گروه سیاسی: حجتالاسلام روحانی در سخنرانی خود در مجمع عمومی سازمان ملل گفت: پیشنهاد میكنم طرح «جهان علیه خشونت و افراطیگری» در دستور كار سازمان ملل متحد قرار گیرد و همه دولتها و سازمانهای بینالمللی و نهاد مدنی تلاشهای جدیدی را برای سوق دادن جهان به این سو سامان دهند.
به گزارش خبرگزاری بینالمللی قرآن (ایكنا) به نقل از پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، حجتالاسلام والمسلمین حسن روحانی، رئیسجمهوری اسلامی ایران در سخنان مهمی در شصتوهشتمین مجمع عمومی سازمان ملل متحد، ضمن تبیین دقیق شرایط و اوضاع كنونی منطقه و نظام بینالملل، پیشنهادات و راهكارهایی از سوی جمهوری اسلامی ایران در راستای برونرفت از اوضاع پیش روی جامعه جهانی ارائه كرد.
متن كامل سخنان حجتالاسلام روحانی به شرح زیر است:
بسمالله الرحمن الرحیم
«الحمدلله رب العالمین و الصلوه و السلام علی سیدنا و نبینا محمد و اله الطاهرین و صحبه المنتجبین»
آقای رئیس، آقای دبیركل، عالیجنابان، خانمها و آقایان
در آغاز مایلم تبریكات صمیمانه خود را به مناسبت انتخاب شایسته جنابعالی به ریاست مجمع عمومی ابراز نموده و از تلاشهای جناب آقای بان كی مون نیز تقدیر نمایم.
آقای رئیس
جهان ما جهانی پر از بیم و امید است: بیم جنگ و مناسبات خصومتآمیز منطقهای و جهانی، بیم رویارویی هویتهای مرگبار مذهبی، قومی و ملی، بیم نهادینهشدن خشونت و افراطیگری، بیم فقر و تبعیض خُردكننده، بیم تباهی و نابودی منابع حیاتی، بیم بیتوجهی به كرامت و حقوق انسان و بیم غفلت از اخلاق.
در برابر همه این بیمها، امیدهای جدیدی نیز وجود دارد: امید اقبال مردم و نخبگان در سراسر جهان به «آری برای صلح و نه برای جنگ»، و امید به ترجیح گفتوگو بر ستیز، و اعتدال بر افراط.
یك نمونه زنده، گزینش هوشیارانه امید و تدبیر و اعتدال توسط مردم بزرگ ایران در انتخابات اخیر است كه با تبلور مردمسالاری دینی و انتقال آرام قدرت اجرایی، نشان داد كه ایران لنگرگاه ثبات در دریای ناآرامیهای منطقهای است. اعتقاد راسخ حكومت و مردم ما به صلح پایدار، ثبات، آرامش، حل مسالمتآمیز مناقشات و تكیه بر آراء عمومی به عنوان پشتوانه قدرت، مقبولیت و مشروعیت، نقشی والا در فراهمكردن چنین محیط امنی داشته است.
آقای رئیس، خانمها و آقایان
دوران حساس انتقالی كنونی در روابط بینالملل مشحون از خطرات، و البته توأم با فرصتهای كمنظیری است. هرگونه محاسبه نادرست از وضعیت خود و دیگران، آسیبهای تاریخی را در بر دارد تا جایی كه خطای یك بازیگر، اثرات منفی بر همگان خواهد داشت. آسیبپذیری، پدیدهای جهانی و فراگیر شده است.
در این گذر حساس در تاریخ مناسبات جهانی، عصر بازیهای با حاصل جمع صفر پایان یافته است؛ ولی هنوز معدودی از بازیگران روشها و ابزارهای كهنه شده، و عمیقاً ناكارآمد را بهكار میگیرند تا برتری و سلطه پیشین خود را حفظ كنند. نظامیگری و استفاده از ابزارهای نظامی و خشن برای انقیاد دیگران، نمونه ناكارآمدی از تداوم كنشهای كهنه در شرایط نوین است.
