دانستنی های علمی
روزی دست پسر بچه ای که در خانه با گلدان کوچکی بازی می کرد، در آن گیر کرد و هر کاری کرد، نتوانست دستش را از گلدان خارج کند.
به ناچار پدرش را به کمک طلبید.
اما
پدرش هم هر چه تلاش کرد نتوانستند دست پسر را از گلدان خارج کنند. پدر
دیگر راضی شده بود به شکستن گلدان که تصادفا خیلی هم گرانقیمت بود، فکر
کند. قبل از این کار به عنوان آخرین تلاش به پسرش گفت: دستت را باز کن،
انگشت هایت را به هم بچسبان و آنها را مثل دست من جمع کن. آن وقت فکر می
کنم دستت بیرون می آید.
پسر گفت: "می دانم اما نمی توانم این کار را بکنم."
پدر که از این جواب پسرش شگفت زده شده بود پرسید: "چرا
نمی توانی؟" پسر گفت: "اگر این کار را بکنم سکه ای که در مشتم است، بیرون
می افتد."
گاهی انسان در زندگی به بعضی چیزهای کم ارزش چنان اهمیت می دهد که ارزش دارایی های پرارزشمان را فراموش می کنیم
چهارشنبه 7/12/1387 - 13:21
دانستنی های علمی
کمتر کسی پیدا میشه که
نامه تاریخی چارلی چاپلین به دخترش رو نخونده باشه . نامه ای که در کشور
ما سی سال دست به دست چرخید . در مراسم رسمی و نیمه رسمی بارها از پشت
میکروفن
خونده شد و مردم کوچه و
بازار با هر بار خوندن اون به لبخند غمگین چاپلین فکر کردن که جهانی از
معنا رو در خود داشت . اگر بعد از این همه سال بهتون بگن این نامه جعلی
است چی میگین ؟؟! لابد عصبانی میشید و از سادگی خودتون خنده تون میگیره .
حالا اگر بگن نویسنده واقعی این نامه سی ساله که فریاد میزنه این نامه رو
من نوشتم نه چاپلین و کسی باور نمیکنه چه حالی بهتون دست میده ؟ فکر
میکنید واقعیت داره ؟ خیلی ها مثل شما سی ساله به فرج ا... صبا نویسنده
واقعی این نامه همینو میگن : واقعیت نداره !!!!!
فرج ا... صبا نویسنده
و روزنامه نگار کهنه کاری است . او سالها در عرصه مطبوعات فعالیت داشته و
امروز دیگر از پیشکسوتان این عرصه به شمار میاد .
.......... ماجرا برمیگرده به یه روز غروب در تحریریه مجله روشنفکر .
فرج ا... صبا اینطور
میگه : " سی و چند سال پیش در مجله روشنفکر تصمیم گرفتیم به تقلید فرنگی
ها ما هم ستونی راه بیندازیم که در آن نوشته های فانتزی به چاپ برسد . به
هر حال می خواستیم طبع آزمایی کنیم . این شد که در ستونی ، هر هفته ، نامه
هایی فانتزی به چاپ میرسید . آن بالا هم سرکلیشه فانتزی تکلیف همه چیز را
روشن میکرد . بعد از گذشت یک سال دیدم مطالب ستون تکراری شده . یک روز
غروب به بچه ها گفتم مطالب چرا اینقدر تکراری اند ؟ گفتند : اگر زرنگی
خودت بنویس ! خب ، ما هم سردبیر بودیم . به رگ غیرتمان برخورد و قبول
کردیم . رفتم توی اتاق سردبیری و حیران و معطل مانده بودم چه بنویسم که
ناگهان چشمم افتاد به مجله ای که روی میزم بود و در آن عکس چارلی چاپلین و
دخترش چاپ شده بود . همان جا در دم در اتاق را بستم و نامه ای از قول
چاپلین به دخترش نوشتم . از آن طرف صفحه بند هم مدام فشار می آورد که زود
باش باید صفحه ها را ببندیم . آخر سر هم این عجله کار دستش داد و کلمه
"فانتزی" از بالای ستون افتاد . همین شد باعث گرفتاری من طی این همه سال .
"
بعد از چاپ این نامه
است که مصیبت شروع میشه :" آن را نوار کردند ، در مراسم مختلف دکلمه اش
میکردند ، در رادیو و تلویزیون صد بار آن را خواندند ، جلوی دانشگاه آن را
میفروختند ، هر چقدر که ما فریاد کشیدیم آقا جان این نامه را چاپلین
ننوشته کسی گوش نکرد . بدتر آنکه به زبان ترکی استانبولی ، آلمانی و
انگلیسی هم منتشر شد .
