجام رسانید آنان را به پرستش خدای واحد دعوت کرد. امّا آنان بر ادعای خود اصرار داشتند و دلیل الوهیت مسیح را، تولد عیسی علیه السلام بدون واسطه پدر می دانستند. در این هنگام فرشته وحی نازل شد و این سخن خدا را بر قلب پیامبر جاری ساخت: «به درستی که مَثَل عیسی نزد خداوند مانند آدم است که خدا او را از خاک آفرید». در این آیه، خداوند، با بیان شباهت تولد حضرت عیسی علیه السلام و حضرت آدم علیه السلام ، یادآوری می کند که آدم را با قدرت بی پایان خود، بدون این که دارای پدر و مادری باشد، از خاک آفرید و اگر نداشتن پدر گواه این باشد که مسیح فرزند خداست، پس حضرت آدم برای این منصب شایسته تر است؛ زیرا او نه پدر داشت و نه مادر. اما با وجود گفتن این دلیل، آنان قانع نشدند و خداوند به پیامبر خود، دستور مباهله داد تا حقیقت آشکار و دروغ گو رسوا شود.
آیه مباهله
خداوند پیش از نازل کردن آیه مباهله، در آیاتی چند به چگونگی تولد عیسی علیه السلام می پردازد و مسیحیان را با منطق عقل و استدلال روبرو می کند و از آنان می خواهد که عاقلانه به موضوع بنگرند. بنابراین پیامبر، در ابتدا سعی کرد با دلایل روشن و قاطع آنان را آگاه کند، اما چون استدلال موجب تنبّه آنان نشد و با لجاجت و ستیز آنان مواجه گشت، به امر الهی به مباهله پرداخت. خداوند در آیه 61 سوره آل عمران می فرماید: «هرگاه بعد از دانشی که به تو رسیده، کسانی با تو به محاجّه و ستیز برخیزند، به آنها بگو فَمَنْ حَآجَّکَ فِیهِ مِن بَعْدِ مَا جَاءکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْاْ نَدْعُ أَبْنَاءنَا وَأَبْنَاءکُمْ وَنِسَاءنَا وَنِسَاءکُمْ وَأَنفُسَنَا وأَنفُسَکُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَل لَّعْنَةَ اللّهِ عَلَى الْکَاذِبِینَ.
بیایید پسرانمان و پسرانتان و زنانمان و زنانتان و ما خویشان نزدیک و شما خویشان نزدیک خود را فرا خوانیم سپس مباهله کنیم و لعنت ‏خدا را بر دروغگویان قرار دهیم.( سوره آل عمران، آیه 61)
دیدگاه بزرگان نجران درباره مباهله
در روایات اسلامی آمده است که چون موضوع مباهله مطرح شد، نمایندگان مسیحی نجران از پیامبر مهلت خواستند تا در این کار بیندیشند و با بزرگان خود به شور بپردازند. نتیجه مشاوره آنان که از ملاحظه ای روان شناسانه سرچشمه می گرفت این بود که به افراد خود دستور دادند اگر مشاهده کردید محمد با سر و صدا و جمعیت و جار و جنجال به مباهله آمد با او مباهله کنید و نترسید؛ زیرا در آن صورت حقیقتی در کار او نیست که متوسل به جاروجنجال شده است و اگر با نفرات بسیار محدودی از نزدیکان و فرزندان خردسالش به میعادگاه آمد، بدانید که او پیامبر خداست و از مباهله با او بپرهیزید که خطرناک است.
در میعادگاه چه گذشت؟
طبق توافق قبلی، پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و نمایندگان نجران برای مباهله به محل قرار رفتند. ناگاه نمایندگان نجران دیدند که پیامبر فرزندش حسین علیه السلام را در آغوش دارد، دست حسن علیه السلام را در دست گرفته و علی و زهرا علیهماالسلام همراه اویند و به آنها سفارش می کند هرگاه من دعا کردم شما آمین بگویید. مسیحیان، هنگامی که این صحنه را مشاهد کردند، سخت به وحشت افتادند و از این که پیامبر، عزیزترین و نزدیک ترین کسانِ خود را به میدان مباهله آورده بود، دریافتند که او نسبت به ادعای خود ایمان راسخ دارد؛ زیرا در غیر این صورت، عزیزان خود را در معرض خطر آسمانی و الهی قرار نمی داد. بنابراین از اقدام به مباهله خودداری کردند و حاضر به مصالحه شدند.
سخنان ابوحارثه درباره مصالحه
هنگامی که هیئت نجرانی پیامبر را در اجرای مباهله مصمّم دیدند، سخت به وحشت افتادند. ابوحارثه که بزرگ ترین و داناترین آنان و اسقف اعظم نجران بود گفت: «اگر محمد بر حق نمی بود چنین بر مباهله جرئت نمی کرد. اگر با ما مباهله کند، پیش از آن که سال بر ما بگذرد یک نصرانی بر روی زمین باقی نخواهد ماند». و به روایت دیگر گفت: «من چهره هایی را می بینم که اگر از خدا درخواست کنند که کوه ها را از جای خود بکند، هر آینه خواهد کَند. پس مباهله نکنید که در آن صورت هلاک می شوید و یک نصرانی بر روی زمین نخواهد ماند».
سرانجام مباهله
ابوحارثه، بزرگ گروه، به خدمت حضرت آمد و گفت: «ای ابوالقاسم، از مباهله با ما درگذر و با ما مصالحه کن بر چیزی که قدرت بر ادای آن داشته باشیم». پس حضرت با ایشان مصالحه نمود که هرسال دوهزار حُلّه بدهند که قیمت هر حلّه چهل درهم باشد و بر آنان که اگر جنگی روی دهد، سی زره و سی نیزه و سی اسب به عاریه بدهند.
