عدالت مهدوی درقرآن
بسم اللـه الرحمن الرحیم
در خدمت حضرت آیتاللـه معرفت هستیم . امیدواریم بتوانیم از بیانات گرانقدر این دانشمند گرامی بهره ببریم.
با توجه به این كه شما از معدود عالمانی هستید كه در كنار فقه و اصول و درسهای متداول حوزه ، عمر خویش را در تفسیر و علوم قرآنی گذراندهاید. بنابراین، خواهشمند است بفرمایید عدالت در قرآن چه مفهومی دارد؟ فرق آن با قسط چیست؟ ابعاد عدالت را نیز تبیین فرمایید.
استاد :
بسم اللـه الرحمن الرحیم
حتماً آقایان به عدالت اجتماعی نظر دارند. مقصود از عدالت اجتماعی ، ایجاد توازن در جامعه است. منظور از توازن هم همان تناسب است. تناسب به معنای این است كه هر چیزی در جای خودش و در محدودة مناسب جای بگیرد. امیرالمؤمنین فرمود :
(( علیكم بتقوی اللـه و نظم أمركم.))
در این كلام ((نظم)) به همین معنا است؛ یعنی هر چیزی باید طبق معیارهای خاص خود ارزیابی شود . این تناسب باید در همة امور رعایت شود . ما مكرر این نكته را گفتهایم كه اصلاً زیبایی همان نظم است . برخی گفتهاند : ((زیبایی را نمیتوان تعریف كرد))، ولی به نظر ما تعریف زیبایی این است: ((وجود تناسب میان اموری كه در كنار هم قرار گرفتهاند)). صورتی زیبا است كه ابرو و چشم و... آن متناسب باشد. اگر بینی كسی دراز باشد، آن صورت دیگر زیبا نخواهد بود.
انبیا همه آمدهاند تا در جامعه توازن برقرار كنند. توازن هم به این معنا است كه هر كس به حق خود برسد. هدف امام زمان هم همان هدف انبیا است؛ او تلاش میكند تا هر حقداری به حقش برسد.
یكی از معانی آزادی، بهره و نصیببردن از حقوق مشروع است. اگر افزون بر حقوق خودش، حق دیگری را هم استفاده كرد، آزادی را زیر پا گذاشته است. معنای آزادی این است كه در محدودة قانون حركت شود. قانون هم به معنای مرزبندی است؛ یعنی مشخص شود كه هر كس چه حقوقی دارد. یكی از این حقوق، حق تعلیم و تربیت است. اگر كسی بگوید: ((فلان كس به خاطر اینكه از فلان نژاد است، پس حق ندارد آموزش ببیند))، آزادی او را سلب كرده است.
اینكه برخی آزادی را ((رهایی از هر قیدی)) معنا كردهاند، درست نیست.
در تاریخ طبری آمده است: وقتی مسلمانان به ایران لشكر كشیدند، فرمانده لشكر ایران از فرمانده لشكر اسلام پرسید: ((برای چه آمدهاید؟)) او پاسخ داد: ((ما برای اینكه سرزمینی را به سرزمینمان بیفزاییم، به ایران لشكر نكشیدهایم. ما برای گسترش عدالت آمدهایم.)) از او میپرسند: ((گسترش عدالت یعنی چه؟)) پاسخ میدهد: ((پادشاهانتان از شما آزادی را سلب كردهاند و شما حق انتخاب ندارید. ما آمدهایم تا شما را آزاد كنیم و كاری كنیم كه بتوانید حقوقتان را استیفا كنید)).
میخواهم بگویم عدل و آزادی و زیبایی و... به گونهای هممعنا و هممفهومند .
رابطة قسط و عدل چیست؟
استاد: قسط یك نوع خاصی از عدالت است؛ نه اینكه چیزی باشد در مقابل عدل. قسط هم به معنای این است كه هر كس به سهم خودش برسد.
در آن صورت، عامی است كه بعد از خاص میآید.
استاد: بله، یك چیز خاصی نیست . امام زمان هم برای اجرای عدل و قسط میآید.
ابن عربی یك بیان خوبی دارد. میگوید از این سخن حضرت رسول كه فرمود: ((یملأ به الأرض عدلاً و قسطاً )) معصومیت امام زمان به دست میآید .
