خانواده
برای آغازی دیگر...
مدتی است
تصمیم به آغازی دیگر گرفته ام ،نمی دانم چقدر در این راه مصمم و با اراده
خواهم ماند ،اما می خواهم دیگر "من" نباشم! همیشه برای تغییر و اصلاح
دنبال بهانه ای بودم ،شاید مدتهاست که راکد و بی حرکتم و ناگفته پیداست که
رکود جز افساد و تباهی نتیجه ای دربر ندارد، می خواهم "دیگری"
باشم! دیگری که خودش مثل دیگران نیست !،دیگری که خودم هستم !خودی که از
اول بودم ،اما شاید گم شدم یا شایدم فراموش ! و در هزارتوی این دنیای
وانفسا در "منیِّت" خود غوطه خوردم و هرآنچه نباید
می شد شد و هرآنچه صلاح در بودنش بود نشد که نشد...! در کلاف پیچیده جبر و
اختیار سرگشته و حیرانم که آنچه شد من کردم یا تقدیر چنین خواست و اگر
سرنوشت چنین بازیم داد پس اختیار دیگر چه صیغه ای است و مجازات و پاداش
چگونه برای اختیاری که نیست رقم می خورد...
اما یک چیز واضح و عیان است ،می شود خوب بود، می شود
بهتر بود ،می شود راست رفت ،می شود مردم بود، می شود انسان ماند اما... چه
سخت می شود دوباره "انسان "شد. برای بازگشت به خویشتن خویش هیچگاه دیر نیست...
سه شنبه 21/7/1388 - 15:35
خواستگاری و نامزدی
درهای زندگی بسته نیست همچنان كه ماه هیچگاه
بخواب نمیرود
همچنان كه نفس تو از عشق آغاز میشود و به گلی
در تپه های بهشت میرسد.
درهای زندگی همیشه باز است همچنان كه آفتاب
هر روز در پیراهن تو میتپد،پنجره قلبت را باز
بگذارعطری زیبا میخواهند به دیرار تو بیاید.
دفتر چه خاطراتت را باز كن و سطر های سرد و
برهنه را بخوان،حتماً مرادرآخرین سطر خوااهی
یافت كه به همراه كبوتر ها به تو خیره شده ام.
مرا در ساقة یك شبدر گمنام و در ریشه های یك
گندم مهربان بخوان،من در بالهای یك سینه سرخ
خانه دارم من هر روز به هوا و آبهایی كه در زیر
پای تو میگذرند سلام میفرستم من سالها بیش از
آنكه زمین با خورشید دوست بوده با تو دوست
بوده ام اگر همه دفتر های جهان هم مال من باشند
نمیتوانند حرفهایم را برایت بنویسنداگر همه
روز ها مال من باشند اگر همه شبها را در كاسه
من بریزند اگر همه درختان بخاطر من مداد شوند
باز هم نمیتوانم گوشه ای از نگاه ترا بسرایم.
دلم در سینه میتپد و حرفهایم از دهان تو بیرون
می آید من بی تو یك قطره اشك نارسم.
درهای زندگی بسته نیست چون تو هر روز گلهای
آفتابگردان را به احوالپرسی من میفرستی....
عشق مرگ نیست زندگی
است.
سخت نیست عین سادگی
است.
عشق عاشقانه های باد وگندم
است
دوشنبه 20/7/1388 - 16:40
آموزش و تحقيقات
غذای اصلی : ماهی شكم پر
مواد لازم:
ماهی سفید 1عدد
مغز گردو ساییده شده 250 گرم
پیاز سرخ شده 6 ق غ
سبزی معطر خرد شده 8 ق غ
آبغوره یا رب انار نصف استكان
نمك ، فلفل و گلپر به مقدار لازم
طرز تهیه:
فلس ها ی ماهی رو
بگیرید و داخل شكمشو خالی كنید و خوب بشورید. گردو ساییده شده ، پیاز سرخ
شده و سبزی معطر شامل گشنیز، جعفری، نعنا و پونه رو با موادی كه گفتم
مخلوط كنید و در آخر آبغوره یا رب انار و نمك و فلفل رو اضافه كنید و
دوباره هم بزنید. شكم ماهی رو باز كنید و داخلشو از مواد بالا پر كنید و
بعد شكم ماهی رو با نخ و سوزن بدوزید.