مباهله، اثبات صدق دعوت پیامبر(ص)
مباهله پیامبر با نصرانیان نجران، از دو جنبه نشان درستی و صداقت اوست. اوّلاً، محض پیشنهاد مباهله از جانب پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم خود گواه این مدعاست؛ زیرا تا کسی به صداقت و حقانیّت خود ایمان راسخ نداشته باشد پا در این ره نمی نهد. نتیجه مباهله، بسیار سخت و هولناک است و چه بسا به از بین رفتن و نابودی دروغ گو بینجامد. از طرف دیگر، پیامبر کسانی را با خود به میدان مباهله آورد که عزیزترین افراد و جگرگوشه های او بودند. این خود، نشان عمق ایمان و اعتقاد پیامبر به درستی دعوتش می باشد که با جرأت تمام، نه تنها خود، بلکه خانواده اش را در معرض خطر قرار می دهد.
مباهله، سند عظمت اهل بیت(ع)
مفسران و محدثان شیعه و اهل تسنّن تصریح کرده اند که آیه مباهله در حق اهل بیت پیامبر نازل شده است و پیامبر تنها کسانی را که همراه خود به میعادگاه برد فرزندانش حسن و حسین و دخترش فاطمه و دامادش علی علیهم السلام بودند. بنابراین منظور از «اَبْنائَنا» در آیه منحصرا حسن و حسین علیهماالسلام هستند، همان طور که منظور از «نِساءَنا» فاطمه علیهاالسلام و منظور از «اَنْفُسَنا» تنها علی علیه السلام بوده است. این آیه هم چنین به این نکته لطیف اشاره دارد که علی علیه السلام در منزلت جان و نفس پیامبر است.
دو روایت در شأن اهل بیت (ع)
در کتاب عیون اخبار الرّضا درباره مجلس بحثی که مأمون در دربار خود تشکیل داده بود، چنین آمده است: امام علی بن موسی الرضا علیه السلام فرمودند: «خداوند پاکان بندگان خود را در آیه مباهله مشخص ساخته است و به دنبال نزول این آیه، پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم ، علی و فاطمه و حسن و حسین علیهم السلام را با خود به مباهله برد. این مزیّتی است که هیچ کس در آن بر اهل بیت پیشی نگرفته و فضیلتی است که هیچ انسانی به آن نرسیده و شرفی است که قبل از آن، هیچ کس از آن برخوردار نبوده است».
در کتاب غایة المرام به نقل از صحیح مسلم آمده است: روزی معاویه به سعد بن ابی وقاص گفت: چرا ابوتراب را دشنام نمی‏گویی؟! گفت: از آن وقت که به یاد سه چیز افتادم که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم درباره علی فرمود، از این کار صرف نظر کردم. یکی آن بود که وقتی آیه مباهله نازل شد پیغمبر تنها از فاطمه و حسن و حسین و علی دعوت کرد و سپس فرمود: «اللهم هؤلاء اهلی؛ خدایا، اینها خاصّان منند»...
اعمال روز مباهله
روز بیست و چهارم ذی الحجّه، روز مباهله پیامبر با مسیحیان نجران است که در نزد مسلمانان، اهمیت خاصّی دارد؛ چرا که گواه حقانیت و درستی دعوت پیامبر و عظمت شأن اهل بیت مکرّم اوست. در کتاب شریف مفاتیح الجنان، اعمال مخصوصی بدین شرح برای این روز ذکر شده است:
اول: غسل، که نشان پالایش ظاهر از هر آلودگی و آمادگی برای آرایش جان و صفای باطن است؛
دوم: روزه، که سبب شادابی درون است؛
سوم: دو رکعت نماز؛
چهارم: دعای مخصوص این روز که به دعای مباهله معروف است و شبیه دعای سحر ماه رمضان می باشد.
هم چنین در این روز خواندن زیارت امیرالمؤمنین به ویژه زیارت جامعه روایت شده است. احسان به فقرا و محرومان به تأسّی از مولی الموحدین علی علیه السلام که در رکوع نمازش به نیازمند احسان فرمود، سفارش شده است.
بخش هایی از دعای روز مباهله
خداوندا، بر محمد و آل محمد درود فرست و به من شادی و خرّمی، استقامت و گشایش، عافیت و سلامت و کرامت، روزی پاک و فراوان، و هر نعمت و وسعت که نازل شده یا از آسمان به زمین نازل می شود، قسمت کن.
خداوندا، اگر گناهان چهره مرا نزد تو فرسوده اند و میان من و تو حایل شده اند و حالم را نزد تو دگرگون کرده اند، از تو درخواست می کنم به نور آبرویت که خاموش نشود و به آبروی حبیبت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم و به آبروی وصیّت علّی مرتضی علیه السلام و به حق اولیائت که آنها را برگزیدی که بر محمد و آل محمد درود بفرستی و هر گناه که کرده ام بیامرزی و مرا در باقی مانده عمرم حفاظت کنی.
خداوندا، من مطیع توام، پس از من خشنود باش. عملم را ختم به خیر کن و ثواب آن را برایم در بهشت مقرّر دار و آنچه خود سزاوار آنی برای من انجام ده، ای سزاوار تقوا و آمرزش. رحمت فرست بر محمد و آل محمد و به رحمت خود به من رحم کن، ای مهربان ترینِ مهربانان
چهارشنبه 8/8/1392 - 15:1
امر به معروف و نهی از منکر

