بسم الله الرمن الرحیم
گزارشی از جلسه مصاحبه و گفتوگوی برخی از فضلای حوزهبا حضرت آیت اللهسید عبدالکریم کشمیری قدس سره
جلسه در اتاقی محقر، در خانه مرحوم آیت اللهکشمیری که در قم واقع است، انجام میشود. با توجه به روحیات آیت اللهکشمیرى، به نظر میآید آنچه انجام این مصاحبه را برای آن بزرگوار پذیرفتنی و آسان تر میکند، حضور جمعی محدود (شش نفر) آن هم عدهای آشنا است؛ به ویژه اینکه مسؤولیت گفتوگو _ یا به اصطلاح، مصاحبه_ را یکی از شاگردان خاص ایشان، حاج شیخ جعفر ناصری ـ زید عزه الشریف ـ بر عهده دارد. آیت الله کشمیری همراه حضار وارد می شود و پس از لحظاتی سخن شروع می شود.
مصاحبه کننده –که همان گونه که گفتیم از شاگردان خاص ایشان است – با سخنانی آمیخته از ارادت و ادب، چنین آغاز میکند:
* خوب آقا جان! بالاخره باید سه ربع _ یک ساعت، خلاف میل باطنیتان یک خرده صحبت بکنید.
آیت اللهکشمیری با لبخندی ملیح رو به او کرده و می گوید:
ـ از چه صحبت کنم؟ چه بگویم؟
*در ابتدا درباره جد پدریتان، آقای سید حسن کشمیری بفرمائید.
ـ آقای سید حسن کشمیری از علمای کربلا بود.
* در حد مرجعیت تقلید بود؟
ـ بله، ]اهل[ تبریز مقلدش بودند، صاحب کرامت بود. شخصی بزرگ بود، مرحوم آشیخ عبدالکریم حائری یزدی از شاگردانش بود، ملا بود خیلی.
*جد مادریتان؟
ـ مرحوم آقا سید محمد کاظم معروف است دیگر.
*آسید محمد کاظم یزدی، صاحب عروه؟
ـ بله، صاحب عروه.
*آقا! خودتان از چه زمانی تحصیل طلبگی را شروع کردید؟
ـ 51 ]سالگی[ .
*: اساتیدتان یادتان میاید؟
ـ اساتید چه درسى؟
* دروس ابتدایی، مثل ادبیات، منطق؟
ـ درمنطق حاشیه ملا عبدالله را نزد آشیخ شمس بادکوبهای که مدرس منطق بود، خواندم.
* دروس بعدی مثل لمعه، رسائل، مکاسب؟
ـ لمعه، نزد آقا سید احمد اشکوری.
* رسائل، مکاسب؟
ـ نزد آقا شیخ مرتضی طالقانی
* مثل این که آقا شیخ مرتضی طالقانی از شاگردان مرحوم آخوند بود؟
ـ بله.
* در ضمن مثل این که در عرفان و سیر و سلوک هم شاگرد آخوند کاشی بود؟
ـ بله.
*شما استفادهای از ایشان کردید؟منظور در اذکار و این گونه امور؟
ـ بله، بیشتر از ده سال نزد ایشان بودم؛ چون در مدرسه خودمان بود. من هم حجرهام پیش حجره ایشان بود؛ یک دیوار فاصله بود؛ بیشتر از ده سال.
* از کرامات ایشان چیزی یادتان هست؟
ـ بله؛ صاحب کرامت بود؛ انسان را میخواند؛
* غیر از شیخ مرتضی طالقانی در سیر وسلوک استادی داشتید؟
ـ مرحوم آقا سیدعلی قاضی.
*چند سال خدمت ایشان بودید؟
ـ 5-4 سال.
* ایشان را چه طور دیدید من حیث المجموع؟
ـ انسان ملکوتی و الهی است. فانی فی الله بود، شخص بزرگی بود.
* دستوری هم به شما میدادند؟
ـ بله؛ ذکر یونسیه را او داد به من (لا اله الا انت سبحانک انی کنت من الظالمین) در سجده 400 مرتبه.
*در ابتدا ایشان گفتند؟
ـ ]بله[ ابتدا ایشان گفتند. ذکر «یا حی یا قیوم» 04 مرتبه، ایشان فرمودند.
*با شخص بزرگ دیگری از این قبیل برخورد داشتید؟
ـ آقا شیخ علی اکبر تهرانی اراکی، شخص خیلی بزرگی بود.
* در عرفان هم ]بزرگ بود[؟
ـ در عرفان هم، بله؛ در فقه و اصول هم ایضاً از شاگردان آخوند ملاکاظم بود.
* فوق العادگیای، چیزی یادتان مانده از ایشان؟
سر را به زیر می اندازد و اندکی به فکر فرو می رود و می گوید:
ـ «باید فکر بکنم».