روی ماهی كمی روغن
بمالید تا وقتی در فر میذارین سطحش طلایی بشه. سینی فر رو چرب كنید و ماهی
رو روی اون بذارین و به مدت 1 ساعت با حرارت 210 درجه سانتیگراد بذارین
بپزه.( فر رو از قبل روشن كنید ). بعد از اینكه ماهی خوب پخت خیلی با
احتیاط اونو در ظرف مورد نظرتون بذارین و نخ رو ازش جدا كنین.
اگه از مواد داخل ماهی چیزی اضافه اومده میتونید بعنوان تزئین كنار ماهی بذارین.
دسر : پای شكلات و موز
6قاشق سوپ خوری کره تکه تکه شده
25 تا ویفر خرد شده
2 قاشق سوپخوری شکر
4 قطعه شکلات کم شیرین
2 عدد موز بزرگ تکه شده
1 بسته ژله وانیلی
1و4/3 فنجان شیر سرد
طرز تهیه :
کره را آب کنید.در کاسه ی متوسطی بریزید. ویفر و شکر
را اضافه کنید و خوب هم بزنید. 2 قاشق سوپخوری از آنرا بردارید و کنار
بگذارید. بقیه مخلوط را در 9 قالب پای بریزید ودر زیر و بدنه ی قالب خوب
فشار دهید. آنرا کنار بگذارید. شکلات را مایکر ویو کنید و 2 قاشق سوپخوری به دست می
آید. صبر کنید کره آب شود،در شکلات بریزید و آنقدر هم بزنید تا شکلات ذوب
شود.آنرا کم کم روی قالبها، روی ویفرها ، بریزید و روی آن موز بگذارید.
کنار بگذارید.
شیر سرد را روی موزها بریزید.آنرا برای مدت حداقل 4 ساعت یاحداکثر 24 ساعت
در یخچال بگذارید. هنگام سرو کردن 2 قاشق سوپخوری از ویفرها را که کنار
گذاشته بودیم روی آن میریزیم. این دسر را در یخچال نگهداری کنید.
دوشنبه 20/7/1388 - 16:36
آموزش و تحقيقات
نكات تغذیه : خواص ماهی و امگا 3 موجود در آن
غذاهای
دریایی دارای پروتئین بالا، چربی کم، کلسترول کم و همین طور دارای ویتامین
ها و املاح می باشند. توجه داشته باشید که میگو دارای کلسترول زیادی می
باشد، اما با این حال مقدار کلسترول در میگو کمتر از مقدار آن در گوشت
قرمز است...
چرا ماهی
؟ پروتئین را در سه مكان می توان به دست آورد: "زمین، هوا و دریا". گوشت
قرمز روی زمین فراوان است، اما خیلی هم ارزان نیست...
راه
كارهایی جهت ترویج مصرف ماهی : باورهای غلط یكی از عوامل مهم خود داری
برخی اشخاص از مصرف ماهی است. عوامل دیگری كه در این مورد مؤثراست، تحمل
نكردن بوی ماهی است. بعضی از افراد بوی ماهی را دوست ندارند.
ماهی آزاد: مرغوبترین ماهی جهان به حساب میآید. دوكی شكل و كشیده است. فیلهماهی آزاد را به صورت دودی هم مصرف میكنند.
ماهی
سفید: دوكی شكل و با گوشت سفید و لطیف است. البته جنس نر این ماهی روی سرش
خالهای درشت و سفید دارد، كشیده تر است و گوشت بیشتری دارد. نوع
دریاییاش هم، قطعا از نوع پرورشی مرغوبتراست.
ماهی سفید را می توان سرخ كرده، كبابی، بخارپز یا به شکل دودی مصرف كرد که بستگی به ذائقه و سلیقه افراد دارد.
اردك ماهی: گوشت لذیذی دارد؛ چه آن را سرخ یا كبابی کنید.
ماهی
كفال: این ماهی دوكی شكل، گوشت سفید اما سفتی دارد و اصالتا روسی است.