 

 


چهره های آسمانی





چیزی از طلوع خورشید نگذشته بود و هنوز خورشید سوزان جزیره العرب،
گرمای خویشرا بر خنکای بامدادان مسلط نکرده بود؛

ولی همه اهل مدینه در بیرون شهر، نگران و امیدوار، انتظار واقعه ای تازه
را می کشیدند.


آن سوتر، مسیحیان نجران نیز حاضر بودند؛ ولی نگرانی و دلهره در چهره هاشان موج می زد، از دیروز کهپس از ساعت ها بحثِ بزرگانشان با رسول خدا صلی الله علیه و آله و قانع نشدن آنها، ناچار به پیشنهادمباهله حضرت تن دادند، تا امروز، خواب برچشمانشان حرام شده بود،...

ناگهان مردی فریاد زد رسول خدا، رسول خدا صلی الله علیه و آله می آیند.


همه گردن کشیدند تا ببینند آن حضرت با چه هیئتی و به همراه چه کسانی به
مباهله آمده.خبر به بزرگ مسیحیان، «ابوحارثه»، رسید؛

او نیز عصا زنان خود را به جلوی جمعیت رساند و حیرت زده
رسول خدا صلی الله علیه و آله را دید؛


در حالی که دست کودکی را در دست دارد و کودکی خردسال نیز در آغوش اوست؛ آرام و باوقار، همراه جوانی نورانی در کنار و زنی باوقار در پشت سر،
پیش می آید...

با شگفتی پرسید: اینان کیستند؟
کسی پاسخ داد: آن جوان، پسر عم و داماد اوست و آن زن نیز فاطمه دختر او
و عزیزترین مردم در نزد او؛
و آن دو کودک نیز فرزندان آنها هستند...


ابوحارثه بی درنگ گفت: «چهره هایی را می بینم که اگر از خدا بخواهند کوه ها
رااز جای برکَنَد چنین خواهد کرد ؛

بترسید و با آنها مباهله نکنید که هلاک خواهید شد و حتی یک نصرانی در
زمین باقی نخواهد ماند...».



چهارشنبه 8/8/1392 - 15:0
دعا و زیارت

 

 

بخش هایی از دعای روز مباهله


خداوندا، بر محمد و آل محمد درود فرست و به من شادی و خرّمی، استقامت و گشایش، عافیت و سلامت و کرامت، روزی پاک و فراوان، و هر نعمت و وسعت که نازل شده یا از آسمان به زمین نازل می شود، قسمت کن.

خداوندا، اگر گناهان چهره مرا نزد تو فرسوده اند و میان من و تو حایل شده اند و حالم را نزد تو دگرگون کرده اند، از تو درخواست می کنم به نور آبرویت که خاموش نشود و به آبروی حبیبت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله وسلم و به آبروی وصیّت علّی مرتضی علیه السلام و به حق اولیائت که آنها را برگزیدی که بر محمد و آل محمد درود بفرستی و هر گناه که کرده ام بیامرزی و مرا در باقی مانده عمرم حفاظت کنی.

خداوندا، من مطیع توام، پس از من خشنود باش. عملم را ختم به خیر کن و ثواب آن را برایم در بهشت مقرّر دار و آنچه خود سزاوار آنی برای من انجام ده، ای سزاوار تقوا و آمرزش. رحمت فرست بر محمد و آل محمد و به رحمت خود به من رحم کن، ای مهربان ترینِ مهربانان.

چهارشنبه 8/8/1392 - 14:58
دعا و زیارت

 

 

چهارم : خواندن دعاى مباهله كه شبیه به دعاى سحرهاى ماه رمضان است و شیخ و سیّد هر دو نقل كرده اند لكن مابین روایات آن دو بزرگوار اختلاف كثیر است و من اختیار مى كنم روایت شیخ را در مصباح فرموده دعاء روز مباهله روایت شده با فضیلت آن از حضرت صادق علیه السلام مى گویى :


اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ مِنْ بَهاَّئِكَ بِاَبْهاهُ وَكُلُّ بَهاَّئِكَ بَهِىُّ


خدایا از تو خواهم از درخشنده ترین مراتب درخشندگیت و همه مراتب آن درخشنده است


اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِبَهاَّئِكَ كُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ مِنْ جَلالِكَ


خدایا از تو خواهم به تمام مراتب درخشندگیت خدایا از تو خواهم از باشوكت ترین مراتب


بِاَجَلِّهِ وَكُلُّ جَلالِكَ جَلیلٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِجَلالِكَ كُلِّهِ


جلالت و تمام مراتب جلال تو شوكتمند است خدایا از تو خواهم به همه مراتب جلالت


اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ مِنْ جَمالِكَ بِاَجْمَلِهِ وَكُلُّ جَمالِكَ جَمیلٌ اَللّهُمَّ


خدایا از تو خواهم از زیباترین مراتب جمال تو و همه مراتب جمالت زیباست خدایا


اِنّى اَسْئَلُكَ بِجَمالِكَ كُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوكَ كَما اَمَرْتَنى فَاسْتَجِبْ


از تو خواهم به همه مراتب جمالت خدایا تو را خوانم چنانچه دستورم دادى پس دعایم را به اجابت رسان


لى كَما وَعَدْتَنى اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ مِنْ عَظَمَتِكَ بِاَعْظَمِها وَكُلُّ


چنانچه وعده ام دادى خدایا از تو خواهم از بزرگترین مراتب عظمتت و همه


عَظَمَتِكَ عَظَیمَةٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِعَظَمَتِكَ كُلِّها اَللّهُمَّ اِنّى اَسَئَلُكَ


مراتب آن بزرگ است خدایا از تو خواهم به همه عظمتت خدایا از تو خواهم


مِنْ نُورِكَ بِاَنْوَرِهِ وَكُلُّ نُورِكَ نَیِّرٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِنُورِكَ كُلِّهِ


از تابنده ترین مراتب روشنیت و همه مراتب آن تابنده است خدایا از تو خواهم به تمام مراتب روشنیت


اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ مِنْ رَحْمَتِكَ بِاَوْسَعِها وَكُلُّ رَحْمَتِكَ واسِعَةٌ


