مقدمه.شكاف دیجیتالی
در مدت ده سال گذشته اصطلاح »شكاف دیجیتالی» به روشی مشابه برای بیان تغییرات گسترده در دسترسی به فناوریهای اطلاعات و ارتباطات در سراسر جهان تبدیل شده است.شاید در مورد معنای این اصطلاح، و شاخصههای ترسیم آن هنوز اختلافنظر وجود داشته باشد، اما شكی وجود ندارد كه كشورهای در حال توسعه، و خاصه آفریقا، بسیار از كشورهای صنعتی در استفاده از فناوریهای دیجیتالی، خاصه اینترنت عقب ماندهاند.نکته مهم در گزارشات اولیه مربوط به شکاف دیجیتالی، نابراری در توزیع و دسترسی به ساختارهای فناوری بود.بسیاری از كشورهای آفریقایی به منظور توسعه اقتصادی و گسترش فناوری اطلاعات و ارتباطات و کم کردن این شکاف، اقدام به طرح استراتژیهای مختلفی كردهاند.این استراتژیها در كل بر تحولات بنیادین تأكید دارند: برای مثال، سیاستهای آموزشی، بر امكانات سختافزاری مبتنی است و چندان توجهی به مسائل مربوط به نحوه استفاده از فناوری ندارند.
عمدهترین تلاش جهت سنجش شكاف دیجیتالی توسط یونسكو و در قالب شبكه اوربیكام صورت گرفته است.این پژوهش از حد یك تعریف مختصر از شكاف دیجیتالی فراتر رفته تا دستاوردهای آموزشی و نیز استفاده از فناوری را مورد بررسی قرار دهد.این پژوهش مفهوم »دولت اطلاعاتی» را ساخته كه مجموعهای است از شبكههای اطلاعاتی، آموزش و مهارتها، و به طور فشرده استفاده از فناوریهای اطلاعات و ارتباطات را در خود دارد.این پژوهش، بر دادههای سال 2001 مبتنی است، و نشان میدهد كه كشور سوئد با امتیاز 5/230 و كشور چاد با امتیاز 2/5 به ترتیب از لحاظ توسعه و كیفیت دولت اطلاعاتی بیشتر و كمتریناند.هنگامی كه شبكههای فیزیكی (یعنی طیف امكانات زیرساختی) را به تنهایی مورد ارزیابی قراردهیم، در مییابیم كه در این صورت تفاوت بین توسعهیافتهترین و عقبافتادهترین كشور بهتر مشخص میشود تا اینكه بخواهیم براساس نمایه كلی دولت اطلاعاتی این تفاوت را تشخیص دهیم.در مقایسه با کشور میانمار با امتیاز 0.8 که عقب مانده ترین کشور است، کشور هلند با امتیاز 378.9 توسعه یافته ترین شبکه ها را در اختیار دارد.
شكاف فرهنگی
این طبقهبندیها به ما در فهم یك رابطه كلی بین توسعه اقتصادی و گسترش فناوریهای اطلاعات و ارتباطات كمك میكنند، آنها فاصلهای را پوشش میدهند كه محتوای آن به مرحله ارتباطات رسیده و این فاصله در شكاف یكسانی میان رسانهها و تولیدكنندههای محتوا و مصرفكنندگان رسانهها نمود میكند و این روند توسط سازمانهای كشورهای شمالی تحت سیطره در آمده است.موضوعات مرجع ویژه مصرفكنندگان كه در كشورهای جنوبی، به واسطه تلفیق لوگوها و تبلیغات به روز شده است، در جهان صنعتی تبیین شده، و مفهوم اولویت فرهنگی را دوچندان نموده و محصولات محلی را از ارزش ساقط كرده است.رسانههای جمعی سنتی- كه اكنون توسط فرستندههای ماهوارهای تقویت شدهاند- بر برنامه مادی متكیاند كه تنها در كشورهای شمالی- مركزی یافت میشود و توسط شمار اندكی از سازمانهای رسانهای تولید میشود.در دوره پیشادیجیتالی این عدم تعادل در تماسهای جنجالی در اواخر دهه 1970 برای كسب اطلاعات جدید مشهود بود، اما ثروت و دسترسی رسانههای غربی به جهان چونان بود كه تازهواردین دیگر جرأت رقابت نداشتند.
