• مشکی
  • سفید
  • سبز
  • آبی
  • قرمز
  • نارنجی
  • بنفش
  • طلایی
انجمن ها > انجمن معارف > صفحه اول بحث
لطفا در سایت شناسائی شوید!
معارف (بازدید: 1610)
دوشنبه 2/5/1391 - 13:8 -0 تشکر 477393
دختر تازه شیعه شده ماه رمضان سخت و تلخی دارد

به گزارش شیعه آنلاین، یکی از کاربران پایگاه خبری شیعه آنلاین چندی پیش این گفتگوی خواندنی که داستان غم انگیز دختری است که بخاطر شیعه شدن در فقر بسر می‌برد را برای ما ارسال کرده است. متن کامل این گفتگو به شرح ذیل است:

«فاطمه. هـ» دختری ٢٥ ساله است که چندین سال پیش از مذهب حنفی به مذهب حقه‌ی شیعه گرویده و نام مبارک فاطمه (س) را برای خود انتخاب کرد. حدود هفت سال است که او را میشناسم. از وی خواستم خاطره شیعه شدن خود را برای ما بازگو کند. با اینکه این داستان را بارها برایم گفته، اما هر بار که آن را می‌شنوم، انگار من قوت دل می‌گیرم.

فاطمه خانم، چی شد که شیعه شدید؟
(لبخندی شیرین اما همراه با بغض، بغض از تنهایی زد و گفت:) بطور اتفاقی یکسری کتاب راجع به حضرت زهرا (س) از کتابخانه‌ی محلمون گرفتم و با دقت آنها را مطالعه ‌کردم. در حین مطالعه خیلی علاقمند شدم که راجع به امام حسین (ع) هم بدانم لذا از یکی از دوستانم که شیعه بود نوار روضه‌ای گرفتم و آن را گوش کردم. به قدری روی من تأثیر گذاشت که دیگر کار هر روز من این بود که نوار روضه گوش بدهم و گریه کنم. به خواندن کتاب درباره حضرت زهرا ادامه دادم. مادرم همیشه می‌گفت پیش از متولد شدن تو، مستاجر یک پیر زن شیعه بودیم، او همیشه برایم غذا می‌آورد. حالا که کمی از دین و تأثیر لقمه روی انسان چیزایی فهمیده‌ام، پیش خودم می‌گویم حتما تأثیر لقمه آن پیر زن شیعه بوده که جرقه‌ای برای پیدا کردن راه برای من شده است. خلاصه شروع به تحقیق کردم اما با مخالفت شدید خانواده مواجه شدم زیرا پدرم (البته از وقتی شیعه شدم به همه می‌گویم پدرم علی (ع) است) یکی از بزرگان فرقه حنفیه است و با وهابیت هم بسیار در تماس بود. خلاصه مرا خیلی اذیت کردند و می‌گفتند شیعیان دروغ می‌گویند که دختر پیامبر کشته شده! این یک دروغ بزرگ است! دختر پیامبر خودش فوت کرد و... روزها گذشت و علاقه‌ام به حضرت زهرا و روضه‌های أباعبدالله بیشتر و بیشتر شد تا اینکه یک روز با اصرار، از خانواده‌ام خواستم به مشهد برویم. آنها امام رضا (ع) را در حد اینکه یکی از اولاد پیامبر است قبول دارند. نمی‌دانم چه اتفاقی افتاد که پذیرفتند. بدون اینکه آنها بفهمند، با هماهنگی یکی از دوستانم آدرس یکی از علمای مشهد را گرفتم. پیش ایشان رفتم و بیشتر پرسش‌هایم راجع به تشیع و حضرت زهرا را از ایشان پرسیدم، ایشان هم با سعه صدر به تمام آنها پاسخ داده و گفتند دلیل سؤال‌هایتان این است که پیرو مذهب حنفی هستید. همانجا بود که تصمیمم را گرفتم، با ایشان به حرم امام رضا رفتم و شیعه شدم.

واکنش خانواده‌ات به این تغییر مذهب چه بود؟
لبخند دیگری زد و گفت: در ابتدا مدت نسبتا زیادی موضوع را پنهان کردم، نمازهایم را در خفا و دور از چشمان آنها می‌خواندم. کم‌کم به من شک کردند تا اینکه یک شب ماه رمضان که اون آقا (پدر سابق فاطمه) بهم گفت بیا نماز تراویح بخوانیم. من بکلی فراموش کرده بودم که این نماز چطور خوانده می‌شود لذا با چندین بهانه از زیر آن در رفتم، شک آنها به یقین تبدیل شد لذا شروع کردند به اذیت و آزار و کتک زدن من. از لحاظ اقتصادی هم مرا زیرا فشار قرار دادند، هیچ پولی به من نمی‌دادند اما من به یاری خداوند توانسته بودم خواهر کوچکترم را هم با خود موافق کنم. او پنهانی برای من اخبار و تصمیماتی که بین برادران و پدرم می‌گذشت را برایم می‌آورد. یک شب هراسان پیش من آمد و گفت آنها حکم اعدام تو را از شیوخ حنفی گرفته‌اند، می‌گویند مرتد شده‌ای و قرار است خودشان یا تو را اعدام کنند، البته احتمال هم دارد که فردا عقد تو با یکی از وهابییون را بصورت غیابی بخوانند (فاطمه به اینجا که رسید، آهی کشید و ادامه داد..) بقیه ماجرا را هم میدونی.