خدایا از تو خواهم از وسیع ترین مراتب رحمتت و همه رحمت تو وسیع است


اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِرَحْمَتِكَ كُلِّها اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوكَ كَما اَمَرْتَنى


خدایا از تو خواهم به همه مراتب رحمتت خدایا تو را مى خوانم همچنانكه دستورم دادى


فَاسْتَجِبْ لى كَما وَعَدْتَنى اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ مِنْ كَمالِكَ بِاَكْمَلِهِ


پس اجابت كن دعایم را چنانچه وعده فرمودى خدایا از تو خواهم از كاملترین مراتب كمالت


وَكُلُّ كَمالِكَ كامِلٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِكَمالِكَ كُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّى


و تمام مراتب آن كامل است خدایا از تو خواهم به تمام مراتب كمالت خدایا از تو


اَسْئَلُكَ مِنْ كَلِماتِكَ بِاَتَمِّها وَكُلُّ كَلِماتِكَ تاَّمَّةٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ


خواهم از تمامترین كلمات و سخنانت و تمام كلماتت تام و تمام است خدایا از تو خواهم


بِكَلِماتِكَ كُلِّهَا اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ مِنْ اَسْماَّئِكَ بِاَكْبَرِها وَكُلُّ


به كلماتت همگى خدایا از تو خواهم به بزرگترین نامهایت و همه


اَسْماَّئِكَ كَبیرَةٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِاَسْماَّئِكَ كُلِّها اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوكَ


نامهایت بزرگ است خدایا از تو خواهم به نامهایت همگى خدایا من تو را مى خوانم


كَما اَمَرْتَنى فَاسْتَجِبْ لى كَما وَعَدْتَنى اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ مِنْ


چنانچه به من دستور دادى پس به اجابت رسان دعایم را چنانچه وعده ام فرمودى خدایا از تو خواهم به


عِزَّتِكَ باَعَزِّها وَكُلُّ عِزَّتِكَ عَزیزَةٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِعِزَّتِكَ كُلِّها


عزیزترین مراتب عزتت و همه مراتب تو عزیز است خدایا از تو خواهم به همه مراتب عزتت


اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ مِنْ مَشِیَّتِكَ بِاَمْضاها وَكُلُّ مَشِیَّتِكَ ماضِیَةٌ


خدایا از تو خواهم به گذراترین اراده و خواستت و همه مراتب اراده تو گذراست


اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِمَشِیَّتِكَ كُلِّها اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِقُدْرَتِكَ الَّتىِ


خدایا از تو خواهم به تمام مراتب اراده و خواستت خدایا از تو خواهم بدان قدرتت كه بوسیله آن بر همه چیز


اسْتَطَلْتَ بِها عَلى كُلِّشَىْءٍ وَكُلُّ قُدْرَتِكَ مُسْتَطیلَةٌ اَللّهُمَّ اِنّى


برترى گرفتى گرچه تمام مراتب قدرتت برترى گیرنده است خدایا از تو


اَسْئَلُكَ بِقُدْرَتِكَ كُلِّها اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوكَ كَما اَمَرْتَنى فَاسْتَجِبْ لى


خواهم به تمام مراتب قدرتت خدایا من تو را خوانم چنانچه دستورم دادى تو هم اجابتم كن چنانچه


كَما وَعَدْتَنى اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ مِنْ عِلْمِكَ بِاَنْفَذِهِ وَكُلُّ عِلْمِكَ نافِذٌ


وعده فرمودى خدایا از تو خواهم از نافذترین مراتب دانشت با این كه تمام مراتب دانشت نافذ است


اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِعِلْمِكَ كُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ مِنْ قَوْلِكَ بِاَرْضاهُ


خدایا از تو خواهم به مراتب دانشت همگى خدایا از تو خواهم از پسندیده ترین گفتارت


وَكُلُّ قَوْلِكَ رَضِىُّ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِقَوْلِكَ كُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ


و تمام گفتار تو پسندیده است خدایا از تو خواهم به همه گفتارت خدایا از تو خواهم


مِنْ مَساَّئِلِكَ بِاَحَبِّهاَّ وَكُلُّها اِلَیْكَ حَبیبَةٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِمَساَّئِلِكَ


به محبوبترین چیزى كه از تو درخواست شده و همه آنها پیش تو محبوب است خدایا از تو خواهم به تمام آنچه از تو


كُلِّها اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوكَ كَما اَمَرْتَنى فَاسْتَجِبْ لى كَما وَعَدْتَنى


درخواست شده خدایا من تو را خوانم چنانچه دستورم دادى پس اجابتم كن چنانچه وعده ام فرمودى


اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ مِنْ شَرَفِكَ بِاَشْرَفِهِ وَكُلُّ شَرَفِكَ شَریفٌ اَللّهُمَّ


خدایا از تو خواهم به شریفترین مراتب شرفت و تمامى مراتب شرف تو شریف است خدایا


اِنّى اَسْئَلُكَ بِشَرَفِكَ كُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ مِنْ سُلْطانِكَ بِاَدْوَمِهِ


از تو خواهم به مراتب شرفت همگى خدایا از تو خواهم به حق بادوامترین مراتب سلطنتت


وَكُلُّ سُلطانِكَ داَّئِمٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِسُلْطانِكَ كُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّى


و تمام مراتب آن دائمى است خدایا از تو خواهم به مراتب سلطنتت همگى خدایا از تو


اَسْئَلُكَ مِنْ مُلْكِكَ بِاَفْخَرِهِ وَكُلُّ مُلْكِكَ فاخِرٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ


خواهم به گرانمایه ترین مراتب فرمانرواییت و تمام مراتب فرمانرواییت گرانمایه است خدایا از تو خواهم


