اصلا به من نیومده برای اولین بار یه مطلب عامیانه ثبت کنم. آره خب حقم داشتن که بعضی ها اعتراض کنند چون خودم می دونستم که باید ویرایشش کنم ولی خب امروز اصلا حوصله این کار رو نداشتم ولی به هر حال با این اوضاع و حالم اومدم براتون نوشتم دیگه!
ان شاء الله بعدا جبران می کنم.
می دونی وقتی خدا داشت بدرقم می کرد بهم چی گفت: بهم گفت جایی که داری می ری مردمی داره که
مرگ که بدونی بر می گردی پیشم....!
به کسی عشق بورز که لایق عشق باشه ، نه تشنه عشق، چون تشنه عشق روزی سیراب میشه!...
رنگین کمان پاداش کسانی است که تا آخرین قطره زیر بارون بمانند. پس تو همواره در زندگی
امیدوار باش و با تمام توان مبارزه کن و تسلیم مشو.
کاش می توانستیم هر روز چنان زندگی کنیم که گویی فردا خواهیم مرد، در این صورت چقدر زندگی
روی هر پله ای که ایستاده ای خدا یک پله بالاتر است نه به این دلیل که اون خداست بلکه بخاطر اینکه
دست تو بگیرد.
یادت نره!
خیلی وقتها برامون پیش اومده که در حال راه رفتن در خیابان هستیم که ناگهان پایمان پیچ خورده و ت
عادلمان را از دست می دهیم و بدتر از این حرکت آن است که چند نفری در حین این عمل، شاهد این
این اتفاق ممکن است برای تک تک ما افتاده باشد ولی شاید کمتر کسی به این حرکت توجه داشته یا
بخاطر همین این اتفاق را در بین بعضی از دوستان مطرح کردم و احساس آن ها را در این مورد
بررسی خواهیم کرد. احساسات بیان شده بدین گونه است:
شاید متوجه نباشید که اکثر واکنش ها به طور ناخوداگاه در جهت کم کردن استرس آن واقعه می
این اتفاق ممکن برای همه پیش بیاد، پس یک ضعف نیست. پس بهتر سعی کنیم راحت تر با این