شمالیها اغلب نوع "دودی" و "شور" آن را مصرف میكنند. سرخ شده و كبابی
كفال را هم با نارنج و لیمو میل میكنند.
ماهیهای جنوب
ماهی حلوا
سفید: فلس دارد، اما با یك دست كشیدن، تمیز میشود. جنوبیها به آن
"زبیده" به معنای برگزیده میگویند. "حلوا" را اغلب به صورت شكم خالی در
روغن سرخ میكنند و سر سفره میآورند. ماهیحلوا سیاه، گوشت سفتتری دارد،
اما مزهاش همان است.
ماهی سنگسر: از نظر شكلی، كتابی است. استخوان زیادی دارد. معمولا آن را كباب یا سرخ كرده یا در قلیهماهی استفاده میكنند.
ماهی
شوریده: ماهی شوریده، دوكی شكل و ظریف است. گوشت سفید و كمتیغاش هم بعد
از پخت،نرم و لذیذ می شود. این ماهی را درسته و البته با شكم خالی،
میتوان سرخ كرد.
ماهی شیر:
تقریبا بدون تیغ و بیآزار است؛ با گوشتی صورتی كه ضایعات كمی دارد.
همهجورهاش را هم درست میكنند: سرخ كرده، بخارپز و كبابی.
ماهی سرخو: شبیه سنگسر است، ولی با گوشت سفید و لطیف. سرخ شدهاش را میخورند یا در قلیه ماهی استفاده میكنند.
ماهی
هامور: هامور اسم خانوادگی تعداد زیادی ماهی خلیج فارس و دریای عمان است.
در این میان، هامور قهوهای را میشود برای مهمانی، درسته كباب كرد. گوشتش
بعد از پختن، سفید و البته سفت میشود. وقت پختن قلیهماهی با ماهی هامور،
پوستش را نمیكنند، چون حسابی لعاب میاندازد.
ماهی
راشكو: ماهی مرغوب جنوب است كه گوشت سفید و نرم، و ضایعات كمی دارد و به
هر روشی می توان آن را پخت. راشكو را برای قلیهماهی هم استفاده میكنند.
ماهی های پرورشی:
ماهیهای
پرورشی كمی لاغرتر و كمبنیه تر از انواع دریایی شاناند، اما اغلب این
شانس را دارید كه آنها را زنده تهیه کنید. فعلا این ماهیها را پرورش
میدهند:
كپور معمولی، كپور آیینه، كپور چرمی، آمور، كپور نقرهای، سرگنده و قزلآلای رنگینكمان.
ماهی های رودخانهای:
این ماهی
ها كوچكاند و البته ارزانتر از انواع دریایی و اگر طریقه پخت آنها را
بدانید، بسیار خوشخوراك هستند که شامل سوف، لای ماهی، اردكماهی، اسبله،
سس ماهی، سیاهماهی، قزلآلای خال قرمز و... هستند.
ماهی های سرد یا یخزده:
وقتی ماهی
را از آبهای دور میآورند یا پیشبینی میكنند زمان فروش و مصرفش خیلی
طولانی باشد (به ویژه برای ماهیهای بزرگ)، آن را فریز میكنند؛ اتفاقا
با این كار به سالم ماندن ماهی بیشتر میتوان اعتماد كرد، اما گاهی
فروشندهها تقلب میکنند و ماهیهای خراب شده و مانده را با ظاهر یخزده
به مردم قالب میكنند تا عیبش معلوم نشود.
برای رو
شدن دست این فروشنده های متقلب، به مردمك چشم ماهی دقت كنید. اگر ماهی
سالم باشد، یك نقطه سفیدرنگ در مردمک آن دیده میشود، ولی اگر ماهی قبل
از یخزدن خیلی سالم نباشد، چشم یخزدهاش كاملا كدر یا شیریرنگ است.
