سخنان ماندگار
یادت باشد که .....
بی احساس ترین کلمه "بی تفاوتی" است... مراقب آن باش
دوشنبه 26/2/1390 - 8:44
تغذیه و تناسب اندام
هر 3 تا 4 ساعت یک وعده
غذایی کوچک یا میان وعده بخورید که قندخونتان همواره یکنواخت باشد.
وقتی قند خون پایین بیفتد شما
احساس خستگی، عصبانیت و نا آرامی میکنید.
از کربوهیدراتهایی مثل نان تهیه
شده از غلات، میوهها و سبزی بیشتر استفاده کنید و پروتئینها را هم جزو غذاهایتان
بگنجانید. این مواد به دلیل اینکه خیلی آهسته هضم میشوند، سبب افزایش انرژی شما
میشوند.
آب بنوشید. در صورت کم آبی احساس خستگی بیشتری خواهید کرد.
غذای
خوب و سالم بخورید، هنگام شب خوب بخوابید، به موسیقی گوش دهید.
مطالعات نشان
میدهند، کارمندانی که در حین کار کردن به موسیقی گوش میدهند 10 درصد بیشتر کارایی
دارند .
وقتی خسته شوید، استراحت کمی داشته باشید.
پیادهروی و قدم زدن را فراموش نکنید و اگر پشت میز مینشینید، هر از
گاهی بدنتان را بکشید.
تحقیقات نشان میدهد 20 دقیقه ورزش کردن میتواند به مدت
12 ساعت به شما انرژی بدهد.
ورزش کردن جریان خون را که حامل مواد مغذی و اکسیژن
است به عضلات افزایش دهد. بدن از موادمغذی برای تولید بیشتر انرژی استفاده
میکند.
يکشنبه 25/2/1390 - 13:54
خواص خوراکی ها
مهم ترین و شاخص ترین این گیاهان
با نقش فوق عبارتند از:
1-رزماری
(اکلیل کوهی):
این گیاه به عنوان دارویی تقویت کننده مغز در
پزشکی سنتی چین کاربرد دارد.این گیاه حاوی روغن عصاره ای است که فعالیت مغز را
تحریک کرده و هوشیاری را افزایش میدهد.
همچنین برای تقویت سیستم گوارش و ایمنی
بدن مفید است.برای برخورداری از خواص معجزه آسای این گیاه می توان آن را مثل چای دم
نمود و مصرف کرد و یا مثل چاشنی به غذا و سوپ اضافه کرد و یا از عصاره آن برای عطر
انگیز کردن خانه استفاده کرد.
2-نعناع:
نعناع و خانواده گیاهی آن مثل
سوسنبر و پودنه یکی از گیاهانی هستند که در علم پزشکی دارای چندین کاربرد
هستند.مثلا نعناع فلفلی و یا سوسنبر باعث افزایش مواد مترشحه مفید دستگاه گوارش می
شود.اغلب ناراحتی های گوارشی را تسکین می دهد.همچنین حاوی آنتی اکسیدان هایی است که
کبد را پاکسازی نموده،سموم را از بدن دفع نموده و بینایی را تقویت می کند.می توان
این گیاه را دم نموده و نیم ساعت بعد از صرف غذا نوشید تا از بروز ناراحتی های
گوارشی در امان بود.
3-آویشن:
در زمان سرما خوردگی و ابتلا به
آنفولانزا می توان مقداری از این گیاه را دم نموده و بنوشید.زیرا دارای خاصیت ضد
باکتریایی،ضد ویروسی و ضد عفونی کنندگی است.این گیاه همچنین در تنظیم سیستم گوارش و
پیشگیری از نفخ موثر است.
4-مریم گلی:
مریم گلی باعث افزایش اکسیژن
در بخش کورتکس مغز و بهبود نیروی تمرکز می شود.این گیاه در تقویت عملکرد مغز بسیار
موثر است.روش مصرف آن می تواند به عنوان چاشنی باشد .
5-پیاز کوهی:
یکی از خانواده های سیر و
پیاز،سوسن یا پیاز کوهی است که حاوی مقدار قابل توجهی از ویتامین c و مواد معدنی
ضروری مثل پتاسیم،کلسیم،آهن و فولیک اسید می باشد.
در پزشکی چین برای پاک سازی
بینی گرفته،پیشگیری از بوی بد دهان،تسکین درد معده،تقویت کمر و افزایش گردش خون و
درمان سردی دست و پا استقاده می شده است.این گیاه نیز می تواند به عنوان چاشنی و
مطابق با ذائقه،به بعضی غذاها اضافه شود.