*آقا! درس خارج چه کسی میرفتید؟
ـ درس آقای خویی.
* از ابتدا؟
ـ درس خارج آقای خوئی از ابتدا ]میرفتم[
* تا آخر ]میرفتید[ ؟
ـ تا آخر کار که آمدم.[که ظاهراً منظور، آمدن از نجف به ایران بود.]
* یک استقبال عمومی شده بین طلبهها نسبت به مرحوم آقای قاضی ...؟
ـ بله؛ جا دارد.
* بعد از این که متوجه شدهاند از اساتید علامه طباطبایی و یک سری از عرفا ایشان بودند، اگر چیزی در نظرتان باشد، بفرمایید این ها قابل استفاه هست؛ از کرامات ایشان، از حالات ایشان؟
ـ ایشان یک شخص ملکوتی بود؛ تمام فانی فی الله بود؛ بین مردم نبود. یک عرب عبا دوز بود که ، آقا سید علی قاضی پیشش مینشست. روزی که آقا سید علی قاضی فوت کرد، دید عمارهای آوردند و دستگاهی و شلوغ شد و... گفت «اینها چیه؟» گفتند: «آن پیرمرد است» گفت: «این که درِ دکانم مینشست، این سید!! من نمیدانستم او آدم ملایی است».
*یعنی ایشان خودش را نشان نمیداد؟
ـ نمیداد؛ نه.
*جریانی هم یک بار میفرمودید: رفتم از ایشان کیمیا خواستم، یادتان هست؟
باز هم به فکر فرو میرود و پس از مدتی به یاد میآورد. وقتی سؤال کننده میخواهد ماجرا را تفصیلاً بفرمایند تا دیگران هم استفاده کنند. با لبخندی دلنشین چنین میگوید:
ـ گفتم: «یک ذکری برای رزق و روزی بدهید به ما» فرمودند «بگو اللهم اغننی بحلالک عن حرامک و بفضلک عمن سواک زیاد بگو». راستی هم اثر دارد.
* با آقای بهجت از چه زمانی، آشنا شدید؟
ـ آقای بهجت در مدرسه ما بود، نجف. آنجا با ایشان آشنا شدم.
* ایشان را از ابتدا چطور میدیدید شما؟
ـ خیلی خوب،
* دوران طلبگیشان هم ایشان مهذب بودند و...؟
ـ بله؛ از طلبههای مهذب نجف، آقای بهجت است. پیش ایشان اصالة البرائة را خواندم.
* از نجف با مرحوم امام هم که آشنایی داشتید؟
ـ بله؛ به من عقیده داشت خیلی؛ علاقه داشت. دو بار دنبالم فرستاد رفتم پیشش.
* چه میگفتند؟
ـ میپرسید: «اوضاع چطور میشود؟ وضع ما چطور میشود؟ خواب دیده بود در نجف مرده و دفنش کردند، من گفتم: نه؛ شما در ایران فوت میکنید و در ایران دفن میشوید».
* این جریان مربوط به نجف است؟
ـ نجف است.
باز هم سکوتی فضا را می گیرد. ظاهراً تصمیم آن بزرگوار این بود که تا نپرسند، آن هم در حد ضرورت و کفایت، چیزی نگوید. به پیشنهاد برخی از حاضران، از آیت اللهقاضی بحث می شود؛ استادی که مرحوم آیت اللهکشمیری عقیده دارد بیشترین و مهم ترین معارف را از او کسب کرده است ؛ لذا سؤال کننده درباره روش سلوکی آیت اللهقاضی چنین می پرسد:
* سبک مرحوم قاضی را رفقا میخواهند بدانند که ایشان با چه عملی و چه کاری به این مرتبه از معرفت رسید؟
ـ سجدات عدیدهای [سجدههای بسیارى] داشت؛ روزه زیاد میگرفت؛ سجده یونسیه را ترک نمیکرد ...؛ توکلش بر خدا، قوی بود خیلی، خیلی قوی بود.
*چه کسی به عنوان شاگرد ایشان آن جا مشهور بود ؟
ـ آقا شیخ علی محمد بروجردی، از شاگردان مبرزش بود همین آقای بهجت.
* آقا سید احمد چطور؟
ـ آقا سید احمد کشمیری.
* ایشان هم شاگرد آیت اللهقاضی بود؟
ـ [آیت اللهکشمیری با لبخندی میگوید:] شخص بزرگی است آسید احمد، خیلی قاضی ثانی است. آسید احمد شبها نمیخوابید ابداً.
* شب ها چه کار میکرد؟
ـ عبادت؛ ذکر میگفت.