اقدامات زورمدارانه اقتصادی و نظامی برای حفظ و تداوم سلطه و برتری گذشته، با مجموعهای از قالبهای مفهومی همراه شده كه همگی ضد صلح، ضد امنیت، ضد كرامت انسانی و ضد آرمانهای بشری میباشند. از جمله این قالبهای مفهومی، یكسانسازی جوامع و تعمیم ارزشهای غربی بهعنوان ارزشهای جهانی است. قالب دیگر، حفظ فرهنگ جنگ سرد و تقسیم دو اردوگاهی جهان به «مای برتر» و «دیگران دونتر» میباشد. قالب دیگر مفهومی، ایجاد ترس و تهدید، از برآمدن بازیگران نوظهور در جامعه جهانی است.
در چنین فضایی، خشونتهای دولتی و غیردولتی، مذهبی و فرقهای و حتی نژادی افزایش یافته و هیچ تضمینی وجود ندارد كه دوران آرامش بین قدرتهای بزرگ نیز در دام گفتمانها، رفتارها و كردارهای خشن گرفتار نیاید. تأثیر فاجعهبار روایتهای افراطی و خشن را نباید دست كم گرفت.
در این میان، خشونتِ راهبردی كه در تلاش برای حذف بازیگران منطقهای از فضای عمل طبیعی آنها، سیاستهای موسوم به مهار، تغییر نظامهای سیاسی از بیرون مرزها، و تلاشی كه برای بر هم زدن حدود و ثغور سیاسی متبلور میشود، بسیار خطرناك و تنشآفرین است.
در گفتمان متعارف سیاسی بینالمللی، یك مركز متمدّن با حاشیههای غیرمتمدن به تصویر در آمده است. در این تصویر نسبتِ كانون قدرت جهانی و حاشیهها، نسبتی آمرانه قلمداد شده است. گفتمان مركزگرایی شمال و حاشیهگرایی جنوب سبب استقرار نوعی نظم تكگویی و مونولوگ در سطح روابط بینالمللی شده است. ایجاد مرزهای نادرست هویتی و بیگانهستیزیهای خشن رایج نتیجه قهرمانی این گفتمان است. گفتمانهای تبلیغاتی و بیاساس دینستیزانه، اسلامهراسانه، شیعههراسانه و ایرانهراسانه به واقع تهدیدی جدی علیه ثبات جهانی و امنیت انسانی است.
این گفتمان تبلیغاتی، با طرح و القای تهدیدات فرضی و خیالی شكل خطرناكی به خود گرفته است. یكی از این تهدیدات خیالی، خطر موهوم ایران است. به بهانه این تهدید موهوم، چه اقدامات ناهنجار و چه جنایتها در سه دهه گذشته صورت نگرفته است؟ تسلیح صدام حسین به سلاحهای شیمیایی و حمایت طالبان تنها نمونهای از این جنایتهاست. صریحاً و با قاطعیت تمام و با استناد به مدارك و شواهد متقن اعلام میدارم كه آنهایی كه دم از تهدید ایران میزنند، یا خود تهدید علیه صلح و امنیت بینالمللیاند یا به تهدید دامن میزنند. ایران نه فقط تهدید نیست، بلكه در آرمان و عمل، پیوسته منادی صلحِ عادلانه و امنیت همهجانبه بوده است.
آقای رئیس؛ خانمها؛ آقایان
دركمتر نقطهای از جهان، خشونت مانند غرب آسیا و شمال آفریقا خانمانسوز بوده است. مداخله نظامی در افغانستان، جنگ تحمیلی صدام حسین علیه ایران، اشغال كویت، مداخله نظامی علیه عراق و رفتار خشن سركوبگرانه علیه مردم فلسطین، ترور شخصیتهای سیاسی و مردم عادی در ایران و بمبگذاری در كشورهای منطقه نظیر عراق، افغانستان و لبنان نمونههایی از خشونت در سه دهه گذشته در این منطقهاند.