6-ریحان:
این گیاه یکی از ترکیبات
غذایی مورد علاقه مردم ایتالیا است .بوی این گیاه انرژی را مضاعف میکند و سرشار از
بیوفلاونوئیدی است که در حفظ سلول های DNA از تشعشعات مفید است.
7-گشنیز:
این گیاه نیز تقویت کننده انرژی و
سیستم ایمنی بدن است و هضم را نیز بهبود می بخشد.
8-جعفری:
مردم چین از این گیاه برای خنک
نگه داشتن کبد و پاکسازی چشم استفاده می کردند. گفته می شود که این گیاه چشم را از
تشعشعات UV حفظ می کند .
گیاهان نام برده به طرق مختلفی می تواند مورد استفاده
واقع شود .مثلا به عنوان ترکیب اصلی غذا،به صورت دم کرده و یا به صورت مجزا و خام
مصرف شود.
يکشنبه 25/2/1390 - 13:51
داستان و حکایت
پیرمردی ضعیف و رنجور تصمیم گرفت با
پسر و عروس و نوه ی چهارساله اش زندگی کند. دستان پیرمرد می لرزید، چشمانش تار شده
بود و گام هایش مردد و لرزان بود.
اعضای خانواده هر شب برای خوردن شام دور هم
جمع میشدند، اما دستان لرزان پدربزرگ و ضعف چشمانش خوردن غذا را تقریبا برایش مشکل
میساخت. نخود فرنگیها از توی قاشقش قل میخوردند و روی زمین میریختند، یا وقتی
لیوان را میگرفت غالبا شیر از داخل آن به روی رومیزی میریخت. پسر و عروسش از آن
همه ریخت و پاش کلافه شدند.
پسر گفت: ” باید فکری برای پدربزرگ کرد. به قدر کافی ریختن شیر و غذا خوردن پر سر و
صدا و ریختن غذا بر روی زمین را تحمل کرده ام.” پس زن و شوهر برای پیرمرد، در
گوشهای از اتاق میز کوچکی قرار دادند. در آنجا پیرمرد به تنهایی غذایش را میخورد،
در حالی که سایر اعضای خانواده سر میز از غذایشان لذت میبردند و از آنجا که پیرمرد
یکی دو ظرف را شکسته بود حالا در کاسهای چوبی به او غذا میدادند.
گهگاه آنها
چشمشان به پیرمرد میافتاد و آن وقت متوجه میشدند هم چنان که در تنهایی غذایش را
میخورد چشمانش پر از اشک است. اما تنها چیزی که این پسر و عروس به زبان میآوردند
تذکرهای تند و گزندهای بود که موقع افتادن چنگال یا ریختن غذا به او
میدادند.
اما کودک چهارسالهشان در سکوت شاهد تمام آن رفتارها بود. یک شب قبل
از شام مرد جوان پسرش را سرگرم بازی با تکههای چوبی دید که روی زمین ریخته بود. با
مهربانی از او پرسید:” پسرم ، داری چی میسازی ؟” پسرک هم با ملایمت جواب داد : ”
یک کاسه چوبی کوچک، تا وقتی بزرگ شدم با اون به تو و مامان غذا بدهم .” و بعد
لبخندی زد و به کارش ادامه داد.
این سخن کودک آن چنان پدر و مادرش را تکان داد
که زبانشان بند آمد و سپس اشک از چشمانشان جاری شد. آن شب مرد جوان دست پدر را گرفت
و با مهربانی او را به سمت میز شام برد.
قدرت درک کودکان فوق العاده است. چشمان آنها پیوسته در حال
مشاهده، گوشهایشان در حال شنیدن. ذهنشان در حال پردازش پیامهای دریافت شده است.
اگر ببینند که ما صبورانه فضای شادی را برای خانواده تدارک میبینیم، این نگرش را
الگوی زندگی شان قرار می دهند.
يکشنبه 25/2/1390 - 13:14
شخصیت ها و بزرگان
کودکی و نوجوانی
ملاصدرا در روز نهم
جمادیالاول سال ۹۸۰ هجری قمری، در شیراز و در محلهٔ قوام زاده شد و او را محمد نام
نهادند. به روایتی پدر او خواجه ابراهیم قوام، مردی دانشمند و وزیر حاکم پارس بود و
صدرالدین محمد تنها فرزند او، بر اثر دعا به وجود آمد. به باور هانری کربن خواجه
ابراهیم بازرگان بود و به خرید و فروش مروارید، شکر بنگاله و شال کشمیری میپرداخت.
وی هر از گاهی برای به دست آوردن مروارید به مغاص لؤلؤ در بحرین
میرفت.