یعنی فقط معصوم میتواند مجری عدالت باشد؟
استاد: او می گوید ما از این سخن، عصمت حضرت را میفهمیم. وی میگوید عصمت پیامبر را با عقل اثبات میكنیم، ولی عصمت امام زمان را با نقل. دلیل او این است كه غیر معصوم نمیتواند عدالت اینچنینی را برپا كند.
آیا از اینكه مجری آن عدالت باید معصوم باشد، نمیتوان فهمید كه معنای آن عدالت، چیزی فراتر از نظم و توازن و... است؟ در قرآن آمده است:
((ان الشرك لظلم عظیم)).
از این آیه میفهمیم، تنها توحید است كه عدالت است .
استاد: من در ابتدا گفتم قاعدتاً منظور شما عدالت اجتماعی است و سپس عدالت را آنگونه معنا كردم. من نگفتم عدالت به طور مطلق این است. عدالت امام جماعت با عدالت قاضی و... تفاوت دارد. هر كدام معنای خود را دارند. عدالت در ولیفقیه معنایی فوق این دو عدالت دارد. عدالت مراتب دارد.
آیا میشود عدالت حضرت را در یك زمینه برجسته كنیم؟ مثلاً بگوییم حضرت عدالت اعتقادی را گسترش میدهد؟
استاد: اساس هم همینجا است. این همه ظلم، برای این است كه خدا فراموش شده است. شروع كار حضرت از همینجا است. رسولاللـه هم از اعتقاد مردم شروع كرد. به آنان گفت:
((قولوا لا إله إلا اللـه تفلحوا)).
شما عدالت را به معنای تناسب و زیبایی و توازن و... دانستید. این واژهها تفسیرهای مختلفی دارد. من تناسب را اینگونه میدانم و دیگری طوری دیگر.
استاد: اینكه آزادی را معنا كردم برای جلوگیری از اینگونه مسائل بود. برای اجرای عدالت، به یك قانون جهانی نیاز است. حقوق بشر را كه نوشتند برای پاسخدادن به همین نیاز بود. باید مشخص شود كه چه چیزهایی حقوق طبیعی انسان است. وقتی اینها مشخص شد، میتوان گفت دولتی كه حاكم است، عادل است یا نه. اگر انسانها در بهرهگیری از حقوق خود با مانع و مشكلی برنخوردند و حقشان ضایع نشد، آن نظام نظام عادلی است؛ اما اگر در جامعه تبعیض بود، معلوم میشود كه آن حكومت عادل نیست؛ زیرا، ((كل شیء فی موضعه)) تحقق نیافته است. از عبارت ((بعد ما ملئت ظلماً و جوراً)) میفهمیم تا پیش از ظهور حضرت، آزادی كامل و جهانی نیست؛ توازن كامل و جهانی نیست؛ زیبایی كامل و جهانی نیست.
آیا در نظام عدل علوی، این اتفاق افتاد؟
استاد: حضرت تلاش خود را كرد؛ اما به طور كامل نتواست آن را پیاده كند؛ چون نگذاشتند حضرت این كار بكند. مردم آن زمان رشد كافی برای اجرای چنین عدالتی نداشتند.
چه تضمینی هست كه امام زمان بتواند؟
استاد: یكی از حرفهای اساسی كه من دربارة حضرت دارم، این است كه آن حضرت آنقدر در ظهورش تأخیر میكند تا مردم آمادة ظهور شوند. باید سطح فكر مردم به این حد برسد. اگر نرسد، حضرت هم ظهور نخواهد كرد.
الآن، این حاصل نشده است. شما ببینید، كسی آمده و به من آخوند چیزی گفته است. برخی میگویند: ((او مشرك شده است و یجب ذبحه من القفا))!
این نشان میدهد كه ما برای خودمان امتیازی را معتقد هستیم! تاوقتی اینطور است، زمینه برای ظهور حضرت آماده نیست.
آیا بشر می تواند آن قانون جامع جهانی را بنویسد؟
استاد: نه؛ نمیتواند. آن قانون جهانی را باید كسانی بنویسند كه از همة تعلقات حزبی و گروهی و نژادی و ... رها باشند. بشر این گونه نیست. تعلقات او زیاد است. بنابراین شارع مقدس برای بشر قانون فرستاده است. دین آمده است تا مرز حقوق را مشخص كند تا در سایة آن، مردمان آسوده زندگی كنند.