* حالا به نظر شما اگر بپرسند هر کسی بخواهد راه به طرف خداوند متعال ]را[ برود چه کار بکند؟ یک دستور عمومی بخواهید برای مردم بفرمایید چه کار کنند خلق الله؟
ـ هر چه میتواند روزه بگیرد. ...، کمخوابی؛ نماز شبش ترک نشود؛ تهجد داشته باشد. سجده یونسیه را داشته باشد.
این عمل، به سبب وجود ذکر تسبیح حضرت یونس در آن، به سجده یونسیه معروف شده است از عباداتی است که مورد تأکید علما و سلسله اساتید مرحوم آیت اللهکشمیری نیز بوده است؛ به این صورت که در مکانی خلوت و با فراغ بال و حتی الامکان در تاریکى، سر به سجده گذاشته و ذکر شریف «لا اله الا انت سبحانک؛ انی کنت من الظالمین» تکرار شود؛ لذا سوال کننده از حضرت آیت اللهکشمیری درباره تعداد این ذکر در سجده میپرسد و او پاسخ می دهد:
* چه تعداد؟
ـ 400 بار ، کمّلین[کسانی که به کمال رسیدهاند] 0003 بار [دوباره پس از سکوتی کوتاه میفرماید:] راهی بعد از این راه نیست. به خدا!
اکنون نوبت به سؤال بسیار مهمی در زمینه سیر الی الله میرسد و آن استاد و اهمیت و لزوم آن است.
* استاد چه قدر میتواند دخالت داشته باشد؟ یعنی آیا لازم است؟
ـ آن مرحوم میفرماید:
بی استاد نمیشود. تمام امور استاد میخواهد و سپس در مقام استدلال به این آیه شریف استشهاد میکند که: الحمد لله رب العالمین ، مربی العالمین.
یعنی همه چیز مربی میخواهد.
*دستوری بفرمایید برای قرب به امام زمان علیه السلام و نزدیک شدن به آن حضرت.
ـ خلوت با حضرت، روزی یک ساعت با حضرت خلوت کند. یک جای خلوت، متوجه به حضرت بشود؛ زیارت سلام علی آل یاسین را بخواند. بعد هم زیاد بگوید: «یا صاحب الزمان اغثنی یا صاحب الزمان ادرکنی» و «المستعان بک یا بن الحسن» زیاد بگوید. توسل بکند به ایشان؛ یک خرده یک خرده رفاقت پیدا میشود.
* برای تعجیل فرج امام زمان علیه السلام به نظر شما خلق الله چه کار بکنند؟ چون بالاخره این کار از مردم خواسته شده، چه باید بکنند که این امر، زودتر اتفاق بیفتد؟
ـ توسل به خود امام زمان؛ خدا را قسم بدهند به حق امام زمان.
* فرمودید مرحوم قاضی یک بار پسرشان فوت شده بود، زنها خیلی گریه میکردند...؟
ـ میگفت پسرم الان پیش من بود این ها بیخودگریه میکنند.
* یعنی روح را میدید؟
ـ بله میدید. قالب مثالیاش ]را میدید[.
* شما نسبت به این راه خداوند متعال، از ابتدا استعدادی، فوق العادگی در خودتان میدیدید، و...؟
ـ عشق داشتم به این]راه[ .
* به این کار عشق داشتید؟
ـ بله؛ من دائم با پیرمردها، با علمای عاملین بودم.
* از بچگی؟
ـ [بله] از بچگی با جوان ها نبودم. آقا شیخ حسین تهرانی بود [از اهل تهران[؛ پیرمرد بود و از شاگردان مرحوم آخوند. پیش او کفایه خواندیم؛ با او بودم زیاد.
* فوق العاده بود؟
ـ آدم خوبی بود؛ ملا بود. [پس از مکثی کوتاه در ادامه صحبت می فرماید:] با آشیخ علی اکبر اراکی زیاد بودم.
* در عبادتگاههایی که در نجف هست یا اماکن متبرکهای که هست، کجا را خیلی عالی دیدید؟
ـ من، وادی ]السلام[. همهاش وادی بودم؛ به حدی که بعضی از شبها آن جا میخوابیدم؛ خوابم میبرد.
* چی میدیدید که این قدر علاقه داشتید؟
گویی این سؤال آن بزرگوار را به فضای روحانی آن مکان مقدس متوجه می کند؛ لذا با تبسمی همراه انبساط روحی میفرماید:
ـ روح و ریحان؛ بهشت است وادی السلام. به حدی عشق به وادی داشتم که مباحثهمان را هم در وادی گذاشته بودیم. مباحثه میکردم. نماز جماعت میخواندم؛ اما ... میرفتم، نماز میخواندم میآمدم بیرون.
* چه عملی را خودتان به تجربه، مقرِّب دیدید، خیلی موثر دیدید؟
ـ هزار قل هو الله.
