در فضیلت و اعمال ماه شعبان است بدانكه شعبان ماه بسیار شریفى است و منسوب است به حضرت سید انبیاء صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله و آن حضرت این ماه را روزه مى داشت و وصل مى كرد به ماه رمضان و مى فرمود شعبان ماه من است هر كه یك روز از ماه مرا روزه بدارد بهشت او را واجب شود و از حضرت صادق علیه السلام روایت است كه چون ماه شعبان داخل مى شد حضرت امام زین العابدین علیه السلام اصحاب خود را جمع مى نمود و مى فرمود اى گروه اصحاب من مى دانید این چه ماهى است این ماه شعبان است و حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله مى فرمود شعبان ماه من است پس روزه بدارید در این ماه براى محبّت پیغمبر خود و براى تقرّب به سوى پروردگار خود بحقّ آن خدایى كه جان علىّ بن الحسین به دست قدرت اوست سوگند یاد مى كنم كه از پدرم حسین بن على عَلیهَاالسَّلام شنیدم كه فرمود شنیدم از امیرالمؤ منین علیه السلام كه هر كه روزه دارد شعبان را براى محبّت پیغمبر خدا و تقرّب بسوى خدا دوست دارد خدا او را و نزدیك گرداند او را به كرامت خود در روز قیامت و بهشت را براى او واجب گرداند و شیخ روایت كرده از صفوان جمال كه گفت فرمود به من حضرت صادق علیه السلام كه وادار كن كسانى را كه در ناحیه و اطراف تو هستند بر روزه شعبان گفتم فدایت شوم مگر مى بینى در فضیلت آن چیزى فرمود بلى بدرستى كه رسول خداصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله هرگاه مى دید هلال شعبان را امر مى فرمود مُنادى را كه ندا مى كرد در مدینه اى اهل مدینه من رسولم از جانب رسول خداصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله بسوى شما مى فرماید آگاه باشید بدرستى كه شعبان ماه من است پس خدا رحمت كند كسى را كه یارى كند مرا بر ماه من یعنى روزه بدارد آن را پس گفت حضرت صادق علیه السلام كه امیرالمؤ منین علیه السلام مى فرمود كه فوت نشد از من روزه شعبان از زمانى كه شنیدم منادى رسول خداصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله ندا كرد در شعبان و فوت نخواهد شد از من تا مدتى كه حیات دارم ان شاء الله تعالى پس مى فرمودكه روزه دو ماه كه شعبان و رمضان باشد توبه و مغفرت است از خدا و روایت كرده اسماعیل بن عبد الخالق كه گفت بودم نزد حضرت صادق علیه السلام كه در میان آمد ذكر روزه شعبان حضرت فرمود كه در فضیلت روزه شعبان چنین و چنان است حتى آنكه مردى مرتكب خون حرام مى شود پس روزه مى گیرد شعبان را نفع مى بخشد او را و آمرزیده مى شود و بدانكه اعمال این ماه شریف بر دو قِسم است اعمال مشتركه و اعمال مختصه
اعمال مشتركه ماه شعبان
آن چند امر است:
اوّل هر روز هفتاد مرتبه بگوید اَسْتَغْفِرُاللّهَ وَ اَسْئَلُهُ التَّوْبَةَ
دوّم هر روز هفتاد مرتبه بگوید اَسْتَغْفِرُاللّهَ الَّذى لا اِلهَ اِلاّ هُوَ الرَّحْمنُ الرَّحیمُ الْحَىُّ الْقَیّوُمُ وَ اَتُوبُ اِلَیْهِ و در بعضى روایات الْحَىُّ الْقَیُّومُ پیش از الرَّحْمنُ الرَّحیمُ است و عمل به هر دو خوبست و از روایات مستفاد مى شود كه بهترین دعاها و ذكرها در این ماه استغفار است و هركه هر روز از این ماه استغفار كند هفتاد مرتبه مثل آنست كه هفتاد هزار در ماههاى دیگر استغفار كند
سوّم تصدّق كند در این ماه اگرچه به نصف دانه خرمایى باشد تا حق تعالى بدن او را برآتش جهنّم حرام گرداند از حضرت صادق علیه السلام منقول است كه از آن جناب سؤ ال كردند از فضیلت روزه رجب فرمود چرا غافلید از روزه شعبان راوى عرض كرد یابن رَسول الله چه ثواب دارد كسى كه یك روز از شعبان را روزه بدارد فرمود به خدا قسم بهشت ثواب اوست عرض كرد یابن رسول الله بهترین اعمال در این ماه چیست فرمود تصدّق و استغفار هر كه تصدّق كند در ماه شعبان حق تعالى آن را تربیت كند همچنانكه یكى از شما شتر بچّه اش را تربیت مى كند تا آنكه در روز قیامت برسد به صاحبش در حالتى كه بقدر كوه اُحُد شده باشد
چهارم در تمام این ماه هزار بار بگوید لا اِلهَ اِلا اللّهُ وَلانَعْبُدُ اِلاّ اِیّاهُ مُخْلِصینَ لَهُ الدّینَ وَ لَوُ كَرِهَ الْمُشْرِكُونَ كه ثواب بسیار دارد از جمله آنكه عبادت هزار ساله در نامه عملش بنویسند
پنجم در هر پنجشنبه این ماه دو ركعت نماز كند در هر ركعت بعد از حمد صد مرتبه توحید و بعد از سلام صد بار صلوات بفرستد تا حق تعالى برآورد هر حاجتى كه دارد از امر دین و دنیاى خود و روزه اش نیزفضیلت دارد و روایت شده كه در هر روز پنجشنبه ماه شعبان زینت مى كنند آسمانها را پس ملائكه عرض مى كنند خداوندا بیامرز روزه داران این روز را و دعاى ایشان را مستجاب گردان و در خبر نبوى است كه هر كه روز دوشنبه و پنجشنبه شعبان را روزه دارد حقّتعالى بیست حاجت ازحوائج دنیا وبیست حاجت ازحاجتهاى آخرت او را برآورد ششم در این ماه صلوات بسیار فرستد
صلوات هر روز شعبان
هفتم در هر روز از شعبان در وقت زوال و در شب نیمه آن بخوانداین صلوات مَرْویّه ازحضرت امام زین العابدین علیه السلام را:
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ
خدایا درود فرست بر محمد
وَآلِ مُحَمَّدٍ شَجَرَةِ النُّبُوَّةِ وَمَوْضِعِ الرِّسالَةِ وَمُخْتَلَفِ الْمَلاَّئِكَةِ
و آل محمد درخت نبوت و جایگاه رسالت و محل رفت و آمد فرشتگان
وَمَعْدِنِ الْعِلْمِ وَاَهْلِ بَیْتِ الْوَحْىِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ
و معدن دانش و خاندان وحى خدایا درود فرست بر محمد و آل
مُحَمَّدٍ الْفُلْكِ الْجارِیَةِ فِى اللُّجَجِ الْغامِرَةِ یَاءْمَنُ مَنْ رَكِبَها وَیَغْرَقُ
محمد كشتى جارى در اقیانوسهاى بیكران ایمن شود هر كه سوار آن كشى گردد و غرق شود
مَنْ تَرَكَهَا الْمُتَقَدِّمُ لَهُمْ مارِقٌ وَالْمُتَاَخِّرُ عَنْهُمْ زاهِقٌ وَاللاّزِمُ لَهُمْ
كسى كه آن را واگذارد، هر كه بر ایشان تقدم جوید از دین بیرون رفته و كسى كه از ایشان عقب ماند به نابودى گراید ولى ملازم ایشان
لاحِقٌ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الْكَهْفِ الْحَصینِ وَغِیاثِ
به حق خواهد رسید خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد آن پناه گاه محكم و فریادرس
الْمُضْطَرِّ الْمُسْتَكینِ وَمَلْجَاءِ الْهارِبینَ وَعِصْمَةِ الْمُعْتَصِمینَ اَللّهُمَّ
بیچاره درمانده و پناه گریختگان و دستاویز محكم براى وسیله جویان خدایا درود
صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ صَلوةً كَثیرَةً تَكُونُ لَهُمْ رِضاً وَلِحَقِّ
فرست بر محمد و آل محمد درود بسیارى كه موجب خوشنودى ایشان گردد و حق
مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ اَداَّءً وَقَضاَّءً بِحَوْلٍ مِنْكَ وَقُوَّةٍ یا رَبَّ الْعالَمینَ
محمد و آل محمد اداء گشته و انجام وظیفه ما شده باشد به جنبش و نیروى تو اى پروردگار جهانیان
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبینَ الاْبْرارِ الاْخْیارِ الَّذینَ
خدایا درود فرست بر محمد و آل محمد آن پاكان نیكوكار برگزیده آن كسانى كه
اَوْجَبْتَ حُقُوقَهُمْ وَفَرَضْتَ طاعَتَهُمْ وَوِلایَتَهُمْ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى
حقوقشان را واجب كردى و اطاعت و دوستیشان را فرض نمودى خدایا درود فرست بر
مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاعْمُرْ قَلْبى بِطاعَتِكَ وَلا تُخْزِنى بِمَعْصِیَتِكَ
محمد و آل محمد و آباد كن دل مرا به اطاعت خود و به وسیله نافرمانیت رسوایم مكن
وَارْزُقْنى مُواساةَ مَنْ قَتَّرْتَ عَلَیْهِ مِنْ رِزْقِكَ بِما وَسَّعْتَ عَلَىَّ مِنْ
و روزى من گردان كه كمك مالى دهم بر كسى كه روزیت را بر او تنگ كردى بوسیله آنچه بر من فراخ گرداندى از
فَضْلِكَ وَنَشَرْتَ عَلَىَّ مِنْ عَدْلِكَ وَاَحْیَیْتَنى تَحْتَ ظِلِّكَ وَهذا شَهْرُ
فضل خویش و گستردى بر من از عدل خویش و مرا در زیر سایه ات زنده داشتى و این ماه
نَبِیِّكَ سَیِّدِ رُسُلِكَ شَعْبانُ الَّذى حَفَفْتَهُ مِنْكَ بِالرَّحْمَةِ وَالرِّضْوانِ
پیمبرت و آقاى رسولانت ماه شعبان است كه اطراف آن را به رحمت و خوشنودى خود پوشاندى
الَّذى كانَ رَسُولُ اللّهِ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِ وَالِه وَسَلَّمَ یَدْاَبُ فى صِیامِهِ
آن ماهى كه رسول خدا صلى اللّه علیه و آله و سلم كوشش بسیار داشت در روزه
وَقِیامِهِ فى لَیالیهِ وَاَیّامِهِ بُخُوعاً لَكَ فى اِكْرامِهِ وَاِعْظامِهِ اِلى مَحَلِّ
و شب زنده داریش هم در شبها و هم در روزهایش بخاطر فروتنى در برابر تو در مورد گرامى داشتن و بزرگداشتنش هم چنان
حِمامِهِ اَللّهُمَّ فَاَعِنّا عَلَى الاِْسْتِنانِ بِسُنَّتِهِ فیهِ وَنَیْلِ الشَّفاعَةِ لَدَیْهِ
تا هنگام مرگش خدایا پس ما را كمك ده تا روش او را در این ماه پیروى كنیم و به شفاعتى كه نزد او است برسیم
اَللّهُمَّ وَاجْعَلْهُ لى شَفیعاً مُشَفَّعاً وَطَریقاً اِلَیْكَ مَهیَعاً وَاجْعَلْنى لَهُ
خدایا قرار ده او را براى من شفیعى پذیرفته و راهى بسویت كه همواره باشد و مرا پیرو او گردان
مُتَّبِعاً حَتّى اَلْقاكَ یَوْمَ الْقِیمَةِ عَنّى راضِیاً وَ عَنْ ذُنُوبى غاضِیاً قَدْ
تا به جایى كه در روز قیامت تو را در حالى دیدار كنم كه از من خوشنود باشى و گناهانم را نادیده گیرى
اَوْجَبْتَ لى مِنْكَ الرَّحْمَةَ وَالرِّضْوانَ وَاَنْزَلْتَنى دارَ الْقَرارِ وَمَحَلَّ
و براى من واجب كرده باشى از جانب خود رحمت و خوشنودى را و مرا در خانه همیشگى (بهشت جاویدان ) و منزلگاه
الاْخْیارِ
نیكان فرود آرى
مناجات شعبانیه
هشتم بخواند مناجات شعبانیه را مرویّه از ابن خالویه را كه نقل كرده و گفته این مناجات حضرت امیرالمؤمنین و امامان از فرزندان او است كه در ماه شعبان مى خواندند . و این از مناجاتهاى جَلیلُ الْقَدْر اَئمه عَلیهمُ السلام است و بر مضامین عالیه مشتمل است و در هر وقت كه حضور قلبى باشد خواندن آن مناسب است .
