خواص خوراکی ها
بررسی کارشناسان نشان میدهد که مصرف چای سبز میتواند در کاهش کلسترول بد خون موثر باشد.
در این مطالعه محققان دانشگاه علوم بهداشت کالیفرنیا به ۱۴۱۵ نفر که در ابتدای این مطالعه میزان کلسترول بد خونشان بالا بوده است نوشیدنی چای سبز تجویز کردند.
به گفته این محققان، چای سبز حاوی ترکیبات آنتی اکسیدانهایی است که میتواند به کاهش کلسترول کمک کند.
«الیویا فانگ» پزشک ارشد این مطالعه گفت: تا کامل شدن این بررسی افرادی که کلسترول خونشان بالاست در کنار نوشیدن چای سبز به مصرف داروهای تجویزی پزشکشان نیز ادامه دهند.
روزنامه ایندین اکسپرس
سلامتستان
شنبه 12/9/1390 - 11:44
سينمای ایران و جهان
خبر» كامبیز دیرباز و آموزش بازیگری در گیلان
كامبیز دیرباز قرار است در آذرماه
آموزشگاه سینمایی خود را در رشت راهاندازی كند و شاید تا زمان انتشار این شماره از مجله هم این آموزشگاه
در رشت افتتاح شده باشد...
آموزشگاه سینمایی«بازی كده» با مدیریت
كامبیز دیرباز و اساتیدی معروف فعالیت خود را در استان گیلان آغاز خواهد كرد كه
تبلیغات آن در رشت، تالش، لاهیجان، رامسر، آستارا و... برای این موسسه آغاز شده
است. گفتنی است این اساتید هنرمندانی چون عبدا... اسكندری استاد گریم، رویا
تیموریان استاد بازیگری و علیرضا بذرافشان استاد فیلمنامه نویسی میباشند.
كامبیز دیرباز از محبوبیت زیادی در گیلان
برخوردار است چرا كه كارهای ارزشمندی در آنجا انجام داده است؛ اینكه 15
مهر در تالش به فردین طهماسبی ورزشكار قطع نخایی كمك ارزشمندی كرد و دقیقا بعد از
آن لحظه و همزمان با پخش فیلم اخراجیها از تلویزیون سفر حج واجب از طرف مدیریت
شبكه یك سیما به كامبیز دیرباز اهدا شده بود.
اما كامبیز دیرباز به دلیل همزمانی با
فیلمش و به دلیل اینكه سال گذشته نیز به سفر حج رفته بود این سفر را به دوســت صمیمیاش سام
درخشانی واگذار كرد كه سام درخشانی جمعـــه 29 مهرماه به این سفـر یكماهه
مشرف شد.
اما فیلم جدید دیرباز به نام فعلی «مراقب خودت باش عزیزم» میباشد كه
كارگردان آن یوسف تیموری است و بازیگرانی چون روشنك عجمیان، مونا فرجاد، یوسف
تیموری، بهنوش بختیاری، نیما شاهرخ شاهی، زهره حمیدی، یوسف صیادی و... در آن ایفای
نقش میكنند.
منبع : http://caffecinema.com/index.php?option=com_content&view=article&id=3843:1390-08-05-15-27-03&catid=35:media&Itemid=58
شنبه 12/9/1390 - 11:43
ایرانگردی
ایرانگردی: یزد
میراث ماندگار ایرانزمین
اشاره:
مارکوپولو،
جهانگرد معروف درباره یزد میگوید: «یزد میراث همیشه ماندگار ایران است؛
شهری خوب و قابل توجه که داد و ستدهای بسیاری در آن صورت میگیرد.
پارچههای معروفی به نام یزدی دارند که تجار بسیاری در کار خرید و فروش آن
هستند و...». واقعیت هم همین است که یزد نه تنها امروزه، بلکه از دیرباز
یکی از مطرحترین و پرجنب و جوشترین مناطق تاریخی و بازرگانی ایران بوده.
شهری که در حال حاضر مرکز استان یزد و در 175 مایلی جنوبشرق اصفهان قرار
دارد. بر اساس آمار رسمی جهان در سال 2006 جمعیت آن 423 هزار و 6 نفر بود
که مشتمل بر 14 هزار و 716 خانوار میشد. از آنجا که سالانه تنها 60
میلیمتر بارندگی در این منطقه وجود دارد، ناحیهای خشک محسوب میشود و در
اوج تابستان دمای آن به بالای 40 درجه سانتیگراد میرسد. زمستانها هم در
سردترین حالت دمای آن به مرز صفر درجه میرسد؛ به همین علت بهترین ایام
برای گشت و گذار در یزد فصل پاییز است. اگر میخواهید ببینید که در این سفر
باید به کجاها سر بزنید، ما پیشنهاداتی برای شما داریم:
* ارتفاعات و قلهها
شیرکوه
با ارتفاع 4000 متر که جانپناهی در 3500 متریاش دارد، یکی از بهترین
محدودههای کوهنوردی ایران است. برای رسیدن به قله آن 5 ساعت زمان لازم
است که 5/3 ساعت آن صرف پیمودن فاصله ابتدای دامنه کوه تا جانپناه اصلی و
5/1 ساعت هم صرف پیمودن مسافت جانپناه تا نوک قله میشود. جالب آن که
کوهنوردی در آن به علت چند مسیر بودنش از سادهترین حالت تا سختترین شکل
ممکن تغییر میکند و به کوهنوردان اجازه میدهد خودشان مسیر و چگونگی
رسیدن به قله را مشخص و انتخاب کنند. البته در این مسیر چند مکان جذاب و
خیرهکننده مانند برفخانه، طرزجان و دامنه کوهستان چکچک هم وجود دارند
که برای سفرهای پاییزی مناظری دلانگیز به شمار میروند.
* مسجد جامع فهرج
این
مسجد در فاصله 30 کیلومتری شرق یزد واقع شده است و زمان تأسیس آن به اوایل
دوره اسلامی برمیگردد. ستونهای پهنی دارد و سقف پوشیده آن یادآور
گهوارهای بزرگ است. البته مناره آن بعدها و سالها پس از ساخت مسجد روی آن
سوار شد. معماری آن برگرفته از ویژگیهای خاص قرن چهاردهم است؛ به همین
سبب نماد میراث فرهنگی و تمدن اسلامی در ایران است.
* جذابیتهای بیابانی
یزد
به خاطر ویژگیهای کویریاش منطقه توریستی جذابی است و در پاییز تورهای
فصلی کویری خوبی دارد. بد نیست در سفرتان سری هم به این مناطق بزنید:
-
صحرای اردکان یا همان سیاهکوه که میان 2 کوهستان هوش با ارتفاع 1939 متر
در جنوب و سیاهکوه با ارتفاع 2050 متر در شمال واقع شده است.
- بیابان ابر کوه که منطقهای مدور بین دو کوه و در مجاورت صحرای طاقستان است.
- محدوده بیابانی درنجیر که با وسعت حدود 1500 کیلومتر مربع در شرق یزد قرار دارد.
- بهشتآباد که در حد فاصل میان انار و رفسنجان در شمالغرب این شهر قرار دارد.
- کویر بهادران که در قسمت جنوبشرقی مهریز است.
* باغ دولتآباد
این
باغ، مجموعهای از ساختمانهایی متفاوت است که در دوران حکومت محمدتقیخان
در دوره زندیه ساخته شدند و در واقع محل استقرار خان و اتباع دولتی او
بود. بادگیر این باغ 23 متر ارتفاع دارد و به عنوان یکی از شاهکارهای
معماری و سمبل نبوغ معماری یزد شناخته میشود. یکی از مهمترین ویژگیهای
این برج، انتخاب خاص و ماهرانه زوایای سازه است که امکان دید بهتر از
چشماندازهای مجاور را فراهم میکند.
