موفقیت و مدیریت
راهكارهایی برای افزایش بازدهی كارمندان
مهارتهای زندگی > جامعه-
همه ما خواهان کار کردن در فضایی گرم و صمیمی و سرشار از شوق و
اشتیاق بهکار هستیم اما بهراستی راز رسیدن به چنین محیطی چیست و چطور
میتوانیم به بهترین وجه هم از کار کردن لذت ببریم و هم بیشترین کارایی را
داشته باشیم؟
شما فکر میکنید مهمترین عامل برای فراهم آوردن محیط کاری
مطلوب چیست؟ بیشک و بدون تردید مدیریت صحیح یکی از مهمترین موارد برای
بهوجود آمدن محیط کاری مطلوب و توأم با آرامش و صمیمیت است. اما منظور از
مدیریت مطلوب یا بازدهی بالا چیست؟ یک مدیر موفق چطور میتواند بیشترین
بازدهی را از کارمندان خود داشته باشد. درواقع مدیریت موضوعی است که برای
همه بهخصوص صاحبان شرکتها و کارفرمایان جالب است.
گامهای نخست
شما بهعنوان یک مدیر (بدون توجه به اینکه مدیریت چند نفر را برعهده
دارید) باید به شایستگی رابطه کاری افراد آگاه باشید. قبل از هر چیز باید
بتوانید بهنحوی کارآمد بر دیگران مدیریت داشته باشید و بهخوبی با آنها
سازش کنید؛ درواقع برای آنکه مدیر برتری باشید میتوانید همانگونه که دوست
پیدا میکنید، کارمند انتخاب کنید و همانقدر با افراد دوستانه برخورد
کنید. یکی از رموز موفقیت مدیران داشتن درک و سازش با دیگران است، همراه با
صبر، قاطعیت و رعایت عدل و انصاف. اما هر چقدر هم مدیر موفقی باشید باید
باز هم در جستوجوی راههای جدید پیشرفت و ترقی بیشتر باشید.
یکی دیگر از مواردی که مدیران باید به آن توجه داشته باشند انتخاب
کارمندان خوب است؛ اینکه بدانید افراد با چه خصوصیاتی میتوانند بهترین
کارایی را داشته باشند. داشتن تخصص لازم برای بخشهای تخصصی یکی از موارد
بسیار مهم است ولی در کنار آن انتخاب افرادی است که در چشمانشان برق اشتیاق
به کار، فعالیت و پویایی میدرخشد. یعنی باید کسانی را انتخاب کنید که فقط
برای پول کار نمیکنند بلکه بهکار خود علاقهمند هستند و از صمیم قلب کار
میکنند و در اداره، شرکت یا محل کار خود بسیار مؤثرند.
خلاقیت در مدیریت هم یکی از موارد بسیار مهم در مدیریت کارآمد است اینکه
بتوانید در فتار با همکاران خود پویایی و خلاقیت داشته باشید و هر چند وقت
یکبار ابتکاری به خرج دهید تا بتوانید انگیزه بیشتری برای کار کردن به
آنها بدهید. دادن اعتماد به نفس به کارکنان هم در بالا بردن کارایی آنها
بسیار مؤثر است اینکه به کارمندان خود اعتماد کنید، تواناییهایشان را باور
داشته باشید، به آنها امنیت بدهید و بگذارید بتوانند از کار خود لذت ببرند
و با شور و اشتیاق بیشتری کار کنند. یکی دیگر از مواردی که یک مدیر خوب
میتواند برای بالا بردن راندمان کاری کارمندان خود مدنظر قرار دهد این است
که فراموش نکند موفقیت کارمند او موفقیت خود اوست. پس این به نفع خود
شماست. کاری کنید تا کارمندانتان بتوانند موفق شوند و آنها را در این راه
کمک کنید. اگر واقعا بدانید از کارمندی با حقوق بالا چگونه به نفع شرکت
استفاده کنید، دیگر حقوق او بهنظرتان زیاد نمیرسد. در این صورت ممکن است
کارمندی با حقوق پایینتر که دائم مرتکب اشتباه میشود زیان بیشتری به شما
برساند.
بهنظر شما در چه صورت کارمندتان موفق است؟ یکی از موارد موفقیت رسیدن
به چیزی است بیش از آنچه انتظار میرفته. بنابراین به او کمک کنید به این
مرحله برسد. به او شهامت بدهید و اینقدر به این کار ادامه دهید تا موفق
شود. صبورانه به مشکلاتش گوش دهید. مشکلات و مسائل را با یکدیگر تجزیه و
تحلیل کنید و سپس تصمیم نهایی را بگیرید. یک مدیر موفق همیشه موفقیتهای
خود را در گرو موفقیت تکتک کارمندهایش میداند و مسئولیت شکست آنها را هم
برعهده میگیرد.
به کارمندانتان اجازه بدهید گاهی هم اشتباه کنند و با احترام آنها را
ببخشید. اطمینان داشته باشید اگر محترمانه با آنها برخورد کنید، دیگران
اشتباهشان را تکرار نمیکنند. قبول کنید همه ما ضعفهایی داریم و ممکن است
گاهی اشتباه کنیم البته هرگز اجازه ندهید کارمندی فریبتان بدهد و با عذر و
بهانههای بیجا از مهربانی و احترام شما سوءاستفاده کند. درواقع با شناخت
بیشتر تکتک کارمندان خود متوجه میشوید هدف هر کس از انجام بعضی اشتباهات و
تکرار بعضی خطاها چیست!
اما یک نکته مهم را هم فراموش نکنید. برای شناخت هر کدام از
کارمندانتان، خودتان رفتار آنها را مدنظر قرار دهید و به این نتیجه برسید.
هیچگاه کارمندانتان را از دید افراد دیگر ارزیابی نکنید زیرا شاید آن
افراد با یکدیگر دوست یا دشمن باشند و این دوستی و دشمنی مانع از
تصمیمگیری درست شما درباره آنها خواهد شد.
ارتباط مناسب
بهترین کاری که شما به عنوان یک مدیر میتوانید به وسیله آن بازدهی
بهتری از کارمندان خود بگیرید این است که با رعایت احترام متقابل بتوانید
ارتباط خوبی با آنها برقرار کنید.متأسفانه بیشتر مدیران از تعیین موقعیت
درست کارمندان خود ناتوان هستند. بنابراین ابتدا باید از خود سؤال کنید به
کسانی که اینجا کار میکنند چه نیازی دارم، از آنها چه میخواهم و چه
چیزهایی را نمیتوانم تحمل کنم؛ یعنی بهنوعی چه چیزهایی به راندمان کار
شرکت ضرر میزند؟ بنابراین هنگام استخدام کارمندان خود از آنها در مورد
تواناییها، قابلیتها و درخواستهایشان سؤال کنید و ببینید هرکس در چه
قسمت میتواند کاراتر باشد. ببینید چه چیزهایی در مورد نیازها، خواستهها و
علایق کارمندانتان مناسب است.
قدردانی؛ این لغت گاهی میتواند معجزه کند بهگونهای که حتی فکرش را هم
نمیکنید. کافی است امتحان کنید! گاهی با کلامی محبتآمیز، تشکر و نگاهی
گرم میتوانید توان کارمندان خود را بسیار بالا ببرید. قدردانی یعنی توجه و
ارزش قائل شدن برای کار دیگران. وقتی افراد را تشویق میکنید به آنها توان
و انگیزه میدهید انرژی بیشتری بگذارند و کمتر احساس خستگی کنند.
بدینگونه آنها احساس میکنند دیده میشوند. در غیراین صورت خود را مانند
ماشینی تصور میکنند که از آنها انتظار میرود با دکمه روشن و خاموش شروع
بهکار کنند؛ بدون اینکه حتی توجهی به آنها شود!
آیا شما بهعنوان یک رئیس به کارمند خود حق نمیدهید که وقتی احساس
میکند مانند یک ماشین با او رفتار میشود، هیچ آیندهای برای رسیدن به
نتیجه بهتر و تلاش بیشتر نداشته باشد؟ اما وقتی شما به هر نوعی (دادن
پاداش، تشویق، کلام مهرآمیز، تشکر و. . .) با کارمندان خود ارتباط خوبی
برقرار میکنید، به آنها یادآوری میکنید که متوجه چگونگی انجام کارشان
هستید و در واقع کسی هست که برای آنها و کارشان ارزش قائل است. هنگامی که
شما اینگونه رفتار میکنید، کارمندان شما احساس خواهند کرد درک میشوند و
مورد احترام قرار میگیرند. بدینترتیب، اعتمادبهنفسشان تقویت میشود و
میتوانند علاوه بر اینکه سعی میکنند خلاقیت بیشتری از خود نشان دهند،
تمام توان خود را نیز بهکار گیرند.