آیا حضرت، عدالت را در همة زمینهها گسترش میدهد یا فقط در زمینة عدالت اجتماعی؟
استاد: وظیفة حضرت این است كه عدالت را در زمین بگستراند؛ یعنی همه میتوانند از حقوق خود استفاده كنند. حضرت این زمینه را فراهم میكند كه كسی به كسی ظلم نكند، اما اینكه در جایی اصلاً ظلم نشود، معلوم نیست كه وظیفة حضرت باشد. آری، اگر كسی شكایت بكند، حقش از ظالم گرفته میشود.
اینكه گفتم حضرت جلوی ظلمهای فردی را نمیتواند بگیرد، برای این است كه او كسی را نمیتواند مجبور كند. انسان هم موجودی است مختار. اگر بحث اجبار بود، با این همه پیامبر این كار ممكن بود .
در روایت است: ((حضرت ترازوی عدالت را میگذارد و لایظلم أحد أحداً)).
استاد: این روایت، معنایش این است كه مقتضی ظلم را بر میدارد. گناهانی كه میشود، از رشوهخواری و فساد و قتل و دزدی و... به سبب این است كه زمینة این كارها وجود دارد. چون حقوق كارمند به اندازة نیازش نیست، زمینه برای رشوهخواری فراهم است . حضرت كاری میكند كه كارمند نیازش برطرف شود. پس زمینة رشوهخواری را از او گرفته است، ولی اگر زمینة گناه برداشته شد، نمیتوانیم بگوییم دیگر اصلاً گناه نمیشود!
در انگلستان، پس از استخدام یك كارمند بلافاصله به او خانه میدهند و پول آن را كمكم از حقوقش برمیدارند. حضرت امیر، سلاماللـه علیه، به مالك میگوید به كارمندانش پنهانی رسیدگی كند تا گرفتار نباشند.
مثلاً زیادهخواهیها سبب ظلم میشود.
استاد: بله.
اینكه در روایات داریم عقل بشر كامل میشود، به گونة اعجاز است یا نه؟
استاد: به اعجاز نیست . اگر میخواست به اعجاز باشد ، از روز اول این كار میشد.
آیا اكنون حضرت برای زمینهسازی كاری انجام میدهد؟
استاد: بله، یكی از كارهای حضرت دعاكردن است. ایشان هم برای ظهور دعا میكند. به نظر من، الآن زمینه دارد كمكم آماده میشود. با اینكه این همه علیه اسلام دارند تبلیغ میكنند، ولی اسلام دومین دین رسمی در اروپا است!
سبب رشد اسلام، انقلاب اسلامی است. بزرگترین كاری كه امام ـ رضواناللـهعلیه ـ كرد ، این بود كه چهرة حقیقی اسلام را به جهانیان نشان داد. چهرة حقیقی اسلام، مردمِ خسته از همه مكاتب را به این سو آورد .
در برخی از روایات است كه وقتی حضرت تشریف میآورد، جوی خون راه میاندازد.
استاد: اینها خیالات همان كسانی است كه اینها را نوشتهاند. اینها درست نیست. حضرت وقتی میآید كه زمینه آماده باشد. وقتی زمینه آماده بود، نیاز به خونریزیهای اینچنینی نیست.
انقلاب اسلامی چرا پیروز شد؟ آیا برای پیروزیاش خونریزی آنچنانی شد؟ آمار شهدایی را كه برای پیروزی این انقلاب داده شد، با كشتهگان دیگر انقلابها بسنجید! مردم از ظلم آن رژیم سفاك به ستوه آمده بودند و دیدند امام حرف دل آنان را میزند و در ادعایش هم كه نجات مردم بود، راستگوست؛ لذا تبعیت كردند و با كمترین تلفات پیروز شدند .
مردم آن زمان هم چون به این درجه از تبعیت رسیدهاند، با كمترین تلفات به پیروزی میرسند.
حضرت را باید به عنوان ((رحمت الهی)) مطرح كرد. ایشان مانند پیامبر ـ صلی اللـه علیه و آله ـ است. او رحمة للعالمین بود؛ ایشان هم اینچنین میباشد.