* حیاتوحش محافظتشده
ویژگیهای
جغرافیایی و خاستگاه طبیعی این شهر باعث شده تا منطقهای با انواع حیوانات
وحشی باشد. باغوحشهای محافظتشده کالمند و بهادران هم با مساحتی بیش از
25 هزار هکتار محل سکنای گونههای مختلف جانوری هستند. البته این خاص بودن
شامل گونههای گیاهی و پوشش منحصر به فرد هم میشود که باعث شده جذابترین
مناطق حیاتوحش را در این شهر شاهد باشیم. اگر سری به یزد بزنید، احتمالاً
شاهد روباهها، گرگها، خرگوشها، ببرها، کفتارها، بزهای وحشی و غزال
ایرانی خواهید بود.
* قلعه نارنجی
این قلعه که در گویش محلی به آن
قلعه نارین هم گفته میشود، یکی از مهمترین داراییهای تاریخی یزد است که
به دوران پیش از رسیدن اسلام به ایران بازمیگردد و به عنوان یکی از
سازههای ملی ایران ثبت شده. این قلعه تاریخی و باستانی در بالای تپه گلین
واقع شده و از فراز آن چشماندازی از کل شهر پیداست. به نظر میآید که در
آن سالها یکی از بلندترین سازهها بود؛ البته هنگام جادهسازیها در دوره
پهلوی دوم قسمتی از ساختمان ویران شد.
* درههای زیبا
جذابترین
مناطق طبیعی گردشگری در یزد حومه و دامنه کوههایی مانند شیرکوه، پیشکوه،
میانکوه و پشتکوه است. درههای فوقالعاده زیبای منشاد، بانادک سادات،
طرز جان، ده بالا و باقیآباد و فسفرآباد از جاذبههای گردشگری این شهر در
فصل پاییز هستند. البته نمیتوان از چشماندازهای خیرهکننده درههای
سنایچ، بردستان، شاوز، نصرآباد، علیآباد، شریفآباد و مزرعهآخوند به
راحتی گذشت؛ هر چند در این فصل هوای این مناطق کمی سرد است.
* آتشکده پیر هریشت
این
معبد باستانی در فاصله 15 کیلومتری جاده اردکان و در دامنه کوهستان واقع
است. در نزدیکی معبد چند استراحتگاه کوچک و 3 آبانبار هم ساخته شده. هر
ساله در 18 فروردینماه شمار زیادی از زرتشتیان ایران برای بازدید از این
محل دور هم جمع میشوند. چشمانداز این منطقه در پاییز بسیار جذاب است.
* روستای مهرجرد
در
حد فاصل 11 کیلومتری جنوب اردکان و 2 کیلومتری غرب یزد به این روستای زیبا
میرسیم که آب و هوایی بسیار خوب در پاییز و اواخر تابستان دارد. میگویند
مهرگان، دختر انوشیروان، بانی ساخت این روستا بود که بعدها نام آن به
مهرجرد تغییر کرد. این روستای تاریخی شامل چند میراث دیدنی از جمله قلعهای
قدیمی، مدرسه عتیق، امامزاده خدیجه خاتون و مسجد جامع است که در سال 778
بعد از هجرت ساخته شد
منبع : آینده روشن http://www.ayandeh-roshan.com/magazin/Tourism/23
چهارشنبه 9/9/1390 - 14:47
تزیینات و دکوراسیون
غوغای عناصر و رنگهای طبیعی
دکوراسیون پاییزی به کمک برگها
وقتی
میگویند ایجاد جذابیت در دکوراسیون ناشی از خلاقیت و نگاه دکوراتور است،
بیراه نمیگویند. مثلاً اگر به عناصر یادآور فصل پاییز نگاه کنیم، یکی از
شاخصههای آنها، حضور برگهای خشک و رنگی است. اما آیا میتوان از این عنصر
در دکور استفاده کرد؟ بله! کافی است کمی ذوق هنری خود را به کار بگیرید.
در اینجا به شما نشان میدهیم که چطور میتوان با کمک عنصری ساده مانند
برگهای پاییزی، تأثیری قابل توجه در دکوراسیون فصلی ایجاد کرد:
* حلقه اتصال طبیعت
فکر
میکنید این پروژههایی که در تصویر میبینید، چه ویژگی مشترکی دارند؟
اگر خوب دقت کنید، حلقه اتصال آنها به هم ایجاد حس و حال فضای طبیعی به کمک
با تعدادی برگ زیبا است. شما هم میتوانید از رنگهای گرم و زیبای پاییزی
مانند این تصویر در خانهتان استفاده کنید.
* رومیزی فصلی
میتوانید
با نگاهی هنری و ظریف چیزی شبیه اسلاید را منبع الهام خود قرار دهید و روی
میزتان یا حتی طاقچه خانه را به عطر و رنگ پاییز درآورید. مثلاً بین 2
عنصر تزئینی شیشهای چند برگ بگذارید و تکه شیشهها را با پیچیدن روبان،
پارچه کتابی یا کاغذ رنگی بپوشانید.
* جادوی هنری
اگر میخواهید یک
گلدان معمولی را تبدیل به اثری هنری کنید، از نشانههای رنگی در 2 سایه
رنگ قهوهای استفاده کنید و نقاشی درختان بیبرگ را برای تکمیل آن اضافه
کنید. سپس با استفاده از چسب چند برگ پارچهای یا کاغذی را ببرید و روی
آنها بچسبانید.
* دکوپاژ پاییزی
با استفاده از برگهای روشن پاییزی
سطح کمد یا دراور را بپوشانید. دکوپاژ روی بدنه وسایل روش جالبی برای
ایجاد تغییر در آنها است. چسباندن متفاوت برگها و اشکال باعث میشود ظاهر
کمد یا دراور شما مانند تابلوی دکوپاژ نامتعارفی بشود.
* سبکی تازه
دیوارها
و مبلمان را هم میتوان با چسباندن برگها و کلیشههای رنگی به فضای
بیرونی پاییز نزدیک کرد. این کار نیاز به مقداری رنگ، پارچه یا کاغذ رنگی
دارد تا با استفاده از برگهای طبیعی در گوشه و کنار یا بریدن اشکال آنها
روی کاغذ و پارچه، روی دیوار منظرهای جذاب ایجاد کنید.
* ترکیب چشمنواز
ترکیب
برگهای رنگی پاییز، بلوطها و میوههای کاج میتواند منظرهای جذاب خلق
کند. البته اگر کمی فضا را برای گذاشتن نهایی آنها زنگاری و روستیک کنید،
به فضایی فوقالعاده میرسید. محصول نهایی یک تابلوی جالب فصلی با حس قدیمی
است.
* خلاقیت دکوری
یکی از عناصر جذاب پاییز، برگ درختان همیشه
سبز و میوه کاج است که اگر مانند این تصویر کمی خلاقیت را چاشنی دید دکوری
خود کنید، میتوانید به مناظر جالبی برسید. ظاهر این میوهها بسیار خاص است
و رنگ خوبی برای تلفیق با سایر عناصر چیدمانی دارند.
