دعا و زیارت
امام حسین (ع) :
برادران چهارگونه هستند: برادری كه هم در فكر توست و هم در فكر خویشتن ، برادری كه در دوستی با تو تنها در فكر توست ، برادری كه همیشه در فكر زیان رساندن به تو است ، برادری كه نه در فكر سود خویشتن و نه در فكر سود تو است . از حضرتش تفسیر این مطلب را خواستند. در پاسخ فرمودند: اما آن برادر كه هم در فكر خویشتن و هم در فكر تو است ، برادری است كه در دوستیش با تو كاری می كند كه دوستی همیشه برقرار باشد و رشته برادری بریده نشود، این برادر هم به سود خود كار كرده ، هم به سود تو كار می كند، زیرا اگر برادری تمام و كمال باشد، هر دو طرف زندگی خوشی را در كنار هم خواهند گذراند، ولی اگر برادری دارای تناقض باشد، هر دو از هم سرد خواهند شد و برادری به هم می خورد. اما آن برادری كه تنها در فكر سود رساندن به تو است ، این شخص در دوستی تو از حالت طمع به حالت علاقه و محبت رسیده ، به هنگامی كه با تو از در دوستی وارد می شود، طمع دنیایی نسبت به تو ندارد و نسبت به تو از هیچ چیز خود دریغ نخواهد داشت . اما آن برادر كه همیشه در فكر زیان رساندن به تو است ، دشمنی است كه در لباس دوستی همیشه در كمین تو است تا در فرصتی تو را هدف قرار دهد، و با زبردستی اغراض پلید خود را از تو پنهان می سازد، در میان مردم به تو دروغها می بندد و با نظر حسادت به تو می نگرد، پس لعنت خدای یكتا بر او باد. اما آن برادری كه نه به حال خویشتن سودمند است و نه به حال تو، كسی است كه خداوند او را سر تا پا حماقت آفریده ، تا می توانی از چنین دوستان ابلهی فاصله بگیر، زیرا این گونه افراد همیشه در فكر برتری جویی بر تو هستند و از راه حرص و بخل در طلب چیزهایی كه تو داری می باشند.
خوان أربعة: فأخ لك و له ، و أخ لك ، و أخ علیك ، و أخ لا لك و لا له . فسئل عن معنی ذلك ؟ فقال (ع ): الأخ الذی هو لك و له ، فهو الأخ الذی یطلب بإخائه بقاء الإخاء و لا یطلب بإخائه موت الإخاء فهذا لك و له ، لأنه إذا تم الإخاء طابت حیاتهما جمیعا، و إذا دخل الإخاء فی حال التناقض بطل جمیعا. و الأخ الذی هو لك ، فهو الأخ الذی قد خرج بنفسه عن حال الطمع إلی حال الرغبة، فلم یطمع فی الدنیا إذا رغب فی الإخاء، فهذا موفر علیك بكلیتة. و الأخ الذی هو علیك ، فهو الأخ الذی یتربص بك الدوائر و یغشی السرائر و یكذب علیك بین العشائر و ینظر فی وجهك نظر الحاسد، فعلیه لعنة الواحد. و الأخ الذی لا لك و لا له فهو الذی قد ملأه الله حمقا فأبعده سحقا، فتراه یؤثر نفسه علیك و یطلب شحا ما لدیك .
بحار الانوار، ج 78، ص 119
دوشنبه 1/11/1386 - 10:15
دعا و زیارت
نام واقعه ی کربلا وقیام کنندگان و پیشوای این قیام جزو جاوید ترین نامهای تاریخ اسلام است .
دوشنبه 1/11/1386 - 10:14
دعا و زیارت
امام حسین (ع) :
مردی به حضرتش گفت : یا ابن رسول الله من شیعه شما هستم ! حضرت فرمود: ای مرد از خدا بترس و ادعا مكن چیزی را كه خداوند تكذیب نماید و بر ادعایت گناهكارت شمارد. شیعیان ما كسانی خواهند بود كه قلبشان پاكیزه از غل و غش و خیانت باشد، لكن تو می توانی ادعا كنی كه از علاقه مندان و دوستداران ما هستی .
قال له رجل للحسین بن علی (ع ): یا ابن رسول الله أنا من شیعتكم . و قال (ع ): إتق الله و لا تدعین شیئا، یقول الله تعالی لك كذبت و فجرت فی دعواك ، إن شیعتنا من سلمت قلوبهم من كل غش و غل و دغل ، و لكن قل أنا من موالیكم و محبیكم .
