برخی
فکر میکنند صمیمیت یعنی از بین بردن حریم شخصی یکدیگر. این فکر اشتباه به
نابودی مرزها و در نهایت از بین رفتن احترام میانجامد و رابطه را
آسیبپذیر میکند.
به گزارش
گروه وبگردی باشگاه خبرنگاران، امروز
دیرتر از خواب بیدار شدم و با عجله خود را برای رساندن به محل کار آماده
کردم. روزهایی که عجله دارم، تمام چراغهای قرمز صف میکشند تا نگذارند
بموقع سرکار حاضر شوم. در چنین مواقعی فکر میکنم، خودروهای جلویی کندتر
حرکت میکنند، عابران بدون توجه به سرعت من، آرام آرام از مقابلم میگذرند و
اینها همه بیشتر عصبیام میکند.
با
سرعت در حال حرکت هستم که خودروی جلویی کمی از سرعتش کم میکند و من
نمیتوانم خودروام را کنترل کنم و به او میخورم! همین را کم داشتم! راننده
با عصبانیت خارج میشود و به عقب خودرواش نگاه میکند. چیزهایی میگوید که
متوجه نمیشوم. حتی فراموش کردهام که من نیز باید پیاده شوم. بعد از چند
دقیقه از خودرو خارج میشوم. راننده میگوید: مگر سر میبری؟ چرا اینقدر
سرعت داری؟ ببین اول صبحی ما را گرفتار کردی......
میخواستم
جوابش را به تندی بدهم اما حرف حق جواب ندارد. من از پشت به او زده بودم و
خودم مقصر بودم. آنقدر نزدیک به او رانندگی میکردم که با کم شدن سرعتش
تصادف کردیم. تمام کارهای عقب مانده، مثل یک قطار از مقابل ذهنم عبور کرد و
من برایش دستی تکان دادم. چون میدانستم برای این تصادف چند ساعتی گرفتار
خواهم بود ...
همانطور
که رعایت فاصله با خودروی جلویی میتواند تضمینکننده رانندگی بیخطر باشد
و حتی اگر مشکلی پیش بیاید و تصادفی رخ دهد، با کمترین خسارت صورت بگیرد،
در زندگی روزمره نیز رعایت فاصله با دیگران لازم و ضروری است. ارتباط با
دیگران بسته به نقششان در زندگی ما، باید با فاصلههای مختلفی تعریف شود.
همانطور که در یک ترافیک سنگین که خودروها سرعت ندارند، به فاصله خیلی
کمی از هم حرکت میکنند و مشکلی پیش نمیآید، در خط سرعت یک بزرگراه، باید
فاصله چند متری رعایت شود تا خطر تصادف کاهش یابد. این قانون در روابط ما
آدمها هم صادق است اما اصل قانون این است: همیشه فاصلهای باید رعایت شود،
حال چند سانتیمتر یا چند متر !
ما
با همه افراد زندگی مان باید فاصلهای را رعایت کنیم. این قانون استثنا
ندارد اما میزان این فاصلهها خیلی متفاوت است. حتی در خانه و زندگی
مشترکمان نیز باید فاصلهای وجود داشته باشد، حال فاصلهای به اندازه چند
میلیمتر!
حریم
شخصی همان فاصلهای است که ما با دیگران رعایت میکنیم و دلمان نمیخواهد
وارد آن شوند. اطلاعات، احساسات و چیزهایی که میخواهیم برای خودمان بماند و
در یک قاب شیشهای به معرض نمایش نگذاریم.
برخی
فکر میکنند صمیمیت یعنی از بین بردن حریم شخصی یکدیگر. این فکر اشتباه به
نابودی مرزها و در نهایت از بین رفتن احترام میانجامد و رابطه را
آسیبپذیر میکند. درست است حریم شخصی که با یک دوست یا همکار داریم، زیر
یک سقف بیمعنی است و مرزهای کمتری بین ما و همسرمان وجود دارد اما باید
مراقب باشیم همین مرزها را از بین نبریم. اینکه کسی را بینهایت دوست
داریم دلیل نمیشود نامههای شخصیاش را بیاجازه بخوانیم. این چیزی است که
همسران در فرهنگ ما به اشتباه معنی کردهاند.