آنچه بر مردم مظلوم فلسطین میرود، چیزی جز یك خشونت ساختاری نیست. سرزمین فلسطین در اشغال است. حقوق اولیه فلسطینیان به طور فاجعهباری نقض میشود و آنها از بازگشت به خانه، محل تولد و دسترسی به سرزمین مادری محرومند. جنایاتی كه بر مردم بیگناه فلسطین میرود، خشونت نهادینهای را به نمایش میگذارد كه برای توصیف آن، آپارتاید مفهوم و واژه كموزنی به نظر میآید.
فاجعه انسانی در سوریه نمونه دردناكی از گسترش فاجعهآمیز خشونت و افراط در منطقه ماست. از ابتدای بحران و از زمانی كه برخی از بازیگران منطقهای و بینالمللی با سرازیر كردن منابع تسلیحاتی و اطلاعاتی و تقویت گروههای افراطی، سعی در نظامی كردن این بحران داشتند، ما تأكید كردیم كه بحران سوریه راه حل نظامی ندارد. نمیتوان اهداف استراتژیك و توسعهطلبانه و بهم ریختن توازن و تعادلهای منطقهای را با پنهان شدن پشت كلمات بشردوستانه تحقق بخشید. هدف مشترك جامعه بینالمللی باید خاتمه سریع به كشتار مردم بیگناه باشد. ما ضمن محكومكردن هرگونه استفاده از سلاحهای شیمیایی، از پذیرش كنوانسیون منع سلاحهای شیمیایی توسط سوریه استقبال میكنیم و بر این باوریم كه دستیابی گروههای افراطی و تروریست به این سلاحها بزرگترین خطر فراروی منطقه است كه باید مدنظر قرار گیرد. همزمان استفاده غیر قانونی و غیركارآمد از تهدید یا استفاده از زور، تنها به گسترش خشونت و بحران در منطقه دامن خواهد زد.
تروریزم و كشتن انسانهای بیگناه، اوج افراط و خشونت است. تروریزم، بلایی خشن، فراگیر و فرامرزی است. اما خشونتها و افراطهایی كه تحت عنوان مبارزه با تروریزم و از جمله استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین علیه مردم بیگناه صورت میگیرد نیز محكوم است. در اینجا باید از ترور دانشمندان هستهای ایران توسط جنایتكاران نیز سخن بگویم. آنها به چه جرمی ترور شدند؟ سؤالی كه از ملل متحد و شورای امنیت باید پرسید این است كه آیا تروركنندگان محكوم شدند؟
تحریمهای غیر عادلانه، به عنوان جلوه دیگری از خشونت، ذاتاً ضد صلح و ضد بشری هستند كه برخلاف تبلیغات تحریم گران، دولتها و نخبگان سیاسی را هدف قرار نمیدهند، بلكه بیش از همه، مردمان عادی را قربانی دعواهای سیاسی خود میكنند. میلیونها عراقی را فراموش نكنیم كه در اثر تحریمهایی كه با زَروَرقهای حقوقی در نهادهای بینالمللی پیچیده شده بودند، آسیب دیدند، جان باختند و هنوز عده قابل توجهی از آنها در سرتاسر زندگی باید زجر بكشند. این تحریمها خشونت آمیزند. هوشمند و غیر هوشمند و یكجانبه و چندجانبه ندارند. این تحریمها ناقض حقوق مسلم بشری، از جمله حق صلح، حق توسعه، حق دسترسی به بهداشت، حق آموزش و فراتر از همه حق حیات میباشند. نتیجه تحریمها، علیرغم هرگونه لفاظی و بازی با واژهها، همان آتشافروزی و جنگطلبی و نابودی انسانهاست. این آتش فقط دامن قربانیان تحریم را نمیگیرد، بلكه به اقتصاد وزندگی مردمِ جوامع تحریمكننده نیز لطمه وارد میكند.