کارمندان شما افراد مهمی هستند
هرگز فراموش نکنید که هر انسانی توانایی انجام کار مهمی را دارد و یک
مدیر باید نسبت به این موضوع کاملا آماده باشد. درواقع افراد همانکاری را
انجام میدهند که شما از آنها انتظار دارید. اگر از آنها توقع داشته باشید
کاری را به خوبی انجام دهند، آن کار را به خوبی انجام میدهند اما برعکس
اگر پیوسته نگران اشتباه کردنشان باشید و نسبت به آنها اعتماد و اطمینان
نداشته باشید بازدهی ضعیفی هم خواهند داشت. در این صورت آنها احتمالا با
اجبار کار خواهند کرد.اما چگونه میتوانید به کارمندانتان احساس مهمبودن
بدهید؟ ابتدا با گوشکردن به حرفهایشان! بگذارید آنها بدانند که افکار و
عقایدشان برای شما محترم است و اجازه دهید تا عقاید خود را بیان کنند.
به آنها مسئولیت بدهید؛ معمولا هنگامی که به افراد مسئولیتی واگذار
میشود احساس مهمبودن میکنند اما مسئولیت بدون اختیار عمل به عزت نفس
آنها لطمه میزند. پس هنگامی که مسئولیتی به کارمندان خود میدهید به آنها
آزادی عمل بدهید و شرایط و امکانات مناسب را هم برای آنها فراهم کنید.
در واقع کلید موفقیت شما این است که بتوانید محیط کاری را بهوجود آورید
که افراد با شور و شوق و اشتیاق کار کنند. وقتی آنها در چنین محیطی قرار
بگیرند کمتر احساس خستگی میکنند، تلاششان بیشتر میشود و در حقیقت بازدهی
بیشتری هم بهدست میآورند. بدینترتیب شما مانند اعضای یک خانواده هستید
که هر کدام موفقیت خود را در گروی موفقیت دیگری میداند. اما شما بهعنوان
یک مدیر باید از مشکلات کارمندانتان آگاه باشید و آنها را در حل کردن
مشکلاتشان کمک کنید. هر چقدر کارمندان شما کمتر مشکل داشته باشند، بهتر کار
میکنند و بازدهی بیشتری هم خواهند داشت. اما فراموش نکنید همه افراد با
هم مساوی نیستند. بعضیها نمیخواهند با بقیه پیش بروند و دائم میخواهند
با جلب نظر دیگران نسبت بهخود، باعث تضعیف بقیه شوند. شما بهعنوان یک
مدیر هرگز نباید به بعضی کارمندان اجازه دهید مانع موفقیت کارگروهی شوند.
به هیچکس اجازه ندهید با کمکاری و درست انجام ندادن کارهایش، بازده کل
گروه را پایین بیاورد. البته توقع نداشته باشید همه خوب کار کنند و هیچگاه
هم تنشی بهوجود نیاید.همه ما گاهی شاهد تنشهایی در محیط کار هستیم زیرا
هرکس مشکلاتی دارد که فشار این مشکلات اغلب منجر به ایجاد تنش میشود. شاید
شما توانایی مقابله با همه تنشهای موجود را نداشته باشید اما میتوانید
آنها را تعدیل کنید، ناامید نشوید، سخت نگیرید و بدانید که بالاخره دیر یا
زود به راهحل مناسبی خواهید رسید.
يکشنبه 9/4/1392 - 23:14
ریزه کاری های خانه داری
از کارتن تخممرغ برای تفکیک، جابهجایی و موارد زیر استفاده کنید.
1- وسایل شکننده و تزیینی را داخل دستمال کاغذی پیچیده و برای استفاده بعدی داخل کارتن تخممرغ نگهداری کنید.
2-
شانه تخممرغ روشی ساده و ارزان برای نگهداری از وسایل ریزی مانند منجوق،
پیچ و مهره، لوازم اداری، تکههای اسباب بازی، بدلیجات، لوازم خیاطی و ...
است.
3- کارتن تخممرغ مناسب برای قرار دادن و تفکیک اشیاء ریزیست که قبل از شستشو داخل جیبهای لباس پیدا میشوند.
4- همچنین جایگزین ارزان و مناسبی برای پلات رنگ است.
5- جای هریک از تخممرغها بستر مناسبی برای کاشتن دانه است.
6- هنگام تعمیر کامپیوتر یا ساخت وسیله چوبی، قطعات ریز را به تفکیک داخل شانه تخممرغ بگذارید.
7- برای جلوگیری از وسایل شکستنی به جای فومهای بستهبندی پلیاستایرن از کارتن تخممرغ استفاده کنید.
8- جهت روشن کردن آتش کوره یا اشتعال در کمپ، کارتن تخممرغ وسیله مناسبی است.
9-
شانه تخممرغ مناسب جابهجایی تخممرغهای پخته و تزیین شده یک میهمانی و
حمل میوههای کوچک و رسیدهای مانند انجیر و زردآلو است که امکان له شدن
آنها وجود دارد.
يکشنبه 9/4/1392 - 22:12
مصاحبه و گفتگو
راههای تقویت جوانمردی در گفتو گو با دكتر غلامرضا آذری
مهارتهای زندگی > جامعه-
علیاصغرمحمدی:
«جوانمردی» از دیرباز در فرهنگ ما وجود داشته و جوانمردان جایگاه خاصی در دوران مختلف داشتهاند.
جوانمردی ابعاد مختلفی دارد و یکی از ویژگیهای بارز انسانهای
آزاده و پاکدامن است. جوانمردی عمری به درازای تاریخ ما دارد و هیچگاه
جوانمردی از بین نرفته. جوانمردی در جامعه کنونی ما کمرنگ شده اما همچنان
رگههایی از آن دیده میشود. جوانمردی به علل مختلف رنگ باخته و شاید در
روزگار مدرن جوانمردی معنایی نداشته باشد. ارزشها در جامعه تغییر کرده و
به تبع آن بسیاری از مسائلی که پیش از این نابهنجاری و غیراخلاقی قلمداد
میشد اکنون رنگ باخته و قبح آنها از بین رفته و به هنجار تبدیل شده است.
برای مثال در گذشته نه چندان دور کسبه و اصناف با هزینه خود مدرس دعوت
میکردند تا برایشان کتاب المکاسب را تدریس کند و آنها بیشتر با مسائل شرعی
و فقهی کسب آشنا شوند، چه شد که مکاسب آموزی توسط کسبه، اهل پیشه و فن و
حرفه به بوته فراموشی سپرده شده است؟
تا همین چند سال پیش مرسوم بود که برخی یک تار سبیل خود را بهعنوان
ضمانت نزد دیگری گرو میگذاشتند تا پول یا کالای مورد معامله را بازگردانند
اما اکنون چنین مواردی به تاریخ پیوسته و بسیاری از جوانان حتی تصور چنین
رفتاری برایشان سخت است. در گذشته نه چندان دور تشکلهای صنفی و شغلی در
ایران وجود داشت، نیروهای تولیدی و صاحبان اصناف و مشاغل به دلایل گوناگون
مانند داشتن اطلاعات و آگاهی نسبت به یکدیگر و کل اعضای یک صنف، کمک و
مساعدت به یکدیگر در مواقع بحرانی و احیانا ورشکستگی و... توافقنامه عرفی
یا پیمانها و منشورهایی صنفی یا اخوتنامه یا مرامنامه داشتند و همه ملزم
به اجرای مفاد آن بودند.
اکنون فرهنگ ما تغییر کرده، نهتنها جوانمردی از بین رفته بلکه پایبند
نبودن به وعده، نارو زدن به دیگری، از بینرفتن عاطفه و... جای آن را گرفته
است و مسائلی در جامعه رخ میدهد که تنها برخی از آنها در رسانه منعکس
میشود که تأسفبار است. این تغییر رفتارها در نوع برخورد فرزندان با پدران
و مادران و برعکس، زن و شوهر، کارگر و کارفرما، محیط کار، ترافیک، تعامل
با دیگران، معلم با شاگرد، استاد با دانشجو، مسئولان اجرایی با مردم و...