بحار الانوار، ج 68، ص 156
دوشنبه 1/11/1386 - 10:14
دعا و زیارت
این مردان پاک بودند که در صحنه ی کربلا به دست یزید و یزیدیان خون پاکشان ریخته شد و مردم این را از چه می فهمند ؟ از رفتار زینب ........
دوشنبه 1/11/1386 - 10:14
دعا و زیارت
امام حسین (ع) :
اگر شناختن و ارج نهادن به حقوق برادران دینی نمی بود، مردم در برابر تمامی گناهانشان عقوبت می شدند، ولی خداوند به پاس حق شناسی افرادی فرموده است : "هر مصیبتی كه به سرتان آید، در اثر اعمال خودتان است و خداوند از بسیاری از گناهان شما در می گذرد".
و لولا معرفة حقوق الإخوان ، ما عرف من السیئات شیء إلا عوقب علی جمیعها لكن الله عز و جل یقول : "و ما أصابكم من مصیبة فبما كسبت أیدیكم و یعفو عن كثیر".
بحار الانوار، ج 75، ص 415
دوشنبه 1/11/1386 - 10:13
دعا و زیارت
بابا، من دخترى سه سالهام من یادگار میراث مادرم زهراعلیها السلام را بر روى صورت نگه داشتهام ، بابا، تو رفتى و من ، دشت غرق یاسمن دیدم ،دشتیاسها و گلهاى سرخ
دوشنبه 1/11/1386 - 10:12
دعا و زیارت
امام حسین (ع) :
شیعیان ایتام آل محمدند، هر كس یتیمی از ما را كه در اثر غیبت و استتار ما دستش از ما بریده است ، تحت كفالت خود گیرد و به ارشاد و هدایت او پردازد، خداوند بزرگ درباره او خواهد فرمود: "ای بنده بزرگوار و فداكارم ، تو كه درباره مردم چنین گذشت و فداكاری می نمایی ، من از تو بیشتر سزاوار كرم و گذشت می باشم . فرشتگانم ، در مقابل هر حرفی كه تعلیم نموده است ، در بهشت هزار هزار كاخ به ضمیمه نعمتهای دیگری كه شایسته اوست ، برایش مقرر دارید".
ما كفل لنا یتیما قطعته عنا مخنتنا باستتارنا فواساه من علومنا التی سقطت إلیه ، حتی أرشده و هداه الا قال الله عز و جل : یا أیها العبد الكریم المواسی، أنا أولی بهذا الكرم منك إجعلوا له یا ملائكتی فی الجنان بعدد كل حرف علمه ألف ألف قصر، و ضموا إلیها ما یلیق بها من سائر النعم .
بحار الانوار، ج 2، ص 4
دوشنبه 1/11/1386 - 10:11
دعا و زیارت
سقای تشنه
سقاى تشنه! فاصلهاى نیست تا فرات
تا دستهاى تو به زمین دل نداده است
خورشد پشت تشنگىات ایستاده است
ظهر است ... وقت العطش آسمان كم است
این دشت كوفه خیز پر از ابن ملجم است
ظهر است ... پلكهاى زمین گرم خواب نیست
در دستهاى مشك تو یك قطره آب نیست
آه از نگاه دشت عطش شعله مىكشد
هفت آسمان و خط به خطش شعله مىكشد
انگار روى شانه ات آوار مىشود
چشمى كه محو دست علمدار مىشود
فرصت كم است ... در غم آب استخیمهها
یا سوگوار آه رباب استخیمهها
برخیز! نهر علقمه بىتاب دست توست
این خاك العطشزده سیراب دست توست
این خاك تیره مدفن گیسوى اشكهاست
حسى غریب، در دل بانوى اشكهاست
هر سو نگاه ملتهبى مىدود به دشت
تا ساربان قافله سوسوى اشك هاست
آنجا كه كاروان عطش خیمه كرده است
جاى نزول معجزهاى روى اشكهاست
گهواره خالى است، و خون مىچكد به دشت
در خیمههاى تشنه، هیاهوى اشكهاست
حالا فرات از همه كس سوگوارتر
جارى به سمت دشت فراسوى اشكهاست
فرصت كم است، دست تو جارىست تا فرات
سقاى تشنه! فاصلهاى نیست تا فرات
برخیز! مشك حادثه بىتاب مىشود
از شرم چشمهات، زمین آب مىشود
آتش گرفته ... در تب و تاب استخیمهها
لب تشنه دمیدن آب استخیمه ها
پلكى بزن ... غریبهاى از راه مىرسد
از پشت درب سوخته، آن ماه مىرسد
بوى بهشت مىرسد، اینجاست گوییا
از خیمه آمدهست، و تنهاست گوییا
از یاسهاى چهره نیلىنشان او
پیداست اینكه حضرت زهراست گوییا
دریا به زخم سینه او تكیه داده است
گاهى پىاش دویده و گاه ایستاده است
این دشت را قدم به قدم بوسه مىزند
بر مشك تشنه، دست و علم بوسه مىزند دوشنبه 1/11/1386 - 10:11
دعا و زیارت
امام حسین (ع) :
كسی كه در امری نظر ندارد، و راه و چاره كار را نمی داند، كلید گشایش كارش مدارا و نرمش است .
