ورزش و تحرک
افرادی که میدوند به طور میانگین 3 سال بیشتر از دیگر افراد عمر میکنند
یافتههای جدید میگوید اگر گاهی، فقط گاهی و نه اغلب اوقات، زحمت دویدن را به خود بدهید و حتی آهسته بدوید، خواهید توانست خطر مرگ ناشی از بیماریهای قلبی ـ عروقی را به میزان 45 درصد از خود دور کنید. افرادی که میدوند در مقایسه با افرادی که نمیدوند، 30 درصد کمتر در معرض خطر عوامل گوناگون مرگ و میر قرار دارند و به طور میانگین سه سال بیشتر عمر میکنند.
براساس یکی از قاعدههای طلایی سلامت، اگر میخواهید جسم و ذهنتان به اندازه کافی از ورزش و فعالیت بدنی بهره ببرد، دستکم باید هفتهای 150 دقیقه ورزش ملایم یا 75 دقیقه ورزش سنگین را در برنامه زندگی خود بگنجانید.
توصیه اکید این قاعده آن است که این میزان ورزش را به طور منظم در میان روزهای هفته تقسیم کنید. خلاصه اینکه هر روز باید کمی بیشتر از 20 دقیقه ملایم یا ده دقیقه سنگین ورزش کنید تا گرفتار عوارض گوناگون و خطرناک کمتحرکی نشوید.
این قاعده بهقدری رایج و جاافتاده است که حتی نهادهای سلامت آمریکا نیز آن را رسما توصیه میکنند، اما مطمئنا بسیاری از افراد میگویند نه وقت انجام این مقدار ورزش را دارند و نه میتوانند هر روز مرتب و منظم و بیوقفه این کار را انجام دهند.
به گزارش مجله پریونشن، پژوهشگران بتازگی به نتایجی دست یافتهاند که نشان میدهد لااقل برای سلامت قلب و عروق لازم نیست خود را این همه به زحمت بیندازید! با خیلی کمتر از اینها هم میشود قلب و عروق سالمی داشت. یافتههای جدید میگوید اگر گاهی، فقط گاهی و نه اغلب اوقات، زحمت دویدن را به خود بدهید و حتی آهسته بدوید، خواهید توانست خطر مرگ ناشی از بیماریهای قلبی ـ عروقی را به میزان 45 درصد از خود دور کنید. نکته مهم اینکه این «گاهی» باید تبدیل به عادت شود.
در این پژوهش که در آمریکا انجام شده، پژوهشگران زندگی 55 هزار فرد بزرگسال را مدت 15 سال بررسی کردهاند تا ببینند عادات مختلف دویدن چه تاثیری بر سلامت قلب و عروق افراد خواهد داشت. بر اساس نتایج این پژوهش، افرادی که میدوند در مقایسه با افرادی که نمیدوند، 30 درصد کمتر در معرض خطر عوامل گوناگون مرگ و میر قرار دارند و به طور میانگین سه سال بیشتر عمر میکنند، اما مهمتر آن که فواید دویدن در حفظ و بهبود سلامت قلب و عروق وابستگی چندانی به شیوههای دویدن افراد ندارد.
به عبارت دیگر، هر یک از افراد مورد آزمایش که عادت به دویدن داشت، بدون توجه به اینکه چند بار در هفته میدوید، با چه سرعتی میدوید یا اینکه چه مسافتی را هنگام دویدن طی میکرد، از مواهب دویدن بهره برده بود. به بیان دقیق این محققان، فواید دویدن در بهبود میزان سلامت قلب و عروق افراد و کاهش میزان خطر مرگ و میر در واقع مستقل از سرعت، مقدار، تعداد دفعات، مسافت و زمان دویدن است. در واقع حتی اگر روزی 5 تا 10 دقیقه مـــــلایم بدوید، حال هر کجا و در هر شرایط که باشد، تا 58 درصد از خطر بروز بیماریهای قلبی - عروقی در امان خواهید ماند.
تحقیقات علمی زیادی نشان داده فعالیتهایی مانند دویدن، وضع قند و فشار خون را بهبود میبخشد. بهعلاوه دویدن نتایج بسیار مطلوبی در بهبود سلامت تنفس دارد. این سه فایده بخوبی توضیح میدهند که چرا افرادی که میدوند، طولانیتر از افرادی که نمیدوند زندگی میکنند.
محققان این پژوهش توصیه میکنند اگر شما در حال حاضر نمیدوید و تمایلی هم به انجام تمرینات ورزشی ندارید، با پیادهروی روزانه آغاز کنید.
این کار را دو تا سه هفته انجام دهید تا بدنتان به حرکت عادت کند و البته از صدمات و آسیبهای ورزش ناگهانی نیز جلوگیری کند. فقط به یک نکته بسیار مهم در این پژوهش توجه داشته باشید که «تداوم» در دویدن بسیار مهم است. به بهانه اینکه نمیتوانید هر روز بدوید، دویدن را رها نکنید. راهش آن است که تعداد روزهای کمتری را به دویدن اختصاص دهید، اما هر هفته این کار را انجام دهید. افرادی که به مدت شش سال یا بیشتر پیوسته برنامه دویدن را هر چند بسیار اندک پی میگیرند، بیش از دیگران از فواید دویدن سود میبرند.
ضمن اینکه این پژوهش هرگز نتایج «قاعده طلایی 150 دقیقه یا 75 دقیقه» را زیر سوال نمیبرد. توجه داشته باشید که این قاعده مربوط به تاثیر ورزش بر تمام اعضا و دستگاههای بدن است و حاصل مطالعات انجام شده بر طیف وسیعی از پژوهشهای بسیار دقیق است. خلاصه آن که پژوهش فوق هرگز نمیگوید آنهایی که از این قاعده طلایی تبعیت میکنند، کار بیهودهای میکنند؛ بلکه میگوید اگر «قاعده طلایی» را رعایت میکنید، چه خوب است که به این کار ادامه دهید، اما اگر از آن دسته افرادی هستید که هرگز تحرک ندارند، دستکم برای سلامت قلب و عروقتان کمی بدوید. البته این دویدن باید به عادتی تقریبا منظم تبدیل شود.
مسعود ایثاری
http://press.jamejamonline.ir/Newspreview/1606115018547479963
شنبه 8/6/1393 - 22:23
سلامت و بهداشت جامعه
توصیههای مفید به خانمهای خانهدار برای پیشگیری از آسیبهای عضلانی ـ اسکلتی
همه، خانهداری را یکی از شغلهای سخت میدانند، اما در عمل اتفاقی نمیافتد و ایمنی شغلی آنان رعایت نمیشود. بسیاری از مشکلات و آسیبهای عضلانی ـ اسکلتی که در کوتاهمدت یا درازمدت برای زنان خانهدار پیش میآید، براحتی قابلپیشگیری است.
رعایت چند نکته ظریف باعث میشود تا به گفته متخصصان از بیش از 70 درصد مشکلات و آسیبهای عضلانی ـ اسکلتی پیشگیری کنید. اگر نمیدانید از کجا شروع کنید و چه نکتههایی را رعایت کنید، ما به شما کمک میکنیم. برای شروع این توصیهها را رعایت کنید:
* هیچوقت نباید برای مدتی طولانی در وضع ثابت قرار بگیرید. باید هر چند دقیقه یکبار وزن خود را پا به پا کنید؛ برای نمونه، هنگام ایستادن در یک مکان به مدت طولانی مانند پشت سینک ظرفشویی یا میز اتو و... یک پای خود را روی چهارپایهای کوچک قرار دهید و مرتب پای خود را عوض کنید.
* هنگام خمشدن برای شستن دست و صورت در دستشویی یک پا را روی چهارپایهای کوچک قرار دهید.
* هنگام ایستادن طولانیمدت، مانند ایستادن در صف، از گذاشتن دستها به کمر و تکیهدادن به عقب خودداری کنید. بهتر است دستها در جلو بدن قرار بگیرند و بدن کمی به جلو خم شده باشد.