آقای رئیس، خانمها و آقایان
خشونت و افراط امروز نه تنها ابعاد مادّی، بلكه ابعاد معنوی زندگی انسان و جامعه امروز را در بر گرفته است. خشونت و افراط جایی برای مدارا و تفاهم كه لازمه زندگی انسان و جامعه مدرن است نمیگذارد. نابردباری مسئله امروز جهان ماست؛ باید بردباری را در پرتو اندیشههای دینی، رویكردهای فرهنگی و رهیافتهای سیاسی تقویت كرد. جامعه انسانی را باید از مرحله بردباری منفی به مرحله تعاون مشترك ارتقا داد. دیگران را نباید فقط تحمّل كرد بلكه باید با دیگران كار كرد.
مردم جهان از جنگ، خشونت و افراط خستهاند و این فرصتی بینظیر است. آنها امید به تغییر وضعیت كنونی دارند. جمهوری اسلامی ایران باور دارد كه با تركیب هوشمندانهای از امید و اعتدال میتوان همه چالشها را مدیریت كرد. جنگافروزان میخواهند امیدها را بخشكانند. در حالیكه امید به تغییر مثبت، مفهومی فطری، دینی، فراگیر و جهانی است.
زیربنای امید، باور به اراده عمومی مردم جهان برای مبارزه با خشونت و افراط، تغییرپذیری، مخالفت با ساختارهای تحمیلی، بهادادن به گزینش و عمل مسئولانه انسانی است. امید، بیتردید یكی از بزرگترین نعمتهای خداوند مهربان به همه انسانهاست. اعتدال نیز به معنای حركت خردمندانه، هوشمندانه، زمانمند و مكانمند در تلفیق آرمانهای والا، گزینش راهبردهای اثرگذار و در نظر گرفتن واقعیت هاست.
مردم ایران در انتخابات اخیر در حركتی هوشمندانه به گفتمان امید و تدبیر و اعتدال رأی دادند. تركیب امید و تدبیر و اعتدال در سیاست خارجی به آن معناست كه جمهوری اسلامی ایران به عنوان یك قدرت منطقهای نسبت به امنیت منطقه و جهان، مسئولانه برخورد میكند و آمادگی همكاری چندجانبه و همهجانبه با سایر بازیگران مسئول در این عرصهها را دارد. ما از صلح مبتنی بر دموكراسی و صندوق رأی در همه جای جهان از جمله در سوریه و بحرین و دیگر كشورهای منطقه دفاع میكنیم و معتقدیم راههای خشونتآمیز برای بحرانهای جهانی وجود ندارد و تنها به كمك خرد انسانی و با تعامل و اعتدال میتوان بر واقعیتهای تلخ جامعه بشری غلبه كرد. لذا تضمین صلح و دموكراسی، و تأمین منافع مشروع همه كشورها در جهان، و از جمله در منطقه خاورمیانه، با نظامیگری محقق نمیشود.
ایران به دنبال راه حل مسائل و نه تولید مشكلات است. هیچ پرونده و موضوعی نیست كه با امید و اعتدال، با احترام متقابل و با نفی خشونت و افراط قابل حل نباشد. اجازه دهید به پرونده هستهای ایران اشاره كنم. پذیرش حق طبیعی، قانونی و مسلم ایران، به فرموده رهبر فرزانه انقلاب اسلامی، سادهترین راه حل این موضوع است. این یك شعار سیاسی نیست، بلكه بر اساس شناخت عمیق وضعیت فناوری در ایران، شرایط بینالمللی و پایان بازیها با حاصل جمع صفر و ضرورت یافتن اهداف و منافع مشترك برای رسیدن به تفاهم و امنیت مشترك است. به عبارت دیگر، ایران و دیگر كنشگران باید دو هدف مشترك را به عنوان دو قسمت غیرقابل تفكیكِ راه حل سیاسی پرونده هستهای ایران دنبال نمایند.
1- برنامه هستهای ایران و همه كشورهای دیگر میباید تنها در جهت اهداف صلحآمیز باشد. من اینجا به صراحت اعلام میكنم كه این هدف، صرف نظر از مواضع دیگر بازیگران، هدف جمهوری اسلامی ایران بوده و خواهد بود. سلاح هستهای و كشتار جمعی هیچ جایگاهی در دكترین دفاعی ایران نداشته و با باورهای بنیادین مذهبی و اخلاقی ما در تعارض است. منافع ملی ما ایجاب میكند كه هر گونه نگرانی منطقی پیرامون برنامه هستهای ایران را مرتفع نماییم.