برای
آنکه زندگی زناشوییمان به مشکل برنخورد، بهتر است فاصله مطمئن را در زیر
یک سقف هم رعایت کنیم. شاید اکنون تعریف مشخصی از حریم خصوصی در مقابل
همسر نداشته باشید، به این مثالها توجه کنید:
ایمیل باز همسرم!
ممکن
است لپتاپ را باز کنید و ببینید همسرتان از ایمیلش خارج نشده! در چنین
حالتی چه کار خواهید کرد؟ با کنجکاوی تمام ایمیلهای آمده و ارسال شده را
جستجو میکنید تا به محتوای پیامهای آنلاین همسرتان پی ببرید یا آن صفحه
را میبندید و به کار خودتان میرسید؟ شما اجازه ندارید نامههای همسرتان
را باز کنید مگر آنکه خودش در جریان باشد. نامه مجازی و واقعی ندارد!
وقتی تلفن همراهش را جا میگذارد
فکر
کنید که یک روز همسر شما از خانه خارج میشود و تلفن همراهش را جا
میگذارد و بر فرض محال برای برداشتن آن برنمیگردد!! شما چه عکسالعملی
نشان خواهید داد؟ اگر سراغ پیامهای دریافتی و ارسالیاش میروید یا
تماسهای گرفته شده و دریافتیاش و فهرست تلفن همراهش را بررسی میکنید،
بهتر است بدانید که مفهوم حریم شخصی در زندگی زناشویی را نمیشناسید. شما
فاصله مطمئن از همسرتان را رعایت نکردهاید!
رازها و حرفهایی برای نگفتن
همه
ما اتفاقاتی در گذشتهمان داریم که دلمان نمیخواهد بر ملا شود یا
موضوعاتی در خانوادهمان اتفاق میافتد که ترجیح میدهیم همسرمان چیزی از
آن نفهمد مانند اختلاف بر سر ارثیه که مادر و داییمان سالهاست برای آن
باهم سر سنگین هستند! ممکن است کسی بخواهد برای همسرش توضیح دهد و کسی صلاح
نداند، مشکل جایی شروع میشود که همسر کسی که ترجیح میداده بعضی موضوعات
مانند راز در زندگیاش بماند، بخواهد به روش کارآگاهی یا اعترافگیری، از
آن سر در بیاورد. اگر شما هم چنین عادتی دارید و برای همسرتان این حق را
قائل نیستید که رازی داشته باشد، یعنی همسر شما یک فایل باز نشده از
زندگیاش در خانه مشترکتان نمیتواند داشته باشد و این موضوع برای خیلیها
قابل تحمل نیست.
نباید
به سمت فتح تمام فضاهای شخصی همسرتان پیشروی کنید. هر کسی باید بسنده کند
به مقداری که خودش نیز میتواند تحمل کند. حواستان باشد، به میزانی که فتح
میکنید، اجازه فتح شدن هم باید بدهید.
اصرار
به فهمیدن تمام عرصههای یک نفر باعث میشود آن رابطه از یک رابطه سالم
زناشویی به یک رابطه مغشوش برسد. ضمن اینکه مجاورت زیادی نوعی ندیدن
همدیگر هم به دنبال میآورد. این اتفاقی است که ناگزیر پیش میآید. مقداری
دوری برای راحتتر و بهتر دیدن همدیگر لازم است، چیزی که بسیار نزدیک باشد،
راحت قابل رویت نیست. اگر هم دیده شود، همه جوانبش دیده نمیشود.
صمیمیت
در جاده زندگی به معنی چسبیدن خودروها به هم نیست و باید در کنار هم حرکت
کنیم اما فاصله لازم را با یکدیگر لحاظ کرده و وارد حریم خصوصی همسرمان
نشویم. هر زمانی که لازم باشد چیزی را بدانیم، به ما گفته خواهد شد. زندگی
با کسی که گوشهایش را تیز کرده و ذره بین دستش گرفته تا ما را واکاوی کند،
کار سختی است.
دستگاه آبمیوهگیری جدید ویتامینها را به میوهها میچسباند + تصاویر
قم فردا: لزوم
حفظ سلامت و خوردن میوه و آبمیوههای سالم محققان را به فکر ساخت نسل جدیدی
از محصولات خانگی با حفظ ویتامینها و ارزشهای تغذیهای مورد نظر کاربران
انداخته است.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فردا،
کارشناسان نسل جدیدی از دستگاههای آبمیوه گیری اختراع کردهاند که
میتواند میوهها را مخلوط کند بدون اینکه اثر تغذیهای آنها و
ویتامینهایشان را از بین برود.