* هنگام راه رفتن وقتی میخواهید تغییر مسیر دهید یا به راست و چپ بچرخید، ابتدا پاها را به طرف راست و چپ حرکت بدهید و سپس تنه را به آن طرف بچرخانید و از چرخش ناگهانی کمر خودداری کنید. همچنین بهتر است از کفشهای پاشنهبلند استفاده نکنید.
* هنگام برداشتن اشیا از روی زمین، هر قدر هم که سبک باشند، باید بهجای خمکردن کمرتان، زانوهایتان را خم کنید. برای بلندکردن شیئی از روی زمین ابتدا جلوی چیزی که میخواهید بلند کنید بنشینید و آن را نزدیک بدنتان قرار دهید سپس در فاصله نزدیک به خود آن را بلند کنید. هرگز در حالی که زانوها صاف و کشیدهاند و کمرتان خمیده است، اشیا را از روی زمین بلند نکنید.
* هنگام حمل اشیا آنها را از بدن دور نگه ندارید و نزدیک به بدن حمل کنید. اشیای سنگین را به تنهایی از صندوق عقب اتومبیل برندارید.
* در مواقعی که میخواهید با کمک دو یا چند نفر جسمی از روی زمین بردارید، قبل از شروع باید تصمیم بگیرید چگونه میخواهید کار را انجام دهید تا تمام فشار ناگهان روی یک نفر وارد نشود.
* برای باز و بسته کردن پنجره، اگر مانعی مانند مبل در سر راه وجود دارد، سعی نکنید دستتان را دراز کنید و به پنجره برسانید.
* برای گردگیری یا برای برداشتن اشیا از کابینت حتما ارتفاع کابینت را در نظر بگیرید. از کشیدن دست بهسمت کابینت خودداری کنید. از چهارپایهای کوچک برای برداشتن اشیا از کابینت، گردگیری یا نصب پرده استفاده کنید.
* هنگام استفاده از جاروبرقی هرگز به جلو خم نشوید و دسته جاروبرقی را بلند انتخاب کنید.
* هنگام حمل بار با کیسه همه وزن بار یا کیسهها را در یک دست قرار ندهید؛ بلکه کیسهها را متناسب با وزنشان بین دو دست پخش کنید.
* از مبل یا صندلی محکم با پشتی مستقیم استفاده کنید و طوری روی صندلی بنشینند که زانوها بالاتر از مفصل ران قرار گیرند. برای این کار میتوان زیرپایی کوچکی هنگام نشستن زیر پاها قرار داد. هرگز در وضع ثابت به مدت طولانی ننشینید. پس از مدتی نشستن بلند شوید و قدمی بزنید و دوباره بنشینید.
* هنگام رانندگی صندلی را طوری بکشید که زانوها بالاتر از مفصل ران قرار بگیرند. این کار باعث کاهش فشار روی کمر و شانهها میشود.
* نشستن بهصورت دوزانو و چهارزانو برای زانوها بسیار مضر است. از نشستن به این حالت خودداری کنید.
* باید همیشه وزنتان را متعادل نگه دارید تا از واردشدن فشار مضاعف به زانوها و کمر هنگام فعالیت جلوگیری کنید. رژیم غذایی مناسب در کنار ورزش میتواند به این کار کمک کند.
* ورزش خانمهای خانهدار بهتر است مداوم و ملایم باشد. ورزشهای ملایمی که روزانه انجام میشوند، بهمراتب بهتر از ورزشهای سنگینی است که در ایام تعطیل انجام میدهید.
* قبل از انجام ورزشهای سنگین حتما بدن خود را گرم کنید. حین انجام ورزشهای سنگین لباس مناسب بپوشید تا از سرماخوردگی بر اثر عرقکردن بپرهیزید.
* در تابستان در حالی که بدنتان عرق کرده، بهطور ناگهانی به ساختمانی که تهویه مطبوع دارد، وارد نشوید.
* استراحتی نیمساعته پس از انجام کارهای منزل یا وسط کار کمک قابل ملاحظهای به عضلات خسته شما میکند.
* بستن موقت کمر با شال هنگام انجام کارهای سنگین از واردشدن فشار زیاد به کمر جلوگیری میکند.
* ورزشهای تقویت عضلات اطراف ستون فقرات، جدار شکم و کمر را در برنامه ورزشیتان بگنجانید تا از جلوآمدگی شکم و آسیبدیدگی کمر پیشگیری کنید. هر خانم خانهداری باید با این تمرینها آشنایی داشته باشد.
* خواب کافی بسیار مهم است. برای پیشگیری از واردشدن فشار به کمر هنگام خواب روی شکم نخوابید.
* اگر به پهلو میخوابید باید زانوهایتان را خم کنید و بالشی کوچک بین دو زانو قرار دهید.
* اگر به پشت میخوابید، زیر زانوهایتان بالش قرار دهید.
* هنگام خوابیدن از گذاشتن پاها در سطح بالاتر یا پایینتر از بدن خودداری کنید.
* سعی کنید هنگام خوابیدن بههیچوجه دستها را بالای سر قرار ندهید. بهتر است آنها در کنار بدن قرار بگیرند.
* بالش باید نواحی سر و گردن و بالای شانهها را پوشش بدهد و زیر گردن خالی نماند. تشک هم باید صاف و محکم باشد، بنابراین از تشکهای فنری و شل استفاده نکنید.
نازنین ربیعه/ فیزیوتراپیست
http://press.jamejamonline.ir/Newspreview/1606102530217513111
شنبه 8/6/1393 - 22:23
سلامت و بهداشت جامعه
تغذیه ممکن است بر مراحل سرطانزایی تاثیر بگذارد. هزاران ترکیب شیمیایی در رژیم غذایی طبیعی وجود دارد که بعضی بخوبی شناخته شدهاند، ولی از بعضیهایش دانش کمی داریم. بعضی از مواد سرطانزای موجود در رژیم غذایی، آفتکشهای طبیعی هستند که گیاهان برای حفاظت در برابر قارچها، حشرات و جانوران شکارچی تولید میکنند و برخی دیگر جزو محصولات ثانویه کپکها در غذاها هستند.
بعضی شیوههای آمادهسازی و نگهداری غذا نیز ممکن است به تولید مواد سرطانزای موجود در رژیم غذایی منجر شوند. بنابراین رژیمهای غذایی حاوی مهارکنندهها و القاکنندههای سرطانزایی هستند. مهارکنندههای مواد سرطانزای موجود در رژیم غذایی شامل آنتیاکسیدانها (مثل ویتامین C، A، E، کارتنوئیدها، سلنیوم و روی) و فیتوکمیکالهاست.
القاکننده سرطانزایی موجود در رژیم غذایی ممکن است چربی موجود در گوشت قرمز یا هیدروکربنهای آروماتیک چندحلقهای ناشی از کبابکردن گوشت در حرارت بالا باشد. مصرف الکل نیز به دلیل افزایش خطر سرطانهای دهان، حلق، حنجره، مری، ریه، کولون، مقعد، کبد و پستان (قبل و بعد یائسگی)، القاکننده سرطانزایی محسوب میشود. در این مقاله بیشتر درباره ترکیبات سرطانزا و عوامل خنثیکننده آنها بحث میکنیم.
میزان وزن بدن
دریافت انرژی پایین و داشتن وزن کم از مهارکنندههای سرطانزایی در انسان هستند که هر دو از اهمیت زیادی برخوردارند.نتیجه مطالعات انجام شده روی حیوانات نشان داده که محدودیت مزمن غذا، رشد بیشتر سرطانهایی که به صورت تجربی القا شده بودند یا سرطانهای خودبهخودی را مهار میکند.
این مطالعات نشان داده است که محدود کردن کالری در حدی که سوءتغذیه ایجاد نشود، تاثیر مثبتی در پیشگیری از سرطان دارد. اینکه آیا این تاثیر در انسان نیز وجود دارد یا نه، هنوز بهطور قطع معلوم نیست. احتمال میرود فیبرها نیز در پیشگیری از سرطان پستان در زنان یائسه بهوسیله مسیرهای غیراستروژنی نقش داشته باشند، اما تحقیقات بیشتری در این زمینه لازم است.