کاملا محسوس است و جالب اینکه ما نمیخواهیم این موضوع را بپذیریم و دائم
آن را کتمان میکنیم. ما از جوانمردان چه میدانیم؟ از شیخ رجبعلی خیاط،
مرشد چلویی، پوریای ولی، جوانمرد قصاب، تختی و... چه میدانیم؟ جوانمردی
میتواند نقش بسیار مهمی در زندگی ماشینی ما داشته باشد به شرط آنکه افزون
بر شناسایی، آن را رعایت کنیم. در اینباره گفتوگویی با دکتر غلامرضا
آذری، دارای مدرک دکتری علوم ارتباطات و تحصیلات تکمیلی در فلسفه و تاریخ
ارتباطات و عضو هیأت علمی گروه ارتباطات دانشگاه آزاد اسلامی واحدتهران
مرکز انجام دادهایم که میخوانید.
جوانمردی مفهومی چند بعدی است که یک بعد آن ریشه در تربیت خانوادگی
دارد. در خانوادههایی که راستگویی، درستکاری و صداقت حرف اول را میزند،
در اینگونه خانوادهها ساخت کلی مفهوم جوانمردی پیشگامتر از خانوادههایی
هستند که به این امور توجهی ندارند. اگر ریشههای باستانی و کهن فرهنگی
جوانمردی را بخواهیم بررسی کنیم، یک ریشه در ورزشهای باستانی دارد و ریشه
دیگر در ورزش پهلوانی مانند کشتی. در مجموع از نظر من به عنوان یک
ارتباطشناس، پهلوانی یا ریشههای ورزشی جوانمردی به تنهایی قادر به توصیف
این مفهوم نیستند. بنابراین به نظرم جوانمردی باتوجه به نگاه چندبعدی به
موضوع این است که از یک سو با ریشههای صحیح تربیتی خانوادگی باید روبهرو
باشیم و از سوی دیگر باید بررسی کنیم که ساختار فرهنگی یک جامعه تا چه حد
تابع موازین فرهنگ جوانمردی است.
اگر ما بتوانیم بین تربیت خانوادگی و مصداقهای عملی آن در جامعه مانند
دروغنگفتن و توجه به احقاق حق و اینکه ما به تربیتی رو کنیم که بتواند فرد
را به تعادل رفتاری صحیح رهنمون کند، شاید بتوان از این استنباط به این
واقعیت رسید که افراد جوانمردان، اصولا افرادی هستند که در همه جوامع اسوه،
الگو و شاهراه اخلاقی هستند بنابراین سقف سنیای که من برای اینها تعریف
میکنم اصولا پس از دوران شکلگیری تربیت کامل است؛ برای آقایان 20تا22سال و
برای خانمها 18 تا20 سال. البته درست است که جوانمردی واژهای مردانه است
ولی میتوان گفت پدری که همه اسوههای اخلاقیاش رویکرد آرمان طلبانه به
مفهوم جوانمردی دارد، صددرصد روی فرزندان دخترش نیز تاثیر میگذارد و
تقریبا دخترانی که در این خانوادهها تربیت میشوند زنانی هستند از صنف و
سیاق این تعریفی که ما ارائه کردیم.
- چه ویژگیهایی میتوان برای این افراد ذکر کرد؟
اولین ویژگی سلامت رفتار است؛ بین تفکر و نظراتشان و واقعیت عملیشان در
جامعه تفاوتی نمیبینیم. دومین ویژگی مهم این افراد تعقل است، افراد
جوانمرد بیشتر به تعقل از زاویه قدرت نگاه میکنند، قدرت در بخش عقلشان
وجود دارد و نه فینفسه در بخش رفتارشان. این افراد، مست، حیران و سرگردان
قدرت نمیشوند، قدرت سیطره فکری و روحی بر آنها پیدا نمیکند.
سومین
ویژگی، نظاممندی عقاید، افکار، دیدگاهها و نگرشها نسبت به یک موضوع است.
افکار جوانمردان فوقالعاده نظاممند و سیستماتیک است و چون در ذهنشان
کهن الگوی رفتارمردانه را دارند به ندرت پیش میآید که این کهن الگوی رفتار
مردانه را دور بریزند و در موقعیتهای مقتضی آنها را به کار نگیرند. از
این حیث میتوان گفت فردی که بیشترین گرایش را به جوانمردی و نگاه مردانه
شاخص در جامع دارد فردی است که همه این الگوها و ویژگیها را دارد.
- جوانمردی چه تاثیری میتواند در زندگی روزمره داشته باشد؟
مقولاتی مانند ترافیک، رعایت کردن نوبت و حال دیگران، همه به ریشههای
تربیتی برمیگردد. من دونگاه آموزشی و تربیتی دارم؛ یک نگاه با کسب مدرک
عالی تحصیلی و رسیدن به پایگاههای شغلی بالا که کمتر خودشان را گم میکنند
و بیتوجهی آنها به اصول قانونی نسبت به دیگران به مراتب بسیار کمتر است.
رعایت قوانین و مقررات راهنمایی و رانندگی یکی از آنهاست. نگاه دوم اینکه
خطاپذیری در وجود این افراد موج میزند و میپذیرند که اگر خطایی انجام
دادند باید در صدد جبران آن باشند. یکی دیگر از ویژگیهای این گروه افزون
بر خطاپذیری، قانع بودن است. نه به این مفهوم که زندگی خیلی بدی داشته
باشند، به این مفهوم که قناعتطبع و عزت نفس دارند. همه اینها در گرو
اعتماد به نفس است. اعتماد به نفس از نظر شخصیتپذیری در آنها درست تربیت
شده است.
نگاه دیگر نگاه پرورشی یا تعلیمی و تربیتی است که صرفا به سایقها،
انگیزشها، انگیزهها و ارزشهای درونی حرفه فرد کار دارد؛ اینکه فرد چگونه
بزرگ میشود، از چه کلمات و واژههایی استفاده میکند، چه کسانی در این
کلمات و واژهها و رنگدهی به آنها نقش دارند. بنابراین برای این فرد
تفاوتی نمیکند که در بزرگراه چهار یا پنجبانده بخواهد خطا بکند. اصولا
خطا را امری کاملا مذموم و پست میشمارد. به همین دلیل میتواند در
رانندگی، احوالپرسیهای ساده روزمره، در برخوردها و تعاملهای بسیار خاص،
کلان و خرد جامعه یک فرد الگو تلقی شود و از همه مهمتر میتواند سرلوحه
بسیاری از کارهای مطلوب و بهینه باشد.
برای مثال ورزشکارانی هستند که
وارد محیطهای اجرایی و مدیریتی کشور شدهاند و موفق هم شدهاند. برخی از
این افراد به جای رفتن از کشور یا روی آوردن به تجارت صرف، به مردم
پیوستهاند، اتحاد گروهی را حفظ کردهاند، اسوه شدهاند و مبتنی بر این
معیارها توانستهاند به جامعه این درس را بدهند که پهلوانی و جوانمردی فقط
در میادین ورزشی نیست، این یک مرام عمومی از اخلاق همگانی در جامعه است که
میتواند برد وسیعی در گسترش یک رفتار مطلوب در جامعه ایجاد کند. وقتی گفته
میشود برد منظور پهنه وسیع فرهنگیای است که میتواند از محله شروع شود و
به ناحیه، منطقه و شهر و در سطح کلان به کل کشور رسوخ پیدا کند.
- چرا جوانمردی در جامعه کمرنگ شده است؟
به نظرم رسانهها میتوانند نقش بسیار مهمی ایفا کنند، برای مثال شبکه
سه سیما که مدعی است برای جوانان و سطوح میانی جامعه برنامه میسازد و در
برخی برنامههای ماه مبارک رمضان افراد موفق جامعه در آنها معرفی میشوند و
مردم میآموختند که این افراد از چه راههایی به موفقیت رسیدهاند و آنها
را الگوی خود قرار میدادند، این نوع کارها باید تداوم و تقویت پیدا کند و
رسانه به طور جدی وارد این عرصه شود. اگر دلایل موفقیتهای این افراد از
زبان خودشان بیان شود تأثیر زیادی در جامعه میگذارد.