بِمُلْكِكَ كُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوكَ كَما اَمَرْتَنى فَاسْتَجِبْ لى كَما


به تمام مراتب فرمانرواییت خدایا من تو را خوانم چنانچه دستورم دادى پس اجابتم كن چنانچه


وَعَدْتَنى اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ مِنْ عَلاَّئِكَ بِاَعْلا هُ وَكُلُّ عَلاَّئِكَ ع الٍ


وعده ام فرمودى خدایا از تو خواهم به والاترین مراتب بلندیت و تمام مراتب بلندى تو والا است


اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِعَلاَّئِكَ كُلِّهِ اَللّ- هُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ مِنْ ای اتِكَ

خدایا از تو خواهم به والاترین مراتب بلندیت همگى خدایا از تو خواهم به


بِاَعْجَبِها وَكُلُّ ایاتِكَ عَجیبَةٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِایاتِكَ كُلِّها اَللّهُمَّ

شگفت ترین آیات و نشانه هایت و همه آیات تو شگفت است خدایا از تو خواهم به آیاتت همگى خدایا


اِنّى اَسْئَلُكَ مِنْ مَنِّكَ بِاَقْدَمِهِ وَكُلُّ مَنِّكَ قَدیمٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ

از تو خواهم به قدیمترین نعمتت و همه نعمتهایت قدیم است خدایا از تو خواهم


بِمَنِّكَ كُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوكَ كَما اَمَرْتَنى فَاسْتَجِبْ لى كَما

به همه اقسام نعمتت خدایا من تو را خوانم چنانچه دستورم دادى پس اجابت كن دعایم را چنانچه


وَعَدْتَنى اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِما اَنْتَ فیهِ مِنَ الشُّؤُنِ وَالْجَبَرُوتِ

وعده فرمودى خدایا و من از تو خواهم به آنچه تو در آنى از مقامات و قدرت و عظمتت

اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِكُلِّ شَاءْنٍ وَكُلِّ جَبَرُوتٍ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِما

خدایا از تو خواهم به حق هر مقام و هر قدرت و عظمتى كه دارى خدایا و من از تو خواهم بدانچه


تُجیبُنى بِهِ حینَ اَسْئَلُكَ یا اَللّهُ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ اَسْئَلُكَ بِبَهآءِ لا اِلهَ

اجابتم كنى بدان هنگامى كه تورا خوانم اى خدا اى كه معبودى جز تو نیست از تو خواهم به درخشندگى (یا ارجمندى ) كلمه


اِلاّ اَنْتَ یا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ اَسْئَلُكَ بِجَلالِ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ یا لا اِلهَ اِلاّ

((لااله الا انت )) اى كه نیست معبودى جز تو از تو خواهم به جلال و شوكت كلمه ((لا اله الا انت )) اى كه معبودى جز تو نیست


اَنْتَ اَسْئَلُكَ بِلا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوكَ كَما اَمَرْتَنى

از تو خواهم به كلمه ((لااله الاانت )) خدایا تو را خوانم چنانچه دستورم دادى پس اجابت كن دعایم را


فَاسْتَجِبْ لى كَما وَعَدْتَنى اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ مِنْ رِزْقِكَ باَعَمِّهِ

چنانچه وعده ام فرمودى خدایا از تو خواهم از عمومى ترین اقسام روزیت


وَكُلُّ رِزْقِكَ عآمُّ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِرِزْقِكَ كُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ

و تمام اقسام روزى تو عمومى است خدایا از تو خواهم به تمام اقسام روزى تو خدایا از تو خواهم


مِنْ عَطآئِكَ بِاَهْنَاِهِ وَكُلُّ عَطآئِكَ هَنیئٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِعَطآئِكَ

از گواراترین عطایاى تو و تمام عطاهایت گوارا است خدایا از تو خواهم به تمام عطایایت


كُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ مِنْ خَیْرِكَ باَعْجَلِهِ وَكُلُّ خَیْرِكَ عاجِلٌ اَللّهُمَّ

خدایا از تو خواهم به فورى ترین خیر و نیكیت و تمام نیكیهاى تو فورى است خدایا


اِنّى اَسْئَلُكَ بِخَیْرِكَ كُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ مِنْ فَضْلِكَ بِاَفْضَلِهِ وَكُلُّ

از تو خواهم به تمام نیكیهایت خدایا از تو خواهم به فزونترین فضل تو و همه


فَضْلِكَ فاضِلٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِفَضْلِكَ كُلِّهِ اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوكَ

فضل تو فزون است خدایا از تو خواهم به فضل تو همگى خدایا تو را خوانم


كَما اَمَرْتَنى فَاسْتَجِبْ لى كَما وَعَدْتَنى اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ

چنانچه دستورم دادى پس اجابتم كن چنانچه وعده ام فرمودى خدایا درود فرست بر محمد


وَ الِ مُحَمَّدٍ وَابْعَثْنى عَلَى الاِْیمانِ بِكَ وَالتَّصْدیقِ بِرَسُولِكَ عَلَیْهِ

و آل محمد و برانگیز مرا با داشتن ایمان به خودت و تصدیق به رسولت - كه درود بر او


وَ الِهِ السَّلامُ وَالْوِلایَةِ لِعَلِىِّ بْنِ اَبیطالِبٍ وَالْبَرائَةِ مِنْ عَدُوِّهِ

و آلش باد - و ولایت على بن ابیطالب و بیزارى از دشمنش


وَالاْیتِمامِ بِالاْئِمَّةِ مِنْ الِ مُحَمَّدٍ عَلَیْهِمُ السَّلامُ فَاِنّى قَدْ رَضیتُ