منبع : آینده روشن http://www.ayandeh-roshan.com/magazin/Decoration/19
چهارشنبه 9/9/1390 - 14:46
سلامت و بهداشت جامعه
سفره رنگین زیبایی
مواد غذایی برای زیبایی همیشگی
زیبایی تنها مربوط به چهرهای جذاب نیست، بلکه مجموعهای کامل از پوست خوب، موهای شاداب، چشمانی درخشان، ناخنهایی سلامت و دندانهایی سفید و یکدست است. بنابراین با یک فهرست بلند بالا روبهرو هستیم که توجه به همه آنها اهمیت ویژهای دارد. اما باید بدانیم که زیبایی را باید به دست آورد؛ یعنی جدا از یکسری مسائل اکتسابی و خدادادی، دریافت بعضی المانها و حفظ عوامل زیبایی دست خود ماست. بخشی از این مسأله هم در داشتن رژیم غذایی خوب پنهان شده است. بعضی غذاها ویژگی ترمیم DNA دارند، بعضیهایشان به گردش خون مناسب زیر پوست کمک میکنند و حتی تعدادی از مواد غذایی میزان تولید کولاژن را در بدن افزایش میدهند. در اینجا ابتدا به موادغذایی مؤثر برای زیبا ماندن و سپس به 10 نکته اساسی در مورد زیبایی ماندگار و بدون نقص اشاره میکنیم:
* سهم میوهها و سبزیجات
- پاپایا
با میوهای تازهوارد به ایران روبهرو هستیم که سرشار از ویتامین C است؛ ویتامینی که برای سلامت پوست اهمیت زیادی دارد. جدای از این، وقتی پاپایا را به طور مرتب مصرف کنید، به تخلیه مناسب و بدون دردسر دستگاه گوارش کمک میکنید و به همین علت صاحب پوستی تمیز و پاک خواهید شد.
- توتفرنگی
کولاژن مادهای است که کمک میکند پوستی سفت و کشیده داشته باشید. وقتی میزان تولید آن کم بشود، پوست شما شروع به چروک خوردن میکند. توتفرنگی حاوی موادی است که از کولاژن پوست شما محافظت میکند تا پوستتان مدت زمان بیشتری بدون چروک بماند. در ضمن توتفرنگی سرشار از ویتامین C است.
- بلوبری
این میوه هم به تازگی پایش را در بازار میوه تهران باز کرده است. مصرف آن برای محافظت از سلامت لثهها مفید است و به همان اندازه هم در زیبایی چشمان و تأمین خاصیت الاستیکی پوست تأثیر مثبت دارد.
- انگور سیاه
انگورهایی که به انگور فرنگی هم معروف هستند، سرشار از ویتامین C و آنتیاکسیدانهایی هستند که کمک میکنند پوستی سالم با ظاهری خوب داشته باشید. همچنین آنها سرشار از کلسیم، پتاسیم و منیزیوم هستند که به 3 تفنگدار مراقبت از سلامت و زیبایی ناخنها و دندانها معروفند.
- زردآلو
زردآلو حاوی مقادیر زیادی فیتونیوترونهایی مانند لیکوپین و بتاکاروتن است که تأمینکننده زیبایی و شادابی پوست هستند.
- انار
آنتیاکسیدانهای پلیفنول در انار بسیار زیاد است و اگر مقدار خوبی از آن را به شکل تازه یا آبگرفته اما خالص مصرف کنید، مبارزانی قوی را برای مقابله با رادیکالهای آزاد آسیبرسان به پوست، وارد بدن خود کردهاید.
- گوجهفرنگی
مادهای سرشار از لیکوپین که عاملی طبیعی برای محافظت از آسیبهای اشعه مضر خورشید است. خوردن گوجهفرنگی باعث افزایش قدرت بدنی میشود و آثار مخرب اشعه UV بر پوست را به حداقل میرساند.
- هویج
منبعی خوب از بتاکاروتن که کمک میکند پوست شما دچار پیرپوستی و چروکشدن پیش از موعد نشود.
- بروکلی
در کلم بروکلی مادهای به نام سولفوروفان وجود دارد که مانع شکلگیری سلولهای آسیبرسان میشود. این ماده غذایی سرشار از فیبر هم هست که باعث سلامت و بهبود عملکرد سیستم گوارشی شما میشود. هضم و دفع نامناسب در بدن، تأثیر خود را به شکلی نامناسب به سطح پوست منتشر میکند. اگر شما دفع خوبی داشته باشید، به شفاف ماندن پوستتان کمک کردهاید.
- خیار
همه ما میدانیم که وقتی آب خیار را به صورت ماسک روی پوست بمالیم، سطح پوست را نرم و لطیف میکند. خیار ماده مفید و قدرتمندی برای سلامت پوست است و منبعی سرشار از ویتامینها و املاح مختلف به شمار میرود که در تولید کولاژن سهم دارند. به همین علت خیار را دوست صمیمی پوستهای جوان میشناسند.
- سبزیجات با برگ تیره
این قبیل سبزیجات منابعی فوقالعاده از ویتامینها، املاح، فیتونیوترونها و آنتیاکسیدانها هستند. همه این مواد هم برای پوست مفید و تأثیرگذارند.
* سهم مایعات
- آب
هیدراته و سیراب ماندن همان چیزی است که پوست را لطیف و درخشان نگه میدارد. خشکی آب بدن میتواند پوست را دچار افت و گودی کند. بنابراین با مصرف کافی و مداوم آب سالم، خالص و تمیز به پوست خود شادابی بدهید.
- چای سبز
یکی از مواد اولیه تشکیلدهنده چای سبز ایجیسیجی نام دارد که پوست را از آسیبهای تخریب DNA بر اثر تابش اشعههای UV محافظت میکند. این ماده میتواند مانع سرطان پوست ناشی از همین اشعهها بشود.
- سرکه سیب
آنزیمهای بسیار متنوع و زیاد موجود در سرکه سیب کمک میکند تا پوست بدن از لایههای مرده سلولهای قدیمی پاکسازی شود و صاحب پوستی تمیز و جوان شوید که لطیفتر است.
* سایر مواد غذایی
- ماهی آزاد
یکی از بهترین ماهیهای سرشار از اسیدهای چرب امگا3 که مصرف معمول و مستمر آن میتواند عاملی مؤثر در محافظت پوست از اشعههای UV باشد.
- گردو
گردو منبعی سرشار از اسید معروف آلفالینولنیک است که پوست را مرطوب نگه میدارد و مقدار قابل توجهی نرمکننده طبیعی را به پوستتان میرساند.
- روغن زیتون
این روغن حاوی مقادیر زیادی اسیدهای چرب ضروری است که به سلولهای پوستی کمک میکند تا غشای آنها مرطوب بماند؛ بنابراین سطح پوست را صاف و لطیف نگه میدارد. همچنین کمک میکند تا پوست به شکلی مطلوب از اثر مخرب اشعههای UV در امان بماند.
- بذر کتان
بذر کتان سرشار از امگا3 و امگا6 است که در کنار هم باعث نرم ماندن پوست بدن میشوند. مصرف آنها مانع بسته شدن منافذ پوستی میشود و به دفع سموم زیر پوست نیز کمک زیادی میکند. بذر کتان را منبع سرشاری از فیبر هم میدانند که روند هضم را در بدن بهبود میبخشد و نمیگذارد پوست بر اثر یبوست و دفع نامناسب خشک و تیره شود.
- بلغور
جدای از مواد مغذی فراوانی که دارد، حاوی مقدار زیادی سیلیکون است. مادهای که برای مراقبت از کولاژن پوست ضروری است و پوست را نرم و الاستیکی نگه میدارد.
- جوانه گندم
این ماده غذایی مهجور برای نابودسازی جوش و کورک بسیار مفید است. ضمن اینکه وقتی روزانه 2 قاشق از آن را به رژیم غذاییتان اضافه کنید، سلامتی پوستتان را تضمین کردهاید.
