تو كه گناهی نداشتی تو رو كه جای من نمیكشند
تو خودت بگو چرا در اتش من باید بسوزی من گناهكارم تو چطوری تو كه .......
حرف های هیچكسی
چرا هیچكس . نمی فهمه هیچكس و هیچكس .هیچكس و در ك نمی كنه هیچكس . نمی رسه به فریاد هیچكس هیچكس به هیچكس دیگه كمك نمی كنه چرا هیچكس نگفت اون عاشق هیچكسه هیچكس رفته بود از هیچكس خبر بیاره ببینه كه هیچكس چرا سر قرار نیامده بود دیده بود دوست هیچكس اون هیچكسه اونجاست اما با یك هیچكس دیگه كه فكر كنم این جور كه هیچكس میگفت اون هیچكس نامزد اون هیچكسه بود ولی بابا هیچكسه مخالف میگه این هیچكس . هیچكس و نداره . من اون هیچكس می شناسم خیلی هیچكس خوبی بود و چون از بچگی هیچكس و نداشت همیشه كارهاش گره میخوره حالا من هیچكس اگر بشه می خواهم به بابا هیچكسه بگم بابا این هیچكس ما حرف نداره هیچكس خوبی اون هم مثل من هیچكس نداره این خوبه كه ادم هیچكس و نداشته باشه كه به كارهای هیچكسیش دخالت كن خوب خوبه كه ..؟ آدم هر تصمیم هیچكس كه بگیره هیچكس نمی تونه در كارش دخالت كنه ../؟ توی شهر هیچكسا هیچكس سر كار نمی ره هیچكس و اذیت نمی كنند هیچكس غصه نداره هیچكس نمی خوابه توی شهر هیچكسا هیچكس عاشق نمیشه هیچكس منتظر نیست هیچكس در راه نمانده .هیچكس گریه رو بلد نیست . غروب در شهر هیچكس آ برای هیچكس قشنگ نیست . هیچكس .به كار دیگران دخالت نمیكنه .هیچكس غیبت نمیكنه . هیچكس زیراب هیچكس و نمی زنه هیچكس توی اتوبس سرپا نمی شینه ..؟؟ توی شهر هیچكسا نه غم هست نه شادی هیچكس هیچ حالی رو حس نمیكنه..سردی گرمی .دروغ ریا. عشق .مرگ مصیبت. .......؟؟؟؟/(خوش به حالشون) هیچكس می گفت عروسی هیچكس درس شده و بابا هیچكسه جواب مثبت داده . می گفت هیچكس دیده كه در حال تداركات عروسی هیچكسیش بود میگفت گفته عروسی من كم خرج گفتم چرا گفته چون ..؟ هیچكس غذا نمی خوره .هیچكس صندلی نمی خواه هیچكس میوه و شیرینی دوست نداره هیچكس اب نمی خواهدخوبه هیچكس از جهت به خرج نمی افته . اما بازم ناراحت بود . هیچكس چرا میگفت آخ چرا نباید هیچكس نیا عروسی من چرا نباید روز عروسیم عرق در نور شادی نباشم . من بهش گفتم بابا خدا رو شكر كن تو شهر هیچكسا هیچكس با هیچكس عروسی نمیكنه حال هیچكسه بهت اره گفته عروسی هیچكسیت رو خراب نكن دست هیچكس رو بگیر برو ماه عسل ... در فكر فرو رفتو دست هیچكسه رو گرفت كه بره بدون خدا حافظی اما هیچكس ماشین نداشت هیچكس نبود كه كلید بهش بده هیچكس در پمپ بنزین نبود هیچكس در شهر نبود آخه اینجا شهر هیچكسا هیچكس دید هیچكس به دادش نمی رسه دست زنش كه در دستش بود بسوی سد نزدیك شهر هیچكس آ دوید طوری كه هیچكس بهش نرسید در یك ان هیچكس و زنش هیچكسه به آب پریدن در آب غرق شده بودن وهیچكس به دادش نرسید آخه اینجا شهر هیچكس آ هیچكس نیست كه...؟این هم خیلی بده هیچكس . نمی فهمه هیچكس و هیچكس .هیچكس و در ك نمی كنه هیچكس . نمی رسه به فریاد هیچكس هیچكس به هیچكس دیگه كمك نمی كنه پس همیشه فكر كن در شهر هیچكس ا زندگی میكنی و خودت كار های و تصمیمات تو بگیر چون هیچكس مثل خودت نمیشه هیچكس برای هیچكس خوبی نمی خواهد جز خانواده هیچكس
این هم یك تكس هیچكسی ..!!! هیچكس باهات . هیچكس دوست داره .هیچكس عاشقته. هیچكس برات میمیره. هیچكس برات می مونه این هیچكس كیه . خوب منم هیچكس ....؟؟؟؟
پا وبلاكیها نوشته شده بدست هیچكس
نخوانده ماندنم ز چیست