حتی در چند جلسه که
خودم نیز حضور داشتم باز این نامه را خواندند و وقتی گفتم این نامه جعلی
است و زاییده تخیل من ، ریشخندم کردند که چه میگویی ؟ ما نسخه انگلیسی اش
را هم دیده ایم !!!! "
بهرحال فرج الله صبا
چوب خلاقیتش را می خورد. چرا که این نامه آنقدر صمیمی و واقعی نوشته شده
که حتی یک لحظه هم به فکر کسی نرسیده که ممکن است دروغین باشد.
دروغین؟ اسم این کار را نمی شود جعل نامه گذاشت. مخصوصا آنکه نویسنده خودش
هم تابحال صدهزار بار این موضوع را گوشزد کرده است. اما وای از آن روزی که
این مردم بخواهند چیزی را باور کنند. این را ، فرج اله صبا می گوید
جرالدین دخترم ، اکنون
تو کجا هستی ؟ در پاریس روی صحنه تئاتر ؟ این را میدانم . فقط باید به تو
بگویم که در نقش ستاره باش و بدرخش . اما اگر فریاد تحسین آمیز تماشاگران
و عطر گل هایی که برایت فرستاده اند به تو فرصت داد ، بنشین و نامه ام را
بخوان . من پدر تو هستم . امروز نوبت توست که صدای کف زدن های تماشاگران
گاهی تو را به آسمانها ببرد . به آسمان برو اما گاهی هم به روی زمین بیا و
زندگی مردم را تماشا کن . زندگی آنان که با شکم گرسنه و در حالی که
پاهایشان از بینوایی میلرزد ، هنرنمایی میکنند . من خود یکی از آنها بوده
ام . جرالدین دخترم ، تو مرا درست نمی شناسی . در آن شبهای بس دور ، با تو
قصه ها گفتم . آن داستان هم شنیدنی است . داستان آن دلقک گرسنه که در پست
ترین صحنه های لندن آواز می خواند و صدقه میگیرد ، داستان من است . من طعم
گرسنگی را چشیده ام ، من درد نابسامانی را کشیده ام و از اینها بالاتر ،
من رنج حقارت آن دلقک دوره گرد را که اقیانوسی از غرور در دلش موج میزند و
سکه صدقه آن رهگذر غرورش را خرد نمیکند ، چشیده ام. با این همه زنده ام و
از زندگان هستم . جرالدین دخترم ، دنیایی که تو در آن زندگی میکنی ، دنیای
هنرپیشگی و موسیقی است . نیمه شب آن هنگام که از تالار پرشکوه تئاتر
شانزلیزه بیرون می آیی ، آن ستایشگران ثروتمند را فراموش کن . حال آن
راننده تاکسی که تو را به منزل میرساند ، بپرس . حال زنش را بپرس . به
نماینده ام در پاریس دستور داده ام فقط وجه این نوع خرج های تو را بدون
چون و چرا بپردازد اما برای خرج های دیگرت باید صورتحساب آن را بفرستی .
دخترم جرالدین ، گاه و
بی گاه با مترو و اتوبوس شهر را بگرد و به مردم نگاه کن و با فقرا همدردی
کن . هنر قبل از آنکه دو بال به انسان بدهد ، دو پای او را میشکند . وقتی
به این مرحله رسیدی که خود را برتر از تماشاگران خویش بدانی ، همان لحظه
تئاتر را ترک کن . حرف بسیار برای تو دارم ولی به وقت دیگر می گذارم و با
این آخرین پیام ، نامه را پایان میبخشم . انسان باش ، پاکدل و یکدل . زیرا
گرسنه بودن ، صدقه گرفتن و در فقر مردن بارها قابل تحمل تر از پست بودن و
بی عاطفه بودن است .
پدر تو ، چارلی چاپلین
شنبه 3/12/1387 - 10:58
آموزش و تحقيقات
جام جم آنلاین:
دانشمندان دانشگاه پنسیلوانیا ابزاری تولید کرده اند که قادر است دی اکسید
کربن را به سوخت تبدیل کند. این ابزار که با استفاده از رشته ای از
نانولوله ها تولید شده قادر است ترکیبی از بخار آب و دی اکسید کربن را در
میزان بی سابقه ای به گاز طبیعی تبدیل کند.