* هر روز؟
ـ هر روز.
* آقا، مرحوم قاضی را کجا خدمتشان میرسیدید؟
ـ میرفتم خانهاش. ایشان بیرون نمیآمد. روز جمعه فقط میرفت حرم. بقیهاش همهاش در خانه بود.
* چه صفتی در صفات مرحوم قاضی ممتاز به نظر میرسید؟
ـ توحیدش؛ موحد بود. [پس از چند لحظه، درباره استاد خود چنین ادامه می دهد:] خیلی هم فقیر بود.
* از جهت مادی؟
ـ بله ؛ خیلی، در فشار بود.
* کثرت عیالِ ایشان، مانع [سلوک معنوى] ایشان نمیشد؟
ـ از بس که قوی بود، مانع نمیشد. آقا سید علی قاضی قوی بود. همهاش فعلیت بود. زیاد متواضع بود؛ زیاد، بی حد. کفشهایم را جفت میکرد؛ میگفتم: «آقا نکنید این کا را، الله اکبر». بله؛ خیلی اخلاق عجیبی داشت.
* شاگرد چه کسی بود مرحوم قاضی؟
ـ نمیدانم؛ شاگرد پدرش بود.
* پدرش هم فوق العاده بوده؟
ـ بله؛ و خودش را هم نزد پدرش دفن کردند.
* در زمان غیبت کبرا امکان تشرف برای شیعیان هست؟
ـ بله؛ اگر پاک شوند، طاهر بشوند. امام زمان[علیه السلام] طاهر است، طاهر بشوند.
* سنخیت پیدا کنند؟
ـ سنخیت پیدا کنند.
* عمل خاصی برای تشرف سراغ دارید؟
ـ همین «سلام علی آل یس»؛ توسل به امام زمان...2
* نقل میکنند یکی از اساتید مرحوم قاضی، آقا سید احمد کربلایی بود؟
ـ رفیقش بود. آقا سید احمد خیلی بزرگ بود.
* شما دیده بودید ایشان را؟
ـ نه؛ نرسیدم به[زمان] او.
* بعد از این که مرحوم امام آمدند ایران، [آیا] شما رفتید تهران؟
ـ بله رفتم.
* چه صحبتی بین شما ردّ و بدل شد؟
ـ گفت: «از خانه مضایقه نکن. من برایت خانه میخرم» این خانه را خرید؛ خود امام.
* از جهت عرفانی و بزرگی روح و آرامش باطن، امام را چطور دیدید؟
ـ خیلی بزرگ است امام؛ خیلی بزرگ است؛ نظیر ندارد. اراده عجیبی داشت؛ مستقیم [دارای استقامت] بود در کارش. روی ثبات است؛ انگار آن شیء را میدید
* اگر در نظرتان باشد یک بار میفرمودید: «کربلا ایشان را در صحن دیدم دست گذاشتم روی شانه ایشان گفتم: به این حضرت اباعبدالله! من شما را دوست دارم»؟
ـ گفتم: «به این حسین! دوستت دارم».
* بعد چی شد؟ میفرمودید: مثل این که ایشان هم یک چیزی به شما گفته بودند؛ یادتان هست؟
ـ یادم نیست.
* یک دستوری ایشان داده بودند. پس رفیق بودید با ایشان؟
با آقای خمینی بله؛ ارادت دارم به او.
ـ [یکی از حضار]: حاج آقا! ما که مشغول درس خواندن در حوزهها هستیم،... بایدچه کار کنیم؟
... عبادت کنید؛ بندگی. همین ذکر یونسیه را بگویید شما، برای شما سیر برزخی میشود؛ خدا شاهد است؛ مداومت کنید. «وادمتم ذکره». متواضع بشوید: «من تواضع لله رفعه الله». [پس از ابراز خستگی آن بزرگوار، سؤال کننده آخرین پرسش را این گونه مطرح می کند:]
* یک توصیهای برای عموم طلبههای حوزه بفرمایید چه کار بکنند به مقصدی که امام زمان علیه السلام میخواهند و میخواستهاند برسند و نزدیک بشوند؟
ـ درسشان را بخوانند؛...و بعد هم بندگی کنند؛ نماز شب را ترک نکنند، تهجد ترک نشود.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
1. این قسمت از سخن آیت اللهکشمیری دو کلمه بود که به طور دقیق مفهوم نبود.
2. متأسفانه عبارتی دو سه کلمهای از سخنان آیت اللهکشمیری نامفهوم است.
