ازدواج و همسرداری
تقریباً همه ما یکبار درد برهم خوردن یک رابطه عاشقانه را در یک نقطه از زندگی تجربه کرده ایم. خیلی از افراد مجبورند که طی دوره دانشگاه با اولین شکست عشقی خود کنار بیایند. درک سختی و دردناک بودن برهم خوردن یک رابطه مهم مقدور نیست مگر اینکه خودتان هم شخصاً آنرا تجربه کنید. احساس غم و ناامیدی شدید واکنشی متداول به این اتفاق در زندگی است. تحقیقات روانشناسی نشان میدهد که واکنش احساسی به برهم خوردن یک رابطه عشقی بسیار شبیه به واکنش به فقدان های بسیار بزرگتر و غم انگیزتر مثل مرگ یکی از عزیزان یا تشخیص یک بیماری خطرناک می باشد. در زیر به واکنش های احساسی متداول به برهم خوردن یک رابطه عاشقانه اشاره می کنیم:
· انکار: باور و قبول کردن اینکه رابطه تان تمان شده است، خیلی سخت است. خیلی دردناک است که ببینید رابطه تان برای طرفتان که آنقدر دوستش داشتید و به او اعتماد داشتید، دیگر ارزش و اهمیتی ندارد.
· ناامیدی و غم: احساس تنهایی و ناراحتی کردن، گریه کردن زیاد همه کارهایی طبیعی هستند. ممکن است نیاز بسیار شدیدی به برقراری ارتباط با شریک عشقی سابقتان احساس کنید. زمان های خاص در طول روز مثل صبح ها که از خواب بیدار می شوید، خیلی سخت خواهند بود.
· ترس: تصور کردن زندگی بدون شریک عشقیتان وحشت آور خواهد بود. ممکن است واهمه داشته باشید که دیگر نتوانید عشقی برای خود بیابید و باز احساس خوشبختی کنید.
· عصبانیت: خشم و عصبانیت دربرابر شریک عشقی گذشته که این درد و رنج را برایتان فراهم کرده است یک واکنش احساسی دیگر است.
· مقصر کردن خود و احساس گناه: ممکن است به این فکر بیفتید که چه کار شما باعث برهم خوردن رابطه شده است و تلاش کنید که از شریک عشقی سابقتان فرصتی دوباره تقاضا کنید. اگر این شما بوده باشید که رابطه را خاتمه داده است، ممکن است از ناراحت و غصه دار کردن طرفتان احساس گناه کنید.
· حسادت: ممکن است از تصور بودن شریک عشقی سابقتان با شخصی جدید بترسید و احساس حسادت کنید.
· سر در گمی: بدون کسی که آنقدر دوستش داشتید، زندگی بی معنی و عجیب به نظر می آید. ممکن است از خودتان بپرسید که کی هستید و زندگیتان بدون او چه معنا و مفهومی دارد.
· آسودگی: ممکن است تاحدودی از احساسات منفی مربوط به رابطه که درنتیجه دعواها، ناامنی ها و یا خستگی ایجاد می شده، احساس فراغت و آسودگی کنید.
آیا خوب می شوم؟
اگر رابطه تان به تازگی برهم خورده است، ممکن است با خودتان فکر کنید که کی بهتر می شوید. کلیشه "گذر زمان همه زخم ها را التیام می دهد" در این رابطه واقعاً کاربرد دارد. بااینکه روند این جریان ممکن است طولانی و سخت به نظر بیاید، احساسات دردناک فقدان از دست دادن یک رابطه عشقی با گذر زمان از بین می رود. اما، هر چیزی که روند فراموشی را مختل کند، مثل دیدن دوباره شریک عشقی گذشته یا امید داشتن به برقراری مجدد رابطه، جرقه احساسات را دوباره روشن می کند. برای فراموش کردن این درد باید قبول کنید که رابطه تان از دست رفته است و هیچ راهی برای دست یافتن به دلایل بر هم خوردن آن وجود ندارد.
برای بعضی ها یک اتفاق پایانی (مثل بی محلی از طرف عشق قدیمی در زمان نیاز یا یک بحث و دعوای شدید) به فراموش کردن رابطه کمک می کند.
هیچ راه فراری برای تجربه نکردن آن درد احساسی بعد از برهم خوردن رابطه وجود ندارد. احساسات شما نشاندهنده اهمیت طرفتان در زندگی شما و توانایی خودتان در ایجاد صمیمیت با کسی و عشق ورزیدن است. اما کارهایی هست که می توانید برای مراقبت از خودتان و آسانتر کردن این ناراحتی در طول این مدت انجام دهید:
· از دوستان و خانواده کمک بگیرید. حمایت اجتماعی یکی از مهمترین فاکتورها در کنار آمدن بااین فقدان است. از دوستان و افرادی که به حرفهایتان گوش می دهند و به شما برای ادامه زندگی انگیزه می دهند کمک بگیرید. گذراندن وقت با دیگران ممکن است که در ابتدای کار برایتان دشوار باشد اما کمکتان میکند بفهمید که کسان دیگری هم در زندگیتان هستند که نگران شما هستند و حمایتتان میکنند.