اعمال مُختصّه ماه شعبان
شب اوّل
نمازهاى بسیار در اقبال ذكر شده از جمله دوازده ركعت به حمد و یازده مرتبه توحید
روز اوّل
روزه اش فضیلت بسیار دارد و از حضرت صادق علیه السلام روایت است كه هر كه روزه بگیرد روز اوّل شعبان را واجب شود براى او بهشت البته و سید بن طاوس ثواب بسیارى نقل كرده از حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله براى كسى كه سه روز اوّل این ماه را روزه دارد و در شبهاى آنها دو ركعت نماز كند در هر ركعت حمد یك مرتبه و توحید یازده مرتبه و بدانكه در تفسیر امام علیه السلام خبرى در فضیلت شعبان و روز اوّل آن ذكر شده كه فوائد بسیار در آن مندرجست و شیخ ما ثقة الاسلام نورى نَوَّرَاللّهُ مَرْقَدَهُ آن خبر را ترجمه نموده و در آخر كتاب كلمه طیّبه ذكر فرموده و چون آن خبر طولانیست و مقام را گنجایش تمام آن نیست ما مختصر آن را در اینجا ذكر مى كنیم حاصل آن خبر آن است كه حضرت امیرالمؤ منین علیه السلام در روز اوّل شعبانى گذشت به جماعتى كه در مسجدى نشسته بودند و در امر قَدَرْ و امثال آن گفتگو مى كردند و بلند شده بود صداهاى ایشان و سخت شده بود لجاجت و جدال ایشان پس حضرت ایستاد و بر ایشان سلام كرد آنها جواب سلام دادند و براى آن جناب برخاستند و خواهش كردند كه نزد ایشان بنشیند آن حضرت به ایشان اعتنایى نكرد و فرمود اى گروهى كه سخن مى گویید در چیزى كه نفع نمى رساند آیا ندانستید كه خداى تعالى را بندگانیست كه ساكت كرده ایشان را خوف بدون آنكه عاجز باشند از گفتن یا لال باشند بلكه ایشان هرگاه به خاطر آرند عظمت خداوند را شكسته مى شود زبانهایشان و كنده مى شود دلهایشان و مى رود عقلهاى شان و مبهوت مى شوند به جهت اِعْزاز و اِجلال و اعظام خداوند پس هرگاه به خود آمدند از این حالت رو مى آورند بسوى خدا به كردارهاى پاكیزه مى شمرند نَفْسهاى خود را با ستمكاران و خطاكاران و حال آنكه ایشان منزّهند از تقصیر و تفریط مگر آنكه ایشان راضى نمى شوند براى خدا به كردار اندك و بسیار نمى شمرند براى او عمل زیاد را و پیوسته مشغولند به اعمال پس ایشان چنانند كه هر وقت نظر كنى به ایشان ایستادگانند به عبادت ترسان و هراسان در بیم و اضطرابند پس كجائید شما از ایشان اى گروه تازه كارها آیا ندانستید كه داناترین مردم به قَدَرْ ساكت ترین ایشانند از آن و اینكه جاهلترین مردم به قَدَرْ سخنگوترین ایشانند در او، اى گروه تازه كارها امروز غُرّه شعبان كریم است نامیده است او را پروردگار ما شعبان به جهت پراكنده شدن خیرات به تحقیق كه باز كرده پروردگار شما در او درهاى حسنات خود را و جلوه داده به شما قصرها و خیرات او را به قیمت ارزانى و كارهاى آسانى پس بخرید آن را و جلوه داده براى شما ابلیس لعین شُعَبهاى شرور و بلاهاى خود را و شما پیوسته مى كوشید در گمراهى و طغیان و متَمَّسِك مى شوید به شعبهاى ابلیس و رُو مى گردانید از شعبهاى خیرات كه باز شده براى شما درهاى او و این غُرّه ماه شعبان است و شعبهاى خیرات او نماز است و روزه و زكات و امر به معروف و نهى از منكر و بِرّ والدین و خویشان و همسایگان و اصلاح ذات الْبَیْنِ و صدقه بر فقراء و مساكین بر خود كلفت مى دهید چیزى را كه برداشته شده از شما یعنى امر قضا و قدر و چیزى كه نهى كرده شده اید از فرو رفتن در آن از كشف سِرّهاى خدا كه هر كه تفتیش كند از آنها از تباه شدگانست آگاه باشید به درستى كه اگر شما واقف شوید بر آنچه مهیّا فرموده ، پروردگار عزّوجلّ براى مطیعین از بندگانش در امروز هر آینه بازخواهید داشت خود را از آنچه در او هستید و شروع خواهید كرد در آنچه امر كردند شما را به آن گفتند یا امیرالمؤ منین علیه السلام و چیست آنكه آن را خداوند مهیّا فرموده در این روز براى مطیعین خود پس حضرت نقل فرمود قصه آن لشكرى را كه رسول خداصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله به جهاد كفار فرستاده بود و دشمنان شب بر ایشان شبیخون زدند و آن شبى تاریك و سخت ظلمانى بود و مسلمانان در خواب بودند كسى از ایشان بیدار نبود جز زید بن حارثه و عبدالله بن رواحه و قتادة بن نعمان و قیس بن عاصم منقرى كه هر كدام در یك جانب ایشان بیدار و مشغول نماز و قرآن خواندن بودند دشمنان مسلمانان را تیرباران كردùRzéگئنبرد شمûHبعضى از منافقین را كه درآویخته به بیشتر شاخهاى او و آنها فرو مى برند او را به اَسفَلِ دَرَكات او پس از این جهت روى خود را تُرش كردم و پیشانى را درهم كشیدم
روز سوّم
روز مباركى است كه شیخ در مصباح فرموده در این روز متولّد شد جناب حسین بن على علیه السلام و بیرون آمد توقیع شریف به سوى قاسم بن عَلاء همدانى وكیل حضرت امام حسن عسكرى علیه السلام كه مولاى ما حسین علیه السلام متولد شد روز پنجشنبه سوّم شعبان پس روزه بگیر آن روز را و این دعا را در آن روز بخوان :
اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ بِحَقِّ الْمَوْلُودِ فى هذَا الْیَوْمِ الْمَوْعُودِ بِشَهادَتِهِ
خدایا از تو خواهم به حق مولود در این روز آن مولودى كه به او وعده شهادت داده شده بود
قَبْلَ اْستِهْلالِهِ وَوِلادَتِهِ بَكَتْهُ السَّماَّءُوَمَنْ فیها وَالاْرْضُ وَمَنْ
پیش از اینكه بانگش در این دنیا بلند شود و به دنیا آید آسمانها و هر كه در آنها است و زمین و هركه
عَلَیْها وَلَمّا یَُطَاْ لابَتَیْها قَتیلِ الْعَبْرَةِ وَسَیِّدِ الاُْسْرَةِ الْمَمْدُودِ بِالنُّصْرَةِ
بَر آن است برایش گریستند پیش از آنكه قدم در این جهان گذارد كشته اشك و آه و آقاى طائفه بشر آنكس كه در
یَوْمَ الْكَرَّةِ الْمُعَوَّضِ مِنْ قَتْلِهِ اَنَّ الاْئِمَّةَ مِنْ نَسْلِهِ وَالشِّفاَّءَ فى
روز رجعت به یارى مدد شده و آنكه پاداش كشته شدنش این بود كه امامان از نسل اویند و درمان در
تُرْبَتِهِ والْفَوْزَ مَعَهُ فى اَوْبَتِهِ والاْوصِیاَّءَ مِنْ عِتْرَتِهِ بَعْدَ قاَّئِمِهِمْ
تربت او است و پیروزى در زمان رجعت با او و اوصیاء از عترت او است پس از حضرت قائم
وَغَیْبَتِهِ حَتّى یُدْرِكُوا الاْوْتارَ وَیَثْاَروُا الثّارَ وَیُرْضُوا الْجَبّارَ
و پس از دوران غیبتش تا اینكه انتقام گیرند و خونها را باز گیرند و خداى جبار را خوشنود سازند
وَیَكُونُوا خَیْرَ اَنْصارٍ صَلَّى اللّهُ عَلَیْهِمْ مَعَ اْختِلافِ اللَّیلِ وَالنَّهارِ
و بهترین یاران دین خدا باشند درود خدا بر ایشان در هر زمان كه رفت و آمد دارد شب و روز
اَللّهُمَّ فَبِحَقِّهِمْ اِلَیْكَ اَتَوَسَّلُ وَاَسْئَلُ سُؤ الَ مُقْتَرِفٍ مُعْتَرِفٍ مُسیَّئٍ
خدایا پس به حق ایشان به سوى تو دست نیاز دراز كنم و از تو خواهم خواستن شخص گنه كار اعتراف كننده بدكردار
اِلى نَفْسِهِ مِمَّا فَرَّطَ فى یَوْمِهِ وَاَمْسِهِ یَسْئَلُكَ الْعِصْمَةَ اِلى مَحَلِّ
به نفس خویش از كوتاهیهایى كه در امروز و دیروزش كرده و اكنون از تو پناه خواهد تا هنگام رفتن در
رَمْسِهِ اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَعِتْرَتِهِ وَاحْشُرْنا فى زُمْرَتِهِ
گور خدایا پس درود فرست بر محمد و عترتش و ما را در زمره او محشور گردان
وَبَوِّئْنا مَعَهُ دارَ الْكَرامَةِ وَمَحَلَّ الاِقامَةِ اَللّهُمَّ وَكَما اَكْرَمْتَنا
و جاى ده ما را با او در خانه كرامت (بهشت ) و جایگاه ماندن همیشگى خدایا چنانچه ما را به شناختنش
بِمَعْرِفَتِهِ فَاَكْرِمْنا بِزُلْفَتِهِ وَارْزُقْنا مُرافَقَتَهُ وَسابِقَتَهُ وَاجْعَلْنا مِمَّنْ
گرامى داشتى هم چنان ما را به نزدیك شدن با او گرامى دار و رفاقت و سابقه داشتن با او را روزى ما گردان و بگردان ما
یُسَلِّمُ لاِمْرِهِ وَیُكْثِرُ الصَّلوةَ عَلَیْهِ عِنْدَ ذِكْرِهِ وَعَلى جَمیعِ اَوْصِیاَّئِهِ
را از كسانى كه تسلیم دستور اویند و هنگام بردن نامش بسیار بر او درود فرستند و بر همه اوصیاء
وَاَهْلِ اَصْفِیاَّئِهِ الْمَمْدُودین مِنْكَ بِالْعَدَدِ الاِْثْنَىْ عَشَرَ النُّجُومِ الزُّهَرِ
و خاندان برگزیده اش كه یارى شده اند از جانب تو به عدد دوازده ، آن ستارگان درخشان
وَالْحُجَجِ عَلى جَمیعِ الْبَشَرِ اَللّهُمَّ وَهَبْ لَنا فى هذَا الْیَوْمِ خَیْرَ
و حجتهاى تو بر تمامى افراد بشر خدایا و ببخش به ما در این روز بهترین
مَوْهِبَةٍ وَاَنْجِحْ لَنا فیهِ كُلَّ طَلِبَةٍ كَما وَهَبْتَ الْحُسَیْنَ لِمُحَمَّدٍ جَدِّهِ
بخششها را و برآور براى ما در این روز هر خواهشى را چنانچه حسین را به محمد جدش بخشیدى