لذا حتی قبل از ورود رسانههای دیجیتالی در دهه 1990 یك »شكاف آنالوگی» مشخص بر حسب تولید محتوا و دسترسی به فناوریهای رسانهای »قدیمی» نظیر رادیو، تلویزیون و تلفن وجود داشت.افزون بر نابرابری در دسترسی (یعنی دسترسی در مصرف) نابرابری های ساختاری در تولید وجود داشت، و برسرجای خود باقی بود كه به موجب سازمان های رسانه ای غربی به تسلط بر مبادلات برنامه های خبری، تلویزیونی و فیلم ها در سطح جهان ادامه دهند.با این روند شكاف دیجیتالی چیز جدیدی نیست، با این وجود این اصطلاح معنایی نمادین نیز پیدا كرد و در بافت فناوریهای جدید كار خود را آغاز كرد كه بارقه مباحثات اخیر را درخصوص نظم اطلاعات جدید فرونشاند.پرسیدن این سؤال ضروری است كه آیا فناوریهای دیجیتالی با نمونههای مشابه متفاوتند [و اگر آری] چگونه؟ دیگر اینكه آیا گسترش سریع اینترنت اختلاف به وجود می آورد یا خیر؟
پتانسیل رسانههای دیجیتالی
[توزیع] نابرابرانه رسانهها در دوره ی مشابه كه غلبه خبرهای كلیشهای و ارزشهای خبری كه به نژاد پرستی در این قاره بحران زده منجر شد، تأثیرات جنگ، قحطی و بیماری همگی عوامل و نشانههای توزیع ناعادلانه رسانهها در آفریقا بودند.شاخص های رسانه های دیجیتالی – و بویژه اینترنت- به گونه ای می باشند كه این نمایه ها می توانند در مسیری كه این شاخص ها در حوزه آنالوگ غیرممكن بودند، به چالش كشیده شود.دو مشخصه مهم فناوریهای دیجیتالی توان تحول آن را افزایش می دهند.سیستمهای پخش آنالوگ توسط تحریمها و مقررات عمدتاً ممنوع میشوند، حال آنكه ظرفیت فوقالعاده اینترنت فضای كافی را برای شنیدن آراء مختلف فراهم میكند.برای مثال، موتور جستجوگر گوگل، اكنون نمایهای بالغ بر هشت میلیارد صفحه وب دارد.پروژه تحقیقاتی در دانشگاه كالیفرنیا واقع در بركلی تخمین می زند كه هر ساله اطلاعات جدید معادل با 37000 كتابخانه كه برابر با اندازه كتابخانه كنگره ایالات متحده می باشد تولید می شود.بیش از 19 درصد از این اطلاعات جدید به صورت دیجیتالی؛ و یك دهم از یك درصد از این اطلاعات جدید به صورت مكتوب ذخیره می شود .
دومین مشخصه كاستن شدید موانع مالی است.این عوامل روی هم رفته امكانی برای دموكراتیزه كردن رسانهها فراهم میكنند، و متعاقب آن برای اولین بار موجب برابری نرخ مبادله [ارز] بین شمال و جنوب میشوند.معمولاً مفاهیم دموكراسی الكترونیكی به تجربیات مربوط به سیستمهای رأیگیری الكترونیكی یا دسترسی وسیعتر به دولت از طریق رسانههای الكترونیكی محدود میشود.اما، در این بافت، برایندهای دموكراتیك دستامد دسترسی گستردهتر به ابزارهای ارتباطی است كه نظارت انحصار طلبانه ی رسانههای رسمی را به چالش میكشند.