منبع:ahadnaghipoor1357
حضرت مهدی (عج) در قران كریم...
در قرآن آیات زیادی وجود دارد كه به ائمه علیهم السلام یا ولایت آنها اشاره دارد از جمله آیه تطهیر یا آیه اكمال دین. و در قرآن به هیچ وجه به طور صریح از ائمه علیهم السلام و ولایت آنها نام برده نشده است ولی با دقت در آیات مصداق آنها كه ائمه معصومین علیهم السلام می باشند كاملا هویداست. از جمله آیه ولایت كه خداوند می فرماید: ولی شما كسی است كه در حال ركوع زكات میدهد. این آیه هر چند كه به طور صریح از حضرت علی علیه السلام نام نبرده است ولی با توجه به اینكه تا آن زمان فقط حضرت علی علیه السلام چنین كاری را انجام داده بودند و بین مسلمین این كار علی علیه السلام مشهور بود بنابراین به محض نزول آیه مسلمین دقیقا فهمیدند مراد خدا چه كسی است؟ حكمت خدا و مصلحت او (شاید به جهت آزمایش مومنین) اقتضا میكند كه به طور صریح برخی چیزها را عنوان نكند بلكه قرائنی قرار دهد تا خود مومنین مصداق آن را پیدا كنند.
با این مقدمه عنوان می كنیم آیات زیادی در مورد امام مهدی علیه السلام در قرآن وجود دارد كه برخی به صفات او اشاره دارند و برخی به حوادث قبل از ظهور و برخی به حكومت او. كه محققین امر بیش از 200 آیه در این مورد كشف كرده اند (از طریق روایات كشف كرده اند) ولی ما در این مختصر فقط به چند آیه اشاره كرده و ترجمه میكنیم تا زمینه ای باشد برای تحقیق دوستان.
1) آیه 5 از سوره قصص:
وَنُرِیدُ أَن نَّمُنَّ عَلَى الَّذِینَ اسْتُضْعِفُوا فِی الْأَرْضِ وَنَجْعَلَهُمْ أَئِمَّةً وَنَجْعَلَهُمُ الْوَارِثِینَ
ترجمه: میخواهیم بر مستضعفین زمین منت گذاشته و آنها را پیشوایان خلق و وارثین (زمین) قرار دهیم
2) آیه 105 از سوره انبیاء:
وَلَقَدْ كَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّكْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ
ترجمه: در زبود بعد از ذكر نوشتیم كه زمین به بندگان صالح خدا خواهد رسید
3) آیه 55 از سوره نور:
وَعَدَ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنكُمْ وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ لَیَسْتَخْلِفَنَّهُم فِی الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذِینَ مِن قَبْلِهِمْ وَلَیُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دِینَهُمُ الَّذِی ارْتَضَى لَهُمْ وَلَیُبَدِّلَنَّهُم مِّن بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْنًا یَعْبُدُونَنِی لَا یُشْرِكُونَ بِی شَیْئًا وَمَن كَفَرَ بَعْدَ ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْفَاسِقُونَ
ترجمه: خداوند به كسانی از شما كه ایمان آورده و عمل صالح انجام دهد وعده داده است كه در زمین خلیفه خلق قرار دهد همچنانكه كسانی قبل از شما را خلیفه قرار داده بود. و دینی كه بر آنها پسندیده شده است (دین اسلام) را بر ادیان دیگر غلبه گرداند و بعد از خوف و ترس به شما امنیت دهد تا مرا عبادت كنید و شریكی برای من قرار ندهید و بعد از آن هر كسی كافر شود از فاسقین خواهد بود.
4) آیه 33 از سوره توبه:
هُوَ الَّذِی أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ كُلِّهِ وَلَوْ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ
ترجمه: او كسی است كه رسول خویش را با دین حق (دین اسلام) برای هدایت خلق فرستاد تا بر همه ادیان جهان پیروز گردد هر چند كه مشركین از این كار اكراه داشته باشند.
این آیه و سه آیه قبلی كه ذكر كردیم. همه اشاره به حكومت حضرت مهدی علیه السلام و یاران آن حضرت دارد كه در حكومت او اسلام دین جهانی میشود.