پروتئینها
مصرف بالای پروتئین دو تا سه برابر میزان مورد نیاز بدن، روند رشد و پیشرفت تومورها را افزایش میدهد.
چربیها
نتایج تحقیقات نشان میدهد بین بعضی از سرطانها و مقدار چربی مصرفی در رژیم غذایی ارتباط وجود دارد. رژیمهای غذایی با چربی بالا دارای کالری بالا نیز هستند. تشخیص بین تاثیر چربیهای رژیم غذایی، پروتئین، کالریتام و فیبر مشکل است. میزان بالای مصرف اسیدهای چرب اشباع موجود در گوشت قرمز ممکن است با افزایش خطر سرطانهای کولون، مقعد، رحم و احتمالا لنفوئید و هماتولوژیک همراه شود. اما مصرف بیشتر اسیدهای چرب امگا 3 (غذاهایی مانند ماهیهای چرب، گردو و بعضی جلبکها) نسبت به امگا 6 (چربیهای غیراشباع مثل روغن ذرت و آفتابگردان) ممکن است از خطر ابتلا به سرطانهای کولون و پروستات بکاهد.
شیرینکنندههای مصنوعی
پنج شیرینکننده غیرمغذی به نامهای آسه سولفام K، آسپارتام، نئوتام، ساخارین و سوکرالوز را افزودنیهای مجاز و تائیدشده در عرضه غذا میدانند. به نظر میرسد این ترکیبات در صورت استفاده به مقدار متوسط بیضرر باشد. استویا شیرینکنندهای غیرمغذی است و در مقام مکمل رژیمی دارای تائیدیه است، اما قندهای الکلی شیرینکننده، غیرمغذی دانسته نمیشوند، حتی اگر به شیوه مشابه استفاده شوند.
گوشتهای فرآوریشده
نیتراتها را به عنوان نگهدارنده به گوشتهای فرآوریشده از جمله سوسیس و کالباس اضافه میکنند. نیتراتهای سدیم و پتاسیم در انواعی از غذاها وجود دارند و عامل رنگ صورتی بعضی گوشتها هستند. اما منبع عمده غذایی آن سبزیجات و آب آشامیدنی است. مطالعاتی هم که روی تاثیرات مضر غذاهای دودی انجام شده، ارتباط روشنی بین آنها و بروز سرطان معده نشان نداده است.
شیوه پخت
سوختن گوشت یا پختن گوشت در درجه حرارت بالا روی شعله مستقیم ممکن است به تشکیل هیدروکربنهای آروماتیک چندحلقهای منجر شود. این ترکیبات تاثیر القاکنندگی واضحی بر سرطانزایی دارند. برشتهکردن و سرخکردن معمولی غذا در مقایسه با پختن روی شعله مقادیر کمتری هیدروکربنهای آروماتیک تولید میکند. پروتئینهای حیوانی که دارای ریزش بیشتر چربی روی شعله باز هستند، به تولید بیشتر این ترکیبات نیز منجر میشوند؛ برای مثال گوشت کبابی در مقایسه با مرغ کبابی مقادیر بیشتری هیدروکربنهای آروماتیک تولید میکند. منبع آتش نیز ممکن است تولید این ترکیبات را تحت تاثیر قرار دهد.
کبابکردن با زغال بیشترین تولیدکننده این ترکیبات است. شعله گاز و کباب اجاقی در جایگاههای بعدی قرار دارند. برای پیشگیری از سرطان، مصرف زیاد غذاهای سرشار از آنتیاکسیدان و رژیم غذایی سرشار از مواد مغذی (نه مکمل) توصیه میشود.
ترکیبات شیمیایی موجود در بطریهای پلاستیکی
از جدیدترین سرطانزاهای مرتبط با تغذیه، میتوان به بیسفنول A اشاره کرد. بیسفنول A یک ترکیب شیمیایی است که از سال 1960 در تهیه بسیاری از بطریهای پلاستیکی سخت و قوطیهای فلزی غذاها و نوشیدنیها استفاده میشود. بیسفنول A در رنگ و چسب نیز کاربرد دارد. مطالعات قدیمیتر نشان میدهد استفاده از این ترکیب شیمیایی برای ساخت قوطیها و بطریهای غذاها و آشامیدنیها بیخطر است. ولی مطالعات اخیر با بهکارگیری شیوههای جدید، نگرانیهایی را درباره بیخطر بودن آن، بخصوص در جنین، نوزادان و کودکان ایجاد کرده و نشان میدهد که بیسفنول A ممکن است خطر سرطان را افزایش دهد. هماکنون هدف دستاندرکاران سلامت کاهش حداکثری قرار گرفتن در معرض بیسفنول A با شیوههای زیر است: تشویق به تولید بطریهای مخصوص کودکان بدون استفاده از بیسفنول A، یافتن جایگزینهایی برای چسب مورد استفاده در قوطیها و بطریهای غذایی و افزایش نظارت بر استفاده از این ترکیب شیمیایی در مراحل تولید و آزمایش است. مراکز بهداشتی و سلامت از حذف بیسفنول A از محصولات مرتبط با غذای نوزادان حمایت میکنند. قبلا تصور میشد بیسفنول A فقط در صورت مواجهه با حرارت از پلاستیک نشت میکند، اما اکنون عقیده بر این است که این ترکیب حتی در دمای سرد نیز نشت میکند. متاسفانه مواجهه با این ترکیب شیمیایی به حدی است که برآورد میشود 90 درصد افراد مقادیر جزئی از آن را در ادرار خود داشته باشند.
توصیه آخر
این روزها بین عامه مردم مواردی به عنوان افزایشدهنده یا کاهنده خطر سرطان مطرح میشوند که درباره بعضی از آنها شواهد علمی کافی وجود ندارد. از موارد تغذیهای ثابتشدهای که خطر سرطان را افزایش میدهند، میتوان به پختن گوشت در درجه حرارت بالا و بیسفنول A موجود در بطریهای پلاستیکی سخت و لایه اپوکسی قوطیهای فلزی غذاها و نوشیدنیها اشاره کرد.
برای کاهش خطر سرطان مهمترین اقدامها کم غذا خوردن، مصرف بالای میوه و سبزیجات، بخصوص سبزیجات رنگی و نگهداری صحیح مواد غذایی است تا از تولید مواد سرطانزای ناشی از رشد کپکها جلوگیری شود.
دکتر محمد علیزاده / متخصص تغذیه و عضو هیات علمی دانشگاه علوم پزشکی ارومیه
http://press.jamejamonline.ir/Newspreview/1606108170376644907
شنبه 8/6/1393 - 22:23
سلامت و بهداشت جامعه
بررسی علل افزایش پوسیدگی دندان و غفلت از آموزشهای پیشگیرانه
هزینههای دندانپزشکی در همه کشورها، از جمله ایران، بالاست و همه مردم نمیتوانند این خدمات را دریافت کنند و بسیاری آنقدر صبر میکنند که دندانشان کاملا از بین برود و مجبور شوند در نهایت آن را بکشند.
اغلب مردم بعد از کشیدن دندان دچار مشکل میشوند و دوباره به دندانپزشک مراجعه میکنند و دندانپزشکان، ایمپلنت را پیشنهاد میکنند. هزینه مالی ایمپلنت بسیار بیشتر از آموزش را پیشگیری یا ترمیم پوسیدگی است. ما خواسته یا ناخواسته مسیر را برعکس طی میکنیم؛ یعنی آموزش را که نقش اول در پیشگیری از بیماریها را دارد، فراموش کردهایم. چند سال قبل یکی از تولیدکنندگان ایمپلنت در سوئد به ایران آمد.
او گفت کشور ما با پیشگیری از پوسیدگی دیگر نیازی به ایمپلنت ندارد و باید به کشوری مثل شما مراجعه کنیم تا بازار فروش پیدا کنیم. این جمله برای ما تکاندهنده است که هزینه زیادی را دولت ما فقط به دلیل نبود آموزش درست به کشور دیگری پرداخت کند. ما بازار ایمپلنت در خارج را تامین میکنیم.