دوشنبه 20/7/1388 - 16:35
آموزش و تحقيقات
- پیش غذا: سوپ گوجه فرنگی
مواد لازم:
گوجه فرنگی رنده شده 2 پیمانه
سیب زمینی رنده شده یک عدد متوسط
هویج رنده شده یک عدد متوسط
نخود فرنگی به میزان دلخواه
کرفس خرد شده 2 قاشق غذا خوری
رب گوجه فرنگی یک قاشق غذاخوری
کره 50 گرم
آرد یک قاشق غذا خوری
ورمیشل به مقدار لازم
جعفری خرد شده به مقدار لازم
زرشک یک قاشق غذاخوری
قرص مرغ یا آب مرغ
طرز تهیه:
كره را در قابلمه آب كنید و آرد را به آن اضافه كنید. پس از كمی تفت دادن
آب مرغ یا 3 لیوان آب اضافه كنید و باقی مواد را در قابلمه بریزید ( بجز
ورمیشل ، جعفری ، زرشک و رب ) و بر روی حرارت ملایم قرار دهید تا پخته
شود. بعد از مدتی كه به اصطلاح لعاب انداخت و غلیظ شد ، رب و زرشک و نمك
را اضافه كنید و 5 دقیقه بگذارید بجوشد و بعد بهش ورمیشل ارا اضافه كنید و
بگذارید پخته شود. وقتی پخته شد داخل ظرف بریزید و با جعفری تزئین كنید.
برای مزه دار كردنش از زیره سیاه استفاده كنید.
دوشنبه 20/7/1388 - 16:33
آموزش و تحقيقات
غذای اصلی : مرغ ترش
مواد لازم برای چهار نفر:
نعناع، گشنیز، جعفری، تره هرکدام یک دسته كوچك
چند پر شوید
2 عدد تخم مرغ
4 حبه سیر یا یک دسته برگ سیر
یک عدد پیاز متوسط
2 قاشق غذاخوری لپه
مرغ به مقدار دلخواه
آب نارنج یا آب لیمو یا آبغوره با توجه به سلیقه ی شما
نمک و فلفل و زردچوبه به مقدار لازم
سبزی و پیاز و سیر را ریز خرد كنید و همه را باهم در روغن تفت دهید. لپه
که از قبل باید بگذارید خیس بخورد، بپزید. سبزی و لپه که نیم پز شده، مرغ
ها را درسته یا خرد شده به خورش اضافه كنید و ادویه بزنید و صبر كنید تا
خورش جا بیفتد. بعد طعم ترشی را به آن اضافه كنید و تخم مرغ ها را که قبلا
در یک ظرف هم زده اید آهسته به خورش اضافه نمائید و بگذارید یک جوش بزند.
این غذا را با نان یا کته می توانید میل كنید.
دوشنبه 20/7/1388 - 16:32
آموزش و تحقيقات
نكات آشپزی : رمز آشپزی موفق
در مورد آشپزی دو نوع اندازه داریم : یکی آشپزی با مقیاس و اندازه های استاندارد
و دیگری اندازه و مقیاس به مقدار کافی ( چشمی) مانند برنج شیر آرد و آب
آشپزخوب با کمترین امکانات بهترین کیفیت غذا را بدست می آورد
رمز این كار را شما هم بدانید *
مواد با کیفیت و تازه در اختیار بگیرید
مواد را شستو و ضدعفونی نمایید
از لــوازم استانـدارد بهره بگیریـد
برای تزئین غـذا وقت صرف کنید
صبـر و شکیبایی داشته باشیـد
دوشنبه 20/7/1388 - 16:31
دانستنی های علمی
1. لبخند جذابتان می کند.
همه ما به سمت افرادیکه لبخند می زنند کشیده می شویم.
لبخند یک کشش و جذبه فوری ایجاد می کند. دوست داریم
نسبت به آنها شناخت پیدا کنیم.
2. لبخند حال و هوایتان را تغییر می دهد.
دفعه بعدی که احساس بی حوصلگی و ناراحتی کردید، لبخند
بزنید. لبخند به بدن حقه می زند.
3. لبخند مسری است.
لبخند زدن برایتان شادی می آورد. با لبخند زدن فضای
محیط را هم شادتر می کنید و اطرافیان را مانند آهن ربا
به سمت خود می کشید.
4. لبخند زدن استرس را از بین می برد.
وقتی استرس دارید، لبخند بزنید. با اینکار استرستان
کمتر می شود و می توانید برای بهبود اوضاع وارد عمل
شوید.