و اقتدا به امامان از آل محمد علیهم السلام زیرا كه من خوشنودم


بِذلِكَ یا رَبِّ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ عَبْدِكَ وَرَسُولِكَ فِى الاْوَّلینَ

بدین اى پروردگار من خدایا درود فرست بر محمد بنده و رسولت در زمره اولین


وَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ فِى الاْخِرینَ وَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ فِى الْمَلاَءِ

و درود فرست بر محمد در زمره آخرین و درود فرست بر محمد در عالم


الاْعْلى وَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ فِى الْمُرْسَلینَ اَللّهُمَّ اَعْطِ مُحَمَّدا

بالا و درود فرست بر محمد در زمره مرسلین خدایا عطا كن به محمد مقام


الْوَسیلَةَ وَالشَّرَفَ وَالْفَضیلَةَ وَالدَّرَجَةَ الْكَبیرَةَ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى

وسیله و شرف و فضیلت و درجه بزرگ را خدایا درود فرست بر


مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَقَنِّعْنى بِما رَزَقْتَنى وَبارِكْ لى فیما اتَیْتَنى

محمد و آل محمد و قانع كن مرا بدانچه روزیم كرده اى و بركت ده به من در آنچه به من داده اى


وَاحْفَظْنى فى غَیْبَتى وَكُلِّ غائِبٍ هُوَ لى اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ

و نگهدارى كن مرا در غیبتم و هر غائبى كه مربوط به من است خدایا درود فرست بر محمد


وَ الِ مُحَمَّدٍ وَابْعَثْنى عَلىَ الاِْیمانِ بِكَ وَالتَّصْدیقِ بِرَسُولِكَ اَللّهُمَّ

و آل محمد و برانگیزم بر ایمان به خودت و تصدیق به رسولت خدایا


صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَسْئَلُكَ خَیْرَ الْخَیْرِ رِضْوانَكَ وَالْجَنَّةَ

درود فرست بر محمد و آل محمد و از تو خواهم خوبترین خوبها را كه خوشنودى تو و بهشت باشد

وَاَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّ الشَرِّ سَخَطِكَ وَالنّارِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ

و پناه برم به تو از بدترین بدها كه خشم تو و آتش دوزخ باشد خدایا درود فرست بر محمد


وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاحْفَظْنى مِنْ كُلِّ مُصیبَةٍ وَمِنْ كُلِّ بَلِیَّةٍ وَمِنْ كُلِّ عُقُوبَةٍ

و آل محمد و محافظت كن مرا از هر پیش آمد ناگوار و از هر گرفتارى و از هر شكنجه


وَمِنْ كُلِّ فِتْنَةٍ وَمِنْ كُلِّ بَلاَّءٍ وَمِنْ كُلِّ شَرٍّ وَمِنْ كُلِّ مَكْرُوهٍ وَمِنْ كُلِّ

و از هر فتنه و از هر بلاء و از هر بدى و از هر ناراحتى و از هر مصیبت و از هر


مُصیبَةٍ وَمِنْ كُلِّ افَةٍ نَزَلَتْ اَوْ تَنْزِلُ مِنَ السَّمآءِ اِلَى الاْرْضِ فى هذِهِ

آفتى كه نازل شده یا بعد از این از آسمان بزمین نازل شود در این


السّاعَةِ وَفى هذِهِ اللّیْلَةِ وَفى هذَا الْیَومِ وَفى هذَا الشَّهْرِ وَفى هذِهِ

ساعت و در این شب و در این روز و در این ماه و در این


السَّنَةِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاقْسِمْ لى مِنْ كُلِّ سُرُورٍ

سال خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد و نصیبم كن از هر شادى


وَمِنْ كُلِّ بَهْجَةٍ وَمِنْ كُلِّ اسْتِقامَةٍ وَمِنْ كُلِّ فَرَجٍ وَمِنْ كُلِّ عافِیَةٍ وَمِنْ

و از هر خوشحالى و از هر پایدارى و از هر گشایشى و از هر تندرستى و از


كُلِّ سَلامَةٍ وَمِنْ كُلِّ كَرامَةٍ وَمِنْ كُلِّ رِزْقٍ واسِعٍ حَلالٍ طَیِّبٍ وَمِنْ

هر سلامتى و از هر كرامت و از هر روزى فراخ حلال پاكى و از


كُلِّ نِعْمَةٍ وِمَنْ كُلِّ سَعَةٍ نَزَلَتْ اَوْ تَنْزِلُ مِنَ السَّمآءِ اِلَى الاْرْضِ فى

هر نعمتى و از هر وسعتى كه نازل شده یا بعد از این نازل شود از آسمان به زمین در


هذِهِ السّاعَةِ وَفى هذِهِ اللّیْلَةِ وَفى هذَا الْیَوْمِ وَفى هذَا الشَّهْرِ وَفى

این ساعت و در این شب و در این روز و در این ماه و در


هذِهِ السَّنَةِ اَللّهُمَّ اِنْ كانَتْ ذُنُوبى قَدْ اَخْلَقَتْ وَجْهى عِنْدَكَ وَحالَتْ

این سال خدایا اگر چنانچه گناهانم شرمنده كرده است چهره ام را پیش تو و حائل شد


بَیْنى وَبَیْنَكَ وَغَیَّرَتْ حالى عِنْدَكَ فَاِنّى اَسْئَلُكَ بِنُورِ وَجْهِكَ الَّذى

میان من و تو و حالم را پیش تو تغییر داده پس از تو خواهم به حق نور ذاتت كه


لا یُطْفَأُ وَبِوجْهِ مُحَمَّدٍ حَبیبِكَ الْمُصْطَفى وَبِوجْهِ وَلِیِّكَ عَلِىٍّ

خاموش نشود و به آبروى محمد مصطفى حبیب تو و به آبروى ولى تو على


الْمُرْتَضى وَبِحَقِّ اَوْلِیآئِكَ الِّذینَ انْتَجَبْتَهُمْ اَنْ تُصَلِّىَ عَلى مُحَمَّدٍ