* 10 راز اساسی زیبایی زنان در پاییز
صحبت از زیبایی است و جدای از هر عنصر دخیل در این امر، پوست شما اولین عضوی است که به عنوان معیار زیبایی و جوان ماندن به شمار میآید. هر کدام از ما پوست خاصی داریم که زیرمجموعه یکی از انواع خشک، چرب، معمولی و ترکیبی قرار میگیرد. هر پوستی شکل مراقبتی ویژه خودش را میطلبد، اما در کل یکسری از مسائل به عنوان نکتههای کلیدی و اساسی در همه آنها مشترک است. در اینجا به 10 نکتهای که همراه رژیم غذایی مناسب به شما پوستی لطیف و زیبا میبخشد، اشاره میکنیم:
1. همیشه صورت خود را بشویید
پوست خود را دستکم روزی 2 بار بشویید؛ اما 2 نکته را همواره به یاد داشته باشید: دفعات شستوشو را هرگز به بیش از 3 بار نرسانید و هنگام شستوشو از ماده شوینده مناسب و متناسب با پوست خود استفاده کنید. ماده شوینده را هم بر اساس نوع پوست خود انتخاب کنید. البته میتوانید از آلوئهورا هم به عنوان شوینده استفاده کنید. هرگز صورت خود را با آب سرد یا داغ نشویید؛ زیرا هر دو به مویرگهای زیرپوست آسیب میزنند.
2. وازلین بمالید و حمام کنید
چرب کردن پوست ایده خیلی خوبی نیست؛ اما منظور ما هفتهای یک بار استفاده مطلوب و به اندازه از وازلین روی سطح پوست دست و صورت است و بعد از چند ساعت هم شستن آنها. با این کار خشکی پوست را برطرف میکنید و چربی لازم را هم به خورد آن میدهید؛ ضمن اینکه وازلین نرمکنندهای با چربی مناسب و بدون عوارض است. شستوشوی پس از آن نیز باعث جدا شدن سلولهای مرده از سطح پوست میشود.
3. استفاده از مرطوبکننده را پشت گوش نیندازید
یکی از نکتههای کلیدی و اساسی برای داشتن پوستی زیبا این است که شما با هر جنس پوستی باید حتماً از مرطوبکننده استفاده کنید. البته باید مرطوبکنندهای مناسب خود پیدا کنید؛ اما همیشه باید آن را به دست و صورت خود بمالید. در فصل سرما به خاطر سردی هوا پوست بدن با سرعت بیشتری خشک میشود؛ بنابراین بهتر است روزی 2 بار پوست دست و صورت خود را با مرطوبکننده ماساژ دهید.
4. همچنان از ضدآفتاب استفاده کنید
فصل سرما نباید شما را به اشتباه بیندازد که دیگر نیازی به ضدآفتاب ندارید. اشعههای UV همیشگی هستند فقط شدت و ساعات تابش آنها محدودتر شده است. یکی از علل پیری زودرس ناشی از تأثیر مخرب اشعههای UV بر پوست است؛ بنابراین پیش از خروج از خانه استفاده از ضدآفتاب را فراموش نکنید.
5. مراقب لبها باشید
لبهای ترکخورده میتواند کابوس شبانه خانمها باشد و فصل سرما هم زمان مناسبی برای دچار شدن به آن است. این ترکها آسیبرسان هستند و ظاهر شما را هم تحت تأثیر قرار میدهند. با وازلین یا ژل مناسب سطح لبها را چرب کنید و اجازه ندهید خشکی بزنند.
6. گاهی بخور بدهید
بخور دادن روش خوبی برای نرم و لطیف کردن پوست است؛ بهخصوص در فصل سرد پاییز که سطح پوست به سرعت خشک میشود، با بخور دادن میتوانید فرصت استراحت و آرامسازی به پوست و عضلات صورت خود بدهید.
7. به اندازه کافی بخوابید
هشدار همیشگی این است که اگر به اندازه کافی نخوابید پوستتان زرد، خشک، مات، خسته و چروک میشود. ترتیبی بدهید تا هر طور شده 7 تا 8 ساعت خواب آرام و کافی شبانه داشته باشید تا پوستتان ظاهر بهتری پیدا کند.
8. زیاد آب بنوشید
این هم توصیهای همیشگی و قدیمی است؛ اما باز هم بسیاری از ما آن را نادیده میگیریم. آب یکی از اصلیترین و ابتداییترین منابع برای پاکسازی و لطافت پوست بدن است. بنابراین توصیه میشود روزانه 7 تا 8 لیوان آب بنوشید تا پوستتان سیراب بماند.
9. از رژیم غذایی سالم پیروی کنید
غذاهایی که میخوریم هم کاملاً بر پوستمان تأثیر میگذارند. شما با دریافت ویتامینهای لازم و کافی از طریق مصرف غذاهای سالم به سلامت پوست خود کمک میکنید. رژیم پاییزی خود را طوری مرتب کنید که در آن سهمی هم برای تغذیه پوستتان وجود داشته باشد. مواد خوراکی که معرفی کردیم، میتوانند به شما کمک زیادی بکنند. از انواع مواد غذایی حاوی ویتامین A و E زیاد استفاده کنید تا سرما روی پوستتان اثر بدی نگذارد. اگرچه غذاهای گرم در هوای سرد میچسبند؛ اما سراغ سرخکردنیها نروید و انواع کبابی را مصرف کنید.
10. مرتب ورزش کنید
سردی هوا باعث شده تا سختتر برای انجام ورزش به بیرون از خانه بروید؛ اما بهانه نیاورید و در خانه به شکل مرتب تمرینهای ورزشی انجام دهید. ورزش عاملی برای تعریق و سمزدایی بدن و پوست است؛ از طرف دیگر اکسیژن کافی به بدنتان میرساند و پوستتان با این کار حسابی نفس میکشد.
منبع : آینده روشن http://www.ayandeh-roshan.com/magazin/beauty/13
چهارشنبه 9/9/1390 - 14:46
داستان و حکایت
همه سقف طلات رد پای فرشتههاست...
- چرا بهش نگفتی؟ اصلاً چرا اونا رو بهش دادی؟
- نمیدونم! روم نشد راستش... یعنی میخواستم بگم؛ اما...
سعید
رو به پنجره ایستاد. دم غروب بود. انتهای آسمان را رنگ نارنجی و بنفش
پاشیده بودند. سوزی را که پوست درختها را میخراشید، روی صورتش حس کرد.
یکدفعه لرزش گرفت. حس کرد خورشید که پایین میرود، انگار چیزی هم در دل او
آب میشود، آب که نه... ذوب میشود.
- یکدفعه شد! ازم خواست، انتظارش رو نداشتم خب. تو بودی چی کار میکردی؟
صدای
شادی آرام بود. شاید سعید آرام میشنید. آن قسمت آخرش را که اصلاً انگار
زمزمه کرده بود. اما سعید شنید؛ خوب هم شنید، طوری که به سرعت برگشت. مثل
آسمان پشت سرش برافروخته بود.
- میگفتم نه! نمیدونم... چه میدونم. میگفتم سعید ناراحت میشه... خودم لازم دارم!
- خب نچرخید تو زبونم بگم...
سعید حرفش را قیچی کرد:
-
نچرخید تو زبونت؟! وقتی گفتم الان وقت خریدن اون سرویس نیست، یه تریلی حرف
یه رنگی بارم کردی؛ اما واسه نازی زبونت نچرخید؟ خوبه همیشه شکایتشو
میکنی...
لحن نیشدار سعید از وسط گوشهای شادی رد شد. درست مثل سوزی
که آن طرف پنجره گوش برگها را کر میکرد در مغزش نشست؛ اما خودش را نباخت.
