زندگی را بد ساختن کسی را که دوست داری او تو را دوست نمیدارد
کسی که او تو را دوست میدارد تو او را دوست نمیداری
وقتی هر دو همدیگر را دوست داریم به رسم روزگار به یکدیگر نمیرسیم
و این است درد زندگی ..
نمک رو زخم من نپاش تویی تنها دل خوشیم غیر مستقیم تیکه ننداز نگو مال هم نمیشیم از رو دل سوزی میخندی میگی فقط تو فکرمی چرا زورکی واسه من از عاشقی دم میزنی .....
***نام تو را تا میبرم قلبم غریبی میکند / چشم انتظاری در دلم درد عجیبی میکند***
**اگه به زور روزگار از زندگیت میرم کنار / میرم که ثابت بکنم عاشقتم دیوونه وار**
مینویسم، چون میدانم هیچ گاه نوشتههایم را نمیخوانی، حرف نمیزنم، چون میدانم هیچ گاه حرفهایم را نمیفهمی، نگاهت نمیکنم، چون تو اصلا نگاهم را نمیبینی، صدایت نمیزنم، زیرا اشکهای من برای تو بیفایده است، فقط میخندم، چون تو در هر صورت میگویی من دیوانهام