این کار میتواند در مطرح شدن روش و منش جوانمردی در جامعه کنونی موثر
باشد. رسانهها باید با همه قوا وارد میدان شوند و با دعوت از افراد موفق و
جوانمرد، روش و اخلاق پسندیده و علل موفقیت آنها را معرفی کنند؛ البته
بعد تبلیغاتی نداشته باشد. این کار میتواند افزون بر اینکه مرزهای
جوانمردی را تعیین و ترسیم کند، به کاهش بحرانهای کنونی نیزکمک کند. از
این نظر که این افراد در جامعه کنونی ما زندگی میکنند و در شرایط کنونی
جوانمردی را رعایت میکنند حائز اهمیت است و میتواند الگوی مناسبی باشد.
در حالیکه اکنون یادی از جوانمردان و پهلوانان دوران نه چندان دور مانند
پوریای ولی، جوانمرد قصاب و... نمیشود، خاطره اینها در یاد و ذهن مردم است
ولی نقل نمیشود و روش، مسلک و مرام آنها برای نسل جدید بیان نمیشود.
وجود رسانههای جدید و فضای مجازی، فیلمها، عکسها و تکنولوژیهای جدید
یکی از علل کاهش نقل و بیان راه و روش، منش و مرام جوانمردان و وضعیت
کنونی جامعه است. اکنون جامعه متأثر از این مسائل است و تقریبا اینها فاصله
ارتباط انسانی و اخلاقی را متأثر و پررنگتر کرده است. میتوان گفت اغلب
اوقات فاصله مردم با جوانمردان و افراد برجسته به این دلیل زیاد شده که این
رسانهها ایجاد مانع میکنند و نمیگذارند مردم به راحتی با گذشته و
خاطرهها و پیوندهای عمومی فعلی ارتباط برقرار کنند و همراه شوند. بنابر
این وقتی بین رفتار و آنچه در رسانهها منعکس میشود فاصله وجود دارد
همچنین بین واقعیت زندگی مردم و واقعیتی که در زندگی افراد جوانمرد وجود
داشته، یعنی دو واقعیت کهن و قدیمی و اصیل و دیگری واقعیت جدید و مبتنی بر
متن روز، افراد به شدت همدیگر را گم میکنند.این حیرانی، گمگشتگی و سرگشتگی
به نظرم یکی از چند عامل مهم فراموشی و ندیدن جوانمردان در جامعه کنونی
است.
- در جامعه کنونی ما اگر فردی جوانمردی میکند که با فرهنگ امروزی قابل
تفسیر نیست القابی به او میدهند که نشانه درک نکردن موضوع است، چرا؟
این موضوع ریشه در چند عامل مهم دارد، یک عامل مهم باور نکردن است. به
نظرم باور نکردن موضوع تأثیر بسزایی در این ماجرا دارد. دومین عامل مؤثر،
توجه به نفس افراد است، باید بررسی شود چرا یاد و خاطره پهلوان تختی در
اذهان مردم مانده است، چه تفاوتی بین او و ورزشکاران همدورهاش وجود داشت؟
تختی به اصولی پایبند بود و به اخلاقیاتی مانند راستگویی، صداقت و از
خودگذشتگی گرایش داشت. مردم هر وقت تصویر تختی را میبینند یا نامی از او
میشنوند، وی را به عنوان فردی صرفا کشتیگیر و پهلوانی که در دوره ورزشی
خود چند مدال کسب کرده نمیشناسند، تختی برای میراثهای فکری و روشی آنها
یک الگو و اسوه است. به نظرم در اینباره روانشناسان، جامعهشناسان،
انسانشناسان و ارتباطشناسان نقش مهمی دارند و باید وارد عرصه شوند و با
مصاحبهها، گفتوگوها، مناقشهها و بحثهای مستمر و مداوم به کارهای
زیربنایی فرهنگی در جامعه بپردازند و اینها را در جامعه مجددا احیا کنند.
احیا به معنای مدفون شدن این افراد نیست بلکه احیای مجدد صورت بگیرد و با
تمرکز روی مرام و روش و فعالیت این افراد، راه و روش زندگی صحیح و مطلوب را
در جامعه گسترش دهیم.
- چه راههایی برای تقویت روحیه جوانمردی پیشنهاد میکنید؟
روانشناسان و جامعهشناسان با ارائه تعابیر و تفاسیر مطلوب در رسانهها
میتوانند به ایجاد و تقویت این منش کمک کنند. باید به سالنها و میادین
ورزشی و صنوف مختلف برویم و خصلتهای مطلوب و پسندیده را معرفی کنیم.
خصلتهای مطلوب در بین اقشار مختلف میتواند وجود داشته باشد. شاید ورزش
بهترین بستر برای آغاز این حرکت باشد. اما اینکه چکار کنیم که خصلتهای
مطلوب به سلوک و کردار عملی تبدیل شود و کمک به همنوع، همسایه، همصنف و...
به طور جدی سرلوحه کارها قرار بگیرد، باید کمیتهها یا کارگروههای همفکری
تشکیل شود. از متخصصان دعوت شود تا در اینباره مطالعه و پژوهش کنند و
راهکارهای عملی بیندیشند و با نگاه خاص خود سعی کنند به تدریج به افکار
عمومی جامعه نزدیک شوند زیرا تأثیر مثبت آن در جامعه ملموس خواهد بود.
- جوانمردی تا چه حدی میتواند به آرامش در زندگی مردم کمک کند؟
جوانمردی نقش مهمی در زندگی اجتماعی دارد.البته بستگی به مردم هم دارد.
ما از یک طرف هماکنون با سیل عظیمی از میانسالان و جوانانی رو بهرو هستیم
که به شدت در معرض تکنولوژی قرار گرفتهاند. تکنولوژی اثرات مخربی هم
دارد، برای مثال موبایل که پیامک و ارتباط تصویری و فناوریهای جدید آن
افراد را از هم دور میکند و ارتباطات انسانی واقعی بین افراد تا حدودی
ریزش میکند. با توجه به تکنولوژیهای نوین و فضای مجازی، بسیاری از افراد
ارتباطات انسانیشان در حال صفر شدن است. اینها را باید پررنگ کرد. ما یک
جامعه سنتی هستیم و همیشه بین سنت و مدرنیته فاصله زیاد بوده. از طرفی
داعیه این را داریم که ما در دوره گذار هستیم. دوره گذار دورهای بین دوران
سنت و مدرنیسم است. اکنون نه در دوره سنت هستیم و نه دوره مدرنیسم، پس در
دورهای بین این دو زندگی میکنیم. من این دوره را برزخ رفتار نوین
مینامم. اگر در این دوره رگههای مشترکی از رفتار سنتی یا نوین میبینیم
نباید تعجب کنیم. زیرا رسانهها و زندگی جدید در این دو قلمرو تأثیرگذار
بوده و هستند.
البته نباید اخلاقیات را فراموش کنیم. سه حوزه اخلاق را باید مدنظر قرار
داد؛ اخلاق کهن و سنتی ما که به شدت ریشه در تربیتهای خانوادگی دارد. این
اخلاق باید پابرجا بماند و با وجود اینکه مردم دائما در سیطره رسانههای
جدید هستند، بتواند تفوق داشته باشد و از طرف پدرها و مادرها، پدربزرگها و
مادربزرگها و بزرگان اقوام به جوانان توصیه شود. دومین بعد اخلاقی،
اخلاق عملی است؛ یعنی آن چیزی که من به عنوان یک محقق در حرف و بیان مطرح
میکنم و داعیه آن را دارم، خودم نیز در عمل آن را به مردم نشان دهم، عالم
عامل باشم و نه عالم جاهل.
در بسیاری مواقع دیده میشود فرد در جامعه مدعی است که من اخلاقیات مالی
را رعایت میکنم اما وقتی در پست و مقامی قرار میگیرد با اینکه فرد متین و
مناسبی است، اصول اخلاقی را رعایت نمیکند. طبیعی است وقتی زیردستان و
کارمندان تحت مدیریت این فرد این تناقض رفتاری را مشاهده میکنند به تدریج
تناقضها و تشتتها بروز میکند. گفتار و رفتار فرد تناقض دارد که منجر به
تنش و تشتت میشود.