اینترنت در تكامل فناوری رسانهای تحولی كیفی ایجاد میكند آنچنان كه رسانههای جمعی موجود را در پروتكلهای تکنولوژیک همسان جذب میكند- یعنی همه را از طریق یك وسیله قابل دسترسی میكند.لذا، نظر به پهنای باند، یك كامپیوتر معمولی كه به اینترنت وصل است میتواند یك كتاب یا روزنامه، گیرنده رادیو، دستگاه تلویزیون و تلفن (با قابلیت تصویری) باشد.اما فناوری اینترنت چیزی بیش از یك دسترسی صرف به نسخه های دیجیتالی فناوریهای رسانهای موجود است.اینترنت ابزاری كاملاً جدید ارتباطی ـ یعنی ایمیل الكترونیكی ـ را ایجاد كرده كه، به همراه پیامهایی كه با تلفن همراه میتوان ارسال كرد، به شدت كنش ارتباطی افراد و سازمانها را متحول كرده است.ظرفیت فناوری دیجیتالی در راستای انتقال رسانه های موجود –گواه بر تحت الشعاع قرار دادن تلویزیون آنالوگ توسط تلویزیون دیجیتالی است كه در خلال جهان صنعتی بوقوع پیوست است، می باشد-عامل نیرومندی برای انتشار و اشاعه هرچه سریعتر فناوری می باشد.هنگامی كه رسانه ها دیجیتالی شدند می توانند در قلمرو اینترنت قرار گیرند؛ و زمانیكه سیطره اینترنت به عنوان حامل رسانه ها گسترش یافت، امكانات ویژه تازه واردین و حتی افرادی كه به تولید كنندگان اطلاعات بدل گشتند، دو چندان گشت.
در دنیای آنالوگ افزایش تعداد افرادی كه به گیرنده های رادیو، تلویزیون دسترسی دارند، بیانگر رشد روزافرون مخاطبهای رسانههای جمعی و مخاطبهای مبلغان است.در دنیای دیجیتالی افزایش تعداد افرادی كه به شبكه دسترسی دارند بیانگر چیزی بیش از این است: دنیای دیجیتالی ظرفیت روزافزونی برای ایجاد اشكال جدید ارتباطی و نیز ایجاد محتوا و مطالب جدید دارد.
لذا مهمترین ویژگی اینترنت برحسب دلالت بر عدم تعادل فرهنگی میان كشورهای شمال و جنوب، عامل باالقوه ای برای تولید رسانه ها و استفاده از آن است.تمام رسانههای پیشین یك به چند (مثل روزنامهها، رادیو و تلویزیون) و یا یك به یك (مثل تلفن) بودهاند.رسانه های یک به چند به واسطه مقررات سخت دولتی، یا موانع حاد مالی، یا به واسطه هر دو موارد، مشخص می شوند.در مقابل اینترنت وسیله ارتباطی یك به چندی است كه موانع بسیار كمی بر سر راه ورود به آن وجود دارد و نظارت و تنظیم آن اگر نگوییم غیرممكن است، دست كم دشوار می باشد.كاربر با وجود یك كامپیوتر دست دوم و یك نرمافزار رایگان می تواند در اینترنت با 6 میلیارد نفر ارتباط یابد آنهم با هزینهای كمتر از 500دلار.
برخی از موفقترین تجارتها در اینترنت یکی از شاخصه های بنیادی آن را به دست آورده است.در اقتصاد سنتی افراد مجبور بودند برای كسب سود در پی بازارهای بزرگ باشند، اما در اقتصاد اینترنتی تاجران موفق آنلاین، نظیر آمازون (همراه با برنامه جانبی اش) و ای بی دریافتاند كه سود در ایجاد بازارهای كوچك و کوچک تر است و در این بازارها میلیون ها فروشنده در پی یافتن راهی برای جدا نمودن بخشی از درآمد حاصل از هر معامله هستند.شاخصه های اینترنت این امكان را فراهم میكند كه میلیونها نفر در سراسر جهان به صورت ارتباطات یك به یك یا یك به چند بازارهای كوچكی را با هزینه كم ایجاد كنند.