همه توانایی گذاشتن ایمپلنت را ندارند
وقتی دندانهای ازدسترفته با ایمپلنت جایگزین نشود، مشکلات جدیدی برای بیماران ایجاد میشود. زیرا دندان ارتباط مستقیم با سلامت عمومی بدن دارد. فرض کنید بیماری دندانهای آسیای یک طرف یا دو طرف را از دست داده است و مجبور به جویدن با دندانهای آسیای کوچک یا دندانهای جلویی است.
این افراد به بیماریهای گوارشی، سردردهای ناشناخته (که به غلط ممکن است میگرنی، عصبی و... تشخیص داده شود) مبتلا میشوند که اصلا هم بهبود نمییابد. اگر آموزشهای پیشگیری داده میشد بیمار دیگر به این مرحله نمیرسید و این همه هزینه اضافی پرداخت نمیکرد. آرتروز، دردهای گردن و... نیز از دیگر نشانههای نبود دندان است.
پس چگونه از پوسیدگی جلوگیری کنیم؟
اولین قدم این است که عادتهای غذایی خودمان را تنظیم کنیم. در همه مواد غذایی قند وجود دارد؛ حتی خردل که یکی از تلخترین مواد غذایی است، قند دارد. در دهان همه ما هم باکتریهایی وجود دارد که اگر مواد قندی در مجاورت آن قرار گیرد از ماده قندی اسید تولید میکند و مینای دندان نیز به آن حساس است و براحتی در این ماده حل میشود و از بین میرود. این روند باعث پوسیدگی دندان میشود.
بهترین عادت غذایی برای جلوگیری از پوسیدگی دندان کدام است؟
وقتی صبحانه میخورید به مواد غذایی مورد استفادهتان دقت کنید. درون پنیر یا شیر لاکتوز وجود دارد. نان از نشاسته ساخته میشود. قرار گرفتن این مواد در دهان فقط 5 دقیقه فرصت لازم دارد که اسید تولید کند. درجه اسیدی اگر از 5.5 پایینتر بیاید و به 3 یا 2 برسد میگوییم دهان پهاش (PH) بحرانی پیدا کرده است.
این دقیقا همان زمانی است که مینا یا محافظ دندان کمکم حل میشود. متاسفانه تصور غلط خیلیها این است که فقط شیرینی و شکلات باعث خرابی دندانها میشود، ولی چنین نیست. تکرر در خوردن است که باعث اسیدی شدن مداوم دهان میشود. یعنی اگر نیم ساعت بعد از خوردن صبحانه و موقع جمع کردن سفره دوباره یک تکه نان را داخل دهانتان قرار دهید، مجددا درجه اسیدی دهان را بالا بردهاید. هر چقدر بیشتر این کار را انجام دهید بیشتر محیط دهان را اسیدی میکنید. بزاق نیم ساعت فرصت دارد تا اسید تولیدشده را خنثی کند. بنابراین باید به دهان استراحت داد تا بزاق وارد عمل شود و اسید را خنثی کند. پس بهترین بهداشت یعنی مسواک زدن مداوم، کشیدن نخ دندان و... با این شیوه زندگی تاثیر چندانی ندارد.
چند بار در روز غذا بخوریم؟
اگر سه بار در روز و بموقع غذا بخورید سه تا نیم ساعت محیط دهان را اسیدی کردهاید. در بقیه ساعات روز بزاق اسید تولیدشده را خنثی میکند و درجه PH دهان دیگر اسیدی نیست یا خنثی است یا قلیایی. اگر این اتفاق بیفتد تمام املاح معدنی که بهطور طبیعی در بزاق وجود دارد روی ضایعات ریز میکروسکوپی که بعد از خوردن غذا به وجود آمده مینشیند و آن را ترمیم میکند. یعنی خود بدن بهصورت خودکار این کار را انجام میدهد. افرادی که خواسته یا ناخواسته از این قانون تبعیت میکنند دیگر دچار پوسیدگی دندان نمیشوند.
اگر فردی بیش از 3 بار در روز نیاز به غذا داشت چه؟
کودکان، زنان باردار و شیرده، سالمندان و بیماران نمیتوانند فقط سه بار در روز غذا میل کنند و نیاز بیشتری به خوردن مواد غذایی دارند. به آنها توصیه میکنیم که صبحانه بخورند، 10 صبح یک وعده میل کنند، یک بعدازظهر ناهار، 5 بعدازظهر عصرانه و 9 شب شام بخورند؛ یعنی وعدههای غذایی خود را از سه وعده به پنج وعده برسانند. نتیجه اینکه طی 24 ساعت فقط پنج تا نیم ساعت محیط دهان را اسیدی میکنند و بقیه زمان باقیمانده محیط قلیایی است و از دندان محافظت میکند. کسانی هم که عادات بدی دارند و هر لحظه باید دهانشان کار کند (مثلا در کشوی میز خود کشمش یا دیگر تنقلات را دارند) میتوانند بهجای این مواد خوراکی میوه را جایگزین کنند. چون قند موجود در میوهها اگر در اختیار باکتریها قرار بگیرد، باکتریها نمیتوانند از این قند برای تولید اسید استفاده کنند. پس میبینیم جلوگیری از پوسیدگی بسیار کمهزینه و آسان است. اگر به همین سادگی بتوانیم برای بیماران مهارتهای پیشگیری از پوسیدگی دندان را توضیح دهیم، مطمئن باشید ما هم میتوانیم مانند کشور سوئد پوسیدگی دندان را به صفر یا حداقل برسانیم.
دکتر مجید نوحی / متخصص بیماریهای مفصل گیجگاهی ـ فکی
http://press.jamejamonline.ir/Newspreview/1621086730880448009
شنبه 8/6/1393 - 22:23
بیماری ها
میگویند «فراموشی نعمت است.» البته بیراه هم نمیگویند. اگر به مرور زمان، غبار فراموشی بر مصائب زندگی ننشیند، بار برخی مشکلات زندگی را نمیتوان تحمل کرد، اما این تنها یک روی سکه است.
روی دیگر سکه فراموشی خودش مصیبتی است: آلزایمر! بیماری مرموزی که ممکن است تا آنجا پیش رود که فرد مبتلا دیگر حتی نزدیکترین اعضای خانواده خود را بهجا نیاورد و حتی بدتر از آن به دلیل از دست رفتن حافظه کوتاهمدت، قادر به انجام شخصیترین امور خودش هم نباشد!
یک تخمین هولناک
آلزایمر بیماری پیشروندهای است چه از منظر فردی و چه از منظر جهانی. هرچه بر عمر فرد مبتلا میگذرد، آلزایمر مغزش را مضمحلتر میکند و انگار هرچه زمان میگذرد، تعداد بیشتری گرفتار این مصیبت میشوند. تخمینهای جدید حکایت از آن دارد که ظرف کمتر از 40 سال تعداد مبتلایان این بیماری سه برابر خواهد شد. به عبارت دقیقتر، سال 2050 میلادی، یعنی حدود 36 سال بعد، بیش از 2.106 میلیون نفر در سراسر جهان با آلزایمر دست و پنجه نرم خواهند کرد. توجه داشته باشید که افراد مبتلا به این بیماری در سال 2010 حدود 8.30 میلیون نفر بودهاند. طبعا چنین آماری نگرانکننده خواهد بود، بویژه برای نسلی که امروز در آستانه سی سالگی یا کمی بیشتر است و سال 2050 از مرز شصت و پنج سالگی خواهد گذشت.
بدون درمان، اما تا حدی قابل پیشگیری
خوشبختانه انگار هنوز همه چیز تیره و تار نیست. به گزارش WebMD، بر پایه پژوهش جدیدی که در دانشگاه کمبریج انگلستان انجام و نتایجش تازگیها در نشریه لنست منتشر شده، حدود یکسوم موارد ابتلا به بیماری آلزایمر قابل پیشگیری است. ممکن است شما از جمله افرادی باشید که همیشه اخبار پزشکی را دنبال میکنند. در این صورت احتمالا کمی سردرگم شدهاید؛ زیرا پیشتر صحبت از عدد دیگری بود. بله درست است. مطالعهای که پیش از این در سال 2011 انجام شده بود، نشان میداد که میتوان از بروز نیمی از موارد ابتلا به آلزایمر پیشگیری کرد. با این حال، محققان پژوهش جدید بر این باورند که یافتههای پیشین احتمالا از دقت کافی برخوردار نبودند؛ زیرا در انجام آن مطالعه عواملی که در بروز آلزایمر همپوشانی دارند، از هم تفکیک نشده بودند. به هر حال به نظر میرسد اگر همین یکسوم هم عملی باشد، کار بسیار بزرگی صورت خواهد پذیرفت.