ابراهیم قوام در آغاز، محمد کوچک را به مکتبخانهٔ
ملااحمد در محلهٔ قوام و به نزد ملااحمد برد. محمد دو سال در این مکتبخانه خواندن
و نوشتن و قرائت قرآن را فراگرفت. سپس او را به یک معلم خانگی به نام ملا عبدالرزاق
ابرقویی سپردند تا به محمد صرف و نحو بیاموزد.
دو پیشامد سبب وقفه در تحصیل محمد نوجوان شد، یکی وفات
ملا عبدالرزاق ابرقویی بود که محمد نوجوان را در مرگ استاد خود سوگوار کرد و دیگر
وفات شاه طهماسب اول صفوی و به پادشاهی رسیدن شاه اسماعیل دوم صفوی که سبب ناامنی
ایران از جمله شیراز گشت، و ابراهیم قوام از بیم جان خانوادهٔ خود را از شیراز به
امیرنشینهای جنوب خلیج فارس کوچاند.
پس از مرگ یا کشته شدن شاه اسماعیل دوم و با به
فرمانروایی رسیدن شاه عباس اول دوران هرج و مرج به پایان رسید و ابراهیم و
خانوادهاش به شیراز بازگشتند. محمد به فرمان پدرش به بصره رفت و در حجرهٔ بازرگانی
شیرازی به نام یوسف بیضاوی که پدرش با او قرارداد بازرگانی بسته بود، به کار مشغول
شد.
سه ماه پس از آن، ابراهیم قوام به دیار باقی شتافت و
محمد سوگوار ناگزیر به شیراز بازگشت و به گرداندن حجرههای بازرگانی پدرش
پرداخت.
زندگی و تحصیل در
اصفهان
ملاصدرای جوان پس از فراغت یافتن از تأمین نیازمندیهای
خانوادهاش، به آرزوی دیرینهٔ خود جامهٔ عمل پوشانید و به اصفهان مهاجرت نمود. او
در مدرسهٔ خواجهٔ اصفهان از محضر درس استادانی چون شیخ بهایی، میرداماد (معلم ثالث)
و میرفندرسکی بهره جست. ملاصدرا دروس فقه، علوم حدیث و تفسیر را از شیخ بهایی، حکمت
الهی و حکمت شرق و غرب را از میرداماد و علم ملل و نحل را از میرفندرسکی
آموخت.
به روایتی دیگر، ملاصدرا در سن ۶ سالگی به همراه پدرش
به قزوین رفت و دوران نوجوانیاش را در آن سامان سپری کرد و در همانجا با شیخ
بهایی و میرداماد آشنا شد و پس از انتقال پایتخت به اصفهان، با استادانش به اصفهان
مهاجرت نمود.
به هر حال شاه عباس اول در پایان سال ۹۹۹ هجری قمری
(به روایتی ۱۰۰۶)، از قزوین به اصفهان نقل مکان کرد و این شهر را به پایتختی خویش
برگزید.
در بخشکردن میراث یکی از توانگران اصفهان، هوش، آگاهی
و دانش ملاصدرا در مسائل فقهی بر شاه عباس آشکار شد و شاه تصمیم گرفت تا از مدرسهٔ
خواجه بازدید کند و با شیخ بهایی و ملاصدرا بیشتر آشنا شود.
ملاصدرا پس از کسب درجهٔ اجتهاد، به تدریس در مدرسهٔ
خواجه پرداخت، اما از آنجایی که نظریاتش در برخی مسائل فقهی با بیشتر دانشمندان
قشری اصفهان متفاوت بود، او را به بدعتگذاری در دین متهم ساختند و خواهان اخراج او
از مدرسه و در نهایت تبعید او از اصفهان شدند. بدین سان ملاصدرا از اصفهان تبعید
شد. او راه مورچهخورت را در پیش گرفت و از آنجا راهی قم گشت.
دوران تبعید
ملاصدرا در
دوران تبعید به حوزههایی رفت اما به او اجازه نمیدادند.جلوی دگر اندیشی گرفته
میشد و او را مرتد اعلام میکردند.ملاصدرا به مدت ۵ یا ۷ سال در کهک قم و در تبعید
زیست، اما هرگز کار تدریس و پژوهش را رها نکرد و در همان روستای کوچک و دورافتاده
به برگزاری جلسات درس مبادرت نمود. دروس وی بیشتر دربارهٔ افکار و باورهای حکیمان و
دانشمندان ایرانی مانند شهابالدین سهروردی، ابن سینا و ابویعقوب الکندی و برخی از
دانشمندان اندلسی همچون ابن عربی و ابن رشد بودند. به روایتی دیگر، او در این مدت
به ریاضت و عبادت پرداخت و مدتی را نیز در شهر قم سپری نمود.