انجمنهای اطلاعاتی و خود نمودی (معرفی خود)
دلیل شهرت آمازون و ای بی موفقیت آنها در بكارگیری كارایی اینترنت در الگوهای تجاریشان بوده است.در انجمنهای اطلاعاتی كه اینترنت ایجاد كرده است اگرچه این روند كمتر مشهود است، اما آنچه از نقطه نظر استدلالی حائز اهمیت است، این است که گسترش فوق العاده جوامع اطلاعاتی خاص مرهون اینترنت است.صدها و هزاران گروه ویژه از طریق بكارگیری ایمیل، بوردهای خبری، بلاگ ها (وبلاگها و مجلات شخصی) و اتاقهای چت پدید آمدهاند.توسعه ناهمگون اینترنت به این معنا است كه تا كنون این جوامع اطلاعاتی جدید در جهان صنعتی بیشتر نمایانگر منافع می باشند، در حالی كه توسعه دسترسی به اینترنت در كشورهای جنوبی سرآغازی برای تغییر این روند می باشد.
این ویژگی و شاخص های اینترنت افقی از آغاز ایجاد محتوا را بر گروه بیشتری از كاربران نسبت به قبل گشوده است- یعنی ساكنان كشورهای در حال توسعه و كشورهای صنعتی.با گذار از رسانه های جمعی و ارتباط مستقیم با دیگران، این امكان بوجود آمده است كه كاربران خود را نمود دهند.اما بین ظرفیت فناوری و شرایط عینی که این ظرفیت و توانایی را مشخص می کند فرسنگ ها فاصله است.در مقاله حاضر بررسی میكنیم كه چگونه این پتانسیل اینترنت را میتوان در حوزه آموزش و ارتباطات درون فرهنگی بین شمال و جنوب بكار گرفت و آن را درك كرد.
اما، پیش از هر چیز، لازم به ذكر است كه آموزش به جای آنكه در اقتباس فناوریهای جدید پیش قدم و رهبر باشد، از همه عقبتر است.با نگاه به گسترش فناوری های دیجیتالی جدید در قاره آفریقا مشهود است كه قالب فناوری های موجود توسط بخش خصوصی راه اندازی شده، و بیشتر توسط ارتباطات نامنظم دولتی تسهیل شده اند تا سطوح عالی ابتكارات و استراتژیها .
بكارگیری اینترنت و فناوریهای وب به مثابه ابزارهای خلاق در امر آموزش نشانگر گذر از رویكردهای كهنه به سوی رویكردهای كامپیوتری است كه همانند ماشین آموزش عمل میكنند و معلمان در این وسیله ترس خود را در مورد از بین بردن خلاقیت ابراز میكنند یعنی معلمان معتقدند كه كامپیوتر خلاقیت را از میان میبرد . كامپیوترها به مثابه ابزارهای تولید محتوا و خلاقیت و ارتباطات با گروهها امكان همكاری و تبادل اطلاعات را میدهند كه در سایه آن مهارتهای اجتماعی و یادگیری افراد بالا میرود.