من أحجم عن الرأی و عییت به الحیل كان الرفق مفتاحه .
بحار الانوار، ج 78، ص 128
دوشنبه 1/11/1386 - 10:10
دعا و زیارت
عزتخواهى حسینى
قبل از بررسى كوتاه و اجمالى شعارهاى عاشورا مناسب استبپردازیم به بیان دوباره دو واژه «عاشورا» و «شعار»:
الف: عاشورا
عاشورا از روز دهم ماه محرم الحرام است . اینروز كه اگر چه از دیر باز مورد توجه بوده ولى در فرهنگ شیعه به خاطر شهادت سومین پیشواى شیعیان و فرزندان او در سرزمین كربلا از جایگاه بسیار رفیع و ارزشمندى برخوردار است .
عاشورا در تاریخ جاهلیت عرب، از روزهاى عید رسمى و ملى بوده و در آن روزگار چنین روزى روزه مىگرفتند، جشن ملى و و آن را به عنوان روز شادمانى به حساب مىآورند; اما با شهادت سیدالشهدا ( علیه السلام) و یارانش در این روز، عاشورا به عظیمترین روز سوگوارى و ماتم شیعیان تبدیل شد .
ائمه اطهار ( علیهم السلام) همواره شیعیان را به سوگوارى و عزادارى در روز عاشورا توصیه فرمودهاند تا یاد و خاطره اینروز بزرگ زنده نگاه داشته شود . امام رضا ( علیه السلام) در اینباره فرمود: «هر كس را كه عاشورا روز مصیبت و اندوه و گریه او باشد، خداوند قیامت را روز شادى او قرار مىدهد» و البته دشمنان اهل بیت كه در اینروز شادمان و مسرور بودند، فرداى قیامت روز عذاب و مصیبت آنها خواهد بود .
امامان شیعه علاوه بر توصیه شیعیان به زنده نگه داشتن این روز خود نیز در حد ممكن با برپایى مجالس و محافل سوگوارى یاد و خاطره مظلومیت جد بزرگوار خود را زنده نگاه مىداشتند .
شیعه در طول تاریخ آتش این داغ عظیم را همواره در دل خویش روشن نگاه داشته تا آنجا كه امروز عظیمترین مراسم سوگوارى براى انسان عزتخواه، همانا عزادارى روز عاشوراست .
از قرنها پیش «عاشورا» به عنوان تبلور روح حقیقتخواهى و تجلى درگیرى حق و باطل و روز فداكارى و جانبازى در راه دین و عقیده شناخته شده است .
در این روز، حسین ( علیه السلام) با یارانى اندك ولى با ایمان و صلابت و عزتى بزرگ و شكوهمند، با سپاه بىدین و سنگدل حكومت طاغوتى یزید به مقابله برخاست، آنروز، حماسه حسین ( علیه السلام) كربلا را صحنه تجلى عشق و آزادگى ساخت . عاشورا اگر چه یك روز بود اما دامنه تاثیر آن تا فرداى تاریخ كشیده شد . هر ساله دهه محرم و بهویژه عاشورا، عشق و اخلاص نسبتبه معلم حریت و اسوه جهاد و شهادت حسین بن على ( علیه السلام) اوج مىگیرد و همه حتى غیر شیعه در مقابل عظمت روح آن آزادمردان تعظیم مىكنند .
و اما واژه «شعار»
«شعار» ، بعضى «آنچه شخص در میدان كارزار جهت معرفى خود به كار مىگیرد .» معنا كردهاند با حال، چه در كلام منظوم و چه در كلام منثور .
به وسیله این معرفى شخصى هم روحیه خود را تقویت مىكرد و هم در روح و روان دشمن تاثیر مىنهاد . بىتردید شعار دادن هنگام كارزار از صدر اسلام و جنگهاى نخستین پیامبر مورد توجه طرفین جنگ بوده است .
از آن جمله مىتوان به رجزهاى جنگ خندق اشاره كرد، آن هنگام كه سوارانى اندك از جمله «عمربن عبدود» كه از شجاعترین آنها بود خود را از فراز خندق به داخل مدینه رساندند . هر چه این شعارها توفندهتر بیان مىشده حكایت از قدرت و جاعتشخص داشته است .