وَعاذَ فُطْرُسُ بِمَهْدِهِ فَنَحْنُ عائِذُونَ بِقَبْرِهِ مِنْ بَعْدِهِ نَشْهَدُ تُرْبَتَهُ
و فطرس به گهواره حسین علیه السلام پناه برد و ما پناهنده به قبر او هستیم پس از شهادت او بالاى تربتش
وَننْتَظِرُ اَوْبَتَهُ آمینَ رَبَّ الْعالَمینَ
آمده و چشم به راه رجعت او هستیم اجابت كن اى پروردگار جهانیان
پس مى خوانى بعد از این به دعاى حسین علیه السلام و این آخر دعاى آنحضرت است در روزى كه بسیار شده بود دشمنان او یعنى روز عاشورا
اَللّهُمَّ اَنْتَ مُتَعالِى الْمَكانِ عَظیمُ الْجَبَرُوتِ شَدیدُ الِمحالِ غَنِىَُّعنِ
خدایا تویى والامكان و بزرگ جبروت و سخت نیرو و بى نیاز از
الْخَلایِقِ عَریضُ الْكِبْرِیاَّءِ قادِرٌ عَلى ما تَشاَّءُ قَریبُ الرَّحْمَةِ
خلائق و داراى بزرگى پهناور و تواناى بر هر چه خواهى نزدیك مهر
صادِقُ الْوَعْدِ سابِغُ النِّعْمَةِ حَسَنُ الْبَلاَّءِ قَریبٌ إ ذ ا دُعیتَ مُحیطٌ بِم ا
راست وعده فراوان نعمت نیكو آزمایش نزدیك هرگاه خوانده شوى محیط به هر چه
خَلَقْتَ قابِلُ التَّوبَةِ لِمَنْ تابَ اِلَیْكَ قادِرٌ عَلى ما اَرَدْتَ وَمُدْرِكٌ ما
آفریده اى توبه پذیر براى آن كس كه به سویت توبه كند توانا بر هر چه اراده كنى و بدست آرنده آنچه
طَلَبْتَ وَشَكُورٌ اِذا شُكِرْتَ وَذَكُورٌ اِذا ذُكِرْتَ اَدْعُوكَ مُحْتاجاً
بجویى و سپاس پذیر هرگاه سپاس شوى و یاد كنى هنگامى كه یادت كنند مى خوانمت نیازمندانه
وَاَرْغَبُ اِلَیْكَ فَقیراً وَاَفْزَعُ اِلَیْكَ خاَّئِفاً وَاَبْكى اِلَیْكَ مَكْرُوباً
و توجه كنم بسویت فقیرانه و پناه آرم بسویت خائفانه و گریه كنم به درگاهت از روى غمزدگى و ملولانه
وَاَسْتَعینُ بِكَ ضَعیفاً وَاَتوَكَّلُ عَلَیْكَ كافِیاً اُحْكُمْ بَیْنَنا وَبَیْنَ قَوْمِنا
كمك جویم بوسیله تو ناتوانانه و توكل كنم بر تو كفایت خواهانه خدایا حكم كن میان ما و میان قوم ما
[بِالْحَقِّ]فَاِنَّهُمْ غَرُّوناوَخَدَعُونا وَخَذَلُونا وَغَدَرُوابِنا وَقَتَلُونا و نَحْنُعِتْرَةُ
به حق زیرا كه ایشان ما را فریفتند و با ما نیرنگ زدند و دست از یارى ما كشیدند و با ما بى وفایى كرده ما راكشتند با اینكه ما عترت
نَبِیِّكَ وَوَُلَْدُ حَبیبِكَ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدِاللّهِ الَّذِى اصطَفَیْتَهُ بِالرِّسالَةِ وَائْتَمَنْتَهُ
پیمبر تو و فرزند حبیب تو محمد بن عبداللّه هستیم آن (بزرگوارى ) كه او را به رسالت برگزیدى
عَلى وَحْیِكَ فَاجْعَلْ لَنا مِنْ اَمْرِنا فَرَجاً وَمَخْرَجاً بِرَحْمَتِكَ یا اَرْحَمَ
و بر وحى خویش امینش ساختى پس در كار ما گشایش و فرجى عطا فرما به رحمتت اى مهربانترین
الرّاحِمینَ
مهربانان
ابن عَیّاش گفت شنیدم از حسین بن علىّ بن سفیان بزوفرى كه مى گفت حضرت صادق علیه السلام مى خواند این دعا را در این روز و فرموده كه این دعا از دعاهاى روز سیّم شعبان است و آن روز ولادت حسین علیه السلام است.
شب سیزدهم
اوّل لَیالى بیض است و كیفیّت نماز امشب و دو شَبِ بعد در ماه رجب گذشت
شب نیمه شعبان
شب بسیار مباركى است از حضرت امام جعفر صادق علیه السلام روایتست كه از حضرت امام محمّد باقرعلیه السلام سؤ ال شد از فضل شب نیمه شعبان فرمود آن شب افضل شبها است بعد از لیلة القدر در آن شب عطا مى فرماید خداوند به بندگان فضل خود را و مى آمرزد ایشان را به مَنّ و كَرَم خویش پس سعى و كوشش كنید در تقرّب جستن به سوى خداى تعالى در آن شب پس بدرستى كه آن شبى است كه خدا قسم یاد فرموده به ذات مقدّس خود كه دست خالى برنگرداند سائلى را از درگاه خود مادامى كه سؤ ال نكند معصیت را و آن شب آن شبى است كه قرار داده حَقّ تعالى آن را از براى ما به مقابل آنكه قرار داده شب قدر را براى پیغمبر ماصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله پس كوشش كنید در دُعا و ثنا بر خداى تعالى ((الخبر)) و از جمله بركات این شب مبارك آنست كه ولادت با سعادت حضرت سلطان عصر امام زمان ارواحُنا لَهُ الفداء در سحر این شب سنه دویست و پنجاه و پنج در سُرَّ مَنْ رَاى واقع شده و باعث مزید شرافت این لَیْله مباركه شده و از براى این شب چند عملست:
اوّل غسل است كه باعث تخفیف گناهان مى شود
دوّم احیاءاین شب است به نماز و دعاء و استغفار چنانچه امام زین العابدین علیه السلام مى كردند و در روایتست كه هر كه احیا دارد این شب را نمیرد دل اودر روزى كه دلها بمیرند
سوّم زیارت حضرت امام حسین علیه السلام است كه افضل اعمال این شب و باعث آمرزش گناهانست و هر كه خواهد با او مصافحه كند روح صد و بیست و چهار هزار پیغمبر زیارت كند آن جناب را در این شب و اَقَلِّ زیارت آن حضرت آن است كه به بامى برآید و به جانب راست و چپ نظر كند پس سر به جانب آسمان كند پس زیارت كند آن حضرت را به این كلمات:
اَلسَّلامُ عَلَیْكَ یا اَبا عَبْدِاللّهِ اَلسَّلامُ عَلَیْكَ وَ رَحْمَةُاللّهِ وَ بَرَكاتُهُ
و هركس در هر كجا باشد در هر وقت كه آن حضرت را به این كیفیّت زیارت كند امید است كه ثواب حجّ وعُمره براى اونوشته شود وما زیارت مخصوصه این شب را در باب زیارات ذكر خواهیم نمود انشاءاللّه تعالى
چهارم خواندن این دعا كه شیخ و سیّد نقل كرده اند و به منزله زیارت امام زمان صلوات الله و سلامُه عَلَیْهِ است
اَللّهُمَّ بِحَقِّ لَیْلَتِنا [هذِهِ] وَمَوْلُودِها
خدایا به حق این شبى كه ما در آنیم و به حق آنكس كه در آن به دنیا آمده
وَحُجَّتِكَ وَمَوْعُودِهَا الَّتى قَرَنْتَ اِلى فَضْلِها فَضْلاً فَتَمَّتْ كَلِمَتُكَ
و حجتت و موعود آن كه همراه كردى به فضیلت این شب فضیلت دیگرى و بدین سبب تمام شد كلمه تو
صِدْقاً وَعَدْلاً لا مُبَدِّلَ لِكَلِماتِكَ وَلا مُعَقِّبَ لاِیاتِكَ نُورُكَ الْمُتَاَلِّقُ
براستى و عدالت تغییر دهنده اى براى كلمات تو نیست و پس زننده اى براى آیات تو نیست آن نور درخشانت
وَضِیاَّؤُكَ الْمُشْرِقُ وَالْعَلَمُ النُّورُ فى طَخْیاَّءِ الدَّیْجُورِ الْغائِبُ
و آن روشنى فروزانت و آن نشانه نورانى در شب تاریك ظلمانى آن پنهان
الْمَسْتُورُ جَلَّ مَوْلِدُهُ وَكَرُمَ مَحْتِدُهُ وَالْمَلاَّئِكَةُ شُهَّدُهُ وَاللّهُ ن اصِرُهُ
غایب از انظار كه ولادتش بزرگ و كریم الاصل بود و فرشتگان گواهان اویند و خدا یاور
وَمُؤَیِّدُهُ اِذا آنَ میعادُهُ وَالْمَلاَّئِكَةُ اَمْد ادُهُ سَیْفُ اللّهِ الَّذى لا یَنْبوُ
و كمك كار او است در آن هنگام كه وعده اش برسد و فرشتگان مددكارش باشند آن شمشیر برنده خدا كه كُند نشود
وَنُورُهُ الَّذى لا یَخْبوُ وَ ذوُالْحِلْمِ الَّذى لا یَصْبوُا مَدارُ الَّدهْرِ
و نور او كه خاموش نگردد و بردبارى كه كار بى رویه انجام ندهد چرخ روزگار بخاطر او گردش كند
وَنَوامیسُ الْعَصْرِ وَوُلاةُ الاْمْرِ وَالْمُنَزَّلُ عَلَیْهِمْ ما یَتَنَزَّلُ فى لَیْلَةِ
و او و پدران معصومش نوامیس هر عصر و والیان امر خدایند در شب قدر آنچه نازل شود بر ایشان نازل گردد
الْقَدْرِ وَاَصْحابُ الْحَشْرِ وَالنَّشْرِ تَراجِمَةُ وَحْیِهِ وَوُلاةُ اَمْرِهِ وَنَهْیِهِ
و آنهایند صاحبان حشر و نشر و مفسران وحى خدا و سرپرستان امر و نهى او
اَللّهُمَّ فَصَلِّ عَلى خاتِمِهْم وَقآئِمِهِمُ الْمَسْتُورِ عَنْ عَوالِمِهِمْ اَللّهُمَّ
خدایا پس درود فرست بر خاتم ایشان و قائمشان كه در پس پرده است از عوالم آنها خدایا
وَاَدْرِكَ بِنا اءَیّامَهُ وَظُهُورَهُ وَقِیامَهُ وَاجْعَلْنا مِنْ اَنْصارِهِ وَاقْرِنْ ثارَنا
ما را به روزگار او و زمان ظهور و قیامش برسان و از جمله یارانش قرارمان ده و خونخواهى ما را
بِثارِهِ وَاكْتُبْنا فى اَعْوانِهِ وَخُلَصاَّئِهِ وَاَحْیِنا فى دَوْلَتِهِ ناعِمینَ
به خونخواهى او مقرون گردان و نام ما را در زمره یاران و مخصوصانش ثبت فرما و ما را در دولتش شادكام
وَبِصُحْبَتِهِ غانِمینَ وَبِحَقِّهِ قآئِمینَ وَمِنَ السُّوَّءِ سالِمینَ یا اَرْحَمَ
و متنعم و به هم نشینیش بهره مند و به گرفتن حقش پا بر جا بدار و از بدیها بر كنارمان كن اى مهربانترین
الرّاحِمینَ وَالْحَمْدُلِلّهِ رَبِّ الْعالَمینَ وَصَلَواتُهُ عَلى سَیِّدِنا مُحَمَّدٍ
مهربانان و ستایش خاص خدا پروردگار جهانیان است و درودهاى او بر آقاى ما محمد
خاتَمِ النَّبِیّینَ وَالْمُرْسَلینَ وَعَلى اَهْلِ بَیْتِهِ الصّادِقینَ وَعِتْرَتِهَ
خاتم پیمبران و مرسلین و بر خاندان راستگو و عترت حقگویش باد
النّاطِقینَ وَالْعَنْ جَمیعَ الظّالِمینَ واحْكُمْ بَیْنَنا وَبَیْنَهُمْ یا اَحْكَمَ الْحاكِمینَ