سرش را برگرداند. هنوز آرام حرف میزد:
- برمیگردونه، قول داد سر ماه یا عینشو میخره یا پولشو برمیگردونه. تا سر ماه نمیتونی صبر کنی؟ خواهرته، غریبه که نیست...
- دیگه بدتر!
- تو به خواهرتم اعتماد نداری؟
- خواهرمو نمیدونم؛ اما تو با این کارات...
سعید
دستش را بیهدف تکان داد. میخواست به سمت پنجره برگردد که غیض نگاه شادی
را مثل نور رعدی که قبل از صدایش چشم را میزند، حس کرد. هنوز در شش و بش
برگشتن بود که صدای غرش شادی تهمانده دلش را لرزاند:
- دیگه داری شورشو در مییاری! خوبه خواهر خودته! اگه خواهر من بود که لابد الان ساک لباسام رو میزدی زیر بغلم!
سعید خواست درستش کند؛ اما شادی میغرید. وقتی هم که میغرید، کوتاه آمدن در کارش نبود؛ همینطور ادامه میداد:
- اومد اینجا یه بغض داشت اندازه نعلبکی! به التماس نکشید، یعنی نذاشتم بکشه. گفت لازم داره، پول لازم داره!...
و
این پول را چنان کشدار و داخل گیومهای ادا کرد که سعید هرم نفسهای داغ
شادی را حس کرد. ته دلش آشوب شد. دم غروب بود؛ اما انگار اطرافش طور دیگری
تاریک میشد.
- یادم نبود که باید اول مظنه آبغورههاشو بگیرم، بعد که
دلم خنک شد صدقه سری خودمو و بچهها رو دمرو کنم جلوی پاش که وقتی میخواد
برش داره یه جورایی تا کمر جلوم دولاشه!...
شادی اصلاً شادی آرام چند دقیقه پیش نبود. همینطور یکریز تهمانده غضبهای همیشگیاش را گذاشته بود در خشاب مسلسل و شلیک میکرد:
- اگه بهش نمیدادم آدم بده بودم، عروس بدجنس مادرت میشدم. حالا که منت گذاشتم به سرتون، تویی که دراومدی نسخکشی کنی!... خوبه...
سعید
دیگر نمیشنید. یعنی میشنید؛ اما نمیفهمید. در دلش غوغای دیگری برپا
بود. سیاهتر و سردتر از غروب آن سوی پنجره... میلرزید، نه از سوز پشت
پنجره که انگار میترسید...
**********
نازی کلافه بود. عجله داشت.
راننده زور خودش را میزد؛ اما ترافیک جای نفس کشیدن نگذاشته بود. به دست
راننده که روی فرمان میسرید، نگاه کرد. از بوی نا که در تاکسی پیچیده بود،
دلش به هم پیچید. راننده که فرمان را پیچاند، انگار سوار چرخ و فلک بود.
ماشین یک دور بزرگ زد و سوزی که از دل شیشه نیمهباز میگذشت، همراه بوق و
سرسام خیابان و دود اگزوز ماشینها گوشش را داغ کرد.
نگاه راننده از
آینه به نازی افتاد. نازی متوجه شد. نگاهش را به خیابان دوخت و چیزی را روی
کیسهای مشکی در دستانش فشرد. آخرین رمق خورشید در ته آسمان و پشت
ساختمانها داشت جان میکند. صدای زنگ که در ماشین پیچید، دوباره جهت نگاه
نازی را عوض کرد. دست راننده از روی دنده کنده شد و گوشی کوچکی را از صندلی
کنار دستش برداشت. الو را که گفت، نازی سرش را چرخاند. مثلاً میخواست
حواسش را به خیابان بدهد که صدای مکالمه راننده را نشنود؛ اما مگر میشد؟
- تو راهم، چی شده؟... خب.... اللهاکبر!
توجه نازی جلب شد. خواسته و ناخواسته گوش داد. لحن راننده سنگین و گرفته بود:
- تا فردا خدا بزرگه... جورش میکنم... میگی چی کار کنم؟
دستان
نازی کیسه سیاه را محکمتر فشرد. بوی نا انگار بیشتر میشد. راننده گوشی
را قطع کرد و با بیمیلی شاید هم عصبانیت دوباره آن را روی صندلی پرتاب
کرد. حتی نگاهش هم نکرد، مثل یک دستمال کاغذی مچاله و مصرفشده... نازی به
دستان راننده خیره ماند. دست آرام به سمت موج رادیو رفت... صدای لحن
شادمانه مجری فضای تاکسی سوت و کور را شکست.
- الهی به امید تو...
راننده
این را گفت و شیشه را کمی بالا داد تا سوز کمتری نصفه صورتش را سرخ کند.
زن مسافرش را از آینه برانداز کرد. نازی به بیرون خیره شد. تهمانده خورشید
هم مثل برگهای خشک داشت از سقف آسمان کنده میشد و میافتاد. صدای
خوانندهای در میان پارازیت و موج ناصاف رادیو چرخید:
اومدم تا ببینم لحظه عاشق شدنو
به دلم افتاده بود صدا زدین آقا منو
دل تنهامو آوردم با یه دنیا دلخوشی
کمتر از آهو که نیستم میشه ضامنم بشی
نگاه نازی از میان ازدحام خیابان به سمت گلدستههای طلایی حرم پر کشید...
- مرسی آقا، سر بازار پیاده میشم!
************
سعید
پشت سر هم شماره میگرفت. چند لحظه میایستاد و گوش میداد. پیغام خاموش
بودن گوشی را که میشنید، یک لاالهالاالله میگفت و باز از اول...
شادی
نگاهش میکرد. توپش حسابی خالی شده بود؛ اما کنجکاویاش رامشدنی نبود.
همانطور که نگاهش بین صفحه تلویزیون و سعید دودو میزد، برای بار دهم
پرسید:
- چته آخه؟ چه مرگته؟!
سعید حرفی نزد. گوشی لای انگشتانش
میچرخید. خیس عرق شده بود. نشست... دوباره بلند شد. خواست حرفی بزند؛ اما
هنوز بیرون نیامده زنده به گورش کرد. دوباره شماره گرفت.
- گناه
دارهها! ببین میتونی به خاطر امانت دادن یه سرویس به خواهرت سکته کنی؟!
اون بیچاره میدونست چه کنسی هست؛ واسه همین یهراست اومد سراغ خودم!
- چیه حالا رفتی تو جبهه دشمن؟!
شادی نگاهش کرد. به حرف آمده بود. وقتش بود دنبالهاش را بگیرد:
-
دشمن؟ نازی؟! نه... نه این که فکر کنی ازش خوشم مییادا... نه... اما
دشمنی هم ازش ندیدم. تو اگه باهاش مشکلی داری، مشکل خودته. دیدم اومد
اینجا، کلی صغری کبری چید. فهمیدم پول میخواد. نقد نداشتم تو خونه.
میدونستم به تو هم بگم مثل همیشه میگی... یعنی اصلاً خوب شد به تو نگفتم؛
وگرنه پشت تلفن سکه یه پولم میکردی. از رفتار حالات معلومه چی میگفتی
دیگه... کارش فوری فوتی بود. منم سرویس رو دادم بهش؛ گفت تا سر ماه جبران
میکنه!
- اگه پس نداد چی؟
- خواهر توئه! خودت جورشو میکشی!
سعید یکه خورد. حدس میزد. شادی ادامه داد و تهدیدش را کامل کرد:
- دفعه بعد هم اومد یهجور میشورمش که مردهشور نشسته باشه!
- نمیشد همین امروز که اومده بود، میشستیش؟!