محققان چه کردهاند؟
پژوهشگران در گام نخست تحقیقات خود دادههای فراوانی را تحلیل کردهاند تا در نهایت هفت عامل را مقصر اصلی ابتلا به آلزایمر شناختهاند:
1ـ کمتحرکی
2ـ دیابت
3ـ فشار خون بالا در میانسالی
4ـ چاقی در میانسالی
5ـ افسردگی
6ـ استعمال دخانیات
7ـ کمسوادی
محققان در مرحله بعد به بررسی این مساله پرداختند که نقش هریک از این عوامل چه اندازه است و کدامشان از بقیه موثرتر است. آنچه در پایان کار به دست آمده نشان میدهد که الگوی میزان تاثیر هریک از این عوامل در مناطق گوناگون جهان متفاوت است. با این همه، اگر این مشکل را از منظر جهانی ببینیم، میتوان الگویی کلی برای آن ارائه کرد. به طور کلی، مهمترین عامل ابتلا به آلزایمر در سراسر جهان «کمسوادی» است. پس از آن به ترتیب «استعمال دخانیات» و «کمتحرکی» قرار دارد.
چه کاری از دست ما ساخته است؟
اگر دوباره نگاهی به سیاهه عوامل هفتگانه بیندازید، متوجه خواهید شد که ابتلا به آلزایمر به «سبک زندگی» گره خورده است. به همین دلیل محققان، مساله سبک زندگی را در کانون توجه خود قرار داده و دریافتهاند که اگر بتوانیم فقط به اندازه 10 درصد از عوامل خطرسازی که ناشی از سبک نادرست زندگی است، بکاهیم، در سال 2050 حدود 9 میلیون نفر کمتر از تخمینهای کنونی به آلزایمر مبتلا خواهند شد! مطمئنا میپرسید از کجا و چطور شروع کنیم؟ طبعا خوانندگان «سیب» نباید نگران عامل «کمسوادی» باشند، پس باید از جای دیگری شروع کنیم.
یک نسخه آشنا
دکتر کارول براین از موسسه سلامت عمومی دانشگاه کمبریج و از اعضای تیم تحقیقاتی میگوید: «هرچند هیچ راه واحدی برای پیشگیری از زوال عقل وجود ندارد، ما میتوانیم گامهای بسیار موثری برداریم که به کاهش خطر ابتلا به این بیماری در دوران سالمندی منجر شود.
مثلا اگر صرفا مساله کمتحرکی را حل کنیم، به مرور از میزان چاقی و فشار خون بالا خواهیم کاست و دیابت را نیز مهار خواهیم کرد [و به این ترتیب با یک تیر چند نشان خواهیم زد] و علاوه بر کاهش خطر ابتلا به آلزایمر، به طور کلی سالمندی سالمتری پیشرو خواهیم داشت.» ظاهرا این سادهترین و کوتاهترین راه است.
دکتر دگ براون، مدیر تحقیق و توسعه در انجمن آلزایمر بریتانیا نیز در این زمینه میگوید: «این مطالعه ارزشمند، مهر تائید دیگری است بر شواهد روزافزونی که تاکید فراوان میکنند بر اینکه تغییرات سادهای در سبک زندگی ممکن است به کاهش خطر ابتلا به زوال عقل کمک کند.
اکنون ما دیگر واقفیم که آنچه برای قلب مفید است، حتما برای مغز هم مفید خواهد بود و راههای بسیار سادهای پیش پای ماست که اگر از همین امروز در آنها قدم بگذاریم، حتما خواهیم توانست خطر ابتلا به زوال عقل را کاهش دهیم. ورزش منظم بهترین قدم اولی است که میتوانیم برداریم و البته در همین ابتدای راه باید حواسمان به پرهیز از دخانیات و نیز برنامه غذایی سالم، بویژه غذاهای مدیترانهای باشد.»
مسعود ایثاری
http://press.jamejamonline.ir/Newspreview/1621075198676458375
شنبه 8/6/1393 - 22:22
ازدواج و همسرداری
«خشت اول چون نهد معمار کج/ تا ثریا میرود دیوار کج»؛ حالا که رسم و قانون دنیا اینگونه است، پس حواستان جمع باشد خشتهای نخست دیوار زندگی مشترکتان را درست و راست بچینید و آن را مستقیم و محکم بالا ببرید.
خیلی دقت کنید که خشت اول را کج نگذارید و دیوارتان کج بالا نرود که آن موقع دیگر کاری از دست کسی ساخته نیست. اگر خدای نکرده چنین شود، باید تا آخر عمر بنشینید و حسرت اشتباههای گذشته را بخورید. پس حالا که وقتش است، فکر کنید و تصمیم درستی بگیرید تا خوشبختی شما را تا پایان عمر تضمین کند.
قرار نیست کسی را تغییر دهید
بعضیها میگویند انسانها در سنین میانسالی دیگر نمیتوانند تغییر کنند. عده دیگری هم برخلاف این گروه فکر میکنند و باور دارند تغییر، غیرممکن نیست و در هر سن و سالی میتوان کاری کرد تا تغییری در ما به وجود آید. البته نمیشود به طور دقیق گفت کدام یک از این افراد درست میگویند و نظر کدامشان چندان صحیح نیست؛ چون انسانها همانقدر که میتوانند تغییر کنند، همانقدر هم از تغییر گریزانند. پس اگر شما هم تصمیم دارید شریک زندگیتان را انتخاب کنید، به آنچه هست، توجه کنید و خیلی در فکر تغییر دادنش نباشید.
آنهایی که دیده یا شنیدهاید توانستهاند زندگیشان را به کلی دگرگون کنند، اول از همه و قبل از هر چیز، خودشان به فکر افتادهاند و تصمیم گرفتهاند چنین تغییری را در زندگیشان ایجاد کنند. پس اگر همسر یا نامزدتان نمیخواهد رفتارش را عوض کند، به اشتباه فکر نکنید میتوانید بعد از گذشت چند ماه یا چند سال از زندگی مشترک، اخلاقش را تغییر دهید.
بر همین اساس، متخصصان و مشاوران ازدواج میگویند بهتر است قبل از اینکه فردی را برای زندگی مشترک انتخاب کنید، به این موضوع توجه داشته باشید و فراموش نکنید خصوصیات ذاتی یا رفتارهایی را که او سالها با آنها زندگی کرده و همراهشان بزرگ شده، نمیتوان براحتی تغییر داد. همچنین بد نیست به رفتارهای غیرقابل تغییر خودتان هم توجه داشته باشید؛ مثلا میتوانید فهرستی از کارها یا رفتارهایی که جزو خلق و خوی شما شده و نمیخواهید آنها را عوض کنید، برای خودتان بنویسید. با این کار بهتر متوجه میشوید کدام یک از عملکردهایتان همیشگی است و حداقل فعلا فکری برای تغییر دادنشان ندارید.