5. لبخند زدن سیستم ایمنی بدن را تقویت می کند.
به این دلیل عملکرد ایمنی بدن تقویت می شود که شما
احساس آرامش بیشتری دارید. با لبخند زدن از ابتلا به
آنفولانزا و سرماخوردگی جلوگیری کنید.
6. لبخند زدن فشارخونتان را پایین می آورد.
وقتی لبخند می زنید، فشارخونتان به طرز قابل توجهی
پایین می آید.. لبخند بزنید و خودتان امتحان کنید.
7. لبخند زدن اندورفین، سروتونین و مسکن های طبیعی بدن
را آزاد می کند.
تحقیقات نشان داده است که لبخند زدن با تولید این سه
ماده در بدن باعث بهبود روحیه می شود. می توان گفت
لبخند زدن یک داروی مسکن طبیعی است.
8. لبخند زدن چهره تان را جوانتر نشان می دهد.
عضلاتی که برای لبخند زدن استفاده می شوند صورت را
بالا می کشند. پس نیازی به کشیدن پوست صورتتان ندارید،
سعی کنید همیشه لبخند بزنید.
9. لبخند زدن باعث می شود موفق به نظر برسید.
به نظر می رسد که افرادیکه لبخند می زنند اعتماد به
نفس بالاتری دارند و در کارشان بیشتر پیشرفت می کنند.
10. لبخند زدن کمک می کند مثبت اندیش باشید.
لبخند بزنید. حالا سعی کنید بدون از بین رفتن آن لبخند
به یک مسئله منفی فکر کنید.. خیلی سخت است. وقتی لبخند
می زنیم بدن ما به بقیه بدن پیغام می فرستد که "زندگی
خوب پیش می رود". پس با لبخند زدن از افسردگی، استرس و
نگرانی دور بمانید.
پس.....همیشه لبخند
بزنید.
دوشنبه 20/7/1388 - 16:29
محبت و عاطفه
موش ازشكاف دیوار سرك كشید تا ببیند این همه سر و صدا برای
چیست .
مرد مزرعه دار تازه از شهر رسیده بود و بسته ای با خود آورده بود و زنش با
خوشحالی مشغول باز كردن بسته بود.
موش لب هایش را لیسید و با خود گفت: كاش یك غذای حسابی باشد ... اما همین
كه بسته را باز كردند، از ترس تمام بدنش به لرزه افتاد ؛ چون صاحب مزرعه یك
تله موش خریده بود.
موش با سرعت به مزرعه برگشت تا این خبر جدید را به همه ی حیوانات بدهد. او
به هركسی كه می رسید، می گفت:« توی مزرعه یك تله موش آورده اند، صاحب مزرعه
یك تله موش خریده است . . . »!
مرغ با شنیدن این خبر بال هایش را تكان داد و گفت: « آقای موش ، برایت
متأسفم . از این به بعد خیلی باید مواظب خودت باشی ، به هر حال من كاری به
تله موش ندارم ، تله موش هم ربطی به من ندارد.»
میش وقتی خبر تله موش را شنید، صدای بلند سرداد و گفت: «آقای موش من فقط می
توانم دعایت كنم كه توی تله نیفتی، چون خودت خوب می دانی كه تله موش به من
ربطی ندارد. مطمئن باش كه دعای من پشت و پناه تو خواهد بود.»
موش كه از حیوانات مزرعه انتظار همدردی داشت، به سراغ گاو رفت. اما گاو هم
با شنیدن خبر ، سری تكان داد و گفت: « من كه تا حالا ندیده ام یك گاوی توی
تله موش بیفتد.!» او این را گفت و زیر لب خنده ای كرد و دوباره مشغول چریدن
شد.
سرانجام ، موش ناامید از همه جا به سوراخ خودش برگشت و در این فكر بود كه
اگر روزی در تله موش بیفتد، چه می شود؟
در نیمه های همان شب، صدای شدید به هم خوردن چیزی در خانه پیچید... زن
مزرعه دار بلافاصله بلند شد و به سوی انباری رفت تا موش را كه در تله
افتاده بود، ببیند.