و از رحمت خود دور ساز تمام ستمكاران را و میان ما و ایشان داورى كن اى محكمترین حكم كنندگان
پنجم شیخ روایت كرده از اسماعیل بن فضل هاشمى كه گفت تعلیم كرد مرا حضرت صادق علیه السلام این دعا را كه بخوانم آنرا در شب نیمه شعبان
اَللّهُمَّ اَنْتَ الْحَىُّ
خدایا تویى زنده
الْقَیُّومُ الْعَلِىُّ الْعَظیمُ الْخالِقُ الرّازِقُ الْمُحْیِى الْمُمیتُ الْبَدىَّءُ
پاینده والاى بزرگ آفریننده و روزى دهنده زنده كننده و میراننده آغاز كننده
الْبَدیعُ لَكَ الْجَلالُ وَلَكَ الْفَضْلُ وَلَكَ الْحَمْدُ وَلَكَ الْمَنُّ وَلَكَ الْجُودُ
و پدید آرنده ، براى تو است بزرگى و از آن تو است فضیلت و ستایش و از آن تو است نعمت و جود
وَلَكَ الْكَرَمُ وَلَكَ الاْمْرُ وَلَكَ الْمَجْدُ وَلَكَ الْشُّكْرُ وَحْدَكَ لا شَریكَ
و خاص تو است بزرگوارى و از تو است فرمان و شوكت و خاص تو است سپاسگزارى كه یگانه اى و شریكى برایت
لَكَ یا واحِدُ یا اَحَدُ یا صَمَدُ یا مَنْ لَمْ یَلِدْ وَلَمْ یُولَدْ وَلَمْ یَكُنْ لَهُ
نیست اى یگانه اى یكتا اى بى نیاز اى كه فرزندى ندارد و فرزند كسى نباشد و نیست برایش
كُفُواً اَحَدٌ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَاْغفِرْ لى وَارْحَمْنى وَاكْفِنى
همتایى هیچكس درود فرست بر محمد و آل محمد و بیامرز مرا و به من رحم كن و كفایت كن
ما اَهَمَّنى وَاقْضِ دَیْنى وَوَسِّعْ عَلَىَّ فى رِزْقى فَاِنَّكَ فى هذِهِ اللَّیْلَةِ
از من آنچه فكر مرا به خود مشغول كرده و قرضم را ادا كن و در روزیم گشایش ده زیرا كه تو در این شب
كُلَّ اَمْرٍ حَكیمٍ تَفْرُقُ وَمَنْ تَشاَّءُ مِنْ خَلْقِكَ تَرْزُقُ فَارْزُقْنى وَاَنْتَ
هر كار محكمى را از هم جدا كنى و هر یك از مخلوقات خود را بخواهى روزى دهى پس روزیم ده كه تو
خَیْرُ الرّازِقینَ فَاِنَّكَ قُلْتَ وَاَنْتَ خَیْرُ الْقاَّئِلینَ النّاطِقینَ وَاسْئَلوُا اللّهَ
بهترین روزى دهندگانى زیرا تو خود گفتى و تو بهترین گویندگان و ناطقان هستى كه فرمودى ((از خدا بخواهید
مِنْ فَضْلِهِ فَمِنْ فَضْلِكَ اَسْئَلُ وَاِیّاكَ قَصَدْتُ وَابْنِ نَبِیِّكَ اعْتَمَدْتُ وَلَكَ
از فضل او)) پس من از فضل تو مى خواهم و تو را قصد كردم و به فرزند پیمبرت اعتماد كردم و از تو
رَجَوْتُ فَارْحَمْنى یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
امیدوارم پس به من رحمت كن اى مهربانترین مهربانان
ششم بخواند این دعا را كه حضرت رسول صلى الله علیه و آله دراین شب مى خواندند:
اَللّهُمَّ اقْسِمْ لَنا مِنْ خَشْیَتِكَ ما یَحُولُ بَیْنَنا
خدایا بهره ما كن از ترس خود بدان اندازه كه حائل شود میان ما
وَبَیْنَ مَعْصِیَتِكَ وَمِنْ طاعَتِكَ ما تُبَلِّغُنا بِهِ رِضْوانَكَ وَمِنَ الْیَقینِ ما
و نافرمانیت و از اطاعت خویش بدان مقدار كه ما را به خوشنودى و رضوان تو برساند و از یقین بدان
یَهُونُ عَلَیْنا بِهِ مُصیباتُ الدُّنْیا اَللّهُمَّ اَمْتِعْنا بِاَسْماعِنا وَاَبْصارِنا
حد كه بوسیله آن ناگواریهاى دنیا بر ما آسان گردد خدایا ما را به گوشهایمان و دیده هامان
وَقُوَّتِنا ما اَحْیَیْتَنا وَاجْعَلْهُ الْوارِثَ مِنّا وَاجْعَلْ ثارَنا عَلى مَنْ ظَلَمَنا
و نیرویمان تا زنده ایم بهره مند ساز و آن را وارث ما گردان و خون ما را به گردن كسى انداز كه بر ما ستم كرده
وَانْصُرنا عَلى مَنْ عادانا وَلا تَجْعَلْ مُصیبَتَنا فى دینِنا وَلا تَجْعَلِ
و یارى ده ما را بر كسى كه با ما دشمنى كند و مصیبت ما را در دینمام قرار مده و دنیا
الدُّنْیا اَكْبَرَ هَمِّنا وَلا مَبْلَغَ عِلْمِنا وَلا تُسَلِّطْ عَلَیْنا مَنْ لا یَرْحَمُنا
را بزرگترین اندوه ما قرار مده و نیز آخرین حد دانش ما قرارش مده و مسلط مكن بر ما كسى را كه بر ما رحم نكند
بِرَحْمَتِكَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
به رحمتت اى مهربانترین مهربانان
و این دعاى جامع كاملى است و خواندن آن در اوقات دیگر نیز غنیمت است و از عوالى اللئالى نقل شده كه حضرت رسول صَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله همیشه این دعا را مى خواندند
هفتم بخواند صلوات هر روز را كه در وقت زوال مى خواند
هشتم بخواند دعاى كمیل را كه ورودش در این شبست و در باب اوّل گذشت
نهم آنكه هر یك از سُبْحانَ اللّهِ وَالْحَمْدُلِلّهِ وَاللّهُ اَكْبَرُ وَلا اِلهَ اِلا اللّهُ را صد مرتبه بگوید تا خداوند تعالى گناهان گذشته او را بیامرزد و برآورد حاجتهاى دنیا و آخرت او را
دهم شیخ در مصباح روایت كرده از ابویحیى در ضمن خبرى در فضیلت شب نیمه شعبان كه گفت گفتم به مولاى خودم حضرت صادق علیه السلام كه بهترین دعاها در این شب كدام است فرمود هر گاه به جا آوردى نماز عشا را پس دو ركعت نمازگذار بخوان در ركعت اوّل حمد و سُوره جحد كه قُلْ یا اَیُّهَا الْكافِروُنَ باشد و بخوان در ركعت دویّم حمد و سوره توحید كه قُلْ هُوَاللّهُ اَحَدٌ است پس چون سلام دادى بگو سُبْحانَ اللّهِ سى و سه مرتبه و اَلْحَمْدُلِلّهِ سى و سه مرتبه و اللّهُ اَكْبَرُ سى و چهار مرتبه پس بگو:
یا مَنْ اِلَیْهِ مَلْجَاءُ الْعِبادِ فِى الْمُهِمّاتِ وَاِلَیْهِ یَفْزَعُ الْخَلْقُ فىِ الْمُلِمّاتِ
اى كه به سوى او است پناه بندگان در كارهاى اندوه خیز و به سوى او پناه برند خلایق در پیش آمدهاى ناگوار
یا عالِمَ الْجَهْرِ وَالْخَفِیّاتِ وَ یا مَنْ لا تَخْفى عَلَیْهِ خَواطِرُ الاْوْهامِ
اى داناى آشكار و نهان و اى كه بر او پنهان نماند اندیشه هایى كه در دلها افتد
وَتَصَرُّفُ الْخَطَراتِ یا رَبَّ الْخَلایِقِ وَالْبَرِیّاتِ یا مَنْ بِیَدِهِ مَلَكُوتُ
و تصرف كردن آن خاطرات اى پروردگار خلایق و آفریدگان اى كه ملكوت
الاْرَضینَ وَالسَّمواتِ اَنْتَ اللّهُ لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ اَمُتُّ اِلَیْكَ بِلا اِل- هَ اِلاّ
زمینها و آسمانها بدست او است تویى خدایى كه معبودى جز تو نیست بسویت توسل جویم به كلمه ((لا اله
اَنْتَ فَیا لا اِلهَ اِلاّ اَنْتَ اجْعَلْنى فى هِذِهِ اللَّیْلَةِ مِمَّنْ نَظَرْتَ اِلَیْهِ
الا انت )) پس اى خدایى كه معبودى جز تو نیست بگردان مرا در این شب از كسانى كه بسویش نگریسته و مورد
فَرَحِمْتَهُ وَسَمِعْتَ دُعاَّئَهُ فَاَجَبْتَهُ وَعَلِمْتَ اسْتِقالَتَهُ فَاَقَلْتَهُ
رحم خویش قرارش داده و دعایش شنیده و اجابت كرده و پشیمانیش را دانسته پس او را پذیرفته اى
وَتَجاوَزْتَ عَنْ سالِفِ خَطیئَتِهِ وَعَظیمِ جَریرَتِهِ فَقَدِ اسْتَجَرْتُ بِكَ
و از خطاهاى گذشته اش و گناه بزرگش در گذشته اى پس من از گناهانم به تو پناهنده شده
مِنْ ذُنُوبى وَلَجَاْتُ اِلَیْكَ فى سَتْرِ عُیُوبى اَللّهُمَّ فَجُدْ عَلَىَّ بِكَرَمِكَ
و به تو ملتجى گشته ام در اینكه عیوبم را بپوشانى خدایا پس جود كن بر من به كرم خود
وَفَضْلِكَ وَاحْطُطْ خَطایاىَ بِحِلْمِكَ وَعَفْوِكَ وَتَغَمَّدْنى فى هذِهِ
و فضلت و بریز خطاهاى مرا به بردبارى و گذشت خویش و فراگیر مرا در این
اللَّیْلَةِ بِسابِغِ كَرامَتِكَ وَاجْعَلْنى فیها مِنْ اَوْلِیاَّئِكَ الَّذینَ اجْتَبَیْتَهُمْ
شب به فراوان كرمت و بگردان مرا در این شب از آن دوستانت كه آنان را براى طاعت خویش برگزیده
لِطاعَتِكَ وَاخْتَرْتَهُمْ لِعِبادَتِكَ وَجَعَلْتَهُمْ خالِصَتَكَ وَصِفْوَتَكَ اَللّهُمَّ
و براى پرستشت انتخاب فرمودى و ایشان را جزء خاصان درگاه و برگزیدگانت قراردادى خدایا
اجْعَلْنى مِمَّنْ سَعَدَ جَدُّهُ وَتَوَفَّرَ مِنَ الْخَیْراتِ حَظُّهُ وَاجْعَلْنى مِمَّنْ
بدار مرا از آن كسانى كه كوششش به جایى رسیده و از نیكیها بهره فراوان نصیبش گشته و به گردانم از
سَلِمَ فَنَعِمَ وَفازَ فَغَنِمَ وَاكْفِنى شَرَّ ما اَسْلَفْتُ وَاعْصِمْنى مِنَ الاِْزدِیادِ
آنانكه تندرست شده و متنعم و رستگار و بهره مند گشته و كفایت كن مرا از شر آنچه كرده ام و نگاهم دار از افزودن
فى مَعْصِیَتكَ وَحَبِّبْ اِلَىَّ طاعَتَكَ وَما یُقَرِّبُنى مِنْكَ وَیُزْلِفُنى عِنْدَكَ
در نافرمانیت و دوست گردان نزد من فرمانبرداریت را و آنچه مرا به تو نزدیك و مقرب درگاهت گرداند
سَیِّدى اِلَیْكَ یَلْجَاءُ الْهارِبُ وَمِنْكَ یَلْتَمِسُ الطّالِبُ وَعَلى كَرَمِكَ
آقاى من به سوى تو پناه آرد شخص گریز پاى و از تو عاجزانه طلب كند جوینده و بر كرم تو
یُعَوِّلُ الْمُسْتَقیلُ التّائِبُ اَدَّبْتَ عِبادَكَ بالتَّكَرُّمِ وَاَنْتَ اَكْرَمُ الاْكْرَمینَ