بازگشت به شیراز
حکومت صفوی و در رأس
آنان شاه عباس تمایلی به تبعید ملاصدرا از اصفهان نداشتند و شاه عباس به اجبار
علمای اصفهان به این کار تن داد. از این رو، اللهوردیخان حاکم فارس، بر آن شد که
برای این دانشمند در شیراز مدرسهای ساخته و از او برای تدریس در این مدرسه دعوت
کند. با پایان یافتن ساخت و ساز بخش مهمی از این مدرسه که بعدها به مدرسهٔ خان نامی
شد، اللهوردیخان از ملاصدرا پنهانی دعوت نمود تا به زادگاه خویش
بازگردد.
ملاصدرا پس از بازگشت به شیراز، تدریس در این مدرسهٔ
نوساز را آغاز کرد. در این مدرسه افزون بر حکمت و فقه، ادبیات، اخترشناسی، ریاضیات،
شیمی، معرفةالارض (زمینشناسی) و علوم طبیعی نیز تدریس میشد. اهمیت این مدرسه از
مدرسهٔ خواجهٔ اصفهان نیز فزونی یافت.
باورها
ملاصدرا
شیعهمذهب و پیرو آئین دوازدهامامی بود، به اصول و فروع دین اسلام و مذهب شیعه
اعتقاد داشت اما در عین حال، بسیار انعطافپذیر بود و اگر نگرشهای برخی از
دانشمندان سنیمذهب مانند ابن عربی و یا ابن رشد را درست مییافت،
میپذیرفت.
عرفان شیعی
ملاصدرا بر این
باور بود که مذهب شیعه دو وجه دارد، وجه ظاهری، یعنی همان شریعت و احکام دینی، و
وجه باطنی، که همان درونمایه و حقیقت مذهب شیعهاست و ملاصدرا آنرا عرفان شیعی
مینامید. او برای رستگاری انسان، هم شریعت و پایبندی به فرایض دین را لازم میشمرد
و هم سیر و سلوک عرفانی برای رسیدن به حقیقت مذهب شیعه را ضروری میدانست. این در
حالی بود که بیشتر دانشمندان قشری اصفهان، دید خوبی نسبت به عرفان نداشتند. ایشان
بر این باور بودند که بسیاری از عارفان، به احکام دین اسلام پایبند نیستند و عمل به
فرایض دینی را برای رسیدن به رستگاری لازم نمیبینند. یکی از دلایل تبعید ملاصدرا
از اصفهان همین باور بود.
ملاصدرا اگرچه به عرفان باور داشت، اما کوتاهی از
احکام و واجبات دین را به بهانهٔ سیر و سلوک عرفانی رد میکرد. با دانشمندان قشری
نیز به دلیل ستیز با عرفان شیعی مخالف بود. همچنین با برخی از صوفیان که عمل به
واجبات دینی را ضروری نمیدانستند، مخالف بود. البته برخی معتقدند ملاصدرا با ادغام
فلسفه وعرفان نا خواسته راه را برای بسته شدن مسیر فلسفه ورزی در جهان اسلام فراهم
کرد.
دیدگاه ملاصدرا پیرامون
تقلید
ملاصدرا در طول زندگی علمیاش، دیدگاههای گوناگونی را پیرامون
مسئلهٔ تقلید عنوان کردهاست. گاهی آنرا با شروطی پذیرفته و گاه به کلی آنرا
مردود شمردهاست (مانند نوشتار او در کتاب المشاعر). شاید به سبب مخالفت برخی علمای
اصفهان با او و به این دلیل که ایشان را برای راهنمایی مردم واجد شرایط
نمیدانستهاست.[نیازمند منبع]
میتوان چنین گفت که ملاصدرا بر این باور بوده که
فراگیری دانش از جمله فقه، حدیث و تفسیر و نیز سلوک در عرفان شیعی بر همهٔ مسلمانان
واجب عینی است، نه واجب کفایی، و هر مسلمان باید با فراگیری این دانشها به درجهٔ
اجتهاد برسد و اگر گروهی از مسلمانان بنا به دلایلی پذیرفتنی به این درجه دست
نیافتند، آنگاه میتوانند از مجتهد تقلید کنند، به شرط آنکه تقلید ایشان آگاهانه
بوده و واجد بودن مجتهد نیز بر ایشان آشکار شده باشد.[نیازمند
منبع]
قضا و قدر
ملاصدرا به قضا
و قدر الهی باور داشت و در «رسالة فیمسئلة القضاءِ و القدر» آنرا توضیح دادهاست.