مرتضى و به حق اولیائت كه برگزیدى آنها را كه درود فرستى بر محمد


وَ الِ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تَغْفِرَ لى ما مَضى مِنْ ذُنُوبى وَاَنْ تَعْصِمَنى فیما

و آل محمد و بیامرزى برایم گذشته هاى از گناهانم را و نگاهم دارى در


بَقِىَ مِنْ عُمْرى وَاَعُوذُ بِكَ اللّهُمَّ اَنْ اَعُودَ فى شَىْءٍ مِنْ مَعاصیكَ

آینده عمرم و پناه مى برم به تو خدایا از اینكه بازگردم به یكى از گناهان و نافرمانیهایت


اَبَداً مااَبْقَیْتَنى حَتّى تَتَوَفّانى وَاَنَا لَكَ مُطیعٌ وَاَنْتَ عَنّى راضٍ وَاَنْ

هرگز تا زنده ام (یعنى ) تا آنگاه كه مرا بمیرانى و من فرمانبردار تو باشم و تو از من خوشنود باشى و


تَخْتِمَ لى عَمَلى بِاَحْسَنِهِ وَتَجْعَلَ لى ثَوابَهُ الْجَنَّةَ وَاَنْ تَفْعَلَ بى ما

به انجام رسانى عمل مرا به نیكوترین آن و پاداش آنرا برایم بهشت مقرر دارى و انجام دهى درباره من آنچه را


اَنْتَ اَهْلُهُ یا اَهْلَ التَّقْوى وَیا اَهْلَ الْمَغْفِرَةِ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِ

تو شایسته آنى اى اهل تقوى و اى شایسته آمرزش درود فرست بر محمد و آل


مُحَمَّدٍ وَارْحَمْنى بِرَحْمَتِكَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ

محمد و رحم كن به من به رحمت خویش اى مهربانترین مهربانان


پنجم : بخواند دعایى كه شیخ وَ سَیّد روایت كرده اند بعد از دو ركعت نماز و هفتاد مرتبه استغفار و اوّل آن اَلْحَمْدُ لِلّهِ رَبِّ العالَمینَ است و شایسته است در این روز تصدّق بر فقراء به جهت تَاءسّى به مولاى هر مؤ من و مؤ منه امیر المؤ منین علیه السلام و زیارت كردن آن حضرت و انسب خواندن زیارت جامعه است .

چهارشنبه 8/8/1392 - 14:57
امر به معروف و نهی از منکر

 

اعمال روز مباهله



روز بیست و چهارم بنابر اَشْهر روزى است كه مُباهَلَه كرد رسول خدا صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله با نصاراى نجران و پیش از آنكه خواست مُباهله كند عبا بر دُوش مبارك گرفت و حضرت امیرالمؤ منین و فاطمه و حَسَن و حسین عَلیهمُ السلام را داخل در زیر عبا نمود و گفت پروردگارا هر پیغمبرى را اهل بیتى بوده است كه مخصوص ترین خلق بوده اند به او خداوندا اینها اهل بیت منند پس از ایشان برطرف كن شك و گناه را و پاك كن ایشان را پاك كردنى پس جبرئیل نازل شد و آیه تطهیر در شاءن ایشان آورد پس حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله آن چهار بزرگوار را بیرون برد از براى مباهله چون نگاه نصارى بر ایشان افتاد و حقّیّت آن حضرت و آثار نزول عذاب مشاهده كردند جُراءَت مُباهله ننمودند واستدعاى مصالحه و قبول جزیه نمودند و در این روز نیز حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام در حال ركوع انگشترى خود را به سائل داد و آیه اِنَّما وَلِیُّكُمُ اللّهُ در شانش نازل شد و بالجمله این روز روز شریفى است و در آن چند عمل وارد است :


اوّل : غسل

دوّم : روزه

سوّم : دو ركعت نماز و آن مثل روز عید غدیر است در وقت و كیفیّت و ثواب و آیة الكرسى كه در نماز مباهله است تا هُمْ فیها خالِدُونَ است


...

چهارشنبه 8/8/1392 - 14:54
شعر و قطعات ادبی

نور هل اتی
گیرم که آفتاب جهان ذره پرور است

این بس مرا که سایه ی مهر تو برسر است


 

دولت به کام و محنت گردون حرام باد

تا ساغرت بگردش و تامی به ساغر است


 

ای دل چرا به غیر خدا تکیه می کنی؟

امید ما و لطف خدا از که کمتر است؟


 

بهر دو نان خجالت دونان چه می کشی؟

ای دل صبور باش که روزی مقدّر است


 

خاطر ز گفتگوی مکرّر شود ملول

الاّ حدیث دوست که قند مکرّر است


 

فرخنده نامه ای که موشّح به نام اوست

زیبنده آن صحیفه که او زیب دفتر است


 

نامی که با خدا و پیمبر ز فرط قدس

زیب اذان و زینت محراب و منبر است


 

پشت فلک خمیده که با ماه و آفتاب

در حال سجده روی به درگاه حیدر است


 

شمس ضحی، امام هدی، نور هل اتی

چشم خدا و نفس نفیس پیمبر است


 

در آیه ی مباهله این مهر و ماه را

جانها یکی و جلوه ی جان از دو پیکر است


 

وجهی چنان جمیل که از شدّت جمال

وجه خدا و جلوه ی الله اکبر است


 

نازم به دست او که یکی ناز شست او

از جای کندن در سنگین خیبر است


 

با اشک چشم، ابر کرم بر سر یتیم

با برق تیغ، صاعقه ای بر ستمگر است


 