سومین اخلاق، اخلاق تجربی است؛ اخلاقی که بین دورههای مختلف فرهنگی
دائما جایگشت و دگردیسی پیدا میکند و در شخصیت و نفوس افراد تأثیرگذار
است. این اخلاق در جامعه ما کمرنگ شده است که میتواند به تکوین و تکامل
دوبعداخلاقی دیگر کمک کند.
يکشنبه 9/4/1392 - 22:11
بیماری ها
بالا و پایین رفتن از پلهها ممکن است موجب تشدید درد و آسیب به زانوها
شود، زیرا دلیل بروز این عارضه در جوانان بیشتر وجود مشکلات مربوط به کشکک
یا به اصطلاح مفصل کشکک رانی است که به دلیل وارد آمدن فشار روی این ناحیه
ایجاد شده است. اصطلاح علمی این ضایعه «کندرومالاشیا» به معنای آسیب غضروف
مفصل کشککی رانی است.
اگر به تازگی دچار این درد شدهاید نگران نباشید، زیرا با درمانهای
حمایتی و رعایت یکسری اصول دردهای شما برطرف خواهد شد اما باید فشاری را
که بر این ناحیه وارد می شود تا حد امکان کاهش دهید.
اگر چاق هستید رژیم بگیرید
اگر اضافهوزن دارید، در اولین فرصت به متخصص تغذیه مراجعه کنید، زیرا کاهش
وزن میتواند از میزان فشاری که روی مفصل زانو وارد میشود، تاحد زیادی کم
کند. به عبارتی با این کار نیروهایی که طی فعالیتهای روزانه به مفصلتان
وارد میشود، کمتر خواهند شد. علاوه بر این با کاهش فشار بر این مفصل
احتمال بروز بسیاری از آسیبها بر ناحیه زانو مانند ساییدگی نیز کم میشود.
روی صندلی بنشینید
اگر زانودرد دارید، بهتر است از نشست و برخاست روی زمین به ویژه چهار زانو
نشستن اجتناب کنید. توصیه میشود روی مبل یا صندلی بنشینید. در مواقعی که
ناچار به نشستن روی زمین هستید، باید پای خود را دراز کنید؛ در غیر این
صورت روند پیشرفت این بیماری تسریع خواهد شد. البته بهتر است از صندلیها و
مبلهایی که ارتفاع بیشتری دارند، استفاده کنید؛ بهخصوص از صندلیهایی که
دسته داشته باشند، تا هنگام بلند شدن از آنها کمک بگیرید و فشار کمتری به
زانوهایتان وارد شود.
در خشکی و آب پیادهروی کنید
انجام برخی ورزشها میتواند به کاهش درد شما کمک کنند؛ فعالیتهایی که
عضلات اطراف زانو به ویژه عضله چهارسر ران را تقویت میکنند. بهترین ورزش،
راه رفتن در آب -آبدرمانی- است. راه رفتن در آب باعث میشود بدون وارد
آمدن فشار روی مفصل، عضلات اطراف زانو تقویت شوند. پیادهروی و شنا هم
بسیار مفید هستند.
البته پیشنهاد میشود به جای انجام ۳۰دقیقه پیادهروی مداوم، سه بار در
طول روز و هر بار حدود ۱۰دقیقه این کار را انجام دهید، حتی در صورت امکان
میتوانید این زمانها را در قالب زمانهای پنج دقیقهای تقسیم کنید تا در
مجموع میزان پیادهروی شما به 30 دقیقه برسد.
داروهای ضددرد و التهاب هم اثر دارند
استفاده از برخی داروها به ویژه داروهای ضددرد و التهاب میتواند در کاهش
درد مفصل زانو نقش موثری داشته باشد. زیرا این داروها نهفقط خاصیت ضددرد
دارند، بلکه تورم و التهاب را نیز کاهش خواهند داد. توجه داشته باشید در
بسیاری از موارد، علت دردهای مختصری که در ناحیه مفصل زانو احساس میشود،
وارد شدن ضربه یا انجام حرکات اشتباه بوده و پس از گذشت مدتی با مصرف
داروهای ضددرد و ضدالتهاب به تدریج این مشکل برطرف خواهد شد.
البته گاهی اوقات این دردها به دلایل دیگری مانند پارگی رباطها و آسیب جدی زانو ایجاد میشوند که نیاز به درمان جدیتری دارند.
زانوهایتان را بالا نگه دارید
در صورتی که میخواهید در خانه استراحت کنید، بهتر است برای اینکه درد مفصل
زانوی شما کمی تسکین پیدا کند با گذاشتن بالش زیر زانو یا میان دو
زانویتان، تا حدی زانوهای خود را بالا نگه دارید. قرار گرفتن زانو در سطحی
بالاتر از بدن موجب میشود نیروی جاذبه زمین، مقدار مایعات جمع شده در
بافت صدمه دیده را کاهش دهد. در نتیجه میزان ورم در این بخش از بدن کمتر
خواهد شد. ضمن اینکه این کار خستگی را نیز از تن شما دور میکند.
يکشنبه 9/4/1392 - 22:7
ایرانگردی
ابركوه دارای آثار باستانی و تاریخی بسیاری است كه هر كدام دارای ویژگی های خاص خود هستند.
یكی از این بناها كه نمونه آن را می توان در ابتدای ورود به شهر ابركوه از
سمت استان فارس و یا خروجی از سمت یزد تماشا كرد، یخچال های خشتی است كه
با گذشت سالیان طولانی همچنان با شكوه پابرجا مانده و تقریبأ اكثر مسافران
عبوری در كنار آن توقف می كنند و عكسی به یادگار می گیرند.
قدمت برخی از یخچال ها به عهد قاجار و برخی دیگر به رونق جاده ابریشم برمی گردد و به ثبت آثار ملی ایران نیز رسیده اند.
در شهرستان ابركوه و در نقاط مختلف چهار نمونه از این یخچال ها وجود دارد.
یكی از محققان آثار تاریخی ابركوه در مورد این بناها گفت: از جمله بناهای
قدیمی شهرستان ابركوه، وجود چهار یخچال خشتی در این منطقه است كه كار تولید
و انبار یخ به وسیله این بناها انجام می شده است.
غلامعباس خاموشی افزود: در معماری یخچال ها، سازندگان بنا به نكات مهمی
چون برودت مناسب برای نگهداری یخ، نوع مصالح ساختمانی بنا، چگونگی تولید یخ
و عایق كاری بنا توجه داشته اند.
وی اظهارداشت: هر یخچال دارای قسمت هایی چون دیوارهای سایه انداز، حوضچه
های تولید یخ و چاله وسیع مخروطی شكل است كه بر فراز این چاله، گنبد بزرگ
خشتی بنا شده است.
خاموشی تصریح كرد: دیوار گنبد در پایین دارای قطر زیاد است و هر چه به رأس
نزدیكتر می شود از قطر آن كاسته شده است و گاه معمار برخی یخچالها مانند
یخچال فتح آباد ابركوه، برای كم كردن فشار وارد بر گنبد، آن را به صورت پله
پله(مطبق) ساخته است.ورودی مخزن های یخ معمولأ رو به شمال قرار داشته است و
به وسیله سطحی شیب دار، برای انتقال آسان یخ به حوضچه ها، مرتبط می شدند.
این محقق افزود: یخچال ها اغلب دارای دو در بوند كه یكی در سمت شمال و
دیگری در سمت جنوب قرار داشت و در زمستان از در شمال و در تابستان از درب
جنوبی استفاده می شد و یخچال دار از طریق این درب، یخ را تحویل مشتری می
داد و هنگامی كه از درب ها استفاده نمی شد، آنها را با یك تیغه خشت و گل
مسدود می كردند.
خاموشی در مورد ارتفاع زیاد یخچال ها اظهارداشت: ارتفاع بلند یخچال ها به
این دلیل بوده است كه با توجه به اینكه در طی روزهای گرم تابستان گرما در
ارتفاع بالاتری قرار گیرد یخ ها ذوب نشوند.
وی افزود: معمرین می گویند پس از اینكه یخچال پر می شد، روی یخ ها را با یك نوع گیاه خشكیده به نام «پیزو» می پوشاندند.
معرفی كوتاهی از این بناهای تاریخی راه های دسترسی به این آثار تاریخی پایان بخش این گزارش خواهد بود.
