نماز
هـمچنان كه بیشتر ایام و مواقع خاص , نمازى مخصوص به خود دارند, براى عید غدیر چند نماز با آدابى ویژه سفارش شده است .
سـیـد بـن طاووس (ره ) در كتاب شریف اقبال الاعمال در ضمن اعمال عید غدیر از امام صادق سه نمازروایت كرده است طبق یكى از این روایات آن حضرت مى فرماید:.
این روز, روزى است كه خداوند پاسداشت حرمت آن را بر مؤمنان واجب كرده است چون در این روز دیـنـشـان را كـامـل و نـعـمـتش را بر ایشان تمام نمود, و عهد و میثاقى را كه در آغاز آفرینش از آنـان گـرفـتـه و بـعـد فـراموش كرده بودند, تكرار كرد و آنان را توفیق داد تا قبول كنند و از اهل انكارقرارشان نداد ((330)) .
منظور از میثاق در این حدیث شریف همان میثاقى است كه قرآن كریم در آیه 172 سوره اعراف به آن اشاره كرده مى فرماید: ((به یادآر هنگامى كه خداى تو ذریه فرزندان آدم را از پشت آنها برگرفت و آنها را برخود گواه ساخت , تا به پروردگارى و یگانگى او اعتراف كردند, تا در روز قیامت نگویند ما از یكتایى ویگانگى تو بى خبر بودیم )).
این میثاقى است كه خداوند متعال بر توحید و یگانه پرستى از نسل بشر گرفته است .
بـنـابـرایـن از ایـن حـدیث استفاده مى شود كه خداوند همان طور كه براى خداپرستى و توحید از بـشـرپیمان گرفته , براى ولایت نیز چنین كرده است میثاق بر توحید, به هر صورتى كه واقع شده باشد, درمورد ولایت نیز به وقوع پیوسته است .
اگـر كـسـى مى خواهد مانند كسانى باشد, كه آن روز همراه رسول خدا بودند, و با راستگویانى كه دردوسـتـى امیرالمؤمنین با خدا و رسولش صادقانه برخورد كردند, هم مرتبه باشد و مانند كسانى باشد كه درركاب رسول خدا(ص ), امیرالمؤمنین (ع ), امام حسن و امام حسین شهید شدند, و مانند كـسـانـى باشد, كه در زیر لواى حضرت مهدى و در خیمه او هستند, و از بزرگان و نجیبان باشد, نزدیك زوال ظهر ـ یعنى همان وقتى كه پیامبر اكرم و اصحابش به نزدیكى غدیر خم رسیده بودند ـ دو ركعت نماز بگزارد, و پس ازنماز, سجده شكر به جا آورده صد بار بگوید: شكراللّه ((331)) .
آنگاه حضرت دعایى طولانى به مخاطب خویش تعلیم داده كه پس از این نماز بخواند این دعاعمدتا شامل چند محور كلى است :.
1ـ اذعان و اعتراف به عقاید صحیح و بر حق اسلامى , چون توحید و نبوت ,.
2ـ شكر و سپاس نعمت ولایت ,.
3ـ اظهار دشمنى با دشمنان , و دوستى با دوستان حق ,.
4ـ آرزوى ثبات قدم و پایدارى در راه حق .
در یكى از فقرات این دعا مى خوانیم .
پروردگارا! به لطف و احسان تو بود كه ما موفق شدیم دعوت پیامبرت را اجابت كنیم و او راتصدیق نـماییم , به آقاى مؤمنان ایمان آوریم و نسبت به طاغوت و بت كفر ورزیم پس آن را كه ما به ولایت بـرگـزیـدیـم , والـى مـا گـردان و بـا پیشوایانمان محشور كن , كه ما با یقین , به ایشان گرویده تـسـلـیـم امرشان شده و به ظاهر و باطن , شاهد و غایب , و مرده و زنده ایشان ایمان آورده ایم و به پیشوایى و سرورى ایشان خشنود و راضى هستیم .