- قصاص قبل از جنایت که نمیکنن! حالا میخوای زنگ بزنی برش گردونه؟
- خاموشه!
سعید انگار یکدفعه چیزی یادش آمده باشد، از جایش بلند شد و دوباره شماره را گرفت:
«دستگاه مشترک مورد نظر خاموش میباشد!»
***************
تیزی
چاقو داشت پوستش را میخراشید. زبانش بند آمده بود. همه جا ساکت بود. آن
دورها سوسوی چراغهای شهر را میدید. سوز سر شب دیگر به اندازه نوک چاقوی
زیر گردنش پوستش را نمیسوزاند. حس میکرد اگر آب دهانش را قورت دهد، نوک
چاقو به گلویش فرو میرود. همانطور خیره و مات مانده بود.
راننده میلرزید. دستش که چاقو را زیر گردن نازی گذاشته بود، بیشتر... صدای نفسهایش تمام فضای ماشین را پر کرده بود.
- مجبورم نکن کار از این بدتر بشه!
نازی
حرفی نزد. زبانش لابهلای دهان قفلشدهاش نمیچرخید. دستانش مشمای سیاه
را محکمتر فشرد. میخواست حرفی بزند، التماس کند؛ اما انگار او را به
صندلی میخکوب کرده و یک کپه پارچه در دهانش فرو کرده بودند. چشمان راننده
حس عجیبی داشت. یعنی او هم میترسید؟ یا این قسمتی از خشونتش بود؟ نگاهش از
لبهای به هم فشرده راننده روی صورتش بالا رفت و به چشمانش رسید. هنوز
همان حس قبلی را داشت. در دلش زمزمه کرد:
- خدایا، یعنی کسی نیست به دادم برسه؟!
نگاهش از پشت سر راننده به امتداد جاده دور و بر کشیده شد و به انتهای افق رسید؛ جایی که گنبد طلایی امام رضا (ع) میدرخشید.
- یا امام رضا، خودت نجاتم بده!
ترس تمام عضلاتش را شل کرد و ناگهان انگار قبض روح شده باشد، از حال رفت.
***************
گوشی
زنگ خورد. راننده میشنید؛ اما محل نگذاشت. کیسه مشکی در دستش مچاله شده
بود. باد سردی عرقهایش را روی گونههایش آب میکرد. دلش آشوب بود. پایش
میلرزید و سخت نفس میکشید. زنگ گوشی ادامه داشت.
- لعنت بر شیطون!
گوشی را برداشت:
- الو، چیه؟
- بهزاد بیا بیمارستان، کجایی؟
- نزدیک حرم، چی شده؟
- تو که به دعا اعتقاد نداشتی! اونجا رفتی چی کار؟
بهزاد/ راننده جواب نداد. یکدفعه زنی که آن سوی خط بود صدایش لرزید، بغضش ترکید و...
- واسه دعا کردن دیر شده، بیا بیمارستان...
- چی شده؟
- مامان به عمل نرسید، نمیخواد دیگه نگران پول عملش باشی...
کیسه
مشکی از دستان بهزاد رها شد و روی زمین افتاد. دستی که گوشی را نگه داشته
بود، شل شد؛ حتی آن را قطع هم نکرد. آرام به سمت ورودی حرم رفت.
- الو، الو... میشنوی بهزاد؟... الو...
وارد
صحن که شد، دلش ریخت. انگار دلش زودتر از خودش آمده بود. چیزی از گوشه
چشمش سرید و گونههایش را سوزاند. گنبد طلایی را میدید؛ اما آن را حس
نمیکرد. هیچ چیزی را حس نمیکرد. پاهایش که انگار بیجانتر از قبل شده
بود، همان جا شکست... روی زمین نشست...
*************
نازی دلشکسته
در جاده میرفت. آن دورها گلدستههای حرم پشت ساختمانهایی که انگار
ریسههایی از چراغهای چشمکزن بودند، سر به آسمان میساییدند. پاهای خسته
نازی روی زمین کشیده میشد. بغضش دوباره سرباز کرد و جلوی چشمانش همه چیز
تار شد. افکارش آنقدر در هم بود که نمیدانست اول به کدامشان برسد. دست
در جیب مانتو کرد و گوشیاش را بیرون آورد. آن را روشن کرد. انگشتش
میلرزید، دلش که دیگر بدتر...
به محض آنکه گوشی روشن شد، زنگ خورد.
شماره را شناخت. سعید بود. دلش یکدفعه ریخت. قلبش داشت کنده میشد.
میترسید. از چه نمیدانست؛ اما میترسید... شاید هم خجالتزده بود. زنگ
تلفن امان نمیداد. گوشی را به صورتش نزدیک کرد:
- الو...
- الو نازی، خودتی؟ چرا گوشیت خاموشه؟!
- من...
- ببین، اون سرویسو... ببین... چه جوری بگم؟ نفروختیش که؟
بغض نازی سرباز کرد و گریه بند نیامدهاش شدت گرفت. زبانش اصلاً به حرف نمیرفت. آرام گفت:
- نه...
- خدا رو شکر... ببین نازی، بیا خونه. باید باهات صحبت کنم. راستش شادی خبر نداشت. اون سرویس بدلیه.
من ناچار شدم براش بگیرم... ببین تو بیا... من توضیح میدم...
نازی ایستاد. سوز میآمد. روبهرویش جاده بود و آن دورترها یک گنبد طلا و گلدستههایی که دل آسمان را نوازش میکردند...
منبع : آینده روشن : http://www.ayandeh-roshan.com/magazin/bakhshe-akhar/33
چهارشنبه 9/9/1390 - 14:45
کامپیوتر و اینترنت
تبلت ویژه فوجیتسو
اگر فکر میکنید با یک تبلت معمولی مانند آنچه در
بازار است روبهرو هستید، باید با یکسری توضیحات نظر شما را تغییر بدهیم.
این تبلت با سیستم عامل ویندوز 7 و صفحه نمایش 10/1 اینچیاش انقلابی
معجزهآسا در عرصه طراحی و ساخت تبلت به پا کرده. فوجیتو از تکنولوژیهای
متعددی مانند شارژ مضاعف تا 10 ساعت استفاده مکرر، ساخت صفحات ویژه که تنها
خودتان توانایی دسترسی به آنها را دارید، برنامههای انحصاری برای
نابینایان به شکل دستورهای صوتی و البته توانایی ترجمه همزمان برخوردار
است. یعنی شما که زبان انگلیسی بلد نیستید و میخواهید کار خاصی با آن
انجام دهید، کافی است دستور خود را به زبان مادریتان بگویید تا این تبلت
آن را انجام دهد.
چهارشنبه 9/9/1390 - 14:40
ایرانگردی
خانههای تاریخی ایران
پا جای پای بزرگان!
اشاره:
خانههای تاریخی
امروزه یکی از جاذبههای گردشگری در چهار گوشه جهان هستند که بهخصوص در
سالهای اخیر توانستهاند نظر بسیاری از مسافران را در هر جایی جلب کنند.