· به دنبال راه هایی برای خاتمه دادن به رابطه باشید. ارتباط مداوم با شریک عشقی سابق باعث می شود که التیام یافتنتان به تاخیر بیفتد و به حس عزت نفستان هم لطمه بخورد. وقتی ارتباط با او شدیداً ناراحت و غمگینان می کند از دیگران کمک بگیرید. نوشتن نامه خداحافظی، برگرداندن یادبودها، و گذاشتن همه عکس ها و نامه ها و همه یادبودهای رابطه قبلی در یک جعبه مجزا می تواند به پیشرفت روند فراموش کردن شما کمک کند.
· برنامه روزانه داشته باشید. سازمان دهی کردن زمانتان و داشتن برنامه می تواند به کم کردن فشار روحی شما کمک کرده و فکرتان را از عشق قدیمی به مسائل دیگر زندگی معطوف کند. باید سعی کنید انرژی ذهنیتان را به انجام کارها و پروژه های دیگر هدایت کنید.
· در زندگیتان تغییر ایجاد کنید و به طرز خلاقی ابراز احساس کنید. علایق، فعالیت ها و رابطه های جدیدی در زندگیتان ایجاد کنید. دکوراسیون محل زندگیتان را تغییر دهید. کارهایی انجام دهید که شما را یاد عشق قدیمیتان نیندازد. برنامه های جدید با دوستان و خانواده برای تعطیلات بگذارید. در فعالیت هایی شرکت کنید که به بهبودی شما کمک می کند و توزانی دوباره به زندگیتان می بخشد مثل کارهای هنری، شعر و موسیقی.
· نزد مشاور بروید. می توانید نزد یک مشاور روانشناس بروید و درمورد احساساتتان با او صحبت و دردودل کنید.
منبع:مردمان
سه شنبه 24/9/1388 - 12:53
دانستنی های علمی
چرا انسان ها دوست دارند عاشق شوند ؟
چرا عاشق میشویم ؟ دلایلی که انسان ها دوست دارند عاشق شوند و عاشق نیز میشوند به ترتیب زیر میباشد :
1- تمام انسان های زمانی که به یک سن خاص میرسند ، تمایل دارند که عاشق شوند و کسی را فراتر از حد معمول دوست داشته باشند اما علت این کار در چیست ؟
علت این کار تا حدودی به هورمون های انسان های بستگی دارد زیرا زمانی که به سن خاصی میرسید فعالیت هوورمون ها نسبت به گذشته تفاوت دارد و فعالیت جدیدی را آغاز میکنند و البته لازم به ذکر است که این سن در تمام افراد یکسان نیست ، دز هر شخصی رسیدن به این سن خاص و شروع جدیدی برای هورمون ها متفاوت است .
2- تمام انسان های تمایل دارند با شخص دیگری جز پدرو مادر ، خواهر یا برادر خود ارتباط جدیدی را برقرار کنند بالخصوص با جنس مخالف خود .
3- از دید روان شناسی زمانی که انسان ها عاشق میشوند به این علت است که میخواهند ابراز وجود کنند ، ابراز استقلال خود ، ، اظهار کنند که ما نیز بزرگ شده ایم و میتوانیم کسی را دوست داشته باشیم ، معمولا تمام انسان ها اولین رابطه هایی که در دوران نامزدی خود داشته اند را هیچ گاه فراموش نمی کنند ، چون اولین مرتبه ای بوده که به دیگران ثابت کرده اند که ما دیکر یک خانم بالغ یا یک مرد بالغ شده اید .
مهم ترین علت روان شناسی که این رابطه را فراموش نمی کنید به این خاطر است که شما از دوران نوجوانی خارج شده اید ، وارد دنیای بزرگ سالان شده اید ، با یک شخص دیگر آشنا شده اید که او را هم مثل خود میبینید ، دو روح که از یکدیگر جدا هستند ولی به نظر شما هر دو روح بسیار به هم نزدیک شده اند ; بدین ترتیب شکوفه های علاقه ، عشق در دلتان و بین شما دو نفر به وحود میآید .
معمولا اولین رابطه های در دوران نامزدی بعد از مدتی با کمی مشکل مواجه میشود چون خانم یا آقا با کسی جز والدین خود رابطه ی محبت آمیز نداشته است ، گاهی در این رابطه ها به مشکل بر میخورند اما بعد از گذشت زمان و با کمی صبر و حوصله ، مشکلی که در رابطه ها وجود دارد حل خواهد شد ، این موضوع در بین زوج های جوان کاملا طبیعی میباشد ، اگر شما هم چنین مشگلی دارید اصلا جای نگرانی وجود ندارد .
گاهی بعضی از افراد دوست دارند عاشق شوند ولی چنین شرایطی برایشان پیش نمیآید، با اولین کسی که به آنها یک سخن محبت آمیز میزند دچار توهم میشوند که او عاشق آنها شده است ، این تفکر نشانه ای از یک کمبود در این انسان ها میباشد ، نگاهها ، صحبت های ، رفتار ها ، و .... همه ی چیز را در فرد مقابل به همان شیوه ای میبینند و میشنوند که دوست دارند ، حتی عقاید ، نظرات و رفتار های خود را به خاطر نامزدشان عوض میکنند و گاهی به دروغ نیز متوسل میشوند ; تمام این کارها را انجام میدهند تا در برابر چشم او بالا تر روند ، شخص مقابلشان بیشتر عاشق آنها شود.