این مطلب هم به این معنی نیست که اگر کوچکترین بداخلاقی در طرف مقابلتان دیدید، ناامید شوید و او را به کلی کنار بگذارید؛ بلکه بنابر نظر متخصصان و روانشناسان، بهتر است در صورت مواجه شدن با اختلافنظر یا تفاوتهای اخلاقی و رفتاری برای خودتان مشخص کنید کدام یک از این ویژگیها قابل تغییر است و کدام یک را نمیتوان عوض کرد و همچنین کدام یک در نظر شما جلوه بیشتری دارد و کدام اهمیتش کمتر است. پس از این سبک و سنگین کردنها، اگر خیلی به تغییر امیدوار نیستید یا او را همانطور که هست، بپذیرید یا اگر تفاوتها برایتان غیرقابل پذیرش است، از ازدواج با او صرفنظر کنید.
http://press.jamejamonline.ir/Newspreview/1611210294402835576
شنبه 8/6/1393 - 22:22
ازدواج و همسرداری
همه زن و شوهرها گاهی اختلافنظر دارند
زندگی مشترک فراز و نشیبهای زیادی دارد؛ این جمله یعنی اینکه یادتان باشد قرار نیست همیشه آرام و بیدردسر زندگی کنید و هیچ مشکلی سر راهتان سبز نشود. همسران موفق و خوشبخت هم با مشکلات و دردسرهای مختلف و متعددی روبه رو میشوند، اما تفاوتشان با دیگران این است که آنها میدانند اختلافنظر بخشی از زندگی است و البته بلدند چطور با آنها کنار بیایند و چگونه مشکلات را به شکلی منطقی حل کنند.
پس اگر شما هم گاهی با مشکلات کوچک و بزرگی روبهرو میشوید و فکر میکنید زندگیتان به خط پایان رسیده، یک بار هم که شده طور دیگری به مشکلات نگاه کنید و به فکر پیدا کردن بهترین و کمدردسرترین راهحلها باشید. باور کنید این کار شدنی است و شما از پس آن برمیآیید.
همسر بداخلاق
اخلاق و رفتار همسران همیشه یک روال منطقی ندارد، همه ما یک روز سر حال هستیم و یک روز نهچندان خوشحال و گاهی هم عصبانی و با ابروهایی گره خورده؛ یک روز همه چیز خوب است و روز دیگر اتفاقات ناخوشایندی پیش میآید که میتواند حال افراد را دگرگون کند. پس نباید انتظار داشته باشیم همیشه همه چیز در بهترین شکل و شرایط باشد، اما بعضی وقتها این رفتارهای منفی ادامهدار میشود و مدتی به نسبت طولانی باقی میماند و سایه نهچندان مبارکش را بر همه شئون زندگی فردی و خانوادگی پهن میکند. بداخلاقی و بیتوجهی به همسر هم یکی از پیامدهای این بدخلق شدنهاست. اگر شما هم با این مشکل روبهرو هستید، زودتر دست به کار شوید و تا زندگیتان سرد و تلخ نشده، مشکل را حل کنید. پیش از هر اقدامی تلاش کنید به علت یا علل بداخلاقی همسرتان پی ببرید. در این دنیای علت و معلولی، هر رفتاری دلیلی دارد و اگر از اول چنین برخوردی را از او ندیدهاید، باید علت خاصی داشته باشد؛ پس بگردید و آن را پیدا کنید.
زمانی که علت را پیدا کنید، بهتر میتوانید به فکر حل مشکل باشید و در نتیجه راحتتر میتوانید مشکلات را حل کنید؛ البته اگر به تنهایی نمیتوانید چنین مشکلاتی را حل کنید یا اگر علتش را هم تشخیص نمیدهید، بهتر است از متخصصان و مشاوران کمک بگیرید. متاسفانه خیلی از زن و شوهرها فکر میکنند چنین مشکلاتی مهم نیست و نباید کاری برای برطرف کردنش انجام شود؛ در حالی که مشکلات خانوادگی هم مانند بیماریهای جسمی به درمان نیاز دارد و باید بموقع تشخیص داده و برطرف شود.
تیری به نام بددهنی و بیاعتنایی
متاسفانه گاهی اوقات بعضی از همسران با بیاعتنایی یا استفاده از کلمات و عبارتهای نامانوس و نامناسب باعث دلخور شدن و ناراحتی همسرشان میشوند. البته بسیاری از این همسران هیچ وقت با مشکلات جدیتر مانند آزار و اذیت جسمی یا کتک خوردن مواجه نمیشوند، ولی همان ناسزاها یا حتی بیاعتنایی میتواند چنان بر روابط آنها تاثیر منفی بگذارد که یخزندگی حالا حالاها خیال باز شدن به سرش نزند.
در این مورد هم برای حفظ زندگی مشترک، به حداقل رساندن مشکلاتی که ممکن است برای زن و مرد پیش بیاید و گرمتر کردن فضای چهاردیواری خانه بهتر است از متخصصان کمک بگیرید و با آنها به مشورت بنشینید. یادتان باشد اگر این قبیل موضوعات را با فردی که در این زمینه تخصص دارد، در میان بگذارید، هیچ مشکل جدیدی برای شما پیش نخواهد آمد و حداقل اثرش آن است که زبان به سخن گشودهاید و با فرد امینی درددل کردهاید؛ البته به کار بستن راهنماییهای مشاور هم موضوع دیگری است که سر فرصت باید به آن بپردازیم.
نکته دیگری که در این زمینه باید در خاطرتان باشد، این است که چنین موقعیتی نه به نفع شماست و نه به سود همسرتان؛ به عبارت دیگر این حال و هوا برای تمام کسانی که در چنین شرایطی قرار میگیرند، دردسرساز و مخرب است. بنابراین در این مواقع حتما باید تصمیمی جدی گرفته شود و به جای پذیرش شرایط، باید آستینها را بالا زد و کاری برای تغییر شرایط انجام داد و اگر نه این اوضاع، زندگی مشترک را در چنان شیب تندی قرار میدهد که جلوگیری از سقوط در دره بیاعتمادی و بیتفاوتی بسیار مشکل خواهد بود.
مترجم: زهره شعاع
family.custhelp.com
http://press.jamejamonline.ir/Newspreview/1611208908635329854
شنبه 8/6/1393 - 22:22
خانواده
همه آدمها دوست دارند چه در بین خانواده و فامیل و چه در جامعه جذاب و تو دل برو باشند، مورد توجه قرار گیرند و در معاشرتهای اجتماعی با دیگران شخصیتی دوستداشتنی جلوه کنند، اما برای رسیدن به این هدف باید گامهایی برداشت و راه و روشهایی را به کار گرفت. این نوشتار آداب جذاب شدن را به ما میآموزد.
1ـ مرتب باشید
منظور از دقیق و مرتب بودن این است که ببینید میخواهید صاحب چه نوع شخصیتی بشوید. برای مثال، فردی که دقیق و مرتب نباشد و به طرز لباس پوشیدن خود نیز اهمیت ندهد، نمیتواند در نظر مردم شخصیتی جذاب و گیرا داشته باشد.
بنابراین اگر میخواهید شخصیت جذاب و دوست داشتنی داشته باشید، در گام اول باید به ظاهر و نوع پوشش خود نیز توجه کنید، زیرا در اولین برخورد ما با دیگران تنها چیزی که مهم است و جلب توجه میکند، ظاهر ماست. بنابراین اگر نسبت به ظاهر خود بیتوجه باشید، نهتنها به خودتان ظلم کردهاید، بلکه احترام دیگران را نیز نگه نداشتهاید.
ظاهر همیشه تمیز و مرتب فرد نشانه آرامش روحی اوست. به این ترتیب ظاهر افراد در روابط اجتماعی آنها و در عکسالعمل دیگران نیز موثر است.
2ـ متبسم و بانشاط باشید
دومین گامی که باید در راه به دست آوردن یک شخصیت جذاب و دوستداشتنی بردارید این است که به طور پیوسته متبسم و بانشاط باشید.
هیچ کس در دنیا نمیتواند مخالف قدرت شگفتانگیز یک لبخند باشد. داشتن چهره عبوس، دوستان، همکاران، آشنایان و... را از ما دور میکند.
بنابراین یکی دیگر از پایههای مهم و اساسی یک شخصیت جذاب و دوست داشتنی، همین چهره متبسم و شاد است. البته منظور از داشتن چهره متبسم، این نیست که شخصی لبخند مصنوعی بر لب داشته باشد؛ بلکه منظور، لبخندی است که از دل برخیزد و طبیعی و صادقانه باشد؛ زیرا در نوع رابطهای که با دیگران برقرار میکنیم موثر است.