اولین مشكل در بكارگیری این دیدگاه، نابرابریهای ساختاری است كه علت آن تعاریف محدود از شكاف دیجیتالی است. مدارس جنوب از دسترسی به اینترنت محروماند و این در حالی است كه دسترسی به اینترنت در مدارس كشورهای صنعتی یك امر معمولی است.عمده این قضیه از آن روست كه قیمت دسترسی به اینترنت از ماهواره بسیار گران است: ماهانه برای ارتباط VSAT 450دلار و برای ارتباط mb/s نیز ماهانه 128 دلار است كه تقریباً40 برابر هزینه استفاده از فناوری باندپهن ADSL در كشورهای صنعتی است.با درنظرگرفتن اختلافات موجود در سرانه سود ناخالص ملی ، در شرایط واقعی هزینه دسترسی به اینترنت 600 برار پرهزینه تر از اتصال به پهنای باند در قاره آفریقا در مقایسه با كشورهای عضو توسعه اقتصادی می باشد
حتی در مدارس آفریقایی كه بچهها در آزمایشگاهها به كامپیوتر و شبكه دسترسی دارند-و در واقع جزو مدارس راهنمایی تیزهوشان به شمار می روند-بسیاری از آنها در مورد نصب و به كارگیری آن تقریباً هیچ نمیدانند.كامپیوترها صرفاً به برنامهها و واحدهای درسی فناوری اطلاعات محدود شده است، و یادگیری آن به یك حرفه تبدیل شده است.تنها تعداد اندكی از معلمانی كه در حوزه فناوری اطلاعات تخصص دارند، از كامپیوتر و شبكه سردرمیآورند.بكارگیری ظرفیت و توان شبكه در تمام ارتباطات مستلزم تحول در فهم ایده ارتباطات فعال و بكارگیری فناوری است: در واقع این امر مستلزم حركت از ادبیات كامپیوتری-توانایی در استفاده از كامپیوتر-به سوی ادبیات شبكهای-با داشتن ظرفیت برای استفاده از شبكه های الكترونیكی به منظور دسترسی به منابع، ایجاد منابع دیجیتالی و ارتباط با دیگران است .
خلاقیت و ارتباطات برای فهم ظرفیت و توان اینترنت برای ارائه خود نمودی ضروری است، اما عمده تأكید در بحث استفاده از اینترنت در زمینه آموزش بر یادگیری الكترونیكی (كتاب درسی الكترونیكی) و تهیه اطلاعات (كتابخانه الكترونیكی) است.در مورد ظرفیت و توان فناوریهای آموزنده خاص مانند پیام فرستادن، اتاق چت، وبلاگها چندان مطلبی گفته نشده است.دلیل این امر آن است كه این فناوریها بخشی از قبای زنده شبكه بشمار میروند، و از این رو بلوكه نمودن دسترسی به چنین ابزارهایی برای مدارس انگلستان عمومی و رایج است.
نتیجهگیری: آینده درخشان فناوری دیجیتالی
مزایای استفاده از اینترنت به مثابه یك ابزار تخصصی ارتباطی به مشكلاتش فائق می آید.به عنوان مثال، از منظر توسعه آموزشی در كشورهای شمالی، استفاده از شبكه و بهرهمندی از آن در قیاس با قراردادن منابع در اینترنت بسیار منفعتآمیزتر است.دانشآموزان كشورهای شمالی برای اولینبار میتوانند با همقطارانشان در كشورهای جنوبی وارد گفتگو شوند و بدون واسطه از نظرات آنان آگاه شوند.دانش آموزان جنوب هم میتوانند در مورد زندگی روزمره در شمال از دانشآموزان آنجا سؤال كنند، و پیش فرض ها و هر آنچه که به طور کلیشه ای آموخته اند را در برابر تجربه همقطاران خود در بوته آزمایش نهند.معلمان نیز میتوانند برای موادی كه درس میدهند شاهد و مدرك بیاورند و بچهها را تشویق كنند كه منابع دیجیتالی ایجاد كنند و آن ها را برای ارزیابی در اختیار همقطارانشان قرار دهند.اگر فناوری به همراه سایر فناوری های دیجیتالی در جای مناسب خود قرار گیرد هزینه های جانبی استفاده از آن چندان چشمگیر نخواهد بود.
اما، هیچیك از این موارد، به آسانی محقق نمیشود.محدودیتهای شدید بر شبكههای مدارس انگلیسی گذاشته شده كه مخالف گفتگوی بیواسطه است و بنابراین محدودیتها، گفتگوهای اینترنتی باید بازبینی شوند و سیاستهای جدید و سختگیرانهای در این مورد باید اتخاذ گردد.دسترسی به اینترنت در كشورهای در حال توسعه باید آسانتر، و هزینهها باید تقلیل یابد.به معلمان باید مهارتهای لازم داده شود.آنها نه تنها باید اینترنت را كامل فرا بگیرند بلكه باید به آنها مهارتهای وب و نحوه تسهیل ارتباط و مدیریت گفتگو نیز آموزش داده شود.