گفتنی است، این دستگاه NUTRIBULLET با نام میتواند میوهها را
خرد کند اما باعث صدمه رسیدن به بافت آنها در نتیجه جذب کمتر ویتامینها و
مواد معدنی توسط بدن نشود.
بررسیها نشان میدهند این دستگاه دارای یک تیغه منحصر بفرد برای
این کار است. یکی از ایراداتی که به خوردن آبمیوه طبیعی گرفته میشود از
بین رفتن پالپ و عصاره فیبری میوهها است که علاوه بر کاهش ارزش تغذیهای و
ویتامینی آن سبب جذب بیشتر قند موجود در میوه توسط بدن میشود.
کارشناسان
خوردن مواد طبیعی و بویژه آبمیوههای طبیعی را برای جذب املاح و
ویتامینهای ضروری بدن و جلوگیری از اضافه وزن و به دنبال آن حمله قلبی در
افراد توصیه اکید میکنند.
گوگل ایکس چیست؟
قم فردا: به هر
طرف که می خواهید نگاه کنید. در هر گوشه ای اثری از آنها می بینید. گوگل
تبدیل به فراتر از یک شرکت و موتور جست وجو شده. اسمارت فون های اندرویدی،
کروم بوک ها و عینک گوگل میزان استفاده افراد عادی از دیوایس ها را تاحدی
خیره کننده افزایش داده اند.
به گزارش پایگاه خبری تحلیلی قم فردا،
به هر طرف که می خواهید نگاه کنید. در هر گوشه ای اثری از آنها می بینید.
گوگل تبدیل به فراتر از یک شرکت و موتور جست وجو شده. اسمارت فون های
اندرویدی، کروم بوک ها و عینک گوگل میزان استفاده افراد عادی از دیوایس ها
را تاحدی خیره کننده افزایش داده اند. همه چیز از یک موتور جست و جوی ساده
شروع شد. از تلاش های دیوانه وار دو دانشجوی انصرافی از دانشگاه
استنفورد. نابغه هایی که ترجیح دادند به جای نشستن در کرسی های دانشگاهی و
نوشتن مقالاتی که تاثیری در زندگی افراد ندارد، کاری واقعی انجام دهند.
کوشش برای تغییر و بهبود سبک زندگی سایر انسان ها، ماموریت بیپایان
گوگلو بوده. شاید بر خلاف شعارشان آنها کمی شرارت هم به خرج داده باشند.
ولی نتیجه عملکردهایشان استثنایی است. آنها از غول های قدیمی صنعت آمریکا
هم چیزهای زیادی یاد گرفته اند. از اشتباه بزرگ مایکروسافت با ویندوز
فهمیدند که هرگز نباید متکی به یک محصول باشند و از موفقیت های اپل در
ترویج اکوسیستم های نرم افزاری استفاده های زیادی کردند. می توان گوگل را
با جنرال الکتریک مقایسه کرد. شرکتی که در قرن نوزدهم نوآورترین و
جسورترین مجموعه صنعتی در جهان بود.
توانایی جنرال الکتریک در
نوآوری و به تولید انبوه رساندن محصولاتش دلیل اصلی موفقیتش بود. مشخصه ای
که باعث تفاوت گوگل با رقبایش شده. آنها برخلاف مایکروسافت فقط به یک
محصول تکیه ندارند؛ مانند اپل هم نیستند که با کمال گرایی به دنبال
محصولاتی عالی باشند. «استیو جابز بارها به ما می گفت شما بچه ها سرتان را
شلوغ کرده و کارهای زیادی انجام می دهید.
بهتر است فقط بر یکی دو
کار عالی تمرکز کنید؛ اما من فکر می کنم وقتی توانایی اش را داریم، باید
کارهای مختلف و بزرگ دیگری را هم انجام دهیم.» لری پیج شاید مثل همتای
فقیدش اهل کمال گرایی نباشد اما به همان اندازه جسور و جاه طلب است.
جسارتی که به او و سرگی برین کمک کرد تا گوگل را از پشت دیوارهای دانشگاه
استنفورد گذرانده و تبدل به نمادی جهانی کند. نمادی که تعریفی از عصر جدید
و قرن 21 است.