3ـ قابل اعتماد باشید
یک گام مهم دیگر که شخصیت ما را جذابتر و دوستداشتنیتر میکند این است که قابل اعتماد و رازدار باشیم. یعنی دیگران بتوانند بدون کوچکترین ترس و نگرانی به ما اعتماد کنند و حرف دلشان را نیز بزنند.
4ـ همیشه شاد و پرانرژی باشید
بیشتر مردم، جوانی و انرژی خود را تا سنین پیری نیز حفظ میکنند، یعنی هر وقت آنها را میبینید متوجه میشوید یک هدف یا برنامهای در زندگی دارند و تلاش میکنند اهداف و برنامههای خود را یکی پس از دیگری به مرحله اجرا برسانند. مثلاکتاب مینویسند، عکاسی میکنند، به دنبال موسیقی میروند، نقاشی میکنند و...
بنابراین داشتن هدف در زندگی به ما انگیزه، انرژی و نشاط میدهد و ما را از یکنواختی و روزمرگی که خواسته و ناخواسته ضمن هر کاری پیش میآید، رها میکند.
5ـ به دیگران کمک کنید
بعضی از مردم وقتی دچار مشکلی میشوند احتیاج دارند یک دوست، همکار یا یکی از افراد خانواده به کمکشان بیایند. بنابراین اگر میخواهید شخصیتی جذاب و دوستداشتنی داشته باشید به فکر برطرف کردن مشکلات، غم و ناراحتیهای دیگران باشید و از آنها دلجوی و حمایت کنید.
6ـ سنجیده سخن بگویید
بدانید چه زمانی باید سخن بگویید و چه زمانی سکوت کنید. شاید تاکنون برای شما پیش آمده باشد که ناخواسته حرف انتقادآمیزی به زبان آورده، بعد پشیمان شده و با خود گفته باشید، ایکاش این حرف را نمیزدم و... متاسفانه بعضی از ما فقط عادت کردهایم حرف بزنیم بدون این که لحظهای فکر کنیم و شرایط و موقعیت دیگران را نیز بسنجیم و درک کنیم. لطفا کمی با دیگران بویژه با خودمان مهربان باشیم.
منبع: articlebase.com
نسرین علیمحمدی
http://press.jamejamonline.ir/Newspreview/1611196696196250022
شنبه 8/6/1393 - 22:22
نوجوان و جوان
دیگر آن کلکلهای دوران کودکی هم نخنما شده و از اعتبار افتاده است. یادم هست وقتی کوچک بودم کافی بود چند پسربچه شیطان دور هم جمع شوند تا دم بگیرند که «دخترا موشن مثل خرگوشن، پسرا شیرن مثل شمشیرن...»، آن زمان حضور دختران کمرنگ بود، درصد کمتری از آنان به دانشگاه میرفتند، به مسابقات علمی و ورزشی بینالمللی راه پیدا نمیکردند، تعداد کمتری شاغل بودند و همین کمرنگ بودن باعث میشد،جامعه دختران را جدی نگیرد.
اما حالا زمانه عوض شده، نه دختران موشهای کوچک و بیدستوپا شدهاند و نه پسران شیران بیشه. هر کدام به قدر توان و ظرفیت رشد کرده و جایگاه خود را به دست آوردهاند. بویژه دختران که چند سالی است یک روز هم در تقویم به نامشان ثبت شده تا هر سال در ولادت حضرت معصومه(س) میزبان تبریک دیگران باشند.
دختران قوی به دست مادران قوی تربیت میشوند و این شباهت، حاصل یک ارتباط پویا و سازنده است. برخی از مادران منتظر گذر زمانند تا دخترشان بزرگ شود،آن وقت با او صمیمی شوند، در حالی که برای صمیمی شدن با فرزندتان باید از همان کودکی با او دوست باشید و اعتماد کردن را به او بیاموزید. به خاطر داشته باشید شما برای دخترتان نمایی از آیندهاش هستید، پس سبک زندگی شما تاثیر عمیقی بر روان او دارد.
اگر شما مادری حساس و زودرنج هستید، احتمالا دخترتان هم همین خصیصه را از شما به ارث میبرد، اگر در تصمیمهایتان زنی مصمم و منطقی هستید به احتمال زیادی دخترتان هم همینگونه خواهد بود. به خاطر بیاورید در زمان کودکی و نوجوانیتان چگونه مادری را دوست داشتید، و برای دخترتان همان مادر شوید.
سنین بلوغ برای بسیاری از دخترانِ نوجوان ناراحتکننده است، علاوه بر تغییر ظاهر و نامتناسب شدن اعضای بدن یا صورت هم میتواند آزاردهنده باشد. این در حالی است که مادران در آگاهی بخشیدن به دختران نقش بسزایی دارند. وقتی آنها اطلاعات مربوط به بلوغ را از مادر دریافت میکنند، خیلی خوب سازگار میشوند، ضمن اینکه آگاهی بخشی از طریق مادر به نوعی علامت بزرگ شدن دختر است و او خود را در آغاز راه جوانی میبیند. بسیاری از دختران در این برهه حساس، عبوس، تندخو و سرکش میشوند بویژه با بلوغ جسمانی دوست دارند مانند بزرگسالان رفتار کنند، در حالی که برای وارد شدن به بزرگسالی باید تجربه کنند و پختهتر شوند. معمولا تعارضات مادران با دختران بیشتر از پسران است؛ زیرا والدین محدودیتها و مراقبتهای بیشتری برای دختران اعمال میکنند و این فقط منحصر به جامعه ایرانی نیست، بلکه در تمام دنیا دختران بیشتر در معرض خطر هستند و به تبع آن محدودیتهای بیشتری را باید تحمل کنند.
رابطه با دختر نوجوان پیچیدگیهای خاص خود را دارد، باید بتوانید با احترام گذاشتن به حریم شخصیاش به او نزدیک شوید و از افکار و احساساتش بیخبر نمانید. اگر میخواهید ارتباطش با شما عمق پیدا کند از مقایسه کردن او با دوستانش یا گذشته خودتان یا دیگران بشدت خودداری کنید و برای اصلاح رفتارش از روشهای غیرمستقیم کمک بگیرید و سعی کنید انتقادهای گزنده و مستقیم نداشته باشید. دختران در تمام سنین به آراستگی خود اهمیت زیادی میدهند، شکل و شمایل این آراستگی با توجه به اقتضائات هر سنی متفاوت است، در مواجهه با این ویژگی نه محدودیتهای افراطی برایش قائل شوید و نه آزادیهای بیقاعده، اگر از دوران کودکی او را با ارزشها و هنجارها آشنا کرده باشید و ابعاد معنوی زندگیاش را رشد داده باشید، او توانایی و بلوغ انتخاب مسیرهای درست را دارد.
تاثیر مستقیم رفتارهای مادران و روشهای تربیتی آنان روی دخترانشان بسیار عمیق و مشهود است، اما باید بدانیم که پدران سهم مهمی در پرورش شخصیت دخترانشان دارند. آنها با همراه کردن سبک رفتاری مقتدرانه و ابراز احساسات و عواطف میتوانند علاوه بر قانونمند کردن فرزند، او را به قدرت تدبیر و مدیریت خود مطمئن کنند. اقتدار پدران سبب میشود دختران توانایی روحی بالایی پیدا کنند. معمولا این دختران مقابل شکست مقاومترند و در مواقع حساس تصمیمات درستتری اتخاذ میکنند. ارتباط عاطفی موثر میان پدران و دختران، احتمال گرایش به رفتارهای ناهنجار در سنین نوجوانی را کاهش میدهد و سبب میشود دختران در ارتباط با جنس مخالف منطق بالاتری داشته باشند و کمتر تحت تاثیر هیجانات قرار بگیرند.