یخچال ورودی ابركوه
یخچال ورودی شهر ابركوه از جمله آثار قدیمی شهرستان ابركوه است كه با
پلانی به صورت مدور و حجمی مخروطی شكل به صورت پله ای بنا شده است.
ارتفاع این بنا حدود 20 متر است و سطح كف داخل بنا، گودتر از سطح زمینهای بیرونی ساخته شده است.
در كنار این بنا كه در ورودی میدان ولی عصر(عج) شهر ابركوه قرار دارد، اغلب اوقات شاهد حضور مسافران و گردشگران خارجی هستیم.
یخچال برزن
یخچال برزن از جمله آثار قدیمی شهرستان ابركوه است كه كنار جاده ارتباطی
روستای مریم آباد واقع شده و با پلانی بصورت مدور و حجمی مخروطی شكل بنا
شده است.
ارتفاع این بنا حدود 20 متر است سطح كف داخل بنا، گودتر از سطح زمین های بیرونی ساخته شده است.
یخچال برزن دارای چهار بخش عمده، حوض بند، مخزن یخ، دیوارهای سایه انداز و گنبد بزرگ روی مخزن است.
مصالح به كار رفته در این بنا، سنگ و خشت خام و گل و چوب و آهك است كه
ابتدا حدود 50 سانتی متر را با مصالح سنگ، ملات، ماسه و آهك بنا كرده اند و
بقیه را با خشت و گل ساخته اند. از خصوصیات بارز این بنا طرح و فرم ساخت
آن است.
یخچال برزن دارای سه دریچه است كه در جبهه های شمالی، شرقی و غربی آن قرار گرفته است.
راحت ترین راه دسترسی به این بنا ورود به جاده منتهی به روستای مریم آباد در جاده خروجی به ابركوه از سمت یزد است.
این جاده در كنار اداره جهاد كشاورزی ابركوه قرار دارد و ابتدای جاده،
علاوه بر نام روستا، تابلوی امامزاده عباسعلی كه خود یكی از جاذبه های
سیاحتی و زیارتی است، به چشم می خورد.
با طی مسافتی كوتاه در راهی آسفالته كه به قسمت عمده باغات ابركوه ختم می
شود، می توانید علاوه بر دیدن این یخچال، از فضای مناسب این امامزاده نیز
بهره ببرید.
یخچال هك شهرستان ابركوه
یخچال هك در بخش بهمن و روستای هك واقع شده است و پلانی مشابه دیگر یخچالها دارد.
ارتفاع این بنا نیز حدود 20 متر است و سطح كف داخل بنا، گودتر از سطح زمین های بیرونی ساخته شده است.
یخچال هك دارای چهار بخش عمده، حوض بند، مخزن یخ، دیوارهای سایه انداز و گنبد بزرگ روی مخزن است.
راه دسترسی به این روستا نیز میدان خروجی ابركوه از سمت فارس است و با
مشاهده گنبد عالی كه بر فراز كوه بلندی قرار دارد و ادامه مسیری كه به شهر
مهردشت ختم می شود، می توانید به فاصله اندكی از شهر ابركوه به روستای هِك
برسید.
در بازدید از این روستا می توانید گنبد سنگی و معروف آن را نیز كه یكی از آثار تاریخی شهرستان است به نظاره بنشینید.
یخچال فتح آباد
یخچال فتح آباد در صحرایی به همین نام قرار دارد.
برای دسترسی به آن كافی است در كنار سرو 4500 ساله ابركوه نشانی از صحرای
ذكر شده بگیرید تا شما را به كنار امامزاده شهیدان كه در نزدیكی این یخچال
قرار دارد، راهنمایی كنند تا شما علاوه بر دیدار از این اثر تاریخی به
زیارت نوادگان بلافصل امام محمد باقر(ع) نیز نائل شوید. (مهر)
يکشنبه 9/4/1392 - 22:7
شخصیت ها و بزرگان
ماجرای عجب شیر گزارش مجزایی را می طلبد اما مرز، موضوع این گزارش است.
مرز در تعریفی ساده، خطی است كه حاكمیت دو دولت همسایه را مشخص می كند.
خط بودن مرز و مشخص شدن آن به طور دقیق، البته محصول دنیای مدرن است و
تشكیل دولت ـ ملت ها. قبل از آن خطوط مرزی چندان اهمیتی نداشتند.
مرز در ایران هم محصول همین دوران مدرن است. در این 200 سال، كشورهای
قدرتمند جهان و پس از آنها سازمان های بین المللی با ملاحظه وضعیت قومی،
فرهنگی، نژادی و دینی و نیز با مراجعه به سابقه تاریخی و البته با لحاظ
قدرت یا ضعف یك كشور خطوط مرزی را تعیین كردند و از این پس، دیگر كشورگشایی
و اضافه كردن مناطقی به نقاط تحت حاكمیت كشور معنا پیدا نكرد. بویژه این
كه در سند مهم و بین المللی چون منشور ملل متحد، توسل به زور هم منع شد و
معین كردند تمامی اعضا در روابط بین المللی خود از تهدید به زور یا استفاده
از آن علیه تمامیت ارضی یا استقلال سیاسی هر كشوری یا از هر روش دیگری كه
با مقاصد ملل متحد مباینت داشته باشد، خودداری خواهند كرد.
در چنین شرایطی مرز ایران به كشورهای همسایه در قراردادهای جداگانه ای
مورد توافق طرفین قرار گرفت. البته باید این نكته را ذكر كرد كه در برخی
موارد این توافقات به عمل نیامد یا بعدها نقض شد كما این كه جنگ هشت ساله
ایران و عراق هم در ظاهر دلیلی مبتنی بر یكی از معاهدات مرزی به نام معاهده
الجزایر داشت.
مرزبانان ایرانی چه كسانی بودند و هستند؟
مرزبانی در ایران در ابتدای تشكیل مرزها، كاری مردمی بود. در آن زمان
مردمان قبایل، عشایر و روستاها به مرزبانی مرزهای ایرانی اشتغال داشتند تا
این كه با تشكیل ارتش واحد در ایران از حدود سال 1307، این كار به عهده
یگان های نظامی گذاشته شد.
سال 1320 واحد اطلاعات ژاندارمری توسط افسرانی به نام كلانتران مرز،
مرزبانی كشور را در دست گرفت، اما پنج سال بعد اداره مرزبانی زیر نظر وزارت
كشور تاسیس و مرزبانی جزو وظایف این وزارت شد.
یك سال بعد، مرزبانی یكی از وظایف وزارت جنگ شد و از سال 42 تا 66 این وظیفه به ژاندارمری كل كشور بازگشت.
مدت كوتاهی در سال های 66 تا 69 هجری شمسی، كمیته انقلاب اسلامی مسئول
مرزهای كشور بود تا این كه از سال 69 و با تجمیع كمیته، ژاندارمری و
شهربانی و تشكیل نیروی انتظامی، مرزبانی هم تحت عنوان یك فرماندهی زیر نظر
این نیرو قرار گرفت. به این ترتیب در تاریخ صد ساله مرزبانی در ایــران،
این كار ماهیتی امنیــتی ـ نظامی داشته و از این رو به تناوب وزارت كشور و
نیروهای نظامی متصدی این كار بودند.
در حال حاضر هم كه نیروی انتظامی متصدی این كار است، به نوعی ماهیت دو
گانه حفظ شده زیرا نیروی انتظامی از سویی تحت نظارت وزارت كشور است و مسائل
مرزی در اداره امور مرزی معاونت امنیتی و انتظامی این وزارت سامان می یابد
و از سوی دیگر، نیروی انتظامی تحت نظارت ستاد كل نیروهای مسلح و فرمانده
كل قواست.
در طرح جدید مرزبانی كشور هم كه با عنوان طرح تقویت مرزبانی كشور تهیه شده
بود، مرزبانی همچنان به دست نیروی انتظامی بود. البته در این طرح، مساله
شورای مرز به عنوان نهادی سیاستگذار و بالادستی و به عنوان شورای فرعی
شورای عالی امنیت ملی هم مطرح شده بود كه مورد مخالفت شورای نگهبان قرار
گرفت.
مرزبانان چه می كنند؟
برای مرزبانان می توان شرح وظایفی چند صفحه ای نگاشت. نخستین وظیفه هر
مرزبان این است كه عبور و مرور از مرز را كنترل كند و ضمن تسهیل عبور و
مرور مجاز، مانع رفت و آمدهای غیرمجاز شود.