به گزارش مهر، چنین تجهیزاتی می توانند روشی جدید برای زدودن دی اکسید
کربن از اتمسفر زمین ارائه کرده و با تبدیل آن به گاز طبیعی از میزان
تاثیر سوختهای فسیلی و انتشار گازهای گلخانه ای جلوگیری کنند.
روشهای
دیگری نیز برای انجام این فرایند توسط دیگر محققان ارائه شده بود که به
دلیل نیاز به طیف نوری مانند ماورا بنفش و ترکیبات فلزی خاص مانند دی
اکسید تیتانیوم استفاده از آن با محدودیتهایی مواجه شده بود. اما ابداع
دانشمندان پنسیلوانیا بر اساس شیوه ای ارائه شده است که در طیفهای گسترده
ای از نور از جمله نور خورشید قدرت تبدیل گاز دی اکسید کربن را به گاز
طبیعی خواهد داشت.
این دانشمندان دریافتند
که با تبدیل دی اکسید تیتانیوم به نانولوله هایی در ابعاد 135 نانومتر در
40 میکرون می توان قابلیتهای کاتالیزوری این ماده را افزایش داد. انرژی
نور خورشید نیز در نهایت دی اکسید کربن و بخار آب را به متان و دیگر عوامل
طبیعی مانند اتان و پروپان تبدیل می کند.
بر اساس گزارش
نیوسیانتیست، سرعت این تبدیل 160 میکرولیتر در ساعت در هر گرم از نانولوله
ها خواهد بود که این سرعت نسبت به شیوه های قدیمی 20 بار افزایش یافته است.
شنبه 3/12/1387 - 10:53
دعا و زیارت
مردی صبح زود از خواب بیدار شد تا نمازش را در خانه خدا (مسجد) بخواند.
لباس پوشید و راهی خانه خدا شد. در راه به مسجد، مرد زمین خورد و لباسهایش
کثیف شد. او بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت.
مرد لباسهایش
را عوض کرد و دوباره راهی خانه خدا شد. در راه به مسجد و در همان نقطه
مجدداً زمین خورد! او دوباره بلند شد، خودش را پاک کرد و به خانه برگشت.
یک بار دیگر لباسهایش را عوض کرد و راهی خانه خدا شد. در راه به مسجد، با
مردی که چراغ در دست داشت برخورد کرد و نامش را پرسید. مرد پاسخ داد: ((
من دیدم شما در راه به مسجد دو بار به زمین افتادید.)) از این رو چراغ
آوردم تا بتوانم راهتان را روشن کنم.
مرد اول از او بطور فراوان تشکر
می کند و هر دو راهشان را به طرف مسجد ادامه می دهند. همین که به مسجد
رسیدند، مرد اول از مرد چراغ بدست در خواست می کند تا به مسجد وارد شود و
با او نماز بخواند. مرد دوم از رفتن به داخل مسجد خودداری می کند. مرد اول
درخواستش را دوبار دیگر تکرار می کند و مجدداً همان جواب را می شنود. مرد
اول سوال می کند که چرا او نمی خواهد وارد مسجد شود و نماز بخواند. مرد
دوم پاسخ داد: ((من شیطان هستم.)) مرد اول با شنیدن این جواب جا خورد.
شیطان در ادامه توضیح می دهد:
(من
شما را در راه به مسجد دیدم و این من بودم که باعث زمین خوردن شما شدم.)
وقتی شما به خانه رفتید، خودتان را تمیز کردید و به راهمان به مسجد
برگشتید، خدا همه گناهان شما را بخشید. من برای بار دوم باعث زمین خوردن
شما شدم و حتی آن هم شما را تشویق به ماندن در خانه نکرد، بلکه بیشتر به
راه مسجد برگشتید. به خاطر آن، خدا همه گناهان افراد خانواده ات را بخشید.
من ترسیدم که اگر یک بار دیگر
باعث زمین خوردن شما بشوم، آنگاه خدا
گناهان افراد دهکده تان را خواهد بخشید. بنا براین، من سالم رسیدن شما را
به خانه خدا (مسجد) مطمئن ساختم.
شنبه 3/12/1387 - 10:49
محبت و عاطفه
فاصله دخترک تا پیرمرد یک نفر بود، روی نیمکتی چوبی، روبروی یک آبنمای سنگی.
پیرمرد از دختر پرسید:
- غمگینی؟
- نه.
- مطمئنی؟
- نه.
- چرا گریه می کنی؟
- دوستام منو دوست ندارن.