تكیه كند شخص عذرخواه و توبه كننده ادب كردى بندگانت را به كرم ورزى به آنها و تو كریمترین كریمانى
وَاَمَرْتَ بِالْعَفْوِ عِبادَكَ وَاَنْتَ الْغَفُورُ الرَّحیمُ اَللّهُمَّ فَلا تَحْرِمْنى ما
و تو خود به بندگانت دستور گذشت دادى و خود آمرزنده و مهربانى خدایا پس مرا از آنچه از
رَجَوْتُ مِنْ كَرَمِكَ وَلا تُؤْیِسْنى مِنْ سابِغِ نِعَمِكَ وَلا تُخَیِّبْنى مِنْ
كرمت امید دارم محرومم مكن و از نعمت هاى ریزانت ماءیوسم مدار و از بهره هاى فراوانت كه در
جَزیلِ قِسَمِكَ فى هذِهِ اللَّیْلَةِ لاِهْلِ طاعَتِكَ وَاجْعَلْنى فى جُنَّةٍ مِنْ
این شب براى فرمانبردارانت مقرر داشته اى بى بهره ام مساز و مرا در پناهگاه محكمى از آزار مخلوقات
شِرارِ بَرِیَّتِكَ رَبِّ اِنْ لَمْ اَكُنْ مِنْ اَهْلِ ذلِكَ فَاَنْتَ اَهْلُ الْكَرَمِ وَالْعَفْوِ
شرورت قرار ده پروردگارا اگر من چنین شایستگى ندارم ولى تو شایسته كرم و گذشت و
وَالْمَغْفِرَةِ وَجُدْ عَلَىَّ بِما اَنْتَ اَهْلُهُ لا بِما اَسْتَحِقُّهُ فَقَدْ حَسُنَ ظَنّى
آمرزشى و فرو ریز بر من بدانچه تو شایسته آنى نه بدانچه من سزاوار آنم زیرا براستى گمان من نیك است
بِكَ وَتَحَقَّقَ رَجاَّئى لَكَ وَعَلِقَتْ نَفْسى بِكَرَمِكَ فَاَنْتَ اَرْحَمُ
و امیدم درباره تو محكم شده و جانم به سر رشته كرم تو آویخته است پس تویى مهربانترین
الرّاحِمینَ وَاَكْرَمُ الاْكْرَمینَ اَللّهُمَّ وَاخْصُصْنى مِنْ كَرَمِكَ بِجَزیلِ
مهربانان و كریمترین كریمان خدایا مرا مخصوص بدار از كرم خویش به بهره هاى فراوان
قِسَمِكَ وَاَعُوذُ بِعَفْوِكَ مِنْ عُقُوبَتِكَ وَاغْفِر لِىَ الَّذنْبَ الَّذى یَحْبِسُ
و تقسیمهاى شایانت و از كیفر تو به عفوت پناه مى برم و بیامرز برایم آن گناهى را كه عادت بد (مانند دروغ ) را بر من حبس
عَلَىَّ الْخُلُقَ وَیُضَیِّقُ عَلىَّ الرِّزْقَ حَتّى اَقُومَ بِصالِحِ رِضاكَ وَاَنْعَمَ
كند و روزى را بر من تنگ سازد تا من به خوشنودى شایسته تو اقدام كنم و به عطاى فراوانت
بِجَزیلِ عَطاَّئِكَ وَاَسْعَدَ بِسابِغِ نَعْماَّئِكَ فَقَدْ لُذْتُ بِحَرَمِكَ
متنعم گردم و به نعمتهاى بسیارت خوشبخت شوم زیرا من به آستان تو پناه آوردم
وَتَعَرَّضْتُ لِكَرَمِكَ وَاسْتَعَذْتُ بِعَفْوِكَ مِنْ عُقُوبَتِكَ وَبِحِلْمِكَ مِنْ
و به كرم تو آویختم و به گذشت تو پناه جستم از ترس كیفرت و به بردباریت پناه جستم از
غَضَبِكَ فَجُدْ بِما سَئَلْتُكَ وَاَنِلْ مَا الْتَمَسْتُ مِنْكَ اَسْئَلُكَ بِكَ لا بِشَى ءٍ
خشمت پس به من عطا كن آنچه را از تو خواستم و به من برسان آنچه را از تو خواهش كردم تو را به خودت سوگند دهم چون چیزى
هُوَ اَعْظَمُ مِنْكَ
از تو بزرگتر نیست
پس به سجده مى روى و مى گوئى یا رَبِّ بیست مرتبه یا اَللّهُ هفت مرتبه لا حَوْلَ وَلا قُوَّةَ اِلاّ بِاللّهِ هفت مرتبه ما شآءَ اللّهُ ده مرتبه لا قُوّةَ اِلاّ بِاللّهِ ده مرتبه پس صلوات مى فرستى بر پیغمبر و آل اوعَلیهمُ السلام و مى خواهى از خدا حاجت خود را پس قسم به خدا كه اگر حاجت بخواهى بسبب این عمل به عدد قطرات باران هر آینه برساند به تو خداوند عَزَّوَجَلَّ آن حاجتها را بكَرَم عَمیم وفَضْل جَسیمِ خود
یازدهم شیخ طوسى و كفعمى فرموده اندكه بخواند دراین شب
اِلهى تَعَرَّضَ لَكَ فى هذَا اللَّیْلِ الْمُتَعَرِّضُونَ
خدایا خواهندگان در این شب به درگاه تو آمدند
وَقَصَدَكَ الْقاصِدُونَ وَاَمَّلَ فَضْلَكَ وَمَعْرُوفَكَ الطّالِبُونَ وَلَكَ فى
و قاصدان تو را مقصد خویش قرار دادند و خواهشمندان فضل و نیكى تو را آرزو كردند و تو در
هذَا اللّیْلِ نَفَحاتٌ وَجَواَّئِزُ وَعَطایا وَمَواهِبُ تَمُنُّ بِها عَلى مَنْ تَشاَّءُ
این شب بخششها و جوایز و عطاهایى و بهره هایى دارى كه به هر یك از بندگانت بخواهى
مِنْ عِبادِكَ وَتَمْنَعُها مَنْ لَمْ تَسْبِقْ لَهُ الْعِنایَةُ مِنْكَ وَها اَنَا ذا عُبَیْدُكَ
عطا خواهى كرد و از آن كس كه عنایت تو نسبت به او سبقت نگرفته است آن را باز دارى و من اینك آن بنده كوچك
الْفَقیرُ اِلَیْكَ الْمُؤَمِّلُ فَضْلَكَ وَمَعْرُوفَكَ فَاِنْ كُنْتَ یا مَولاىَ تَفَضَّلْتَ
و نیازمند درگاه تو و آرزومند فضل و نیكى تو هستم پس اى مولاى من اگر بنا دارى
فى هذِهِ اللَّیْلَةِ عَلى اَحَدٍ مِنْ خَلْقِكَ وَعُدْتَ عَلَیْهِ بِعائِدَةٍ مِنْ عَطْفِكَ
در این شب بر كسى از خلق خویش تفضلى فرمایى و جایزه اى از روى مهر و عطوفت به او بدهى پس درود
فَصَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ الطَّیِّبینَ الطّاهِرینَ الْخَیِّرینَ
فرست بر محمد و آل محمد آن پاكان پاكیزه برگزیده برتر
الْفاضِلینَ وَجُدْ عَلَىَّ بِطَولِكَ وَمَعْرُوفِكَ یا رَبَّ الْعالَمینَ وَصَلَّى اللّهُ
و از نعمت و نیكى خویش بر من نیز لطف فرما اى پروردگار جهانیان و درود خدا
عَلى مُحَمَّدٍخاتَمِ النَّبیّینَ وَ الِهِ الطّاهِرینَ وَسَلَّمَ تَسْلیماً اِنَّ اللّهَ حَمیدٌ
بر محمد خاتم پیمبران و بر آل پاكش و تحیت فراوان كه همانا خداوند ستوده و
مَجیدٌ اَللّهُمَّ اِنّى اَدْعُوكَ كَما اَمَرْتَ فَاسْتَجِبْ لى كَما وَعَدْتَ اِنَّكَ
بزرگوار است خدایا من تو را مى خوانم چنانچه دستور فرمودى پس دعایم را مستجاب كن چنانكه وعده فرمودى كه براستى
لا تُخْلِفُ الْمیعادَ
تو خلف وعده نمى كنى
و این دعائیست كه در سحرها در عقب نماز شفع خوانده مى شود
دوازدهم بخواند بعد از هر دو ركعت از نماز شب و شفع و بعد از دعاهاى وِتْر دعاهائى را كه شیخ و سیّد نقل كرده اند
سیزدهم بجا آورد سجده ها و دعاهایى را كه از رسول خداصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله روایت شده از جمله روایتى است كه شیخ از حَمّاد بن عیسى از اَبانِ بنِ تَغْلب روایت كرده كه گفت حضرت صادق علیه السلام فرمودند شب نیمه شعبانى داخل شد و بود رسول خداصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله در آن شب نزد عایشه همین كه نصف شب شد برخاست رسول خداصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله از رختخواب خود براى عبادت پس چون بیدار شد عایشه یافت كه پیغمبرصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله بیرون رفته از رختخواب او و داخل شد بر او آنچه كه فرو گیرد زنها را یعنى غیرت و گمان كرد كه آن حضرت رفته پیش بعض زنهاى خود پس برخاست و پیچید بر خود شَمْله یعنى چادر خود را و قسم به خدا كه شَمْله او از ابریشم و كتان و پنبه نبود ولكن تار آن مو و پُود آن از كُركهاى شتر بود و جستجو مى كرد رسول خداصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله را در حجره هاى زنهاى دیگرش حجره به حجره پس در این بین كه در جستجوى آن حضرت بود به ناگاه نظرش افتاد بر رسول خداصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَ اله كه در سجده است مثل جامه اى كه چسبیده شده بر روى زمین پس نزدیك آن حضرت شد شنید كه مى گوید در سجده خود:
سَجَدَ لَكَ سَوادى وَخَیالى وَآمَنَ بِكَ فؤ ادى
به خاك افتاد براى تو سراپایم و اندیشه ام و ایمان آورد به تو دلم
هذِهِ یَداىَ وَماجَنَیْتُهُ عَلى نَفْسى
این است هر دو دستم و آنچه جنایتى كه بر خویش كردم
یا عَظیمُ [عَظیماً] تُرْجى لِكُلِّ عَظیمٍ
اى بزرگى كه در هر كار بزرگى امید به او است
اِغْفِرْ لِىَ الْعَظیمَ
بیامرز گناه بزرگم را
فَاِنَّهُ لایَغْفِرُالذَّنْبَ الْعَظیمَ اِلا الرَّبُّ الْعَظیمُ
كه نیامرزد گناه بزرگ را جز پروردگار بزرگ
پس بلند كرد سر خود را و دوباره برگشت به سجده و شنید عایشه كه مى گوید:
اَعُوذُ بُنُورِ وَجْهِكَ الَّذى اَضائَتْ لَهُ السَّمواتُ وَالاْرَضُونَ
پناه برم به نور ذات تو كه روشن شد بدو آسمانها و زمینها
وَانْكَشَفَتْ لَهُ الظُّلُماتُ وَصَلَحَ عَلْیْهِ اَمرُ الاْوَّلینَ وَالاْخِرینَ
و برچیده شد بدو تاریكیها و اصلاح شد بدو كار اولین و آخرین
مِنْ فُجاءَةِ نَقِمَتِكَ وَمِنْ تَحْویلِ عافِیَتِكَ وَمِنْ زَوالِ نِعْمَتِكَ
از ناگهانى رسیدن عذابت و از پا برجا شدن تندرستى تو و از زائل شدن نعمتت
اَللّهُمَّ ارْزُقْنى قَلْباً تَقِیّاً نَقِیّاً وَمِنَ الشِّرْكِ بَریئاً لا كافِراً ولا شَقِیّاً
خدایا روزیم گردان دلى پاك و پاكیزه و مبراى از شرك كه نه كافر باشد و نه اهل شقاوت
پس بر خاك نهاد دو طرف روى خود را و گفت :
عَفَّرْتُ وَجْهى فِى التُّرابِ وَحُقَّ لى اَنْ اَسْجُدَ لَكَ