گوگل ایکس یکی از ابزارهای نیمه مخفی گوگل است.
محلی برای فوران خلاقیت کارکنان نابغه این شرکت و تلاقی این نبوغ با
مشکلات روزمره بشری. جایی که عده معدودی به آن دسترسی دارند و عده
معدودتری می توانند با اشراف کامل درباره آن صحبت کنند. یکی از این افراد
لری پیج است. نفر اول گوگل در سه سال گذشته که حالا بیشتر از هر زمانی به
گوگل ایکس چشم دوخته. او به قدری درباره پروژه های گوگل ایکس و تکاملشان
وسواس دارد که شوخی های زیادی در این باره برایش ساخته شده.
یکی از این شوخی ها می گوید که روزی یکی از کارکنان گوگل ایکس موفق
به ساخت ماشین زمان شده و برای نمایش شاهکارش پیش لری می رود. وقتی که
این دانشمند دنبال پریز برای به برق وصل کردن دستگاهش می گردد، لری پیج با
حالتی بی اعتنا از او می پرسد که اصلا چرا باید این ماشین به برق متصل
شود؟ این داستان نشان می دهد که میزان توقعات از پروژه های گوگل ایکس تا
چه حد بالاست. همه این پروژه ها باید «مون شات» هایی جالب، خارق العاده و
البته کاربردی باشند. مون شات عبارت اختصاصی گوگلی ها برای نوآوری های
متهورانه ای است که شانس بسیار کمی برای موفقیت دارند، اما اگر موفق شوند
دنیا را متحول می کنند.
می توان نخستین مون شات گوگل را موتور
جستجوی قدرتمندش دانست. ابزاری که به سادگی رقبای ضعیفی مثل آلتاویستا و
یاهو را کنار زدا و تبدیل به انتخاب اول در تمامجهان شد. گوگل به کمک
نقدینگی زیاد و مهارت بالای کارکنانش، شانس بالایی برای به ثمر رساندن این
پروژه های جالب دارد. پروژه هایی که می توانند نقش مهمی در بهبود کیفیت
زندگی همه ما ایفا کنند.
نانوذرات
این
یکی از هیجان انگیزترین پروژه های گوگل است؛ جایی که گوگل ایکس می خواهد
پنجه در پنجه مرگ انداخته و آن را شکست دهد. گوگلی ها اعلام کرده اند که
به دنبال ساخت نانوذرات مخصوصی هستند. ذراتی که می توانند نشانه های
بیماری را در سرتاسر بدن پیدا کنند. گفته شده این نانو ذرات به صورت
مغناطیسی عمل می کنند. ضخامت آنها به اندازه یک هزارم گلبول قرمز خون است و
خودشان را به سطوح مختلف سلولی می چسبانند تا در صورت بروز خطر شناسایی
شوند.
یک دستگاه پوشیدنی مغناطیسی هم در این پروژه وجود دارد که
برای ردیابی ذرات از آنها استفاده می شود. گوگل بیشتر از صد نفر را مشغول
کار روی این پروژه کرده و می گوید به پنج سال زمان برای تکمیل این ایده
نیاز دارد. ایده ای که باید در شرایط بالینی و پزشکی مخصوصی هم آزمایش شده
تا بتواند برای درمان بیماران استفاده شود. شاید تا آن زمان دانش ما از
سلول های سرطانی و اینکه چه پوششی برای این نانوذرات لازم است بیشتر شده و
گوگل بتواند طراحی دقیق تری برای این ایده پیدا کند. فعلا قرار دادن این
ذرات در یک کپسول حداکثر کاری است که می توان انجام داد. چیزی که قطعا جاه
طلبی های مدیران گوگل ایکس را راضی نکرده و آنها دنبال راه حل های
کاربردی و مفیدتری هستند.
اتومبیل بدون راننده
این واقعا یک خودرو است. اتومبیلی که برای حرکت کردن نیازی به
راننده ندارد. هدف از تولید و عرضه این اتومبیل «بهبود شرایط زندگی مردم»
از طریق نوآوری در صنعت حمل و نقل عنوان شده است. گوگل در نظر دارد ظرف یک
سال این طرح را تکمیل و خودرو بدون راننده را تولید کند. در مرحله اول
قرار است حدود یکصد دستگاه از این نوع خودرو تولید شده و پس از کشف و رفع
نواقص احتمالی، گوگل تولید انبوه این خودرو را آغاز خواهدکرد. این خودرو
تا به حال بیشتر از یک میلیون کیلومتر را در مسیرهای کم ترافیک پیموده و
در حال گذراندن آزمون های دیگری برای قبول شدن در شرایط ترافیک شهری است.