قضا، در کلام اسلامی، به معنای حکم خدا (از دیدگاه سرچشمه، منشاء و پیدایش موجودات)
و قدر به معنای اندازه، و تعیین اندازه، منزلت یا جایگاه کسی یا چیزی است. ملاصدرا
بر این باور بود که قضا قابل تغییر نیست زیرا حکم خداوند تغییر نمیکند. اما قدر یا
سرنوشت، قابل تغییر است زیرا در گرو اعمال انسان میباشد. انسان میتواند با
نیکوکاری به رستگاری برسد یا با زشتکاری بدبختی خویش را رقم بزند و در این مورد
مختار است.
ملاصدرا با پیرپرستی مخالف بود و اگر او را صاحب
کرامات مینامیدند، نمیپذیرفت.
حکمت متعالیه
مکتب ملاصدرا که
حکمت متعالیه نامیده میشود، بر اصل «وجود» و تمایز آن از «ماهیت» استوار است. پیش
از ملاصدرا فیلسوفان قادر به فهم تفاوت این دو نبودند، اما ملاصدرا مرز این دو
مفهوم را به خوبی روشن نمود. بنابر دیدگاه او، بدیهیترین مسئلهٔ جهان، مسئلهٔ وجود
یا هستی است که ما با علم حضوری و دریافت درونی خود آنرا درک کرده و نیازی به
اثبات آن نداریم. اما ماهیت آن چیزی است که سبب گوناگونی و تکثر پدیدهها میشود و
به هر وجود قالبی ویژه میبخشد. همهٔ پدیدههای جهان در یک اصل مشترکند که همان
«وجود» نام دارد و وجود یگانهاست زیرا از هستیبخش (یعنی خداوند یگانه) سرچشمه
گرفته، اما ویژگیهای هر یک از این پدیدهها از تفاوت میان ذات و ماهیت آنها حکایت
دارد. برابر این دیدگاه، اصل بر وجود اشیاء است و ماهیت معلول وجود به شمار
میآید.
ملاصدرا در مخالفت با استادش میرداماد که خود پیرو سهروردی بود، مدعی شد
که «وجود» امری حقیقی است و ماهیت امری اعتباری. صدرا درباره حرکت نیز نظریه جدیدی
عرضه کرد که به حرکت جوهری مشهور است. تا قبل از آن تمامی فلاسفه مسلمان معتقد به
وجود حرکت در مقولات نه گانه عرض بودند و حرکت را در جوهر محال میدانستند. اما
صدرا معتقد به حرکت در جوهر نیز بود و موفق شد چهار جریان فکری یعنی کلام، عرفان،
فلسفه افلاطون و فلسفه ارسطو را در یک نقطه گرد آورد و نظام فلسفی جدید و مستقلی به
وجود آورد.
آثار
آثار صدرا را بالغ
بر پنجاه دانستهاند، که میشود آنها را بر حسب نوع تفکر موجود در پشت هرکدام در
دو دستهٔ اصلی جای داد: علوم نقلی و علوم عقلی.
الحکمة المتعالیة فی الأسفار الأربعة العقلیة
مفاتیح الغیب
أسرار الآیات
التعلیقة علی إلهیات الشفاء (ناتمام)
شرح اصول الکافی (ناتمام)
المشاعر
إیقاظ النائمین
رسالة فی
الواردات القلبیة (التسبیحات القلبیة)
رسالة فی الحشر
رسالة فی إتصاف
الماهیة بالوجود
رسالة فی التشخص
رسالة فی الحدوث
رسالة فی القضاء
والقدر
رسالة فی سریان الوجود
رسالة مسماة بإکسیر العارفین
تفسیر
القرآن الکریم:
الف ـ آیة النور
ب ـ آیة الکرسی
ج ـ سورة الأعلی
د
ـ سورة البقرة (ناتمام)
ه ـ سورة الجمعة
و ـ سورة الحدید
ز ـ سورة
الزلزال
ح ـ سورة السجدة
ط ـ سورة الطارق
ک ـ سورة الفاتحة
ل ـ
سورة الواقعة
م ـ سورة الیس
سه اصل
رسالة العرشیة
المظاهر الإلهیة
متشابهات القرآن
المسائل القدسیة (الحکمة القدسیة ـ القواعد الملکوتیة ـ
طرح الکونین)
أجوبة مسائل بعض الخلان
الشواهد الربوبیة فی المناهج السلوکیة
المبدأ والمعاد
زاد المسافر (زاد السالک)
رسالة فی إتحاد العاقل
والمعقول
أجوبة المسائل الجیلانیة
أجوبة المسائل الکاشانیة
أجوبة
المسائل النصیریة
رسالة فی إصالة جعل الوجود
التنقیح فی المنطق (اللمعات
الإشراقیة فی الفنون المنطقیة)
الحشریة
الخلسة
خلق الأعمال (الجبر
والتفویض ـ القدر فی الأفعال)
دیباجة عرش التقدیس
شواهد الربوبیة
الفوائد:
الف ـ رد الشبهات الإبلیسیة
ب ـ شرح حدیث «کنت کنزا مخفیا
...»