2- هدف دوم یعنی پذیرش اعمال حق غنیسازی و سایر حقوق هستهای در خاك ایران تنها راه تأمین هدف اول است. دانش هستهای در ایران بومی شده و فناوری هستهای از جمله غنیسازی به مرحله تولید انبوه رسیده است. لذا تصور اینكه با مانع شدن از برنامه هستهای ایران از طریق اعمال فشارهای غیرقانونی میتوان صلحآمیز بودن چنین برنامهای را تضمین كرد موهوم و به غایت غیر واقعبینانه است.
لذا جمهوری اسلامی ایران ضمن پافشاری بر اعمال حقوق خود و ضرورت احترام و همكاری بینالمللی در اعمال این حقوق، آماده گفتوگوهای بدون تأخیر برای اعتمادسازی متقابل و رفع دوسویه ابهامات از طریق شفافیت كامل میباشد.
ایران به دنبال تعامل سازنده بر اساس احترام متقابل و منافع مشترك با دیگر كشورهاست و در این چارچوب در پی افزایش تنش با ایالات متحده آمریكا نیز نیست. من سخنان امروز پرزیدنت اوباما را با دقت دنبال كردم؛ در صورت عزم سیاسی رهبران آمریكا و خودداری از دنبال كردن منافع گروههای فشار جنگطلب، میتوان به چارچوبی برای مدیریت اختلافات رسید. در این چارچوب موضع برابر، احترام متقابل و اصول مسلم شناخته شده بینالمللی باید مبنا باشد؛ البته در این زمینه انتظار ما از واشنگتن شنیدن صدای واحد است.
آقای رئیس، خانمها و آقایان
در این سالها، یك صدای مسلط پیاپی شنیده شده است كه «گزینه جنگ روی میز است»، اما امروز بگذارید در برابر این سخن ناكارآمد و غیر قانونی بگویم «صلح در دسترس است». پس به نام جمهوری اسلامی ایران در گام نخست پیشنهاد میكنم طرح «جهان علیه خشونت و افراطیگری» در دستور كار سازمان ملل متحد قرار گیرد و همه دولتها و سازمانهای بینالمللی و نهاد مدنی تلاشهای جدیدی را برای سوق دادن جهان به این سو سامان دهند. باید به جای گزینه ناكارآمد «ائتلاف برای جنگ» در مناطق مختلف جهان به «ائتلاف برای صلح پایدار» در سراسر جهان اندیشید. امروز جمهوری اسلامی ایران شما و همه جامعه جهانی را به برداشتن گامی فراپیش میخواند؛ دعوتِ «جهان علیه خشونت و افراطیگری»؛ ما باید بپذیریم و بتوانیم در اینجا افقی را بگشاییم كه در آن به جای جنگ، صلح، به جای خشونت، مدارا، به جای خونریزی، پیشرفت، به جای تبعیض، عدالت، به جای فقر، برخورداری و به جای استبداد، آزادی در سراسر جهان بهتر دیده شود. به گفته فردوسی، شاعر بلندآوازه ایران: «بكوشید نیكی به كارآورید؛ چو دیدید سرما، بهار آورید»
علیرغم همه مشكلات، من عمیقاً به آینده امیدوارم. با همبستگی جهانی علیه خشونت و افراط، تردیدی ندارم كه آینده روشن است. اعتدال، آینده جهان را درخشان خواهد كرد. امید من، علاوه بر تجارب شخصی و ملی، از این باور مشترك همه ادیان آسمانی نشأت میگیرد كه جهان را سرانجامی نیكوست و روشن كه : «و لقد كتبنا فی الزبور من بعد الذكر ان الارض یرثها عبادی الصالحون».
آقای رئیس متشكرم
|