- چرا؟
- چون قشنگ نیستم
- قبلا اینو به تو گفتن؟
- نه.
- ولی تو قشنگ ترین دختری هستی که من تا حالا دیدم.
- راست می گی؟
- از ته قلبم آره
دخترک بلند شد و به طرف دوستاش دوید، شاد شاد.
چند دقیقه بعد پیرمرد اشک هاشو پاک کرد، کیفش رو باز کرد، عصای سفیدش رو بیرون آورد و رفت...
شنبه 3/12/1387 - 10:46
سياست
رضاخان فرمانده
دیویزیون (لشكر) قزاق، در 3 اسفند 1299 ش دست به كودتا زد وپس از
مدتی به وزارت جنگ و در 3 آبان 1302ش به نخستوزیری و در آذر
1304شبه پادشاهی رسید و تا شهریور 1320ش حكومت كرد و سپس با اشغال
ایران مجبور به استعفا و ترك ایران شد.
در مورد چگونگی كودتا
توسط رضاخان، مشهور است كه انگلیس پس از جنگ جهانی اول و سیطره
آن بر بخشی از خاورمیانه به دنبال تسلط بلامنازع بر ایران بود.
انگلیس با عدم موفقیت در قرارداد 1919م و پیروزی بلشویكها در روسیه
تصمیم گرفت با به وجود آوردن حكومتی قدرتمند و باثبات منافع خود را
درعراق و هند و ایران حفظ كند.
آیرون ساید، فرمانده نیروهای
انگلیسی در شمال ایران، از طرف لرد كرزن، وزیرامور خارجه انگلیس،
مأمور شد تا با صلاحدید خود كارها را انجام دهد. لرد كرزن میخواست
«نفوذ بریتانیا را بر منطقه پیشین نفوذ روسیه تسّری دهد و سراسر
ایران راتحتالحمایه انگلستان سازد.»
پسر ژنرال در ضمن شرح
خاطرات پدرش مینویسد: «پدرم بعد از بازسازی روحیه نیروهای انگلیسی
و ثبات بخشیدن به وضعیت آنها در قزوین، متوجه بازسازیقزاقهای
ایرانی شد. داستان انتخاب رضاخان به فرماندهی نیروهای قزاق از
جانب او راهمه میدانند و گرچه در آن هنگام نمیدانست كه او روزی
شاه ایران خواهد شد، اما آشكارا راه را برای او هموار نمود...
پدرم
در خاطراتش مینویسد: فكر میكنم همه مرا معمار آن كودتا (1299ش)
تصور میكنند. راستش را بخواهید خودم هم همین طور فكر میكنم.»
آیرون ساید در دفترچه خاطرات خود رضاخان را چنین توصیف میكند: «رضا
موجودی سخت كوش به نظر میرسد و بینی تقریباً بزرگی دارد. میتوان
گفت كه قیافه او شبیه یهودیان است...او فقط به زبان فارسی صحبت
میكند... او به طور قطع پر جذبهترین فرد ایرانی است كهتا كنون
دیدهام.» آیرون ساید در ضمن خاطرات 14 فوریه خود میگوید:
«مندستورات مربوط به خروج نیروها را به اسمایس و رضا دادهام.
باید به ایشان تا اندازهای آزادی عمل بدهم. باید وزیر مختار را
ببینم و مطالب را با او در میان بگذارم. برای ماكودتا از هر چیز دیگر
مناسبتر است.»
بیمناسبت نیست كه قسمتهایی از سند بسیار مهم (گزارش سفیر وقت آمریكا درتهران به وزیر امور خارجه) نقل شود:
بلشویسم
امری غیر قابل اجتنابمینماید؛ اما در واقعیت بیش از هر حادثهدیگری
كه برای ایران رخ دهد به مذاق دولت انگلیس و وزارت هند
خوشنمیآمد، زیرا ایران بلشویكی برای هند خطر همیشگی خواهد بود....
در عصریكشنبه بیستم فوریه، مردم از حركت حدود 1500 نفر از نیروهای
قزاق از قزوینكه در چند مایلی بیرون تهران هستند تعجب زده شدند.
گفته میشد كه آنها میخواهند پایتخت را به تصرف درآورند.
در عصر
همان روز وزیر مختار بریتانیا برای هواخوری به بیرون شهر رفته
تاحدود ساعت پنج باز نگشته. ساعاتی قبل از این ساعت، كنسول هیئت
بریتانیا،سرهنگ دوم هیگ و سیدضیاءالدین برای ملاقات با قزاقان به
بیرون شهر رفتهبودند. هدف این دو نفر تحقیق درباره نیات قزاقان
مهاجم بوده است و قزاقانآشكار ساختند كه به هر یك از آنها
بریتانیا قبل از ورود به شهر پنج تومانحدود پنج دلار، داده است.