اما در علم روان شناسی این موضوع را به این ترتیب توضیح میدهند که این افراد برای گریز از خود ، شخصیت و هویتی که دارند ، دست به این اعمال میزنند و در واقع این افراد در یک خواب غفلت یا یک رویای کودکانه به سر میبرند و هنگامی که از این خواب بیدار میشوند دیگر فایده ای ندارد ، دوران نامزدیشان به هم خورده است ، اغلب این افراد بعد از قطع شدن رابطه نامزدیشان دچار بحران های شدید روحی میشوند و گاهی این بحران ها به حدی میرسد که خانم یا آقا دچار افسردگی های شدید میشوند .
رویا یا خوابی که برایتان توضیح دادیم دقیقا مصداق نوجوانانی است که منتظر و چشم به راه یک شاهزاده با اسب سفید هستند که از یک سرزمین دور به نزد آنها بیاید ، این دختر خانم های رویایی را با خودش ببرد تا ملکه سرزمین خود کند . آیا چنین شاهزاده ای وجود دارد ؟
مسلم است که این تفکر تنها یک رویا است که فقط هم محدود به دوران نوجوانی میباشد ، اما بعضی از افراد این رویا را با خود وارد دوران جوانی میکنند مانند افرادی که در بالا برایتان شرح دادیم ، این افراد دقیقا همان رویا های دوران نوجوانی خود را حفظ کرده اند ، و در همان رویاهای غوطه ور ند و از واقعیت های زندگی دور هستند .
بسیاری از افراد عاشق میشوند و به شخص دیگری دل میبندند زیرا دارای اعتماد به نفس پایینی هستند ، با عاشق شدن و محبت دیگری احساس میکنند که قدرت اعتماد به نفس شان بالاتر میرود ، بدون آن شخص قادر به زندگی کردن نخواهند بود و خود را بدون او تنها و بی تکیه گاه میبینند . این افراد دارای شخصیت فوق العاده ضعیفی هستند زیرا به تنهایی قادر به زندگی کردن نیستند . این افراد برای اینکه همسرشان یا نامزدشان او را هم راهی کند هر کاری را که از او بخواهند انجام میدهند حتی حاضرند شخصیت چندین ساله شان را زیر پا بگذارند ، تنها به این دلیل گاه احساس کنند عاشق یک نفر هستند . این افراد میخواهند به هر قیمتی که شده است عاشق باشند اما نکته ی مهم تر این است که نباید خواسته های خود را به آسانی و به هر قیمتی از بین ببرید .
سه شنبه 24/9/1388 - 12:45
ادبی هنری
معلم یک کودکستان به بچه های کلاس گفت که میخواهد با آنها بازی کند . او به آنها گفت که فردا هر کدام یک کیسه پلاستیکی بردارند و درون آن به تعداد آدمهایی که از آنها بدشان میآید ، سیب زمینی بریزند و با خود به کودکستان بیاورند.
فردا بچه ها با کیسه های پلاستیکی به کودکستان آمدند .
در کیسهء بعضی ها 2 بعضی ها 3 ، و بعضی ها 5 سیب زمینی بود.
معلم به بچه ها گفت : تا یک هفته هر کجا که می روند کیسه پلاستیکی را با خود ببرند .
روزها به همین ترتیب گذشت و کم کم بچه ها شروع کردند به شکایت از بوی سیب زمینی های گندیده . به علاوه ، آن هایی که سیب زمینی بیشتری داشتند از حمل آن بار سنگین خسته شده بودند .
پس از گذشت یک هفته بازی بالاخره تمام شد و بچه ها راحت شدند.
معلم از بچه ها پرسید : از اینکه یک هفته سیب زمینی ها را با خود حمل می کردید چه احساسی داشتید ؟
بچه ها از اینکه مجبور بودند ، سیب زمینی های بد بو و سنگین را همه جا با خود حمل کنند شکایت داشتند.
آنگاه معلم منظور اصلی خود را از این بازی ، این چنین توضیح داد :
این درست شبیه وضعیتی است که شما کینه آدم هایی که دوستشان ندارید را در دل خود نگه می دارید و همه جا با خود می برید . بوی بد کینه و نفرت قلب شما را فاسد می کند و شما آن را همه جا همراه خود حمل می کنید . حالا که شما بوی بد سیب زمینی ها را فقط برای یک هفته نتوانستید تحمل کنید پس چطور می خواهید بوی بد نفرت را برای تمام عمر در دل خود تحمل کنید ؟
سه شنبه 24/9/1388 - 12:43
ادبی هنری
خودکشیهای عاشقانه (داستان)
زن نامهای از طرف شوهرش دریافت کرد. دو سال از زمانی که مرد دیگر دوستش نداشت و او را ترک کرده بود میگذشت. نامه از یک سرزمین دور آمده بود.
«اجازه نده بچه توپش را به زمین بزند. صدای آن قلب مرا میشکند.»
زن توپ را از دختر نه سالهاش گرفت...
دوباره نامهای از طرف شوهر آمد. این یکی از پستخانهی دیگری بود.
«بچه را با کفش به مدرسه نفرست. من میتوانم صدای پای او را بشنوم. این صدا قلب مرا میشکند.»