او در تاریكی متوجه نشد كه آنچه در تله موش تقلا می كرده، موش نبود، بلكه
یك مار خطرناكی بود كه دمش در تله گیر كرده بود. همین كه زن به تله موش
نزدیك شد، مار پایش را نیش زد و صدای جیغ و فریادش به هوا بلند شد. صاحب
مزرعه با شنیدن صدای جیغ از خواب پرید و به طرف صدا رفت، وقتی زنش را در
این حال دید او را فوراً به بیمارستان رساند. بعد از چند روز، حال وی بهتر
شد. اما روزی كه به خانه برگشت، هنوز تب داشت. زن همسایه كه به عیادت بیمار
آمده بود، گفت :« برای تقویت بیمار و قطع شدن تب او هیچ غذایی مثل سوپ مرغ
نیست ...»
مرد مزرعه دار كه زنش را خیلی دوست داشت فوراً به سراغ مرغ رفت و ساعتی بعد
بوی خوش سوپ مرغ در خانه پیچید.
اما هرچه صبر كردند، تب بیمار قطع نشد. بستگان او شب و روز به خانه آن ها
رفت و آمد می كردند تا جویای سلامتی او شوند. برای همین مرد مزرعه دار
مجبور شد، میش را هم قربانی كند تا باگوشت آن برای میهمانان عزیزش غذا
بپزد.
روزها می گذشت و حال زن مزرعه دار هر روز بدتر می شد. تا این كه یك روز
صبح، در حالی كه از درد به خود می پیچید، از دنیا رفت و خبر مردن او خیلی
زود در روستا پیچید. افراد زیادی در مراسم خاك سپاری او شركت كردند.
بنابراین، مرد مزرعه دار مجبور شد، از گاوش هم بگذرد و غذای مفصلی برای
میهمانان دور و نزدیك تدارك ببیند.
حالا، موش به تنهایی در مزرعه می گردید و به حیوانان زبان بسته ای فكر می
كرد كه كاری به كار تله موش نداشتند!
نتیجه : اگر شنیدی مشكلی برای كسی پیش
آمده است و ربطی هم به تو ندارد، كمی بیشتر فكر كن؛ شاید خیلی هم بی ربط
نباشد ...!!!
دوشنبه 20/7/1388 - 16:28
رويا و خيال
مرد به زن گفت اگه
یه روزی به قلب
احتیاج داشته باشی اولین نفری هستم كه میام تا
قلبمو با تمام وجودم تقدیمت كنم.زن لبخندی زد و
گفت ممنونم
تا اینكه یك روز اون اتفاق افتاد..حال زن خوب
نبود..نیاز فوری به قلب داشت..از مرد خبری
نبود..زن با خودش میگفت :میدونی كه من هیچوقت
نمیذاشتم تو قلبتو به من بدی و به خاطر من خودتو
فدا كنی..ولی این بود اون حرفات..حتی برای دیدنم
هم نیومدی…شاید من دیگه هیچوقت زنده نباشم.. آرام
گریست و دیگر چیزی نفهمید…
چشمانش را باز
كرد..دكتر بالای سرش بود.به دكتر گفت چه اتفاقی
افتاده؟دكتر گفت نگران نباشید پیوند قلبتون با موفقیت
انجام شده.شما باید استراحت كنید..درضمن این نامه برای
شماست..!
زن نامه رو برداشت.اثری از اسم روی پاكت دیده نمیشد.
بازش كرد و درون آن چنین نوشته شده بود:
سلام عزیزم.الان كه
این نامه رو میخونی من در قلب
تو زنده ام.از دستم ناراحت نباش كه بهت سر نزدم چون
میدونستم اگه بیام هرگز نمیذاری كه قلبمو بهت بدم..پس
نیومدم تا بتونم این كارو انجام بدم..امیدوارم عملت
موفقیت آمیز باشه.(عاشقتم تا بینهایت)
قلب
زن نمیتوانست باور
كند..اون این كارو كرده بود..اون قلبشو به زن داده
بود..
آرام اسم مرد را صدا كرد و قطره های اشك روی صورتش
جاری شد..و به خودش گفت چرا هیچوقت حرفاشو باور نكردم…
دوشنبه 20/7/1388 - 16:27