این طور گفته میشود كه پیش از خروج قزاقها ازقزوین كلنل اسمیت
(رئیس قزاقها در قزوین) پول لازم را برای تحویل به قزاقها دریافت
داشته است... لازم به تذكر است كه مبلغ مورد نظر با امضایاسمیت
از بانك برداشت گردید... مشهور است كه وزارت خارجه انگلیس ازسفیر
خود در تهران و عدم موفقیت او در انجام كارهایی كه باید انجام
میشدموجب نارضایتی انگلیس از وی شده است. از این رو از انجام
این حركت بدوناطلاع وی نباید تعجب كرد... به سرعت معلوم شد كه
بسیاری از چهرههای اصلیجنبش پیشتر دارای تماسهای دوستانهای با
بریتانیا بودهاند؛ سرگرد مسعودخان... در قزوین دستیار شخصی كلنل
اسمیت بوده است. كلنل رضاخان كه بهریاست قزاقها رسید در هیئت
نظامی انگلیس ـ ایران خدمت كرده و به صورت عملی جاسوس رئیس
هیئت بوده و برای چندمین ماه با بریتانیا در قزوینهمكاری نزدیك
داشته. سیدضیاءالدین، مالك روزنامه رسمی رعد است كه بریتانیا به
آن كمك مالی میكند....
نقش انگلیس در كودتای رضاخان چنان
روشن بود كه دولت انگلیس هیچگاه آن راانكار نكرد. درجریان جنگ
جهانی دوم «به سادگی تمام میگوید: او را خودمان آوردیم و خودمان
هم میبریم».
غیر از آیرون ساید در انتخاب رضاخان از اردشیر جی
هم اسم برده میشود. ژنرال فردوست در خاطرات خود نقل میكند كه
«شاپور جی كتابی را با خود به دفتر آورده بود، گفت: این كتاب از
كتب مستند یعنی مجموعه اسناد طبقهبندی شده انگلیس درهندوستان است
و میدانی كه در آن سالها ایران از هندوستان اداره میشد. این
كتابنشان میدهد كه پدر من رضا را پیدا كرد و به نایبالسلطنه
هندوستان معرفی كرد.»
محققینی كه در علت كودتای انگلیس به بحث
و كنكاش پرداختهاند بیشتر این نكته را متذكر شدهاند كه چون قرارداد
1919م با مخالفت روبرو شد، دست به كودتا زدند:«مراد از كودتا، گزیدن
راه دیگری بوده است برای تحقق جوهر قرارداد1298ش/1919م؛ یعنی
برقراری ثبات سیاسی در ایران به گونهای كه منافع اصلی
امپراطوری بریتانیا در منطقه تهدید نشود.» سر ریدر بولارد نیز نیاز
دولت انگلیس بهثبات در ایران را تأیید میكند و مینویسد: «اصولاً
بروز هر گونه تشنج و بیثباتی در ایرانمغایر اهداف انگلیس بوده».
نكته
مهمی كه قابل بحث است این است كه انگلیس پس از جنگ جهانی دچار
بحران اقتصادی شد و برای او مقرون به صرفه بود كه یك نیروی مقتدر
وابسته، اهداف او را تأمین كند. از این رو «در اواخر سال 1920م به
ملاحظه صرفهجویی در بودجه ارتش خود تصمیم گرفت كه نیروهای خود را
كه در ایران بودند فرا خواند و مقامات سیاسی و نظامی بریتانیا
ضربالاجل خوانده شده این نیروها را اول آوریل 1920م (دهم
فروردین1300ش) تعیین كردند.»