منبع:پایگاه حوزه
بسم الله الرحمن الرحیم
سوره 74. مدّثر آیه 38-47 حزب صد و پانزدهم قرآن کریم
كُلُّ نَفْسٍ بِمَا كَسَبَتْ رَهِینَةٌ
إِلَّا أَصْحَابَ الْیَمِینِ
فِى جَنَّاتٍ یَتَسَآءَلُونَ
عَنِ الْمُجْرِمِینَ
مَا سَلَكَكُمْ فِى سَقَرَ
قَالُواْ لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّینَ
وَلَمْ نَكُ نُطْعِمُ الْمِسْكِینَ
وَكُنَّا نَخُوضُ مَعَ الْخَآئِضِینَ
وَ كُنَّا نُكَذِّبُ بِیَوْمِ الدِّینِ
حَتَّى أَتَانَا الْیَقِینُ
ترجمه
هركسى در گرو چیزى است كه كسب كرده است.
مگر اصحاب یمین،
كه در باغهاى بهشتى
از مجرمان مىپرسند:
چه چیز شما را روانه دوزخ كرد.
گویند: ما از نمازگزاران نبودیم.
و افراد مسكین را اطعام نمىكردیم
و با اهل باطل در سخنان باطل فرو مىرفتیم.
و پیوسته روز جزا را تكذیب مىكردیم
تا آن كه مرگ به سراغ ما آمد.
نکته ها
مراد از اصحاب یمین همان گروهى هستند كه در آیه 27 سوره واقعه از آنان یاد شده است: «و اصحاب الیمین ما اصحاب الیمین فى سدر مخضود...» كسانى كه نامه عمل آنان را در قیامت به دست راستشان مىدهند.
در قیامت، گفتگوهاى تلخ و شیرین، سلام یا نفرین، سؤال و توبیخ، انداختن گناه و جرم به گردن دیگران و لعنت به یكدیگر بسیار است و گفتگوى مؤمنان با مؤمنان، مجرمان با مجرمان، مجرمان با مؤمنان، و مؤمنان با مجرمان و نیز فرشتگان با مؤمنان و مجرمان در قرآن آمده است.
مراد از اطعام مسكین، یا زكات واجب است كه ترك آن مستوجب دوزخ است و یا آن است كه حتّى اگر زكات پرداخت شد ولى در جامعه گرسنهاى وجود داشت، سیر كردن او واجب است و بىتفاوتى نسبت به او، سبب دوزخى شدن مىگردد.
شاید مراد از اطعام مسكین، تمام نیازهاى او باشد نظیر پوشاك، مسكن، نه فقط خوراك و غذا.
هم تكذیب قیامت، مقدمه گناه است: «ارأیت الذى یكذّب بالدین فذلك الذّى یدعّ الیتیم»(138) و هم گناه، انسان را به سوى كفر و تكذیب مىكشاند: «ثمّ كان عاقبة الّذین اساؤا السواى اَن كذّبوا»(139). بنابراین آیه «و كنّا نكذّب بیوم الدین» هم مىتواند علت كارهاى مجرمین در آیات قبل باشد و هم مىتواند معلول گناهان آنان باشد.
مراد از «یقین» در این آیه، مرگ است، یا به خاطر آن كه یقینىترین امر در نزد همه است و احدى در آن شك ندارد و یا به خاطر آن كه در لحظه مرگ تمام حقایق براى انسان كشف مىشود و همه به درجه یقین و باور مىرسند. «حتى اتانا الیقین»
نمازى كه گاه و بیگاه خوانده شود، انسان را در زمره نمازگزاران قرار نمىدهد. «لم نك من المصلّین» یعنى نماز ما استمرار نداشت. در سوره ماعون نیز آمده است: «فویل للمصلّین الّذینهم عن صلاتهم ساهون»(140) و این چنین نمازى انسان را مشمول شفاعت شافعان قرار نمىدهد. «لم نك من المصلّین... فما تنفعهم شفاعة الشافعین»(141) و این همان حدیث معروف امام صادقعلیه السلام است كه در آستانه شهادت فرمودند كه بستگانم را حاضر كنید و خطاب به آنان فرمودند: «لا ینال شفاعتنا من استخف بالصّلاة»(142)
مردم یا فائزند یا خائض؛ یعنى یا به فوز و فلاح و رستگارى مىرسند كه فائز هستند و یا در یاوه و باطل خوض مىكنند و فرو مىروند كه خائض هستند.
قرطبى از مفسرین معروف اهل سنّت از امام باقر علیه السلام نقل كرده كه فرمود: ما و شیعیان ما اصحاب یمین هستیم و هركس كینه و بغض ما اهل بیت را داشته باشد، در گرو است. «نحن و شیعتنا اصحاب الیمین و كلّ من ابغضنا اهل البیت فهم المرتهنون»(143)
--------------------------------------------------------------------------------
138) ماعون، 2 و 3.
139) روم، 10.
140) ماعون، 5 و 6.
141) مدّثر، 43 و 48.