ج ـ فی بیان الترکیب بین المادة والصورة وإرتباطها بقاعدة بسیط الحقیقة
د ـ فی ذیل آیة الأمانة
ه ـ فی المواد الثلاث
رسالة اللمیة فی إختصاص
الفلک بموضع معین (حل الإشکالات الفلکیة)
رسالة فی المزاج
تفسیر سورة
التوحید (۱)
تفسیر سورة التوحید (۲)
رسالة الوجود
حل شبهة الجذر الأصم
کسر اصنام الجاهلیة
التصور والتصدیق
شرح الهدایة الأثیریة
التعلیقة
علی شرح حکمة الإشراق
الحاشیة علی القبسات
اثبات شوق الهیولی بالصورة
شرح حدیث «خلق الأرواح قبل الأجساد بألفی عام»
الحرکة الجوهریة
الحاشیة
علی الرواشح السماویة ( مشکوک )
تفسیر حدیث «الناس نیام فإذا ماتوا إنتبهوا»
(مشکوک)
رسالة فی الإمامة (مشکوک)
دیوان شعر (جمع آوری ملا محسن فیض)
نامهها (دو نامه به میرداماد و...)
الگو:شخصیت های معروف گذشته
ایران
متفرقه
کشکول (عبارات و
نکتههای برگزیدهٔ او از کتب فلسفی و عرفانی و شعر)
يکشنبه 25/2/1390 - 13:5
داستان و حکایت
یکی از جذاب ترین و معروف ترین افسانه ها و رموز کره
خاکی وجود تمدنی با تکنولوژی فوق بشری است که حدود 11000 سال پیش در جزیره ای بزرگ
به نام آتلانتیس زندگی می کردند از آتلانتیس بارها در کتب تاریخ باستان نام برده
شده اما کسی که اندیشه وجود آتلانتیس را در طی سالهای متمادی از گزند فراموشی حفظ
کرد فیلسوف نامی یونانی افلاطون ( 347 سال پیش از میلاد) شاگرد تیزهوش سقراط بود وی
نحقیقات زیادی در رابطه با آتلانتیس انجام داد و موفق به ایجاد نقشه مدوری از محل
تقریبی آتلانتیس شد وی همیشه بر این اعتقاد استوار بود که شهر افسانه ای آتلانتیس
به راستی روزی وجود داشته است . افلاطون در تحقیقان خود از منابع مختلفی از جمله
منابع دریانوردی باستان و داستانهای افرادی که آتلانتیس را مشاهده کرده بودند
استفاده کرد البته تحقیقات افلاطون هیچ گاه مورد اعتماد قرار نگرفت تا روزی که یک
دریانورد هلندی از روی نقشه های افلاطون موفق به کشف ویرانه های شهری در زیر
اقیانوس شد .