این خانهها در واقع محل تولد و زندگی انسانهای معروف هستند که جدای از
این ویژگی، از تاریخچهای جالب و معماری خاص بهره میبرند؛ در واقع مسأله
تاریخی بودن به جاذبه قدیمی بودنشان ارجحیت دارد. در عرصه جهانی این
خانهها شامل قلعهها و ویلاهای قرن هجدهم و نوزدهمی هستند که متعلق به
دوره یا خانهای معروفند. بسیاری از آنها از سوی دولتها به عنوان محلی
قابل احترام و شایسته نگهداری شناخته و مشخص میشوند تا ضمن حفاظت از آنها
به عنوان میراث فرهنگی، مرکزی برای بازدید و لذت عموم مردم باشند. البته
نباید آنها را با خانههایی که مربوط به افراد معروف هستند و تبدیل به موزه
شدهاند، اشتباه گرفت. با هم با تعدادی از این خانههای تاریخی که
میتوانند برای ساعاتی شما را سرگرم و به دانش تاریخیتان اضافه کنند، آشنا
میشویم. شاید شما هم از جمله علاقهمندان بازدید از این نوع اماکن
توریستی باشید:
* خانه ملاصدرا
محل: قم در استان قم
خانهای
متعلق به یکی از مطرحترین فلاسفه ایران که در قرن یازدهم میزیست. محل
دقیق این خانه منطقه کهاک در قم است و بنای آن مرتبط به دوره صفوی است.
اگرچه در سال 1997 بر اساس همان معماری اولیه توسط متخصصان مورد بازسازی
قرار گرفت. سقف آن به شکل یک گنبد مدور است و در اوج آن شیشههای رنگینی
تعبیه شده که به نور خورشید اجازه عبور میدهند. در هر 4 گوشه محوطه
ساختمان هم 4 راهرو وجود دارد که باعث شده دسترسی به داخل خانه راحت باشد.
* خانه لاریها
محل: یزد در استان یزد
زمان احداث این خانه
سال 1286 پس از هجرت است. معمار آن هم حاجی محمدابراهیم لاری بود. البته در
گذشته از این خانه به عنوان خانقاه دراویش فرقه نعمتاللهی استفاده میشد.
در، پنجرهها، پنجرههای کشویی و اتاقهای رنگی آن همگی آیینهکاری شده
است. برای همین میتوان گفت این خانه یکی از جذابترین، زیباترین و
مسحورکنندهترین بناهای تاریخی قرن 13 هجری است.
* خانه نیما یوشیج
محل: نور در استان مازندران
صحبت
از خانه بزرگترین شاعر نوپرداز معاصر ایران است که در روستای یوش از
توابع نور در استان مازندران قرار دارد. محوطه آن حیاطی مرکزی دارد که با
اتاقهای متعدد احاطه شده است. دیوار این اتاقها هم با آجر، کارپلاستیک و
گچکاریهای جذابی پوشیده شده است. البته نباید از پنجرههای کشویی زیبای
آن گذشت که وامدار ایدههای دکوراتیو دوران قاجار است. در سالهای اخیر
این خانه را ترمیم کردهاند و به عنوان «خانه فرهنگی» معروف شده است.
* خانه منجمباشی
محل: لنگرود در استان گیلان
در
محله خشکالای نزدیک میدان معروف سبزه میدان در لنگرود خانهای قرار دارد
که میگویند متعلق به منجمباشی بوده و در آن روزگار میگذرانیده است. این
خانه ترکیبی از اجزای دکوراتیو داخلی و طراحی خارجی جذاب، قسمتهای
اختصاصی، یک مسجد، حمام و چند اسطبل و طویله است. میان ورودی و راهروی خانه
بخشی تعبیه شده که به وسیله راهپله به قسمتهای بالایی خانه متصل میشود.
طبقه بالای خانه هم مشتمل بر یک هال و 3 دالان است. شکل تزئینات به کار
رفته در این خانه متأثر از ویژگیهای محلی گیلان در دوران قجر است. درهای
تالارهای طبقه بالا هم با گلهای تزئینی زیبا خودنمایی میکنند. این خانه
از سوی سازمان میراث فرهنگی به عنوان بنایی تاریخی ثبت شده است.
* خانه بروجردیها
محل: کاشان در استان اصفهان
ساخت
این خانه زیبا بین سالهای 1292 تا 1310 پس از هجرت بوده است. خانهای
متعلق به حاج سیدجعفر نطنزی که از تجار خوشنام و پل ارتباطی بازرگانی
میان بروجرد و کاشان بوده است. او این خانه را ساخت تا از پرداخت مالیات
طفره برود. ورودی محوطه ساختمان شکلی 8 ضلعی دارد که با آثار هنری مانند
نقاشی و گچکاری تزئین شده است. از این ورودی باشکوه که رد شویم، به
راهرویی طولانی میرسیم که به قسمت شمالی ساختمان منتهی میشود. در قسمت
ورودی آن دالانی پنج در خودنمایی میکند. خانه بروجردیها به خاطر بخشهای
متنوع و شکل به کار رفته هنرهای مختلف معماری در ساختار اعجابانگیزش از
جمله شاهکارهای معماری ایران محسوب میشود.
* خانه آینه مفخم
محل: بجنورد در استان خراسان شمالی
این
خانه که در بجنورد شهرت بسیاری دارد، متعلق به سردار مفخم، یکی از سران
رسمی دولت در دوران قاجار بوده و همانطور که از نامش پیداست، در طراحی آن
به شکلی زیبا و البته فراوان از آیینهکاریهای مختلف استفاده شده است.
* خانه مشیرالدوله
محل: تهران در استان تهران
بنایی
قدیمی که در حد فاصل خیابان منوچهری و خیابان جمهوری اسلامی واقع شده است.
اگر دقیقتر بخواهیم بگوییم، این خانه در اواسط خیابان پیرنیا یا همان
لالهزار قرار دارد که متعلق به حسن پیرنیا ملقب به مشیرالدوله، یکی از
شخصیتهای والا مقام خاندان سلطنت در دروان قاجار بوده است. این ساختمان 2
طبقه یک سردر دارد که داخل آن با خطوطی ساده آذین شده است. البته حساب
گچکاری زیبای رواق شمالی بنا و کاشی کاریهای دالانهای سرداب آن به کلی
جدا است. در ساخت آن از آجر پخته در سایزهای بزرگ استفاده شده که روی آنها
پرترههایی از کاراکترهای اساطیری حکاکی شدهاند. در حال حاضر این ملک در
اختیار هیأت علمی پزشکی دانشگاه تهران است.
* خانه امامخمینی(ره)
محل: خمین در استان مرکزی
البته
منظورمان خانه پدری امامخمینی(ره) است که در قسمت شمالی رودخانه خمین در
قسمت قدیمی شهر واقع شده. این خانه بسیار معروف از سوی بازدیدکنندگان
بسیاری هر ساله دیده میشود. ساخت بنای آن مربوط به دوران قاجار است که در
آن از 2 سبک معماری اسلامی و هنر شرقی استفاده شده است. در آن شاهد
راهروهای ورودی باریکی هستیم که مخصوص همان روزها است و در قسمتهای شمالی و
جنوبی هم 2 برج دفاعی قرار دارد که حالتی جذاب به این بنا بخشیدهاند.
امام خمینی(ره)، رهبر کبیر انقلاب به همراه 2 برادر و 3 خواهر خود در این
خانه متولد شدند و در 19 سالگی برای تحصیل به اراک و سپس قم رفتند. بیشترین
و مهمترین کارآیی این خانه در آن ایام، حالت دفاعی و استراتژیکی آن بود.
در واقع این خانه و ملک برای حفاظت کامل از دروازه شهر ساخته شده بود.
* خانه وکیلالرعایا
محل: اردبیل در استان اردبیل
البته
این خانه بهرغم ارزش بالای تاریخی و هنریاش به علت نبود حمایت و توجه
کافی در حال نابودی و تخریب است. خانهای که سبب بعضی از مسائل و حوادث در
قرن دوازدهم، اهمیت تاریخی بسیاری دارد. در واقع از این خانه برای تجمعهای
ویژه مشروطهطلبان استفاده میشد که به همین علت نیز بسیار معروف است.