142) كافى، ج3، ص270.
143) تفسیر قرطبى.
پیام ها
1- رفتار انسان، سازنده شخصیت اوست. «كلّ نفس بما كسبت رهینة»
2- نجات انسان در قیامت و رهایى او از عذاب الهى، در گرو پاسخگویى به سؤالات در دادگاه عدل خداوند است. «كلّ نفس بما كسبت رهینة»
3- پرسیدن سؤالات پى در پى از مجرمان در قیامت، نوعى عذاب روحى براى آنان است. «یتساءلون عن المجرمین»
4- كسى با یك بار گناه به دوزخ نمىرود اصرار و مداومت به گناه و فساد، سبب رفتن به دوزخ است. (عبارت «لم نك» و «كنّا» نشانه استمرار فعل است.)
5 - اطعام مسكین لازم است، اگرچه مسلمان نباشد. «لم نك نطعم المسكین»
6- گذراندن عمر به بطالت، جرمى نابخشودنى است. «كنّا نخوض مع الخائفین»
7- یكى از عوامل دوزخى شدن، همرنگ شدن با جماعت فاسد است. «كنّا نخوض مع الخائضین»
8 - دوست و همنشین بد، زمینهساز دوزخى شدن است. «كنّا نخوض مع الخائضین»
9- مرگ، فنا نیست، بلكه آزاد شدن از اسارت دنیاى مادى و دیدن حقایق ماورایى است. «كنّا نكذّب بیوم الدین حتّى اتانا الیقین»
منبع: تفسیر نور / حجة الاسلام محسن قرائتى / تفسیر ذیل سوره مدّثر آیه 38-47
منبع:وبلاگ nazreabasaleh
بسم الله الرحمن الرحیم
حضرت آیتالله خامنهای رهبر معظم انقلاب
اسلامی صبح امروز در دیدار رئیس و اعضای مجلس خبرگان، در سخنان مهمی، نظام
اسلامی را نظامی مبتنی بر اطاعت از پروردگار و «نقشه و هندسه» الهی خواندند
و با اشاره به فتنه پس از انتخابات تأكید كردند: مسئله
اساسی، حفظ هویت نظام و مرزها و شاخص های آن است و كسانیكه هندسه و هویت
نظام را كه در قانون اساسی و حكمیت و داوری قانون متبلور شده است قبول
دارند جزو مجموعه نظام بشمار می آیند اما افرادی كه با حرف و عمل و تحریك،
این مبانی را زیر پا می گذارند به دست خودشان صلاحیت حضور در مجموعه عظیم
نظام را از دست می دهند.
رهبر انقلاب اسلامی، آیه شریفه «اطیعوا
الله و اطیعوا الرسول» را اساس و مبنای نظام اسلامی دانستند و افزودند:
اطاعت از" خط و نقشه پروردگار برای سعادت جوامع انسانی"، مرتبه ای بالاتر
از اطاعت در مسائل و عبادات فردی دارد و تحقق آن نیازمند تلاش جمعی یك ملت
است و «جمهوری اسلامی ایران» نیز نتیجه و تبلور اطاعت از راه و هندسه الهی
است.
ایشان، در تبیین اهمیت حیاتی اطاعت از راه
و برنامه پروردگار در سرنوشت یك ملت خاطرنشان كردند: در نظامهای اجتماعی
غلط و غیرالهی، اقدامات فردی نمی تواند كشور و جامعه را به سعادت برساند
اما در نظامهای متكی بر نقشه الهی، تخلفات فردی قابل اصلاح و مشكلات و
نقائص قابل رفع است و این واقعیت، اهمیت بی نظیر تشكیل نظام مبتنی بر نقشه
الهی را در سعادت ملتها اثبات می كند.
حضرت آیتالله خامنهای حفظ اصل نظام و
مرزهای هویتی آن را، چالش واقعی و اصلی ملت ایران با زورگویان جهانی در سی
ویك سال اخیربرشمردند و افزودند: وجود نظام اسلامی و آثار پربركت آن در
بیداری و تحرك دنیای اسلام، منافع مستكبران عالم را به خطر انداخته و همه
ظالمان و مستبدان جهان را به همدستی و معارضه شدید با جمهوری اسلامی كشانده
است لذا همه باید در حفظ وتحكیم نظام و اركان آن، تمام تلاش خود
را به كار گیرند.
ایشان با تأكید بر «توحید» به عنوان پایه
اصلی نظام، عدالت و «كرامت انسان و خواسته ها و آرای مردم» را پایه های
دیگر نظام اسلامی خواندند و افزودند: در پرتو این نگاه اسلامی، نقش و حضور
مردم و مظهر مهم آن یعنی انتخابات ،از مسائل اصلی جامعه و كشور به شمار می
آید و به همین علت انتخابات در جمهوری اسلامی، امری واقعی است نه صوری و
تقلیدی.