زن به جای کفش، صندلهای نرم پای بچه کرد. دختر گریه کرد و دیگر حاضر نبود به مدرسه برود.
یک بار دیگر نامهای از طرف شوهر آمد. فاصلهاش با نامهی گذشته یک ماه بیشتر نبود اما دست خط مرد به نظر زن خیلی قدیمی آمد.
«اجازه نده بچه از کاسهی چینی غذا بخورد. میتوانم صدایش را بشنوم. این صدا قلب مرا میشکند.»
زن با قاشق چوبی خودش به دختر غذا داد. درست مثل سه سالهگیاش. بعد دورانی را به یاد آورد که دختر واقعاً سه ساله بود و مرد روزهای خوشی را کنار او گذرانده بود. دختر خودش رفت از قفسهی آشپزخانه کاسهی چینیاش را برداشت. زن فوراً آن را از دست او گرفت و در باغچه به سنگ کوبید: صدای شکستن قلب مرد! زن ناگهان ابروهایش را بالا برد. کاسهی خود را به طرف دیوار پرتاب کرد و آن را شکست. آیا این صدای شکستن قلب شوهرش نبود؟ زن میز ناهارخوری کوچک را از پنجره به باغچه پرتاب کرد. این صدا چی؟ زن خود را به دیوار زد و شروع به مشت کوبیدن کرد. خود را روی پارتیشن کاغذی پرت کرد و مثل نیزه از میان آن گذشت و سقوط کرد. این صدا چی؟
«مامان، مامان، مامان!»
دختر شیونکنان به طرف او دوید. زن به او سیلی زد. آه، به این صدا گوش کن!
هم چون پژواکی از آن صدا، نامهی دیگری از طرف شوهر آمد. از سرزمین و پستخانهیی دور و جدید.
«هیچ صدایی در نیاورید. درها را نه ببندید نه بازکنید همینطور پنجرهها را. نفس نکشید. حتا نباید اجازه دهید صدایی از ساعتی که در خانه است بیرون بیاید.
«هردو شما، هردو شما، هردو شما!» زن همانطور که نجوا میکرد اشکش جاری شد. بعد از آن، دیگر از هیچکدام آن دو، هیچ صدایی شنیده نشد. آنها حتا به کوچکترین صداها پایانی جاودانه بخشیدند. به عبارت دیگر، مادر و دختر هر دو مردند.
و عجیب اینجاست که شوهر زن هم کنار آنها دراز کشید و مرد.
سه شنبه 24/9/1388 - 12:43
ادبی هنری
یكی از دوستانم به نام پل یك دستگاه اتومبیل سواری به عنوان عیدی از برادرش دریافت كرده بود. شب عید هنگامی كه پل از اداره اش بیرون آمد متوجه پسر بچه شیطانی شد كه دور و بر ماشین نو و براقش قدم می زد و آن را تحسین می كرد. پل نزدیك ماشین كه رسید پسر پرسید: " این ماشین مال شماست ، آقا؟"
پل سرش را به علامت تائید تكان داد و گفت: برادرم به عنوان عیدی به من داده است". پسر متعجب شد و گفت: "منظورتان این است كه برادرتان این ماشین را همین جوری، بدون این كه دیناری بابت آن پرداخت كنید، به شما داده است؟ آخ جون، ای كاش..."
البته پل كاملاً واقف بود كه پسر چه آرزویی می خواهد بكند. او می خواست آرزو كند. كه ای كاش او هم یك همچو برادری داشت. اما آنچه كه پسر گفت سرتا پای وجود پل را به لرزه درآورد:
" ای كاش من هم یك همچو برادری بودم."
پل مات و مبهوت به پسر نگاه كرد و سپس با یك انگیزه آنی گفت: "دوست داری با هم تو ماشین یه گشتی بزنیم؟"
"اوه بله، دوست دارم."
تازه راه افتاده بودند كه پسر به طرف پل بر گشت و با چشمانی كه از خوشحالی برق می زد، گفت: "آقا، می شه خواهش كنم كه بری به طرف خونه ما؟"
پل لبخند زد. او خوب فهمید كه پسر چه می خواهد بگوید. او می خواست به همسایگانش نشان دهد كه توی چه ماشین بزرگ و شیكی به خانه برگشته است. اما پل باز در اشتباه بود.. پسر گفت: " بی زحمت اونجایی كه دو تا پله داره، نگهدارید."
پسر از پله ها بالا دوید. چیزی نگذشت كه پل صدای برگشتن او را شنید، اما او دیگر تند و تیـز بر نمی گشت. او برادر كوچك فلج و زمین گیر خود را بر پشت حمل كرده بود. سپس او را روی پله پائینی نشاند و به طرف ماشین اشاره كرد :
" اوناهاش، جیمی، می بینی؟ درست همون طوریه كه طبقه بالا برات تعریف كردم. برادرش عیدی بهش داده و او دیناری بابت آن پرداخت نكرده. یه روزی من هم یه همچو ماشینی به تو هدیه خواهم داد ... اونوقت می تونی برای خودت بگردی و چیزهای قشنگ ویترین مغازه های شب عید رو، همان طوری كه همیشه برات شرح می دم، ببینی."