گوگل
گفته که سرعت این خودرو در ابتدا برای رعایت مسائل ایمنی بیشتر از 40
کیلومتر بر ساعت نخواهدبود و فقط دکمه های تحرک و توقف را برایش نصب کرده.
هرچند گروهی معتقدند بهتر است برای شرایط اضطراری امکان کنترل انسانی این
خودرو هم وجود داشته باشد. این خودرو، ترکیبی از فناوری حسگرهای راداری و
لیزری همراه با دوربین دیجیتال را دارد که به آن کمک می کند در مسیریابی و
راندن در جاده ها، موانع را تشخیص داده و از آنها عبور کند.
عینک گوگل
ویژگی
ها و کارایی های اصلی عینک گوگل برای بسیاری از متخصصان و کاربران پیگیر
دنیای آی تی شناخته شده است. عینک گوگل می تواند عکس و ویدئو بگیرد، ایمیل
بفرستد. صفحات وب را در برابر چشم کاربرنمایش دهد، به سرویس های گوگل
متصل شود، امکان انجام مکالمات تصویری را فراهم کند و مسیرها را از روی
نقشه گوگل ردیابی کرده و در اختیار کاربر قرار دهد. این پروژه هنوز هم به
طور کامل تجاری نشده و حتی عده ای آن را شکست خورده می نامند. نگرانی های
زیادی هم درباره از بین رفتن حریم خصوصی توسط این ابزار در محافل مختلف
ابراز شده. با این وجود گوگل هنوز هم به این پروژه امیدوار است و نگاه
طولانی مدتی نسبت به موفقیت آن دارد.
سرگی برین بارها در مکان های مختلفی با این عینک دیده شده و یکی از
اصلی ترین حامیان این پروژه است. ادغام کردن این عینک در اکوسیستم
اندروید و کروم بوک ها می تواند آینده ای هیجان انگیزتر را برایش رقم بزند
و البته نیاز به تغییر قیمت آن هم احساس می شود. هزینه 1500 دلاری برای
این عینک کمی گران به نظر می رسد و گوگل نیاز دارد که برای فراگیرتر شدنش،
مقداری از بهای آن بکاهد.
اینترنت بالونی
به
گفته گوگل، از بین هر سه نفر روی کره زمین، دو نفرشان به اینترنت دسترسی
ندارند. یا اینکه اتصال آنها از نظر سرعت و هزینه مناسب نیست. بسیاری
افراد ممکن است به خاطر همین قیمت های بالا اشتراک اینترنت خود را لغو
کنند. گوگل می خواهد مانع خداحافظی این افراد با دنیای اینترنت شود و
اینترنت بالونی پروژه نهایی گوگل برای کمک به این دسته از کاربران است. در
اولین آزمایش این پروژه 30 بالون به مدت دو هتفه به جو فرستاده شدند و
توانستند به خوبی و با کیفیت بالا دسترسی به اینترنت را برای 50 کاربر در
نقاط مختلف نیوزیلند تامین کنند.
هر بالون پرشده با گاز هلیوم 15
متر طول دارد و قادر است بیش از صد روز به صورت مستمر به انجام ماموریت
بپردازد. نکته جالب توجه سرعت بالای این شبکه است که بنابر آزمایش های
انجام شده نوع شبکه آن مانند نسل سوم تلفن همراه یا 3G است و این نکته
بیانگر این ویژگی است ک کلیه شهروندان از جمله دارندگان تلفن های همراه
قادر به بهره گیری از این شبکه خواهندبود. هر بالون در کنار تجهیزات
مخابراتی، مجهز به سیستم ناوبری و پنل خورشیدی است تا بتواند به طور
همزمان علاوه بر تامین انرژی موردنیازش، کار مسیریابی و هدایت را هم انجام
دهد.
پهپادها
در
شماره 283 مطلبی را به پهپادها اختصاص داده بودیم. گوگل هم با پروژه وینگ
در این زمینه فعال شده و در حال تکمیل ایده هایش در کشور استرالیاست.