مالیدم به خاك رویم را و بر من سزا است كه برایت سجده كنم
پس همین كه خواست رسول خداصلى الله علیه و آله برگردد شتافت عایشه به سوى رختخواب خود پس رسول خداصَلَّى اللَّهِ عَلِیهِ وَاله آمد به رختخواب او و شنید كه نفس بلند مى زند فرمود چیست این نفس بلند آیا نداسته اى كه چه شبى است امشب این شب نیمه شعبان است كه در آن قسمت مى شود روزیها و در آن نوشته مى شود اَجَلْها و در آن نوشته مى شود روندگان به حج و بدرستى كه خداى تعالى مى آمرزد در این شب از خلق خود بیشتر از عدد موهاى بُزهاى قبیله كَلْب و مى فرستد خداى تعالى ملائكه خود را از جانب آسمان به سوى زمین در مكه
چهاردهم نماز جناب جعفر را به جا آورد چنانكه شیخ از حضرت امام رضاعلیه السلام روایت كرده پانزدهم بجا آورد نمازهاى این شب را و آن بسیار است از جمله نمازیست كه روایت كرده ابویحیى صَنْعانى از حضرت باقر و صادق عَلیهِماالسَّلام و هم روایت كرده اند از آن دو بزرگوار سى نفر از كسانى كه وثوق و اعتماد است به ایشان كه آن دو بزرگوار فرمودندكه هرگاه شب نیمه شعبان شد پس بجا آور چهار ركعت نماز، بخوان در هر ركعت حمد و قُلْ هُوَ اللّهُ اَحَدٌ صد مرتبه پس چون فارغ شدى بگو
اَللّهُمَّ اِنّى اِلَیْكَ فَقیرٌ وَمِنْ عَذاِبكَ خائِفٌ مُسْتَجیرٌ
خدایا من به درگاهت نیازمندم و از عذاب و شكنجه ات ترسان و پناه خواهم
اَللّهُمَّ لا تُبَدِّلْ اِسْمى وَلا تُغَیِّرْ جِسْمى وَلاتَجْهَدْ بَلاَّئى
خدایا نامم را (از زمره موحدان ) عوض مكن و جسمم را دگرگون مكن و آزمایشم را سخت مكن
وَلا تُشْمِتْ بى اَعْد اَّئى اَعُوذُ بِعَفْوِكَ مِنْ عِق ابِكَ
و دشمن شادم مفرما پناه مى برم به عفوت از كیفرت
وَاَعُوذُ بِرَحْمَتِكَ مِنْ عَذابِكَ وَاَعُوذُ بِرِضاكَ مِنْ سَخَطِكَ
و پناه مى برم به رحمتت از عذابت و پناه مى برم به خوشنودیت از خشمت
وَاَعُوذُبِكَ مِنْكَ جَلَّ ثَناَّؤُكَ اَنْتَ كَما اَثْنَیْتَ عَلى نَفْسِك
و پناه مى برم به خودت از خودت مدح تو والا است و تو چنانى كه خود ثناى خود كرده اى
َ وَفَوْقَ ما یَقُولُ الْقآئِلُونَ
و بالاتر از آنى كه مردم گویند
و بدان كه فضیلت بسیار وارد شده براى خواندن صد ركعت نماز در این شب درهر ركعتى یك مرتبه حمد و ده مرتبه توحید و گذشت در ماه رجب دستورالعمل شش ركعت نماز در این شب بحمد و یَّس و تَب ارَكَ و توحید
روز نیمه شعبان
عید مولود شریف امام دوازدهم مَوْلانا وَاِمامُنا الْمَهْدِىُّ حضرت حجّة بن الحسن صاحبُ الزَّمان صَلَواتُ اللّهِ عَلَیْهِ وَعَلى آبائِهِ است و مستحب است زیارت آن حضرت علیه السلام در هر زمان و مكان و در هر جا و دعابراى تعجیل ظهور آن حضرت در هنگام زیارت و بخصوص تاءكید شده به زیارت آن حضرت در سرداب سامراء، و ظهور آن حضرت و فرمانروائیش مسلم است و او است كه زمین را پر از عدل و داد كند چنانچه پر شده باشد از ستم و بیدادگرى
دعاى شب آخر شعبان و شب اول رمضان
ازحضرت امام رضاعلیه السلام منقولست كه هر كه سه روز از آخر ماه شعبان روزه بدارد و به ماه مبارك رمضان وصل كند حق تعالى ثواب روزه دو ماه متوالى براى او بنویسید و ابَوُالصّلت هَروى روایت كرده است كه در جمعه آخر ماه شعبان به خدمت حضرت امام رضاعلیه السلام رفتم حضرت فرمود كه اى ابوالصَّلْت اكثَر ماه شعبان رفت و این جمعه آخر آن است پس تدارك و تلافى كن در آنچه از این ماه مانده است تقصیرهایى را كه در ایّام گذشته این ماه كرده اى و بر تو باد كه رُو آورى بر آنچه نافعست براى تو و دعا و استغفار بسیار بكن و تلاوت قرآن مجید بسیار بكن و توبه كن بسوى خدا از گناهان خود تا آنكه چون ماه مبارك درآید خالص گردانیده باشى خود را از براى خدا و مگذار در گردن خود امانت و حق كسى را مگر آنكه ادا كنى و مگذار در دل خود كینه كسى را مگر آنكه بیرون كنى و مگذار گناهى را كه مى كرده اى مگر آنكه ترك كنى و از خدا بترس و توكّل كن بر خدا در پنهان و آشكار امور خود و هر كه بر خدا توكّل كند خدا بس است او را و بسیار بخوان در بقیّه این ماه این دعا را
اَللّهُمَّ اِنْ لَمْ تَكُنْ غَفَرْتَ لَنا
خدایا اگر در آن قسمت از ماه شعبان كه گذشته
فیما مَضى مِنْ شَعْبانَ فَاغْفِرْ لَنا فیما بَقِىَ مِنْهُ
ما را نیامرزیده اى در آن قسمت كه از این ماه مانده بیامرزمان
بدرستى كه حقّ تعالى در اینماه آزاد مى گرداند بندهاى بسیار از آتش جهنّم براى حرمت ماه مبارك رمضان و شیخ از حارث بن مُغَیْرَه نَضْرى روایت كرده كه حضرت صادق علیه السلام مى خواند در شب آخر شعبان و شب اوّل ماه رمضان :
اَللّهُمَّ اِنَّ هذَا الشَّهْرَ الْمُبارَكَ الَّذى اُنْزِلَ فیهِ الْقُرآنُ
خدایا این ماه مباركى كه قرآن در آن نازل گشته آن قرآنى كه
وَجُعِلَ هُدىً لِلنّاسِ وَبَیِّناتٍ مِنَ الْهُدى وَالْفُرْقانِ قَدْ حَضَرَ فَسَلِّمْنا
راهنماى مردم گردیده و نشانه هاى روشنى از راهبرى و جدا كردن میان حق و باطل است فرا رسیده پس ما را در این ماه
فیهِ وَسَلِّمْهُ لَنا وَتَسَلَّمْهُ مِنّا فى یُسْرٍ مِنْكَ وَعافِیَةٍ یا مَنْ اَخَذَ الْقَلیلَ
سالم بدار و آن را در حال آسانى و تندرستى از ما بگیر اى كه بگیرد اندك را
وَشَكَرَ الْكَثیرَ اِقْبَلْ مِنِّى الْیَسیرَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ اَنْ تَجْعَلَ لى اِلى
و بسیار قدردانى كند، این طاعت اندك را از من بپذیر خدایا از تو خواهم كه براى من بسوى هر
كُلِّ خَیْرٍ سَبیلاً وَمِنْ كُلِّ ما لا تُحِبُّ مانِعاً یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ یا مَنْ
كار خیرى راهى و از هر چه دوست ندارى سر را هم مانعى قرار دهى اى مهربانترین مهربانان اى كه
عَفا عَنّى وَعَمّا خَلَوْتُ بِهِ مِنَ السَّیِّئاتِ یا مَنْ لَمْ یُؤ اخِذْنى
گذشتى از من و از آن كارهاى زشتى كه در پنهانى كردم اى كه مرا به سبب دست زدن
بِارْتِكابِ الْمَعاصى عَفْوَكَ عَفْوَكَ عَفْوَكَ یاكَریمُ اِلهى
به گناهان نگیرى گذشت ، گذشت ، گذشت تو را خواهانم اى بزرگوار خدایا
وَعَظْتَنى فَلَمْ اَتَّعِظْ وَزَجَرْتَنى عَنْ مَحارِمِكَ فلَمْ اَنْزَجِرْ فَما عُذْرى
مرا پند دادى ولى من پند نگرفتم و از كارهاى حرام خود بازم داشتى ولى من بازنایستادم پس چه عذرى
فَاعْفُ عَنّى یا كَریمُ عَفْوَكَ عَفْوَكَ اَللّهُمَّ اِنّى اَسْئَلُكَ الرّاحَةَ عِنْدَ
به درگاهت دارم اى كریم از من گذشت كن كه عفوت و گذشتت را خواهانم خدایا از تو درخواست دارم آسودگى هنگام
الْمَوْتِ وَالْعَفْوَ عِنْدَ الْحِسابِ عَظُمَ الذَّنْبُ مِنْ عَبدِكَ فَلْیَحْسُنِ
مرگ و گذشت در وقت حساب را بزرگ است گناه از بنده ات پس باید گذشت
التَّجاوُزُ مِنْ عِنْدِكَ یااَهْلَ التَّقْوى وَیا اَهْلَ الْمَغْفِرَةِ عَفْوَكَ عَفْوَكَ
از جانب تو نیز نیكو باشد اى شایسته پرهیزگارى و اى شایسته آمرزش عفوت و گذشتت را خواهانم
اَللّهُمَّ اِنّى عَبْدُكَ بْنُ عَبْدِكَ بْنُ اَمَتِكَ ضَعیْفٌ فَقیرٌ اِلى رَحْمَتِكَ
خدایا من بنده و فرزند بنده و فرزند كنیز تواءم ناتوان و نیازمند مهر تو هستم
وَاَنْتَ مُنْزِلُ الْغِنى والْبَرَكَةِ عَلَى الْعِبادِ قاهِرٌ مُقْتَدِرٌ اَحْصَیْتَ
و تویى كه دارایى و بركت بر بندگانت فرو فرستى و تو چیره و توانایى كارهاى بندگانت را
اَعمالَهُمْ وَقَسَمْتَ اَرْزاقَهُمْ وَجَعَلْتَهُمْ مُخْتَلِفَةً اَلْسِنَتُهُمْ وَاَلْوانُهُمْ
شماره دارى و روزیشان را قسمت كرده و زبانها و رنگهاشان را متفاوت كردى
خَلْقاً مِنْ بَعْدِ خَلْقٍ وَلایَعْلَمُ الْعِبادُ عِلْمَكَ وَلا یَقْدِرُ الْعِبادُ قَدْرَكَ
آفرینشى پس از آفرینش دیگر و بندگانت دانش تو را ندارند و قدر تو را ندانند
وَكُلُّنا فَقیرٌ اِلى رَحْمَتِكَ فَلا تَصْرِفْ عَنّى وَجْهَكَ وَاجْعَلْنى مِنْ
و همه ما نیازمند رحمتت هستیم پس اى خدا رو از من مگردان و مرا در كردار
صالِحى خَلْقِكَ فِى الْعَمَلِ وَالاْمَلِ وَالْقَضاَّءِ وَالْقَدَرِ اَللّهُمَّ اَبْقِنى
و آرزو و امور مربوط به قضا و قدر از شایستگان خلق خویش قرارم ده خدایا زنده ام بدار
خَیْرَ الْبَقاَّءِ وَاَفْنِنى خَیْرَ الْفَناَّءِ عَلى مُوالاةِ اَوْلِیاَّئِكَ وَمُعاداةِ اَعْداَّئِكَ
به بهترین وضع زندگى و بمیرانم به بهترین مردن (یعنى ) با دوستى دوستانت و دشمنى با دشمنانت
والرَّغْبَةِ اِلَیْكَ والرَّهْبَةِ مِنْكَ وَالْخُشُوعِ وَالْوَفاءِ وَالتَّسْلیمِ لَكَ
و رغبت به درگاهت و ترس و خشوع از تو و وفادارى و تسلیم بودن در برابرت