پل در حالی كه اشكهای گوشه چشمش را پاك می كرد از ماشین پیاده شد و پسربچه را در صندلی جلوئی ماشین نشاند. برادر بزرگتر، با چشمانی براق و درخشان، كنار او نشست و سه تائی رهسپار گردشی فراموش ناشدنی شدند
سه شنبه 24/9/1388 - 12:43
ادبی هنری
خانمی از منزل خارج شد و در جلوی در حیاط با سه پیرمرد مواجه شد. زن گفت: شماها رانمیشناسم ولی باید گرسنه باشید لطفا به داخل بیایید و چیزی بخورید. پیرمردان پرسیدند: آیا شوهرتمنزل است؟ زن گفت: خیر، سركار است. آنها گفتند: ما نمیتوانیم داخل شویم. بعد از ظهر كه شوهر آنزن به خانه بازگشت همسرش تمام ماجرا را برایش تعریف كرد. مرد گفت: حالا برو به آنها بگو كه من درخانه هستم و آنها را دعوت كن. سپس زن آنها را به داخل خانه راهنمایی كرد ولی آنها گفتند: ما نمیتوانیمبا هم داخل شویم. زن علت را پرسید و یكی از آنها توضیح داد كه: اسم من ثروت است و به یكی دیگرازدوستانش اشاره كرد و گفت او موفقیت و دیگری عشق است. حالا برو و مسئله را با همسرت در میانبگذار و تصمیم بگیرید طالب كدامیك از ما هستید! زن ماجرا را برای شوهرش تعریف كرد. شوهر كهبسیار خوشحال شده بود با هیجان خاص گفت: بیا ثروت را دعوت كنیم و منزلمان را مملو از دارایینماییم. اما زن با او مخالفت كرد و گفت: عزیزم چرا موفقیت را نپذیریم! در این میان دخترشان كه تا اینلحظه شاهد گفت و گوی آنها بود گفت: بهتر نیست عشق را دعوت كنیم و منزلمان را سرشار از عشقكنیم؟ سپس شوهر به زن نگاه كرد و گفت: بیا به حرف دخترمان گوش دهیم، برو و عشق را به داخلدعوت كن، سپس زن نزد پیرمردان رفت و پرسید كدامیك از شما عشق هستید؟ لطفا داخل شوید ومهمان ما باشید. در این لحظه عشق برخاست و قدم زنان به طرف خانه راه افتاد. سپس آن دو نفر هم بلندشده و وی را همراهی كردند. زن با تعجب به موفقیت و ثروت گفت: من فقط عشق را دعوت كردم! دراین بین عشق گفت: اگر شما ثروت یا موفقیت را دعوت میكردید دو نفر از ما مجبور بودند تا بیرونمنتظر بمانند اما زمانی كه شما عشق را دعوت كردید، هر جا كه من بروم آنها نیز همراه من میآیند. هر كجا عشق باشد در آنجا ثروت و موفقیت نیز حضور دارد.
سه شنبه 24/9/1388 - 12:42
ادبی هنری
از بهشت كه بیرون آمد،دارایی اش یك سیب بود.سیبی كه به وسوسه آن را چیده بود و مكافات این وسوسه،هبوط بود.
فرشته گفتند:اما من به خودم ظلم كرده ام.زمین همه ظلم است و فساد.
انسان گفت:اما من به خودم ظلم كرده ام.زمین تاوان ظلم من است.اگر خداوند چنین میخواهد...
خداوند گفت:برو و آگاه باش جاده ای كه تو را دوباره به بهشت میرساند،از زمین میگذرد.زمینی آكنده از شر و خیر،آكنده از حق و باطل،از خطا و از صواب،و اگر خیر و حق و صواب پیروز شد،تو باز خواهی گشت،و گر نه....
و فرشته ها همه گریستند.اما انسان نرفت.انسان نمیتوانست برود.انسان بر درگاه بهشت وامانده بود.میترسید و مردد بود.
و آن وقت خداوند چیزی به انسان داد.چیزی كه هستی را مبهوت كرد و كائنات را به غبطه واداشت.انسان دستهایش را گشود و خدا به او اختیار داد.
خدا گفت:حال انتخاب كن.زیرا كه تو برای انتخاب كردن آفریده شدی.برو و بهترین را برگزین كه بهشت،پاداش به گزیدن توست.عقل و دل و هزاران پیامبر نیز با تو خواهند آمد،تا تو بهترین را برگزینی.و آنگاه انسان زمین را انتخاب كرد،رنج و صبوری را.و این آغاز انسان بود.
سه شنبه 24/9/1388 - 12:40
دنیای گیاهان و حیوانات
سیكلامن Cyclamen Persicum |
نام سیكلامن در هر منابعی كه ذكر شده پسوند پرسیكوم Persicum یعنی ایرانی را به همراه دارد. سیكلامن یك گیاه ملی و ارزشمند ایرانی است.
|
گونههای سیكلامن عبارتند از : |
1.سیكلامن ایرانی؛
2.سیكلامن پرورشی؛
3.سیكلامن پات پنت (گلدانی).
سیكلامن ایرانی یك گیاه بومی فلات ایران است. شكل اولیه این گیاه در جنگلهای شمال ایران از چالوس تا لاهیجان دیده میشود، و نیز در بعضی از جنگلهای استان گلستان پراكنده است.