از طرف دیگر با پیروزی بلشویكها
در روسیه خطر تهدید كنندهای انگلیس را در سردو راهی جدی قرارداده
بود. اما «آنها به هر حال جازمند بقیه سربازان خود را از خاك ایران
بیرون ببرند و نیز به این نتیجه رسیده بودند كه خطر نفوذ بلشویكها
در ایران جدی است و برای بریتانیا چه راه حلی بهتر از این بود كه
یك ایرانی قدرتمند را شناسایی كنند تا بتواند كنترل اداره امور
مركزی كشور را به عهده بگیرد و قدرت مركزی تهران را بر سراسر كشور
برقرار سازد و ضمناً مانع پیشروی رژیم جدید مستقر در شمال ایران
گردد.» پس از شناسایی چنین فردی و قوای وی «هر چه از اسلحه و
مهمات كمداشتند انگلیسیها در اختیار آنان قرار دارند.» و سرانجام
كودتا در 3 اسفند 1299ش عملی شد و سید ضیاء به ریاست الوزرایی رسید و
رضاخان سردار سپه شد. كابینهسیدضیاء پس از 100 روز سقوط كرد و پس از
وی 5 حكومت روی كار آمد: دو بار احمدقوام، دو بار مشیرالدوله و یك
بار مستوفیالممالك. سردار سپه كه در اواخر حكومت سیدضیاء به وزارت
جنگ منصوب شده بود در تمام ادوار در این سمت باقی ماند وبیشترین
اثر را در بیثباتی حكومتهای بعدی گذاشت تا اینكه روز 3 آبان ماه
1302ش نخستوزیر شد. وی برنامه خود را با دو جمله خلاصه كرد: 1ـ حفظ
حقوق مملكت 2ـ اجرای قانون. وی به درستی به این شعارها عمل كرد!
همه حقوق مملكت را به خودمتعلق ساخت و تمام قوانین را برای رسیدن
به قدرت زیر پا گذاشت.
رضاخان تنها هماورد خود را مدرس میدانست.
به همین سبب در همان شب اول كودتا مدرس را دستگیر و زندانی كرد؛
مدرس نیز خطر دیكتاتوری رضاخان را درك كرده بود و در مقابل او
ایستادگی میكرد. اما قدرت رضاخان و قدرت مطبوعاتی ویمدرس را در
تنگنا قرار داده بود و رضاخان روز بهروز به سوی مبانی قدرت
پیشمیرفت و در مقابل مدرس رو به ضعف و انزوا.
از تأثیر مطبوعات
در روی كار آمدن سردار سپه به عنوان نخستوزیر نباید غافل شد.به
گفته مكی «انتشار خبر استعفای كابینه مشیرالدوله بلافاصله عدهای
از جراید موافق و مزدور سردار سپه، نغمه و زمزمه حكومت قدرت و
حكومت سردار سپه را بلند كرده؛حكومت او را سرلوحه جراید خویش قرار
داده؛ در اوصاف سردار سپه شاهنامهها گفتند» و همین امر شاه را مجبور
كرد فرمان ریاست الوزرایی وی را صادر كند.
همان مطبوعات در
دوران نخستوزیری وی چنان فضایی مناسب برای صعود رضاخان درست
كردند و چنان مخالفین وی را در تنگنا قرار دادند كه باید یك پایه
بسیار مهم قدرت رضاشاه را مطبوعات بدانیم.
وی در دوره وزارت
جنگ، ژاندارمری را به زیر سلطه خود در آورده بود و فقط شهربانی در
اثر استقامت باقیمانده بود. رضاخان با هماهنگی مطبوعات، فضای
تیرهایرا بر ضد فرمانده سوئدی آن به راه انداخت تا اینكه از
رضاخان خواستند فرماندهایبرای آن منصوب كند و به این وسیله تنها
نیروی شبه نظامی باقیمانده در سلطه رضاخانقرار گرفت و پس از
چندی نیز از مجلس مقام ثابت فرماندهی كل قوا را نیز دریافت كرد.
رضاخان
كه تنها پس از چند روز از تشكیل كابینهاش شاه را به دیار فرنگ
فرستاده بود بدون هیچ مافوقی تمام شئون كشور را در سیطره خود
گرفت. مجلس نیز كه تكمیل انتخاباتش توسط سردار سپه انجام گرفتـ
جز اقلیتی به رهبری مدرسـ در خدمترضاخان بود.
شنبه 3/12/1387 - 10:5
بیماری ها
سیاهی وکبودی اطراف چشم می تواند دلایل متعددی داشته باشد که جدای از دلایل پزشکی که شخص با مراجعه به پزشک می تواند بر طرف کند،می توان به مراقبت هایی که در پیشگیری وبهبود آن موثر است اشاره کرد:
1-گاهی وبیشتر اوقات کبودی هاله ی چشمان از بی خوابی ویا کم خوابی های متوالی وطولانی ودر کل استراحت نا کافی به خصوص در شب می باشد که این مورد بسیار حایز اهمیت است. پس اولین ومهمترین مورد داشتن خواب کافی ومفید وراحت در شب است(7 تا 9 ساعت در شبانه روز)
2-هر صبح پس از بیدار شدن صورتتان را با آب سرد وخنک بشویید چون بر اثر سردی آب رگهای خونی زیر چشمان منقبض شده وپس از چند دقیقه به حالت اولیه می گردند که تکرار این عمل هر روز به خون رسانی به اطراف چشم کمک خواهد کرد.