رهبر انقلاب اسلامی، با اشاره به فرمان
امام علی (ع) به مالك اشتر درباره ترجیح دادن رضایت عامه بر خواست خواص
افزودند: اساس انتخابات، حضور مردم و دخالت دادن آرای عامه در مسائل كشور
است كه این مسئله آثار پربركتی از جمله ناامیدی روزافزون
دشمن از مقابله با نظام را به همراه می اورد.
رهبر انقلاب اسلامی اساس فتنه پس از
انتخابات را، نفی آرای مردم، خدشه وارد آوردن به حضور ملت و اتهام و تهمت
به نظام برشمردند و تأكید كردند: افرادی با ارتكاب این گناه بزرگ حاضر
نشدند در مقابل قانون، " داور و شیوه داوری كه قانون تعیین كرده است"،
تسلیم شوند.
ایشان در تشریح آثار مثبت انتخابات در
نظام اسلامی ،آرای مردم در انتخابات را نتیجه تشخیص خود آنها دانستند و
افزودند: در نظام اسلامی برخلاف غالب كشورهای مدعی دمكراسی، باندهای قدرت و
ثروت تعیین كننده آرای مردم نیستند و ملت به تشخیص خود تصمیم می گیرد
البته ممكن است این تشخیص در موردی غلط باشد اما بهرحال تصمیم مردم است و
باید در مقابل آن تسلیم بود.
ایشان، رقابت سالم، افزایش نشاط جامعه،
قدرت بیشتر نظام و تحول در مدیریت را از دیگر بركات حضور مردم در انتخابات
نظام اسلامی برشمردند و افزودند: بهترین شكل استمرار یك نظام اجتماعی تحول
در عین ثبات است و بر همین اساس در جمهوری اسلامی ضمن حفظ ثبات و هندسه
اصلی، رقابتهای انتخاباتی و تحولات ناشی از آن در چارچوب نظام صورت می گیرد
و طبعاً اگر كسی در اقدامی غلط ،با شكستن این چارچوب وارد رقابتهای
انتخاباتی شود از قواعد صحیح انتخاباتی خارج شده است .
حضرت آیتالله خامنهای، مرزبندی شفاف و
صریح با دشمنان نظام را از دیگر ضروریات حضور در رقابتهای انتخاباتی
خواندند و افزودند: كمرنگ كردن مرزها خطایی فاحش است و باعث
سردرگمی مردم می شود بنابراین باید از مخالفان نظام اعلام برائت
شود و مرزها كاملاً روشن باشد.
ایشان در همین زمینه خاطرنشان كردند: اگر
مرزها شفاف نشود عده ای می توانند با قصد خیانت و بدون اینكه شناخته شوند
وارد چارچوب شوند ضمن اینكه عده ای دیگر نیز بدون آنكه متوجه باشند
از مرزها خارج می شوند بنابراین عدم مرزبندی اشتباهی بزرگ است.
حضرت آیتالله خامنهای ترجیح مصالح و
منافع ملی بر منافع شخصی و حزبی را از دیگر ضروریات برگزاری انتخابات سالم
برشمردند و تأكید كردند: انتخاباتی كه با این ویژگیها انجام شود بدون شك
موجب رضایت و نشاط مردم و پیشرفت كشور خواهد بود.
ایشان موقعیت كنونی نظام را در موارد
فراوانی، به مراتب بهتر از گذشته خواندند و خاطرنشان كردند: امروز نفس گرم
امام راحل عظیم الشأن در میان ما نیست و حادثه ای مانند دفاع مقدس نیز كه
موجب غیرت و جوشش مردم و جوانان می شد، وجود ندارد اما 31 سال پس از پیروزی
انقلاب ،مردم و بویژه جوانان در كمال پاكی و آراستگی روحی، حماسه بی نظیر
22 بهمن امسال را بوجود می آورند و روز بزرگ و فراموش نشدنی نهم دی را می
آفرینند.
ایشان با تجلیل از احساس مسئولیت، بصیرت
تحسین برانگیز، غیرت، همت و آمادگی ملت بخصوص جوانان در دانشگاهها و در
جامعه افزودند: مردم امسال گرمتر و متراكم تر از هر زمان به میدان شتافتند
چرا كه احساس خطر كردند و فهمیدند كسانی به بهانه انتخابات و مسائل بعد از
آن، بر چهره نظام پنجه می كشند و افرادی كه گاهی نام امام و انقلاب و نظام
اسلامی را هم می آورند با حرف و عمل و تحریك، درست نقطه مقابل اهداف نظام
ایستاده اند.