وقتی دخترتان علاقه نشان میدهد، تا جایی که میتوانید او را با مهارتهای مورد نیازی که مربوط به حوزههای مردانه است آشنا کنید، به او یاد دهید چطور با جعبه ابزار کار کند، یک لامپ ساده را خودش عوض کند، از آچار و پیچ گوشتی استفاده کند، در پمپ بنزین به جای شما بنزین بزند، یا هنگام پنچری ماشین، راه و رسم تعویض لاستیک را یاد بگیرد. وقتی دخترتان این تواناییها را کسب میکند علاوه بر بالارفتن اعتماد به نفسش شما هم او را باور میکنید و این حس خوبی به او میدهد. به او کمک کنید با برخی از ترسهایش مواجه شود، مثل ترس از رانندگی در جاده، ترس از حیواناتی مثل سگ و گربه یا حشراتی مثل سوسک و عنکبوت؛ مراقب باشید در این مورد، اول ترسش را به رسمیت بشناسید و بعد آرام آرام و با رضایت خودش اقدام کنید.
بسیاری از دختران نظم و ترتیب، تلاش و پشتکار، مقاومت و سرسختی را از پدر میآموزند و این آموزش محصول با هم بودن است. اگر ساعات با هم بودنتان کوتاه است کیفیت لحظاتی را که با هم هستید بالا ببرید؛ مثلا آخر هفتهها را با هم باشید، با هم حرف بزنید و تجربه کنید. تا جایی که امکانپذیر است فضای دونفره بسازید دو نفری به ورزش صبحگاهی بروید، دو نفری خریدهای خانه را انجام دهید این فضای دونفره موجب میشود بیشتر با هم حرف بزنید و فاصلهتان کمتر شود. اگر نمیتوانید افکار و احساساتش را درک کنید از همسرتان کمک بگیرید. از او بپرسید وقتی به سن دخترتان بود چه دغدغههایی داشت. این به شما کمک میکند بهتر او را بشناسید و با او رفتار کنید.
دختران هویت خود را از پدرشان میگیرند زیرا دنیا را از طریق پدر میبینند و میشناسند. در واقع این پدر است که دختر را به درون جامعه میفرستد و هویتی مستقل به او میدهد. دختران تواناییهای فیزیکی خود را به پدر نسبت میدهند و در تمام فعالیتهایشان میدانند که یک حامی همیشگی دارند و همین حمایت پنهانی به آنها جرات تجربه کردن و یاد گرفتن میدهد.
شیما نادری
http://press.jamejamonline.ir/Newspreview/1618919070021121643
شنبه 8/6/1393 - 22:12
ازدواج و همسرداری
تقریبا تمام زن و شوهرها میخواهند با یکدیگر رابطهای بهتر و صمیمیتر داشته باشند، اما نمیدانند چطور میشود به این هدف رسید. برای همین هم اغلب فکر میکنند این هدفی دست نیافتنی است.
با این حال متخصصان میگویند اگر میخواهید رابطهتان را اصلاح کنید و آن را بهبود ببخشید، باید برای این کار، وقت و انرژی کافی بگذارید و به این زودیها از ادامه کار ناامید و خسته نشوید. آنها روشهای زیادی را هم پیشنهاد میکنند که زن و شوهر به کمک آن میتوانند رابطه بهتری داشته باشند.
* بدون توقع در کنار هم زندگی کنید. هیچ وقت نباید انتظار داشته باشید، شریک زندگیتان برای خوشحالکردن شما کار خاصی انجام دهد. کسانی که چنین طرز فکری دارند و میخواهند همسرشان آنها را شاد کند، خیلی هم نمیتوانند در زندگی راضی باشند و احساس خوبی پیدا کنند؛ البته این موضوع خیلی هم عجیب نیست؛ فقط کافی است تصور کنید اگر همسرتان از شما میخواست روزی چند بار با او تماس بگیرید و هر وقت کارتان تمام میشد انتظار داشت به او زنگ بزنید، چه احساسی به شما دست میداد؟ مسلما این حس فشار و اجبار برای هیچکس خوشایند نیست و کسی دوست ندارد آن را تجربه کند و البته اگر چنین حس منفیای وجود نداشته باشد، شاید حتی تمایل همسران هم بیشتر از قبل شود. علاوه بر همه اینها، یادتان باشد هرکس مسئول شاد بودن و شاد کردن خودش است و نباید از کس دیگری توقع این کار را داشت. بنابراین فراموش نکنید در یک رابطه موفق، هر دو نفر سعی میکنند دیگری را خوشحال کنند، اما از همدیگر انتظار این کار را ندارند.
* ایرادهای خود را برطرف کنید. همیشه قبل از اینکه از شریک زندگیتان ایرادی بگیرید و به معایب او توجه کنید، به دنبال عیبهای خودتان باشید؛ البته همه انسانها دوست دارند قبل از اینکه عیب و ایرادهای خودشان را ببینند، کاستیها و دردسرها را به شریکشان ارتباط دهند، ولی در یک رابطه موفق زن و مرد میدانند قبل از این کارها باید معایب خودشان را برطرف کنند. هیچکس هم نمیتواند بگوید خطا و ایرادی از او سر نمیزند؛ ما همه انسانیم و ایراد داریم. تنها تفاوت افراد مختلف این است که بعضیها این معایب را میپذیرند و بعضیها آن را انکار میکنند. پس هر وقت اختلاف نظری میان شما پیش میآید، قبل از هر بحث و مشاجرهای اول به خودتان نگاه کنید و ببینید رفتار شما درست بوده یا نه؟ در ضمن اگر بیش از حد بر معایب همسرتان تاکید و توجه کنید، به فردی انتقادگر تبدیل میشوید که کسی از همراهی با او لذت نخواهد برد. همچنین برای اینکه بتوانید به این مرحله برسید، باید مهارت خوب گوش کردن را هم بیاموزید و قبل از هر فکر و تصمیمی خوب به حرفهای همسرتان گوش دهید.
* آرامش خودتان را حفظ کنید. زمانی که همسرتان با انجام کاری باعث ناراحتی شما میشود، بلافاصله واکنش نشان ندهید. در این مواقع اگر با عصبانیت برخورد کنید، فقط کار را بدتر خواهید کرد و شرایط نامناسبی برایتان پیش میآید. در این شرایط باید صبر داشته باشید و بتوانید خودتان را کنترل کنید تا همه چیز به بهترین شکل ممکن ادامه یابد.
* به حریم خصوصی یکدیگر احترام بگذارید. هریک از افراد حریم خصوصی خود را دارند و حتی همسرشان هم نباید وارد این حریم شود. پس در اینباره با همسرتان صحبت کنید و بدانید اگر حریمتان شکسته شود، چطور باید برخورد کنید. این موضوع که معمولا نادیده گرفته میشود، اهمیت خاصی دارد و زن و مرد باید بدانند برای بهبود روابط و همین طور ایجاد حس بهتر در وجود خودشان، رعایت این حد و مرز ضروری است.
* خودتان را فراموش نکنید. بعضی افراد پس از ازدواج خودشان را به کلی نادیده میگیرند و فکر میکنند تاهل به معنای فراموش کردن زندگی شخصی است. در حالی که متخصصان میگویند زن و شوهرها باید به فکر خودشان هم باشند و برای پیشرفت در زندگی شخصی تلاش کنند.
* نسبت به نیازهای همسرتان کنجکاو باشید. در هر موقعیتی که باشید، باز هم باید سعی کنید نسبت به همسرتان و نیازهایی که دارد، کنجکاو بمانید. مثلا خوب است هر شب وقتی کارهای بیرون از خانه تمام میشود و دیگر مسئولیتی ندارید، چند دقیقه با هم خلوت کنید، بنشینید و با هم حرف بزنید. در این گفتوگوی خودمانی میتوانید پرسشهای مختلفی از یکدیگر بپرسید تا بیشتر و بهتر با هم آشنا شوید. پس هیچ وقت اجازه ندهید روزمرگی و استرس زندگی، شما را از رابطهتان دور کند. اگر این کار برایتان سخت است، میتوانید از کودکان یاد بگیرید؛ کودکانی که همیشه با کنجکاوی پیش میروند و میخواهند اتفاقات کوچک و بزرگ زندگی را تجربه کنند. شما هم باید با کنجکاوی و هیجان برای شناخت بیشتر همسرتان وقت بگذارید و تلاش کنید.
http://press.jamejamonline.ir/Newspreview/1618917966002321690
شنبه 8/6/1393 - 22:12