دو دوست با پاي پياده از جاده اي در بيابان عبور مي کردند. بين راه سر موضوعي اختلاف پبدا کردند و به مشاجره پرداختند.
يکي از آنها از سر خشم، بر چهره ديگري سيلي زد . دوستي که سيلي خورده بود سخت آزرده شد ولي بودن آنکه چيزي بگويد، روي شنهاي بيابان نوشت:
امروز بهترين دوست من ، بر چهره ام سيلي زد.
آن دو کنار يکديگر به راه خود ادامه دادند تا به يک آبادي رسيدند. تصميم گرفتند قدري آنجا بمانند و کنار رودخانه استراحت کنند. ناگهان شخصي که سيلي خورده بود، لغزيد و در رود افتاد. نزديک بود غرق شود که دوستش به کمکش شتافت و او را نجات داد. بعد از آنکه از غرق شدن نجات يافت، بر روي صخره اي سنگي اين جمله را حک کرد:
امروز بهترين دوستم، مرا نجات داد.
دوستش با تعجب از او پرسيد: بعد از آنکه من با سيلي تو را آزردم، تو آن جمله را روي شنهاي صحرا نوشتي ولي حالا اين جمله را روي صخره حک مي کني؟
ديگري لبخند زد و گفت:
وقتي کسي ما را آزار مي دهد، بايد روي شنهاي صحرا بنويسيم تا بادهاي بخشش، آن را پاک کنند ولي وقتي کسي محبتي در حق ما مي کند بايد آن را روي سنگ حک کنيم تا هيچ بادي نتواند آن را از يادها ببرد.
دوستان لطف كنيد اين مطلبو تا آخر بخونيد .نظرم ندادي مهم نيست فقط بخون!!
سلام
يه سلام بهاري براي دلهاي هميشه بهاري دوستان عزيز تبياني
حالتون چطوره ؟؟؟؟
راستش نمي دونم بايد از كجا شروع كنم و از چي بگم
باور كنيد اينقدر حرف برا گفتن دارم كه اگه بخوام همشونو بگم مطمئنم از مطالب من كه هيچ از كل تبيان زده مي شيد!!!
آها گفتم "زده مي شيد "
فكر كنم اين موضوع خوبي باشه برا شروع
خب خداروشكر تبيان جديد هم مثل تبيان قبل رونق گرفته
اگه يه نگاه به همين قسمت مطالب روزانه بيندازيد متوجه مي شيد كه چي مي خوام بگم
متاسفانه بعضي از دوستان تازه وارد و همچنين بعضي از قديميهاي تبيان فكر مي كنند اگه اسمشون بره تو قسمت فعالان سايت شاهكار كردن
به همين خاطر هم روزانه حداقل مطلبي كه ثبت مي كنند 45 تا 50 مطلبه
خداييش يكي از مواردي كه باعث زدگي مي شه همينه
دوستان توجه كنيد كه اين اعضايي كه اسمشون جزو نفرات اول تا دهم فعالان هست يه شبه به اينجا نرسيدن
بخدا همشون زحمت كشيدن تا به اينجا رسيدن
متاسفانه مسئولين هم براي اين موضوع چاره اي نمي انديشن!!!
بگذريم
بعضي از دوستان قديمي هم كه ديگه افتخار نميدن مطلب بدن
هرچند كه هرروز براي گرفتن اكانت هم كه شده يه سري به تبيان مي زنن
و يا اينكه حداقل روزانه 3 يا 4 ساعت از وقتشون رو تو چت روم ها مي گذرونن ولي وقتي بهشون مي گي مطلب ثبت كن اين جواب رو مي شنوي :
"وقت ندارم،حسش نيست !!!"
به هرحال اينم يه جورشه ديگه اگه دوست داشتن مطلب ميدن و اگه نه كه...!
راستي چند روزه كه تو قسمت ثبت مطالب اسم بعضي هاشون رو هم مي بينم كه باعث خوشحالي منه
اميدوارم همين طور ادامه بدن و هر روز شاهد مطالب زيباشون باشيم
اين نيز بگذرد(كجايي ابوالفضل جونم كه ببيني از تكه كلام هات استفاده مي كنم)
و اما موضوع بعدي
بارها پيش اومده كه دوستان از من مي پرسن؛ چرا بين اين همه مطلب فقط مطالب عاطفي مي ثبتوني ؟!
اگه يادتون باشه من تو سايت قبلي هم يه بار نظر سنجي(!!) كردم كه چه نوع مطلبي بنويسم كه به اين نتيجه رسيدم عاطفي از همه بهتره و طرفدار بيشتري داره
شايد فكر كنيد كه عاشقم و يا شكست خورده در عشق كه اين همه مطلباي نا اميد كننده ميدم
بايد بگم كه عاشق هستم ولي نه اون طوري كه شما فكر مي كنيد
فقط مي تونم بگم كه:
" دلخوش عشق شما نيستم اي اهل زمين به خدا معشوق من بالايي است " ديگه چي بگم ؟؟
فكر كنم تا اين جا براي امروز بس باشه
جا داره اينجا از دوستاني هم كه لطف مي كنن نظر ميدن تشكر كنم
ديگه اسم نمي برم خودتون مي دونيد براي چي
از عزيزاني هم كه لطف مي كنن و سئوال مي پرسن خواهش مي كنم براي جواب دادن به سئوالشون حداقل آدرس ميلشون رو برام بذارن
اينم آدرس ميل خودم :
اگه دلت خواست نظر بدي آدرس ميلتو هم برام بذار
ممنون مي شم
خوش باشيد
ياحق