بله، من بارها این داستان را شنیده‌ام اما میخواهم یک بار دیگر آن را بیان کنی.
آن شب مجبور شدم از ترس جانم خانه را ترک کنم و به خانه‌ی دوستانم بروم. چندی بعد هم با پیشنهاد چند تن ازعلماء مجبور شدم شهر را ترک کنم. الان هم همانطور که می‌دانی از ترس اینکه مبادا خانواده‌ام مرا پیدا کنند، در این شهر بطور پنهانی زندگی میکنم. (به اینجا که رسید، لبخندی زد که در پس آن می‌شد تنهایی وغربتش را کاملا حس کرد، غربتی مانند پدرش علی بن أبی‌طالب) من حتی می‌ترسم که در یکی از حوزه‌های علمیه رسمی ثبت نام کنم زیرا با نفوذی که آن آقا (پدر سابقش دارد) به راحتی مرا پیدا می‎کند چون من از دید آنها باعث سرشکستگی یکی از رهبران سرشناس فرقه حنفی شده‌ام لذا الان بصورت غیررسمی، برای اینکه بیشتر با معارف اهل بیت (ع) آشنا شوم، با نوارهای سازمان تبلیغات درس‌های حوزوی را گوش می‌دهم.

فاطمه بعد از پایان حرفش آهی کشید شروع کرد به اشک ریختن. معلوم بودن علتش زندگی بسیار سختی است که در آن به سر می‌برد زیرا در گذشته در رفاه کامل زندگی می‌کرد و از نظر مالی هیچ مشکلی نداشت اما الان در فقر کامل بسر می‌برد.

علاقمندان برای کمک به این دختر شیعه شده می توانند از طریق شماره کارت یا شماره حساب ذیل اقدام نمایند:

شماره حساب: ۳۴/ ۳۴۴۹ ۳۴۴۹ بانک ملت - بنام موسسه خیریه مهر امام هادی (علیه السلام)
شماره کارت: ۶۱۰۴۳۳۷۷۷۰۰۲۱۰۰۲

دوشنبه 2/5/1391 - 20:27 - 0 تشکر 478078

از دوستی شنیدم که کتابها و نوشته های دکتر محمد تیجانی تونسی تاکنون بیش از 4 میلیون نفر را شیعه نموده اند

نصرالدین کریمی(مُبین)
چهارشنبه 4/5/1391 - 13:12 - 0 تشکر 479929

چه جایگاه والایی نزد خدا وفاطمه زهرا (س)دارد.

برو به انجمن
انجمن فعال در هفته گذشته
مدیر فعال در هفته گذشته
آخرین مطالب
  • آلبوم تصاویر بازدید از کلیسای جلفای...
    آلبوم تصاویر بازدید اعضای انجمن نصف جهان از کلیسای جلفای اصفهان.
  • بازدید از زیباترین کلیسای جلفای اصفهان
    جمعی از کاربران انجمن نصف جهان، در روز 27 مردادماه با همکاری دفتر تبیان اصفهان، بازدیدی را از کلیسای وانک، به عمل آورده‌اند. این کلیسا، یکی از کلیساهای تاریخی اصفهان به شمار می‌رود.
  • اعضای انجمن در خانه شهید بهشتی
    خانه پدری آیت الله دکتر بهشتی در اصفهان، امروزه به نام موزه و خانه فرهنگ شهید نام‌گذاری شده است. اعضای انجمن نصف جهان، در بازدید دیگر خود، قدم به خانه شهید بهشتی گذاشته‌اند.
  • اطلاعیه برندگان جشنواره انجمن‌ها
    پس از دو ماه رقابت فشرده بین کاربران فعال انجمن‌ها، جشنواره تابستان 92 با برگزاری 5 مسابقه متنوع در تاریخ 15 مهرماه به پایان رسید و هم‌اینک، زمان اعلام برندگان نهایی این مسابقات فرارسیده است.
  • نصف جهانی‌ها در مقبره علامه مجلسی
    اعضای انجمن نصف جهان، در یك گردهمایی دیگر، از آرامگاه علامه مجلسی و میدان احیا شده‌ی امام علی (ع) اصفهان، بازدیدی را به عمل آوردند.