رهبر انقلاب اسلامی با تأكید بر لزوم
قدرشناسی مسئولان از مردم افزودند: باید مبنای این حضور تعیین كننده ملت
یعنی دینداری و اطاعت از خدا را درك كنیم و با خدمت و جدیت بیشتر آن را قدر
بشناسیم.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به جبهه
گسترده دشمنان ملت ایران افزودند: مراكزی كه عمدتاً به دست صهیونیستها و
كمپانیهای بین المللی كنترل می شود با همه امكانات به مقابله با
نظام اسلامی ادامه می دهند و در داخل هم كسانی با تكرار حرفهای آنان، مورد
اعتماد دشمنان قرار می گیرند و زمینه ضربه به نظام اسلامی را برای آنان
فراهم می كنند اما بیداری عظیم و شوق آفرین ملت، ایمان آنان و علاقه مندی و
پایبندی مردم به مبانی نظام، پشتیبانی پروردگار را به همراه آورده است و
ملت و كشور در زمینه های مختلف به پیش رفته اند.
ایشان با تأكید مجدد بر مرزبندی با دشمنان
نظام اسلامی، در مسائل اصلی و هویتی، اختلاف نظر در مسائل فرعی را حتی
موجب پیشرفت دانستند و افزودند: هر حرفی و هر اقدامی ابتدا باید با وظیفه
اصلی یعنی حفظ و تقویت نظام اسلامی سنجیده و سپس بیان یا انجام شود.
رهبر انقلاب اسلامی در تشریح علت تكرار
مكرر ضرورت بصیرت خواص به غفلت برخی خواص در دوران مشروطه اشاره كردند و
افزودند: در آن هنگام ماهیت حقیقی توطئه های غربزده ها كشف نشد و آن انحراف
اساسی بوجود آمد اما این اشتباه نباید تكرار شود.
حضرت آیتالله خامنهای با اشاره به
حساسیت امام خمینی و برخورد بسیار قاطع ایشان در مقابله با جریانهای مخالف
قانون قصاص اسلامی افزودند: امام جامع الاطراف ما، ماهیت حقیقی آن مسئله را
درك كرد و به همین علت آن گونه برخورد نمود.
رهبر انقلاب اسلامی، حساسیت برروی كلیت
نظام را اصل شمردند و با تاكید بر لزوم تفكیك مسائل درجه دو با مسائل اصلی
افزودند : در مسائل فرعی اختلاف نظر مهم نیست و قابل حل است اما باید با
مرزبندی روشن در مسائل اصلی، صف كسانی كه پایبند هویت نظام هستند
با كسانی كه مخالف دینداری مردمند و با قانون معارضه می كنند مشخص شود .
ایشان نظام اسلامی را كشتی نجات خواندند و
با تأكید بر دعوت از همه افراد و عناصر برای حضور در چارچوب نظام
افزودند: افرادی كه حاضر نیستند قانون و رأی اكثریت را قبول كنند و نقطه
قوتی همچون انتخابات افتخارآفرین چهل میلیونی را تبدیل به نقطه ضعف می كنند
عملاً خود را از این كشتی نجات خارج می كنند و صلاحیت حضور در چارچوب نظام
اسلامی را از دست می دهند كه از دست داده اند.
حضرت آیتالله خامنهای در بخش دیگری از
سخنانشان، مسئله مجلس خبرگان را بسیار مهم و استثنایی خواندند و افزودند:
خبرگان مجموعه علمای صاحب نام و مورد اعتماد مردم در همه قضایا به ویژه
مسئله بسیار مهم انتخاب رهبری و مسائل مربوط به آن هستند.
رهبر انقلاب اسلامی همچنین با تشكر از
اعضای خبرگان و رئیس محترم آن ابراز امیدواری كردند تلاشهای آنان مورد رضای
پروردگار قرار گیرد.
در ابتدای این دیدار آیتلله هاشمی
رفسنجانی رئیس مجلس خبرگان گفت: این اجلاسیه خبرگان تحت تأثیر حضور گسترده
مردمی در راهپیمایی 9 دی و 22 بهمن، از نشاط و آمادگی بیشتری برخوردار بود و
جلسات طولانی مجلس خبرگان در فضایی آرام و توأم با انگیزه بالا برگزار شد.
آیت الله هاشمی رفسنجانی افزود: علاوه بر
اعضای مجلس خبرگان، دو میهمان، اوضاع داخلی و سیاست خارجی را تشریح كردند.
آیت الله هاشمی شاهرودی نایب رئیس مجلس
خبرگان در گزارشی از دو روز اجلاس خبرگان گفت: هفتمین اجلاسیه دوره چهارم
مجلس خبرگان با سخنان ریاست مجلس آغاز شد و در ادامه چند تن از اعضای مجلس
خبرگان به طرح دیدگاههای خود پرداختند.