* خانه مستوفی
محل: شوشتر در استان خوزستان
قدمت
این بنا به اواخر دوران قاجار میرسد. وجود باغ، رودخانه شاتیت و آنچه به
عنوان طبیعت آن را احاطه کرده بسیار جالب توجه است. دیوارها و سقف خانه با
کارهای هنری آجری تزئین شدهاند. خانه مستوفی شبستان بزرگی دارد که در آن
ستونهای آجری زیبایی کار شده است. البته قرار بوده که به علت بعضی مسائل
از جمله عرضه نمایشگاهی کشفیات باستانی شوشتر در آن، به شکل موزهای رسمی
درآید.
منبع : آینده روشن http://www.ayandeh-roshan.com/magazin/Tourism/24
چهارشنبه 9/9/1390 - 14:40
آشپزی و شیرینی پزی
سالاد لبو و کالباس
مواد لازم برای 2 نفر
نخود فرنگی: 100 گرم (حتی از نوع کنسروی)
لبو: 175 گرم
پیازچه: 2 ساقه خرد شده
ماست: 2 قاشق غذاخوری
کاهو: 1 عدد متوسط
کالباس ژامپون مرغ: 100 گرم
- روش تهیه
* نخودفرنگیها را برای 2 دقیقه در آب جوش بخیسانید؛ سپس آبکشی کنید و در ظرفی بریزید.
* لبو را بشویید و آن را به قطعات مکعبی شکل کوچکی برش بزنید.
* نخودفرنگی، لبو و پیازچه را در کاسه بزرگی بریزید و خوب با هم مخلوط کنید.
* به ماست یک قاشق غذاخوری آبجوش اضافه کنید و هم بزنید؛ سپس آن را روی مخلوط قبلی بریزید و هم بزنید.
* کاهو را خرد کنید، کمکم آن را به مخلوط اضافه کنید و هم بزنید تا مواد یکدست شوند.
* کالباس را خرد کنید و پس از افزودن به مخلوط قبلی، سعی کنید به خوبی در همه قسمتهای سالاد پخش شود.
- ارزش غذایی
166 کیلوکالری، 16 گرم پروتئین، 17 گرم کربوهیدرات، 4 گرم چربی، 2 گرم چربی اشباع، 5 گرم فیبر، 13 گرم قند و 92/1 گرم نمک.
- نکته
میتوانید
به جای ماست خالی از مخلوط ماست و روغن زیتون استفاده کنید تا طعم
سالادتان تغییر کند. در این حالت دیگر نیازی به رقیق کردن ماست با آبجوش
نیست. در ضمن میتوانید مقداری از کالباس و لبو را نگه دارید تا روی سالاد
را با آنها تزئین کنید و سرو زیباتری داشته باشید.
- سلامتی با لبو
بررسیها
نشان میدهند که فیبر موجود در لبو، کاهشدهنده کلسترول است. در آزمایشی
که روی چند موش با کلسترول بالا انجام شد، استفاده از رژیم فیبر لبو توانست
میزان کلسترول و تریگلیسیرید آنها را کاهش دهد که این میزان بین 30 تا 40
درصد بود. جالب آنکه به طور همزمان عامل افزایشدهنده کلسترول خوب خون هم
بوده است. باید بدانید که مصرف لبو میزان کلسترول موجود در آئورت را 30
درصد کاهش میدهد. مصرف آب لبو هم در افرادی با فشار خون نرمال میتواند
عامل کاهنده آن باشد. محققان متوجه شدهاند تقریباً 3 ساعت پس از نوشیدن
500 میلیلیتر آب لبو، فشار خون به طور قابل توجهی پایین میآید که این
مسأله مرتبط با افزایش نیتریت پلاسمای خون بر اثر مصرف این ماده غذایی است.
برای همین مصرف لبو و کپسول لینتریت زیر نظر پزشک میتواند یکی از راههای
کاهش فشار خون باشد. در ضمن لبو حاوی مادهای به نام بتاین است که عامل
کاهشدهنده هوموسیستئین پلاسمای خون، یعنی یکی از ریسکفاکتورهای مشکلات
قلبی و عروقی، است. این ماده هم توانایی افزایش کلسترول خوب خون را دارد.
منبع : آینده روشن http://www.ayandeh-roshan.com/magazin/cooking/21
چهارشنبه 9/9/1390 - 14:12
آشپزی و شیرینی پزی
پیتزای مارگریتای ویژه
مواد لازم برای 2 نفر
خمیر پیتزا: 1 عدد
روغن زیتون: 1 قاشق غذاخوری
پنیر موزارلا: 125 گرم (خرد شده)
پنیر پارمزان: 1 مشت (خرد شده)
گوجهفرنگی: 1 عدد (خرد شده)
- روش تهیه
* خمیر را روی سینی فر بگذارید و کاملاً آن را پهن کنید.
* فر را روشن کنید و روی حرارت 240 درجه سانتیگراد قرار دهید.
* روغن زیتون را روی تمام سطح خمیر بمالید.
* پنیر موزارلا را با دقت روی سطح خمیر پخش کنید و همه جای آن را بپوشانید.
* گوجهفرنگیهای خرد شده را رنده کنید و پوره بهدستآمده را روی پنیرهای موزارلا پخش کنید.
* در آخر سطح پیتزا را با مقداری پنیر پارمزان پوشش دهید.
* پیتزا را داخل فر بگذارید و پس از 10 دقیقه آن را خارج کنید، برش بزنید و میل کنید.
- ارزش غذایی
431 کیلوکالری، 19 گرم پروتئین، 59 گرم کربوهیدرات، 15 گرم چربی، 7 گرم چربی اشباع، 3 گرم فیبر، 2 گرم قند و 87/1 گرم نمک.
- نکته
میتوانید
روی این پیتزای ساده را با کمی سس مخصوص آغشته کنید. برای تهیه سس، نصف
مشت سبزی معطر را با 1 حبه سیر لهشده، روغن زیتون و آویشن مخلوط کنید و 5
دقیقه قبل از بیرون آوردن پیتزا از فر، آن را روی سطح پیتزا بریزید.
- روش تهیه خمیر پیتزا
اگر
دلتان میخواهد خودتان خمیر پیتزا را در خانه تهیه کنید، میتوانید از
این روش استفاده کنید: 300 گرم آرد نان را داخل قابلمه بزرگی بریزید. 1
قاشق غذاخوری مایه خمیر را همراه 1 قاشق غذاخوری نمک الکشده به آن اضافه
کنید. 200 میلیلیتر آب گرم را داخل ظرف بریزید؛ سپس یک قاشق غذاخوری روغن
زیتون خالص را به آن اضافه کنید. با استفاده از یک قاشق چوبی محکم این
مخلوط را بزنید تا خمیر مرطوب و نرمی به دست آید. سطح صافی را با آرد
بپوشانید و خمیر را روی آن برگردانید. آن را به مدت 5 دقیقه با دست روی سطح
پوشیده از آرد ورز دهید تا کاملاً قوام پیدا کند. سپس خمیر را با پارچه
تمیزی بپوشانید و بگذارید چند دقیقه بماند. میتوانید خمیر را برای مدت
بیشتری نگه دارید تا پف کند؛ اما در تهیه پیتزای مارگریتا نیازی به این کار
نیست. شما میتوانید روشهای دیگری را هم امتحان کنید؛ اما هر پیتزایی با
توجه به نوع خمیر و سس مخصوصش طعم متفاوتی دارد و به همان علت معروف است.
بنابراین سعی کنید روش تهیه سس و خمیر هر پیتزا را یاد بگیرید.
منبع : آینده روشن http://www.ayandeh-roshan.com/magazin/cooking/22
چهارشنبه 9/9/1390 - 14:11