داستان آتلانتیس از زبان اسطوره
ها
داستان ساخته شدن و از بین رقتن جزیره افسانه ای
آتلانتیس بسیار طولانی و بزرگ است که حتی در کنب هومر نیز نقل شده اما کلیت ماجرا
از این قرار است که:
"" پوسیدون"" فرمانروای آبها در میان بزرگترین
اقیانوس تحت فرمانروایی خود جزیره ای را بنا میکند تا آن را به معشوقه خود , زنی با
عمر جاوبدان به نام "" کلیتو"" اهدا کند در میان این جزیره یک آتشکده بزرگ و تندیسی
از پوسیدون ""در حال راندن ارابه ای توسط اسب های بالدار"" ساخته شد گفته میشود
سرزمینی که شهر آتلانتیس در آن بنا شد به حد کافی وسیع و بزرگ بود و در طی سالها
مردمان زیادی در آن در آرامش و صلح زندگی میکردند زئوس فرمانروای آسمانها به عنوان
هدیه ای به پوسیدون علمی بسیار پیشرفته به آن سرزمین اهدا کرد به طوری که مردم در
آن دارای تمدنی فراتاریخی بودند , سالها بعد مردمی در آتلانتیس دچار وسوسه و طمع
نسبت به پادشاهی پوسیدون شدند و سعی در نابودی او کردند و روزی موفق شدند ""
کلیتو"" را که عمر جاوبدان داشت با استفاده از قدرت های اهریمنی نابود کنند
""پوسیدون"" نیز که با مرگ معشوقه اش بسیار عصبانی شده بود مردم آتلانتیس را مورد
غضب قرار میدهد و این شهر را به همراه تمام جزیزه و ساکنانش به اعماق اقیانوس می
کشاند و در اعماق بستر اقیانوس دفن می کند
نظرات جدید در مورد آتلانتیس
تقریبا تمامی مردم به وجود شهر آتلانتیس معتقدند
اما کسی به راستی از حقیقت وجود این شهر با خبر نیست تا به حال نیز به جز چند
اکتشاف دریایی مدرک مستندی در مورد این شهر در دسترس نیست , در داستانها و افسانه
هایی که در مورد این شهر وجود دارد از وجود ابزار آلاتی نام برده شده است که در
مقایسه با صنعت و تکنولوژی یازده هزار سال پیش و حتی تمدن امروز نیز بسیار پیشرفته
به نظر میرسد مانند اینکه از وجود فضاپیماها و سوختهای پرقدرت و ... نام برده شده
به همین دلیل عده ای بر این اعتقادند که آتلانتیس در واقع محل سکونت توده ای از
موجودات فضایی است و این شهر در واقع توسط موجودات فرازمینی بنا شده است و این که
شاید این شهر هنوز هم پا برجاست و در اعماق اقیانوس به زندگی خود ادامه میدهد و
شاید محلی برای تحقیقات انسان شناسی موجودات فرازمینی به شمار می اید
پس دقت کنید شاید موجودات فرازمینی سالها با ما
همسایه بوده اند شاید نزدیک ترین دوست شما درواقع یک غریبه فرازمینی باشد که شما را
مورد تحقبقات خود قرار داده است پس اگر فردا در خیابان یک فرازمینی را دیدی تعجب
نکنید آنها سالها با ما هم وطن بوده اند
يکشنبه 25/2/1390 - 13:2
دانستنی های علمی
ریاضیات شیرین
می شه ضرب n رقم 1 در یك عدد دو رقمی :
اعداد دو رقمی كه جمع ارقامشان كمتر از
10 باشد : در این حالت عدد دهگان را می نویسیم و به تعداد یك واحد كمتر از یك ها
مجموعارقام عدد دورقمی را می نویسیم و سپس یكان را می نویسیم.
35 à 3+5=8 1111111 x
35 = 38888885
27 à 2+7=9 111111 x 27 = 2999997
اعداد دو رقمی كه جمع
ارقامشان از 10 بیشتر باشد : در این حالت به رقم دهگان یك واحد اضافه كرده و می
نویسیم و سپس جمع نهایی عدد دورقمی را به تعداد دو واحد كمتر از یك ها نوشته و یك
واحد از جمع نهایی كم كرده آنرا در جایگاه دهگان نوشته و سپس یكان را می
نویسیم
48à 4+8=12 à 1+2=3 1111111 x 48 = 53333328
67 à 6+7=13 à 1+3=4
11111111 x 67 = 744444437
يکشنبه 25/2/1390 - 12:58
دانستنی های علمی
نکات جالب فیزیکی......
- كمترین درجه حرارت ثبت
شده: نقطه ی جوش هلیوم 273- C
- بیشترین درجه حرارت ثبت شده: انفجار بمب
هیدروژنی 100000000K
- پلاسما حالتی از ماده است كه ماده در دمای 20000
كلوین قرار دارد.
