نمي دانم چرا اين گونه هست؟ وقتي نگاه عاشق کسي به توست مي بيني اما،دلت بسته به مهر ديگري است. بي اعتنا مي گذري وعاشقانه به کسي مي نگري... که دلش پيش تو نيست
گل اگر خشک شود ساقه اش مي ماند دوست اگر جدا شود خاطره اش مي ماند
خوش به حال آسمون كه هر وقت دلش بگيره بي بهونه مي باره ... به كسي توجه نمي كنه ... از كسي خجالت نمي كشه ... مي باره و مي باره و ... اينقدر مي باره تا آبي شه ... آفتابي شه ...!!! کاش ... کاش مي شد مثل آسمون بود ... كاش مي شد وقتي دلت گرفت اونقدر بباري تا بالاخره آفتابي شي ... بعدش هم انگار نه انگار كه بارشي بوده
م
ک
سينه ام هرگز پريشاني نداشت /
کاش ! برگهاي تقويم عشق از يک روز باراني نداشت /
کاش ! مي شد راه سخت عشق را بي خط پيمود و قرباني نداشت
ن
ع
اگر دنياي ما دنياي سنگ است بدان سنگيني سنگ هم قشنگ است..... اگر دنياي ما دنياي درد است بدان عاشق شدن از بهر رنج است...... اگر عاشق شدن پس يک گناه است دل عاشق شکستن صد گناه است
مي دوني قشنگيه راه رفتن زير بارون چيه؟؟؟؟؟ اينه که هيچکس نمي تونه اشکاتو ببينه