این شعار دادن و رجز خوانى در عاشورا نیز جز عناصر بسیار مهم قیام آن حضرت محسوب مىگردد و مشتمل بر بلندترین معارف و پیامهایى است كه تنها از خاندان رسالت انتظار مىرود .
اگرچه شعارهاى یاران امام حسین ( علیه السلام) داراى مضامین بسیار بلند و معارف ارزشمند است; اما آنچه از لبان مبارك حسین بن على ( علیه السلام) بیان شد ویژگى و اهمیت فراوانى دارد .
با مرورى بر كلام آن حضرت در طول حركت و نهضتخونین عاشورا، موضوعات ذیل به خوبى به چشم مىخورد:
1 . معرفى شخصیت و جایگاه خود به عنوان فرزند آخرین پیامبر الهى و امام بر حق جامعه .
2 . تبیین اهداف و رسالتهاى خود به عنوان جانشین رسول گرامى اسلام ( صلى الله علیه و آله) .
حضرت در تبیین شخصیتخویش همواره بر افتخارات پدر بزرگوارشان تاكید مىكردند . البته هر گز كسى چه دوست و چه دشمن لحظهاى تردید نخواهد كرد كه پس از پیامبر اسلام ( صلى الله علیه و آله) حیات نهال نوپاى اسلام، مرهون شجاعتهاى على بن ابیطالب ( علیه السلام) و مجاهدتها و رشادتهاى آن امام همام است . از این رو اگر حسین بن على ( علیه السلام) در معرفى خود از انتسابش به پیامبر اكرم سخن مىراند و همواره تاكیدش بر شجاعت و رزم بىبدیل حیدر كرار على بن ابیطالب بود .
در دوران جاهلیت، از اوزان حماسى شعر براى بیان مضامینى كه جنبه مبارزه، دشنام یا تفاخر داشته استفاده مىشد . به كارگیرى این ضرب آهنگ در شعرهاى حماسى كه مبارزان در میدانهاى جنگ مىخواندند، سبب شده كه به آن اشعار «رجز» گویند . در كربلا نیز حسین بن على ( علیه السلام) در میدان نبرد رجز مىخواندند .
یكى از رجزهاى حماسى آن حضرت عبارت است از این فرمایش كه فرمود:
مرگ بهتر از ننگ است و ننگ بهتر از دوزخ .
معمولا رجز به صورت ارتجالى در میدان سروده شده است . گاهى نیز اشعار دیگر شعرا انشاء مىشد .
از جمله اشعار منسوب به آن حضرت است كه فرمود:
انا الحسین بن على
الیت ان لا انثنى
احمى عیالات ابى
امضى على دین النبى
شعرهاى حسین بن على ( علیه السلام)
همانگونه كه گفته شد شعارهاى عاشورا علاوه بر خطبهها و رجزها گاهى از اشعار آن حضرت است .
از حسین بن على ( علیه السلام) نیز شعرهاى فراوانى نقل شده است; چه آنچه در حوادث كربلا به صورت موعظه، رجز و جزء آن بیان كرده و چه آنچه بیشتر به مناسبتهاى مختلف سروده است . كتابى هم به نام دیوان الحسین بن على كه حاوى اشعار آن حضرت است چاپ شده است .
در نهضت عاشورا امام حسین ( علیه السلام) هم شعرهایى از خود دارد، هم شعرهایى از شعراى عرب كه به آنها تمثل كرده است .
یكى از شعرهاى آن حضرت كه به صورت رجز در میدان كارزار بیان فرمود، عبارت بود از:
انا ابن على الخیر، من آل هاشم
كفائى بهذا مفخرا حین افخر
و جدى رسول الله اكرم من مشى
و نحن سراج الله فى الناس یزهر
و فاطمه امى سلاله احمد
و عمى یدعى ذوالجناحین جعفر
و فینا كتاب الله انزل صادقا
و فینا الهدى و الوحى و الخیر یذكر
زنده جاوید كیست، كشته شمشیر دوست
كآب حیات قلوب در دم شمشیر اوست
گر بشكافى هنوز خاك شهیدان عشق
آید از آن كشتگان زمزمه دوست! دوست!
بدون تردید بقاء و جاودانگى نهضتخونین حسینى در پرده همین تعلیمات نورانى و آرمانهاى الهى است كه این گونه در تاریخ ثبت و ضبط شده است . چه خونهایى كه براى پاسداشت این نهضت جهانى بر زمین ریخت و اینك بر ماست كه بیرق تابناك این شعارها را در زندگى خویش برافرازیم .
دوشنبه 1/11/1386 - 10:9