وَالتَّصْدیقِ بِكِتابِكَ وَاتِّباعِ سُنَّةِ رَسُولِكَ اَللّهُمَّ ما كانَ فى قَلْبى
و تصدیق كردن كتاب تو (قرآن ) و پیروى از روش پیغمبرت خدایا آنچه در دل دارم
مِنْ شَكٍّ اَوْ رَیْبَةٍ اَوْ جُحُودٍ اَوْ قُنُوطٍ اَوْ فَرَحٍ اَوْ بَذَخٍ اَوْ بَطَرٍ اَوْ
از شك و تردید یا انكار یا ناامیدى یا خوشى یا گردن فرازى یا اسراف در خوشگذرانى یا
خُیَلاَّءَ اَوْ رِی اَّءٍ اَوْ سُمْعَةٍ اَوْ شِق اقٍ اَوْ نِف اقٍ اَوْ كُفْرٍ اَوْ فُسُوقٍ اَوْ
خودبینى یا خودنمایى یا شهرت جویى یا ایجاد دو دستگى یا دورویى یا كفر یا فسق یا
عِصْیانٍ اَوْ عَظَمَةٍ اَوْ شَى ءٍ لا تُحِبُّ فَاَسْئَلُكَ یا رَبِّ اَنْ تُبَدِّلَنى
گناه یا بزرگ طلبى یا چیزهاى دیگرى كه تو دوست ندارى پس اى پروردگارا از تو خواهم كه آنرا تبدیل كنى
مَكانَهُ ایماناً بِوَعْدِكَ وَوَفآءً بِعَهْدِكَ وَرِضاً بِقَضاَّئِكَ وَزُهْداً فِى
به ایمان به وعده ات و وفادارى به پیمانت و خوشنودى به قضاء و قَدرت و پارسایى در
الدُّنْیا وَرَغْبَةً فیما عِنْدَكَ وَاَثَرَةً وَطُمَاْنینَةً وَتَوْبَةً نَصُوحاً اَسْئَلُكَ
دنیا و اشتیاق بدانچه نزد تو است و فضیلتى و آرامشى و توبه خالص ، این را از تو خواهم
ذلِكَ یا رَبَّ الْعالَمینَ اِلهى اَنْتَ مِنْ حِلْمِكَ تُعْصى وَمِنْ كَرَمِكَ
اى پروردگار جهانیان خدایا تو را بخاطر بردباریت نافرمانى كنند و به طمع جود و كرمت
وَجُودِكَ تُطاعُ فَكَانَّكَ لَمْ تُعْصَ وَاَنَا وَمَنْ لَمْ یَعْصِكَ سُكّانُ اَرْضِكَ
اطاعت كنند پس گویا نافرمانیت نكرده اند و من با كسانى كه نافرمانیت نكردند همه ساكنان زمین توئیم
فَكُنْ عَلَیْنا بِالْفَضْلِ جَواداً وَبِالْخَیْرِ عَوّاداً یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ وَصَلَّى
تو بر ما به فضل خویش بخشنده باش و به نیكویى بازگردنده اى مهربانترین مهربانان و درود
اللّهُ عَلى مُحَمَّدٍ وَ الِهِ صَلوةً داَّئِمَةً لا تُحْصى وَلا تُعَدُّ وَلا یَقْدِرُ
خدا بر محمد و آل او درودى همیشگى كه به شماره و عدد درنیاید و اندازه اش
قَدْرَها غَیْرُكَ یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ
نتواند جز تو اى مهربانترین مهربانان
منبع: موسسه فرهنگی _ هنری شهید آوینی AVINY.COM
خاندان حضرت عباس (ع):
در سال 26 هجری قمری، حضرت عباس (ع) پایه عرصه گیتی نهاد. مادر گرامیش فاطمه، دخت حزام بن خالد بن ربیعه بن عامر كلبی و كنیه اش (ام البنین) بود.
چند سال پس از شهادت حضرت فاطمه (س) بود، كه امیرالمومنین از برادرش عقیل، كه به اصل و نسب قبایل آگاه بود، درخواست كرد زنی را از دودمانی شجاع برای او خواستگاری كند و عقیل، فاطمه كلابیه (ام البنین) را برای آن حضرت خواستگاری كرد و ازدواج صورت گرفت.
امیرالمومنین (ع) از این بانوی گرامی، صاحب چهار پسر به نامهای عباس، عثمان، جعفر و عبدالله شد.
عباس (ع) ازبرادران دیگرش بزرگتر بود و هر چهار برادر به امام خویش، حسین (ع) وفادار بودند و در روز عاشورا در راه آن امام جان خود را نثار كردند.
ارادت قلبی ام البنین (س) به خاندان پیامبر (ص) آنقدر بود كه امام حسین (ع) را از فرزندان خود بیشتر دوست می داشت؛ بطوری كه وقتی به این بانوی گرامی خبر شهادت چهار فرزندش را دادند فرمود: مرا از حال حسین (ع) باخبر سازید و چون خبر شهادت امام حسین (ع) به او داده شد، فرمود رگهای قلبم گسسته شد، اولادم و هر چه زیر این آسمان كبود است، فدای امام حسین (ع).
دوران كودكی حضرت ابوالفضل العباس (ع):
در روزهاى كودكى عباس، پدر گرانقدرش چون آیینه معرفت، ایمان، دانایى و كمال در مقابل او قرار داشت و گفتار الهى و رفتار آسمانىاش بر وى تاثیر مىنهاد. او از دانش و بینش على(ع) بهره مىبرد. حضرت در باره تكامل و پویایى فرزندش فرمود: ان ولدى العباس زق العلم زقا; همانا فرزندم عباس در كودكى علم آموخت و به سان نوزاد كبوتر، كه از مادرش آب و غذا مىگیرد، از من معارف فرا گرفت.
در آغازین روزهایى كه الفاظ بر زبان وى جارى شد، امام(ع) به فرزندش فرمود: بگو یك. عباس گفت: یك حضرت ادامه داد: بگو دو عباس خوددارى كرد و گفت: شرم مىكنم با زبانى كه خدا را به یگانگى خوانده ام، دو بگویم.
پرورش در آغوش امامت و دامان عصمت، شالوده اى پاك و مبارك براى ایام نوجوانى و جوانى عباس فراهم كرد تا در آینده نخل بلند قامت استقامت و سنگربان حماسه و مردانگى باشد. گاه كه على(ع) با نگاه بصیرت آمیز خود آینده عباس را نظاره مىكرد، با لبختدى رضایت آمیز، سرشك غم از دیدگان جارى مىكرد و چون همسر مهربانش از علت گریه مىپرسید، مىفرمود: دستان عباس در راه یارى حسین(ع) قطع خواهد شد.
آنگاه از مقام و عظمت پور دلبندش نزد خداوند چنین خبر مىداد: پروردگار متعال دو بال به او خواهد داد تا به سان عمویش جعفر بن ابىطالب در بهشت پرواز كند. محبت پدرى گاه على(ع) را بر آن مىداشت تا پاره پیكرش را ببوسد ، ببوید و با آداب و اخلاق اسلامى آشنا سازد. از اینرو لحظهاى عباس را از خود دور نمىساخت. فرزند پاكدل على(ع) در مدت 14 سال و چهل و هفت روز، كه با پدر زیست، همیشه در حرب و محراب و غربت و وطن در كنار او حضور داشت.
در ایام دشوار خلافت، لحظه اى از وى جدا نشد و آنگاه كه در سال37 هجرى قمرى جنگ صفین پیش آمد، با آن كه حدود دوازده سال داشت، حماسهاى جاوید آفرید.
مقام علمی حضرت عباس (ع):
حضرت عباس (ع) در خانه ای زاده شد كه جایگاه دانش و حكمت بود. آن جناب از محضر امیرمومنان (ع) و امام حسن (ع) و امام حسین (ع) كسب فیض كردند و از مقام والای علمی برخوردار شدند.
لذا از خاندان عصمت (ع) در مورد حضرت عباس (ع) نقل شده است كه فرموده اند: زق العلم زقا، یعنی همان طور كه پرنده به جوجه خود مستقیماً غذا می دهد، اهل بیت (ع) نیز مستقیماً به آن حضرت علوم و اسرار را آموختند.
علامه محقق، شیخ عبدالله ممقانی، در كتاب نفیس تنقیح المقال، در مورد مقام علمی و معنوی ایشان گفته است: آن جناب از فرزندان فقیه و دانشمندان ائمه (ع) و شخصیتی عادل، مورد اعتماد، با تقوا و پاك بود.
مقام حضرت عباس (ع) نزد ائمه (ع):
اگر بخواهیم مقام و منزلت حضرت عباس (ع) را از دیدگاه امامان معصوم (ع) دریابیم، كافی است به سخنان آن بزرگوار درباره حضرت عباس (ع) توجه كنیم.
در شب عاشورا، وقتی دشمن در مقابل كاروان امام حسین (ع) حاضر شد و درراس آنها عمربن سعد شروع به داد و فریاد كرد، امام حسین (ع) به حضرت عباس (ع) فرمود: برادر جان، جانم به فدایت، سوار مركب شو و نزد این قوم برو و از ایشان سوال كن كه به چه منظور آمده اند و چه می خواهند.
در این ماجرا دو نكته مهم وجود دارد یكی آنكه امام به حضرت عباس می فرماید: من فدایت شوم. این عبارت دلالت بر عظمت شخصیت عباس (ع) دارد، زیرا امام معصوم العیاذ بالله سخنی بی مورد و گزاف نمی گوید و نكته دوم آنكه، حضرت به عنوان نماینده خود عباس (ع) را به اردوی دشمن می فرستد.
روز عاشورا هنگامی كه حضرت عباس (ع) از ا سب بر روی زمین افتاد، امام حسین (ع) فرمودند:(الان انكسر ظهری و قلت حیاتی) یعنی (اكنون پشتم شكست و چاره ام كم شد). این جمله بیانگر اهمیت حضرت عباس (ع) ونقش او در پشتیبانی از امام حسین (ع) است.
امام زمان (ع)، در قسمتی از زیارتنامه ای كه برای شهدای كربلا ایراد كردند، حضرت عباس (ع) را چنین مورد خطاب قرار می دهند: السلام علی ابی الفضل العباس بن امیرالمومنین المواسی اخاه بنفسه، الاخذ لغده من امسه، الفادی له،الوافی الساعی الیه بمائه، المقطوعه یداه لعن الله قاتله یزید بن الرقاد الجهنی و حكیم بن طفیل الطائی.
امام زین العابدین (ع) به عبیدالله بن عباس بن علی بن ابی طالب (ع) نظر افكند و اشكش جاری شد. سپس فرمود:هیچ روزی بر رسول خدا (ع) سخت تر ازروز جنگ احد نبود، زیرا در آن روز عموی پیامبر، شیر خدا و رسولش حمزه بن عبدالمطلب كشته شد و بعد از آن روز بر پیامبر هیچ روزی سخت از روز جنگ موته نبود، زیرا در آن روز پسر عموی پیامبر جعفر بن ابی طالب كشته شد سپس امام زین العابدین (ع) فرمود: هیچ روزی همچون روز مصیبت حضرت امام حسین (ع) نیست كه سی هزار تن در مقابل امام حسین (ع) ایستادند و می پنداشتند، كه از امت اسلام هستند و هر یك از آنها می خواستند از طریق ریختن خون امام حسین (ع) به نزد پروردگار می انداخت و ایشان را موعظه می فرمود و كار را تا آنجا كشاندند كه آن حضرت را از روی ظلم وجور و دشمنی به شهادت رساندند.