غیرمجاز بودن رفت و آمد هم می تواند به دلیل عبور از مناطق غیرمجاز یا
عبور از مناطق غیرمجاز باشد و هم به دلیل غیرمجاز بودن تردد این فرد (ممنوع
الخروجی) و هم به دلیل عدم رعایت تشریفات اداری (مثل نداشتن گذرنامه).
مسئولیت دیگر مرزبانان این است كه علاوه بر منع عبور افراد غیرمجاز، مانع
انتقال كالاهای غیرمجاز (قاچاق یا كالای ذاتا غیرمجاز مثل مواد مخدر) شوند.
در عین حال حراست از مرزهای كشور در مقابل تجاوز خارجی و جمع آوری اطلاعات
از وضع نیروهای خارجی و ارائه آن به مركز كشور هم از دیگر وظایف مرزبانان
است.
در كنار این مسائل می توان كمك به مرزنشینان برای ارتقای وضع زندگی شان را نیز از وظایف مرزبانی دانست.
مرزبانان در این زمینه، شرایط بازارچه های مرزی، عبور و مرور مرزنشینان و
اختلافات احتمالی بر سر آب و زمین كشاورزی را حل و فصل یا به مركز گزارش می
كنند. در كنار این وظایف، گاهی اوقات مسائل بهداشتی هم به عهده مرزبانان
است؛ جایی كه باید مانع از ورود اتباع كشور دچار بیماری خاص شوند.
داشته ها و نداشته ها
مرزبانان برای انجام دادن فعالیت های خود از امكاناتی استفاده می كنند و
البته محرومیت هایی هم دارند. نخستین امتیاز مرزبانان این است كه آنها تحت
شرایط لازم در قانون استفاده از اسلحه نیروهای مسلح، مجاز به استفاده سلاح
های سازمانی خود هستند.
در عین حال بودجه دولتی برای احداث پاسگاه های مرزی و كنترل مرز كه در سال
جاری به مجموعه 88 میلیارد تومان رسیده و نیز طرح انسداد مرزهای كشور
بخصوص در مرزهای شرقی كه بودجه ای بالغ بر 557 میلیارد در سال های اخیر
داشته، به عنوان دیگر ابزارهای مرزبانان است.
در ضمن باید از بودجه میلیاردی فرماندهی مرزبانی كشور و نیز حقوق حدود یك و
نیم میلیونی یك افسر تازه كار در منطقه مرزی در كنار تسهیلات مسكن و... و
همچنین كوتاه تر بودن مدت سربازی در مناطق مرزی (حدود شش ماه كمتر) به
عنوان امتیازات این شغل نام برد.
اما اینها همه چیز نیست و حتی نیمه پر لیوان هم به این خوبی نیست. نداشتن
برق، گاز و تلفن در پاسگاه مرزی كه در برخی مناطق با نداشتن آب و لزوم
آوردن آب از چشمه ها و رودخانه های اطراف همراه می شود از سختی های كار
مرزبانی است.
بدی آب و هوا به شكل گرما در مناطق جنوبی و شرقی و سرما در مناطق غربی و
شمال غربی در كنار لزوم مبارزه با اشرار تا بن دندان مسلح و قاچاقچیان حرفه
ای اسلحه و مواد مخدر، مرزبانی را به یكی از سخت ترین كارها تبدیل می كند.
در مناطقی هم كه مرز آرام است؛ دوری از محیط شهری و كسل بودن كار می تواند
مرزبانی را به شغل دشواری تبدیل كند.
7200 كیلومتر طول مرزهای ایران با كشورهای همسایه است؛ مرزهایی كه همیشه
مثل تصویر كلیشه ای مرز، كوه و بیابان نیستند بلكه مرزهایی در دریای خزر و
عمان و خلیج فارس را هم شامل می شود.
در كنار این مرزها باید از مرز فرودگاه ها مثل فرودگاه امام خمینی(ره) یاد كرد كه دریچه ورود و خروج بسیاری از افراد به كشور هستند.
در نهایت این كه مرزبانی در عجب شیر باشد یا مرز مهران یا حتی مرز هوایی
فرودگاه امام خمینی(ره)؛ سختی كار، مسئولیت بالا دوری از خانه و كاشانه،
بدی آب و هوا، شرایط امنیتی و جنگی و البته مسئولیت حراست از مرزهای كشور،
این مناطق را شبیه هم می كند.
يکشنبه 9/4/1392 - 22:6
خانواده
"و خدای تو حكم فرموده كه جز او را نپرستید و بر پدر و مادر نیكویی كنید، اگر یكی از آنان یا هر دو به سنین كهولت و سالخوردگی رسیدند، زینهار كلمه ای كه رنجیده خاطر شوند، نگویید و كمترین آزار به آنان نرسانید و با آنها با اكرام و احترام سخن بگوئید. "
سوره اسرا آیه ٢۳
***
« پیران مایه خیر و برکت زندگی بوده و وجودشان در میان جمع و خانواده همچون پیامبری در میان امت است.»
(حضرت رسول اکرم صلی الله علیه و آله)
دوران سالمندی مانند دوران کودکی یا جوانی ، یکی از مراحل زندگی است ، با این تفاوت که دوران کودکی و جوانی سرشار از انرژی و تلاش است ولی دوران سالمندی همراه با تحلیل قوا و کاهش میزان فعالیتهای فیزیکی می باشد.
تا قبل از این قرن ، میانگین عمر بسیار پایین بود . اما امروزه بهبود وضع تغذیه ، پیشرفتهای چشمگیر پزشکی و ارتقای سطح بهداشت ، سبب افزایش میانگین عمر گردیده است.
وجود تعداد روز افزون سالمندان در اکثر کشورها ، موجب شده که مقامات دولتی و برنامه ریزان اجتماعی ، توجه بیشتری به این مسئله ابراز نمایند و به وضع مقررات اجتماعی مطلوبتری برای آنان همت بگمارند چرا که با وجود حمایت مالی فرزندان به ویژه در کشورهای آسیایی ، هنوز هم اتکای سالخوردگان به تأمین اجتماعی بسیار است.
جایگاه سالمندان در پرتو تعالیم اسلامی
برخلاف فرهنگ غرب، كه وجود سالمندان را در خانواده ها، زائدهاى مزاحم می پندارند و می كوشند براى آنكه آزادی هاى شخصی شان محدود نشود و مزاحمى نداشته باشند، به نحوى آنان را از محیط خانه و روابط خانوادگى دور كنند و به «خانه سالمندان» بفرستند، اسلام به آنان ارج می نهد و حرمت قائل است و به رعایت حقوق و احترام آنان سفارش كرده و به بهره گیرى از تجارب و افكار پخته آنان تشویق می كند.
محور وحدت
مجموعه افراد یك فامیل، نسبت به بزرگ خاندان احترام می گزارند و در كارها با آنان مشورت می كنند و در اختلافات، به رأى و حكمیت و داورى آنان ارج می نهند و گاهى یك سخن از سوى آنان، آتش فتنه اى را خاموش می سازد، یا تفرقه و كدورتى را به وفاق و همدلى و آشتى مبدل می سازد.
نعمت وجود با بركت آنان، اغلب تا هستند، ناشناخته است. وقتى به جایگاه حساس و مهم و نقش كارگشاى آنان پى میبرند كه از دست بدهند. چه بسیار اختلاف ها و قهرها و نزاع هاى خانوادگى كه پس از درگذشتِ «بزرگ خاندان» چهره نشان می دهد و چه بسیار رابطه ها و رفت و آمدها كه قطع می شود، یا به سردى می گراید، و علت آن فقط از دنیا رفتن محورى است كه مایه دلگرمى، امید، انس و معاشرت فامیل است.
رسول خدا (ص) فرمود: «البَركة مَعَ اكابِرِكم»: بركت و خیر ماندگار، همراه بزرگترهاى شماست. در سخن دیگر فرمود: «الشّیخُ فى اَهْلِهِ كالنّبىِ فى اُمّتهِ»؛ پیرمرد در میان خانواده اش، همچون یك «پیامبر» در میان امتش است.
این اشاره به همان نقش محورى، فروغ بخشى، صفا آورى، هدایت و ارشاد، تجمع و الفت است كه در وجود آنان نهفته است. پس اگر بزرگترها در فامیل و خانواده، چراغ روشنی بخش و محور وحدت و همدلى و عامل انس و ارتباط و رفت و آمدهاى خانوادگی اند، باید این جایگاه، محفوظ بماند و مورد حراست و تقویت قرار گیرد.