آنـهـا بـراى وسـاطـت بـیـن مـا و خـدا كـافـى هـسـتـند, به دیگرى نیاز نیست , جایگزینى براى ایشان نمى خواهیم و جز ایشان همدم و همرازى نگیریم ((332)) .
در فرازى دیگر از این دعا آمده است :.
خـدایـا تو را گواه مى گیریم كه دین ما همان دین محمد و آل محمد و سخن ما همان سخن آنان اسـت دیـن مـا دیـن ایـشـان است همان مى گوییم كه ایشان گفتند و بدان مى گرویم كه ایشان گـرویدند هر چه را آنها انكار كردند, ما نیز منكریم هر كه را دوست داشتند, ما نیزدوست داریم هر كه را دشمن داشتند ما نیز دشمنى مى كنیم هر كه را لعنت كردند, لعنت مى كنیم از هر كه بیزارى جستند بیزارى مى جوییم , و رحمت مى فرستیم بر هر كس كه ایشان رحمت فرستادند ((333)) .
ایـن نـماز تجلى روح توجه به نعمتهاى الهى و شكر گزارى حقیقى از نعمتهاست به جا آوردن این نمازدر نزدیكى ظهر روز غدیر نشانه آن است , كه نمازگزار مى داند در این هنگام جبرئیل امین به منظور ابلاغ حساس ترین پیام الهى ((334)) و اساسى ترین ركن دین نازل شده و اصل ولایت را براى بـشر به ارمغان آورده است ولایت , ضامن بقاى اصل دین و روح شریعت و پشتوانه توحید و رسالت و حـامـى فضیلت و تقوادر جامعه بشرى است , اصلى است كه اقامه قسط را كه هدف اصلى از ارسال رسـولان الهى و انزال كتب آسمانى است به عهده دارد ((335)) اصلى كه اگر ابلاغ نشود, رسالت الهى به انجام نرسیده است ((336)) .
نـمـازگـزار بـه ایـن هـمه توجه دارد و به منظور شكرگزارى از این نعمت عظمى سر بر سجاده عـبـودیـت مى نهد, و شاكرانه در پیشگاه ربوبى پیشانى به زمین مى ساید و خاضعانه دست توسل به ذیـل عـنـایـت حـق بـر مى دارد كه همیشه او را در این مرتبه بلند حفظ, و سراسر حیاتش را از این چـشـمـه فـیاض سیراب كند وچنین است كه همرتبه یاران رسول خدا و همسنگ مجاهدان صدر اسـلام مـى شود با شهدایى برابرى مى كند كه در ركاب امیرالمؤمنین , امام حسن و امام حسین (ع ) شـاهـد مـقـصـود را در آغوش كشیده اند وهمانند كسانى است كه زیر لواى مهدى آل محمد(ص ) شمشیر مى زنند و در خیمه او هستند.
ادامه دارد دیوان حافظ
غزل 216
آن یار کز او خانه ما جای پری بود
سر تا قدمش چون پری از عیب بری بود
دل گفت فروکش کنم این شهر به بویش
بیچاره ندانست که یارش سفری بود
تنها نه ز راز دل من پرده برافتاد
تا بود فلک شیوه او پرده دری بود
منظور خردمند من آن ماه که او را
با حسن ادب شیوه صاحب نظری بود
از چنگ منش اختر بدمهر به دربرد
آری چه کنم دولت دور قمری بود
عذری بنه ای دل که تو درویشی و او را
در مملکت حسن سر تاجوری بود
اوقات خوش آن بود که با دوست به سر رفت
باقی همه بیحاصلی و بیخبری بود
خوش بود لب آب و گل و سبزه و نسرین
افسوس که آن گنج روان رهگذری بود
خود را بکش ای بلبل از این رشک که گل را
با باد صبا وقت سحر جلوه گری بود
هر گنج سعادت که خدا داد به حافظ
از یمن دعای شب و ورد سحری بود