آنگاه امام زین العابدین (ع) فرمود: خداوند حضرت عباس (ع) را رحمت كند كه به حق ایثار كرد و امتحان شد و جان خود را فدای برادرش كرد تا آنكه دو دستش قطع شد. لذا خداوند عزوجل در عوض، دو بال به او عطا كرد تا همراه ملائكه در بهشت پرواز كند، همان طور كه به جعفر بن ابی طالب (ع) هم دو بال عطا فرمود و به تحقیق، حضرت عباس (ع) نزد پروردگار مقام و منزلتی دارد كه روز قیامت همه شهدا به آن مقام و منزلت غبطه می خورند.
ایثار و جانبازی، راز و رمز تعالی حضرت عباس (ع):
ا توجه به روایاتی كه در شان حضرت عباس (ع) از ائمه علیهم السلام رسیده و در آن به ایثار و فداكاری در راه امام خویش تصریح شده است، به روشنی، فضیلت و مقام آن بزرگوار آشكار می شود. حضرت عباس (ع) فرزند كسی است كه آیه ( و من الناس یشری نفسه ابتغاء مرضات الله, بقره-207) در شانس نازل شد و از سلاله دودمانی است كه اسوه ایثار و از خودگذشتگی بودند و سوره هل اتی، در شان ایثار ایشان نازل شده است.
فداكاری، ایثار و جانبازی در اسلام و مكتب اهل بیت علیهم السلام از جایگاه ویژه ای برخوردار است؛ به طوری كه امیرمومنان در جایی ایثار را برترین فضیلت اخلاقی می داند.
در جایی دیگر، علی (ع) ایثار را بالاترین عبادت معرفی می نماید و در روایتی دیگر غایت و هدف تمام مكارم اخلاقی را ایثار و از خودگذشتگی می داند.
علی (ع) در قسمتی از نامه خود به حارث همدانی می فرماید: بدان كه برترین مومنان كسی است كه در گذشتن از جان و خانواده و مال خویش از دیگر مومنان برتر باشد.
حال در اینجا این سوال مطرح می شود كه، مگر سایر شهیدان از جان خود نگذشتند، پس چه چیزی حضرت عباس را از سایر شهیدان متمایز می سازد؟
جواب این است كه معرفت حضرت عباس (ع) از همه شهیدان والاتر و اطاعتش از امام خویش، كاملتر بود. براساس دیدگاه اسلام و مكتب اهل بیت (ع) آنچه اعمال نیك را از یكدیگر متمایز می سازد و ارزش اعمال را متفاوت می كند، همان معرفت و بینش و نیت شخص است و كلام پیامبر اسلام (ص) كه فرمود:
(ضربه علی یوم الخندق افضل من عباده الثقلین) شاید ناظر به این معنا باشد.
در ضمن روایاتی كه در مورد ثواب و عقاب عمل به صورتهای گوناگون و متفاوت نقل شده، به این دلیل است كه ثواب یا عذاب یك عمل معین، با توجه به معرفت و نیت عامل آن متفاوت می شود. به عنوان مثال، ثواب زیارت امام رضا (ع) در روایتهای معتبر به صور متفاوت نقل شده است و در بعضی روایات تصریح شده كه این تفاوت ثواب، به دلیل تفاوت در معرفت اشخاص است.
آری حضرت عباس (ع) با كمال معرفت در راه دین و امام خویش جانبازی نمود و مراحل كمال و تعالی را طی كرد.
القاب تابناك حضرت ابوالفضل العباس (ع)
1. قمر بنىهاشم
بهره مندى بسیار عباس از جمال و جلال و سیماى سپید و زیبا و سیرت سبز و نورانى، زمینه ساز این لقب است.
2. باب الحوائج
كریمى از دودمان كریمان كه چون حاجتمندى سوى او روى كند، خواسته هایش را برآورده مىسازد.
3. طیار
بیانگر مقام و عظمت حضرت عباس(ع) در فضاى عالم قدس و بهشت جاودان است.
4. الشهید
شهادت، كه نشان نمایان ابوالفضل(ع) است و در چهره حیات او درخشندگى بسیار دارد، زمینه ساز این لقب است.
5.سقا
دلاورى عباس در صحنه هاى حیرت آور آبرسانى به تشنگان، سبب این لقب شد.
6. عبد صالح
لقبى كه حضرت صادق(ع) در زیارت عموى گرانقدرش بدان اشاره دارد:
السلام علیك ایها العبد الصالح.? سلام بر تو، اى بنده صالح خدا.
7. سپه سالار
صاحب لواء یا سپه سالار لقب بزرگترین شخصیت نظامى است و عباس در روز عاشورا این لقب را از آن خود ساخت.
8. پرچمدار و علمدار
یادآور دلاوى و حفظ لشكر در برابر دشمن است. علمدارى عباس(ع) این لقب را برایش به ارمغان آورد.
9. ابوقربه (صاحب مشك)، عمید (یاور دین خدا)، سفیر (نماینده حجت خدا)، صابر (شكیبا)، محتسب (به حساب خدا گذارنده تلاشها)، مواسى (جانباز و مدافع حق)، مستعجل (تلاشگرى مهربان در برآوردن حاجات دیگران) و ... از دیگر لقبهاى ابوالفضل است.
عباس بن على«ع»
فرزند امیر المؤمنین،برادر سید الشهدا،فرمانده و پرچمدار سپاه امام حسین«ع»در روز عاشورا .عباس در لغت،به معناى شیر بیشه،شیرى كه شیران از او بگریزند است. مادرش«فاطمه كلابیه»بود كه بعدها با كنیه«ام البنین»شهرت یافت. على«ع»پس ازشهادت فاطمه زهرا با ام البنین ازدواج كرد. عباس،ثمره این ازدواج بود. ولادتش را در شعبان سال 26 هجرى در مدینه نوشتهاند و بزرگترین فرزند ام البنین بود و این چهارفرزند رشید،همه در كربلا در ركاب امام حسین«ع»به شهادت رسیدند. وقتى امیر المؤمنین شهید شد،عباس چهارده ساله بود و در كربلا 34 سال داشت. كنیهاش «ابو الفضل»و«ابو فاضل»بود و از معروفترین لقبهایش،قمر بنى هاشم،سقاء،صاحب لواء الحسین،علمدار،ابو القربه،عبد صالح،باب الحوایج و...است.
عباس با لبابه،دختر عبید الله بن عباس(پسر عموى پدرش)ازدواج كرد و از این ازدواج،دو پسر به نامهاى عبید الله و فضل یافت.بعضى دو پسر دیگر براى او به نامهاى محمد و قاسم ذكر كردهاند.
آن حضرت،قامتى رشید،چهرهاى زیبا و شجاعتى كم نظیر داشت و به خاطر سیماى جذابش او را«قمر بنى هاشم»مىگفتند.در حادثه كربلا،سمت پرچمدارى سپاه حسین«ع»و سقایى خیمههاى اطفال و اهل بیت امام را داشت و در ركاب برادر،غیر از تهیه آب،نگهبانى خیمهها و امور مربوط به آسایش و امنیت خاندان حسین«ع»نیر بر عهده او بود و تا زنده بود،دودمان امامت،آسایش و امنیت داشتند.
روز عاشورا،سه برادر دیگر عباس پیش از او به شهادت رسیدند.وقتى علمدار كربلا از امام حسین«ع»اذن میدان طلبید حضرت از او خواست كه براى كودكان تشنه و خیمههاى بىآب،آب تهیه كند.ابو الفضل«ع»به فرات رفت و مشك آب را پر كرد و در بازگشت به خیمهها با سپاه دشمن كه فرات را در محاصره داشتند درگیر شد و دستهایش قطع گردید و به شهادت رسید.البته پیش از آن نیز چندین نوبت.همركاب با سید الشهدا به میدان رفته و با سپاه یزید جنگیده بود .عباس،مظهر ایثار و وفادارى و گذشت بود.وقتى وارد فرات شد،با آنكه تشنه بود،اما بخاطر تشنگى برادرش حسین«ع»آب نخورد و خطاب به خویش چنین گفت:
یا نفس من بعد الحسین هونى
و بعده لا كنت ان تكونى
هذا الحسین وارد المنون
و تشربین بارد المعین
تالله ما هذا فعال دینى
و سوگند یاد كرد كه آب ننوشد. وقتى دست راستش قطع شد،این رجز را مىخواند :
و الله ان قطعتموا یمینى
انى احامى ابدا عن دینى
و عن امام صادق الیقین
نجل النبى الطاهر الأمین
و چون دست چپش قطع شد،چنین گفت:
یا نفس لا تخشى من الكفار
و ابشرى برحمة الجبار
مع النبى السید المختار
قد قطعوا ببغیهم یسارى
فاصلهم یا رب حر النار
شهادت عباس،براى امام حسین بسیار ناگوار و شكننده بود.جمله پر سوز امام،وقتى كه به بالین عباس رسید،این بود:«الآن انكسر ظهرى و قلت حیلتى و شمت بى عدوى». و پیكرش،كنار«نهر علقمه»ماند و سید الشهدا به سوى خیمه آمد و شهادت او را به اهل بیت خبر داد.هنگام دفن شهداى كربلا نیز،در همان محل دفن شد.از این رو امروز حرم ابا الفضل«ع»با حرم سید الشهدا فاصله دارد.
مقام والاى عباس بن على«ع»بسیار است.تعابیر بلندى كه در زیارتنامه اوست،گویاى آن است .این زیارت كه از قول حضرت صادق«ع»روایت شده،از جمله چنین دارد:
«السلام علیك ایها العبد الصالح المطیع لله و لرسوله و لأمیر المؤمنین و الحسن و الحسین ...
اشهد الله انك مضیت على ما مضى به البدریون و المجاهدون فى سبیل الله المناصحون فى جهاد اعدائه المبالغون فى نصرة اولیائه الذابون عن أحبائه...» كه تأیید و تأكیدى بر مقام عبودیت و صلاح و طاعت او و نیز تداوم خط مجاهدان بدر و مبارزان با دشمن و یاوران اولیاء خدا و مدافعان از دوستان خداست.امام سجاد«ع»نیز سیماى درخشان عباس بن على را اینگونه ترسیم فرموده است:«رحم الله عمى العباس فلقد آثر و ابلى و فدا اخاه بنفسه حتى قطعت یداه فابدله الله عز و جل بهما جناحین یطیر بهما مع الملائكة فى الجنة كما جعل جعفر بن ابى طالب.و ان للعباس عند الله تبارك و تعالى منزلة یغبطه بها جمیع الشهداء یوم القیامة».
که در آن نیز مقام ایثار،گذشت،فداكارى،جانبازى،قطع شدن دستانش و یافتن بال پرواز در بهشت،همبال با جعفر طیار و فرشتگان مطرح است و اینكه:عمویم عباس،نزد خداى متعال،مقامى دارد كه روز قیامت،همه شهیدان به آن غبطه مىخورند و رشك مىبرند.
عباس یعنى تا شهادت یكه تازى عباس یعنى عشق،یعنى پاكبازى
عباس یعنى با شهیدان همنوازى عباس یعنى یك نیستان تكنوازى
عباس یعنى رنگ سرخ پرچم عشق یعنى مسیر سبز پر پیچ و خم عشق
جوشیدن بحر وفا،معناى عباس لب تشنه رفتن تا خدا،معناى عباس
در زیارت ناحیه مقدسه نیز از زبان حضرت مهدى«ع»به او اینگونه سلام داده شده است:«السلام على ابى الفضل العباس بن امیر المؤمنین،المواسى اخاه بنفسه،الآخذ لغده من امسه،الفادى له،الواقى الساعى الیه بمائه،المقطوعة یداه...».
كربلا كعبه عشق است و من اندر احرام شد در این قبله عشاق،دو تا تقصیرم
دست من خورد به آبى كه نصیب تو نشد چشم من داد از آن آب روان تصویرم
باید این دیده و این دست دهم قربانى تا كه تكمیل شود حج من و تقدیرم