3-هر شب هنگام خواب پس از آنکه به زیر چشم مقدار کمی روغن نارگیل یا بادام زدید به آرامی بوسیله ی نوک انگشتان از زیر چشمان تا روی گونه ها را ضربه زده وبه نوعی ماساژ دهید.
4-هفته ای 3 الی 4 بار از دو حلقه خیار با پوست ویا از پوست خیار به شکل نواری پهن استفاده کرده ودر آرامش وبه حالت خوا بیده بر روی چشمانتان گذاشته ،پس از ده دقیقه بردارید وبا آب سرد بشویید.
5-هفته ای 2 الی 3 بار از چای کیسه ای نیم گرم استفاده کنید به طوری که دو عدد چای کیسه ای نیم گرم را کاملا فشرده وآنها را به حالت خوابیده ودر آرامش بر روی چشمان گذاشته وپس از ده دقیقه بردارید وبا آب سرد یشویید .
6-کاهش مصرف سیگار در مورد افراد سیگاری کبودی دور چشم را برطرف خواهد کردو نیز کاهش مصرف نمک در غذا نیز به بهبود این امر کمک خواهد کرد.
7-مصرف سبزیجات به خصوص اسفناج وجعفری وکاهو، همینطور انواع میوه ها به خصوص انار وموز و نوشیدن آب کافی (حد اقل 8 لیوان در روز) بسیار در برطرف کردن کبودی دور چشم موثر است.
8-خوردن پسته،بادام، فندق و گردو به همراه صبحانه و یا در طول روز در رفع کبودی دور چشم کمک خواهد کرد.
9-درمان اصلی کبودی چشمان افزایش خون رسانی است که حتما پس از مراجعه به پزشک متخصص وتجویز ایشان باخوردن ویتامین c وویتامین d آن را درمان کنید
سه شنبه 29/11/1387 - 13:55
دانستنی های علمی
چند روش ساده و معجزه آسا برای تقویت مغز
آیا تا به حال شده كه در یك فروشگاه به كسی خیره شوید و در حالی كه تلاش میكنیدنام او را به خاطر بیاورید، موفق نشوید؟ قطعا برای همه ما گاهی این اتفاق افتاده است.
هرچند مغز ما قویترین رایانه در سیاره زمین محسوب میشود اما این رایانه قدرتمند نیز گاهی به خطا میرود. ما انسانها بیشتر وقت خود را صرف انباشتن چیزهای مختلف و بیفایده به داخل مغزمان می كنیم.
مهم نیست مغز ما چقدر قدرتمند است، آنچه اهمیت دارد این است كه بدانیم این عضو نیاز به جبران و احیای خود دارد تا بتواند قالب و توانایی خود را حفظ كند.
پژوهشگران روشهای مختلفی را برای سوپرشارژ كردن و افزایش كارآیی مغز ارائه كردهاند كه در این مقاله سادهترین آنها ارائه شده تا هر فردی بتواند به محض احساس نیاز، به آنها دسترسی داشته باشد و آنها را بكار بسته و از مزایای آن بهرهمند شود:
1- بادام بخورید
بادام حافظه را تقویت میكند و اگر در تركیب با شیر قبل از رفتن به رختخواب و یا پس از برخاستن از خواب بههنگام صبح مصرف شود تاثیر بهتری دارد.
2- آب سیب بنوشید
پژوهشگران دانشگاه ماساچوست لوول نشان دادهاند؛ آب سیب تولید نوعی انتقال دهنده عصبی حیاتی موسوم به استیلكولین را در مغز افزایش داده و از این طریق قدرت حافظه را نیز تشدید میكند.
3- خوب بخوابید
تحقیقات نشان میدهد كه حافظه بلند مدت در طول خواب با پخش مجدد تصاویر تجربه شده در روز تقویت میشود.