- رابطه ی رنگ ستارگان با دمایشان:
ستارگان ابی
داغتر از خورشید و قرمز ها سردتر از ان هستند
بیشتر ستارگان داغتر از خورشید بین
ده تا صد برابر خورشید جرم دارند
يکشنبه 25/2/1390 - 12:55
سخنان ماندگار
پر معنیترین کلمه "ما" است
آن را بکار ببندیم
عمیقترین کلمه "عشق" است
به آن ارج بنهیم
بی رحمترین کلمه "تنفر" است
آن را از بین ببریم
سرکشترین کلمه "هوس" است
با آن بازی نکنیم
خود خواهانهترین کلمه "من" است
از آن حذر کنیم
ناپایدارترین کلمه "خشم" است
آن را فرو ببریم
بازدارترین کلمه "ترس" است
با آن مقابله کنیم
با نشاط ترین کلمه "کار" است
به آن بپردازیم
پوچترین کلمه "طمع" است
آن را در خود بکشیم
سازندهترین کلمه "صبر" است
برای داشتنش باید دعا کنیم
روشنترین کلمه "امید" است
به آن امیدوار باشیم
ضعیفترین کلمه "حسرت" است
توجهی به آن نداشته باشیم
تواناترین کلمه "دانش" است
آن را فراگیریم
محکمترین کلمه "پشتکار" است
ایكاش آن را داشته باشیم
سمیترین کلمه "غرور" است
باید در خود بشکنیمش
سستترین کلمه "شانس" است
به امید آن نباشیم
شایعترین کلمه "شهرت" است
دنباله رو آن نباشیم
لطیفترین کلمه "لبخند" است
آن را همیشه حفظ کنیم
حسرت انگیزترین کلمه "حسادت" است
از آن فاصله بگیریم
ضروریترین کلمه "تفاهم" است
سعی كنیم آن را ایجاد کنم
سالمترین کلمه "سلامتی" است
به آن اهمیت بدهیم
اصلیترین کلمه "اطمینان" است
به آن اعتماد کنیم
بیاحساسترین کلمه "بی تفاوتی" است
مراقب آن باشیم
دوستانهترین کلمه "رفاقت" است
از آن سوء استفاده نکنیم
زیباترین کلمه "راستی" است
با آن روراست باشیم
زشتترین کلمه "دورویی" است
یک رنگ باشیم
ویرانگرترین کلمه "تمسخر" است
دوست داری با تو چنین کنند؟
موقرترین کلمه "احترام" است
برایش ارزش قایل شویم
آرامترین کلمه "آرامش" است
امید داشته باشیم تا به آن برسیم
عاقلانهترین کلمه "احتیاط" است
حواسمان را جمع کنیم
دست و پاگیرترین کلمه "محدودیت" است
اجازه ندهیم مانع پیشرفتمان بشود
سختترین کلمه "غیرممکن" است
باور كنیم كه وجود ندارد
مخربترین کلمه "شتابزدگی" است
مواظب پل های پشت سرمان باشیم
تاریکترین کلمه "نادانی" است
آن را با نور علم روشن کنیم
کشندهترین کلمه "اضطراب" است
آن را نادیده بگیریم
صبورترین کلمه "انتظار" است
منتظرش باشیم
بیارزشترین کلمه "انتقام" است
بگذاریم و بگذریم
ارزشمندترین کلمه "بخشش" است
سعی خودمان را بکنیم
قشنگترین کلمه "خوشروئی" است
راز زیبائی در آن نهفته است
تمیزترین کلمه "پاکیزگی" است
رعایت آن اصلا سخت نیست
رساترین کلمه "وفاداری" است
چه خوب است سر عهدمان بمانیم
تنهاترین کلمه "گوشه گیری" است
بدانیم که همیشه جمع بهتر از فرد بوده
محرکترین کلمه "هدفمندی" است
زندگی بدون هدف، واهی پیمودن است
و هــدفمنــدتـرین کلــمه "موفقیت" است
پس همه با هم پیش به سوی موفقیت...
چهارشنبه 21/2/1390 - 15:41
دانستنی های علمی
برای لاغر شدن، از بشقاب و رومیزی
آبی رنگ استفاده کنید. رنگ آبی اشتها را کم میکند .
اگر کم خواب هستید وسایل اتاق خواب
را به رنگ بنفش درآورید یا از چراغ خواب به رنگ بنفش استفاده کنید. رنگ بنفش آرامش
دهنده و خوابآور است.
اگر از کم خونی رنج میبرید، میوههای
قرمز رنگ مانند گیلاس ، توت فرنگی و گوشت قرمز مصرف کنید.
اگر بیحال و حوصله هستید، رنگ
نارنجی را انتخاب کنید، هنگام استحمام صبحگاهی از حوله و ابزار نارنجی استفاده
کنید، رنگ نارنجی. بیحالی شما را از بین میبرد.
گر مشکلی پیش روی شماست، از رنگ
نیلی استفاده کنید، رنگ نیلی کمک میکند تا بهتر بیندیشید.
اگر مضطرب هستید و فشار عصبی طاقت
شما را بریده است، از رنگ سبز استفاده کنید. رنگ سبز آرامبخش است و فشار خون را
کاهش میدهد.
افراد افسرده لباس زرد رنگ بپوشند. غذاهای زرد بخورند و
رنگ زرد را اطراف خود بجویند. رنگ زرد سطح انرژی را بالا برده و مانع افسردگی
میشود.
چهارشنبه 21/2/1390 - 15:37