زندان های مخوف قذافی
سلول ها به سختی برای یک نفر هم جا داشتند.در برخی سلول ها نه از آب آشامیدنی خبری بود و نه از سرویس بهداشتی. نور هم تنها از سوراخی که بر سقف بود به داخل می تابید. این ها مشخصات زندانی است در لیبی با اسم و رسم: ابوسلیم.
هیچ کس نمی داند چه کسی زنده است؟
مخالفان قذافی که به ابوسلیم رسیدند با جنازه های سوخته زندانیان روبه رو شدند. اجسادی که تشخیص هویت انها هم غیرممکن بود.
زندانی که وجود خارجی نداشت!
ساکنان طرابلس از زندان مخفی و زیرزمینی بازدید می کنند که نزیک محل اقامت قذافی قرار داشت و البته از نظرها پنهان بود.
خون هایی که برای دموکراسی ریخته شد
بیمارستان ابوسلیم و کارمندانی که تلاش می کنند خون های ریخته شده از قتل عام قذافی را پاک کنند. خون ها پاک شد اما قساوت قذاقی قلب تاریخ لیبی را هدف قرار دارد.
مدرکی جز اجساد باقی نماند
زندان های سرهنگ از طرابلس تا بنغازی
اجساد مردانی که به جرم مخالفت شکنجه شده و مسئولان بیمارستان ابوسلیم هم نتوانستند کاری برای آنها انجام دهند. گویا دفن آنها هم غیرممکن بود.
همه چیز با رفتن سرهنگ سوخت
مبارزی که تلاش دارد در آواره های دفتر پلیس طرابلس سرنخی بیابد
آیندگانی که به تاریخ سرک می کشند
نوجوانی که از لابه لای پنجره های زندان مخفی قذافی سعی در تماشای جنایات دیکتاتور دارد. کودکانی که قذافی دیگر رهبر آنها نیست.
بیمارستان های مملو از قربانی
ورودی زندان ابوسلیم و اجساد منتظر تدفین
قذافی در یادها ماندگار شد؟
فیلمساز امریکایی سلولی را که مدتی در زمان قذافی در آن نگاهداری می شد به روزنامه نگاران نشان می دهد.
منبع : خبر آنلاین
دلم برای پاکی دفتر نقاشی و گم شدن در آن
خورشید همیشه خندان، آسمان همیشه آبی
زمین همیشه سبز و کوههای همیشه قهوه ای
دلم برای خط کشی کناردفتر مشق با خودکار مشکی و قرمز
برای پاککن های جوهری و تراش های فلزی
برای گونیا و نقاله و پرگارو جامدادی
دلم برای تخته پاککن و گچ های رنگی کنار تخته
برای اولین زنگ مدرسه
برای واکسن اول دبستان
برای سر صف ایستادن ها
برای قرآن های اول صبح و خواندن سرود ایران اول هفته
دلم برای مبصر شدن ، برای از خوب ، از بد
دلم برای ضربدر و ستاره
دلم برای ترس از سوال معلم
کارت صد آفرین
بیست داخل دفتر با خودکار قرمز
و جاکتابی زیر میزها ، جانگذاشتن کتاب و دفتر
دلم برای لیوانهای آبی که فلوت داشت
دلم برای زنگ تفریح
برای عمو زنجیر باف بازی کردن ها
برای لیلی کردن
دلم برای دعا کردن برای نیامدن معلم
برای اردو رفتن
برای تمرین های حل نکرده و اضطراب آن
دلم برای روزنامه دیواری درست کردن
برای تزئین کلاس
برای دوستی هایی که قد عرض حیاط مدرسه بود
برای خندههای معلم و عصبانیتش
برای کارنامه.... نمره انضباط
برای مُهرقبول خرداد
دلم برای خودم
دلم برای دغدغه و آرزو هایم
دلم برای صمیمیت سیال کودکیام تنگ شده
نمی دانم کدام روز در پشت کدام حصار بلند کودکیام را جا گذاشتم
کسی آن سوی حصار نیست کودکی ام را دوباره به طرفم پرتاب کند؟
******************
حالا که رفتیم تو کودکی ، یه سری هم به کارتونها بزنیم.
می دونستین شخصیتهای کارتونی واقعی هستن؟ می گین نه؟ ببینین:
به نام خدا
إِنَّ الْمُتَّقِینَ فِی جَنَّاتٍ وَعُیُونٍ ﴿۱۵﴾
آخِذِینَ مَا آتَاهُمْ رَبُّهُمْ إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَلِكَ مُحْسِنِینَ ﴿۱۶﴾
كَانُوا قَلِیلًا مِّنَ اللَّیْلِ مَا یَهْجَعُونَ ﴿۱۷﴾
وَبِالْأَسْحَارِ هُمْ یَسْتَغْفِرُونَ ﴿۱۸﴾ وَفِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ ﴿۱۹﴾
پرهیزگاران در باغها و چشمه سارانند (۱۵)
آنچه را پروردگارشان عطا فرموده مىگیرند زیرا كه آنها پیش از این نیكوكار بودند (۱۶)
و از شب اندكى را مىغنودند (۱۷)
و در سحرگاهان [از خدا] طلب آمرزش مىكردند (۱۸)
و در اموالشان براى سائل و محروم حقى [معین] بود (۱۹)
سوره ۵۱: الذاریات - جزء ۲۶
به نام خدا
یا أَیهَا الّذینَ آمَنُوا أَنْفِقُوا مِمّا رَزَقْناکُمْ
مِنْ قَبْلِ أَنْ یأْتِی یوْمٌ لا بَیعٌ فیهِ وَ لا خُلَّةٌ وَ لا شَفاعَةٌ
وَ الْکافِرُونَ هُمُ الظّالِمُونَ.
ای کسانی که ایمان آورده اید! از آنچه به شما روزی دادهایم، انفاق کنید،
پیش از آنکه روزی فرارسد که نه خرید و فروشی در آن است، نه دوستی و شفاعتى.
و کافران همان ستمگرانند.
بقره: 254