4- از تفریحات ساده لذت ببرید
استرس قدرت مغزی ما را تحلیل می برد. ذهنی كه در استرس گرفتار شده بیشتر منابع حافظه ما را مصرف می كند و به این ترتیب ذهنی ضعیف و كودن برای ما باقی می گذارد. سعی كنید برای خود عادتهای ساده تفریحی در طول روز تعیین كنید تا بتوانید به كمك آنها استرس را از ذهن خود پاك نمایید. برخی از این تفریحات ساده و مفید برای ذهن و بدن و روان عبارتند از: گوش دادن به موسیقی مورد علاقه، بازی با كودكان، قدردانی از دیگران، پیاده روی، دوچرخه سواری و یا شنا به طور روزانه، كار كردن با یك وبلاگ و بالاخره شركت در كلاسهای یوگا و سلامت به طور روزانه.
5- ذهن خود را ورزش دهید
همانطور كه ورزش جسمی برای بهرهمندی از یك بدن قوی و سالم ضروری است ورزش ذهنی نیز به همین اندازه حائز اهمیت است تا بتوانید ذهنی تیز و فعال داشته باشد. آیا تا به حال توجه كردهاید كه چرا كودكان قدرت مغزی قویتری نسبت به افراد بالغ دارند؟ چون كودكان ذهنی بازیگوش دارند و یك چنین ذهنی توان حافظه را بالا میبرد. برای رسیدن به چنین توانایی میتوانید پازل یا جدول حل كنید، در كارهای گروهی داوطلب شوید، با دیگران تعامل كنید، به یك سرگرمی مانند مطالعه، نقاشی یا حتی تماشای پرندگان مشغول شوید، یك مهارت جدید یا یك زبان جدید بیاموزید.
6- یوگا یا مدیتیشن انجام دهید
یوگا و مدیتیشن استرس را تخلیه میكند. استرس قاتل حافظه است اما یوگا و مدیتیشن با كاهش استرس، پایین آوردن فشار خون، كاهش سرعت تنفس، كاهش سرعت متابولیسم و آزاد كردن تنش از ماهیچهها، ذهن را تقویتمیكنند.
7- مصرف مواد قندی را كاهش دهید
قند غذا نیست بلكه شكلی از كربوهیدرات است كه یك انرژی واهی تولید میكند. مصرف زیاد مواد قندی باعث بروز علائم عصبی و رنج آور، ضعف حافظه و سایر اختلالات عصبی می شود. غذاها را بدون افزودن شكر مصرف كنید و از مصرف نوشیدنیهای شیرین یا مقدار زیادی شكر یا قند با كافئین پرهیز كنید.
8- از گندم سبوس دار استفاده كنید
گندم سبوسدار حاوی لسیتین است. این ماده مشكل سخت شدن سرخرگها را آسان میكند و از این طریق موجب بهبود عملكرد مغز می شود.
9- شبها غذای سبك بخورید
خوردن غذای زیاد و سنگین در شب باعث بروز استرس طولانی مدت و احساسی به هنگام خواب میشود. توصیه میشود غذای سنگین را در روز مصرف كنید كه بدن تحرك بیشتری دارد. شبها با خوردن غذای سبك و میوه یا سبزی میتوانید خواب بهتری داشته باشید. خواب خوب شب به معنی تقویت قوای مغز است.
10- قدرت تخیل خود را تقویت كنید
یونانیها اصل خیال پردازی را برای به خاطر سپردن همه چیز یاد میگیرند. این تكنیك احتیاج دارد كه فرد یك تخیل واقعی و رنگی را ایجاد كند كه بتوان آن را به یك موضوع یا شی خاص ارتباط داد. اگر شما تمام حواس خود شامل لامسه، بویایی، چشایی، شنوایی و بینایی را درگیر خیال پردازی كنید میتوانید جزئیات بیشتری از یك موضوع را به خاطر بیاورید. این كار به تقویت حافظه شما كمك میكند.
11- خشم خود را كنترل كنید
غذاهای تهیه شده از آرد سفید، مصرف زیاد نشاسته یا نان سفید میتواند منجر به بروز حساسیتهای عصبی شود. در نتیجه مصرف این قبیل مواد غذایی پرخاشگری و برخی از رفتارهای افسردگی را موجب می شود. در عوض سبزی تازه بخورید. آب زیاد بنوشید و یوگا یا مدیتیشن انجام دهید تا احساسات سمی مانند خشم و استرس از شما دور شود.
12- ویتامین ب كمپلكس مصرف كنید
این ویتامین حافظه را تقویت میكند. از غذا و سبزیجات غنی از این ویتامین مصرف كنید. لازم به ذكر است كه مواد غذایی نشاستهای و نان سفید تاثیر مطلوب این ویتامین برای حفظ سلامت حافظه را خنثی میكند
سه شنبه 29/11/1387 - 13:41