اعلامیه گوگل درباره این پروژه می گوید که: «وسیله های پروازی بدون سرنشین
می تواند راهبردهای کاملا جدید برای حمل و نقل کالا ارائه کند. گزینه هایی
ارزان تر، سریع تر، با اتلاف کمتر و با حساسیت محیطی بیشتر به نسبت
مواردی که امروز ممکن است.» اما میزان موفقیت گوگل در این پروژه بیشتر به
کمک قوانین دولتی وابسته است. پتانسیل های پهپاد برای ارسال کمک ها و بسته
های دارویی و غذایی بر کسی پوشیده نیست. ولی مدافعین حریم خصوصی و دولت
ها در این باره نگرانی ها و قوانین سفت و سختی دارند. مواردی که از جمله
چالش های اصلی گوگل برای به ثمر نشاندن این پروژه است.
لنزهای هوشمند
دیابت
اصلا بیماری نادری نیست. از هر 19 انسان یک نفر مبتلا به این بیماری است.
قند خون این بیماران باید به طور مداوم مورد نظارت و بررسی قرار بگیرد.
اگر قند خون در سطح طبیعی حفظ نشود، در طولانی مدت آسیب های جدی به اعضایی
مثل چشم و کلیه ها و سیستم قلب و عروق وارد می شود. در کوتاه مدت هم فرد
ممکن است دچار کاهش سطح هوشیاری به خاطر کاهش شدید قند خون یا مشکلات جدی
سوخت و ساز شود. حالا گوگلی ها عدسی هوشمندی ساخته اند که می تواند کمک
بزرگی برای این دسته از بیماران باشد. این لنز سطح قند خون را با یک تراشه
وایرلس کوچک و یک حسگر قند که بین دو لایه لنز قرار داده شده اند، می
سنجد و اعلام می کند.
بابک امیرپرویز و برایان اوتیس از پنج سال
پیش چنین ایده ای داشتند و آن را به کمک گوگل ایکس پرورش داده و به مرحله
اجرا رسانده اند. هرچند که سازمان غذا و داروی آمریکا برای عمومی سازی
استفاده از این لنز هنوز مجوزی صادر نکرده و تجاری سازی آن مستلزم همکاری
های گسترده تر گوگل با کمپانی های دارویی است؛ اما این قدم مهمی برای کمک
به بیمارانی است که شرایط سختی را تجربه می کنند. شرایطی که گوگل می تواند
آن را اندکی برایشان ساده تر کند.
اینترنت اشیا
درباره
اینترنت اشیا پیش از این به طور مفصل مطلبی را کار کرده ایم. گوگل در این
عرصه هم با خرید شرکت Nest قدمی حساب شده برداشته است. نست یکی از
خلاقانه ترین و جالب ترین استارت آپ های این حوزه است. کار محصولات این
شرکت کمک به افراد در خودکارسازی امور روزمره یک خانه است. چیزهایی مثل
تنظیم دمای خانه یا تشخیص دود و کمبود اکسیژن و مسائلی از این دست. نست
اپلیکیشن خوش ساختی هم دارد که یکی از اصلی ترین دلایل تمایل گوگل به خرید
این شرکت بود.
آنها حالا به کمک گوگل منابع و مهارت های لازم
برای پیشرفت و بزرگ تر شدن را پیدا کرده اند. چیزی نزدیک به 3 میلیارد
دلار برای خرید این شرکت پول خرج شده و گوگل امیدوار است تا با ادغام آن
در دیگر پروژه هایش، پیشنهاد جالب تری را برای خرید در اختیار مخاطبانش
قرار بدهد. البته عده زیادی هم از اینکه حریم منزل آنها تحت نظارت گوگل
قرار بگیرد اصلا خرسند نخواهندشد.
تونی فادل، مدیر نست البته
می گوید که هیچ اتفاقی در این زمینه نخواهد افتاد و از ترموستات های
هوشمند نست هیچ تبلیغی پخش نخواهدشد. «هیچ اشتراک داده ای وجود ندارد. ما
تیم مدیریتی خودمان را داریم. فرهنگ خودمان را داریم. برند خودمان را
داریم. پس از این نظر چیزی تغییر نکرده است.» شاید در این مورد زمان قاضی
بهتری باشد.