سیكلامن یك گیاه زمستان گل است و با توجه به ارزش و اهمیت گیاهان زمستان گل یا پات پلنتهای زمستانه این گیاه جایگاه خوبی در ایران برای تولید، پرورش و صادرات به كشورهای متقاضی دارد. سیكلامن گیاه وسیعالرشد اما كند رشد بوده و نیاز به یك دوره نسبتاً طولانی برای گل دهی و ورود به فاز زایشی دارد. همچنین این گیاه در تمام مراحل رشد تا زمان گلدهی احتیاج به مراقبت ویژه دارد.
|
روند رشد رویشی تا مرحله گلدهی |
سیكلامن ایرانی دارای بذرهای سیاه رنگ، ریز و زاویهدار است و در یك بستر بسیار سبك، نرم و كم عمق كشت میشوند. با انجام مراقبتهای اولیه حدود 28 تا 35 روز بعد جوانه میزند. اولین گیاه جوانه زده بذری، برگ ریز بشكل یك برگ كوچك اولیه یا یك غده بسیار ظریف، كوچك و كم رنگ با ریشه ظریف دارد. تمام اندامهای گیاه نیاز به مراقبت دارند تا یك سیكلامن غدهدار و پر گل پرورش یابد. بعد از این مرحله، گیاهان یك برگی را به گلدانهای استكانی انتقال میدهند. زمانی كه گیاه چهار برگی دارای غدهی گیاهی رشد یافته و آماده برای انتقال به گلدان بزرگتری باشد شكل برگها بتدریج از حالت اولیه خارج شده و برگها به طرف كامل شدن و توسعه یافتن پیش میروند. در مرحله هشت برگی، یك بار دیگر گیاهان را به گلدانهایی با قطر حدود 15 سانتیمتر كه در اصطلاح باغبانی گلدانهای خیاری گفته میشوند، منتقل میكنند. این مرحله كه مصادف با ماه 14 و 15 زندگی گیاه میباشد بتدریج شرایط برای به گل رفتن گیاه آماده میشود. در طی مرحله رویشی، مواد غذایی كافی بخصوص نیتروژن و پتاسیم ضروری است. در 6 هفته قبل از گل دهی درجه حرارت محیط پرورشی باید در حدود 12 تا 15 درجه سانتیگراد باشد تا جوانههای گل در حدود ماههای آذر تا دی ظاهر شوند.
تعداد بسیار زیاد شاخههای گل دهندهی این گیاه از ویژگیهای انحصاری آن میباشد. سیكلامن جزء معدود گیاهانی است كه بیش از 80 شاخه گل در هر بوته تولید میكند، كه این شاخههای گل یكی از پتانسیلهای قابل توسعه و قوی در راه بهبود كیفیت و توسعه كشت و كار این گیاه محسوب میشود.
بعد از ظهور و شكفتن گلها مراقبت از رشد رویشی ادامه پیدا میكند. سیكلامن گیاهی است كه همزمان با رشد زایشی، رشد رویشی دارد. از آنجا كه تعداد شاخههای گل تولید شده با تعداد برگهای تولید شده رابطه مستقیم دارد در نتیجه هر چه به تعداد برگها افزوده شود، تعداد گلها هم بیشتر خواهد شد، همین موضوع سبب میشود كه رشد رویشی در طی دوره زایشی مورد توجه و اهمیت واقع شود.
از نكات قابل توجه در پرورش سیكلامن حفظ و نگهداری آن از باكتریها و عوامل قارچی است. سیكلامنهای مبتلا به برخی از آلودگیهای باكتریایی دچار مرگ برگی خواهند شد. لذا پیشگیری از چند طریق صورت میگیرد.
|
پیشگیری |
- استریل كردن خاك؛
- مجزا بودن گلخانه؛
- جلوگیری از تردد بی مورد كارگران در گلخانه.
گلهای سیكلامن جزء معدود گلهایی است كه در زمان رسیدن، تولید اتیلن نمیكنند. این یك فاكتور بسیار مهم و قابل توجه در پرورش گیاه است. گیاهی كه بطور طبیعی اتیلن ناچیز تولید میكند دوام و عمر بسیار بالایی خواهد داشت. به این ترتیب در طی یك دوره طولانی از اول آذر ماه تا هر زمانی كه درجه حرارت در حدود 18 تا 20 درجه سانتیگراد بطور یكنواخت نگه داشته شود گیاهان پر گل وجود خواهند داشت لذا بدین منظور از گلخانههای سرد و یا گلخانههایی كه سیستم گرمایی خیلی فعالی ندارند استفاده میكنند. پرورش سیكلامن در گلخانه اختصاصی خودش انجام میشود.
در مراحل مختلف رشد رویشی گیاه، نیازهای تغذیهای متفاوتی برای سیكلامنها وجود دارد. در مراحل اولیه رشد تا 8 برگی افزودن ppm 200 نیتروژن و ppm 150 پتاسیم بطور ثابت به آب آبیاری هر هفته توصیه شده است. در زمان گلدهی نیز مقدار نیتروژن به ppm 100 تقلیل و مقدار پتاسیم به حدود ppm 200 افزایش یابد. بنابراین اهمیت مواد غذایی مخصوصاً ماكروالمنتها (پرمصرفها) Macroelements در رشد این گیاه بارز است.