حرمت بزرگترها
رعایت ادب و مقتضاى حق شناسى نسبت به عمرى تلاش صادقانه و ایثارها، گذشت ها، دلسوزی ها و سوختن و ساختن ها كه بزرگان از خود نشان داده اند، آن است كه در خانواده ها مورد تكریم قرار گیرند، عزیز و محترم باشند، به آنان بی مهرى نشود، خاطرشان آزرده نگردد، به توصیه ها و راهنمایی هایى كه از سر سوز و تجربه می دهند، بی اعتنایى نشود.
خود «بزرگسالى» و «سن بالا» در فرهنگ دینى ما احترام دارد. این سخن پیامبر خدا (ص) است: «مَنْ عَرَفَ فَضْلَ كبیرٍ لِسنّهِ فَوَقَّرَهُ، آمَنَهُ اللَّهُ تعالى مِن فَزَعِ یوم القیامة»؛ هر كس فضیلت و مقام یك «بزرگ» را به خاطر سن و سالش بشناسد و او را مورد احترام قرار دهد، خداى متعال او را از هراس و نگرانى روز قیامت ایمن میدارد.
احترام به بزرگترها و ترحم و مهربانى نسبت به كوچكترها، از دستورالعمل هاى اخلاقى اسلام است و كانون خانواده ها را گرم و مصفا می سازد و این، توصیه امام صادق(ع) است كه فرمود:
«لَیسَ مِنّا مَنْ لَمْ یُوَقِّرْ كبیرَنا وَ لَمْ یَرْحَمْ صَغیرنا»؛ كسى كه بزرگ ما را احترام نكند و كوچك ما را مورد شفقت و عطوفت قرار ندهد، از ما نیست.
این سخن را نیز از حضرت على(ع) به یاد داشته باشیم كه فرمود:
«یُكْرَمُ العالِمُ لِعلمه و الكبیرُ لِسِنّهِ»؛ دانشمند را به خاطر علمش و بزرگسال را به خاطر سن او، باید احترام كرد.
اگر جوانان قدر پیران را نشناسند و به جایگاه آنان حرمت ننهند، هم رشته هاى عاطفى پیوندهاى انسانى از هم گسسته میشود، هم از رأفت و عاطفه و تجربه سالخوردگان محروم میشوند، هم نشانه بی توجهى خود به ارزشها را امضا كرده اند. حضرت على(ع) در یكى از سخنان خویش، ضمن انتقاد از اوضاع زمانه و ناهنجاریهاى رفتارى مردم، از جمله بر این دو مسأله تأكید می فرماید:
1- بی احترامى كوچكترها نسبت به بزرگترها
2- رسیدگى نكردن توانگران به نیازمندان:
«انّكم فى زمانٍ ... لا یُعَظِّمُ صغیرُهم كبیرَهُمْ و لا یَعُولُ غَنیُّهُم فقیرَهم»؛ شما در زمانه اى به سر میبرید كه كوچك به بزرگ تعظیم و تكریم نمىكند و ثروتمند، به فقیر رسیدگى نمیكند!
« احترام به والدین در اسلام »
تواضع در برابر والدین و احترام و اطاعت از آنان ، کمترین حقی است که والدین بر گردن فرزندان خود دارند . قرآن کریم می فرماید :
« واخفض لهما جناح الذل من الرحمة».
« بال های تواضع خویش را در برابر آنها (والدین) از روی محبت و لطف فرود آور».
و نیز روایاتی از اهل بیت علیهم السلام در این باب به ما رسیده است ، از جمله :
رسول گرامی اسلام فرمودند :
- یکی از صور تکریم و تعظیم ذات اقدس الهی احترام و تجلیل سالخوردگان مسلمان است.
- کسیکه پیر مسلمانی را تجلیل نماید خداوند او را از ترس روز قیامت ایمن می دارد.
- کسیکه پیران را مورد تکریم و احترام قرار ندهد از ما نیست و با ما بستگی و پیوستگی ندارد.
متأسفانه در زمان ما ، تکریم سالخوردگان کمرنگ شده و به آنان عنایت نمی شود . آیا با تمام سفارشاتی که دین مبین اسلام نسبت به تکریم والدین داشته می توان ، والدین خویش را به هنگام فرو افتادن در ورطه ناتوانی و خزان زندگی رها کرده و در غربت تنهایی گذاریم؟
سالمندان که زندگی سخت و دشوار خویش را در فراهم نمودن شرایط زندگی بهتر برای فرزندان خود گذرانده اند و به دوران پیری رسیده اند ، تنها یک آرزو دارند و آن این است که در خانه ای آرام و مملو از محبت در کنار فرزندان و نوادگان خویش ، روزهای آخر عمر را سپری نمایند.
سالمندان امروز جوانان دیروز اند ، پس بهتر است اندکی به فردای خویش نیز بیاندیشیم و سالمندان ، این اندیشه های سرشار و خاموش را تکریم نماییم چرا که تکریم بزرگان مایه برکت در زندگی است.
انتقال فرهنگ
از عمده ترین راههاى انتقال یك فرهنگ به نسلهاى آینده، رفتار پدر و مادر و مربیان است. كودكان، آنچه را در رفتار بزرگترها ببینند، از آن الگو می گیرند. احترام به بزرگترها و رعایت ادب و تكریم نسبت به سالخوردگان، اگر در عمل و رفتار ما تجلى یابد، فرزندان ما نیز، این فرهنگ را می آموزند و با همین آداب و سنن بار میآیند. كسى كه انتظار ادب و معرفت و حق شناسى از فرزندانش دارد، باید همین حالت را نسبت به پدر و مادر و بزرگترها نشان دهد، تا كوچكترها هم از او بیاموزند.
این یك سنت تاریخى و تأثیر و تأثر از اعمال و رفتار است. هر كس چیزى را درو میكند كه كِشته است. اگر در حدیث است كه «لا میراثَ كالادب»؛ هیچ ارثى همانند ادب نیست كه از بزرگان به فرزندان برسد، در این مورد هم مصداق می یابد.
امام على(ع) فرمود:
«وَقِّرُوا كبارَكُمْ، یُوَقّرْكُمْ صِغارُكُم»؛به بزرگانتان احترام كنید، تا كوچكترها هم به شما احترام كنند.
امام صادق(ع) نیز فرموده است:
«بِّروا آباءَكم، یَبِرُّكُمْ اَبْناؤكُمُ»؛به پدرانتان نیكى كنید، تا فرزندانتان هم به شما نیكى كنند.
این دقیقاً برداشت محصول، از زراعتى است كه انسان با رفتارش در زمین دل و لوح جان كودكان انجام می دهد.
مهمترین درس تربیتى، آن است كه با عمل داده شود. كودكان نیز مستعدترین شاگردانی اند كه «درسهاى عملى» را با دقت، از رفتار ما می آموزند. اگر ما به سالمندانمان احترام نگذاریم، از خردسالان و نوجوانان چه انتظارى داشته باشیم كه با سالخوردگان و خود ما با احترام و تعظیم و تكریم، برخورد كنند؟ این ارتباط متقابل در تأثیرگذاریهاى رفتارى را نمی توان نادیده گرفت. به قول معروف، اگر احترام امامزاده، توسط متولى رعایت نشود، از دیگران چه انتظارى است؟!
جاى سالمندان، پیش از آنكه در «آسایشگاه»ها و «سراى سالمندان» باشد، كانون گرم و بامحبت خانه هاست، تا چراغ خانه روشن بماند و محور تجمع و الفت افراد گردند. و از اندیشه آنان نیز استفاده شود. بالاخره آنان، حاصل یك عمر، تجربه و چشیدن سرد و گرم روزگارند و می توانند «مشاور» خوبى در تصمیم گیریهاى زندگى باشند.
آنچه در آینه جوان بیند
یر در خشت خام، آن بیند
پنج شنبه 23/3/1392 - 22:2
آلبوم تصاویر
پنج شنبه 23/3/1392 - 22:1
آلبوم تصاویر
پنج شنبه 23/3/1392 - 22:1
آلبوم تصاویر
پنج شنبه 23/3/1392 - 22:1