جز راه او بسوی خداوند راه نیست

یعنی که شهر علم نبی را علی، در است


 

بر تارک زمان و مکان تاج افتخار

در آسمان فضل: درخشنده اختر است


 

قبرش درون دیده ی آدم که چشم او

در خاک هم بنور جمالش منوّر است


 

آوازش از ورای زمانها رسد بگوش

تصویرش از فراز افق ها مصوّر است


 

کمتر ز ذرهّ ایم و فزون تر ز آفتاب

ما را که خاک پای علی بر سر افسر است


 

وصف علی ز عقل و قیاس و خیال و وهم

وز هرچه گفته اند و شنیدیم برتر است


 

شد عرض ما تمام و حدیث تو ناتمام

حاجت به مجلس دگر و وقت دیگر است


 

طبع لطیف و شعر «ریاضی» به لطف و شهد

شاخ نبات خواجه ی شیراز و شکّر است

چهارشنبه 8/8/1392 - 14:49
امر به معروف و نهی از منکر

 

 

بسم الله الرحمن الرحیم




درس‌هایی که از واقعه مباهله می‌گیریم:

1. از آن‌جا که مباهله، به‌عنوان آخرین حربه پیامبر، پس از اثر نکردن منطق و استدلال مورد استفاده قرار گرفته، بنابراین منظور آن ظاهر شدن اثر خارجی نفرین است؛ نه یک نفرین ساده بی‌اثر.
2. پیشنهاد مباهله را کسی می‌دهد که بر حقانیت خود پافشاری داشته باشد و در این واقعه، پیامبر بود که مباهله را طرح کرد.

3. آیه مباهله، مقام نبوت و رسالت پیامبر را هم به روشنی اثبات می‌کند؛ زیرا کسانی که حاضر نشدند با او مباهله کنند، یقین کردند که او فرستاده خداست.

4. مباهله، روشنگر این است که حضرت عیسی علیه‌السلام، رسول و پیامبر خداست؛ نه فرزند خدا؛ عابد است و نه معبود؛ مخلوق است و نه خالق.

5. زن و مرد، در مسئله دین و دیانت دوشادوش همدیگر هستند (ابناءنا، نساءنا و انفسنا در آیه مباهله اشاره به این مسئله دارد).

6. در دعا کردن آنچه مهم است، انگیزه‌ها و شخصیت‌هاست؛ نه تعداد (گروه مباهله‌کننده پنج نفر بیش‌تر نبودند).

7. علی بن ابی‌طالب، جانِ رسول خداست. (انفسنا)

8. استدلال منطقی آوردن، اولین راه برای بحث با دیگران است.

9. آخرین برگ برنده مؤمن واقعی، دعاست.

10. استدلال را باید پاسخ داد؛ ولی مجادله و لجاجت را باید سرکوب کرد.

11. اگر شما محکم بایستید، دشمن به دلیل باطل بودنش، عقب‌نشینی می‌کند.

12. قوام و اساس دین اسلام به خاطر همین پنج نفر است؛ وگرنه پیامبر می‌توانست شخصاً نفرین کند و اهل بیتش را با خودش نیاورد. ولی این قضیه نشان داد که اهل بیت پیامبر، هم‌گام و همراه او برای رسیدن به حق هستند و همواره آماده استقبال از مرگ‌اند.

چهارشنبه 8/8/1392 - 14:47
شعر و قطعات ادبی

 

 



روز مباهله
امروز هم مباهله است و طلوع حق
جنگی میان آدم مخلوق از علق
قومی گرفته سمت یمین و پر از یقین
قومی گرفته سمت شمال و ز جنس كین
قومی صدای رهبر خود را شنیده اند
پا از گلیم بازی دنیا بریده اند
قومی رسول خویش به ذلت كشیده اند
پیراهن برادر خود را دریده اند
هان ای امام امت و رمز نجات ما
اقرأ ندای رحمت و بنما صراط ما
اقرأ كه پایه های یقین گردد استوار
آرام و مطمئن شود این قلب بی قرار
اقرأ دوباره آیه سرخ مباهله
پایان پذیرد این ستم و این مجادله
اقرأ كه گوشها عطشی بینهایت اند
دل های ما همیشه به سوی ولایت اند
اقرأ كه سخت ناشنوا گشته گوششان
خاموش گشته شعله به فانوس هوششان
اقرأ كه خسته گشته دگر چشم انتظار
در آرزوی دیدن گرد سم سوار
¤¤¤
ما انتظار را به وراثت كشیده ایم
طعم وصال را به شهادت چشیده ایم
چیزی كه هست آمدن اوست می رسد
این را نوید داده به ما دوست می رسد
...
قوم صبور و ملتهب و غرق اضطراب
این بار هفتمی است كه دل بسته بر سراب
...
كوتاه می كنم سخنم را به یك كلام
اسلام تشنه است و ما تشنه قیام

چهارشنبه 8/8/1392 - 14:42
اخبار

 

 




مسجد مباهله پشت دیوار شمالی بقیع و در خیابان ستین است و فاصله چندانی با مسجد النبی ندارد.

چهارشنبه 8/8/1392 - 14:37
اهل بیت

 

 

باتوجه به نامگذاری روز مباهله به نام روز خانواده


حضرت رضا علیه السلام فرمودند:

رسول الله صلی الله علیه وآله والسلم فرمایند : در قیامت نزدیک ترین شما به من از نظر مقام و جایگاه ، خوشخوترین شماست و

خوب ترین شما آن کس است که باخانواده ی خود به نیکی و مهر بانی رفتار نماید.


منبع:http://besmelllah.parsiblog.com/

چهارشنبه 8/8/1392 - 14:33
مورد توجه ترین های هفته اخیر
فعالترین ها در ماه گذشته
(0)فعالان 24 ساعت گذشته