سیكلامن به محیطی با نور غیرمستقیم آفتاب ولی نور متوسط نیاز دارد. نورهای شدید و طولانی مدت باعث سوختگی گیاه و عدم رشد برگهای گیاه میشوند. با مقایسه 4 نوع سیكلامن روشن شد كه سیكلامن قرمز دوام بیشتری به حالت گل بریده دارد. كلاً دوام گلهای بریده سیكلامن از بقیه شاخه بریدهها بیشتر است. نگهداری گلهای بریده سیكلامن در صورتی با موفقیت همراه است كه برخلاف گیاهان دیگر، دمگل گیاه بریده نشده باشد. به عبارت دیگر به روی ساقه گل دهنده گیاه به اصطلاح عمل كاتینگ انجام نشده باشد و دمگل مستقیماً از روی غده گیاه كَنده شده باشد.
تنها نگهدارنده مناسب برای این گیاه مصرف اتانول (الكل طبی) برای پیشگیری از بیماریهای باكتریایی و انسداد آوندها است.
سیكلامن بوسیله بذر تكثیر میشود اما در این روش تكثیر دو مشكل عمده وجود دارد كه عبارتند از :
عدم جوانه زنی موفق و سریع بذرها، بدلیل وجود جنین نوع خطی یا لینیر امبریو Linear embryo در گیاه است. برای كمك به جوانهزنی بذرها تیمار با اسید جیبریلیك با غلظت ppm 50 نتایج خوبی داده است.
بذرگیری گلهای سیكلامن كامل بوده اما مادگی آنها از نوع سوزنی و بسیار باریك است. پرچمها به شكل یك مثلث و قلب، مادگی را در برگرفتهاند. لذا برای اینكه گرده افشانی گیاه با موفقیت انجام شود باید گیاه را تكان دهند تا دانههای گرده روی كلاله ریخته شود. یا اینكه پرچمها را مصنوعاً جدا كنیم و بساكها را روی كلاله تكان دهیم. روش دیگر تكثیر گیاه سیكلامن بوسیله غدههای گیاه است. سیكلامن جزء گلهای فصلی (یكساله) یا دائمی نیست بلكه یك گیاه غدهدار است. اصطلاحاً به چنین غدههایی پیازهای كاذب اطلاق میشود. این گونه پیازها نسبت به سرما مقاوم نیستند و تولید پیازچه هم نمیكنند. بنابراین با قطعه قطعه كردن پیازها گیاه تكثیر میشود. اما هر سال پس از رشد پیاز یا غده و تولید گل، و ورود به فصل تابستان گیاه به استراحت میرود. بدین ترتیب كه در ابتدا فاصله آبیاری را طولانی كرده و در نهایت آبیاری را بطور كامل قطع میكنند. 3-2 هفته گیاه را در مرداد ماه بدون آبیاری در یك محل سایه آفتاب درختان قرار میدهند. بعد از این مدت غدهها را از خاك خارج میكنند و بخشهای هوایی قدیمی را از غده جدا میكنند و دوباره در یك خاك مناسب میكارند. لذا این عملیات را میتوان 4-3 سال ادامه داد. ولی معمولاً بعد از پایان سال سوم یا چهارم كیفیت و تعداد گلها كاهش پیدا میكند. به همین دلیل هر غده سیكلامن را بیش از دو سال برای كشت و كار استفاده نمیكنند. از آنجا كه مراقبت تابستانه این گیاه كار سادهای نیست و امكان از بین رفتن غده در تابستان وجود دارد از آن به عنوان گیاه دائمی نام برده نمیشود.
ارقام وحشی سیكلامن پنج گلبرگ دارند، گل برگ واژگون به رنگهای صورتی، بنفش و سفید میباشد. اما ارقام پرورشی دارای برگهای بسیار درشت و متنوع بوده و برای مدت طولانی به گل میروند. در ارقام وحشی گلدهی برای مدت كوتاهی است كه در هر بار تعداد محدودی گل تولید میشود. اما در ارقام پرورشی دورهی گلدهی تا زمانی كه درجه حرارت وضعیت مطلوبی دارد، وجود دارد.
در سیكلامن وحشی میوه روی دمگل كاملاً پیچیده (بصورت فنر) وجود دارد و این فنر كمك میكند كه كپسول در حالت كاملاً حفاظت شده باقی بماند تا بذر گیاه برسد.
همچنین در سیكلامن پرورشی دمگلها آسیبپذیرند و در مقابل آبیاری زیاد یا عوامل باكتریایی سقوط كرده و در نتیجه بذرها از بین میروند.
|
سه شنبه 24/9/1388 - 12:40
خواستگاری و نامزدی
|
یکی از نشانه های تیزهوشی این است که از وسایل قدیمی استفاده بهینه کنیم.به خانمهای خانه دار توصیه های فوق العاده و بسیار مفیدی را در چند مقاله پیشنهاد می دهیم |
وسایل قدیمی با کاربردی جدید از این وسایل قدیمی چگونه استفاده کنیم
یکی از نشانه های تیزهوشی این است که از وسایل قدیمی استفاده بهینه کنیم.
1. قابهای قدیمی را به عنوان جایی برای وسایل حمامتان استفاده کنید. فقط یک ورق کاغذ رنگی یا یک تکه پارچه رنگی در کف قاب بگذارید که ظاهر زیبایی داشته باشد.
2. شانه های مسواک رشته های ابریشمی بلال را به راحتی می کند.
3. برای مهمانی ها، یخ را در سبدی بریزید و زیر آن سطل یا کاسه ای بگذارید. آب، داخل این سطل ریخته می شود و یخ درون سبد می ماند.
4. برای شیرینی پختن دیگر لازم نیست آشپزخانه تان را شلوغ کنید.مایع را در بطری سس کچاپ بریزید و آن را فشار دهید.
5. دیگر لازم نیست دنبال کلیپس یا کش مویتان بگردید. آنها را دورتادور لوله های تیوپی شکل بگذارید.
6. روغن مایع کفشهایتان را براق می کند. با دستمال مرطوبی کفشتان را تمیز کنید سپس یک قطره روغن روی سطح کفش بچکانید و با آن واکس بزنید.
7. چندتا سوزن، میخ، پیچ، دگمه، سنجاق قفلی را داخل قوطی کبریت بگذارید تا هروقت خواستید چیزی را بدوزید در دسترستان باشد.
8. جعبه نوار خالی دارید؟ سیم هدفن یا گوشیتان را بپیچید و داخل جعبه نوار بگذارید.
9. پلاستیک هایتان را در جعبه خالی دستمال کاغذی بگذارید تا همیشه در دسترستان باشد.
10. کلاه حمام جای مناسبی برای کفش هایتان در مسافرت است. با استفاده از کلاه حمام، لباسهایی که در چمدان کنار کفشهایتان است دیگر کثیف نمی شود.
|
سه شنبه 24/9/1388 - 12:36
دانستنی های علمی
این عکس، تصویری از مقالهای است از مجله Ensign magazine May "98 pg. 94 تحت عنوان " در آغوش گرفتن نجات بخش".
این مقاله شرح مفصلی از اولین هفته زندگی یک جفت دوقلو را توصیف میکند که در هنگام بدنیا آمدن در دو دستگاه جداگانه انکوباتور( incubator)نگهداری میشدند و پزشکان گفته بودند که یکی از آنها زنده نخواهد ماند. اما یکی از پرستاران بخش نوزادان، دو کودک نوزاد را بر خلاف مقرارت بیمارستان در یک دستگاه انکوباتور قرار داد و برای این کار با بیمارستان جنگید.
زمانیکه آنها در یک دستگاه قرار گرفتند، دست نوزاد سالم تر، به گونه ای که پنداری خواهرش را در آغوش گرفته باشد، بر او قرار گرفت. از آن ببعد ضربان قلب نوزاد کوچکتر و بیمار، شروع به عادی شدن میکند و دمای بدن او بالا رفته، شکل عادی مییابد. پس از مدتی، هر دو آنها زنده میمانند و شروع به رشد میکنند.
دو خواهر دو قلو به خانه رفتند و در یک تخت خواب خوابیدند . آنها همچنان با هم در یک تخت می خوابند، و یکدیگر را کیپ در آغوش می گیرند.
بیمارستان زمانی که متوجه اثر "نجات بخش" گذاشتن این دو نوزاد در کنار یکدیگر شد، از آن پس در مقررات خود تغییر بوجود آورد و هم اکنون تمامی دو قلوها؛ حتی چند قلوها را در یک تخت و یاانکوباتور در کنار هم و نزدیک هم میخوابانند.
.دکتر مارک کتز (Mark Katz, M.D)، عضو L.A. Shanti"s Advisory Board مینویسد:" ...در آغوش گرفتن،میتواند در محدوده ذهنی یک فرد تغییراتی را ایجاد نماید و به آنها از لحاظ پزشکی کمک کند. بالاتر از همه اینکه، در آغوش گرفتن،هیچگونه عوارض جانبی، ندارد و شما برای گرفتن چنین مداوایی، احتیاج به رفتن نزد دکتر ندارید."
در آغوش گرفتن، (Hug) داروی خوبی است. در این حرکت، انرژی منتقل میشود و فرد در آغوش گرفته شده تقویت روحی و عاطفی میشود. شما برای بقا در زندگیتان به یکبار در آغوش گرفته شدن ، برای حفظ و حراست از زندگیتان به 8 بار در آغوش گرفته شدن و برای رشد و نمو به12 بار در آغوش گرفته شدن در روز نیاز دارید.
پوست بزرگترین اندام بدن است و این اندام احتیاج به مراقبت های لازم و خوبی را دارد. یک Hug میتواند که قسمت های وسیعی از پوست را پوشش دهد و این پیام را به پوست برساند که "از تو مراقبت میشود".
Hug همچنین یک وسیله ارتباطی است، که میتواند چیزهایی را بگوید که شما نمیتوانید در غالب کلمات بیان کنید. نکته بسیار زیبا در مورد Hug اینست که شما نمیتوانید آنرا یک طرفه به کسی بدهید، معمولا شما آنرا پس میگیرید.
سه شنبه 24/9/1388 - 12:36